سید ضیاءالدین طباطبایی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹۸: خط ۹۸:
وی از مهر ۱۲۸۸ به انتشار نشریه «ندای اسلام» دست زد. نشریه «شرق» هم که هزینه آن توسط زرتشتیان و ارامنه تأمین میشد، به دلیل اهانت به مجلس دوم توقیف شد. روزنامه برق نیز که پس از آن انتشار یافت با دلایلی مشابه توقیف شد و سید ضیاء که به زندان محکوم شده بود، با تلاش عده‌ای از مشروطه‌خواهان آزاد شد و به خارج از کشور رفت.<ref name=":0">بانک اطلاعات رجال - [http://rijaldb.com/fa/8034/سید+ضیاء+الدین+طباطبایی سید ضیاء الدین طباطبایی]</ref>
وی از مهر ۱۲۸۸ به انتشار نشریه «ندای اسلام» دست زد. نشریه «شرق» هم که هزینه آن توسط زرتشتیان و ارامنه تأمین میشد، به دلیل اهانت به مجلس دوم توقیف شد. روزنامه برق نیز که پس از آن انتشار یافت با دلایلی مشابه توقیف شد و سید ضیاء که به زندان محکوم شده بود، با تلاش عده‌ای از مشروطه‌خواهان آزاد شد و به خارج از کشور رفت.<ref name=":0">بانک اطلاعات رجال - [http://rijaldb.com/fa/8034/سید+ضیاء+الدین+طباطبایی سید ضیاء الدین طباطبایی]</ref>


او دو سال در فرانسه و انگلیس ماند و به تحصیل پرداخت و در شرایطی که هزینه تحصیلات وی توسط «اتحادیه دوستی ایران و فرانسه» تأمین می‌شد(۱۲) به فراگیری زبان‌های انگلیسی وفرانسوی پرداخت. هم‌چنین پس از سفری به هندوستان ومصر و دریای سرخ و عثمانی و عراق وارد ایران شد و مدتی بعد درآذر ۱۲۹۲ روزنامه «رعد» رابا کمک مالی سفارت انگلیس منتشر کرد. دوران فعالیت روزنامه «رعد» که با تشکیل و سپس تعطیل مجلس سوم ایران مقارن بود(۱۸)، از حساس‌ترین دوره‌های تاریخ معاصر ایران است. وقوع جنگ اول جهانی وهجوم نیروهای روس از شمال وهجوم قوای انگلیس از جنوب و انعقاد قرارداد ننگین ۱۹۱۵ میان روس وانگلیس با هدف توسعه قلمرو نفوذ خود در ایران، از جمله مهمترین رویدادهای این دوران از تاریخ ایران است. روزنامه رعد ابتدا حامی روسها بود وسپس در مقطعی به دفاع از انگلیسی‌ها پرداخت و حتی از تشکیل «پلیس جنوب» که ساخته وپرداخته نظامیان اشغالگر انگلیس در نواحی جنوبی کشورمان بود، حمایت کرد.<ref name=":1" />  
او دو سال در فرانسه و انگلیس ماند و به تحصیل پرداخت و در شرایطی که هزینه تحصیلات وی توسط «اتحادیه دوستی ایران و فرانسه» تأمین می‌شد به فراگیری زبان‌های انگلیسی و فرانسوی پرداخت. هم‌چنین پس از سفری به هندوستان و مصر و دریای سرخ و عثمانی و عراق وارد ایران شد و مدتی بعد در آذر ۱۲۹۲ روزنامه «رعد» را با کمک مالی سفارت انگلیس منتشر کرد. دوران فعالیت روزنامه «رعد» که با تشکیل و سپس تعطیل مجلس سوم ایران مقارن بود از حساس‌ترین دوره‌های تاریخ معاصر ایران است. وقوع جنگ اول جهانی وهجوم نیروهای روس از شمال وهجوم قوای انگلیس از جنوب و انعقاد قرارداد ننگین ۱۹۱۵ میان روس وانگلیس با هدف توسعه قلمرو نفوذ خود در ایران، از جمله مهمترین رویدادهای این دوران از تاریخ ایران است. روزنامه رعد ابتدا حامی روسها بود وسپس در مقطعی به دفاع از انگلیسی‌ها پرداخت و حتی از تشکیل «پلیس جنوب» که ساخته و پرداخته نظامیان اشغالگر انگلیس در نواحی جنوبی کشورمان بود، حمایت کرد.<ref name=":1" />  


سید ضیاء در دوران مشروطیت با انتشار مقاله‌های پر سرو صدا علیه شاه، مورد حمایت مشروطه‌خواهان قرار گرفت. زمانی که مشروطه‌خواهان دست به اسلحه بردند تا محمدعلی شاه را وادار به پذیرش خواسته‌های خود نمایند، سید ضیاء ۲۰ ساله، در نبرد پنج روزهٔ تهران شرکت نمود و فرماندهی بخشی از مجاهدین مسلح را برعهده داشت.<ref name=":2">واضح - [http://vazeh.com/n727926/سید-ضیاءالدین-طباطبایی-مشروطه‌خواه-کودتاچی سید ضیاءالدین طباطبایی :مشروطه‌خواه کودتاچی]</ref>  
سید ضیاء در دوران مشروطیت با انتشار مقاله‌های پرسروصدا علیه شاه، مورد حمایت مشروطه‌خواهان قرار گرفت. زمانی که مشروطه‌خواهان دست به اسلحه بردند تا محمدعلی شاه را وادار به پذیرش خواسته‌های خود نمایند، سید ضیای ۲۰ ساله، در نبرد پنج روزهٔ تهران شرکت نمود و فرماندهی بخشی از مجاهدین مسلح را برعهده داشت.<ref name=":2">واضح - [http://vazeh.com/n727926/سید-ضیاءالدین-طباطبایی-مشروطه‌خواه-کودتاچی سید ضیاءالدین طباطبایی :مشروطه‌خواه کودتاچی]</ref>  


== سفر سید ضیاءالدین طباطبائی به روسیه و مشاهده انقلاب روسیه ==
== سفر سید ضیاءالدین طباطبائی به روسیه و مشاهده انقلاب روسیه ==
سیدضیاء در ۱۲۹۶ جهت مشاهده آثار انقلاب بلشویکی در روسیه عازم آن کشور شد. (۲۱) او طی اقامت در پتروگراد، از نزدیک شاهد انقلاب روسیه بود و همه روزه مشاهدات خود را از طریق کنسولگری به وزارت خارجه ایران می‌فرستاد. سیدضیاء اصرار داشت که رجال دولتی و نمایندگان مجلس شورای ملی ایران، برای زمینه سازی جهت بهبود در روابط آتی باروسیه، تلگرام تبریکی به مجلس جدیدالتأسیس انقلابیون روسیه موسوم به «دوما» مخابره نمایند. او در روسیه یا تزار نیکلای دوم و سپس لنین نیز ملاقات‌هایی داشت.<ref name=":1" />  
سیدضیاء در سال ۱۲۹۶ جهت مشاهده آثار انقلاب بلشویکی در روسیه عازم آن کشور شد. او طی اقامت در پتروگراد، از نزدیک شاهد انقلاب روسیه بود و همه روزه مشاهدات خود را از طریق کنسولگری به وزارت خارجه ایران می‌فرستاد. سیدضیاء اصرار داشت که رجال دولتی و نمایندگان مجلس شورای ملی ایران، برای زمینه سازی جهت بهبود در روابط آتی با روسیه، تلگرام تبریکی به مجلس جدیدالتأسیس انقلابیون روسیه موسوم به «دوما» مخابره نمایند. او در روسیه با تزار نیکلای دوم و سپس لنین نیز ملاقات‌هایی داشت.<ref name=":1" />  


== حمایت سید ضیاءالدین طباطبائی از قرارداد ۱۹۱۹ ==
== حمایت سید ضیاءالدین طباطبائی از [[قرارداد ۱۹۱۹]] ==
[[پرونده:طرح روی جلد کتاب «سید ضیا عامل کودتا».jpg|بندانگشتی|طرح روی جلد کتاب «سید ضیا عامل کودتا»]]
سیدضیاء در پی هرج و مرج ناشی از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه به ایران بازگشت و به حمایت جدی از وثوق الدوله پرداخت. او حتی [[قرارداد ۱۹۱۹|پیمان معروف ۱۹۱۹ وثوق الدوله]] که ایران را به حوزه نفوذ اقتصادی و امنیتی انگلیس تبدیل کرده بود را مورد حمایت قرار داد. سید پس از عقد پیمان ۱۹۱۹ به وثوق الدوله دست مریزاد گفت و در نشریه خود خطاب به وی نوشت «خدایت خیر دهاد!». سیدضیاء دست کم ۹ مقاله در حمایت از قرارداد ۱۹۱۹ در روزنامه «رعد» به چاپ رساند و در یکی از مقالات تصریح کرد: «رستاخیر نوین ایران از هنگام امضای قرارداد ۱۹۱۹ انگلیس و ایران آغاز شده‌است. ما در قرارداد با انگلستان به آرزوی دیرینه خود دست یافته‌ایم. بخش عمده حمایت‌های سیدضیاء از قرارداد ۱۹۱۹ بخاطر عوایدی بود که از خارج به او می‌رسید. این در حالی بود که در اعتراض به این قرارداد ننگین چند نقطه ایران شاهد قیام‌های مختلف گردید که از جمله مهمترین آنها قیام مسلحانه [[شیخ محمد خیابانی]] بود. اعتماد وثوق الدوله به حدی به سید ضیاء جلب شده بود که در اواخر سال ۱۲۹۸ از سوی وی در رأس هیأتی برای عقد قرارداد دوستی با جمهوری‌های آذربایجان، گرجستان و ارمنستان به منطقه قفقاز رفت. روابط نزدیک سیدضیاء با وثوق الدوله به تدریج سبب ایجاد ارتباط دوستانه میان سید با «مستر هاوارد» کنسول انگلیس در تهران و «اسمارت» مترجم سفارت انگلیس شده بود.<ref name=":1" />  
سیدضیاء در پی هرج و مرج ناشی از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه به ایران بازگشت و به حمایت جدی از وثوق الدوله پرداخت. او حتی پیمان معروف ۱۹۱۹ وثوق الدوله که ایران را به حوزه نفوذ اقتصادی و امنیتی انگلیس تبدیل کرده بود را مورد حمایت قرار داد. (۲۳) سید پس از عقد پیمان ۱۹۱۹ به وثوق الدوله دست مریزاد گفت و در نشریه خود خطاب به وی نوشت «خدایت خیر دهاد!»(۲۴). سیدضیاء دست کم ۹ مقاله در حمایت از قرارداد ۱۹۱۹ در روزنامه «رعد» به چاپ رساند(۲۵) و در یکی ازمقالات تصریح کرد: «رستاخیر نوین ایران از هنگام امضای قرارداد ۱۹۱۹ انگلیس و ایران آغاز شده‌است. ما در قرارداد با انگلستان به آرزوی دیرینه خود دست یافته‌ایم. (۲۶) بخش عمده حمایت‌های سیدضیاء از قرارداد ۱۹۱۹ بخاطر عوایدی بود که از خارج به او می‌رسید. این در حالی بود که در اعتراض به این قرارداد ننگین چند نقطه ایران شاهد قیام‌های مختلف گردید که از جمله مهمترین آنها قیام مسلحانه شیخ محمدخیابانی بود. (۲۹) اعتماد وثوق الدوله به حدی به سیدضیاء جلب شده بود که در اواخر سال ۱۲۹۸ از سوی وی در رأس هیأتی برای عقد قرارداد دوستی با جمهوری‌های آذربایجان، گرجستان و ارمنستان به منطقه قفقاز رفت. روابط نزدیک سیدضیاء با وثوق الدوله به تدریج سبب ایجاد ارتباط دوستانه میان سید با «مستر هاوارد» کنسول انگلیس در تهران و «اسمارت» مترجم سفارت انگلیس شده بود.<ref name=":1" />  


== ریاست کمیته آهن توسط سید ضیاءالدین طباطبائی ==
== ریاست کمیته آهن توسط سید ضیاءالدین طباطبائی ==
این روابط و جایگاه و منزلتی که سید در کابینه وثوق الدوله به دست آورده بود به‌تدریج او را نزد انگلیسی‌ها به عنوان یک عنصر سیاسی جسور وجاه‌طلب مطرح ساخت. از این رو انگلیسی‌ها او را درخدمت کودتائی که خود قرار بود هدایت آنرا برعهده داشته باشند قرار دادند. برای اجرای این کودتا کمیته‌ای در منطقه زرگنده تهران با نام کمیته «آهن» به وجود آمد و سیدضیاء در رأس آن قرار گرفت. این کمیته که در نزدیکی اقامت سفیر انگلیس تشکیل شده بود، سازمانی سری بود که «اینتلیجنس سرویس» سازمان جاسوسی انگلیس در پوشش آن افراد ورجال گوناگون را مؤتلف می‌ساخت و استراتژی خود را به پیش می‌برد. سیدضیاء خود رابط جلسات این کمیته با «نورمن» وزیر مختار انگلیس در تهران(۳۰) و فرد دیگری به نام میرزا کریم خان دشتی که از عوامل اطلاعاتی انگلیس در تهران بود، رابط این کمیته با سازمان جاسوسی انگلیس بود(۳۱). هدف از تشکیل کمیته آهن که در آن علاوه بر عناصر ایرانی، چهره‌های انگلیسی ازجمله ژنرال آیرونساید، کلنل اسمایس و سر والد اسمارت نیز حضور داشتند، تحکیم پایه‌های نفوذ انگلیس در ایران از جمله تحکیم قرارداد ۱۹۱۹ و سیطره کامل انگلستان بر کلیه امور وشئون ایران بود. اعضای این کمیته پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به مقامات درجه اول کشور گمارده شدند. (۳۲) کمیته زرگنده دو کارکرد اساسی داشت. یکی سرکوب نهضت جنگل ودیگری استقرار یک دیکتاتوری آهنین. این کمیته تازمان کودتای رضاخان فعال بود و به کار خود ادامه داد.<ref name=":1" />  
این روابط و جایگاه و منزلتی که سید در کابینه وثوق الدوله به دست آورده بود به‌تدریج او را نزد انگلیسی‌ها به عنوان یک عنصر سیاسی جسور وجاه‌طلب مطرح ساخت. از این رو انگلیسی‌ها او را درخدمت کودتائی که خود قرار بود هدایت آنرا برعهده داشته باشند قرار دادند. برای اجرای این کودتا کمیته‌ای در منطقه زرگنده تهران با نام کمیته «آهن» به وجود آمد و سیدضیاء در رأس آن قرار گرفت. این کمیته که در نزدیکی اقامت سفیر انگلیس تشکیل شده بود، سازمانی سری بود که «اینتلیجنس سرویس» سازمان جاسوسی انگلیس در پوشش آن افراد ورجال گوناگون را مؤتلف می‌ساخت و استراتژی خود را به پیش می‌برد. سیدضیاء خود رابط جلسات این کمیته با «نورمن» وزیر مختار انگلیس در تهران و فرد دیگری به نام میرزا کریم خان دشتی که از عوامل اطلاعاتی انگلیس در تهران بود، رابط این کمیته با سازمان جاسوسی انگلیس بود. هدف از تشکیل کمیته آهن که در آن علاوه بر عناصر ایرانی، چهره‌های انگلیسی ازجمله ژنرال آیرونساید، کلنل اسمایس و سر والد اسمارت نیز حضور داشتند، تحکیم پایه‌های نفوذ انگلیس در ایران از جمله تحکیم قرارداد ۱۹۱۹ و سیطره کامل انگلستان بر کلیه امور وشئون ایران بود. اعضای این کمیته پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به مقامات درجه اول کشور گمارده شدند. کمیته زرگنده دو کارکرد اساسی داشت. یکی سرکوب [[نهضت جنگل]] و دیگری استقرار یک دیکتاتوری آهنین. این کمیته تازمان کودتای [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] فعال بود و به کار خود ادامه داد.<ref name=":1" />  


== نقش سید ضیاءالدین طباطبائی در کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ ==
== نقش سید ضیاءالدین طباطبائی در کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ ==
اصرار انگلستان به انجام کودتا در ایران دلایل مختلفی داشت که مهمترین آنها عبارت بودند از: ۱ـ در روسیه به تازگی انقلاب بلشویکی شده بود و انگلیسی‌ها مصمم بودند تااز تأثیر هرج و مرج حاصل ازآن بر نواحی شمال ایران جلوگیری کنند. به همین دلیل بود که آنان نیروهای خود راپس از خروج روسها از ایران به نواحی شمال کشور گسیل داشتند. مقابله با آثار انقلاب بلشویکی نیازمند برقراری یک حکومت مقتدر مرکزی در ایران بود. ۲ـ انگلیسی‌ها از نفرت عمیق مردم نسبت به خاندان پرجور و فساد قاجار مطلع بودند و لذا ادامه حمایت از دودمان قاجار رابرای دوام حضور خود در ایران به مصلحت نمی‌دیدند و برای تثبیت موقعیت خود به تغییر حکومت نیاز داشتند. ۳ـ تأمین مطامع اقتصادی انگلیس در ایران، نیازمند برقراری امنیت در جامعه بود و این امنیت از دید انگلیسی‌ها جز باکودتا میسر نمی‌شد. ۴ـ هزینه سنگین آماده‌باش دائمی نیروهای انگلیسی در ایران موضوعی بود که لندن، رفع آن راجز از طریق برقراری یک حکومت مقتدر عملی نمی‌دانست. ۵ـ احساس خطر از حرکتهای استقلال طلبانه مردم در نقاط مختلف کشور عامل دیگری بود که دربار لندن رابه حاکم ساختن یک دولت نیرومند مرکزی در ایران ترغیب می‌کرد. قیام شیخ محمد خیابانی، جنبش میرزا کوچک خان جنگلی، قیام کلنل محمدتقی پسیان، قیام دلاوران دشتستانی و خیزشهای پراکنده مردم در شهرهای مختلف که معاصر همین تحولات بود سبب دلهره و واهمه انگلیسی‌ها شده بود و ضرورت استقرار یک حکومت خشن نظامی در کشور رااز نظر آنان ایجاب می‌کرد. در ماه‌های قبل از کودتای انگلیسی‌ها، اوضاع ایران کاملاً بحران بود. در تابستان سال ۱۲۹۹ شمسی بلشویکها که سه سال قبل از آن با براندازی حکومت تزاری قدرت را در روسیه به دست گرفته بودند در تعقیب نیروهای مخالف و همچنین انگلیسی‌هایی که از این نیروها حمایت می‌کردند بار دیگر وارد رشت و انزلی شدند و نیروهای انگلیسی مستقر در این دو منطقه را تار و مار کردند. این حادثه ضربه سختی به روحیه نیروهای انگلیسی وارد کرد.
[[پرونده:طرح روی جلد کتاب «سید ضیا عامل کودتا».jpg|بندانگشتی|طرح روی جلد کتاب «سید ضیا عامل کودتا»]]
اصرار انگلستان به انجام کودتا در ایران دلایل مختلفی داشت که مهمترین آنها عبارت بودند از: ۱ـ در روسیه به تازگی انقلاب بلشویکی شده بود و انگلیسی‌ها مصمم بودند تااز تأثیر هرج و مرج حاصل ازآن بر نواحی شمال ایران جلوگیری کنند. به همین دلیل بود که آنان نیروهای خود راپس از خروج روسها از ایران به نواحی شمال کشور گسیل داشتند. مقابله با آثار انقلاب بلشویکی نیازمند برقراری یک حکومت مقتدر مرکزی در ایران بود. ۲ـ انگلیسی‌ها از نفرت عمیق مردم نسبت به خاندان پرجور و فساد قاجار مطلع بودند و لذا ادامه حمایت از دودمان قاجار رابرای دوام حضور خود در ایران به مصلحت نمی‌دیدند و برای تثبیت موقعیت خود به تغییر حکومت نیاز داشتند. ۳ـ تأمین مطامع اقتصادی انگلیس در ایران، نیازمند برقراری امنیت در جامعه بود و این امنیت از دید انگلیسی‌ها جز باکودتا میسر نمی‌شد. ۴ـ هزینه سنگین آماده‌باش دائمی نیروهای انگلیسی در ایران موضوعی بود که لندن، رفع آن را جز از طریق برقراری یک حکومت مقتدر عملی نمی‌دانست. ۵ـ احساس خطر از حرکتهای استقلال‌طلبانه مردم در نقاط مختلف کشور عامل دیگری بود که دربار لندن رابه حاکم ساختن یک دولت نیرومند مرکزی در ایران ترغیب می‌کرد. قیام شیخ محمد خیابانی، جنبش میرزا کوچک خان جنگلی، قیام [[محمدتقی‌ پسیان|کلنل محمدتقی پسیان]]، قیام دلاوران دشتستانی و خیزشهای پراکنده مردم در شهرهای مختلف که معاصر همین تحولات بود سبب دلهره و واهمه انگلیسی‌ها شده بود و ضرورت استقرار یک حکومت خشن نظامی در کشور را از نظر آنان ایجاب می‌کرد. در ماه‌های قبل از کودتای انگلیسی‌ها، اوضاع ایران کاملاً بحرانی بود. در تابستان سال ۱۲۹۹ خورشیدی بلشویکها که سه سال قبل از آن با براندازی حکومت تزاری قدرت را در روسیه به دست گرفته بودند در تعقیب نیروهای مخالف و همچنین انگلیسی‌هایی که از این نیروها حمایت می‌کردند بار دیگر وارد [[رشت]] و انزلی شدند و نیروهای انگلیسی مستقر در این دو منطقه را تارومار کردند. این حادثه ضربه سختی به روحیه نیروهای انگلیسی وارد کرد.


دولت لندن برای انجام کودتائی که نقشه آن راکشیده بود به دو چهره سیاسی و نظامی نیاز داشت. انگلیسی‌ها پس ازبررسی‌های لازم، سید ضیاء الدین طباطبائی را به عنوان چهره سیاسی و رضاخان را به عنوان چهره نظامی مورد نظر خود برگزیدند. کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ با نقشه ژنرال آیرونساید و با اراده این دو به اجرا گذارده شد. سیدضیاء مسئول پیشبرد کودتا از نظر سیاسی و رضاخان عامل نظامی آن بود.<ref name=":1" />
دولت لندن برای انجام کودتائی که نقشه آن راکشیده بود به دو چهره سیاسی و نظامی نیاز داشت. انگلیسی‌ها پس ازبررسی‌های لازم، سید ضیاء الدین طباطبائی را به عنوان چهره سیاسی و رضاخان را به عنوان چهره نظامی مورد نظر خود برگزیدند. کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ با نقشه ژنرال آیرونساید و با اراده این دو به اجرا گذارده شد. سیدضیاء مسئول پیشبرد کودتا از نظر سیاسی و رضاخان عامل نظامی آن بود.<ref name=":1" />
[[پرونده:سید ضیاءالدین طباطبایی در سنین کهولت.jpg|بندانگشتی|سید ضیاءالدین طباطبایی در سنین کهولت]]
[[پرونده:سید ضیاءالدین طباطبایی در سنین کهولت.jpg|بندانگشتی|سید ضیاءالدین طباطبایی در سنین کهولت]]
البته برای اجرای کودتا، پنج نفر با یکدیگر هم قسم شده پشت قرآن را هم مهر کردند. این پنج نفر عبارت بودند از: سیدضیاءالدین طباطبایی، رضاخان میرپنج، ماژور مسعود خان، سرهنگ احمد آقاخان (امیر احمدی) و کلنل کاظم خان (سیاح).<ref name=":2" />  
البته برای اجرای کودتا، ۵ نفر با یکدیگر هم قسم شده پشت قرآن را هم مهر کردند. این پنج نفر عبارت بودند از: سید ضیاءالدین طباطبایی، رضاخان میرپنج، ماژور مسعودخان، سرهنگ احمد آقاخان (امیر احمدی) و کلنل کاظمخان (سیاح).<ref name=":2" />  


روز ۱۰ بهمن ۱۲۹۹ ژنرال آیرونساید در ملاقات بارضاخان، حمایت خود ودولت انگلیس از قدرت گرفتن وی را در تهران اعلام کرد. (۳۶) در این دیدار رضاخان توافق کرد که پس از فتح تهران توسط نیروهای قزاق، مقام نخست وزیری به سیدضیاءالدین سپرده شود و برای اینکه رضاخان اطمینان یابد که در تصرف تهران مشکلی وجود نخواهد داشت، ژنرال انگلیسی به او اعلام کرد که احمدشاه در جریان این اقدام قرار دارد و «نورمن» سفیر انگلستان مشکلات احتمالی را حل خواهد کرد. آیرونساید ۱۰ روز قبل ازوقوع کودتا، نقشه کامل آن را در اختیار رضاخان قرار داد و از او خواست که شدیداً رفتار نظامیان عامل کودتا (قزاق‌ها) راتحت نظر داشته باشد تا اقدامی خلاف برنامه کودتا انجام ندهند. او راجع به این دیدار چنین نوشته‌است: «من با رضاخان مصاحبه کرده‌ام و سرکردگی قزاقان ایرانی را بطور قطعی به او سپرده‌ام. او مردی واقعی و رک‌ترین مردی است که تاکنون دیده‌ام. به او گفته‌ام که قصد دارم به تدریج او را از قید تسلط خود رها سازم… در حضور اسمایت صحبت مفصلی با رضا داشتم و هنگامی که موافقت کردم او را به حال خود رها سازم دو نکته را برایش روشن ساختم. ۱ـ هنگامی که از هم جدا می‌شویم نباید بکوشد مرا از پشت هدف قرار دهد و اگرچنین کند این کار به نابودیش منجر خواهد شد. ۲ـ شاه تحت هیچ شرایطی نباید برکنار شود… رضا با چرب‌زبانی قول داد و من و او دست یکدیگر را فشردیم. (۳۷) آیرونساید یک هفته قبل از وقوع کودتا یعنی روز ۲۷ بهمن ۱۲۹۹ به تهران آمد تا «نورمن» وزیر مختار انگلستان را درجریان کودتای قریب‌الوقوع خود قرار دهد. نورمن از شنیدن خبر انتخاب رضاخان به فرماندهی نظامی کودتا، وحشت کرد. (۳۸) او اعتقاد داشت رضاخان با روحیه‌ای که دارد، قبل از هرچیز به فکر پایین کشیدن احمدشاه ازتخت سلطنت خواهد افتاد ولی «آیرون ساید» به وی اطمینان داد که چنین واقعه‌ای رخ نخواهد داد. (۳۹) «آیرون ساید» در خاطرات خود به تصریح گفته‌است «تصور می‌کنم همه قبول دارند که من کودتا را مهیا کردم. دقیقاً می‌توان گفت که من کودتا کردم.»<ref name=":1" />  
روز ۱۰ بهمن ۱۲۹۹ ژنرال آیرونساید در ملاقات با رضاخان، حمایت خود ودولت انگلیس از قدرت گرفتن وی را در تهران اعلام کرد. (۳۶) در این دیدار رضاخان توافق کرد که پس از فتح تهران توسط نیروهای قزاق، مقام نخست وزیری به سیدضیاءالدین سپرده شود و برای اینکه رضاخان اطمینان یابد که در تصرف تهران مشکلی وجود نخواهد داشت، ژنرال انگلیسی به او اعلام کرد که [[احمد شاه|احمدشاه]] در جریان این اقدام قرار دارد و «نورمن» سفیر انگلستان مشکلات احتمالی را حل خواهد کرد. آیرونساید ۱۰ روز قبل از وقوع کودتا، نقشه کامل آن را در اختیار رضاخان قرار داد و از او خواست که شدیداً رفتار نظامیان عامل کودتا (قزاق‌ها) راتحت نظر داشته باشد تا اقدامی خلاف برنامه کودتا انجام ندهند. او راجع به این دیدار چنین نوشته‌است: «من با رضاخان مصاحبه کرده‌ام و سرکردگی قزاقان ایرانی را بطور قطعی به او سپرده‌ام. او مردی واقعی و رک‌ترین مردی است که تاکنون دیده‌ام. به او گفته‌ام که قصد دارم به تدریج او را از قید تسلط خود رها سازم. در حضور اسمایت صحبت مفصلی با رضا داشتم و هنگامی که موافقت کردم او را به حال خود رها سازم دو نکته را برایش روشن ساختم. ۱ـ هنگامی که از هم جدا می‌شویم نباید بکوشد مرا از پشت هدف قرار دهد و اگرچنین کند این کار به نابودیش منجر خواهد شد. ۲ـ شاه تحت هیچ شرایطی نباید برکنار شود. رضا با چرب‌زبانی قول داد و من و او دست یکدیگر را فشردیم. آیرونساید یک هفته قبل از وقوع کودتا یعنی روز ۲۷ بهمن ۱۲۹۹ به تهران آمد تا «نورمن» وزیر مختار انگلستان را درجریان کودتای قریب‌الوقوع خود قرار دهد. نورمن از شنیدن خبر انتخاب رضاخان به فرماندهی نظامی کودتا، وحشت کرد. او اعتقاد داشت رضاخان با روحیه‌ای که دارد، قبل از هرچیز به فکر پایین کشیدن احمدشاه ازتخت سلطنت خواهد افتاد ولی «آیرونساید» به وی اطمینان داد که چنین واقعه‌ای رخ نخواهد داد. «آیرونساید» در خاطرات خود به تصریح گفته‌است «تصور می‌کنم همه قبول دارند که من کودتا را مهیا کردم. دقیقاً می‌توان گفت که من کودتا کردم.»<ref name=":1" />  


اگرچه ژنرال آیرونساید خود را معمار كودتای ۱۲۹۹ می‌شناسد اما بدیهی است كودتا بدون مساعدت و حمایت نیروهای داخلی و خاصه كمیته زرگنده و اعضای آن كه همواره با سفارت انگلیس مرتبط بودند محقق نمی‌شد.<ref name=":3" />  
اگرچه ژنرال آیرونساید خود را معمار كودتای ۱۲۹۹ می‌شناسد اما بدیهی است كودتا بدون مساعدت و حمایت نیروهای داخلی و خاصه كمیته زرگنده و اعضای آن كه همواره با سفارت انگلیس مرتبط بودند محقق نمی‌شد.<ref name=":3" />  
۱٬۰۴۴

ویرایش