رضاشاه پهلوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
رضاشاه که با حمایت انگلیس بر سرکار آمده بود،‌ نمی‌توانست منافع انگلیس را نادیده بگیرد. در یک نمونه قراردادهای بین ایران و انگلیس را در بخاری انداخت و از بین برد.
رضاشاه که با حمایت انگلیس بر سرکار آمده بود،‌ نمی‌توانست منافع انگلیس را نادیده بگیرد. در یک نمونه قراردادهای بین ایران و انگلیس را در بخاری انداخت و از بین برد.


مهدی قلی‌ هدایت(مخبرالسلطنه)، نخست‌وزیر وقت، نوشته است:<blockquote>«شب ششم آذر(۱۳۱۱) تیمور تاش، دوسیه(پرونده)‌ (نفت) را به هیات(وزیران) آورد. شاه تشریف آوردند و متغیرانه فرمودند: دوسیه نفت چه شد؟ گفته شد حاضر است.</blockquote><blockquote>زمستان است. بخاری می‌سوزد. دوسیه را برداشتند انداختند توی بخاری»!<ref>کتاب «خاطرات و خطرات» ، مهدی‌قلی هدایت(مخبرالسلطنه)</ref></blockquote>مصطفی فاتح، معاون شرکت نفت انگلستان و ایران در این باره نوشته است:<blockquote>«در پرونده مزبور، همه نامه‌های متبادله بین وزیر دربار و شرکت (موجود) بود. موقعی که نمایندگان دولت خواستند از آن استفاده کرده و بعضی از نامه‌های شرکت را برای تأیید اظهارات خود در شورای جامعه ملل ارائه دهند، ملاحظه کردند که اسناد مهمی را از دست داده‌اند.»<ref>کتاب۵۰سال نفت ایران، مصطفی فاتح</ref></blockquote>رضاشاه در اختلاف بین ایران و شرکت نفت انگلیس به نفع شرکت انگلیسی حکم کرد. «لرد کدمن»، رئیس انگلیسی هیأت‌مدیره شرکت نفت، بعدها در شرح خاطرات خود نوشت:<blockquote>«رضاشاه با نهایت مهربانی ما را پذیرفت و... پس از استماع طرفین، حد وسط را گرفت و دستور داد که حق‌الامتیاز را به ۴شلینگ در هر تن(۲شلینگ پایین‌تر از پیشنهاد دولت ایران) کاهش دهند و تمدید امتیاز قرارداد را نیز پذیرفت».<ref>ایرج ذوقی، اقتصاد سیاسی نفت و مسائل نفت ایران، پاژنگ، ۱۳۷۵</ref></blockquote>یکی از قراردادهای امضاء شده در دوران رضا‌شاه قرارداد ۱۹۳۳ بود. این قرارداد بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس بود که در دوره‌ی رضاشاه، پس از الغای قرارداد دارسی منعقد شد.
مهدی قلی‌ هدایت(مخبرالسلطنه)، نخست‌وزیر وقت، نوشته است:
[[پرونده:رضا شاه.jpg|جایگزین=رضا شاه پهلوی|بندانگشتی|رضا شاه پهلوی]]
<blockquote>«شب ششم آذر(۱۳۱۱) تیمور تاش، دوسیه(پرونده)‌ (نفت) را به هیات(وزیران) آورد. شاه تشریف آوردند و متغیرانه فرمودند: دوسیه نفت چه شد؟ گفته شد حاضر است.</blockquote><blockquote>زمستان است. بخاری می‌سوزد. دوسیه را برداشتند انداختند توی بخاری»!<ref>کتاب «خاطرات و خطرات» ، مهدی‌قلی هدایت(مخبرالسلطنه)</ref></blockquote>مصطفی فاتح، معاون شرکت نفت انگلستان و ایران در این باره نوشته است:<blockquote>«در پرونده مزبور، همه نامه‌های متبادله بین وزیر دربار و شرکت (موجود) بود. موقعی که نمایندگان دولت خواستند از آن استفاده کرده و بعضی از نامه‌های شرکت را برای تأیید اظهارات خود در شورای جامعه ملل ارائه دهند، ملاحظه کردند که اسناد مهمی را از دست داده‌اند.»<ref>کتاب۵۰سال نفت ایران، مصطفی فاتح</ref></blockquote>رضاشاه در اختلاف بین ایران و شرکت نفت انگلیس به نفع شرکت انگلیسی حکم کرد. «لرد کدمن»، رئیس انگلیسی هیأت‌مدیره شرکت نفت، بعدها در شرح خاطرات خود نوشت:<blockquote>«رضاشاه با نهایت مهربانی ما را پذیرفت و... پس از استماع طرفین، حد وسط را گرفت و دستور داد که حق‌الامتیاز را به ۴شلینگ در هر تن(۲شلینگ پایین‌تر از پیشنهاد دولت ایران) کاهش دهند و تمدید امتیاز قرارداد را نیز پذیرفت».<ref>ایرج ذوقی، اقتصاد سیاسی نفت و مسائل نفت ایران، پاژنگ، ۱۳۷۵</ref></blockquote>یکی از قراردادهای امضاء شده در دوران رضا‌شاه قرارداد ۱۹۳۳ بود. این قرارداد بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس بود که در دوره‌ی رضاشاه، پس از الغای قرارداد دارسی منعقد شد.


رضاشاه پس از مذاکره با سر جان کدمن، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس، و رجینالد هوار سفیر بریتانیا درایران این قرارداد را قبول کرد و مقامات دولت را وادار به تصویب آن کرد. مجلس شورای ملی نیز به اتفاق آرا آن را تصویب کرد. در این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس همچنان به اکتشاف و استخراج و فروش منابع نفتی ایران، بدون هیچ الزامی به ارائه صورت عملکرد به دولت ایران، ادامه می‌داد. مدت قرارداد ۶۰ سال تعیین شد.
رضاشاه پس از مذاکره با سر جان کدمن، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس، و رجینالد هوار سفیر بریتانیا درایران این قرارداد را قبول کرد و مقامات دولت را وادار به تصویب آن کرد. مجلس شورای ملی نیز به اتفاق آرا آن را تصویب کرد. در این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس همچنان به اکتشاف و استخراج و فروش منابع نفتی ایران، بدون هیچ الزامی به ارائه صورت عملکرد به دولت ایران، ادامه می‌داد. مدت قرارداد ۶۰ سال تعیین شد.
خط ۱۳۷: خط ۱۳۹:
محمدتقی بهار درباره جنگ رضا‌شاه علیه کلنل پسیان نوشته است:‌<blockquote> «در اوقات جنگ بین‌الملل و اوان مهاجرت، رضا‌شاه را در همدان جزء دسته‌ی تیراندازان همدان می‌بینیم، که مصلای همدان را در دست دارند، و با ماژور محمدتقی‌خان صاحب‌ منصب ژاندارم در ۱۴ محرم ۱۳۳۴ در جنگ است و از آنجا شکست خورده بمرکز می‌آید و در مرکز کودتایی می‌کند».<ref>کتاب تاریخ احزاب سیاسی ایران - محمدتقی بهار</ref></blockquote>درباره‌ی تخاصم و جنگ رضا‌شاه علیه مشروطه خواهان، نویسندگان کتاب «تاریخ نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران» نوشته‌اند:<blockquote>«همین نیروی قزاق بود که در قیام مشروطیت ایران، به اشاره دولت روسیه تزاری، ندای آزادی (را) در حلقوم هزاران آزادیخواه ایرانی خفه کرد و چه بسیار مردم شریف و بی دفاع را فقط به جرم میهن‌پرستی از دم تیغ گذراند، ولی پیشرفت آزادی‌خواهان و فداکاری و جانبازی مداوم آن‌ها و سیل قربانی سبب گردید». <ref>کتاب تاریخ نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران با مقدمه تیمسار اویسی- صفحه ۳۸</ref></blockquote>احمدکسروی تاریخ‌نگار نامدار انقلاب مشروطه نیز به این واقعه تاریخی و حضور رضا‌شاه در حمله به آزادی‌خواهان تبریز و ستار خان سردار ملی انقلاب مشروطه  اشاره کرده و نوشته:<blockquote>«از آن سو، دسته‌های قزاق چند شصت‌تیر مسلسل می‌داشتند که آن‌ها را نیز از فرانسه خریده بودند و گویا نخستین بار می‌بود که در ایران شصت‌تیر به کار می‌رفت. از چیزهای شنیدنی آن‌که فرمانده این شصت‌تیر‌ها، رضا‌شاه سوادکوهی می بود که سپس به پادشاهی ایران رسید و خاندان پهلوی را بنیاد گذاشت».<ref>کتاب انقلاب مشروطه - نوشته‌ی احمد کسروی - ص ۸۲۵</ref></blockquote>رضا‌شاه در سرکوب جنبش‌های مردمی قیام کلنل محمدتقی‌خان پسیان در خراسان را سرکوب کرد و خود وی را هم اعدام کرد. قیام جنگل را سرکوب کرد. قیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان، قیام و مقاومت میرزامحمد برازجانی و ناصردیوان کازرونی و چاکوتاهی‌ها در جنوب و بسیاری قیام‌های کوچک‌تر محلی در مناطق دیگر ایران را سرکوب کرد و انقلابیون را از دم تیغ گذراند. حتی نهادها و انجمن‌های اجتماعی بازمانده از انقلاب مشروطه در اصفهان و مشهد و تهران و کرمانشاه و... را هم سرکوب و از بین برد.
محمدتقی بهار درباره جنگ رضا‌شاه علیه کلنل پسیان نوشته است:‌<blockquote> «در اوقات جنگ بین‌الملل و اوان مهاجرت، رضا‌شاه را در همدان جزء دسته‌ی تیراندازان همدان می‌بینیم، که مصلای همدان را در دست دارند، و با ماژور محمدتقی‌خان صاحب‌ منصب ژاندارم در ۱۴ محرم ۱۳۳۴ در جنگ است و از آنجا شکست خورده بمرکز می‌آید و در مرکز کودتایی می‌کند».<ref>کتاب تاریخ احزاب سیاسی ایران - محمدتقی بهار</ref></blockquote>درباره‌ی تخاصم و جنگ رضا‌شاه علیه مشروطه خواهان، نویسندگان کتاب «تاریخ نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران» نوشته‌اند:<blockquote>«همین نیروی قزاق بود که در قیام مشروطیت ایران، به اشاره دولت روسیه تزاری، ندای آزادی (را) در حلقوم هزاران آزادیخواه ایرانی خفه کرد و چه بسیار مردم شریف و بی دفاع را فقط به جرم میهن‌پرستی از دم تیغ گذراند، ولی پیشرفت آزادی‌خواهان و فداکاری و جانبازی مداوم آن‌ها و سیل قربانی سبب گردید». <ref>کتاب تاریخ نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی ایران با مقدمه تیمسار اویسی- صفحه ۳۸</ref></blockquote>احمدکسروی تاریخ‌نگار نامدار انقلاب مشروطه نیز به این واقعه تاریخی و حضور رضا‌شاه در حمله به آزادی‌خواهان تبریز و ستار خان سردار ملی انقلاب مشروطه  اشاره کرده و نوشته:<blockquote>«از آن سو، دسته‌های قزاق چند شصت‌تیر مسلسل می‌داشتند که آن‌ها را نیز از فرانسه خریده بودند و گویا نخستین بار می‌بود که در ایران شصت‌تیر به کار می‌رفت. از چیزهای شنیدنی آن‌که فرمانده این شصت‌تیر‌ها، رضا‌شاه سوادکوهی می بود که سپس به پادشاهی ایران رسید و خاندان پهلوی را بنیاد گذاشت».<ref>کتاب انقلاب مشروطه - نوشته‌ی احمد کسروی - ص ۸۲۵</ref></blockquote>رضا‌شاه در سرکوب جنبش‌های مردمی قیام کلنل محمدتقی‌خان پسیان در خراسان را سرکوب کرد و خود وی را هم اعدام کرد. قیام جنگل را سرکوب کرد. قیام شیخ محمد خیابانی در آذربایجان، قیام و مقاومت میرزامحمد برازجانی و ناصردیوان کازرونی و چاکوتاهی‌ها در جنوب و بسیاری قیام‌های کوچک‌تر محلی در مناطق دیگر ایران را سرکوب کرد و انقلابیون را از دم تیغ گذراند. حتی نهادها و انجمن‌های اجتماعی بازمانده از انقلاب مشروطه در اصفهان و مشهد و تهران و کرمانشاه و... را هم سرکوب و از بین برد.
==برخورد رضا‌شاه با روشنفکران==
==برخورد رضا‌شاه با روشنفکران==
[[پرونده:رضاشاه میرپنج.jpg|جایگزین=رضاشاه میرپنج|بندانگشتی|رضاشاه میرپنج]]
رضاشاه در دوران سلطنتش بسیاری از مخالفان خود از قبیل میرزاده عشقی را یا مستقیماً ترور کرد یا مثل فرخی با آمپول هوا کشت. یا مانند [[سید حسن مدرس]] در تبعید در کاشمر خفه نمود.
رضاشاه در دوران سلطنتش بسیاری از مخالفان خود از قبیل میرزاده عشقی را یا مستقیماً ترور کرد یا مثل فرخی با آمپول هوا کشت. یا مانند [[سید حسن مدرس]] در تبعید در کاشمر خفه نمود.


خط ۱۶۴: خط ۱۶۷:


بعد از رضا‌شاه هم هیچ‌کدام از افراد گروهی که در زمان رضاشاه، دست به ترور می‌زدند، محکوم نشدند. از آن بدتر این‌که محمدرضا شاه ترتیب عفو تمامی آن‌ها را داد. شاه حتی به سرپاس مختاری آدمکش، پس از آزادی از زندان،‌ یک میلیون ریال هم پاداش داد.<ref>مجله خواندنی‌ها مورخ ۲۸فردر وین ۱۳۲۷</ref>
بعد از رضا‌شاه هم هیچ‌کدام از افراد گروهی که در زمان رضاشاه، دست به ترور می‌زدند، محکوم نشدند. از آن بدتر این‌که محمدرضا شاه ترتیب عفو تمامی آن‌ها را داد. شاه حتی به سرپاس مختاری آدمکش، پس از آزادی از زندان،‌ یک میلیون ریال هم پاداش داد.<ref>مجله خواندنی‌ها مورخ ۲۸فردر وین ۱۳۲۷</ref>
[[پرونده:رضاخان میرپنج.jpg|جایگزین=رضاخان میرپنج|بندانگشتی|رضاخان میرپنج]]
===نسل‌کشی عشایر ایران به‌دست رضاشاه ===
===نسل‌کشی عشایر ایران به‌دست رضاشاه ===
از نظر ترور و خفقان،‌ وضعیت مردم عادی هم تفاوت چندانی با رجال نداشت، بسیاری عشایر میهن‌پرستی که مرزهای کشور را در برابر هجوم بیگانگان حفظ کرده بودند نیز به دست رضاشاه قلع و قمع شدند. «ویلیام داگلاس»، قاضی مشهور دیوان عالی آمریکا، که در سال‌های ۱۳۲۸‌ و ۱۳۲۹ از ایران و مناطق عشایری جنوب‌ بازدید کرده، یک گزارش مستند از جنایت‌های رضاشاه منتشر کرد که موردتوجه محافل جهانی قرار گرفت. 
از نظر ترور و خفقان،‌ وضعیت مردم عادی هم تفاوت چندانی با رجال نداشت، بسیاری عشایر میهن‌پرستی که مرزهای کشور را در برابر هجوم بیگانگان حفظ کرده بودند نیز به دست رضاشاه قلع و قمع شدند. «ویلیام داگلاس»، قاضی مشهور دیوان عالی آمریکا، که در سال‌های ۱۳۲۸‌ و ۱۳۲۹ از ایران و مناطق عشایری جنوب‌ بازدید کرده، یک گزارش مستند از جنایت‌های رضاشاه منتشر کرد که موردتوجه محافل جهانی قرار گرفت.