محمد سیدی کاشانی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۶۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ دسامبر ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۵: خط ۶۵:
محمد سیدی کاشانی در کتاب سمفونی مقاومت در این رابطه می‌نویسد:  
محمد سیدی کاشانی در کتاب سمفونی مقاومت در این رابطه می‌نویسد:  


«''دانشجویان و جوانان به زندان می‌آمدند و طی چند ماه، انواع آموزش‌ها را فرا می‌گرفتند و آن را به بیرون و به جامعه منتقل می‌کردند و بدین ترتیب جبهه مقاومت مسلحانه را تقویت می‌کردند. طبیعی بود که رژیم شاه نمی‌توانست این وضع را تحمل کند، بنابراین در مهر ۵۱ تصمیم گرفت این جمع بزرگ را از هم بپاشد. در ۴ آبان ۵۱ اولین دسته زندانیان را به زندان مشهد فرستاد. چند روز بعد عده ای را به زندان عادل آباد شیراز و شماری را به زندان تبریز و اندکی بعد، بخشی را به زندان اصفهان و گروهی را هم به زندان برازجان که شرایط دشوار تری داشت، فرستاد. در جریان این انتقالها، من هم همراه با شماری از مجاهدین و قداییها، روز ۵ آبان ۵۱ به زندان مشهد منتقل شدیم».''<ref>سمفونی مقاومت- محمد سیدی کاشانی</ref>
«''دانشجویان و جوانان به زندان می‌آمدند و طی چند ماه، انواع آموزش‌ها را فرا می‌گرفتند و آن را به بیرون و به جامعه منتقل می‌کردند و بدین ترتیب جبهه مقاومت مسلحانه را تقویت می‌کردند. طبیعی بود که رژیم شاه نمی‌توانست این وضع را تحمل کند، بنابراین در مهر ۵۱ تصمیم گرفت این جمع بزرگ را از هم بپاشد. در ۴ آبان ۵۱ اولین دسته زندانیان را به زندان مشهد فرستاد. چند روز بعد عده ای را به زندان عادل آباد شیراز و شماری را به زندان تبریز و اندکی بعد، بخشی را به زندان اصفهان و گروهی را هم به زندان برازجان که شرایط دشوار تری داشت، فرستاد. در جریان این انتقالها، من هم همراه با شماری از مجاهدین و قداییها، روز ۵ آبان ۵۱ به زندان مشهد منتقل شدیم».''<ref name=":0">سمفونی مقاومت- محمد سیدی کاشانی</ref>


== آخرین دیدار محمد سیدی کاشانی با بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران ==
== آخرین دیدار محمد سیدی کاشانی با بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران ==
خط ۷۵: خط ۷۵:
== فعالیت‌های محمد سیدی کاشانی بعد از انقلاب ضد سلطنتی ==
== فعالیت‌های محمد سیدی کاشانی بعد از انقلاب ضد سلطنتی ==
[[پرونده:محمد سیدی کاشانی پس از موشک باران مقراتشان در عراق.JPG|جایگزین=محمد سیدی کاشانی پس از موشک باران مقراتشان در عراق|بندانگشتی|200x200پیکسل|محمد سیدی کاشانی پس از موشک باران مقراتشان در عراق]]
[[پرونده:محمد سیدی کاشانی پس از موشک باران مقراتشان در عراق.JPG|جایگزین=محمد سیدی کاشانی پس از موشک باران مقراتشان در عراق|بندانگشتی|200x200پیکسل|محمد سیدی کاشانی پس از موشک باران مقراتشان در عراق]]
محمد سیدی کاشانی  پس از انقلاب ضدسلطنتی مسئولیت گروه ترانه و سرود [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] را به عهده داشت و اغلب سرودهای سازمان مجاهدین با  مدیریت او تولید شده‌است. وی در خاطرات خود از نقش خود در [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بعد از انقلاب ضد سلطنتی می‌نویسد: «''در انتخابات مجلس در سال ۵۸ یکی از کاندیداهای سازمان بودم. پس از سی خرداد مخفی شدم و در دوم مهر ۶۰ مخفیانه به خارج اعزام گردیدم و'' به برادر ''[[مسعود رجوی]] و سایر برادرانم پیوستم. طی سالهای ۶۰ تا ۶۵ کار اصلیم تولید سرودها و ترانه‌ها سروده‌ها بود. در واقع مسئولیت همآهنگ سازی محتوایی آنها با آرمانهای سازمان و همآهنگ نمودن دست‌اندرکاران آنها یعنی شاعر – آهنگساز و اجرا کننده با من بود. مجموعهٴ این قطعات در ۱۰ نوار تدریجاً منتشر گشت و از رادیو و تلویزیون به سمع و نظر خلق قهرمان ایران رسید.»''
محمد سیدی کاشانی  پس از انقلاب ضدسلطنتی مسئولیت گروه ترانه و سرود [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] را به عهده داشت و اغلب سرودهای سازمان مجاهدین با  مدیریت او تولید شده‌است. وی در خاطرات خود از نقش خود در [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] بعد از انقلاب ضد سلطنتی می‌نویسد: <blockquote>«''در انتخابات مجلس در سال ۵۸ یکی از کاندیداهای سازمان بودم. پس از سی خرداد مخفی شدم و در دوم مهر ۶۰ مخفیانه به خارج اعزام گردیدم و'' به برادر ''[[مسعود رجوی]] و سایر برادرانم پیوستم. طی سالهای ۶۰ تا ۶۵ کار اصلیم تولید سرودها و ترانه‌ها سروده‌ها بود. در واقع مسئولیت همآهنگ سازی محتوایی آنها با آرمانهای سازمان و همآهنگ نمودن دست‌اندرکاران آنها یعنی شاعر – آهنگساز و اجرا کننده با من بود. مجموعهٴ این قطعات در ۱۰ نوار تدریجاً منتشر گشت و از رادیو و تلویزیون به سمع و نظر خلق قهرمان ایران رسید.»''</blockquote>به دنبال تشکیل [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] در نوار مرزی ایران و عراق، محمد سیدی کاشانی در نوروز ۱۳۶۶به عراق رفت و مسؤلیتهای دیگری را نیز برعهده گرفت. او در مرداد ۶۷ در [[عملیات فروغ جاویدان]] شرکت کرد و از ناحیه سینه مجروح شد. در اثر همین جراحت قسمت دیگری از ریه او از بین رفت و او تا آخر عمر از این جراحت رنج می‌برد.
 
به دنبال تشکیل [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]] در نوار مرزی ایران و عراق، محمد سیدی کاشانی در نوروز ۱۳۶۶به عراق عزیمت کرد و مسؤلیتهای دیگری را نیز برعهده گرفت. او در مرداد ۶۷ در [[عملیات فروغ جاویدان]] شرکت کرد و از ناحیه سینه مجروح شد. در اثر همین جراحت قسمت دیگری از ریه او خارج شد و او تا آخر عمر از این جراحت رنج می‌برد.
[[پرونده:محمد سیدی کاشانی در آلبانی.JPG|جایگزین=محمد سیدی کاشانی در آلبانی|بندانگشتی|200x200پیکسل|محمد سیدی کاشانی در آلبانی]]
[[پرونده:محمد سیدی کاشانی در آلبانی.JPG|جایگزین=محمد سیدی کاشانی در آلبانی|بندانگشتی|200x200پیکسل|محمد سیدی کاشانی در آلبانی]]
محمد سیدی کاشانی سالهای پایداری را به مدت ۱۴سال در اشرف و لیبرتی سپری کرد و در سال ۱۳۹۵ در جریان انتقال بزرگ به آلبانی منتقل شد. او بهرغم دو جراحت عمیق ناشی از اصابت گلوله بر ریه‌هایش هیچ‌گاه از تلاش و فعالیت بازنایستاد ومقاومت و ایستادگی در مقابل دو دیکتاتوری شاه وخمینی در تاریخ مقاومت ایران را در همه گذرگاه‌های صعب مبارزاتی در [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] با درخشندگی پشت سرگذاشت. محمد سیدی کاشانی در ۲۸ آذر ماه ۹۷ در بیمارستانی در آلبانی درگذشت.
محمد سیدی کاشانی پس از جمع‌آوری سلاح‌های مجاهدین و محاصره‌ی قرارگاه اشرف به مدت ۱۴سال در اشرف و لیبرتی سپری کرد و در سال ۱۳۹۵ در جریان انتقال بزرگ به آلبانی منتقل شد. و در این مدت نیز در بخش‌ها مختلف سازمان مجاهدین خلق ایران مشغول به کار بود. محمد سیدی کاشانی در ۲۸ آذر ماه ۹۷ در بیمارستانی در آلبانی درگذشت.


== فعالیتهای هنری ==
== فعالیتهای هنری محمد سیدی کاشانی ==
[[پرونده:محمد سیدی کاشانی مراسم خاکسپاری.JPG|جایگزین=محمد سیدی کاشانی - در یک برنامه تلویزیونی|بندانگشتی|200x200پیکسل|محمد سیدی کاشانی - در یک برنامه تلویزیونی]]
[[پرونده:محمد سیدی کاشانی مراسم خاکسپاری.JPG|جایگزین=محمد سیدی کاشانی - در یک برنامه تلویزیونی|بندانگشتی|200x200پیکسل|محمد سیدی کاشانی - در یک برنامه تلویزیونی]]
کتاب [[سمفونی مقاومت]] اثر ماندگار و فراموشی ناپذیر محمد سیدی کاشانی است. او در سطور این کتاب از تاریخچه ترانه سرودها و نحوه تصنیف آنها و همچنین از هنرمندان ارزنده ای که در تهیه و ساخت این سرودها کمک کرده‌اند می‌نویسد. او در مقدمه این کتاب هدفش را از تدوین این مجموعه اینگونه بیان می‌کند: «''آنچه من در نگارش این سطور در نظر داشته‌ام، دفاع از پیام‌ها و کلمات حقه ای است که ترانه‌ها، سرودها و سروده‌های این چند دهه حامل آن بوده‌است؛ دفاع از کلمه مقاومت، کلمه آزادی، یا: صدق، فدا برابری، تسلیم ناپذیری، [[۳۰ خرداد]]، [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]]، سرنگونی و انقلاب''» … او که در به‌کارگیری کلمات دقت و وسواس زیادی داشت می‌گفت که کسی که کلمه فدا را در سرود بیان می‌کند باید قبل از هرچیز به مفهوم این کلمه رسیده باشد و روح و جوهر فدا را دریافته باشد تا بتواند احساس خود را به شنونده منتقل کند. محمد در سطور همین کتاب می‌نویسد: «''به نظر من، ارج نهادن بر این کلمات، به معنی حراست از رنج و خون نسل‌های پیاپی'' انقلابیون ایران''، به دلائل گوناگون، لازم است؛ از جمله برای آفت زدایی از فضای فکری و سیاسی. این آفت‌ها به عنوان مثال، در مواضع کسانی بروز می‌یابد که سالهای سال است به مقاومت و هر گونه مبارزه برای رهایی از چنگال ولایت فقیه پشت کرده شریعت تواب گری پیشه کرده‌اند''.» به همین خاطر محمد سیدی مخاطب خود را از نگاه سازمانی فراتر می‌برد و خطاب به نسلهای آینده ای که می‌خواهند درد مشترک مردم خود را بیان کنند می‌نویسد: ''«'' ''اما دلیل دیگر و بسیار مهم‌تر برای بازشناسی کلمات مقاومت و نورافشانی بر حقانیت آن، نیاز زمانه و به خصوص نسل جوانی است که برای پایان دادن به کار استبداد دینی قیام کرده‌است… مخاطب من بیشتر همین نسل و از جمله موزیسین‌های جوانی است که درد میهن و مردم خود را احساس می‌کنند و می‌خواهند برای نجات آنها قدمی بردارند.»''
محمد سیدی کاشانی از زمانی که در زندان شاه بسر می‌برد به دلیل علاقه و زمینه‌های هنری و شناختی که از دستگاه‌های موسیقی داشت، فعالیت‌های هنری خود را نیز آغاز کرد. از جمله او اولین کار او سرود «خون» بود که ملودی آن توسط وی در زندان ساخته شد. این سرود بعدها بطور حرفه‌ای به اجرا درآمد. وی کار نظارت بر ساخت بسیاری دیگر از سرودها و ترانه‌سرودهای سازمان مجاهدین خلق ایران را که پس از انقلاب منتشر شد بر عهده داشت.
[[پرونده:محمد سیدی کاشانی در جمع یاران.JPG|جایگزین=محمد سیدی کاشانی در جمع یاران|بندانگشتی|200x200پیکسل|محمد سیدی کاشانی در جمع یاران]]
محمد سیدی کاشانی در کتاب خود به نام [[سمفونی مقاومت]] در این رابطه توضیحات کاملی داده است.. او در این کتاب از تاریخچه ترانه سرودها و نحوه تصنیف آنها و همچنین از هنرمندانی که در تهیه و ساخت این سرودها کمک کرده‌اند می‌نویسد. محمد سیدی کاشانی در مقدمه این کتاب هدفش را از تدوین این مجموعه اینگونه بیان می‌کند: <blockquote>«''آنچه من در نگارش این سطور در نظر داشته‌ام، دفاع از پیام‌ها و کلمات حقه ای است که ترانه‌ها، سرودها و سروده‌های این چند دهه حامل آن بوده‌است؛ دفاع از کلمه مقاومت، کلمه آزادی، یا: صدق، فدا برابری، تسلیم ناپذیری، [[۳۰ خرداد]]، [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیبخش]]، سرنگونی و انقلاب''» … او که در به‌کارگیری کلمات دقت و وسواس زیادی داشت می‌گفت که کسی که کلمه فدا را در سرود بیان می‌کند باید قبل از هرچیز به مفهوم این کلمه رسیده باشد و روح و جوهر فدا را دریافته باشد تا بتواند احساس خود را به شنونده منتقل کند. محمد در سطور همین کتاب می‌نویسد: «''به نظر من، ارج نهادن بر این کلمات، به معنی حراست از رنج و خون نسل‌های پیاپی'' انقلابیون ایران''، به دلائل گوناگون، لازم است؛ از جمله برای آفت زدایی از فضای فکری و سیاسی. این آفت‌ها به عنوان مثال، در مواضع کسانی بروز می‌یابد که سالهای سال است به مقاومت و هر گونه مبارزه برای رهایی از چنگال ولایت فقیه پشت کرده شریعت تواب گری پیشه کرده‌اند''.» به همین خاطر محمد سیدی مخاطب خود را از نگاه سازمانی فراتر می‌برد و خطاب به نسلهای آینده ای که می‌خواهند درد مشترک مردم خود را بیان کنند می‌نویسد: ''«'' ''اما دلیل دیگر و بسیار مهم‌تر برای بازشناسی کلمات مقاومت و نورافشانی بر حقانیت آن، نیاز زمانه و به خصوص نسل جوانی است که برای پایان دادن به کار استبداد دینی قیام کرده‌است… مخاطب من بیشتر همین نسل و از جمله موزیسین‌های جوانی است که درد میهن و مردم خود را احساس می‌کنند و می‌خواهند برای نجات آنها قدمی بردارند.»''<ref name=":0" /></blockquote>[[پرونده:محمد سیدی کاشانی در جمع یاران.JPG|جایگزین=محمد سیدی کاشانی در جمع یاران|بندانگشتی|200x200پیکسل|محمد سیدی کاشانی در جمع یاران]]
محمد سیدی کاشانی در کتاب [[سمفونی مقاومت]] در مورد فعالیتهای هنری خود می‌نویسد: «''مسئولیت کارهای فرهنگی و هنری من به سابقهٔ این کار در دوران زندان بر می‌گردد. ما در زندان اکثر هفته‌ها شب شعر داشتیم و سرودها را به بچه‌ها یاد می‌دادیم. مقدمه موزیک و ترانه و سرود از سالهای آغازین فعالیت [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]]، با مبارزه ما همراه بوده‌است. این موسیقی البته موسیقی ایرانی است اما در دستگاه پایداری است؛ شور مقاومت برای آزادی را در خود دارد، نوای امید و زیبایی حقیقی است و ترنم رهایی بشریت در زنجیر… ایده نخستین این سروده‌ها و ملودی‌ها، گاه از صفیر شلاق‌ها در اتاق شکنجه به ذهن‌ها می‌رسید یا از شنیدن خبر شهادت برادران و رفقایمان. سرود خون و سرود قسم و سوگندهایش برای مبارزه تا صبح آزادی توده‌ها در چنین شرایطی ساخته شد».''
محمد سیدی کاشانی همچنین در کتاب [[سمفونی مقاومت]] در مورد فعالیتهای هنری خود می‌نویسد:


او در خاطرات خود از شیوه ساختن ترانه سروده اینطور می‌نویسد که ساخت یک سرود همیشه جمعی بود و در مورد یکایک کلمات آن دست اندر کاران نظر می‌دادند.
«''مسئولیت کارهای فرهنگی و هنری من به سابقهٔ این کار در دوران زندان بر می‌گردد. ما در زندان اکثر هفته‌ها شب شعر داشتیم و سرودها را به بچه‌ها یاد می‌دادیم. مقدمه موزیک و ترانه و سرود از سالهای آغازین فعالیت [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]]، با مبارزه ما همراه بوده‌است. این موسیقی البته موسیقی ایرانی است اما در دستگاه پایداری است؛ شور مقاومت برای آزادی را در خود دارد، نوای امید و زیبایی حقیقی است و ترنم رهایی بشریت در زنجیر… ایده نخستین این سروده‌ها و ملودی‌ها، گاه از صفیر شلاق‌ها در اتاق شکنجه به ذهن‌ها می‌رسید یا از شنیدن خبر شهادت برادران و رفقایمان. سرود خون و سرود قسم و سوگندهایش برای مبارزه تا صبح آزادی توده‌ها در چنین شرایطی ساخته شد».''


== چگونه یک ترانه یا سرود در زندان ساخته می‌شد ==
=== چگونه یک ترانه یا سرود در زندان ساخته می‌شد ===
در زندان‌های سیاسی رسم بود که در بندهای عمومی در سالروز رویدادهای ملی و مبارزاتی، یا برای بزرگداشت شهیدان، مراسم برگزار می‌شد، مبارزان به طور هفتگی دور هم جمع می‌شدند و ترانه‌ها و سرودها و اشعار اجتماعی و سیاسی شاعران ملی و آزادیخواه مثل [[عارف قزوینی،]] [[نیما یوشیج،]] [[محمد فرخی یزدی|فرخی یزدی]]، [[عشقی]]، [[پروین اعتصامی]] و مانند آنها را می‌خواندند. منشأ و نقطه آغاز پیدایش این شعرها هم گاهی جمله ای بود که یک زندانی پس از شکنجه با در آستانه اعدام روی دیوار سلول نوشته بود گاهی لحظه ای بود که زندانی خبر شهادت دوست و هم‌رزمی را می‌شنید؛ یا لحظه‌های تجدید عهد بود با شهیدان و آرمان آزادی و رهایی خلق که ابتدا زیر لب تکرار می‌شد، اندکی بعد از آن زمزمهای جاری می‌شد و از سلولی به سلول مجاور راه می‌یافت و همین‌طور می‌رفت و می‌رفت و گاه ذوق جمعی در آن تغییراتی می‌داد و آن را قوی تر و زیباتر می‌کرد. برخی هم ترانه‌های رایج را با وارد کردن مضامین انقلابی تغییر می‌دادند و به این ترتیب ترانه جدیدی با ملودی‌های آشنا، اما با مضامین انقلابی و مبارزاتی شکل می‌گرفت و بر سر زبان‌ها می‌افتاد. یکی از این افراد خوش ذوق، مجاهد شهید [[سعید منبری]] بود. او صدای دلنشین و گرمی هم داشت و در اغلب مراسم‌ها ترانه یا آوازی می‌خواند در عاشورا و شب احیاء نیز دعا و شعر می‌خواند.
در زندان‌های سیاسی رسم بود که در بندهای عمومی در سالروز رویدادهای ملی و مبارزاتی، یا برای بزرگداشت شهیدان، مراسم برگزار می‌شد، مبارزان به طور هفتگی دور هم جمع می‌شدند و ترانه‌ها و سرودها و اشعار اجتماعی و سیاسی شاعران ملی و آزادیخواه مثل [[عارف قزوینی،]] [[نیما یوشیج،]] [[محمد فرخی یزدی|فرخی یزدی]]، [[عشقی]]، [[پروین اعتصامی]] و مانند آنها را می‌خواندند. منشأ و نقطه آغاز پیدایش این شعرها هم گاهی جمله ای بود که یک زندانی پس از شکنجه با در آستانه اعدام روی دیوار سلول نوشته بود گاهی لحظه ای بود که زندانی خبر شهادت دوست و هم‌رزمی را می‌شنید؛ یا لحظه‌های تجدید عهد بود با شهیدان و آرمان آزادی و رهایی خلق که ابتدا زیر لب تکرار می‌شد، اندکی بعد از آن زمزمهای جاری می‌شد و از سلولی به سلول مجاور راه می‌یافت و همین‌طور می‌رفت و می‌رفت و گاه ذوق جمعی در آن تغییراتی می‌داد و آن را قوی تر و زیباتر می‌کرد. برخی هم ترانه‌های رایج را با وارد کردن مضامین انقلابی تغییر می‌دادند و به این ترتیب ترانه جدیدی با ملودی‌های آشنا، اما با مضامین انقلابی و مبارزاتی شکل می‌گرفت و بر سر زبان‌ها می‌افتاد. یکی از این افراد خوش ذوق، مجاهد شهید [[سعید منبری]] بود. او صدای دلنشین و گرمی هم داشت و در اغلب مراسم‌ها ترانه یا آوازی می‌خواند در عاشورا و شب احیاء نیز دعا و شعر می‌خواند.


== اولین سرود سازمان مجاهدین خلق ایران ==
=== اولین سرود سازمان مجاهدین خلق ایران ===
[[پرونده:محمد سیدی کاشانی با علامت پیروزی.JPG|جایگزین=محمد سیدی کاشانی با علامت پیروزی|بندانگشتی|محمد سیدی کاشانی با علامت پیروزی]]
[[پرونده:محمد سیدی کاشانی با علامت پیروزی.JPG|جایگزین=محمد سیدی کاشانی با علامت پیروزی|بندانگشتی|محمد سیدی کاشانی با علامت پیروزی]]
درکتاب [[سمفونی مقاومت]] از تصنیف اولین سرود [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] اینگونه می‌نویسد: اولین سرود [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]]، سرود «زخون» بود. زمستان سال ۵۰ بود، بنیان گذاران سازمان همه دستگیرشده و مجاهد قهرمان [[احمد رضایی]] شهید شده بود. در این شرایط شعری که یکی از هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] در [[زندان قزل قلعه]] سروده بود، توسط زندانیان به [[اوین]] منتقل شد. این شعر را بچه‌ها در شب شعر خواندند. من آن را به لحاظ محتوا و شکل برای سرود خیلی مناسب یافتم و تصمیم گرفتم آن را به سرود تبدیل کنم، من این سرود را با ضرب آهنگ پای بچه‌ها در زمان ورزش در محوطه زندان در دستگاه اصفهان ساختم. شعر با این بیت شروع می‌شد:
درکتاب [[سمفونی مقاومت]] از تصنیف اولین سرود [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] اینگونه می‌نویسد: اولین سرود [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]]، سرود «زخون» بود. زمستان سال ۵۰ بود، بنیان گذاران سازمان همه دستگیرشده و مجاهد قهرمان [[احمد رضایی]] شهید شده بود. در این شرایط شعری که یکی از هواداران [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین]] در [[زندان قزل قلعه]] سروده بود، توسط زندانیان به [[اوین]] منتقل شد. این شعر را بچه‌ها در شب شعر خواندند. من آن را به لحاظ محتوا و شکل برای سرود خیلی مناسب یافتم و تصمیم گرفتم آن را به سرود تبدیل کنم، من این سرود را با ضرب آهنگ پای بچه‌ها در زمان ورزش در محوطه زندان در دستگاه اصفهان ساختم. شعر با این بیت شروع می‌شد: