عملیات فروغ جاویدان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح املا، ابرابزار، اصلاح سجاوندی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
عملیات فروغ جاویدان عملیات بزرگ ارتش آزادیبخش ملی ایران بود که در تاریخ سوم مرداد ۱۳۶۷ آغاز و ۴ روز بعد، در هفتم مرداد به پایان رسید. در عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران توانست در تهاجمی برق‌آسا تا عمق ۱۵۰ کیلومتری خاک میهن پیشروی کرده و به ۱۵ کیلومتری کرمانشاه برسد. بنا به گزارش ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران در عملیات فروغ جاویدان ۱۳۰۴ تن از رزمندگان این ارتش جان باختند و ۵۵ هزار نفر از نیروهای رژیم خمینی نیز کشته یا زخمی شدند. در آن برحه از تاریخ، خمینی با پذیرش ناگهانی آتش‌بس بر آن بود که ارتش آزادیبخش ملی ایران را زاییده جنگ ایران و عراق معرفی کند و با پذیرش آتش‌بسی که تا آن زمان ازآن سرباز زده بود؛ از طریق کمک گرفتن از دولت عراق؛ مانع عملیات ارتش آزادیبخش علیه مراکز رژیم درداخل خاک کشور شود و راه ارتش آزادیبخش ملی ایران را سد کند اما ارتش آزادیبخش با اجرایی کردن عملیات فروغ جاویدان که پس از پذیرش آتش‌بس توسط رژیم خمینی انجام شد نشان داد که درخاک عراق استقلال سیاسی دارد و زاییدة جنگ ایران و عراق نیست.
عملیات فروغ جاویدان عملیات بزرگ ارتش آزادیبخش ملی ایران بود که در تاریخ سوم مرداد ۱۳۶۷ آغاز و ۴ روز بعد، در هفتم مرداد به پایان رسید. در عملیات فروغ جاویدان ارتش آزادیبخش ملی ایران توانست در تهاجمی برق‌آسا تا عمق ۱۵۰ کیلومتری خاک میهن پیشروی کرده و به ۱۵ کیلومتری کرمانشاه برسد. بنا به گزارش ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش ملی ایران در عملیات فروغ جاویدان ۱۳۰۴ تن از رزمندگان این ارتش جان باختند و ۵۵ هزار نفر از نیروهای رژیم خمینی نیز کشته یا زخمی شدند. در آن برحه از تاریخ، خمینی با پذیرش ناگهانی آتش‌بس بر آن بود که ارتش آزادیبخش ملی ایران را زاییده جنگ ایران و عراق معرفی کند و با پذیرش آتش‌بسی که تا آن زمان ازآن سرباز زده بود؛ از طریق کمک گرفتن از دولت عراق؛ مانع عملیات ارتش آزادیبخش علیه مراکز رژیم درداخل خاک کشور شود و راه ارتش آزادیبخش ملی ایران را سد کند اما ارتش آزادیبخش با اجرایی کردن عملیات فروغ جاویدان که پس از پذیرش آتش‌بس توسط رژیم خمینی انجام شد نشان داد که درخاک عراق استقلال سیاسی دارد و زاییده‌ی جنگ ایران و عراق نیست.


== شرایط سیاسی و نظامی پیش از آغاز عملیات فروغ جاویدان ==
== شرایط سیاسی و نظامی پیش از آغاز عملیات فروغ جاویدان ==
ارتش آزادیبخش ملی ایران عملیات چلچراغ را در سال ۱۳۶۷ با هدف تسخیر شهر مهران با پیروزی به پایان رساند. شعار رزمندگان ارتش آزادیبخش در این عملیات این بود: «امروز مهران، فردا تهران». در این عملیات دولشکر کامل ارتش رژیم ایران و همچنین یک تیبپ رزمی آن متلاشی شد. ۱۵۰۰ نفر از نیروهای رژیم ایران خود را به ارتش آزادیبخش تسلیم کردند و نزدیک به ۲ میلیارد دلار غنیمت نصیب ارتش آزادیبخش شد. عملیات چلچراغ زنگ خطر سرنگونی برای خمینی بود. او بیم آن داشت که شعار «امروز مهران فردا تهران» محقق شده و ارتش آزادیبخش در گام بعد، خود را به تهران برساند؛ به همین دلیل و بهرغم اینکه طی ۸سال جنگ ایران و عراق، صلح را به منزلة دفن رژیم و جنگ را نعمت الهی توصیف می‌کرد و بارها گفته بود که تا خراب شدن آخرین خانه در تهران به جنگ ادامه خواهد داد؛ به سرعت آتش‌بس را پذیرفت. خمینی با پذیرش سریع آتش‌بس میخواست فرصت آمادگی برای عملیات فروغ جاویدان را از ارتش آزادیبخش گرفته و به این ترتیب آنها را از عملیاتی که می‌توانست به تسخیر تهران و سقوط حاکمیت او منجر شود، بازدارد. چرا که آماده‌سازی برای عملیات سرنگونی به چندین ماه زمان نیاز داشت. با امضای قرارداد آتش‌بس مرزهای ایران و عراق بسته میشد و ارتش آزادیبخش دیگر نمیتوانست برای عملیات فروغ جاویدان اقدام کند و به این ترتیب رژیم خمینی امان می‌یافت.
ارتش آزادیبخش ملی ایران عملیات چلچراغ را در سال ۱۳۶۷ با هدف تسخیر شهر مهران با پیروزی به پایان رساند. شعار رزمندگان ارتش آزادیبخش در این عملیات این بود: «امروز مهران، فردا تهران». در این عملیات دولشکر کامل ارتش رژیم ایران و همچنین یک تیبپ رزمی آن متلاشی شد. ۱۵۰۰ نفر از نیروهای رژیم ایران خود را به ارتش آزادیبخش تسلیم کردند و نزدیک به ۲ میلیارد دلار غنیمت نصیب ارتش آزادیبخش شد. عملیات چلچراغ زنگ خطر سرنگونی برای خمینی بود. او بیم آن داشت که شعار «امروز مهران فردا تهران» محقق شده و ارتش آزادیبخش در گام بعد، خود را به تهران برساند؛ به همین دلیل و بهرغم اینکه طی ۸سال جنگ ایران و عراق، صلح را به منزله‌ی دفن رژیم و جنگ را نعمت الهی توصیف می‌کرد و بارها گفته بود که تا خراب شدن آخرین خانه در تهران به جنگ ادامه خواهد داد؛ به سرعت آتش‌بس را پذیرفت. خمینی با پذیرش سریع آتش‌بس میخواست فرصت آمادگی برای عملیات فروغ جاویدان را از ارتش آزادیبخش گرفته و به این ترتیب آنها را از عملیاتی که می‌توانست به تسخیر تهران و سقوط حاکمیت او منجر شود، بازدارد. چرا که آماده‌سازی برای عملیات سرنگونی به چندین ماه زمان نیاز داشت. با امضای قرارداد آتش‌بس مرزهای ایران و عراق بسته میشد و ارتش آزادیبخش دیگر نمیتوانست برای عملیات فروغ جاویدان اقدام کند و به این ترتیب رژیم خمینی امان می‌یافت.


هنوز تا آن زمان ارتش آزادی بخش عملیاتی با هدف تسخیر تهران و براندازی رژیم ایران انجام نداده بود و در صورت بسته شدن راهش، به عنوان پدیده ای غیرموثر، ناکام و زاییدهٔ جنگ ایران و عراق معرفی می‌شد. چرا که پس از آتش‌بس عملیات ارتش آزادیبخش نیز پیش از آنکه اقدامی برای سرنگونی کرده وخود را به ثبت رسانده باشد، به پایان می‌رسید. اما ارتش آزادیخبش هوشیارانه و بهرغم فرصت بسیار کمی که برای تجدید قوا، آماده‌سازی وطراحی داشت، پیش از امضای قرارداد آتش‌بس بین طرفین، یعنی پس از اعلام آمادگی خمینی برای پذیرش آتش‌بس تا زمانی که حکومت سابق عراق برای امضای آن وارد مذاکره شود، عملیات فروغ جاویدان را آغاز کرد.
هنوز تا آن زمان ارتش آزادی بخش عملیاتی با هدف تسخیر تهران و براندازی رژیم ایران انجام نداده بود و در صورت بسته شدن راهش، به عنوان پدیده ای غیرموثر، ناکام و زاییدهٔ جنگ ایران و عراق معرفی می‌شد. چرا که پس از آتش‌بس عملیات ارتش آزادیبخش نیز پیش از آنکه اقدامی برای سرنگونی کرده وخود را به ثبت رسانده باشد، به پایان می‌رسید. اما ارتش آزادیخبش هوشیارانه و بهرغم فرصت بسیار کمی که برای تجدید قوا، آماده‌سازی وطراحی داشت، پیش از امضای قرارداد آتش‌بس بین طرفین، یعنی پس از اعلام آمادگی خمینی برای پذیرش آتش‌بس تا زمانی که حکومت سابق عراق برای امضای آن وارد مذاکره شود، عملیات فروغ جاویدان را آغاز کرد.


== توجیه عملیات فروغ جاویدان توسط مسعود رجوی ==
== توجیه عملیات فروغ جاویدان توسط مسعود رجوی ==
تصمیم‌گرفتن برای چنین عملیاتی، البته کار سهل و ساده‌ای نبود. زیرا که می‌باید تمام‌دار و ندار را در طبق اخلاص نهاد و به خلق قهرمان ایران تقدیم کرد. به‌خصوص که این تصمیم‌گیری، دارای بالاترین ریسک و خطر نیز هست و باید یک‌بار دیگر تمامی سازمان، آلترناتیو، ارتش آزادیبخش و همه چیز را مایه گذاشت. این تصمیم‌گیری برای خود من، تقریباً مشکلتر از تمامی تصمیم‌گیریهای از زمان شاه به بعد بود. زیرا که می‌باید یک‌بار دیگر از همة عزیزان، برادران، خواهران، سازمان، ارتش آزادیبخش دل بکنم تا خدا چه بخواهد…
تصمیم‌گرفتن برای چنین عملیاتی، البته کار سهل و ساده‌ای نبود. زیرا که می‌باید تمام‌دار و ندار را در طبق اخلاص نهاد و به خلق قهرمان ایران تقدیم کرد. به‌خصوص که این تصمیم‌گیری، دارای بالاترین ریسک و خطر نیز هست و باید یک‌بار دیگر تمامی سازمان، آلترناتیو، ارتش آزادیبخش و همه چیز را مایه گذاشت. این تصمیم‌گیری برای خود من، تقریباً مشکلتر از تمامی تصمیم‌گیریهای از زمان شاه به بعد بود. زیرا که می‌باید یک‌بار دیگر از همه‌ی عزیزان، برادران، خواهران، سازمان، ارتش آزادیبخش دل بکنم تا خدا چه بخواهد…


چون‌که شما، تک‌تک شما، چه آنهایی که قبل از سال۵۰ و چه آنهایی که از زندانهای شاه با یکدیگر همرزم و هم‌سنگر بودیم، چه آنهایی که در زمان حکومت خمینی به سازمان پیوستید، چه آنهایی که امروز از این یا آن کشور آمده‌اید و چه آنهایی که در بین راه، در محورها و شهرهای مختلف به ما خواهند پیوست، آری شما را من به‌سادگی پیدا نکرده‌ام، تک‌تک شما را از پس هفت دریای خون، و راهی چندساله، که آن را با کفش و کلاه آهنین و پولادین طی کردیم، از لابه‌لای انبوه ابتلائات، نشیب و فرازهای سیاسی و انبوه بالا و پایینیهای زمان، به‌مثابه رشیدترین پاکبازترین، قهرمان‌ترین، جانان‌ترین، شکوفاترین و آگاهترین فرزندان خلق ایران، پیدا کرده‌ام. اگر بهتر از شما و ارزشمندتر از شما می‌بود و اگر ستودنی‌تر از شما می‌بود، حتماً در جای دیگر تشکلش را می‌دیدیم. پس یک گنجینة عظیم و تاریخی و بزرگ و در بعضی موارد چه بسا غیرقابل جانشین‌سازی، گرانتر از همة مال‌التجاره‌های موجود در عالم، ذیقیمت‌تر، زیباتر، تحسین‌انگیزتر، این‌جا هست که من می‌بایستی، در این تصمیم‌گیری، یکبار از تک‌تک جواهرات بی‌همتای این گنجینه دل بکنم. اما اگر که مجاهدین به خدا و به خلق و تاریخ و به سرنوشت تابان و شکوفان خلق قهرمان ایران، بعد از این‌همه رزم و رنج، بعد از این‌همه خون و فدا، پاسخ نگویند، چه کسی پاسخ خواهد گفت؟ بنابراین فقط یک جمله می‌گویم و می‌گذرم. نه خطاب به شما، خطاب به خدا، و خطاب به خلق و تاریخ، که بار خدایا، شاهد باش، شاهد باش که تمامی سرمایه‌مان را که محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقدیم تو و خلقت کردیم. انک انت السمیع العلیم».
چون‌که شما، تک‌تک شما، چه آنهایی که قبل از سال۵۰ و چه آنهایی که از زندانهای شاه با یکدیگر همرزم و هم‌سنگر بودیم، چه آنهایی که در زمان حکومت خمینی به سازمان پیوستید، چه آنهایی که امروز از این یا آن کشور آمده‌اید و چه آنهایی که در بین راه، در محورها و شهرهای مختلف به ما خواهند پیوست، آری شما را من به‌سادگی پیدا نکرده‌ام، تک‌تک شما را از پس هفت دریای خون، و راهی چندساله، که آن را با کفش و کلاه آهنین و پولادین طی کردیم، از لابه‌لای انبوه ابتلائات، نشیب و فرازهای سیاسی و انبوه بالا و پایینیهای زمان، به‌مثابه رشیدترین پاکبازترین، قهرمان‌ترین، جانان‌ترین، شکوفاترین و آگاهترین فرزندان خلق ایران، پیدا کرده‌ام. اگر بهتر از شما و ارزشمندتر از شما می‌بود و اگر ستودنی‌تر از شما می‌بود، حتماً در جای دیگر تشکلش را می‌دیدیم. پس یک گنجینه‌ی عظیم و تاریخی و بزرگ و در بعضی موارد چه بسا غیرقابل جانشین‌سازی، گرانتر از همه‌ی مال‌التجاره‌های موجود در عالم، ذیقیمت‌تر، زیباتر، تحسین‌انگیزتر، این‌جا هست که من می‌بایستی، در این تصمیم‌گیری، یکبار از تک‌تک جواهرات بی‌همتای این گنجینه دل بکنم. اما اگر که مجاهدین به خدا و به خلق و تاریخ و به سرنوشت تابان و شکوفان خلق قهرمان ایران، بعد از این‌همه رزم و رنج، بعد از این‌همه خون و فدا، پاسخ نگویند، چه کسی پاسخ خواهد گفت؟ بنابراین فقط یک جمله می‌گویم و می‌گذرم. نه خطاب به شما، خطاب به خدا، و خطاب به خلق و تاریخ، که بار خدایا، شاهد باش، شاهد باش که تمامی سرمایه‌مان را که محصول ربع قرن رزم و رنج مستمر هست، تقدیم تو و خلقت کردیم. انک انت السمیع العلیم».


مسعود رجوی ـ اول مرداد ۶۷
مسعود رجوی ـ اول مرداد ۶۷
خط ۲۱: خط ۲۱:
* نبردهای کرند تا اسلام‌آباد
* نبردهای کرند تا اسلام‌آباد
* تسخیر شهر اسلام‌آباد
* تسخیر شهر اسلام‌آباد
* درگیریهای اسلام‌آباد تا تنگة چهارزبر
* درگیریهای اسلام‌آباد تا تنگه‌ی چهارزبر
* نبردهای چهارزبر
* نبردهای چهارزبر
* نبردهای گردنة حسن‌آباد و سیاهخور تا بازگشت به اسلام‌آباد
* نبردهای گردنه‌ی حسن‌آباد و سیاهخور تا بازگشت به اسلام‌آباد


== تسخیر گل‌داوود و پاتاق ==
== تسخیر گل‌داوود و پاتاق ==
نیروهای ارتش آزادیبخش پس‌از عبور از مناطق مرزی استان کرمانشاه در تنگة «گل‌داوود» با قوای رژیم ایران که با تانک و توپ و کاتیوشا و انواع خمپاره‌ها و تیربارها مجهز بودند، درگیر شدند و در طول مسیر، تمامی آنها را منهدم نموده یا اسیر کردند و عمدة تسلیحات و خودروهای آنها را از بین بردند.
نیروهای ارتش آزادیبخش پس‌از عبور از مناطق مرزی استان کرمانشاه در تنگه‌ی «گل‌داوود» با قوای رژیم ایران که با تانک و توپ و کاتیوشا و انواع خمپاره‌ها و تیربارها مجهز بودند، درگیر شدند و در طول مسیر، تمامی آنها را منهدم نموده یا اسیر کردند و عمده‌ی تسلیحات و خودروهای آنها را از بین بردند.


پس‌از تصرف «گل‌داوود» درگیری در گردنة استراتژیکی پاتاق (به‌طول ۳۰کیلومتر) ادامه یافت و نهایتاً پاتاق و تمامی ارتفاعات پیرامون آن و مسیر ۳۰کیلومتری آن تسخیر شد و به‌طور کامل از قوای رژیم ایران پاکسازی گردید.
پس‌از تصرف «گل‌داوود» درگیری در گردنه‌ی استراتژیکی پاتاق (به‌طول ۳۰کیلومتر) ادامه یافت و نهایتاً پاتاق و تمامی ارتفاعات پیرامون آن و مسیر ۳۰کیلومتری آن تسخیر شد و به‌طور کامل از قوای رژیم ایران پاکسازی گردید.


در جریان تسخیر پاتاق یک پادگان ژاندارمری، یک مرکز رلة مخابراتی، یک تلمبه‌خانة نفت و چندین انبار و زاغة مهمات تسخیر و به کلی منهدم گردید.
در جریان تسخیر پاتاق یک پادگان ژاندارمری، یک مرکز رله‌ی مخابراتی، یک تلمبه‌خانه‌ی نفت و چندین انبار و زاغه‌ی مهمات تسخیر و به کلی منهدم گردید.


علاوه بر درگیریهای پراکنده و جزئی، از گل‌داوود تا شهر کرند در مجموع ۵رشته درگیری عمده بین نیروهای ارتش آزادیبخش و ستونهای پاسداران و بسیجیان و نیروهای ژاندارمری و ارتش رژیم ایران به‌وقوع پیوست. تلفات نیروهای رژیم ایران در این درگیریها بیش‌از ۲۵۰۰تن بود. آنها در این درگیریها دست‌کم یکصد خودرو نظامی و خودروهای زرهی ازقبیل تانک، زرهپوش، توپ ۱۵۵میلیمتری خودکششی، کاتیوشا، مینی‌کاتیوشا، جیپ‌های حامل تفنگ ۱۰۶میلیمتری و اس.پی.جی. ۹، جیپهای فرماندهی و انواع نفربر را از دست دادند.
علاوه بر درگیریهای پراکنده و جزئی، از گل‌داوود تا شهر کرند در مجموع ۵رشته درگیری عمده بین نیروهای ارتش آزادیبخش و ستونهای پاسداران و بسیجیان و نیروهای ژاندارمری و ارتش رژیم ایران به‌وقوع پیوست. تلفات نیروهای رژیم ایران در این درگیریها بیش‌از ۲۵۰۰تن بود. آنها در این درگیریها دست‌کم یکصد خودرو نظامی و خودروهای زرهی ازقبیل تانک، زرهپوش، توپ ۱۵۵میلیمتری خودکششی، کاتیوشا، مینی‌کاتیوشا، جیپ‌های حامل تفنگ ۱۰۶میلیمتری و اس.پی.جی. ۹، جیپهای فرماندهی و انواع نفربر را از دست دادند.
خط ۳۷: خط ۳۷:
ارتش آزادیبخش شهر کرند را در حالی که با استقبال اهالی آنجا مواجه بود حوالی ساعت ۷بعدازظهر دوشنبه سوم‌مرداد تسخیر کرد.
ارتش آزادیبخش شهر کرند را در حالی که با استقبال اهالی آنجا مواجه بود حوالی ساعت ۷بعدازظهر دوشنبه سوم‌مرداد تسخیر کرد.


در مسیر پیشروی به‌جانب کرند، بسیاری از سربازان و پرسنل نظامی با کلیة سلاحها و تجهیزاتشان به ارتش آزادیبخش ملی پیوستند. عده‌ای هم که بیطرفی اتخاذ نموده و از هرگونه برخوردی با صفوف ارتش آزادیبخش احتراز کرده بودند، امنیت و سلامتشان توسط ارتش آزادیبخش تضمین گردید تا به هرکجا که می‌خواهند بروند.
در مسیر پیشروی به‌جانب کرند، بسیاری از سربازان و پرسنل نظامی با کلیه‌ی سلاحها و تجهیزاتشان به ارتش آزادیبخش ملی پیوستند. عده‌ای هم که بیطرفی اتخاذ نموده و از هرگونه برخوردی با صفوف ارتش آزادیبخش احتراز کرده بودند، امنیت و سلامتشان توسط ارتش آزادیبخش تضمین گردید تا به هرکجا که می‌خواهند بروند.


وقتی فرماندهان سپاه پاسداران عقب‌نشینی نیروهای ارتشی دربرابر ارتش آزادیبخش و موج پیوستگی سربازان و پرسنل نظامی به ارتش آزادیبخش را به چشم دیدند، در میدان مرکزی کرند با نیروهای ارتشی درگیر شده و روی آنها آتش گشودند. اما طولی نکشید که با دخالت یکانهای ارتش آزادیبخش، پاسداران مزبور ازجمله تیپ۱۲۷ موسوم به مقداد (از سپاه چهارم کرمانشاه) از پای درآمده و برخی هم متواری شدند.
وقتی فرماندهان سپاه پاسداران عقب‌نشینی نیروهای ارتشی دربرابر ارتش آزادیبخش و موج پیوستگی سربازان و پرسنل نظامی به ارتش آزادیبخش را به چشم دیدند، در میدان مرکزی کرند با نیروهای ارتشی درگیر شده و روی آنها آتش گشودند. اما طولی نکشید که با دخالت یکانهای ارتش آزادیبخش، پاسداران مزبور ازجمله تیپ۱۲۷ موسوم به مقداد (از سپاه چهارم کرمانشاه) از پای درآمده و برخی هم متواری شدند.
خط ۴۳: خط ۴۳:
درجریان تسخیر کرند مراکز زیر پاکسازی و منهدم گردید:
درجریان تسخیر کرند مراکز زیر پاکسازی و منهدم گردید:


سپاه پاسداران ضدخلقی، پایگاه ژاندارمری، ادارة اطلاعات، واحد بسیج، بنیاد موسوم به شهید، کمیته، سازمان تبلیغات سپاه پاسداران، مرکز جاسوسی موسوم به امور تربیتی در آموزش و پرورش، واحد موسوم به جهاد سازندگی، ستاد پشتیبانی جنگ، تعاون سپاه، کمیتة تبلیغات خمینی، یک مقر پشتیبانی سپاه، مرکز فوق‌العاده مجهز پارازیت رادیویی و دکل مخابرات و ارتباطات واقع در ارتفاعات شمال کرند که با اتاقهای زره‌دار و دستگاه‌های تمام‌اتوماتیک مجهز شده بود و چندین‌سال بود به‌عنوان یکی از مراکز پخش پارازیت بر روی «صدای مجاهد» از آن استفاده می‌شد
سپاه پاسداران ضدخلقی، پایگاه ژاندارمری، اداره‌ی اطلاعات، واحد بسیج، بنیاد موسوم به شهید، کمیته، سازمان تبلیغات سپاه پاسداران، مرکز جاسوسی موسوم به امور تربیتی در آموزش و پرورش، واحد موسوم به جهاد سازندگی، ستاد پشتیبانی جنگ، تعاون سپاه، کمیته‌ی تبلیغات خمینی، یک مقر پشتیبانی سپاه، مرکز فوق‌العاده مجهز پارازیت رادیویی و دکل مخابرات و ارتباطات واقع در ارتفاعات شمال کرند که با اتاقهای زره‌دار و دستگاه‌های تمام‌اتوماتیک مجهز شده بود و چندین‌سال بود به‌عنوان یکی از مراکز پخش پارازیت بر روی «صدای مجاهد» از آن استفاده می‌شد


علاوه بر اینها انبارها و زاغه‌های تسلیحات و مهمات نیز در نقاط مختلف شهر کرند با همکاری مردم تخلیه و منهدم شد. بخشی از این سلاحها و مهمات و تجهیزات ازجمله انواع بیسیمها و دوربینها توسط رزمندگان ارتش آزادیبخش مورد استفاده قرار گرفت و بخش دیگر شامل انواع تفنگها و مسلسلها، توسط شورای شهر بین مردم تقسیم گردید.
علاوه بر اینها انبارها و زاغه‌های تسلیحات و مهمات نیز در نقاط مختلف شهر کرند با همکاری مردم تخلیه و منهدم شد. بخشی از این سلاحها و مهمات و تجهیزات ازجمله انواع بیسیمها و دوربینها توسط رزمندگان ارتش آزادیبخش مورد استفاده قرار گرفت و بخش دیگر شامل انواع تفنگها و مسلسلها، توسط شورای شهر بین مردم تقسیم گردید.


پس از پاکسازی کامل کرند، فرماندهی ارتش آزادیبخش مستقر در این شهر بلافاصله به تشکیل شورای شهر اقدام نمود. در این هنگام بسیاری از مردم و جوانان اصرار داشتند که مسلح شوند. تعدادی از آنها شب اول را در پشت مقر فرماندهی ارتش آزادیبخش سپری کردند تا بتوانند سلاح بگیرند. صبح سه‌شنبه مسئولیت تسلیح مردم به عهدة شورای جدیدالتأسیس شهر گذاشته شد تا افراد ذیصلاح را مسلح نماید.
پس از پاکسازی کامل کرند، فرماندهی ارتش آزادیبخش مستقر در این شهر بلافاصله به تشکیل شورای شهر اقدام نمود. در این هنگام بسیاری از مردم و جوانان اصرار داشتند که مسلح شوند. تعدادی از آنها شب اول را در پشت مقر فرماندهی ارتش آزادیبخش سپری کردند تا بتوانند سلاح بگیرند. صبح سه‌شنبه مسئولیت تسلیح مردم به عهده‌ی شورای جدیدالتأسیس شهر گذاشته شد تا افراد ذیصلاح را مسلح نماید.


بسیاری از این مردم و جوانان پابه‌پای رزمندگان ارتش آزادیبخش بیدار می‌ماندند و کار می‌کردند. رأساً کار نگهبانی و حفاظت از شهر را عهده‌دار شده و مستمراً تهدیدات محتمل نظامی را گزارش و یادآوری می‌کردند. خبر آمدن نیروهای دشمن از شمال کرند و قصد آنها برای حمله به شهر را (که عصر چهارشنبه ۵ مرداد واقع شد) چوپان زحمتکشی که از راه دور برای دادن همین خبر به شهر آمده بود به مقر فرماندهی ارتش آزادیبخش اطلاع داد. اطلاعات این چوپان متعاقباً با اعزام واحدهای گشت و اطلاعات مردمی دیگر تأیید و تکمیل گردید و معلوم شد نیروهای سپاه و کمیتة رژیم همراه با جاشهای مزدور محلی برآنند تا در عصر چهارشنبه از شمال کرند حمله کنند و بعد از تصرف ارتفاعات شمالی به خود شهر حمله کنند. اما قبل از این‌که تهاجم آنها عملی گردد، نیروهای ارتش آزادیبخش در دو مرحله آنها را منکوب کرده، به‌عقب راندند و به پاکسازی ارتفاعات شمالی مبادرت نمودند. در این نبردها دست‌کم ۶۵۰تن از نیروهای رژیم ایران به‌هلاکت رسیدند.
بسیاری از این مردم و جوانان پابه‌پای رزمندگان ارتش آزادیبخش بیدار می‌ماندند و کار می‌کردند. رأساً کار نگهبانی و حفاظت از شهر را عهده‌دار شده و مستمراً تهدیدات محتمل نظامی را گزارش و یادآوری می‌کردند. خبر آمدن نیروهای دشمن از شمال کرند و قصد آنها برای حمله به شهر را (که عصر چهارشنبه ۵ مرداد واقع شد) چوپان زحمتکشی که از راه دور برای دادن همین خبر به شهر آمده بود به مقر فرماندهی ارتش آزادیبخش اطلاع داد. اطلاعات این چوپان متعاقباً با اعزام واحدهای گشت و اطلاعات مردمی دیگر تأیید و تکمیل گردید و معلوم شد نیروهای سپاه و کمیته‌ی رژیم همراه با جاشهای مزدور محلی برآنند تا در عصر چهارشنبه از شمال کرند حمله کنند و بعد از تصرف ارتفاعات شمالی به خود شهر حمله کنند. اما قبل از این‌که تهاجم آنها عملی گردد، نیروهای ارتش آزادیبخش در دو مرحله آنها را منکوب کرده، به‌عقب راندند و به پاکسازی ارتفاعات شمالی مبادرت نمودند. در این نبردها دست‌کم ۶۵۰تن از نیروهای رژیم ایران به‌هلاکت رسیدند.


نخستین مراسم خاکسپاری جان باختگان ارتش آزادیبخش در کرند روز سه‌شنبه ۴مردادماه با شرکت گستردة اهالی کرند صورت گرفت و در روزهای بعد نیز ادامه یافت. در پایان مراسم پس‌از ادای احترامات نظامی، مردم کرند آیینهای خاص محلی را بر روی مزار شهیدان اجرا می‌نمودند.
نخستین مراسم خاکسپاری جان باختگان ارتش آزادیبخش در کرند روز سه‌شنبه ۴مردادماه با شرکت گسترده‌ی اهالی کرند صورت گرفت و در روزهای بعد نیز ادامه یافت. در پایان مراسم پس‌از ادای احترامات نظامی، مردم کرند آیینهای خاص محلی را بر روی مزار شهیدان اجرا می‌نمودند.


شورای شهر و عموم مردم قویاً در تلاش بودند تا وضع شهر را به‌حالت عادی بازگردانند. نانواییها را باز کنند و الزامات زندگی مردم را فراهم نمایند. آرد بین نانواییها تقسیم شد و تدارکات مورد نیاز مردم به‌میزانی که در انبارها موجود بود در اختیارشان قرار گرفت.
شورای شهر و عموم مردم قویاً در تلاش بودند تا وضع شهر را به‌حالت عادی بازگردانند. نانواییها را باز کنند و الزامات زندگی مردم را فراهم نمایند. آرد بین نانواییها تقسیم شد و تدارکات مورد نیاز مردم به‌میزانی که در انبارها موجود بود در اختیارشان قرار گرفت.


همزمان رژیم ایران ۳روز متوالی به بمباران پیوستة شهرتوسط نیروی هوایی و حمله‌های هلیکوپترهای توپدار و رگبار کاتیوشا پرداخت و در این حملات تمامی شهر و همة معابر ورودی و خروجی را از هوا و زمین زیر آتش سنگین می‌گرفت و خانه‌های مردم بیگناه را ویران می‌کرد؛ ولی تا آخرین ساعات پنجشنبه‌شب ۶ مرداد که ارتش آزادیبخش رأساً به تخلیة شهر اقدام نمود نتوانست وارد شهر شود.
همزمان رژیم ایران ۳روز متوالی به بمباران پیوسته‌ی شهرتوسط نیروی هوایی و حمله‌های هلیکوپترهای توپدار و رگبار کاتیوشا پرداخت و در این حملات تمامی شهر و همه‌ی معابر ورودی و خروجی را از هوا و زمین زیر آتش سنگین می‌گرفت و خانه‌های مردم بیگناه را ویران می‌کرد؛ ولی تا آخرین ساعات پنجشنبه‌شب ۶ مرداد که ارتش آزادیبخش رأساً به تخلیه‌ی شهر اقدام نمود نتوانست وارد شهر شود.


== نبردهای کرند تا اسلام‌آباد ==
== نبردهای کرند تا اسلام‌آباد ==
حوالی ساعت ۸بعدازظهر (دوشنبه شب، سوم‌مردادماه) به‌هنگام پیشروی نیروهای ارتش آزادیبخش به‌جانب اسلام‌آباد، ۵ستون بزرگ از نیروهای رژیم ایران مرکب از نیروهای سپاه و ارتش در جادة کرندـ اسلام‌آباد و مناطق اطراف آن به‌مقابله با ارتش آزادیبخش پرداختند. علاوه بر این ۵ستون بزرگ، گردانهای متعدد دیگری از سوی سپاه پاسداران گسیل شده و در نقاط مختلف مسیر کرندـ اسلام‌آباد موضع گرفته بودند.
حوالی ساعت ۸بعدازظهر (دوشنبه شب، سوم‌مردادماه) به‌هنگام پیشروی نیروهای ارتش آزادیبخش به‌جانب اسلام‌آباد، ۵ستون بزرگ از نیروهای رژیم ایران مرکب از نیروهای سپاه و ارتش در جاده‌ی کرندـ اسلام‌آباد و مناطق اطراف آن به‌مقابله با ارتش آزادیبخش پرداختند. علاوه بر این ۵ستون بزرگ، گردانهای متعدد دیگری از سوی سپاه پاسداران گسیل شده و در نقاط مختلف مسیر کرندـ اسلام‌آباد موضع گرفته بودند.


در این هنگام ساعتها بود که دشمن از تعرض بزرگ ارتش آزادی و ابعاد آن مطلع شده و با بسیج همة نیروهایی که در این مناطق دراختیار داشت بر آن بود راه پیشروی ارتش آزادیبخش را قبل از ورود به اسلام‌آباد سد کند. علاوه بر سپاه پاسداران، لشکر۸۴ خرم‌آباد، لشکر۸۱ کرمانشاه، لشکر۵۸ موسوم به ذوالفقار و تیپ۵۵ هوابرد شیراز که همگی تحت امر «قرارگاه عملیاتی غرب» بودند با بسیاری از نیروهایشان برای سدکردن راه پیشروی به‌سوی اسلام‌آباد به مقابله با ارتش آزادیبخش پرداختند.
در این هنگام ساعتها بود که دشمن از تعرض بزرگ ارتش آزادی و ابعاد آن مطلع شده و با بسیج همه‌ی نیروهایی که در این مناطق دراختیار داشت بر آن بود راه پیشروی ارتش آزادیبخش را قبل از ورود به اسلام‌آباد سد کند. علاوه بر سپاه پاسداران، لشکر۸۴ خرم‌آباد، لشکر۸۱ کرمانشاه، لشکر۵۸ موسوم به ذوالفقار و تیپ۵۵ هوابرد شیراز که همگی تحت امر «قرارگاه عملیاتی غرب» بودند با بسیاری از نیروهایشان برای سدکردن راه پیشروی به‌سوی اسلام‌آباد به مقابله با ارتش آزادیبخش پرداختند.


درگیری نیروهای ارتش آزادیبخش با ستونها و گردانهای مورد بحث که تماماً مجهز به سلاحهای سنگین و تانک و کاتیوشا و تفنگهای ۱۰۶میلیمتری بودند، ۲ساعت به‌درازا کشید.
درگیری نیروهای ارتش آزادیبخش با ستونها و گردانهای مورد بحث که تماماً مجهز به سلاحهای سنگین و تانک و کاتیوشا و تفنگهای ۱۰۶میلیمتری بودند، ۲ساعت به‌درازا کشید.
خط ۷۵: خط ۷۵:


== تسخیر شهر اسلام‌آباد ==
== تسخیر شهر اسلام‌آباد ==
ساعت۱۰ دوشنبه‌شب ارتش آزادیبخش وارد شهر اسلام‌آباد (بزرگترین شهر پس‌از کرمانشاه در این استان) شد و طی یک سلسله عملیات به تسخیر کامل شهر و پاکسازی آن پرداخت. پس از استقرار پیش قراولان ارتش آزادیبخش در میدان اصلی شهر و تصرف تپة معروف چیاکاوانه، که در دست نیروهای بسیجی بود، ابتدا ازسوی دو مقر اصلی سپاه و کمیته در اوایل خیابان منشعب از میدان اصلی (خیابان کارخانة قند) به‌جانب رزمندگان ارتش آزادیبخش، آتش گشوده شد؛ آنگاه مراکز زیرین در خاتمة درگیریهای متعدد بطور کامل پاکسازی شد و به‌تصرف رزمندگان ارتش آزادیبخش درآمد.
ساعت۱۰ دوشنبه‌شب ارتش آزادیبخش وارد شهر اسلام‌آباد (بزرگترین شهر پس‌از کرمانشاه در این استان) شد و طی یک سلسله عملیات به تسخیر کامل شهر و پاکسازی آن پرداخت. پس از استقرار پیش قراولان ارتش آزادیبخش در میدان اصلی شهر و تصرف تپه‌ی معروف چیاکاوانه، که در دست نیروهای بسیجی بود، ابتدا ازسوی دو مقر اصلی سپاه و کمیته در اوایل خیابان منشعب از میدان اصلی (خیابان کارخانه‌ی قند) به‌جانب رزمندگان ارتش آزادیبخش، آتش گشوده شد؛ آنگاه مراکز زیرین در خاتمه‌ی درگیریهای متعدد بطور کامل پاکسازی شد و به‌تصرف رزمندگان ارتش آزادیبخش درآمد.


مقر اصلی سپاه پاسداران خمینی، مقر اصلی کمیته، مرکز بسیج ضدمردمی، دادگاه ضدانقلاب، پایگاه موسوم به مقاومت، پایگاه ژاندارمری، فرمانداری، شهربانی، کمیتة امداد خمینی، مرکز حفاظت سپاه پاسداران، مرکز حفاظت و پدافند هوایی، ۳مقر فرعی سپاه پاسداران، بنیاد موسوم به مستضعفین، زندان شهر، پایگاه هوانیروز سپاه پاسداران در جنوب شرقی اسلام‌آباد، سه‌راه ملاوی در شرق اسلام‌آباد.
مقر اصلی سپاه پاسداران خمینی، مقر اصلی کمیته، مرکز بسیج ضدمردمی، دادگاه ضدانقلاب، پایگاه موسوم به مقاومت، پایگاه ژاندارمری، فرمانداری، شهربانی، کمیته‌ی امداد خمینی، مرکز حفاظت سپاه پاسداران، مرکز حفاظت و پدافند هوایی، ۳مقر فرعی سپاه پاسداران، بنیاد موسوم به مستضعفین، زندان شهر، پایگاه هوانیروز سپاه پاسداران در جنوب شرقی اسلام‌آباد، سه‌راه ملاوی در شرق اسلام‌آباد.


درجریان تسخیر شهر اسلام‌آباد و درگیریهای مربوطه که قویاً با همکاری مردم شهر انجام شد، حدود ۴۰۰تن از نیروهای نخبة رژیم ایران که در مقرهای مختلف روی مردم و رزمندگان ارتش آزادیبخش آتش می‌گشودند کشته شدند و تمامی تجهیزات و تسلیحات و خودروهای آنها از جمله خودروهای حامل مینی‌کاتیوشا و تفنگهای ۱۰۶میلیمتری و چندقبضه توپ ۱۵۵میلیمتری همراه با رادار بزرگ هوانیروز سپاه پاسداران به‌کلی منهدم گردید. خودروهای منهدم‌شدة رژیم ایران به ۱۰۰عدد بالغ می‌شد و بقیه مصادره گردید.
درجریان تسخیر شهر اسلام‌آباد و درگیریهای مربوطه که قویاً با همکاری مردم شهر انجام شد، حدود ۴۰۰تن از نیروهای نخبه‌ی رژیم ایران که در مقرهای مختلف روی مردم و رزمندگان ارتش آزادیبخش آتش می‌گشودند کشته شدند و تمامی تجهیزات و تسلیحات و خودروهای آنها از جمله خودروهای حامل مینی‌کاتیوشا و تفنگهای ۱۰۶میلیمتری و چندقبضه توپ ۱۵۵میلیمتری همراه با رادار بزرگ هوانیروز سپاه پاسداران به‌کلی منهدم گردید. خودروهای منهدم‌شده‌ی رژیم ایران به ۱۰۰عدد بالغ می‌شد و بقیه مصادره گردید.


== درگیریهای اسلام‌آباد تا تنگة چهارزبر ==
== درگیریهای اسلام‌آباد تا تنگه‌ی چهارزبر ==
ساعت۱۱ دوشنبه‌شب سوم‌مردادماه نیروهای ارتش آزادیبخش از اسلام‌آباد به‌سوی کرمانشاه حرکت کردند. در خروجی اسلام‌آباد به‌سمت کرمانشاه در حوالی «کارخانة برق»، نیروهای رژیم ایران کمین گذاشته و به‌سمت نیروهای ارتش آزادیبخش آتش سنگین باز کرد. متقابلاً تیپ جلودار، کمین را زیرآتش گرفت و ستون نظامی به‌حرکت خود ادامه داد. در طول مسیر، تا گردنة حسن‌آباد، نیروهای رژیم ایران در همه‌جا سواره و پیاده درحال فرار بود. ده‌ها خودرو باقیمانده از آنها درطول مسیر، حرکت تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش را کند می‌کرد. آنها یا دسته‌دسته تسلیم می‌شدند یا به کوه و کمر می‌زدند.
ساعت۱۱ دوشنبه‌شب سوم‌مردادماه نیروهای ارتش آزادیبخش از اسلام‌آباد به‌سوی کرمانشاه حرکت کردند. در خروجی اسلام‌آباد به‌سمت کرمانشاه در حوالی «کارخانه‌ی برق»، نیروهای رژیم ایران کمین گذاشته و به‌سمت نیروهای ارتش آزادیبخش آتش سنگین باز کرد. متقابلاً تیپ جلودار، کمین را زیرآتش گرفت و ستون نظامی به‌حرکت خود ادامه داد. در طول مسیر، تا گردنه‌ی حسن‌آباد، نیروهای رژیم ایران در همه‌جا سواره و پیاده درحال فرار بود. ده‌ها خودرو باقیمانده از آنها درطول مسیر، حرکت تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش را کند می‌کرد. آنها یا دسته‌دسته تسلیم می‌شدند یا به کوه و کمر می‌زدند.


حدود ساعت۱۲ شب پیشروی تیپهای رزمی در گردنة حسن‌آباد متوقف شد. نیروهای سپاه ازجمله نیروهای وابسته به لشکر۳۳ موسوم به المهدی در بالای گردنه موضع گرفته و راه را بسته بودند. پس از یک‌ساعت درگیری در گردنة حسن‌آباد، نیروهای سپاه به‌کلی ازپا درآمدند و راه باز شد. آنها با بیسیم به فرماندهی بالاتر اطلاع دادند که ضربه خورده و از وضعیت فرماندهی لشکر «المهدی» نیز بی‌اطلاعند. دربارة این درگیری فرمانده گردان ضدحضرت رسول به‌نام براتی بعداً در گفتگو با روزنامة جمهوری اسلامی به‌تاریخ ۳۰مرداد۶۷ و بااشاره به این‌که «بعداز اسلام‌آباد اولین گردانی که با منافقین درگیر شد ما بودیم» گفت: «از بالای گردنة حسن‌آباد چون مسلط بودند تمام نیروهای ما را زیر رگبار گرفته بودند» و «چون ازقبل وارد منطقه شده بودند و منطقه را شناسایی کرده بودند، یک برتری از لحاظ نظامی بر ما داشتند». به این ترتیب، تیپ رزمی جلودار نیروهای ارتش آزادیبخش حوالی ساعت‌یک بامداد از گردنة حسن‌آباد عبور کرد و به‌دشت منتهی به تنگة چهارزبر رسید. از آن‌سو یک ستون مجهز از لشکر۲۷ محمد از سمت تنگة چهارزبر به‌طرف حسن‌آباد پیش می‌آمد، درگیری دوباره آغاز شد. در خاتمة این درگیری، آنها نیز در زیر آتش سنگین تانکها و چهارلول و دولول و… ارتش آزادیبخش تماماً منکوب شده و به‌سمت تنگة چهارزبر بازگشتند. آنها در تاریکی شب کمینهای متعددی مستقر کردند که یکی پس‌از دیگری درهم شکسته شد. نهایتاً به‌رغم تمامی نیروهای کمکی و پس‌از دادن تلفات بسیار به‌داخل تنگة چهارزبر عقب‌نشینی کرده و از ارتفاعات و یالهای پیرامون تنگه با انواع آتشها شروع به مقابله نمودند. در ساعت۲ بامداد سه‌شنبه از پادگان باهنر (در ماهی‌دشت کرمانشاه)، که محل استقرار بخشی از نیروهای لشکر۲۷ محمد بود، به فرمانده این لشکر (کوثری) که در آن‌موقع با بخش عمدة نیروهای تحت فرماندهیش در جنوب بود با بیسیم اطلاع دادند که مجاهدین پیدایشان شده و می‌بایستی زود خودش را با نیروهایش برساند. کوثری ابتدا این خبر را باور نمی‌کرد و می‌گفت چنین چیزی امکان ندارد و اگر می‌بود از تهران به‌ما خبر می‌دادند. در این هنگام نیروهای ارتش آزادیبخش به ۳۵کیلومتری کرمانشاه رسیده بودند. تلفات نیروهای رژیم ایران از اسلام‌آباد تا چهارزبر تا این ساعت دست کم چهارصد تن بود.
حدود ساعت۱۲ شب پیشروی تیپهای رزمی در گردنه‌ی حسن‌آباد متوقف شد. نیروهای سپاه ازجمله نیروهای وابسته به لشکر۳۳ موسوم به المهدی در بالای گردنه موضع گرفته و راه را بسته بودند. پس از یک‌ساعت درگیری در گردنه‌ی حسن‌آباد، نیروهای سپاه به‌کلی ازپا درآمدند و راه باز شد. آنها با بیسیم به فرماندهی بالاتر اطلاع دادند که ضربه خورده و از وضعیت فرماندهی لشکر «المهدی» نیز بی‌اطلاعند. درباره‌ی این درگیری فرمانده گردان ضدحضرت رسول به‌نام براتی بعداً در گفتگو با روزنامه‌ی جمهوری اسلامی به‌تاریخ ۳۰مرداد۶۷ و بااشاره به این‌که «بعداز اسلام‌آباد اولین گردانی که با منافقین درگیر شد ما بودیم» گفت: «از بالای گردنه‌ی حسن‌آباد چون مسلط بودند تمام نیروهای ما را زیر رگبار گرفته بودند» و «چون ازقبل وارد منطقه شده بودند و منطقه را شناسایی کرده بودند، یک برتری از لحاظ نظامی بر ما داشتند». به این ترتیب، تیپ رزمی جلودار نیروهای ارتش آزادیبخش حوالی ساعت‌یک بامداد از گردنه‌ی حسن‌آباد عبور کرد و به‌دشت منتهی به تنگه‌ی چهارزبر رسید. از آن‌سو یک ستون مجهز از لشکر۲۷ محمد از سمت تنگه‌ی چهارزبر به‌طرف حسن‌آباد پیش می‌آمد، درگیری دوباره آغاز شد. در خاتمه‌ی این درگیری، آنها نیز در زیر آتش سنگین تانکها و چهارلول و دولول و… ارتش آزادیبخش تماماً منکوب شده و به‌سمت تنگه‌ی چهارزبر بازگشتند. آنها در تاریکی شب کمینهای متعددی مستقر کردند که یکی پس‌از دیگری درهم شکسته شد. نهایتاً به‌رغم تمامی نیروهای کمکی و پس‌از دادن تلفات بسیار به‌داخل تنگه‌ی چهارزبر عقب‌نشینی کرده و از ارتفاعات و یالهای پیرامون تنگه با انواع آتشها شروع به مقابله نمودند. در ساعت۲ بامداد سه‌شنبه از پادگان باهنر (در ماهی‌دشت کرمانشاه)، که محل استقرار بخشی از نیروهای لشکر۲۷ محمد بود، به فرمانده این لشکر (کوثری) که در آن‌موقع با بخش عمده‌ی نیروهای تحت فرماندهیش در جنوب بود با بیسیم اطلاع دادند که مجاهدین پیدایشان شده و می‌بایستی زود خودش را با نیروهایش برساند. کوثری ابتدا این خبر را باور نمی‌کرد و می‌گفت چنین چیزی امکان ندارد و اگر می‌بود از تهران به‌ما خبر می‌دادند. در این هنگام نیروهای ارتش آزادیبخش به ۳۵کیلومتری کرمانشاه رسیده بودند. تلفات نیروهای رژیم ایران از اسلام‌آباد تا چهارزبر تا این ساعت دست کم چهارصد تن بود.


== نبردهای عظیم چهارزبر ==
== نبردهای عظیم چهارزبر ==
از گردنة حسن‌آباد تا تنگة چهارزبر، دشت حسن‌آباد واقع شده‌است که دشت بزرگ کاسه‌مانندی است که ۸ الی ۹کیلومتر از جاده از داخل آن می‌گذرد. دورتا دور این دشت را ارتفاعات و کوهستانها فرا گرفته‌اند. تنگة چهارزبر که مسیر خروجی این دشت به سوی کرمانشاه است، حدود ۴کیلومتر طول دارد.
از گردنه‌ی حسن‌آباد تا تنگه‌ی چهارزبر، دشت حسن‌آباد واقع شده‌است که دشت بزرگ کاسه‌مانندی است که ۸ الی ۹کیلومتر از جاده از داخل آن می‌گذرد. دورتا دور این دشت را ارتفاعات و کوهستانها فرا گرفته‌اند. تنگه‌ی چهارزبر که مسیر خروجی این دشت به سوی کرمانشاه است، حدود ۴کیلومتر طول دارد.


این تنگه علاوه بر این‌که از چپ و راست محصور در ارتفاعات است، در ورودی و خروجی خود نیز ۲ردیف یال موازی دارد که مانند ۲سپر و ۲دیوار بلند طبیعی و مشرف بر جاده عمل می‌کنند.
این تنگه علاوه بر این‌که از چپ و راست محصور در ارتفاعات است، در ورودی و خروجی خود نیز ۲ردیف یال موازی دارد که مانند ۲سپر و ۲دیوار بلند طبیعی و مشرف بر جاده عمل می‌کنند.


نیروهای رژیم ایران در بین این ۲یال، ۲پایگاه بزرگ دایر کرده بود: یکی مقر لشکر انصارالحسین سپاه پاسداران (در سمت راست جادة اسلام‌آبادـ کرمانشاه) و دیگری پادگان بهشتی (در سمت چپ). ۲پادگان بزرگ دیگر نیز در پشت تنگه قرار داشت: مقر لشکر۳۱ عاشورا (در سمت راست جاده) و پادگان رجایی (در سمت چپ).
نیروهای رژیم ایران در بین این ۲یال، ۲پایگاه بزرگ دایر کرده بود: یکی مقر لشکر انصارالحسین سپاه پاسداران (در سمت راست جاده‌ی اسلام‌آبادـ کرمانشاه) و دیگری پادگان بهشتی (در سمت چپ). ۲پادگان بزرگ دیگر نیز در پشت تنگه قرار داشت: مقر لشکر۳۱ عاشورا (در سمت راست جاده) و پادگان رجایی (در سمت چپ).


طی چندین رشته درگیری تا ساعت ۶ صبح سه شنبه تلفات نیروهای رژیم ایران به هزار تن رسیده بود. در همین ساعت موقعیت «باهنر» ضمن یک مکالمة بیسیمی به فرماندهی بالاتر اطلاع داد که «وضع (صحنه) خیلی قاراشمیش است»!
طی چندین رشته درگیری تا ساعت ۶ صبح سه شنبه تلفات نیروهای رژیم ایران به هزار تن رسیده بود. در همین ساعت موقعیت «باهنر» ضمن یک مکالمه‌ی بیسیمی به فرماندهی بالاتر اطلاع داد که «وضع (صحنه) خیلی قاراشمیش است»!


یکی از فرماندهان سپاه بعداً در گفتگو با یکی از نشریات گفت «به‌وضوح مشخص بود که کارهای انتحاری انجام می‌دهند. شاید ۵ الی۶بار به آن نقطه تک کرده بودند و نتوانسته بودند آن را بگیرند (ولی) دوباره حمله می‌کردند… بعضی جاها که روی ارتفاعات تک می‌کردند و دیگر راهی جز تسلیم نداشتند، با نارنجک خودشان را [و اضافه کنید پاسداران را] ازبین می‌بردند… تا شناخته نشوند» (جمهوری اسلامی ۲۶مرداد، در گفتگو با جانشین فرمانده لشکر۶ ویژة پاسداران).
یکی از فرماندهان سپاه بعداً در گفتگو با یکی از نشریات گفت «به‌وضوح مشخص بود که کارهای انتحاری انجام می‌دهند. شاید ۵ الی۶بار به آن نقطه تک کرده بودند و نتوانسته بودند آن را بگیرند (ولی) دوباره حمله می‌کردند… بعضی جاها که روی ارتفاعات تک می‌کردند و دیگر راهی جز تسلیم نداشتند، با نارنجک خودشان را [و اضافه کنید پاسداران را] ازبین می‌بردند… تا شناخته نشوند» (جمهوری اسلامی ۲۶مرداد، در گفتگو با جانشین فرمانده لشکر۶ ویژه‌ی پاسداران).


سلسله نبردهای نیروهای آزادیبخش در این منطقه که پیوسته بر ابعاد آن افزوده می‌شد تا نخستین ساعات بامداد پنجشنبه ۶ مرداد بدون کمترین وقفه به‌مدت ۴۸ساعت ادامه یافت.
سلسله نبردهای نیروهای آزادیبخش در این منطقه که پیوسته بر ابعاد آن افزوده می‌شد تا نخستین ساعات بامداد پنجشنبه ۶ مرداد بدون کمترین وقفه به‌مدت ۴۸ساعت ادامه یافت.


به این ترتیب اولین تک بزرگ نیروهای ارتش آزادیبخش در ساعت۷ و ۳۰دقیقة صبح سه‌شنبه در شرایطی که بیسیمهای رژیم ایران یک‌لحظه از درخواستهای مصرانه برای اعزام هرچه بیشتر و بیشتر بازنمی‌ماند، آغاز شد. در این تک که تا شب‌هنگام ادامه داشت۱۶تیپ رزمی در جبهه‌های متعدد در آن شرکت داشتند و ضربت سنگینی به نیروهای رژیم ایران زدند. در همین حین و از ابتدای روز، دشمن با نیروی هوایی و هوانیروز خود از یک‌سو بی‌وقفه بمباران می‌کرد تا فرصتی برای رسیدن نیروهای تازه نفسش بیابد.
به این ترتیب اولین تک بزرگ نیروهای ارتش آزادیبخش در ساعت۷ و ۳۰دقیقه‌ی صبح سه‌شنبه در شرایطی که بیسیمهای رژیم ایران یک‌لحظه از درخواستهای مصرانه برای اعزام هرچه بیشتر و بیشتر بازنمی‌ماند، آغاز شد. در این تک که تا شب‌هنگام ادامه داشت۱۶تیپ رزمی در جبهه‌های متعدد در آن شرکت داشتند و ضربت سنگینی به نیروهای رژیم ایران زدند. در همین حین و از ابتدای روز، دشمن با نیروی هوایی و هوانیروز خود از یک‌سو بی‌وقفه بمباران می‌کرد تا فرصتی برای رسیدن نیروهای تازه نفسش بیابد.


سرتیپ محمد انصاری، فرمانده هوانیروز خمینی، ضمن مصاحبة رادیویی خود در ۱۷ مرداد گفت: در این چندروز عملیات ما مجموعاً حدود ۲سال پرواز عادی پرواز کردیم که همان‌طور که مستحضر هستید این مسئله سرکوب شد.
سرتیپ محمد انصاری، فرمانده هوانیروز خمینی، ضمن مصاحبه‌ی رادیویی خود در ۱۷ مرداد گفت: در این چندروز عملیات ما مجموعاً حدود ۲سال پرواز عادی پرواز کردیم که همان‌طور که مستحضر هستید این مسئله سرکوب شد.


رفسنجانی در نماز جمعة ۷ مرداد گفت: «صبح (سه‌شنبه) اول یک شناسایی توسط هواپیماها و هلیکوپترها شد، بعد شروع کردند. ما نیروی پیاده‌مان وارد جنگ نشد اول با اینها… هواپیماها رژه می‌رفتند روی جاده سرتاسر بمب می‌ریختند و هلیکوپترها اینها را می‌بستند…».
رفسنجانی در نماز جمعه‌ی ۷ مرداد گفت: «صبح (سه‌شنبه) اول یک شناسایی توسط هواپیماها و هلیکوپترها شد، بعد شروع کردند. ما نیروی پیاده‌مان وارد جنگ نشد اول با اینها… هواپیماها رژه می‌رفتند روی جاده سرتاسر بمب می‌ریختند و هلیکوپترها اینها را می‌بستند…».


یکی از فرماندهان سپاه پاسداران نیز در گفتگو با روزنامة جمهوری اسلامی در این‌باره گفت: «آنها [ارتش آزادیبخش] فکر می‌کردند که با یک هجوم تنگه را باز خواهند کرد. به دنبال این مسئله تصمیمی که فرماندهان قرارگاه‌ها گرفتند این بود که یک‌مقدار تلفات توسط هواپیما و بمباران هوایی از آنها گرفته شود تا ستون نیروهای آنها از هم پاشیده شود و بعد مسألة هلی‌برد نیرو از عقبة دشمن انجام شود. از ساعت۱۱ صبح تا ۷بعدازظهر همان‌روز [سه‌شنبه] حدود ۳۰نوبت از طریق جنگنده بمب‌افکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ستون اینها بمباران شد. چون طول ستون حدود ۲کیلومتر بود… از طرف دیگرهوانیروز کرمانشاه مرتباً از صبح تا بعدازظهر با هلیکوپتر آنها را مورد حمله قرار دادند» (جمهوری اسلامی ۲۵ مرداد).
یکی از فرماندهان سپاه پاسداران نیز در گفتگو با روزنامه‌ی جمهوری اسلامی در این‌باره گفت: «آنها [ارتش آزادیبخش] فکر می‌کردند که با یک هجوم تنگه را باز خواهند کرد. به دنبال این مسئله تصمیمی که فرماندهان قرارگاه‌ها گرفتند این بود که یک‌مقدار تلفات توسط هواپیما و بمباران هوایی از آنها گرفته شود تا ستون نیروهای آنها از هم پاشیده شود و بعد مسأله‌ی هلی‌برد نیرو از عقبه‌ی دشمن انجام شود. از ساعت۱۱ صبح تا ۷بعدازظهر همان‌روز [سه‌شنبه] حدود ۳۰نوبت از طریق جنگنده بمب‌افکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ستون اینها بمباران شد. چون طول ستون حدود ۲کیلومتر بود… از طرف دیگرهوانیروز کرمانشاه مرتباً از صبح تا بعدازظهر با هلیکوپتر آنها را مورد حمله قرار دادند» (جمهوری اسلامی ۲۵ مرداد).


هم‌چنین ستاد فرماندهی کل قوای خمینی در ۲اطلاعیة پیاپی از «۱۳۰سورتی پرواز عملیاتی» هوانیروز و از «۳۰مأموریت جداگانه» شکاری بمب‌افکنها در روز (سه‌شنبه) خبر داد (رسالت ۵مرداد، اطلاعیه‌های ستاد فرماندهی کل قوا در روز چهارشنبه ۵ مرداد).
هم‌چنین ستاد فرماندهی کل قوای خمینی در ۲اطلاعیه‌ی پیاپی از «۱۳۰سورتی پرواز عملیاتی» هوانیروز و از «۳۰مأموریت جداگانه» شکاری بمب‌افکنها در روز (سه‌شنبه) خبر داد (رسالت ۵مرداد، اطلاعیه‌های ستاد فرماندهی کل قوا در روز چهارشنبه ۵ مرداد).


ارتش آزادیبخش تک بزرگ خود را از صبح سه‌شنبه در بحبوحة حملات هوایی رژیم ایران آغاز کرد.
ارتش آزادیبخش تک بزرگ خود را از صبح سه‌شنبه در بحبوحه‌ی حملات هوایی رژیم ایران آغاز کرد.


نخستین ستون با کمک آتش تانک و دوشکا و دولول و تفنگ ۱۰۶میلیمتری مستقیماً به درون تنگه رفت. ستونهای دیگر شیوة نبرد کوهستانی پیش گرفتند و خودروها و تجهیزات سنگین را رها کرده و از ارتفاعات مختلف جبهه باز کردند. بعدها یکی از فرماندهان رژیم ایران دربارة این تک گفت «صبح (سه‌شنبه) منافقین تمام توانشان را بسیج کردند و یک‌تک سنگینی برروی تنگه کردند که تاحد انتحار بود، تاحدی که سه‌تا از خودروهای آنها توانست از زیر این‌همه آتش بسیار سنگین که از هردوطرف بود رد شوند و به‌طرف نیروهای ما بیایند» (جمهوری اسلامی ۲۶ مرداد).
نخستین ستون با کمک آتش تانک و دوشکا و دولول و تفنگ ۱۰۶میلیمتری مستقیماً به درون تنگه رفت. ستونهای دیگر شیوه‌ی نبرد کوهستانی پیش گرفتند و خودروها و تجهیزات سنگین را رها کرده و از ارتفاعات مختلف جبهه باز کردند. بعدها یکی از فرماندهان رژیم ایران درباره‌ی این تک گفت «صبح (سه‌شنبه) منافقین تمام توانشان را بسیج کردند و یک‌تک سنگینی برروی تنگه کردند که تاحد انتحار بود، تاحدی که سه‌تا از خودروهای آنها توانست از زیر این‌همه آتش بسیار سنگین که از هردوطرف بود رد شوند و به‌طرف نیروهای ما بیایند» (جمهوری اسلامی ۲۶ مرداد).


به این ترتیب نزدیک ظهر، یال چپ تنگه تسخیر شد و دشمن از آن‌جا عقب نشست. بعدازظهر یال راست و قسمتی از دومین یال سمت چپ نیز تسخیر گردید و نیروهای خمینی شروع به ترک پادگان بهشتی نمودند.
به این ترتیب نزدیک ظهر، یال چپ تنگه تسخیر شد و دشمن از آن‌جا عقب نشست. بعدازظهر یال راست و قسمتی از دومین یال سمت چپ نیز تسخیر گردید و نیروهای خمینی شروع به ترک پادگان بهشتی نمودند.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
تا شب‌هنگام دست کم ۵۰۰۰تن از نیروهای رژیم ایران از پای درآمدند. در این هنگام موقعیت «باهنر» مستمراً به فرماندهی بالاتر (ستاد اجرایی خاتم) اطلاع می‌داد درگیری خیلی شدید شده. فرماندهی بالاتر متقابلاً در ساعت۷ بعدازظهر به آنها اطلاع داد که «هوانیروز اصفهان و مسجدسلیمان هم در حال انتقال به کرمانشاه هستند».
تا شب‌هنگام دست کم ۵۰۰۰تن از نیروهای رژیم ایران از پای درآمدند. در این هنگام موقعیت «باهنر» مستمراً به فرماندهی بالاتر (ستاد اجرایی خاتم) اطلاع می‌داد درگیری خیلی شدید شده. فرماندهی بالاتر متقابلاً در ساعت۷ بعدازظهر به آنها اطلاع داد که «هوانیروز اصفهان و مسجدسلیمان هم در حال انتقال به کرمانشاه هستند».


در فاصلة ساعت۱۲ تا ۵بعدازظهر همین روز یک فانتوم و ۲هلیکوپتر رژیم ایران توسط واحدهای پدافند هوایی ارتش آزادیبخش ساقط گردید و یک شکاری بمب‌افکن اف ۴ نیز مورد اصابت قرار گرفت.
در فاصله‌ی ساعت۱۲ تا ۵بعدازظهر همین روز یک فانتوم و ۲هلیکوپتر رژیم ایران توسط واحدهای پدافند هوایی ارتش آزادیبخش ساقط گردید و یک شکاری بمب‌افکن اف ۴ نیز مورد اصابت قرار گرفت.


سه‌شنبه شب بازهم درگیریهای شدید در تمام طول شب ادامه یافت. نیروهای رژیم ایران ۴بار از شب تا صبح به پاتک سنگین مبادرت نمودند تا یالهای چپ و راست تنگه را از دست رزم‌آوران ارتش آزادی بیرون بیاورد، بعداً یکی از فرماندهان کمیتة استان تهران گفت، خمینی شخصاً چندین‌بار درخصوص ممانعت از رسیدن مجاهدین به کرمانشاه برای پاسداران و کمیته‌چیها پیامهای اختصاصی فرستاده بود. سه‌شنبه‌شب هیچ‌یک از پاتکهای سنگین آنها به‌نتیجه نرسید و بیش‌از ۳۲۰۰تن نیز بر تلفاتشان افزوده شد.
سه‌شنبه شب بازهم درگیریهای شدید در تمام طول شب ادامه یافت. نیروهای رژیم ایران ۴بار از شب تا صبح به پاتک سنگین مبادرت نمودند تا یالهای چپ و راست تنگه را از دست رزم‌آوران ارتش آزادی بیرون بیاورد، بعداً یکی از فرماندهان کمیته‌ی استان تهران گفت، خمینی شخصاً چندین‌بار درخصوص ممانعت از رسیدن مجاهدین به کرمانشاه برای پاسداران و کمیته‌چیها پیامهای اختصاصی فرستاده بود. سه‌شنبه‌شب هیچ‌یک از پاتکهای سنگین آنها به‌نتیجه نرسید و بیش‌از ۳۲۰۰تن نیز بر تلفاتشان افزوده شد.


دومین تک بزرگ ارتش آزادی ساعت۴ صبح بامداد چهارشنبه آغاز شد. درگیریها فوق‌العاده شدید بود و در بسیاری موارد نبرد تن‌به‌تن جریان داشت.
دومین تک بزرگ ارتش آزادی ساعت۴ صبح بامداد چهارشنبه آغاز شد. درگیریها فوق‌العاده شدید بود و در بسیاری موارد نبرد تن‌به‌تن جریان داشت.
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
تلفات دشمن در دومین تک بزرگ متجاوز از ۸۰۰۰تن بود
تلفات دشمن در دومین تک بزرگ متجاوز از ۸۰۰۰تن بود


سومین تک بزرگ نیروهای ارتش آزادیبخش، ساعت۱۱ صبح چهارشنبه بلافاصله پس‌از خاتمة تک دوم آغاز شد و تا عصر همین روز ادامه یافت.
سومین تک بزرگ نیروهای ارتش آزادیبخش، ساعت۱۱ صبح چهارشنبه بلافاصله پس‌از خاتمه‌ی تک دوم آغاز شد و تا عصر همین روز ادامه یافت.


با این وصف درجریان این تک دومین یال سمت راست تنگه نیز توسط نیروهای ارتش آزادیبخش تصرف گردید. تا ساعت۱۲ شب تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش مستقر بر روی ارتفاعات و یالهای چهارزبر پس‌از ۵۶ساعت رزم و آتش مستمر شروع به بازگشت و عقب‌نشینی نمودند، درگیری برخی تیپها ادامه یافت. در همین حین نیروهای رژیم ایران به اعزام نیرو به پشت نیروهای آزادیبخش (بین چهارزبر و اسلام‌آباد) مبادرت ورزیدند. بعدها یکی از سرکردگان سپاه دشمن با تصریح بر این‌که مجاهدین «صبح روز پنجم (مرداد)… تک سنگینی با تمام قوا انجام دادند»، افزود «با یک طرحی که ریخته شد، عصر آن روز مجدداً از پشت آنان (نیروی پاسداران) هلی‌برد شد» (جمهوری اسلامی ۲۶ مرداد).
با این وصف درجریان این تک دومین یال سمت راست تنگه نیز توسط نیروهای ارتش آزادیبخش تصرف گردید. تا ساعت۱۲ شب تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش مستقر بر روی ارتفاعات و یالهای چهارزبر پس‌از ۵۶ساعت رزم و آتش مستمر شروع به بازگشت و عقب‌نشینی نمودند، درگیری برخی تیپها ادامه یافت. در همین حین نیروهای رژیم ایران به اعزام نیرو به پشت نیروهای آزادیبخش (بین چهارزبر و اسلام‌آباد) مبادرت ورزیدند. بعدها یکی از سرکردگان سپاه دشمن با تصریح بر این‌که مجاهدین «صبح روز پنجم (مرداد)… تک سنگینی با تمام قوا انجام دادند»، افزود «با یک طرحی که ریخته شد، عصر آن روز مجدداً از پشت آنان (نیروی پاسداران) هلی‌برد شد» (جمهوری اسلامی ۲۶ مرداد).
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
بین ساعت۱۱ صبح تا یک‌بعدازظهر همین روز (چهارشنبه پنجم مرداد) نیز ۲فروند هواپیما و یک فروند هلیکوپتر توسط واحدهای پدافند هوایی تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش ساقط شدند و متعاقباً بی‌سیمهای دشمن پیداکردن ۲خلبان اف ۵ سقوط کرده رابه فرماندهی بالاتر اطلاع داد.
بین ساعت۱۱ صبح تا یک‌بعدازظهر همین روز (چهارشنبه پنجم مرداد) نیز ۲فروند هواپیما و یک فروند هلیکوپتر توسط واحدهای پدافند هوایی تیپهای رزمی ارتش آزادیبخش ساقط شدند و متعاقباً بی‌سیمهای دشمن پیداکردن ۲خلبان اف ۵ سقوط کرده رابه فرماندهی بالاتر اطلاع داد.


هم‌چنین درجریان نبردهای سه‌شنبه و چهارشنبه در تنگة چهارزبر، بیش‌از یکصد خودرو و ده‌ها تانک، توپ، زرهپوش، کاتیوشا، مینی‌کاتیوشا و چهارلول، خودروهای حامل تفنگ۱۰۶ و تعداد قابل توجهی ماشین‌آلات مهندسی دشمن منهدم گردید.
هم‌چنین درجریان نبردهای سه‌شنبه و چهارشنبه در تنگه‌ی چهارزبر، بیش‌از یکصد خودرو و ده‌ها تانک، توپ، زرهپوش، کاتیوشا، مینی‌کاتیوشا و چهارلول، خودروهای حامل تفنگ۱۰۶ و تعداد قابل توجهی ماشین‌آلات مهندسی دشمن منهدم گردید.


== نبردهای گردنة حسن‌آباد و سیاه‌خور تا بازگشت به اسلام‌آباد ==
== نبردهای گردنه‌ی حسن‌آباد و سیاه‌خور تا بازگشت به اسلام‌آباد ==
نیروهای رژیم ایران برای قطع‌کردن خطوط پشت‌سر نیروهای آزادیبخش در چهارزبر بیش از ۲۵هزار تن از قوای خود را از راه‌های فرعی و از طریق زمینی و هوانیروز تا ساعت۸ بعدازظهر چهارشنبه به حوالی گردنة حسن‌آباد و هم‌چنین انتهای گردنة حسن‌آباد به سمت اسلام‌آباد آورده و قصد داشتند آنها را در کلیة مسیرها و ارتفاعات اطراف مستقر کنند. نیروهای پاسداران در منطقة «سیاه‌خور» (واقع در شرق اسلام‌آباد بین گردنة حسن‌آباد و شهر اسلام‌آباد) و در کلیة ارتفاعات و تپه‌های پیرامون آن مستقر شده بودند. مرکز فرماندهی نیروهای دشمن در منطقة سیاه‌خور پایگاهی بود در حوالی روستای سیاه‌خور که سه تپة مشرف بر آن پایگاه نیز در دست آنها بود؛ بنابراین ۱۶تیپ رزمی که از چهارزبر بازمی‌گشتند، تماماً در معرض حمله و کمین دشمن بودند و می‌باید، پس‌از چند شبانه‌روز بیخوابی از این کمین بزرگ عبور می‌کردند.
نیروهای رژیم ایران برای قطع‌کردن خطوط پشت‌سر نیروهای آزادیبخش در چهارزبر بیش از ۲۵هزار تن از قوای خود را از راه‌های فرعی و از طریق زمینی و هوانیروز تا ساعت۸ بعدازظهر چهارشنبه به حوالی گردنه‌ی حسن‌آباد و هم‌چنین انتهای گردنه‌ی حسن‌آباد به سمت اسلام‌آباد آورده و قصد داشتند آنها را در کلیه‌ی مسیرها و ارتفاعات اطراف مستقر کنند. نیروهای پاسداران در منطقه‌ی «سیاه‌خور» (واقع در شرق اسلام‌آباد بین گردنه‌ی حسن‌آباد و شهر اسلام‌آباد) و در کلیه‌ی ارتفاعات و تپه‌های پیرامون آن مستقر شده بودند. مرکز فرماندهی نیروهای دشمن در منطقه‌ی سیاه‌خور پایگاهی بود در حوالی روستای سیاه‌خور که سه تپه‌ی مشرف بر آن پایگاه نیز در دست آنها بود؛ بنابراین ۱۶تیپ رزمی که از چهارزبر بازمی‌گشتند، تماماً در معرض حمله و کمین دشمن بودند و می‌باید، پس‌از چند شبانه‌روز بیخوابی از این کمین بزرگ عبور می‌کردند.


ابتدا دوتیپ ارتش آزادی در ارتفاعات اطراف گردنة حسن‌آباد با نیروهای رژیم ایران چنگ‌درچنگ شده و راه تسلط دشمن بر این قسمت از جاده را سد کردند. به این ترتیب راه بازگشت سایر تیپهای رزمی از چهارزبر باز شد. در پی درگیری‌های بعدی ارتفاعات جنوبی جاده نیز به‌تصرف نیروهای آزادیبخش درآمد. نهایتاً حوالی ظهر پنجشنبه کمین رژیم ایران در «سیاه‌خور» درهم شکست و پایگاه فرماندهی آنها در نزدیکی روستای سیاه‌خور با ۳تپة مشرف بر آن توسط رزمندگان ارتش آزادیبخش تسخیر شد و نیروهای باقی مانده توانستند با استفاده از مسیرهای مختلف به اسلام‌آباد برسند.
ابتدا دوتیپ ارتش آزادی در ارتفاعات اطراف گردنه‌ی حسن‌آباد با نیروهای رژیم ایران چنگ‌درچنگ شده و راه تسلط دشمن بر این قسمت از جاده را سد کردند. به این ترتیب راه بازگشت سایر تیپهای رزمی از چهارزبر باز شد. در پی درگیری‌های بعدی ارتفاعات جنوبی جاده نیز به‌تصرف نیروهای آزادیبخش درآمد. نهایتاً حوالی ظهر پنجشنبه کمین رژیم ایران در «سیاه‌خور» درهم شکست و پایگاه فرماندهی آنها در نزدیکی روستای سیاه‌خور با ۳تپه‌ی مشرف بر آن توسط رزمندگان ارتش آزادیبخش تسخیر شد و نیروهای باقی مانده توانستند با استفاده از مسیرهای مختلف به اسلام‌آباد برسند.


مجموعة تلفات رژیم ایران در این درگیریهای گسترده که از بامداد پنجشنبه آغاز شده بود، نزدیک به ۹۰۰۰تن بالغ می‌شود. آنها در این نبردها تعداد زیادی از تانکها، زره‌پوشها و خودروهای نظامی خود را از دست دادند.
مجموعه‌ی تلفات رژیم ایران در این درگیریهای گسترده که از بامداد پنجشنبه آغاز شده بود، نزدیک به ۹۰۰۰تن بالغ می‌شود. آنها در این نبردها تعداد زیادی از تانکها، زره‌پوشها و خودروهای نظامی خود را از دست دادند.


== نیروهای رژیم ایران ==
== نیروهای رژیم ایران ==
مجموع نیروهای رژیم ایران که در عملیات بزرگ فروغ جاویدان دست‌اندرکار مقابله با ارتش آزادیبخش ملی ایران بودند، به‌حدود ۲۰۰هزار نفر می‌رسد.
مجموع نیروهای رژیم ایران که در عملیات بزرگ فروغ جاویدان دست‌اندرکار مقابله با ارتش آزادیبخش ملی ایران بودند، به‌حدود ۲۰۰هزار نفر می‌رسد.


براساس اطلاعیه‌های رسمی رژیم ایران اعم از اطلاعیه‌های ستاد موسوم به «فرماندهی کل قوا» و اطلاعیه‌ها و اظهارات سرکردگان سپاه پاسداران و ارتش و هم‌چنین بر اساس اظهارات دیگر سردمداران و مسئولان رژیم ایران و مندرجات مطبوعات همین رژیم و نیز براساس مکالمات بی‌سیمی نیروهای مختلف رژیم ایران که توسط ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش برروی نوار ضبط شده‌است، اسامی یکانهای نظامی و پایگاه‌ها و قرارگاه‌های شناخته‌شدة آنها که در مقابله با ارتش آزادیبخش شرکت داشتند به شرح زیر است. لکن باید یادآوری نمود که دشمن شمار انبوهی از نیروهای خود در مساجد و ادارات و کارخانه‌ها و انجمنهای اسلامی در سراسر کشور را به‌طور «بسیجی» بر اینها می‌افزود و در مواردی هم جداگانه اعزام می‌نمود.
براساس اطلاعیه‌های رسمی رژیم ایران اعم از اطلاعیه‌های ستاد موسوم به «فرماندهی کل قوا» و اطلاعیه‌ها و اظهارات سرکردگان سپاه پاسداران و ارتش و هم‌چنین بر اساس اظهارات دیگر سردمداران و مسئولان رژیم ایران و مندرجات مطبوعات همین رژیم و نیز براساس مکالمات بی‌سیمی نیروهای مختلف رژیم ایران که توسط ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش برروی نوار ضبط شده‌است، اسامی یکانهای نظامی و پایگاه‌ها و قرارگاه‌های شناخته‌شده‌ی آنها که در مقابله با ارتش آزادیبخش شرکت داشتند به شرح زیر است. لکن باید یادآوری نمود که دشمن شمار انبوهی از نیروهای خود در مساجد و ادارات و کارخانه‌ها و انجمنهای اسلامی در سراسر کشور را به‌طور «بسیجی» بر اینها می‌افزود و در مواردی هم جداگانه اعزام می‌نمود.


الف. نیروهای پیاده و سوار زرهی رژیم ایران شرکت کننده در عملیات فروغ جاویدان
الف. نیروهای پیاده و سوار زرهی رژیم ایران شرکت کننده در عملیات فروغ جاویدان


۱ـ لشکر کماندویی۶ ویژة پاسداران از سپاه یکم ثارالله (اعزامی از شمال‌غرب) به فرماندهی صادق محصولی
۱ـ لشکر کماندویی۶ ویژه‌ی پاسداران از سپاه یکم ثارالله (اعزامی از شمال‌غرب) به فرماندهی صادق محصولی


۲ـ لشکر پیاده۱۰ ضدسیدالشهدا از سپاه یکم ثارالله (اعزامی از جنوب) به فرماندهی علی فضلی
۲ـ لشکر پیاده۱۰ ضدسیدالشهدا از سپاه یکم ثارالله (اعزامی از جنوب) به فرماندهی علی فضلی
خط ۱۵۷: خط ۱۵۷:
۳ـ لشکر۱۷ ضدعلی‌ابن ابیطالب از سپاه یکم ثارالله (اعزامی از غرب) به‌فرماندهی غلامرضا جعفری
۳ـ لشکر۱۷ ضدعلی‌ابن ابیطالب از سپاه یکم ثارالله (اعزامی از غرب) به‌فرماندهی غلامرضا جعفری


۴ـ لشکر پیاده مکانیزة۲۷ محمد از سپاه یکم ثارالله (اعزامی از جنوب) به فرماندهی کوثری
۴ـ لشکر پیاده مکانیزه‌ی۲۷ محمد از سپاه یکم ثارالله (اعزامی از جنوب) به فرماندهی کوثری


۵ـ لشکر۷۱ روح‌الله از سپاه یکم ثارالله (اعزامی از غرب) به فرماندهی سیدمجتبی
۵ـ لشکر۷۱ روح‌الله از سپاه یکم ثارالله (اعزامی از غرب) به فرماندهی سیدمجتبی
خط ۱۶۳: خط ۱۶۳:
۶ـ لشکر۸ نجف از سپاه دوم سیدالشهدا (اعزامی از جنوب) به فرماندهی احمد کاظمی
۶ـ لشکر۸ نجف از سپاه دوم سیدالشهدا (اعزامی از جنوب) به فرماندهی احمد کاظمی


۷ـ لشکر۳۲ انصارالحسین از سپاه سوم قدس (مستقر در تنگة چهارزبر) به فرماندهی کیانی
۷ـ لشکر۳۲ انصارالحسین از سپاه سوم قدس (مستقر در تنگه‌ی چهارزبر) به فرماندهی کیانی


۸ـ لشکر۵۷ ابوالفضل از سپاه سوم قدس (اعزامی از غرب) به فرماندهی نوری
۸ـ لشکر۵۷ ابوالفضل از سپاه سوم قدس (اعزامی از غرب) به فرماندهی نوری
خط ۲۰۷: خط ۲۰۷:
۲۸ـ تیپ کماندویی۷۷ موسوم به نبوت از سپاه چهارم موسوم به بعثت (اعزامی از غرب)
۲۸ـ تیپ کماندویی۷۷ موسوم به نبوت از سپاه چهارم موسوم به بعثت (اعزامی از غرب)


۲۹ـ تیپ۴۰ توپخانة رسالت از سپاه پنجم عاشورا (اعزامی از غرب) به فرماندهی جهانسری
۲۹ـ تیپ۴۰ توپخانه‌ی رسالت از سپاه پنجم عاشورا (اعزامی از غرب) به فرماندهی جهانسری


۳۰ـ تیپ۸۲ صاحب‌الامر قزوین از سپاه پنجم عاشورا (اعزامی از جنوب) به فرماندهی عبدالله عراقی
۳۰ـ تیپ۸۲ صاحب‌الامر قزوین از سپاه پنجم عاشورا (اعزامی از جنوب) به فرماندهی عبدالله عراقی
خط ۲۱۵: خط ۲۱۵:
۳۲ـ تیپ۱۲ قائم سمنان از سپاه هشتم ثامن‌الائمه (اعزامی از جنوب) به فرماندهی مهدی مهدوی‌نژاد
۳۲ـ تیپ۱۲ قائم سمنان از سپاه هشتم ثامن‌الائمه (اعزامی از جنوب) به فرماندهی مهدی مهدوی‌نژاد


۳۳ـ تیپ۶۱ توپخانة محرم از سپاه هشتم ثامن‌الائمه (اعزامی از جنوب) به فرماندهی احمدی
۳۳ـ تیپ۶۱ توپخانه‌ی محرم از سپاه هشتم ثامن‌الائمه (اعزامی از جنوب) به فرماندهی احمدی


۳۴ـ تیپ۷۵ ظفر از سپاه پانزدهم «رمضان» (اعزامی از غرب) به فرماندهی اصغر مقدم‌تهرانی
۳۴ـ تیپ۷۵ ظفر از سپاه پانزدهم «رمضان» (اعزامی از غرب) به فرماندهی اصغر مقدم‌تهرانی
خط ۲۲۷: خط ۲۲۷:
۳۸ـ تیپ ۳۲ قائم باختران
۳۸ـ تیپ ۳۲ قائم باختران


۳۹–۱۵ گردان اعزامی از مراغه (احمدی فرمانده سپاه پاسداران، مراغه در ۱۱اسفند۶۷ در روزنامة اطلاعات آذربایجان اعزام این ۱۵گردان را از جانب تیپ ۲۱ «امام‌زمان» اعلام کرد و افزود که استعداد نیروی اعزامی از یک لشکر هم فراتر رفته بود).
۳۹–۱۵ گردان اعزامی از مراغه (احمدی فرمانده سپاه پاسداران، مراغه در ۱۱اسفند۶۷ در روزنامه‌ی اطلاعات آذربایجان اعزام این ۱۵گردان را از جانب تیپ ۲۱ «امام‌زمان» اعلام کرد و افزود که استعداد نیروی اعزامی از یک لشکر هم فراتر رفته بود).


۴۰–۱۶ گردان اعزامی از طرف «کمیته‌های انقلاب اسلامی» (مختار کلانتری قائم‌مقام فرماندهی کل کمیته‌انقلاب اسلامی در روز ۲۷اسفند۶۷ در رادیو رژیم اعلام کرد: «…‌شرکت گسترده در عملیات مرصاد به استعداد ۱۶گردان صورت گرفته و کمیته در اندک مدتی که برایش ممکن بود نیروهایش را بسیج کرد و در این عملیات شرکت کرد. تعدادی از برادران هم در این رابطه به‌شهادت رسیدند»).
۴۰–۱۶ گردان اعزامی از طرف «کمیته‌های انقلاب اسلامی» (مختار کلانتری قائم‌مقام فرماندهی کل کمیته‌انقلاب اسلامی در روز ۲۷اسفند۶۷ در رادیو رژیم اعلام کرد: «…‌شرکت گسترده در عملیات مرصاد به استعداد ۱۶گردان صورت گرفته و کمیته در اندک مدتی که برایش ممکن بود نیروهایش را بسیج کرد و در این عملیات شرکت کرد. تعدادی از برادران هم در این رابطه به‌شهادت رسیدند»).
خط ۲۴۰: خط ۲۴۰:
# نیروهای ژاندامری استان کرمانشاه به فرماندهی سرهنگ راسخ‌القول
# نیروهای ژاندامری استان کرمانشاه به فرماندهی سرهنگ راسخ‌القول
# نیروهای ژاندارمری استان ایلام به فرماندهی سرتیپ خرم‌رودی
# نیروهای ژاندارمری استان ایلام به فرماندهی سرتیپ خرم‌رودی
# نیروهای اعزامی از کمیتة بیرجند اعزامی از قرارگاه محمد رسول‌الله
# نیروهای اعزامی از کمیته‌ی بیرجند اعزامی از قرارگاه محمد رسول‌الله
۴۸- پرسنل سرباز دانشگاه هوایی نهاجا (نیروی هوایی ارتش) نزدیک به ۴هزار نفر
۴۸- پرسنل سرباز دانشگاه هوایی نهاجا (نیروی هوایی ارتش) نزدیک به ۴هزار نفر


خط ۲۴۷: خط ۲۴۷:
ب: گروه‌های توپخانه رژیم ایران شرکت کننده در عملیات فروغ جاویدان
ب: گروه‌های توپخانه رژیم ایران شرکت کننده در عملیات فروغ جاویدان


ـ گروه۳۳ توپخانه (نشریة صف، مهر۶۷)
ـ گروه۳۳ توپخانه (نشریه‌ی صف، مهر۶۷)


ـ گروه۴۴ توپخانه (نشریة صف، مهر۶۷)
ـ گروه۴۴ توپخانه (نشریه‌ی صف، مهر۶۷)


ج: پایگاه‌های هوایی و گروه‌های هوانیروز شرکت کننده در عملیات فروغ جاویدان
ج: پایگاه‌های هوایی و گروه‌های هوانیروز شرکت کننده در عملیات فروغ جاویدان
خط ۲۶۸: خط ۲۶۸:


== تلفات رژیم ایران در عملیات فروغ جاویدان ==
== تلفات رژیم ایران در عملیات فروغ جاویدان ==
بر اساس جمعبندی گزارشات و مشاهدات رزمندگان ارتش آزادیبخش از صحنه‌های مختلف نبرد در عملیات بزرگ فروغ جاویدان مجموعة تلفات رژیم ایران ـاعم از کشته و زخمی‌ـ از ابتدا تا انتهای عملیات به ۵۵هزار تن بالغ می‌شود. پنجشنبه ۶ مرداد ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش در اطلاعیة خود، که از «صدای مجاهد» پخش شد و توسط خبرگزاریهای بین‌المللی در همان‌روز مخابره گردید، بر اساس گزارشات اولیه‌ای که تا همان‌روز دریافت کرده بود، مجموعة تلفات دشمن را ۴۰هزار تن اعلام نمود. اما زمانی که تیپهای رزمی به تدریج از صحنه‌های مختلف نبرد بازگشته و گزارشات مبسوط و تکمیلی خود را ارائه دادند، ابعاد نوینی از شدت و حدت نبردها و از کمیت قوای رژیم ایران و ابعاد تلفات آن روشن گردید و تصویر کاملتری به‌دست داد که انتشار آن به گزارش نهایی ستاد فرماندهی موکول گردید. در گزارش نهایی تلفات رژیم ایران اعم از کشته و زخمی ۵۵ هزار تن اعلام شد.
بر اساس جمعبندی گزارشات و مشاهدات رزمندگان ارتش آزادیبخش از صحنه‌های مختلف نبرد در عملیات بزرگ فروغ جاویدان مجموعه‌ی تلفات رژیم ایران ـاعم از کشته و زخمی‌ـ از ابتدا تا انتهای عملیات به ۵۵هزار تن بالغ می‌شود. پنجشنبه ۶ مرداد ستاد فرماندهی ارتش آزادیبخش در اطلاعیه‌ی خود، که از «صدای مجاهد» پخش شد و توسط خبرگزاریهای بین‌المللی در همان‌روز مخابره گردید، بر اساس گزارشات اولیه‌ای که تا همان‌روز دریافت کرده بود، مجموعه‌ی تلفات دشمن را ۴۰هزار تن اعلام نمود. اما زمانی که تیپهای رزمی به تدریج از صحنه‌های مختلف نبرد بازگشته و گزارشات مبسوط و تکمیلی خود را ارائه دادند، ابعاد نوینی از شدت و حدت نبردها و از کمیت قوای رژیم ایران و ابعاد تلفات آن روشن گردید و تصویر کاملتری به‌دست داد که انتشار آن به گزارش نهایی ستاد فرماندهی موکول گردید. در گزارش نهایی تلفات رژیم ایران اعم از کشته و زخمی ۵۵ هزار تن اعلام شد.


== جانباختگان ارتش آزادیبخش در عملیات فروغ جاویدان ==
== جانباختگان ارتش آزادیبخش در عملیات فروغ جاویدان ==
درجریان عملیات بزرگ فروغ جاویدان و مجموعه درگیریهای مربوط به آن، ۱۳۰۴تن از رزمندگان و فرماندهان ارتش آزادیبخش جان باختند. ۵تن از اعضای هیئت اجرایی سازمان مجاهدین خلق ایران که هریک فرماندهی یک تیپ رزمی را به‌عهده داشتند، همراه با ۱۱تن از معاونان هیئت اجرایی، در زمرة جانباختگان هستند.
درجریان عملیات بزرگ فروغ جاویدان و مجموعه درگیریهای مربوط به آن، ۱۳۰۴تن از رزمندگان و فرماندهان ارتش آزادیبخش جان باختند. ۵تن از اعضای هیئت اجرایی سازمان مجاهدین خلق ایران که هریک فرماندهی یک تیپ رزمی را به‌عهده داشتند، همراه با ۱۱تن از معاونان هیئت اجرایی، در زمره‌ی جانباختگان هستند.


== موضعگیریها و تبلیغات رژیم ایران در رابطه با عملیات فروغ جاویدان ==
== موضعگیریها و تبلیغات رژیم ایران در رابطه با عملیات فروغ جاویدان ==
رژیم خمینی ابتدا تلاش می‌کرد عملیات فروغ جاویدان را «حملة عراق» جلوه بدهد. اما از آن‌جا که همگان می‌دانستند که در طول جنگ ۸سالة ایران و عراق هرگز هیچ‌یک از دوطرف به عمق ۱۵۰کیلومتری خاک طرف مقابل نرسیده‌است و هم‌چنین از آن‌جا که مردم با چشم حقیقت را می‌دیدند، رژیم خمینی یک‌قدم عقب نشست و در اطلاعیه‌های رسمی خود از حملة «بیش‌از ۲۰تیپ مشترک» مجاهدین و نیروهای عراقی سخن گفت.
رژیم خمینی ابتدا تلاش می‌کرد عملیات فروغ جاویدان را «حمله‌ی عراق» جلوه بدهد. اما از آن‌جا که همگان می‌دانستند که در طول جنگ ۸ساله‌ی ایران و عراق هرگز هیچ‌یک از دوطرف به عمق ۱۵۰کیلومتری خاک طرف مقابل نرسیده‌است و هم‌چنین از آن‌جا که مردم با چشم حقیقت را می‌دیدند، رژیم خمینی یک‌قدم عقب نشست و در اطلاعیه‌های رسمی خود از حمله‌ی «بیش‌از ۲۰تیپ مشترک» مجاهدین و نیروهای عراقی سخن گفت.


در قدم بعدی، رژیم ایران خود را به‌صرف «پشتیبانی توپخانة عراق از منافقین کوردل» راضی نمود (اطلاعیة ستاد فرماندهی کل قوا، ۷ مرداد). اما از آن‌جا که در عمق ۱۰۰ و ۱۵۰کیلومتری اصولاً هیچ‌نوع پشتیبانی توپخانه امکان‌پذیر نیست، سرانجام مقامات و ارگانهای رژیم بازهم عقب نشستند و گفتند: «به‌نظر می‌رسد که نیروهای پیادة عراقی در ابتدا (مجاهدین را) همراهی کرده باشند، ولی پس از آن به‌مواضع خودشان بازگشتند» (مصاحبة استاندار خمینی در کرمانشاه). تا این‌که بالاخره نقش عراق و «حملة عراق» به‌کلی رنگ باخت و مقامات رژیم تصریح نمودند که نیروهای ارتش آزادیبخش و مجاهدین «در ۳۰تیپ سازماندهی گردیده بودند» (شمخانی، معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوا، ۱۰مرداد).
در قدم بعدی، رژیم ایران خود را به‌صرف «پشتیبانی توپخانه‌ی عراق از منافقین کوردل» راضی نمود (اطلاعیه‌ی ستاد فرماندهی کل قوا، ۷ مرداد). اما از آن‌جا که در عمق ۱۰۰ و ۱۵۰کیلومتری اصولاً هیچ‌نوع پشتیبانی توپخانه امکان‌پذیر نیست، سرانجام مقامات و ارگانهای رژیم بازهم عقب نشستند و گفتند: «به‌نظر می‌رسد که نیروهای پیاده‌ی عراقی در ابتدا (مجاهدین را) همراهی کرده باشند، ولی پس از آن به‌مواضع خودشان بازگشتند» (مصاحبه‌ی استاندار خمینی در کرمانشاه). تا این‌که بالاخره نقش عراق و «حمله‌ی عراق» به‌کلی رنگ باخت و مقامات رژیم تصریح نمودند که نیروهای ارتش آزادیبخش و مجاهدین «در ۳۰تیپ سازماندهی گردیده بودند» (شمخانی، معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوا، ۱۰مرداد).


سخنگویان رژیم هم‌چنین آشکارا اعلام کردند که «مسألة» رژیم، مجاهدین هستند و خلاصه اینها (یعنی مجاهدین) به‌مراتب خطرناک‌تر و «بدتر از صدام» هستند (حجتی‌کرمانی، ۸ مرداد).
سخنگویان رژیم هم‌چنین آشکارا اعلام کردند که «مسأله‌ی» رژیم، مجاهدین هستند و خلاصه اینها (یعنی مجاهدین) به‌مراتب خطرناک‌تر و «بدتر از صدام» هستند (حجتی‌کرمانی، ۸ مرداد).


دست آخر نیز تحلیلگران رژیم خمینی تصریح کردند که اصولاً مجاهدین می‌خواستند کاری کنند که عراق «طی چندسال تجاوز به‌خاک ایران نتوانست به آن دست یازد؛ بلکه بیشتر… (می‌خواستند) حتی به تسخیر تهران نیز نایل آیند» (کیهان، ۱۲ مرداد).
دست آخر نیز تحلیلگران رژیم خمینی تصریح کردند که اصولاً مجاهدین می‌خواستند کاری کنند که عراق «طی چندسال تجاوز به‌خاک ایران نتوانست به آن دست یازد؛ بلکه بیشتر… (می‌خواستند) حتی به تسخیر تهران نیز نایل آیند» (کیهان، ۱۲ مرداد).


درمورد دعاوی رژیم خمینی راجع به شهدای ارتش آزادیبخش نیز با وضعیت مشابهی مواجهیم. ابتدا رژیم مدعی شد که مجاهدین و ارتش آزادیبخش را به‌کلی ازبین برده‌است. سپس از نابود کردن سه‌چهارم (یعنی ۷۵درصد) آن دم زد. در قدم بعد معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوای رژیم خمینی مدعی شد ۷۰۰۰نفر بودند که «در مدت ۴۸ساعت ۴۸۰۰» تن از آنها را ـیعنی حدود ۷۰درصد راـ نابود کردیم (شمخانی، معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوای رژیم خمینی، ۱۰مرداد۶۷). متعاقباً موسوی‌اردبیلی به «خمس» یعنی انهدام ۲۰درصد از قوای ارتش آزادیبخش رضایت داد و بعد نوبت به فرمانده سپاه چهارم موسوم به بعثت رسید که در ۱۷مردادماه کشته‌های مجاهدین را ۱۷۳۴تن ذکر کرد (شعبانی، فرمانده سپاه چهارم پاسداران موسوم به بعثت در کرمانشاه، ۱۷مرداد۶۷). نهایتاً هم وزیر کشور خمینی، با یادآوری بحث مفصل در شورای امنیت کشور، هشدار داد که خطر هم‌چنان باقی است و قضیه «خاتمه‌یافته نیست» و افزود: «ما مسألة منافقین را تمام‌شده تلقی نمی‌کنیم، چرا که بسیاری از عناصر اینها موفق شدند… فرار کنند و تعدادیشان هم عقب‌نشینی کردند و به داخل خاک عراق رفتند»!
درمورد دعاوی رژیم خمینی راجع به شهدای ارتش آزادیبخش نیز با وضعیت مشابهی مواجهیم. ابتدا رژیم مدعی شد که مجاهدین و ارتش آزادیبخش را به‌کلی ازبین برده‌است. سپس از نابود کردن سه‌چهارم (یعنی ۷۵درصد) آن دم زد. در قدم بعد معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوای رژیم خمینی مدعی شد ۷۰۰۰نفر بودند که «در مدت ۴۸ساعت ۴۸۰۰» تن از آنها را ـیعنی حدود ۷۰درصد راـ نابود کردیم (شمخانی، معاون عملیات و اطلاعات ستاد فرماندهی کل قوای رژیم خمینی، ۱۰مرداد۶۷). متعاقباً موسوی‌اردبیلی به «خمس» یعنی انهدام ۲۰درصد از قوای ارتش آزادیبخش رضایت داد و بعد نوبت به فرمانده سپاه چهارم موسوم به بعثت رسید که در ۱۷مردادماه کشته‌های مجاهدین را ۱۷۳۴تن ذکر کرد (شعبانی، فرمانده سپاه چهارم پاسداران موسوم به بعثت در کرمانشاه، ۱۷مرداد۶۷). نهایتاً هم وزیر کشور خمینی، با یادآوری بحث مفصل در شورای امنیت کشور، هشدار داد که خطر هم‌چنان باقی است و قضیه «خاتمه‌یافته نیست» و افزود: «ما مسأله‌ی منافقین را تمام‌شده تلقی نمی‌کنیم، چرا که بسیاری از عناصر اینها موفق شدند… فرار کنند و تعدادیشان هم عقب‌نشینی کردند و به داخل خاک عراق رفتند»!


احمد جنتی نیز در نماز جمعة تهران ۷ مرداد ۱۳۷۳ گفت: «…یک‌مرتبه نقشه ریختند که برق‌آسا تهران را بگیرند و در یک حرکت غافلگیرانه وارد کشور شدند. از چندشهر عبور کردند… همین‌جوری جلو می‌آمدند، به‌حساب این‌که در یک فرصت بسیار کوتاهی خودشان را به تهران برسانند و مسئله را تمام کنند».
احمد جنتی نیز در نماز جمعه‌ی تهران ۷ مرداد ۱۳۷۳ گفت: «…یک‌مرتبه نقشه ریختند که برق‌آسا تهران را بگیرند و در یک حرکت غافلگیرانه وارد کشور شدند. از چندشهر عبور کردند… همین‌جوری جلو می‌آمدند، به‌حساب این‌که در یک فرصت بسیار کوتاهی خودشان را به تهران برسانند و مسئله را تمام کنند».


خامنه‌ای نیز در سخنرانی ۱۲ بهمن ۱۳۶۷ که از رادیوی رژیم پخش می‌شد در رابطه با بسیج گستردة نیرو برای مقابله با ارتش آزادیبخش در عملیات فروغ جاویدان گفت «…(ا ین بسیج نیرو) در طول ۸سال سابقه نداشته… اتفاقاً همان اوقاتی بود که دیگر جنگ هم تمام شده بود، یعنی قطعنامه را ما قبول کرده بودیم».
خامنه‌ای نیز در سخنرانی ۱۲ بهمن ۱۳۶۷ که از رادیوی رژیم پخش می‌شد در رابطه با بسیج گسترده‌ی نیرو برای مقابله با ارتش آزادیبخش در عملیات فروغ جاویدان گفت «…(ا ین بسیج نیرو) در طول ۸سال سابقه نداشته… اتفاقاً همان اوقاتی بود که دیگر جنگ هم تمام شده بود، یعنی قطعنامه را ما قبول کرده بودیم».


سرتیپ پاسدار همدانی نیز در تاریخ ۸ مرداد ۱۳۷۵ در تلویزیون رژیم گفت: «… در طول هشت سال جنگ این‌چنین عملیاتی انجام نداده بودیم. هاشمی، به‌عنوان جانشین فرمانده کل قوا، توی شهر کرمانشاه بود. بسیج همگانی در طول هشت‌سال بی‌سابقه بود. عملیات مرصاد ده‌روز طول کشید…».
سرتیپ پاسدار همدانی نیز در تاریخ ۸ مرداد ۱۳۷۵ در تلویزیون رژیم گفت: «… در طول هشت سال جنگ این‌چنین عملیاتی انجام نداده بودیم. هاشمی، به‌عنوان جانشین فرمانده کل قوا، توی شهر کرمانشاه بود. بسیج همگانی در طول هشت‌سال بی‌سابقه بود. عملیات مرصاد ده‌روز طول کشید…».
خط ۳۰۶: خط ۳۰۶:
سرهنگ رخسی: «سازمان منافقین که ساعت ۴ بعدازظهر همون روز با عبور از گردنه پاتاق حرکت خودشون را به سمت شهر کرند غرب ادامه دادند.»
سرهنگ رخسی: «سازمان منافقین که ساعت ۴ بعدازظهر همون روز با عبور از گردنه پاتاق حرکت خودشون را به سمت شهر کرند غرب ادامه دادند.»


پاسدار ویسی از فرماندهان رژیم در عملیات فروغ جاویدان در تلویزیون رژیم در ۵ مرداد گفت: «من اجازه گرفتم که اجازه بدید برم از کرمانشاه مثل روزهای اول از مساجد نیرو بیارم، و اینجا آغاز درگیری ما با حضور در کنار منافقین اینجا بود. ما حرکت کردیم، بعداز ظهر بود، آمدیم به طرف از گیلان غرب به طرف اسلام‌آباد، دیدیم یک ازدحام زیادی در کنار سپاه هست، همهمة زیادی هست، پرسیدیم چه خبره؟ یکی از بچهها به نام جناب آقای علی مؤیدی رئیس جهاد سازندگی اون روز اسلام‌آباد بود، ما را میشناخت، جلو ماشین ما را گرفت گفت فلان کس منافقین حمله کردن، اصلاً وقتی اسم منافقین رو آورد… که حمله کردن، برای ما قابل قبول نبود، متحیر ماندیم که مگر میشه چنین چیزی؟ باور نمیکردیم»
پاسدار ویسی از فرماندهان رژیم در عملیات فروغ جاویدان در تلویزیون رژیم در ۵ مرداد گفت: «من اجازه گرفتم که اجازه بدید برم از کرمانشاه مثل روزهای اول از مساجد نیرو بیارم، و اینجا آغاز درگیری ما با حضور در کنار منافقین اینجا بود. ما حرکت کردیم، بعداز ظهر بود، آمدیم به طرف از گیلان غرب به طرف اسلام‌آباد، دیدیم یک ازدحام زیادی در کنار سپاه هست، همهمه‌ی زیادی هست، پرسیدیم چه خبره؟ یکی از بچهها به نام جناب آقای علی مؤیدی رئیس جهاد سازندگی اون روز اسلام‌آباد بود، ما را میشناخت، جلو ماشین ما را گرفت گفت فلان کس منافقین حمله کردن، اصلاً وقتی اسم منافقین رو آورد… که حمله کردن، برای ما قابل قبول نبود، متحیر ماندیم که مگر میشه چنین چیزی؟ باور نمیکردیم»


گزارش «ویژه و خیلی محرمانه» فرماندهی کمیته‌های رژیم دربارة عملیات فروغ جاویدان
گزارش «ویژه و خیلی محرمانه» فرماندهی کمیته‌های رژیم درباره‌ی عملیات فروغ جاویدان


فرماندهی کمیته‌های خمینی در تاریخ ۲۴شهریور۶۷ گزارش ویژه و محرمانه‌ای را در رابطه با عملیات فروغ جاویدان برای شخص خمینی و سران رژیم تنظیم کرد. این گزارش تحت عنوان «بولتن فرماندهی ـ ویژة عملیات مرصادـ خیلی محرمانه» در چند نسخة محدود تهیه شد و شامل دو بخش عمده است. یک بخش آن به بررسی عملیات فروغ جاویدان و نقش پاسداران کمیته‌چی در مقابله با آن می‌پردازد و حاوی اعترافات صریحی در مورد ابعاد هراس و بسیج رژیم ایران در برابر عملیات فروغ جاویدان است. بخشهایی از این گزارش در نشریة اتحادیة انجمنهای دانشجویان شمارة۱۵۲ مورخ ۲۰آبان۶۷، چاپ شده‌است.
فرماندهی کمیته‌های خمینی در تاریخ ۲۴شهریور۶۷ گزارش ویژه و محرمانه‌ای را در رابطه با عملیات فروغ جاویدان برای شخص خمینی و سران رژیم تنظیم کرد. این گزارش تحت عنوان «بولتن فرماندهی ـ ویژه‌ی عملیات مرصادـ خیلی محرمانه» در چند نسخه‌ی محدود تهیه شد و شامل دو بخش عمده است. یک بخش آن به بررسی عملیات فروغ جاویدان و نقش پاسداران کمیته‌چی در مقابله با آن می‌پردازد و حاوی اعترافات صریحی در مورد ابعاد هراس و بسیج رژیم ایران در برابر عملیات فروغ جاویدان است. بخشهایی از این گزارش در نشریه‌ی اتحادیه‌ی انجمنهای دانشجویان شماره‌ی۱۵۲ مورخ ۲۰آبان۶۷، چاپ شده‌است.


بخش بسیار کوچکی از این گزارش در زیر آورده شده‌است.
بخش بسیار کوچکی از این گزارش در زیر آورده شده‌است.


''«…عدم شناخت از توان و نیروی آنان باعث شد که پس‌از سقوط مهران نتوانیم برنامه‌هایشان را پیش‌بینی کنیم و درنتیجه شعار امروز مهران فردا تهران را در آن شهر سردادند و بدون کمترین تلفات و تنها با کسب یک برگ برندة تبلیغاتی روانی از این شهر خارج شده و تا مدتی بعد به‌راحتی گروه‌های گشتی اعزام کرده و درهم‌ریختگی نیروهای ما که تا مدتها بعد ادامه داشت و نیروی دفاعی و حضور مشخصی در منطقه نبود و اوضاع لشکر قزوین پس‌از این عملیات و فرار نیروها و فروش اسلحه‌ها در منطقه و امکان تردد منافقین در داخل (به‌طوری‌که تا بیمارستان شهید سلیمی ایلام با آمبولانس آمده بودند) زمینه را برای برنامه‌ریزیهای آتیة گروهک فراهم ساخت و درنتیجه کلیة هواداران را از سراسر جهان فراخواند».''
''«…عدم شناخت از توان و نیروی آنان باعث شد که پس‌از سقوط مهران نتوانیم برنامه‌هایشان را پیش‌بینی کنیم و درنتیجه شعار امروز مهران فردا تهران را در آن شهر سردادند و بدون کمترین تلفات و تنها با کسب یک برگ برنده‌ی تبلیغاتی روانی از این شهر خارج شده و تا مدتی بعد به‌راحتی گروه‌های گشتی اعزام کرده و درهم‌ریختگی نیروهای ما که تا مدتها بعد ادامه داشت و نیروی دفاعی و حضور مشخصی در منطقه نبود و اوضاع لشکر قزوین پس‌از این عملیات و فرار نیروها و فروش اسلحه‌ها در منطقه و امکان تردد منافقین در داخل (به‌طوری‌که تا بیمارستان شهید سلیمی ایلام با آمبولانس آمده بودند) زمینه را برای برنامه‌ریزیهای آتیه‌ی گروهک فراهم ساخت و درنتیجه کلیه‌ی هواداران را از سراسر جهان فراخواند».''


''عملیات فروغ جاویدان''
''عملیات فروغ جاویدان''


''گرچه به‌نظر می‌رسد که شعار منافقین در مهران که گفته بودند امروز مهران فردا تهران «صرفاً» تبلیغاتی بوده باشد زیرا تا آن زمان روال آموزشها هنوز عادی بوده‌است لکن پذیرش قطعنامة۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی و تحلیل سازمان از مسائل درونی کشور باعث شد که این شعار به‌عنوان برنامة کار سازمان درآید و پس از چند روز بمباران تبلیغاتی در خصوص اقدام جمهوری اسلامی که آن را استیصال مطلق خواندند برنامة درازمدت خود را که ظاهراً قرار بود طی دو سال آینده به اجرا درآید تغییر داده و سرانجام در روز ۳۱تیر۶۷ به کلیة نیروهای موجود در قرارگاه‌های مستقر در عراق خبر دادند که به‌زودی عملیات آغاز می‌شود. از ساعت۱۱ شب تا بامداد روز اول مرداد۶۷ کلیة نیروها در یک اجتماع همگانی شرکت جسته پس از قرائت آیاتی از قرآن کریم سرکردة منافقین و پس از او مریم برای حاضران سخنرانی می‌کنند و رجوی می‌گوید وقت عمل‌نمودن به شعار «امروز مهران، فردا تهران» فرا رسیده و با تحلیل اوضاع سیاسی نظامی کشور وضعیت جبهه و اقدامهای عراق فرصت را برای یک اقدام عجیب مناسب معرفی می‌کند.''
''گرچه به‌نظر می‌رسد که شعار منافقین در مهران که گفته بودند امروز مهران فردا تهران «صرفاً» تبلیغاتی بوده باشد زیرا تا آن زمان روال آموزشها هنوز عادی بوده‌است لکن پذیرش قطعنامه‌ی۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی و تحلیل سازمان از مسائل درونی کشور باعث شد که این شعار به‌عنوان برنامه‌ی کار سازمان درآید و پس از چند روز بمباران تبلیغاتی در خصوص اقدام جمهوری اسلامی که آن را استیصال مطلق خواندند برنامه‌ی درازمدت خود را که ظاهراً قرار بود طی دو سال آینده به اجرا درآید تغییر داده و سرانجام در روز ۳۱تیر۶۷ به کلیه‌ی نیروهای موجود در قرارگاه‌های مستقر در عراق خبر دادند که به‌زودی عملیات آغاز می‌شود. از ساعت۱۱ شب تا بامداد روز اول مرداد۶۷ کلیه‌ی نیروها در یک اجتماع همگانی شرکت جسته پس از قرائت آیاتی از قرآن کریم سرکرده‌ی منافقین و پس از او مریم برای حاضران سخنرانی می‌کنند و رجوی می‌گوید وقت عمل‌نمودن به شعار «امروز مهران، فردا تهران» فرا رسیده و با تحلیل اوضاع سیاسی نظامی کشور وضعیت جبهه و اقدامهای عراق فرصت را برای یک اقدام عجیب مناسب معرفی می‌کند.''


''«سند:''
''«سند:''
خط ۳۲۶: خط ۳۲۶:
''نشست رهبری: طرح عملیاتی''
''نشست رهبری: طرح عملیاتی''


''سوژة عملیات: ایران''
''سوژه‌ی عملیات: ایران''


''هدف عملیات: تسخیر تهران''
''هدف عملیات: تسخیر تهران''
خط ۳۴۲: خط ۳۴۲:
''سرعت حرکت در شب: ۵۰کیلومتر''
''سرعت حرکت در شب: ۵۰کیلومتر''


''فاصلة هر نفربر در روز ۳۵متر''
''فاصله‌ی هر نفربر در روز ۳۵متر''


''فاصلة هر نفربر در شب ۲۵متر»''
''فاصله‌ی هر نفربر در شب ۲۵متر»''


''‌پس از سخنرانی مسعود و مریم به سؤالهای حاضران پاسخ گفته می‌شود و مقرر می‌شود که نیروها به ۵بخش تقسیم و عملیات در ۵مرحله، اشغال اسلام‌آباد، سپس باختران، پس از آن همدان، بعداً قزوین و سرانجام با اشغال جماران و صدا و سیمای تهران به انجام برسد. سرعت اتومبیلها را در طول روز و شب مشخص کردند، از انجام هر کار اضافی و حاشیه‌ای نیروها منع می‌شوند و هر تیپ مأموریت خاصی را به‌عهده گرفته‌است. قرار است هرگونه مقاومتی سرکوب شود. گفته شده که اغلب نیروهای نظامی و انتظامی منطقه هماهنگ هستند که فهرست دستگیرشدگان از نیروها متأسفانه به‌نحوی مؤید این ادعاست. قرار بوده زخمیها را برای مداوا به منازل مردم بسپارند و پس از پایان عملیات نسبت به جمع‌آوری آنان اقدام کنند. کشته‌شدگان را چون پسر وهب در کربلا رها کنند. قرار بوده پس از اشغال شهرها انتظامات آن را به دست مردم حامی بسپارند. در خصوص احتمال حملة نیروهای اسلام تنها امکان حملة هوایی را محتمل دانسته که گفته‌اند پیش‌بینی لازم شده‌است و ظاهراً برای استفاده از هوانیروز باختران تعدادی خلبان نیز با خود آورده بودند…''
''‌پس از سخنرانی مسعود و مریم به سؤالهای حاضران پاسخ گفته می‌شود و مقرر می‌شود که نیروها به ۵بخش تقسیم و عملیات در ۵مرحله، اشغال اسلام‌آباد، سپس باختران، پس از آن همدان، بعداً قزوین و سرانجام با اشغال جماران و صدا و سیمای تهران به انجام برسد. سرعت اتومبیلها را در طول روز و شب مشخص کردند، از انجام هر کار اضافی و حاشیه‌ای نیروها منع می‌شوند و هر تیپ مأموریت خاصی را به‌عهده گرفته‌است. قرار است هرگونه مقاومتی سرکوب شود. گفته شده که اغلب نیروهای نظامی و انتظامی منطقه هماهنگ هستند که فهرست دستگیرشدگان از نیروها متأسفانه به‌نحوی مؤید این ادعاست. قرار بوده زخمیها را برای مداوا به منازل مردم بسپارند و پس از پایان عملیات نسبت به جمع‌آوری آنان اقدام کنند. کشته‌شدگان را چون پسر وهب در کربلا رها کنند. قرار بوده پس از اشغال شهرها انتظامات آن را به دست مردم حامی بسپارند. در خصوص احتمال حمله‌ی نیروهای اسلام تنها امکان حمله‌ی هوایی را محتمل دانسته که گفته‌اند پیش‌بینی لازم شده‌است و ظاهراً برای استفاده از هوانیروز باختران تعدادی خلبان نیز با خود آورده بودند…''


''ابزار و وسایلی که با خود آورده بودند اغلب تندرو بوده و نفربرهای تندرو با خود آورده بودند. نیروها را برای انجام پدافند آموزش و دستور نداده بودند و در کل، مسیر کاروان روی آسفالت مشخص شده بود…''
''ابزار و وسایلی که با خود آورده بودند اغلب تندرو بوده و نفربرهای تندرو با خود آورده بودند. نیروها را برای انجام پدافند آموزش و دستور نداده بودند و در کل، مسیر کاروان روی آسفالت مشخص شده بود…''


''«عملیات بزرگ مرصاد از آن‌جهت بزرگ است که خطر بزرگی را از کشور دفع کرد و چنان‌چه منافقین موفق می‌شدند به شهر کرمانشاه دست یابند، که امکانش در آن وضعیت چندان بعید به‌نظر نمی‌رسید، شرایط سختی در منطقة غرب به‌وجود می‌آمد.''
''«عملیات بزرگ مرصاد از آن‌جهت بزرگ است که خطر بزرگی را از کشور دفع کرد و چنان‌چه منافقین موفق می‌شدند به شهر کرمانشاه دست یابند، که امکانش در آن وضعیت چندان بعید به‌نظر نمی‌رسید، شرایط سختی در منطقه‌ی غرب به‌وجود می‌آمد.''


''وجود پادگان اباذر، الله‌اکبر و سلمان که از دژهای محکم نظامی در غرب هستند و نیروهای مأمور پدافند منطقه،  نتوانستند مانع حرکت کاروان شوند».''
''وجود پادگان اباذر، الله‌اکبر و سلمان که از دژهای محکم نظامی در غرب هستند و نیروهای مأمور پدافند منطقه،  نتوانستند مانع حرکت کاروان شوند».''


پایان نقل قول از گزارش «ویژه و خیلی محرمانه» فرماندهی کمیته‌های رژیم دربارة عملیات فروغ جاویدان
پایان نقل قول از گزارش «ویژه و خیلی محرمانه» فرماندهی کمیته‌های رژیم درباره‌ی عملیات فروغ جاویدان


== عملیات فروغ جاویدان از دید مریم و مسعود رجوی ==
== عملیات فروغ جاویدان از دید مریم و مسعود رجوی ==
=== بخش‌هایی از سخنرانی مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیدة مقاومت ایران ===
=== بخش‌هایی از سخنرانی مریم رجوی، رئیس جمهور برگزیده‌ی مقاومت ایران ===
از نظر عقیدتی فروغ جاویدان بزرگترین و عالیترین نمود فدا و صداقت مجاهدین در تک‌تک کلمات حقه‌شان بود. به همین دلیل هم بود که تمامی تبلیغات زهرآگین علیه مجاهدین را دود کرد و همه، چه در ایران و چه در جهان، استقلال مجاهدین و پاکباختگی آنها را در راه خدا و خلق دیدند. این فدای بزرگ با همة جاودانه‌فروغهایش، مجاهدین را از نظر عقیدتی تکان داد. درواقع فروغ جاویدان برای ما سکوی پرش به دنیای نوینی از نظر ارتقای عقیدتی بود که محصولش در یک کلام صیقل خوردن اراده‌ها و تغییر و ارتقای کیفی انگیزشهای انقلابی در تک‌تک مجاهدین و رزمندگان ارتش آزادی بود. در این اعتلای عقیدتی باید گفت که هر قطرة خون شهیدان فروغ جاویدان به‌نحوی کاملاً بارز و محسوس متصاعد شده و به‌صورت نسیم عطرآگین رهایی، قلبها و ضمایر مجاهدین را دگرگون کرده‌است. تغییر و تحولی که بلافاصله در میدان عمل، در آموزشها و در مواجهه با مشکلات و معضلات منطقه، راهگشایی خارق‌العاده‌ای داشته‌است. البته منکر نمی‌شوم که فهم این مقوله قدری مشکل است؛ ولی من فکر می‌کنم اینها صفحاتی از تاریخ مجاهدین است که انشاءالله بعد از پیروزیشان بتوانند آن را به تمام و کمال برای مردم ایران باز کنند. هر ناظر بی‌طرفی هم می‌تواند در گفتگو با تک‌تک مجاهدین و در کارها و مسئولیتهای آنها، آثار این تحول را با مثالها و موارد مشخص جویا شود و به‌چشم ببیند. اگر از من یا هر مجاهد خلق دیگری بپرسید که آیا ورود به این دنیای نوین بدون فروغ جاویدان میسر بود، قطعاً پاسخ همه ازجمله من منفی است و اگر شهیدان فروغ جاویدان را، فدیه‌های مجاهدین در طول این سه سال تلقی کنیم، درواقع بهرة خونهایشان در اعتلای سازمان و ارتش آزادی خیلی بالا و خیلی ممتاز و استثنایی است و این‌جاست که قدر و شأن این شهیدان نیز برای ما بیشتر روشن می‌شود. البته طبیعی است که چنین دستاوردی را ما قبل از هر چیز مدیون اوج هوشیاری، مسئولیت‌پذیری، برّایی، قاطعیت و صید لحظه‌های حساس تاریخی‌ـ سیاسی توسط مسعود هستیم که درواقع همان کیفیت فرماندهی بی‌نظیر او را در کمینگاه‌های مقاومت و در سرفصلهای حیاتی به منصة ظهور می‌رساند.
از نظر عقیدتی فروغ جاویدان بزرگترین و عالیترین نمود فدا و صداقت مجاهدین در تک‌تک کلمات حقه‌شان بود. به همین دلیل هم بود که تمامی تبلیغات زهرآگین علیه مجاهدین را دود کرد و همه، چه در ایران و چه در جهان، استقلال مجاهدین و پاکباختگی آنها را در راه خدا و خلق دیدند. این فدای بزرگ با همه‌ی جاودانه‌فروغهایش، مجاهدین را از نظر عقیدتی تکان داد. درواقع فروغ جاویدان برای ما سکوی پرش به دنیای نوینی از نظر ارتقای عقیدتی بود که محصولش در یک کلام صیقل خوردن اراده‌ها و تغییر و ارتقای کیفی انگیزشهای انقلابی در تک‌تک مجاهدین و رزمندگان ارتش آزادی بود. در این اعتلای عقیدتی باید گفت که هر قطره‌ی خون شهیدان فروغ جاویدان به‌نحوی کاملاً بارز و محسوس متصاعد شده و به‌صورت نسیم عطرآگین رهایی، قلبها و ضمایر مجاهدین را دگرگون کرده‌است. تغییر و تحولی که بلافاصله در میدان عمل، در آموزشها و در مواجهه با مشکلات و معضلات منطقه، راهگشایی خارق‌العاده‌ای داشته‌است. البته منکر نمی‌شوم که فهم این مقوله قدری مشکل است؛ ولی من فکر می‌کنم اینها صفحاتی از تاریخ مجاهدین است که انشاءالله بعد از پیروزیشان بتوانند آن را به تمام و کمال برای مردم ایران باز کنند. هر ناظر بی‌طرفی هم می‌تواند در گفتگو با تک‌تک مجاهدین و در کارها و مسئولیتهای آنها، آثار این تحول را با مثالها و موارد مشخص جویا شود و به‌چشم ببیند. اگر از من یا هر مجاهد خلق دیگری بپرسید که آیا ورود به این دنیای نوین بدون فروغ جاویدان میسر بود، قطعاً پاسخ همه ازجمله من منفی است و اگر شهیدان فروغ جاویدان را، فدیه‌های مجاهدین در طول این سه سال تلقی کنیم، درواقع بهره‌ی خونهایشان در اعتلای سازمان و ارتش آزادی خیلی بالا و خیلی ممتاز و استثنایی است و این‌جاست که قدر و شأن این شهیدان نیز برای ما بیشتر روشن می‌شود. البته طبیعی است که چنین دستاوردی را ما قبل از هر چیز مدیون اوج هوشیاری، مسئولیت‌پذیری، برّایی، قاطعیت و صید لحظه‌های حساس تاریخی‌ـ سیاسی توسط مسعود هستیم که درواقع همان کیفیت فرماندهی بی‌نظیر او را در کمینگاه‌های مقاومت و در سرفصلهای حیاتی به منصه‌ی ظهور می‌رساند.


مریم رجوی ـ شهریور ۷۰
مریم رجوی ـ شهریور ۷۰
۱۵۵

ویرایش