۹۷۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۳۵: | خط ۲۳۵: | ||
بعد از انقلاب ضد سلطنتی گام به گام آزادیهای اجتماعی و سیاسی محدودتر میشد، شعار «یا روسری یا توسری » اولین برخورد تند با زنان بی حجاب بود، شاید بتوان از این شعار به عنوان اولین گام سرکوب یاد کرد. اما مجاهدین توانستند در این فضا گسترش داشته باشند، به گفته مقامات حکومت خمینی، مجاهدین ۵۰۰ هزار میلیشیا در سراسر کشور سازماندهی کرده بودند. | بعد از انقلاب ضد سلطنتی گام به گام آزادیهای اجتماعی و سیاسی محدودتر میشد، شعار «یا روسری یا توسری » اولین برخورد تند با زنان بی حجاب بود، شاید بتوان از این شعار به عنوان اولین گام سرکوب یاد کرد. اما مجاهدین توانستند در این فضا گسترش داشته باشند، به گفته مقامات حکومت خمینی، مجاهدین ۵۰۰ هزار میلیشیا در سراسر کشور سازماندهی کرده بودند. | ||
آقا محمدی رئیس ستاد نصر که مسئول امور عراق در دفتر خامنهای و سپس معاون سیاسی رادیو و تلویزیون | آقا محمدی رئیس ستاد نصر که مسئول امور عراق در دفتر خامنهای و سپس معاون سیاسی رادیو و تلویزیون دولتی ایران بود گفت <ref>تلویزیون دولتی ایران - ۲۵ اسفند ۱۳۷۸</ref>: <blockquote>«در اوایل انقلاب شاید حدود ۵۰۰ هزار میلیشیا گروههای تروریستی در کشور سامان داده بودند».</blockquote>اکبر گنجی هم نوشت<ref>روزنامه عصر آزادگان تاریخ ۱۴ دی ۱۳۷۸</ref>: «گروههایی بود که رهبری استثنایی و کاریزمایی امام خمینی را قبول کرده بودند. جبهه دوم متشکل از شخصیتها و گروههای سیاسی بود که با رهبری امام در دوران تأسیس دولت مسأله داشتند… فرقه رجوی در رأس این سازمانهای تروریستی قرار داشت… و با پشتیبانی پانصد هزار میلیشیا (شبهنظامیان) که در سراسر ایران سازماندهی کرده بودند، میتوانند هسته اصلی نیروهای جبهه اول را که در حول و حوش امام قرار دارند، قلع و قمع کرده و جمهوری خلقشان را برقرار کنند» | ||
جبهه دوم متشکل از شخصیتها و گروههای سیاسی بود که با رهبری امام در دوران تأسیس دولت مسأله داشتند… فرقه رجوی در رأس این سازمانهای تروریستی قرار داشت… و با پشتیبانی پانصد هزار میلیشیا (شبهنظامیان) که در سراسر ایران سازماندهی کرده بودند، میتوانند هسته اصلی نیروهای جبهه اول را که در حول و حوش امام قرار دارند، قلع و قمع کرده و جمهوری خلقشان را برقرار کنند» | |||
تیراژ نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران را هم شاید بتوان شاخصی برای رشد این سازمان دانست، شمارگان این نشریه تا ۶۰۰ هزار نسخه هم رسید که برای جمعیت ۳۶ میلیون نفری آن زمان ایران عدد بزرگی محسوب میشود. | تیراژ نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران را هم شاید بتوان شاخصی برای رشد این سازمان دانست، شمارگان این نشریه تا ۶۰۰ هزار نسخه هم رسید که برای جمعیت ۳۶ میلیون نفری آن زمان ایران عدد بزرگی محسوب میشود. | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۴۱: | ||
روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، سازمان مجاهدین خلق ایران علیه حکومت [[روحالله خمینی|خمینی]] اعلان جنگ مسلحانه کرد، این روز نقطهی عطف تقابل سازمان مجاهدین خلق ایران با حکومت [[روحالله خمینی|خمینی]] بود. | روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، سازمان مجاهدین خلق ایران علیه حکومت [[روحالله خمینی|خمینی]] اعلان جنگ مسلحانه کرد، این روز نقطهی عطف تقابل سازمان مجاهدین خلق ایران با حکومت [[روحالله خمینی|خمینی]] بود. | ||
در این روز مجاهدین پس از یک دوره | در این روز مجاهدین پس از یک دوره ۲ و نیم ساله احتراز از درگیری و فعالیت مسالمت آمیز، نسبت به سرکوب آزادیها توسط خمینی فراخوان به تظاهرات دادند. این تظاهرات که حدود نیم میلیون نفر در تهران در آن شرکت جسته بودند با حکم [[روحالله خمینی|خمینی]] که از رادیو در آن زمان اعلام شد به گلوله بسته شد. مجاهدین این روز را پایان مبارزه مسالمت آمیز و آغاز مقاومت سراسری علیه [[روحالله خمینی|خمینی]] اعلام کردند. | ||
برای بررسی حوادث این روز و این که چرا سازمان مجاهدین خلق ایران به مبارزه مسلحانه روی آورد، باید به پیشینهی درگیریهای بین سازمان مجاهدین خلق ایران و حاکمیت [[روحالله خمینی|خمینی]]، پرداخت. | برای بررسی حوادث این روز و این که چرا سازمان مجاهدین خلق ایران به مبارزه مسلحانه روی آورد، باید به پیشینهی درگیریهای بین سازمان مجاهدین خلق ایران و حاکمیت [[روحالله خمینی|خمینی]]، پرداخت. | ||
بعد از سقوط شاه و استقرار حکومت | بعد از سقوط شاه و استقرار حکومت [[روحالله خمینی|خمینی]]، از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ یعنی در فاصله کمتر از دو سال و نیم سیاست مجاهدین فعالیت مسالمت آمیز سیاسی بود. این موضوع اما از طرف طرفداران روح الله [[روحالله خمینی|خمینی]] تحمل نمیشد. | ||
سازمان مجاهدین خلق ایران اعلام کرد از سال ۵۷ تا ۳۰ خرداد ۶۰ نزدیک به ۷۰ نفر از اعضا وهواداران سازمان مجاهدین در حملات نیروها و هواداران حکومت کشته و هزاران نفر مجروح شده اند. | سازمان مجاهدین خلق ایران اعلام کرد از سال ۵۷ تا ۳۰ خرداد ۶۰ نزدیک به ۷۰ نفر از اعضا وهواداران سازمان مجاهدین در حملات نیروها و هواداران حکومت کشته و هزاران نفر مجروح شده اند. | ||
خط ۲۵۳: | خط ۲۵۱: | ||
حمله به دفاتر و میتنگهای مجاهدین در سراسر کشور توسط نیروهای حکومتی انجام میشد، سازمان مجاهدین از این حملات تحت عنوان چماقداری یاد میکند که توسط حکومت پشتیبانی میشد. | حمله به دفاتر و میتنگهای مجاهدین در سراسر کشور توسط نیروهای حکومتی انجام میشد، سازمان مجاهدین از این حملات تحت عنوان چماقداری یاد میکند که توسط حکومت پشتیبانی میشد. | ||
احمد خمینی پسر [[روحالله خمینی|خمینی]] هم در خرداد ماه ۱۳۵۹ در نامهای به مجلس به پدیدهی چماقداری اعتراض کرد، وی نوشت:<blockquote>«چماقداری باید هرچه زودتر ریشه کن شود، نمی دانم چرا مسئولین مملکتی در این باره هیچ نمی گویند و چرا چماقداران را دستگر نمی کنند و در مقابل مردم ستم دیده ما که تازه از یوغ چماقداران رژیم پهلوی نجات پیدا کردند محاکمه نمی کنند؟ چرا در این زمینه ساکتند؟ بخدا تاریخ درباره آنان بدقضاوت خواهد کرد».</blockquote>در زمینه فعالیتهای مجاهدین و مشکلاتی که با آن روبرو بودند یک پژوهشگر آمریکایی<ref>شائول بخاش - کتاب «حکومت آیتاللهها» صفحهی ۱۲۳</ref> نوشت: | احمد خمینی پسر [[روحالله خمینی|خمینی]] هم در خرداد ماه ۱۳۵۹ در نامهای به مجلس به پدیدهی چماقداری که همان حملات به میتنگها و تجمعات سازمان مجاهدین خلق ایران بود اعتراض کرد، وی نوشت:<blockquote>«چماقداری باید هرچه زودتر ریشه کن شود، نمی دانم چرا مسئولین مملکتی در این باره هیچ نمی گویند و چرا چماقداران را دستگر نمی کنند و در مقابل مردم ستم دیده ما که تازه از یوغ چماقداران رژیم پهلوی نجات پیدا کردند محاکمه نمی کنند؟ چرا در این زمینه ساکتند؟ بخدا تاریخ درباره آنان بدقضاوت خواهد کرد».</blockquote>در زمینه فعالیتهای مجاهدین و مشکلاتی که با آن روبرو بودند یک پژوهشگر آمریکایی<ref>شائول بخاش - کتاب «حکومت آیتاللهها» صفحهی ۱۲۳</ref> نوشت: | ||
«در بهمن ۵۸ (یعنی فقط یکسال پس از انقلاب) ۶۰ هزار نسخه از نشریهی مجاهد توقیف و سوزانده شد». | «در بهمن ۵۸ (یعنی فقط یکسال پس از انقلاب) ۶۰ هزار نسخه از نشریهی مجاهد توقیف و سوزانده شد». | ||
خط ۲۶۱: | خط ۲۵۹: | ||
هر روز مجاهدین از فشارهای حکومت علیه هوادارنشان شکایت میکردند، اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. [[روحالله خمینی|خمینی]] در ۴ تیر ۱۳۵۹ در دیدار با «اعضای شوراهای اسلامی کارگران» گفت:<blockquote>«ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه میکنید، که از اول من مخالفت کردم.... دشمن ما نه در آمریکا، نه در شوروی و نه در کردستان است، بلکه در همینجا در مقابل چشمهای ما، در همین تهران است...منافقها بدتر از کفارند، ما سوره منافقین داریم سورهی کفار نداریم»</blockquote>[[روحالله خمینی|خمینی]] در همین سخنرانی در رابطه بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران هم گفته بود<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحه ۱۳۳</ref>:<blockquote>«اگر یک دزدی را یک جایی کشتند و از طایفه شما بود آن وقت شما میشوید انقلابی؟»</blockquote>این صحبتها از عمق اختلاف و دشمنی بین [[روحالله خمینی|خمینی]] و سازمان مجاهدین خلق ایران پرده بر میداشت. | هر روز مجاهدین از فشارهای حکومت علیه هوادارنشان شکایت میکردند، اما نتوانستند کاری از پیش ببرند. [[روحالله خمینی|خمینی]] در ۴ تیر ۱۳۵۹ در دیدار با «اعضای شوراهای اسلامی کارگران» گفت:<blockquote>«ممکن است من هی بگویم اسلام و هی بگویم فدایی اسلام و فدایی خلق و هی بگویم مجاهد اسلام و مجاهد خلق، این حرفها را بزنم، لاکن وقتی به اعمال من شما ملاحظه میکنید، که از اول من مخالفت کردم.... دشمن ما نه در آمریکا، نه در شوروی و نه در کردستان است، بلکه در همینجا در مقابل چشمهای ما، در همین تهران است...منافقها بدتر از کفارند، ما سوره منافقین داریم سورهی کفار نداریم»</blockquote>[[روحالله خمینی|خمینی]] در همین سخنرانی در رابطه بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران هم گفته بود<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحه ۱۳۳</ref>:<blockquote>«اگر یک دزدی را یک جایی کشتند و از طایفه شما بود آن وقت شما میشوید انقلابی؟»</blockquote>این صحبتها از عمق اختلاف و دشمنی بین [[روحالله خمینی|خمینی]] و سازمان مجاهدین خلق ایران پرده بر میداشت. | ||
بعد از این موضعگیری صریح [[روحالله خمینی|خمینی]]، سازمان مجاهدین خلق ایران تصمیم گرفت که دفاتر و ستادهای خودش را تعطیل کند، مهدی ابریشمچی از مسؤلین سازمان مجاهدین خلق ایران در این زمینه گفت<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی</ref>:[[پرونده:تظاهرات نیم میلیون نفری در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰.jpg|جایگزین=تظاهرات نیم میلیون نفری در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|بندانگشتی|تظاهرات نیم میلیون نفری مردم تهران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]<blockquote>«بعد از حمله آشکار خمینی، دو راه در مقابل ما وجود داشت، یکی این که، همان جا وارد درگیری با ارتجاع بشویم، دیگر این که، فرصت را برای یک دوران کار سیاسی که هنوز به انتها نرسیده بود، با شکل و فرم جدید، غنیمت بشماریم».</blockquote>سازمان مجاهدین با شعار «ستادها را به میان مردم منتقل کنیم» دفاتر و | بعد از این موضعگیری صریح [[روحالله خمینی|خمینی]]، سازمان مجاهدین خلق ایران تصمیم گرفت که دفاتر و ستادهای خودش را تعطیل کند، مهدی ابریشمچی از مسؤلین سازمان مجاهدین خلق ایران در این زمینه گفت<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی</ref>:[[پرونده:تظاهرات نیم میلیون نفری در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰.jpg|جایگزین=تظاهرات نیم میلیون نفری در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰|بندانگشتی|تظاهرات نیم میلیون نفری مردم تهران در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰]]<blockquote>«بعد از حمله آشکار خمینی، دو راه در مقابل ما وجود داشت، یکی این که، همان جا وارد درگیری با ارتجاع بشویم، دیگر این که، فرصت را برای یک دوران کار سیاسی که هنوز به انتها نرسیده بود، با شکل و فرم جدید، غنیمت بشماریم».</blockquote>سازمان مجاهدین با شعار «ستادها را به میان مردم منتقل کنیم» دفاتر و ستادهایش را تعطیل کرد. | ||
در آخرین روز شهریور ۱۳۵۹ جنگ ایران و عراق شروع شد، رویدادی که موقتاً کشاکش بین حکومت و سازمان مجاهدین را منجمد کرد، جنگ رویدادی نبود که نیروهای سیاسی بتوانند به سادگی از کنار آن بگذرند، سازمان مجاهدین هم از کادرها و هوادارانش خواست که به جبهههای جنگ رفته و از خاک ایران دفاع کنند، به این ترتیب بخشی از اعضای سازمان مجاهدین به جبهههای جنگ رفتند، اما حکومت این موضوع را برنتابید و در آبان ۱۳۵۹ دادستانی انقلاب آبادان طی حکمی خواستار خروج گروههای سیاسی از جمله مجاهدین خلق از شهر آبادان شد و برای خروج آنها یک ضرب الاجل ۲۴ ساعته در نظر گرفت. | در آخرین روز شهریور ۱۳۵۹ جنگ ایران و عراق شروع شد، رویدادی که موقتاً کشاکش بین حکومت و سازمان مجاهدین را منجمد کرد، جنگ رویدادی نبود که نیروهای سیاسی بتوانند به سادگی از کنار آن بگذرند، سازمان مجاهدین هم از کادرها و هوادارانش خواست که به جبهههای جنگ رفته و از خاک ایران دفاع کنند، به این ترتیب بخشی از اعضای سازمان مجاهدین به جبهههای جنگ رفتند، اما حکومت این موضوع را برنتابید و در آبان ۱۳۵۹ دادستانی انقلاب آبادان طی حکمی خواستار خروج گروههای سیاسی از جمله مجاهدین خلق از شهر آبادان شد و برای خروج آنها یک ضرب الاجل ۲۴ ساعته در نظر گرفت. | ||
خط ۲۷۳: | خط ۲۷۱: | ||
ارواند آبراهامیان در خصوص تظاهرات ۳۰ خرداد مینویسد<ref>ارواند آبراهامیان کتاب«مجاهدین ایران» صفحات ۲۱۸-۲۱۹</ref>:<blockquote>«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند... در تظاهرات تهران بیش از 500هزار نفر شرکت کرده بودند... اخطار علیه تظاهرات بهطور مستمر از شبکهی رادیو تلویزیون پخش میشد... اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب میشوند. حزباللهیها مسلح شده و با کامیونها آورده شده بودند... به پاسداران دستور شلیک داده شده بود. تنها در محدودهی دانشگاه تهران 50 کشته، 200 زخمی و 1000نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخههای اعدام 23 تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کردهاند. دوران ترور آغاز شده بود». </blockquote>در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تعدادی از دستگیر شدگان بدون احراز هویت اعدام شدند و دادستانی انقلاب با انتشار عکس آنها از والدینشان خواست که اجسادشان را تحویل بگیرد. | ارواند آبراهامیان در خصوص تظاهرات ۳۰ خرداد مینویسد<ref>ارواند آبراهامیان کتاب«مجاهدین ایران» صفحات ۲۱۸-۲۱۹</ref>:<blockquote>«جمعیت زیادی در بسیاری شهرها ظاهر شدند... در تظاهرات تهران بیش از 500هزار نفر شرکت کرده بودند... اخطار علیه تظاهرات بهطور مستمر از شبکهی رادیو تلویزیون پخش میشد... اعلام کردند تظاهر کنندگان محارب با خدا محسوب میشوند. حزباللهیها مسلح شده و با کامیونها آورده شده بودند... به پاسداران دستور شلیک داده شده بود. تنها در محدودهی دانشگاه تهران 50 کشته، 200 زخمی و 1000نفر دستگیر شدند. مسئول زندان اوین با خوشحالی اعلام کرد جوخههای اعدام 23 تظاهر کننده، از جمله چند دختر نوجوان را اعدام کردهاند. دوران ترور آغاز شده بود». </blockquote>در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تعدادی از دستگیر شدگان بدون احراز هویت اعدام شدند و دادستانی انقلاب با انتشار عکس آنها از والدینشان خواست که اجسادشان را تحویل بگیرد. | ||
به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران وارد یک رویارویی نظامی با حاکمیت خمینی شد. | به این ترتیب سازمان مجاهدین خلق ایران وارد یک رویارویی نظامی با حاکمیت [[روحالله خمینی|خمینی]] شد. | ||
== تشکیل شورای ملی مقاومت== | == تشکیل شورای ملی مقاومت== | ||
روز ۳۰ تیرماه ۱۳۶۰ مسعود رجوی [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] را در تهران تأسیس کرد، [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] به مثابه چهره و سیمای سیاسی جنبش مقاومت ایران و جایگزین دموکراتیک و مردمی حکومت خمینی در صحنهی سیاسی ایران ظهور کرد. چند روز بعد یعنی روز ۷ مرداد ۱۳۶۰ مسعود رجوی به همراه ابوالحسن بنیصدر از قلب پایگاه یکم شکاری تهران به فرانسه پرواز کرد، خلبانی این پرواز را بهزاد معزی خلبان اختصاصی محمدرضا شاه به عهده داشت. مجاهدین دلیل این پرواز را معرفی [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] به جهانیان میدانند. | روز ۳۰ تیرماه ۱۳۶۰ مسعود رجوی [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] را در تهران تأسیس کرد، [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] به مثابه چهره و سیمای سیاسی جنبش مقاومت ایران و جایگزین دموکراتیک و مردمی حکومت [[روحالله خمینی|خمینی]] در صحنهی سیاسی ایران ظهور کرد. چند روز بعد یعنی روز ۷ مرداد ۱۳۶۰ مسعود رجوی به همراه ابوالحسن بنیصدر از قلب پایگاه یکم شکاری تهران به فرانسه پرواز کرد، خلبانی این پرواز را بهزاد معزی خلبان اختصاصی محمدرضا شاه به عهده داشت. مجاهدین دلیل این پرواز را معرفی [[شورای ملی مقاومت ایران|شورای ملی مقاومت]] به جهانیان میدانند. | ||
[[پرونده:یکی از اجلاس شورای ملی مقاومت.jpg|جایگزین=یکی از اجلاس شورای ملی مقاومت|بندانگشتی|یکی از اجلاس شورای ملی مقاومت]] | [[پرونده:یکی از اجلاس شورای ملی مقاومت.jpg|جایگزین=یکی از اجلاس شورای ملی مقاومت|بندانگشتی|یکی از اجلاس شورای ملی مقاومت]] | ||
محل اقامت مسعود رجوی در شمال پاریس در اورسواواز در خانه برادرش دکتر صالح رجوی بود که مورد توجه و مراجعه خبرنگاران و مقامهای سیاسی فرانسوی و دیگر کشورها تبدیل شد | محل اقامت مسعود رجوی در شمال پاریس در اورسواواز در خانه برادرش دکتر صالح رجوی بود که مورد توجه و مراجعه خبرنگاران و مقامهای سیاسی فرانسوی و دیگر کشورها تبدیل شد | ||
خط ۳۲۶: | خط ۳۲۴: | ||
==رفتن مجاهدین به عراق== | ==رفتن مجاهدین به عراق== | ||
شورای ملی مقاومت ایران در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ در یک جلسهی فوقالعاده تصمیم گرفت محل اقامت مسؤل شورا از اروپا به عراق منتقل شود، بیانیهی شورای ملی مقاومت در این باره توضیح داد<ref>اطلاعیهی شورای ملی مقاومت ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵</ref>:<blockquote>«رژیم خمینی میكوشد تا از یك سو، با راهانداختن حركتهای «مخالف» ساخت كارگاههای خاك گرفتهی قم یا امتیاز دادن به برگهای سیاسی سوخته و مدعیان بیاعتبار خود در خارج كشور، جنبش مقاومت انقلابی را منزوی كند، و از سوی دیگر، با توسل به شیوههای رایج خود، از جمله گروگانگیری و شانتاژ سیاسی، كشورهای دیگر را برای فلجكردن جنبش انقلابی تحت فشار قرار دهد...».</blockquote>در روز ۳۰ اردیبهشت، رادیو لوكزامبورك اعلام كرد<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحه ۲۶۲</ref>:<blockquote>«بازدید معیری (معاون میرحسین موسوی نخست وزیر وقت ایران) از فرانسه روند ادامه داری است كه باید در پایان آن به عادیسازی روابط تهران و پاریس بینجامد ... دولت آیت الله ها انتظار دارد كه فرانسه ... حتی تا اخراج «رهبر مجاهدین» (مسعود رجوی) ... از خاك خود پیش برود».</blockquote>روز ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۵ علیرضا معیری در پی یک دیدار یک و نیم ساعته با نخست وزیر فرانسه، ژاک شیراک، به خبرگزاری فرانسه گفت<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحه ۲۶۲</ref>:<blockquote>«گفتگوها در فضای بسیار دوستانهای انجام شد، ما از آن بسیار خوشحال هستیم، فرانسه در این دیدار علائم مثبتی از خود نشان داد»</blockquote>تلویزیون کانال ۳ فرانسه هم در روز اول خرداد ۱۳۶۵ اعلام کرد:<blockquote>«معاون نخست وزیر ایران با اشاره به مخالفین ایرانی پناهنده در فرانسه و مسعود رجوی و مجاهدین خلق خواهان استرداد آنها شد».</blockquote> خبرگزاری فرانسه | شورای ملی مقاومت ایران در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵ در یک جلسهی فوقالعاده تصمیم گرفت محل اقامت مسؤل شورا از اروپا به عراق منتقل شود، بیانیهی شورای ملی مقاومت در این باره توضیح داد<ref>اطلاعیهی شورای ملی مقاومت ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵</ref>:<blockquote>«رژیم [[روحالله خمینی|خمینی]] میكوشد تا از یك سو، با راهانداختن حركتهای «مخالف» ساخت كارگاههای خاك گرفتهی قم یا امتیاز دادن به برگهای سیاسی سوخته و مدعیان بیاعتبار خود در خارج كشور، جنبش مقاومت انقلابی را منزوی كند، و از سوی دیگر، با توسل به شیوههای رایج خود، از جمله گروگانگیری و شانتاژ سیاسی، كشورهای دیگر را برای فلجكردن جنبش انقلابی تحت فشار قرار دهد...».</blockquote>در روز ۳۰ اردیبهشت، رادیو لوكزامبورك اعلام كرد<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحه ۲۶۲</ref>:<blockquote>«بازدید معیری (معاون میرحسین موسوی نخست وزیر وقت ایران) از فرانسه روند ادامه داری است كه باید در پایان آن به عادیسازی روابط تهران و پاریس بینجامد ... دولت آیت الله ها انتظار دارد كه فرانسه ... حتی تا اخراج «رهبر مجاهدین» (مسعود رجوی) ... از خاك خود پیش برود».</blockquote>روز ۳۱ اردیبهشت ۱۳۶۵ علیرضا معیری در پی یک دیدار یک و نیم ساعته با نخست وزیر فرانسه، ژاک شیراک، به خبرگزاری فرانسه گفت<ref>داستان سفر پنجاه ساله- نوشته عبدالعلی معصومی- صفحه ۲۶۲</ref>:<blockquote>«گفتگوها در فضای بسیار دوستانهای انجام شد، ما از آن بسیار خوشحال هستیم، فرانسه در این دیدار علائم مثبتی از خود نشان داد»</blockquote>تلویزیون کانال ۳ فرانسه هم در روز اول خرداد ۱۳۶۵ اعلام کرد:<blockquote>«معاون نخست وزیر ایران با اشاره به مخالفین ایرانی پناهنده در فرانسه و مسعود رجوی و مجاهدین خلق خواهان استرداد آنها شد».</blockquote> خبرگزاری فرانسه در گزارشی از میهمانی «انجمن مطبوعات دیپلوماتیك»، به نقل از ژاك شیراك نخست وزیر وقت فرانسه گفت<ref>خبرگزاری فرانسه ۱ خرداد ۱۳۶۵- ۲۲ می ۱۹۸۶</ref>:<blockquote>«به زودی اقداماتی جهت جلوگیری از فعالیتهای پناهندگان ایرانی در فرانسه علیه رژیم ایران، انجام خواهد شد. آقای شیراك به روشنی مجاهدین خلق آقای رجوی، پناهندگان مستقر در اورسوراوآز، را در اولویت قرارداد و گفت: فرانسه مراقبت خواهدكرد كه از زیادهرویهای برخی از پناهندگان ایرانی كه بی طرفی را كه هنگام درخواست پناهندگی از فرانسه به آن متعهد شده اند، رعایت نمی كنند، جلوگیری شود».</blockquote>در یک نگاه کلی میتوان دید که نبرد سنگینی بین سازمان مجاهدین خلق ایران و دولت ایران برای حضور مجاهدین در خاک فرانسه درگرفته بود، میزبان فرانسوی هم تمایل چندانی برای حضور این میهمان از خودش نشان نمیداد، لذا مسعود رجوی و سازمان مجاهدین خلق ایران در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۶۵ خاک فرانسه را به مقصد عراق ترک کردند، مسعود رجوی بلافاصله به کربلا برای زیارت رفت. | ||
مجاهدین از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۵ در عراق بودند و تابستان ۱۳۹۵ عراق را به مقصد آلبانی ترک کردند. | مجاهدین از سال ۱۳۶۵ تا ۱۳۹۵ در عراق بودند و تابستان ۱۳۹۵ عراق را به مقصد آلبانی ترک کردند. | ||
خط ۳۴۱: | خط ۳۳۹: | ||
خمینی در پیامی به مناسبت کشته شدن صدر، با دیگر ارتش عراق را به قیام و کودتا علیه صدام فراخواند<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۵۶</ref>:<blockquote>«عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاهها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله ـ وارد میشود بیتفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجبتر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند. </blockquote><blockquote>من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجهداران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگانها و سربازخانهها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهی ننگ را از کشور عراق بزدایند».</blockquote>صدام حسین رییس جمهور وقت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ جلوی دوربینهای تلویزیونی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و عملا از آن خارج شد، این بار اختلافات مرزی با اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک در هم آمیخته شده بود و صدام عصبانیت خود را اینطور بروز داد، چند روز بعد یعنی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرد. | خمینی در پیامی به مناسبت کشته شدن صدر، با دیگر ارتش عراق را به قیام و کودتا علیه صدام فراخواند<ref>صحیفه نور خمینی، جلد ۱۲، ص ۵۶</ref>:<blockquote>«عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاهها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسول اللّه ـ صلی اللّه علیه و آله ـ وارد میشود بیتفاوت بگذرند و به حزب بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند؛ و عجبتر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند. </blockquote><blockquote>من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجهداران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ یا از پادگانها و سربازخانهها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکهی ننگ را از کشور عراق بزدایند».</blockquote>صدام حسین رییس جمهور وقت عراق در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ جلوی دوربینهای تلویزیونی قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و عملا از آن خارج شد، این بار اختلافات مرزی با اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک در هم آمیخته شده بود و صدام عصبانیت خود را اینطور بروز داد، چند روز بعد یعنی در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به خاک ایران حمله کرد. | ||
شورای امنیت ۷ روز پس از آغاز جنگ قطعنامه ۴۷۹ را صادر کرد و خواهان آتش بس شد و عراق آن را پذیرفت اما خمینی آن را رد کرد، فتح خرمشهر و عقب نشینی نیروهای عراقی از خاک ایران نقطه عطف مهمیبود در سرنوشت جنگ به شمار میرفت، در عرصهی بینالمللی شورای امنیت قطعنامه ۵۲۲ راتصویب کرد و خواهان آتش بس شد و عراق مجدداً آن را پذیرفت اما خمینی این قطعنامه را هم نپذیرفت. | شورای امنیت ۷ روز پس از آغاز جنگ قطعنامه ۴۷۹ را صادر کرد و خواهان آتش بس شد و عراق آن را پذیرفت اما [[روحالله خمینی|خمینی]] آن را رد کرد، فتح خرمشهر و عقب نشینی نیروهای عراقی از خاک ایران نقطه عطف مهمیبود در سرنوشت جنگ به شمار میرفت، در این زمان در عرصهی بینالمللی شورای امنیت قطعنامه ۵۲۲ راتصویب کرد و خواهان آتش بس شد و عراق مجدداً آن را پذیرفت اما [[روحالله خمینی|خمینی]] این قطعنامه را هم نپذیرفت. | ||
عربستان سعودی پیشنهاد پرداخت مبلغ کلانی به میزان ۶۰ میلیارد دلار غرامت جنگ کرد تا ایران به جنگ خاتمه بدهد اما ایران قبول نکرد رفسنجانی در این مورد گفت<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ اسفند ۱۳۶۰</ref>:<blockquote>«این پیشنهاد و پیشنهادهای مخالف را قبول نمیکنیم، مساله ضرر و منفعت نیست، مساله، مساله حق و باطل است».</blockquote>هشتم مهر ۱۳۵۹ اولین هیات سازمان کنفرانس اسلامی (متشکل از شخصیت هایی چون یاسر عرفات و محمد ضیاء الحق) به تهران آمد و درخواست آتش بس فوری در جنگ داشت که مورد پذیرش ایران قرار نگرفت. این در حالی بود که روز بعد، این هیات به بغداد سفر کرد و صدام حسین پیشنهاد آتش بس را پذیرفت. بیست و نهم مهر ۱۳۵۹، دومین سفر هیات کنفرانس اسلامی (متشکل از حبیب شطی، محمد ضیاء الحق، یاسر عرفات و ...) به تهران، برای برقراری آتش بس صورت گرفت که باز بی نتیجه بود<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2013/09/130922_l39_iran-iraq_war_yaghoobi بی بی سی فارسی]</ref>. | عربستان سعودی پیشنهاد پرداخت مبلغ کلانی به میزان ۶۰ میلیارد دلار غرامت جنگ کرد تا ایران به جنگ خاتمه بدهد اما ایران قبول نکرد رفسنجانی در این مورد گفت<ref>روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۷ اسفند ۱۳۶۰</ref>:<blockquote>«این پیشنهاد و پیشنهادهای مخالف را قبول نمیکنیم، مساله ضرر و منفعت نیست، مساله، مساله حق و باطل است».</blockquote>هشتم مهر ۱۳۵۹ اولین هیات سازمان کنفرانس اسلامی (متشکل از شخصیت هایی چون یاسر عرفات و محمد ضیاء الحق) به تهران آمد و درخواست آتش بس فوری در جنگ داشت که مورد پذیرش ایران قرار نگرفت. این در حالی بود که روز بعد، این هیات به بغداد سفر کرد و صدام حسین پیشنهاد آتش بس را پذیرفت. بیست و نهم مهر ۱۳۵۹، دومین سفر هیات کنفرانس اسلامی (متشکل از حبیب شطی، محمد ضیاء الحق، یاسر عرفات و ...) به تهران، برای برقراری آتش بس صورت گرفت که باز بی نتیجه بود<ref>وبسایت [http://www.bbc.com/persian/iran/2013/09/130922_l39_iran-iraq_war_yaghoobi بی بی سی فارسی]</ref>. | ||
خط ۳۴۷: | خط ۳۴۵: | ||
به این ترتیب جنگ به مدت ۸ سال ادامه پیدا کرد، بنا بر آمارهای غیررسمی، در طرف ایرانی نزدیک به ۲ میلیون کشته و مجروح ، نابودی ۵۰ شهر، نابودی ۳۰۰ روستا و خسارت ۱۰۰۰ میلیارد دلاری آثار جنگ بود. | به این ترتیب جنگ به مدت ۸ سال ادامه پیدا کرد، بنا بر آمارهای غیررسمی، در طرف ایرانی نزدیک به ۲ میلیون کشته و مجروح ، نابودی ۵۰ شهر، نابودی ۳۰۰ روستا و خسارت ۱۰۰۰ میلیارد دلاری آثار جنگ بود. | ||
مقامات دولت ایران بعدها اهمیت جنگ و این که چرا حاضر نبودند آتش بس را بپذیرند، را توضیح دادند در این زمینه جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران گفت<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/206211 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>:<blockquote>«اگر جنگ نشده بود من فكر میكنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود كه انقلاب اسلامی رو سازمان داد، قدرت داد، تجربه داد، روحیه داد و موقعیت داد، خیلی ما نتایج جنگ برامون عالی بود، عالی بود، با جنگ بود توانستیم ضد انقلاب داخل رو سركوب كنیم، گروهكها رو سركوب كنیم.»</blockquote>فشارهای بینالمللی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق ادامه داشت و شورای امنیت سازمان ملل متحد در | مقامات دولت ایران بعدها اهمیت جنگ و این که چرا حاضر نبودند آتش بس را بپذیرند، را توضیح دادند در این زمینه جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران گفت<ref>وبسایت [https://www.mojahedin.org/i/news/206211 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>:<blockquote>«اگر جنگ نشده بود من فكر میكنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود، من اعتقادمه و جنگ بود كه انقلاب اسلامی رو سازمان داد، قدرت داد، تجربه داد، روحیه داد و موقعیت داد، خیلی ما نتایج جنگ برامون عالی بود، عالی بود، با جنگ بود توانستیم ضد انقلاب داخل رو سركوب كنیم، گروهكها رو سركوب كنیم.»</blockquote>فشارهای بینالمللی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق ادامه داشت و شورای امنیت سازمان ملل متحد در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۶۶ قطعنامه ۵۹۸ را به منظور پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر کرد، اما علی رغم پذیرش این قطعنامه از سوی طرف عراقی، دولت ایران آن را نپذیرفت، و بر اثر فشارهای داخلی و بینالمللی در تاریخ ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ این قطعنامه راپذیرفت و عملاً جنگ ایران و عراق در این تاریخ به پایان رسید، مبادلهی اسرای دو طرف از سال ۱۳۶۹ آغاز شد و آخرین دسته از اسرای عراقی در سال ۱۳۸۱ تحویل دولت وقت عراق شد. | ||
===بیانیه صلح و طرح صلح شورای ملی مقاومت ایران<ref>[[طرح صلح شورای ملی مقاومت]]</ref>=== | ===بیانیه صلح و طرح صلح شورای ملی مقاومت ایران<ref>[[طرح صلح شورای ملی مقاومت]]</ref>=== | ||
شورای ملی مقاومت ایران در بحبوحهی جنگ ایران و عراق با دولت سابق عراق بیانیهی صلح امضا کرد، در تاریخ ۱۹ دی ماه | شورای ملی مقاومت ایران در بحبوحهی جنگ ایران و عراق با دولت سابق عراق بیانیهی صلح امضا کرد، در تاریخ ۱۹ دی ماه ۱۳۶۱ طارق عزیز نایب نخست وزیر وقت عراق با مسعود رجوی در محل اقامتش، اورسوراواز، در شمال پاریس، دیدار کرد، این دیدار مقدمهای برای امضای بیانیهی صلح بین دو طرف بود، هدف از این بیانیه یافتن راهی برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق بود<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت- صفحه ۷۷</ref>. | ||
بعد از این دیدار و به رسمیت شناخته شدن قرارداد الجزایر توسط طرف عراقی طرح کلی صلح مورد موافقت طرفین قرار گرفت<ref>وبسایت [https://iranncr.org/%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/%D8%B7%D8%B1%D8%AD%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%85%D8%B5%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%AA/128-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA.html شورای ملی مقاومت ایران] </ref>: | بعد از این دیدار و به رسمیت شناخته شدن قرارداد الجزایر توسط طرف عراقی طرح کلی صلح مورد موافقت طرفین قرار گرفت<ref>وبسایت [https://iranncr.org/%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/%D8%B7%D8%B1%D8%AD%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%85%D8%B5%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%AA/128-%D8%B7%D8%B1%D8%AD-%D8%B5%D9%84%D8%AD-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA.html شورای ملی مقاومت ایران] </ref>: | ||
خط ۳۷۵: | خط ۳۷۳: | ||
روز ۱۷ خردادماه ۱۳۶۵ مسعود رجوی مسؤل شورای ملی مقاومت با تعداد کمی از همراهانش، از فرودگاه اورو (EVRO) پاریس را به مقصد عراق ترک کرد، به این ترتیب محل اقامت مسؤل شورای ملی مقاومت از پاریس به بغداد جابجاشد. در آن دوران اخراج مجاهدین از عراق خواست مبرم دولت ایران بود، | روز ۱۷ خردادماه ۱۳۶۵ مسعود رجوی مسؤل شورای ملی مقاومت با تعداد کمی از همراهانش، از فرودگاه اورو (EVRO) پاریس را به مقصد عراق ترک کرد، به این ترتیب محل اقامت مسؤل شورای ملی مقاومت از پاریس به بغداد جابجاشد. در آن دوران اخراج مجاهدین از عراق خواست مبرم دولت ایران بود، | ||
در تاریخ ۲۶دی ۱۳۶۴، هفتهنامه فرانسوی VSD در مقالهیی تحتعنوان «تهران خواستههایش را افزایش میدهد، بهای هولانگیز گروگانهای فرانسوی در لبنان» نوشته بود:<blockquote>«فعالیتهای سیاسی تبعیدیان محدود خواهد شد و حتی برخی از آنها قربانی خواهند گردید. بهعنوان مثال، مسعودرجوی، رهبر مجاهدین خلق، که تا بهحال توسط دو اسکادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراواز حفاظت شده است، اینخطر وجود دارد که یکی از نخستین کسانی باشد که بدوندفاع میماند».</blockquote>در ۱۳ فروردین ۱۳۶۵، شبهنگام، بمبی در چند صدمتری اقامتگاه اورسورواز، منفجر گردید. مجاهدین اینانفجار را بک اخطار تلقی کردند.<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحه۸۰</ref> | در تاریخ ۲۶دی ۱۳۶۴، هفتهنامه فرانسوی VSD در مقالهیی تحتعنوان «تهران خواستههایش را افزایش میدهد، بهای هولانگیز گروگانهای فرانسوی در لبنان» نوشته بود:<blockquote>«فعالیتهای سیاسی تبعیدیان محدود خواهد شد و حتی برخی از آنها قربانی خواهند گردید. بهعنوان مثال، مسعودرجوی، رهبر مجاهدین خلق، که تا بهحال توسط دو اسکادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراواز حفاظت شده است، اینخطر وجود دارد که یکی از نخستین کسانی باشد که بدوندفاع میماند».</blockquote>در ۱۳ فروردین ۱۳۶۵، شبهنگام، بمبی در چند صدمتری اقامتگاه مسعود رجوی در اورسورواز، منفجر گردید. مجاهدین اینانفجار را بک اخطار تلقی کردند.<ref>کتاب دموکراسی خیانت شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحه۸۰</ref> | ||
در ۲۶فروردین ۱۳۶۵، روزنامه اطلاعات، نوشت:<blockquote>«اگر فرانسویها میخواهند در رابطه با ایران تجدیدنظر کنند، پایگاههای منافقین (منظور مجاهدین خلق ایران است) را برچینند. چرا فرانسویها اسیر آمریکاییها بشوند؟ شما منافقین را از کشورتان اخراج کنید، آمریکا خودش میداند آنها را کجا ببرد، بختیار و بنیصدر مال شما؛ در چنین صورتی است که مردم ما باور خواهند کرد که فرانسه یککشور دوست است».</blockquote>''' '''رولانژاکار، نویسنده فرانسوی، در کتابش بهنام «قاتلان بدونمرز» (چاپ ۱۹۸۵ در پاریس) از طرحهای دیگری برای ازمیانبرداشتن مسعودرجوی خبر داد. | در ۲۶فروردین ۱۳۶۵، روزنامه اطلاعات، نوشت:<blockquote>«اگر فرانسویها میخواهند در رابطه با ایران تجدیدنظر کنند، پایگاههای منافقین (منظور مجاهدین خلق ایران است) را برچینند. چرا فرانسویها اسیر آمریکاییها بشوند؟ شما منافقین را از کشورتان اخراج کنید، آمریکا خودش میداند آنها را کجا ببرد، بختیار و بنیصدر مال شما؛ در چنین صورتی است که مردم ما باور خواهند کرد که فرانسه یککشور دوست است».</blockquote>''' '''رولانژاکار، نویسنده فرانسوی، در کتابش بهنام «قاتلان بدونمرز» (چاپ ۱۹۸۵ در پاریس) از طرحهای دیگری برای ازمیانبرداشتن مسعودرجوی خبر داد. |
ویرایش