۸٬۶۹۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| اندازه تصویر = | | اندازه تصویر = | ||
| عنوان تصویر =روحالله خمینی | | عنوان تصویر =روحالله خمینی | ||
| زادروز = {{تولد|۱۹۰۲|۰۹|۲۴}} | | زادروز = ۱ مهر ۱۲۸۱ خورشیدی / {{تولد|۱۹۰۲|۰۹|۲۴}} | ||
| زادگاه =خمین | | زادگاه =خمین | ||
| مکان ناپدیدشدن = | | مکان ناپدیدشدن = | ||
| تاریخ ناپدیدشدن = | | تاریخ ناپدیدشدن = | ||
| وضعیت = | | وضعیت = | ||
| تاریخ مرگ = {{مرگ و سن|۱۹۸۹|۶|۳|۱۹۰۲|۹|۲۴}} | | تاریخ مرگ = ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ خورشیدی / {{مرگ و سن|۱۹۸۹|۶|۳|۱۹۰۲|۹|۲۴}} | ||
| مکان مرگ = | | مکان مرگ = | ||
|عرض جغرافیایی محل دفن= | |عرض جغرافیایی محل دفن= | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
| منصب = | | منصب = | ||
| مکتب = | | مکتب = | ||
| آثار = | | آثار =تحریرالوسیله، صحیفه نور، توضیحالمسائل و... | ||
| همسر = | | همسر = | ||
| شریک زندگی = | | شریک زندگی = | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
| پانویس = | | پانویس = | ||
}} | }} | ||
'''روحالله | '''روحالله خمینی، (سید روحالله مصطفوی)''' (متولد ۱ مهرماه۱۲۸۱- مرگ ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) به سید روحالله موسوی خمینی شهرت دارد. او از مراجع تقلید بهشمار میآمد که فعالیت سیاسی چندانی تا پیش از ۱۳۴۰ نداشت. اولین واکنش سیاسی او مخالفت با حق رأی زنان بود که ضمن قانون انجمنهای ولایتی و ایالتی تصویب شد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضدبشر]- صفحه 5</ref> | ||
در ۱۳ خرداد سال ۱۳۴۲ خمینی در [[مدرسه فیضیه قم]] یک سخنرانی اعتراضی و شدیداللحن داشت. | در ۱۳ خرداد سال ۱۳۴۲ خمینی در [[مدرسه فیضیه قم]] یک سخنرانی اعتراضی و شدیداللحن داشت. در آن زمان [[محمدرضا پهلوی|محمدرضاشاه]] با انقلاب سفید به آمریکاروی آورده از انگلستان روی گردانده بود. آخوندها که با انگلستان و فئودالهای مورد حمایت او همراه بودند از این موضع ناراضی بودند. گفته میشود در همین دوران انگلیسیها به خمینی اطمینان دادند که شاه ضعیف است و در صورتی که وی علیه او موضع گیری کند از او حمایت خواهند کرد. این موضوع خمینی را در ایراد این سخنرانی تشجیع کرد. خمینی به همین دلیل بازداشت شد.<ref>کتاب خمینی دجال ضد بشر- صفحه [https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf 5]</ref> درسال ۱۳۴۳ پس از مخالفت با [[قانون کاپیتولاسیون]] به ترکیه تبعید شد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر- صفحه 81]</ref> وی در سال ۱۳۴۴ به نجف رفت.<ref>مؤسسه نشر آثار امام خمینی- فصل پنجم</ref> | ||
از سال ۴۴ تا ۴۵ وی یک سخنرانی سیاسی داشت که بیشتر به مسائل منطقه پرداخته و حکام اسلامی را نصیحت کرد. از جمله در این سخنرانی آمدهاست: «بر سلاطین اسلام، بر رؤسای جمهور اسلام تکلیف است که دست برادری بدهند و حدود و ثغورشان را حفظ کنند»<ref>[http://edu1404.blogfa.com/post-41.aspx اندیشههای سیاسی امام- سایت آموزش]</ref> | از سال ۴۴ تا ۴۵ وی یک سخنرانی سیاسی داشت که بیشتر به مسائل منطقه پرداخته و حکام اسلامی را نصیحت کرد. از جمله در این سخنرانی آمدهاست: «بر سلاطین اسلام، بر رؤسای جمهور اسلام تکلیف است که دست برادری بدهند و حدود و ثغورشان را حفظ کنند»<ref>[http://edu1404.blogfa.com/post-41.aspx اندیشههای سیاسی امام- سایت آموزش]</ref> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
در نیمه دوم دهه چهل پس از شکلگیری مبارزه مسلحانه در ایران توسط [[سازمان مجاهدین]] و [[چریکهای فدایی خلق ایران]]، خمینی حاضر به حمایت از هیچیک از این جنبشها نشد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر- صفحه 6]</ref> برخی این دوران را دوره انزوای او میدانند. | در نیمه دوم دهه چهل پس از شکلگیری مبارزه مسلحانه در ایران توسط [[سازمان مجاهدین]] و [[چریکهای فدایی خلق ایران]]، خمینی حاضر به حمایت از هیچیک از این جنبشها نشد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf کتاب خمینی دجال ضد بشر- صفحه 6]</ref> برخی این دوران را دوره انزوای او میدانند. | ||
از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۰ خمینی مجموعاً چهار موضع گیری داشت<ref>صحیفه نور</ref> و پس از آن تا یک سخنرانی علیه | از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۰ خمینی مجموعاً چهار موضع گیری داشت<ref>صحیفه نور</ref> و پس از آن تا یک سخنرانی علیه جشنهای ۲۵۰۰ ساله و شش سال بعد در مهرماه ۱۳۵۶ در برابر عده ای از طلاب نجف یک سخنرانی ایراد کرد که موضوع آن «هشدار نسبت به نفوذ افکار التقاطی و برداشتهای غلط از احکام سیاسی عبادی قرآن» بود.<ref>کتاب کوثر- مجموعه سخنرانیهای روحالله خمینی</ref> | ||
خمینی ۱۶ روز پس از خروج [[محمدرضا شاه پهلوی]] از ایران در | خمینی ۱۶ روز پس از خروج [[محمدرضا شاه پهلوی]] از ایران در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ وارد ایران شد. خمینی برخلاف وعدههایی که مبنی بر عدم مشارکت در سیاست و حاکمیت داده بود، با استفاده از موج حمایتهای مذهبی ومردمی، رهبری مطلقالعنان ایران را به دست گرفته با هر گونه دگراندیشی قاطعانه به مقابله برخاست. هواداران خمینی که در این دوران به سرکوب و حمله و هجوم به مراکز احزاب و سازمانهای مختلف میپرداختند، به [[فالانژهای ایران|فالانژها]] معروف بودند. آنها معمولاً دفاتر سازمانها و احزاب و میز کتابهایی را که جوانان در نقاط مختلف برای نشر عقاید و افکار خود به راه میانداختند مورد حمله قرار میدادند.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/146288/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%D9%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%86% گزیدهیی از استراتژی قیام و سرنگونی – مسعود رجوی]</ref> | ||
در [[سی خرداد ۱۳۶۰]] این تهاجمات به اوج خود رسید. در این روز مردم و هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] یک تظاهرات نیم میلیونی در تهران در اعتراض به سرکوب سیاسی برگزار کردند. این تظاهرات به فرمان شخص خمینی به گلوله بسته شد. سازمان مجاهدین خلق ایران این روز را پایان مبارزه مسالمت آمیز خود و آغاز مبارزه مسلحانه علیه خمینی اعلام کرد.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/170202/سی-خرداد-پاسخ-به-ضرورت-تاریخ-قسمت-اول سایت مجاهد- 30 خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ]</ref> | در [[سی خرداد ۱۳۶۰]] این تهاجمات به اوج خود رسید. در این روز مردم و هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] یک تظاهرات نیم میلیونی در تهران در اعتراض به سرکوب سیاسی برگزار کردند. این تظاهرات به فرمان شخص خمینی به گلوله بسته شد. سازمان مجاهدین خلق ایران این روز را پایان مبارزه مسالمت آمیز خود و آغاز مبارزه مسلحانه علیه خمینی اعلام کرد.<ref>[https://www.mojahedin.org/news/170202/سی-خرداد-پاسخ-به-ضرورت-تاریخ-قسمت-اول سایت مجاهد- 30 خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ]</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
این نوع پاسخگویی به وضوح نوعی اعلان جنگ با کشور همسایه بود. امری که نهایتاً به حمله صدام به ایران و تسخیر خرمشهر منجر شد. پس از ۱۵ ماه صدام حسین خواهان آتشبس و اتمام جنگ شد اما خمینی حاضر به پذیرفتن نبود. وی جنگ را نعمت میدانست و بوضوح از آن به عنوان سرپوشی برای سرکوب داخلی و همچنین وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی استفاده میکرد. | این نوع پاسخگویی به وضوح نوعی اعلان جنگ با کشور همسایه بود. امری که نهایتاً به حمله صدام به ایران و تسخیر خرمشهر منجر شد. پس از ۱۵ ماه صدام حسین خواهان آتشبس و اتمام جنگ شد اما خمینی حاضر به پذیرفتن نبود. وی جنگ را نعمت میدانست و بوضوح از آن به عنوان سرپوشی برای سرکوب داخلی و همچنین وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی استفاده میکرد. | ||
روحالله خمینی در سال ۱۳۶۷ دریک فتوای خونین فرمان اعدام ۳۰ هزار زندانی سیاسی را صادر کرد. | روحالله خمینی در سال ۱۳۶۷ دریک فتوای خونین فرمان اعدام ۳۰ هزار زندانی سیاسی را صادر کرد. از جمله فتواهای جنجالی او که مصداق نقض آشکار حقوق بشر هستند، کشیدن خون زندانیان قبل از اعدام، تجاوز و صیغهی دختران باکره پیش از اعدام و حلال دانستن شهوترانی با کودکان شیرخواره در کتاب تحریرالوسیله است. | ||
خمینی در شب ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ در بیمارستان به علت ایست قلبی فوت کرد. او در هنگام مرگ ۸۷ سال سن داشت. | خمینی در شب ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ در بیمارستان به علت ایست قلبی فوت کرد. او در هنگام مرگ ۸۷ سال سن داشت. | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
== سفر به پاریس == | == سفر به پاریس == | ||
[[پرونده:خمینی در پاریس .jpg|بندانگشتی|خمینی در پاریس]] | [[پرونده:خمینی در پاریس .jpg|بندانگشتی|خمینی در پاریس]] | ||
روحالله خمینی پس از سالها اقامت درنجف سرانجام تصمیم به خروج از عراق گرفت. وی در ابتدا قصد کویت کرد اما کویت او را نپذیرفت. وی سرانجام با مصلحت اطرافیان تصمیم به سفر به فرانسه گرفته و در روز ۱۴ مهر وارد پاریس شده و در [[وفل لوشاتو|نوفل لوشاتو]] (حومه پاریس) مستقر شد.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c504_2701/زندگی_نامه/دوران_مبارزات/هجرت_به_فرانسه پرتال خمینی- سایت امام خمینی]</ref> | روحالله خمینی پس از سالها اقامت درنجف سرانجام تصمیم به خروج از عراق گرفت. وی در ابتدا قصد کویت کرد اما کویت او را نپذیرفت. وی سرانجام با مصلحت اطرافیان تصمیم به سفر به فرانسه گرفته و در روز ۱۴ مهر ۱۳۵۷ وارد پاریس شده و در [[وفل لوشاتو|نوفل لوشاتو]] (حومه پاریس) مستقر شد.<ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/c504_2701/زندگی_نامه/دوران_مبارزات/هجرت_به_فرانسه پرتال خمینی- سایت امام خمینی]</ref> | ||
سفر خمینی به فرانسه معمولاً با این دلیل ذکر شدهاست که به دلیل محدودیتهای اعمال شده از طرف شاه و مخالفت خمینی با سکوت سیاسی انجام شدهاست. با اینهمه به نظر میآید که این سفر چیزی نبود که شاه به آن متمایل باشد چرا که خمینی را در مرکز توجهات بینالمللی قرار میداد. محمود دعایی از همراهان خمینی در عراق در این رابطه میگوید: <blockquote>«بعدها از گزارشها معلوم شد که در آن موقع، بین رژیم عراق و ایران دو تصمیم متناقض وجود داشتهاست. رژیم ایران اصرار داشت امام از عراق خارج نشوند؛ زیرا با خروج از عراق و رفتن ایشان به کشور دیگر، که ایران با آنها چنین تعهدی نداشت، کنترل و مراقبت امام بر ایشان مشکل میشد…»<ref>غرور و سقوط – صفحه 127</ref> </blockquote>در این رابطه ژیسکاردستن، رئیس جمهور وقت فرانسه نیز هنگامی که در شهریور سال ۱۳۷۷ به تهران سفر کرده بود، در مصاحبه با روزنامه توس تصریح کرد: <blockquote>«خمینی به محض ورود به فرانسه در فرودگاه تقاضای پناهندگی سیاسی کرد و شاه از من خواست به او روادید بدهم و مراتب امنیتی و حفاظتی در مورد آیتالله خمینی را از سوی دولت فرانسه تأمین کنیم… شاه برای من پیغام داد که کوچکترین مشکلی برای آیتالله خمینی به وجود نیاوریم و حتی به سفیر من گفت اگر دولت فرانسه مقدمات پذیرایی و آسایش او را فراهم نکند، او دولت فرانسه را هرگز نخواهد بخشید.»<ref>روزنامه توس23 شهریور77</ref></blockquote>از جمله مواضع سیاسی او در پاریس میتوان به مصاحبه وی با خبرنگار کیهان انجام داد:<blockquote>'''خبرنگار:''' حضرت آیتالله، ممکن است خطوط اصلی حکومت اسلامی را در ز مینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیان بفرمایید؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اینها اموری نیست که بتوانم آن را برای شما تشریح کنم. اسلام هم آزادی خواهد داد و هم به اقتصاد توجه خواهد کرد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' منظورم این است که در حکومت اسلامی ملی شدن صنایع قطعی خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' آن هم باید مورد مطالعه قرار گیرد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' آیا فکر میکنید گروههای چپ و مارکسیستهایی که در ایران هستند آزادند؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اگر مضر به حال ملت باشد جلوگیری میشود و اگر نباشد، فقط اظهار عقیده باشد، مانعی ندارد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' نقش زنان در حکومت اسلامی چه خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' الان وقت این حرفها نیست.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' روزنامه مالکیت در حکومت اسلامی و به خصوص مالکیت ارضی چگونه خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اینها بعدها روشن خواهد شد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' بعضیها میگویند که ما از زیر چکمه استبداد به زیر نعلین استبداد یرویم.</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' آنها عمال شاه هستند… دیکتاتوری در اسلام اصلاً وجود ندارد<ref>روزنامه کیهان 3 بهمن 57</ref> </blockquote>همچنین خمینی در [[نوفل لوشاتو]] مذاکراتی با سران کشورهایی مثل آمریکا و فرانسه داشت. این مذاکرات با این هدف انجام میشد که سران این کشورها با بدست گرفتن حکومت توسط خمینی موافقت کنند. این مذاکرات و پیامرسانیها معمولاً توسط [[صادق قطبزاده|صادق قطب زاده]] انجام میشد. از جمله یک هفته قبل از [[کنفرانس گوادلوپ]] وزارت خارجه از قطب زاده سؤال میکند در صورتی که خمینی پیروز شود چه نوع سیاستهایی از جانب او اتخاذ خواهد شد.<ref>کتاب آخرین تلاشها در آخرین روزها- صفحه 97 و 98</ref> | سفر خمینی به فرانسه معمولاً با این دلیل ذکر شدهاست که به دلیل محدودیتهای اعمال شده از طرف شاه و مخالفت خمینی با سکوت سیاسی انجام شدهاست. با اینهمه به نظر میآید که این سفر چیزی نبود که شاه به آن متمایل باشد چرا که خمینی را در مرکز توجهات بینالمللی قرار میداد. محمود دعایی از همراهان خمینی در عراق در این رابطه میگوید: <blockquote>«بعدها از گزارشها معلوم شد که در آن موقع، بین رژیم عراق و ایران دو تصمیم متناقض وجود داشتهاست. رژیم ایران اصرار داشت امام از عراق خارج نشوند؛ زیرا با خروج از عراق و رفتن ایشان به کشور دیگر، که ایران با آنها چنین تعهدی نداشت، کنترل و مراقبت امام بر ایشان مشکل میشد…»<ref>غرور و سقوط – صفحه 127</ref> </blockquote>در این رابطه ژیسکاردستن، رئیس جمهور وقت فرانسه نیز هنگامی که در شهریور سال ۱۳۷۷ به تهران سفر کرده بود، در مصاحبه با روزنامه توس تصریح کرد: <blockquote>«خمینی به محض ورود به فرانسه در فرودگاه تقاضای پناهندگی سیاسی کرد و شاه از من خواست به او روادید بدهم و مراتب امنیتی و حفاظتی در مورد آیتالله خمینی را از سوی دولت فرانسه تأمین کنیم… شاه برای من پیغام داد که کوچکترین مشکلی برای آیتالله خمینی به وجود نیاوریم و حتی به سفیر من گفت اگر دولت فرانسه مقدمات پذیرایی و آسایش او را فراهم نکند، او دولت فرانسه را هرگز نخواهد بخشید.»<ref>روزنامه توس23 شهریور77</ref></blockquote>از جمله مواضع سیاسی او در پاریس میتوان به مصاحبه وی با خبرنگار کیهان انجام داد:<blockquote>'''خبرنگار:''' حضرت آیتالله، ممکن است خطوط اصلی حکومت اسلامی را در ز مینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیان بفرمایید؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اینها اموری نیست که بتوانم آن را برای شما تشریح کنم. اسلام هم آزادی خواهد داد و هم به اقتصاد توجه خواهد کرد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' منظورم این است که در حکومت اسلامی ملی شدن صنایع قطعی خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' آن هم باید مورد مطالعه قرار گیرد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' آیا فکر میکنید گروههای چپ و مارکسیستهایی که در ایران هستند آزادند؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اگر مضر به حال ملت باشد جلوگیری میشود و اگر نباشد، فقط اظهار عقیده باشد، مانعی ندارد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' نقش زنان در حکومت اسلامی چه خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' الان وقت این حرفها نیست.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' روزنامه مالکیت در حکومت اسلامی و به خصوص مالکیت ارضی چگونه خواهد بود؟</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' اینها بعدها روشن خواهد شد.</blockquote><blockquote>'''خبرنگار:''' بعضیها میگویند که ما از زیر چکمه استبداد به زیر نعلین استبداد یرویم.</blockquote><blockquote>'''خمینی:''' آنها عمال شاه هستند… دیکتاتوری در اسلام اصلاً وجود ندارد<ref>روزنامه کیهان 3 بهمن 57</ref> </blockquote>همچنین خمینی در [[نوفل لوشاتو]] مذاکراتی با سران کشورهایی مثل آمریکا و فرانسه داشت. این مذاکرات با این هدف انجام میشد که سران این کشورها با بدست گرفتن حکومت توسط خمینی موافقت کنند. این مذاکرات و پیامرسانیها معمولاً توسط [[صادق قطبزاده|صادق قطب زاده]] انجام میشد. از جمله یک هفته قبل از [[کنفرانس گوادلوپ]] وزارت خارجه از قطب زاده سؤال میکند در صورتی که خمینی پیروز شود چه نوع سیاستهایی از جانب او اتخاذ خواهد شد.<ref>کتاب آخرین تلاشها در آخرین روزها- صفحه 97 و 98</ref> | ||
روز ۱۴ دی ماه زمامداران چهار کشور عمده غرب، یعنی آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان در جزیرهای به نام [[کنفرانس گوادلوپ|گوادلوپ]] در دریای کارائیب اجلاسی به منظور تعیین سیاست خود در قبال وضعیت بحرانی ایران تشکیل دادند. | روز ۱۴ دی ماه زمامداران چهار کشور عمده غرب، یعنی آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان در جزیرهای به نام [[کنفرانس گوادلوپ|گوادلوپ]] در دریای کارائیب اجلاسی به منظور تعیین سیاست خود در قبال وضعیت بحرانی ایران تشکیل دادند. | ||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
=== تشکیل دولت موقت === | === تشکیل دولت موقت === | ||
حکم انتصاب [[مهدی بازرگان|بازرگان]] به عنوان نخستوزیر دولت موقت در تاریخ ۱۵ بهمن ۵۷–۶ربیع الاول ۹۹ - توسط خمینی امضا شد و روز بعد در حضور خبرنگاران توسط هاشمی رفسنجانی قرائت گردید. سپس ابراهیم یزدی ترجمه انگلیسی آن را برای خبرنگاران خارجی خواند. خمینی دراین حکم خطاب به بازرگان تصریح نمود:<blockquote>«به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان از مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم.»<ref>کوثر- جدل سوم- صفحه 150</ref></blockquote>با اینهمه دولت بازرگان کمتر از یکسال سرپا بود و پس از آنکه خمینی پایبندی خود به تعهداتش مبنی بر انتقال آرام حکومت را به انجام رسانید و از ثبات حکومت اطمینان حاصل کرد وی را به کمک جریانی که توسط موسوی خوئینیها هدایت میشد، برکنار کرد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر- صفحه 320]</ref> | حکم انتصاب [[مهدی بازرگان|بازرگان]] به عنوان نخستوزیر دولت موقت در تاریخ ۱۵ بهمن ۵۷–۶ربیع الاول ۹۹ - توسط خمینی امضا شد و روز بعد در حضور خبرنگاران توسط هاشمی رفسنجانی قرائت گردید. سپس ابراهیم یزدی ترجمه انگلیسی آن را برای خبرنگاران خارجی خواند. خمینی دراین حکم خطاب به بازرگان تصریح نمود:<blockquote>«به موجب اعتمادی که به ایمان راسخ شما به مکتب مقدس اسلام و اطلاعی که از سوابقتان از مبارزات اسلامی و ملی دارم، جنابعالی را بدون در نظر گرفتن روابط حزبی و بستگی به گروهی خاص مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم.»<ref>کوثر- جدل سوم- صفحه 150</ref></blockquote>با اینهمه دولت بازرگان کمتر از یکسال سرپا بود و پس از آنکه خمینی پایبندی خود به تعهداتش مبنی بر انتقال آرام حکومت را به انجام رسانید و از ثبات حکومت اطمینان حاصل کرد وی را به کمک جریانی که توسط موسوی خوئینیها هدایت میشد، برکنار کرد.<ref>[https://www.mojahedin.org/links/books/890627_Dajale.pdf خمینی دجال ضد بشر- صفحه 320]</ref> | ||
[[پرونده:خمینی ضد بشر.jpg|جایگزین=روح الله خمینی پس از رسیدن به قدرت|بندانگشتی|روح الله خمینی پس از رسیدن به قدرت]] | |||
=== تنظیم با احزاب سیاسی === | === تنظیم با احزاب سیاسی === | ||
خط ۱۸۸: | خط ۱۸۹: | ||
== فتوای اعدام زندانیان سیاسی == | == فتوای اعدام زندانیان سیاسی == | ||
خمینی در سال ۱۳۶۷ در حالی که زندانهای ایران مملو از زندانیان سیاسی بود فتوای قتلعام آنان را صادر کرد. این حادثه در تاریخ ایران با نام [[کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷|قتلعام ۶۷]] یا کشتار ۶۷ | خمینی در سال ۱۳۶۷ در حالی که زندانهای ایران مملو از زندانیان سیاسی بود فتوای قتلعام آنان را صادر کرد. از این حادثه در تاریخ ایران با نام [[کشتار زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷|قتلعام ۶۷]] یا کشتار ۶۷ یاد میشود. به گفته سازمان مجاهدین و همچنین اعتراف سران جمهوری اسلامی از جمله رضا ملک معاون پیشین وزارت اطلاعات، در قتل عام ۶۷ بیش از ۳۰ هزار زندانی سیاسی اعدام شدند. فایل صوتی منتشر شده از [[آیتالله منتظری]] به جزئیاتی در مورد این قتلعام پرداختهاست. در این فایل صوتی، منتظری، عاملان این کشتار را جنایتکار مینامد.<ref>[https://www.peykeiran.com/Content.aspx?ID=114266 وبگاه پیک ایران- متن نوشتاری سخنان آیت الله منتظری درباره اعدامهای 67]</ref> | ||
[[پرونده:فتوای خمینی در مورد قتلعام زندانیان سیاسی.jpg|جایگزین=فتوای خمینی در مورد قتلعام زندانیان سیاسی|بندانگشتی|308x308پیکسل|فتوای خمینی در مورد قتلعام زندانیان سیاسی]] | [[پرونده:فتوای خمینی در مورد قتلعام زندانیان سیاسی.jpg|جایگزین=فتوای خمینی در مورد قتلعام زندانیان سیاسی|بندانگشتی|308x308پیکسل|فتوای خمینی در مورد قتلعام زندانیان سیاسی]] | ||
خط ۲۰۲: | خط ۲۰۳: | ||
== مرگ روحالله خمینی == | == مرگ روحالله خمینی == | ||
روحالله خمینی در اواخر شب سیزدهم خرداد ۱۳۶۸ در تهران فوت کرد. علت اصلی مرگ او ایست قلبی اعلام شد. خوشنویس عضو گروه پرستاری از رهبر پیشین ایران گفته است: او در یکماهه آخر حیات به سرطان معده مبتلا شده بود و در دومین تزریق داروی شیمی درمانی، دچار سکته وسیع قلبی شد و درگذشت.<ref>[http://www.bbc.com/persian/science/2012/06/120602_l23_khomeini_lealth_report سایت بیبیسی فارسی – بیماری آیت الله خمینی چه بود و چگونه درگذشت]</ref> | روحالله خمینی در اواخر شب سیزدهم خرداد ۱۳۶۸ در تهران فوت کرد. علت اصلی مرگ او ایست قلبی اعلام شد. خوشنویس عضو گروه پرستاری از رهبر پیشین ایران گفته است: او در یکماهه آخر حیات به سرطان معده مبتلا شده بود و در دومین تزریق داروی شیمی درمانی، دچار سکته وسیع قلبی شد و درگذشت.<ref>[http://www.bbc.com/persian/science/2012/06/120602_l23_khomeini_lealth_report سایت بیبیسی فارسی – بیماری آیت الله خمینی چه بود و چگونه درگذشت]</ref> | ||
[[پرونده:مجوز کودک آزاری از سوی خمینی.jpg|جایگزین=مجوز کودک آزاری از سوی خمینی|بندانگشتی|200x200پیکسل|مجوز کودک آزاری از سوی خمینی]] | |||
== کتاب تحریرالوسیله خمینی == | |||
یکی از کتب معروف خمینی که در آن تمامی فتواهای خود را درج کرده است، کتاب تحریرالوسیله است. او این کتاب را پیش از سال ۱۳۴۰ به زبان عربی نگاشته است. این کتاب برای اولین بار در نجف در زمان اقامت خمینی در آنجا منتشر شد. | |||
تحریر الوسیله از جمله آثار خمینی است که بسیاری از قوانین حقوقی ایران از آن ناشی شده است. | |||
در این کتاب از جمله احکامی صادر شده است که در جهان امروز مصداق کودک آزاری به شمار میروند. یکی از این احکام بیاشکال دانستن شهوترانی با کودک شیرخوار و «تفخیذ» با اوست. | |||
در این کتاب در مسأله شماره ۱۲ این عمل مجاز شمرده شده است. | |||
== پانویس == | == پانویس == |
ویرایش