۸٬۶۶۵
ویرایش
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
«من مسعود علیزاده سال ۱۳۶۲ در شهر تهران به دنیا آمدم. از کودکی دوست داشتم که روزی مهندس شوم و در کنار آن هم به کار خوانندگی ادامه دهم؛ اما این آرزوها برای من گویی خیلی بزرگ بود. در زمانی که فقط ۱۷ سالم بود، پدرم به خاطر چربی خون و دیابت درگذشت؛ سن ۱۷ سالگی بهترین سن جوانی است، ولی من در آن سن حکم یک پدر را در خانه داشتم و برای مخارج زندگی شروع به کار کردم، فوت پدرم برای من و خانواده بسیار سخت بود و تا به امروز هم نتوانستم پدرم را از یاد ببرم و جای خالی پدر همیشه در زندگی ما احساس میشود …همیشه به عملکرد جمهوری اسلامی انتقاد داشتم، چرا که نفس کشیدن هم در جمهوری اسلام جرم بوده و هست... تقلب و کودتای گستردهای در انتخابات ۱۳۸۸ شکل گرفت، همه در شوک و اندوه بودیم. از اینکه به بازی گرفته شدهبودیم، بسیار ناراحت بودم. سعی کردم برای رای گمشدهام بیرون بروم، در بیشتر راهپیماییها شرکت داشتم تا اینکه روز ۱۸ تیر دستگیر و روانه پلیس پیشگیری شدم، فردای آن روز ما را به حیاط بردند و حیدریفر یک کاغذی که اتهام اقدام علیه ملی، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور و تخریب اموال عمومی در آن نوشتهبود جلوی ما گذاشت و گفت امضا کنیم و هر کس امضا نمیکرد کتک میخورد و چند نفر از دوستان زمانیکه پرسیدند «کهریزک کجاست؟» حیدریفر گفت: «تا آخر تابستان کهریزک هستید اگر زنده ماندید آن وقت میفهمید کهریزک کجاست.» وقتی وارد کهریزک شدیم مجبورمان کردند در مقابل همدیگر (از بچه هفده ساله تا پیرمرد شصت ساله) لخت شویم که خیلی برای ما شکنجه آور بود. «ما حدود ۱۳۶ نفر بودیم و در داخل قرنطینه یک عده از مجرمین خطرناک را داخل کردند و شروع کردند به اذیت کردن ما.» | «من مسعود علیزاده سال ۱۳۶۲ در شهر تهران به دنیا آمدم. از کودکی دوست داشتم که روزی مهندس شوم و در کنار آن هم به کار خوانندگی ادامه دهم؛ اما این آرزوها برای من گویی خیلی بزرگ بود. در زمانی که فقط ۱۷ سالم بود، پدرم به خاطر چربی خون و دیابت درگذشت؛ سن ۱۷ سالگی بهترین سن جوانی است، ولی من در آن سن حکم یک پدر را در خانه داشتم و برای مخارج زندگی شروع به کار کردم، فوت پدرم برای من و خانواده بسیار سخت بود و تا به امروز هم نتوانستم پدرم را از یاد ببرم و جای خالی پدر همیشه در زندگی ما احساس میشود …همیشه به عملکرد جمهوری اسلامی انتقاد داشتم، چرا که نفس کشیدن هم در جمهوری اسلام جرم بوده و هست... تقلب و کودتای گستردهای در انتخابات ۱۳۸۸ شکل گرفت، همه در شوک و اندوه بودیم. از اینکه به بازی گرفته شدهبودیم، بسیار ناراحت بودم. سعی کردم برای رای گمشدهام بیرون بروم، در بیشتر راهپیماییها شرکت داشتم تا اینکه روز ۱۸ تیر دستگیر و روانه پلیس پیشگیری شدم، فردای آن روز ما را به حیاط بردند و حیدریفر یک کاغذی که اتهام اقدام علیه ملی، توهین به رهبری، توهین به رئیس جمهور و تخریب اموال عمومی در آن نوشتهبود جلوی ما گذاشت و گفت امضا کنیم و هر کس امضا نمیکرد کتک میخورد و چند نفر از دوستان زمانیکه پرسیدند «کهریزک کجاست؟» حیدریفر گفت: «تا آخر تابستان کهریزک هستید اگر زنده ماندید آن وقت میفهمید کهریزک کجاست.» وقتی وارد کهریزک شدیم مجبورمان کردند در مقابل همدیگر (از بچه هفده ساله تا پیرمرد شصت ساله) لخت شویم که خیلی برای ما شکنجه آور بود. «ما حدود ۱۳۶ نفر بودیم و در داخل قرنطینه یک عده از مجرمین خطرناک را داخل کردند و شروع کردند به اذیت کردن ما.» | ||
=== حمید حجارها از قربانیان کهریزک === | === حمید حجارها از قربانیان کهریزک === | ||
خط ۹۸: | خط ۹۴: | ||
== شهدای کهریزک == | == شهدای کهریزک == | ||
در بازداشتگاه کهریزک افراد زیادی زیر شکنجه به قتل رسیدند. سه تن از مشهورترین این شهدا عبارتند از: | مسعود علیزاده از قربانیان بازداشتگاه کهریزک در بارهی شهدای این زندان مخوف میگوید:<blockquote>«در حقیقت پرونده کهریزک مربوط به تمامی ۱۳۶ نفر است و در آنجا همه مورد نقض حقوق بشر قرار گرفتند و هزینه دادند که متاسفانه باعث مرگ سه نفر از دوستانمان شد. ولی باید به همه افراد در آنجا بها دادهشود و اخبارشان پیگیری شود چرا که به طور مثال پس از بازداشت دو نفر که برادر بودند مادرشان که اطلاعی از سرنوشت آنها نداشت دو روز پس از آزادی آنها درگذشت و این هزینه کمی نیست، یا [[رامین پوراندرجانی|رامین پوراندرجانی]] پزشک بازداشتگاه کهریزک که با نیروی انتظامی و سعید مرتضوی دادستان وقت تهران همکاری نکرد و به طور مشکوکی کشته شد و هیچگاه پرونده کشته شدن رامین مورد بررسی قرار نگرفت. | ||
همینطور رامین آقازاده قهرمانی، که عبدالحسین روحالامینی کشتهشدن او را فاش کرد و به عنوان چهارمین قربانی کهریزک شناختهشد و تا به امروز به پرونده او رسیدگی نشد و نیروی انتظامی از مادر مسن رامین آقازاده به زور رضایت گرفت. دکتر سودبخش هم یکی از پزشکان کهریزک بود که ایشان هم به دلیل همکاری نکردن با نیروی انتظامی به طور مشکوکی به قتل رسید. احمد نجاتی کارگر هم یکی دیگر از قربانیان کهریزک است.»</blockquote>در بازداشتگاه کهریزک افراد زیادی زیر شکنجه به قتل رسیدند. سه تن از مشهورترین این شهدا عبارتند از: | |||
=== محسن روحالامینی === | === محسن روحالامینی === |
ویرایش