۸٬۵۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
| content5 = | | content5 = | ||
}} | }} | ||
'''رژیم ولایت فقیه''' نظام حاکم بر کشور ایران است. بنیانگذار رژیم ولایت فقیه [[روحالله خمینی]] بود که با پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی، بر مسند قدرت تکیه زد. پایه رژیم ولایت فقیه بر نظریه ولایت فقیه استوار است. خمینی این نظریه را در فاصله سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ طی درسهای حوزوی خود زمانی که در نجف در تبعید بود تدریس میکرد. این دروس در کتابی به نام حکومت اسلامی در سال ۱۳۴۸ منتشر شد. ولایت فقیه بر حکومت مادام العمر و مطلقالعنان یک فقیه تاکید دارد. در سال ۱۳۵۸ هنگام تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ولایت فقیه به عنوان اصل پنجم وارد قانون اساسی ایران شد. این اصول ستون فقرات حکومت جمهوری اسلامی هستند. در سال ۱۳۶۶ هنگامی | '''رژیم ولایت فقیه''' نظام حاکم بر کشور ایران است. بنیانگذار رژیم ولایت فقیه [[روحالله خمینی]] بود که با پیروزی انقلاب ضد سلطنتی در ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی، بر مسند قدرت تکیه زد. پایه رژیم ولایت فقیه بر نظریه ولایت فقیه استوار است. خمینی این نظریه را در فاصله سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ طی درسهای حوزوی خود زمانی که در نجف در تبعید بود تدریس میکرد. این دروس در کتابی به نام حکومت اسلامی در سال ۱۳۴۸ منتشر شد. ولایت فقیه بر حکومت مادام العمر و مطلقالعنان یک فقیه تاکید دارد. در سال ۱۳۵۸ هنگام تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ولایت فقیه به عنوان اصل پنجم وارد قانون اساسی ایران شد. این اصول ستون فقرات حکومت جمهوری اسلامی هستند. در سال ۱۳۶۶ هنگامی که علی خامنهای طی سخنانی اوامر ولایت را در چارچوب شرع توصیف کرد، خمینی طی نامهیی او را خطاب قرار داد و به عدم شناخت ولایت مطلقهی الهی متهم نمود. خمینی در نامهای به خامنهای در سال ۱۳۶۶ گفت: «همان قدرتی که خدا برای پیغمبر قاٰئل شده، برای ولی امر و ولی فقیه هم قائل شده است.»<ref>[https://iranwire.com/fa/features/3597 بازخوانی دو ماه مقابله تمام قد علی خامنهای با روحالله خمینی]</ref> | ||
در نظریه ولایت فقیه تشکیل حکومت اسلامی اصلیترین هدف مسلمانان ذکر شده است و حفظ آن به هر وسیله ممکن از همه امور واجبتر است. یک سال پس از آن بود که «ولایت فقیه» | در نظریه ولایت فقیه تشکیل حکومت اسلامی اصلیترین هدف مسلمانان ذکر شده است و حفظ آن به هر وسیله ممکن از همه امور واجبتر است. یک سال پس از آن بود که «ولایت فقیه» در اصل ۵۷ قانون اساسی به «ولایت مطلقه فقیه» تغییر یافت. مجموعا موضوع ولایت و اختیارات آن در اصول ۵، ۵۷، ۶۰، ۹۱، ۱۰۷، ۱۰۸، ۱۰۹ و ۱۱۰ قانون اساسی وارد شده است.<ref>[https://article.tebyan.net/209989/%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%DB%8C-1- ولایت در قانون اساسی]</ref> | ||
رژیم ولایت فقیه یک نظام مادون سرمایهداری است. این رژیم | رژیم ولایت فقیه یک نظام مادون سرمایهداری است. این رژیم برای حفظ حاکمیت خود، بر دو پایهی سرکوب و صدور تروریسم ([[صدور بحران]]) استوار است. سرکوب در رژیم ولایت فقیه بر همه امور اجتماعی و زندگی مردم اعمال میشود. زن ستیزی یکی از ویژگیهای رژیم ولایت فقیه است. رژیم ولایت فقیه در طول حیات خود با سرکوب زنان، سرکوب اقلیتهای مذهبی، سرکوب جریانهای مختلف سیاسی، حرکتهای مردمی و اعتراضی مانند اعتراضات دانشجویان در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، [[تظاهرات ۱۳۸۸|اعتراضات و قیام ۱۳۸۸]]، اعتراضات اقشار مختلف مردم در دی ۱۳۹۶ و اعتراضات گسترده به گرانی قیمت بنزین در [[اعتراضات ۱۳۹۸ ایران|قیام آبان ۱۳۹۸]] و دهها نمونه دیگر بقاء خود را حفظ کرده است. | ||
یکی دیگر از پایههای رژیم ولایت فقیه، [[صدور بحران]] به خارج از مرزها است. از این کارکرد رژیم ولایت فقیه در جمهوری اسلامی با نام صدور انقلاب نام برده میشود. این سیاست سرپوشی بر سرکوب داخلی است و بحرانهای درونی را مهار میکند. | یکی دیگر از پایههای رژیم ولایت فقیه، [[صدور بحران]] به خارج از مرزها است. از این کارکرد رژیم ولایت فقیه در جمهوری اسلامی با نام صدور انقلاب نام برده میشود. این سیاست سرپوشی بر سرکوب داخلی است و بحرانهای درونی را مهار میکند. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
اقتصاد در رژیم ولایت فقیه، بر چنگ انداختن بر منابع ملی و بهرهبرداری انحصاری باندهای حاکم استوار است و از هیچ قاعده و قانون شناخته شده کلاسیک پیروی نمیکند. در آمد اصلی رژیم ولایت فقیه از فروش نفت حاصل میشود و یک اقتصاد تک پایه به شمار میرود. | اقتصاد در رژیم ولایت فقیه، بر چنگ انداختن بر منابع ملی و بهرهبرداری انحصاری باندهای حاکم استوار است و از هیچ قاعده و قانون شناخته شده کلاسیک پیروی نمیکند. در آمد اصلی رژیم ولایت فقیه از فروش نفت حاصل میشود و یک اقتصاد تک پایه به شمار میرود. | ||
از ابتدای روی کار آمدن رژیم ولایت فقیه در ایران دعواها و اختلافات درونی آن برای تسلط بر منابع مالی و بدست آوردن هژمونی در حاکمیت آغاز شد. از سویی هر جناح مدعی است که راهحل خودش کارایی بیشتری برای حفظ نظام دارد. به این ترتیب درگیریهای جناحی در رژیم ولایت فقیه، | از ابتدای روی کار آمدن رژیم ولایت فقیه در ایران دعواها و اختلافات درونی آن برای تسلط بر منابع مالی و بدست آوردن هژمونی در حاکمیت آغاز شد. از سویی هر جناح مدعی است که راهحل خودش کارایی بیشتری برای حفظ نظام دارد. به این ترتیب درگیریهای جناحی در رژیم ولایت فقیه، درگیریهای باندی بر سر کسب قدرت یا اختلاف سیاستگذاری بر سر مناقشهی تضمین بقاست. | ||
رژیم ولایت فقیه بنا به ماهیت خود، قابلیت اصلاح ندارد و اگر تن به اصلاحات واقعی بدهد، در واقع موجودیت خود را نفی کرده است. | رژیم ولایت فقیه بنا به ماهیت خود، قابلیت اصلاح ندارد و اگر تن به اصلاحات واقعی بدهد، در واقع موجودیت خود را نفی کرده است. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
=== خمینی در دوران رضا شاه === | === خمینی در دوران رضا شاه === | ||
در دوران دیکتاتوری [[رضا شاه|رضا شاه]]، خمینی دوران جوانی را میگذراند و مشغول درسهای حوزه بود. در این دوران بودند روحانیونی که در برابر زورگوییهای او اعتراض کردند. در صدر آنها سید حسن مدرس بود. او تا لحظه جان باختن زیر انواع فشارها قرار داشت. [[سید حسن مدرس]] در ۲۳ آذر ۱۳۱۶ به | در دوران دیکتاتوری [[رضا شاه|رضا شاه]]، خمینی دوران جوانی را میگذراند و مشغول درسهای حوزه بود. در این دوران بودند روحانیونی که در برابر زورگوییهای او اعتراض کردند. در صدر آنها سید حسن مدرس بود. او تا لحظه جان باختن زیر انواع فشارها قرار داشت. [[سید حسن مدرس]] در ۲۳ آذر ۱۳۱۶ به دستور رضاشاه کشته شد. خمینی در این دوران هیچ فعالیت سیاسی نداشت و کاملا مطیع سیاستهای حاکم بود. خمینی در دیدار با هیأت دولت در شهریور ۱۳۶۱ گفته بود: <blockquote>«هر کس زمان رضاشاه را درک کرده باشد، میداند که آن زمان غیر از زمان محمدرضا شاه بود. رضا شاه قلدری بود که شاید مردم ما او را خیلی نمیشناختند و شاید تاریخ کمتر کسی را مثل او به یاد داشته باشد. مدرس در مقابل او با قدرت ایستاد...»</blockquote>در دورهی دیکتاتوری [[رضاشاه پهلوی|رضاشاه]] تنها فعالیتی که از خمینی مشاهده و ثبت شده است، برگزاری کلاس اخلاق در حوزهی قم بود. این کلاسها در مدرسهی فیضیه دایر بود و سپس با تذکر مأموران رضاشاه به مدرسه «حاج ملا صادق» در حومهی قم منتقل شد. | ||
در کتاب «نهضت امام خمینی» برای توجیه سکوت [[روحالله خمینی|خمینی]] در آن زمان آمده است: «امام خمینی از آنجا که هماره از تدابیر کافی و درایت و بصیرت سرشار برخوردار میباشد، توانست با تاکتیک و نهانکاریها که از دستورات و تعالیم زندهی اسلام است و تقیه نام دارد، رژیم و کارشناسهای داخلی و خارجی را غافلگیر سازد...».<ref>کتاب خمینی دجال ضد بشر- ص۳۵ و ۳۶ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | در کتاب «نهضت امام خمینی» برای توجیه سکوت [[روحالله خمینی|خمینی]] در آن زمان آمده است: «امام خمینی از آنجا که هماره از تدابیر کافی و درایت و بصیرت سرشار برخوردار میباشد، توانست با تاکتیک و نهانکاریها که از دستورات و تعالیم زندهی اسلام است و تقیه نام دارد، رژیم و کارشناسهای داخلی و خارجی را غافلگیر سازد...».<ref>کتاب خمینی دجال ضد بشر- ص۳۵ و ۳۶ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
=== خمینی در دوران محمد رضا شاه === | === خمینی در دوران محمد رضا شاه === | ||
[[پرونده:خمینی در کنار کاشانی.JPG|جایگزین=خمینی بنیانگذار رژیم ولایت فقیه در کنار کاشانی|بندانگشتی|خمینی در کنار کاشانی در سال ۱۳۳۱]] | [[پرونده:خمینی در کنار کاشانی.JPG|جایگزین=خمینی بنیانگذار رژیم ولایت فقیه در کنار کاشانی|بندانگشتی|خمینی در کنار کاشانی در سال ۱۳۳۱]] | ||
در سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاخان که یک فضای نسبتا باز سیاسی ایجاد شده بود خمینی سکوت خود را شکست و در کتاب کشفالاسرار به انتقاد از دیکتاتوری سرنگونشدهی رضاخان پرداخت. در دوران نخست وزیری [[دکتر محمد مصدق]]، خمینی در کنار [[آیتالله کاشانی]] و از نزدیکان او بود. او در جهت مخالفت با دولت ملی دکتر مصدق میکوشید. خمینی بعد از رسیدن به قدرت، بارها | در سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاخان که یک فضای نسبتا باز سیاسی ایجاد شده بود خمینی سکوت خود را شکست و در کتاب کشفالاسرار به انتقاد از دیکتاتوری سرنگونشدهی رضاخان پرداخت. در دوران نخست وزیری [[دکتر محمد مصدق]]، خمینی در کنار [[آیتالله کاشانی]] و از نزدیکان او بود. او در جهت مخالفت با دولت ملی دکتر مصدق میکوشید. خمینی بعد از رسیدن به قدرت، بارها کینهی خود نسبت به مصدق را اعلام کرد. اولین بار بعد از مراسم سالگرد درگذشت مصدق در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷، هنگامی که [[سید محمود طالقانی|آیتالله طالقانی]] در آن مراسم سخنرانی کرد؛ این مراسم را میتینگ راه انداختن «برای هر استخوانی» توصیف کرد. خمینی در سخنرانی خود در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ نیز گفت که مصدق مسلمان نبود.<ref>صحیفه نور - جلد ۱۵</ref> او همچنین با بیان اینکه مصدق از اسلام سیلی خورد (اشاره به کودتای استعماری ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دکتر مصدق) ابراز خرسندی کرد. | ||
در سال ۱۳۴۱ بعد از تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی خمینی به دادن حق رأی به زنان اعتراض کرد. در ۱۶خرداد ۴۲ و در پی یک سخنرانی تند علیه حکومت شاه، خمینی بازداشت شد و به مدت دو ماه در زندان بود. در ۴ آبان ۱۳۴۳ در پی سخنرانی خمینی در اعتراض به قانون کاپیتولاسیون، بلافاصله دستگیر و به ترکیه تبعید شد. پس از یکسال حضور در ترکیه به نجف رفت و تا مهر ۱۳۵۷ در آنجا باقی ماند. او در سالهای تبعید اساسا سکوت اختیار کرد. در سال ۱۳۴۹ بعد از واقعه سیاهکل که تعدادی از رزمندگان فدایی به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله کردند، خمینی در واکنش به این واقعه در نامهای به اتحادیهی دانشجویان مسلمان خارج کشور نوشت: | در سال ۱۳۴۱ بعد از تصویب قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی خمینی به دادن حق رأی به زنان اعتراض کرد. در ۱۶خرداد ۴۲ و در پی یک سخنرانی تند علیه حکومت شاه، خمینی بازداشت شد و به مدت دو ماه در زندان بود. در ۴ آبان ۱۳۴۳ در پی سخنرانی خمینی در اعتراض به قانون کاپیتولاسیون، بلافاصله دستگیر و به ترکیه تبعید شد. پس از یکسال حضور در ترکیه به نجف رفت و تا مهر ۱۳۵۷ در آنجا باقی ماند. او در سالهای تبعید اساسا سکوت اختیار کرد. در سال ۱۳۴۹ بعد از واقعه سیاهکل که تعدادی از رزمندگان فدایی به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله کردند، خمینی در واکنش به این واقعه در نامهای به اتحادیهی دانشجویان مسلمان خارج کشور نوشت: | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
درسالهای ۱۳۴۴تا ۱۳۵۰ خمینی به تدریس در حوزه نجف مشغول بود. مباحث حکومت اسلامی خمینی طرح او برای حکومت آینده است که در این سالها در جمع شاگردان محدود او تدریس شده است. در سالهای بعد از ۱۳۵۰ با ظهور سازمانهای انقلابی نظیر مجاهدین و فدائیان خلق در مبارزه علیه حکومت پهلوی، و محبوبیت آنان نزد توده مردم، خمینی نیز از این فرصت استفاده کرد و در فاصله سالهای ۵۰ تا ۵۷، یازده پیام خطاب به دانشجویان و جوانان صادر کرد. او هیچ گاه مجاهدین را تایید نکرد اما تحت فشار افکار عمومی جامعه، فتوایی برای واگذاری یک سوم از سهم امام به خانواده زندانیان سیاسی و نشر کتب اسلامی سیاسی، صادر کرد. | درسالهای ۱۳۴۴تا ۱۳۵۰ خمینی به تدریس در حوزه نجف مشغول بود. مباحث حکومت اسلامی خمینی طرح او برای حکومت آینده است که در این سالها در جمع شاگردان محدود او تدریس شده است. در سالهای بعد از ۱۳۵۰ با ظهور سازمانهای انقلابی نظیر مجاهدین و فدائیان خلق در مبارزه علیه حکومت پهلوی، و محبوبیت آنان نزد توده مردم، خمینی نیز از این فرصت استفاده کرد و در فاصله سالهای ۵۰ تا ۵۷، یازده پیام خطاب به دانشجویان و جوانان صادر کرد. او هیچ گاه مجاهدین را تایید نکرد اما تحت فشار افکار عمومی جامعه، فتوایی برای واگذاری یک سوم از سهم امام به خانواده زندانیان سیاسی و نشر کتب اسلامی سیاسی، صادر کرد. | ||
در سال ۱۳۵۵ کارتر با سیاست حقوق بشر در آمریکا روی کار آمد. او در پی این سیاست رژیم شاه را مجبور کرد که شکنجه در زندانها را کنار بگذارد. خمینی این فضا را خوب درک کرده بود. او سکوت سالیان خود را شکست و از فرصت بهدست آمده استفاده کرد. در آبان ۱۳۵۶ شاه از آمریکا بازگشت و بر سیاست جدید و استمرار فضای باز سیاسی تاکید کرد. خمینی، دو ماه بعد در سخنرانی به مناسبت مرگ پسرش مصطفی، آخوندها را به استفاده از فرصت بهدست آمده فراخواند و گفت: <blockquote>«امروز یک فرجه پیدا شده، من عرض میکنم به شما یک فرجه پیدا شده، اگر این فرجه پیدا نشده بود، این اوضاع امروز نمیشد در ایران. اگر الان غنیمت بشمارند این را این فرصت است. این فرصت را غنیمت بشمارند آقایان. بنویسند، اعتراض کنند الان نویسندههای احزاب دارند مینویسند، امضا میکنند، اشکال میکنند،... شما هم بنویسید... امروز روزی است که باید گفت و پیش میبرید. و من خوف آن دارم که خدای نخواسته این فرجه از دست برود... خوب ما دیدیم که چندین نفر اشکال کردند... امضا کردند و کسی هم کارشان نداشت.»<ref>صحیفه نور- جلد۱ - ص ۲۶۶</ref></blockquote>با شروع اعتراضات علیه شاه از آبان ۱۳۵۶ تا پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، خمینی همواره پشت مردم و تحولات حرکت میکرد و در وقایع مهم از قبیل تظاهرات خونین ۱۷ دیماه ۵۶ در قم و همچنین تظاهرات مردم تبریز در ۲۹ بهمن همان سال و بعد از واقعه خونین ۱۷ شهریور ۵۷، با ارزیابی سیر تحولات با چند روز تأخیر | در سال ۱۳۵۵ کارتر با سیاست حقوق بشر در آمریکا روی کار آمد. او در پی این سیاست رژیم شاه را مجبور کرد که شکنجه در زندانها را کنار بگذارد. خمینی این فضا را خوب درک کرده بود. او سکوت سالیان خود را شکست و از فرصت بهدست آمده استفاده کرد. در آبان ۱۳۵۶ شاه از آمریکا بازگشت و بر سیاست جدید و استمرار فضای باز سیاسی تاکید کرد. خمینی، دو ماه بعد در سخنرانی به مناسبت مرگ پسرش مصطفی، آخوندها را به استفاده از فرصت بهدست آمده فراخواند و گفت: <blockquote>«امروز یک فرجه پیدا شده، من عرض میکنم به شما یک فرجه پیدا شده، اگر این فرجه پیدا نشده بود، این اوضاع امروز نمیشد در ایران. اگر الان غنیمت بشمارند این را این فرصت است. این فرصت را غنیمت بشمارند آقایان. بنویسند، اعتراض کنند الان نویسندههای احزاب دارند مینویسند، امضا میکنند، اشکال میکنند،... شما هم بنویسید... امروز روزی است که باید گفت و پیش میبرید. و من خوف آن دارم که خدای نخواسته این فرجه از دست برود... خوب ما دیدیم که چندین نفر اشکال کردند... امضا کردند و کسی هم کارشان نداشت.»<ref>صحیفه نور- جلد۱ - ص ۲۶۶</ref></blockquote>با شروع اعتراضات علیه شاه از آبان ۱۳۵۶ تا پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، خمینی همواره پشت مردم و تحولات حرکت میکرد و در وقایع مهم از قبیل تظاهرات خونین ۱۷ دیماه ۵۶ در قم و همچنین تظاهرات مردم تبریز در ۲۹ بهمن همان سال و بعد از واقعه خونین ۱۷ شهریور ۵۷، با ارزیابی سیر تحولات با چند روز تأخیر موضعگیری میکرد. | ||
خمینی بعد از اطمینان یافتن از مواضع آمریکا در قبال حکومت شاه و تضعیف پایههای سلطنت شاه، به طور بیسابقهای به سخنرانیها و موضعگیریهای سیاسی خود افزود و برای به دست آوردن رهبری جنبش مردم و انقلاب ضد سلطنتی تلاش کرد. او برای رسیدن به این منظور، عقاید واقعی خود را پنهان و حتی خلاف آن اظهار نظر میکرد. به عنوان نمونه در حالیکه در سال ۴۱ با حق رأی زنان مخالفت کرده بود، در اردیبهشت ۱۳۵۷ در مصاحبهای با روزنامه فرانسوی لوموند در نجف گفت: «در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنها نبوده است... زن مساوی مرد است، زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند...»<ref>صحیفه نور - جلد ۲ - ص۴۴</ref> در همین مصاحبه او هر گونه قصد و تمایل خود برای قرار گرفتن در رأس قدرت را انکار کرد. خمینی پس از رسیدن به حکومت مجددا ایجاد محدودیت برای زنان را آغاز کرد. | خمینی بعد از اطمینان یافتن از مواضع آمریکا در قبال حکومت شاه و تضعیف پایههای سلطنت شاه، به طور بیسابقهای به سخنرانیها و موضعگیریهای سیاسی خود افزود و برای به دست آوردن رهبری جنبش مردم و انقلاب ضد سلطنتی تلاش کرد. او برای رسیدن به این منظور، عقاید واقعی خود را پنهان و حتی خلاف آن اظهار نظر میکرد. به عنوان نمونه در حالیکه در سال ۴۱ با حق رأی زنان مخالفت کرده بود، در اردیبهشت ۱۳۵۷ در مصاحبهای با روزنامه فرانسوی لوموند در نجف گفت: «در خصوص زنان، اسلام هیچگاه مخالف آزادی آنها نبوده است... زن مساوی مرد است، زن مانند مرد آزاد است که سرنوشت و فعالیتهای خود را انتخاب کند...»<ref>صحیفه نور - جلد ۲ - ص۴۴</ref> در همین مصاحبه او هر گونه قصد و تمایل خود برای قرار گرفتن در رأس قدرت را انکار کرد. خمینی پس از رسیدن به حکومت مجددا ایجاد محدودیت برای زنان را آغاز کرد. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
خمینی نظریه خود برای حکومت را در کتابی به نام «حکومت اسلامی» یا «ولایت فقیه» که مجموعهای از درسهای او در نجف است، و در سال ۱۳۴۸ منتشر شد، ارائه کرده است.<ref>کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشاران سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>خمینی نظریه ولایت فقیه را در دوران حاکمیت خود قدم به قدم شکل داد. او این نظریه را بر پایه آیهای از قرآن بنا کرده که میگوید: | خمینی نظریه خود برای حکومت را در کتابی به نام «حکومت اسلامی» یا «ولایت فقیه» که مجموعهای از درسهای او در نجف است، و در سال ۱۳۴۸ منتشر شد، ارائه کرده است.<ref>کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشاران سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>خمینی نظریه ولایت فقیه را در دوران حاکمیت خود قدم به قدم شکل داد. او این نظریه را بر پایه آیهای از قرآن بنا کرده که میگوید: | ||
«اطیعوا الله و | «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم»<ref>آیه ۵۹ سوره نساء</ref> یعنی اطاعت کنید از خدا و رسول خدا و از صاحبان امر خودتان. اولیالامر در مفهوم، جمع ولی امر است، یعنی کسی که امر و قدرت در دست اوست. خمینی این کلمه را معادل آخوند میداند. او در نامهای به خامنهای مینویسد: <blockquote>«همان قدرتی که خدا برای پیغمبر قاٰئل شده، برای ولی امر و ولی فقیه هم قائل شده است...آن چه گفته شده است تا کنون و یا گفته مىشود، ناشى از عدم شناخت ولایت مطلقه الهى است...حکومت که شعبهاى از ولایت مطلقه رسولاللَّه (صلى اللَّه علیه و آله و سلم) است، یکى از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه، حتى نماز و روزه و حج است» </blockquote>در تاریخ شیعه این نظرگاه را با این وسعت و دامنه برای اولین بار خمینی پرورانده است. | ||
خمینی در کتاب حکومت اسلامی میگوید، اگر فرد لایقی که دارای خصلتهای مرجع تقلید است به پاخاست و حکومت تشکیل داد، همان ولایتی را دارد که رسول اکرم در اداره امور جامعه داشت، لذا بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. | خمینی در کتاب حکومت اسلامی میگوید، اگر فرد لایقی که دارای خصلتهای مرجع تقلید است به پاخاست و حکومت تشکیل داد، همان ولایتی را دارد که رسول اکرم در اداره امور جامعه داشت، لذا بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
اصل پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی میگوید: | اصل پنجم قانون اساسی جمهوری اسلامی میگوید: | ||
«در زمان غیبت ولی عصر(عج) در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهدهی فقیه عادل با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق | «در زمان غیبت ولی عصر (عج) در جمهوری اسلامی ایران ولایت امر و امامت امت بر عهدهی فقیه عادل با تقوا، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است که طبق اصل ۱۷۲ عهدهدار میگردد.» | ||
اصل ۵۷ همین قانون میگوید: | اصل ۵۷ همین قانون میگوید: | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
خامنهای در سخنانی در نماز جمعه درسال ۱۳۶۶ در سخنرانی خود جملاتی را گفت که به نوعی محدودیتهایی را به ولایت فقیه شامل میدانست. او گفته بود: | خامنهای در سخنانی در نماز جمعه درسال ۱۳۶۶ در سخنرانی خود جملاتی را گفت که به نوعی محدودیتهایی را به ولایت فقیه شامل میدانست. او گفته بود: | ||
«اینگونه نیست که ولیّ فقیه هم برای اعمال قدرت و اختیار خود چارچوب و | «اینگونه نیست که ولیّ فقیه هم برای اعمال قدرت و اختیار خود چارچوب و محدودهای نداشته باشد». | ||
پس از این صحبتها خمینی به سرعت در نامه ای به خامنه ای نوشت و چیزی از ولایت فقیه نمی دانی و سپس حیطه ولایت فقیه را چنین شرح داد: | پس از این صحبتها خمینی به سرعت در نامه ای به خامنه ای نوشت و چیزی از ولایت فقیه نمی دانی و سپس حیطه ولایت فقیه را چنین شرح داد: | ||
خط ۱۶۵: | خط ۱۶۵: | ||
سازمان مجاهدین خلق ایران در ابتدای انقلاب به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی نداد. زیرا با برخی از مواد آن، از جمله «اصل ولایت فقیه» مخالف بود و آنرا مغایر با دموکراسی میدانست. | سازمان مجاهدین خلق ایران در ابتدای انقلاب به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی نداد. زیرا با برخی از مواد آن، از جمله «اصل ولایت فقیه» مخالف بود و آنرا مغایر با دموکراسی میدانست. | ||
در صورتی که مجاهدین این اصل را میپذیرفتند | در صورتی که مجاهدین این اصل را میپذیرفتند میتوانستند در حاکمیت در کنار خمینی مشارکت داشته باشند. | ||
چند روز قبل از ورود خمینی به ایران، پسرش احمد، که در پاریس بود با مسعود رجوی تماس گرفت و به وی گفت شما در میان مردم از حمایت زیادی برخوردارید و اگر یک حزب سیاسی تأسیس کنید، میلیونها جوان به شماخواهند پیوست. چند هفته بعد، احمد در تهران در ملاقاتی به رجوی گفت اگر شما از امام حمایت کنید و با مخالفانش مبارزه کنید، همه درها به رویتان باز خواهد شد و همه امکانات در اختیار شما قرار خواهد گرفت. رجوی با رد پیشنهادهای خمینی، گفت ما خواهان برقراری یک حکومت ملی و دموکراتیک هستیم و اگر خمینی در این مسیر حرکت کند البته برای او جانبازی هم خواهیم نمود.<ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۶</ref> | چند روز قبل از ورود خمینی به ایران، پسرش احمد، که در پاریس بود با مسعود رجوی تماس گرفت و به وی گفت شما در میان مردم از حمایت زیادی برخوردارید و اگر یک حزب سیاسی تأسیس کنید، میلیونها جوان به شماخواهند پیوست. چند هفته بعد، احمد در تهران در ملاقاتی به رجوی گفت اگر شما از امام حمایت کنید و با مخالفانش مبارزه کنید، همه درها به رویتان باز خواهد شد و همه امکانات در اختیار شما قرار خواهد گرفت. رجوی با رد پیشنهادهای خمینی، گفت ما خواهان برقراری یک حکومت ملی و دموکراتیک هستیم و اگر خمینی در این مسیر حرکت کند البته برای او جانبازی هم خواهیم نمود.<ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۶</ref> | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۱: | ||
یک سال بعد در بهار ۱۳۵۹، رجوی با رفسنجانی که در آن زمان عضو شورای انقلاب و وزیر کشور خمینی بود، در محل شورای انقلاب رژیم خمینی، ملاقات کرد و انبوه اسناد مربوط به تقلبات ایادی رژیم در انتخابات مجلس را بهوی ارائه داد. رفسنجانی به او گفت | یک سال بعد در بهار ۱۳۵۹، رجوی با رفسنجانی که در آن زمان عضو شورای انقلاب و وزیر کشور خمینی بود، در محل شورای انقلاب رژیم خمینی، ملاقات کرد و انبوه اسناد مربوط به تقلبات ایادی رژیم در انتخابات مجلس را بهوی ارائه داد. رفسنجانی به او گفت | ||
«اینها را کنار بگذارید. شما سازمان دارید، توان اداره امور را دارید وخوشنام و خوشسابقه هستید، اگر امام و ولایت فقیه را قبول میکردید راهها برای | «اینها را کنار بگذارید. شما سازمان دارید، توان اداره امور را دارید وخوشنام و خوشسابقه هستید، اگر امام و ولایت فقیه را قبول میکردید راهها برای شما باز میشد. شما ما را مجبور کردهاید رئیسجمهور و وزیر و وکیل از خارج بیاوریم». | ||
رجوی به او پاسخ داد: «شما انتظار نداشته باشید که ما هیچگاه چماقداری و انحصارطلبی را، آنهم تحت نام اسلام بپذیریم».<ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۷</ref> | رجوی به او پاسخ داد: «شما انتظار نداشته باشید که ما هیچگاه چماقداری و انحصارطلبی را، آنهم تحت نام اسلام بپذیریم».<ref>دموکراسی خیانت شده-صفحهٔ ۱۳۷</ref> | ||
مخالفت مجاهدین با اصل ولایت فقیه | مخالفت مجاهدین با اصل ولایت فقیه منجر به حذف مسعود رجوی از کاندیداتوری ریاست جمهوری در سال ۱۳۵۹ شد. | ||
==پایههای رژیم ولایت فقیه== | ==پایههای رژیم ولایت فقیه== | ||
پایگاه طبقاتی رژیم ولایت فقیه، خرده بورژوازی سنتی است. این رژیم به لحاظ سیاسی یک رژیم مادون سرمایهداری به شمار میرود. نیروهای پشتوانه ولایت فقیه از نظر تاریخی، نیروهای خشک اندیش با درک فرمالیستی از مذهب هستند که سابقه تاریخیشان به [[آیتالله کاشانی|کاشانی]] و [[شیخ فضلالله نوری|شیخ فضل الله نوری]] میرسد. ولایت فقیه رژیمی است که تلاش دارد یک سر مادون سرمایهداری به نام | پایگاه طبقاتی رژیم ولایت فقیه، خرده بورژوازی سنتی است. این رژیم به لحاظ سیاسی یک رژیم مادون سرمایهداری به شمار میرود. نیروهای پشتوانه ولایت فقیه از نظر تاریخی، نیروهای خشک اندیش با درک فرمالیستی از مذهب هستند که سابقه تاریخیشان به [[آیتالله کاشانی|کاشانی]] و [[شیخ فضلالله نوری|شیخ فضل الله نوری]] میرسد. ولایت فقیه رژیمی است که تلاش دارد یک سر مادون سرمایهداری به نام ولی فقیه را به بدنه مناسبات سرمایهداری جامعه ایران بچسباند و تحمیل کند.<ref>[https://image.mojahedin.org/Attachments/?id=a02b9c43-ebe9-452b-a2da-d04ec8fe39c6 کتاب استراتژی قیام و سرنگونی] - ص۲۹۰ - مسعود رجوی</ref> این پدیده در عمل غیرممکن است و بسیاری از تناقضات موجود در حاکمیت و در نتیجه جامعه ایران ناشی از این پدیده است. | ||
ولایت فقیه از این جهت یک «سر مادون سرمایهداری» است که حکومت مطلوب آن، حکومت بر یک جامعهی فئودالی با سطح آگاهی پایین است. در گذشته در روستاهای دورافتاده، آخوندها با موعظه، روضهخوانی و دعانویسی در حاشیهی حاکمیت فئودال، امرار معاش میکردند. در چنین محیطی سطح پایین فرهنگ مهمترین عامل بقاء و ارتزاق این قشر به شمار میرفت. ولایت فقیه به منزلهی حاکمیت یک آخوند، در چنین شرایطی است که میتواند به اوج بلوغ خود | ولایت فقیه از این جهت یک «سر مادون سرمایهداری» است که حکومت مطلوب آن، حکومت بر یک جامعهی فئودالی با سطح آگاهی پایین است. در گذشته در روستاهای دورافتاده، آخوندها با موعظه، روضهخوانی و دعانویسی در حاشیهی حاکمیت فئودال، امرار معاش میکردند. در چنین محیطی سطح پایین فرهنگ مهمترین عامل بقاء و ارتزاق این قشر به شمار میرفت. ولایت فقیه به منزلهی حاکمیت یک آخوند، در چنین شرایطی است که میتواند به اوج بلوغ خود دست یابد،در حالیکه در جامعه مدرن چنین الگوهایی قابل پذیرش نیستند. آنچه رخ داده است جامعهای است که با گذار از آن مرحله تکامل اجتماعی وارد دنیای مدرن و حتی پسامدرن شده است. سر مادون سرمایهداری ولایت فقیه به ناچار خود را با چنین جامعهای منطبق کرده است. هم این انطباق ناهمگون و غیرمنطقی است و هم جامعه آن را برنمیتابد. | ||
بنا به همین خاصیت ضدتاریخی، رژیم ولایت فقیه برای حفظ بقاء خود حاکمیتش را بر دو پایهی، سرکوب داخلی و [[صدور بحران]] استوار کرده است. سرکوب در رژیم ولایت فقیه به شکلی عریان و بیشکاف از طریق [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]، بسیج ،عوامل لباس شخصی و دهها ارگان دیگر اعمال میشود. این رژیم برای سرپوش گذاشتن بر سرکوب داخلی به بحرانسازی در کشورهای دیگر میبردازد. از سویی صدور بحران به کشورهای همسایه نقش نقش انگیزهبخشی برای نیروهای داخلی را نیز ایفا میکند. شعارهایی چون تشکیل هلال شیعی و فتح قدس از طریق کربلا در همین راستا هستند. | بنا به همین خاصیت ضدتاریخی، رژیم ولایت فقیه برای حفظ بقاء خود حاکمیتش را بر دو پایهی، سرکوب داخلی و [[صدور بحران]] استوار کرده است. سرکوب در رژیم ولایت فقیه به شکلی عریان و بیشکاف از طریق [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]]، بسیج ،عوامل لباس شخصی و دهها ارگان دیگر اعمال میشود. این رژیم برای سرپوش گذاشتن بر سرکوب داخلی به بحرانسازی در کشورهای دیگر میبردازد. از سویی صدور بحران به کشورهای همسایه نقش نقش انگیزهبخشی برای نیروهای داخلی را نیز ایفا میکند. شعارهایی چون تشکیل هلال شیعی و فتح قدس از طریق کربلا در همین راستا هستند. | ||
سیاست [[صدور بحران]] در فرهنگ جاری حکومت ولایت فقیه به «صدور انقلاب» شهرت دارد. این سیاست از ابتدای رسیدن خمینی به حاکمیت شروع شد و به عنوان یک سیاست پایهای در نظام ولایت فقیه همواره از طرف سران جمهوری اسلامی دنبال شدهاست. اولین سوژهی صدور تروریسم و بحرانسازی رژیم ولایت فقیه کشور عراق بود. خمینی [[جنگ ایران و عراق]] را هشت سال با همین هدف ادامه داد. [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] که اصلیترین بازوی سرکوب و صدور تروریسم رژیم ولایت فقیه است، به دخالت در کشورهای منطقه از جمله عراق، سوریه، یمن دست زده است. اهداف تروریستی و دخالت در امور کشورهای منطقه از طریق [[نیروی قدس سپاه پاسداران]] که نیروی برون مرزی سپاه است اجرا میشود. نیروی قدس از طریق نیروهای نیابتی مانند حزبالله لبنان، انصارالله یمن،حماس و جهاداسلامی فلسطین، تبپهای الاشتر بحرین و کتائب حزبالله، حشد الشعبی و مشابه آن در | سیاست [[صدور بحران]] در فرهنگ جاری حکومت ولایت فقیه به «صدور انقلاب» شهرت دارد. این سیاست از ابتدای رسیدن خمینی به حاکمیت شروع شد و به عنوان یک سیاست پایهای در نظام ولایت فقیه همواره از طرف سران جمهوری اسلامی دنبال شدهاست. اولین سوژهی صدور تروریسم و بحرانسازی رژیم ولایت فقیه کشور عراق بود. خمینی [[جنگ ایران و عراق]] را هشت سال با همین هدف ادامه داد. [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی]] که اصلیترین بازوی سرکوب و صدور تروریسم رژیم ولایت فقیه است، به دخالت در کشورهای منطقه از جمله عراق، سوریه، یمن دست زده است. اهداف تروریستی و دخالت در امور کشورهای منطقه از طریق [[نیروی قدس سپاه پاسداران]] که نیروی برون مرزی سپاه است اجرا میشود. نیروی قدس از طریق نیروهای نیابتی مانند حزبالله لبنان، انصارالله یمن،حماس و جهاداسلامی فلسطین، تبپهای الاشتر بحرین و کتائب حزبالله، حشد الشعبی و مشابه آن در کشورهای مختلف حضور دارد. | ||
خصوصیتی که رژیم ولایت فقیه را از سایر دیکتاتوریها متمایز میکند صدور تروریسم است. کمتر رژیم دیکتاتوری در قرن حاضر وجود داشته که داعیهی صدور انقلاب و جهانگشایی داشته باشد و حاکمیت را بر اساس مذهب و نه مرزهای جغرافیایی تعریف کند. صدور بنیادگرایی در عین حال زیر ساخت سرکوب را هم در نظام ولایت فقیه تشکیل میدهد. | خصوصیتی که رژیم ولایت فقیه را از سایر دیکتاتوریها متمایز میکند صدور تروریسم است. کمتر رژیم دیکتاتوری در قرن حاضر وجود داشته که داعیهی صدور انقلاب و جهانگشایی داشته باشد و حاکمیت را بر اساس مذهب و نه مرزهای جغرافیایی تعریف کند. صدور بنیادگرایی در عین حال زیر ساخت سرکوب را هم در نظام ولایت فقیه تشکیل میدهد. سرکوب داخلی به صدور تروریسم و سرپوشی که برای آن فراهم میکند متکی است.<ref name=":0">کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | ||
=== سرکوب در رژیم ولایت فقیه === | === سرکوب در رژیم ولایت فقیه === | ||
سرکوب در رژیم ولایت فقیه با نام دین مشروعیت مییابد. در نظام ولایت فقیه سرکوبی همه جانبه حاکم | سرکوب در رژیم ولایت فقیه با نام دین مشروعیت مییابد. در نظام ولایت فقیه سرکوبی همه جانبه حاکم است که با دیکتاتوریهای معمول متفاوت است. این ویژگی [[توتالیتاریزم]] دینی است. در دیکتاتوری پهلوی سرکوب سیاسی حاکم بود. [[محمدرضا پهلوی|محمدرضا شاه پهلوی]] و پیش از او [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] آزادیهای سیاسی را از بین برده بودند. آزادی مطبوعات وجود نداشت و احزاب اجازه فعالیت نداشتند. در رژیم ولایت فقیه از آنجا که توجیه سرکوب بر پایهی مذهب صورت میگیرد، سرکوب به تمامی عرصههای اجتماعی و زندگی خصوصی مردم کشیده میشود. سرکوب در رژیم ولایت فقیه تا خانهی مردم، آنچه میپوشند، آنچه میخورند و آنچه میکنند، گسترش مییابد. در نظام ولایت فقیه سرکوب اجتماعی زیر ساخت سرکوب سیاسی را تشکیل میدهد.<ref name=":0" /> | ||
[[پرونده:سرکوب در ایران.JPG|جایگزین=سرکوب معترضان در رژیم ولایت فقیه |بندانگشتی|سرکوب معترضان در ایران]] | [[پرونده:سرکوب در ایران.JPG|جایگزین=سرکوب معترضان در رژیم ولایت فقیه |بندانگشتی|سرکوب معترضان در ایران]] | ||
سرکوب گروهها و جریانهای سیاسی از ابتدای روی کار آمدن نظام ولایت فقیه آغاز شد. حذف جناحهایی از حاکمیت مانند نهضت آزادی و بازرگان که اولین نخست وزیر بعد از [[انقلاب ضدسلطنتی]] بود،همچنین حذف بنی صدر اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب، همه در راستای انحصار طلبی ولایت فقیه و سلطه کامل بر تمامی ارکان اجتماعی و سیاسی ایران انجام شد. سرکوب در عرصه فرهنگی نیز از کارکردهای این رژیم است که بارزترین نمونه آن بستن دانشگاهها تحت عنوان «[[انقلاب فرهنگی]]» در سال ۱۳۵۹ بود. هدف آن بیرون راندن نیروهای آزادیخواه از دانشگاه و استقرار نیروها و فرهنگ مد نظر ولایت فقیه در دانشگاهها بود. | سرکوب گروهها و جریانهای سیاسی از ابتدای روی کار آمدن نظام ولایت فقیه آغاز شد. حذف جناحهایی از حاکمیت مانند نهضت آزادی و بازرگان که اولین نخست وزیر بعد از [[انقلاب ضدسلطنتی]] بود،همچنین حذف بنی صدر اولین رئیس جمهور بعد از انقلاب، همه در راستای انحصار طلبی ولایت فقیه و سلطه کامل بر تمامی ارکان اجتماعی و سیاسی ایران انجام شد. سرکوب در عرصه فرهنگی نیز از کارکردهای این رژیم است که بارزترین نمونه آن بستن دانشگاهها تحت عنوان «[[انقلاب فرهنگی]]» در سال ۱۳۵۹ بود. هدف آن بیرون راندن نیروهای آزادیخواه از دانشگاه و استقرار نیروها و فرهنگ مد نظر ولایت فقیه در دانشگاهها بود. | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۳: | ||
* سرکوب اعتراضات مردم به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۸ که این اعتراضات تا ۶ دی (روز عاشورا) همان سال به طول انجامید | * سرکوب اعتراضات مردم به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۱۳۸۸ که این اعتراضات تا ۶ دی (روز عاشورا) همان سال به طول انجامید | ||
* سرکوب اعتراضات مردمی در دیماه سال ۱۳۹۶ | * سرکوب اعتراضات مردمی در دیماه سال ۱۳۹۶ | ||
* سرکوب اعتراضات مردمی به گرانی بنزین در آبان ۱۳۹۸ که به کشته شدن بیش از | * سرکوب اعتراضات مردمی به گرانی بنزین در آبان ۱۳۹۸ که به کشته شدن بیش از ۱۵۰۰ تن از معترضین منجر شد | ||
=== صدور بحران در رژیم ولایت فقیه === | === صدور بحران در رژیم ولایت فقیه === | ||
خط ۲۳۹: | خط ۲۳۹: | ||
با پایان یافتن جنگ ایران و عراق مهمترین و بزرگترین بستر صدور بحران برای رژیم ولایت فقیه از میان رفت. به همین دلیل از آن پس این سیاست در قالب تروریسم در کشورهای دیگر دنبال شد. به این ترتیب بعد از آتش بس بین ایران و عراق، اقدامات تروریستی رژیم ولایت فقیه افزایش یافت. از جمله آنها میتوان به، ماجرای سلمان رشدی و صدور فتوای قتل او توسط خمینی در بهمن ۱۳۶۷، دخالت مجدد در عراق بعد از جنگ اول خلیج، ترور مخالفان درخارج از ایران مانند ترور شاهپور بختیار در پاریس ، دکتر عبدالرحمان قاسملو در وین، ترور دکتر صادق شرفکندی در برلین، ترور [[کاظم رجوی|دکتر کاظم رجوی]] در ژنو، [[ترور محمد حسین نقدی]] نماینده شورای ملی مقاومت در ایتالیا اشاره کرد.<ref name=":3">کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | با پایان یافتن جنگ ایران و عراق مهمترین و بزرگترین بستر صدور بحران برای رژیم ولایت فقیه از میان رفت. به همین دلیل از آن پس این سیاست در قالب تروریسم در کشورهای دیگر دنبال شد. به این ترتیب بعد از آتش بس بین ایران و عراق، اقدامات تروریستی رژیم ولایت فقیه افزایش یافت. از جمله آنها میتوان به، ماجرای سلمان رشدی و صدور فتوای قتل او توسط خمینی در بهمن ۱۳۶۷، دخالت مجدد در عراق بعد از جنگ اول خلیج، ترور مخالفان درخارج از ایران مانند ترور شاهپور بختیار در پاریس ، دکتر عبدالرحمان قاسملو در وین، ترور دکتر صادق شرفکندی در برلین، ترور [[کاظم رجوی|دکتر کاظم رجوی]] در ژنو، [[ترور محمد حسین نقدی]] نماینده شورای ملی مقاومت در ایتالیا اشاره کرد.<ref name=":3">کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref> | ||
انفجار بزرگ مرکز یهودیان (آمیا) در ژوئیه ۱۹۹۴ در بوئنس آیرس آرژانتین<ref name=":4">رژیم یاغی ـ گزارش منتشر شده گروه اقدام ایران در وزارت امور خارجه آمریکا</ref> و انفجار برجهای خبر در | انفجار بزرگ مرکز یهودیان (آمیا) در ژوئیه ۱۹۹۴ در بوئنس آیرس آرژانتین<ref name=":4">رژیم یاغی ـ گزارش منتشر شده گروه اقدام ایران در وزارت امور خارجه آمریکا</ref> و انفجار برجهای خبر در ظهران عربستان که متعلق به نیروهای آمریکایی بود ازجمله اقدامات تروریستی رژیم ولایت فقیه است که علیه منافع خارجی در خارج از مرزهای ایران انجام گرفت.<ref name=":3" /> | ||
[[پرونده:رژه نیروهای حزب الله لبنان.JPG|جایگزین=رژه نیروهای حزب الله لبنان از نیروهای وابسته به رژیم ولایت فقیه|بندانگشتی|رژه نیروهای حزب الله لبنان از نیروهای وابسته به رژیم ولایت فقیه]] | [[پرونده:رژه نیروهای حزب الله لبنان.JPG|جایگزین=رژه نیروهای حزب الله لبنان از نیروهای وابسته به رژیم ولایت فقیه|بندانگشتی|رژه نیروهای حزب الله لبنان از نیروهای وابسته به رژیم ولایت فقیه]] | ||
رژیم ولایت فقیه از [[نیروی قدس سپاه پاسداران]] انقلاب اسلامی برای پیشبرد منافعش در خارج از کشور، تامین پوشش برای عملیات اطلاعاتی و ایجاد بیثباتی در خاورمیانه استفاده میکند. | رژیم ولایت فقیه از [[نیروی قدس سپاه پاسداران]] انقلاب اسلامی برای پیشبرد منافعش در خارج از کشور، تامین پوشش برای عملیات اطلاعاتی و ایجاد بیثباتی در خاورمیانه استفاده میکند. نیروی قدس از گروههای نیابتی مانند [[حزبالله لبنان]]، حماس و جهاد اسلامی در فلسطین،[[لشکر زینبیون]]، [[لشکر فاطمیون]]، کتائب حزبالله ، عصائب الحق و [[حشد الشعبی]] در عراق، تیپهای الاشتر در بحرین،حوثیها در یمن و... برای دخالت در کشورهای منطقه استفاده میکند و آموزش و تسلیح به آنان را بر عهده دارد. رژیم ایران به عوامل القاعده در ایران پناه داد، از جمله برخی از هواپیما ربایان ۱۱سپتامبر در مسیرشان به افغانستان از ایران عبور کردند.<ref name=":4" /> | ||
رژیم ایران در آستانه سقوط اسد در سوریه توسط ارتش آزاد، با اعزام نیرو و تسلیحات به بهانه دفاع از حرم زینب (س) و کمک مالی مانع سقوط اسد شد.<ref>[[ماجرای گروگانگیری دیپلماتهای غربی در لبنان|صفحه انقلاب سوریه]] - ایران پدیا</ref> لشگرهای فاطمیون و زینبیون که از جنگجویان افغانی و پاکستانی تشکیل شدهاند، توسط رژیم ایران در سوریه برای سرپا نگهداشتن رژیم اسد در جریان [[انقلاب سوریه]] به کار گرفته شدند.<ref name=":4" /> | رژیم ایران در آستانه سقوط اسد در سوریه توسط ارتش آزاد، با اعزام نیرو و تسلیحات به بهانه دفاع از حرم زینب (س) و کمک مالی مانع سقوط اسد شد.<ref>[[ماجرای گروگانگیری دیپلماتهای غربی در لبنان|صفحه انقلاب سوریه]] - ایران پدیا</ref> لشگرهای فاطمیون و زینبیون که از جنگجویان افغانی و پاکستانی تشکیل شدهاند، توسط رژیم ایران در سوریه برای سرپا نگهداشتن رژیم اسد در جریان [[انقلاب سوریه]] به کار گرفته شدند.<ref name=":4" /> | ||
در یک عملیات تروریستی رژیم ایران در خارج، یک مأمور اطلاعات و امنیت ایران در پوش دیپلمات در ژوئیه ۲۰۱۸ به دست داشتن در یک طرح ترور مخالفان جمهوری اسلامی در پاریس متهم شد.<ref name=":4" /> | در یک عملیات تروریستی رژیم ایران در خارج، یک مأمور اطلاعات و امنیت ایران در پوش دیپلمات بنام اسدالله اسدی در ژوئیه ۲۰۱۸ به دست داشتن در یک طرح ترور مخالفان جمهوری اسلامی در پاریس متهم شد.<ref name=":4" /> | ||
از دیگر حملات رژیم ولایت فقیه علیه منافع خارجی، حمله به تأسیسات نفتی عربستان در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ بود که توسط پهباد و موشک صورت گرفت.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D9%85%D8%B7%D8%A8%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%82%D8%B7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%D9%87 کنفرانس مطبوعاتی عربستان و نمایش قطعات موشکها و پهبادهای رژیم ایران در حمله به آرامکو]ـ سایت مجاهد</ref> | از دیگر حملات رژیم ولایت فقیه علیه منافع خارجی، حمله به تأسیسات نفتی عربستان در ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ بود که توسط پهباد و موشک صورت گرفت.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/%DA%A9%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3-%D9%85%D8%B7%D8%A8%D9%88%D8%B9%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%82%D8%B7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%D9%87 کنفرانس مطبوعاتی عربستان و نمایش قطعات موشکها و پهبادهای رژیم ایران در حمله به آرامکو]ـ سایت مجاهد</ref> | ||
خط ۲۷۸: | خط ۲۷۸: | ||
در رژیم ولایت فقیه استحاله و اصلاحات تنها با ترک برداشتن پایهی صدور تروریسم امکان پذیر است. با توقف صدور تروریسم، سپاه پاسداران یکی از پایههای فلسفه وجودی خود را از دست میدهد و سرکوب داخلی نیز ترک برمیدارد.<ref name=":5" /> | در رژیم ولایت فقیه استحاله و اصلاحات تنها با ترک برداشتن پایهی صدور تروریسم امکان پذیر است. با توقف صدور تروریسم، سپاه پاسداران یکی از پایههای فلسفه وجودی خود را از دست میدهد و سرکوب داخلی نیز ترک برمیدارد.<ref name=":5" /> | ||
مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران در مورد رژیم ولابت فقیه در کتاب استراتژی قیام و سرنگونی میگوید: <blockquote>« ...بحث ما، مشخصا بر روی محور و صفحه مختصات سیاسی در مورد رژیم ولایت فقیه است. این رژیم رو به نفی و زوال است، رو به رشد و اثبات نیست. این رژیم پس رونده و پس برنده است، پیشبرنده نیست. میرنده است، بالنده نیست. کهنه است، نو و پاسخگوی شرایط و اوضاع و مقتضیات جامعه ایران نیست. این رژیم از روز اول، مشروعیت تاریخی نداشت زیرا چنانکه گفتیم از اعماق تاریخ و از درون عقبماندهترین نیروها سربرداشت. این رژیم از روز اول از نظر مجاهدین مشروعیت ایدئولوژیک هم نداشت و ملغمهای از جاهلیت و ارتجاع بود. اگر در یک منحنی فرضی تاریخی آن را به عقب برگردانیم، همجنانکه خمینی خودش در کشف الاسرار نوشته بود، هیچگاه با حاکمان جائر در تعارض ماهوی نیست... اکنون به سراغ مشروعیت خمینی و رژیمش میرویم که به طور مقطعی مبتنی بر رأی مردم ایران بود. از روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، مشروعیت مقطعی سیاسی خود را هم از دست داد و از جبهه خلق به کلی خارج | مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران در مورد رژیم ولابت فقیه در کتاب استراتژی قیام و سرنگونی میگوید: <blockquote>« ...بحث ما، مشخصا بر روی محور و صفحه مختصات سیاسی در مورد رژیم ولایت فقیه است. این رژیم رو به نفی و زوال است، رو به رشد و اثبات نیست. این رژیم پس رونده و پس برنده است، پیشبرنده نیست. میرنده است، بالنده نیست. کهنه است، نو و پاسخگوی شرایط و اوضاع و مقتضیات جامعه ایران نیست. این رژیم از روز اول، مشروعیت تاریخی نداشت زیرا چنانکه گفتیم از اعماق تاریخ و از درون عقبماندهترین نیروها سربرداشت. این رژیم از روز اول از نظر مجاهدین مشروعیت ایدئولوژیک هم نداشت و ملغمهای از جاهلیت و ارتجاع بود. اگر در یک منحنی فرضی تاریخی آن را به عقب برگردانیم، همجنانکه خمینی خودش در کشف الاسرار نوشته بود، هیچگاه با حاکمان جائر در تعارض ماهوی نیست... اکنون به سراغ مشروعیت خمینی و رژیمش میرویم که به طور مقطعی مبتنی بر رأی مردم ایران بود. از روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، مشروعیت مقطعی سیاسی خود را هم از دست داد و از جبهه خلق به کلی خارج شده است. به همین خاطر هرگز و هیچگاه حاضر نبوده و نیست که به انتخابات آزاد، بدون صافیهای شناخته شده از قبیل شورای نگهبان ارتجاع و تاریکخانههای تجمیع آرا حتی در درون خودش تن بدهد. این رژیم بر ضد حاکمیت جمهور مردم ایران است. به همین خاطر باید سرنگون گردد. راه دیگری جز استراتژی سرنگونی وجود ندارد. جز این، هر چه هست، موهوم و غیر واقعی و بازی دادن و سردواندن است.» <ref>[https://image.mojahedin.org/Attachments/?id=a02b9c43-ebe9-452b-a2da-d04ec8fe39c6 کتاب استراتژی قیام و سرنگونی] - مسعود رجوی</ref></blockquote> | ||
=== دور باطل انتخاب ولی فقیه === | === دور باطل انتخاب ولی فقیه === |
ویرایش