زینب جلالیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |نام_شخص=زینب جلالیان |تصویر =زینب جلالی .۵-.jpg |عرض_تصویر=۲۸۰ پیکسل |توضیح_تصویر=زینب جلالیان |تاریخ_تولد= ۱۳۶۱ |محل_تولد=روستای دیم‌قشلاق ماکو |تاریخ_مرگ= |ملیت= ایرانی |محل_مرگ= |مدفن= |علت مرگ= |شناخته‌شده برای = زندانیان سیاس...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۵: خط ۱۵:
|والدین=  
|والدین=  
}}
}}
'''زینب جلالیان'''، (زاده ۱۶ خرداد ۱۳۶۱، روستای دیم‌قشلاق از توابع شهر ماکو واقع در استان آذربایجان غربی) قدیمی‌ترین و تنها زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد در ایران است که در جریان حبس طولانی خود، حتی از یک ساعت مرخصی نیز محروم بوده است. زینب جلالیان در اسفندماه ۱۳۸۶، در جاده‌ی کرمانشاه-سنندج توسط مأموران امنیتی دستگیر و به بازداشتگاه اطلاعات کرمانشاه منتقل شد. او به‌شدت تحت شکنجه‌های روحی و جسمی قرار گرفت و سپس به زندان سنندج منتقل گردید. او پس از ۹ ماه بازداشت در سلول انفرادی، در ۱۳ آذرماه ۱۳۸۷، توسط شعبه یکم دادگاه انقلاب کرمانشاه به اتهام محاربه از طریق اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی و هم‌چنین عضویت در حزب پژاک، فعالیت تبلیغی به نفع گروه‌های مخالف نظام جمهوری اسلامی، حمل و نگهداری سلاح و تجهیزات نظامی، در عرض کمتر از چند دقیقه به اعدام محکوم شد و حتی به او اجازه ندادند از خودش دفاع کند. به او گفته بودند که چون تو دشمن خدا هستی، حق دفاع از خودت را نداری!. وارد کردن این اتهامات در حالی است که براساس دادنامه‌ی صادره علیه این زندانی سیاسی از طرف همین دادگاه، زینب جلالیان در زمان دستگیری مسلح نبوده و هیچ نوع تجهیزات نظامی نیز از او کشف نشده است. طبق همین دادنامه، مأموران وزارت اطلاعات نیز نتوانسته‌اند هیچ مدرکی دال بر مشارکت زینب جلالیان در یک عملیات مسلحانه به دادگاه ارائه دهند. زینب جلالیان در جریان بازجویی‌ها مکرر اعلام کرده بود که من از مرگ نمی‌ترسم، من برای مرگ آماده‌ام، من پیشمرگ آزادیم. مسئولان زندان دیزل‌آباد کرمانشاه زینب جلالیان را در اسفندماه ۱۳۸۸، برای انجام اعتراف اجباری در تلویزیون به بند ۲۰۹ '''[[زندان اوین]]''' منتقل کردند، اما این زندانی سیاسی تن به مصاحبه و اعتراف تلویزیونی نداد و او را به زندان کرمانشاه برگرداندند. در زندان کرمانشاه نیز بارها زینب جلالیان را تحت فشار و شکنجه قرار دادند تا مصاحبه و اعتراف تلویزیونی کند، اما او تسلیم نشد و تن به اعتراف اجباری نداد. در مهرماه ۱۳۹۰، حکم اعدام زینب جلالیان با یک درجه تخفیف از اعدام به حبس ابد تبدیل گردید. زینب جلالیان نه‌تنها از مرخصی محروم است، بلکه از بیماری‌های مختلفی مانند ناخنک چشم، ضعف بینایی، برفک دهان، آسم، ناراحتی کلیوی و گوارشی رنج می‌برد و به‌دستور '''[[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]]''' هم‌چنان از معالجه و دسترسی به خدمات پزشکی محروم است. زینب جلالیان در حال حاضر در زندان یزد مبحوس است، زندانی که ۱۵۰۰ کیلومتر دورتر از ماکو و محل سکونت خانواده‌ی زینب جلالیان قرار دارد و با این مسافت دور، برای خانواده‌ی او هیچ امکان ملاقاتی باقی نمانده است.
'''زینب جلالیان'''، (زاده ۱۶ خرداد ۱۳۶۱، روستای دیم‌قشلاق از توابع شهر ماکو واقع در استان آذربایجان غربی) قدیمی‌ترین و تنها زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد در ایران است که در جریان حبس طولانی خود، همچون [[مریم اکبری‌منفرد]] حتی از یک ساعت مرخصی نیز محروم بوده است. زینب جلالیان در اسفندماه ۱۳۸۶، در جاده‌ی کرمانشاه-سنندج توسط مأموران امنیتی دستگیر و به بازداشتگاه اطلاعات کرمانشاه منتقل شد. او به‌شدت تحت شکنجه‌های روحی و جسمی قرار گرفت و سپس به زندان سنندج منتقل گردید. زینب جلالیان پس از ۹ ماه بازداشت در سلول انفرادی، در ۱۳ آذرماه ۱۳۸۷، توسط شعبه یکم دادگاه انقلاب کرمانشاه به اتهام محاربه از طریق اقدام مسلحانه علیه جمهوری اسلامی و هم‌چنین عضویت در حزب پژاک، فعالیت تبلیغی به نفع گروه‌های مخالف نظام جمهوری اسلامی، حمل و نگهداری سلاح و تجهیزات نظامی، در عرض کمتر از چند دقیقه به اعدام محکوم شد. به او گفته شد: چون دشمن خدا هستی، حق دفاع از خودت را نداری! وارد کردن این اتهامات در حالی است که براساس دادنامه‌ی صادره علیه این زندانی سیاسی از طرف همین دادگاه، زینب جلالیان در زمان دستگیری مسلح نبوده و هیچ نوع تجهیزات نظامی از او کشف نشده است. طبق همین دادنامه، مأموران وزارت اطلاعات نیز نتوانسته‌اند هیچ مدرکی دال بر مشارکت زینب جلالیان در یک عملیات مسلحانه به دادگاه ارائه دهند. مسئولان زندان دیزل‌آباد کرمانشاه زینب جلالیان را در اسفندماه ۱۳۸۸، برای انجام اعتراف اجباری در تلویزیون به بند ۲۰۹ '''[[زندان اوین]]''' منتقل کردند، اما این زندانی سیاسی تن به مصاحبه و اعتراف تلویزیونی نداد و او را به زندان کرمانشاه برگرداندند. در زندان کرمانشاه نیز زینب جلالیان را تحت فشار و شکنجه قرار دادند تا مصاحبه و اعتراف تلویزیونی کند، اما او تن به اعتراف اجباری نداد. در مهرماه ۱۳۹۰، حکم اعدام زینب جلالیان با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل گردید. زینب جلالیان از بیماری‌های مختلفی مانند ناخنک چشم، ضعف بینایی، برفک دهان، آسم، ناراحتی کلیوی و گوارشی رنج می‌برد و به‌دستور '''[[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]]''' هم‌چنان از معالجه و دسترسی به خدمات پزشکی محروم است. زینب جلالیان در حال حاضر در زندان یزد مبحوس است، زندانی که ۱۵۰۰ کیلومتر دورتر از ماکو و محل سکونت خانواده‌ی زینب جلالیان قرار دارد و با این مسافت دور، برای خانواده‌ی او هیچ امکان ملاقاتی باقی نمانده است.
[[پرونده:زینب جلالایان5.jpg|جایگزین=زینب جلالیان|بندانگشتی|250x250پیکسل|زینب جلالیان]]
[[پرونده:زینب جلالایان5.jpg|جایگزین=زینب جلالیان|بندانگشتی|250x250پیکسل|زینب جلالیان]]
[[پرونده:زینب جلالیان1.JPG|جایگزین=زینب جلالیان|بندانگشتی|275x275پیکسل|زینب جلالیان]]
[[پرونده:زینب جلالیان1.JPG|جایگزین=زینب جلالیان|بندانگشتی|275x275پیکسل|زینب جلالیان]]


== زندگی و مهاجرت ==
== زندگی و مهاجرت ==
زینب جلالیان در ۱۶ خردادماه ۱۳۶۱، در روستای دیم‌قشلاق از توابع شهر ماکو واقع در استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. او به‌خاطر این‌که در روستایش امکانات تحصیل نبود، در سال ۱۳۷۹، همراه با خواهرش دنیز جلالیان به کردستان عراق مهاجرت کرد تا بتواند هم درس بخواند و هم به فعالیت‌های سیاسی-اجتماعی بپردازد.
زینب جلالیان در ۱۶ خردادماه ۱۳۶۱، در روستای دیم‌قشلاق از توابع شهر ماکو واقع در استان آذربایجان غربی به دنیا آمد. در روستای آن‌ها امکانات تحصیل نبود، لذا او در سال ۱۳۷۹، همراه با خواهرش دنیز جلالیان به کردستان عراق مهاجرت کرد تا بتواند درس بخواند.


=== پیوستن به احزاب کُردی ===
=== پیوستن به احزاب کُردی ===
زینب جلالیان در کردستان عراق، هوادار حزب کارگران کردستان شد و در حوزه‌ی زنان مشغول فعالیت‌های اجتماعی گردید. پس از تأسیس حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) در سال ۱۳۸۳، زینب جلالیان هوادار این گروه شد تا بتواند در رابطه با وضعیت زنان کردستان کمک و فعالیت کند. فعالیت‌های زینب جلالیان در این حزب، فقط در حوزه‌ی مددکاری و آموزش بود و هیچ‌گونه فعالیت نظامی یا مسلحانه نداشت.<ref name=":0">[https://www.azadi-b.com/?p=822 زینب جلالیان کیست؟ - سایت آزادی بیان]</ref>  
زینب جلالیان در کردستان عراق، هوادار حزب کارگران کردستان شد و در حوزه‌ی زنان مشغول فعالیت‌های اجتماعی گردید. پس از تأسیس حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) در سال ۱۳۸۳، زینب جلالیان هوادار این گروه شد تا بتواند در رابطه با وضعیت زنان کردستان کمک و فعالیت کند. به گفته‌ی وکلای او فعالیت‌های زینب جلالیان در این حزب، در حوزه‌ی مددکاری و آموزش بوده و فعالیت نظامی یا مسلحانه نداشته است.<ref name=":0">[https://www.azadi-b.com/?p=822 زینب جلالیان کیست؟ - سایت آزادی بیان]</ref>  


== دستگیری، زندان و شکنجه ==
== دستگیری، زندان و شکنجه ==
زینب جلالیان در روز ۲۰ اسفندماه ۱۳۸۶، در جاده‌ی کرمانشاه-سنندج توسط مأموران امنیتی دستگیر و به بازداشتگاه اطلاعات واقع در میدان نفت کرمانشاه منتقل شد. او به‌شدت تحت شکنجه‌های روحی و جسمی قرار گرفت و سپس به زندان سنندج منتقل گردید.<ref name=":1">[https://iranhrs.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ زندانی سیاسی زینب جلالیان کیست؟ - سایت کانون حقوق بشر ایران]</ref>  
زینب جلالیان در روز ۲۰ اسفندماه ۱۳۸۶، در جاده‌ی کرمانشاه-سنندج توسط مأموران امنیتی دستگیر و به بازداشتگاه اطلاعات واقع در میدان نفت کرمانشاه منتقل شد. او به‌شدت تحت شکنجه‌های روحی و جسمی قرار گرفت و سپس به زندان سنندج منتقل گردید.<ref name=":1">[https://iranhrs.org/%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/ زندانی سیاسی زینب جلالیان کیست؟ - سایت کانون حقوق بشر ایران]</ref>  


زینب جلالیان در یکی از نامه‌هایش که منتشر نیز شده است، درباره‌ی شکنجه‌شدنش نوشته است:<blockquote>«لباس‌های مرا بر روی تنم پاره کردند، چشم‌هایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. با کابل به زیر پاهایم شلاق زدند، پاهایم خیلی وحشتناک متورم و کبود شده بودند. این قدر مرا شکنجه کردند که دیگر هیچی را احساس نمی‌کردم، تمام تنم بی‌حس شده بود و دیگر اختیار جسمم را نداشتم. اگر بگویم قلم از نوشتن درد و رنجم قاصر است، مبالغه نکرده‌ام. چون من فقط قسمت کمی از شکنجه‌هایم را برای شما بازگو کردم.»<ref name=":2">[https://www.bbc.com/persian/iran-features-60779641 زینب جلالیان در پانزدهمین سال زندان؛ از حکم اعدام تا امید به آزادی - سایت بی‌بی‌سی فارسی]</ref> </blockquote>زینب جلالیان در اسفندماه ۱۳۹۶، به‌مناسبت هشتم مارس روز جهانی زن، در پیامی از زندان خوی بخشی از شکنجه و جنایات رژیم ایران را افشا کرده است. در بخشی از این نامه آمده است:<blockquote>«ای ستمگران، نظاره‌گر بودید و هستید، دیدید نمی‌شود با قتل‌عام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حق خواهی ما را بگیرید. وقتی یک زن جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمی‌تواند او را به زانو در بیاورد. من زمانی به این حقیقت پی‌بردم که در چنگال ستمگران جمهوری اسلامی بودم. باور کنید هر وقت ستمگران، ظلم و شکنجه را بر من بیشتر می‌کنند، من جسورتر و مقاوم‌تر می‌شوم.»<ref name=":1" /> </blockquote>
زینب جلالیان در یکی از نامه‌هایش که منتشر نیز شده است، در این رابطه نوشته است:<blockquote>«لباس‌های مرا بر روی تنم پاره کردند، چشم‌هایم را بستند، دست و پایم را با زنجیر به تخت آهنی بستند و شکنجه وحشتناک مرا شروع کردند. با کابل به زیر پاهایم شلاق زدند، پاهایم خیلی وحشتناک متورم و کبود شده بودند. این قدر مرا شکنجه کردند که دیگر هیچی را احساس نمی‌کردم، تمام تنم بی‌حس شده بود و دیگر اختیار جسمم را نداشتم. اگر بگویم قلم از نوشتن درد و رنجم قاصر است، مبالغه نکرده‌ام. چون من فقط قسمت کمی از شکنجه‌هایم را برای شما بازگو کردم.»<ref name=":2">[https://www.bbc.com/persian/iran-features-60779641 زینب جلالیان در پانزدهمین سال زندان؛ از حکم اعدام تا امید به آزادی - سایت بی‌بی‌سی فارسی]</ref> </blockquote>زینب جلالیان در اسفندماه ۱۳۹۶، به‌مناسبت هشتم مارس روز جهانی زن، در پیامی از زندان خوی بخشی از شکنجه و جنایات رژیم ایران را افشا کرده است. در بخشی از این نامه آمده است:<blockquote>«ای ستمگران، نظاره‌گر بودید و هستید، دیدید نمی‌شود با قتل‌عام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حق خواهی ما را بگیرید. وقتی یک زن جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمی‌تواند او را به زانو در بیاورد. من زمانی به این حقیقت پی‌بردم که در چنگال ستمگران جمهوری اسلامی بودم. باور کنید هر وقت ستمگران، ظلم و شکنجه را بر من بیشتر می‌کنند، من جسورتر و مقاوم‌تر می‌شوم.»<ref name=":1" /> </blockquote>


== حکم اعدام ==
== حکم اعدام ==
خط ۵۵: خط ۵۵:
زینب جلالیان در سال ۱۳۹۳، با پی‌گیری و درخواست‌های مکررش، به زندان خوی که نزدیکترین زندان به محل سکونت خانواده‌ش در شهرستان ماکو بود، منتقل شد.<ref name=":2" />  
زینب جلالیان در سال ۱۳۹۳، با پی‌گیری و درخواست‌های مکررش، به زندان خوی که نزدیکترین زندان به محل سکونت خانواده‌ش در شهرستان ماکو بود، منتقل شد.<ref name=":2" />  


== بیماری و محروم از درمان ==
== بیماری و محرومیت از درمان ==
زینب جلالیان در حال حاضر (۱۰ اسفند ۱۴۰۲) که وارد هفدهمین سال از حبس خود شده است، از بیماری‌های مختلفی مانند ناخنک چشم، ضعف بینایی، برفک دهان، آسم، ناراحتی کلیوی و گوارشی رنج می‌برد و به‌دستور وزارت اطلاعات هم‌چنان از معالجه و دسترسی به خدمات پزشکی محروم است.<ref name=":4">[https://kar-online.com/%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%B2%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7/ زینب جلالیان: تنها زن زندانی سیاسی کرد ایرانی که به حبس ابد محکوم شده است! - سایت کار]</ref>  
زینب جلالیان در حال حاضر (۱۰ اسفند ۱۴۰۲) که وارد هفدهمین سال از حبس خود شده است، از بیماری‌های مختلفی مانند ناخنک چشم، ضعف بینایی، برفک دهان، آسم، ناراحتی کلیوی و گوارشی رنج می‌برد و به‌دستور وزارت اطلاعات هم‌چنان از معالجه و دسترسی به خدمات پزشکی محروم است.<ref name=":4">[https://kar-online.com/%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%B2%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A7/ زینب جلالیان: تنها زن زندانی سیاسی کرد ایرانی که به حبس ابد محکوم شده است! - سایت کار]</ref>