رهی معیری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴۵: خط ۴۵:
|امضا                    =
|امضا                    =
}}
}}
'''محمدحسن (بیوک) معیری'''، با تخلص رهی (زاده ۱۰ اردیبهشت سال ۱۲۸۸، تهران – درگذشته ۲۴ آبان سال ۱۳۴۷، تهران) یکی از شاعران معاصر ایران است که بیشتر به سبب ترانه‌‌سرایی برای خوانندگان مشهوری چون بنان و مرضیه و دیگر خوانندگان شهرت داد. رهی معیری کودکی بیش نبود که به شعر و موسقی و نقاشی دل‌بستگی و علاقه‌ نشان داد و آموزش آن‌ها پرداخت. رهی معیری ۱۷ ساله بود که اولین شعر خود را که یک رباعی بود سرود.   
'''محمدحسن (بیوک) معیری'''، با تخلص رهی (زاده ۱۰ اردیبهشت سال ۱۲۸۸، تهران – درگذشته ۲۴ آبان سال ۱۳۴۷، تهران) یکی از شاعران معاصر ایران است که بیشتر به سبب ترانه‌‌سرایی برای خوانندگان مشهوری چون بنان و مرضیه و دیگر خوانندگان شهرت دارد. رهی معیری کودکی بیش نبود که به شعر و موسقی و نقاشی دل‌بستگی و علاقه‌ نشان داد و به آموختن آن‌ها پرداخت. رهی معیری ۱۷ ساله بود که اولین شعر خود را که یک رباعی بود سرود.   


رهی معیری پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در تهران ت به استخدام دولت درآمد.  
رهی معیری پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در تهران به استخدام دولت درآمد.  


به دلیل ذوق و هنری که داشت توانست با ورود به کار سرایش تصنیف‌ها شهرتی بسیار پیدا کند. او در این دوران به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر که اکنون وزارت صنایع نامیده می‌شود درآمد. رهی معیری سفرهای متعددی کرد و به کشورهایی چون انگلستان، فرانسه،‌ایتالیا، ترکیه، روسیه و.... مسافرت داشت و اندوخته‌های خود را در این سفرها افزود. رهی معیری در برنامه گل‌های رنگارنگ رادیو با داوود پیرنیا فعالیت داشت و تا پایان زندگی نیز این برنامه را اداره می‌کرد. برخی از ترانه‌‌های مشهوری که وی سروده است عبارتند از ''خزان عشق''، نوای نی، دارم شب و روز، شب جدایی، یار رمیده، یاد ایام، بهار، کاروان و مرغ حق که اغلب از آثار جاویدان ترانه و موسیقی ایرانی به شمار می‌روند. او همچنین دو کتاب به نام‌های سایه‌ی عمر و آزاده به چاپ رسانیده است که مجموعه‌ی اشعار اوست. همچنین برخی مقالات ادبی رهی معری در مجموعه‌ای به نام گل‌های جاویدان در سال ۱۳۶۳ در تهران چاپ و منتشر شده است. مجموعه شعری دیگری از وی به نام ''رهاورد''، در سال ۱۳۷۵، در تهران توسط نشر زوّار چاپ و منتشر شده است. رهی معیری تا آخر عمر خود مجرد زیست. او در سال ۱۳۴۷، بر اثر بیماری در سن ۵۹ سالگی در تهران درگذشت؛ و پیکرشر در گورستان ظهیرالدوله شمیران به خاک سپرده شد.  
به دلیل ذوق و هنری که داشت توانست با ورود به کار سرایش تصنیف‌ها شهرتی بسیار پیدا کند. او در این دوران به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر که بعدها وزارت صنایع نامیده می‌شد درآمد. رهی معیری سفرهای متعددی کرد و به کشورهایی چون انگلستان، فرانسه،‌ ایتالیا، ترکیه، روسیه و.... مسافرت داشت و اندوخته‌های خود را در این سفرها افزود. رهی معیری در برنامه گل‌های رنگارنگ رادیو با داوود پیرنیا فعالیت داشت و تا پایان زندگی نیز این برنامه را اداره می‌کرد. برخی از ترانه‌‌های مشهوری که وی سروده است عبارتند از ''خزان عشق''، نوای نی، دارم شب و روز، شب جدایی، یار رمیده، یاد ایام، بهار، کاروان و مرغ حق که اغلب از آثار جاویدان ترانه و موسیقی ایرانی به شمار می‌روند. او همچنین دو کتاب به نام‌های سایه‌ی عمر و آزاده به چاپ رسانیده است که مجموعه‌ی اشعار اوست. همچنین برخی مقالات ادبی رهی معیری در مجموعه‌ای به نام گل‌های جاویدان در سال ۱۳۶۳ در تهران چاپ و منتشر شده است. مجموعه شعری دیگری از وی به نام ''رهاورد''، در سال ۱۳۷۵، در تهران توسط نشر زوّار چاپ و منتشر شده است. رهی معیری تا آخر عمر خود مجرد زیست. او در سال ۱۳۴۷، بر اثر بیماری در سن ۵۹ سالگی در تهران درگذشت؛ و پیکرش در گورستان ظهیرالدوله شمیران به خاک سپرده شد.  


== تحصیلات و اشتغال ==
== تحصیلات و اشتغال ==
رهی معیری فرزند محمدحسن خان مؤیدخلوت و نوه‌ی دوستعلی خان معیر الممالک (نظام الدوله)، در تهران به دنیا آمد. پدر رهی معیری پیش از تولد او درگذشته بود. رهی معیری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران تمام کرد؛ و سپس به استخدام دولت درآمد و در مشاغلی چند خدمت کرد. او از سال ۱۳۲۲، به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر، وزارت صنایع کنونی، منصوب شد. وی پس از بازنشستگی در کتابخانه سلطنتی مشغول به کار گردید.<ref name=":0">[https://namnamak.com/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D9%87%D9%86%D8%B1/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%B1%DB%8C بیوگرافی رهی معیری و همسرش - سایت نمنمک]</ref>  
رهی معیری فرزند محمدحسن‌خان مؤیدخلوت و نوه‌ی دوستعلی‌خان معیرالممالک (نظام الدوله)، در تهران به دنیا آمد. پدر رهی معیری پیش از تولد او درگذشته بود. رهی معیری تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران تمام کرد؛ و سپس به استخدام دولت درآمد و در مشاغلی چند خدمت کرد. او از سال ۱۳۲۲، به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر، وزارت صنایع بعدی، منصوب شد. وی پس از بازنشستگی در کتابخانه سلطنتی مشغول به کار گردید.<ref name=":0">[https://namnamak.com/%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D9%87%D9%86%D8%B1/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86/%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%B1%DB%8C بیوگرافی رهی معیری و همسرش - سایت نمنمک]</ref>  


== آغاز شاعری ==
== آغاز شاعری ==
خط ۶۵: خط ۶۵:
ای کاش که جان ما  به لب می‌آمد
ای کاش که جان ما  به لب می‌آمد


رهی معیری در آغاز شاعری، در انجمن ادبی حکیم نظامی که ریاست آن را وحید دستگردی به عهده داشت شرکت می‌کرد. او از اعضای مؤثر و فعال این انجمن بود؛ و در انجمن ادبی فرهنگستان نیز از اعضای مؤسس و برجسته‌ی آن به حساب می‌آمد. رهی معیری هم‌چنین عضو انجمن موسیقی ایران بود. اشعار رهی معیری در بیشتر روزنامه‌ها و مجلات ادبی منتشر گردید؛ و آثار سیاسی، فکاهی و انتقادی او نیز در روزنامه  ''باباشمل'' و ''مجله تهران مصور'' به چاپ می‌رسید. وی در شعرهای فکاهی و انتقادی از نام‌های مستعاری چون: ''زاغچه''، ''شاه پریون''، ''گوشه گیر'' و ''حق گو'' استفاده می کرد.<ref name=":0" />  
رهی معیری در آغاز شاعری، در انجمن ادبی حکیم نظامی که ریاست آن را وحید دستگردی به عهده داشت شرکت می‌کرد. او از اعضای مؤثر و فعال این انجمن بود؛ و در انجمن ادبی فرهنگستان نیز از اعضای مؤسس و برجسته‌ی آن به حساب می‌آمد. رهی معیری هم‌چنین عضو انجمن موسیقی ایران بود. اشعار رهی معیری در بیشتر روزنامه‌ها و مجلات ادبی منتشر گردید؛ و آثار سیاسی، فکاهی و انتقادی او نیز در روزنامه  ''باباشمل'' و ''مجله تهران مصور'' به چاپ می‌رسید. وی در شعرهای فکاهی و انتقادی از نام‌های مستعاری چون: ''زاغچه''، ''شاه پریون''، ''گوشه‌گیر'' و ''حق‌گو'' استفاده می‌کرد.<ref name=":0" />  


== برنامه گل‌های رنگارنگ رادیو ==
== برنامه گل‌های رنگارنگ رادیو ==
خط ۷۷: خط ۷۷:


=== هم‌کاری با آهنگ‌سازان معروف ===
=== هم‌کاری با آهنگ‌سازان معروف ===
رهی معیری با بهترین آهنگ‌سازان هم‌کاری داشته است؛ آهنگ‌سازانی نظیر [[مرتضی محجوبی|'''مرتضی محجوبی''']]، [[روح‌الله خالقی|'''روح‌الله خالقی''']]، مهدی خالدی، علی تجویدی، [[جواد بدیع‌زاده|'''جواد بدیع‌زاده''']] و… اما رهی معیری بیشتر دوستی عمیقی با استاد مرتضی محجوبی داشت. چنان‌که آهنگ معروف و زیبای ''کاروان'' در مایه دشتی با صدای استاد [[غلامحسین بنان|'''غلامحسین بنان''']] محصول این همک‌اری و دوستی است که بیان‌گر ارتباط عاطفی تنگاتنگ و دوستی این دو استاد است. آن‌چه در کار رهی معیری مهم است، توان تلفیق و تطبیق شعر با آهنگ است که ترانه‌های او را جاودانه و ماندگار کرده است.
رهی معیری با بهترین آهنگ‌سازان هم‌کاری داشته است؛ آهنگ‌سازانی نظیر [[مرتضی محجوبی|'''مرتضی محجوبی''']]، [[روح‌الله خالقی|'''روح‌الله خالقی''']]، مهدی خالدی، علی تجویدی، [[جواد بدیع‌زاده|'''جواد بدیع‌زاده''']] و… اما رهی معیری بیشتر دوستی عمیقی با استاد مرتضی محجوبی داشت. چنان‌که آهنگ معروف و زیبای ''کاروان'' در مایه دشتی با صدای استاد [[غلامحسین بنان|'''غلامحسین بنان''']] محصول این همکاری و دوستی است که بیان‌گر ارتباط عاطفی تنگاتنگ و دوستی این دو استاد است. آن‌چه در کار رهی معیری مهم است، توان تلفیق و تطبیق شعر با آهنگ است که ترانه‌های او را جاودانه و ماندگار کرده است.


رهی معیری در برنامه رادیویی قصه شمع، می‌گوید: <blockquote>«من در همه انواع شعر از قبیل غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و… آثاری دارم. نخستین ترانه را در سال ۱۳۱۳، بر روی آهنگ آقای بدیع زاده ساختم که به «شد خزان» معروف شد.»<ref>[https://www.parvaresheafkar.com/biography/rahi-moayyeri-poet/ بیوگرافی محمدحسن رهی معیری - سایت پرورش افکار]</ref> </blockquote>
رهی معیری در برنامه رادیویی قصه شمع، می‌گوید: <blockquote>«من در همه انواع شعر از قبیل غزل، قصیده، مثنوی، رباعی و… آثاری دارم. نخستین ترانه را در سال ۱۳۱۳، بر روی آهنگ آقای بدیع‌زاده ساختم که به «شد خزان» معروف شد.»<ref>[https://www.parvaresheafkar.com/biography/rahi-moayyeri-poet/ بیوگرافی محمدحسن رهی معیری - سایت پرورش افکار]</ref> </blockquote>


== سفرهای خارجی رهی معیری ==
== سفرهای خارجی رهی معیری ==
رهی معیری در همان سال‌ها سفرهای متعددی به کشورهای دیگر داشت؛ از جمله سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به شوروی در سال ۱۳۳۷ جهت شرکت در جشن انقلاب کبیر شوروی، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸، دو بار سفر به افغانستان، یک‌بار در سال ۱۳۴۱ جهت شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال درگذشت خواجه عبدالله انصاری، و سفر دیگر در سال ۱۳۴۵، آخرین سفر رهی معیری عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی بود.<ref name=":2" />  
رهی معیری در همان سال‌ها سفرهای متعددی به کشورهای دیگر داشت؛ از جمله سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به شوروی در سال ۱۳۳۷ جهت شرکت در جشن انقلاب کبیر شوروی، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸، دو بار سفر به افغانستان، یک‌بار در سال ۱۳۴۱ جهت شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال درگذشت خواجه‌عبدالله انصاری، و سفر دیگر در سال ۱۳۴۵، آخرین سفر رهی معیری عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی بود.<ref name=":2" />  


== داستان رهی معیری و مریم فیروز ==
== رهی معیری و مریم فیروز ==
[[پرونده:رهی02.JPG|جایگزین=مریم فیروز|بندانگشتی|280x280پیکسل|مریم فیروز]]
[[پرونده:رهی02.JPG|جایگزین=مریم فیروز|بندانگشتی|280x280پیکسل|مریم فیروز]]
مریم فیروز، دختر عبدالحسین فرمانفرما، نوه‌ی عباس میرزا در سن ۱۶ سالگی با تصمیم پدرش به عقد سرهنگ عباسقلی اسفندیاری درآمد و صاحب دو دختر به نام‌های افسانه و افسر شد. عباسقلی از مریم فیروز ۲۶ سال بزرگتر بود و مریم تمایلی به او نداشت؛ و تنها به دستور پدر پُرنفوذ و مقتدرش تن به این ازدواج داده بود.
مریم فیروز، دختر عبدالحسین فرمانفرما، نوه‌ی عباس میرزا در سن ۱۶ سالگی با تصمیم پدرش به عقد سرهنگ عباسقلی اسفندیاری درآمد و صاحب دو دختر به نام‌های افسانه و افسر شد. عباسقلی از مریم فیروز ۲۶ سال بزرگتر بود و مریم تمایلی به زندگی با او نداشت؛ و تنها به دستور پدر پُرنفوذ و مقتدرش تن به این ازدواج داده بود.


‏نخستین ملاقات مریم فیروز و رهی معیری در اردیبهشت‌ماه، پیش از مرگ فرمانفرما، در یک مهمانی در خانه‌ی مصطفی فاتح صورت گرفت. این دیدار برای همیشه زندگی رهی معیری را تغییر داد. در همین روزها بود که مریم فیروز تلاش می‌کرد تا از همسر اجباری خود جدا شود. وی در این زمان حدوداً ۳۰ سال داشت. مریم فیروز در اواخر دوران سلطنت [[رضاشاه پهلوی|'''رضاشاه''']] یکی از زنان نامدار شهر بود. از خانواده‌ای معروف و پر نفوذ بود. مریم فیروز هم زیبا بود و هم سر پرشورش او را جذاب‌تر می‌کرد. مهم‌تر این‌که منزلش محل رفت و آمد روشنفکران عصر خود بود. مریم فیروز پس از مرگ پدرش فرمانفرما، در سال ۱۳۱۸، از همسرش جدا شد و رابطه او و رهی معیری عیان‌تر شد. پزشک مریم فیروز در این باره می‌نویسد:<blockquote>«بعد از آن دیگر مریم رفت و آمد به خانه‌ی رهی را آغاز کرد و پس از مدتی نیز او را به خانه‌ی شمیران خود آورد. مریم قول می‌دهد که به قول خودش به مذهب و سنت عشق، زن او شود.»</blockquote>پس از تبعید رضاشاه و ایجاد فضای باز سیاسی و اجتماعی، مریم فیروز نقش پررنگ‌تری در فعالیت‌های اجتماعی به عهده گرفت. آشنایی مریم فیروز با نویسنده‌ی معروف، بزرگ علوی و دیگر اعضای [[حزب توده ایران|'''حزب توده''']]، درحالی که رابطه‌اش با رهی معیری ادامه داشت، دریچه تازه‌ای به زندگی وی باز کرد. عشق رهی به مریم فیروز، زندگی او را دگرگون کرد؛ و به تشویق مریم با نام‌های مستعار به نوشتن مطالب انتقادی در روزنامه‌ها پرداخت. مریم فیروز منبع ذوق شاعرانه‌ی وی بود:
‏نخستین ملاقات مریم فیروز و رهی معیری در اردیبهشت‌ماه، پیش از مرگ فرمانفرما، در یک مهمانی در خانه‌ی مصطفی فاتح صورت گرفت. این دیدار برای همیشه زندگی رهی معیری را تغییر داد. در همین روزها بود که مریم فیروز تلاش می‌کرد تا از همسر اجباری خود جدا شود. وی در این زمان حدوداً ۳۰ سال داشت. مریم فیروز در اواخر دوران سلطنت [[رضاشاه پهلوی|'''رضاشاه''']] یکی از زنان نامدار شهر بود. از خانواده‌ای معروف و پر نفوذ بود. منزل مریم فیروز محل رفت و آمد روشنفکران عصر خود بود. وی پس از مرگ پدرش فرمانفرما، در سال ۱۳۱۸، از همسرش جدا شد و رابطه او و رهی معیری عیان‌تر شد. پزشک مریم فیروز در این باره می‌نویسد:<blockquote>«بعد از آن دیگر مریم رفت و آمد به خانه‌ی رهی را آغاز کرد و پس از مدتی نیز او را به خانه‌ی شمیران خود آورد. مریم قول می‌دهد که به قول خودش به مذهب و سنت عشق، زن او شود.»</blockquote>پس از تبعید رضاشاه و ایجاد فضای باز سیاسی و اجتماعی، مریم فیروز نقش پررنگ‌تری در فعالیت‌های اجتماعی به عهده گرفت. آشنایی مریم فیروز با نویسنده‌ی معروف، بزرگ علوی و دیگر اعضای [[حزب توده ایران|'''حزب توده''']]، درحالی که رابطه‌اش با رهی معیری ادامه داشت، دریچه تازه‌ای به زندگی وی باز کرد. عشق رهی به مریم فیروز، زندگی او را دگرگون کرد؛ و به تشویق مریم با نام‌های مستعار به نوشتن مطالب انتقادی در روزنامه‌ها پرداخت. مریم فیروز منبع ذوق شاعرانه‌ی وی بود:


‏خیال‌انگیز و جان پرور، چو بوی گل سراپایی
‏خیال‌انگیز و جان پرور، چو بوی گل سراپایی
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
== آثار رهی معیری ==
== آثار رهی معیری ==
[[پرونده:رهی4.PNG|بندانگشتی|250x250پیکسل|دیوان اشعار رهی معیری]]
[[پرونده:رهی4.PNG|بندانگشتی|250x250پیکسل|دیوان اشعار رهی معیری]]
از رهی معیری دو مجموعه‌ی شعر به نام‌های ''سایه‌ی عمر''، و  ''آزاده''، به جای مانده و که دو کتاب چاپ و منتشر شده است.
از رهی معیری دو مجموعه‌ی شعر به نام‌های ''سایه‌ی عمر''، و  ''آزاده''، چاپ و منتشر شده است.


کتاب سایه‌ی عمر، مجموعه غزل‌های وی است که بارها تجدید چاپ شده است. کتاب آزاده نیز مجموعه ترانه‌های او است. علاوه بر این دو کتاب، مجموعه‌ای از مقاله‌های ادبی رهی معیری به نام  ''گل‌های جاویدان''، در سال ۱۳۶۳، در تهران چاپ و منتشر شده است. هم‌چنین کتاب ''رهاورد''، مجموعه شعر رهی معیری است که در سال ۱۳۷۵، به کوشش داریوش صبور در تهران توسط انتشارات زوّار چاپ و منتشر گردیده است.<ref name=":1" />  
کتاب سایه‌ی عمر، مجموعه غزل‌های وی است که بارها تجدید چاپ شده است. کتاب آزاده نیز مجموعه ترانه‌های او است. علاوه بر این دو کتاب، مجموعه‌ای از مقاله‌های ادبی رهی معیری به نام  ''گل‌های جاویدان''، در سال ۱۳۶۳، در تهران چاپ و منتشر شده است. هم‌چنین کتاب ''رهاورد''، مجموعه شعر رهی معیری است که در سال ۱۳۷۵، به کوشش داریوش صبور در تهران توسط انتشارات زوّار چاپ و منتشر گردیده است.<ref name=":1" />  


=== تصنیف ===
=== تصنیف ===
رهی معیری علاوه بر غزل‌های زیبا و دل‌نشین، در ساختن تصنیف نیز مهارت کامل داشت. از ترانه‌های معروف او می‌توان به: ''خزان عشق'' که همان تصنیف مشهور ''شد خزان گلشن آشنایی،'' که [[جواد بدیع‌زاده|'''جواد بدیع زاده''']] آن را در دستگاه همایون اجرا کرده است، و  ''نوای نی''، ''دارم شب و روز''، ''شب جدایی''، ''یار رمیده''، ''یاد ایام''، ''بهار''، ''کاروان''، و  ''مرغ حق''، اشاره کرد. ترانه‌های رهی معیری مشهور و زبانزد خاص و عام شد؛ و هنوز هم خاطره‌ی آن آهنگ‌ها و ترانه‌های شورانگیز در یادها باقی مانده است.<ref>[https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%B1%DB%8C زندگینامه رهی معیری - سایت تاریخ ما]</ref>  
رهی معیری علاوه بر غزل‌های زیبا و دل‌نشین، در ساختن تصنیف نیز مهارت کامل داشت. از ترانه‌های معروف او می‌توان به: ''خزان عشق'' که همان تصنیف مشهور ''شد خزان گلشن آشنایی،'' که [[جواد بدیع‌زاده|'''جواد بدیع‌زاده''']] آن را در دستگاه همایون اجرا کرده است، و  ''نوای نی''، ''دارم شب و روز''، ''شب جدایی''، ''یار رمیده''، ''یاد ایام''، ''بهار''، ''کاروان''، و  ''مرغ حق''، اشاره کرد. ترانه‌های رهی معیری مشهور و زبانزد خاص و عام شد؛ و هنوز هم خاطره‌ی آن آهنگ‌ها و ترانه‌های شورانگیز در یادها باقی مانده است.<ref>[https://mandegar.tarikhema.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D9%87%DB%8C-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%B1%DB%8C زندگینامه رهی معیری - سایت تاریخ ما]</ref>  


== گل‌چین ترانه‌های رهی معیری ==
== ترانه‌های رهی معیری ==


=== به کنارم بنشین ===
=== به کنارم بنشین ===
خط ۳۱۶: خط ۳۱۶:
<nowiki>***</nowiki>
<nowiki>***</nowiki>


== گل‌چین غزل‌های رهی معیری ==
== غزل‌های رهی معیری ==
[[پرونده:رهی7.PNG|بندانگشتی|260x260پیکسل|کتاب سایه‌ی عمر: غزلیات رهی معیری]]
[[پرونده:رهی7.PNG|بندانگشتی|260x260پیکسل|کتاب سایه‌ی عمر: غزلیات رهی معیری]]


خط ۴۲۴: خط ۴۲۴:
=== داغ تنهایی ===
=== داغ تنهایی ===


{{شعر}}{{ب|آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم|بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم}}
{{شعر}}{{ب|آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم |بی تو ای آرام جان یا ساختم یا سوختم}}


{{ب|سردمهری بین که هر کس بر آتشم آبی نزد|گرچه هم‌چون برق از گرمی سراپا سوختم}}
{{ب|سردمهری بین که هر کس بر آتشم آبی نزد|گرچه هم‌چون برق از گرمی سراپا سوختم}}
۸٬۸۳۶

ویرایش