۲٬۶۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== آغاز فعالیت سیاسی == | == آغاز فعالیت سیاسی == | ||
دغدغههای سیاسی عباس مدرسیفر با [[کودتای ۲۸ مرداد]] علیه [[دکتر محمد مصدق]] آغاز شد. | عباس مدرسیفر در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. دغدغههای سیاسی عباس مدرسیفر با [[کودتای ۲۸ مرداد]] علیه [[دکتر محمد مصدق]] آغاز شد. عباس مدرسیفر واقعه ۲۸ مرداد را زخمی توصیف میکند که تا پایان عمر التیام نیافت. وی در سال ۱۳۴۱ در بازار تهران با گروه مؤتلفه آشنا شد. او در سال1343 در پرونده حسنعلي منصور نخستوزير شاه دستگير و بهحبس ابد محكوم گرديد. او در این رابطه میگوید:<blockquote>«برای من 28 مرداد یک ضربه ای بود. با اینکه حالا سنم 14-15 سال بیشتر نبود. ولی خوب اینکه فهمیدیم مصدق مثلا در اثر یک کودتا، کودتای ارتجاعی اسعتماری ساقط بشه خیلی برا من سخت بود دیگه هیچ وقت یادم نمی رفت هیچ وقت هم حل نشد این به قول معروف این زخم هیچ وقت التیام پیدا نکرد ...</blockquote>عباس مدرسی به مدت ۳ سال با دیگر اعضای مؤتلفه در زندان قصر تهران به سر برد و سپس به این دلیل که چون برخی از همراهانش حاضر به هیچگونه همکاری نشد به کرمانشاه تبعید گشت. او در کرمانشاه از خمینی رویگردان شد. عباس مدرسیفر در این رابطه میگوید: | ||
«خب حالا آمدیم در کرمانشاه چند سال گذشت ببینیم که نقاط ضعف ما چی بود. اشکالات ما چی بود که به جایی نرسید. دیدیم خمینی که ما دنبالش بودیم آدم با صلاحیتی نبود...اون تغییری که توی زندان کرمانشاه بود این بود که دیگه خمینی رو ولش کردیم. به قول معروف پشت کردیم بهش. گفتیم برو پی کارت...» | |||
وی پس از چهار سال و نیم به زندان قصر تهران بازگشت. بازگشت او با دستگیری مجاهدین همزمان بود. وی در زندان با مجاهدین خلق آشنا شد.<blockquote></blockquote> | |||
== پیوستن به مجاهدین خلق == | == پیوستن به مجاهدین خلق == | ||
=== سخنان عباس مدرسی === | === سخنان عباس مدرسی === | ||
عباس مدرسی فر پس در تاریخ ۱۱ تیرماه ۱۳۵۱ از کرمانشاه به زندان قصر تهران بازگشت.او پس از بازگشت به زندان قصر با مجاهدین خلق آشنا شد که در زمان غیبت وی دستگیر شده بودند. عباس مدرسی در زندان قصر به مجاهدین پیوست. او در زندان در ارتباط با افرادی چون موسیخیابانی، مسعود رجوی و... قرار گرفته و به شدت از آنها تأثیر پذیرفت. | |||
وی در بخشهای مصاحبههای خود در این رابطه میگوید:<blockquote>«شهریور ۵۰ مجاهدین دستگیر شدن من تقریبا یک سال بعد تیرماه ۵۱ برگشتم از زندان کرمانشاه به زندان قصر تو تهران. اومدم دیدم که این زندان زندان دیگری است...اون دوستان قبلی مون از اینکه من برگشتم خوشحال بودن، بعدا فهمیدن که من با خمینی سر و کاری ندارم. که از این البته خوششون نمی اومد... حرفی نداشتن که به من بزنن. سطحشون معلوم بود چی بود. افرادی مثل عسکر اولادی، لاجوردی و مهدی عراقی و ...من دنبال یه چیز جدیدی بودم که جواب منو بده. مبارزه انقلاب، تشکیلات، سازماندهی، همین چیزی که مجاهدین میگن ایدئولوژی. یعنی یه جهان بینی داشته باشیم که جواب بده»</blockquote>عباس مدرسیفر در زندان از اعضای مؤتلفه فاصله گرفت.وی در این رابطه میگوید:<blockquote>«وقتی از تبعید برگشتم ۱۱ تیرماه ۱۳۵۱ بود ۴ سال و نیم در زندان کرمانشاه بودم. برای معالجه آمدم تهران و زندان قصر که قبلش هم ۳ سال اونجا بودم و دنبال این بودم که زودتر زندانو تموم کنم برم. حالا اومدم کسانی رو می دیدم که دانشگاه رفتهاند، مبارز هستند. توی زندان هم ۲۴ ساعشتون مبارزه است. .اون روزی رو که رسیدم به مجاهدین احساس می کنم خدا بهشتو آورده اینجا من دنبال تئوری مبارزه بودم ما که خبر نداشتم همینطوری راه افتادیم دنبال خمینی اما اینکه نشد مبارزه ! ... حالا فهمیدیم مبارزه اینیه که مجاهدین می کنن»</blockquote> | |||
== آزادی عباس مدرسیفر از زندان == | |||
عباس مدرسیفر پس از ۱۴ سال در آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد. اغلب اعضای مؤتلفه پیش از آن با «شاهشاها سپاس» و درخواست عفو از زندان آزاد شده بودند. پس از آزادی عباس مدرسیفر آنها مجددا برای جذب وی اقدام کردند. '''.'''افرادي پايين تر از او مانند ابوالقاسم سرحدي زاده به وزارت كار رسیده بودند | |||
<span dir="RTL"></span> |