۱٬۰۴۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
سامانیان (۲۶۱ | '''سامانیان''' (۲۶۱ تا ۳۹۵ هجری قمری) یکی از دودمانهای ایران کهن بودند که بر قسمتی از ایران کنونی و بخش عمدهای از افغانستان وآسیای میانه فرمانروایی کردند و باعث رشد و شکوفایی زبان فارسی دری شدند. سامانیان به زبان فارسی علاقه زیادی نشان دادند.<ref>ashwood - [http://ashwood.ir/سامانیان/ سامانیان]</ref><ref name=":0">تاریخ ایران - [http://ahouraei.mihanblog.com/post/9 سامانیان]</ref> | ||
از بین رفتن حکومت طاهریان و ضعف و ناتوانی تدریجی که از غلبه ترکان در دستگاه خلافت پدید آمد، سرزمینهای شرقی خلافت را از نفوذ خلیفه و از امکان به کار بستن قدرت عملی او آزاد کرد. در چنین ایمنی و آسودگی که به ویژه دوری از بغداد آن را بی دغدغه میساخت، سرزمین ماوراءالنهر که از عهد طاهریان یا پیش از آن به آل سامان واگذار شده بود، به رهبری فرماندهان این خاندان، مرکز یک دولت قدرتمند شد و خراسان و ری، و مدتی هم، جرجان، طبرستان، و سیستان، از سوی خلیفه یا به حکم پیروزی و غلبه، به قلمرو آنها پیوست و باقی مانده دنیای باستانی ایران، در شکل اسلامی خود، در همه این سرزمینها، زندگی تازه ای یافت.<ref name=":1">تاریخ و شاهان ایران - [http://kazemjamali.blogfa.com/category/7 تاریخ ایران، سلسله سامانیان]</ref> | |||
از بین رفتن حکومت طاهریان و ضعف و ناتوانی تدریجی که از غلبه ترکان در دستگاه خلافت پدید آمد، سرزمینهای | |||
== سامانیان == | == سامانیان == | ||
389-279)ه/892-999م) | 389-279)ه/892-999م) | ||
« سامانيان فرزندان مردي ايراني، از مُغان زَرتُشتي بودند که در دهستان سامان اطراف بلخ فرمانروايي داشت و | « سامانيان فرزندان مردي ايراني، از مُغان زَرتُشتي بودند که در دهستان سامان اطراف بلخ فرمانروايي داشت و سامانخداة ناميده ميشد. در اواخر دوره بنياُمَيّه وي مسلمان شد و بعدها به دربار مأمون که در زمان پدرش هارون الرشيد در مَرو ميزيست راه يافت. مأمون پس از رسيدن به خلافت، چهار پسر وي را به حکومت شهرهاي بزرگ ماوراءالنهر و خراسان منصوب کرد*. | ||
درسال 279ه/892م، اميراسماعيل، يکي از افراد اين خاندان، پس از شکست دادن عَمروليث بر خراسان، سيستان، ري، قزوين و سپس گرگان و طبرستان دست يافت و به خلاف صفّاريان با خلافت بغداد از در آشتي درآمد . خلفاي عبّاسي نيز از او و خاندان ساماني حمايت کردند. سامانيان نزديک به يک قرن بر مشرق ايران حکم راندند، امّا خود را شاه يا سلطان نناميدند و تنها به عنوان امير بسنده کردند. با اين همه، شايسته ترين خانداني بودند که پس از اسلام بر ايران فرمانروايي يافت. دوره آنان همزمان با حکومت آل بويه در بخشي بزرگ از نواحي مرکز و غرب ايران بود که دامنه آن تا بغداد و دربار خلافت عبّاسي نيز ميرسيد. وجود هم زمان اين دو خاندان بزرگ و مقتدر ايراني، که در زنده ساختن زبان و آيين و فرهنگ ايران سعي بسيار داشتند، سبب شد که قرن چهارم هجري/دهم ميلادي در تاريخ ايران وضعي استثنايي يابد و به قرن طلايي مشهور گردد. دراين ميان سهم سامانيان در تجديد عظمت کشور و باززايش فرهنگ اصيل ايران شايان توجّه است*. | درسال 279ه/892م، اميراسماعيل، يکي از افراد اين خاندان، پس از شکست دادن عَمروليث بر خراسان، سيستان، ري، قزوين و سپس گرگان و طبرستان دست يافت و به خلاف صفّاريان با خلافت بغداد از در آشتي درآمد . خلفاي عبّاسي نيز از او و خاندان ساماني حمايت کردند. سامانيان نزديک به يک قرن بر مشرق ايران حکم راندند، امّا خود را شاه يا سلطان نناميدند و تنها به عنوان امير بسنده کردند. با اين همه، شايسته ترين خانداني بودند که پس از اسلام بر ايران فرمانروايي يافت. دوره آنان همزمان با حکومت آل بويه در بخشي بزرگ از نواحي مرکز و غرب ايران بود که دامنه آن تا بغداد و دربار خلافت عبّاسي نيز ميرسيد. وجود هم زمان اين دو خاندان بزرگ و مقتدر ايراني، که در زنده ساختن زبان و آيين و فرهنگ ايران سعي بسيار داشتند، سبب شد که قرن چهارم هجري/دهم ميلادي در تاريخ ايران وضعي استثنايي يابد و به قرن طلايي مشهور گردد. دراين ميان سهم سامانيان در تجديد عظمت کشور و باززايش فرهنگ اصيل ايران شايان توجّه است*. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۵۶: | ||
نیشابور پایتخت نخستِ خراسان بود که در پرتو حکومت طاهریان آباد شد. دردوره سامانیان، سپهسالاران سامانی در نیشابور اقامت داشتند واز این رهگذر ونیزنزدیکی آن به سرزمینهای اصلی اسلام، بر آبادی آن شهر افزوده شد. دو کتابحدیثی مهم اهل سنت یکی از محمد بن اسماعیل بخاری (م ۲۵۷) است و دومی ازمسلم بن حجاج نیشابوری (م ۲۶۲). افزون بر آن، کتاب پر ارج المستدرک علیالصحیحَیْن که در تکمیل دو کتابِ بالاست، از حاکم نیشابوری (م ۴۰۵) است.بدینترتیب دانش حدیث وعالمان مُحدّث در این خطه، از جایگاه بلندیبرخورداربودهاند؛ گرچه بیشتر اینان، کتابهای حدیثی خود را در بغداد فراهمآوردهاند. | نیشابور پایتخت نخستِ خراسان بود که در پرتو حکومت طاهریان آباد شد. دردوره سامانیان، سپهسالاران سامانی در نیشابور اقامت داشتند واز این رهگذر ونیزنزدیکی آن به سرزمینهای اصلی اسلام، بر آبادی آن شهر افزوده شد. دو کتابحدیثی مهم اهل سنت یکی از محمد بن اسماعیل بخاری (م ۲۵۷) است و دومی ازمسلم بن حجاج نیشابوری (م ۲۶۲). افزون بر آن، کتاب پر ارج المستدرک علیالصحیحَیْن که در تکمیل دو کتابِ بالاست، از حاکم نیشابوری (م ۴۰۵) است.بدینترتیب دانش حدیث وعالمان مُحدّث در این خطه، از جایگاه بلندیبرخورداربودهاند؛ گرچه بیشتر اینان، کتابهای حدیثی خود را در بغداد فراهمآوردهاند. | ||
از خطه نیشابور، عالمانی برخاستند که گاه مذهب آنها تا قرنها نفوذ خود را درشهرهای مختلف ماوراءالنهر وایران حفظ کرد. از آن جمله محمد بن کرّام ـ یا کرام،بدون تشدید ـ سیستانی نیشابوری (م ۲۵۵) است که بنیادگذار مذهب کرامیهمیباشد. مذهب کرامیه برای قرنها، به رغم دشمنی فراوان سنیان اهل حدیثیِخراسان با آن، مذهبِ بسیاری از مردمان آن خطّه وسایر مناطق بود. این مذهببیشتر گرایش عرفانی داشت وبعدها خانقاههایی را در دنیای اسلام پدیدآورد.صوفیان کرّامی مذهب، نقش مهمی در رشد اسلام در نقاط دوردست ماوراءالنهروخوارزم داشتهاند. نوشتهاند که تنها به دست اسحاق بن مَحْمشاد کرامی، پنج هزارنفر اسلام آوردند. گفتنی است که کرامیه نیز از گرایشهای انحرافی بیبهره | از خطه نیشابور، عالمانی برخاستند که گاه مذهب آنها تا قرنها نفوذ خود را درشهرهای مختلف ماوراءالنهر وایران حفظ کرد. از آن جمله محمد بن کرّام ـ یا کرام،بدون تشدید ـ سیستانی نیشابوری (م ۲۵۵) است که بنیادگذار مذهب کرامیهمیباشد. مذهب کرامیه برای قرنها، به رغم دشمنی فراوان سنیان اهل حدیثیِخراسان با آن، مذهبِ بسیاری از مردمان آن خطّه وسایر مناطق بود. این مذهببیشتر گرایش عرفانی داشت وبعدها خانقاههایی را در دنیای اسلام پدیدآورد.صوفیان کرّامی مذهب، نقش مهمی در رشد اسلام در نقاط دوردست ماوراءالنهروخوارزم داشتهاند. نوشتهاند که تنها به دست اسحاق بن مَحْمشاد کرامی، پنج هزارنفر اسلام آوردند. گفتنی است که کرامیه نیز از گرایشهای انحرافی بیبهره نبوده و بیشتر حزبی و گروهی میاندیشیدند و به داشتن عقایدی چون تشبیه در مسئلهتوحید متهم بودند. | ||
دانش اسلامی در نیشابور، در قرن سوم، بهویژه قرن چهارم، بسیار گسترده شد.تاریخی که در قرن چهارم برای این شهر نوشته شد، نام نزدیک به سه هزار تن ازعالمان این شهر را دربرداشته است. مؤلف این کتاب عالم برجسته نیشابوریمحمد بن عبدالله معروف به حاکم نیشابوری (۳۲۱ ـ ۴۰۵) است. حاکم آثار حدیثیچندی نیز نگاشت که مهمترین آنها، کتاب المستدرک است که تکمیل دو کتابحدیثی معروف بخاری ومسلمِ پیشگفته است. | دانش اسلامی در نیشابور، در قرن سوم، بهویژه قرن چهارم، بسیار گسترده شد.تاریخی که در قرن چهارم برای این شهر نوشته شد، نام نزدیک به سه هزار تن ازعالمان این شهر را دربرداشته است. مؤلف این کتاب عالم برجسته نیشابوریمحمد بن عبدالله معروف به حاکم نیشابوری (۳۲۱ ـ ۴۰۵) است. حاکم آثار حدیثیچندی نیز نگاشت که مهمترین آنها، کتاب المستدرک است که تکمیل دو کتابحدیثی معروف بخاری ومسلمِ پیشگفته است. | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۳: | ||
== عوامل سقوط سلسله سامانی == | == عوامل سقوط سلسله سامانی == | ||
تعقیب رشته وقایعى که منجر به انقراض سامانیان گردید، مشکل مى باشد. دلیل آن کثرت شخصیت ها و عواملى است که در این وقایع نقش داشته اند. | |||
این عوامل را مى توان چنین جمعبندى کرد: | |||
1 - تضاد شدید طبقاتى، بین طبقه زحمتکش - دهقانان و صنعتگران - از یک طرف و طبقه حاکمه و فئودال ها از طرف دیگر که به صورت چالش درآمده بود، یکى از عوامل عمده محسوب مىشد. | |||
2 - بى کفایتى ابوالفضل محمد بن احمد فقیه، وزیر نوح بن نصر، را مىتوان یکى از عوامل مهم انقراض سامانیان دانست. | |||
3 - افزایش اهمیت فرماندهان گاردهاى ترک، که باعث گردید امور حکومتى به دست آنان بیفتد. (در این زمان نقش الپتگین بسیار حساس بود، زیرا به مقام حاجب کل ارتقا یافته و به ریاست گارد ترک رسیده بود). | |||
4 - مبارزات داخلى بین درباریان و دیوانیان شدت یافت ، قیام فئودال هاى داخلى که طالب استقلال و خودمختارى بودند، گسترش یافت . | |||
5 - عایدات دولتى ، در اثر لشکرکشى و قیام فئودال ها بیش از پیش نقصان یافت . | |||
6 - اختلاف سران سپاه و بزرگان دربار سامانى . تحریک پى در پى روساى دیوان ها و حکام ولایات . | |||
7 - حمله قراختائیان و ضعف حکومت سامانى ، که باعث سقوط سامانیان گردید. | |||
8 - مالیات هاى روزافزون (مالیات خراج ) به شدت تضادها را افزایش داد. | |||
9- کودتاى دربارى بخارا، که طى آن ، منصور دوم در نتیجه ى توطئه ى اشراف به رهبرى بکتوزن و فائق ، توقیف و نابینا گردید (389 ه / 999 م )؛ و این فرصت خوبى براى محمود بود. | |||
10 - اختلاف سامانیان و آل بویه ، که علت آن ، سیاست خارجى این دو سلسله بود. | |||
11 - صدور سکه هاى بخارا توام با درهم هاى اسلامى ، که از یک طرف مواجه با کاهش وسعت قلمرو سامانیان و نرخ سکه هاى بخارا (خدات ها) نیز کاهش یافت و از طرف دیگر، مقدار سرب و فلزهاى دیگر آن ها بیش تر گردید، سودمند نبود. | |||
12 - بحران نقره قرن یازدهم م . نیز، از جمله عوامل زمینه ساز ضعف سامانیان به حساب مى آید. | |||
13 - نزاع بر سر آب ، همراه با پایین رفتن سطح آب هاى زیرزمینى در واحه ى بخارا، که کشاورزان این ناحیه را با مشکلات و مشقات اقتصادى مواجه ساخته بود. | |||
گسترش ریگزارها و پیشروى بیابان ها، به زبان اراضى زراعتى ، علاوه بر آن قسمت عمده آبى که از رودخانه ها بسوى واحه ى بخارا جریان مى یافت ، به اراضى دولتى مى رفت . قطع اشجار، از بین رفتن جنگل ها و درختزارها نیز، به بحران اقتصادى و فقر بیش تر روستاییان دامن مى زد. | |||
14 - زوال طبقه دهگانان در قرن چهارم و پنجم هجرى ، در سراسر ایران و نیز ماوراء النهر که این خود عامل مهمى در تضعیف سامانیان بود زیرا که انقراض این طبقه ، باعث به انقیاد درآمدن و خدمت فرمانروایان ترک گردید. | |||
با انقراض حکومت سامانیان ، ایران بارها مورد تهاجم ترکان زردپوست آسیاى مرکزى قرار گرفت و طى آن ، نه قرن ، ترکان سلجوقى ، غز، قبچاق و غیره براى استفاده از منابع طبیعى و اقتصادى به مملکت ایران حمله ور شدند و به تدریج ، خلق و خوى وحشیانه دیرین را از دست دادند و راه و رسم مملکت دارى را از مطلعین و خبرگان ایرانى فراگرفتند.<ref>قفسه - [http://ghafase.blogsky.com/1390/06/04/post-1106/ حکومت سامانیان] </ref> | |||
علل سقوط سامانیان در جای دیگری به دو جنبه درونی و بیرونی تقسیم شده است: | |||
=== عوامل درونی === | === عوامل درونی === | ||
در مورد اوضاع مطلوب اقتصادی و تجاری ماوراءالنهر و رفاه نسبی مردم در عهد سامانیان لازم است ذکر شود این وضع مطلوب تا آخر عمر دولت سامانیان استمرار نیافت. چه عواملی موجب بروز این مسئله شد و این موضوع چه پیامدهائی را دربرداشت؟ در پاسخ به این سؤال دو دلیل عمده را میتوان برشمرد یکی افزایش هزینه دولت و دیگر کاهش درآمد آن. اما از مهمترین عوامل افزایش هزینه دولت ایجاد نظام گسترده دیوانی بود که باعث استخدام شمار زیادی از کارمندان حقوق بگیر شد و همچنین تشکیل و نگهداری نیروی نظامی سازمان یافته، هزینههای بسیاری داشت. راجع به دلایل کاهش درآمد دولت باید گفت که ایجاد نظام گسترده دیوانی و رواج بازرگانی، گسترش و رونق شهرها و پیشرفت صنایع را بهدنبال داشت رونق روزافزون شهرها از یک سو و بیتوجهی دولت به امور روستاها از سوی دیگر موجب روی آوردن جمع زیادی از دهقانان به شهرها شد و کساد کار کشاورزی آغاز گردید۱. موضوع دیگر آن بود که دولت برای تأمین هزینه روبه افزایش سپاه مجبور به واگذاری درآمد (اقطاع) پارهای از زمینهای کشاورزی به سران سپاه شد. همچنین جمعی از تجار با خرید زمینهای زراعتی به جمع مالکان زمین پیوستند. افزایش املاک سلطنتی و نیز وسعت روزافزون املاک موقوفه باعث شد که خاندانهای قدیمی سنتی در برابر نوزمینداران از جمله سوداگران و بلندپایگان نظامی جای خالی کردند (تاریخ از اسلام تا سلاجقه (کمبریج۴) ص ۱۳۴). بهعبارت دیگر با ضربههائی که به قدرت و حیثیت دهقانان زمیندار محلی وارد شد عقبنشینی اشرافیت موروثی کهن که شرف او به آل و تبار بود در برابر این ملاکین جدید کاملاً طبیعی مینمود (بخارا دستاورد قرون وسطی، ص ۱۳۱). مسلم است که دلسردی دهقانان به رکود وضعیت کشاورزی میانجامد و این موضوع موجب میشد که صدور محصولات کشاورزی که یکی از اقلام صادراتی دولت سامانی به سرزمینهای اطراف و از منابع درآمد دولت بود دچار اختلال شود. اما مهمترین پیامد اجتماعی و سیاسی این رکورد اقتصادی، انحطاط طبقه دهقان بود که در واقع ستون فقرات دولت بهشمار میآمد و به قول فرای کاهش قدرت و نفوذ طبقه دهقان دارای نتایجی پردامنه بود و آن را میتوان از جمله عوامل تسلط ترکان بر ماوراءالنهر بهشمار آورد (بخارا دستاورد قرون وسطی، ص ۱۳۱). نظر به اهمیت موضوع لازم است در این زمینه بیشتر توضیح داده شود. | در مورد اوضاع مطلوب اقتصادی و تجاری ماوراءالنهر و رفاه نسبی مردم در عهد سامانیان لازم است ذکر شود این وضع مطلوب تا آخر عمر دولت سامانیان استمرار نیافت. چه عواملی موجب بروز این مسئله شد و این موضوع چه پیامدهائی را دربرداشت؟ در پاسخ به این سؤال دو دلیل عمده را میتوان برشمرد یکی افزایش هزینه دولت و دیگر کاهش درآمد آن. اما از مهمترین عوامل افزایش هزینه دولت ایجاد نظام گسترده دیوانی بود که باعث استخدام شمار زیادی از کارمندان حقوق بگیر شد و همچنین تشکیل و نگهداری نیروی نظامی سازمان یافته، هزینههای بسیاری داشت. راجع به دلایل کاهش درآمد دولت باید گفت که ایجاد نظام گسترده دیوانی و رواج بازرگانی، گسترش و رونق شهرها و پیشرفت صنایع را بهدنبال داشت رونق روزافزون شهرها از یک سو و بیتوجهی دولت به امور روستاها از سوی دیگر موجب روی آوردن جمع زیادی از دهقانان به شهرها شد و کساد کار کشاورزی آغاز گردید۱. موضوع دیگر آن بود که دولت برای تأمین هزینه روبه افزایش سپاه مجبور به واگذاری درآمد (اقطاع) پارهای از زمینهای کشاورزی به سران سپاه شد. همچنین جمعی از تجار با خرید زمینهای زراعتی به جمع مالکان زمین پیوستند. افزایش املاک سلطنتی و نیز وسعت روزافزون املاک موقوفه باعث شد که خاندانهای قدیمی سنتی در برابر نوزمینداران از جمله سوداگران و بلندپایگان نظامی جای خالی کردند (تاریخ از اسلام تا سلاجقه (کمبریج۴) ص ۱۳۴). بهعبارت دیگر با ضربههائی که به قدرت و حیثیت دهقانان زمیندار محلی وارد شد عقبنشینی اشرافیت موروثی کهن که شرف او به آل و تبار بود در برابر این ملاکین جدید کاملاً طبیعی مینمود (بخارا دستاورد قرون وسطی، ص ۱۳۱). مسلم است که دلسردی دهقانان به رکود وضعیت کشاورزی میانجامد و این موضوع موجب میشد که صدور محصولات کشاورزی که یکی از اقلام صادراتی دولت سامانی به سرزمینهای اطراف و از منابع درآمد دولت بود دچار اختلال شود. اما مهمترین پیامد اجتماعی و سیاسی این رکورد اقتصادی، انحطاط طبقه دهقان بود که در واقع ستون فقرات دولت بهشمار میآمد و به قول فرای کاهش قدرت و نفوذ طبقه دهقان دارای نتایجی پردامنه بود و آن را میتوان از جمله عوامل تسلط ترکان بر ماوراءالنهر بهشمار آورد (بخارا دستاورد قرون وسطی، ص ۱۳۱). نظر به اهمیت موضوع لازم است در این زمینه بیشتر توضیح داده شود. |
ویرایش