محسن شکاری: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۳۸۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۷ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{mbox
{{جعبه زندگینامه
| type  = notice
| image = {{#if:{{{altimage|}}}|{{{altimage|}}}|[[File:Ambox warning blue construction.svg|50x40px|link=|page is in the middle of an expansion or major revamping]]}}
| text  = این {{#if:{{{section|}}}|بخش|{{#switch:<includeonly>{{NAMESPACE}}</includeonly>
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|صفحه بحث]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| رده      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|صفحه راهنما]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه پروژه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث پروژه]] {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
| مقاله {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
}}}} '''تحت نگارش، توسعه یا بازنویسی گسترده قرار دارد{{#if:{{{notready|}}}
|, و هنوز برای استفاده آماده نیست.
}}.''' از کمک شما در ویرایش و نگارش مقاله استقبال می‌کنیم؛ خوش آمدید. {{#if:{{{placedby|}}}
|This template was placed by {{#ifeq:{{lcfirst:{{{placedby}}}}}|{{ucfirst:{{{placedby}}}}}
|<!--{{{placedby}}} does not start with a letter - so is probably a signature-->{{{placedby}}}
|{{user|{{{placedby}}}}}
}}.
}} اگر این {{#if:{{{section|}}}|section|{{#switch:<includeonly>{{NAMESPACE}}</includeonly>
| بحث          = [[راهنما:صفحه بحث|بحث صفحه]]
| رده      = [[ویکی‌پدیا:رده‌بندی|رده]]
| راهنما          = [[راهنما:فهرست|صفحه راهنما]]
| درگاه        = [[ویکی‌پدیا:درگاه|درگاه]]
| الگو      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام الگو|الگو]]
| کاربر          = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه کاربری]]
| بحث کاربر      = [[ویکی‌پدیا:صفحه‌های کاربری|صفحه بحث کاربری]]
| ویکی‌پدیا      = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه پروژه]]
| بحث ویکی‌پدیا = [[ویکی‌پدیا:فضای نام ویکی‌پدیا|صفحه بحث پروژه]]
| مقاله {{#if:{{{nosection|}}}||یا بخشی از آن}}
}}}} <span class="plainlinks">[{{SERVER}}{{localurl:{{NAMESPACE}}:{{PAGENAME}}|action=history}}</span> چندین روز است که ویرایش نشده] لطفاً این الگو را بردارید.<br />''اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را افزوده‌اید لطفاً مطمئن شوید که در زمان ویرایش یک بخش، این الگو با الگوی [[الگو:ویرایش|<nowiki>{{ویرایش}}</nowiki>]] جایگزین می‌شود.''
{{small|{{last edited by}}}}
}}{{جعبه زندگینامه
|نام_شخص=محسن شکاری
|نام_شخص=محسن شکاری
|تصویر=محسن شکاری.JPG
|تصویر=محسن شکاری.JPG
|عرض_تصویر=260px
|عرض_تصویر=260px
|توضیح_تصویر=
|توضیح_تصویر=
|تاریخ_تولد=۱۳۷۸
|تاریخ_تولد=۵ اسفند ۱۳۷۸
|محل_تولد=تهران
|محل_تولد=تهران
|تاریخ_مرگ=۱۷ آذر ۱۴۰۱  
|تاریخ_مرگ=۱۷ آذر ۱۴۰۱  
خط ۴۸: خط ۱۴:
|همسر=
|همسر=
|والدین=نام پدر مسعود }}
|والدین=نام پدر مسعود }}
'''محسن شکاری،''' (متولد سال ۱۳۷۸ در نارمک تهران درگذشته در ۱۷ آذر ۱۴۰۱ خورشیدی)، گیمر، برنده تورنمنت‌های پلی‌استیشن، کال آو دیوتی و فوتبال و ... پسر دوم خانواده‌ای پنج نفره بودـ یک برادر و خواهر داشت. برادرش مهندس عمران از دانشگاه دولتی و راننده اسنپ بود. خواهرش فوق لیسانس روان‌شناسی و منشی یک مطب بود.
'''محسن شکاری،''' (متولد ۵ اسفند ۱۳۷۸ در نارمک تهران درگذشته در ۱۷ آذر ۱۴۰۱)، گیمر، برنده تورنمنت‌های پلی‌استیشن، کال آو دیوتی و فوتبال و ... پسر دوم خانواده‌ای پنج نفره بودـ یک برادر و خواهر دارد. برادرش مهندس عمران از دانشگاه دولتی و راننده اسنپ است. خواهرش فوق لیسانس روان‌شناسی و منشی یک مطب است.


دوست داشت استندآپ کمدین بشود. در کافه‌ای کار می‌کرد تا پول توجیبی‌اش را دربیاورد.<ref>نقل از پست‌های اینستاگرام و توییتر</ref>  
دوست داشت استندآپ کمدین بشود. در کافه‌ای کار می‌کرد تا پول توجیبی‌اش را دربیاورد.<ref>نقل از پست‌های اینستاگرام و توییتر</ref>  
خط ۵۴: خط ۲۰:
محسن شکارچی، از بازداشت شدگان [[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|قیام سراسری ۱۴۰۱]] که در ۱۷ آذر ۱۴۰۱ در ۷۵‌امین روز بازداشت خود توسط جمهوری اسلامی ایران اعدام شد. او توسط قوه‌ قضاییه جمهوری اسلامی با اتهام محاربه محاکمه شد. این اولین حکم اعدام در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ در ایران است. اعدام محسن شکاری موجی از اعتراضات داخلی و بین‌المللی و محکومیت‌ها را علیه جمهوری اسلامی برانگیخت.<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/articles/cx8xg35p7y2o واکنش‌های جهانی به اعدام محسن شکاری،‌ از بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر در ایران - بی‌بی‌سی فارسی]</ref>   
محسن شکارچی، از بازداشت شدگان [[اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران|قیام سراسری ۱۴۰۱]] که در ۱۷ آذر ۱۴۰۱ در ۷۵‌امین روز بازداشت خود توسط جمهوری اسلامی ایران اعدام شد. او توسط قوه‌ قضاییه جمهوری اسلامی با اتهام محاربه محاکمه شد. این اولین حکم اعدام در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ در ایران است. اعدام محسن شکاری موجی از اعتراضات داخلی و بین‌المللی و محکومیت‌ها را علیه جمهوری اسلامی برانگیخت.<ref name=":0">[https://www.bbc.com/persian/articles/cx8xg35p7y2o واکنش‌های جهانی به اعدام محسن شکاری،‌ از بازداشت‌شدگان اعتراضات اخیر در ایران - بی‌بی‌سی فارسی]</ref>   


== بازداشت و محاکمه محسن شکاری ==
== بازداشت محسن شکاری ==
[[پرونده:محمد غفاری.JPG|بندانگشتی|محمد غفاری، عضو اطلاعات بسیج حوزه مقداد و کارمند حراست ایران‌خودرو، کسی است که محسن شکاری را بازداشت کرد!]]
[[پرونده:محمد غفاری.JPG|بندانگشتی|محمد غفاری، عضو اطلاعات بسیج حوزه مقداد و کارمند حراست ایران‌خودرو، کسی است که محسن شکاری را بازداشت کرد!]]
محسن شکاری در ۳ مهر ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری مردم ایران در محله ستارخان تهران نوسط محمد غفاری عضو اطلاعات بسیج حوزه‌ی مقداد و کارمند حراست ایران‌خودرو بازداشت شد. <ref name=":0" /> اولین جلسه دادگاه محسن شکاری به اتهام محاربه در ۱۰ آبان برگزارشد. قوه‌ قضاییه جمهوری اسلامی می‌گوید: محسن شکاری روز ۳ مهر ۱۴۰۱ با در دست داشتن قمه مردم را تهدید کرده و آنها را به هم‌صدایی و همراهی فراخوانده است و یک بسیجی را نیز زخمی کرده است. در نهایت حکم اعدام محسن شکاری در روز ۲۹ آبان و رد فرجام خواهی و با تایید دیوان عالی کشور صادر شد. این در حالی‌ است که محسن شکاری در جریان محاکمه از داشتن وکیل اختیاری محروم بود.
محسن شکاری در ۳ مهر ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات سراسری مردم ایران در محله ستارخان تهران نوسط محمد غفاری عضو اطلاعات بسیج حوزه‌ی مقداد و کارمند حراست ایران‌خودرو بازداشت شد. <ref name=":0" /> اولین جلسه دادگاه محسن شکاری به اتهام محاربه در ۱۰ آبان برگزارشد. قوه‌ قضاییه جمهوری اسلامی می‌گوید: محسن شکاری روز ۳ مهر ۱۴۰۱ با در دست داشتن قمه مردم را تهدید کرده و آنها را به هم‌صدایی و همراهی فراخوانده است و یک بسیجی را نیز زخمی کرده است. در نهایت حکم اعدام محسن شکاری در روز ۲۹ آبان و رد فرجام خواهی و با تایید دیوان عالی کشور صادر شد. این در حالی‌ است که محسن شکاری در جریان محاکمه از داشتن وکیل اختیاری محروم بود.


== اعدام محسن شکاری ==
=== اعدام محسن شکاری ===
محسن شکاری در روز ۱۷ آذر ۱۴۰۱ توسط جمهوری اسلامی اعدام شد. اعلام خبر اعدام او موجی از محکومیت و خشم و انزجار داخلی و بین‌المللی را در بر داشت.  
محسن شکاری در روز ۱۷ آذر ۱۴۰۱ توسط جمهوری اسلامی اعدام شد. اعلام خبر اعدام او موجی از محکومیت و خشم و انزجار داخلی و بین‌المللی را در بر داشت.  


خط ۶۵: خط ۳۱:


=== محسن و دانته ===
=== محسن و دانته ===
یکی از دوستان محسن پس از شهادتش این دلنوشته را به یکی از کانال‌های تلگرامی ارسال کرده است.<blockquote>«هرشب که هوس کافه می‌کردم سری به هفت حوض می‌زدم (نزدیک محل کارم بود) هم فال بود و هم تماشا بویژه از وقتی با محسن آشنا شده بودم. عصر یکشنبه... مردادماه بود کتاب کمدی الهی دانته تو دستم بود که وارد کافی شاپ شدم هنوز بازار عصر راه نیفتاده بود و کافه تقریبا" خلوت بود. طبق معمول میز دونفره کنار پنجره را انتخاب کردم. محسن با لبی خندان نزدیک شد و بعد از سلام و احوالپرسی گفت: مثل همیشه قهوه قجربا یه پای سیب (نمی دونم چرا به اسپرسو می‌گفت قهوه قجر!!!)؟ گفتم طبق معمول دستت درد نکنه،کتاب را روی میز گذاشته بودم و خیابون را نگاه می‌کردم که اسپرسو و پای سیب را روی میز گذاشت و گفت: امر دیگه؟ گفتم ممنون . محسن در حالی که کتاب را از روی میز بر می‌داشت گفت با اجازه و شروع به رج زدن کتاب کرد، گفتم وقتی خوندی تموم شد اجازه بگیر و  به سبک و سیاق خودش به شوخی گفتم برای تو همه چیز مجازه. پرسیدم مگه تو با کتاب هم رابطه داری؟ گفت نه زیاد ولی بعضی وقتها تک می‌زنم. گفتم تک می‌زنی یا نوک می‌زنی؟ با لبخند گفت هر کدومش که باب میل تو است. پرسید حالا توش چی نوشته، کتاب کمدیه؟ گفتم نه این کتاب یکی از ارزشمندترین کتابهای ادبی دنیاست و توضیح مختصری دادم. یه مشتری وارد کافه شد و محسن کتاب را رو میز گذاشت و برای پذیرایی به سمت مشتری رفت. کم کم می‌خواستم بلند شم که دوباره اومد و گفت هر وقت خوندی و تموم شد اگر مشتری نداشت اونو به من بده شاید خوندمش. با لبخند گفتم از همین الان مشتریش خودتی و کتاب را به او دادم و بعد از پرداخت پول کافه از او خداحافظی کردم و رفتم. با شروع اعتراضات کمتر از خونه بیرون می‌اومدم. نمی‌دونم چندم مهر بود که محسن را جلو مسجد ابوالفضل تو ستارخان دیدم تنها بود ولی چشم می‌دوند دنبال کسی به من گفت اومدی تظاهرات گفتم نه دنبال یه دارو می‌گشتم چند تا دارو خونه رو گشتم تا پیدا کردم گفت راستی کتابت رو نگاه کردم ما دوزخ و رد کردیم الان برزخیم مطمئن باش به بهشت هم می‌رسیم و با خدای آزادی حرف می‌زنیم با لبخند بهش گفتم نه بابا مثل اینکه همه کتاب رو خوندی با خنده گفت ای، همش که نمیشه شما بخونید ما هم بلدیم اما الان وقت تماشا کردن و خوندن نیست الان وقت عمله گفتم من عجله دارم باید برم گفت برو تا داروهات سرد نشده راستی می‌دونی دانته یعنی چی؟ با تعجب نگاش کردم و گفتم یه اسمه گفت نه یعنی" دشمن انسان نابودیت تنها هدفمه" در حالی که برو بر نگاش می‌کردم ازش خداحافظی کردم و رفتم. تا ۱۷ آذر که شنیدم اعدام شده شوکه شدم پیگیر اخبار بیشتر شدم، فیلم اعترافاتش را دیدم تازه متوجه شدم محسن عجب فهمیده، زیرک و نترسی بوده توی این شوی تلویزیونی نشون میده اصلا" از مردن نمی‌ترسیده در ضمن با اسم گذاشتن روی یه چاقو کلی پیام داده. محسن چاقو رو میگه کارد قصابی ولی توی بازجویی با زرنگی اسم دانته رو روی اون میذاره، محسن اگر یه آدم زیرکی نبود نیازی نداشت اسم روی چاقو بذاره و اگرهم عشق بازی داشت اسامی دیگه‌ای مثل تیزی، دسته کوتاه، قشنگ و... میذاشت نه دانته اینجا بود که من یاد حرف آخرش افتادم" دشمن انسان نابودیت تنها هدفمه" و وقتی دقت کردم دیدم مخفف این جمله میشه دانته. من تا دیروز آدم محافظه کاری بودم اما از امروز منهم کنار مردم برای انتقام خون محسن در تظاهرات‌ها شرکت می‌کنم.»  <ref>نقل از کانال تلگرامی شبنامه</ref></blockquote>
یکی از دوستان محسن پس از شهادتش این دلنوشته را به یکی از کانال‌های تلگرامی ارسال کرده است.<blockquote>[[پرونده:محسن شکاری ۴.JPG|بندانگشتی|'''تصویری از دوران نوجوانی محسن شکاری''']]«هرشب که هوس کافه می‌کردم سری به هفت‌حوض می‌زدم (نزدیک محل کارم بود) هم فال بود و هم تماشا بویژه از وقتی با محسن آشنا شده بودم. عصر یکشنبه... مردادماه بود کتاب کمدی الهی دانته تو دستم بود که وارد کافی‌شاپ شدم هنوز بازار عصر راه نیفتاده بود و کافه تقریبا" خلوت بود. طبق معمول میز دونفره کنار پنجره را انتخاب کردم. محسن با لبی خندان نزدیک شد و بعد از سلام و احوالپرسی گفت: مثل همیشه قهوه قجر با یه پای سیب (نمی دونم چرا به اسپرسو می‌گفت قهوه قجر!!!)؟ گفتم طبق معمول دستت درد نکنه،کتاب را روی میز گذاشته‌بودم و خیابون را نگاه می‌کردم که اسپرسو و پای سیب را روی میز گذاشت و گفت: امر دیگه؟ گفتم ممنون. محسن در حالی که کتاب را از روی میز بر‌می‌داشت گفت با اجازه و شروع به رج زدن کتاب کرد، گفتم وقتی خوندی تموم شد اجازه بگیر و  به سبک و سیاق خودش به شوخی گفتم برای تو همه چیز مجازه. پرسیدم مگه تو با کتاب هم رابطه داری؟ گفت نه زیاد ولی بعضی وقتها تک می‌زنم. گفتم تک می‌زنی یا نوک می‌زنی؟ با لبخند گفت هر کدومش که باب میل توست. پرسید حالا توش چی نوشته، کتاب کمدیه؟ گفتم نه این کتاب یکی از ارزشمندترین کتابهای ادبی دنیاست و توضیح مختصری دادم. یه مشتری وارد کافه شد و محسن کتاب را رو میز گذاشت و برای پذیرایی به سمت مشتری رفت. کم کم می‌خواستم بلند شم که دوباره اومد و گفت هر وقت خوندی و تموم شد اگر مشتری نداشت اونو به من بده شاید خوندمش. با لبخند گفتم از همین الان مشتریش خودتی و کتاب را به او دادم و بعد از پرداخت پول کافه از او خداحافظی کردم و رفتم. با شروع اعتراضات کمتر از خونه بیرون می‌اومدم. نمی‌دونم چندم مهر بود که محسن را جلو مسجد ابوالفضل تو ستارخان دیدم تنها بود ولی چشم می‌دوند دنبال کسی به من گفت اومدی تظاهرات گفتم نه دنبال یه دارو می‌گشتم چند تا دارو خونه رو گشتم تا پیدا کردم گفت راستی کتابت رو نگاه کردم ما دوزخ و رد کردیم الان برزخیم مطمئن باش به بهشت هم می‌رسیم و با خدای آزادی حرف می‌زنیم با لبخند بهش گفتم نه بابا مثل اینکه همه کتاب رو خوندی با خنده گفت ای، همش که نمیشه شما بخونید ما هم بلدیم اما الان وقت تماشا کردن و خوندن نیست الان وقت عمله گفتم من عجله دارم باید برم گفت برو تا داروهات سرد نشده راستی می‌دونی دانته یعنی چی؟ با تعجب نگاش کردم و گفتم یه اسمه گفت نه یعنی" دشمن انسان نابودیت تنها هدفمه" در حالی که برو بر نگاش می‌کردم ازش خداحافظی کردم و رفتم. تا ۱۷ آذر که شنیدم اعدام شده شوکه شدم پیگیر اخبار بیشتر شدم، فیلم اعترافاتش را دیدم تازه متوجه شدم محسن عجب فهمیده، زیرک و نترسی بوده توی این شوی تلویزیونی نشون میده اصلا" از مردن نمی‌ترسیده در ضمن با اسم گذاشتن روی یه چاقو کلی پیام داده. محسن چاقو رو میگه کارد قصابی ولی توی بازجویی با زرنگی اسم دانته رو روی اون میذاره، محسن اگر یه آدم زیرکی نبود نیازی نداشت اسم روی چاقو بذاره و اگرهم عشق بازی داشت اسامی دیگه‌ای مثل تیزی، دسته کوتاه، قشنگ و... میذاشت نه دانته اینجا بود که من یاد حرف آخرش افتادم" دشمن انسان نابودیت تنها هدفمه" و وقتی دقت کردم دیدم مخفف این جمله میشه دانته. من تا دیروز آدم محافظه کاری بودم اما از امروز منهم کنار مردم برای انتقام خون محسن در تظاهرات‌ها شرکت می‌کنم.»  <ref>نقل از کانال تلگرامی شبنامه</ref></blockquote>


== خاکسپاری ==
== خاکسپاری ==
خط ۹۲: خط ۵۸:


=== باب مندز ===
=== باب مندز ===
باب مندز در اکانت رسمی توئیتری خود اعدام محسن شکاری را محکوم کرد و نوشت: <blockquote>«اقدام رژیم ایران در به دار آویختن محسن شکاری پس از یک محاکمه ساختگی، دوباره چهره واقعی این رژیم را آشکار کرد.»</blockquote>
باب مندز در اکانت رسمی توئیتری خود اعدام محسن شکاری را محکوم کرد و نوشت: <blockquote>[[پرونده:سنگ مزار محسن شکاری.JPG|بندانگشتی|'''سنگ مزار محسن شکاری''']]«اقدام رژیم ایران در به دار آویختن محسن شکاری پس از یک محاکمه ساختگی، دوباره چهره واقعی این رژیم را آشکار کرد.»</blockquote>


=== سازمان عفو بین‌الملل ===
=== سازمان عفو بین‌الملل ===
۸٬۶۹۴

ویرایش