۵٬۷۵۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
=== اهدای اعضای بدن === | === اهدای اعضای بدن === | ||
[[پرونده:مزار چلابی6.JPG|جایگزین=مزار غزاله چلابی|بندانگشتی|266x266پیکسل|مزار غزاله چلابی]] | |||
غزاله چلابی پیش از شهادت دوبار کارت اهدای اعضای بدن را پر کرده و خواهان این بود که پس از مرگش اعضای پیکر او به نیازمندان اهدا شود. خانواده او نیز اعلام کردند که چنین خواهند کرد اما مأموران امنیتی جمهوری اسلامی از این کار ممانعت کردند. خاله‌ی غزاله چلابی می‌گوید آن‌ها گفتند با این کار از غزاله اسطوره سازی می‌شود.<ref name=":0" /> | غزاله چلابی پیش از شهادت دوبار کارت اهدای اعضای بدن را پر کرده و خواهان این بود که پس از مرگش اعضای پیکر او به نیازمندان اهدا شود. خانواده او نیز اعلام کردند که چنین خواهند کرد اما مأموران امنیتی جمهوری اسلامی از این کار ممانعت کردند. خاله‌ی غزاله چلابی می‌گوید آن‌ها گفتند با این کار از غزاله اسطوره سازی می‌شود.<ref name=":0" /> | ||
| خط ۱۳۱: | خط ۱۳۲: | ||
=== مراسم چهلم === | === مراسم چهلم === | ||
[[پرونده:چهلم غزاله....JPG|جایگزین=چهلم غزاله چلابی|بندانگشتی|400x400پیکسل|چهلم غزاله چلابی]] | |||
مراسم چهلم غزاله چلاوی در شهر آمل برگزار شد. در این روز اعتراضات گسترده‌ای در این شهر به وقوع پیوست. مردم در حین مراسم سوگواری شعارهای مرگ بر دیکتاتور و خامنه‌ای قاتله، حکومتش باطله سرمی‌دادند. | مراسم چهلم غزاله چلاوی در شهر آمل برگزار شد. در این روز اعتراضات گسترده‌ای در این شهر به وقوع پیوست. مردم در حین مراسم سوگواری شعارهای مرگ بر دیکتاتور و خامنه‌ای قاتله، حکومتش باطله سرمی‌دادند. | ||
| خط ۱۳۷: | خط ۱۳۸: | ||
«... انگار همین چند روز قبل بود که در آغوشم بودی و قربان‌صدقه‌ی صلابت زنانگی‌ت می‌رفتم و از بودنت شاد بودم، از این‌که دختری دارم از جنس پاکی، صلابت کوه و به استواری درختی که هرچه بر تنش زخم زدند فرو نریخت و جوانه زد و شکفت… سحر از راه می‌رسد و روشنایی شب را تکه‌تکه و پاره‌پاره می‌کند؛ امید بر اندوه، و رهایی بر قفس پیروز می‌شود و جهان را روشنی دربرمی‌گیرد.»<ref>[http://www.iranglobal.info/node/184462 چهلم غزاله چلابی - سایت ایران گلوبال]</ref></blockquote><gallery> | «... انگار همین چند روز قبل بود که در آغوشم بودی و قربان‌صدقه‌ی صلابت زنانگی‌ت می‌رفتم و از بودنت شاد بودم، از این‌که دختری دارم از جنس پاکی، صلابت کوه و به استواری درختی که هرچه بر تنش زخم زدند فرو نریخت و جوانه زد و شکفت… سحر از راه می‌رسد و روشنایی شب را تکه‌تکه و پاره‌پاره می‌کند؛ امید بر اندوه، و رهایی بر قفس پیروز می‌شود و جهان را روشنی دربرمی‌گیرد.»<ref>[http://www.iranglobal.info/node/184462 چهلم غزاله چلابی - سایت ایران گلوبال]</ref></blockquote><gallery> | ||
پرونده:غزاله چلابی حین کوهنوردی.jpg | پرونده:غزاله چلابی حین کوهنوردی.jpg|غزاله چلاوی در حین کوهنوردی | ||
پرونده:غزاله.JPG | پرونده:غزاله.JPG|غزاله چلابی در کوه | ||
پرونده:غزاله چلابی بر قله‌ی گلن.jpg| | پرونده:غزاله چلابی بر قله‌ی گلن.jpg|غزاله چلابی بر قله‌ی گلن | ||
پرونده:چلابی...7.JPG | |||
پرونده:چلابی...9.JPG | |||
پرونده:غزاله چلابی...8.jpeg | |||
</gallery> | </gallery> | ||
== منابع == | == منابع == | ||