۸٬۶۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| footage =گورستان | | footage =گورستان | ||
}} | }} | ||
'''قتلعام ۶۷''' به واقعهای گفته میشود که طی آن به فرمان [[روحالله خمینی]] بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی در زندانهای حکومت ایران از اواخر تیرماه تا اواسط پائیز ۶۷ در تهران و در شهرستانها اعدام شدند و به صورت مخفیانه در گورهای جمعی در مکانهایی غالباً نامعلوم دفن گردیدند. بیشترین تعداد زندانیان سیاسی اعدام شده از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند، در حالی که اعدام اعضا و هواداران طیفی از نیروهای دیگر مانند احزاب و سازمانهای مارکسیستی را هم شامل میشد. مقامات حکومت ایران هیچگاه این قتل عام را انکار نکردند و برخی از آنها به صراحت به آن اذعان نمودند. حسینعلی منتظری، بلندپایهترین روحانی حکومت ایران بعد از [[روحالله خمینی]] که در زمان اعدام زندانیان سیاسی قائم مقام خمینی بود، از مخالفین این اعدامها بود که با نوشتن چندین نامه به خمینی و دیدار با هیئت مجری و دستاندرکار قتلعام زندانیان سیاسی، مخالفت خویش را ابراز کرد. مخالفتی که به برکناریاش از جانشینی توسط روحالله خمینی و حبس خانگی تا پایان عمر منجر شد. متن فرمان روحالله خمینی برای قتلعام زندانیان سیاسی، نامههای حسینعلی منتظری به خمینی در مخالفت با این اعدامها و فایل صوتی دیدار منتظری با اعضای هیئت مجری اعدام زندانیان سیاسی از جمله اسناد و مدارکی هستند که تردیدی در وقوع این قتلعام باقی نمیگذارند. با فراخوان به جنبش دادخواهی قتلعام شدگان تابستان ۶۷ از سوی مریم رجوی در مرداد ۱۳۹۵ موضوع اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بطور گسترده به رسانهها، دانشگاهها، فضای مجازی و به اقصی نقاط شهرهای ایران راه یافت و به همین دلیل مقامات حکومت پس از ۲۹ سال ناگزیر به موضعگیری دربارهٔ قتلعام زندانیان سیاسی شدند. تاکنون برخی از شخصیتها، سازمانها و ارگانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد، سازمان عفو بینالملل، گزارشگر ویژه ملل متحد برای نظارت بر وضعیت حقوقبشر در ایران و شماری از سازمانهای غیردولتی دارای رتبه مشورتیِ ملل متحد، به قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ اشاره کرده و آنرا محکوم نمودهاند. | '''قتلعام ۶۷''' به واقعهای گفته میشود که طی آن به فرمان [[روحالله خمینی]] بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی در زندانهای حکومت ایران از اواخر تیرماه تا اواسط پائیز ۶۷ در تهران و در شهرستانها اعدام شدند و به صورت مخفیانه در گورهای جمعی در مکانهایی غالباً نامعلوم دفن گردیدند. بیشترین تعداد زندانیان سیاسی اعدام شده از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند، در حالی که اعدام اعضا و هواداران طیفی از نیروهای دیگر مانند احزاب و سازمانهای مارکسیستی را هم شامل میشد. مقامات حکومت ایران هیچگاه این قتل عام را انکار نکردند و برخی از آنها به صراحت به آن اذعان نمودند. حسینعلی منتظری، بلندپایهترین روحانی حکومت ایران بعد از [[روحالله خمینی]] که در زمان اعدام زندانیان سیاسی قائم مقام خمینی بود، از مخالفین این اعدامها بود که با نوشتن چندین نامه به خمینی و دیدار با هیئت مجری و دستاندرکار قتلعام زندانیان سیاسی، مخالفت خویش را ابراز کرد. مخالفتی که به برکناریاش از جانشینی توسط روحالله خمینی و حبس خانگی تا پایان عمر منجر شد. متن فرمان روحالله خمینی برای قتلعام زندانیان سیاسی، نامههای حسینعلی منتظری به خمینی در مخالفت با این اعدامها و فایل صوتی دیدار منتظری با اعضای هیئت مجری اعدام زندانیان سیاسی از جمله اسناد و مدارکی هستند که تردیدی در وقوع این قتلعام باقی نمیگذارند. دادخواهی قتلعام شدگان از همان سال شروع و بعضا به صورت تشکلیافته پیگیری شد. اما بطور مشخص با فراخوان به جنبش دادخواهی قتلعام شدگان تابستان ۶۷ از سوی مریم رجوی در مرداد ۱۳۹۵ موضوع اعدام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ بطور گسترده به رسانهها، دانشگاهها، فضای مجازی و به اقصی نقاط شهرهای ایران راه یافت و به همین دلیل مقامات حکومت پس از ۲۹ سال ناگزیر به موضعگیری دربارهٔ قتلعام زندانیان سیاسی شدند. تاکنون برخی از شخصیتها، سازمانها و ارگانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد، سازمان عفو بینالملل، گزارشگر ویژه ملل متحد برای نظارت بر وضعیت حقوقبشر در ایران و شماری از سازمانهای غیردولتی دارای رتبه مشورتیِ ملل متحد، به قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ اشاره کرده و آنرا محکوم نمودهاند. | ||
در روز ۲ دی ۱۳۹۸ با دستگیری یکی از عوامل این قتلعام در زندان گوهردشت کرج، بنام حمید نوری معروف به حمید عباسی، در فرودگاه استکهلم سوئد و شرکت شاهدان قتلعام در دادگاه وی این موضوع بار دیگر در ابعاد بینالمللی بعنوان یکی از موارد وخیم جنایت علیه بشریت به جریان افتاده است. | |||
== تعریف قتلعام == | == تعریف قتلعام == | ||
قتلعام در لغت یک ترکیب وصفی است که معنای آن کشتن دستهجمعی، کشتن جماعت، کشتار دسته جمعی از حیوانات یا از انسان و جز آن است. این کلمه در کنار کلماتی همچون قتلهای زنجیرهای، قتلعمد، قتلغیرعمد، قتل سیاسی، قتل فجیع، قتل نفس، قتل و کشتار، قتل و غارت و در قیاس با آنها بکار برده میشود.<ref>لغتنامه [http://www.vajehyab.com/dehkhoda/قتل+عام دهخدا]</ref> | قتلعام در لغت یک ترکیب وصفی است که معنای آن کشتن دستهجمعی، کشتن جماعت، کشتار دسته جمعی از حیوانات یا از انسان و جز آن است. این کلمه در کنار کلماتی همچون قتلهای زنجیرهای، قتلعمد، قتلغیرعمد، قتل سیاسی، قتل فجیع، قتل نفس، قتل و کشتار، قتل و غارت و در قیاس با آنها بکار برده میشود.<ref>لغتنامه [http://www.vajehyab.com/dehkhoda/قتل+عام دهخدا]</ref> | ||
بنابر تعریف افبیآی کشتار جمعی، به قتل چهار نفر یا بیش از آن گفته میشود که بدون وقفه انجام شده باشد. کشتارهای جمعی اساساً توسط دولتها و یا گروههای نیابتی | بنابر تعریف افبیآی کشتار جمعی، به قتل چهار نفر یا بیش از آن گفته میشود که بدون وقفه انجام شده باشد. کشتارهای جمعی اساساً توسط دولتها و یا گروههای نیابتی دولتها انجام میشود ولی همچنین ممکن است توسط افراد یا حتی توسط سازمانها انجام شود. این کشتارها همچنین میتواند شامل قتل تعداد زیادی از شهروندان توسط دولتهای محلی و مأمورین آنها باشد. اعدامهای دستهجمعی از اسرای جنگی، یا اعدامهای جمعی از میان زندانیان، برجستهترین انواع قتلعامهاست. تیراندازی به معترضین غیرمسلح، پرتاب نارنجک به درون زندانها و اعدام تصادفی شهروندان غیرنظامی نیز از موارد کشتار جمعی محسوب میشود. انجام کشتار جمعی متفاوت با کشتار دورهای است که در آن مرتکب در چند نوبت و در مکانهای متفاوت و در زمانی مشخصی بین آنها دست به کشتن دو نفر یا بیشتر میزند و همچنین متفاوت با آدمکشی زنجیرهای است که در آن قاتل تعداد زیادی را در محدوده زمانی طولانی به قتل میرساند. بزرگترین کشتارهای جمعی تاریخ تلاش برای نابودی گروهی از مردم و جوامع بر اساس قومیت و مذهب بودهاست که بعضی از این کشتارها با عنوان نسلکشی و بقیه با نام جنایات علیه بشریت شناخته میشود. قتلعام مردم نیشابور توسط مغولها در تاریخ ایران، مردم کرمان به دست آغامحمدخان قاجار، کشتار روندا و سربرنیتسا و قتلعام سال ۱۳۶۷ در زندانهای خمینی از نمونههای برجسته قتلعام میباشد. | ||
== پیشینه قتل عام ۶۷ == | == پیشینه قتل عام ۶۷ == | ||
خط ۷۰: | خط ۷۲: | ||
* به قتل رسیدن یکی از هواداران مجاهدین به نام مصطفی ذاکری در جریان حمله و رگبار پاسداران انقلاب به جمعیت شرکت کننده در میتینگ سخنرانی مسعود رجوی تحت عنوان «چه باید کرد» در ورزشگاه امجدیه تهران.<ref>(نشریه مجاهد- شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۵۹- شماره ۸۷)</ref> | * به قتل رسیدن یکی از هواداران مجاهدین به نام مصطفی ذاکری در جریان حمله و رگبار پاسداران انقلاب به جمعیت شرکت کننده در میتینگ سخنرانی مسعود رجوی تحت عنوان «چه باید کرد» در ورزشگاه امجدیه تهران.<ref>(نشریه مجاهد- شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۵۹- شماره ۸۷)</ref> | ||
=== | === اعدام شرکتکنندگان در جنگ ایران و عراق === | ||
پس از آن جنگ ایران و عراق زمینهای برای تصفیه حساب با گروههای سیاسی و بطور خاص مجاهدین بود. طبق گفته مجاهدین با شروع تجاوز عراق به داخل خاک ایران، مجاهدین در دفاع از میهن فعالانه به جبهههای جنگ | پس از آن جنگ ایران و عراق زمینهای برای تصفیه حساب با گروههای سیاسی و بطور خاص مجاهدین بود. طبق گفته مجاهدین با شروع تجاوز عراق به داخل خاک ایران، مجاهدین در دفاع از میهن فعالانه به جبهههای جنگ رفتند و در جنگ تعدادی شهید هم دادند. اما سپاه پاسداران که نیروهای مجاهدین را مزاحم کارهایشان میدیدند، به سرعت همه مجاهدین حاضر در جبهه جنگ را دستگیر، زندانی و از خوزستان اخراج کردند که تعدادی از همین دستگیرشدگان در قتلعام ۶۷ اعدام شدند. در حین جنگ نشریه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق ایران که تیراژش به ۶۰۰ هزار نسخه در روز (در مقایسه با پرتیراژترین روزنامه حکومتی، جمهوری اسلامی با تیراژ ۱۸۰۰۰ در روز) میرسید ممنوع الانتشار شد. بسیاری از نشریات دیگر نیز یا رسماً تعطیل شدند و یا اینکه دستههای چماقدار که از خمینی و حکومت دفاع میکردند مانع از انتشار و فروش آنها میشدند. مجاهدین معتقدند خمینی جنگ را عمداً ادامه میداد تا بتواند فضای لازم برای سرکوب آزادیها را تحت عنوان وضعیت جنگی در کشور داشته باشد (چنانکه هزاران اعدام در آن زمان در زندانها جریان داشت) بصورتیکه حتی وقتی سرانجام در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۵۹ در اثر فشار دولتها و ملل متحد، رجایی نخستوزیر خمینی، به سازمان ملل رفت و پیشنهاد داد: «…متجاوز [یعنی طرف عراقی] به مرز خود برگردد و نیروی بیطرفی در مرزها مستقر شود تا دوباره تجاوزی صورت نپذیرد…» اما بعد از موافقت سازمان ملل و عراق از این طرح، خمینی و کارگزاران او از پذیرفتن طرح خود طفره رفته و همان را هم رد کردند.<ref>(سایت تابناک ۶ مهر ۱۳۹۳</ref> | ||
طبق گفته مجاهدین در مدت دو و نیم سالی که مجاهدین آن را فاز سیاسی نامیدهاند و یک فضای سیاسی رو به کاهشی وجود داشت ۷۱ مجاهد با چوب و چاقو و تفنگ کشته شدند. علاوه بر مجاهدین باید به سرکوب کردستان و ترکمن صحرا توسط سپاه پاسداران و یا فتواهای اعدام خلخالی اشاره کرد. تعدادی نیز از نیروهای مختلف فعال سیاسی از جمله از فداییان خلق در جریان انقلاب فرهنگی و دیگر درگیریهای آن زمان در شهرهای مختلف اعدام و یا کشته شدند. | طبق گفته مجاهدین در مدت دو و نیم سالی که مجاهدین آن را فاز سیاسی نامیدهاند و یک فضای سیاسی رو به کاهشی وجود داشت ۷۱ مجاهد با چوب و چاقو و تفنگ کشته شدند. علاوه بر مجاهدین باید به سرکوب کردستان و ترکمن صحرا توسط سپاه پاسداران و یا فتواهای اعدام خلخالی اشاره کرد. تعدادی نیز از نیروهای مختلف فعال سیاسی از جمله از فداییان خلق در جریان انقلاب فرهنگی و دیگر درگیریهای آن زمان در شهرهای مختلف اعدام و یا کشته شدند. | ||
=== نخستین مجوزها برای قتل عام | === نخستین مجوزها برای قتل عام === | ||
اما حادثهای را که میتوان یک سرفصل در پیشینه قتلعام دانست میتینگ امجدیه مجاهدین در ۱۹خرداد ۱۳۵۹ است. این میتینگ با مجوز قانونی وزارت کشور در ورزشگاه امجدیه تشکیل شده بود اما باز هم مورد تهاجم دستههای چماقدار قرار گرفت و مصطفی ذاکری از هواداران مجاهدین کشته و تعداد زیادی مجروح شدند. شدت حادثه به حدی بود که احمد خمینی، علیه چماقداری در امجدیه موضعگیری کرد و تنی چند از نمایندگان مجلس بر ضد چماقداری حرف زدند و وزارت کشور هم که سرپرستی آن بر عهده میرسلیم بود گفت که کار چماقدارها غیرقانونی بوده است. اما خمینی بعد از ۱۳ روز در چهارم تیر ماه ۱۳۵۹موضعگیری کرد و چنین گفت: «منافقین از کفار هم بدترند». او در این سخنرانی به اشتباه گفت: «در قرآن سوره منافقین هست، اما سوره کفار نیست»... و اشاره کرد که دشمن اصلی همین منافقین هستند. مجاهدین معتقدند با توجه به موقعیت خمینی بعنوان رهبر مذهبی میتوان این حرف را صدور یک فتوا برای مهدور الدم شمردن مجاهدین که خمینی به آنها لقب منافقین داده بود شمرد. [[پرونده:از راست اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی نژاد.jpg|جایگزین=از راست اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی نژاد|بندانگشتی|از راست اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی نژاد که در روز ۶ فروردین حین فعالیتهای تبلیغاتی توسط چماقداران کشته شدند.]] | اما حادثهای را که میتوان یک سرفصل در پیشینه قتلعام دانست میتینگ امجدیه مجاهدین در ۱۹خرداد ۱۳۵۹ است. این میتینگ با مجوز قانونی وزارت کشور در ورزشگاه امجدیه تشکیل شده بود اما باز هم مورد تهاجم دستههای چماقدار قرار گرفت و مصطفی ذاکری از هواداران مجاهدین کشته و تعداد زیادی مجروح شدند. شدت حادثه به حدی بود که احمد خمینی، علیه چماقداری در امجدیه موضعگیری کرد و تنی چند از نمایندگان مجلس بر ضد چماقداری حرف زدند و وزارت کشور هم که سرپرستی آن بر عهده میرسلیم بود گفت که کار چماقدارها غیرقانونی بوده است. اما خمینی بعد از ۱۳ روز در چهارم تیر ماه ۱۳۵۹موضعگیری کرد و چنین گفت: «منافقین از کفار هم بدترند». او در این سخنرانی به اشتباه گفت: «در قرآن سوره منافقین هست، اما سوره کفار نیست»... و اشاره کرد که دشمن اصلی همین منافقین هستند. مجاهدین معتقدند با توجه به موقعیت خمینی بعنوان رهبر مذهبی میتوان این حرف را صدور یک فتوا برای مهدور الدم شمردن مجاهدین که خمینی به آنها لقب منافقین داده بود شمرد. [[پرونده:از راست اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی نژاد.jpg|جایگزین=از راست اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی نژاد|بندانگشتی|از راست اصغر اخوان، صنم قریشی و خیرالله اقبالی نژاد که در روز ۶ فروردین حین فعالیتهای تبلیغاتی توسط چماقداران کشته شدند.]] | ||
=== | === واجبالقتل بودن مخالفین === | ||
خمینی همچنین طی فرمانی در سال ۵۹ چنین گفت: «اگر کسی شعارهای باطل خواست بدهد، با قوت او را بکوبید و نگذارید یک شعارهای باطل بدهد. خود مردم مأمورند!...». ناظران سیاسی این گفته را یک نوع «آتش به اختیار» محسوب میکنند. بعد از این فرمان، حمله و هجوم به مقرات و میتینگهای نیروهای سیاسی افزایش یافت. در پی همین فرمان در ۱۱ آبان ۵۹ انتشار نشریه و کتاب مجاهدین '''ممنوع''' شد. به گفته مجاهدین در همین سال هزاران نفر از هواداران آنها مجروح و دهها جوان و دانشآموز توسط پاسداران و چماقداران کشته شدند. سیما صباغ دانشآموز ۱۵ ساله از جمله از آخرین هواداران مجاهدین بود که در لاهیجان کشته شد. | خمینی همچنین طی فرمانی در سال ۵۹ چنین گفت: «اگر کسی شعارهای باطل خواست بدهد، با قوت او را بکوبید و نگذارید یک شعارهای باطل بدهد. خود مردم مأمورند!...». ناظران سیاسی این گفته را یک نوع «آتش به اختیار» محسوب میکنند. بعد از این فرمان، حمله و هجوم به مقرات و میتینگهای نیروهای سیاسی افزایش یافت. در پی همین فرمان در ۱۱ آبان ۵۹ انتشار نشریه و کتاب مجاهدین '''ممنوع''' شد. به گفته مجاهدین در همین سال هزاران نفر از هواداران آنها مجروح و دهها جوان و دانشآموز توسط پاسداران و چماقداران کشته شدند. سیما صباغ دانشآموز ۱۵ ساله از جمله از آخرین هواداران مجاهدین بود که در لاهیجان کشته شد. | ||
[[پرونده:از راست سمیه نقره خاجا و فاطمه رحیمی.jpg|جایگزین=از راست سمیه نقره خاجا و فاطمه رحیمی|بندانگشتی|از راست سمیه نقره خاجا و فاطمه رحیمی]] | [[پرونده:از راست سمیه نقره خاجا و فاطمه رحیمی.jpg|جایگزین=از راست سمیه نقره خاجا و فاطمه رحیمی|بندانگشتی|از راست سمیه نقره خاجا و فاطمه رحیمی]] | ||
خط ۹۰: | خط ۹۲: | ||
در خرداد ماه جو سرکوب بسیار افزایش یافت. بنیصدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی به دلیل نزدیکی به مجاهدین بشدت مورد غضب خمینی قرار گرفت و بعدا بصورت رسمی از مقامش عزل شد. یک تظاهرات جبهه ملی بشدت سرکوب شد و تعدادی دستگیر شدند. اعتصاب بازار با سرکوب مواجه شد و تعداد زیادی دستگیر شدند. در ۳۰ خرداد مجاهدین توانستند که یک تظاهرات مسالمتآمیز ترتیب بدهند که به گفته خودشان بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آن شرکت داشتند. این تظاهرات که از چهار راه ولیعصر طالقانی شروع شده بود وقتی به میدان فردوسی رسید به فرمان خمینی و توسط پاسداران سرکوب شد. پاسداران با شلیک مستقیم گلوله تعدادی (به گفته مجاهدین بیش از ۵۰ نفر) را به قتل رساندند، بسیاری مجروح شدند و تعداد زیادی نیز دستگیر شدند که بعدها اعدام شدند. عکسی از اعدام شدگان در تاریخ ۳ تیر ۱۳۶۰ در روزنامه اطلاعات منتشر شده است که دادستانی انقلاب از اولیای دستگیر شدگان درخواست میکند خانواده این زندانیان که بدون احراز هویت اعدام شده بودند با در دست داشتن شناسنامه عکسدار به دفتر مرکزی زندان اوین مراجعه و جسد فرزندشان را تحویل بگیرند. | در خرداد ماه جو سرکوب بسیار افزایش یافت. بنیصدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی به دلیل نزدیکی به مجاهدین بشدت مورد غضب خمینی قرار گرفت و بعدا بصورت رسمی از مقامش عزل شد. یک تظاهرات جبهه ملی بشدت سرکوب شد و تعدادی دستگیر شدند. اعتصاب بازار با سرکوب مواجه شد و تعداد زیادی دستگیر شدند. در ۳۰ خرداد مجاهدین توانستند که یک تظاهرات مسالمتآمیز ترتیب بدهند که به گفته خودشان بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آن شرکت داشتند. این تظاهرات که از چهار راه ولیعصر طالقانی شروع شده بود وقتی به میدان فردوسی رسید به فرمان خمینی و توسط پاسداران سرکوب شد. پاسداران با شلیک مستقیم گلوله تعدادی (به گفته مجاهدین بیش از ۵۰ نفر) را به قتل رساندند، بسیاری مجروح شدند و تعداد زیادی نیز دستگیر شدند که بعدها اعدام شدند. عکسی از اعدام شدگان در تاریخ ۳ تیر ۱۳۶۰ در روزنامه اطلاعات منتشر شده است که دادستانی انقلاب از اولیای دستگیر شدگان درخواست میکند خانواده این زندانیان که بدون احراز هویت اعدام شده بودند با در دست داشتن شناسنامه عکسدار به دفتر مرکزی زندان اوین مراجعه و جسد فرزندشان را تحویل بگیرند. | ||
مجاهدین این سرکوب گسترده را پایان فضای مسالمتآمیز اعلام کرده و عدم واکنش و سکوت | مجاهدین این سرکوب گسترده را پایان فضای مسالمتآمیز اعلام کرده و عدم واکنش و ادامهی سکوت را خیانت تلقی کرده و مسئولیت آنرا به عهده حکومت میدانند.<ref group="پاورقی">در پاسخ به این سوال که چه کسی مسئول بهوجود آوردن این وضعیت بود؟ و چه کسی این شرایط را پیش آورد؟ به سخنان مهدی خزعلی که سالها پیش مسئول مرکز مطالعات ریاستجمهوری بود، استناد میکنند که در سال ۱۳۹۵ به صراحت گفت: «در شورای مرکزی حزب جمهوری تصویب شد که کاری کنیم که مجاهدین خلق دست به سلاح ببرند تا سرکوبشان کنیم! …» | ||
محمد کچویی، رئیس زندان اوین نیز گفته بود: «ما دو بار برای مجاهدین خلق دام گذاشتیم تا دست بهعمل مسلحانه بزنند و بتوانیم آنها را سرکوب کنیم، هر دو بار از دام جستند. اما این بار موفق شدیم».</ref> | محمد کچویی، رئیس زندان اوین نیز گفته بود: «ما دو بار برای مجاهدین خلق دام گذاشتیم تا دست بهعمل مسلحانه بزنند و بتوانیم آنها را سرکوب کنیم، هر دو بار از دام جستند. اما این بار موفق شدیم».</ref> | ||
== «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی == | |||
جمهوری اسلامی مقولهیی به نام «زندانی سیاسی» را قبول ندارد. طبق نظریه ولایت فقیه که خمینی حکومتش را بر اساس آن بنا نموده است ولی فقیه نماینده رسول خدا است و بر طبق این اعتقاد هر مخالفتی با او مخالفت با رسول خدا محسوب شده و حکم باغی و محارب با خدا که محکومیتش مرگ است دارد. بنابر این هیچ مخالفتی با این حکومت شرعا مجاز نیست و نمیتوان آن را مخالف سیاسی نامید. چنانکه خمینی میگوید: «مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ و جزای آن بسیار زیاد است. من تنبه میدهم به کسانی که تخیل این معنی را میکنند که کارشکنی بکنند یا این که خدای نخواسته یک وقت قیام بر ضد این حکومت بکنند، من اعلام میکنم به آنها که جزای آنها بسیار سخت است در | جمهوری اسلامی مقولهیی به نام «زندانی سیاسی» را قبول ندارد. طبق نظریه ولایت فقیه که خمینی حکومتش را بر اساس آن بنا نموده است ولی فقیه نماینده رسول خدا است و بر طبق این اعتقاد هر مخالفتی با او مخالفت با رسول خدا محسوب شده و حکم باغی و محارب با خدا که محکومیتش مرگ است دارد. بنابر این هیچ مخالفتی با این حکومت شرعا مجاز نیست و نمیتوان آن را مخالف سیاسی نامید. چنانکه خمینی میگوید: «مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ و جزای آن بسیار زیاد است. من تنبه میدهم به کسانی که تخیل این معنی را میکنند که کارشکنی بکنند یا این که خدای نخواسته یک وقت قیام بر ضد این حکومت بکنند، من اعلام میکنم به آنها که جزای آنها بسیار سخت است در فقه اسلام. قیام بر ضد حکومت خدایی قیام بر ضد خداست؛ قیام بر ضد خدا کفر است.<ref>خمینی در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی، صحیفه نور، ج ۵، ص۳۱</ref> | ||
نمونههای زیر ابعاد این نگرش را بازگو میکند: | نمونههای زیر ابعاد این نگرش را بازگو میکند: | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۱۱: | ||
محمدی گیلانی در یک مورد دیگر گفت: «به فتوای خمینی میتوانیم زیر شکنجه، جان زندانیان را بگیریم و هیچ نیازی به محاکمه هم نیست». | محمدی گیلانی در یک مورد دیگر گفت: «به فتوای خمینی میتوانیم زیر شکنجه، جان زندانیان را بگیریم و هیچ نیازی به محاکمه هم نیست». | ||
اظهارات مسئولین سیاسی و قضایی جمهوری اسلامی در سالیان مختلف این نتیجهگیری را تایید میکند که جمهوری اسلامی وجود زندانی سیاسی را انکار میکند.<ref>دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه: در ایران زندانی سیاسی [https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%A8%D8%B4%D8%B1-%D9%82%D9%88%D9%87-%D9%82%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C نداریم]</ref><ref>ظریف: هیچ کسی را در ایران به خاطر عقیدهاش زندانی [https://www.radiofarda.com/a/f14_zarif_iran_does-not_jailed_people_for_their_opinion/26987585.html نمیکنیم]</ref><ref>رئیس قوه قضاییه: هیچ محکومی با عنوان زندانی سیاسی در ایران [https://www.hra-news.org/2019/hranews/a-19074/ نداریم]</ref> انکار وجود زندانی سیاسی میتواند زمینهساز حذف فیزیکی زندانیان بصورت انفرادی یا جمعی باشد. از قول حاج داود رحمانی که رئیس زندان قزلحصار بود نقل شده است که میگفت: «خیالتون راحت باشه اگه تقی به توقی بخوره تو همین سلول با تیوپ دارتون میزنم. او همچنین گفته بود: فکر کردین خلق قهرمان میاد گل گردنتون میندازه، اگه کار به اونجا بکشه، تو هر سلولتون یه نارنجک میندازم…» همچنین ملاحسنی، نماینده خمینی در ارومیه یکبار به یکی از رسانهها گفته بود: «حضرت امام خمینی (ره) در جواب برخی از رؤسای دادگاههای انقلاب، که نمیخواستند خیلی اعدام بدهند، فرمودند: اگر یک میلیون نفر هم باشند، یکشبه دستور میدهم همه اینها را به رگبار ببندند و قتلعام کنند»<ref>روزنامه حیاتنوـ ۳ دی ۱۳۷۹</ref> | |||
خمینی در وصیتنامهاش نوشت: «... حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه کنید؛ و اگر شهامت دارید تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید؛ والاّ در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و…» | خمینی در وصیتنامهاش نوشت: «... حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه کنید؛ و اگر شهامت دارید تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید؛ والاّ در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و…» | ||
زندانی دو نظام منیره برادران میگوید: لاجوردی بارها وقت و بیوقت در آن سالهای ۶۰ تا ۶۳ که رئيس اوين بود، به ويژه هر بار که اعتراض و انتقادی به کمبود غذا به گوشش میرسيد، گفته بود و همدستانش بعدها از تکرارش خسته نمیشدند که نان خشک هم برای ما زيادی است؛ که حکم همه ما اعدام بوده و اگر زنده ماندهايم، اين از صدقه و رحمت اسلام است.<ref name=":4">[https://www.radiozamaneh.com/228833/ خاطرات منیره برادران - رادیو زمانه - اوین، حافظه جمعی ما، نابود نمیشود]</ref> | |||
زندانیان معتقدند انکار «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی از عواملی است که میتواند زمینهساز قتلعام ۶۷ باشد و آنچه در زندانها از ابتدای دهه ۶۰ گذشته است را تاییدی بر آن میدانند. | زندانیان معتقدند انکار «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی از عواملی است که میتواند زمینهساز قتلعام ۶۷ باشد و آنچه در زندانها از ابتدای دهه ۶۰ گذشته است را تاییدی بر آن میدانند. | ||
== اعدامهای | == اعدامهای جمعی == | ||
[[پرونده:اعدام دسته جمعی اکراد.jpg|جایگزین=اعدام دسته جمعی در کردستان و قتل عام مخالفین کرد|بندانگشتی|اعدام دسته جمعی در کردستان و قتل عام مخالفین کرد]] | [[پرونده:اعدام دسته جمعی اکراد.jpg|جایگزین=اعدام دسته جمعی در کردستان و قتل عام مخالفین کرد|بندانگشتی|اعدام دسته جمعی در کردستان و قتل عام مخالفین کرد]] | ||
از فردای ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که تظاهرات مسالمتآمیز مجاهدین با رگبار نیروهای سپاه در میدان فردوسی به بیش از ۵۰ کشته انجامید مجازات اعدام بصورت بسیار گستردهیی بکار گرفته شد. اعدامها اساسا در زندان اوین و به تبع آن در زندانهای شهرستانها انجام میشد. در زندان اوین در سال ۶۰ اعدامها در محوطه پای تپه بشت بند ۴ انجام میشد بصورتیکه صدای رگبار مسلسل جوخه اعدام و سپس صدای تک تیرهای تیر خلاص توسط زندانیان شنیده میشد. زندانیان گزارش میکنند که بعضی شبها تا بیش از ۲۰۰ تیر خلاص را شمارش کردهاند که حکایت از ۲۰۰ اعدامی در یک شب دارد و این به جز استثناهایی است که از ۴۰۰ نفر نیز گذشته است. اعدامها در اوین بعدا به سالن مخصوص اعدام منتقل شد و در مراحل بعدی دار زدن هم که در حکم جزایی یک درجه شدیدتر از حکم تیرباران است به شیوه مرسومی بدل گشت. در قتل عام ۶۷ اساسا شیوه اعدام دار زدن بوده است. در شهرستانها نیز همین دو شیوه بکار گرفته میشده است. | از فردای ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ که تظاهرات مسالمتآمیز مجاهدین با رگبار نیروهای سپاه در میدان فردوسی به بیش از ۵۰ کشته انجامید مجازات اعدام بصورت بسیار گستردهیی بکار گرفته شد. اعدامها اساسا در زندان اوین و به تبع آن در زندانهای شهرستانها انجام میشد. در زندان اوین در سال ۶۰ اعدامها در محوطه پای تپه بشت بند ۴ انجام میشد بصورتیکه صدای رگبار مسلسل جوخه اعدام و سپس صدای تک تیرهای تیر خلاص توسط زندانیان شنیده میشد. زندانیان گزارش میکنند که بعضی شبها تا بیش از ۲۰۰ تیر خلاص را شمارش کردهاند که حکایت از ۲۰۰ اعدامی در یک شب دارد و این به جز استثناهایی است که از ۴۰۰ نفر نیز گذشته است. اعدامها در اوین بعدا به سالن مخصوص اعدام منتقل شد و در مراحل بعدی دار زدن هم که در حکم جزایی یک درجه شدیدتر از حکم تیرباران است به شیوه مرسومی بدل گشت. در قتل عام ۶۷ اساسا شیوه اعدام دار زدن بوده است. در شهرستانها نیز همین دو شیوه بکار گرفته میشده است. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۵: | ||
استفاده گسترده از اعدامها بعنوان مجازات رایج و بدون مانع و بعنوان حکم خدا (و نه حکم بشر) که از همان ابتدای بعد از ۳۰ خرداد به راه افتاد از دید ناظران نوعی قتلعام با میزانی تفاوت با قتلعام تعریف شده در فرهنگ سیاسی تلقی میشود و اعدام در محوطه زندانها (بطور خاص زندان اوین) که با توجه به گزارش زندانیان از بردن زندانیان برای اعدام از میان جمع زندانیان در بندهای عمومی تا شنیده شدن صدای شلیکهای جوخه اعدام که هر دوی آن فضایی از دلهره و ترس را برای همه زندانیان ایجاد میکرد تاییدی بر همین تلقی است. بصورتیکه میتوان گفت اجرای اعدام در جمهوری اسلامی (در محوطه داخلی زندانها) یک مجازات افزوده ناگفته بر مجازات عموم زندانیان است و میتوان آن را '''مجازات عمومی''' نام نهاد. استفاده متنابه از '''اعدام مصنوعی'''<ref>من بارها اعدام مصنوعی شدم وزیر اطلاعات باید پاسخگو [https://irankhabarnews.com/2019/01/07/%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%85/ باشد]</ref> زندانیان نیز در همین شمار است. | استفاده گسترده از اعدامها بعنوان مجازات رایج و بدون مانع و بعنوان حکم خدا (و نه حکم بشر) که از همان ابتدای بعد از ۳۰ خرداد به راه افتاد از دید ناظران نوعی قتلعام با میزانی تفاوت با قتلعام تعریف شده در فرهنگ سیاسی تلقی میشود و اعدام در محوطه زندانها (بطور خاص زندان اوین) که با توجه به گزارش زندانیان از بردن زندانیان برای اعدام از میان جمع زندانیان در بندهای عمومی تا شنیده شدن صدای شلیکهای جوخه اعدام که هر دوی آن فضایی از دلهره و ترس را برای همه زندانیان ایجاد میکرد تاییدی بر همین تلقی است. بصورتیکه میتوان گفت اجرای اعدام در جمهوری اسلامی (در محوطه داخلی زندانها) یک مجازات افزوده ناگفته بر مجازات عموم زندانیان است و میتوان آن را '''مجازات عمومی''' نام نهاد. استفاده متنابه از '''اعدام مصنوعی'''<ref>من بارها اعدام مصنوعی شدم وزیر اطلاعات باید پاسخگو [https://irankhabarnews.com/2019/01/07/%D9%85%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D8%B4%D8%AF%D9%85/ باشد]</ref> زندانیان نیز در همین شمار است. | ||
== تجاوز به دختران باکره | == تجاوز به دختران باکره == | ||
[[پرونده:S ـ 2851 ـ Nassrin Shoja'i ـ نسرین شجاعی.jpg|جایگزین=نسرین شجاعی دختر ۱۳ ساله ای که به جرم هواداری از مجاهدین دستگیر و پیش از اعدام به او تجاوز شد.|بندانگشتی|250x250پیکسل|نسرین شجاعی که در ۱۳ سالگی به جرم هواداری از مجاهدین دستگیر و در ۱۹ سالگی پیش از اعدام به او تجاوز شد.<ref>[https://khabargar.co/%D8%A2%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%B2-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C/ تجاوز به نسرین شجاعی پیش از اعدام]</ref>]] | [[پرونده:S ـ 2851 ـ Nassrin Shoja'i ـ نسرین شجاعی.jpg|جایگزین=نسرین شجاعی دختر ۱۳ ساله ای که به جرم هواداری از مجاهدین دستگیر و پیش از اعدام به او تجاوز شد.|بندانگشتی|250x250پیکسل|نسرین شجاعی که در ۱۳ سالگی به جرم هواداری از مجاهدین دستگیر و در ۱۹ سالگی پیش از اعدام به او تجاوز شد.<ref>[https://khabargar.co/%D8%A2%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D9%88%D8%B2-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D9%87-%D8%A7%DB%8C/ تجاوز به نسرین شجاعی پیش از اعدام]</ref>]] | ||
طبق گفته زندانیان زن آزاد شده و خانواده بعضی از اعدام شدگان خمینی رسما به بازجوهای زندان با حکم شرعی اجازه تجاوز به دختران زندانی قبل از اعدام داده بود. این امر بیانگر آن است که حتا زندانی محکوم به اعدام هم قادر به دفاع از هویت انسانی خود نیستزندانیان معتقدند در جمهوری اسلامی برای درهمشکستن زنان زندانی و بطور خاص زنان مجاهد و مبارز، تهدید به تعرض و اعمال روشهای غیراخلاقی در بازجویی رواج داشته است و با فتوای خمینی (تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام) در همه زندانها اجرا میشده است. | طبق گفته زندانیان زن آزاد شده و خانواده بعضی از اعدام شدگان خمینی رسما به بازجوهای زندان با حکم شرعی اجازه تجاوز به دختران زندانی قبل از اعدام داده بود. این امر بیانگر آن است که حتا زندانی محکوم به اعدام هم قادر به دفاع از هویت انسانی خود نیستزندانیان معتقدند در جمهوری اسلامی برای درهمشکستن زنان زندانی و بطور خاص زنان مجاهد و مبارز، تهدید به تعرض و اعمال روشهای غیراخلاقی در بازجویی رواج داشته است و با فتوای خمینی (تجاوز به دختران باکره قبل از اعدام) در همه زندانها اجرا میشده است. | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۶: | ||
موارد بسیار زیادی ثبت شده است که پاسداران پس از اعدام دختران، با یک جعبه شیرینی و مبلغی تحت عنوان مهریه به خانهی آنها مراجعه کرده و خبر اعدام را اینگونه به خانواده قربانی اعلام میکردند که دختر شما پیش از اعدام به عقد من درآمده بود و من شیرینی و مهریه وی را برای شما آورده ام. | موارد بسیار زیادی ثبت شده است که پاسداران پس از اعدام دختران، با یک جعبه شیرینی و مبلغی تحت عنوان مهریه به خانهی آنها مراجعه کرده و خبر اعدام را اینگونه به خانواده قربانی اعلام میکردند که دختر شما پیش از اعدام به عقد من درآمده بود و من شیرینی و مهریه وی را برای شما آورده ام. | ||
حسین مرتضوی زنجانی رییس سابق زندان اوین گفت که زندانیان زن باکره قبل از اعدام به ازدواج اجباری با زندانبان درآمدند چون معتقد بودند که آنان «نباید بی گناه از دنیا بروند (به بهشت بروند)». مرتضوی تاکید کرد:« پدر یکی از دختران اعدام شده به من گفت که بعد از اعدام دخترم پولی را به من دادند و گفتند که این پول عقد شرعی دخترت است.» | |||
بر اساس روایت زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ ، روحانیون حاکم بر جمهوری اسلامی بر این باور بودند که اگر دختران باکره اعدام شوند به بهشت میروند و به همین دلیل در قالب ازدواج اجباری به آنان تجاوز می کردند تا باکره از دنیا نروند.<ref name=":3">[https://www.iranintl.com/202305290664 ایران اینترنشنال-رییس سابق زندان اوین: رئیسی در گرفتن حکم اعدام زندانیان سیاسی از خمینی نقش مستقیم داشت]</ref> | |||
== واحدهای مسکونی قزلحصار == | == واحدهای مسکونی قزلحصار == | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۴۵: | ||
همچنین در سال۱۳۶۲ واحد مسکونی در زندان قزلحصار با هدف حذف هویت و نابودی زندانی سیاسی زن (عمدتا از مجاهدین) راهاندازی شد. این امر با فرمان لاجوردی و با مدیریت داوود رحمانی و حضور شبانهروزی تعدادی از بازجویان و پاسداران در محل واحد مسکونی پاسداران در بخشی از ورودی زندان قزلحصار عملی شد. بارها لاجوردی و دیگر بازجویان میگفتند «یا باید بشکنید یا بهسر حد دیوانگی برسید تا به درد رجوی هم نخورید». اکثر زندانیان زن بعد از نزدیک به یک سال و نیم، از واحد مسکونی و از واحد قفسها در زندان قزلحصار به بند ۸برگشتند. آنها بشدت لاغر، شکننده، قوز شده و دچار تشنج میشدند. بعضیها موهایشان در طی این مدت سفید شده بود. اغلب شب تا صبح نمیخوابیدند و یا روزها بهحالت ضعف میافتادند…بعضی از آنها در بند راه میرفتند و ناگهان فریاد میزدند: «من ترا میشکنم». شکر محمدزاده یکی از همین زندانیان بود که سال۱۳۶۷ در جریان قتلعام اعدام شد.<ref>به نقل از یادداشتهای نسرین فیضی زندانی سیاسی مجاهد</ref><ref>دکتر محمد ملکی جنایتهایی را که در زندان به چشم دیده است افشا [https://iranglobal.info/node/40572 میکند]</ref> | همچنین در سال۱۳۶۲ واحد مسکونی در زندان قزلحصار با هدف حذف هویت و نابودی زندانی سیاسی زن (عمدتا از مجاهدین) راهاندازی شد. این امر با فرمان لاجوردی و با مدیریت داوود رحمانی و حضور شبانهروزی تعدادی از بازجویان و پاسداران در محل واحد مسکونی پاسداران در بخشی از ورودی زندان قزلحصار عملی شد. بارها لاجوردی و دیگر بازجویان میگفتند «یا باید بشکنید یا بهسر حد دیوانگی برسید تا به درد رجوی هم نخورید». اکثر زندانیان زن بعد از نزدیک به یک سال و نیم، از واحد مسکونی و از واحد قفسها در زندان قزلحصار به بند ۸برگشتند. آنها بشدت لاغر، شکننده، قوز شده و دچار تشنج میشدند. بعضیها موهایشان در طی این مدت سفید شده بود. اغلب شب تا صبح نمیخوابیدند و یا روزها بهحالت ضعف میافتادند…بعضی از آنها در بند راه میرفتند و ناگهان فریاد میزدند: «من ترا میشکنم». شکر محمدزاده یکی از همین زندانیان بود که سال۱۳۶۷ در جریان قتلعام اعدام شد.<ref>به نقل از یادداشتهای نسرین فیضی زندانی سیاسی مجاهد</ref><ref>دکتر محمد ملکی جنایتهایی را که در زندان به چشم دیده است افشا [https://iranglobal.info/node/40572 میکند]</ref> | ||
== دستهبندی زندانیان | == دستهبندی زندانیان == | ||
سپاه پاسداران از همان ابتدا معتقد به نگهداشتن زندانی نبود. در سال ۶۲ محسن رفیقدوست که در آن وقت وزیر سپاه پاسداران بود بازدیدی از زندانها از جمله از سلولهای انفرادی گوهردشت داشت. او حامل طرحی بود که زندانیان به سه دسته که با رنگهای سفید، زرد، سرخ مشخص میشدند دستهبندی میشدند. سفید آنهایی بودند که به گفته زندانبانان توبهشان مورد تایید قرار گرفته و میبایست مشمول عفو قرار گرفته و آزاد شوند، سرخها زندانیانی هستند که حاضر به کوتاه آمدن از هویت سیاسی خویش نیستند و در نتیجه باید اعدام شوند (اعتقاد به قتلعام زندانیان سرموضع) و زردها زندانیانی را شامل میشده که در زمان دستهبندی هنوز تعیین تکلیف نشده و طبق این طرح میبایست با فشار گذاشتن فزاینده به یکی از دو دسته سفید یا سرخ منتقل شوند. | سپاه پاسداران از همان ابتدا معتقد به نگهداشتن زندانی نبود. در سال ۶۲ محسن رفیقدوست که در آن وقت وزیر سپاه پاسداران بود بازدیدی از زندانها از جمله از سلولهای انفرادی گوهردشت داشت. او حامل طرحی بود که زندانیان به سه دسته که با رنگهای سفید، زرد، سرخ مشخص میشدند دستهبندی میشدند. سفید آنهایی بودند که به گفته زندانبانان توبهشان مورد تایید قرار گرفته و میبایست مشمول عفو قرار گرفته و آزاد شوند، سرخها زندانیانی هستند که حاضر به کوتاه آمدن از هویت سیاسی خویش نیستند و در نتیجه باید اعدام شوند (اعتقاد به قتلعام زندانیان سرموضع) و زردها زندانیانی را شامل میشده که در زمان دستهبندی هنوز تعیین تکلیف نشده و طبق این طرح میبایست با فشار گذاشتن فزاینده به یکی از دو دسته سفید یا سرخ منتقل شوند. | ||
== | == انفرادیهای طولانی == | ||
لاجوردی بعنوان دادستان وقت مرکز در برابر سپاه و باند مقابل خود که معتقد بودند نگهداشتن زندانی بهنفع نظام نیست، چنین پاسخ میداد که: «من کاری میکنم همه شون حزباللهی بشن. اینا از جمعشون انگیزه میگیرن، پاشون به انفرادی برسه مبارزه یادشون میره». او خطاب به زندانیان گفته بود: «کاری میکنم یا حزباللهی بشین، یا تواب بشین یا دیوونه». او همچنین یک بار در حسینیه اوین گفت: خیامی رئیس ایران ناسیونال در زمان شاه گفته بود «به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشه» و من هم الآن میگویم «به امید روزی که هر زندانی یک سلول انفرادی داشته باشه».<ref name=":0">حکایت مسعود ابویی از زندان اوین</ref> او با همین استدلال از مهر سال ۱۳۶۱با تکمیل سلولهای انفرادی زندان گوهردشت که دارای ۱۰۰۰ سلول انفرادی بود، سیاست فشار حداکثر را در گوهردشت و همزمان در اوین و زندان قزلحصار به اجرا گذاشت. او احکام آزادی زندانیانی که حکمشان پایان یافته بود را تعلیق کرد و در واقع چیزی شبیه به حکم حبس ابد را برای همه زندانیان اجرا کرد. او رسما در حسینیه اوین اعلام کرد در زمان شاه به زندانیانی که اضافه بر مدت حبس خود میکشیدند «ملیکش» میگفتند اما در زمان ما «فرجیکش» میگویند و توضیح میداد که یعنی زندانی باید تا فرج امام زمان در زندان باقی بماند.<ref name=":0" /> این انفرادیها که از مهرماه ۱۳۶۱ شروع شده بود تا اردبیهشت ۱۳۶۴ ادامه یافت. لاجوردی در مراجعه شخصیش به این زندانیان، ۹ ماه بعد از انتقالشان وقتی مورد سوال قرار گرفت که زندانی محکوم به حبس مشخص نباید در زندان انفرادی بماند پاسخ داد که شرط بازگشت شما به بند عمومی پذیرش مصاحبه برای ابراز ندامت در جمع زندانیان است که از تلویزیون سراسری کشور پخش شود و تا وقتی که این شرط را نپذیرید در انفرادی میمانید<ref name=":0" /> همچنین پاسدار مهدی در پاسخ به این سوال که برای چی زندانیان را به انفرادی منتقل کردهاید گفت بروید خدا را شکر کنید که زنده ماندهاید چرا که طبق فتوای حضرت امام حکم همه شما اعدام است و این از لطف جمهوری اسلامی است که شما را بخشیده است<ref name=":0" />زندانبانان در طول این مدت فشارهای فزایندهیی را برای درهمشکستن زندانی استفاده کردند. حملههای ناگهانی در نیمهشبها و کابل زدن زندانی در وسط راهروی بند، کاهش شدید غذا، فقدان هرگونه هواخوری برای بیش از یک و نیم سال، امکان استفاده از حمام در هفته یک بار آنهم با آب سرد یا ولرم و به مدت ۱۰ دقیقه،انتقال زندانی با چشمبند وبدون لباس (فقط با شورت) از سلول به حمام جهت تحقیر، حمله به سلول و خارج کردن هر وسیلهیی که خواندنی بود از جمله قرآن و هرچیزی که جمله قابل خواندنی بر آن بود حتی جعبه خمیردندان، و گرفتن هر چیزی که ممکن بود موجب سرگرمی بشود از جمله گلدوزی و تسبیح و… و در نهایت بکارگیری قوانین ۱۷ مادهیی که در سال ۶۲ برای این زندانیان خوانده شد بیانگر شدت این فشارها است. بعضی از قوانین ۱۷ مادهیی عبارت بود از: ممنوع بودن هرگونه نرمش و ورزش در داخل سلول، ممنوع بودن قدم زدن بعد از ساعت ۶ غروب در سلول و نزدیک شدن به پنجره سلول، ممنوعیت استفاده از سیفون بعد از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح، خوابیدن اجباری در ساعت ۱۰ شب، ممنوعیت استفاده از هرگونه تسبیح که با هسته خرما یا زیتون یا آلو درست شده باشد، ممنوعیت هرگونه سوال و پرسش از پاسداران در حین نقل و انتقال به بازجویی، بهداری یا ملاقات و … با این اولتیماتوم که در صورت عدم رعایت هر یک از این قوانین حکم آن حتی الموت خواهد بود. یک زندانی که قانون خوابیدن در ساعت ۱۰ را رعایت نکرده بود به اندازهیی مورد شکنجه قرار گرفت که برای یکسال قادر به تکلم نبود<ref name=":0" /> | لاجوردی بعنوان دادستان وقت مرکز در برابر سپاه و باند مقابل خود که معتقد بودند نگهداشتن زندانی بهنفع نظام نیست، چنین پاسخ میداد که: «من کاری میکنم همه شون حزباللهی بشن. اینا از جمعشون انگیزه میگیرن، پاشون به انفرادی برسه مبارزه یادشون میره». او خطاب به زندانیان گفته بود: «کاری میکنم یا حزباللهی بشین، یا تواب بشین یا دیوونه». او همچنین یک بار در حسینیه اوین گفت: خیامی رئیس ایران ناسیونال در زمان شاه گفته بود «به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشه» و من هم الآن میگویم «به امید روزی که هر زندانی یک سلول انفرادی داشته باشه».<ref name=":0">حکایت مسعود ابویی از زندان اوین</ref> او با همین استدلال از مهر سال ۱۳۶۱با تکمیل سلولهای انفرادی زندان گوهردشت که دارای ۱۰۰۰ سلول انفرادی بود، سیاست فشار حداکثر را در گوهردشت و همزمان در اوین و زندان قزلحصار به اجرا گذاشت. او احکام آزادی زندانیانی که حکمشان پایان یافته بود را تعلیق کرد و در واقع چیزی شبیه به حکم حبس ابد را برای همه زندانیان اجرا کرد. او رسما در حسینیه اوین اعلام کرد در زمان شاه به زندانیانی که اضافه بر مدت حبس خود میکشیدند «ملیکش» میگفتند اما در زمان ما «فرجیکش» میگویند و توضیح میداد که یعنی زندانی باید تا فرج امام زمان در زندان باقی بماند.<ref name=":0" /> این انفرادیها که از مهرماه ۱۳۶۱ شروع شده بود تا اردبیهشت ۱۳۶۴ ادامه یافت. لاجوردی در مراجعه شخصیش به این زندانیان، ۹ ماه بعد از انتقالشان وقتی مورد سوال قرار گرفت که زندانی محکوم به حبس مشخص نباید در زندان انفرادی بماند پاسخ داد که شرط بازگشت شما به بند عمومی پذیرش مصاحبه برای ابراز ندامت در جمع زندانیان است که از تلویزیون سراسری کشور پخش شود و تا وقتی که این شرط را نپذیرید در انفرادی میمانید<ref name=":0" /> همچنین پاسدار مهدی در پاسخ به این سوال که برای چی زندانیان را به انفرادی منتقل کردهاید گفت بروید خدا را شکر کنید که زنده ماندهاید چرا که طبق فتوای حضرت امام حکم همه شما اعدام است و این از لطف جمهوری اسلامی است که شما را بخشیده است<ref name=":0" />زندانبانان در طول این مدت فشارهای فزایندهیی را برای درهمشکستن زندانی استفاده کردند. حملههای ناگهانی در نیمهشبها و کابل زدن زندانی در وسط راهروی بند، کاهش شدید غذا، فقدان هرگونه هواخوری برای بیش از یک و نیم سال، امکان استفاده از حمام در هفته یک بار آنهم با آب سرد یا ولرم و به مدت ۱۰ دقیقه،انتقال زندانی با چشمبند وبدون لباس (فقط با شورت) از سلول به حمام جهت تحقیر، حمله به سلول و خارج کردن هر وسیلهیی که خواندنی بود از جمله قرآن و هرچیزی که جمله قابل خواندنی بر آن بود حتی جعبه خمیردندان، و گرفتن هر چیزی که ممکن بود موجب سرگرمی بشود از جمله گلدوزی و تسبیح و… و در نهایت بکارگیری قوانین ۱۷ مادهیی که در سال ۶۲ برای این زندانیان خوانده شد بیانگر شدت این فشارها است. بعضی از قوانین ۱۷ مادهیی عبارت بود از: ممنوع بودن هرگونه نرمش و ورزش در داخل سلول، ممنوع بودن قدم زدن بعد از ساعت ۶ غروب در سلول و نزدیک شدن به پنجره سلول، ممنوعیت استفاده از سیفون بعد از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح، خوابیدن اجباری در ساعت ۱۰ شب، ممنوعیت استفاده از هرگونه تسبیح که با هسته خرما یا زیتون یا آلو درست شده باشد، ممنوعیت هرگونه سوال و پرسش از پاسداران در حین نقل و انتقال به بازجویی، بهداری یا ملاقات و … با این اولتیماتوم که در صورت عدم رعایت هر یک از این قوانین حکم آن حتی الموت خواهد بود. یک زندانی که قانون خوابیدن در ساعت ۱۰ را رعایت نکرده بود به اندازهیی مورد شکنجه قرار گرفت که برای یکسال قادر به تکلم نبود<ref name=":0" /> | ||
== نامه آیتالله منتظری | == نامه آیتالله [[حسینعلی منتظری|منتظری]] == | ||
[[پرونده:آیت الله منتظری.jpg|جایگزین=آیت الله منتظری از معترضین به اعدام و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی و قتل عام ۶۷|بندانگشتی|آیت الله منتظری از معترضین به اعدام و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی و قتل عام ۶۷]] | [[پرونده:آیت الله منتظری.jpg|جایگزین=آیت الله منتظری از معترضین به اعدام و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی و قتل عام ۶۷|بندانگشتی|آیت الله منتظری از معترضین به اعدام و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی و قتل عام ۶۷]] | ||
منتظری در این نامه مینویسد: «… آیا میدانید در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس شاه نشده است؟ آیا میدانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا میدانید در زندان مشهد در اثر نبودن پزشک و نرسیدن به زندانیهای دختر جوان بعداً ناچار شدند حدود ۲۵نفر دختر را با اخراج تخمدان و یا رحم ناقص کنند؟ آیا میدانید در زندان شیراز دختری روزهدار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا میدانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را بهزور تصرف کردند؟ آیا میدانید هنگام بازجویی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رایج است؟ آیا میدانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجههای بیرویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شدهاند و کسی به داد آنها نمیرسد؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از غسل و نماز زندانی جلوگیری کردند؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از نور روز هم برای زندانی دریغ داشتند؟ این هم نه یک روز و دو روز بلکه ماهها؟ آیا میدانید برخورد با زندانی حتی پس از محکومیت فقط با فحش و کتک بوده؟ قطعاً به حضرتعالی خواهند گفت اینها دروغ است و فلانی سادهاندیش…»<ref>قسمتی از نامه منتظری به خمینی- ۱۷ مهر ۱۳۶۵</ref> | منتظری در این نامه مینویسد: «… آیا میدانید در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس شاه نشده است؟ آیا میدانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا میدانید در زندان مشهد در اثر نبودن پزشک و نرسیدن به زندانیهای دختر جوان بعداً ناچار شدند حدود ۲۵نفر دختر را با اخراج تخمدان و یا رحم ناقص کنند؟ آیا میدانید در زندان شیراز دختری روزهدار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا میدانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را بهزور تصرف کردند؟ آیا میدانید هنگام بازجویی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رایج است؟ آیا میدانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجههای بیرویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شدهاند و کسی به داد آنها نمیرسد؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از غسل و نماز زندانی جلوگیری کردند؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از نور روز هم برای زندانی دریغ داشتند؟ این هم نه یک روز و دو روز بلکه ماهها؟ آیا میدانید برخورد با زندانی حتی پس از محکومیت فقط با فحش و کتک بوده؟ قطعاً به حضرتعالی خواهند گفت اینها دروغ است و فلانی سادهاندیش…»<ref>قسمتی از نامه منتظری به خمینی- ۱۷ مهر ۱۳۶۵</ref> | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۶۰: | ||
«در سالن ۵ اوین روزی پاسدار مجتبی حلوایی، از دژخیمان زندان اوین، وارد بند شد و با لحنی تهدیدآمیز و عصبی رو به جمع گفت: شنیدهام تعدادی از شما صبح که برای دادیاری رفته بو دید اتهام خودتان را «مجاهدین» گفتهاید! من، همینجا به همهتان اخطار میکنم. گفتن این کلمه جرم است. هنوز جملهاش تمام نشده بود که همهمه و اعتراض بچهها بلند شد. هرکس چیزی میگفت. امیرحسین جلوتر رفت و گفت: اسم من امیر حسین حسینیه و اتهامم مجاهدین خلقه. حالا هر کاری میخواهی بکنی بکن. چشمهای حلوایی داشت از حدقه در میآمد. در حالی که فکر میکرد چه واکنشی نشان دهد، محمدعلی خیراندیش هم از عقبتر داد زد: من هم اتهامم مجاهدینه. حلوایی که دستپاچه شده بود، به سرعت به طرف خروجی بند رفت و امیر حسین و محمدعلی را هم با خودش برد. همه بچهها در راهرو منتظر ماندند. محمد فرجاد، پشت در به گوش ایستاده بود. دقایقی بعد تخت شکنجه را درست پشت در بند کاشتند. بلافاصله محمدعلی و امیرحسین را به تخت بسته و با تمام قوا ضربات سنگین کابل را بر بدنهاشان فرود آوردند. در تمام مدتی که بچهها زیر کابل بودند، صدایشان در نیامد، حتی در شدیدترین ضربههای کابل یک آه از هیچکدام در نیامد. وقتی امیرحسین را آش و لاش از تخت باز کردند، با صدایی بلند و لحنی کاملاً مسلط، رو به پاسداران گفت: کارتون تموم شد؟ پاسدار ابراهیمی گفت: «آره، تمومه. حالا برو تو بند». امیر حسین هم بلافاصله گفت: «پس یادت باشه اتهام من مجاهدینه»!<ref>یادداشتهای زندان - حسن ظریف</ref> | «در سالن ۵ اوین روزی پاسدار مجتبی حلوایی، از دژخیمان زندان اوین، وارد بند شد و با لحنی تهدیدآمیز و عصبی رو به جمع گفت: شنیدهام تعدادی از شما صبح که برای دادیاری رفته بو دید اتهام خودتان را «مجاهدین» گفتهاید! من، همینجا به همهتان اخطار میکنم. گفتن این کلمه جرم است. هنوز جملهاش تمام نشده بود که همهمه و اعتراض بچهها بلند شد. هرکس چیزی میگفت. امیرحسین جلوتر رفت و گفت: اسم من امیر حسین حسینیه و اتهامم مجاهدین خلقه. حالا هر کاری میخواهی بکنی بکن. چشمهای حلوایی داشت از حدقه در میآمد. در حالی که فکر میکرد چه واکنشی نشان دهد، محمدعلی خیراندیش هم از عقبتر داد زد: من هم اتهامم مجاهدینه. حلوایی که دستپاچه شده بود، به سرعت به طرف خروجی بند رفت و امیر حسین و محمدعلی را هم با خودش برد. همه بچهها در راهرو منتظر ماندند. محمد فرجاد، پشت در به گوش ایستاده بود. دقایقی بعد تخت شکنجه را درست پشت در بند کاشتند. بلافاصله محمدعلی و امیرحسین را به تخت بسته و با تمام قوا ضربات سنگین کابل را بر بدنهاشان فرود آوردند. در تمام مدتی که بچهها زیر کابل بودند، صدایشان در نیامد، حتی در شدیدترین ضربههای کابل یک آه از هیچکدام در نیامد. وقتی امیرحسین را آش و لاش از تخت باز کردند، با صدایی بلند و لحنی کاملاً مسلط، رو به پاسداران گفت: کارتون تموم شد؟ پاسدار ابراهیمی گفت: «آره، تمومه. حالا برو تو بند». امیر حسین هم بلافاصله گفت: «پس یادت باشه اتهام من مجاهدینه»!<ref>یادداشتهای زندان - حسن ظریف</ref> | ||
== | == آمادهسازیهای قتلعام ۶۷ == | ||
به گفته [[حسینعلی منتظری|آیتالله منتظری]] اطلاعات و احمد خمینی از چندین سال قبل در فکر اعدام مجاهدین بودند. سایت بیبیسی در این رابطه مینویسد: | |||
=== تفکیک و طبقهبندی زندانیان | او (آیتالله منتظری) در آن جلسه (جلسه ۴ دی که برای بار دوم با هیئت مرگ یعنی حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین) دیدار کرد)، همچنین مقام هایی در حکومت را متهم می کند که از مدت ها پیش به دنبال اعدام زندانیان بوده اند و می گوید: "این چیزی است که اطلاعات رویش نظر داشت و سرمایه گذاری کرد." آقای منتظری می افزاید که احمد خمینی هم "از سه - چهار سال قبل" از انجام چنین اعدام هایی در مورد اعضای سازمان مجاهدین خلق هواداری می کرده است.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-features-50879329 روایتی منتشر نشده از جلسه دی ۶۷ آیت الله منتظری با 'هیات مرگ']</ref> | ||
=== تفکیک و طبقهبندی زندانیان === | |||
[[پرونده:آماده سازی زندانیان برای قتل عام.jpg|جایگزین=تفکیک زندانیان و آماده سازیهای قتل عام|بندانگشتی|250x250پیکسل|تفکیک زندانیان برای قتل عام آغاز میشود]] | [[پرونده:آماده سازی زندانیان برای قتل عام.jpg|جایگزین=تفکیک زندانیان و آماده سازیهای قتل عام|بندانگشتی|250x250پیکسل|تفکیک زندانیان برای قتل عام آغاز میشود]] | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۷۸: | ||
اما در شهرهای کوچک که همه همدیگر را میشناختند، و امکان اعدام مخفیانه و بیسر و صدای همهی آنان نبود بعد از تفکیک زندانیان، بسیاری از آنها را به شهرهای دیگر منتقل کردند تا خانوادههای آنها با تأخیر از اعدام فرزندانشان آگاه شوند و از بحران جلوگیری شود. بهعنوان مثال زندانیان میانه، تبریز، زنجان، لاهیجان، چالوس و… به شهرهای مختلف فرستاده شدند. بیش از ۱۰۰ زندانی هم در شب عید از دیزلآباد کرمانشاه، به زندان گوهردشت منتقل شدند. یکی از آن زندانیانها به نام پرویز مجاهدنیا در همان روز انتقال به خانوادهاش گفته بود: «ما را دارن میبرند تهران میخوان اعداممون کنن». | اما در شهرهای کوچک که همه همدیگر را میشناختند، و امکان اعدام مخفیانه و بیسر و صدای همهی آنان نبود بعد از تفکیک زندانیان، بسیاری از آنها را به شهرهای دیگر منتقل کردند تا خانوادههای آنها با تأخیر از اعدام فرزندانشان آگاه شوند و از بحران جلوگیری شود. بهعنوان مثال زندانیان میانه، تبریز، زنجان، لاهیجان، چالوس و… به شهرهای مختلف فرستاده شدند. بیش از ۱۰۰ زندانی هم در شب عید از دیزلآباد کرمانشاه، به زندان گوهردشت منتقل شدند. یکی از آن زندانیانها به نام پرویز مجاهدنیا در همان روز انتقال به خانوادهاش گفته بود: «ما را دارن میبرند تهران میخوان اعداممون کنن». | ||
به این ترتیب از حوالی پائیز و زمستان سال ۱۳۶۶ با تفکیک و طبقهبندی زندانیان، پروژهٔ قتلعام زندانیان سیاسی کلید خورد، اما هنوز تا هفتههای پایانی این سال برای کسی مشخص نبود که این تفکیک و جداسازیها و این نقل و انتقالات برای چیست؟ علیرغم آشنایی زندانیان با شکنجهها و رفتارهای زندانبانان جمهوری اسلامی در عین حال به ذهن هیچیک از آنان خطور نمیکرد که ممکن است قصد بر این باشد که حتا آنها که توسط قضاییه همین نظام به چند سال حبس محکوم شدهاند قتلعام بشوند. | |||
به این ترتیب از حوالی پائیز و زمستان سال ۱۳۶۶ با تفکیک و طبقهبندی زندانیان، پروژهٔ قتلعام زندانیان سیاسی کلید خورد، اما هنوز تا هفتههای پایانی این سال برای کسی مشخص نبود که این تفکیک و جداسازیها و این نقل و انتقالات برای چیست؟ علیرغم آشنایی زندانیان با شکنجهها و رفتارهای زندانبانان جمهوری اسلامی در عین حال به ذهن هیچیک از آنان خطور نمیکرد که ممکن است قصد بر این باشد که حتا آنها که توسط قضاییه همین نظام به چند سال حبس محکوم شدهاند قتلعام بشوند. در فروردین سال ۱۳۶۷ زندانیان دیزلآباد کرمانشاه اولین کسانی بودند که گفتند: «ما را میخواهند ببرند تهران تا اعدام کنند». بعد از آن، گهگاه در بند یا شعبه یا کمیته مشترک و… بازجو یا پاسداری بیاختیار و از روی عصبانیت جملهیی با مضمون اتمامحجت نهایی یا تعیینتکلیف میگفت، اما باز هم کسی آن را جدی نمیگرفت. | |||
در فروردین سال ۱۳۶۷ زندانیان دیزلآباد کرمانشاه اولین کسانی بودند که گفتند: «ما را میخواهند ببرند تهران تا اعدام کنند». بعد از آن، گهگاه در بند یا شعبه یا کمیته مشترک و… بازجو یا پاسداری بیاختیار و از روی عصبانیت جملهیی با مضمون اتمامحجت نهایی یا تعیینتکلیف میگفت، اما باز هم کسی آن را جدی نمیگرفت. | |||
یک زندانی: «در بهار ۶۷ رسیدگی مجدد به پروندهها با بازجویی از زندانیان آغاز شد. وقتی بچهها از علت بازشدن مجدد پروندههایشان پرسیده بودند صراحتاً به آنها گفته شده بود: این کار برای اتمامحجت با شما است، یا همکاری و یا تعینتکلیف نهایی».<ref>زندانی مجاهد نسرین فیضی در بخشی از خاطراتش</ref> | یک زندانی: «در بهار ۶۷ رسیدگی مجدد به پروندهها با بازجویی از زندانیان آغاز شد. وقتی بچهها از علت بازشدن مجدد پروندههایشان پرسیده بودند صراحتاً به آنها گفته شده بود: این کار برای اتمامحجت با شما است، یا همکاری و یا تعینتکلیف نهایی».<ref>زندانی مجاهد نسرین فیضی در بخشی از خاطراتش</ref> | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۹۵: | ||
همچنین تشکیل جلسات فوری شورای عالی قضایی و مواضع تند و تهدیدآمیز آخوند موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور، و مقتدایی، سخنگوی قوه قضاییه، در مورد قاطعیت در برخورد با جوانان و قانون تشدید مجازات زندانیان، نشان از شرایط جدید و نوعی آمادهسازی برای اقدامات جدید داشت. | همچنین تشکیل جلسات فوری شورای عالی قضایی و مواضع تند و تهدیدآمیز آخوند موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور، و مقتدایی، سخنگوی قوه قضاییه، در مورد قاطعیت در برخورد با جوانان و قانون تشدید مجازات زندانیان، نشان از شرایط جدید و نوعی آمادهسازی برای اقدامات جدید داشت. | ||
=== زندان یونسکو یک شاهد === | |||
محمدرضا آشوغ از زندانیانی که در جریان قتلعام ۶۷ موفق به فرار از زندان شده است میگوید: | |||
از اول مرداد ١٣٦٧(از ادامه گفتهاش برمیآید که منظورش اول تیر ۱۳۶۷ بوده که به اشتباه مرداد گفته یا نوشته شده است)، که نزدیک به اواخر جنگ بود، همگی زندانیان سیاسی را یکجا جمع کردند. در همین موقعها شحصی به نام قرائتی که مسئول ارشاد زندان بود، چند بار مرا فراخواند. البته همین کار را با یک زندانی سیاسی دیگر، قدرت کائدی، هم انجام داد. او ضمن نصیحت و روضه خوانی زیاد و قول و تشویق، از من خواست که از مواضع سیاسی خود دست کشیده و مسئولیتهائی را در زندان بپذیرم. گفت وگرنه عواقب وخیمی در انتظار من و دیگران خواهد بود. در طول این چند بازجوئی، که با تهدید همراه بود، تقریبا هیچ نتوانستم علت شدت عملی را که بنا به گفته او منتظرمان بود، بفهمم. پیشنهادهای او را یک موضوع شخصی تلقی کردم و قبول آنها را بی هویت شدن خودم می دانستم. چند هفته بعد به یکباره تمام زندانیان سیاسی را از سلولهای انفرادی و همچنین از شهرستانهای دیگر، مثل اهواز، همه را یکجا گرد آوردند و به یک بند جدیدی بردند که سه اتاق داشت. روزهای آخر جنگ بود. تلویزیونی آوردند. صحنه های جنگ و همچنین حمله مجاهدین خلق از مرزهای عراق به ایران در آن نمایش داده می شد. عکس العملها متفاوت بود. شرح تمامی آن لحظات و واکنشهای زندانیها به درازا می کشد. ولی در کل بگویم که این حوادث حاوی پیامی خوشایند نبود. چند روز بعد شنیدیم که بناست هیاتی برای عفو به زندان بیاید. برخورد پاسداران گرچه متفاوت بود اما حالت وحشت در همگی آنها به وضوح دیده می شد. زندانیان قدیمی این را پیام مرگ خمینی می دانستند.<ref name=":5">'''[http://www.if-id.de/New/index.php?option=com_content&task=view&id=2836&Itemid=52 وقتی "یونسکو" در ذفول به زندان تبدیل می شود]'''</ref> | |||
=== پذیرش آتشبس و تاثیر آن بر قتلعام ۶۷ === | === پذیرش آتشبس و تاثیر آن بر قتلعام ۶۷ === | ||
[[پرونده:سالن اعدام گوهردشت.JPG|جایگزین=بازسازی سالن اعدام گوهردشت - قتل عام ۶۷|بندانگشتی|بازسازی سالن اعدام گوهردشت]] | |||
در یک کلام آتشبس قتلعام را پیش انداخت. مجاهدین معتقدند که عامل اصلی پذیرش آتش بس که خمینی از آن بعنوان سرکشیدن جام زهر نام میبرد عملیاتهای آنها بوده است. آنها استناد میکنند که خمینی بارها گفته بود این جنگ حتا اگر یک خانه در تهران باقی بماند ادامه خواهد یافت و هیچ واسطهیی را برای قبول آتشبس را نمیپذیرفت، اما به یکباره و به فاصله اندکی از آخرین عملیات مجاهدین توسط ارتش آزادیبخش ملی ایران وابسته به مجاهدین معروف به چلچراغ که به فتح شهر مرزی مهران انجامیده بود آتش بس را پذیرفت. آنها معتقدند این امر باعث شد خمینی بخواهد خلأ جنگ که سرپوش سرکوبهای داخلی بوده است را با قتلعام زندانیان سیاسی پر کند؛ از این رو قتلعام را در اولویت و دستور کار عاجل جمهوری اسلامی قرار داد. | در یک کلام آتشبس قتلعام را پیش انداخت. مجاهدین معتقدند که عامل اصلی پذیرش آتش بس که خمینی از آن بعنوان سرکشیدن جام زهر نام میبرد عملیاتهای آنها بوده است. آنها استناد میکنند که خمینی بارها گفته بود این جنگ حتا اگر یک خانه در تهران باقی بماند ادامه خواهد یافت و هیچ واسطهیی را برای قبول آتشبس را نمیپذیرفت، اما به یکباره و به فاصله اندکی از آخرین عملیات مجاهدین توسط ارتش آزادیبخش ملی ایران وابسته به مجاهدین معروف به چلچراغ که به فتح شهر مرزی مهران انجامیده بود آتش بس را پذیرفت. آنها معتقدند این امر باعث شد خمینی بخواهد خلأ جنگ که سرپوش سرکوبهای داخلی بوده است را با قتلعام زندانیان سیاسی پر کند؛ از این رو قتلعام را در اولویت و دستور کار عاجل جمهوری اسلامی قرار داد. | ||
چنانکه آنچه که از ۶ماه قبل، اعم از تفکیک و طبقهبندی زندانیان سیاسی، نقل و انتقال مستمر آنها و… بعنوان زمینهسازی و مقدمات قتلعام انجام شده بود به سرعت به نقطه اجرایی برسد.<ref group="پاورقی">مجاهدین عنوان میکنند خمینی با این کار میخواست تعادل سیاسی از دست داده به دلیل پذیرش آتشبس را بدست مجددا بدست آورد و به نیروهایش که در اثر عملی نشدن وعده استمرا جنگ به هر قیمت دچار سرخوردگی شده بودند روحیه بدهد و با ایجاد جو خفقان شدید مانع از بروز قیامهای اجتماعی سرپوش گذاشته شده بخاطر جنگ بشود و البته از صورت مسئله زندانی سیاسی خلاص گردد.</ref> | چنانکه آنچه که از ۶ماه قبل، اعم از تفکیک و طبقهبندی زندانیان سیاسی، نقل و انتقال مستمر آنها و… بعنوان زمینهسازی و مقدمات قتلعام انجام شده بود به سرعت به نقطه اجرایی برسد.<ref group="پاورقی">مجاهدین عنوان میکنند خمینی با این کار میخواست تعادل سیاسی از دست داده به دلیل پذیرش آتشبس را بدست مجددا بدست آورد و به نیروهایش که در اثر عملی نشدن وعده استمرا جنگ به هر قیمت دچار سرخوردگی شده بودند روحیه بدهد و با ایجاد جو خفقان شدید مانع از بروز قیامهای اجتماعی سرپوش گذاشته شده بخاطر جنگ بشود و البته از صورت مسئله زندانی سیاسی خلاص گردد.</ref> | ||
=== | === اولین جابجاییها برای قتلعام === | ||
در زندان اوین جهت اجرایی کردن پروژه قتلعام، از صبح ۲۸ تیر بسیاری از زندانیان را از بندهای عمومی به سلولهای انفرادی منتقل کردند. اینکه شروع قتلعام بطور رسمی از ۲۸ تیر ۶۷ کلید خورد را خانم مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا طی توییتی که حساب تویتری یو اس آ در فارسی آن را منتشر کرده و بصورت کلیپ صوتی و تصویری میباشد تایید کرده است. ایشان گفته است «نوزدهم ژوئیه سالگرد شروع باصطلاح «کمیسیونهای مرگ» در ایران است.<ref>حساب تویتری یو اس آ در فارسی [https://twitter.com/USAdarFarsi/status/1285337632956977158]</ref><ref>سایت ایران آزادی مورگان اورتگاس حقیقت دستگاه قضایی ایران را فاش [https://fa.iranfreedom.org/%D9%85%D9%88%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D8%B3%D8%9B-%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82/ کرد]</ref> | در زندان اوین جهت اجرایی کردن پروژه قتلعام، از صبح ۲۸ تیر بسیاری از زندانیان را از بندهای عمومی به سلولهای انفرادی منتقل کردند. اینکه شروع قتلعام بطور رسمی از ۲۸ تیر ۶۷ کلید خورد را خانم مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا طی توییتی که حساب تویتری یو اس آ در فارسی آن را منتشر کرده و بصورت کلیپ صوتی و تصویری میباشد تایید کرده است. ایشان گفته است «نوزدهم ژوئیه سالگرد شروع باصطلاح «کمیسیونهای مرگ» در ایران است.<ref>حساب تویتری یو اس آ در فارسی [https://twitter.com/USAdarFarsi/status/1285337632956977158]</ref><ref>سایت ایران آزادی مورگان اورتگاس حقیقت دستگاه قضایی ایران را فاش [https://fa.iranfreedom.org/%D9%85%D9%88%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D8%B3%D8%9B-%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%B5%D9%88%D8%B5-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%82/ کرد]</ref> | ||
خط ۲۰۰: | خط ۲۱۸: | ||
علیرضا اسلامی<ref group="پاورقی">علیرضا اسلامی در یکی از عملیاتهای مرزی مجاهدین به قتل رسید</ref> که خواهرش در جریان قتلعام اعدام شد، در پایان یادداشت و گزارشی از خواهرش نوشته بود: «مدتی بعد فهمیدیم روز ۲۹ تیرماه (بعد از پذیرش قطعنامه) پاسداران، فرح اسلامی، حکیمه ریزوندی، مرضیه رحمتی، نسرین رجبی و جسومه حیدری را به بهانه امن نبودن زندان ایلام و انتقال آنها به جایی امن، از زندان ایلام خارج کردند. آن روز فکر میکردیم آنان به زندان کرمانشاه یا تهران منتقل شدند. اما بعد با خبری که از «شباب» یکی از روستاهای اطراف به دستمان رسید فهمیدیم هنگام عبور زندانیان از «شباب» ماشینشان خراب شده و شب را در همان روستا گذراندند و فردای آن روز زندانیان را به تپهیی در اطراف صالحآباد منتقل و تیرباران کردند. | علیرضا اسلامی<ref group="پاورقی">علیرضا اسلامی در یکی از عملیاتهای مرزی مجاهدین به قتل رسید</ref> که خواهرش در جریان قتلعام اعدام شد، در پایان یادداشت و گزارشی از خواهرش نوشته بود: «مدتی بعد فهمیدیم روز ۲۹ تیرماه (بعد از پذیرش قطعنامه) پاسداران، فرح اسلامی، حکیمه ریزوندی، مرضیه رحمتی، نسرین رجبی و جسومه حیدری را به بهانه امن نبودن زندان ایلام و انتقال آنها به جایی امن، از زندان ایلام خارج کردند. آن روز فکر میکردیم آنان به زندان کرمانشاه یا تهران منتقل شدند. اما بعد با خبری که از «شباب» یکی از روستاهای اطراف به دستمان رسید فهمیدیم هنگام عبور زندانیان از «شباب» ماشینشان خراب شده و شب را در همان روستا گذراندند و فردای آن روز زندانیان را به تپهیی در اطراف صالحآباد منتقل و تیرباران کردند. | ||
=== | == روز شمار قتل عام ۶۷ == | ||
=== ۲۹ تیر === | |||
در زندان گوهردشت زندانیان بند یک را (که برای انکار قتلعام از سایر زندانیان تفکیک کرده بودند)، در همین روز به محیطی خارج از بندهای گوهردشت یعنی به بند موسوم به «جهاد» انتقال دادند. هدف از تشکیل بند یک، بعد از تفکیک این بود که این تعداد زندانی را که از نظر آنها بیخطر محسوب میشدند، در زندان نگه دارند تا ثابت کنند زندانیان زنده هستند و با این فریبکاری، منکر قتلعام شوند. | در زندان گوهردشت زندانیان بند یک را (که برای انکار قتلعام از سایر زندانیان تفکیک کرده بودند)، در همین روز به محیطی خارج از بندهای گوهردشت یعنی به بند موسوم به «جهاد» انتقال دادند. هدف از تشکیل بند یک، بعد از تفکیک این بود که این تعداد زندانی را که از نظر آنها بیخطر محسوب میشدند، در زندان نگه دارند تا ثابت کنند زندانیان زنده هستند و با این فریبکاری، منکر قتلعام شوند. | ||
=== | === ۵ مرداد - چهارشنبه === | ||
==== لغو رسمی ملاقاتها ==== | ==== لغو رسمی ملاقاتها ==== | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۴۳: | ||
قتل عام با این فتوا از صبح پنجشنبه ششم مرداد ۶۷ با استقرار هیأت مرگ در اوین در تهران شروع شد. در سایر شهرستانها هم حکم خمینی، توسط هیأتهای مرگ اجرا گردید. | قتل عام با این فتوا از صبح پنجشنبه ششم مرداد ۶۷ با استقرار هیأت مرگ در اوین در تهران شروع شد. در سایر شهرستانها هم حکم خمینی، توسط هیأتهای مرگ اجرا گردید. | ||
====== | ====== استفتاء موسوی اردبیلی ====== | ||
پس از صدور این فتوا موسوی اردبیلی به عنوان یکی از مجریان آن در آن شبهاتی داشت. از جمله اینکه آیا واقعا باید کسانی را که پیش از این حکم گرفتهاند اعدام کرد؟ | پس از صدور این فتوا موسوی اردبیلی به عنوان یکی از مجریان آن در آن شبهاتی داشت. از جمله اینکه آیا واقعا باید کسانی را که پیش از این حکم گرفتهاند اعدام کرد؟ | ||
خط ۲۳۴: | خط ۲۵۴: | ||
۱- آیا این حکم مربوط است به آنهایی که در زندانها بودهاند و محاکمه شدهاند و محکوم به اعدام گشتهاند ولی تغییر موضع ندادهاند و هنوز هم حکم در مورد آنها اجرا نشده است یا آنهاییکه حتی محاکمه هم نشدهاند محکوم به اعداماند. | ۱- آیا این حکم مربوط است به آنهایی که در زندانها بودهاند و محاکمه شدهاند و محکوم به اعدام گشتهاند ولی تغییر موضع ندادهاند و هنوز هم حکم در مورد آنها اجرا نشده است یا آنهاییکه حتی محاکمه هم نشدهاند محکوم به اعداماند. | ||
۲- آیا منافقینی که قبلاً محکوم به زمان محدودی شدهاند مقداری از | ۲- آیا منافقینی که قبلاً محکوم به زمان محدودی شدهاند مقداری از زندانشان، را هم کشیدهاند ولی بر سر موضع نفاق میباشند محکوم به اعدام میباشند. | ||
۳- در مورد رسیدگی به وضع منافقین آیا پروندههای منافقینی که در شهرستانهایی که خود استقلال قضایی دارند و تابع مرکز استان نیستند باید به مرکز استان ارسال گردد یا خود میتوانند مستقلاً عمل کنند. | ۳- در مورد رسیدگی به وضع منافقین آیا پروندههای منافقینی که در شهرستانهایی که خود استقلال قضایی دارند و تابع مرکز استان نیستند باید به مرکز استان ارسال گردد یا خود میتوانند مستقلاً عمل کنند. | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۶۶: | ||
در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید. در مورد رسیدگی به وضع پروندهها در هر صورت که حکم سریع تر انجام گردد، همان مورد نظر است. | در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سریعاً دشمنان اسلام را نابود کنید. در مورد رسیدگی به وضع پروندهها در هر صورت که حکم سریع تر انجام گردد، همان مورد نظر است. | ||
روحالله الموسوی الخمینی | روحالله الموسوی الخمینی<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/127159 پاسخ به موسوی اردبیلی]</ref> | ||
ناظران سیاسی | ====== فتوای خمینی و ارتباط آن به عملیات فروغ جاویدان ====== | ||
برخی از افراد اعدامهای سال ۶۷ را واکنش و عکسالعمل خمینی به عملیات فروغ جاویدان عنوان میکنند. اما ناظران سیاسی معتقدند با نگاهی دقیق به فتوای خمینی، میتوان دریافت که خمینی قبل از عملیات فروغ جاویدان تصمیم خودش را برای قتل عام زندانیان سیاسی گرفته بود. چون در فتوا آمده است که آنها (مجاهدین) جنگ کلاسیک در شمال و غرب و جنوب کشور داشتهاند که منظور عملیاتهایی است که مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان انجام دادند، مانند عملیات آفتاب و چلچراغ؛ و بخصوص اشاره به عملیات در شمال اثبات میکند که این فتوا قبل از عملیات فروغ جاویدان صادر شده است. اگر این فتوا بعد از عملیات فروغ جاویدان صادر شده بود، باید که اثری و اسمی از آن در این فتوا دیده میشد. در حالی که مطلقاً چنین نبود. برخی از زندانیانی که از آن سالها زنده ماندند، نقل میکنند که لاجوردی قبل از عملیات فروغ مستمر خط و نشان میکشید که همه شما را نابود خواهیم کرد. این ناظران نتیجه میگیرند واکنشی دانستن این فتوا به عملیات فروغ، کم رنگ کردن این جنایت و نسل کشی تاریخی است و به نوعی کار خمینی را مشروع میکند. آنها میافزایند زندانی محبوس در زندان ربطی به عملیات مجاهدین در شهرهای مرزی ندارد. آنها معتقدند خمینی قبل از این که قطعنامه ۵۹۸ را بپذیرد، برای به تعادل رساندن خودش و رژیمش تصمیم گرفته بود که با کشتار وسیع از مجاهدین و زندانیان سیاسی رعب و وحشت را در جامعه بگستراند تا پایان جنگ ۸ ساله آغاز مطالبهگری گسترده مردم که میتوانست به قیام گسترده منجر شود را از پی نداشته باشد. | |||
=== | === ۶ مرداد - پنجشنبه === | ||
==== یک گزارش از بند زنان مجاهد ==== | ==== یک گزارش از بند زنان مجاهد ==== | ||
خط ۲۶۶: | خط ۲۷۸: | ||
====== هیأت مرگ - زندان اوین ====== | ====== هیأت مرگ - زندان اوین ====== | ||
[[پرونده:اعضاء هیأت مرگ در قتل عام ۶۷.jpg|جایگزین=اعضاء هیأت مرگ در قتل عام ۶۷|بندانگشتی|اعضاء هیأت مرگ تهران در قتل عام ۶۷]] | [[پرونده:اعضاء هیأت مرگ در قتل عام ۶۷.jpg|جایگزین=اعضاء هیأت مرگ در قتل عام ۶۷|بندانگشتی|اعضاء هیأت مرگ تهران در قتل عام ۶۷]] | ||
هیأت مرگ از یک نماینده اطلاعات، دادستان و یک آخوند بهعنوان حاکم شرع تشکیل میشد. در تهران آخوند حسینعلی نیری بهعنوان رئیس هیأت، مصطفی پورمحمدی، نماینده اطلاعات و مرتضی اشراقی دادستان و جانشینش آخوند ابراهیم رئیسی<ref group="پاورقی">رئیسی در نیمه اسفند 97 به ریاست قوه قضاییه از طرف خامنهای منصوب شده است</ref> ترکیب اصلی هیأت مرگ را تشکیل میدادند. اسماعیل شوشتری هم از موضع رئیس سازمان زندانها در این هیأت شرکت داشت. هدف چنانکه در فتوا تصریح شده است تشکیل دادگاه و بررسی وضعیت پرونده افراد نبود بلکه تشخیص «سرموضع» برای اجرای اعدام بود. روز ششم مرداد هیأت مرگ در زندان اوین مستقر شد و ظرف چند ساعت صدها زندانی حلقآویز شدند. در بین این زندانیان حلقآویز شده، بودند دختران دانش آموزی که در زمان دستگیری فقط ۱۶یا ۱۷ سال سن داشتند و به جرم خواندن یا فروش نشریه دستگیر شده بودند. | هیأت مرگ از یک نماینده اطلاعات، دادستان و یک آخوند بهعنوان حاکم شرع تشکیل میشد. در تهران آخوند حسینعلی نیری بهعنوان رئیس هیأت، مصطفی پورمحمدی، نماینده اطلاعات و مرتضی اشراقی دادستان و جانشینش آخوند [[ابراهیم رئیسی#.D8.B4.DA.A9.D8.B3.D8.AA .D8.A7.D8.A8.D8.B1.D8.A7.D9.87.DB.8C.D9.85 .D8.B1.D8.A6.DB.8C.D8.B3.DB.8C .D8.AF.D8.B1 .D8.A7.D9.86.D8.AA.D8.AE.D8.A7.D8.A8.|ابراهیم رئیسی]]<ref group="پاورقی">رئیسی در نیمه اسفند 97 به ریاست قوه قضاییه از طرف خامنهای منصوب شده است. او در انتخابات ۱۴۰۰ به عنوان رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران برنده شد و محسنی اژهای بهجای او به ریاست قوه قضائیه از طرف خامنهای منصوب شد</ref> ترکیب اصلی هیأت مرگ را تشکیل میدادند. اسماعیل شوشتری هم از موضع رئیس سازمان زندانها در این هیأت شرکت داشت. هدف چنانکه در فتوا تصریح شده است تشکیل دادگاه و بررسی وضعیت پرونده افراد نبود بلکه تشخیص «سرموضع» برای اجرای اعدام بود. روز ششم مرداد هیأت مرگ در زندان اوین مستقر شد و ظرف چند ساعت صدها زندانی حلقآویز شدند. در بین این زندانیان حلقآویز شده، بودند دختران دانش آموزی که در زمان دستگیری فقط ۱۶یا ۱۷ سال سن داشتند و به جرم خواندن یا فروش نشریه دستگیر شده بودند. | ||
یک زندانی میگوید: ما سه نفر بودیم که در یک سلول در انفرادیهای معروف به بند آسایشگاه<ref group="پاورقی">ساختمان 4 طبقه ساخته شده توسط لاجوردی که 400 سلول انفرادی را شامل میشد</ref> با هم بودیم. ساعت ۵ عصر ۶ مرداد پاسدار جواد درب سلول را باز کرد و امیر عبدالهی را با خود برد. امیر ساعت ۱۱ شب برگشت اما درب سلول نیمه باز ماند و او که مشغول جمعآوری وسایلش بود در یک فرصت کوتاه به من گفت ما را به دادگاه بردند، ۷۴ نفر بودیم و به همه ما حکم اعدام دادند، همه را میزنند، همه را…<ref name=":0" /> | یک زندانی میگوید: ما سه نفر بودیم که در یک سلول در انفرادیهای معروف به بند آسایشگاه<ref group="پاورقی">ساختمان 4 طبقه ساخته شده توسط لاجوردی که 400 سلول انفرادی را شامل میشد</ref> با هم بودیم. ساعت ۵ عصر ۶ مرداد پاسدار جواد درب سلول را باز کرد و امیر عبدالهی را با خود برد. امیر ساعت ۱۱ شب برگشت اما درب سلول نیمه باز ماند و او که مشغول جمعآوری وسایلش بود در یک فرصت کوتاه به من گفت ما را به دادگاه بردند، ۷۴ نفر بودیم و به همه ما حکم اعدام دادند، همه را میزنند، همه را…<ref name=":0" /> | ||
خط ۲۷۷: | خط ۲۸۹: | ||
پاسداران بند۳ گوهردشت، ۹شب ضمن آمار بند تعدادی را از بند بیرون کشیده و پس از پرسیدن اتهام و شنیدن واژه «مجاهد» به ضرب و شتم آنان پرداختند. | پاسداران بند۳ گوهردشت، ۹شب ضمن آمار بند تعدادی را از بند بیرون کشیده و پس از پرسیدن اتهام و شنیدن واژه «مجاهد» به ضرب و شتم آنان پرداختند. | ||
=== | === در شهرستانها === | ||
قبل از استقرار هیأت مرگ در ششم مرداد، بسیاری از زندانیان شهرستانها را به شهرهای دیگر منتقل کرده بودند و با صدور فرمان مرگ تعداد زیادی از زندانیان سیاسی شهرستانها را در شهرها و نقاط مختلف اعدام کردند. | قبل از استقرار هیأت مرگ در ششم مرداد، بسیاری از زندانیان شهرستانها را به شهرهای دیگر منتقل کرده بودند و با صدور فرمان مرگ تعداد زیادی از زندانیان سیاسی شهرستانها را در شهرها و نقاط مختلف اعدام کردند. | ||
=== | === ۷ مرداد - جمعه === | ||
با شروع قتلعام، '''هاشمی رفسنجانی''' در خطبههای نماز جمعه در روز ۷مرداد ۱۳۶۷گفت: «اینایی که از زندونا آزاد کردیم رفتن سلاح گرفتن افتادن به جون مردم. اینا تو اسلامآباد رفتن از بیمارستان ۳۰تا مجروح رو بیرون کشیدن و به رگبار بستن…». او اضافه کرد: «این یکی از فتنههایی است که باید از میان میرفت و به این آسانی هم نمیشد این فتنه را خواباند و مدتها طول میکشید تا این بچههای متعصب فریب خوردهای که این همه به اینها در زندانها محبت شد، توبهشان را پذیرفتیم، بهعنوان «تائب» بیرون آمدند و دوباره به آنجا رفتند و برگشتند که با ملت خودشان بجنگند و برای عراق جاسوسی کنند. این فتنه باید یک روزی ریشهکن میشد…». | با شروع قتلعام، '''هاشمی رفسنجانی''' در خطبههای نماز جمعه در روز ۷مرداد ۱۳۶۷گفت: «اینایی که از زندونا آزاد کردیم رفتن سلاح گرفتن افتادن به جون مردم. اینا تو اسلامآباد رفتن از بیمارستان ۳۰تا مجروح رو بیرون کشیدن و به رگبار بستن…». او اضافه کرد: «این یکی از فتنههایی است که باید از میان میرفت و به این آسانی هم نمیشد این فتنه را خواباند و مدتها طول میکشید تا این بچههای متعصب فریب خوردهای که این همه به اینها در زندانها محبت شد، توبهشان را پذیرفتیم، بهعنوان «تائب» بیرون آمدند و دوباره به آنجا رفتند و برگشتند که با ملت خودشان بجنگند و برای عراق جاسوسی کنند. این فتنه باید یک روزی ریشهکن میشد…». | ||
روز جمعه ۷ مرداد آخوند مرتضوی که رئیس همزمان زندانهای اوین و گوهردشت بود به تک تک سلولهای انفرادی در بند آسایشگاه سر زده و هر کس را که تشخیص میداد دستور میداد که او را بیرون بکشند. زندانیان را در یک صف طولانی به خط کرده و به دادسرای اوین بردند. آن روز یک فرم ۴۰ سوالی به نفرات میدادند که با پاسخ آن و بطور مشخص پاسخ سوال اتهام که جواب آن گفتن کلمه «مجاهد» یا نگفتن آن و بکار بردن کلمات دیگر بود زندانی را به سوی جوخه اعدام یا بند هدایت میکردند. از تعداد | روز جمعه ۷ مرداد آخوند مرتضوی که رئیس همزمان زندانهای اوین و گوهردشت بود به تک تک سلولهای انفرادی در بند آسایشگاه سر زده و هر کس را که تشخیص میداد دستور میداد که او را بیرون بکشند. زندانیان را در یک صف طولانی به خط کرده و به دادسرای اوین بردند. آن روز یک فرم ۴۰ سوالی به نفرات میدادند که با پاسخ آن و بطور مشخص پاسخ سوال اتهام که جواب آن گفتن کلمه «مجاهد» یا نگفتن آن و بکار بردن کلمات دیگر بود زندانی را به سوی جوخه اعدام یا بند هدایت میکردند. از تعداد اعدامیها اطلاعی در دست نیست ولی خالی و پر شدن سلولها حاکی از تعداد زیاد آنها بوده است. البته به علت کثرت زندانیان و طول کشیدن این شیوه از برخورد بسیاری آن شب به سلولها برگردانده شدند. | ||
در این روز کلیه زندانیان بند ۴ تبریز را ازبند بیرون بردند وغیر از ۴تن بقیة زندانیان اعدام شدند. حسین شهبازی، مجتبی آغداقی، ستار منصوری، کاظم راهنما نیا و محمد نقی راهنما نیا از شمار زندانیان بند۴ تبریز در این روز بودند. | در این روز کلیه زندانیان بند ۴ تبریز را ازبند بیرون بردند وغیر از ۴تن بقیة زندانیان اعدام شدند. حسین شهبازی، مجتبی آغداقی، ستار منصوری، کاظم راهنما نیا و محمد نقی راهنما نیا از شمار زندانیان بند۴ تبریز در این روز بودند. | ||
خط ۲۹۲: | خط ۳۰۳: | ||
هشتم مرداد ۳۵نفر از زندانیان بندر انزلی، لنگرود و رودسر در رشت حلقآویز شدند. نهم مرداد تعدادی از زندانیان صومعه سرا، فومن و رشت اعدام گردیدند. ساعت ۱۱صبح ۹مرداد چند تن از مجاهدین از جمله حسین طراوت را که جزء محکومین دادستانی رشت بودند از بند بیرون بردند و بعد از اینکه آنها را به دلیل خواندن نماز جماعت مورد ضرب و شتم قرار دادند، آنها را به بند برگرداندند! از ظهر به بعد زندانیان سیاسی محکوم رشت و سپس فومن و صومعه سرا را دو به دو بدون وسایل فراخواندند! انتقال دو به دو تا غروب ادامه پیدا کرد اما هیچکدام از آنها هرگز به بند برنگشتند! عبدالله لیچایی، محمد اقبالی، محمد پاکسرشت، بهروز رجایی، رضا و رشید متقیطلب، خالق کوهی، حسین طراوت، نقی زاهدی، حسن نظام پسند، ابراهیم طالبی، خسرو دانش، احمد محتشمی، نادر سهرابی، محمد غلامی، فخرالدین کوچکی، موسی محبوبی، حسین حقانی و… جزء زندانیانی بودند که از بند خارج شدند. | هشتم مرداد ۳۵نفر از زندانیان بندر انزلی، لنگرود و رودسر در رشت حلقآویز شدند. نهم مرداد تعدادی از زندانیان صومعه سرا، فومن و رشت اعدام گردیدند. ساعت ۱۱صبح ۹مرداد چند تن از مجاهدین از جمله حسین طراوت را که جزء محکومین دادستانی رشت بودند از بند بیرون بردند و بعد از اینکه آنها را به دلیل خواندن نماز جماعت مورد ضرب و شتم قرار دادند، آنها را به بند برگرداندند! از ظهر به بعد زندانیان سیاسی محکوم رشت و سپس فومن و صومعه سرا را دو به دو بدون وسایل فراخواندند! انتقال دو به دو تا غروب ادامه پیدا کرد اما هیچکدام از آنها هرگز به بند برنگشتند! عبدالله لیچایی، محمد اقبالی، محمد پاکسرشت، بهروز رجایی، رضا و رشید متقیطلب، خالق کوهی، حسین طراوت، نقی زاهدی، حسن نظام پسند، ابراهیم طالبی، خسرو دانش، احمد محتشمی، نادر سهرابی، محمد غلامی، فخرالدین کوچکی، موسی محبوبی، حسین حقانی و… جزء زندانیانی بودند که از بند خارج شدند. | ||
=== | === ۸ مرداد - شنبه === | ||
====== قتلعام در زندان گوهردشت ====== | ====== قتلعام در زندان گوهردشت ====== | ||
خط ۳۱۷: | خط ۳۲۸: | ||
در این روز زهرا خسروی را که برای نوشتن وصیتنامه به سلول انفرادی برده بودند به وسیلة مورس با فرعی ۸ که مشرف به سلولش بود تماس گرفت و گفت: در دادگاه به اعدام محکوم شدم و مرا برای نوشتن وصیتنامه به اینجا آوردند. سلام مرا به مسعود و مریم برسانید. | در این روز زهرا خسروی را که برای نوشتن وصیتنامه به سلول انفرادی برده بودند به وسیلة مورس با فرعی ۸ که مشرف به سلولش بود تماس گرفت و گفت: در دادگاه به اعدام محکوم شدم و مرا برای نوشتن وصیتنامه به اینجا آوردند. سلام مرا به مسعود و مریم برسانید. | ||
=== | === ۹ مرداد - یکشنبه === | ||
====== اوین ====== | ====== اوین ====== | ||
خط ۳۲۳: | خط ۳۳۴: | ||
====== برملا شدن قتلعام نزد زندانیان ====== | ====== برملا شدن قتلعام نزد زندانیان ====== | ||
[[پرونده:اتاق هیئت مرگ.JPG|جایگزین=اتاق هیئت مرگ- قتل عام ۶۷|بندانگشتی|اتاق هیئت مرگ ]] | |||
به گواه شاهدان قتلعام سال ۶۷و خاطرات زندانیان از بند رسته، اینطور بهنظر میرسید که قبل از شروع اعدامها، همه پاسداران بهطور کامل توجیه شده بودند که طرح و اطلاعات پروژه قتلعام زندانیان علنی نشود. به همین دلیل ارتباط آنها با بیرون از زندان کاملاً قطع شد. تلفنها جمعآوری گردید و مرخصی پاسداران نیز لغو شد. گفته میشود کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در زندانها با این کار میخواستند ضمن تضمین پوشاندن قتلعام، همه پاسداران را در این کار همراه کنند. | به گواه شاهدان قتلعام سال ۶۷و خاطرات زندانیان از بند رسته، اینطور بهنظر میرسید که قبل از شروع اعدامها، همه پاسداران بهطور کامل توجیه شده بودند که طرح و اطلاعات پروژه قتلعام زندانیان علنی نشود. به همین دلیل ارتباط آنها با بیرون از زندان کاملاً قطع شد. تلفنها جمعآوری گردید و مرخصی پاسداران نیز لغو شد. گفته میشود کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در زندانها با این کار میخواستند ضمن تضمین پوشاندن قتلعام، همه پاسداران را در این کار همراه کنند. | ||
خط ۳۴۷: | خط ۳۵۹: | ||
«… و خامساً افرادی که بهوسیله دادگاهها با موازینی در سابق محکوم به کمتر از اعدام شدهاند، اعدام کردن آنان بدون مقدمه و بدون فعالیت تازهیی بیاعتنایی به همه موازین قضایی و احکام قضات است و عکسالعمل خوب ندارد؛ و سادساً مسئولان قضایی و دادستانی و اطلاعات ما در سطح مقدس اردبیلی نیستند و اشتباهات و تأثر از جوّ بسیار و فراوان است و با حکم اخیر حضرتعالی، بسا بیگناهانی و یا کم گناهانی هم اعدام میشوند و در امور مهمه احتمال هم منجز است و سابعاً ما تا حال از کشتنها و خشونتها نتیجهیی نگرفتهایم، جز اینکه تبلیغات راعلیه خود زیاد کردهایم و جاذبه منافقین و ضد انقلاب را بیشتر نمودهایم. بهجا است مدتی با رحمت و عطوفت برخورد شود که قطعاً برای بسیاری جاذبه خواهد داشت؛ و ثامناً اگر فرضاً بر دستور خودتان اصرار دارید اقلاً دستور دهید ملاک اتفاقنظر قاضی و دادستان و مسئول اطلاعات باشد، نه اکثریت و زنان هم استثناء شوند مخصوصاً زنان بچهدار و بالاخره اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز هم عکسالعمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود». | «… و خامساً افرادی که بهوسیله دادگاهها با موازینی در سابق محکوم به کمتر از اعدام شدهاند، اعدام کردن آنان بدون مقدمه و بدون فعالیت تازهیی بیاعتنایی به همه موازین قضایی و احکام قضات است و عکسالعمل خوب ندارد؛ و سادساً مسئولان قضایی و دادستانی و اطلاعات ما در سطح مقدس اردبیلی نیستند و اشتباهات و تأثر از جوّ بسیار و فراوان است و با حکم اخیر حضرتعالی، بسا بیگناهانی و یا کم گناهانی هم اعدام میشوند و در امور مهمه احتمال هم منجز است و سابعاً ما تا حال از کشتنها و خشونتها نتیجهیی نگرفتهایم، جز اینکه تبلیغات راعلیه خود زیاد کردهایم و جاذبه منافقین و ضد انقلاب را بیشتر نمودهایم. بهجا است مدتی با رحمت و عطوفت برخورد شود که قطعاً برای بسیاری جاذبه خواهد داشت؛ و ثامناً اگر فرضاً بر دستور خودتان اصرار دارید اقلاً دستور دهید ملاک اتفاقنظر قاضی و دادستان و مسئول اطلاعات باشد، نه اکثریت و زنان هم استثناء شوند مخصوصاً زنان بچهدار و بالاخره اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز هم عکسالعمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود». | ||
=== | === ۱۰ مرداد - دوشنبه === | ||
در این روز هیاًت مرگ به ریاست آخوند نیری تا حوالی ساعت ۱۰صبح در گوهردشت بود و بعد به اوین رفت. در این روز تعدادی از زندانیان مجاهد در زندان اوین و گوهردشت، بعد از دفاع هویت سازمانی خود «مجاهد» | در این روز هیاًت مرگ به ریاست آخوند نیری تا حوالی ساعت ۱۰صبح در گوهردشت بود و بعد به اوین رفت. در این روز تعدادی از زندانیان مجاهد در زندان اوین و گوهردشت، بعد از دفاع هویت سازمانی خود «مجاهد» حلقآویز شدند. | ||
۱۰ زندانی مجاهد از جمله محمدرضا ناظری و خواهرش زهرا ناظری اهل کاشان در زندان اصفهان اعدام شدند. | ۱۰ زندانی مجاهد از جمله محمدرضا ناظری و خواهرش زهرا ناظری اهل کاشان در زندان اصفهان اعدام شدند. | ||
=== | === ۱۲مرداد - چهارشنبه === | ||
روز ۱۲مرداد روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «۷تن از مجاهدین در باختران بهدار آویخته شدند. همین روزنامه در صفحه بعد، از اعدام سه نفر به بهانه حمایت از مجاهدین خبر داد. | روز ۱۲مرداد روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «۷تن از مجاهدین در باختران بهدار آویخته شدند. همین روزنامه در صفحه بعد، از اعدام سه نفر به بهانه حمایت از مجاهدین خبر داد. | ||
خط ۳۶۱: | خط ۳۷۳: | ||
در همین روز ـ ۱۲مرداد ۶۷ـ '''مسعود رجوی''' مسئول شورای ملی مقاومت ایران طی تلگرامی بهدبیرکل ملل متحد، اعدام جمعی گروهی از مردم بیگناه کرمانشاه در ملأعام را بهآگاهی جامعهبینالمللی رساند و خواستار اقدام فوری در قبال خونریزیهای وحشیانه خمینی گردید. | در همین روز ـ ۱۲مرداد ۶۷ـ '''مسعود رجوی''' مسئول شورای ملی مقاومت ایران طی تلگرامی بهدبیرکل ملل متحد، اعدام جمعی گروهی از مردم بیگناه کرمانشاه در ملأعام را بهآگاهی جامعهبینالمللی رساند و خواستار اقدام فوری در قبال خونریزیهای وحشیانه خمینی گردید. | ||
=== | === ۱۳ مرداد - پنجشنبه === | ||
# در این روز هیأت مرگ در اوین مستقر شد. بسیاری از زندانیان بندهای ۴ و ۱ و سلولهای انفرادی حلقآویز شدند. | # در این روز هیأت مرگ در اوین مستقر شد. بسیاری از زندانیان بندهای ۴ و ۱ و سلولهای انفرادی حلقآویز شدند. | ||
# بسیاری از زنان مجاهد را نزد هیأت مرگ بردند. در این روز شماری از زنان مجاهد با دفاع از هویت سازمانیشان حلقآویز شدند. ملیحة اقوامی در شمار اعدامیهای این روز است. | # بسیاری از زنان مجاهد را نزد هیأت مرگ بردند. در این روز شماری از زنان مجاهد با دفاع از هویت سازمانیشان حلقآویز شدند. ملیحة اقوامی در شمار اعدامیهای این روز است. | ||
خط ۳۶۷: | خط ۳۷۹: | ||
# فریبا و فرحناز و محمد احمدی امروز در اصفهان اعدام شدند. برادرشان منصور احمدی در شهریور در شیراز اعدام شد. | # فریبا و فرحناز و محمد احمدی امروز در اصفهان اعدام شدند. برادرشان منصور احمدی در شهریور در شیراز اعدام شد. | ||
=== | === ۱۴ مرداد - جمعه === | ||
'''موسوی اردبیلی'''، رئیس شورایعالی قضایی جمهوری اسلامی در نماز جمعه گفت: | '''موسوی اردبیلی'''، رئیس شورایعالی قضایی جمهوری اسلامی در نماز جمعه گفت: | ||
«قوهی قضائیه از جانب افکار عمومی تحت فشار زیادی است که ما چرا حتی اینها (مجاهدین) را محاکمه میکنیم، چرا برخی از آنها زندانی شدهاند و چرا تمام اینها اعدام نمیشوند… مردم میگویند تمام آنها باید بدون استثنا از دَم اعدام بشوند.» مسأله سوم که برای ما حل شد مسأله این منافقین است. مسأله منافقین برای ما مسأله بود. جمع کثیری از ایران رفتهاند و آنجا برای خودشان بساط و دستگاه و سازمان درست کردهاند. یک جمعی هم در ایران در زندانها هستن. ما اگر جنگ را تمام میکردیم تازه گرفتار منافقین بودیم. اینها را چه جور باید حل کنیم. به این آسانیها هم حل نمیشد اما خدا مثل آب خوردن حل کرد. قوه قضاییه در فشار است که اینها چرا محاکمه میشوند، قوه قضایی در فشار است که چرا تمام اینها اعدام نمیشوند و یک دستهشان زندانی میشوند. (جمعیت: منافق زندانی اعدام باید گردد) … مردم اصلا این حرفها را قبول ندارند مردم میگویند باید از دم اعدام بشوند. قاضی ازآنطرف گرفتار یک سلسله مسائل است که ضوابط این است و محاکمه این است. از این طرف درفشار افکار عمومی. متأسفانه میگویند ثلثشان از بین رفته، ای کاش همهشان ازبین بروند و یک مرتبه تمام بشود. | «قوهی قضائیه از جانب افکار عمومی تحت فشار زیادی است که ما چرا حتی اینها (مجاهدین) را محاکمه میکنیم، چرا برخی از آنها زندانی شدهاند و چرا تمام اینها اعدام نمیشوند… مردم میگویند تمام آنها باید بدون استثنا از دَم اعدام بشوند.» مسأله سوم که برای ما حل شد مسأله این منافقین است. مسأله منافقین برای ما مسأله بود. جمع کثیری از ایران رفتهاند و آنجا برای خودشان بساط و دستگاه و سازمان درست کردهاند. یک جمعی هم در ایران در زندانها هستن. ما اگر جنگ را تمام میکردیم تازه گرفتار منافقین بودیم. اینها را چه جور باید حل کنیم. به این آسانیها هم حل نمیشد اما خدا مثل آب خوردن حل کرد. قوه قضاییه در فشار است که اینها چرا محاکمه میشوند، قوه قضایی در فشار است که چرا تمام اینها اعدام نمیشوند و یک دستهشان زندانی میشوند. (جمعیت: منافق زندانی اعدام باید گردد) … مردم اصلا این حرفها را قبول ندارند مردم میگویند باید از دم اعدام بشوند. قاضی ازآنطرف گرفتار یک سلسله مسائل است که ضوابط این است و محاکمه این است. از این طرف درفشار افکار عمومی. متأسفانه میگویند ثلثشان از بین رفته، ای کاش همهشان ازبین بروند و یک مرتبه تمام بشود. | ||
=== | === ۱۵ مرداد - شنبه === | ||
روزنامة جمهوری ضمن درج تصویری از لاجوردی؛ دادستان مرکز مستقر در زندان اوین، با تیتر بزرگ نوشت: «مردم: ترحم بر منافقین دیگر جایز نیست» | روزنامة جمهوری ضمن درج تصویری از لاجوردی؛ دادستان مرکز مستقر در زندان اوین، با تیتر بزرگ نوشت: «مردم: ترحم بر منافقین دیگر جایز نیست» | ||
خط ۳۸۳: | خط ۳۹۵: | ||
در خاطرات زندانیان آمده است: روز ۱۵مرداد روی دیوار سلول نوشته بود: در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبهصفتان زشتخو را نکشند حسین حقیقتگو<ref group="پاورقی">حسین حقیقتگو دانشآموز هوادار مجاهدین بود که در سال 1359 دستگیر شده بود و بین زندانیان به حسین آستیگمات معروف بود. او در جریان قتلعام در بند ملیکشها بود و از همانجا برای اعدام برده شد</ref> | در خاطرات زندانیان آمده است: روز ۱۵مرداد روی دیوار سلول نوشته بود: در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبهصفتان زشتخو را نکشند حسین حقیقتگو<ref group="پاورقی">حسین حقیقتگو دانشآموز هوادار مجاهدین بود که در سال 1359 دستگیر شده بود و بین زندانیان به حسین آستیگمات معروف بود. او در جریان قتلعام در بند ملیکشها بود و از همانجا برای اعدام برده شد</ref> | ||
=== | ==== هیأت مرگ در زندان یونسکو ==== | ||
حدود ١٥ مرداد بود که گفتند روز سه شنبه ملاقات نیست و در این روز هیئت عفوی از طرف خمینی می آید برای تعیین تکلیف زندانیان. در آن روز جلسه ای در دفتر زندان تشکیل شده بود. ما را در گروه های هشت نفره به داخل دفتر می بردند. با چشمان و دستان بسته، و آنجا روی نیمکتی می نشاندند. لحظه ای برای سوال و پاسخ، چشمبند را باز می کردند. سوال این بود: جرمت چیست؟ آیا حاضری به جنگ علیه مجاهدین بروی؟ همین و بس. پاسخها فقط باید آری یا نه می بود. عفو یا اعدام. تعداد ما بین ٦٢ تا ٦٦ نفر بود. در گروه هشت نفری ما، بجز یک زندانی بچه سال، بقیه حکم اعدام گرفتند.<ref name=":5" /> | |||
=== ۱۶ مرداد - یکشنبه === | |||
در '''اوین''' هیأت مرگ از صبح زندانیان مجاهد را در دستههای ۱۰ تا ۲۰ نفره روانة محل اعدام کرد. زندانیان با گفتن نام «مجاهد» در برابر سؤال اتهام؟ محکوم به اعدام شده و ساعتی بعد به دار آویخته شدند. | در '''اوین''' هیأت مرگ از صبح زندانیان مجاهد را در دستههای ۱۰ تا ۲۰ نفره روانة محل اعدام کرد. زندانیان با گفتن نام «مجاهد» در برابر سؤال اتهام؟ محکوم به اعدام شده و ساعتی بعد به دار آویخته شدند. | ||
خط ۳۹۰: | خط ۴۰۵: | ||
اعدام زندانیانی که دیروز ۱۵مرداد از '''سمنان''' آوردند: محمد تشرفی، ابوالفضل قریشی، حمید دوستمحمدی، محمدرضا رجبی، رضا دلاوری، ابراهیم دانائیانفرد، احمد فتحی، حسن دامغانیان، تقی وفایینژاد، داود شاهی، داود زرگر، پروین همتی، نسرین خانجانی، حسین مؤکدی، اکبر ذوالفقاریان، محمد گلپایگانی، علی عربوزیری، بهنام بیابانکی، احمد صفری، مرتضی کاسبان، محمدرضا احمدی، خلیل بوربور، بهزاد عاطفی… | اعدام زندانیانی که دیروز ۱۵مرداد از '''سمنان''' آوردند: محمد تشرفی، ابوالفضل قریشی، حمید دوستمحمدی، محمدرضا رجبی، رضا دلاوری، ابراهیم دانائیانفرد، احمد فتحی، حسن دامغانیان، تقی وفایینژاد، داود شاهی، داود زرگر، پروین همتی، نسرین خانجانی، حسین مؤکدی، اکبر ذوالفقاریان، محمد گلپایگانی، علی عربوزیری، بهنام بیابانکی، احمد صفری، مرتضی کاسبان، محمدرضا احمدی، خلیل بوربور، بهزاد عاطفی… | ||
=== | === ۱۷ مرداد - دوشنبه === | ||
هیأت مرگ در زندان اوین همچنان احکام اعدام را صادر میکند. مسعود ابویی بعنوان شاهد قتلعام احضار شدنش به هیئت مرگ را در این روز میداند. او توضیح میدهد که آخوند نیری و پورمحمدی و رئیسی و اشراقی و.. در هیئت مرگ را در این روز دیده است و با او برخورد شده است. | |||
روزنامه جمهوری اسلامی دوشنبه ۱۷مرداد: تیتر بزرگ صفحه گزارش آن این است: مردم: مرگ کمترین مجازات برای منافقین است. | روزنامه جمهوری اسلامی دوشنبه ۱۷مرداد: تیتر بزرگ صفحه گزارش آن این است: مردم: مرگ کمترین مجازات برای منافقین است. | ||
روزنامه جمهوری ۱۷مرداد: با توجه به روی آوردن منافقین آزاد شده از زندان به جبهه دشمن متجاوز، دیگر هیچ توچیهی برای عدم برخورد قاطع با آنها وجود ندارد. مجاهدین انتشار اینگونه اخبار و گزارشها را زمینهسازی برای کشتار بیشتر قلمداد میکنند. | روزنامه جمهوری ۱۷مرداد: با توجه به روی آوردن منافقین آزاد شده از زندان به جبهه دشمن متجاوز، دیگر هیچ توچیهی برای عدم برخورد قاطع با آنها وجود ندارد. مجاهدین انتشار اینگونه اخبار و گزارشها را زمینهسازی برای کشتار بیشتر قلمداد میکنند. | ||
=== | === ۱۸ مرداد - سهشنبه === | ||
در زندان '''گوهردشت'''، ناصریان ـ آخوند مقیسهای ـ ظهر ۱۵ مرداد ۶۰ به زندانیان بند ۱ که به گفته مجاهدین به علت سن و سال و تاهل و وضعیت حکم، حساسیت چندانی روی آنها نبود و روز ۲۸تیر ۶۷ به ساختمانی موسوم به بند جهاد که دور از محوطه بندها بود منتقل شده بودند و نسبت به این انتقال اعتراض کرده بودند گفت بعد از اینکه ''هیأت عفو'' با شما صحبت کرد، میروید به بند سابق خودتان. سه روز بعد یعنی ۱۸مرداد، ناصریان آنها را که نزدیک به ۴۰ زندانی بودند صدا زد و همه آنها را به جوخه اعدام برد و اعدام کرد. | در زندان '''گوهردشت'''، ناصریان ـ آخوند مقیسهای ـ ظهر ۱۵ مرداد ۶۰ به زندانیان بند ۱ که به گفته مجاهدین به علت سن و سال و تاهل و وضعیت حکم، حساسیت چندانی روی آنها نبود و روز ۲۸تیر ۶۷ به ساختمانی موسوم به بند جهاد که دور از محوطه بندها بود منتقل شده بودند و نسبت به این انتقال اعتراض کرده بودند گفت بعد از اینکه ''هیأت عفو'' با شما صحبت کرد، میروید به بند سابق خودتان. سه روز بعد یعنی ۱۸مرداد، ناصریان آنها را که نزدیک به ۴۰ زندانی بودند صدا زد و همه آنها را به جوخه اعدام برد و اعدام کرد. | ||
[[پرونده:زندانیان در صف اعدام- موزه شهدای قتل عام.JPG|جایگزین=زندانیان در صف اعدام- موزه شهدای قتل عام در قرارگاه اشرف در عراق|بندانگشتی|زندانیان در صف اعدام- موزه شهدای قتل عام در قرارگاه اشرف در عراق]] | [[پرونده:زندانیان در صف اعدام- موزه شهدای قتل عام.JPG|جایگزین=زندانیان در صف اعدام- موزه شهدای قتل عام در قرارگاه اشرف در عراق|بندانگشتی|زندانیان در صف اعدام- موزه شهدای قتل عام در قرارگاه اشرف در عراق]] | ||
خط ۴۱۲: | خط ۴۲۹: | ||
بنابر گزارشها در این روز نیز صدها زندانی مجاهد را از سلولهای انفرادی و بندها نزد هیأت مرگ بردند و ساعتی بعد دسته دسته آنها را اعدام کردند. آوردهاند که آنها در حین اعدام شعار «درورد بر رجوی»، «زنده باد ارتش آزادی» و «مرگ بر خمینی» میدادند. در سینة دیوار یکی از سلولها نوشته بود: | بنابر گزارشها در این روز نیز صدها زندانی مجاهد را از سلولهای انفرادی و بندها نزد هیأت مرگ بردند و ساعتی بعد دسته دسته آنها را اعدام کردند. آوردهاند که آنها در حین اعدام شعار «درورد بر رجوی»، «زنده باد ارتش آزادی» و «مرگ بر خمینی» میدادند. در سینة دیوار یکی از سلولها نوشته بود: | ||
«ما پنج نفر، مهدی پورقاضیان، علی ابراهیمی سواره، جواد ملکیان، محمد کوسچی و ایرج مایلی به دادگاه رفتهایم، به همهی ما حکم اعدام دادهاند، سلام ما را به مسعود برسانید. ۱۹ / ۵ / ۱۳۶۷ | |||
===== | ===== ۲۰ مرداد - پنجشنبه ===== | ||
====== قتلعام ملیکشها<ref>«ملیکش» یعنی کسی که مدت محکومیتش تمام شده است اما او را آزاد نکردهاند و بیشتر از مدت محکومیت خود زندانی میکشد.</ref> ====== | ====== قتلعام ملیکشها<ref>«ملیکش» یعنی کسی که مدت محکومیتش تمام شده است اما او را آزاد نکردهاند و بیشتر از مدت محکومیت خود زندانی میکشد.</ref> ====== | ||
خط ۴۲۱: | خط ۴۳۸: | ||
مهشید رزاقی (حسین)، داریوش کینژاد، نادر لسانی، بهمن ابراهیمنژاد، مجید مغتنم، همایون نیکپور، محمود فرجیاسکندری، مهدی احمدی، سیدمحسن سیداحمدی، علی بابایی، حمید بخشنده، داود شاکری، مسعود طلوعصفت، داود آزرنگ، سعید گرگانی، یزدان خدابخش، اسماعیل قاضی، یحیی تیموری، شهرام شاهبخشی، حبیبالله حسینی، محمود پولچی، محسن سبحانی، جواد طاهری، حسن دالمن، حمیدرضا امیری، ناصر رضوانی، حسین محمدخواه، عبدالحسین بنانی… | مهشید رزاقی (حسین)، داریوش کینژاد، نادر لسانی، بهمن ابراهیمنژاد، مجید مغتنم، همایون نیکپور، محمود فرجیاسکندری، مهدی احمدی، سیدمحسن سیداحمدی، علی بابایی، حمید بخشنده، داود شاکری، مسعود طلوعصفت، داود آزرنگ، سعید گرگانی، یزدان خدابخش، اسماعیل قاضی، یحیی تیموری، شهرام شاهبخشی، حبیبالله حسینی، محمود پولچی، محسن سبحانی، جواد طاهری، حسن دالمن، حمیدرضا امیری، ناصر رضوانی، حسین محمدخواه، عبدالحسین بنانی… | ||
=== | === ۲۱ مرداد - جمعه === | ||
در '''گوهردشت''' در این روز اعدامها از ساعت ۷صبح تا یک بعدازظهر ادامه داشت. محمد فرمانی و منوچهر بزرگ بشر که از اعدام رسته بودند، وقتی متوجه شدند همة | در '''گوهردشت''' در این روز اعدامها از ساعت ۷صبح تا یک بعدازظهر ادامه داشت. محمد فرمانی و منوچهر بزرگ بشر که از اعدام رسته بودند، وقتی متوجه شدند همة همبندیهایشان به دلیل دفاع ازهویت سازمانیشان اعدام شدند، با دفاع از سازمان مجاهدین اعدام شدند. | ||
=== | === ۲۲ مرداد - شنبه === | ||
در '''گوهردشت''' هیأت مرگ در این روز از ساعت ۰۷۳۰ صبح تا ۲۱۰۰ بیش از ۷۰ زندانی مجاهد را حلقآویز کرد. ساعت ۲۱۰۰ حسین نیاکان، داریوش حنیفهپور زیبا، و غلامرضا کیاکجوری در میان همین زندانیان اعدام شدند. | در '''گوهردشت''' هیأت مرگ در این روز از ساعت ۰۷۳۰ صبح تا ۲۱۰۰ بیش از ۷۰ زندانی مجاهد را حلقآویز کرد. ساعت ۲۱۰۰ حسین نیاکان، داریوش حنیفهپور زیبا، و غلامرضا کیاکجوری در میان همین زندانیان اعدام شدند. | ||
=== | === ۲۳ و ۲۴ مرداد - یکشنبه و دوشنبه === | ||
در این روز در '''اوین''' صدها زندانی مجاهد اعدام شدند | در این روز در '''اوین''' صدها زندانی مجاهد اعدام شدند | ||
=== | === ۲۵ مرداد - سهشنبه === | ||
هیأت مرگ از ۷ صبح تا ظهر مشغول در زندان گوهردشت مشغول بود. حوالی ظهر ناگهان کارش را تعطیل کرد و به اوین رفت. در این روز عادل نوری، محمد نقدی، قنبر نعمتی و… اعدام شدند. | هیأت مرگ از ۷ صبح تا ظهر مشغول در زندان گوهردشت مشغول بود. حوالی ظهر ناگهان کارش را تعطیل کرد و به اوین رفت. در این روز عادل نوری، محمد نقدی، قنبر نعمتی و… اعدام شدند. | ||
=== | === ۲۶ مرداد - چهارشنبه === | ||
در این روز مسعود رجوی طی نامهای به دبیرکل و ۵عضو دائمی شورای امنیت موج گسترده دستگیری و اعدامهای جمعی را شرح داد. | در این روز مسعود رجوی طی نامهای به دبیرکل و ۵عضو دائمی شورای امنیت موج گسترده دستگیری و اعدامهای جمعی را شرح داد. | ||
=== | === ۳ شهریور - پنجشنبه === | ||
مسعود رجوی طی تلگرامی به دبیر کل ملل متحد که رونوشت آن برای بسیاری از مجامع و شخصیتهای بینالمللی ارسال گردید از قتلعام زندانیان مجاهد خلق به دستور شخص خمینی و | مسعود رجوی طی تلگرامی به دبیر کل ملل متحد که رونوشت آن برای بسیاری از مجامع و شخصیتهای بینالمللی ارسال گردید از قتلعام زندانیان مجاهد خلق به دستور شخص خمینی و ۸۶۰ جسدی که ۲هفته پیش از اوین به بهشتزهرا برده شده بود پرده برداشت و از دبیر کل ملل متحد درخواست نمود به فوریت هیئتی برای بازدید از شکنجهگاههای خمینی اعزام دارد. این سومین نامه مسعود رجوی به دبیرکل و طرف حسابهای بین المللی پس از نامه ۱۲ و ۲۶ مرداد است.<ref group="پاورقی">تلگرام به دبیر کل ملل متحد | ||
در بارة موج گستردة دستگیریها و اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی | در بارة موج گستردة دستگیریها و اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی | ||
خط ۴۵۵: | خط ۴۷۲: | ||
کمیسیون حقوق بشر ملل متحد</ref> | کمیسیون حقوق بشر ملل متحد</ref> | ||
=== | === ۵ شهریور - شنبه === | ||
از ابتدای صبح در گوهردشت قتلعام ادامه یافت. بنابر گزارش زندانیان در این روز با اصرار و پافشاری ناصریان (آخوند | از ابتدای صبح در گوهردشت قتلعام ادامه یافت. بنابر گزارش زندانیان در این روز با اصرار و پافشاری ناصریان (آخوند مقیسهای) و پاسدار لشکری، تا حوالی ۱۰صبح زندانیان مجاهد را برای اعدام نزد هیأت مرگ آوردند و پس از حلقآویز چند تن از مجاهدین، کشتار زندانیان مارکسیست آغاز شد. | ||
====== قتلعام زندانیان مارکسیست در گوهردشت ====== | ====== قتلعام زندانیان مارکسیست در گوهردشت ====== | ||
خط ۴۶۹: | خط ۴۸۶: | ||
از آنجا که تعداد زندانیان مارکسیست در گوهردشت بیشتر از اوین بود هیأت قتلعام در این ۹–۸ روز، بیشتر در گوهردشت مستقر بود. یکی از شاهدان گوهردشت مینویسد: | از آنجا که تعداد زندانیان مارکسیست در گوهردشت بیشتر از اوین بود هیأت قتلعام در این ۹–۸ روز، بیشتر در گوهردشت مستقر بود. یکی از شاهدان گوهردشت مینویسد: | ||
«نفر اول که به داخل اتاق هیأت مرگ که در آنجا مستقر بود، برده شد، جهانبخش سرخوش بود که تنها هشت ماه از دوران محکومیتش باقی مانده بود. شاید بیش از یک دقیقه نگذشت که او از اتاق بیرون آمد و ما شنیدیم که ناصریان، مدیر زندان با صدای بلند به نگهبان گفت: «ببرش به چپ». چپ در واقع محل حسینیه و آمفیتئاتر زندان گوهردشت بود و افراد را به آنجا میبردند و لحظاتی بعد بهدار میآویختند…». در میان گزارشات زندان گزارشی از یکی از همین | «نفر اول که به داخل اتاق هیأت مرگ که در آنجا مستقر بود، برده شد، جهانبخش سرخوش بود که تنها هشت ماه از دوران محکومیتش باقی مانده بود. شاید بیش از یک دقیقه نگذشت که او از اتاق بیرون آمد و ما شنیدیم که ناصریان، مدیر زندان با صدای بلند به نگهبان گفت: «ببرش به چپ». چپ در واقع محل حسینیه و آمفیتئاتر زندان گوهردشت بود و افراد را به آنجا میبردند و لحظاتی بعد بهدار میآویختند…». در میان گزارشات زندان گزارشی از یکی از همین مارکسیستها وجود دارد که نقل میکند یک «رفیق» بهعلت تشابه اسمی تا پای «دار» رفت و برگشت و میگوید گزارش دقیق و نام شاهد محفوظ است: | ||
«هفته اول شهریور زندان گوهردشت: بعد از نوشتن اسم و فامیل روی بدنمون با ماژیک، صف شدیم، راه افتادیم. پشت در حسسینه صداهای عجیبی میومد. معلوم بود تعدادی رو بهشدت کتک میزدن. رفتیم تو. پاسداری با متلک گفت آخر خطه | «هفته اول شهریور زندان گوهردشت: بعد از نوشتن اسم و فامیل روی بدنمون با ماژیک، صف شدیم، راه افتادیم. پشت در حسسینه صداهای عجیبی میومد. معلوم بود تعدادی رو بهشدت کتک میزدن. رفتیم تو. پاسداری با متلک گفت آخر خطه چشمبنداتونو بردارین. چشمبندمو برداشتم… قیامت بود! با دیدن طنابهای لرزان و پاسدارانی که زندانیان رو به سمت «حلقه دار» هدایت میکردن، خشکم زد. نگاهمو سریع از روی «دار» برداشتم؛ دیدم پایین سکو تعداد زیادی جنازه روی هم تلنبار شده. هنوز تعدادی از جنازهها روی زمین تکون میخوردن. پاسدار «خانی» با زیرپیراهن رکابی خودشرو به بالای سن رسوند، طنابهارو دور گردن بچهها انداخت و در حالی که از شدت هیجان و خستگی عرق میریخت، کمرِ یکیرو گرفت و با هم از روی سکو پریدن پایین. پاسدار خانی در حالی که روی هوا تاب میخورد و از خوشحالی جیغ میکشید، فرود اومد و رفت سراغ نفر بعد…». | ||
قتلعام | قتلعام مارکسیستها در سایر شهرستانها هم در همین زمان شروع شد. در این مسیر بسیاری از مارکسیستها اجبار به دین و آیین را نپذیرفته و بلافاصله حلقآویز شدند. | ||
در رشت مهدی محجوب، موسی قوامی، آرامائیس داربیانس، فرهاد سلیمانی، عبدالله لیچایی و… در همین ایام اعدام شدند و در تهران و سایر زندانها زندانیانی مانند حبیبالله (مجید) سالیانی، حمیدرضا بیک محمدی، سیف الله غیاثوند، سیاوش، محمدرضا، مسعود… و بسیاری دیگر اعدام شدند. | در رشت مهدی محجوب، موسی قوامی، آرامائیس داربیانس، فرهاد سلیمانی، عبدالله لیچایی و… در همین ایام اعدام شدند و در تهران و سایر زندانها زندانیانی مانند حبیبالله (مجید) سالیانی، حمیدرضا بیک محمدی، سیف الله غیاثوند، سیاوش، محمدرضا، مسعود… و بسیاری دیگر اعدام شدند. | ||
=== | === ۷ شهریور - دوشنبه === | ||
====== قتلعام زندانیان مارکسیست در اوین ====== | ====== قتلعام زندانیان مارکسیست در اوین ====== | ||
خط ۴۸۳: | خط ۵۰۰: | ||
[[پرونده:اعدام زندانیان سیاسی - موزه شهدای قتل عام.JPG|جایگزین=اعدام زندانیان سیاسی - موزه شهدای قتل عام|بندانگشتی|اعدام زندانیان سیاسی - موزه شهدای قتل عام]] | [[پرونده:اعدام زندانیان سیاسی - موزه شهدای قتل عام.JPG|جایگزین=اعدام زندانیان سیاسی - موزه شهدای قتل عام|بندانگشتی|اعدام زندانیان سیاسی - موزه شهدای قتل عام]] | ||
=== | === ۸ شهریور - سهشنبه === | ||
کمپین جهانی در حمایت از فراخوان رجوی در اعتراض به کشتار زندانیان | کمپین جهانی در حمایت از فراخوان رجوی در اعتراض به کشتار زندانیان | ||
به دنبال تلگرام مسعود رجوی به دبیرکل سازمان ملل متحد دربارة موج اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی توسط خمینی و در پی آکسیونهای اعتراضی ایرانیان در کشورهای مختلف جهان، صدها تن از نمایندگان پارلمانهای ایتالیا، کانادا، آلمان، هلند، استرالیا، هند و نیز پارلمان اروپا و کنگرهی آمریکا با امضاء بیانیه و ارسال نامه به دبیرکل ملل متحد حمایت خود را از فراخوان محکومیت نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی اعلام نموده و خواستار اعزام هیأتی از سوی سازمان ملل متحد به منظور تحقیق دربارهی اوضاع جاری در زندانهای ایران گردیدند. | به دنبال تلگرام مسعود رجوی به دبیرکل سازمان ملل متحد دربارة موج اعدام دستهجمعی زندانیان سیاسی توسط خمینی و در پی آکسیونهای اعتراضی ایرانیان در کشورهای مختلف جهان، صدها تن از نمایندگان پارلمانهای ایتالیا، کانادا، آلمان، هلند، استرالیا، هند و نیز پارلمان اروپا و کنگرهی آمریکا با امضاء بیانیه و ارسال نامه به دبیرکل ملل متحد حمایت خود را از فراخوان محکومیت نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی اعلام نموده و خواستار اعزام هیأتی از سوی سازمان ملل متحد به منظور تحقیق دربارهی اوضاع جاری در زندانهای ایران گردیدند. | ||
=== | === ۹ شهریور - چهارشنبه === | ||
روز نهم شهریور مجدداً هیأت اعدام به گوهردشت برگشت و تا ۱۳ شهریور قتلعام در اوین و گوهردشت ادامه داشت. اما در شهرستانها بعد از ۱۳شهریور نیز تا مدتها، همچنان قتلعام ادامه داشت. | روز نهم شهریور مجدداً هیأت اعدام به گوهردشت برگشت و تا ۱۳ شهریور قتلعام در اوین و گوهردشت ادامه داشت. اما در شهرستانها بعد از ۱۳شهریور نیز تا مدتها، همچنان قتلعام ادامه داشت. | ||
=== | === ۱۳ شهریور - سهشنبه === | ||
پایان قتلعام در گوهردشت: در این روز با اعدام آخرین سری از زندانیان مارکسیست، حضور رسمی هیأت مرگ و دوران آماده باش و شرایط اضطراری پاسداران پایان یافت و پس از آن کادر تشخیص و فرمان اعدام در تهران و کرج تغییر کرد. | پایان قتلعام در گوهردشت: در این روز با اعدام آخرین سری از زندانیان مارکسیست، حضور رسمی هیأت مرگ و دوران آماده باش و شرایط اضطراری پاسداران پایان یافت و پس از آن کادر تشخیص و فرمان اعدام در تهران و کرج تغییر کرد. | ||
در این ایام زندانیان سیاسی: ماشالله محمد حسینی، انوشه طاهرینیا، داود قریشی، جهانبخش سرخوش، امیرهوشنگ صفاییان، احمد خسروی، همایون آزادی، جعفر ریاحی، منصور نجفی، محمود علیزاده، اسماعیل موسایی و محمود قاضیپور و بسیاری از زندانیان سیاسی جریانهای مختلف مارکسیستی در شمار اعدام شدگان امروز هستند. | در این ایام زندانیان سیاسی: ماشالله محمد حسینی، انوشه طاهرینیا، داود قریشی، جهانبخش سرخوش، امیرهوشنگ صفاییان، احمد خسروی، همایون آزادی، جعفر ریاحی، منصور نجفی، محمود علیزاده، اسماعیل موسایی و محمود قاضیپور و بسیاری از زندانیان سیاسی جریانهای مختلف مارکسیستی در شمار اعدام شدگان امروز هستند. | ||
خط ۴۹۷: | خط ۵۱۴: | ||
== طیف اجتماعی قتلعام شدگان == | == طیف اجتماعی قتلعام شدگان == | ||
هر چند گزارشات حاکی از تنوع طیف اجتماعی در میان اعدام شدگان تابستان ۶۷ است ولی اکثریت زندانیان اعدام شده را میتوان بصورت زیر دسته بندی کرد: | هر چند گزارشات حاکی از تنوع طیف اجتماعی در میان اعدام شدگان تابستان ۶۷ است ولی اکثریت زندانیان اعدام شده را میتوان بصورت زیر دسته بندی کرد: | ||
=== قتلعام کودکان === | |||
در میان فهرست اسامی منتشرشده از جان باختگان، اسامی کودکان و نوجوانان نیز به چشم میخورد؛ کودکانی که پس از گذراندن چندین سال در زندان بالغ شده بودند؛ آنها از تحصیل و حقوق اجتماعی خود محروم شدند بدون اینکه دادگاهی برای محاکمه آنان تشکیل شده باشد؛ بدون آنکه فرصتی برای خداحافظی با خانوادههای خود بیابند؛ آنها به حکم بیدادگاه «هیات مرگ» در سکوت محض خبری و باعجله اعدام و سربهنیست شدند؛ پیکر آنها هرگز به خانوادههاشان بازپس داده نشد؛ آنان در گورهای جمعی به خاک سپرده شدند.<ref>[https://kayhan.london/1396/06/09/84412/ کیهان لندن - تجاوز و اعدام کودکان در دهه تاریک شصت]</ref> | |||
=== دانشآموزان === | === دانشآموزان === | ||
خط ۵۱۶: | خط ۵۳۶: | ||
یکی از زنان مجاهد که از شاهدان و بازماندگان قتلعام ۶۷است، در نوشتههایش به سلولهای خاصی اشاره میکند که دختران اعدامی را قبل از اعدام به آنجا میبردند. او میگوید: | یکی از زنان مجاهد که از شاهدان و بازماندگان قتلعام ۶۷است، در نوشتههایش به سلولهای خاصی اشاره میکند که دختران اعدامی را قبل از اعدام به آنجا میبردند. او میگوید: | ||
«یکی از هم | «یکی از هم بندیهایم به نام …که مدتی در آن زمان در ۲۰۹بود، برایمان تعریف کرد که در بحبوحهٔ اعدامها، روزی درِ سلولش را مرد پاسداری که قبلاً او را ندیده بود، باز کرده و در حالیکه هیچ تعادلی نداشت به سمت او حملهور میشود. این خواهر شروع به داد و فریاد کرده و با او درگیر میشود. در همین حین صدای پاسدار دیگری را میشنود که خود را پنهان کرده و با دستش به در میکوبید و پاسدار اول را صدا کرده و از او میخواهد که سریع از سلول خارج شود. آن خوک از سلول خارج شده و درب را میبندد، این خواهر صدای جر و بحث آنان را میشنود. پاسداری که پنهان شده بود به پاسدار اول میگفت: مگر نگفتم سلولهایی که ضربدر قرمز خوردهاند! چرا وارد این سلول شدی؟ با شنیدن این جمله، این خواهر دنبال بهانهیی بوده که بتواند به هر طریقی به بیرون از سلول راه یابد تا از سلولهای علامتدار با خبر شود. تا اینکه یک بار در یک تردد متوجه علامتهای قرمز روی بعضی از درها میشود… | ||
او میگفت شبهای زیادی صدای فریاد خواهران را میشنیده؛ فریادهایی که حکایت از درگیری خواهر مجاهدی، با یک هیولای جنایتکار داشت». | او میگفت شبهای زیادی صدای فریاد خواهران را میشنیده؛ فریادهایی که حکایت از درگیری خواهر مجاهدی، با یک هیولای جنایتکار داشت». | ||
خط ۵۶۸: | خط ۵۸۸: | ||
مینا ازکیا، سودابه منصوری، روشن بلبلیان و تعدادی دیگر که از بیماریهای سخت گوارشی رنج میبردند، از دیگر کسانی بودند که در جریان قتلعام اعدام شدند. | مینا ازکیا، سودابه منصوری، روشن بلبلیان و تعدادی دیگر که از بیماریهای سخت گوارشی رنج میبردند، از دیگر کسانی بودند که در جریان قتلعام اعدام شدند. | ||
== فرار در جریان قتلعام == | |||
محمدرضا آشوغ از زندانیان زندان یونسکو توانست حین انتقال از زندان یونسکو به میدان تیر برای اعدام فرار کند. او در قسمتی از مصاحبهاش در رابطه با فرارش میگوید: | |||
من در محوطه نشسته بودم و از زیر چشم بند به اطراف نگاه می کردم. تقاضای دستشوئی کردم. در سر راه به دستشوئی از زیر چشم بند متوجه شدم که تمام محوطه پر است از زندانی. آنها همبندیهای خودم بودند. دیدم که نزدیک در خروجی زندان، دو مینی بوس، دو آمبولانس و یک لندرور یا جبپ حاضر ایستاده اند. بعد از چند ساعت که همه زندانیان را به محوطه آوردند، ما را در آن دو مینی بوس سوار کردند. بقیه ماشینها در جلو و عقب حرکت می کردند. ابتدا گمان ما این بود که به سمت هفت تپه اهواز می رویم. بعد متوجه شدیم که این جاده مسیر اندیمشک و دهلران است. ما را به پادگان پل کرخه بردند. | |||
در پادگان ما را به داخل حمام عمومی فرستادند. یادگار بسیجی هائی که قبلا آنجا بودند، بر در و دیوار دیده می شد. به ما کفن و کافور دادند. دستور دادند که لباسهایمان را درآوریم و کفن بپوشیم. در آنجا صدای فریاد دختران اعدامی را هم می شنیدیم. خواستم از پنجره حمام خودم را به بیرون برسانم. احتیاط کردم و لباسهای خودم را دوباره پوشیدم. بازپرس کاظمی آمد به همراه پنج یا شش پاسدار دیگر. دیدیند که هنوز لباسم به تنم است. همراه با فحش، دستهایم را بستند و با مشت و لگد مرا به محوطه بردند. آنجا روی زمین افتادم. دوباره همه را سوار مینی بوس کردند. کاظمی دستور داد که مرا همانطور با لباس اعدام کنند: این را همینطور اعدام کنید ببریدش و پرت کنید داخل مینی بوس. مامور پاسدار مرا در یکی از صندلی های عقب مینی بوس جا داد. در همان لحظه متوجه شدم که گره بند دستهایم، از آنجا که آن را با طناب پلاستیک بسته بودند، شل شده است. به روی خود نیاوردم. وقتی مینی بوس به راه افتاد، سروصدای بچه ها بلند شد. با دو تن از زندانیهای قدیمی مشورت کردم و گفتم که بند دستهایم شل شده و من می توانم بازشان کنم. گفتم که می خواهم فرار کنم. آنها گفتند که خمینی جنون سرداده و ما همگی اعدامی هستیم. | |||
ما را به سمت میدان تیر در اطراف پل کرخه می بردند. دیگر معطل نکردم. ساعت حوالی ٢ یا ٣ صبح بود. در آن شلوغی چشمبند را به کمک صندلی پائین کشیدم. حالا دستهایم کاملا باز بود. جاده خاکی بود و جز مناطق جنگی. سرعت ماشین کم بود. مینی بوسی که من سوارش بودم و ماشینهای دیگر به آرامی به سمت میدان تیر می راندند. پنجره را باز کردم و در یک لحظه با تمام وجود خودم را به بیرون پرتاب کردم. پس از چند دقیقه صدای تیراندازی اعدام همبندیهایم را شنیدم. از محوطه سیم خاردار منطقه خارج شدم و در تاریکی خودم را به کوه های بالای پل کرخه رساندم. کفش بپا نداشتم. شرح فرار را در کتابم مفصل شرح داده ام.<ref name=":5" /> | |||
== پیامدهای قتلعام == | == پیامدهای قتلعام == | ||
خط ۵۷۶: | خط ۶۰۵: | ||
در ۱۸ شهریور در جریان تظاهرات آمریکا یک هوادار مجاهدین بهنام مهرداد ایمن که از کالیفرنیا برای شرکت در تظاهرات به نیویورک آمده بود، در اعتراض به قتلعام زندانیان سیاسی توسط حکومت خمینی، دست به خودسوزی زد و روز بعد بر اثر شدت سوختگی در بیمارستان وفات یافت. | در ۱۸ شهریور در جریان تظاهرات آمریکا یک هوادار مجاهدین بهنام مهرداد ایمن که از کالیفرنیا برای شرکت در تظاهرات به نیویورک آمده بود، در اعتراض به قتلعام زندانیان سیاسی توسط حکومت خمینی، دست به خودسوزی زد و روز بعد بر اثر شدت سوختگی در بیمارستان وفات یافت. | ||
=== | === مرگهای ناگهانی خانواده قتلعام شدگان === | ||
پروین فیروزان یکی از شاهدان قتلعام ۶۷مینویسد: | پروین فیروزان یکی از شاهدان قتلعام ۶۷مینویسد: | ||
خط ۶۰۳: | خط ۶۳۲: | ||
=== بعضی اقدامات جنبش دادخواهی === | === بعضی اقدامات جنبش دادخواهی === | ||
این کنفرانس تحت عنوان «ایران، جایی که قتلعامکنندگان حکومت میکنند» برگزار شد و سخنرانان برنامه عبارت بودند از: | ==== کنفرانس کلوپ ملی مطبوعات آمریکا ==== | ||
آذر ۱۳۹۶کنفرانسی در کلوپ ملی مطبوعات آمریکا در واشنگتن در حمایت از جنبش دادخواهی کشتهشدگان قتلعام سال ۶۷برگزار شد. این کنفرانس تحت عنوان «ایران، جایی که قتلعامکنندگان حکومت میکنند» برگزار شد و سخنرانان برنامه عبارت بودند از: | |||
سفیر کنت بلکول سفیر پیشین آمریکا در کمیسیون حقوقبشر در ژنو | سفیر کنت بلکول سفیر پیشین آمریکا در کمیسیون حقوقبشر در ژنو | ||
خط ۶۱۹: | خط ۶۴۸: | ||
در این کنفرانس که با حضور خبرنگاران آمریکایی و بینالمللی برگزار شد، انتشار کتاب جدید دفتر نمایندگی شورا در آمریکا درباره قتل عام سال ۶۷اعلام گردید. کتاب «ایران، جایی که قتلعامکنندگان حکومت میکنند»<ref>«ایران، جایی که قتل عامکنندگان حکومت میکنند»[https://www.iranntv.com/2017/12/05/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%DB%B6%DB%B7-%D8%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1/]</ref> حاوی ۹فصل بهعلاوه ضمائمی از مدارک مستند پیرامون قتلعام سال ۶۷ و اسناد جنایت علیه بشریت همچون فتوای خمینی برای کشتار جمعی مجاهدین است. این کتاب حاوی دو تقریظ از سناتور جوزف لیبرمن کاندیدای پیشین معاون ریاستجمهوری آمریکا و مایکل موکیزی وزیر پیشین دادگستری آمریکا است. پیشگفتار کتاب توسط سفیر کنت بلکول و دیباچه آن توسط سر جفری رابرتسون نوشته شده است. | در این کنفرانس که با حضور خبرنگاران آمریکایی و بینالمللی برگزار شد، انتشار کتاب جدید دفتر نمایندگی شورا در آمریکا درباره قتل عام سال ۶۷اعلام گردید. کتاب «ایران، جایی که قتلعامکنندگان حکومت میکنند»<ref>«ایران، جایی که قتل عامکنندگان حکومت میکنند»[https://www.iranntv.com/2017/12/05/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%DB%B6%DB%B7-%D8%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1/]</ref> حاوی ۹فصل بهعلاوه ضمائمی از مدارک مستند پیرامون قتلعام سال ۶۷ و اسناد جنایت علیه بشریت همچون فتوای خمینی برای کشتار جمعی مجاهدین است. این کتاب حاوی دو تقریظ از سناتور جوزف لیبرمن کاندیدای پیشین معاون ریاستجمهوری آمریکا و مایکل موکیزی وزیر پیشین دادگستری آمریکا است. پیشگفتار کتاب توسط سفیر کنت بلکول و دیباچه آن توسط سر جفری رابرتسون نوشته شده است. | ||
اجلاس استماع شاهدان و خانوادههای کشتهشدگان قتل عام ۶۷ در ژنو | ==== اجلاس استماع شاهدان قتل عام ۶۷ در ژنو ==== | ||
در جلسهیی که بهمن ماه ۱۳۹۶با شرکت شماری از سازمانهای غیردولتی دارای رتبه مشورتیِ ملل متحد، در کلوپ مطبوعات ژنو به ابتکار انجمنِ «عدالت برای قربانیان قتلعام سال ۶۷» تشکیل شد، برجستهترین حقوقدانان بینالمللی، زندانیان از بند رسته و شاهدان و خانوادههای کشتشدگان قتلعام زندانیان سیاسی شرکت داشتند و سخنرانان به حسابرسی از مقامات جمهوری اسلامی فراخوان دادند. در این اجلاس همچنین تعدادی از شاهدان، زندانیان سیاسی از بند رسته و اعضای خانوادههای کشتهشدگان قتلعام سال ۱۳۶۷به ادای شهادت پرداختند.<ref>اجلاس استماع شاهدان و خانواده های شهیدان قتل عام شدگان ۶۷ در [https://www.iranntv.com/2018/02/03/%D8%A7%D8%AC%D9%84%D8%A7%D8%B3-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF/ ژنو]</ref> | |||
==== همکاری یانس یانشا ==== | |||
آقای یانس یانشا نخست وزیر کنونی اسلوونی در کنفرانس جهانی ۲۰۲۱ مجاهدین خلق ایران که از جانب خودشان به کهکشان معروف است و طبق گفته خودشان بوسیله اینترنت با ارتباط با ۵۰ هزار نقطه برگزار شد در ارتباط با دادخواهی قتلعامشدگان ۶۷ گفت: | |||
همچنین میخواهم با خانوادههای ۳۰هزار زندانی سیاسی صحبت کنم که در جریان قتلعام سال۱۳۶۷ جانشان را از دست دادند و حمایت خود را از خواستههای آنها اعلام کنم برای عدالت و حسابرسی از طریق تشکیل کمیسیون تحقیق سازمانملل در مورد قتلعام۱۳۶۷. بهمدت نزدیک به ۳۳سال، جهان قربانیان این قتلعام را فراموش کرده بود. این وضعیت باید تغییر کند. کمیسیون تحقیق سازمان ملل متحد اهمیت ویژهیی در روشنکردن قتلعام وحشتناک سال۱۳۶۷ دارد. خانوادههای قربانیان خواهان یک کمیسیون تحقیق هستند تا بتوانند سرانجام بهعدالت دست یابند و بهاندوه آنها پایان داده شود. این امر بهویژه بهدلیل این واقعیت مهم است که رئیسجمهور بعدی حکومت ابراهیم رئیسی خواهد بود که توسط عفو بینالملل متهم به جنایت علیه بشریت بهدلیل نقش او در همان کشتار است.<ref>سایت ایران آزادی - ابراهیم رئیسی از دیدگاه رهبران [https://fa.iranfreedom.org/%d8%a7%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%87%db%8c%d9%85-%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%86%da%af%d8%a7%d9%87-%d8%b1%d9%87%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d8%ac%d9%87%d8%a7/ جهان]</ref> | |||
در | ==== واکنش اعضای کنگره آمریکا ==== | ||
جنبش دادخواهی همچنین توانسته است درخواست تعقیب رئیسی را به بالاترین سطح مقامات آمریکا برساند. | |||
استیوکوهن نماینده دمکرات و تام مک کلینتاک نماینده جمهوریخواه که رؤسای گروه پارلمانی حقوقبشر و دمکراسی در ایران در کنگره آمریکا هستند، این نامه را امضا کردند.<ref>سایت ایران آزادی ۲۴ تیر ۱۴۰۰[https://fa.iranfreedom.org/%d8%a7%d8%b9%d8%b6%d8%a7%db%8c-%da%a9%d9%86%da%af%d8%b1%d9%87-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7/]</ref> | |||
==== دستگیری و دادگاهی شدن حمید نوری در سوئد ==== | |||
جنبش دادخواهی موفق شده است [[حمید نوری]] که در نزد زندانیان اوین و گوهردشت به حمید عباسی مشهور بود و از دستاندرکاران صحنه قتلعام در زندان گوهردشت بود را در سوئد تحت تعقیب قرار دهد. او توسط قضاییه سوئد در ۱۸ آبان ۱۳۹۸ دستگیر و در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۰ اولین جلسه دادگاهش جهت تفهیم اتهام به عنوان دستاندرکار مستقیم قتلعام ۶۷ برگزار شد. در این جلسه از جمله از او در مورد ارتباط ایمیلی با ایرج مصداقی که به عنوان فعال حقوق بشر در رسانههای غربی مورد استقبال قرار میگیرد و به نظر میرسد که از اعضای وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی باشد سوال شد.<ref>گرارش کمیسیون قضایی شورای ملی [https://www.iranncr.org/%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%82%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C/4336-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D9%85%D9%8A%D8%B3%D9%8A%D9%88%D9%86-%D9%82%D8%B6%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D9%84%D9% مقاومت]</ref> | |||
حمید نوری زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تهران است. او یکی از اعضای سپاه پاسداران است که نقش فعالی در سرکوب، شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی داشته است. حمید نوری به خاطر نقش فعال خود در این امر به سرعت ارتقاء یافته و به درجهی دادیاری اوین رسید. برخی شاهدان نقل میکنند که او هنگام اعدام زندانیان مجاهد با تمسخر آنها را به سمت سالنهای اعدام هدایت کرده و به آنها میگفت که عاشورای مجاهدین در انتظار شماست. | |||
شاكيان حمید نوری و وکلایشان میگویند حمید نوری به عنوان دادیار زندان گوهردشت کرج و یکی از ۸ عضو «هیئت اعدام» در این زندان در جریان اعدام جمعی زندانیان سیاسی شناسایی شده است و به همین دلیل از سوی دادگاه سوئدی به اتهامات متعددى مانند «جنایت جنگی ، جنایت علیه بشریت، شکنجه و مشارکت در جرم مستمر و باز پس ندادن جنازهها» بازداشت شده است. حمید نوری در دادگاه استیناف هم به همان حبس ابد محکوم شده است.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%A9%D9%87%D9%84%D9%85-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%AD%D8%A8%D8%B3-%D8%A7%D8%A8%D8%AF-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%D8%AF/a-67768792 دادگاه تاریخی استکهلم؛ حکم حبس ابد حمید نوری تایید شد]</ref> | |||
=== مواضع سازمان ملل در مورد قتل عام ۶۷ === | === مواضع سازمان ملل در مورد قتل عام ۶۷ === | ||
==== اولین گزارش گزارشگر سازمان ملل در مورد قتلعام ۶۷ ==== | |||
موضوع دادخواهی از کشتهشدگان قتلعام ۶۷ سرانجام در سال ۹۶ در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد. سازمان ملل متحد روز دوم سپتامبر ۲۰۱۷(۱۱شهریور ۱۳۹۶) همزمان با بیست ونهمین سالگرد قتلعام هزاران زندانی سیاسی گزارش گزارشگر ویژه درباره وضعیت حقوقبشر در ایران را منتشر کرد. در این سند که همراه با یاداشت دبیرکل به مجمع عمومی ملل متحد ارائه شده است، برای نخستین بار در چند ماده به موضوع قتلعام زندانیان سیاسی در ایران در سال ۱۳۶۷پرداخته شده و بر اعدام هزاران زندانی تأکید نموده و خواستار تحقیقات مستقل و مؤثر درباره این جنایت و افشای حقایق شده است. | موضوع دادخواهی از کشتهشدگان قتلعام ۶۷ سرانجام در سال ۹۶ در مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد. سازمان ملل متحد روز دوم سپتامبر ۲۰۱۷(۱۱شهریور ۱۳۹۶) همزمان با بیست ونهمین سالگرد قتلعام هزاران زندانی سیاسی گزارش گزارشگر ویژه درباره وضعیت حقوقبشر در ایران را منتشر کرد. در این سند که همراه با یاداشت دبیرکل به مجمع عمومی ملل متحد ارائه شده است، برای نخستین بار در چند ماده به موضوع قتلعام زندانیان سیاسی در ایران در سال ۱۳۶۷پرداخته شده و بر اعدام هزاران زندانی تأکید نموده و خواستار تحقیقات مستقل و مؤثر درباره این جنایت و افشای حقایق شده است. | ||
خط ۶۳۰: | خط ۶۷۷: | ||
«طی سالها، تعداد زیادی گزارش درباره قتلعام سال ۱۳۶۷منتشر شده است. اگر تعداد افرادی که ناپدید شده و سپس اعدام شدهاند را بتوان مورد بحث و جدل قرار داد، شواهد فوقالعاده زیادی نشان میدهند که هزاران نفر بهطور شتابزدهای بهقتل رسیدند. اخیراً برخی از بالاترین مقامات حکومتی به این کشتار اذعان کردهاند. خانواده قربانیان این حق را دارند که حقایق را در مورد این وقایع و سرنوشت عزیزان خود بدانند بدون اینکه با خطر تلافی و انتقام مواجه شوند. آنها حق دارند که آلامشان جبران شود که شامل یک تحقیقات مؤثر در مورد واقعیتها و افشای عمومی حقایق درباره این اعدامها و همچنین جبران خسارت میشود؛ بنابراین گزارشگر ویژه به دولت فراخوان میدهد تا اطمینان حاصل کند یک تحقیقات مستقل و همهجانبه در مورد این وقایع انجام میگیرد». | «طی سالها، تعداد زیادی گزارش درباره قتلعام سال ۱۳۶۷منتشر شده است. اگر تعداد افرادی که ناپدید شده و سپس اعدام شدهاند را بتوان مورد بحث و جدل قرار داد، شواهد فوقالعاده زیادی نشان میدهند که هزاران نفر بهطور شتابزدهای بهقتل رسیدند. اخیراً برخی از بالاترین مقامات حکومتی به این کشتار اذعان کردهاند. خانواده قربانیان این حق را دارند که حقایق را در مورد این وقایع و سرنوشت عزیزان خود بدانند بدون اینکه با خطر تلافی و انتقام مواجه شوند. آنها حق دارند که آلامشان جبران شود که شامل یک تحقیقات مؤثر در مورد واقعیتها و افشای عمومی حقایق درباره این اعدامها و همچنین جبران خسارت میشود؛ بنابراین گزارشگر ویژه به دولت فراخوان میدهد تا اطمینان حاصل کند یک تحقیقات مستقل و همهجانبه در مورد این وقایع انجام میگیرد». | ||
==== اقدام خانم عاصمه جهانگیر ==== | |||
سوم آبان ۹۶خانم عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه حقوقبشر در ایران ضمن ارائه گزارش شش ماهه خود به اجلاس کمیته سوم مجمع عمومی مللمتحد چنین گفت: | سوم آبان ۹۶خانم عاصمه جهانگیر، گزارشگر ویژه حقوقبشر در ایران ضمن ارائه گزارش شش ماهه خود به اجلاس کمیته سوم مجمع عمومی مللمتحد چنین گفت: | ||
«برای حرکت رو به جلو من علاقمندم پیشنهاد کنم که ما همچنین باید به عقب بنگریم، در این رابطه تعداد قابل توجهی از دادخواستها، ارتباطات و مدارک پیرامون اعدامهای هزاران زندانی سیاسی از مرد و زن و نوجوان در سال ۱۹۸۸صحبت از درد عمیق و مستمری میکند که باید مطمئناً به آن پرداخته شود، این قتلها بخودی خود توسط بعضی از مقامات بلندپایه حکومت مورد تأیید قرار گرفته است، تقریباً بهطور روزانه من نامههای عمیق و صمیمانهیی از بستگان کشته شدگان دریافت میکنم که خواهان پاسخگویی هستند، خانواده قربانیان حق غرامت و جبران دارند و از این حق برخوردارند که از حقایق این وقایع و سرنوشت قربانیان، بدون ریسک تلافی، آگاه شوند. از اینرو من بر فراخوان خود به حکومت تأکید میکنم تا تضمین کند که یک تحقیقات جامع و مستقل در مورد این وقایع صورت بگیرد». | «برای حرکت رو به جلو من علاقمندم پیشنهاد کنم که ما همچنین باید به عقب بنگریم، در این رابطه تعداد قابل توجهی از دادخواستها، ارتباطات و مدارک پیرامون اعدامهای هزاران زندانی سیاسی از مرد و زن و نوجوان در سال ۱۹۸۸صحبت از درد عمیق و مستمری میکند که باید مطمئناً به آن پرداخته شود، این قتلها بخودی خود توسط بعضی از مقامات بلندپایه حکومت مورد تأیید قرار گرفته است، تقریباً بهطور روزانه من نامههای عمیق و صمیمانهیی از بستگان کشته شدگان دریافت میکنم که خواهان پاسخگویی هستند، خانواده قربانیان حق غرامت و جبران دارند و از این حق برخوردارند که از حقایق این وقایع و سرنوشت قربانیان، بدون ریسک تلافی، آگاه شوند. از اینرو من بر فراخوان خود به حکومت تأکید میکنم تا تضمین کند که یک تحقیقات جامع و مستقل در مورد این وقایع صورت بگیرد». | ||
==== موضع دبیر کل سازمان ملل آنتونیو گوترز ==== | |||
سپس آنتونیو گوترز، دبیرکل سازمان ملل در گزارشی به شورای حقوقبشر سازمان ملل، در مورد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷نوشت: «دبیرکل نگران مشکلات خانوادههای قربانیان در دستیابی به اطلاعات مربوط به وقایع ۱۹۸۸و اذیت و آزار کسانی است که در پی کسب اطلاعات بیشتر مربوط به این رخدادها هستند». | سپس آنتونیو گوترز، دبیرکل سازمان ملل در گزارشی به شورای حقوقبشر سازمان ملل، در مورد قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷نوشت: «دبیرکل نگران مشکلات خانوادههای قربانیان در دستیابی به اطلاعات مربوط به وقایع ۱۹۸۸و اذیت و آزار کسانی است که در پی کسب اطلاعات بیشتر مربوط به این رخدادها هستند». | ||
همچنین در بررسی گزارش گزارشگر ویژه در سی و هفتمین اجلاس شورای حقوقبشر مللمتحد که ۲۱اسفند ۹۶برگزار شد، آخرین گزارش زندهیاد عاصمه جهانگیر بهعنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل برای نظارت بر وضعیت حقوقبشر در ایران، به شورا ارائه شد و مورد بررسی قرار گرفت. | همچنین در بررسی گزارش گزارشگر ویژه در سی و هفتمین اجلاس شورای حقوقبشر مللمتحد که ۲۱اسفند ۹۶برگزار شد، آخرین گزارش زندهیاد عاصمه جهانگیر بهعنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل برای نظارت بر وضعیت حقوقبشر در ایران، به شورا ارائه شد و مورد بررسی قرار گرفت. | ||
==== نامه سرگشاده ۱۵۰ مقام سابق سازمان ملل ==== | |||
در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۵ می ۲۰۲۱، بیش از ۱۵۰ مقام سابق سازمان ملل متحد، وکلا و کارشناسان حقوق بشر در نامهای سرگشاده از این سازمان خواستند کمیتهای برای تحقیق در مورد اعدام هزاران زندانی سیاسی در سال ۶۷ تشکیل دهد.<ref>سایت دویچه وله - درخواست از سازمان ملل برای کمیته تحقیق اعدام ۶۷[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%84%D9%84-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%AA%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82-]</ref> | |||
==== درخواست جاوید رحمان در مورد نقش رئیسی در اعدامهای ۶۷ ==== | |||
در ۸ تیر ۱۴۰۰، جاوید رحمان، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در زمینه وضعیت حقوق بشر در ایران، خواستار انجام تحقیقاتی مستقل در مورد نقش ابراهیم رئیسی در اعدام هزاران زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ شد. آقای رحمان در گفتگو با خبرگزاری رویترز گفت حالا زمان مناسبی برای انجام این تحقیق و بررسی نقش افراد در رخدادهای سال ۶۷ است . او افزود: «در غیر این صورت، در مورد این رئیسجمهوری و نقش او ... در این اعدامها نگرانیهای جدی خواهیم داشت.»<ref>سایت صدای آمریکا - درخواست گزارشگر ویژه جهت تحقیق مستقل در مورد [https://ir.voanews.com/top-stories/un-expert-requests-probe-raisis-execution-role رئیسی]</ref> | |||
== گورهای جمعی == | == گورهای جمعی == | ||
خط ۶۸۹: | خط ۷۴۴: | ||
[[پرونده:گزارش سازمان عفو بین الملل در مورد قتل عام ۶۷.jpg|جایگزین=گزارش سازمان عفو بین الملل در مورد قتل عام ۶۷|بندانگشتی|گزارش سازمان عفو بین الملل در مورد قتل عام ۶۷]] | [[پرونده:گزارش سازمان عفو بین الملل در مورد قتل عام ۶۷.jpg|جایگزین=گزارش سازمان عفو بین الملل در مورد قتل عام ۶۷|بندانگشتی|گزارش سازمان عفو بین الملل در مورد قتل عام ۶۷]] | ||
=== | === گزارش عفو بینالملل === | ||
نهم اردیبهشت ۱۳۹۷سازمان عفو بین الملل در گزارشی شواهد و مدارک جدیدی از گورهای جمعی زندانیان را فاش کرد. این گزارش از جمله شامل تصاویر ماهوارهیی، عکس و ویدئوهای تحلیلی است. این گزارش توسط عفو بینالملل و عدالت برای ایران تهیه شده است. در این گزارش آمده است مقامات ایرانی محلهای تأیید شده یا احتمالی گورهای جمعی زندانیان قتلعام شده در سال ۱۳۶۷را تخریب میکنند. در این قتلعام هزاران زندانی که به دلائل سیاسی دستگیر شده بودند ناپدید شده و بهطور فراقانونی اعدام شدند. | نهم اردیبهشت ۱۳۹۷سازمان عفو بین الملل در گزارشی شواهد و مدارک جدیدی از گورهای جمعی زندانیان را فاش کرد. این گزارش از جمله شامل تصاویر ماهوارهیی، عکس و ویدئوهای تحلیلی است. این گزارش توسط عفو بینالملل و عدالت برای ایران تهیه شده است. در این گزارش آمده است مقامات ایرانی محلهای تأیید شده یا احتمالی گورهای جمعی زندانیان قتلعام شده در سال ۱۳۶۷را تخریب میکنند. در این قتلعام هزاران زندانی که به دلائل سیاسی دستگیر شده بودند ناپدید شده و بهطور فراقانونی اعدام شدند. | ||
خط ۷۰۵: | خط ۷۶۰: | ||
در یک نمونه تکاندهنده در شهر قروه در استان کردستان مقامات در ژوئیه سال گذشته با بولدوزر سنگها و علائمی که توسط خانوادههای عزادار برای یادبود این قربانیان گذاشته شده بود را تخریب کرده و بهانه آوردند که این زمینها باید تبدیل به زمین کشاورزی شوند. | در یک نمونه تکاندهنده در شهر قروه در استان کردستان مقامات در ژوئیه سال گذشته با بولدوزر سنگها و علائمی که توسط خانوادههای عزادار برای یادبود این قربانیان گذاشته شده بود را تخریب کرده و بهانه آوردند که این زمینها باید تبدیل به زمین کشاورزی شوند. | ||
=== متن سرود جنبش دادخواهی === | === متن سرود جنبش دادخواهی === | ||
خط ۷۵۲: | خط ۷۹۱: | ||
۳۰سال از قتل عام سال ۶۷ گذشت اما هنوز آمار دقیقی از قربانیان فاجعه و قتلعام شدگان در دست نیست. البته بررسی بسیاری از شواهد خبر از اعدام بیش از ۳۰ هزار نفر در قتل عام میدهد هرچند گزارشگران معتقدند جمع کردن شناسنامههای قتلعام شدگان و سوزاندن پروندهها، تخریب مزارها، ممنوعیت عزاداری و تجمع و مراسم یادبود و سالگرد و محو آثار و سیمانکاری گورهای جمعی و عوامل دیگر امکان بدست آوردن آمار واقعی اعدام شدگان ۶۷ را ناممکن میکند. بخصوص که جمهوری اسلامی با تلاش گسترده و سیستماتیک مانع از درز اطلاعات و اخبار قتلعام میشود. چنانکه آمار اغلب کشتهشدگان بویژه در شهرستانها هرگز برملا نشد. گزارشگران میافزایند از صد یا صد و بیست نفری که دانسته شد در یکی از گورهای جمعی و خاوران رشت دفن شدهاند اسم بیست یا سی نفر بیشتر فاش نشد. از قتلعام در زندانهای شهرهای مرزی هنوز خبری در دست نیست. هنوز آمار روشنی از کسانی که در شهرهای مختلف یا مناطق ساحلی اعدام شدند وجود ندارد. از زندانهای بزرگ وکیلآباد و عادلآباد که صدها زندانی داشتند جز چند نفری که اقوام یا آشناهایشان توانستند اسمشان را برای طرف حسابها ارسال کنند اسمی و رسمی در دست نیست. | ۳۰سال از قتل عام سال ۶۷ گذشت اما هنوز آمار دقیقی از قربانیان فاجعه و قتلعام شدگان در دست نیست. البته بررسی بسیاری از شواهد خبر از اعدام بیش از ۳۰ هزار نفر در قتل عام میدهد هرچند گزارشگران معتقدند جمع کردن شناسنامههای قتلعام شدگان و سوزاندن پروندهها، تخریب مزارها، ممنوعیت عزاداری و تجمع و مراسم یادبود و سالگرد و محو آثار و سیمانکاری گورهای جمعی و عوامل دیگر امکان بدست آوردن آمار واقعی اعدام شدگان ۶۷ را ناممکن میکند. بخصوص که جمهوری اسلامی با تلاش گسترده و سیستماتیک مانع از درز اطلاعات و اخبار قتلعام میشود. چنانکه آمار اغلب کشتهشدگان بویژه در شهرستانها هرگز برملا نشد. گزارشگران میافزایند از صد یا صد و بیست نفری که دانسته شد در یکی از گورهای جمعی و خاوران رشت دفن شدهاند اسم بیست یا سی نفر بیشتر فاش نشد. از قتلعام در زندانهای شهرهای مرزی هنوز خبری در دست نیست. هنوز آمار روشنی از کسانی که در شهرهای مختلف یا مناطق ساحلی اعدام شدند وجود ندارد. از زندانهای بزرگ وکیلآباد و عادلآباد که صدها زندانی داشتند جز چند نفری که اقوام یا آشناهایشان توانستند اسمشان را برای طرف حسابها ارسال کنند اسمی و رسمی در دست نیست. | ||
بعضی آمار قتلعام زندانیان سیاسی را بر اساس گفته منتظری که در یکی از نامههایش به خمینی به عدد ۲۸۰۰ یا ۳۸۰۰ اعدام اشاره کرد، با این عدد برابر میدانند. اما این عدد بنا به دلیلی قابل تکیه بیان واقعیت نیست. با توجه به اینکه منتظری در اولین نامهیی که بهتاریخ ۹ مرداد ۶۷ (یعنی ۳ روز بعد از تشکیل هیأت مرگ تهران) به خمینی نوشت ضمن اشاره به اعدامهای گسترده تصریح کرد: «اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز، هم عکسالعمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود» و با توجه به اینکه در تاریخ ۹ مرداد قتلعام در همه شهرها حتی در زندان گوهردشت هنوز آغاز نشده بود و با توجه به اینکه طبق | از بند ما، همه زنان مجاهد را اعدام کردند. زنان چپی را اعدام نکردند. آن سال، سهم مجازات زنان "مرتد" شلاق تعيين شده بود.<ref name=":4" /> | ||
رضا ملک معاون سابق تحقیق و بررسی وزارت اطلاعات در زمان علی فلاحیان، طی یک افشاگری از داخل زندان در سال۱۳۸۷خطاب به دبیرکل مللمتحد گفت: | |||
«جنایات این رژیم به حدی است که طی چند شب در سال ۶۷بیش از ۳۳هزار و ۷۰۰نفر زندانیان دارای حکم اعدام و در گورهای دستجمعی توسط کانتینرها و بولدوزها به خاک سپرده شدند..».<ref>قتل عام سال ۶۷ - مقام سابق وزارت اطلاعات: ۳۳هزار و ۷۰۰نفر اعدام و در گورهای جمعی دفن [https://www.mojahedin.org/news/160769 شدند]</ref> | |||
محمد نیازی رئیس سابق سازمان قضایی نیروهای مسلح در همایش بزرگداشت بهشتی در تاریخ دوشنبه ۷ تیر ۱۴۰۰ ضمن دفاع از قتلعام و منطبقدانستن آن با فتوای خمینی از جمله میگوید:<blockquote>متأسفانه حکم امام را می گویند ولی در عین حال که توضیح نمی دهند آمار دروغ هم می گویند. '''آیت الله منتظری می گوید من بین ۲۴ و ۳۴ هزار نفر تردید دارم'''. <ref>سایت جماران - گزارش از مراسم چهلمین سالگرد [https://www.jamaran.news/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-12/1515198-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D9%85-%DA%86%D9%87%D9%84%D9%85%DB%8C%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D بهشتی]</ref></blockquote>بعضی آمار قتلعام زندانیان سیاسی را بر اساس گفته منتظری که در یکی از نامههایش به خمینی به عدد ۲۸۰۰ یا ۳۸۰۰ اعدام اشاره کرد، با این عدد برابر میدانند. اما این عدد بنا به دلیلی قابل تکیه بیان واقعیت نیست. با توجه به اینکه منتظری در اولین نامهیی که بهتاریخ ۹ مرداد ۶۷ (یعنی ۳ روز بعد از تشکیل هیأت مرگ تهران) به خمینی نوشت ضمن اشاره به اعدامهای گسترده تصریح کرد: «اعدام چند هزار نفر در ظرف چند روز، هم عکسالعمل خوب ندارد و هم خالی از خطا نخواهد بود» و با توجه به اینکه در تاریخ ۹ مرداد قتلعام در همه شهرها حتی در زندان گوهردشت هنوز آغاز نشده بود و با توجه به اینکه طبق گزارشهای شاهدان سرعت و شتاب اعدامها بعد از دهم مرداد بیشتر شد، میتوان با استناد به همین جمله «اعدام چند هزار در چند روز» ـ حتی با فرض فقط یک ماه اعدام ـ به عدد بیش از ۳۰ هزار رسید. ضمن اینکه در بعضی از شهرستانها قتلعام تا چند ماه بعد هم ادامه داشت. | |||
دکتر محمد ملکی؛ اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب؛ طی مصاحبهیی در مورد آمار قتلعام شدگان ضمن تأکید روی عدد بیش از ۳۰هزار اعدام گفت: | دکتر محمد ملکی؛ اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب؛ طی مصاحبهیی در مورد آمار قتلعام شدگان ضمن تأکید روی عدد بیش از ۳۰هزار اعدام گفت: | ||
«تعداد هم خیلی زیاده؛ من اگر بخواهید سندی دارم که نشون میده تعداد خیلی زیاده و آنچه که آیتالله منتظری و دیگران در ۴هزار و ۵هزار و این حرفها گفتن اینا اولاً اطلاعاتی ست که ایشون داشتن و بعد هم به ایشون دادن و بعد هم مربوط به تهران بوده در حالی که این مسأله کشتار سال ۶۷در تمام شهرستانها و حتی شهرستانهای کوچک و روستاها هم اجرا شده است…».<ref>مصاحبه دکتر ملکی در مورد تعداد قتل عام شدگان ـ ۲۲مرداد ۱۳۹۵</ref> | «تعداد هم خیلی زیاده؛ من اگر بخواهید سندی دارم که نشون میده تعداد خیلی زیاده و آنچه که آیتالله منتظری و دیگران در ۴هزار و ۵هزار و این حرفها گفتن اینا اولاً اطلاعاتی ست که ایشون داشتن و بعد هم به ایشون دادن و بعد هم مربوط به تهران بوده در حالی که این مسأله کشتار سال ۶۷در تمام شهرستانها و حتی شهرستانهای کوچک و روستاها هم اجرا شده است…».<ref>مصاحبه دکتر ملکی در مورد تعداد قتل عام شدگان ـ ۲۲مرداد ۱۳۹۵</ref> | ||
[[پرونده:اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷.jpg|جایگزین=اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷|بندانگشتی|اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷]] | [[پرونده:اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷.jpg|جایگزین=اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷|بندانگشتی|اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷]]صاحبان این نظر معتقدند زمانی که پردهها کنار برود، خواهیم فهمید که عدد ۳۰هزار هم بسیار محتاطانه تنظیم شده و آمار واقعی بیش از اینهاست. | ||
== واکنش جمهوری اسلامی به جنبش دادخواهی == | |||
[[پرونده:گزارش تلویزیون اورینت از کنفرانس جنبش دادخواهی.jpg|جایگزین=گزارش تلویزیون اورینت از کنفرانس جنبش دادخواهی قتل عام شدگان ۶۷|بندانگشتی|گزارش تلویزیون اورینت از کنفرانس جنبش دادخواهی قتل عام شدگان ۶۷]] | |||
این جنبش سبب شد که بسیاری از دست اندرکاران قتلعام نسبت به آن موضع بگیرند. از جمله آنان علی فلاحیان وزیر اطلاعات وقت جمهوری اسلامی، رازینی، رئیسی، پورمحمدی و… که در بخش بعدی میآید. از دیگر آثار این حرکت از جمله پرداختن رادیو و تلویزیون و سینما و دیگر رسانههای جمهوری اسلامی به موضوع از جمله تهیه و تولید دهها فیلم سینمایی و مستند تلویزیونی و جنگ روانی علیه مقبولیت و مشروعیت مجاهدین است. بهنحوی که فقط در آبان ماه سال ۹۵رسانههای ایران از تولید سه فیلم سینمایی به اسم «ماجرای نیمروز»، «آخرین روزهای زمستان» و «مشتاقی و مهجوری» در مراحل پیشتولید یا تولید خبر دادند. فیلم «امکان مینا» هم قبل از آن روی اِکران آمده بود و در ماههای قبلتر هم اکران فیلم «سیانور» موضوع تبلیغات و شیطانسازی و دود و دم علیه مجاهدین در فضای مجازی بود. سریالهای ۷تا ۳۱قسمتی «سالهای حادثه» و «نفس» و «پارلمان» و… هم در حال پخش یا تولید بود. به اعتراف تهیه کنندگان و مسئولان پروژههای جنگ روانی، تمام سریالها و فیلمهای سینمایی با سفارش و هزینه وزارت اطلاعات انجام شد.<ref group="پاورقی">برای نمونه مجری میزگرد خبرگزاری فارس در مصاحبه با عوامل فیلم سینمایی سیانور میگوید: «در مورد شما ذهنیتی در بین بسیاری وجود دارد و آن این است که شما جزو افراد امنیتی هستید و رابطههایی نیز دارید که وارد این حوزه شدهاید و بودجه فیلمتان نیز همواره تأمین بوده است و کاری به کارتان هم ندارند». (فارس؛ خبرگزاری سپاه پاسداران – ۳آذر ۹۵) | |||
تهیهکننده و کارگردان فیلم «مشتاقی و مهجوری» هم تأکید میکند که «رئیس بنیاد هابیلیان نیز در تولید موارد علمی و تهیه فیلمنامه کمکهای فراوانی را داشته است». (خبرگزاری حیات – ۵آبان ۹۵) | |||
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران تسنیم «در خبرها آمده این فیلم [سیانور] با نظارت مستقیم وزارت اطلاعات تولیدشده و داستان آن درباره [مجاهدین] است.» (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس؛ تسنیم – ۱۷مهر ۹۵)</ref> پاسدار ایوبی رئیس سازمان سینمایی در ۲۰بهمن ۹۵ که از شبکه ۳تلویزیون پخش شد گفت: «امسال واقعاً سینمای ایران به دغدغه کشور، به دغدغه نظام، به دغدغه مقام معظم رهبری پاسخ مثبت داد». | |||
ایمان گودرزی یکی دیگر از دست اندرکاران گفت: «با توجه به اینکه موضوع اعدامهای سال ۶۷مسألهیی شبههناک بود و در ظاهر، نقطهیی مبهم در تاریخ معاصر ما محسوب میشود، علاقمند بودم تا در این حوزه، کاری را بسازم… با شاهدان عینی و ۱۵نفر از رجال سیاسی کشور که در ماجرای اعدامهای سال ۶۷مسئولیتی داشتند… گفتگوهایی گرفتیم و موفق شدیم… علی رغم اینکه اعدامها و برخورد نظام در آن مقطع، کاملاًً درست بوده است، متأسفانه مسئولان این اتفاق، امروز چون در لباس دیگری هستند، گذشته خود را انکار میکنند و با توجه به عدم دسترسی به اطلاعات مربوط به اعدامها، خود را پنهان و با شمایل دیگری جلوه میدهند». | |||
در همین رابطه جمهوری اسلامی در فیلم بلند و سینمایی «قائممقام» در مقام پاسخگویی به حسینعلی منتظری برآمد اما هیچ سینمایی حاضر نشد آنرا اکران دهد. نهایتا در چند دانشگاه با حضور تعدادی دانشجو پخش گردید. | |||
آخوند ناطق نوری در این رابطه گفت: <blockquote>«نسل امروز که نسل چهارم انقلاب هست، اینها نمیدانند که منافقین چه کردن اصلاً جنایات اینها و اینها. بالاخره نوههای ما، نوههای نسل اولیها، دومیها اینها میآیند میگن خوب شما یک اشاره لطیفی داشتید اما آن کم است خیلی لطیف است ما ها که تو کار بودیم میتوانیم بفهمیم چی میگفتید و آن این هستش که اینها مگر دستگیر نشدن توسط شما، مگر محاکمه شون نکردید، خوب مگر زندانشون نکردید، محکومین تون، محکوم به زندان بودن، رفتن زندان، چرا بعدش اسیرهای دست خودتون رو اعدام کردید؟ این نسل جدید این سؤاله براش کف خیابان و دانشگاهها که شما هستید این سؤال رو میکنند…»</blockquote>همچنین موضوع قتلعام و جنبش دادخواهی سبب شده است رسانه رسمی پاسداران ـ تسنیم ـ حکم و دستخط خمینی را در سال ۹۶ برای اولی بار منتشر کند. همین رسانه ـ در سالگرد قتلعام از قول حاکم شرع احمدی شاهرودی عضو هیأت قتلعام خوزستان که منتظری از او در نوار صوتیش نقل قول میکند که احمدی هم مخالف بود ـ که میگوید حکم خمینی درست بود و من مخالفتی با قتلعام نداشتم و… احمدی اضافه کرد ما فقط حکمی که صادر شده بود را امضا کردیم.<ref>(تسنیم ۱۷مرداد ۹۶)</ref> | |||
جمهوری اسلامی از جمله به گزارش سازمان ملل هم واکنش نشان داد: | |||
جعفری دولتآبادی دادستان تهران گفت: «هر چند وقت، گزارشی علیه ایران ارائه میشود و از جمله گزارش اخیر گزارشگر ویژه حقوقبشر است که منبع اصلی آن ادعاهای (مجاهدین) و اخبار شبکههای وابسته به آنان میباشد. این گزارش ادعاهای خلاف واقع را به نظام قضایی ایران منتسب نموده است». | |||
== | == اعترافات مقامات نظام در مورد قتلعام == | ||
'''هاشمی رفسنجانی،''' با شروع قتلعام، در خطبههای نماز جمعه در روز ۷مرداد ۱۳۶۷گفت: «اینایی که از زندونا آزاد کردیم رفتن سلاح گرفتن افتادن به جون مردم. اینا تو اسلامآباد رفتن از بیمارستان ۳۰تا مجروح رو بیرون کشیدن و به رگبار بستن…». او اضافه کرد: «این یکی از فتنههایی است که باید از میان میرفت و به این آسانی هم نمیشد این فتنه را خواباند و مدتها طول میکشید تا این بچههای متعصب فریب خوردهای که این همه به اینها در زندانها محبت شد، توبهشان را پذیرفتیم، بهعنوان «تائب» بیرون آمدند و دوباره به آنجا رفتند و برگشتند که با ملت خودشان بجنگند و برای عراق جاسوسی کنند. این فتنه باید یک روزی ریشهکن میشد…». | |||
درست یک هفته بعد یعنی روز جمعه ۱۴ مرداد و در حالیکه قتلعام جریان داشت | '''موسوی اردبیلی،''' درست یک هفته بعد یعنی روز جمعه ۱۴ مرداد و در حالیکه قتلعام جریان داشت که در آن زمان رئیس شورایعالی قضایی بود در نماز جمعه گفت: «مردم به ما فشار میارن که چرا اینارو نمیکشین؟ …». | ||
در روز ـ ۱۵مرداد ـ همزمان با انتشار خبر نماز جمعه اردبیلی در روزنامه جمهوری، در صفحه دیگر همین روزنامه همراه با تصویری از لاجوردی، با تیتر بزرگ آمده بود: «مردم میگویند ترحم بر منافقین دیگر جایز نیست». | در روز ـ ۱۵مرداد ـ همزمان با انتشار خبر نماز جمعه اردبیلی در روزنامه جمهوری، در صفحه دیگر همین روزنامه همراه با تصویری از لاجوردی، با تیتر بزرگ آمده بود: «مردم میگویند ترحم بر منافقین دیگر جایز نیست». | ||
'''رازینی''' ۲۹سال بعد از قتلعام ۶۷–۱۱تیر ۱۳۹۶ـ گفت خمینی در این زمینه کاری انجام داد که هیچکدام از فقهای گذشته در طول تاریخ انجام نداده بودند. او اضافه میکند: «آن زمان من نبودم مسئولان دخیل در قضایای ۶۷آقایان نیری، رئیسی، اشراقی و پورمحمدی بودند اما حکم امام عادلانه بود…».<ref>او قاضی شرع دادگاههای ارتشیان و نظامیان و دیگر زندانیان جمهوری اسلامی در ابتدای دهه 60 بود. او مدتی در مشهد و بعدا به تهران منتقل شده بود.</ref> | '''علی رازینی''' ۲۹سال بعد از قتلعام ۶۷–۱۱تیر ۱۳۹۶ـ گفت خمینی در این زمینه کاری انجام داد که هیچکدام از فقهای گذشته در طول تاریخ انجام نداده بودند. او اضافه میکند: «آن زمان من نبودم مسئولان دخیل در قضایای ۶۷آقایان نیری، رئیسی، اشراقی و پورمحمدی بودند اما حکم امام عادلانه بود…».<ref>او قاضی شرع دادگاههای ارتشیان و نظامیان و دیگر زندانیان جمهوری اسلامی در ابتدای دهه 60 بود. او مدتی در مشهد و بعدا به تهران منتقل شده بود.</ref> علی رازینی از مسئولان قضایی درباره اعدامها چنین گفته است: «امام خمینی قاطع بودند و ملاحظه کاری در حکم خدا نداشتند، چون حکم خدا این است که محارب باید اعدام شود. امام به ادعاهای حقوق بشری غربیها توجه نکردند و گوششان به این حرفها بدهکار نبود و حکم خدا را با قدرت اجرا کردند.»<ref name=":2">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/312420/آنچه-درباره-اعدام%E2%80%8Cهای-دهه-۶۰-باید-بدانید سایت رویداد ۲۴ - آنچه درباره اعدامهای دهه ۶۰ باید بدانید]</ref> | ||
'''علی فلاحیان''' که در سال ۶۷ حاکم شرع استان کرمانشاه بود با اشاره به قتلعام زندانیان سیاسی میگوید: «با توجه به اینکه سازمان مجاهدین خلق یک گروه محارب محسوب میشدهاند، حکم قضایی اعضای آن اعدام بوده و این مسئله که برخی از آنها در زندان نگه داشته شده بودند به نوعی تخفیف محسوب میشدهاست؛ لذا اعدام آنها در سال ۶۷ بازگشت به حکم اولیه بوده است.»<ref name=":2" /> | |||
فلاحیان در مصاحبهای دیگر با سایت تاریخ ایرانی چنین گفته است: «آقای موسوی تبریزی که میگفت اصلا محاکمه نمیخواهد و محاکمه در رابطه با کسانی که در حال جنگ با ما هستند، معنا ندارد. عدهای دیگر از آقایان معتقد بودند دستگیرشدگان محاکمه شوند. حالا این نظر آنها یا از باب احتیاط بود یا فتوا یا رافت اسلامی ولی امام مرتبا تاکید داشت که مواظب باشید اینها از دستتان در نروند. اینها اگر بروند دوباره یک نفر را میکشند و حفظ جان مسلمان واجب است لذا امام همیشه میگفت از این طرف احتیاط کنید چون ما در مورد دماء باید احتیاط کنیم؟ چطور؟ مثلا اگر شبههای شد در این که کسی قاتل است یا نه، بنا را بر نکشتن بگذاریم اما در مورد منافقین امام میگفت به عکس رفتار کنید، من اینها را میشناسم، از دستتان درنروند و حکمشان اعدام است. این حکم ولایی ایشان بود؛ چه قبل از جریان ۶۷ چه بعد از آن.»<ref name=":2" /> | |||
«اگر ما آنها را نمیکشتیم که دیگر کشوری وجود نداشت. این حرف من نیست حرف امام است. در مورد مجاهدین امام میگفت به عکس رفتار کنید من اینها را میشناسم از دستتان در نروند و حکمشان اعدام است. این حکم ولایی ایشان بود چه قبل از جریان ۶۷ چه بعد از آن…<ref>قتلعام و رازهای علی [https://www.mojahedin.org/news/201962/%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86 فلاحیان]</ref><ref>علی [https://www.iranntv.com/2017/07/18/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9-%D8%A8/ فلاحیان]: اعترافات تکاندهنده راجع به حکم خمینی در مورد قتل عام ۶۷</ref> | |||
'''علی اکبر ولایتی''' وزیر خارجه وقت: «زندانیان اعدامی را باید افرادی دانست که در تلاش برای پیشروی به خاک ایران یا قتل شخصیتهای سیاسی بودند. در این کشور کسانی که (اقدام به مبارزهٔ مسلحانه میکنند) باید کشته شوند و این قانون است… زندانیانی که در این ماههای اخیر اعدام شدهاند مجاهدین خلق بودهاند که سعی داشتند به داخل ایران پیشروی کنند. سایر اعدام شدگان نیز به قتل شخصیتهای سیاسی اعتراف کرده بودند.»<ref name=":2" /> | |||
'''حسینعلی نیری''' از اعضای هیئت مرگ: «اینها به خاطر همان پرونده محاکمه نشدند که. اینها در زندان دوباره شلوغ کردند. در فضای زندان باز هم انسجام خودشان را داشتند. نه تنها رابطه تشکیلاتی داشتند بلکه تشکیلات جدیدی هم درون زندان به وجود آورده بودند. از راههایی که میدانستند، از بیرون اطلاعات کسب میکردند. جو زندان دستشان بود و لذا توطئههای جدید در کار بود. اینطور نبود که آنها فقط بخواهند ایام حبسشان را بگذرانند. یک وقت کسی مثلا پنج سال زندانی است میگوید من باید پنج سال زندان بمانم دیگر چه کار دارم چه میکنند؟ ولی اینها توطئه کرده بودند و هماهنگی از بیرون داشتند. یعنی عناد خودشان را میخواستند ادامه بدهند. اینها میگفتند ما ضرر اقتصادی به نظام بزنیم. سیم تلفن را قطع کنیم. لامپ را بشکنیم و ... با اینها که نمیشود نظام را سرنگون کرد. یعنی یک لجبازیهای بچگانهای که مثلا مادر، بچه را تنبیه میکند، بچه میرود یک جایی یک حرکتی اذیتی میکند. مملکتی که این همه خرج دارد با چهار تا لامپ شکستن نظام سرنگون میشود؟»<ref name=":2" /> | |||
'''موسوی تبریزی''' که آن زمان رئیس دادگاههای انقلاب آذربایجان شرقی و غربی بود، در مصاحبهای که سال ۹۸ با خبرگزاری فارس کرده، درباره اعدامها چنین میگوید: «آن موقع آقای ریشهری بر این باور بود که اعضای آزاد مجاهدین خلق با هم قرار گذاشته بودند که صدام به هر شهری رسید تا به او کمک کنند. زندانیهایشان هم قرار گذاشته بودند که شورش کنند، آزاد شوند و به صدام کمک کنند. این را به امام گزارش داده بودند و امام هم حکم داده بود که چند نفر به صورت شورایی مسئله زندانیهایی که در زندان هستند را پیگیری کنند و ببینند که اگر اینها در حمایت از مجاهدین خلق در موضع خود به نفع منافقین محکم هستند، حکمشان اعدام است. اینها از مجاهدین خلق طرفداری کرده و با اسلحه دستگیر شده بودند ولی با اغماض نظام جمهوری اسلامی چون آدم نکشته بودند، به ۱۰ تا ۲۰ سال زندان محکوم شده بودند.»<ref name=":2" /> | |||
'''مصطفی پورمحمدی''' درباره حضورش در هیات رسیدگی گفته بود «اینکه من در دهه ۶۰ لیستی از اعدامیها را نزد آیتالله منتظری بردهام و ایشان مخالفت کردهاند قطعاً دروغ است، من در وزارت اطلاعات یک روز پست امنیتی نداشتم، بنابراین درگیر اعدامها نبودم.» البته پورمحمدی پس از آنکه فایل صوتی از آیتالله منتظری منتشر شد که نشان میداد ظاهرا او در جلسه حضور داشته، در اظهار نظر دیگری در جریان یک مصاحبه با خبرگزاری ایرنا گفت: «ما متاسفانه بخشی از جنایتهای منافقین و خسارتی که به ما وارد کردند را به حساب نمی آوریم و تنها شهدای ترور را به حساب می آوریم در حالیکه منافقین بخش بزرگی از خسارت جنگ را برعهده دارند. یعنی بسیاری از نیروهایی که شهید یا مجروح شدند و شهرها تخریب شده به خاطر همکاری منافقین بوده است... ما افتخار میکنیم که دستور خدا را در رابطه با منافقین اجرا کردیم.»<ref name=":2" /> | |||
====== سخن آیت الله منتظری ====== | ====== سخن آیت الله منتظری ====== | ||
خط ۷۸۸: | خط ۸۵۶: | ||
منتظری در این نوار گفت: | منتظری در این نوار گفت: | ||
«به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم میکنند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده | «به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم میکنند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ مینویسند…» | ||
او همچنین در مورد برنامه ریزی و طراحی اعدامها از مدتها قبل گفت: | او همچنین در مورد برنامه ریزی و طراحی اعدامها از مدتها قبل گفت: | ||
خط ۸۴۳: | خط ۹۱۱: | ||
«اینها بهحبس محکوم شده بودن و میبایستی آزاد میشدند اینکه ما بهانهیی بیاوریم اینها رو از سلولها بیاوریم بیرون و بدار بیاویزیم هیچ توجیهای ندارد… ظرف یک ماه بهروایتی، روایت آقای منتطری قریب ۴هزار نفر بهروایت معاونت وزارت اطلاعات قریب ۲۰هزار نفر در تهران و استانها یعنی ۴هزار نفر مال تهران هست وبهروایتی کسی مثل آقای ملکی قریب ۳۳هزار نفر ظرف یک ماه و چند روز سی و چند روز بدار آویخته شدن اینها. آیا جنازههاشون تحویل شد آیا خانوادهها اطلاع پیدا کردن آیا قبری بهخانوادهها تحویل دادید. همه اینها حقوق شهروندی است که شما زیر پا گذاشتید اما چه کسانی این کار رو کردن؟ قطعاً بایستی این سه نفری که الآن یکی شون وزیر است، یکی شون رئیس آستان قدس است، و یکی شون ریاست دادگاه انتظامی قضات را داره، باید پاسخگو باشند».<ref>افشای ابعای تازهای از جنایات رژیم در سال 67 از زبان مهدی [https://www.youtube.com/watch?v=vESaA9E2X-o خزعلی]</ref> | «اینها بهحبس محکوم شده بودن و میبایستی آزاد میشدند اینکه ما بهانهیی بیاوریم اینها رو از سلولها بیاوریم بیرون و بدار بیاویزیم هیچ توجیهای ندارد… ظرف یک ماه بهروایتی، روایت آقای منتطری قریب ۴هزار نفر بهروایت معاونت وزارت اطلاعات قریب ۲۰هزار نفر در تهران و استانها یعنی ۴هزار نفر مال تهران هست وبهروایتی کسی مثل آقای ملکی قریب ۳۳هزار نفر ظرف یک ماه و چند روز سی و چند روز بدار آویخته شدن اینها. آیا جنازههاشون تحویل شد آیا خانوادهها اطلاع پیدا کردن آیا قبری بهخانوادهها تحویل دادید. همه اینها حقوق شهروندی است که شما زیر پا گذاشتید اما چه کسانی این کار رو کردن؟ قطعاً بایستی این سه نفری که الآن یکی شون وزیر است، یکی شون رئیس آستان قدس است، و یکی شون ریاست دادگاه انتظامی قضات را داره، باید پاسخگو باشند».<ref>افشای ابعای تازهای از جنایات رژیم در سال 67 از زبان مهدی [https://www.youtube.com/watch?v=vESaA9E2X-o خزعلی]</ref> | ||
== مقامات | == مناصب مقامات نظام در جریان قتلعام == | ||
'''سید علی خامنهای''' آن زمان رئیسجمهور بود بعدا ولی فقیه و نفر اول جمهوری اسلامی شد. | '''سید علی خامنهای''' آن زمان رئیسجمهور بود بعدا ولی فقیه و نفر اول جمهوری اسلامی شد. | ||
خط ۸۵۸: | خط ۹۲۶: | ||
'''محمد مقیسهای''' که با اسم ناصریان دادیار زندان و از عوامل قتلعام بطور خاص در زندان گوهردشت بود قاضی شعبه ۲۸ شده است. | '''محمد مقیسهای''' که با اسم ناصریان دادیار زندان و از عوامل قتلعام بطور خاص در زندان گوهردشت بود قاضی شعبه ۲۸ شده است. | ||
== موضع گیری سخنگوی وزارت خارجه آمریکا | == موضع گیری سخنگوی وزارت خارجه آمریکا == | ||
[[پرونده:مورگان اورتگاس.JPG|جایگزین=موضع گیری سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در مورد قتل عام ۶۷|بندانگشتی|توییت وزارت خارجه آمریکا و موضع گیری مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت خارجه در مورد نقض حقوق بشر در ایران و قتل عام ۶۷]] | [[پرونده:مورگان اورتگاس.JPG|جایگزین=موضع گیری سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در مورد قتل عام ۶۷|بندانگشتی|توییت وزارت خارجه آمریکا و موضع گیری مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت خارجه در مورد نقض حقوق بشر در ایران و قتل عام ۶۷]] | ||
مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در ۲۱ جولای ۲۰۲۰ (۳۱ تیر ۱۳۹۹) در یک موضع گیری در مورد قتل عام ۶۷ و نقض حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی گفت: «۱۹ژوئیه (۲۸ تیر) سالگرد شروع بهاصطلاح «کمیسیونهای مرگ» در ایران است. به حکم خمینی این کمیسیونها هزاران زندانی سیاسی مخالف را بهطور غیرقانونی اعدام یا طبق گزارشها دچار ناپدیدسازی اجباری کردند. رئیس فعلی دادگستری ایران و وزیر دادگستری فعلی هر دو بهعنوان اعضای سابق این «کمیسیونهای مرگ» شناخته شدهاند. وسیعاً ملاحظه میشود که قوه قضاییه ایران فاقد استقلال و ضمانتهای دادرسی عادلانه است و دادگاههای انقلاب در حکم دادن در نقض حقوقبشر بهطور خاصی برجسته هستند. همه مقامات ایران که مرتکب نقض حقوقبشر و سوءرفتار میشوند باید حسابرسی شوند. ایالات متحده به جامعه جهانی برای انجام تحقیقات مستقل فراخوان میدهد تا حسابرسی و عدالت را برای قربانیان رژیم ایران فراهم کند.» | مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در ۲۱ جولای ۲۰۲۰ (۳۱ تیر ۱۳۹۹) در یک موضع گیری در مورد قتل عام ۶۷ و نقض حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی گفت: «۱۹ژوئیه (۲۸ تیر) سالگرد شروع بهاصطلاح «کمیسیونهای مرگ» در ایران است. به حکم خمینی این کمیسیونها هزاران زندانی سیاسی مخالف را بهطور غیرقانونی اعدام یا طبق گزارشها دچار ناپدیدسازی اجباری کردند. رئیس فعلی دادگستری ایران و وزیر دادگستری فعلی هر دو بهعنوان اعضای سابق این «کمیسیونهای مرگ» شناخته شدهاند. وسیعاً ملاحظه میشود که قوه قضاییه ایران فاقد استقلال و ضمانتهای دادرسی عادلانه است و دادگاههای انقلاب در حکم دادن در نقض حقوقبشر بهطور خاصی برجسته هستند. همه مقامات ایران که مرتکب نقض حقوقبشر و سوءرفتار میشوند باید حسابرسی شوند. ایالات متحده به جامعه جهانی برای انجام تحقیقات مستقل فراخوان میدهد تا حسابرسی و عدالت را برای قربانیان رژیم ایران فراهم کند.» | ||
خط ۸۶۷: | خط ۹۳۵: | ||
در همین راستا خانم مریم رجوی با استقبال از فراخوان تحقیقات و حسابرسی و عدالت برای جانباختگان قتلعام، خواهان اعزام هیأتهای بینالمللی حقیقتیاب به ایران با حضور نمایندگان مجاهدین و مقاومت ایران برای ممانعت از پنهانکاریهای جمهوری اسلامی در جنایت بزرگ علیه بشریت بهویژه در رابطه با مزارها و آمار دقیق جانباختگان در زندانها و شهرهای مختلف در سراسر ایران شد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%B3%D8%AE%D9%86%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%DB%B1%DB%B9%DA%98%D9%88%D8%A6%DB%8C%D9%87-%DB%B2%DB%B8%D8%AA%DB%8C%D8%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B6%DB%B7-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%B2%D9%87%D8%B1-%D8%A2%D8%AA%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88 سخنگوی وزارتخارجه آمریکا: ۱۹ژوئیه (۲۸تیر ۱۳۶۷ روز بعد از زهر آتشبس) سالگرد شروع «کمیسیونهای مرگ» در ایران بهدستور خمینی است - سایت مجاهد]</ref> | در همین راستا خانم مریم رجوی با استقبال از فراخوان تحقیقات و حسابرسی و عدالت برای جانباختگان قتلعام، خواهان اعزام هیأتهای بینالمللی حقیقتیاب به ایران با حضور نمایندگان مجاهدین و مقاومت ایران برای ممانعت از پنهانکاریهای جمهوری اسلامی در جنایت بزرگ علیه بشریت بهویژه در رابطه با مزارها و آمار دقیق جانباختگان در زندانها و شهرهای مختلف در سراسر ایران شد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%B3%D8%AE%D9%86%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%DB%B1%DB%B9%DA%98%D9%88%D8%A6%DB%8C%D9%87-%DB%B2%DB%B8%D8%AA%DB%8C%D8%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B6%DB%B7-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%B2%D9%87%D8%B1-%D8%A2%D8%AA%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88 سخنگوی وزارتخارجه آمریکا: ۱۹ژوئیه (۲۸تیر ۱۳۶۷ روز بعد از زهر آتشبس) سالگرد شروع «کمیسیونهای مرگ» در ایران بهدستور خمینی است - سایت مجاهد]</ref> | ||
== رئیسی عضو هیئت مرگ رئیسجمهور ۱۴۰۰ == | |||
ابراهیم رئیسی که یکی از اعضای هیات تصمیمگیرنده در مورد زندانیان معروف به «هیات مرگ» بود، پس از اعلام پیروزیاش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ در پاسخ به سوال خبرنگار الجزیره گفت از ابتدای مسئولیتش در دستگاه قضایی «مدافع حقوق بشر» بوده و برای اقداماتش «باید مورد تقدیر و تشویق» قرار بگیرد. | |||
حسین مرتضویزنجانی، رییس سابق زندان اوین، در نشستی در کلاب هاوس گفت که ابراهیم رئیسی در گرفتن حکم اعدام زندانیان سیاسی از خمینی نقش مستقیم داشته است. رییس اسبق زندان اوین در یک اتاق کلابهاوس به نام «برای فردای بهتر» گفت که رئیسی که در زمانی که معاون دادستان تهران بوده، به او گفته است: «ما امروز رفتیم و حکمی را از امام (روح الله خمینی) برای اعدام زندانیان گرفتیم.»<ref name=":3" /> | |||
=== درخواست محاکمه رئیسی === | |||
در آستانه سفر ابراهیم رئیسی به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی ملل متحد، گروهی از زندانیان سیاسی شاهدان قتلعام ۱۳۶۷ و خانوادههای شهیدان مجاهد، علیه جلاد۶۷ در دادگاه ناحیه جنوب نیویورک بهخاطر جنایت علیه بشریت و نسلکشی اعلام جرم کردند. | |||
قاضی جسی فورمن، قاضی دادگاه ناحیهٔ جنوبی نیویورک، تاریخ ۲۴آبان۱۴۰۱ (۱۵نوامبر۲۰۲۲) را برای کنفرانس مقدماتی رسیدگی به شکایتها در مورد ابراهیم رئیسی تعیین کرد. | |||
قاضی به وکلای همه طرفهای شکایت اعلام کرد ساعت ۹صبح ۱۵نوامبر در یک جلسهٔ مقدماتی که طبق رویهٔ دادگاه در پروندههای مدنی بهصورت آنلاین برگزار میشود شرکت کنند. به طرفین دستور داده میشود یک نامه مشترک و همچنین طرح مدیریت و پیش بردن پرونده و مهلت پیشنهادی را که بهعنوان یک سند به دادگاه ارائه میشود، ارسال کنند. نامه مشترک، باید حداکثر تا پنجشنبه هفتهٔ قبل از کنفرانس مقدماتی ارسال شود. | |||
خبرگزاری فرانسه، روز ۳شهریور در گزارشی از کنفرانس مشترک مایکل موکیزی وزیر پیشین دادگستری آمریکا و پروفسور اشنیبام حقوقدان آمریکایی و شاکیان و شاهدان قتلعام ۶۷ در دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در واشنگتن درباره شکایت از رئیسجمهور رژیم ابراهیم رئیسی جلاد ۶۷ نوشت: شورای ملی مقاومت روز پنجشنبه از شکایتی در نیویورک علیه ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران خبر داد و از مقامات آمریکایی خواست تا علیه وی در حالی که انتظار میرود ماه آینده برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل بیاید، اقدام کنند. | |||
شورای ملی مقاومت ایران گفت که این شکایت رئیسی را به شکنجه و قتل در سرکوب مخالفان ایرانی در سال ۱۳۶۷متهم کرده است. | |||
این دعوی مدنی انعکاس شکایات مشابهی که در انگلستان و اسکاتلند ارائه شده میباشد و میگوید که رئیسی در سال ۱۳۶۷ یکی از اعضای کمیسیون معروف به کمیسیون مرگ بود، و یکی از ۴قاضی بوده که مستقیماً دستور اعدام و همچنین شکنجه هزاران نفر از اعضای اپوزیسیون سازمان مجاهدین خلق ایران، معروف بهام. ئی. کی را صادر کرده است. | |||
مجاهدین خلق بزرگترین نیروی شورای ملی مقاومت ایران است. | |||
استیون اشنیبام، وکیل اصلی این شکایت، در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن که توسط شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) سازماندهی شده بود، گفت: «ابراهیم رئیسی بیتردید بهعنوان معاون دادستان استان تهران، یکی از اعضای آن کمیسیون مرگ بوده است». | |||
این شکایت هفته گذشته به نام ۲نفر که در آن زمان شکنجه شده بودند و شخص سومی که برادرش اعدام شده بود در دادگاه فدرال نیویورک ثبت شد. این سازمان به اعلامیههای عفو بینالملل و تحریمهای ایالات متحده استناد میکند که رئیسی را به همدستی در حوادث ۱۹۸۸ متهم میکند. این شکایت خواستار رسیدگی به ضایعات نامشخص از شکنجه، قتلهای فراقانونی، نسلکشی و جنایات علیه بشریت است. این شکایت این باور را به چالش میکشد که رئیسی، که سال گذشته بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد، طبق قوانین ایالات متحده بهعنوان رئیس دولت و همچنین نماینده رسمی خارجی که در نشست عمومی سالانه سازمان ملل در مقر سازمان ملل در نیویورک شرکت میکند، از مصونیت برخوردار است. | |||
اشنیبام گفت که رئیسی دیپلماتی نیست که رسماً در سازمان ملل معتبر باشد. | |||
وی همچنین گفت: در حالی که رئیسی رئیسجمهور است [ولی] رئیس دولت واقعی ایران خامنهای، رهبر ایران است. | |||
اشنیبام افزود: رئیسی دیپلمات نیست... و واجد شرایط دریافت امتیازات بر اساس کنوانسیون وین نیست. او در واقع رئیس دولت نیست. | |||
اگر مقامات ایالات متحده این استدلالها را بپذیرند، در صورت شرکت رئیسی در جلسات سازمان ملل که از ۱۳ سپتامبر آغاز میشود، میتوانند حکم قانونی را در اختیار وی قرار دهند. | |||
اشنیبام گفت که این مستلزم آن است که او ظرف ۲۱ روز درخواست خود را ارائه دهد. | |||
وزارتخارجه ایالات متحده فوراً به سؤالی در مورد دیدگاه خود در مورد وضعیت رئیسی پاسخ نداد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8 سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> | |||
=== درخواست سازمان دیدبان حقوق بشر برای محاکمه رئیسی === | |||
پیش از این سازمان دیدبان حقوق بشر روز چهارشنبه ۱۸ خرداد با انتشار یک پژوهش مفصل اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷ در ایران را مصداق «جنایت علیه بشریت» دانست و خواستار محاکمه همه عاملان و آمران آنها از جمله ابراهیم رئیسی شد. | |||
این نهاد مدافع حقوق بشر نوشته است که «هزاران زندانی سیاسی در سال ۶۷ به دستور روحالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران٬ به صورت «شتابزده»، «فراقانونی»، و «نظاممند» اعدام شدند.» در این پژوهش آمده است که تعداد دقیق اعدامشدگان سال ۶۷ معلوم نیست، اما برآوردهای مدافعان حقوق بشر و اپوزیسیون نشان میدهد که در تابستان آن سال بین دو هزار و هشتصد تا پنج هزار نفر در دستکم در ۳۲ شهر ایران اعدام شدند. | |||
دیدبان حقوق بشر میگوید شواهد حاکی از آن است که چند مقام ارشد پیشین و فعلی از جمله ابراهیم رئیسی در این اعدامها دست داشتهاند و باید تحت محاکمه قضایی قرار گیرند. | |||
در این تحقیق مفصل همچنین آمده است که هزاران زندانی سیاسی که در سه ماه تابستان سال ۶۷ اعدام شدند از حق دادرسی عادلانه محروم بودند و بر اساس قوانین بینالمللی اعدام آنان مصداق جرم «قتل فراقانونی» و «جنایت علیه بشریت» است. | |||
دیدبان حقوق بشر میگوید که بر اساس حقوق بینالملل مسئولیت «جنایات جدی» تنها محدود به افرادی نیست که این اقدامات را انجام میدهند، بلکه متوجه همه افرادی است که دستور میدهند، کمک میکنند «یا به هر شکلی در این جنایات» همدست هستند. | |||
در این پژوهش آمده است که حکومت ایران هرگز اطلاعاتی درباره این اعدامها منتشر نکرده و همواره به دنبال ساکت کردن خانوادههای قربانیان و افرادی بوده است که در جستوجوی حقیقت و عدالت «در رابطه با این جنایت» بودهاند. | |||
تارا سپهریفر، پژوهشگر ارشد ایران در دیدبان حقوق بشر، با اشاره به محاکمه حمید نوری در سوئد، تاکید کرد که «پیگیری عدالت برای رسیدگی به این جنایات فجیع» از سوی دادستانهای کشورهای دیگر حیاتی است. | |||
حمید نوری، دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج، به «قتل عمد» و «ارتکاب جنایت جنگی» از طریق دست داشتن در اعدام هزاران زندانی سیاسی در تابستان سال ۶۷ متهم شده است. جلسات محاکمه او در سوئد اواسط اردیبهشت امسال به پایان رسید و حکم دادگاه قرار است یک ماه دیگر اعلام شود.<ref>[https://ir.voanews.com/a/human-rights-watch-raisi-must-tried-for-executions/6608685.html سایت صدای آمریکا فارسی]</ref> | |||
== پاورقی == | == پاورقی == |
ویرایش