سیاوش محمودی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۳۸۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ سپتامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{mbox
{{جعبه زندگینامه
| type  = notice
|نام_شخص=سیاوش محمودی
| image = {{#if:{{{altimage|}}}|{{{altimage|}}}|[[File:Ambox warning blue construction.svg|50x40px|link=|page is in the middle of an expansion or major revamping]]}}
|تصویر=سیاوش محمودی..1.JPG
| text  = این {{#if:{{{section|}}}|بخش|{{#switch:<includeonly>{{NAMESPACE}}</includeonly>
|عرض_تصویر=260px
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
|توضیح_تصویر=
| رده      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
|تاریخ_تولد=۱۳۸۵
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|صفحه راهنما]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
|محل_تولد=تهران
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
|تاریخ_مرگ=۳۰ شهریور ۱۴۰۱
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
|ملیت= ایرانی
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
|محل_مرگ= منطقه ۱۶ تهران
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
|مدفن= بهشت زهرا تهران
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه پروژه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
|علت مرگ= شلیک گلوله به سر توسط نیروهای امنیتی
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث پروژه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
|شناخته‌شده برای    =مردم ایران
| مقاله {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
|همسر=
}}}} '''تحت نگارش، توسعه یا بازنویسی گسترده قرار دارد{{#if:{{{notready|}}}
|والدین= }}
|, و هنوز برای استفاده آماده نیست.
}}.''' از کمک شما در ویرایش و نگارش مقاله استقبال می‌کنیم؛ خوش آمدید. {{#if:{{{placedby|}}}
|This template was placed by {{#ifeq:{{lcfirst:{{{placedby}}}}}|{{ucfirst:{{{placedby}}}}}
|<!--{{{placedby}}} does not start with a letter - so is probably a signature-->{{{placedby}}}
|{{user|{{{placedby}}}}}
}}.
}} اگر این {{#if:{{{section|}}}|section|{{#switch:<includeonly>{{NAMESPACE}}</includeonly>
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|بحث صفحه]]
| رده      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]]
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|صفحه راهنما]]
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]]
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]]
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه پروژه]]
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث پروژه]]
| مقاله {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
}}}} <span class="plainlinks">[{{SERVER}}{{localurl:{{NAMESPACE}}:{{PAGENAME}}|action=history}}</span> چندین روز است که ویرایش نشده] لطفاً این الگو را بردارید.<br />''اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را افزوده‌اید لطفاً مطمئن شوید که در زمان ویرایش یک بخش، این الگو با الگوی [[الگو:ویرایش|<nowiki>{{ویرایش}}</nowiki>]] جایگزین می‌شود.''
{{small|{{last edited by}}}}
}}{{#if:{{{comment|}}}
|{{mbox
| type =  notice
| image = none
| text  = '''Contributor note''': {{{comment}}}
}}
}}<includeonly>{{#ifeq:{{{nocat|}}}|true||{{{category|{{#switch:{{NAMESPACE}}
|{{ns:2}}
|{{ns:3}}=<!-- no category for user/talk pages-->
|#default=[[رده:صفحه‌های گسترده در دست ساخت]]
}}}}}}}</includeonly><noinclude> </noinclude>
 
{{Infobox person
| name              = سیاوش محمودی
| image              =سیاوش محمودی ۲.JPG
| caption            =
| birth_date        = ۱۳۸۵
| birth_place        = تهران
| death_date        =۳۰ شهریور ۱۴۰۱
| death_place        =محله‌ی علی‌آباد منطقه ۱۶ تهران بر اثر اصابت گلوله به سر
| other_names        =
| education          =
| occupation        =
| known for          = 
| children          =
}}
'''سیاوش محمودی''' نوجوان ۱۶ ساله‌یی که در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ خورشیدی در جریان [[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|خیزش سراسری مردم ایران]] بر اثر شلیک نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی و اصابت گلوله به سرش جان باخت.<ref name=":0" />
'''سیاوش محمودی''' نوجوان ۱۶ ساله‌یی که در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ خورشیدی در جریان [[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|خیزش سراسری مردم ایران]] بر اثر شلیک نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی و اصابت گلوله به سرش جان باخت.<ref name=":0" />


خط ۷۲: خط ۲۷:
== مراسم چهلم سیاوش محمودی ==
== مراسم چهلم سیاوش محمودی ==
مراسم چهلم سیاوش محمودی در روز ۱۰ آبان، در بهشت زهرا برگزار شد. مردم با وجود جو امنیتی و حضور ماموران، در این مراسم حضور یافتند<ref name=":0">[https://www.independentpersian.com/node/280436/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/%DA%86%D9%87%D9%84%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%8C-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B5%D8%AD%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C چهلم سیاوش محمودی، نوجوان کشته شده به دست سرکوبگران، به صحنه اعتراض‌های ضدحکومتی تبدیل شد-ایندیپندنت فارسی]</ref>. مردم در مراسم چهلم سیاوش محمودی در بهشت زهرا، شعارهایی چون «سیاوش عزیزم،‌ خونت رو پس می‌گیرم»، «مرگ بر دیکتاتور» و «قسم به خون یاران، ایستاده‌ایم تا پایان» سر دادند.<ref name=":3">[https://news.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DA%86%D9%87%D9%84%D9%85-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86 مراسم چهلم شهید قیام سیاوش محمودی در بهشت زهرا همراه با شعارهای شرکت‌کنندگان - سایت مجاهدین خلق ایران]</ref> نیروهای امنیتی با فشار و تهدید، خانواده و بستگان سیاوش محمودی را مجبور کردند پس از حضور اولیه برسر مزار این نوجوان کشته‌شده در بهشت زهرا، محل مراسم را ترک کنند. مردم معترض در بهشت زهرا با سردادن شعارهایی علیه [[سید علی خامنه ای|علی خامنه‌ای]]، خانواده این جوان کشته‌شده در اعتراضات را بدرقه کردند.<ref name=":2" />
مراسم چهلم سیاوش محمودی در روز ۱۰ آبان، در بهشت زهرا برگزار شد. مردم با وجود جو امنیتی و حضور ماموران، در این مراسم حضور یافتند<ref name=":0">[https://www.independentpersian.com/node/280436/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/%DA%86%D9%87%D9%84%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF%DB%8C%D8%8C-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D8%B3%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%A8%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%B5%D8%AD%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C چهلم سیاوش محمودی، نوجوان کشته شده به دست سرکوبگران، به صحنه اعتراض‌های ضدحکومتی تبدیل شد-ایندیپندنت فارسی]</ref>. مردم در مراسم چهلم سیاوش محمودی در بهشت زهرا، شعارهایی چون «سیاوش عزیزم،‌ خونت رو پس می‌گیرم»، «مرگ بر دیکتاتور» و «قسم به خون یاران، ایستاده‌ایم تا پایان» سر دادند.<ref name=":3">[https://news.mojahedin.org/i/%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DA%86%D9%87%D9%84%D9%85-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%B2%D9%87%D8%B1%D8%A7-%D9%87%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%B4%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86 مراسم چهلم شهید قیام سیاوش محمودی در بهشت زهرا همراه با شعارهای شرکت‌کنندگان - سایت مجاهدین خلق ایران]</ref> نیروهای امنیتی با فشار و تهدید، خانواده و بستگان سیاوش محمودی را مجبور کردند پس از حضور اولیه برسر مزار این نوجوان کشته‌شده در بهشت زهرا، محل مراسم را ترک کنند. مردم معترض در بهشت زهرا با سردادن شعارهایی علیه [[سید علی خامنه ای|علی خامنه‌ای]]، خانواده این جوان کشته‌شده در اعتراضات را بدرقه کردند.<ref name=":2" />
== دلنوشته مادر سیاوش محمودی ==
دلنوشته‌ی مادر سیاوش محمودی از آخرین دیدار با پسرش<blockquote>سیاوش؛
مامان، می‌خوام از روزی بگم که از هم جدا شدیم. از آخرین روز.... یادته چند ساعتی باهم بودیم؟ سر خیابون از مامان جدا شدی با دوستت نازی‌آباد قرار گذاشتی
صدات کردم: سیاوش....
با حالت دویدن که داشتی می‌رفتی گفتی:
مامان برو من میام!
اما نیومدی مامان!
وقتی اومدم خونه یهو مثل همیشه مامان نگرانت شد. بهت زنگ زدم، گوشیت رو روی حالت پرواز گذاشته بودی، دل‌شوره‌ی بدی گرفتم. شامتو کنار گذاشتم. به ستایش گفتم می‌رم دنبال سیاوش....
وقتی اومدم به سمت نازی‌آباد برم، دیدم خیابون رو بستن، خیابون پر از دود و گاز اشک‌آور بود! به سختی خودم رو به سمت خیابون که به سمت نازی‌آباد بود، رسوندم.
یاد صحنه‌های جنگ افتادم.
آشفته.... با دلی پر از استرس و نگرانی....
یه طرف مردم، یه طرف بسیجی‌های خود همون محل، روبروی‌ بچه‌های خود محل ایستاده بودن!
هرچی صدات کردم پیدات نکردم.
یکی از دوستات گفت سیاوش اون‌‌ طرف خیابون هست، به سمت بسیجی‌ها که حیدر حیدرکنان به مردم حمله می‌کردن رفتم....
رفتم و وسط خیابون نشستم، دستامو بالا گرفتم، گفتم: من دنبال پسرم می‌گردم.
یکیشون منو به اون طرف خیابون پرت کرد و با باتوم منو زد و گفت: باشه معرکه نگیر!
و من التماس‌کنان که توروخدا نزنید، همه‌ی اونا بچه هستن....[[پرونده:مادر سیاوش محمودی....JPG|جایگزین=مادر سیاوش محمودی در کنار مزار فرزندش|بندانگشتی|مادر سیاوش محمودی در کنار مزار فرزندش]]من با عجله از خط اونجا رد شدم، وقتی رسیدم سر یکی دیگه از خیابون‌های نازی‌آباد تاریکی مطلق و یه عالمه نیرو اونجا بود! نیروهای امنیتی با پرچم یا ثارالله زرد رنگ....
وقتی رسیدم فقط متوجه شدم در یکی از مغازه‌ها باز شد و یکی گفت خانم بیایید داخل، می‌زنن! با چشم گریان و استرس زیاد رفتم داخل مغازه و پناه گرفتم....
خیلی وحشت‌آور بود، بیش از ۵۰ یا ۶۰ موتور سوار مسلح.... چرا؟ یاد خرمشهر افتادم که عراقی‌ها حمله کرده بودن.... چند دقیقه اونجا پناه آوردم که کمی دور شدن، بازهم شروع به گشتن کردم، هیچکس نبود! خیابون خلوت، اما کف خیابون سطل آشغال آتیش زده بودن، سنگ بود، دود بود، گاز اشک‌آور بود و مردم از توی کوچه‌ها شعار می‌دادن....
سیاوش، مامان، خیلی گشتم اما پیدات نکردم! حالم خیلی بد بود، به دایی زنگ زدم گفتم سیاوش رو پیدا نمی‌کنم، ۵ ساعتی بود دنبالت می‌گشتم، کنار خیابون گریه‌کنان منتظر دایی نشستم تا اومد، فکر کردم حتما گرفتنت! با ترس به چندتا گاردی نزدیک شدم گفتم اگه کسی رو بگیرید کجا می‌برید؟
گفت برو کلانتری
با یه حال خیلی بد به سمت کلانتری رفتم.
سر راه یه بیمارستان بود، یه لحظه قلبم یه ایست زد! به برادرم گفتم بریم داخل سوال کنیم. گفت: نه چرا؟ نمی‌خواد!
به سمت کلانتری‌ رفتم، خبری نبود!
دوباره برگشتم رسیدم به بیمارستان، خودت منو کشوندی داخل بیمارستان....! با یه عالمه استرس وارد شدم گفتم توی این شلوغی‌ها کسی رو آوردن؟
گفتن آره برو اطلاعات
جلو رفتم سوال کردم.
گفتن یه بچه رو آوردن اما فوت کرده!
دلم هوری ریخت!
هرکاری کردم که نشونم بدن گفتن اجازه ندارن چون مجهول الهویه‌س
اونقدر گریه کردم، داد زدم تا کارت عابر بانکی که توی جیبت بود رو نشونم دادن
گفتن از پشت سر تیر خورده، دو نفر اومدن توی حیاط بیمارستان رها کردن و رفتن!
‏از اونجا تکون نخوردم....!
ماندم تا خود صبح تا تو رو جایی نبرن....!
اما هنوز باور نداشتم!
چرا صبح نمی‌شه؟!!!
می‌خوام ببینمت!
هنوز باور نداشتم، اما فریاد می‌زدم!
دیوانه‌وار تو خیابون نزدیک بیمارستان داد می‌زدم!
شب لعنتی تموم نمی‌شد!
حالم خیلی بد بود، تمام تنم می‌لرزید!
تا صبح شد و اجازه دادن تو رو ببینم!
هنوز باور نداشتم!
سردخونه باز شد!
کاور رو باز کردم!
سیاوش من با فرق غرق خون....
با چشمان نیمه باز....!
زانو زدم!
دستم را زیر سرت گذاشتم
و فریاد می‌زدم!
دستم را زیر سرت گذاشتم که بوست کنم، دستم پر از خون شد!
مامان، تو رو پیدا کردم....!
سیاوش، گفتی برو میام، اما نیومدی!
گفتی برو میام، اما نیومدی...!!!<ref>[https://ir.voanews.com/a/mother-of-siavash-mahmoudi-talks-about-what-happened-the-night-he-was-killed/6879516.html سایت صدای آمریکا فارسی]</ref></blockquote>


== منابع ==
== منابع ==
۵٬۷۸۸

ویرایش