غلامرضا تختی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۴: خط ۸۴:
حسین پور ادامه داد: خاطره آن پیرزن خمیده را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم که در محله امیریه جمعیت را کنار زد و جلو آمد، از من پرسید: «تختی کدام تان است؟» غلامرضا را که آن طرف وانت ایستاده بود صدا کردم و گفتم این خانم با تو کار دارد. غلامرضا جلو رفت و گفت بفرمایید مادر جان. آن پیرزن گفت سرت را پایین‌تر بیاور، پیشانی غلامرضا را بوسید، روسری اش را از زیر چادر جلو کشید، چادرش را از سرش درآورد و گرفت روبه روی تختی و گفت: تو را خیلی قبول دارم، وضع مالی من خوب نیست، اما این چادر به درد زلزله زده‌ها می‌خورد، این را از من قبول کن و به آنها برسان. غلامرضا دلش نمی‌آمد چادر آن پیرزن تهیدست را قبول کند اما وقتی با اصرارهای او روبه رو شد و صدای صلوات مردم بلند شد چادرش را از او گرفت و تشکر کرد. دو روز مشغول جمع‌آوری کمک‌ها بودیم و بعد از آن، عده ای از مسئولان وقت از تختی خواستند تا کمک های جمع‌آوری شده را در اختیار آنها قرار دهد، ولی غلامرضا که با این موضوع موافق نبود و نمی‌خواست اعتماد مردم از بین برود، قبول نکرد و گفت می‌خواهم آذوقه‌ها را با دستان خودم در میان زلزله زده‌های بویین زهرا توزیع کنم، همین کار را هم کرد و با حضورش در بویین زهرا و میان زلزله زده‌ها، قوت قلبی شده بود برای تک تک آنها که زندگی و عزیزان شان را از دست داده بودند. گذشته از این، چند روز بعد از زلزله که جو آرام‌تر شده بود، به همراه تعدادی از کاربلدهای ساختمان سازی راهی بویین زهرا شد و شبیه به یک مهندس ناظر حرفه ای، از نزدیک در جریان ساخت و سازهایی قرار گرفت که برای رفاه حال زلزله زده‌ها انجام می‌شد.<ref name=":4">روزنامه ایران - فعالیت تختی اززبان ابوالفضل حسین [http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3665081 پور]</ref>
حسین پور ادامه داد: خاطره آن پیرزن خمیده را هیچ وقت فراموش نمی‌کنم که در محله امیریه جمعیت را کنار زد و جلو آمد، از من پرسید: «تختی کدام تان است؟» غلامرضا را که آن طرف وانت ایستاده بود صدا کردم و گفتم این خانم با تو کار دارد. غلامرضا جلو رفت و گفت بفرمایید مادر جان. آن پیرزن گفت سرت را پایین‌تر بیاور، پیشانی غلامرضا را بوسید، روسری اش را از زیر چادر جلو کشید، چادرش را از سرش درآورد و گرفت روبه روی تختی و گفت: تو را خیلی قبول دارم، وضع مالی من خوب نیست، اما این چادر به درد زلزله زده‌ها می‌خورد، این را از من قبول کن و به آنها برسان. غلامرضا دلش نمی‌آمد چادر آن پیرزن تهیدست را قبول کند اما وقتی با اصرارهای او روبه رو شد و صدای صلوات مردم بلند شد چادرش را از او گرفت و تشکر کرد. دو روز مشغول جمع‌آوری کمک‌ها بودیم و بعد از آن، عده ای از مسئولان وقت از تختی خواستند تا کمک های جمع‌آوری شده را در اختیار آنها قرار دهد، ولی غلامرضا که با این موضوع موافق نبود و نمی‌خواست اعتماد مردم از بین برود، قبول نکرد و گفت می‌خواهم آذوقه‌ها را با دستان خودم در میان زلزله زده‌های بویین زهرا توزیع کنم، همین کار را هم کرد و با حضورش در بویین زهرا و میان زلزله زده‌ها، قوت قلبی شده بود برای تک تک آنها که زندگی و عزیزان شان را از دست داده بودند. گذشته از این، چند روز بعد از زلزله که جو آرام‌تر شده بود، به همراه تعدادی از کاربلدهای ساختمان سازی راهی بویین زهرا شد و شبیه به یک مهندس ناظر حرفه ای، از نزدیک در جریان ساخت و سازهایی قرار گرفت که برای رفاه حال زلزله زده‌ها انجام می‌شد.<ref name=":4">روزنامه ایران - فعالیت تختی اززبان ابوالفضل حسین [http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3665081 پور]</ref>


== طرح ملی غلامرضا تختی برای ورزش ایران ==
== طرح غلامرضا تختی برای ورزش ایران ==
قهرمان جهان و المپیک که چهار ماه به ۳۶ سالگی‌اش مانده، از علاقه خود به «نهضت ورزشی» سخن می‌گوید:[[پرونده:عکس جوانی تختی.jpg|جایگزین=دوران جوانی تختی|بندانگشتی|219x219px|جوانی تختی]]<blockquote>«چند دوره قهرمان‌سازی را کنار بگذاریم و تماس‌های خارجی و مسابقات جهانی را به حداقل برسانیم. با همکاری مردم و امکانات بیشتر سعی کنیم ورزش را از کودکستان تا کارخانه تعمیم بدهیم.»</blockquote><blockquote>غلامرضا تختی می‌گفت:</blockquote><blockquote>که در صورت اجرای چنین طرحی، «نتایج حیرت‌انگیزی» خواهیم گرفت و مهم‌ترینش این است که «خصلت جوانمردی و ملیت‌خواهی را در مردم برمی‌انگیزیم. باین طریق با الکل، اعتیاد، بیماری و بلاهای دیگر نیز مبارزه می‌شود.»<ref name=":3">طرح ملی غلامرضا تختی - [http://www.bbc.com/persian/sport/2016/02/160215_me_takhti_archived_papers]</ref></blockquote>او معتقد است «استعدادهای جوان ما با زهراب اعتیاد و فساد دارند می‌خشکند» و در توضیح طرح خود از «ریشه‌کنی یاس و ذلت در نسل جوان با بهره‌گیری از سنت‌های باستان برای زنده نگه داشتن نجابت و شرافت» صحبت می‌کند.
قهرمان جهان و المپیک که چهار ماه به ۳۶ سالگی‌اش مانده، از علاقه خود به «نهضت ورزشی» سخن می‌گوید:[[پرونده:عکس جوانی تختی.jpg|جایگزین=دوران جوانی تختی|بندانگشتی|219x219px|جوانی تختی]]<blockquote>«چند دوره قهرمان‌سازی را کنار بگذاریم و تماس‌های خارجی و مسابقات جهانی را به حداقل برسانیم. با همکاری مردم و امکانات بیشتر سعی کنیم ورزش را از کودکستان تا کارخانه تعمیم بدهیم.»</blockquote><blockquote>غلامرضا تختی می‌گفت:</blockquote><blockquote>که در صورت اجرای چنین طرحی، «نتایج حیرت‌انگیزی» خواهیم گرفت و مهم‌ترینش این است که «خصلت جوانمردی و ملیت‌خواهی را در مردم برمی‌انگیزیم. باین طریق با الکل، اعتیاد، بیماری و بلاهای دیگر نیز مبارزه می‌شود.»<ref name=":3">طرح ملی غلامرضا تختی - [http://www.bbc.com/persian/sport/2016/02/160215_me_takhti_archived_papers]</ref></blockquote>او معتقد است «استعدادهای جوان ما با زهراب اعتیاد و فساد دارند می‌خشکند» و در توضیح طرح خود از «ریشه‌کنی یاس و ذلت در نسل جوان با بهره‌گیری از سنت‌های باستان برای زنده نگه داشتن نجابت و شرافت» صحبت می‌کند.


۱٬۶۶۴

ویرایش