عاشورای مجاهدین: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۴۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴۰: خط ۴۰:
'''عاشورای مجاهدین''' نامی است که بر حادثهٔ ۱۹ بهمن سال ۱۳۶۰ گذاشته شده‌است. در این حادثه سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی رژیم ایران به چند خانه تیمی سازمان مجاهدین در تهران بطور همزمان حمله کردند.
'''عاشورای مجاهدین''' نامی است که بر حادثهٔ ۱۹ بهمن سال ۱۳۶۰ گذاشته شده‌است. در این حادثه سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی رژیم ایران به چند خانه تیمی سازمان مجاهدین در تهران بطور همزمان حمله کردند.


در یکی از این پایگاه‌ها که در زعفرانیه تهران قرار داشت، [[موسی خیابانی]] نفر دوم [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] پس از مسعود رجوی و [[اشرف ربیعی]] همسر [[مسعود رجوی]] و ۱۸نفر دیگر از مسئولان سازمان مجاهدین حضور داشتند. این خانه از ساعت ۱۲ شب با ایجاد حلقات پی‌درپی، محاصره شد. درگیری از ساعت ۵ صبح آغاز شد و چندین ساعت به طول انجامید. شدت درگیری به حدی بود که سپاه پاسداران از هلیکوپتر و موشک‌های آر پی جی برای حمله به این خانه استفاده کرد. درگیری زمانی به به پایان یافت که مهمات افراد موجود در این خانه به اتمام رسید. وقتی پاسداران وارد خانه شدند هیچ‌کس زنده نبود و از این حادثه تنها چند کودک شیرخوار که در محل‌های امنی قرار داده شده بودند باقی ماندند.
در یکی از این پایگاه‌ها که در زعفرانیه تهران قرار داشت، [[موسی خیابانی]] نفر دوم [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] پس از مسعود رجوی و [[اشرف ربیعی]] همسر [[مسعود رجوی]] و ۱۰ نفر دیگر از مسئولان سازمان مجاهدین حضور داشتند. این خانه از ساعت ۱۲ شب با ایجاد حلقات پی‌درپی، محاصره شد. درگیری از ساعت ۵ صبح آغاز شد و چندین ساعت به طول انجامید. شدت درگیری به حدی بود که سپاه پاسداران از هلیکوپتر و موشک‌های آر پی جی برای حمله به این خانه استفاده کرد. درگیری زمانی به پایان یافت که مهمات افراد موجود در این خانه به اتمام رسید. وقتی پاسداران وارد خانه شدند هیچ‌کس زنده نبود و از این حادثه تنها چند کودک شیرخوار که در محل‌های امنی قرار داده شده بودند باقی ماندند. هم‌زمان در یک خانه‌ی تیمی دیگر ۸ تن دیگر  از مجاهدین خلق در محاصره تا آخرین گلوله با نیروهای سپاه پاسداران جنگیده و جان باختند.


== زمینه‌های حادثه ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ - عاشورای مجاهدین ==
== زمینه‌های حادثه ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ - عاشورای مجاهدین ==
سازمان مجاهدین خلق در طی نزدیک به دو سال و نیم پس از انقلاب ضدسلطنتی در ایران فعالیت‌های مسالمت آمیز داشت. سازمان مجاهدین به قانون اساسی رأی نداد. از جمله به این دلیل که با اصل ولایت فقیه مخالف بوده و آنرا نوعی دیکتاتوری برمی‌شمرد. سازمان مجاهدین برخلاف برخی احزاب مارکسیست که تضاد اصلی جامعه را لیبرال‌ها و دشمن اصلی را امپریالیزم می‌دانستند معتقد بود تضاد اصلی آزادی و دشمن اصلی ارتجاع است. به همین دلیل در این سالها اعضاء و هواداران او مستمراً مورد حمله طرفداران خمینی قرار می‌گرفتند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5047 نشریه مجاهد، ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> حدود ۷۰ نفر از اعضاء مجاهدین در این دو سال و نیم کشته و هزاران تن مجروح شدند. مجاهدین تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ از واکنش متقابل به این حملات خودداری کردند. در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ مجاهدین از هواداران خود خواستند در اعتراض به سرکوب تظاهراتی در سراسر ایران برگزار کنند. در تهران نزدیک به نیم میلیون نفر در این تظاهرات شرکت کردند.<ref>ارواند آبراهامیان کتاب «مجاهدین ایران» صفحات ۲۱۸–۲۱۹</ref> این تظاهرات به فرمان روح‌الله خمینی به گلوله بسته شد. سازمان مجاهدین این روز را پایان مبارزه مسالمت‌آمیز و آغاز ورود به فاز مسلحانه اعلام کرد.
سازمان مجاهدین خلق در طی نزدیک به دو سال و نیم پس از انقلاب ضدسلطنتی در ایران فعالیت‌های مسالمت آمیز داشت. سازمان مجاهدین به قانون اساسی رأی نداد. از جمله به این دلیل که با اصل ولایت فقیه مخالف بوده و آنرا نوعی دیکتاتوری برمی‌شمرد. سازمان مجاهدین برخلاف برخی احزاب مارکسیست که تضاد اصلی جامعه را لیبرال‌ها و دشمن اصلی را امپریالیزم می‌دانستند معتقد بود تضاد اصلی آزادی و دشمن اصلی ارتجاع است. به همین دلیل در این سالها اعضاء و هواداران او مستمراً مورد حمله طرفداران خمینی قرار می‌گرفتند.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5047 نشریه مجاهد، ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> حدود ۷۰ نفر از اعضاء مجاهدین در این دو سال و نیم کشته و هزاران تن مجروح شدند. مجاهدین تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ از واکنش متقابل به این حملات خودداری کردند. در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ مجاهدین از هواداران خود خواستند در اعتراض به سرکوب تظاهراتی در سراسر ایران برگزار کنند. در تهران نزدیک به نیم میلیون نفر در این تظاهرات شرکت کردند.<ref>ارواند آبراهامیان کتاب «مجاهدین ایران» صفحات ۲۱۸–۲۱۹</ref> این تظاهرات به فرمان روح‌الله خمینی به گلوله بسته شد. سازمان مجاهدین این روز را پایان مبارزه مسالمت‌آمیز و آغاز ورود به فاز مسلحانه اعلام کرد.


پس از ورود سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان دفتر سیاسی این سازمان تصمیم به خروج مسعود رجوی از ایران می‌گیرد. مسعود رجوی، موسی خیابانی نفر دوم سازمان مجاهدین خلق، همسر و کودک چند ماههٔ مسعود رجوی در ایران باقی ماندند.
پس از ورود سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان دفتر سیاسی این سازمان تصمیم به خروج مسعود رجوی از ایران می‌گیرد. موسی خیابانی نفر دوم سازمان مجاهدین خلق و همسر مسعود رجوی در ایران باقی ماندند.


در روز هفتم مرداد ۱۳۶۰ [[مسعود رجوی]] که سازمانش حدود یک ماه قبل روز ۳۰ خرداد را پایان امکان مبارزهٔ مسالمت‌آمیز و آغاز مقاومت سراسری اعلام کرده بود، تهران را با یک هواپیما از پایگاه یکم شکاری تهران به مقصد پاریس ترک کرد. این پرواز در حالی انجام شد که در سطوح بالای مجاهدین برای حفظ امنیت مسعود رجوی این روش مناسب‌تر تشخیص داده می‌شد که وی از راه‌های دیگری از کشور خارج شود. اما خروج با هواپیما به همراه رئیس جمهور وقت بنی صدر، می‌توانست تأثیر سیاسی عمیقی بر جامعه بین‌المللی در به رسمیت شناختن شورای ملی مقاومت داشت. به همین دلیل مسعود رجوی آنرا ترجیح داد. مهدی ابریشمچی از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«خاطرم هست در یک جلسه مرکزیت که در منزل شهید علی زرکش تشکیل شده بود، همه اعضای مرکزیت ازجمله سردارخیابانی و شهید محمد ضابطی حاضر بودند. می‌خواستیم تصمیم‌گیری نهایی کنیم. بررسیهای انجام شده و ریسکها، نقاط قوت و نقاط آسیب‌پذیر طرح بررسی شده بود. اما ما نمی‌توانستیم تصمیم بگیریم. اگر جواب نه می‌دادیم، مصلحت عالیه راهگشایی سیاسی را چکار می‌کردیم؟ و اگر جواب مثبت می‌دادیم، ریسک روی جان مسعود را چه‌کسی می‌پذیرفت؟ به‌همین دلیل تمامی مرکزیت سازمان از مسعود خواست که به‌دلیل صعوبت این تصمیم‌گیری، هم از نظر ایدئولوژیک و هم به‌لحاظ سیاسی، حرف آخر را خودش بزند و طبیعی بود که او طبق سنت همیشگیش، آن قسمتی را که ریسک روی جان خودش بود، انتخاب کند».</blockquote>از سی خرداد ۱۳۶۰ تا ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ به مدت ۸ ماه درگیری‌های مسلحانه میان چریک‌های مجاهدین و سپاه پاسداران هر روز و هر هفته جریان داشت. در این میان تعقیب و مراقبت‌های بسیار پیچیده با تاکتیکی مشهور به «عبدالله پیام» که وزارت اطلاعات رژیم ایران از مأموران ساواک آموزش گرفته بود، منجر به شناسایی خانه‌ای شد که در آن موسی خیابانی و اشرف ربیعی و تعداد دیگری از مجاهدین حضور داشتند. این خانه تیمی در زعفرانیه تهران قرار داشت.
در روز هفتم مرداد ۱۳۶۰ [[مسعود رجوی]] که سازمانش حدود یک ماه قبل روز ۳۰ خرداد را پایان امکان مبارزهٔ مسالمت‌آمیز و آغاز مقاومت سراسری اعلام کرده بود، تهران را با یک هواپیما از پایگاه یکم شکاری تهران به مقصد پاریس ترک کرد. این پرواز در حالی انجام شد که در سطوح بالای مجاهدین برای حفظ امنیت مسعود رجوی این روش مناسب‌تر تشخیص داده می‌شد که وی از راه‌های دیگری از کشور خارج شود. اما خروج با هواپیما به همراه رئیس جمهور وقت بنی صدر، می‌توانست تأثیر سیاسی عمیقی بر جامعه بین‌المللی در به رسمیت شناختن شورای ملی مقاومت داشت. به همین دلیل مسعود رجوی آنرا ترجیح داد. مهدی ابریشمچی از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«خاطرم هست در یک جلسه مرکزیت که در منزل شهید علی زرکش تشکیل شده بود، همه اعضای مرکزیت ازجمله سردارخیابانی و شهید محمد ضابطی حاضر بودند. می‌خواستیم تصمیم‌گیری نهایی کنیم. بررسیهای انجام شده و ریسکها، نقاط قوت و نقاط آسیب‌پذیر طرح بررسی شده بود. اما ما نمی‌توانستیم تصمیم بگیریم. اگر جواب نه می‌دادیم، مصلحت عالیه راهگشایی سیاسی را چکار می‌کردیم؟ و اگر جواب مثبت می‌دادیم، ریسک روی جان مسعود را چه‌کسی می‌پذیرفت؟ به‌همین دلیل تمامی مرکزیت سازمان از مسعود خواست که به‌دلیل صعوبت این تصمیم‌گیری، هم از نظر ایدئولوژیک و هم به‌لحاظ سیاسی، حرف آخر را خودش بزند و طبیعی بود که او طبق سنت همیشگیش، آن قسمتی را که ریسک روی جان خودش بود، انتخاب کند».</blockquote>از سی خرداد ۱۳۶۰ تا ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ به مدت ۸ ماه درگیری‌های مسلحانه میان چریک‌های مجاهدین و سپاه پاسداران هر روز و هر هفته جریان داشت. در این میان تعقیب و مراقبت‌های بسیار پیچیده با تاکتیکی مشهور به «عبدالله پیام» که وزارت اطلاعات رژیم ایران از مأموران ساواک آموزش گرفته بود، منجر به شناسایی خانه‌ای شد که در آن موسی خیابانی و اشرف ربیعی و تعداد دیگری از مجاهدین حضور داشتند. این خانه تیمی در زعفرانیه تهران قرار داشت.
خط ۱۵۵: خط ۱۵۵:


== تیرباران زندانیان مجاهد به علت ادای احترام به اجساد موسی خیابانی و اشرف ربیعی ==
== تیرباران زندانیان مجاهد به علت ادای احترام به اجساد موسی خیابانی و اشرف ربیعی ==
پس از کشته شدن موسی خیابانی، اشرف ربیعی و دیگر مجاهدینی که در پایگاه زعفرانیه حضور داشتند، اسدالله لاجوردی دادستان وقت اجساد آنها را به اوین برد. از آنجا که این دوشخصیت یعنی موسی خیابانی و اشرف ربیعی از چهره‌های معروف و بارز سازمان مجاهدین خلق بودند وی برای تضعیف روحیهٔ مجاهدین و هواداران آنها در زندان، تصیمی گرفت دسته دسته آنها را به اتاقی که جنازه‌ها در آن بودند آورده و جنازه‌ها را به آنها نشان دهد و آنها را وادار کند به اجساد تف کرده یا به نحوی اهانت کنند. گفته می‌شود از ۵ یا ۶نفراول یک نفر سلام نظامی داد، و دیگری گریه کرد. بقیه حاضر به تماشا نشدند. او دسته‌هی دیگری را نیز برای این کار آزمایش کرد. بسیاری از این زندانیان برخلاف خواستهٔ لاجوردی به زندانیان ادای احترام کردند. اسدالله لاجوردی تمامی کسانی که به اجساد کشته شدگان عاشورای مجاهدین ادای احترام کرده بودند اعدام کرد. گفته می‌شود در این اعدام‌ها حدود ۱۰۰ تن از زندانیان مجاهد تیرباران شدند. از جمله مهندس محمد علی متقی مدیر عامل ذوب آهن اصفهان، عنایت سلطان زاده، محمد رضا صادقی، افسانه افضل‌نیا، ژیلا نقی‌زاده، کبری اسدی، ناصر قلعه‌ای بیژن کامیاب شریفی، داوود رحیمی، سید هاشم طباطبایی، احمد کهنی خشک‌بیجاری، حسین سنجری، محمدرضا صادقی، فرح حق‌نویس، علی مقدم و مسعود ایجادی در میان اعدام شدگان بودند.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/غوغای-عاشقان-اوین غوغای عاشقان در اوین]</ref>
[[پرونده:بیژن کامیاب.jpg|جایگزین=بیژن کامیاب|بندانگشتی|بیژن کامیاب]]
پس از کشته شدن موسی خیابانی، اشرف ربیعی و دیگر مجاهدینی که در پایگاه زعفرانیه حضور داشتند، اسدالله لاجوردی دادستان وقت اجساد آنها را به اوین برد. از آنجا که این دوشخصیت یعنی موسی خیابانی و اشرف ربیعی از چهره‌های معروف و بارز سازمان مجاهدین خلق بودند وی برای تضعیف روحیهٔ مجاهدین و هواداران آنها در زندان، تصیمی گرفت دسته دسته آنها را به اتاقی که جنازه‌ها در آن بودند آورده و جنازه‌ها را به آنها نشان دهد و آنها را وادار کند به اجساد تف کرده یا به نحوی اهانت کنند. گفته می‌شود از ۵ یا ۶نفراول یک نفر سلام نظامی داد، و دیگری گریه کرد. بقیه حاضر به تماشا نشدند. او دسته‌هی دیگری را نیز برای این کار آزمایش کرد. بسیاری از این زندانیان برخلاف خواستهٔ لاجوردی به پیکر شهدای مجاهدین ادای احترام کردند. اسدالله لاجوردی تمامی کسانی که به اجساد کشته شدگان عاشورای مجاهدین ادای احترام کرده بودند اعدام کرد. گفته می‌شود در این اعدام‌ها حدود ۱۰۰ تن از زندانیان مجاهد تیرباران شدند. از جمله مهندس محمد علی متقی مدیر عامل ذوب آهن اصفهان، عنایت سلطان زاده، محمد رضا صادقی، افسانه افضل‌نیا، ژیلا نقی‌زاده، کبری اسدی، ناصر قلعه‌ای بیژن کامیاب شریفی، داوود رحیمی، سید هاشم طباطبایی، احمد کهنی خشک‌بیجاری، حسین سنجری، محمدرضا صادقی، فرح حق‌نویس، علی مقدم،بیژن کامیاب و مسعود ایجادی در میان اعدام شدگان بودند.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/غوغای-عاشقان-اوین غوغای عاشقان در اوین]</ref> بیژن کامیاب از جمله کسانی بود که با دیدن اجساد زانو زده و پای موسی خیابانی را بوسید و از همانجا برای اعدام برده شد.


== سخنرانی مسعود رجوی در مورد عاشورای مجاهدین ==
== سخنرانی مسعود رجوی در مورد عاشورای مجاهدین ==