علی‌اصغر منتظرحقیقی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۹۴: خط ۹۴:
اول غروب بود که اصغر مجدداً تماس گرفت و گفت که نزد تو می‌آیم. ۱۵دقیقه بعد وارد اتاق شد، مدت زیادی کنار بخاری ایستاده بود تا کمی گرم شود و بعد نشست و طبق روال، کارها و گزارشات روز را به او گفتم. از من خواست که چمدان را بیاورم و آوردم. اصغر، تمام محتویات آن را برایم توضیح داد و حساسیت‌ها را گفت که در جریان کار خطایی صورت نگیرد؛ خودش مشغول کار شد و من او را تماشا می‌کردم، تا دیر وقت مشغول کار بود و گام به گام به من نیز توضیح می‌داد. اصغر سلاح کمری‌اش را آورد و برایم توضیح داد که چگونه باز و بسته می‌شود و مکانیزم کار آن را تشریح می‌کرد. در بین صحبت‌هایش، گویی با خودش بلند بلند صحبت می‌کرد، به‌نحوی که من هم می‌شنیدم، گفت که ”ببین! ما بار و مسئولیت خیلی سنگینی را بلند کرده و بر دوش می‌کشیم، کمر من زیر این بار شاید بشکند ولی هرگز خم نخواهد شد“. این جمله اصغر برای من همیشه توشه راه بوده است. در سختی‌ها همیشه به خودم همین جمله را یادآوری کرده‌ام و انبوه از آن بهره گرفته‌ام.
اول غروب بود که اصغر مجدداً تماس گرفت و گفت که نزد تو می‌آیم. ۱۵دقیقه بعد وارد اتاق شد، مدت زیادی کنار بخاری ایستاده بود تا کمی گرم شود و بعد نشست و طبق روال، کارها و گزارشات روز را به او گفتم. از من خواست که چمدان را بیاورم و آوردم. اصغر، تمام محتویات آن را برایم توضیح داد و حساسیت‌ها را گفت که در جریان کار خطایی صورت نگیرد؛ خودش مشغول کار شد و من او را تماشا می‌کردم، تا دیر وقت مشغول کار بود و گام به گام به من نیز توضیح می‌داد. اصغر سلاح کمری‌اش را آورد و برایم توضیح داد که چگونه باز و بسته می‌شود و مکانیزم کار آن را تشریح می‌کرد. در بین صحبت‌هایش، گویی با خودش بلند بلند صحبت می‌کرد، به‌نحوی که من هم می‌شنیدم، گفت که ”ببین! ما بار و مسئولیت خیلی سنگینی را بلند کرده و بر دوش می‌کشیم، کمر من زیر این بار شاید بشکند ولی هرگز خم نخواهد شد“. این جمله اصغر برای من همیشه توشه راه بوده است. در سختی‌ها همیشه به خودم همین جمله را یادآوری کرده‌ام و انبوه از آن بهره گرفته‌ام.


یادش به‌خیر و گرامی باد. او به‌واقع که هرگز خم نشد و ایستاده و قهرمانانه به خلق و به خدایش وفادار ماند. «محسن سیاه‌کلاه»
یادش به‌خیر و گرامی باد. او به‌واقع که هرگز خم نشد و ایستاده و قهرمانانه به خلق و به خدایش وفادار ماند.<ref>[https://www.besoyepirozi.com/tears/30-farvardin/163-2019-04-18-16-56-16 خاطراتی از شهید علی‌اصغر منتظرحقیقی، - سایت به سوی پیروزی]</ref> «محسن سیاه‌کلاه»
== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />
۵٬۷۷۰

ویرایش