۸٬۶۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
محمد کچویی، رئیس زندان اوین نیز گفته بود: «ما دو بار برای مجاهدین خلق دام گذاشتیم تا دست بهعمل مسلحانه بزنند و بتوانیم آنها را سرکوب کنیم، هر دو بار از دام جستند. اما این بار موفق شدیم».</ref> | محمد کچویی، رئیس زندان اوین نیز گفته بود: «ما دو بار برای مجاهدین خلق دام گذاشتیم تا دست بهعمل مسلحانه بزنند و بتوانیم آنها را سرکوب کنیم، هر دو بار از دام جستند. اما این بار موفق شدیم».</ref> | ||
== «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی == | |||
جمهوری اسلامی مقولهیی به نام «زندانی سیاسی» را قبول ندارد. طبق نظریه ولایت فقیه که خمینی حکومتش را بر اساس آن بنا نموده است ولی فقیه نماینده رسول خدا است و بر طبق این اعتقاد هر مخالفتی با او مخالفت با رسول خدا محسوب شده و حکم باغی و محارب با خدا که محکومیتش مرگ است دارد. بنابر این هیچ مخالفتی با این حکومت شرعا مجاز نیست و نمیتوان آن را مخالف سیاسی نامید. چنانکه خمینی میگوید: «مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ و جزای آن بسیار زیاد است. من تنبه میدهم به کسانی که تخیل این معنی را میکنند که کارشکنی بکنند یا این که خدای نخواسته یک وقت قیام بر ضد این حکومت بکنند، من اعلام میکنم به آنها که جزای آنها بسیار سخت است در فقه اسلام. قیام بر ضد حکومت خدایی قیام بر ضد خداست؛ قیام بر ضد خدا کفر است.<ref>خمینی در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی، صحیفه نور، ج ۵، ص۳۱</ref> | جمهوری اسلامی مقولهیی به نام «زندانی سیاسی» را قبول ندارد. طبق نظریه ولایت فقیه که خمینی حکومتش را بر اساس آن بنا نموده است ولی فقیه نماینده رسول خدا است و بر طبق این اعتقاد هر مخالفتی با او مخالفت با رسول خدا محسوب شده و حکم باغی و محارب با خدا که محکومیتش مرگ است دارد. بنابر این هیچ مخالفتی با این حکومت شرعا مجاز نیست و نمیتوان آن را مخالف سیاسی نامید. چنانکه خمینی میگوید: «مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ و جزای آن بسیار زیاد است. من تنبه میدهم به کسانی که تخیل این معنی را میکنند که کارشکنی بکنند یا این که خدای نخواسته یک وقت قیام بر ضد این حکومت بکنند، من اعلام میکنم به آنها که جزای آنها بسیار سخت است در فقه اسلام. قیام بر ضد حکومت خدایی قیام بر ضد خداست؛ قیام بر ضد خدا کفر است.<ref>خمینی در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی، صحیفه نور، ج ۵، ص۳۱</ref> | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
محمدی گیلانی در یک مورد دیگر گفت: «به فتوای خمینی میتوانیم زیر شکنجه، جان زندانیان را بگیریم و هیچ نیازی به محاکمه هم نیست». | محمدی گیلانی در یک مورد دیگر گفت: «به فتوای خمینی میتوانیم زیر شکنجه، جان زندانیان را بگیریم و هیچ نیازی به محاکمه هم نیست». | ||
اظهارات مسئولین سیاسی و قضایی جمهوری اسلامی در سالیان مختلف این نتیجهگیری را تایید میکند که جمهوری اسلامی وجود زندانی سیاسی را انکار میکند.<ref>دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه: در ایران زندانی سیاسی [https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%A8%D8%B4%D8%B1-%D9%82%D9%88%D9%87-%D9%82%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C نداریم]</ref><ref>ظریف: هیچ کسی را در ایران به خاطر عقیدهاش زندانی [https://www.radiofarda.com/a/f14_zarif_iran_does-not_jailed_people_for_their_opinion/26987585.html نمیکنیم]</ref><ref>رئیس قوه قضاییه: هیچ محکومی با عنوان زندانی سیاسی در ایران [https://www.hra-news.org/2019/hranews/a-19074/ نداریم]</ref> انکار وجود زندانی سیاسی میتواند زمینهساز حذف فیزیکی زندانیان بصورت انفرادی یا جمعی باشد. از قول حاج داود رحمانی که رئیس زندان قزلحصار بود نقل شده است که میگفت: «خیالتون راحت باشه اگه تقی به توقی بخوره تو همین سلول با تیوپ دارتون میزنم. او همچنین گفته بود: فکر کردین خلق قهرمان میاد گل گردنتون میندازه، اگه کار به اونجا بکشه، تو هر سلولتون یه نارنجک میندازم…» همچنین ملاحسنی، نماینده خمینی در ارومیه یکبار به یکی از رسانهها گفته بود: «حضرت امام خمینی (ره) در جواب برخی از رؤسای دادگاههای انقلاب، که نمیخواستند خیلی اعدام بدهند، فرمودند: اگر یک میلیون نفر هم باشند، یکشبه دستور میدهم همه اینها را به رگبار ببندند و قتلعام کنند»<ref>روزنامه حیاتنوـ ۳ دی ۱۳۷۹</ref> | |||
خمینی در وصیتنامهاش نوشت: «... حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه کنید؛ و اگر شهامت دارید تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید؛ والاّ در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و…» | خمینی در وصیتنامهاش نوشت: «... حکم خداوند تکلیف شما را معین کرده، باز از نیمه راه برگشته و توبه کنید؛ و اگر شهامت دارید تن به مجازات داده و با این عمل خود را از عذاب الیم خداوند نجات دهید؛ والاّ در هر جا هستید عمر خود را بیش از این هدر ندهید و…» | ||
زندانی دو نظام منیره برادران میگوید: لاجوردی بارها وقت و بیوقت در آن سالهای ۶۰ تا ۶۳ که رئيس اوين بود، به ويژه هر بار که اعتراض و انتقادی به کمبود غذا به گوشش میرسيد، گفته بود و همدستانش بعدها از تکرارش خسته نمیشدند که نان خشک هم برای ما زيادی است؛ که حکم همه ما اعدام بوده و اگر زنده ماندهايم، اين از صدقه و رحمت اسلام است.<ref name=":4">[https://www.radiozamaneh.com/228833/ خاطرات منیره برادران - رادیو زمانه - اوین، حافظه جمعی ما، نابود نمیشود]</ref> | |||
زندانیان معتقدند انکار «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی از عواملی است که میتواند زمینهساز قتلعام ۶۷ باشد و آنچه در زندانها از ابتدای دهه ۶۰ گذشته است را تاییدی بر آن میدانند. | زندانیان معتقدند انکار «زندانی سیاسی» در نگاه جمهوری اسلامی از عواملی است که میتواند زمینهساز قتلعام ۶۷ باشد و آنچه در زندانها از ابتدای دهه ۶۰ گذشته است را تاییدی بر آن میدانند. | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۶: | ||
موارد بسیار زیادی ثبت شده است که پاسداران پس از اعدام دختران، با یک جعبه شیرینی و مبلغی تحت عنوان مهریه به خانهی آنها مراجعه کرده و خبر اعدام را اینگونه به خانواده قربانی اعلام میکردند که دختر شما پیش از اعدام به عقد من درآمده بود و من شیرینی و مهریه وی را برای شما آورده ام. | موارد بسیار زیادی ثبت شده است که پاسداران پس از اعدام دختران، با یک جعبه شیرینی و مبلغی تحت عنوان مهریه به خانهی آنها مراجعه کرده و خبر اعدام را اینگونه به خانواده قربانی اعلام میکردند که دختر شما پیش از اعدام به عقد من درآمده بود و من شیرینی و مهریه وی را برای شما آورده ام. | ||
حسین مرتضوی زنجانی رییس سابق زندان اوین گفت که زندانیان زن باکره قبل از اعدام به ازدواج اجباری با زندانبان درآمدند چون معتقد بودند که آنان «نباید بی گناه از دنیا بروند (به بهشت بروند)». مرتضوی تاکید کرد:« پدر یکی از دختران اعدام شده به من گفت که بعد از اعدام دخترم پولی را به من دادند و گفتند که این پول عقد شرعی دخترت است.» | |||
بر اساس روایت زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ ، روحانیون حاکم بر جمهوری اسلامی بر این باور بودند که اگر دختران باکره اعدام شوند به بهشت میروند و به همین دلیل در قالب ازدواج اجباری به آنان تجاوز می کردند تا باکره از دنیا نروند.<ref name=":3">[https://www.iranintl.com/202305290664 ایران اینترنشنال-رییس سابق زندان اوین: رئیسی در گرفتن حکم اعدام زندانیان سیاسی از خمینی نقش مستقیم داشت]</ref> | |||
== واحدهای مسکونی قزلحصار == | == واحدهای مسکونی قزلحصار == | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۵۱: | ||
لاجوردی بعنوان دادستان وقت مرکز در برابر سپاه و باند مقابل خود که معتقد بودند نگهداشتن زندانی بهنفع نظام نیست، چنین پاسخ میداد که: «من کاری میکنم همه شون حزباللهی بشن. اینا از جمعشون انگیزه میگیرن، پاشون به انفرادی برسه مبارزه یادشون میره». او خطاب به زندانیان گفته بود: «کاری میکنم یا حزباللهی بشین، یا تواب بشین یا دیوونه». او همچنین یک بار در حسینیه اوین گفت: خیامی رئیس ایران ناسیونال در زمان شاه گفته بود «به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشه» و من هم الآن میگویم «به امید روزی که هر زندانی یک سلول انفرادی داشته باشه».<ref name=":0">حکایت مسعود ابویی از زندان اوین</ref> او با همین استدلال از مهر سال ۱۳۶۱با تکمیل سلولهای انفرادی زندان گوهردشت که دارای ۱۰۰۰ سلول انفرادی بود، سیاست فشار حداکثر را در گوهردشت و همزمان در اوین و زندان قزلحصار به اجرا گذاشت. او احکام آزادی زندانیانی که حکمشان پایان یافته بود را تعلیق کرد و در واقع چیزی شبیه به حکم حبس ابد را برای همه زندانیان اجرا کرد. او رسما در حسینیه اوین اعلام کرد در زمان شاه به زندانیانی که اضافه بر مدت حبس خود میکشیدند «ملیکش» میگفتند اما در زمان ما «فرجیکش» میگویند و توضیح میداد که یعنی زندانی باید تا فرج امام زمان در زندان باقی بماند.<ref name=":0" /> این انفرادیها که از مهرماه ۱۳۶۱ شروع شده بود تا اردبیهشت ۱۳۶۴ ادامه یافت. لاجوردی در مراجعه شخصیش به این زندانیان، ۹ ماه بعد از انتقالشان وقتی مورد سوال قرار گرفت که زندانی محکوم به حبس مشخص نباید در زندان انفرادی بماند پاسخ داد که شرط بازگشت شما به بند عمومی پذیرش مصاحبه برای ابراز ندامت در جمع زندانیان است که از تلویزیون سراسری کشور پخش شود و تا وقتی که این شرط را نپذیرید در انفرادی میمانید<ref name=":0" /> همچنین پاسدار مهدی در پاسخ به این سوال که برای چی زندانیان را به انفرادی منتقل کردهاید گفت بروید خدا را شکر کنید که زنده ماندهاید چرا که طبق فتوای حضرت امام حکم همه شما اعدام است و این از لطف جمهوری اسلامی است که شما را بخشیده است<ref name=":0" />زندانبانان در طول این مدت فشارهای فزایندهیی را برای درهمشکستن زندانی استفاده کردند. حملههای ناگهانی در نیمهشبها و کابل زدن زندانی در وسط راهروی بند، کاهش شدید غذا، فقدان هرگونه هواخوری برای بیش از یک و نیم سال، امکان استفاده از حمام در هفته یک بار آنهم با آب سرد یا ولرم و به مدت ۱۰ دقیقه،انتقال زندانی با چشمبند وبدون لباس (فقط با شورت) از سلول به حمام جهت تحقیر، حمله به سلول و خارج کردن هر وسیلهیی که خواندنی بود از جمله قرآن و هرچیزی که جمله قابل خواندنی بر آن بود حتی جعبه خمیردندان، و گرفتن هر چیزی که ممکن بود موجب سرگرمی بشود از جمله گلدوزی و تسبیح و… و در نهایت بکارگیری قوانین ۱۷ مادهیی که در سال ۶۲ برای این زندانیان خوانده شد بیانگر شدت این فشارها است. بعضی از قوانین ۱۷ مادهیی عبارت بود از: ممنوع بودن هرگونه نرمش و ورزش در داخل سلول، ممنوع بودن قدم زدن بعد از ساعت ۶ غروب در سلول و نزدیک شدن به پنجره سلول، ممنوعیت استفاده از سیفون بعد از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح، خوابیدن اجباری در ساعت ۱۰ شب، ممنوعیت استفاده از هرگونه تسبیح که با هسته خرما یا زیتون یا آلو درست شده باشد، ممنوعیت هرگونه سوال و پرسش از پاسداران در حین نقل و انتقال به بازجویی، بهداری یا ملاقات و … با این اولتیماتوم که در صورت عدم رعایت هر یک از این قوانین حکم آن حتی الموت خواهد بود. یک زندانی که قانون خوابیدن در ساعت ۱۰ را رعایت نکرده بود به اندازهیی مورد شکنجه قرار گرفت که برای یکسال قادر به تکلم نبود<ref name=":0" /> | لاجوردی بعنوان دادستان وقت مرکز در برابر سپاه و باند مقابل خود که معتقد بودند نگهداشتن زندانی بهنفع نظام نیست، چنین پاسخ میداد که: «من کاری میکنم همه شون حزباللهی بشن. اینا از جمعشون انگیزه میگیرن، پاشون به انفرادی برسه مبارزه یادشون میره». او خطاب به زندانیان گفته بود: «کاری میکنم یا حزباللهی بشین، یا تواب بشین یا دیوونه». او همچنین یک بار در حسینیه اوین گفت: خیامی رئیس ایران ناسیونال در زمان شاه گفته بود «به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشه» و من هم الآن میگویم «به امید روزی که هر زندانی یک سلول انفرادی داشته باشه».<ref name=":0">حکایت مسعود ابویی از زندان اوین</ref> او با همین استدلال از مهر سال ۱۳۶۱با تکمیل سلولهای انفرادی زندان گوهردشت که دارای ۱۰۰۰ سلول انفرادی بود، سیاست فشار حداکثر را در گوهردشت و همزمان در اوین و زندان قزلحصار به اجرا گذاشت. او احکام آزادی زندانیانی که حکمشان پایان یافته بود را تعلیق کرد و در واقع چیزی شبیه به حکم حبس ابد را برای همه زندانیان اجرا کرد. او رسما در حسینیه اوین اعلام کرد در زمان شاه به زندانیانی که اضافه بر مدت حبس خود میکشیدند «ملیکش» میگفتند اما در زمان ما «فرجیکش» میگویند و توضیح میداد که یعنی زندانی باید تا فرج امام زمان در زندان باقی بماند.<ref name=":0" /> این انفرادیها که از مهرماه ۱۳۶۱ شروع شده بود تا اردبیهشت ۱۳۶۴ ادامه یافت. لاجوردی در مراجعه شخصیش به این زندانیان، ۹ ماه بعد از انتقالشان وقتی مورد سوال قرار گرفت که زندانی محکوم به حبس مشخص نباید در زندان انفرادی بماند پاسخ داد که شرط بازگشت شما به بند عمومی پذیرش مصاحبه برای ابراز ندامت در جمع زندانیان است که از تلویزیون سراسری کشور پخش شود و تا وقتی که این شرط را نپذیرید در انفرادی میمانید<ref name=":0" /> همچنین پاسدار مهدی در پاسخ به این سوال که برای چی زندانیان را به انفرادی منتقل کردهاید گفت بروید خدا را شکر کنید که زنده ماندهاید چرا که طبق فتوای حضرت امام حکم همه شما اعدام است و این از لطف جمهوری اسلامی است که شما را بخشیده است<ref name=":0" />زندانبانان در طول این مدت فشارهای فزایندهیی را برای درهمشکستن زندانی استفاده کردند. حملههای ناگهانی در نیمهشبها و کابل زدن زندانی در وسط راهروی بند، کاهش شدید غذا، فقدان هرگونه هواخوری برای بیش از یک و نیم سال، امکان استفاده از حمام در هفته یک بار آنهم با آب سرد یا ولرم و به مدت ۱۰ دقیقه،انتقال زندانی با چشمبند وبدون لباس (فقط با شورت) از سلول به حمام جهت تحقیر، حمله به سلول و خارج کردن هر وسیلهیی که خواندنی بود از جمله قرآن و هرچیزی که جمله قابل خواندنی بر آن بود حتی جعبه خمیردندان، و گرفتن هر چیزی که ممکن بود موجب سرگرمی بشود از جمله گلدوزی و تسبیح و… و در نهایت بکارگیری قوانین ۱۷ مادهیی که در سال ۶۲ برای این زندانیان خوانده شد بیانگر شدت این فشارها است. بعضی از قوانین ۱۷ مادهیی عبارت بود از: ممنوع بودن هرگونه نرمش و ورزش در داخل سلول، ممنوع بودن قدم زدن بعد از ساعت ۶ غروب در سلول و نزدیک شدن به پنجره سلول، ممنوعیت استفاده از سیفون بعد از ساعت ۹ شب تا ۶ صبح، خوابیدن اجباری در ساعت ۱۰ شب، ممنوعیت استفاده از هرگونه تسبیح که با هسته خرما یا زیتون یا آلو درست شده باشد، ممنوعیت هرگونه سوال و پرسش از پاسداران در حین نقل و انتقال به بازجویی، بهداری یا ملاقات و … با این اولتیماتوم که در صورت عدم رعایت هر یک از این قوانین حکم آن حتی الموت خواهد بود. یک زندانی که قانون خوابیدن در ساعت ۱۰ را رعایت نکرده بود به اندازهیی مورد شکنجه قرار گرفت که برای یکسال قادر به تکلم نبود<ref name=":0" /> | ||
== نامه آیتالله منتظری == | == نامه آیتالله [[حسینعلی منتظری|منتظری]] == | ||
[[پرونده:آیت الله منتظری.jpg|جایگزین=آیت الله منتظری از معترضین به اعدام و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی و قتل عام ۶۷|بندانگشتی|آیت الله منتظری از معترضین به اعدام و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی و قتل عام ۶۷]] | [[پرونده:آیت الله منتظری.jpg|جایگزین=آیت الله منتظری از معترضین به اعدام و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی و قتل عام ۶۷|بندانگشتی|آیت الله منتظری از معترضین به اعدام و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی و قتل عام ۶۷]] | ||
منتظری در این نامه مینویسد: «… آیا میدانید در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس شاه نشده است؟ آیا میدانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا میدانید در زندان مشهد در اثر نبودن پزشک و نرسیدن به زندانیهای دختر جوان بعداً ناچار شدند حدود ۲۵نفر دختر را با اخراج تخمدان و یا رحم ناقص کنند؟ آیا میدانید در زندان شیراز دختری روزهدار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا میدانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را بهزور تصرف کردند؟ آیا میدانید هنگام بازجویی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رایج است؟ آیا میدانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجههای بیرویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شدهاند و کسی به داد آنها نمیرسد؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از غسل و نماز زندانی جلوگیری کردند؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از نور روز هم برای زندانی دریغ داشتند؟ این هم نه یک روز و دو روز بلکه ماهها؟ آیا میدانید برخورد با زندانی حتی پس از محکومیت فقط با فحش و کتک بوده؟ قطعاً به حضرتعالی خواهند گفت اینها دروغ است و فلانی سادهاندیش…»<ref>قسمتی از نامه منتظری به خمینی- ۱۷ مهر ۱۳۶۵</ref> | منتظری در این نامه مینویسد: «… آیا میدانید در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام جنایاتی شده که هرگز نظیر آن در رژیم منحوس شاه نشده است؟ آیا میدانید عده زیادی زیر شکنجه بازجوها مردند؟ آیا میدانید در زندان مشهد در اثر نبودن پزشک و نرسیدن به زندانیهای دختر جوان بعداً ناچار شدند حدود ۲۵نفر دختر را با اخراج تخمدان و یا رحم ناقص کنند؟ آیا میدانید در زندان شیراز دختری روزهدار را با جرمی مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام کردند؟ آیا میدانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را بهزور تصرف کردند؟ آیا میدانید هنگام بازجویی دختران استعمال الفاظ رکیک ناموسی رایج است؟ آیا میدانید چه بسیارند زندانیانی که در اثر شکنجههای بیرویه کور یا کر یا فلج یا مبتلا به دردهای مزمن شدهاند و کسی به داد آنها نمیرسد؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از غسل و نماز زندانی جلوگیری کردند؟ آیا میدانید در بعضی از زندانها حتی از نور روز هم برای زندانی دریغ داشتند؟ این هم نه یک روز و دو روز بلکه ماهها؟ آیا میدانید برخورد با زندانی حتی پس از محکومیت فقط با فحش و کتک بوده؟ قطعاً به حضرتعالی خواهند گفت اینها دروغ است و فلانی سادهاندیش…»<ref>قسمتی از نامه منتظری به خمینی- ۱۷ مهر ۱۳۶۵</ref> | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۶۰: | ||
«در سالن ۵ اوین روزی پاسدار مجتبی حلوایی، از دژخیمان زندان اوین، وارد بند شد و با لحنی تهدیدآمیز و عصبی رو به جمع گفت: شنیدهام تعدادی از شما صبح که برای دادیاری رفته بو دید اتهام خودتان را «مجاهدین» گفتهاید! من، همینجا به همهتان اخطار میکنم. گفتن این کلمه جرم است. هنوز جملهاش تمام نشده بود که همهمه و اعتراض بچهها بلند شد. هرکس چیزی میگفت. امیرحسین جلوتر رفت و گفت: اسم من امیر حسین حسینیه و اتهامم مجاهدین خلقه. حالا هر کاری میخواهی بکنی بکن. چشمهای حلوایی داشت از حدقه در میآمد. در حالی که فکر میکرد چه واکنشی نشان دهد، محمدعلی خیراندیش هم از عقبتر داد زد: من هم اتهامم مجاهدینه. حلوایی که دستپاچه شده بود، به سرعت به طرف خروجی بند رفت و امیر حسین و محمدعلی را هم با خودش برد. همه بچهها در راهرو منتظر ماندند. محمد فرجاد، پشت در به گوش ایستاده بود. دقایقی بعد تخت شکنجه را درست پشت در بند کاشتند. بلافاصله محمدعلی و امیرحسین را به تخت بسته و با تمام قوا ضربات سنگین کابل را بر بدنهاشان فرود آوردند. در تمام مدتی که بچهها زیر کابل بودند، صدایشان در نیامد، حتی در شدیدترین ضربههای کابل یک آه از هیچکدام در نیامد. وقتی امیرحسین را آش و لاش از تخت باز کردند، با صدایی بلند و لحنی کاملاً مسلط، رو به پاسداران گفت: کارتون تموم شد؟ پاسدار ابراهیمی گفت: «آره، تمومه. حالا برو تو بند». امیر حسین هم بلافاصله گفت: «پس یادت باشه اتهام من مجاهدینه»!<ref>یادداشتهای زندان - حسن ظریف</ref> | «در سالن ۵ اوین روزی پاسدار مجتبی حلوایی، از دژخیمان زندان اوین، وارد بند شد و با لحنی تهدیدآمیز و عصبی رو به جمع گفت: شنیدهام تعدادی از شما صبح که برای دادیاری رفته بو دید اتهام خودتان را «مجاهدین» گفتهاید! من، همینجا به همهتان اخطار میکنم. گفتن این کلمه جرم است. هنوز جملهاش تمام نشده بود که همهمه و اعتراض بچهها بلند شد. هرکس چیزی میگفت. امیرحسین جلوتر رفت و گفت: اسم من امیر حسین حسینیه و اتهامم مجاهدین خلقه. حالا هر کاری میخواهی بکنی بکن. چشمهای حلوایی داشت از حدقه در میآمد. در حالی که فکر میکرد چه واکنشی نشان دهد، محمدعلی خیراندیش هم از عقبتر داد زد: من هم اتهامم مجاهدینه. حلوایی که دستپاچه شده بود، به سرعت به طرف خروجی بند رفت و امیر حسین و محمدعلی را هم با خودش برد. همه بچهها در راهرو منتظر ماندند. محمد فرجاد، پشت در به گوش ایستاده بود. دقایقی بعد تخت شکنجه را درست پشت در بند کاشتند. بلافاصله محمدعلی و امیرحسین را به تخت بسته و با تمام قوا ضربات سنگین کابل را بر بدنهاشان فرود آوردند. در تمام مدتی که بچهها زیر کابل بودند، صدایشان در نیامد، حتی در شدیدترین ضربههای کابل یک آه از هیچکدام در نیامد. وقتی امیرحسین را آش و لاش از تخت باز کردند، با صدایی بلند و لحنی کاملاً مسلط، رو به پاسداران گفت: کارتون تموم شد؟ پاسدار ابراهیمی گفت: «آره، تمومه. حالا برو تو بند». امیر حسین هم بلافاصله گفت: «پس یادت باشه اتهام من مجاهدینه»!<ref>یادداشتهای زندان - حسن ظریف</ref> | ||
== | == آمادهسازیهای قتلعام ۶۷ == | ||
به گفته [[حسینعلی منتظری|آیتالله منتظری]] اطلاعات و احمد خمینی از چندین سال قبل در فکر اعدام مجاهدین بودند. سایت بیبیسی در این رابطه مینویسد: | |||
او (آیتالله منتظری) در آن جلسه (جلسه ۴ دی که برای بار دوم با هیئت مرگ یعنی حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین) دیدار کرد)، همچنین مقام هایی در حکومت را متهم می کند که از مدت ها پیش به دنبال اعدام زندانیان بوده اند و می گوید: "این چیزی است که اطلاعات رویش نظر داشت و سرمایه گذاری کرد." آقای منتظری می افزاید که احمد خمینی هم "از سه - چهار سال قبل" از انجام چنین اعدام هایی در مورد اعضای سازمان مجاهدین خلق هواداری می کرده است.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran-features-50879329 روایتی منتشر نشده از جلسه دی ۶۷ آیت الله منتظری با 'هیات مرگ']</ref> | |||
=== تفکیک و طبقهبندی زندانیان === | === تفکیک و طبقهبندی زندانیان === | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۷۸: | ||
اما در شهرهای کوچک که همه همدیگر را میشناختند، و امکان اعدام مخفیانه و بیسر و صدای همهی آنان نبود بعد از تفکیک زندانیان، بسیاری از آنها را به شهرهای دیگر منتقل کردند تا خانوادههای آنها با تأخیر از اعدام فرزندانشان آگاه شوند و از بحران جلوگیری شود. بهعنوان مثال زندانیان میانه، تبریز، زنجان، لاهیجان، چالوس و… به شهرهای مختلف فرستاده شدند. بیش از ۱۰۰ زندانی هم در شب عید از دیزلآباد کرمانشاه، به زندان گوهردشت منتقل شدند. یکی از آن زندانیانها به نام پرویز مجاهدنیا در همان روز انتقال به خانوادهاش گفته بود: «ما را دارن میبرند تهران میخوان اعداممون کنن». | اما در شهرهای کوچک که همه همدیگر را میشناختند، و امکان اعدام مخفیانه و بیسر و صدای همهی آنان نبود بعد از تفکیک زندانیان، بسیاری از آنها را به شهرهای دیگر منتقل کردند تا خانوادههای آنها با تأخیر از اعدام فرزندانشان آگاه شوند و از بحران جلوگیری شود. بهعنوان مثال زندانیان میانه، تبریز، زنجان، لاهیجان، چالوس و… به شهرهای مختلف فرستاده شدند. بیش از ۱۰۰ زندانی هم در شب عید از دیزلآباد کرمانشاه، به زندان گوهردشت منتقل شدند. یکی از آن زندانیانها به نام پرویز مجاهدنیا در همان روز انتقال به خانوادهاش گفته بود: «ما را دارن میبرند تهران میخوان اعداممون کنن». | ||
به این ترتیب از حوالی پائیز و زمستان سال ۱۳۶۶ با تفکیک و طبقهبندی زندانیان، پروژهٔ قتلعام زندانیان سیاسی کلید خورد، اما هنوز تا هفتههای پایانی این سال برای کسی مشخص نبود که این تفکیک و جداسازیها و این نقل و انتقالات برای چیست؟ علیرغم آشنایی زندانیان با شکنجهها و رفتارهای زندانبانان جمهوری اسلامی در عین حال به ذهن هیچیک از آنان خطور نمیکرد که ممکن است قصد بر این باشد که حتا آنها که توسط قضاییه همین نظام به چند سال حبس محکوم شدهاند قتلعام بشوند. | |||
به این ترتیب از حوالی پائیز و زمستان سال ۱۳۶۶ با تفکیک و طبقهبندی زندانیان، پروژهٔ قتلعام زندانیان سیاسی کلید خورد، اما هنوز تا هفتههای پایانی این سال برای کسی مشخص نبود که این تفکیک و جداسازیها و این نقل و انتقالات برای چیست؟ علیرغم آشنایی زندانیان با شکنجهها و رفتارهای زندانبانان جمهوری اسلامی در عین حال به ذهن هیچیک از آنان خطور نمیکرد که ممکن است قصد بر این باشد که حتا آنها که توسط قضاییه همین نظام به چند سال حبس محکوم شدهاند قتلعام بشوند. در فروردین سال ۱۳۶۷ زندانیان دیزلآباد کرمانشاه اولین کسانی بودند که گفتند: «ما را میخواهند ببرند تهران تا اعدام کنند». بعد از آن، گهگاه در بند یا شعبه یا کمیته مشترک و… بازجو یا پاسداری بیاختیار و از روی عصبانیت جملهیی با مضمون اتمامحجت نهایی یا تعیینتکلیف میگفت، اما باز هم کسی آن را جدی نمیگرفت. | |||
در فروردین سال ۱۳۶۷ زندانیان دیزلآباد کرمانشاه اولین کسانی بودند که گفتند: «ما را میخواهند ببرند تهران تا اعدام کنند». بعد از آن، گهگاه در بند یا شعبه یا کمیته مشترک و… بازجو یا پاسداری بیاختیار و از روی عصبانیت جملهیی با مضمون اتمامحجت نهایی یا تعیینتکلیف میگفت، اما باز هم کسی آن را جدی نمیگرفت. | |||
یک زندانی: «در بهار ۶۷ رسیدگی مجدد به پروندهها با بازجویی از زندانیان آغاز شد. وقتی بچهها از علت بازشدن مجدد پروندههایشان پرسیده بودند صراحتاً به آنها گفته شده بود: این کار برای اتمامحجت با شما است، یا همکاری و یا تعینتکلیف نهایی».<ref>زندانی مجاهد نسرین فیضی در بخشی از خاطراتش</ref> | یک زندانی: «در بهار ۶۷ رسیدگی مجدد به پروندهها با بازجویی از زندانیان آغاز شد. وقتی بچهها از علت بازشدن مجدد پروندههایشان پرسیده بودند صراحتاً به آنها گفته شده بود: این کار برای اتمامحجت با شما است، یا همکاری و یا تعینتکلیف نهایی».<ref>زندانی مجاهد نسرین فیضی در بخشی از خاطراتش</ref> | ||
خط ۱۸۵: | خط ۱۹۵: | ||
همچنین تشکیل جلسات فوری شورای عالی قضایی و مواضع تند و تهدیدآمیز آخوند موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور، و مقتدایی، سخنگوی قوه قضاییه، در مورد قاطعیت در برخورد با جوانان و قانون تشدید مجازات زندانیان، نشان از شرایط جدید و نوعی آمادهسازی برای اقدامات جدید داشت. | همچنین تشکیل جلسات فوری شورای عالی قضایی و مواضع تند و تهدیدآمیز آخوند موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور، و مقتدایی، سخنگوی قوه قضاییه، در مورد قاطعیت در برخورد با جوانان و قانون تشدید مجازات زندانیان، نشان از شرایط جدید و نوعی آمادهسازی برای اقدامات جدید داشت. | ||
=== زندان یونسکو یک شاهد === | |||
محمدرضا آشوغ از زندانیانی که در جریان قتلعام ۶۷ موفق به فرار از زندان شده است میگوید: | |||
از اول مرداد ١٣٦٧(از ادامه گفتهاش برمیآید که منظورش اول تیر ۱۳۶۷ بوده که به اشتباه مرداد گفته یا نوشته شده است)، که نزدیک به اواخر جنگ بود، همگی زندانیان سیاسی را یکجا جمع کردند. در همین موقعها شحصی به نام قرائتی که مسئول ارشاد زندان بود، چند بار مرا فراخواند. البته همین کار را با یک زندانی سیاسی دیگر، قدرت کائدی، هم انجام داد. او ضمن نصیحت و روضه خوانی زیاد و قول و تشویق، از من خواست که از مواضع سیاسی خود دست کشیده و مسئولیتهائی را در زندان بپذیرم. گفت وگرنه عواقب وخیمی در انتظار من و دیگران خواهد بود. در طول این چند بازجوئی، که با تهدید همراه بود، تقریبا هیچ نتوانستم علت شدت عملی را که بنا به گفته او منتظرمان بود، بفهمم. پیشنهادهای او را یک موضوع شخصی تلقی کردم و قبول آنها را بی هویت شدن خودم می دانستم. چند هفته بعد به یکباره تمام زندانیان سیاسی را از سلولهای انفرادی و همچنین از شهرستانهای دیگر، مثل اهواز، همه را یکجا گرد آوردند و به یک بند جدیدی بردند که سه اتاق داشت. روزهای آخر جنگ بود. تلویزیونی آوردند. صحنه های جنگ و همچنین حمله مجاهدین خلق از مرزهای عراق به ایران در آن نمایش داده می شد. عکس العملها متفاوت بود. شرح تمامی آن لحظات و واکنشهای زندانیها به درازا می کشد. ولی در کل بگویم که این حوادث حاوی پیامی خوشایند نبود. چند روز بعد شنیدیم که بناست هیاتی برای عفو به زندان بیاید. برخورد پاسداران گرچه متفاوت بود اما حالت وحشت در همگی آنها به وضوح دیده می شد. زندانیان قدیمی این را پیام مرگ خمینی می دانستند.<ref name=":5">'''[http://www.if-id.de/New/index.php?option=com_content&task=view&id=2836&Itemid=52 وقتی "یونسکو" در ذفول به زندان تبدیل می شود]'''</ref> | |||
=== پذیرش آتشبس و تاثیر آن بر قتلعام ۶۷ === | === پذیرش آتشبس و تاثیر آن بر قتلعام ۶۷ === | ||
[[پرونده:سالن اعدام گوهردشت.JPG|جایگزین=بازسازی سالن اعدام گوهردشت - قتل عام ۶۷|بندانگشتی|بازسازی سالن اعدام گوهردشت]] | |||
در یک کلام آتشبس قتلعام را پیش انداخت. مجاهدین معتقدند که عامل اصلی پذیرش آتش بس که خمینی از آن بعنوان سرکشیدن جام زهر نام میبرد عملیاتهای آنها بوده است. آنها استناد میکنند که خمینی بارها گفته بود این جنگ حتا اگر یک خانه در تهران باقی بماند ادامه خواهد یافت و هیچ واسطهیی را برای قبول آتشبس را نمیپذیرفت، اما به یکباره و به فاصله اندکی از آخرین عملیات مجاهدین توسط ارتش آزادیبخش ملی ایران وابسته به مجاهدین معروف به چلچراغ که به فتح شهر مرزی مهران انجامیده بود آتش بس را پذیرفت. آنها معتقدند این امر باعث شد خمینی بخواهد خلأ جنگ که سرپوش سرکوبهای داخلی بوده است را با قتلعام زندانیان سیاسی پر کند؛ از این رو قتلعام را در اولویت و دستور کار عاجل جمهوری اسلامی قرار داد. | در یک کلام آتشبس قتلعام را پیش انداخت. مجاهدین معتقدند که عامل اصلی پذیرش آتش بس که خمینی از آن بعنوان سرکشیدن جام زهر نام میبرد عملیاتهای آنها بوده است. آنها استناد میکنند که خمینی بارها گفته بود این جنگ حتا اگر یک خانه در تهران باقی بماند ادامه خواهد یافت و هیچ واسطهیی را برای قبول آتشبس را نمیپذیرفت، اما به یکباره و به فاصله اندکی از آخرین عملیات مجاهدین توسط ارتش آزادیبخش ملی ایران وابسته به مجاهدین معروف به چلچراغ که به فتح شهر مرزی مهران انجامیده بود آتش بس را پذیرفت. آنها معتقدند این امر باعث شد خمینی بخواهد خلأ جنگ که سرپوش سرکوبهای داخلی بوده است را با قتلعام زندانیان سیاسی پر کند؛ از این رو قتلعام را در اولویت و دستور کار عاجل جمهوری اسلامی قرار داد. | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۱۷: | ||
علیرضا اسلامی<ref group="پاورقی">علیرضا اسلامی در یکی از عملیاتهای مرزی مجاهدین به قتل رسید</ref> که خواهرش در جریان قتلعام اعدام شد، در پایان یادداشت و گزارشی از خواهرش نوشته بود: «مدتی بعد فهمیدیم روز ۲۹ تیرماه (بعد از پذیرش قطعنامه) پاسداران، فرح اسلامی، حکیمه ریزوندی، مرضیه رحمتی، نسرین رجبی و جسومه حیدری را به بهانه امن نبودن زندان ایلام و انتقال آنها به جایی امن، از زندان ایلام خارج کردند. آن روز فکر میکردیم آنان به زندان کرمانشاه یا تهران منتقل شدند. اما بعد با خبری که از «شباب» یکی از روستاهای اطراف به دستمان رسید فهمیدیم هنگام عبور زندانیان از «شباب» ماشینشان خراب شده و شب را در همان روستا گذراندند و فردای آن روز زندانیان را به تپهیی در اطراف صالحآباد منتقل و تیرباران کردند. | علیرضا اسلامی<ref group="پاورقی">علیرضا اسلامی در یکی از عملیاتهای مرزی مجاهدین به قتل رسید</ref> که خواهرش در جریان قتلعام اعدام شد، در پایان یادداشت و گزارشی از خواهرش نوشته بود: «مدتی بعد فهمیدیم روز ۲۹ تیرماه (بعد از پذیرش قطعنامه) پاسداران، فرح اسلامی، حکیمه ریزوندی، مرضیه رحمتی، نسرین رجبی و جسومه حیدری را به بهانه امن نبودن زندان ایلام و انتقال آنها به جایی امن، از زندان ایلام خارج کردند. آن روز فکر میکردیم آنان به زندان کرمانشاه یا تهران منتقل شدند. اما بعد با خبری که از «شباب» یکی از روستاهای اطراف به دستمان رسید فهمیدیم هنگام عبور زندانیان از «شباب» ماشینشان خراب شده و شب را در همان روستا گذراندند و فردای آن روز زندانیان را به تپهیی در اطراف صالحآباد منتقل و تیرباران کردند. | ||
== روز شمار قتل عام ۶۷ == | |||
=== ۲۹ تیر === | === ۲۹ تیر === | ||
خط ۳۱۶: | خط ۳۳۴: | ||
====== برملا شدن قتلعام نزد زندانیان ====== | ====== برملا شدن قتلعام نزد زندانیان ====== | ||
[[پرونده:اتاق هیئت مرگ.JPG|جایگزین=اتاق هیئت مرگ- قتل عام ۶۷|بندانگشتی|اتاق هیئت مرگ ]] | |||
به گواه شاهدان قتلعام سال ۶۷و خاطرات زندانیان از بند رسته، اینطور بهنظر میرسید که قبل از شروع اعدامها، همه پاسداران بهطور کامل توجیه شده بودند که طرح و اطلاعات پروژه قتلعام زندانیان علنی نشود. به همین دلیل ارتباط آنها با بیرون از زندان کاملاً قطع شد. تلفنها جمعآوری گردید و مرخصی پاسداران نیز لغو شد. گفته میشود کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در زندانها با این کار میخواستند ضمن تضمین پوشاندن قتلعام، همه پاسداران را در این کار همراه کنند. | به گواه شاهدان قتلعام سال ۶۷و خاطرات زندانیان از بند رسته، اینطور بهنظر میرسید که قبل از شروع اعدامها، همه پاسداران بهطور کامل توجیه شده بودند که طرح و اطلاعات پروژه قتلعام زندانیان علنی نشود. به همین دلیل ارتباط آنها با بیرون از زندان کاملاً قطع شد. تلفنها جمعآوری گردید و مرخصی پاسداران نیز لغو شد. گفته میشود کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در زندانها با این کار میخواستند ضمن تضمین پوشاندن قتلعام، همه پاسداران را در این کار همراه کنند. | ||
خط ۳۷۵: | خط ۳۹۴: | ||
در خاطرات زندانیان آمده است: روز ۱۵مرداد روی دیوار سلول نوشته بود: در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبهصفتان زشتخو را نکشند حسین حقیقتگو<ref group="پاورقی">حسین حقیقتگو دانشآموز هوادار مجاهدین بود که در سال 1359 دستگیر شده بود و بین زندانیان به حسین آستیگمات معروف بود. او در جریان قتلعام در بند ملیکشها بود و از همانجا برای اعدام برده شد</ref> | در خاطرات زندانیان آمده است: روز ۱۵مرداد روی دیوار سلول نوشته بود: در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبهصفتان زشتخو را نکشند حسین حقیقتگو<ref group="پاورقی">حسین حقیقتگو دانشآموز هوادار مجاهدین بود که در سال 1359 دستگیر شده بود و بین زندانیان به حسین آستیگمات معروف بود. او در جریان قتلعام در بند ملیکشها بود و از همانجا برای اعدام برده شد</ref> | ||
==== هیأت مرگ در زندان یونسکو ==== | |||
حدود ١٥ مرداد بود که گفتند روز سه شنبه ملاقات نیست و در این روز هیئت عفوی از طرف خمینی می آید برای تعیین تکلیف زندانیان. در آن روز جلسه ای در دفتر زندان تشکیل شده بود. ما را در گروه های هشت نفره به داخل دفتر می بردند. با چشمان و دستان بسته، و آنجا روی نیمکتی می نشاندند. لحظه ای برای سوال و پاسخ، چشمبند را باز می کردند. سوال این بود: جرمت چیست؟ آیا حاضری به جنگ علیه مجاهدین بروی؟ همین و بس. پاسخها فقط باید آری یا نه می بود. عفو یا اعدام. تعداد ما بین ٦٢ تا ٦٦ نفر بود. در گروه هشت نفری ما، بجز یک زندانی بچه سال، بقیه حکم اعدام گرفتند.<ref name=":5" /> | |||
=== ۱۶ مرداد - یکشنبه === | === ۱۶ مرداد - یکشنبه === | ||
خط ۴۹۲: | خط ۵۱۴: | ||
== طیف اجتماعی قتلعام شدگان == | == طیف اجتماعی قتلعام شدگان == | ||
هر چند گزارشات حاکی از تنوع طیف اجتماعی در میان اعدام شدگان تابستان ۶۷ است ولی اکثریت زندانیان اعدام شده را میتوان بصورت زیر دسته بندی کرد: | هر چند گزارشات حاکی از تنوع طیف اجتماعی در میان اعدام شدگان تابستان ۶۷ است ولی اکثریت زندانیان اعدام شده را میتوان بصورت زیر دسته بندی کرد: | ||
=== قتلعام کودکان === | |||
در میان فهرست اسامی منتشرشده از جان باختگان، اسامی کودکان و نوجوانان نیز به چشم میخورد؛ کودکانی که پس از گذراندن چندین سال در زندان بالغ شده بودند؛ آنها از تحصیل و حقوق اجتماعی خود محروم شدند بدون اینکه دادگاهی برای محاکمه آنان تشکیل شده باشد؛ بدون آنکه فرصتی برای خداحافظی با خانوادههای خود بیابند؛ آنها به حکم بیدادگاه «هیات مرگ» در سکوت محض خبری و باعجله اعدام و سربهنیست شدند؛ پیکر آنها هرگز به خانوادههاشان بازپس داده نشد؛ آنان در گورهای جمعی به خاک سپرده شدند.<ref>[https://kayhan.london/1396/06/09/84412/ کیهان لندن - تجاوز و اعدام کودکان در دهه تاریک شصت]</ref> | |||
=== دانشآموزان === | === دانشآموزان === | ||
خط ۵۶۳: | خط ۵۸۸: | ||
مینا ازکیا، سودابه منصوری، روشن بلبلیان و تعدادی دیگر که از بیماریهای سخت گوارشی رنج میبردند، از دیگر کسانی بودند که در جریان قتلعام اعدام شدند. | مینا ازکیا، سودابه منصوری، روشن بلبلیان و تعدادی دیگر که از بیماریهای سخت گوارشی رنج میبردند، از دیگر کسانی بودند که در جریان قتلعام اعدام شدند. | ||
== فرار در جریان قتلعام == | |||
محمدرضا آشوغ از زندانیان زندان یونسکو توانست حین انتقال از زندان یونسکو به میدان تیر برای اعدام فرار کند. او در قسمتی از مصاحبهاش در رابطه با فرارش میگوید: | |||
من در محوطه نشسته بودم و از زیر چشم بند به اطراف نگاه می کردم. تقاضای دستشوئی کردم. در سر راه به دستشوئی از زیر چشم بند متوجه شدم که تمام محوطه پر است از زندانی. آنها همبندیهای خودم بودند. دیدم که نزدیک در خروجی زندان، دو مینی بوس، دو آمبولانس و یک لندرور یا جبپ حاضر ایستاده اند. بعد از چند ساعت که همه زندانیان را به محوطه آوردند، ما را در آن دو مینی بوس سوار کردند. بقیه ماشینها در جلو و عقب حرکت می کردند. ابتدا گمان ما این بود که به سمت هفت تپه اهواز می رویم. بعد متوجه شدیم که این جاده مسیر اندیمشک و دهلران است. ما را به پادگان پل کرخه بردند. | |||
در پادگان ما را به داخل حمام عمومی فرستادند. یادگار بسیجی هائی که قبلا آنجا بودند، بر در و دیوار دیده می شد. به ما کفن و کافور دادند. دستور دادند که لباسهایمان را درآوریم و کفن بپوشیم. در آنجا صدای فریاد دختران اعدامی را هم می شنیدیم. خواستم از پنجره حمام خودم را به بیرون برسانم. احتیاط کردم و لباسهای خودم را دوباره پوشیدم. بازپرس کاظمی آمد به همراه پنج یا شش پاسدار دیگر. دیدیند که هنوز لباسم به تنم است. همراه با فحش، دستهایم را بستند و با مشت و لگد مرا به محوطه بردند. آنجا روی زمین افتادم. دوباره همه را سوار مینی بوس کردند. کاظمی دستور داد که مرا همانطور با لباس اعدام کنند: این را همینطور اعدام کنید ببریدش و پرت کنید داخل مینی بوس. مامور پاسدار مرا در یکی از صندلی های عقب مینی بوس جا داد. در همان لحظه متوجه شدم که گره بند دستهایم، از آنجا که آن را با طناب پلاستیک بسته بودند، شل شده است. به روی خود نیاوردم. وقتی مینی بوس به راه افتاد، سروصدای بچه ها بلند شد. با دو تن از زندانیهای قدیمی مشورت کردم و گفتم که بند دستهایم شل شده و من می توانم بازشان کنم. گفتم که می خواهم فرار کنم. آنها گفتند که خمینی جنون سرداده و ما همگی اعدامی هستیم. | |||
ما را به سمت میدان تیر در اطراف پل کرخه می بردند. دیگر معطل نکردم. ساعت حوالی ٢ یا ٣ صبح بود. در آن شلوغی چشمبند را به کمک صندلی پائین کشیدم. حالا دستهایم کاملا باز بود. جاده خاکی بود و جز مناطق جنگی. سرعت ماشین کم بود. مینی بوسی که من سوارش بودم و ماشینهای دیگر به آرامی به سمت میدان تیر می راندند. پنجره را باز کردم و در یک لحظه با تمام وجود خودم را به بیرون پرتاب کردم. پس از چند دقیقه صدای تیراندازی اعدام همبندیهایم را شنیدم. از محوطه سیم خاردار منطقه خارج شدم و در تاریکی خودم را به کوه های بالای پل کرخه رساندم. کفش بپا نداشتم. شرح فرار را در کتابم مفصل شرح داده ام.<ref name=":5" /> | |||
== پیامدهای قتلعام == | == پیامدهای قتلعام == | ||
خط ۶۲۸: | خط ۶۶۲: | ||
==== دستگیری و دادگاهی شدن حمید نوری در سوئد ==== | ==== دستگیری و دادگاهی شدن حمید نوری در سوئد ==== | ||
جنبش دادخواهی موفق شده است حمید نوری که در نزد زندانیان اوین و گوهردشت به حمید عباسی مشهور بود و از دستاندرکاران صحنه قتلعام در زندان گوهردشت بود را در سوئد تحت تعقیب قرار دهد. او توسط قضاییه سوئد در ۱۸ آبان ۱۳۹۸ دستگیر و در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۰ اولین جلسه دادگاهش جهت تفهیم اتهام به عنوان دستاندرکار مستقیم قتلعام ۶۷ برگزار شد. در این جلسه از جمله از او در مورد ارتباط ایمیلی با ایرج مصداقی که به عنوان فعال حقوق بشر در رسانههای غربی مورد استقبال قرار میگیرد و به نظر میرسد که از اعضای وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی باشد سوال شد.<ref>گرارش کمیسیون قضایی شورای ملی [https://www.iranncr.org/%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%82%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C/4336-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D9%85%D9%8A%D8%B3%D9%8A%D9%88%D9%86-%D9%82%D8%B6%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D9%84%D9% مقاومت]</ref> | جنبش دادخواهی موفق شده است [[حمید نوری]] که در نزد زندانیان اوین و گوهردشت به حمید عباسی مشهور بود و از دستاندرکاران صحنه قتلعام در زندان گوهردشت بود را در سوئد تحت تعقیب قرار دهد. او توسط قضاییه سوئد در ۱۸ آبان ۱۳۹۸ دستگیر و در تاریخ ۵ مرداد ۱۴۰۰ اولین جلسه دادگاهش جهت تفهیم اتهام به عنوان دستاندرکار مستقیم قتلعام ۶۷ برگزار شد. در این جلسه از جمله از او در مورد ارتباط ایمیلی با ایرج مصداقی که به عنوان فعال حقوق بشر در رسانههای غربی مورد استقبال قرار میگیرد و به نظر میرسد که از اعضای وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی باشد سوال شد.<ref>گرارش کمیسیون قضایی شورای ملی [https://www.iranncr.org/%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D9%82%D8%B6%D8%A7%DB%8C%DB%8C/4336-%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%83%D9%85%D9%8A%D8%B3%D9%8A%D9%88%D9%86-%D9%82%D8%B6%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D9%85%D9%84%D9% مقاومت]</ref> | ||
حمید نوری زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تهران است. او یکی از اعضای سپاه پاسداران است که نقش فعالی در سرکوب، شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی داشته است. حمید نوری به خاطر نقش فعال خود در این امر به سرعت ارتقاء یافته و به درجهی دادیاری اوین رسید. برخی شاهدان نقل میکنند که او هنگام اعدام زندانیان مجاهد با تمسخر آنها را به سمت سالنهای اعدام هدایت کرده و به آنها میگفت که عاشورای مجاهدین در انتظار شماست. | حمید نوری زاده ۹ اردیبهشت ۱۳۴۰ در تهران است. او یکی از اعضای سپاه پاسداران است که نقش فعالی در سرکوب، شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی داشته است. حمید نوری به خاطر نقش فعال خود در این امر به سرعت ارتقاء یافته و به درجهی دادیاری اوین رسید. برخی شاهدان نقل میکنند که او هنگام اعدام زندانیان مجاهد با تمسخر آنها را به سمت سالنهای اعدام هدایت کرده و به آنها میگفت که عاشورای مجاهدین در انتظار شماست. | ||
شاكيان حمید نوری و وکلایشان میگویند حمید نوری به عنوان دادیار زندان گوهردشت کرج و یکی از ۸ عضو «هیئت اعدام» در این زندان در جریان اعدام جمعی زندانیان سیاسی شناسایی شده است و به همین دلیل از سوی دادگاه سوئدی به اتهامات متعددى مانند «جنایت جنگی ، جنایت علیه بشریت، شکنجه و مشارکت در جرم مستمر و باز پس ندادن جنازهها» بازداشت شده است. | شاكيان حمید نوری و وکلایشان میگویند حمید نوری به عنوان دادیار زندان گوهردشت کرج و یکی از ۸ عضو «هیئت اعدام» در این زندان در جریان اعدام جمعی زندانیان سیاسی شناسایی شده است و به همین دلیل از سوی دادگاه سوئدی به اتهامات متعددى مانند «جنایت جنگی ، جنایت علیه بشریت، شکنجه و مشارکت در جرم مستمر و باز پس ندادن جنازهها» بازداشت شده است. حمید نوری در دادگاه استیناف هم به همان حبس ابد محکوم شده است.<ref>[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%A9%D9%87%D9%84%D9%85-%D8%AD%DA%A9%D9%85-%D8%AD%D8%A8%D8%B3-%D8%A7%D8%A8%D8%AF-%D8%AD%D9%85%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D8%AF-%D8%B4%D8%AF/a-67768792 دادگاه تاریخی استکهلم؛ حکم حبس ابد حمید نوری تایید شد]</ref> | ||
=== مواضع سازمان ملل در مورد قتل عام ۶۷ === | === مواضع سازمان ملل در مورد قتل عام ۶۷ === | ||
خط ۷۲۶: | خط ۷۶۰: | ||
در یک نمونه تکاندهنده در شهر قروه در استان کردستان مقامات در ژوئیه سال گذشته با بولدوزر سنگها و علائمی که توسط خانوادههای عزادار برای یادبود این قربانیان گذاشته شده بود را تخریب کرده و بهانه آوردند که این زمینها باید تبدیل به زمین کشاورزی شوند. | در یک نمونه تکاندهنده در شهر قروه در استان کردستان مقامات در ژوئیه سال گذشته با بولدوزر سنگها و علائمی که توسط خانوادههای عزادار برای یادبود این قربانیان گذاشته شده بود را تخریب کرده و بهانه آوردند که این زمینها باید تبدیل به زمین کشاورزی شوند. | ||
=== متن سرود جنبش دادخواهی === | === متن سرود جنبش دادخواهی === | ||
خط ۷۷۲: | خط ۷۹۰: | ||
== آمار قتل عام ۶۷ == | == آمار قتل عام ۶۷ == | ||
۳۰سال از قتل عام سال ۶۷ گذشت اما هنوز آمار دقیقی از قربانیان فاجعه و قتلعام شدگان در دست نیست. البته بررسی بسیاری از شواهد خبر از اعدام بیش از ۳۰ هزار نفر در قتل عام میدهد هرچند گزارشگران معتقدند جمع کردن شناسنامههای قتلعام شدگان و سوزاندن پروندهها، تخریب مزارها، ممنوعیت عزاداری و تجمع و مراسم یادبود و سالگرد و محو آثار و سیمانکاری گورهای جمعی و عوامل دیگر امکان بدست آوردن آمار واقعی اعدام شدگان ۶۷ را ناممکن میکند. بخصوص که جمهوری اسلامی با تلاش گسترده و سیستماتیک مانع از درز اطلاعات و اخبار قتلعام میشود. چنانکه آمار اغلب کشتهشدگان بویژه در شهرستانها هرگز برملا نشد. گزارشگران میافزایند از صد یا صد و بیست نفری که دانسته شد در یکی از گورهای جمعی و خاوران رشت دفن شدهاند اسم بیست یا سی نفر بیشتر فاش نشد. از قتلعام در زندانهای شهرهای مرزی هنوز خبری در دست نیست. هنوز آمار روشنی از کسانی که در شهرهای مختلف یا مناطق ساحلی اعدام شدند وجود ندارد. از زندانهای بزرگ وکیلآباد و عادلآباد که صدها زندانی داشتند جز چند نفری که اقوام یا آشناهایشان توانستند اسمشان را برای طرف حسابها ارسال کنند اسمی و رسمی در دست نیست. | ۳۰سال از قتل عام سال ۶۷ گذشت اما هنوز آمار دقیقی از قربانیان فاجعه و قتلعام شدگان در دست نیست. البته بررسی بسیاری از شواهد خبر از اعدام بیش از ۳۰ هزار نفر در قتل عام میدهد هرچند گزارشگران معتقدند جمع کردن شناسنامههای قتلعام شدگان و سوزاندن پروندهها، تخریب مزارها، ممنوعیت عزاداری و تجمع و مراسم یادبود و سالگرد و محو آثار و سیمانکاری گورهای جمعی و عوامل دیگر امکان بدست آوردن آمار واقعی اعدام شدگان ۶۷ را ناممکن میکند. بخصوص که جمهوری اسلامی با تلاش گسترده و سیستماتیک مانع از درز اطلاعات و اخبار قتلعام میشود. چنانکه آمار اغلب کشتهشدگان بویژه در شهرستانها هرگز برملا نشد. گزارشگران میافزایند از صد یا صد و بیست نفری که دانسته شد در یکی از گورهای جمعی و خاوران رشت دفن شدهاند اسم بیست یا سی نفر بیشتر فاش نشد. از قتلعام در زندانهای شهرهای مرزی هنوز خبری در دست نیست. هنوز آمار روشنی از کسانی که در شهرهای مختلف یا مناطق ساحلی اعدام شدند وجود ندارد. از زندانهای بزرگ وکیلآباد و عادلآباد که صدها زندانی داشتند جز چند نفری که اقوام یا آشناهایشان توانستند اسمشان را برای طرف حسابها ارسال کنند اسمی و رسمی در دست نیست. | ||
از بند ما، همه زنان مجاهد را اعدام کردند. زنان چپی را اعدام نکردند. آن سال، سهم مجازات زنان "مرتد" شلاق تعيين شده بود.<ref name=":4" /> | |||
رضا ملک معاون سابق تحقیق و بررسی وزارت اطلاعات در زمان علی فلاحیان، طی یک افشاگری از داخل زندان در سال۱۳۸۷خطاب به دبیرکل مللمتحد گفت: | رضا ملک معاون سابق تحقیق و بررسی وزارت اطلاعات در زمان علی فلاحیان، طی یک افشاگری از داخل زندان در سال۱۳۸۷خطاب به دبیرکل مللمتحد گفت: | ||
خط ۷۸۳: | خط ۸۰۳: | ||
«تعداد هم خیلی زیاده؛ من اگر بخواهید سندی دارم که نشون میده تعداد خیلی زیاده و آنچه که آیتالله منتظری و دیگران در ۴هزار و ۵هزار و این حرفها گفتن اینا اولاً اطلاعاتی ست که ایشون داشتن و بعد هم به ایشون دادن و بعد هم مربوط به تهران بوده در حالی که این مسأله کشتار سال ۶۷در تمام شهرستانها و حتی شهرستانهای کوچک و روستاها هم اجرا شده است…».<ref>مصاحبه دکتر ملکی در مورد تعداد قتل عام شدگان ـ ۲۲مرداد ۱۳۹۵</ref> | «تعداد هم خیلی زیاده؛ من اگر بخواهید سندی دارم که نشون میده تعداد خیلی زیاده و آنچه که آیتالله منتظری و دیگران در ۴هزار و ۵هزار و این حرفها گفتن اینا اولاً اطلاعاتی ست که ایشون داشتن و بعد هم به ایشون دادن و بعد هم مربوط به تهران بوده در حالی که این مسأله کشتار سال ۶۷در تمام شهرستانها و حتی شهرستانهای کوچک و روستاها هم اجرا شده است…».<ref>مصاحبه دکتر ملکی در مورد تعداد قتل عام شدگان ـ ۲۲مرداد ۱۳۹۵</ref> | ||
[[پرونده:اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷.jpg|جایگزین=اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷|بندانگشتی|اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷]]صاحبان این نظر معتقدند زمانی که پردهها کنار برود، خواهیم فهمید که عدد ۳۰هزار هم بسیار محتاطانه تنظیم شده و آمار واقعی بیش از اینهاست. | [[پرونده:اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷.jpg|جایگزین=اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷|بندانگشتی|اسم و تصویر برخی از قتل عام شدگان ۶۷]]صاحبان این نظر معتقدند زمانی که پردهها کنار برود، خواهیم فهمید که عدد ۳۰هزار هم بسیار محتاطانه تنظیم شده و آمار واقعی بیش از اینهاست. | ||
== واکنش جمهوری اسلامی به جنبش دادخواهی == | |||
[[پرونده:گزارش تلویزیون اورینت از کنفرانس جنبش دادخواهی.jpg|جایگزین=گزارش تلویزیون اورینت از کنفرانس جنبش دادخواهی قتل عام شدگان ۶۷|بندانگشتی|گزارش تلویزیون اورینت از کنفرانس جنبش دادخواهی قتل عام شدگان ۶۷]] | |||
این جنبش سبب شد که بسیاری از دست اندرکاران قتلعام نسبت به آن موضع بگیرند. از جمله آنان علی فلاحیان وزیر اطلاعات وقت جمهوری اسلامی، رازینی، رئیسی، پورمحمدی و… که در بخش بعدی میآید. از دیگر آثار این حرکت از جمله پرداختن رادیو و تلویزیون و سینما و دیگر رسانههای جمهوری اسلامی به موضوع از جمله تهیه و تولید دهها فیلم سینمایی و مستند تلویزیونی و جنگ روانی علیه مقبولیت و مشروعیت مجاهدین است. بهنحوی که فقط در آبان ماه سال ۹۵رسانههای ایران از تولید سه فیلم سینمایی به اسم «ماجرای نیمروز»، «آخرین روزهای زمستان» و «مشتاقی و مهجوری» در مراحل پیشتولید یا تولید خبر دادند. فیلم «امکان مینا» هم قبل از آن روی اِکران آمده بود و در ماههای قبلتر هم اکران فیلم «سیانور» موضوع تبلیغات و شیطانسازی و دود و دم علیه مجاهدین در فضای مجازی بود. سریالهای ۷تا ۳۱قسمتی «سالهای حادثه» و «نفس» و «پارلمان» و… هم در حال پخش یا تولید بود. به اعتراف تهیه کنندگان و مسئولان پروژههای جنگ روانی، تمام سریالها و فیلمهای سینمایی با سفارش و هزینه وزارت اطلاعات انجام شد.<ref group="پاورقی">برای نمونه مجری میزگرد خبرگزاری فارس در مصاحبه با عوامل فیلم سینمایی سیانور میگوید: «در مورد شما ذهنیتی در بین بسیاری وجود دارد و آن این است که شما جزو افراد امنیتی هستید و رابطههایی نیز دارید که وارد این حوزه شدهاید و بودجه فیلمتان نیز همواره تأمین بوده است و کاری به کارتان هم ندارند». (فارس؛ خبرگزاری سپاه پاسداران – ۳آذر ۹۵) | |||
تهیهکننده و کارگردان فیلم «مشتاقی و مهجوری» هم تأکید میکند که «رئیس بنیاد هابیلیان نیز در تولید موارد علمی و تهیه فیلمنامه کمکهای فراوانی را داشته است». (خبرگزاری حیات – ۵آبان ۹۵) | |||
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران تسنیم «در خبرها آمده این فیلم [سیانور] با نظارت مستقیم وزارت اطلاعات تولیدشده و داستان آن درباره [مجاهدین] است.» (خبرگزاری نیروی تروریستی قدس؛ تسنیم – ۱۷مهر ۹۵)</ref> پاسدار ایوبی رئیس سازمان سینمایی در ۲۰بهمن ۹۵ که از شبکه ۳تلویزیون پخش شد گفت: «امسال واقعاً سینمای ایران به دغدغه کشور، به دغدغه نظام، به دغدغه مقام معظم رهبری پاسخ مثبت داد». | |||
ایمان گودرزی یکی دیگر از دست اندرکاران گفت: «با توجه به اینکه موضوع اعدامهای سال ۶۷مسألهیی شبههناک بود و در ظاهر، نقطهیی مبهم در تاریخ معاصر ما محسوب میشود، علاقمند بودم تا در این حوزه، کاری را بسازم… با شاهدان عینی و ۱۵نفر از رجال سیاسی کشور که در ماجرای اعدامهای سال ۶۷مسئولیتی داشتند… گفتگوهایی گرفتیم و موفق شدیم… علی رغم اینکه اعدامها و برخورد نظام در آن مقطع، کاملاًً درست بوده است، متأسفانه مسئولان این اتفاق، امروز چون در لباس دیگری هستند، گذشته خود را انکار میکنند و با توجه به عدم دسترسی به اطلاعات مربوط به اعدامها، خود را پنهان و با شمایل دیگری جلوه میدهند». | |||
در همین رابطه جمهوری اسلامی در فیلم بلند و سینمایی «قائممقام» در مقام پاسخگویی به حسینعلی منتظری برآمد اما هیچ سینمایی حاضر نشد آنرا اکران دهد. نهایتا در چند دانشگاه با حضور تعدادی دانشجو پخش گردید. | |||
آخوند ناطق نوری در این رابطه گفت: <blockquote>«نسل امروز که نسل چهارم انقلاب هست، اینها نمیدانند که منافقین چه کردن اصلاً جنایات اینها و اینها. بالاخره نوههای ما، نوههای نسل اولیها، دومیها اینها میآیند میگن خوب شما یک اشاره لطیفی داشتید اما آن کم است خیلی لطیف است ما ها که تو کار بودیم میتوانیم بفهمیم چی میگفتید و آن این هستش که اینها مگر دستگیر نشدن توسط شما، مگر محاکمه شون نکردید، خوب مگر زندانشون نکردید، محکومین تون، محکوم به زندان بودن، رفتن زندان، چرا بعدش اسیرهای دست خودتون رو اعدام کردید؟ این نسل جدید این سؤاله براش کف خیابان و دانشگاهها که شما هستید این سؤال رو میکنند…»</blockquote>همچنین موضوع قتلعام و جنبش دادخواهی سبب شده است رسانه رسمی پاسداران ـ تسنیم ـ حکم و دستخط خمینی را در سال ۹۶ برای اولی بار منتشر کند. همین رسانه ـ در سالگرد قتلعام از قول حاکم شرع احمدی شاهرودی عضو هیأت قتلعام خوزستان که منتظری از او در نوار صوتیش نقل قول میکند که احمدی هم مخالف بود ـ که میگوید حکم خمینی درست بود و من مخالفتی با قتلعام نداشتم و… احمدی اضافه کرد ما فقط حکمی که صادر شده بود را امضا کردیم.<ref>(تسنیم ۱۷مرداد ۹۶)</ref> | |||
جمهوری اسلامی از جمله به گزارش سازمان ملل هم واکنش نشان داد: | |||
جعفری دولتآبادی دادستان تهران گفت: «هر چند وقت، گزارشی علیه ایران ارائه میشود و از جمله گزارش اخیر گزارشگر ویژه حقوقبشر است که منبع اصلی آن ادعاهای (مجاهدین) و اخبار شبکههای وابسته به آنان میباشد. این گزارش ادعاهای خلاف واقع را به نظام قضایی ایران منتسب نموده است». | |||
== اعترافات مقامات نظام در مورد قتلعام == | == اعترافات مقامات نظام در مورد قتلعام == | ||
'''هاشمی رفسنجانی،''' با شروع قتلعام، در خطبههای نماز جمعه در روز ۷مرداد ۱۳۶۷گفت: «اینایی که از زندونا آزاد کردیم رفتن سلاح گرفتن افتادن به جون مردم. اینا تو اسلامآباد رفتن از بیمارستان ۳۰تا مجروح رو بیرون کشیدن و به رگبار بستن…». او اضافه کرد: «این یکی از فتنههایی است که باید از میان میرفت و به این آسانی هم نمیشد این فتنه را خواباند و مدتها طول میکشید تا این بچههای متعصب فریب خوردهای که این همه به اینها در زندانها محبت شد، توبهشان را پذیرفتیم، بهعنوان «تائب» بیرون آمدند و دوباره به آنجا رفتند و برگشتند که با ملت خودشان بجنگند و برای عراق جاسوسی کنند. این فتنه باید یک روزی ریشهکن میشد…». | |||
درست یک هفته بعد یعنی روز جمعه ۱۴ مرداد و در حالیکه قتلعام جریان داشت | '''موسوی اردبیلی،''' درست یک هفته بعد یعنی روز جمعه ۱۴ مرداد و در حالیکه قتلعام جریان داشت که در آن زمان رئیس شورایعالی قضایی بود در نماز جمعه گفت: «مردم به ما فشار میارن که چرا اینارو نمیکشین؟ …». | ||
در روز ـ ۱۵مرداد ـ همزمان با انتشار خبر نماز جمعه اردبیلی در روزنامه جمهوری، در صفحه دیگر همین روزنامه همراه با تصویری از لاجوردی، با تیتر بزرگ آمده بود: «مردم میگویند ترحم بر منافقین دیگر جایز نیست». | در روز ـ ۱۵مرداد ـ همزمان با انتشار خبر نماز جمعه اردبیلی در روزنامه جمهوری، در صفحه دیگر همین روزنامه همراه با تصویری از لاجوردی، با تیتر بزرگ آمده بود: «مردم میگویند ترحم بر منافقین دیگر جایز نیست». | ||
'''رازینی''' ۲۹سال بعد از قتلعام ۶۷–۱۱تیر ۱۳۹۶ـ گفت خمینی در این زمینه کاری انجام داد که هیچکدام از فقهای گذشته در طول تاریخ انجام نداده بودند. او اضافه میکند: «آن زمان من نبودم مسئولان دخیل در قضایای ۶۷آقایان نیری، رئیسی، اشراقی و پورمحمدی بودند اما حکم امام عادلانه بود…».<ref>او قاضی شرع دادگاههای ارتشیان و نظامیان و دیگر زندانیان جمهوری اسلامی در ابتدای دهه 60 بود. او مدتی در مشهد و بعدا به تهران منتقل شده بود.</ref> | '''علی رازینی''' ۲۹سال بعد از قتلعام ۶۷–۱۱تیر ۱۳۹۶ـ گفت خمینی در این زمینه کاری انجام داد که هیچکدام از فقهای گذشته در طول تاریخ انجام نداده بودند. او اضافه میکند: «آن زمان من نبودم مسئولان دخیل در قضایای ۶۷آقایان نیری، رئیسی، اشراقی و پورمحمدی بودند اما حکم امام عادلانه بود…».<ref>او قاضی شرع دادگاههای ارتشیان و نظامیان و دیگر زندانیان جمهوری اسلامی در ابتدای دهه 60 بود. او مدتی در مشهد و بعدا به تهران منتقل شده بود.</ref> علی رازینی از مسئولان قضایی درباره اعدامها چنین گفته است: «امام خمینی قاطع بودند و ملاحظه کاری در حکم خدا نداشتند، چون حکم خدا این است که محارب باید اعدام شود. امام به ادعاهای حقوق بشری غربیها توجه نکردند و گوششان به این حرفها بدهکار نبود و حکم خدا را با قدرت اجرا کردند.»<ref name=":2">[https://www.rouydad24.ir/fa/news/312420/آنچه-درباره-اعدام%E2%80%8Cهای-دهه-۶۰-باید-بدانید سایت رویداد ۲۴ - آنچه درباره اعدامهای دهه ۶۰ باید بدانید]</ref> | ||
'''علی فلاحیان''' که در سال ۶۷ حاکم شرع استان کرمانشاه بود با اشاره به قتلعام زندانیان سیاسی میگوید: «با توجه به اینکه سازمان مجاهدین خلق یک گروه محارب محسوب میشدهاند، حکم قضایی اعضای آن اعدام بوده و این مسئله که برخی از آنها در زندان نگه داشته شده بودند به نوعی تخفیف محسوب میشدهاست؛ لذا اعدام آنها در سال ۶۷ بازگشت به حکم اولیه بوده است.»<ref name=":2" /> | |||
فلاحیان در مصاحبهای دیگر با سایت تاریخ ایرانی چنین گفته است: «آقای موسوی تبریزی که میگفت اصلا محاکمه نمیخواهد و محاکمه در رابطه با کسانی که در حال جنگ با ما هستند، معنا ندارد. عدهای دیگر از آقایان معتقد بودند دستگیرشدگان محاکمه شوند. حالا این نظر آنها یا از باب احتیاط بود یا فتوا یا رافت اسلامی ولی امام مرتبا تاکید داشت که مواظب باشید اینها از دستتان در نروند. اینها اگر بروند دوباره یک نفر را میکشند و حفظ جان مسلمان واجب است لذا امام همیشه میگفت از این طرف احتیاط کنید چون ما در مورد دماء باید احتیاط کنیم؟ چطور؟ مثلا اگر شبههای شد در این که کسی قاتل است یا نه، بنا را بر نکشتن بگذاریم اما در مورد منافقین امام میگفت به عکس رفتار کنید، من اینها را میشناسم، از دستتان درنروند و حکمشان اعدام است. این حکم ولایی ایشان بود؛ چه قبل از جریان ۶۷ چه بعد از آن.»<ref name=":2" /> | |||
«اگر ما آنها را نمیکشتیم که دیگر کشوری وجود نداشت. این حرف من نیست حرف امام است. در مورد مجاهدین امام میگفت به عکس رفتار کنید من اینها را میشناسم از دستتان در نروند و حکمشان اعدام است. این حکم ولایی ایشان بود چه قبل از جریان ۶۷ چه بعد از آن…<ref>قتلعام و رازهای علی [https://www.mojahedin.org/news/201962/%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86 فلاحیان]</ref><ref>علی [https://www.iranntv.com/2017/07/18/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%B9-%D8%A8/ فلاحیان]: اعترافات تکاندهنده راجع به حکم خمینی در مورد قتل عام ۶۷</ref> | |||
'''علی اکبر ولایتی''' وزیر خارجه وقت: «زندانیان اعدامی را باید افرادی دانست که در تلاش برای پیشروی به خاک ایران یا قتل شخصیتهای سیاسی بودند. در این کشور کسانی که (اقدام به مبارزهٔ مسلحانه میکنند) باید کشته شوند و این قانون است… زندانیانی که در این ماههای اخیر اعدام شدهاند مجاهدین خلق بودهاند که سعی داشتند به داخل ایران پیشروی کنند. سایر اعدام شدگان نیز به قتل شخصیتهای سیاسی اعتراف کرده بودند.»<ref name=":2" /> | |||
'''حسینعلی نیری''' از اعضای هیئت مرگ: «اینها به خاطر همان پرونده محاکمه نشدند که. اینها در زندان دوباره شلوغ کردند. در فضای زندان باز هم انسجام خودشان را داشتند. نه تنها رابطه تشکیلاتی داشتند بلکه تشکیلات جدیدی هم درون زندان به وجود آورده بودند. از راههایی که میدانستند، از بیرون اطلاعات کسب میکردند. جو زندان دستشان بود و لذا توطئههای جدید در کار بود. اینطور نبود که آنها فقط بخواهند ایام حبسشان را بگذرانند. یک وقت کسی مثلا پنج سال زندانی است میگوید من باید پنج سال زندان بمانم دیگر چه کار دارم چه میکنند؟ ولی اینها توطئه کرده بودند و هماهنگی از بیرون داشتند. یعنی عناد خودشان را میخواستند ادامه بدهند. اینها میگفتند ما ضرر اقتصادی به نظام بزنیم. سیم تلفن را قطع کنیم. لامپ را بشکنیم و ... با اینها که نمیشود نظام را سرنگون کرد. یعنی یک لجبازیهای بچگانهای که مثلا مادر، بچه را تنبیه میکند، بچه میرود یک جایی یک حرکتی اذیتی میکند. مملکتی که این همه خرج دارد با چهار تا لامپ شکستن نظام سرنگون میشود؟»<ref name=":2" /> | |||
'''موسوی تبریزی''' که آن زمان رئیس دادگاههای انقلاب آذربایجان شرقی و غربی بود، در مصاحبهای که سال ۹۸ با خبرگزاری فارس کرده، درباره اعدامها چنین میگوید: «آن موقع آقای ریشهری بر این باور بود که اعضای آزاد مجاهدین خلق با هم قرار گذاشته بودند که صدام به هر شهری رسید تا به او کمک کنند. زندانیهایشان هم قرار گذاشته بودند که شورش کنند، آزاد شوند و به صدام کمک کنند. این را به امام گزارش داده بودند و امام هم حکم داده بود که چند نفر به صورت شورایی مسئله زندانیهایی که در زندان هستند را پیگیری کنند و ببینند که اگر اینها در حمایت از مجاهدین خلق در موضع خود به نفع منافقین محکم هستند، حکمشان اعدام است. اینها از مجاهدین خلق طرفداری کرده و با اسلحه دستگیر شده بودند ولی با اغماض نظام جمهوری اسلامی چون آدم نکشته بودند، به ۱۰ تا ۲۰ سال زندان محکوم شده بودند.»<ref name=":2" /> | |||
'''مصطفی پورمحمدی''' درباره حضورش در هیات رسیدگی گفته بود «اینکه من در دهه ۶۰ لیستی از اعدامیها را نزد آیتالله منتظری بردهام و ایشان مخالفت کردهاند قطعاً دروغ است، من در وزارت اطلاعات یک روز پست امنیتی نداشتم، بنابراین درگیر اعدامها نبودم.» البته پورمحمدی پس از آنکه فایل صوتی از آیتالله منتظری منتشر شد که نشان میداد ظاهرا او در جلسه حضور داشته، در اظهار نظر دیگری در جریان یک مصاحبه با خبرگزاری ایرنا گفت: «ما متاسفانه بخشی از جنایتهای منافقین و خسارتی که به ما وارد کردند را به حساب نمی آوریم و تنها شهدای ترور را به حساب می آوریم در حالیکه منافقین بخش بزرگی از خسارت جنگ را برعهده دارند. یعنی بسیاری از نیروهایی که شهید یا مجروح شدند و شهرها تخریب شده به خاطر همکاری منافقین بوده است... ما افتخار میکنیم که دستور خدا را در رابطه با منافقین اجرا کردیم.»<ref name=":2" /> | |||
====== سخن آیت الله منتظری ====== | ====== سخن آیت الله منتظری ====== | ||
خط ۸۸۷: | خط ۹۳۵: | ||
در همین راستا خانم مریم رجوی با استقبال از فراخوان تحقیقات و حسابرسی و عدالت برای جانباختگان قتلعام، خواهان اعزام هیأتهای بینالمللی حقیقتیاب به ایران با حضور نمایندگان مجاهدین و مقاومت ایران برای ممانعت از پنهانکاریهای جمهوری اسلامی در جنایت بزرگ علیه بشریت بهویژه در رابطه با مزارها و آمار دقیق جانباختگان در زندانها و شهرهای مختلف در سراسر ایران شد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%B3%D8%AE%D9%86%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%DB%B1%DB%B9%DA%98%D9%88%D8%A6%DB%8C%D9%87-%DB%B2%DB%B8%D8%AA%DB%8C%D8%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B6%DB%B7-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%B2%D9%87%D8%B1-%D8%A2%D8%AA%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88 سخنگوی وزارتخارجه آمریکا: ۱۹ژوئیه (۲۸تیر ۱۳۶۷ روز بعد از زهر آتشبس) سالگرد شروع «کمیسیونهای مرگ» در ایران بهدستور خمینی است - سایت مجاهد]</ref> | در همین راستا خانم مریم رجوی با استقبال از فراخوان تحقیقات و حسابرسی و عدالت برای جانباختگان قتلعام، خواهان اعزام هیأتهای بینالمللی حقیقتیاب به ایران با حضور نمایندگان مجاهدین و مقاومت ایران برای ممانعت از پنهانکاریهای جمهوری اسلامی در جنایت بزرگ علیه بشریت بهویژه در رابطه با مزارها و آمار دقیق جانباختگان در زندانها و شهرهای مختلف در سراسر ایران شد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%B3%D8%AE%D9%86%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA%E2%80%8C%D8%AE%D8%A7%D8%B1%D8%AC%D9%87-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%DB%B1%DB%B9%DA%98%D9%88%D8%A6%DB%8C%D9%87-%DB%B2%DB%B8%D8%AA%DB%8C%D8%B1-%DB%B1%DB%B3%DB%B6%DB%B7-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%B2%D9%87%D8%B1-%D8%A2%D8%AA%D8%B4-%D8%B3%D8%A7%D9%84%DA%AF%D8%B1%D8%AF-%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B9-%DA%A9%D9%85%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%88 سخنگوی وزارتخارجه آمریکا: ۱۹ژوئیه (۲۸تیر ۱۳۶۷ روز بعد از زهر آتشبس) سالگرد شروع «کمیسیونهای مرگ» در ایران بهدستور خمینی است - سایت مجاهد]</ref> | ||
== رئیسی عضو هیئت مرگ رئیسجمهور ۱۴۰۰ == | |||
ابراهیم رئیسی که یکی از اعضای هیات تصمیمگیرنده در مورد زندانیان معروف به «هیات مرگ» بود، پس از اعلام پیروزیاش در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ در پاسخ به سوال خبرنگار الجزیره گفت از ابتدای مسئولیتش در دستگاه قضایی «مدافع حقوق بشر» بوده و برای اقداماتش «باید مورد تقدیر و تشویق» قرار بگیرد. | |||
حسین مرتضویزنجانی، رییس سابق زندان اوین، در نشستی در کلاب هاوس گفت که ابراهیم رئیسی در گرفتن حکم اعدام زندانیان سیاسی از خمینی نقش مستقیم داشته است. رییس اسبق زندان اوین در یک اتاق کلابهاوس به نام «برای فردای بهتر» گفت که رئیسی که در زمانی که معاون دادستان تهران بوده، به او گفته است: «ما امروز رفتیم و حکمی را از امام (روح الله خمینی) برای اعدام زندانیان گرفتیم.»<ref name=":3" /> | |||
=== درخواست محاکمه رئیسی === | |||
در آستانه سفر ابراهیم رئیسی به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی ملل متحد، گروهی از زندانیان سیاسی شاهدان قتلعام ۱۳۶۷ و خانوادههای شهیدان مجاهد، علیه جلاد۶۷ در دادگاه ناحیه جنوب نیویورک بهخاطر جنایت علیه بشریت و نسلکشی اعلام جرم کردند. | |||
قاضی جسی فورمن، قاضی دادگاه ناحیهٔ جنوبی نیویورک، تاریخ ۲۴آبان۱۴۰۱ (۱۵نوامبر۲۰۲۲) را برای کنفرانس مقدماتی رسیدگی به شکایتها در مورد ابراهیم رئیسی تعیین کرد. | |||
قاضی به وکلای همه طرفهای شکایت اعلام کرد ساعت ۹صبح ۱۵نوامبر در یک جلسهٔ مقدماتی که طبق رویهٔ دادگاه در پروندههای مدنی بهصورت آنلاین برگزار میشود شرکت کنند. به طرفین دستور داده میشود یک نامه مشترک و همچنین طرح مدیریت و پیش بردن پرونده و مهلت پیشنهادی را که بهعنوان یک سند به دادگاه ارائه میشود، ارسال کنند. نامه مشترک، باید حداکثر تا پنجشنبه هفتهٔ قبل از کنفرانس مقدماتی ارسال شود. | |||
خبرگزاری فرانسه، روز ۳شهریور در گزارشی از کنفرانس مشترک مایکل موکیزی وزیر پیشین دادگستری آمریکا و پروفسور اشنیبام حقوقدان آمریکایی و شاکیان و شاهدان قتلعام ۶۷ در دفتر نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در واشنگتن درباره شکایت از رئیسجمهور رژیم ابراهیم رئیسی جلاد ۶۷ نوشت: شورای ملی مقاومت روز پنجشنبه از شکایتی در نیویورک علیه ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور ایران خبر داد و از مقامات آمریکایی خواست تا علیه وی در حالی که انتظار میرود ماه آینده برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل بیاید، اقدام کنند. | |||
شورای ملی مقاومت ایران گفت که این شکایت رئیسی را به شکنجه و قتل در سرکوب مخالفان ایرانی در سال ۱۳۶۷متهم کرده است. | |||
این دعوی مدنی انعکاس شکایات مشابهی که در انگلستان و اسکاتلند ارائه شده میباشد و میگوید که رئیسی در سال ۱۳۶۷ یکی از اعضای کمیسیون معروف به کمیسیون مرگ بود، و یکی از ۴قاضی بوده که مستقیماً دستور اعدام و همچنین شکنجه هزاران نفر از اعضای اپوزیسیون سازمان مجاهدین خلق ایران، معروف بهام. ئی. کی را صادر کرده است. | |||
مجاهدین خلق بزرگترین نیروی شورای ملی مقاومت ایران است. | |||
استیون اشنیبام، وکیل اصلی این شکایت، در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن که توسط شورای ملی مقاومت ایران (NCRI) سازماندهی شده بود، گفت: «ابراهیم رئیسی بیتردید بهعنوان معاون دادستان استان تهران، یکی از اعضای آن کمیسیون مرگ بوده است». | |||
این شکایت هفته گذشته به نام ۲نفر که در آن زمان شکنجه شده بودند و شخص سومی که برادرش اعدام شده بود در دادگاه فدرال نیویورک ثبت شد. این سازمان به اعلامیههای عفو بینالملل و تحریمهای ایالات متحده استناد میکند که رئیسی را به همدستی در حوادث ۱۹۸۸ متهم میکند. این شکایت خواستار رسیدگی به ضایعات نامشخص از شکنجه، قتلهای فراقانونی، نسلکشی و جنایات علیه بشریت است. این شکایت این باور را به چالش میکشد که رئیسی، که سال گذشته بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شد، طبق قوانین ایالات متحده بهعنوان رئیس دولت و همچنین نماینده رسمی خارجی که در نشست عمومی سالانه سازمان ملل در مقر سازمان ملل در نیویورک شرکت میکند، از مصونیت برخوردار است. | |||
اشنیبام گفت که رئیسی دیپلماتی نیست که رسماً در سازمان ملل معتبر باشد. | |||
وی همچنین گفت: در حالی که رئیسی رئیسجمهور است [ولی] رئیس دولت واقعی ایران خامنهای، رهبر ایران است. | |||
اشنیبام افزود: رئیسی دیپلمات نیست... و واجد شرایط دریافت امتیازات بر اساس کنوانسیون وین نیست. او در واقع رئیس دولت نیست. | |||
اگر مقامات ایالات متحده این استدلالها را بپذیرند، در صورت شرکت رئیسی در جلسات سازمان ملل که از ۱۳ سپتامبر آغاز میشود، میتوانند حکم قانونی را در اختیار وی قرار دهند. | |||
اشنیبام گفت که این مستلزم آن است که او ظرف ۲۱ روز درخواست خود را ارائه دهد. | |||
وزارتخارجه ایالات متحده فوراً به سؤالی در مورد دیدگاه خود در مورد وضعیت رئیسی پاسخ نداد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8 سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> | |||
=== درخواست سازمان دیدبان حقوق بشر برای محاکمه رئیسی === | |||
پیش از این سازمان دیدبان حقوق بشر روز چهارشنبه ۱۸ خرداد با انتشار یک پژوهش مفصل اعدامهای دستهجمعی سال ۶۷ در ایران را مصداق «جنایت علیه بشریت» دانست و خواستار محاکمه همه عاملان و آمران آنها از جمله ابراهیم رئیسی شد. | |||
این نهاد مدافع حقوق بشر نوشته است که «هزاران زندانی سیاسی در سال ۶۷ به دستور روحالله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی ایران٬ به صورت «شتابزده»، «فراقانونی»، و «نظاممند» اعدام شدند.» در این پژوهش آمده است که تعداد دقیق اعدامشدگان سال ۶۷ معلوم نیست، اما برآوردهای مدافعان حقوق بشر و اپوزیسیون نشان میدهد که در تابستان آن سال بین دو هزار و هشتصد تا پنج هزار نفر در دستکم در ۳۲ شهر ایران اعدام شدند. | |||
دیدبان حقوق بشر میگوید شواهد حاکی از آن است که چند مقام ارشد پیشین و فعلی از جمله ابراهیم رئیسی در این اعدامها دست داشتهاند و باید تحت محاکمه قضایی قرار گیرند. | |||
در این تحقیق مفصل همچنین آمده است که هزاران زندانی سیاسی که در سه ماه تابستان سال ۶۷ اعدام شدند از حق دادرسی عادلانه محروم بودند و بر اساس قوانین بینالمللی اعدام آنان مصداق جرم «قتل فراقانونی» و «جنایت علیه بشریت» است. | |||
دیدبان حقوق بشر میگوید که بر اساس حقوق بینالملل مسئولیت «جنایات جدی» تنها محدود به افرادی نیست که این اقدامات را انجام میدهند، بلکه متوجه همه افرادی است که دستور میدهند، کمک میکنند «یا به هر شکلی در این جنایات» همدست هستند. | |||
در این پژوهش آمده است که حکومت ایران هرگز اطلاعاتی درباره این اعدامها منتشر نکرده و همواره به دنبال ساکت کردن خانوادههای قربانیان و افرادی بوده است که در جستوجوی حقیقت و عدالت «در رابطه با این جنایت» بودهاند. | |||
تارا سپهریفر، پژوهشگر ارشد ایران در دیدبان حقوق بشر، با اشاره به محاکمه حمید نوری در سوئد، تاکید کرد که «پیگیری عدالت برای رسیدگی به این جنایات فجیع» از سوی دادستانهای کشورهای دیگر حیاتی است. | |||
حمید نوری، دادیار پیشین زندان گوهردشت کرج، به «قتل عمد» و «ارتکاب جنایت جنگی» از طریق دست داشتن در اعدام هزاران زندانی سیاسی در تابستان سال ۶۷ متهم شده است. جلسات محاکمه او در سوئد اواسط اردیبهشت امسال به پایان رسید و حکم دادگاه قرار است یک ماه دیگر اعلام شود.<ref>[https://ir.voanews.com/a/human-rights-watch-raisi-must-tried-for-executions/6608685.html سایت صدای آمریکا فارسی]</ref> | |||
== پاورقی == | == پاورقی == |
ویرایش