علی‌اکبر اکبری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
علی اکبر اکبری در این رابطه می‌نویسد:<blockquote>«من این افتخار را داشته‌ام كه به‌عنوان فردی از این سازمان این عمل مقدس را انجام دهم تردید نخواهم كرد، و گلوله را میان دو چشم دشمن خواهم نشاند. یا آن‌جا كه قلبش می‌تپد. خدا میداند كه چه روزهایی را سپری می كنم، هرثانیه هر لحظه شعله ورتر بر سر جلاد اوین شكنجه گر خواهرها و برادرهایم، متجاوز كثیف و پست فرود می آیم... بخصوص كه یاد خواهر مجاهد شهید منیره كه خواهر برادر مسعود بودند، بیش از هرچیز دیگر آدم را از این گذشت كند، مرده و بی‌تحرك زمان خسته می‌كند»<ref name=":0" />  </blockquote>[[پرونده:جنازه‌ی اسدالله لاجوردی در بازار تهران.jpg|جایگزین=جنازه‌ی اسدالله لاجوردی در بازار تهران|بندانگشتی|جنازه‌ی اسدالله لاجوردی در بازار تهران|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%B2%D9%87%E2%80%8C%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%84%D8%A7%D8%AC%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg]]
علی اکبر اکبری در این رابطه می‌نویسد:<blockquote>«من این افتخار را داشته‌ام كه به‌عنوان فردی از این سازمان این عمل مقدس را انجام دهم تردید نخواهم كرد، و گلوله را میان دو چشم دشمن خواهم نشاند. یا آن‌جا كه قلبش می‌تپد. خدا میداند كه چه روزهایی را سپری می كنم، هرثانیه هر لحظه شعله ورتر بر سر جلاد اوین شكنجه گر خواهرها و برادرهایم، متجاوز كثیف و پست فرود می آیم... بخصوص كه یاد خواهر مجاهد شهید منیره كه خواهر برادر مسعود بودند، بیش از هرچیز دیگر آدم را از این گذشت كند، مرده و بی‌تحرك زمان خسته می‌كند»<ref name=":0" />  </blockquote>[[پرونده:جنازه‌ی اسدالله لاجوردی در بازار تهران.jpg|جایگزین=جنازه‌ی اسدالله لاجوردی در بازار تهران|بندانگشتی|جنازه‌ی اسدالله لاجوردی در بازار تهران|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%B2%D9%87%E2%80%8C%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%84%D8%A7%D8%AC%D9%88%D8%B1%D8%AF%DB%8C_%D8%AF%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1_%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg]]
===اجرای عملیات===
===اجرای عملیات===
[[اسدالله لاجوردی]] سال‌ها بود از مشاغل حکومتی خود کنار رفته بود. وی به دلیل شهرتی که در شکنجه و کشتن زندانیان سیاسی داشت به لحاظ بین‌المللی برای جمهوری اسلامی به‌ویژه در دوران [[سید محمد خاتمی|محمد خاتمی]] زیان‌بار بود. اسدالله لاجوردی در بازار تهران یک مغازه فروش روسری و پارچه داشت. در روز اول شهریور ۱۳۷۷ علی اکبر اکبری به همراه علی اصغر غضنفرنژاد، هم تیم خود برای آخرین شناسایی و طراحی‌ آخرین راه‌های خروج پس از انجام عملیات به بازار تهران رفته و به‌بررسی موقعیت می‌پردازند. در همین حین است که علی اکبر اکبری متوجه می‌شود  که لاجوردی در موقعیت مناسبی قرار داشته و می‌تواند همان روز عملیات را محقق کند. به این ترتیب او یک روز پیش از موعد، با صرف نظر از بررسی راه‌های خروج از صحنه، وارد مغازه شده و اسدالله لاجوردی را از پای درمی‌آورد.<ref>سایت یوتوپ نگاهی به جنایات اسدالله [https://www.youtube.com/watch?v=pZqipMhYkeU لاجوردی]</ref>علی اکبر اکبری پس از انجام مأموریت، زخمی و دست‌گیر شد و دو روز بعد در سوم شهریور ۱۳۷۷ زیر شکنجه کشته شد<ref>سایت بالاترین مجازات [https://www.balatarin.com/permlink/2011/8/29/2688812 لاجوردی]</ref>. همچنین هم تیم او علی‌اصغر غضنفرنژاد در درگیر‌ی با محافظین لاجوردی دست‌گیر و پس از شکنجه‌های فراوان اعدام شد.
[[اسدالله لاجوردی]] سال‌ها بود از مشاغل حکومتی خود کنار رفته بود. وی به دلیل شهرتی که در شکنجه و کشتن زندانیان سیاسی داشت به لحاظ بین‌المللی برای جمهوری اسلامی به‌ویژه در دوران [[سید محمد خاتمی|محمد خاتمی]] زیان‌بار بود. اسدالله لاجوردی در بازار تهران یک مغازه فروش روسری و پارچه داشت. در روز اول شهریور ۱۳۷۷ علی اکبر اکبری به همراه علی اصغر غضنفرنژاد، هم تیم خود برای آخرین شناسایی و طراحی‌ آخرین راه‌های خروج پس از انجام عملیات به بازار تهران رفته و به‌بررسی موقعیت می‌پردازند. در همین حین است که علی اکبر اکبری متوجه می‌شود  که لاجوردی در موقعیت مناسبی قرار داشته و می‌تواند همان روز عملیات را محقق کند. به این ترتیب او یک روز پیش از موعد، با صرف نظر از بررسی راه‌های خروج از صحنه، وارد مغازه شده و اسدالله لاجوردی را از پای درمی‌آورد.<ref>سایت یوتوپ نگاهی به جنایات اسدالله [https://www.youtube.com/watch?v=pZqipMhYkeU لاجوردی]</ref>علی اکبر اکبری پس از انجام مأموریت، زخمی و دست‌گیر شد و دو روز بعد در سوم شهریور ۱۳۷۷ زیر شکنجه کشته شد<ref>سایت بالاترین مجازات [https://www.balatarin.com/permlink/2011/8/29/2688812 لاجوردی]</ref>. هم‌چنین هم تیم او علی‌اصغر غضنفرنژاد در درگیر‌ی با محافظین لاجوردی دست‌گیر و پس از شکنجه‌های فراوان اعدام شد.
==وصیتنامه علی اکبر اکبری==
==وصیتنامه علی اکبر اکبری==
[[پرونده:علی اکبر اکبری.JPG|جایگزین=علی اکبر اکبری|بندانگشتی|300x300پیکسل|علی اکبر اکبری|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1_%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C.JPG]]بخشی از وصیت‌نامه علی اکبر اکبری  چنین است:<blockquote>«بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران و بنام راهبران عقیدتی ام مسعود ومریم دو سمبل رهایی و شرف انسان در قرون ظلم و ستم بی همتای خمینی و خمینیان ... دوست دارم بروم وسط دژخیمان و فریاد بزنم بنام مسعود و مریم پدر و مادر ایدئولوژیكیم، دژخیم را از سلاح مجاهد خلق گریزی نیست الان میخواهم مأموریت بروم میخواهم باری  كه از لحظه ورودم به سازمان مجاهدین بردوشم احساس میكنم را هرچه بیشتر به سرانجامش و مقصدش نزدیكتر كنم. در فرهنگ ما مقصد یك معنی دارد و آنهم پایتخت شیروخورشید است بله،‌ تهران تنها جایی كه حقا شایسته قدوم رئیس جمهور ایران و هر ایرانی آزاده و شریف است فقط از خداوند عزیزم می خواهم مسعود ومریم تنها دارائیم را در پناه خودش حفظ كند چرا كه ایران با آنها زنده است وبس. موضوع دیگر كه در سرلوحه زندگـی‌ام نقش بسته انقلاب مریم است، سرچشمه لانهایت توحید و یگانگی باپروردگار، بله تمامی هرآنچه را كه فهمیده‌ام و دیده‌ام و حس كردم كه در دنیا وجود دارد از انقلاب است بدون انقلاب "من" وجود ندارم بدون انقلاب شرافت و ناموس وجود ندارد و هویت و ارزش وجود ندارد. اینها را میخواهم با تمام وجود و تك تك سلولهایم به درو دیوارهای ایران بگویم و به آنها نوید رسیدن بهاران خجسته ایران فردا مریم و مسعود رابدهم،. بیش ازاین چیزی وجود ندارد كه بگویم تنها وصیت من این است كه انقلاب مسعود ومریم را با چنگ و ناخن و دندان بگیرید چرا كه بود و نبود تك تك ما همین است  یك نكته دیگر میخواستم به خانواده‌ام گفته شود و آن اینست كه رضا به آرزویش رسید و تنها جایی كه نامش را یافت و خودش را انسان دید فقط و فقط سازمان مجاهدین خلق ایران بود پس از هر كمك و یاری كه میتوانید دریغ نكنید. درآخر هم وصیت میكنم همه دارائیها و مادیاتم در این دنیا را به سازمان تقدیم كنند حتی از یك ریال هم نیز فروگذار نكنند، من تمام دارائیم مسعود و مریم است و هویتم مجاهد خلق؛ با سلاح انقلاب مریم در هرجا قدم میگذارم  دوشنبه ساعت 11/30شب  77/4/1 مرگ بر رژیم ضدبشری خمینی درود بر مسعود و مریم رجوی زنده باد ارتش آزادیبخش ملی ایران رضا اكبری ـ امضا» <ref>برنامه تلوزیونی سیمای آزادی</ref>.</blockquote>
[[پرونده:علی اکبر اکبری.JPG|جایگزین=علی اکبر اکبری|بندانگشتی|300x300پیکسل|علی اکبر اکبری|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1_%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C.JPG]]بخشی از وصیت‌نامه علی اکبر اکبری  چنین است:<blockquote>«بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران و بنام راهبران عقیدتی‌ام مسعود و مریم، دو سمبل رهایی و شرف انسان در قرون ظلم و ستم بی‌همتای خمینی و خمینیان... دوست دارم بروم وسط دژخیمان و فریاد بزنم بنام مسعود و مریم پدر و مادر ایدئولوژیكیم، دژخیم را از سلاح مجاهد خلق گریزی نیست الان می‌خواهم مأموریت بروم می‌خواهم باری كه از لحظه ورودم به سازمان مجاهدین بردوشم احساس می‌كنم را هرچه بیشتر به سرانجامش و مقصدش نزدیك‌تر كنم. در فرهنگ ما مقصد یك معنی دارد و آن‌هم پایتخت شیروخورشید است بله،‌ تهران تنها جایی كه حقاً شایسته قدوم رئیس جمهور ایران و هر ایرانی آزاده و شریف است فقط از خداوند عزیزم می‌خواهم مسعود و مریم تنها دارائیم را در پناه خودش حفظ كند. چرا كه ایران با آن‌ها زنده است و بس. موضوع دیگر كه در سرلوحه زندگـی‌ام نقش بسته انقلاب مریم است، سرچشمه لانهایت توحید و یگانگی باپروردگار، بله تمامی هرآن‌چه را كه فهمیده‌ام و دیده‌ام و حس كردم كه در دنیا وجود دارد از انقلاب است بدون انقلاب "من" وجود ندارم بدون انقلاب شرافت و ناموس وجود ندارد و هویت و ارزش وجود ندارد. این‌ها را می‌خواهم با تمام وجود و تك تك سلول‌هایم به درو دیوارهای ایران بگویم و به آن‌ها نوید رسیدن بهاران خجسته ایران فردا مریم و مسعود رابدهم،. بیش ازاین چیزی وجود ندارد كه بگویم تنها وصیت من این است كه انقلاب مسعود ومریم را با چنگ و ناخن و دندان بگیرید؛ چرا كه بود و نبود تك تك ما همین است  یك نكته دیگر می‌خواستم به خانواده‌ام گفته شود و آن اینست كه رضا به آرزویش رسید و تنها جایی كه نامش را یافت و خودش را انسان دید فقط و فقط [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بود پس از هر كمك و یاری كه می‌توانید دریغ نكنید. درآخر هم وصیت می‌كنم همه دارائی‌ها و مادیاتم در این دنیا را به سازمان تقدیم كنند حتی از یك ریال هم نیز فروگذار نكنند، من تمام دارائیم مسعود و مریم است و هویتم مجاهد خلق؛ با سلاح انقلاب مریم در هرجا قدم می‌گذارم. دوشنبه ساعت ۱۱/۳۰شب  ۷۷/۴/۱ مرگ بر رژیم ضدبشری [[روح‌الله خمینی|خمینی]] درود بر مسعود و [[مریم رجوی]] زنده باد [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادی‌بخش ملی ایران .]] رضا اكبری ـ امضا».<ref>برنامه تلوزیونی سیمای آزادی</ref></blockquote>
==سرنوشت پدر علی اکبر اکبری==
==سرنوشت پدر علی‌اکبر اکبری==
سهراب اکبری پدر علی اکبر اکبری یک کشاورز ۶۱ ساله بود. او پس از کشته شدن اسدالله لاجوردی بارها توسط ماموران وزارت اطلاعات مورد بازجویی قرار گرفت. وی سرانجام در روز ۱۷ فروردین ۱۳۷۸ در حالی  که مشغول کار در زمین کشاورزی خود بود مورد حمله ماموران وزارت اطلاعات قرار گرفت. ماموران با عبور دادن تراکتور از روی وی، او را له کرده و به قتل رساندند.
سهراب اکبری پدر علی اکبر اکبری یک کشاورز ۶۱ ساله بود. او پس از کشته شدن [[اسدالله لاجوردی]] بارها توسط ماًموران [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]] مورد بازجویی قرار گرفت. وی سرانجام در روز ۱۷ فروردین ۱۳۷۸ در حالی  که مشغول کار در زمین کشاورزی خود بود مورد حمله ماًموران [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]] قرار گرفت. ماموراًن با عبور دادن تراکتور از روی وی، او را له کرده و به قتل رساندند.


به‌رغم اعمال فشار مقامهای محلی برای جلوگیری از برگزاری مجلس ترحیم، بسیاری از مردم به خانه وی رفته و شهادت او را به بازماندگانش تسلیت گفتند.<ref name=":1" /> همچنین
به‌رغم اعمال فشار مقام‌های محلی برای جلوگیری از برگزاری مجلس ترحیم، بسیاری از مردم به خانه وی رفته و شهادت او را به بازماندگانش تسلیت گفتند.<ref name=":1" />  


مسعود ر جوی، مسئول شورای ملی مقاومت ایران، کشته شدن سهراب اکبری پدر علی اکبر اکبری را طی پیامی را به خانواده وی تسلیت گفت. شورای ملی مقاومت ایران طی نامه‌هایی از مجامع بین‌المللی مدافع حقوق‌بشر خواست تا قتل  آقای سهراب اکبری  را محکوم کنند.<ref>دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران- ۷اردیبهشت ۱۳۷۸ (۲۷آوریل ۱۹۹۹)</ref>
مسعود ر جوی، مسئول [[شورای ملی مقاومت ایران]]، کشته شدن سهراب اکبری پدر علی اکبر اکبری را طی پیامی به خانواده‌ی وی تسلیت گفت. [[شورای ملی مقاومت ایران]] طی نامه‌هایی از مجامع بین‌المللی مدافع حقوق‌بشر خواست تا قتل  آقای سهراب اکبری  را محکوم کنند.<ref>دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران- ۷اردیبهشت ۱۳۷۸ (۲۷آوریل ۱۹۹۹)</ref>
==موضع‌گیری محمد خاتمی==
==موضع‌گیری [[سید محمد خاتمی|محمد خاتمی]]==
خاتمی كه در آن زمان رییس‌جمهور بود، از اسدالله لاجوردی به‌عنوان «خدمتگزار مردم» یاد كرد. این موضعگیری جنجالی توسط خاتمی در مورد فردی که سوابق قتل و شکنجه‌ی او در نظام جمهوری اسلامی بسیار شهرت داشت باعث شد که تلقی بسیاری از کسانی که  محمد خاتمی را یک روحانی مدره یا در تضاد با حاکمیت می‌دیدند، تغییر کند <ref>سایت ایران آزاد قهرمان ملی علی اکبر [http://iranazadfarda.com/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7/%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C/ اکبری]</ref>
[[سید محمد خاتمی|محمد خاتمی]] كه در آن زمان رییس‌جمهور بود، از [[اسدالله لاجوردی]] به‌عنوان «خدمتگزار مردم» یاد كرد. این موضع‌گیری جنجالی توسط خاتمی در مورد فردی که سوابق قتل و شکنجه‌ی او در نظام جمهوری اسلامی بسیار شهرت داشت باعث شد که تلقی بسیاری از کسانی که  [[سید محمد خاتمی|محمد خاتمی]] را یک روحانی مدره یا در تضاد با حاکمیت می‌دیدند، تغییر کند <ref>سایت ایران آزاد قهرمان ملی علی اکبر [http://iranazadfarda.com/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7/%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C/ اکبری]</ref>
==واکنش مردم به کشته شدن اسدالله لاجوردی توسط علی اکبر اکبری==
==واکنش مردم به کشته شدن لاجوردی ==
خبر کشته شدن اسدالله لاجوردی یک خبر بسیار جنجالی بود. بسیار از نسل جوان که دهه‌ی شصت را به چشم ندیده بودند پس از کشته شدن وی نسبت به وی و سوابق مشارکت او در قتل و شکنجه‌ی زندانیان سیاسی آگاهی پیدا کردند. خبر  کشته شدن اسدالله لاجوردی برای بسیاری از مردم و بخصوص خانواده‌ی زندانیان سیاسی یک خبر مسرت بخش بود. گزارش‌های زیادی از پخش شیرینی در نقاطی از تهران و دیگر استان‌ها در این رابطه وجود داشت.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=IJkzKQPFqQI مجازات لاجوردی - تلویزیون سیمای آزادی]</ref>
خبر کشته شدن [[اسدالله لاجوردی]] یک خبر بسیار جنجالی بود. بسیاری از نسل جوان که دهه‌ی شصت را به چشم ندیده بودند پس از کشته شدن وی نسبت به وی و سوابق مشارکت او در قتل و شکنجه‌ی زندانیان سیاسی آگاهی پیدا کردند. خبر  کشته شدن اسدالله لاجوردی برای بسیاری از مردم و به‌ویژه خانواده‌ی زندانیان سیاسی یک خبر مسرت‌بخش بود. گزارش‌های زیادی از پخش شیرینی در نقاطی از تهران و دیگر استان‌ها در این رابطه وجود داشت.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=IJkzKQPFqQI مجازات لاجوردی - تلویزیون سیمای آزادی]</ref>
=='''منابع'''[ویرایش | ویرایش مبدأ]==
=='''منابع'''[ویرایش | ویرایش مبدأ]==
<references /><table class="infobox" style="width:22em;border-spacing: 2px 5px;"><tr><th colspan="2" style="text-align:center;font-size:125%;font-weight:bold;background:  
<references /><table class="infobox" style="width:22em;border-spacing: 2px 5px;"><tr><th colspan="2" style="text-align:center;font-size:125%;font-weight:bold;background:  
#DEDEE2; color:  
#DEDEE2; color:  
#000;">علی‌اکبر اکبری</th></tr></table>
#000;">علی‌اکبر اکبری</th></tr></table>
۵٬۷۷۰

ویرایش