سرهنگ خلبان بهزاد معزی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۷: خط ۸۷:


== رفتن سرهنگ خلبان بهزاد معزی به آمریکا برای دوره خلبانی ==
== رفتن سرهنگ خلبان بهزاد معزی به آمریکا برای دوره خلبانی ==
در نیمه سال ۱۳۳۷ عازم آمریکا شد. برای آموزش دورة مقدماتی خلبانی به پایگاه «لک لند» رفت. این پایگاه در تگزاس در شهر سان‌آنتونیو قرار دارد. برای دورة مقدماتی پرواز به پایگاه «بم‌بریج» در ایالت جورجیا رفت. بعد از فارغ التحصیل شدن در آنجا ۲۰ روز وقت داشت که به پایگاه بعدی خود را معرفی کند. دورة مقدماتی پرواز را با هواپیمای «تی ۳۴» شروع کرد. هر هنرجو حدود ۴۰–۵۰ ساعت با آن پرواز کرد. بعد به آموزش دیگری با هواپیمایی به نام «تی ۳۷» اقدام می‌کند که جت دو موتورة کوچکی بود. «تی ۳۴» ملخدار و کوچک بود در حالی که «تی ۳۷» ها جتهای کوچک بودند. برای تکمیل آموزش پایه اینجا هم آموزشمان حدود ۷ماه طول کشید. بعد رفتیم خودمان را به پایگاه آموزشی پیشرفته به نام» ونس «که در شهر» انید «نزدیک اوکلاهماسیتی ۳۰ بود معرفی کردیم. در پایان این دوره بایستی» بال خلبانی «را میگرفتیم. بال خلبانی علامتی است که خلبانها می‌زنند روی سینه‌شان. نشان رستة خلبانی است. وقتی خلبانی بال را میزند روی سینه‌اش یعنی دورة آموزش خلبانی را به طور کامل دیده است. در مراسم رسمی فرمانده پایگاه صدا کرد پایان‌نامة آموزش خلبانی به‌علاوة بال خلبانی را به دستمان داد. یک ماه و خورده‌ای وقت داشتیم که برویم به پایگاه بعدی تا دورة» گانری «یعنی آموزش با هواپیمای جنگی، را بگذرانیم. با کلاس بعدی که فارغ التحصیل شدند. من هم راه افتادم رفتم به پایگاه بعدیمان که پایگاه» فونیکس «بود در ایالت» آریزونا. در» فونیکس «ما پروازمان را با هواپیمای «F۸۶» شروع کردیم. قبل از آن، دورة تیراندازی با هواپیمای «T۳۳» را دیدیم. تا آن زمان، آموزش پرواز جمع دیده بودیم؛ ولی آن جا آموزش تیراندازی با آن را هم دیدیم.[[پرونده:سرهنگ بهزاد معزی و مسعود رجوی.JPG|جایگزین=سرهنگ بهزاد معزی و مسعود رجوی|بندانگشتی|
در نیمه سال ۱۳۳۷ عازم آمریکا شد. برای آموزش دورة مقدماتی خلبانی به پایگاه «لک لند» رفت. این پایگاه در تگزاس در شهر سان‌آنتونیو قرار دارد. برای دورة مقدماتی پرواز به پایگاه «بم‌بریج» در ایالت جورجیا رفت. بعد از فارغ التحصیل شدن در آنجا ۲۰ روز وقت داشت که به پایگاه بعدی خود را معرفی کند. دورة مقدماتی پرواز را با هواپیمای «تی ۳۴» شروع کرد. هر هنرجو حدود ۴۰–۵۰ ساعت با آن پرواز کرد. بعد به آموزش دیگری با هواپیمایی به نام «تی ۳۷» اقدام می‌کند که جت دو موتورة کوچکی بود. «تی ۳۴» ملخدار و کوچک بود در حالی که «تی ۳۷» ها جتهای کوچک بودند. برای تکمیل آموزش پایه آنجا هم آموزششان حدود ۷ماه طول کشید. بعد خودشان را به پایگاه آموزشی پیشرفته به نام «ونس» که در شهر «انید» نزدیک اوکلاهماسیتی ۳۰ بود معرفی کردند. در پایان این دوره بایستی «بال خلبانی» را می‌گرفتند. بال خلبانی علامتی است که خلبانها روی سینه‌شان می‌زنند. نشان رستة خلبانی است. وقتی خلبانی بال را میزند روی سینه‌اش یعنی دورة آموزش خلبانی را به طور کامل دیده است. در مراسم رسمی فرمانده پایگاه صدا کرد و پایان‌نامة آموزش خلبانی به‌علاوة بال خلبانی را به دست آنها داد. یک ماه و اندی فرصت داشتند تا به پایگاه بعدی برای دورة «گانری» یعنی آموزش با هواپیمای جنگی، بروند. با کلاس بعدی که فارغ التحصیل شدند به پایگاه بعدی یعنی پایگاه «فونیکس» در ایالت آریزونا می‌رود. در«فونیکس» پرواز را با هواپیمای «F۸۶» شروع کرد. قبل از آن، دورة تیراندازی با هواپیمای «T۳۳» را دید. تا آن زمان، آموزش پرواز جمع دیده بود؛ ولی آن جا آموزش تیراندازی با آن را هم دید.[[پرونده:سرهنگ بهزاد معزی و مسعود رجوی.JPG|جایگزین=سرهنگ بهزاد معزی و مسعود رجوی|بندانگشتی|
سرهنگ بهزاد معزی و مسعود رجوی
سرهنگ بهزاد معزی و مسعود رجوی
]]در ارتش آمریکا نیز مثل بیشتر ارتشهای دیگر کشورها اول سعی میکنند هرچه که در ذهن و مغز دانشجو است تخلیه کنند. بعد انضباط خشک و اطاعت بیچون وچرای ارتش را وارد کنند. یعنی وقتی حرفی میزنند باید اجرا شود. چون و چرا ندارد. دلیل ندارد. برهان ندارد. سعی در این است که ذهن از هرگونه احساسی و از هرگونه قضاوتی خالی شود. هر حرفی که میزنند باید اجرا شود. فردی که دستور را می‌گیرد توی ذهنش اصلاً نباید این باشد که دستور خلاف است. بلکه اصل برایش اطاعت مافوق است. البته این را که می‌گویم استاندارد تمام آموزشهایشان بود. ما از دور و نزدیک همه را می دیدیم. چه هوایی چه دریایی چه زمینی. منتها در هوایی به علت ویژگی حرفة خلبانی این مسأله یک مقدار غلظت کمتری داشت؛ ولی در اساس همان بود که فرمانده می‌گفت و جای بحث نداشت. در یک کلام جایی برای به کار گرفتن احساس انسانی یا اخلاقی نیست.»
]]وی افزوده است:<blockquote>«در ارتش آمریکا نیز مثل بیشتر ارتشهای دیگر کشورها اول سعی میکنند هرچه که در ذهن و مغز دانشجو است تخلیه کنند. بعد انضباط خشک و اطاعت بیچون وچرای ارتش را وارد کنند. یعنی وقتی حرفی میزنند باید اجرا شود. چون و چرا ندارد. دلیل ندارد. برهان ندارد. سعی در این است که ذهن از هرگونه احساسی و از هرگونه قضاوتی خالی شود. هر حرفی که میزنند باید اجرا شود. فردی که دستور را می‌گیرد توی ذهنش اصلاً نباید این باشد که دستور خلاف است. بلکه اصل برایش اطاعت مافوق است. البته این را که می‌گویم استاندارد تمام آموزشهایشان بود. ما از دور و نزدیک همه را می دیدیم. چه هوایی چه دریایی چه زمینی. منتها در هوایی به علت ویژگی حرفة خلبانی این مسأله یک مقدار غلظت کمتری داشت؛ ولی در اساس همان بود که فرمانده می‌گفت و جای بحث نداشت. در یک کلام جایی برای به کار گرفتن احساس انسانی یا اخلاقی نیست.»</blockquote>


== بازگشت سرهنگ خلبان بهزاد معزی به ایران ==
== بازگشت سرهنگ خلبان بهزاد معزی به ایران ==
۲۰۲

ویرایش