سعید محسن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ دسامبر ۲۰۱۹
ویراستاری قسمتی از مقاله و رفع اشکالات نگارشی انجام شد.
بدون خلاصۀ ویرایش
(ویراستاری قسمتی از مقاله و رفع اشکالات نگارشی انجام شد.)
خط ۵۱: خط ۵۱:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
'''سعید محسن'''(زاده:۱۳۱۸، زنجان - تیرباران۴ خرداد ۱۳۵۱، تهران) یکی از بنیانگذاراران سازمان مجاهدین خلق ایران است. او در سال ۱۳۴۴ به همراه [[محمد حنیف‌نژاد]] و [[علی اصغر بدیع زادگان|علی‌اصغر بدیع‌زادگان]] سازمان مجاهدین خلق ایران را بنیان گذاشت
'''سعید محسن'''(زاده:۱۳۱۸، زنجان - تیرباران۴ خرداد ۱۳۵۱، تهران) یکی از بنیانگذاراران سازمان مجاهدین خلق ایران است. او در سال ۱۳۴۴ به همراه [[محمد حنیف‌نژاد]] و [[علی اصغر بدیع زادگان|علی‌اصغر بدیع‌زادگان]] سازمان مجاهدین خلق ایران را بنیان گذاشت.


سعید محسن در سال۱۳۱۸ در یک خانواده از قشر متوسط در زنجان به‌دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در همان‌جا گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در سال۱۳۴۲ از دانشکده فنی در رشته مهندسی تأسیسات فارغ‌التحصیل شد.<ref name=":2">بهای آزادی - [http://wwwbahayazadi.blogspot.com/2016/05/blog-post_73.html][http://wwwbahayazadi.blogspot.al/2016/05/blog-post_73.html مجاهد شهید سعید محسن، بن‌بست‌شکن و راهگشا]</ref>
سعید محسن در سال۱۳۱۸ در یک خانواده از قشر متوسط در زنجان به‌دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در همان‌جا گذراند و سپس برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در سال۱۳۴۲ از دانشکده فنی در رشته مهندسی تأسیسات فارغ‌التحصیل شد.<ref name=":2">بهای آزادی - [http://wwwbahayazadi.blogspot.com/2016/05/blog-post_73.html][http://wwwbahayazadi.blogspot.al/2016/05/blog-post_73.html مجاهد شهید سعید محسن، بن‌بست‌شکن و راهگشا]</ref>


== فعالیت‌های اجتماعی ==
== فعالیت‌های اجتماعی ==
سیل جوادیه در سال۳۹ و خراب شدن انبوهی از خانه‌های مردم محروم جنوب شهر، از حوادثی بود که دانشجویان و روشنفکران متعهد آن دوره را برای کمک به مردم برانگیخته بود. سعید در رأس فعالیتهای دانشجویانی بود که برای کمک به مردم جوادیه اکیپهای تعمیراتی تشکیل داده بودند. تقریباً همه دانشجویان فنی تهران را، که سری در مبارزه و سیاست و فعالیت اجتماعی داشتند، به‌کار گرفته و سازماندهی کرده بود.<ref name=":0">پاسارگاد سیتی- [https://www.articles.pasargadcity.com/maghalat-montakhab/17267-2017-05-26-12-05-12 مجاهد بنیانگذار سعید محسن: آن‌که در کنار حنیف، راه جهاد را گشود]</ref>
سیل جوادیه در سال۳۹ و خراب شدن انبوهی از خانه‌های مردم محروم جنوب شهر، از حوادثی بود که دانشجویان و روشنفکران متعهد آن دوره را برای کمک به مردم برانگیخته بود. سعید در رأس فعالیت‌های دانشجویانی بود که برای کمک به مردم جوادیه اکیپ‌های تعمیراتی تشکیل داده بودند. او تقریباً همه دانشجویان فنی تهران را، که دستی در مبارزه و سیاست و فعالیت اجتماعی داشتند به‌کار گرفته و سازماندهی کرده بود.<ref name=":0">پاسارگاد سیتی- [https://www.articles.pasargadcity.com/maghalat-montakhab/17267-2017-05-26-12-05-12 مجاهد بنیانگذار سعید محسن: آن‌که در کنار حنیف، راه جهاد را گشود]</ref>


در سال۴۱ هم که زلزله در آوج قزوین ویرانیهای زیادی به‌بار آورد، سعید محسن و اصغر بدیع‌زادگان در رأس گروه‌های دانشجویی بودند و باهم به‌میان مردم رفته بودند و چندماه شبانه‌روزی به‌کار درمیان آنها پرداخته بودند.<ref name=":02">پاسارگاد سیتی- [https://www.articles.pasargadcity.com/maghalat-montakhab/17267-2017-05-26-12-05-12 مجاهد بنیانگذار سعید محسن: آن‌که در کنار حنیف، راه جهاد را گشود]</ref>
در سال۱۳۴۱ زلزله در آوج قزوین ویرانی‌های زیادی به‌بار آورد. در اینجا نیز سعید محسن و اصغر بدیع‌زادگان در رأس گروه‌های دانشجویی به‌میان مردم رفتند و چندماه به صورت شبانه‌روزی به‌کار درمیان زلزله‌زدگان پرداختند.<ref name=":02">پاسارگاد سیتی- [https://www.articles.pasargadcity.com/maghalat-montakhab/17267-2017-05-26-12-05-12 مجاهد بنیانگذار سعید محسن: آن‌که در کنار حنیف، راه جهاد را گشود]</ref>


یکی از همرزمانش، خاطره‌ای از این دوران سعید را، این‌طور بازگو می‌کند:<blockquote>«پس از انقلاب ضدسلطنتی روزی برای کار انتخاباتی به وزارت کشور رفتم. یکی از کارکنان آن جا که قبلاً با سعید محسن کار می‌کرد، خاطره‌ای از او را برایم نقل کرد. او گفت در سال ۱۳۴۹ بچه‌ام مریض بود و باید در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار می‌گرفت، والا زنده نمی‌ماند. پول کافی برای عمل نداشتم. یک روز سعید را دیدم. از من پرسید چرا اینطور ناراحتی؟ به او گفتم دخترم مریض است و احتیاج به‌عمل دارد. برای بیمارستان به دو هزار تومان پول نیاز دارم و هیچ‌گونه امیدی به تهیه آن ندارم و اگر بچه‌ام عمل نشود از دست می‌رود. سعید گفت: ببینم چه کاری می‌توانم برایت بکنم. سعید رفت و بعد از ساعتی آمد و هزارتومان به من داد و گفت منتظر باش. پس از مدتی دوباره هزارتومان دیگر آورد و من رفتم و دخترم را تحت عمل جراحی قرار دادم و از مرگ نجات یافت. بعداً فهمیدم که سعید این پول را از دیگران قرض گرفته‌است. این کارمند وقتی این خاطره از سعید محسن نقل می‌کرد، اشک در چشمانش حلقه زده بود».<ref name=":03">پاسارگاد سیتی- [https://www.articles.pasargadcity.com/maghalat-montakhab/17267-2017-05-26-12-05-12 مجاهد بنیانگذار سعید محسن: آن‌که در کنار حنیف، راه جهاد را گشود]</ref></blockquote>
یکی از همرزمانش خاطره‌ای از سعید محسن را این‌طور بازگو می‌کند:<blockquote>«پس از انقلاب ضدسلطنتی روزی برای کار انتخاباتی به وزارت کشور رفتم. یکی از کارکنان آن جا که قبلاً با سعید محسن کار می‌کرد، خاطره‌ای از او را برایم نقل کرد. او گفت در سال ۱۳۴۹ بچه‌ام مریض بود و باید در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار می‌گرفت، در غیر اینصورت زنده نمی‌ماند. پول کافی برای عمل نداشتم. یک روز سعید را دیدم. از من پرسید چرا اینطور ناراحتی؟ به او گفتم دخترم مریض است و احتیاج به‌عمل دارد. برای بیمارستان به دو هزار تومان پول نیاز دارم و هیچ‌گونه امیدی به تهیه آن ندارم و اگر بچه‌ام عمل نشود از دست می‌رود. سعید گفت: ببینم چه کاری می‌توانم برایت بکنم. سعید رفت و بعد از ساعتی آمد و هزارتومان به من داد و گفت منتظر باش. پس از مدتی دوباره هزارتومان دیگر آورد و من رفتم و دخترم را تحت عمل جراحی قرار دادم و از مرگ نجات یافت. بعداً فهمیدم که سعید این پول را از دیگران قرض گرفته‌است. این کارمند وقتی این خاطره از سعید محسن را نقل می‌کرد، اشک در چشمانش حلقه زده بود».<ref name=":03">پاسارگاد سیتی- [https://www.articles.pasargadcity.com/maghalat-montakhab/17267-2017-05-26-12-05-12 مجاهد بنیانگذار سعید محسن: آن‌که در کنار حنیف، راه جهاد را گشود]</ref></blockquote>


== فعالیت‌های سیاسی ==
== فعالیت‌های سیاسی ==
دوران دانشجویی سعید محسن مصادف بود با تحولات سیاسی سالهای ۳۹ تا ۴۲. سعید قبل‌از بنیانگذاری سازمان، به‌دلیل فعالیتهای سیاسیش دوبار به‌زندان افتاده بود، باردوم هنگامی بود که عضو کمیته دانشجویان [[نهضت آزادی]] بود و در شب اول بهمن سال۴۱ دستگیر شد و از همان‌جا رابطه‌اش با [[محمد حنیف‌نژاد]] هرچه نزدیکتر شد. سعید در آن سالهای پرتلاطم، بطلان روشهای کهنه‌ای را که سران نهضت آزادی مبلغش بودند، در عمل مبارزاتی تجربه کرد و شکست آنها را دید و از همان‌جا بود که به‌جانب حنیف‌نژاد شتافت، تا او را در بنیانگذاری سازمان یاری کند.
دوران دانشجویی سعید محسن مصادف بود با تحولات سیاسی سالهای ۱۳۳۹تا ۱۳۴۲. سعید قبل‌از بنیانگذاری سازمان، به‌دلیل فعالیت‌های سیاسیش دوبار به‌زندان افتاد. بار دوم هنگامی بود که عضو کمیته دانشجویان [[نهضت آزادی]] بود و در شب اول بهمن سال۴۱ دستگیر شد و از همان‌جا رابطه‌اش با [[محمد حنیف‌نژاد]] هرچه نزدیکتر شد. سعید در آن سال‌های پرتلاطم، بطلان روش‌های کهنه‌ای را که سران نهضت آزادی مبلغش بودند در عمل مبارزاتی تجربه کرد و شکست آنها را دید و از همان‌جا بود که به‌جانب حنیف‌نژاد شتافت تا او را در بنیانگذاری سازمان یاری کند.


== بینیانگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران ==
== بنیانگذاری سازمان مجاهدین خلق ایران ==
سعید محسن پس از پایان دوره سربازی و آشنایی با محمد حنیف‌نژاد بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق ایران، به اتفاق او به جمع‌بندی مبارزات گذشته مردم ایران پرداختند. آنها علت شکستها و ناکامی‌های مبارزات گذشته مردم ایران را بررسی کردند. آنان به این نتیجه رسیدند که مبارزات مسالمت‌آمیز و سازشکارانه آن دوران به پایان رسیده و تنها راه، مقاومت مسلحانه انقلابی است. علت اصلی شکستها و ناکامی‌ها نه در عدم آمادگی مردم برای فداکاری، بلکه در عدم صلاحیت رهبران جنبش است. آنان با تکیه بر اسلام ناب توحیدی و زدودن غبار از رخ اسلام، که طی سالیان، آخوندهای دین‌فروش آن را به ارتجاع و جاهلیت آلوده بودند، هسته نخستین سازمان انقلابی، بر پایه ایدئولوژی توحیدی اسلام انقلابی را، پی افکندند.
سعید محسن پس از پایان دوره سربازی و آشنایی با محمد حنیف‌نژاد، بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق ایران، به اتفاق او به جمع‌بندی مبارزات گذشته مردم ایران پرداخت. آنها علت شکست‌ها و ناکامی‌های مبارزات گذشته مردم ایران را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که مبارزات مسالمت‌آمیز و سازشکارانه آن دوران به پایان رسیده و تنها راه، مقاومت مسلحانه انقلابی است. آنان دریافتند که علت اصلی شکست‌ها و ناکامی‌ها نه در عدم آمادگی مردم برای فداکاری، بلکه در عدم صلاحیت رهبران جنبش است. آنان با تکیه بر اسلام ناب توحیدی و زدودن غبار از رخ اسلام، که طی سالیان، آخوندهای دین‌فروش آن را به ارتجاع و جاهلیت آلوده بودند، هسته نخستین سازمان انقلابی بر پایه ایدئولوژی توحیدی اسلام انقلابی را پی افکندند.


سعید محسن می‌گفت:<blockquote>«مبارزه بدون ایدئولوژی و بدون استراتژی مسلحانه نمی‌تواند پیروز شود. از رهبران سازشکار، این مبارزه برنمی‌آید. اینان در واقع برای کسب وجهه، صاحب شخصیت شدن و دنبال کسب منافع بیشتر به مبارزه وارد شده و بعد سرنوشت خلق و انقلاب را فدای منافع خود می‌کنند و هر موقع فشار زیاد شود کنار می‌کشند. مبارزه به یک رهبری صالح و حرفه‌ای نیاز دارد تا آن را هدایت و به پیروزی برساند».</blockquote>پس از تشکیل هسته اولیه سازمان، سعید به‌عنوان یکی از بنیانگذاران مجاهدین، برای گسترش سازمان، به عضوگیری پرداخت، کادرهای سازمان را آموزش داد و در تدوین استراتژی، خط مشی سازمان و سایر امور نقشی تعیین‌کننده ایفا کرد.
سعید محسن در همین رابطه گفته بود: <blockquote>«مبارزه بدون ایدئولوژی و بدون استراتژی مسلحانه نمی‌تواند پیروز شود. از رهبران سازشکار، این مبارزه برنمی‌آید. اینان در واقع برای کسب وجهه، صاحب شخصیت شدن و دنبال کسب منافع بیشتر به مبارزه وارد شده و بعد سرنوشت خلق و انقلاب را فدای منافع خود می‌کنند و هر موقع فشار زیاد شود کنار می‌کشند. مبارزه به یک رهبری صالح و حرفه‌ای نیاز دارد تا آن را هدایت و به پیروزی برساند».</blockquote>پس از تشکیل هسته اولیه سازمان، سعید به‌عنوان یکی از بنیانگذاران مجاهدین برای گسترش سازمان، به عضوگیری پرداخت. او کادرهای سازمان را آموزش داد و در تدوین استراتژی و خط مشی سازمان و سایر امور نقشی تعیین‌کننده ایفا کرد.


سعید محسن در کنار بنیانگذار سازمان مجاهدین محمد حنیف‌نژاد، از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۵۰ سازمان را در آن شرایط، بدون این‌که کوچک‌ترین ضربه‌ای متحمل شود، به پیش بردند. این کاری بس شگفت‌انگیز بود که در جنبش رهایی‌بخش میهنمان سابقه نداشت.<ref name=":04">پاسارگاد سیتی- [https://www.articles.pasargadcity.com/maghalat-montakhab/17267-2017-05-26-12-05-12 مجاهد بنیانگذار سعید محسن: آن‌که در کنار حنیف، راه جهاد را گشود]</ref>
سعید محسن در کنار بنیانگذار سازمان مجاهدین محمد حنیف‌نژاد، از سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۵۰ سازمان را در آن شرایط، بدون این‌که کوچک‌ترین ضربه‌ای متحمل شود، به پیش بردند. این کاری بس شگفت‌انگیز بود که در جنبش رهایی‌بخش میهنمان سابقه نداشت.<ref name=":04">پاسارگاد سیتی- [https://www.articles.pasargadcity.com/maghalat-montakhab/17267-2017-05-26-12-05-12 مجاهد بنیانگذار سعید محسن: آن‌که در کنار حنیف، راه جهاد را گشود]</ref>


== قسمتهایی از مقاله چشم‌انداز پرشور ==
== قسمتهایی از مقاله چشم‌انداز پرشور ==
سؤالی که امروز برای اغلب افراد به‌ویژه آنان که استنباط سازمانی قوی ندارند و کسانی که دارای قدرت درک شرایط و امکانات موجود نیستند وجود دارد، این است که: «آیا در چنین شرایط سهمناکی مبارزه پیروز امکانپذیر است؟» این پرسشی است که امروز پرسنده‌اش زیاد و پاسخگویش کم است.
«مقاله چشم‌انداز پرشور» از نوشته‌های سعید محسن می‌باشد. در قسمتی از آن چنین آمده است: سؤالی که امروز برای اغلب افراد به‌ویژه آنان که استنباط سازمانی قوی ندارند و کسانی که دارای قدرت درک شرایط و امکانات موجود نیستند وجود دارد، این است که: «آیا در چنین شرایط سهمناکی مبارزه پیروز امکانپذیر است؟» این پرسشی است که امروز پرسنده‌اش زیاد و پاسخگویش کم است.


منشأ این سؤال چیست؟
منشأ این سؤال چیست؟


گذشته از عوامل تاریخی و مبارزه‌های ناکام گذشته که در پیدایش چنین سؤالی مؤثرند، باید به پدیده دیگر که زاییده شرایط زمانی است بیشتر توجه داشت. شرایط میهنی و کانونهای ملتهب گوشه و کنار جهان نشان داده‌اند که کسب پیروزی در مبارزه امری آسان نیست. برای کسب پیروزی در میدان نبرد دست پر باید داشت. اندیشه، جسارت، جانبازی، پرهیزکاری، سعه صدر، صداقت، حل‌شدن در امر نبرد، اینها و نظایر اینها سکه‌هایی است که برای کسب پیروزی باید به همراه داشت. به این ترتیب مبارزه پیروز آن‌طور که بسیاری در گذشته گمان می‌کردند امر ساده‌ای نیست بلکه از مشکلترین مسائل عصر ما است.
گذشته از عوامل تاریخی و مبارزه‌های ناکام گذشته که در پیدایش چنین سؤالی مؤثرند، باید به پدیده‌ای دیگر که زاییده شرایط زمانی است بیشتر توجه داشت. شرایط میهنی و کانون‌های ملتهب گوشه و کنار جهان نشان داده‌اند که کسب پیروزی در مبارزه امری آسان نیست. برای کسب پیروزی در میدان نبرد دست پر باید داشت. اندیشه، جسارت، جانبازی، پرهیزکاری، سعه صدر، صداقت، حل‌شدن در امر نبرد، اینها و نظایر اینها سکه‌هایی است که برای کسب پیروزی باید به همراه داشت. به این ترتیب مبارزه پیروز آن‌طور که بسیاری در گذشته گمان می‌کردند امر ساده‌ای نیست، بلکه از مشکلترین مسائل عصر ما است.


ساده‌اندیشی در این مورد سرانجامی جز ناکامی نخواهد داشت و درست در همین‌جا است که ناکامیهای گذشته وقتی که با اقدامات ضدمردمی رژیم توأم می‌شود، افراد را تحت تأثیرات منفی و کشنده خود قرار می‌دهد، در این زمان ترس و ناامیدی به صورتهای مختلف تظاهر می‌کند. عده‌ای به بهانه این‌که دارای سرمایه کافی برای ورود در بازار نبرد نیستند، می‌ترسند. عده‌ای به منفی‌بافی روی می‌آورند زیرا از اعتراف به ترس خود شرمسارند. گروهی به لفاظی و سیاست‌بازی می‌پردازند زیرا از درهم‌ریختن شخصیت مجازی خود هراس دارند و نمی‌خواهند مشت خالی خود را باز کنند. عده‌ای در زیر بار نارسایی اندیشه منکوب می‌شوند و عده‌ای هم که خود را پیش‌کسوت می‌انگارند به پند و موعظه می‌پردازند و توجیه می‌کنند که شتر رمیده را به حال خود واگذارید.
ساده‌اندیشی در این مورد سرانجامی جز ناکامی نخواهد داشت و درست در همین‌جا است که ناکامی‌های گذشته وقتی که با اقدامات ضدمردمی رژیم توأم می‌شود، افراد را تحت تأثیرات منفی و کشنده خود قرار می‌دهد، در این زمان ترس و ناامیدی به صورت‌های مختلف تظاهر می‌کند. عده‌ای به بهانه این‌که دارای سرمایه کافی برای ورود در بازار نبرد نیستند، می‌ترسند. عده‌ای به منفی‌بافی روی می‌آورند زیرا از اعتراف به ترس خود شرمسارند. گروهی به لفاظی و سیاست‌بازی می‌پردازند زیرا از درهم‌ریختن شخصیت مجازی خود هراس دارند و نمی‌خواهند مشت خالی خود را باز کنند. عده‌ای در زیر بار نارسایی اندیشه منکوب می‌شوند و عده‌ای هم که خود را پیش‌کسوت می‌انگارند به پند و موعظه می‌پردازند و توجیه می‌کنند که شتر رمیده را به حال خود واگذارید.


در چنین شرایطی همه‌چیز سهمگین جلوه می‌کند. هر عمل رژیم دلیل بر قدرت شکست‌ناپذیر او جلوه می‌کند. دشمن با دامن‌زدن به این شرایط چنین می‌نمایاند که تفوق مطلق از آن اوست و سیه‌روزی و شکست از آن حریف.
در چنین شرایطی همه‌چیز سهمگین جلوه می‌کند. هر عمل رژیم دلیل بر قدرت شکست‌ناپذیر او جلوه می‌کند. دشمن با دامن‌زدن به این شرایط چنین می‌نمایاند که تفوق مطلق از آن اوست و سیه‌روزی و شکست از آن حریف.


بیهوده نیست که برای بسیاری نحوه فشار دستگاه‌های جاسوسی دشمن سخت هراس‌آور است و زندان و وقایعش موجب وحشت.
بیهوده نیست که برای بسیاری نحوه فشار دستگاه‌های جاسوسی دشمن سخت هراس‌آور است و زندان و وقایعش موجب وحشت. تحت شکنجه بودن، تیرباران شدن، در زیر سرنیزه جلادان جان‌دادن، سالها در سلول زندان به‌سربردن چیزهایی هستند که حتی تصور آنها موی بر اندام آدمی راست می‌کند. متواری‌بودن، گرسنگی، فقر، خانه‌به‌دوشی و در عین جوانی و شادابی لباس ساده پوشیدن و به اندک ساختن، خانه و کاشانه را ترک گفتن، ترک زن و فرزند و عزیزان در راه هدف‌های عالی انسانی، کارهایی هستند که در نظر آنان تنها از عهده افراد نادرالوجود و خارق‌العاده برمی‌آید. آنان که دچار چنین اضطراب درونی می‌گردند، در زمینه سیاست دچار مالیخولیا خواهند شد.
 
تحت شکنجه بودن، تیرباران شدن، در زیر سرنیزه جلادان جان‌دادن، سالها در سلول زندان به‌سربردن چیزهایی هستند که حتی تصور آنها موی بر اندام آدمی راست می‌کند. متواری‌بودن، گرسنگی، فقر، خانه‌به‌دوشی و در عین جوانی و شادابی لباس ساده پوشیدن و به اندک ساختن، خانه و کاشانه را ترک گفتن، ترک زن و فرزند و عزیزان در راه هدفهای عالی انسانی، کارهایی هستند که در نظر آنان تنها از عهده افراد نادرالوجود و خارق‌العاده برمی‌آید. آنان که دچار چنین اضطراب درونی می‌گردند، در زمینه سیاست دچار مالیخولیا خواهند شد.


ولی با تمام اینها سدهای راه تکامل شکست‌پذیرند و این امر ناشی از ماهیت آنها است و ما نه‌تنها چنین رویدادها را دلیل سرخوردگی و یأس نمی‌گیریم بلکه معتقدیم که آنها خوبند و بسیار هم خوبند زیرا تنها شداید و شرایط مشکلند که یک عصیانگر انقلابی را آبدیده می‌کنند.
ولی با تمام اینها سدهای راه تکامل شکست‌پذیرند و این امر ناشی از ماهیت آنها است و ما نه‌تنها چنین رویدادها را دلیل سرخوردگی و یأس نمی‌گیریم بلکه معتقدیم که آنها خوبند و بسیار هم خوبند زیرا تنها شداید و شرایط مشکلند که یک عصیانگر انقلابی را آبدیده می‌کنند.
خط ۹۷: خط ۹۵:
فرصت‌طلبان و سازشکاران و آنها که به‌اصطلاح یکی به نعل می‌زنند و یکی به میخ، مواضع خود را از دست خواهند داد و در این شرایط تنها مردان مصمم هستند که بار سنگین نبرد را به‌دوش می‌کشند و دارای قدرت ادامه نبرد و بسیج آگاه‌نمودن توده‌ها در هرگونه شرایط سخت می‌باشند.
فرصت‌طلبان و سازشکاران و آنها که به‌اصطلاح یکی به نعل می‌زنند و یکی به میخ، مواضع خود را از دست خواهند داد و در این شرایط تنها مردان مصمم هستند که بار سنگین نبرد را به‌دوش می‌کشند و دارای قدرت ادامه نبرد و بسیج آگاه‌نمودن توده‌ها در هرگونه شرایط سخت می‌باشند.


آیا درک این مسئله برای همه میسر است؟ مسلماً نه. تنها کسانی قدرت این کیفیت را دارند که به اندیشه علمی و اراده مجهزند. شرایط را دقیقاً می‌شناسند و مطابق با شرایط در خود آمادگی ایجاد می‌کند. بر ماست که بکوشیم تا در شمار چنین افرادی درآییم. سازمان دربرگیرنده این عناصر نیز سازمانی است که خود ثمره شرایط خاص و دشوار محیط است. «بین ریشه‌های وجودی چنین سازمانی و شرایط محیط رابطه مستقیمی وجود دارد».
آیا درک این مسئله برای همه میسر است؟ مسلماً نه. تنها کسانی قدرت این کیفیت را دارند که به اندیشه علمی و اراده مجهزند. شرایط را دقیقاً می‌شناسند و مطابق با شرایط در خود آمادگی ایجاد می‌کند. بر ماست که بکوشیم تا در شمار چنین افرادی درآییم. سازمان دربرگیرنده این عناصر نیز سازمانی است که خود ثمره شرایط خاص و دشوار محیط است. «بین ریشه‌های وجودی چنین سازمانی و شرایط محیط رابطه مستقیمی وجود دارد.


از آنچه گفته شد می‌توان چنین نتیجه گرفت که شرایط دشوار کنونی برای ما نه‌تنها بد نیست بلکه از آن‌جا که دشواریها تعیین‌کننده مرز دقیق بین جنبش و ضدجنبش، انقلاب و ضدانقلابند، انتخاب طبیعی، پایه و اساس پیدایش عناصر ارزنده و در نتیجه رهبری خواهد شد و حکومت عادات و سنن که منجر به پیدایش یک رهبری مصنوعی می‌شد، نابود می‌گردد و تنها در این‌صورت است که رهبری و زعامت را کسانی به‌عهده خواهند گرفت که صلاحیت و شایستگی خود را برای احراز این مقام نشان داده‌اند.
از آنچه گفته شد می‌توان چنین نتیجه گرفت که شرایط دشوار کنونی برای ما نه‌تنها بد نیست بلکه از آن‌جا که دشواری‌ها تعیین‌کننده مرز دقیق بین جنبش و ضدجنبش، انقلاب و ضدانقلابند، انتخاب طبیعی، پایه و اساس پیدایش عناصر ارزنده و در نتیجه رهبری خواهد شد و حکومت عادات و سنن که منجر به پیدایش یک رهبری مصنوعی می‌شد، نابود می‌گردد و تنها در این‌صورت است که رهبری و زعامت را کسانی به‌عهده خواهند گرفت که صلاحیت و شایستگی خود را برای احراز این مقام نشان داده‌اند.


نوشته سعید محسن (نشریه مجاهد-فوق‌العاده مهر ۱۳۷۶)
نوشته سعید محسن (نشریه مجاهد-فوق‌العاده مهر ۱۳۷۶)
۳۷۴

ویرایش