سازمان مجاهدین خلق ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

برخی تصحیحات
(برخی تصحیحات)
خط ۷۱: خط ۷۱:
}}
}}


سازمان مجاهدین خلق ایران، در ۱۵ شهریور سال ۱۳۴۴ توسط [[محمد حنیف‌نژاد|محمد حنیف نژاد]]، [[سعید محسن]] و [[علی اصغر بدیع زادگان]] ازدانش‌آموختگان دانشگاه‌های تهران بنیان‌گذاری شد. سازمان مجاهدین خلق ایران یکی از نیروهای محوری مبارزه با رژیم پهلوی بود.
سازمان مجاهدین خلق ایران، در ۱۵ شهریور سال ۱۳۴۴ توسط [[محمد حنیف‌نژاد|محمد حنیف نژاد]]، [[سعید محسن]] و [[علی اصغر بدیع زادگان]] ازدانش‌آموختگان دانشگاه‌های تهران بنیان‌گذاری شد. سازمان مجاهدین خلق ایران یکی از نیروهای محوری مبارزه با رژیم پهلوی در دوره‌ی محمدرضا شاه بود.


این سازمان پس از بنیانگذاری به مدت ۶ سال به کار تدوین ایدئولوژی، استراتژی و تربیت کادرها پرداخت.
این سازمان پس از بنیانگذاری به مدت ۶ سال به کار تدوین ایدئولوژی، استراتژی و تربیت کادرها پرداخت.
خط ۷۷: خط ۷۷:
در شهریورماه ۱۳۵۰ بیش از ۹۰ درصد از کادرها و ۱۰۰ درصد مرکزیت سازمان توسط ساواک دستگیر شدند، بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران و تعدادی از اعضای مرکزیت در سال چهارم خرداد ۱۳۵۱ توسط محمدرضا پهلوی اعدام شدند.
در شهریورماه ۱۳۵۰ بیش از ۹۰ درصد از کادرها و ۱۰۰ درصد مرکزیت سازمان توسط ساواک دستگیر شدند، بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران و تعدادی از اعضای مرکزیت در سال چهارم خرداد ۱۳۵۱ توسط محمدرضا پهلوی اعدام شدند.


بعد از اعدام بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران، مسعود رجوی که تنها بازمانده مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران بود، در نقطهٔ رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت.
بعد از اعدام بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران، مسعود رجوی که تنها بازمانده مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران بود، و در پی واگذاری مسئولیت سازمان به او توسط محمد حنیف‌نژاد ؛ قبل از شهادش در زندان در نقطهٔ رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت.


از شهریور ۱۳۵۰ تا ۳۰ دی ۱۳۵۷ رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران و بیشتر اعضا و کادرهای آن در زندان بودند.
از شهریور ۱۳۵۰ تا ۳۰ دی ۱۳۵۷ رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران و بیشتر اعضا و کادرهای آن در زندان بودند.


پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، سازمان مجاهدین خلق ایران مبارزه مسالمت آمیز و فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد. این امر از جانب [[روح‌الله خمینی|خمینی]] که در حال تثبیت حکومت خود بود، تحمل نمی‌شد. دفاتر، میتینگ‌ها و میزکتاب‌های این سازمان، توسط طرفداران حکومت بارها مورد حمله قرار گرفت.
پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی، سازمان مجاهدین خلق ایران مبارزه مسالمت آمیز و فعالیت‌های سیاسی خود را آغاز کرد. این امر از جانب [[روح‌الله خمینی|خمینی]] که در حال تثبیت حکومت خود بود، تحمل نمی‌شد. دفاتر، میتینگ‌ها و میزکتاب‌های این سازمان، توسط طرفداران حکومت بارها مورد حمله قرار گرفت  


از سال ۵۷ تا سال۶۰ نزدیک به ۷۰ نفر از اعضا وهواداران سازمان مجاهدین در این حملات کشته‌شده و صدها نفر مجروح شدند. سازمان مجاهدین خلق ایران تلاش می‌کرد در این برهه بدون اقدام متقابل از آخرین قطرات آزادی برای ادامهٔ فعالیت مسالمت‌آمیز سیاسی استفاده کند.
از سال ۵۷ تا سال۶۰ نزدیک به ۷۰ نفر از اعضا وهواداران سازمان مجاهدین در این حملات کشته‌شده و صدها نفر مجروح شدند. سازمان مجاهدین خلق ایران تلاش می‌کرد در این برهه بدون اقدام متقابل از آخرین قطرات آزادی برای ادامهٔ فعالیت مسالمت‌آمیز سیاسی استفاده کند.


در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ راهپیمایی مسالمت آمیز نیم میلیون نفری مردم تهران که به فراخوان این سازمان انجام شده بود، توسط حکومت به گلوله بسته شد. سازمان مجاهدین این روز را آغاز مقاومت سراسری علیه جمهوری اسلامی اعلام کرد.
در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ راهپیمایی مسالمت آمیز نیم میلیون نفری مردم تهران که به فراخوان این سازمان و با شعار«برقراری آزادی‌ها و محکومیت چماقداری و سرکوب ارتجاعی» انجام شده بود، توسط حکومت به گلوله بسته شد. سازمان مجاهدین این روز را آغاز مقاومت سراسری علیه جمهوری اسلامی اعلام کرد.


مجاهدین در سال ۱۳۶۶ در کنار مرزهای ایران [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را تشکیل دادند، [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] صدها رشته عملیات در کارنامه خود به ثبت داده‌است که مهمترین آنها عملیات آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان است. فروغ جاویدان عملیاتی است به قصد سرنگونی جمهوری اسلامی که مجاهدین خلق در آن حدود ۱۵۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی داشتند.
مجاهدین در سال ۱۳۶۶ در کنار مرزهای ایران [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] را تشکیل دادند، [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] صدها رشته عملیات در کارنامه خود به ثبت داده‌است که مهمترین آنها عملیات آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان است. فروغ جاویدان عملیاتی است به قصد سرنگونی جمهوری اسلامی که مجاهدین خلق در آن حدود ۱۵۰ کیلومتر در خاک ایران پیشروی داشتند.


در سال ۱۳۸۱ عراق توسط نیروهای ائتلاف بین‌المللی به فرماندهی آمریکا به عراق حمله کرد و عراق را به اشغال خود درآورد، پس از اشغال عراق مجاهدین در ازاء پذیرفتن حفاظتشان توسط نیروهای آمریکایی و در احترام به قوانین حکومت نوپای عراق، جمع‌آوری سلاح‌هایشان را پذیرفتند.
در سال ۱۳۸۱ نیروهای ائتلاف بین‌المللی به فرماندهی آمریکا به عراق حمله کرده و عراق را به اشغال خود درآوردند. پس از اشغال عراق مجاهدین در ازاء پذیرفتن حفاظتشان توسط نیروهای آمریکایی و در احترام به قوانین حکومت نوپای عراق، جمع‌آوری سلاح‌هایشان را پذیرفتند.


در سال ۲۰۰۹ دولت آمریکا حفاظت اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را به دولت عراق سپرد. در آن زمان نشانه‌های آشکاری از وابستگی بخش عمده‌ای از دولت عراق به دولت ایران وجود داشت، علی‌رغم این، دولت آمریکا حفاظت سازمان مجاهدین خلق ایران را به دولت عراق که پرو-ایران بود تحویل داد.
در سال ۲۰۰۹ دولت آمریکا با نقض قرارداد خودش با مجاهدین حفاظت اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران را به دولت عراق سپرد. در آن زمان نشانه‌های آشکاری از وابستگی بخش عمده‌ای از دولت عراق به دولت ایران وجود داشت، علی‌رغم این، دولت آمریکا حفاظت سازمان مجاهدین خلق ایران را به دولت عراق که پرو-ایران بود تحویل داد.


این تحویل دهی فهرستی از حملات نظامی و کشتار و قتل‌عام و انواع و اقسام جنگ‌های روانی و محاصره پزشکی و لجستیکی را برای اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران به همراه داشت.
این تحویل دهی فهرستی از حملات نظامی و کشتار و قتل‌عام و انواع و اقسام جنگ‌های روانی و محاصره پزشکی و لجستیکی را برای اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران به همراه داشت.
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
سرنگونی دولت مصدق به دلیل نقش مستقیم آمریکا در طراحی این کودتا، مردم ایران را به این نتیجه‌گیری رساند که اکنون این آمریکاست که بعد از انگلستان به نفع شاه و علیه دموکراسی و منافع ملی مردم ایران اقدام می‌کند. در آستانه سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲، دانشجویان در اعتراض به این سفر راهپیمایی اعتراضی انجام دادند، که پلیس با شلیک گلوله، سه تن از رهبران جنبش دانشجویی یعنی [[مصطفی بزرگ نیا،]] [[احمد قندچی]] و [[مهدی شریعت‌رضوی]] را به قتل رساند.
سرنگونی دولت مصدق به دلیل نقش مستقیم آمریکا در طراحی این کودتا، مردم ایران را به این نتیجه‌گیری رساند که اکنون این آمریکاست که بعد از انگلستان به نفع شاه و علیه دموکراسی و منافع ملی مردم ایران اقدام می‌کند. در آستانه سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲، دانشجویان در اعتراض به این سفر راهپیمایی اعتراضی انجام دادند، که پلیس با شلیک گلوله، سه تن از رهبران جنبش دانشجویی یعنی [[مصطفی بزرگ نیا،]] [[احمد قندچی]] و [[مهدی شریعت‌رضوی]] را به قتل رساند.


در گزارشی که به شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور، در سال ۱۳۳۲، ارائه گردیده، آمده‌است:<blockquote>در درازمدت، سلطنت که ارتش را به عنوان تنها منبع قدرت خود دارد، مؤثرترین وسیله برای ادامه جهت گیری ایران به سوی غرب می‌باشد. کمکهای نظامی آمریکا در خدمت بالا بردن روحیه ارتش است و این باعث تحکیم وفاداری ارتش به شاه می‌شود که در نتیجه، رژیم فعلی را مستحکم نموده و ادامه جهت گیری فعلی ایران به سوی غرب را تضمین می‌کند.</blockquote>در کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی» در مورد پیامدهای این قضیه آمده‌است:<blockquote>«کودتا عواقب وخیمی داشت. اولا، [[محمدرضا شاه|شاه]] مشروعیتش را از دست داد به خاطر این که عموماً چنین استنباط می‌شد که ایالات متحده، تاج وتخت او را حفظ کرده‌است. از آن زمان، وی به عنوان آلت دست آمریکا شناخته می‌شد… و از همه مهمتر این که کودتای سازماندهی و اجراشده توسط خارجیان به غرور بسیار حساس بخشی از طبقه متوسط برخورد که خاندان سلطنت وشاه را آمریکایی می‌دیدند».<ref>کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی»</ref></blockquote>اما در سال ۱۳۳۹ انتخاب جان اف کندی به ریاست‌جمهوری آمریکا، این امید را به وجود آورد که دولت جدید آمریکا، دفاع از حقوق بشر ودموکراسی ر ا در دستور کار خود قرار خواهد داد و شاه در اعمال دیکتاتوری محدود خواهد شد. با این همه در اواخر ۱۳۴۱ [[محمدرضا شاه|شاه]] به آمریکا سفر کرد و بعد از آن فشارهای سیاسی بر دگراندیشان در داخل ایران افزایش یافت. ساواک و ارتش در ایجاد فشارها و دستگیرها فعالیت خود را اگسترش دادند و شلیک به تظاهر کنندگان و کشتن آنها در نیمه خرداد ۱۳۴۲ امید به تغییر شرایط سیاسی را بطور کامل از بین برد.
در گزارشی که به شورای امنیت ملی آمریکا در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور، در سال ۱۳۳۲، ارائه گردیده، آمده‌است:<blockquote>در درازمدت، سلطنت که ارتش را به عنوان تنها منبع قدرت خود دارد، مؤثرترین وسیله برای ادامه جهت گیری ایران به سوی غرب می‌باشد. کمکهای نظامی آمریکا در خدمت بالا بردن روحیه ارتش است و این باعث تحکیم وفاداری ارتش به شاه می‌شود که در نتیجه، رژیم فعلی را مستحکم نموده و ادامه جهت گیری فعلی ایران به سوی غرب را تضمین می‌کند.</blockquote>در کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی» در مورد پیامدهای این قضیه آمده‌است:<blockquote>«کودتا عواقب وخیمی داشت. اولا، [[محمدرضا شاه|شاه]] مشروعیتش را از دست داد ... از آن زمان، وی به عنوان آلت دست آمریکا شناخته می‌شد… و از همه مهمتر این که کودتای سازماندهی و اجراشده توسط خارجیان به غرور بسیار حساس بخشی از طبقه متوسط برخورد که خاندان سلطنت وشاه را آمریکایی می‌دیدند».<ref>کتاب «شکل‌گیری انقلاب اسلامی»</ref></blockquote>اما در سال ۱۳۳۹ انتخاب جان اف کندی به ریاست‌جمهوری آمریکا، این امید را به وجود آورد که دولت جدید آمریکا، دفاع از حقوق بشر ودموکراسی ر ا در دستور کار خود قرار خواهد داد و شاه در اعمال دیکتاتوری محدود خواهد شد. با این همه در اواخر ۱۳۴۱ [[محمدرضا شاه|شاه]] به آمریکا سفر کرد و بعد از آن فشارهای سیاسی بر دگراندیشان در داخل ایران افزایش یافت. ساواک و ارتش در ایجاد فشارها و دستگیرها فعالیت خود را اگسترش دادند و شلیک به تظاهر کنندگان و کشتن آنها در نیمه خرداد ۱۳۴۲ امید به تغییر شرایط سیاسی را بطور کامل از بین برد.


به گفته یک متخصص مسایل ایران، شائول بخاش، یکی از نتایج این تحولات، این بود که:<blockquote>«عناصر اپوزیسیون را به سمت رادیکالیزاسیون سوق داد و بسیاری از اعضای جوانتر اپوزیسیون آن زمان ایران را، قانع ساخت که شیوه مخالفت در کادر قانون اساسی، بی‌تأثیراست».<ref>شائول بخاش «حکومت آیت‌الله‌ها» صفحهٔ ۱۰</ref> </blockquote>محسن میلانی یک نویسنده دیگر، شرایط آن زمان و تأثیراتش را این‌طور توضیح می‌دهد:<blockquote>«قیام ژوئن (قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲) یک تأثیر عمیق هم روی سیاست ایران به طور عام و هم روی جامعه علما داشت. در نوشته‌های اکثر گروه‌های مخالف شاه، قیام ژوئن (۱۵ خرداد)، پایان همزیستی مسالمت‌آمیز با [[محمدرضا شاه|شاه]] را سمبلیزه و شروع مبارزه مسلحانه را توجیه می‌کند».<ref>محسن میلانی «شکل‌گیری انقلاب اسلامی از سلطنت تا جمهوری» صفحه ۹۶ و ۹۷</ref></blockquote>در سالهای بعد، شاه به کمک آمریکا، ساواک را که در سال۳۶ تأسیس شده بود، به سرعت تقویت کرد. ساواک به زودی به خاطر به‌کارگیری شیوه‌های خشونت‌آمیز در سرکوب و شکنجه‌های وحشیانه، بسیار مشهور شد. ن فساد در دربار، گسترش ساواک، اعدام صدها و شکنجه زندانیان سیاسی، ایجاد سیستم تک حزبی، سرکوب قهرآمیز هرگونه اعتراض و رویارویی علنی علیه فرهنگ و اعتقادات مذهبی مردم ایران، بخشی از بیلان حکومت [[محمدرضا شاه|شاه]] طی سال‌های ۴۲ تا ۵۷ است. طی این سالیان، آمریکا به حمایت تمام عیار خود از شاه ادامه داد و بذر احساسات ضدآمریکایی، که بعدها در جریان قیام ضدسلطنتی خود را نشان داد، کاشته شد. در این شرایط، جستجو برای یافتن راه حلی در میان نسل جدید آغاز شده بود.
به گفته یک متخصص مسایل ایران، شائول بخاش، یکی از نتایج این تحولات، این بود که:<blockquote>«عناصر اپوزیسیون را به سمت رادیکالیزاسیون سوق داد و بسیاری از اعضای جوانتر اپوزیسیون آن زمان ایران را، قانع ساخت که شیوه مخالفت در کادر قانون اساسی، بی‌تأثیراست».<ref>شائول بخاش «حکومت آیت‌الله‌ها» صفحهٔ ۱۰</ref> </blockquote>محسن میلانی یک نویسنده دیگر، شرایط آن زمان و تأثیراتش را این‌طور توضیح می‌دهد:<blockquote>«قیام ژوئن (قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲) یک تأثیر عمیق هم روی سیاست ایران به طور عام و هم روی جامعه علما داشت. در نوشته‌های اکثر گروه‌های مخالف شاه، قیام ژوئن (۱۵ خرداد)، پایان همزیستی مسالمت‌آمیز با [[محمدرضا شاه|شاه]] را سمبلیزه و شروع مبارزه مسلحانه را توجیه می‌کند».<ref>محسن میلانی «شکل‌گیری انقلاب اسلامی از سلطنت تا جمهوری» صفحه ۹۶ و ۹۷</ref></blockquote>در سالهای بعد، شاه به کمک آمریکا، ساواک را که در سال۳۶ تأسیس شده بود، به سرعت تقویت کرد. ساواک به زودی به خاطر به‌کارگیری شیوه‌های خشونت‌آمیز در سرکوب و شکنجه‌های وحشیانه، بسیار مشهور شد. ن فساد در دربار، گسترش ساواک، اعدام صدها و شکنجه زندانیان سیاسی، ایجاد سیستم تک حزبی، سرکوب قهرآمیز هرگونه اعتراض و رویارویی علنی علیه فرهنگ و اعتقادات مذهبی مردم ایران، بخشی از بیلان حکومت [[محمدرضا شاه|شاه]] طی سال‌های ۴۲ تا ۵۷ است. طی این سالیان، آمریکا به حمایت تمام عیار خود از شاه ادامه داد و بذر احساسات ضدآمریکایی، که بعدها در جریان قیام ضدسلطنتی خود را نشان داد، کاشته شد. در این شرایط، جستجو برای یافتن راه حلی در میان نسل جدید آغاز شده بود.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
سازمان مجاهدین خلق ایران در سال۱۳۴۴، به وسیله [[محمد حنیف‌نژاد|محمد حنیف نژاد]] و همفکرانش [[سعید محسن]] و [[علی اصغر بدیع زادگان|علی‌اصغر بدیع زادگان]]، تأسیس شد. این سه همگی فارغ‌التحصیل دانشگاه بودند و از زمان مصدق، جزو فعالان جنبش دموکراتیک و سپس در شمار اعضای نهضت آزادی ([[مهندس مهدی بازرگان]]) به‌شمار می‌رفتند. از جمله [[محمد حنیف‌نژاد|حنیف‌نژاد]] و [[سعید محسن]] به دلیل عضویت و فعالیت در نهضت آزادی، دستگیر و مدتی در زندان بسر برده بود. هدف نهایی آنها جایگزین نمودن رژیم شاه با یک نظام دموکراتیک بود.
سازمان مجاهدین خلق ایران در سال۱۳۴۴، به وسیله [[محمد حنیف‌نژاد|محمد حنیف نژاد]] و همفکرانش [[سعید محسن]] و [[علی اصغر بدیع زادگان|علی‌اصغر بدیع زادگان]]، تأسیس شد. این سه همگی فارغ‌التحصیل دانشگاه بودند و از زمان مصدق، جزو فعالان جنبش دموکراتیک و سپس در شمار اعضای نهضت آزادی ([[مهندس مهدی بازرگان]]) به‌شمار می‌رفتند. از جمله [[محمد حنیف‌نژاد|حنیف‌نژاد]] و [[سعید محسن]] به دلیل عضویت و فعالیت در نهضت آزادی، دستگیر و مدتی در زندان بسر برده بود. هدف نهایی آنها جایگزین نمودن رژیم شاه با یک نظام دموکراتیک بود.


در آن دوران جوانان مبارز، برای مبارزه معمولاً به مارکسیسم رو می‌آوردند، اما بینان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران اعتقاد داشتند که یک برداشت نو و صحیح از اسلام، می‌تواند دموکراسی را در ایران محقق کند، از این رو اسلام حقیقی را به عنوان مکتب راهنمای عمل خود انتخاب کردند. بینان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران به طور همزمان مطالعه سایر مکاتب را هم در دست مطالعه قرار دادند.
در آن دوران جوانان مبارز، برای مبارزه معمولاً به مارکسیسم رو می‌آوردند، اما بینان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران اعتقاد داشتند که یک برداشت نو و صحیح از اسلام، می‌تواند دموکراسی را در ایران محقق کند، از این رو اسلام حقیقی را به عنوان مکتب راهنمای عمل خود انتخاب کردند. بنیان‌گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران به طور همزمان مطالعه سایر مکاتب را هم در دستور کار خودشان قرار دادند.


آنها برداشت سطحی از اسلام را رد کردند، این نوع برداشت در انحصار آخوندها و روحانیون سنتی آن زمان بود، در نتیجه اولین تقابل آنها با آخوندهایی بود که اسلام را در انحصار خود می‌دیدند. آنها از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۵۰ به تدوین ایدئولوژی، استراتژی و تربیت کادرهای خود بصورت مخفی پرداختند.
آنها برداشت سطحی از اسلام را رد کردند، این نوع برداشت در انحصار آخوندها و روحانیون سنتی آن زمان بود، در نتیجه اولین تقابل آنها با آخوندهایی بود که اسلام را در انحصار خود می‌دیدند. آنها از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۵۰ به تدوین ایدئولوژی، استراتژی و تربیت کادرهای خود بصورت مخفی پرداختند.
خط ۱۳۰: خط ۱۳۰:


=== استراتژی سازمان مجاهدین خلق ایران ===
=== استراتژی سازمان مجاهدین خلق ایران ===
سازمان مجاهدین سال ۱۳۴۲ را بن‌بست مبارزات مسالمت آمیز و پارلمانتالی قلمداد می‌کرد بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران بر این باور بودند که در شرایطی که دیکتاتوری حاکم است؛ و در شرایطی که هیچ راهی برای مبارزه مسالمت‌آمیز و بیان خواسته‌های مردم وجود ندارد، باید دست به مبارزه مسلحانه زد.
سازمان مجاهدین سال ۱۳۴۲ را بن‌بست مبارزات مسالمت آمیز و پارلمانتاریستی قلمداد می‌کرد بنیان گذاران سازمان مجاهدین خلق ایران بر این باور بودند که در شرایطی که دیکتاتوری حاکم است؛ و در شرایطی که هیچ راهی برای مبارزه مسالمت‌آمیز و بیان خواسته‌های مردم وجود ندارد، تنها راه باقیمانده و متصور برای دست نکشیدن از مبارزه؛ مبارزه‌ی مسلحانه بود.


== ضربه شهریور ۱۳۵۰ به سازمان مجاهدین خلق ایران ==
== ضربه شهریور ۱۳۵۰ به سازمان مجاهدین خلق ایران ==
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:


== [[جریان اپورتونیستی|جریان اپورتونیستی بر ضد سازمان مجاهدین خلق ایران]] ==
== [[جریان اپورتونیستی|جریان اپورتونیستی بر ضد سازمان مجاهدین خلق ایران]] ==
در سال ۱۳۵۴ در خلاء حضور رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از زندان کودتایی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد که منجر به متلاشی شدن آن گشت. بعد از دستگیریهای گسترده سال ۱۳۵۰، رضا رضایی تنها عضو مرکزیت سازمان بود که با طرح فریب از زندان فرار کرده و رهبری تشکیلات سازمان مجاهدین در خارج از زندان را به عهده داشت، نیمه شب ۲۵ خرداد ۱۳۵۲ رضا رضایی در یک درگیری با نیروهای ساواک جان باخت، کشته شدن رضا رضایی راه را برای افرادی در سازمان باز کرد که صلاحیت ایدئولوژیک تشکیلاتی کافی برای مسؤلیت رهبری تشکیلات نداشتند، نبود رضا یکی از عواملی بود که باعث شد این افراد در داخل سازمان دست به کودتا بزنند.
در سال ۱۳۵۴ در خلاء حضور رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران در خارج از زندان کودتایی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد که منجر به متلاشی شدن آن گشت. بعد از دستگیریهای گسترده سال ۱۳۵۰، رضا رضایی تنها عضو مرکزیت سازمان بود که با طرح پیچیده فریب زندانبانان و ساواک از زندان فرار کرده و رهبری تشکیلات سازمان مجاهدین در خارج از زندان را به عهده داشت، نیمه شب ۲۵ خرداد ۱۳۵۲ رضا رضایی در یک درگیری با نیروهای ساواک جان باخت، کشته شدن رضا رضایی راه را برای افرادی در سازمان باز کرد که صلاحیت ایدئولوژیک تشکیلاتی کافی برای مسؤلیت رهبری تشکیلات نداشتند، نبود رضا یکی از عواملی بود که باعث شد این افراد در داخل سازمان دست به کودتا بزنند.


این کودتا موجودیت تشکیلاتی، ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران را به خطر انداخت. این جریان از دو تن با نام‌های محمدتقی شهرام و بهرام آرام آغاز شد که طی بیانیه‌ای اعلام نمودند سازمان مجاهدین مارکسیست شده‌است. این درحالی بود که رهبری مجاهدین، صد در صد اعضای مرکزیت و نود درصد از اعضای این سازمان در زندان بودند. آنها با تغییر آرم سازمان مجاهدین و حذف آیهٔ آن اعلام کردند از آنجایی که چپ‌ترین ایدئولوژی (رادیکال‌ترین) همانا مارکسیست به‌شمار می‌رود،<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4917 ۴خرداد، شهادت بنیانگذاران و راز ماندگاری و راهگشایی تاریخی آنان]</ref> لاجرم مجاهدین مسلمان در پروسهٔ تکامل خود یا باید به سمت راست و یا به سمت چپ (مارکیسسم) حرکت کنند و نمی‌توانند مابین این دو باشند.
این کودتا موجودیت تشکیلاتی، ایدئولوژیک و سیاسی و اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران را به خطر انداخت. این جریان از دو تن با نام‌های محمدتقی شهرام و بهرام آرام آغاز شد که طی بیانیه‌ای اعلام نمودند سازمان مجاهدین مارکسیست شده‌است. این درحالی بود که رهبری مجاهدین، صد در صد اعضای مرکزیت و نود درصد از اعضای این سازمان در زندان بودند. آنها با تغییر آرم سازمان مجاهدین و حذف آیهٔ آن اعلام کردند از آنجایی که چپ‌ترین ایدئولوژی (رادیکال‌ترین) همانا مارکسیست به‌شمار می‌رود،<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/4917 ۴خرداد، شهادت بنیانگذاران و راز ماندگاری و راهگشایی تاریخی آنان]</ref> لاجرم مجاهدین مسلمان در پروسهٔ تکامل خود یا باید به سمت راست و یا به سمت چپ (مارکیسسم) حرکت کنند و نمی‌توانند مابین این دو باشند.
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
آنها همچنین [[مجید شریف واقفی]] را که با اقدامات آنها مخالف بودند به قتل رساندند و [[مرتضی صمدیه لباف]] را مجروح کردند که در نتیجه توسط ساواک دستگیرشده زیر شکنجه رفت. پس از دستگیری اپورتونیستها با لو دادن اطلاعات وی، مرتضی صمدیه لباف در چهارم بهمن ۱۳۵۴ تیرباران شد. مجموعه اقدامات جریان اپورتونیستی ضربهٔ بزرگی بر پیکره تشکیلاتی و وجههٔ اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران وارد آورده و عملاً به نفع حکومت شاه تمام شد. بطوری که بازجویان ساواک با خوشحالی خبر آنرا به مجاهدین محبوس اعلام می‌کردند.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/16اردیبهشت-سالگرد-شهادت-مجاهد-قهرمان-مجید-Ø´Ø±Û 16اردیبهشت سالگرد شهادت مجاهد قهرمان مجید شریف واقفی]</ref>
آنها همچنین [[مجید شریف واقفی]] را که با اقدامات آنها مخالف بودند به قتل رساندند و [[مرتضی صمدیه لباف]] را مجروح کردند که در نتیجه توسط ساواک دستگیرشده زیر شکنجه رفت. پس از دستگیری اپورتونیستها با لو دادن اطلاعات وی، مرتضی صمدیه لباف در چهارم بهمن ۱۳۵۴ تیرباران شد. مجموعه اقدامات جریان اپورتونیستی ضربهٔ بزرگی بر پیکره تشکیلاتی و وجههٔ اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران وارد آورده و عملاً به نفع حکومت شاه تمام شد. بطوری که بازجویان ساواک با خوشحالی خبر آنرا به مجاهدین محبوس اعلام می‌کردند.<ref>[https://www.mojahedin.org/i/16اردیبهشت-سالگرد-شهادت-مجاهد-قهرمان-مجید-Ø´Ø±Û 16اردیبهشت سالگرد شهادت مجاهد قهرمان مجید شریف واقفی]</ref>


همچنین این حادثه منجر شد طیفی از آخوندها و حامیان آنها در زندان و خارج از آن که تا آن زمان همگی تحت هژمونی مجاهدین بودند، قدرت پیشتری پیدا کنند.
همچنین این حادثه به سر برآوردن جریان راست ارتجاعی منجر شد طیفی از آخوندها و حامیان آنها در زندان و خارج از آن که مخالفت با مجاهدین و مارکسیست‌ها را علنی کردند و در این مسیر تا همکاری با ساواک برای ضربه زدن به آنها پیش رفتند، درحالی که تا آن زمان همگی تحت هژمونی مجاهدین بودند، قدرت پیشتری پیدا کنند.


در این دوران مسعود رجوی که در زندان بسر می‌برد به مقابله با این جریان پرداخت.
در این دوران مسعود رجوی که در زندان بسر می‌برد به مقابله با این جریان پرداخت.
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:
تا آن زمان سازمان مجاهدین خلق ایران توانسته بود با برداشتی دموکراتیک از اسلام، رهبری مبارزه با رژیم شاه را در دست بگیرد و در موضوع اسلام، آخوندهای سنتی را کنار بزند.
تا آن زمان سازمان مجاهدین خلق ایران توانسته بود با برداشتی دموکراتیک از اسلام، رهبری مبارزه با رژیم شاه را در دست بگیرد و در موضوع اسلام، آخوندهای سنتی را کنار بزند.


بسیاری از آخوندها و مسؤلین فعلی رژیم ایران از جمله رفسنجانی و خامنه‌ای همگی خود را از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران می‌دانستند. رفسنجانی پس از انقلاب در نقل قولی گفته بود:<blockquote>«تنها نمازهایی که از ما مورد قبول واقع شود همانهایی است که در زندان قزل قلعه پشت سر مجاهدین خوانده‌ایم!»</blockquote>همچنین شخص خمینی از طرف آخوندهای آن روزگار برای حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران تحت فشار بود، هر چند که هیچ‌گاه این کار را نکرد، اما فتوایی صادر کرد که یک سوم وجوه شرعی به «جوانان مسلمان و مبارز» در آن روزگار اشاره به سازمان مجاهدین خلق ایران بود، پرداخت شود.
بسیاری از آخوندها و مسؤلین فعلی رژیم ایران از جمله رفسنجانی و خامنه‌ای همگی خود را از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران می‌دانستند. رفسنجانی پس از انقلاب در نقل قولی گفته بود:<blockquote>«تنها نمازهایی که از ما مورد قبول واقع شود همانهایی است که در زندان قزل قلعه پشت سر مجاهدین خوانده‌ایم!»</blockquote>همچنین شخص خمینی از طرف آخوندهای آن روزگار برای حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران تحت فشار بود، هر چند که هیچ‌گاه این کار را نکرد، اما فتوایی تحت فشار و توصیه آیت‌الله منتظری صادر کرد که یک سوم وجوه شرعی به «جوانان مسلمان و مبارز» در آن روزگار اشاره به سازمان مجاهدین خلق ایران بود، پرداخت شود.


یکی از آسیب‌های جریان اپورتونیستی در درون سازمان مجاهدین خلق ایران این بود که به اعتماد مردم ضربه زدو از سویی منجر به قدرت گرفتن آخوندها رودروی مجاهدین شد.
یکی از آسیب‌های جریان اپورتونیستی در درون سازمان مجاهدین خلق ایران این بود که به اعتماد مردم ضربه زدو از سویی منجر به قدرت گرفتن آخوندها رودروی مجاهدین شد.
خط ۱۹۹: خط ۱۹۹:
مسعود رجوی در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ بر سر مزار دکتر محمد مصدق سخنرانی کرد و در آنجا هم به خواسته‌های مجاهدین اشاره کرد، او گفت: <blockquote>«این جمهوری بایستی حافظ حق و حقوق تمامی مردم باشد که در سراسر کشور زندگی می‌کنند، این جمهوری بخصوص باید در نهایت عدل و بلکه بیشتر، در نهایت قسط، تمام آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در مورد طبقات و نیروهای مختلف مردم اعاده کند». (۱۴ اسفند ۱۳۵۷)</blockquote>سازمان مجاهدین خلق ایران همچنین خواستار مشارکت مردم برای برقراری یک حاکمیت ملی و دموکراتیک گردیدند و استراتژی خود را نیز بر این اساس استوار نمود.
مسعود رجوی در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ بر سر مزار دکتر محمد مصدق سخنرانی کرد و در آنجا هم به خواسته‌های مجاهدین اشاره کرد، او گفت: <blockquote>«این جمهوری بایستی حافظ حق و حقوق تمامی مردم باشد که در سراسر کشور زندگی می‌کنند، این جمهوری بخصوص باید در نهایت عدل و بلکه بیشتر، در نهایت قسط، تمام آزادی‌های سیاسی و اجتماعی در مورد طبقات و نیروهای مختلف مردم اعاده کند». (۱۴ اسفند ۱۳۵۷)</blockquote>سازمان مجاهدین خلق ایران همچنین خواستار مشارکت مردم برای برقراری یک حاکمیت ملی و دموکراتیک گردیدند و استراتژی خود را نیز بر این اساس استوار نمود.


سازمان مجاهدین خلق ایران در این دوران به فعالیت‌های مسالمت آمیز سیاسی و اجتماعی پرداخت. نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران بود که تیراژ آن تا ۵۰۰ هزار نسخه رسید.
سازمان مجاهدین خلق ایران در این دوران به فعالیت‌های مسالمت آمیز سیاسی و اجتماعی پرداخت. نشریه مجاهد ارگان رسمی سازمان مجاهدین خلق ایران بود که تیراژ آن تا ۶۰۰ هزار نسخه رسید.


سازمان مجاهدین خلق ایران در فرودین ۱۳۵۷ در بیانیه ای تحت عنوان «برنامه مرحله‌ای و انتظارات حداقل» خواسته‌های خود را از جمهوری اسلامی چنین بیان کرد:
سازمان مجاهدین خلق ایران در فرودین ۱۳۵۷ در بیانیه ای تحت عنوان «برنامه مرحله‌ای و انتظارات حداقل» خواسته‌های خود را از جمهوری اسلامی چنین بیان کرد:
خط ۳۸۷: خط ۳۸۷:


=== سفر مسعود رجوی به عراق<ref>کتاب دموکراسی خیانت‌شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۷۹</ref><ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/events/5577 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> ===
=== سفر مسعود رجوی به عراق<ref>کتاب دموکراسی خیانت‌شده- کمیسیون خارجی شورای ملی مقاومت- صفحهٔ ۷۹</ref><ref>وبسایت [https://event.mojahedin.org/i/events/5577 سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> ===
روز ۱۷ خردادماه ۱‍۳۶۵ مسعود رجوی مسؤل شورای ملی مقاومت با تعداد کمی از همراهانش، از فرودگاه اورو (EVRO) پاریس را به مقصد عراق ترک کرد، به این ترتیب محل اقامت مسؤل شورای ملی مقاومت از پاریس به بغداد جابجاشد. در آن دوران اخراج مجاهدین از عراق خواست مبرم دولت ایران بود،
روز ۱۷ خردادماه ۱‍۳۶۵ مسعود رجوی مسؤل شورای ملی مقاومت با تعداد کمی از همراهانش، از فرودگاه اورو (EVRO) پاریس را به مقصد عراق ترک کرد، به این ترتیب محل اقامت مسؤل شورای ملی مقاومت از پاریس به بغداد جابجاشد. در آن دوران اخراج مجاهدین از پاریس خواست مبرم دولت ایران بود،


در چنین شرایطی بود که شورای ملی مقاومت در اجلاس فوق‌العاده روز ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵، به‌اتفاق‌آرا تصمیم گرفت که مسئول شورا به کشور عراق عزیمت کند.
در چنین شرایطی بود که شورای ملی مقاومت در اجلاس فوق‌العاده روز ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۵، به‌اتفاق‌آرا تصمیم گرفت که مسئول شورا به کشور عراق عزیمت کند.
خط ۵۹۶: خط ۵۹۶:
طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در این باره می‌گوید:  
طاهر بومدرا رئیس حقوق بشر یونامی در این باره می‌گوید:  


«دفتر نخست وزیر، در همکاری با سفارت ایران در بغداد، ترتیب آنچه «دیدارهای خانوادگی» برخی سازمانهای غیردولتی که توسط دولت ایران اداره می‌شدند (در اصطلاح فعالین حقوق بشر به آنها سازمانهای دولتی غیردولتی می‌گوئیم) را داد تا اشرف را بیثبات کند. با کمک ارتش عراق آنها در درب شیر چادر زدند و ۹ بلندگو را به چارچوب آهنی دروازه نصب کردند تا پیام‌های تهاجمی برای ساکنان پخش کنند. طی دو سال، تعداد بلندگوها به ۳۰۰ دستگاه رسید که روز و شب تهدیدات و توهینها را بسوی ساکنان فریاد می‌کرد».<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۵۲</ref>
«دفتر نخست وزیر، در همکاری با سفارت ایران در بغداد، ترتیب آنچه «دیدارهای خانوادگی» برخی سازمانهای غیردولتی که توسط دولت ایران اداره می‌شدند (در اصطلاح فعالین حقوق بشر به آنها سازمانهای دولتی غیردولتی می‌گوئیم) را داد تا اشرف را بی‌ثبات کند. با کمک ارتش عراق آنها در درب شیر چادر زدند و ۹ بلندگو را به چارچوب آهنی دروازه نصب کردند تا پیام‌های تهاجمی برای ساکنان پخش کنند. طی دو سال، تعداد بلندگوها به ۳۰۰ دستگاه رسید که روز و شب تهدیدات و توهینها را بسوی ساکنان فریاد می‌کرد».<ref>کتاب «داستان ناگفته کمپ اشرف» نوشته طاهر بومدرا رئیس دفتر حقوق بشر یونامی در عراق - صفحهٔ ۵۲</ref>


=== حمله دوم ارتش عراق به قرارگاه اشرف، ۱۹ فروردین ۱۳۹۰–۸ آوریل ۲۰۱۱ ===
=== حمله دوم ارتش عراق به قرارگاه اشرف، ۱۹ فروردین ۱۳۹۰–۸ آوریل ۲۰۱۱ ===