شیرکو بیکس: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۷: خط ۴۷:
}}
}}


'''شیرکو بیکس''' (به کردی: Şêrko Bêkes یا شێرکۆ بێکه‌س) (زادهٔ دوم ماه مهِ ۱۹۴۰ در سلیمانیه – درگذشته در چهارم اوت ۲۰۱۳ در سوئد) شاعر معاصر کرد مشهور به پابلو نرودای کردستان، دوست و هم‌فکر [[احمد شاملو]] بود که برخی اشعار او نیز توسط وی به فارسی ترجمه شده است. اشعار شیرکو بی‌کس مضامینی مبارزاتی و انسانی و  شکلی داستان‌گونه در عین حال بسیار شاعرانه دارد. پدر وی فایق بیکس از شاعران مبارز و شناخته شده کردستان است.
'''شیرکو بیکس،''' (به کردی: Şêrko Bêkes یا شێرکۆ بێکه‌س) (زادهٔ دوم ماه مه ۱۹۴۰ در سلیمانیه – درگذشته در چهارم اوت ۲۰۱۳ در سوئد) شاعر معاصر کرد مشهور به پابلو نرودای کردستان، دوست و هم‌فکر [[احمد شاملو]] بود که برخی اشعار او نیز توسط وی به فارسی ترجمه شده است. اشعار شیرکو بی‌کس مضامینی مبارزاتی و انسانی و  شکلی داستان‌گونه در عین حال بسیار شاعرانه دارد. پدر وی فایق بیکس از شاعران مبارز و شناخته شده کردستان است.


در سال در سال ۱۹۸۸ انجمن قلم سوئد، جایزه کورت توخولسکی را به وی اعطا کرد. شیرکو بی‌کس حدود ۳۸ دفتر شعر منتشر کرده است که برخی از آنان به زبان فارسی ترجمه شده‌اند.<ref>[https://musickordi.com/biography/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DA%A9%D9%88-%D8%A8%DB%8C%DA%A9%D8%B3.html شیرکو بی‌کس]</ref> شیرکو بی‌کس در سلیمانیه و همچنین در استکهلم سوئد زندگی کرد و در سال ۲۰۱۳ در سن ۷۳ سالگی در سوئد درگذشت. وی وصیت کرده بود در شهر سلیمانیه در پارکی به خاک سپرده شود.<ref>[http://mavak.ir/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%87%D9%81%D8%AA-%D9%87%D9%86%D8%B1/104-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DA%A زندگی نامه کرد شیرکوه بی کس]</ref>
در سال ۱۹۸۸ انجمن قلم سوئد، جایزه کورت توخولسکی را به وی اعطا کرد. شیرکو بی‌کس حدود ۳۸ دفتر شعر منتشر کرده است که برخی از آنان به زبان فارسی ترجمه شده‌اند.<ref>[https://musickordi.com/biography/%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DA%A9%D9%88-%D8%A8%DB%8C%DA%A9%D8%B3.html شیرکو بی‌کس]</ref> شیرکو بی‌کس در سلیمانیه و همچنین در استکهلم سوئد زندگی کرد و در سال ۲۰۱۳ در سن ۷۳ سالگی در سوئد درگذشت. وی وصیت کرده بود در شهر سلیمانیه در پارکی به خاک سپرده شود.<ref>[http://mavak.ir/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%86%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%87%D9%81%D8%AA-%D9%87%D9%86%D8%B1/104-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%DB%8C%D8%B1%DA%A زندگی نامه کرد شیرکوه بی کس]</ref>


== زندگی‌نامه شیرکو بی‌کس ==
== زندگی‌نامه شیرکو بی‌کس ==
خط ۶۴: خط ۶۴:
شیرکو بیکس چندین بار از طرف [[ملا کریکار]] از روحانیان دینی کردستان عراق، که در سال ۱۹۸۶ گروه «انصار الاسلام» را تشکیل داد، به خاطر شعرهای هنجارشکن ضد اسلامیش مورد تهدید قرار گرفت.<ref>وبسایت خبرگزاری بین‌المللی کرد پرس [http://kurdpress.ir/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=7690#Title=کمپین%20حمایت%20از%20«شیرکو%20بیکه‌س»%20تشکیل%20شد پس از تهدید از سوی ملا کریکار؛ کمپین حمایت از «شیرکو بیکه‌س» تشکیل شد]{{پیوند مرده|date=اکتبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot}}</ref> شیرکو روز چهارم اوت ۲۰۱۳ (مصادف با ۱۳ مرداد ماه ۱۳۹۲) در استکهلم درگذشت، پیکر او به عنوان اولین وزیر فرهنگ کردستان عراق با تشریفات رسمی به کردستان برگردانده و بنا به وصیّتش در پارک آزادی شهر سلیمانیه به خاک سپرده شد.
شیرکو بیکس چندین بار از طرف [[ملا کریکار]] از روحانیان دینی کردستان عراق، که در سال ۱۹۸۶ گروه «انصار الاسلام» را تشکیل داد، به خاطر شعرهای هنجارشکن ضد اسلامیش مورد تهدید قرار گرفت.<ref>وبسایت خبرگزاری بین‌المللی کرد پرس [http://kurdpress.ir/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=7690#Title=کمپین%20حمایت%20از%20«شیرکو%20بیکه‌س»%20تشکیل%20شد پس از تهدید از سوی ملا کریکار؛ کمپین حمایت از «شیرکو بیکه‌س» تشکیل شد]{{پیوند مرده|date=اکتبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot}}</ref> شیرکو روز چهارم اوت ۲۰۱۳ (مصادف با ۱۳ مرداد ماه ۱۳۹۲) در استکهلم درگذشت، پیکر او به عنوان اولین وزیر فرهنگ کردستان عراق با تشریفات رسمی به کردستان برگردانده و بنا به وصیّتش در پارک آزادی شهر سلیمانیه به خاک سپرده شد.


== در مورد شعر شیرکو بی‌کس ==
== شعر شیرکو بی‌کس ==
برخی شیرکو بی‌کس را پابلو نرودای کردستان می‌دانند. اشعار او به دلیل جهانشمول بودن معانی بسیار  قابل ترجمه و انتقال به زبان های دیگر است.
برخی شیرکو بی‌کس را پابلو نرودای کردستان می‌دانند. اشعار او به دلیل جهانشمول بودن معانی بسیار  قابل ترجمه و انتقال به زبان‌های دیگر است.


اشعار شیرکو از سال ۱۹۸۸ تحت عنوان شعر معاصر کُرد در کتاب‌های درسیِ دبیرستان‌های ایالات متحده و کانادا نیز وارد شده‌است. وی عضو کانون نویسندگان کُردستان و سوئد بود. اشعار  شیرکو بیکس به بسیاری از زبان‌های دنیا، از جمله انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، سوئدی، دانمارکی، مجاری، آلمانی، عربی، ترکی و فارسی ترجمه شده‌است. سال ۲۰۰۱ جایزهٔ شعر پیره‌مێرد (پیرمرد)، شاعر بزرگ کُرد به وی اعطا شد.<ref>میهمان خزانی، شیرکو بیکس، ترجمه: رضا کریم مجاور، نشر چشمه 1386، پیشگفتار</ref>
اشعار شیرکو از سال ۱۹۸۸ تحت عنوان شعر معاصر کُرد در کتاب‌های درسیِ دبیرستان‌های ایالات متحده و کانادا نیز وارد شده‌ است. وی عضو کانون نویسندگان کُردستان و سوئد بود. اشعار  شیرکو بیکس به بسیاری از زبان‌های دنیا، از جمله انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، سوئدی، دانمارکی، مجاری، آلمانی، عربی، ترکی و فارسی ترجمه شده‌ است. سال ۲۰۰۱ جایزهٔ شعر پیره‌مێرد (پیرمرد)، شاعر بزرگ کُرد به وی اعطا شد.<ref>میهمان خزانی، شیرکو بیکس، ترجمه: رضا کریم مجاور، نشر چشمه 1386، پیشگفتار</ref>


اشعار شیرکو بی‌کس توسط عصمت صوفیه از زبان کردی به نرژوی نیز ترجمه و منتشر شده است. یکی از مهمترین درون مایه‌های او در شعر زن و آزادی است. او در شعری می‌‌نویسد:
اشعار شیرکو بی‌کس توسط عصمت صوفیه از زبان کردی به نرژوی نیز ترجمه و منتشر شده است. یکی از مهمترین درون مایه‌های او در شعر زن و آزادی است. او در شعری می‌‌نویسد:


هرچه در مشرق‌زمین
هرچه در مشرق‌زمین
خط ۸۸: خط ۸۸:


== وصیت‌نامه شیرکو بی‌کس ==
== وصیت‌نامه شیرکو بی‌کس ==
شیرکو بی‌کس در وصیتنامه خود می‌خواهد که در سلیمانیه در پارکی در کنار تندیس شهدای ۱۹۶۳ به خاک سپرده شود. او می‌گوید<blockquote>«نمی‌خواهم در هیچکدام از تپه‌ها و گورستان‌های مشهور شهر به خاک سپرده شوم. اول به خاطر اینکه جای خالی ندارند و دوم اینکه من جاهای شلوغ را دوست ندارم. من می‌خواهم اگر شهرداری شهرمان اجازه دهد پیکر مرا در جوار تندیس شهدای ۱۹۶۳ سلیمانی به خاک بسپارند زیرا فضای آنجا لذت بخش تر است و نفسم نمی‌گیرد.شیرکو بی‌کس در وصیت‌نامه‌اش می‌گوید. من دوست دارم پس از مرگم نیز همدم همشهریان و صدای موسیقی و رقص و زیبایی‌های این پارک باشم. کتابخانه و دیوانهای اشعار و عکس‌هایم را نیز به کنار مزارم ببرید. یک کافه تریا و باغچه‌ای کوچک هم در نزدیکی مزارم درست شود تا شاعران، نویسندگان و دختران و پسران عاشق به بهانه آن مهمان من باشند. دوست دارم از حالا این صحنه‌ها را مانند یک رؤیا ببینم. می‌خواهم هم‌زمان با صدای دلنواز آواز الاویسی ماموستا علی مردان و سرود ”خدایا وطن را آباد کن” و درحالیکه پیکرم در پرچم کردستان پیچیده شده به خاک سپرده شوم. می‌خواهم در مراسم خاکسپاری موسیقی نواخته شود و تابلوی هنرمندان شهرم در داخل بنای مزارم نصب شود. می‌خواهم پس از مرگم جایزه‌ای ادبی سالانه‌ای به نام «بیکه‌س» به زیباترین دیوان شعر منتخب آن سال اهداء شود و هزینه آن نیز از آنچه به ارث می‌گذارم پرداخت شود.»<ref>وبسایت خبرگزاری بین‌المللی کرد پرس [http://www.kurdpress.com/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=48215#Title=متن%20کامل%20وصیت‌نامه%20شیرکو%20بیکه%20س%20شاعر%20نامدار%20کردمتن کامل وصیت‌نامه شیرکو بیکه س شاعر نامدار کرد]</ref></blockquote>[[پرونده:Bekas.jpg|جایگزین=شیرکو بی‌کس|بندانگشتی|شیرکو بی‌کس]]
شیرکو بی‌کس در وصیتنامه خود می‌خواهد که در سلیمانیه در پارکی در کنار تندیس شهدای ۱۹۶۳ به خاک سپرده شود. او می‌گوید<blockquote>«نمی‌خواهم در هیچکدام از تپه‌ها و گورستان‌های مشهور شهر به خاک سپرده شوم. اول به خاطر اینکه جای خالی ندارند و دوم اینکه من جاهای شلوغ را دوست ندارم. من می‌خواهم اگر شهرداری شهرمان اجازه دهد پیکر مرا در جوار تندیس شهدای ۱۹۶۳ سلیمانیه به خاک بسپارند زیرا فضای آنجا لذت‌بخش‌تر است و نفسم نمی‌گیرد.شیرکو بی‌کس در وصیت‌نامه‌اش می‌گوید. من دوست دارم پس از مرگم نیز همدم همشهریان و صدای موسیقی و رقص و زیبایی‌های این پارک باشم. کتابخانه و دیوان‌های اشعار و عکس‌هایم را نیز به کنار مزارم ببرید. یک کافه تریا و باغچه‌ای کوچک هم در نزدیکی مزارم درست شود تا شاعران، نویسندگان و دختران و پسران عاشق به بهانه آن مهمان من باشند. دوست دارم از حالا این صحنه‌ها را مانند یک رؤیا ببینم. می‌خواهم هم‌زمان با صدای دلنواز آواز الاویسی ماموستا علی مردان و سرود ”خدایا وطن را آباد کن” و درحالیکه پیکرم در پرچم کردستان پیچیده شده به خاک سپرده شوم. می‌خواهم در مراسم خاکسپاری موسیقی نواخته شود و تابلوی هنرمندان شهرم در داخل بنای مزارم نصب شود. می‌خواهم پس از مرگم جایزه‌ای ادبی سالانه‌ای به نام «بیکه‌س» به زیباترین دیوان شعر منتخب آن سال اهداء شود و هزینه آن نیز از آنچه به ارث می‌گذارم پرداخت شود.»<ref>وبسایت خبرگزاری بین‌المللی کرد پرس [http://www.kurdpress.com/Fa/NSite/FullStory/News/?Id=48215#Title=متن%20کامل%20وصیت‌نامه%20شیرکو%20بیکه%20س%20شاعر%20نامدار%20کردمتن کامل وصیت‌نامه شیرکو بیکه س شاعر نامدار کرد]</ref></blockquote>[[پرونده:Bekas.jpg|جایگزین=شیرکو بی‌کس|بندانگشتی|شیرکو بی‌کس]]


== دیدگاه‌ها در باره‌ی شیرکو بیکس ==
== دیدگاه‌ها در باره‌ی شیرکو بیکس ==


=== احمد شاملو ===
=== [[احمد شاملو]] ===
احمد شاملو دربارەی شیرکو می‌گوید؛<blockquote>«اگر شیرکو بی‌کس را زودتر می شناختم اشعارش را قبل از لورکا ترجمه می‌کردم. افسوس که شاعر و نابغه‌ی کُرد را دیر یافتم».</blockquote>
احمد شاملو دربارەی شیرکو می‌گوید؛<blockquote>«اگر شیرکو بی‌کس را زودتر می‌شناختم اشعارش را قبل از لورکا ترجمه می‌کردم. افسوس که شاعر و نابغه‌ی کُرد را دیر یافتم».</blockquote>


=== عصمت صوفیه ===
=== عصمت صوفیه ===
خط ۹۹: خط ۹۹:


=== سیدعلی صالحی ===
=== سیدعلی صالحی ===
سید علی صالحی از شاعران مطرح معاصر و دبیر کانون نویسندگان ایران در مورد وی چنین می‌گوید: <blockquote>«شیرکو بی‌کس بلندآوازه‌ترین نام و شاعر جهانی ملت کُرد است که او را در ردیف شاعرانی چون فدریکو گارسیا لورکا، ناظم حکمت، یانیس ریتسوس، پابلو نرودا، آدونیس (شاعر) و [[محمود درویش]] می‌دانند اما برای من سفیر ستارگان شهید و اندوه‌سرای زندگان عذاب‌دیدهٔ کردستان است.»<ref>مجله آدینه، شماره ۷۰، دیدار در درّهٔ پروانه‌ها، سید علی صالحی.</ref></blockquote>[[سید علی صالحی]] همچنین در گفتگویی که به مناسبت درگذشت شیرکو در روزنامه آرمان ایران چاپ شد گفت:<blockquote>«جنس وجودی بیکس، کرانه ناپذیری بود. انگار بعضی‌ها (انگشت‌شمار) هم از نخست «اقیانوس» به دنیا می‌آیند. شیرکو از این سلسله منحصر به فرد بود. هزار و یک دست برای نوشتن داشت، درست مثل ناظم حکمت، مثل یانیس ریتسوس. این سلسله یعنی «جوهرکار»! شیرکو می‌گفت: «در ایام تبعید به جنوب عراق پی دمپایی بودم بروم دنبال کاری، نفهمدیم کی با زغال دیوار خانه را غرق شعر کردم، کارم یادم رفت». فوران بی‌وقفه واژه‌ها.. ! این عطیه عظیمی است که قسمت هر کسی نمی‌شود. شیرکو بیکس از ۱۷ سالگی (چاپ اولین دفتر- مهتاب شعر) تا ۷۲ سالگی-موسم الوداع- یعنی طی ۵۵ سال کار نوشتن، در هیچ شرایطی تن به نومیدی، خنثی زدگی، رکود، تکرار و خستگی نداد. پایان‌ناپذیر می‌نمود، ذهن جوشان مهار ناپذیر همین است. ستاره بی‌افول که ظلمت هیچ شبی چشم‌هایش را نبوسید. می‌دانید چه میراثی در پی گذاشته‌است؟! هفت هزار صفحه شعر، نمایشنامه، ترجمه و…(سوای مصاحبه‌های همه سویه او). چه درکمیت و چه در کیفیت، شیرکو یک پدیده بود، در بعضی مسائل ما هرگز نمی‌توانستیم کنار یکدیگر بایستیم، اما با این وصف برادر بودیم. آدمیزادی اقیانوس‌وار که به شدت عاشق زحمتکشان بود، برادر مبارزان بود، همدل اهل تعهد و چنان عاطفی که تو گویی همان کودک هفت ساله در سلیمانیه فقیر است که پی نان برای مادر و خواهران خویش است. یکبار در دفتر خودش در [[سلیمانیه]] هم اشک در چشم داشت هم لبخندش محو نمی‌شد. تند تند زد روی میز: «مادرم هشتاد سال دارد، مثل شیر سوار هواپیما شد، تو آسمان است، می‌رود آمریکا پیش خواهرم. چقدر رنج کشید این زن… !» شیرکو می‌گفت: «هر وقت مادرم خواب می‌دید، می‌دانستم دارد از دلتنگی دق می‌کند!» و یک جمله، یک عبارت محشر داشت؛ اولین بار، در همین «دربند» تهران، سایه کوه گفت: «ماشاعران… سراسر این سیاره و سراسر تاریخ، از یک خانواده خاص هستیم. همه مثل هم!» کودکی و معصومیت خاصی داشت. از هر نوع خشونت بیزار بود، شاعر صلح بود؛ شاعر آزادی که عجیب… تو گویی به هر چیزی که نگاه می‌کرد، شعری در آن می‌یافت و هزار شکار و هزار کشف. مثل نرودا که از سنگ‌های لب دریا هم نمی‌گذشت. شاعران خلاق این جهانی که «سوبژه» را برای اهل آه و ناله باز گذاشتند. واقعیت در شعر این شاعر بزرگ خود «شعر» بود و شعر؛ عین «واقعیت». با آن که شعر شیرکو، اساساً شعر «شهری» و «تکنو» نیست اما در همین جهان پاستورال و شبانی وبی‌حصر و بی‌استثنا «ابژه» نقش اصلی را به عهده دارد. در یک‌کلام او یکی از بزرگترین راوی‌های رؤیای انسان معاصر است. انسانی که زبان‌اش در شهر به بند درآمده اما ذهن‌اش همچنان درگیر دنیای روستا و شرایط شبانی است».</blockquote>
سید علی صالحی از شاعران مطرح معاصر و دبیر کانون نویسندگان ایران در مورد وی چنین می‌گوید: <blockquote>«شیرکو بی‌کس بلندآوازه‌ترین نام و شاعر جهانی ملت کُرد است که او را در ردیف شاعرانی چون [[فدریکو گارسیا لورکا]]، [[ناظم حکمت]]، یانیس ریتسوس، [[پابلو نرودا]]، آدونیس (شاعر) و [[محمود درویش]] می‌دانند اما برای من سفیر ستارگان شهید و اندوه‌سرای زندگان عذاب‌دیدهٔ کردستان است.»<ref>مجله آدینه، شماره ۷۰، دیدار در درّهٔ پروانه‌ها، سید علی صالحی.</ref></blockquote>[[سید علی صالحی]] همچنین در گفتگویی که به مناسبت درگذشت شیرکو در روزنامه آرمان ایران چاپ شد گفت:<blockquote>«جنس وجودی بیکس، کرانه ناپذیری بود. انگار بعضی‌ها (انگشت‌شمار) هم از نخست «اقیانوس» به دنیا می‌آیند. شیرکو از این سلسله منحصر به فرد بود. هزار و یک دست برای نوشتن داشت، درست مثل ناظم حکمت، مثل یانیس ریتسوس. این سلسله یعنی «جوهرکار»! شیرکو می‌گفت: «در ایام تبعید به جنوب عراق پی‌دمپایی بودم بروم دنبال کاری، نفهمیدم کی با زغال دیوار خانه را غرق شعر کردم، کارم یادم رفت». فوران بی‌وقفه واژه‌ها..! این عطیه عظیمی است که قسمت هر کسی نمی‌شود. شیرکو بیکس از ۱۷ سالگی (چاپ اولین دفتر- مهتاب شعر) تا ۷۲ سالگی-موسم الوداع- یعنی طی ۵۵ سال کار نوشتن، در هیچ شرایطی تن به نومیدی، خنثی زدگی، رکود، تکرار و خستگی نداد. پایان‌ناپذیر می‌نمود، ذهن جوشان مهار‌ناپذیر همین است. ستاره بی‌افول که ظلمت هیچ شبی چشم‌هایش را نبوسید. می‌دانید چه میراثی در پی گذاشته‌ است؟! هفت هزار صفحه شعر، نمایشنامه، ترجمه و…(سوای مصاحبه‌های همه سویه او). چه درکمیت و چه در کیفیت، شیرکو یک پدیده بود، در بعضی مسائل ما هرگز نمی‌توانستیم کنار یکدیگر بایستیم، اما با این وصف برادر بودیم. آدمیزادی اقیانوس‌وار که به شدت عاشق زحمتکشان بود، برادر مبارزان بود، همدل اهل تعهد و چنان عاطفی که تو گویی همان کودک هفت ساله در سلیمانیه فقیر است که پی نان برای مادر و خواهران خویش است. یکبار در دفتر خودش در [[سلیمانیه]] هم اشک در چشم داشت هم لبخندش محو نمی‌شد. تند تند زد روی میز: «مادرم هشتاد سال دارد، مثل شیر سوار هواپیما شد، تو آسمان است، می‌رود آمریکا پیش خواهرم. چقدر رنج کشید این زن…!» شیرکو می‌گفت: «هر وقت مادرم خواب می‌دید، می‌دانستم دارد از دلتنگی دق می‌کند!» و یک جمله، یک عبارت محشر داشت؛ اولین بار، در همین «دربند» تهران، سایه کوه گفت: «ماشاعران… سراسر این سیاره و سراسر تاریخ، از یک خانواده خاص هستیم. همه مثل هم!» کودکی و معصومیت خاصی داشت. از هر نوع خشونت بیزار بود، شاعر صلح بود؛ شاعر آزادی که عجیب… تو گویی به هر چیزی که نگاه می‌کرد، شعری در آن می‌یافت و هزار شکار و هزار کشف. مثل نرودا که از سنگ‌های لب دریا هم نمی‌گذشت. شاعران خلاق این جهانی که «سوبژه» را برای اهل آه و ناله باز گذاشتند. واقعیت در شعر این شاعر بزرگ خود «شعر» بود و شعر؛ عین «واقعیت». با آن که شعر شیرکو، اساساً شعر «شهری» و «تکنو» نیست اما در همین جهان پاستورال و شبانی وبی‌حصر و بی‌استثنا «ابژه» نقش اصلی را به عهده دارد. در یک‌کلام او یکی از بزرگترین راوی‌های رؤیای انسان معاصر است. انسانی که زبان‌اش در شهر به بند درآمده اما ذهن‌اش همچنان درگیر دنیای روستا و شرایط شبانی است».</blockquote>


== نمونه اشعار شیرکو بیکس ==
== نمونه اشعار شیرکو بیکس ==
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
کودک کرد{{سخ}}تفنگی بر دوشش کشید.<ref>[https://goleyass.blogsky.com/1387/01/17/post-17/ اشعار شیرکو بی‌کس]</ref>{{سخ}}
کودک کرد{{سخ}}تفنگی بر دوشش کشید.<ref>[https://goleyass.blogsky.com/1387/01/17/post-17/ اشعار شیرکو بی‌کس]</ref>{{سخ}}


== کتاب شناسی شیرکو بیکس  ==
== آثار شیرکو بیکس  ==
# تریفهٔ هه‌ڵبه‌ست ۱۹۶۸(به فارسی: پرتو شعر)
# تریفهٔ هه‌ڵبه‌ست ۱۹۶۸(به فارسی: پرتو شعر)
# که‌ژاوهٔ گریان ۱۹۶۹ (به فارسی: کجاوهٔ شیون)
# که‌ژاوهٔ گریان ۱۹۶۹ (به فارسی: کجاوهٔ شیون)
خط ۱۸۳: خط ۱۸۳:


== آثار ترجمه شده به فارسی ==
== آثار ترجمه شده به فارسی ==
'''ترجمه آثار شیرکو بیکس به زبان فارسی، به ترتیب چاپ اول:'''
ترجمه آثار شیرکو بی‌کس به زبان فارسی، به ترتیب چاپ اول:
# آفات، شیرکو بیکس، ترجمه: ناصح شریفیان، ناشر مترجم ۱۳۷۶
# آفات، شیرکو بی‌کس، ترجمه: ناصح شریفیان، ناشر مترجم ۱۳۷۶
# درّه پروانه‌ها، شیرکو بی‌کس، مترجم: محمد رئوف مرادی، نشر آنا ۱۳۸۰
# درّه پروانه‌ها، شیرکو بی‌کس، مترجم: محمد رئوف مرادی، نشر آنا ۱۳۸۰
# آزادی این واژهٔ بی آبرو، شیرکو بی‌کس، ترجمه: محمد رئوف مرادی، نشر آنا ۱۳۸۱
# آزادی این واژهٔ بی آبرو، شیرکو بی‌کس، ترجمه: محمد رئوف مرادی، نشر آنا ۱۳۸۱
# دربند پروانه، شیرکو بی‌کس، ترجمه: عزیز ناصری، ناشر مترجم، سنندج ۱۳۸۲
# دربند پروانه، شیرکو بی‌کس، ترجمه: عزیز ناصری، ناشر مترجم، سنندج ۱۳۸۲
# گورستان چراغان، شیرکو بیکس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، نشر پویان ۱۳۸۴
# گورستان چراغان، شیرکو بی‌کس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، نشر پویان ۱۳۸۴
# سرودهای سنگی، شیرکو بیکس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، نشر پویان ۱۳۸۵
# سرودهای سنگی، شیرکو بی‌کس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، نشر پویان ۱۳۸۵
# سلیمانیه و سپیده‌دم جهان، گزیده اشعار شیرکو بی‌کس، بازسرایی: [[سید علی صالحی]]، محمدرئوف مرادی، با همراهی مریوان حلبچه‌ای و امان جلیلیان، انتشارات نگاه ۱۳۸۵
# سلیمانیه و سپیده‌دم جهان، گزیده اشعار شیرکو بی‌کس، بازسرایی: [[سید علی صالحی]]، محمدرئوف مرادی، با همراهی مریوان حلبچه‌ای و امان جلیلیان، انتشارات نگاه ۱۳۸۵
# میهمان خزانی، شیرکو بیکس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، [[نشر چشمه]] ۱۳۸۶
# میهمان خزانی، شیرکو بی‌کس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، [[نشر چشمه]] ۱۳۸۶
# مرا به عشق بسپارید، شیرکو بیکس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، نشر افراز ۱۳۹۰
# مرا به عشق بسپارید، شیرکو بی‌کس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، نشر افراز ۱۳۹۰
# بوی نامه، شیرکو بیکس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، نشر پویان ۱۳۹۲
# بوی نامه، شیرکو بی‌کس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، نشر پویان ۱۳۹۲
# عاشق شدن در ساعت بیست و پنج، گزیده اشعار شیرکو بی‌کس، ترجمه: [[فریاد شیری]]، انتشارات سرزمین اهورایی ۱۳۹۳
# عاشق شدن در ساعت بیست و پنج، گزیده اشعار شیرکو بی‌کس، ترجمه: [[فریاد شیری]]، انتشارات سرزمین اهورایی ۱۳۹۳
# اسبی از گلبرگ شقایق، شیرکو بیکس، ترجمه: سیامند شاسواری، انتشارات سه رده م ۲۰۱۲
# اسبی از گلبرگ شقایق، شیرکو بی‌کس، ترجمه: سیامند شاسواری، انتشارات سه رده م ۲۰۱۲
# صندلی، شیرکو بیکس، ترجمه: سیامند شاسواری، انتشارات سه رده م ۲۰۱۳
# صندلی، شیرکو بی‌کس، ترجمه: سیامند شاسواری، انتشارات سه رده م ۲۰۱۳
# آینه‌های کوچک، شیرکو بی‌کس، ترجمه: عزیز ناصری، ناشر مترجم، سنندج ۱۳۸۲
# آینه‌های کوچک، شیرکو بی‌کس، ترجمه: عزیز ناصری، ناشر مترجم، سنندج ۱۳۸۲
# [http://www.ana.ir/news/216472 پریدگی]، شیرکو بی‌کس، ترجمه: محمد مهدی پور، نشر نصیرا ۱۳۹۶
# [http://www.ana.ir/news/216472 پریدگی]، شیرکو بی‌کس، ترجمه: محمد مهدی پور، نشر نصیرا ۱۳۹۶
# دیوار، گزینه اشعار شیرکو بیکس، ترجمه [[بابک زمانی]]، نشر فصل پنجم ۱۳۹۶
# دیوار، گزینه اشعار شیرکو بی‌کس، ترجمه [[بابک زمانی]]، نشر فصل پنجم ۱۳۹۶
# مجموعه اشعار شیرکو بی کس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، [[نشر چشمه|نشر]] نگاه، ۱۳۹۶
# مجموعه اشعار شیرکو بی‌کس، ترجمه: [[رضا کریم مجاور]]، [[نشر چشمه|نشر]] نگاه، ۱۳۹۶
# تو می‌توانی با جرعه ای بوسه، دیگر بار مرا بیافرینی، ترجمه: ناهید اشرفی، ناشر: کانی کتیب، سنندج، ۱۳۹۶
# تو می‌توانی با جرعه‌ای بوسه، دیگر بار مرا بیافرینی، ترجمه: ناهید اشرفی، ناشر: کانی کتیب، سنندج، ۱۳۹۶
# تازه‌ترین نشانی من، گزیده اشعار شیرکو بیکس، ترجمه: کاوه خضری، نشر گلآذین، چاپ اول ۱۳۹۳، چاپ دوم ۱۳۹۹
# تازه‌ترین نشانی من، گزیده اشعار شیرکو بی‌کس، ترجمه: کاوه خضری، نشر گلآذین، چاپ اول ۱۳۹۳، چاپ دوم ۱۳۹۹


== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۸٬۶۹۹

ویرایش