۱٬۶۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
دکتر فاطمی تا تیرماه ۱۳۳۳ در بیمارستان شماره یک ارتش بستری بود، سپس، در حالی که هنوز زخمهایش خونچکان بود، به زندان لشکر۲ زرهی برده شد که در آن برخی از سران جبهه ملی، مانند [[علی شایگان|دکتر شایگان]]، دکتر صدیقی، مهندس رضوی نیز زندانی بودند. | دکتر فاطمی تا تیرماه ۱۳۳۳ در بیمارستان شماره یک ارتش بستری بود، سپس، در حالی که هنوز زخمهایش خونچکان بود، به زندان لشکر۲ زرهی برده شد که در آن برخی از سران جبهه ملی، مانند [[علی شایگان|دکتر شایگان]]، دکتر صدیقی، مهندس رضوی نیز زندانی بودند. | ||
ورود فاطمی مجروح در آن جمعی که منتظر آزادی بودند، ولولهای ایجاد کرد. | ورود فاطمی مجروح در آن جمعی که منتظر آزادی بودند، ولولهای ایجاد کرد. زندانیان جبهه ملی عموماً، از سخنرانی شدیداللحن او در میتینگ ۲۵مرداد انتقاد میکردند و آن را مظهر بی احتیاطی و خروج از دایره اعتدال میشمردند و بالنّتیجه، این اقدامات را موجب انحراف و شکست نهضت قلمداد میکردند. دراینباره محمد مکری مینویسد:<blockquote>«دکتر فاطمی را با برانکارد از آمبولانس پیاده کردند. سُرُم فیزیولوژی به دستهایش وصل بود. با همان وضع او را به اتاق رو به روی اتاق ما بردند… پرده حصیری نسبتاً زمختی درمقابل درِ آن اتاق آویزان کردند که از بیرون داخل اتاق دیده نشود و برخلاف معمول نگهبانی درمقابل پنجره و نگهبانی در مقابل در ورودی اتاق او گماردند و به اینترتیب معلوم شد که به سختی او را تحت مراقبت گرفتهاند… حالش واقعاً تعریفی نداشت، ولی نشانی از ضعف اراده در او دیده نمیشد. معدهاش تقریباً هیچ چیز را تحمل نمیکرد، امّا، ارادهآش مثل کوه استوار و روحیهاش بسیار خوب بود. باید با کمال فروتنی اقرار کنم که هیچکس را با این استواری و استحکام در زندان ندیده بودم… به واقع، او نادره مردی بود»<ref>«[http://www.adabestanekave.com/book/khaterat_man_az_dr_hossein_fatemi_1.pdf خاطرات من از زنده یاد دکتر حسین فاطمی]» , نوشته مُکری، ص۳۸</ref> </blockquote> | ||
== محاکمه == | == محاکمه == |
ویرایش