۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه | {{جعبه زندگینامه | ||
|نام_شخص=مریم اکبریمنفرد | |نام_شخص=مریم اکبریمنفرد | ||
|تصویر = | |تصویر =پرونده:زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد.jpg | ||
|عرض_تصویر=۲۵۰ پیکسل | |عرض_تصویر=۲۵۰ پیکسل | ||
|توضیح_تصویر=مریم اکبریمنفرد | |توضیح_تصویر=مریم اکبریمنفرد | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== تبعید و شرایط سخت زندان == | == تبعید و شرایط سخت زندان == | ||
[[پرونده:منفرد15.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|مریم | [[پرونده:منفرد15.JPG|بندانگشتی|220x220پیکسل|مریم اکبری منفرد|جایگزین=مریم اکبری منفرد]] | ||
زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد ضمن اشاره به شرایط و روزهای سخت زندان و تبعید به زندانهای گوهردشت و قرچک ورامین، از مادران و پدرانی گفته است که از دیدار آخر با فرزندانشان محروم بودهاند:<blockquote>«این سالها فراز و نشیب بسیار داشت. به گوهردشت و قرچک ورامین تبعید شدم. دختران زیبای من بزرگ شدند ولی کسی ندانست چطور گذشت. همان گونه که کسی ندانست بر پدران و مادران داغدار و چشم انتظار ما چه گذشت. پدر و مادرانی که در روزهای ملاقات به جای دیدار عزیزانشان ساک خونین تحویل گرفتند. پدران و مادرانی که به جای دیدن دخترانشان یک اسکناس پنجاه تومانی بابت مهریه دریافت کردند. تمام این سالها با مشقتهایش گذشت… در سلولهایی بودم که حس میکردم در روزگاری خیلی دور خواهرم و برادرانم در اینجا بودهاند. پیش از این برای به دست آوردن نشانی از عزیزانم در خاورانها بودیم و حال احساس میکنم به آنها نزدیکترم و حضورشان را حس میکنم. اینجا در هر در و دیواری نشانی از آنها حک شده است… جفای این رژیم سفاک همیشه با ما بوده و هست. مادرم را در کودکی از دست دادم و پدرم چشم انتظار از دنیا رفت؛ ولی یک چیز را همیشه میدانستیم و به آن آگاه بودیم: این که دست باندهای اصلاحطلب و اصولگرا و اعتدالی همگی به خون عزیزانمان آغشته است. اصولگراها با شمشیری کشیده از روبرو و اصلاحطلبان با نقابی برچهره و گاه نزدیکتر از آنچه بشود باور کرد، با فریب و ریا نشسته بر سفرههامان در چهاردیورای زندان، با رخنه کردن در خلوتمان در چهرهی دوست و با ادعای همدلی، تازیانهها زدند که التیام آن میسر نگردد مگر با رخ نمودن چهرهی تکتکشان از زیر نقاب ریا و بر ملا نمودن ِ دستانی خونین که زیر ردای مکر پنهان کردهاند و اعتدالیها که ملغمهای هستند از این دو، قاطعیت استبدادی کور و مکری خانمان سوز… اتهاممان دفاع از خلق بود. تبعید و شکنجه و اعدام حقمان بود؛ چرا که از نگفتهها گفتیم. سالهای طولانی در سیاهچالهای رژیم حقمان بود چرا که از برابری و برادری و عدالت گفتیم. این سالها با تمام فراز و فرودهایش سپری شد. من ایستادهام مقاومتر از همیشه در برابر سالهای حبس پیش رو چرا که باور دارم روشناندیشانی را که دفاع از حق سرلوحهی مبارزاتشان بوده و هست و خواستم پای در رکابشان در کنار هممیهنان عزیزمان صدایی باشم از بیصدایان جامعهی زخمخوردهمان… در آستانهی دهمین سال حبسم درود میفرستم بر تک تک مبارزان راه آزادی که تحمل سالهای حبس و محرومیت و درد مقاومترشان ساخت و شادمان از افزایش آگاهی و شناخت جامعهی درد کشیده که حصار دروغین باندهای این حزب تک صدا و ارتجاعی را در نوردیده به طلیعهی فردا نزدیکتر میشود.»<ref name=":1" /> </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد، هم اکنون یازدهمین سال از حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان بهسر میبرد. خانم مریم اکبریمنفرد پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در یکی از سلولهای انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بند متادون، و از مهرماه ۱۳۸۹، در زندان رجایی شهر تحمل محکومیت خود را سپری کرده است؛ و در اردیبهشت ۱۳۹۰، به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل گردید. وی در این زندان، پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامههای متعدد به مراجع مختلف و احمد شهید، گزارشگر سابق ویژهی حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بند زنان زندان اوین منتقل شده و تا کنون در زندان اوین محبوس است.<ref>[https://irankargar.com/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%B3/ خودداری مریم اکبریمنفرد از حضور در جلسه بازپرسی - سایت ایران کارگر]</ref> | زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد ضمن اشاره به شرایط و روزهای سخت زندان و تبعید به زندانهای گوهردشت و قرچک ورامین، از مادران و پدرانی گفته است که از دیدار آخر با فرزندانشان محروم بودهاند:<blockquote>«این سالها فراز و نشیب بسیار داشت. به گوهردشت و قرچک ورامین تبعید شدم. دختران زیبای من بزرگ شدند ولی کسی ندانست چطور گذشت. همان گونه که کسی ندانست بر پدران و مادران داغدار و چشم انتظار ما چه گذشت. پدر و مادرانی که در روزهای ملاقات به جای دیدار عزیزانشان ساک خونین تحویل گرفتند. پدران و مادرانی که به جای دیدن دخترانشان یک اسکناس پنجاه تومانی بابت مهریه دریافت کردند. تمام این سالها با مشقتهایش گذشت… در سلولهایی بودم که حس میکردم در روزگاری خیلی دور خواهرم و برادرانم در اینجا بودهاند. پیش از این برای به دست آوردن نشانی از عزیزانم در خاورانها بودیم و حال احساس میکنم به آنها نزدیکترم و حضورشان را حس میکنم. اینجا در هر در و دیواری نشانی از آنها حک شده است… جفای این رژیم سفاک همیشه با ما بوده و هست. مادرم را در کودکی از دست دادم و پدرم چشم انتظار از دنیا رفت؛ ولی یک چیز را همیشه میدانستیم و به آن آگاه بودیم: این که دست باندهای اصلاحطلب و اصولگرا و اعتدالی همگی به خون عزیزانمان آغشته است. اصولگراها با شمشیری کشیده از روبرو و اصلاحطلبان با نقابی برچهره و گاه نزدیکتر از آنچه بشود باور کرد، با فریب و ریا نشسته بر سفرههامان در چهاردیورای زندان، با رخنه کردن در خلوتمان در چهرهی دوست و با ادعای همدلی، تازیانهها زدند که التیام آن میسر نگردد مگر با رخ نمودن چهرهی تکتکشان از زیر نقاب ریا و بر ملا نمودن ِ دستانی خونین که زیر ردای مکر پنهان کردهاند و اعتدالیها که ملغمهای هستند از این دو، قاطعیت استبدادی کور و مکری خانمان سوز… اتهاممان دفاع از خلق بود. تبعید و شکنجه و اعدام حقمان بود؛ چرا که از نگفتهها گفتیم. سالهای طولانی در سیاهچالهای رژیم حقمان بود چرا که از برابری و برادری و عدالت گفتیم. این سالها با تمام فراز و فرودهایش سپری شد. من ایستادهام مقاومتر از همیشه در برابر سالهای حبس پیش رو چرا که باور دارم روشناندیشانی را که دفاع از حق سرلوحهی مبارزاتشان بوده و هست و خواستم پای در رکابشان در کنار هممیهنان عزیزمان صدایی باشم از بیصدایان جامعهی زخمخوردهمان… در آستانهی دهمین سال حبسم درود میفرستم بر تک تک مبارزان راه آزادی که تحمل سالهای حبس و محرومیت و درد مقاومترشان ساخت و شادمان از افزایش آگاهی و شناخت جامعهی درد کشیده که حصار دروغین باندهای این حزب تک صدا و ارتجاعی را در نوردیده به طلیعهی فردا نزدیکتر میشود.»<ref name=":1" /> </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد، هم اکنون یازدهمین سال از حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان بهسر میبرد. خانم مریم اکبریمنفرد پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در یکی از سلولهای انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بند متادون، و از مهرماه ۱۳۸۹، در زندان رجایی شهر تحمل محکومیت خود را سپری کرده است؛ و در اردیبهشت ۱۳۹۰، به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین منتقل گردید. وی در این زندان، پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامههای متعدد به مراجع مختلف و احمد شهید، گزارشگر سابق ویژهی حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بند زنان زندان اوین منتقل شده و تا کنون در زندان اوین محبوس است.<ref>[https://irankargar.com/%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%84%D8%B3/ خودداری مریم اکبریمنفرد از حضور در جلسه بازپرسی - سایت ایران کارگر]</ref> | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
== محروم از مرخصی و خدمات پزشکی == | == محروم از مرخصی و خدمات پزشکی == | ||
[[پرونده:منفرد1.JPG|بندانگشتی|270x270پیکسل]] | [[پرونده:منفرد1.JPG|بندانگشتی|270x270پیکسل|جایگزین=مریم اکبری منفرد ـ زندانی سیاسی|مریم اکبری منفرد ـ زندانی سیاسی ]] | ||
زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در تمام سالیان زندان از حق مرخصی و خدمات پزشکی مناسب محروم بوده است؛ و این در حالی است که او از بیمارهای تیروئید و روماتیسم مفصلی رنج میبرد. وی پس از شکایتی که در تاریخ ۲۶ مهرماه ۱۳۹۵، درباره اعدام اعضای خانوادهاش در سال ۱۳۶۷، ارائه داد، توسط دادستان تهران از خدمات پزشکی محروم و او را تهدید به افزایش ۳ سال حکم زندان و تبعید به زندان سیستان و بلوچستان کردند. | زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در تمام سالیان زندان از حق مرخصی و خدمات پزشکی مناسب محروم بوده است؛ و این در حالی است که او از بیمارهای تیروئید و روماتیسم مفصلی رنج میبرد. وی پس از شکایتی که در تاریخ ۲۶ مهرماه ۱۳۹۵، درباره اعدام اعضای خانوادهاش در سال ۱۳۶۷، ارائه داد، توسط دادستان تهران از خدمات پزشکی محروم و او را تهدید به افزایش ۳ سال حکم زندان و تبعید به زندان سیستان و بلوچستان کردند. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
== بیانیه مشترک دو سازمان حقوق بشری == | == بیانیه مشترک دو سازمان حقوق بشری == | ||
[[پرونده:منفرد8.JPG|بندانگشتی|290x290پیکسل]] | [[پرونده:منفرد8.JPG|بندانگشتی|290x290پیکسل|جایگزین=مریم اکبری منفرد ـ زندانی سیاسی|مریم اکبری منفرد]] | ||
دو سازمان حقوق بشری در بیانیه مشترکی از مقامات رژیم ایران خواستهاند که زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد را مطابق ماده ۱۰ قانون جدید مجازات اسلامی فوراً آزاد کنند. مریم اکبریمنفرد از سال ۱۳۸۸، به خاطر تماس با خویشاوندانش در قرارگاه اشرف زندانی است. وی به دلیل همین تماس با خویشاوند، به اتهام محاربه به ۱۵ سال زندان محکوم شده و از دیماه ۱۳۸۸ تا کنون در زندان است. | دو سازمان حقوق بشری در بیانیه مشترکی از مقامات رژیم ایران خواستهاند که زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد را مطابق ماده ۱۰ قانون جدید مجازات اسلامی فوراً آزاد کنند. مریم اکبریمنفرد از سال ۱۳۸۸، به خاطر تماس با خویشاوندانش در قرارگاه اشرف زندانی است. وی به دلیل همین تماس با خویشاوند، به اتهام محاربه به ۱۵ سال زندان محکوم شده و از دیماه ۱۳۸۸ تا کنون در زندان است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
== شکایت به سازمان ملل و دادخواهی == | == شکایت به سازمان ملل و دادخواهی == | ||
[[پرونده:منفرد12.JPG|بندانگشتی|اعضای اعدام شدهٔ خانواده اکبریمنفرد]] | [[پرونده:منفرد12.JPG|بندانگشتی|اعضای اعدام شدهٔ خانواده مریم اکبریمنفرد|جایگزین=مریم اکبریمنفرد]] | ||
زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در بهمنماه ۱۳۹۵، پس از انتشار فایل صوتی حسینعلی منتظری دربارهی قتلعام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۷، شکایتی به گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل ارائه داد؛ و از آنان خواست رژیم ایران را دربارهی اعدام برادر و خواهرش در قتلعام سال۱۳۶۷، مجبور به پاسخگویی کنند.<ref name=":0" /> | زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در بهمنماه ۱۳۹۵، پس از انتشار فایل صوتی حسینعلی منتظری دربارهی قتلعام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۷، شکایتی به گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل ارائه داد؛ و از آنان خواست رژیم ایران را دربارهی اعدام برادر و خواهرش در قتلعام سال۱۳۶۷، مجبور به پاسخگویی کنند.<ref name=":0" /> | ||
فایل صوتی منتشر شده مربوط به دیدار آیتالله منتظری با اعضای گروه موسوم به هیئت مرگ در سال ۱۳۶۷، است. آقای منتظری در این دیدار خطاب به مرتضی اشراقی دادستان وقت، حسینعلی نیری حاکم شرع وقت، ابراهیم رئیسی معاون دادستان وقت و مصطفی پورمحمدی نماینده اطلاعات در زندان اوین میگوید: | فایل صوتی منتشر شده مربوط به دیدار آیتالله منتظری با اعضای گروه موسوم به هیئت مرگ در سال ۱۳۶۷، است. آقای منتظری در این دیدار خطاب به مرتضی اشراقی دادستان وقت، حسینعلی نیری حاکم شرع وقت، ابراهیم رئیسی معاون دادستان وقت و مصطفی پورمحمدی نماینده اطلاعات در زندان اوین میگوید: | ||
[[پرونده:منفرد13.JPG|بندانگشتی|254x254پیکسل|رقیه اکبریمنفرد خواهر اعدام شدهٔ مریم اکبریمنفرد]] | [[پرونده:منفرد13.JPG|بندانگشتی|254x254پیکسل|رقیه اکبریمنفرد خواهر اعدام شدهٔ مریم اکبری منفرد و فرزند کوچکش|جایگزین=مریم اکبریمنفرد]] | ||
«اعدام های گسترده زندانیان سیاسی بزرگترین جنایت جمهوری اسلامی است و تاریخ از آنها به عنوان جنایتکار یاد خواهد کرد.»<ref name=":5">[https://ir.voanews.com/persiannewsiran/iran-human-rights-maryam-akbari-monfared تهدید وزارت اطلاعات؛ مریم اکبریمنفرد دست از پیگیری کشتار ۶۷ بردارد - سایت صدای آمریکا]</ref> | «اعدام های گسترده زندانیان سیاسی بزرگترین جنایت جمهوری اسلامی است و تاریخ از آنها به عنوان جنایتکار یاد خواهد کرد.»<ref name=":5">[https://ir.voanews.com/persiannewsiran/iran-human-rights-maryam-akbari-monfared تهدید وزارت اطلاعات؛ مریم اکبریمنفرد دست از پیگیری کشتار ۶۷ بردارد - سایت صدای آمریکا]</ref> | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
== نامهی همسر مریم اکبریمنفرد == | == نامهی همسر مریم اکبریمنفرد == | ||
[[پرونده:منفرد7.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|عروسکهای اعضای خانواده که مریم اکبریمنفرد در زندان درست کرده است.]] | [[پرونده:منفرد7.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|عروسکهای اعضای خانواده که مریم اکبریمنفرد در زندان درست کرده است.|جایگزین=مریم اکبری منفرد]] | ||
حسن جعفریحاتم در سالروز تولد همسرش زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد، نامهای خطاب به وی نوشته است. حسن جعفریحاتم در این نامه سختیهای زندگی دخترانش در ۸ سال گذشته و تلاشهای بینتیجه خود را برای گرفتن چند ساعت مرخصی برای همسرش روایت کرده است. وی در بخشی از این نامه نوشته است: | حسن جعفریحاتم در سالروز تولد همسرش زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد، نامهای خطاب به وی نوشته است. حسن جعفریحاتم در این نامه سختیهای زندگی دخترانش در ۸ سال گذشته و تلاشهای بینتیجه خود را برای گرفتن چند ساعت مرخصی برای همسرش روایت کرده است. وی در بخشی از این نامه نوشته است: | ||