۵٬۷۷۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع:) |
||
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه | {{جعبه زندگینامه | ||
|نام_شخص=مریم اکبریمنفرد | |نام_شخص=مریم اکبریمنفرد | ||
|تصویر = | |تصویر =مریم اکبری منفرد ۳.JPG | ||
|عرض_تصویر=۲۵۰ پیکسل | |عرض_تصویر=۲۵۰ پیکسل | ||
|توضیح_تصویر=مریم اکبریمنفرد | |توضیح_تصویر=مریم اکبریمنفرد | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
|والدین= علیاوسط اکبریمنفردـ گرجی رشیدیپور | |والدین= علیاوسط اکبریمنفردـ گرجی رشیدیپور | ||
}} | }} | ||
'''مریم اکبریمنفرد'''، (زاده ۱۳۵۴، تهران)قدیمیترین زندانی سیاسی در بند زنان اوین است. مریم اکبری منفرد در تظاهرات سراسری دیماه ۱۳۸۸، بازداشت و در ۱۱ خردادماه ۱۳۸۹، توسط '''[[قاضی صلواتی]]''' به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام مریم اکبریمنفرد محاربه به خاطر هواداری از '''[[سازمان مجاهدین خلق ایران]]''' است. مریم اکبری کودکی بیش نبود که مادرش گرجی رشیدیپور به زندان رفت. او | '''مریم اکبریمنفرد'''، (زاده ۱۳۵۴، تهران)قدیمیترین زندانی سیاسی در بند زنان اوین است. مریم اکبری منفرد در تظاهرات سراسری دیماه ۱۳۸۸، بازداشت و در ۱۱ خردادماه ۱۳۸۹، توسط '''[[قاضی صلواتی]]''' به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. اتهام مریم اکبریمنفرد محاربه به خاطر هواداری از '''[[سازمان مجاهدین خلق ایران]]''' است. مریم اکبری کودکی بیش نبود که مادرش گرجی رشیدیپور به زندان رفت. او سالها در ملاقاتهای کوتاه در زندان قادر به دیدن او بود. اکنون خود او در زندان است و کودک خردسالش از ۴ سالگی تنها در زندان قادر به دیدن وی بوده است. | ||
۴ تن از اعضای خانوادهی مریم اکبریمنفرد توسط جمهوری اسلامی اعدام شدهاند. دو برادر او در سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و برادر کوچک و خواهر دیگرش نیز در [[قتلعام ۶۷|قتلعام سال ۱۳۶۷]]، اعدام شدند. مریم اکبریمنفرد در دادگاه اجازه تعیین وکیل نداشت و وکیل تسخیری برای او مشخص کردند. زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد مادر دو فرزند دختر است. دختر کوچک او حین بازداشت مادرش ۴ساله بود. وی همچنین سرپرست دختر خواهر اعدام شدهاش نیز بوده است. زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد، هم اکنون | ۴ تن از اعضای خانوادهی مریم اکبریمنفرد توسط جمهوری اسلامی اعدام شدهاند. دو برادر او در سالهای ۱۳۶۰ و ۱۳۶۳ به اتهام ارتباط و عضویت در [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] و برادر کوچک و خواهر دیگرش نیز در [[قتلعام ۶۷|'''قتلعام سال ۱۳۶۷''']]، اعدام شدند. مریم اکبریمنفرد در دادگاه اجازه تعیین وکیل نداشت و وکیل تسخیری برای او مشخص کردند. زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد مادر دو فرزند دختر است. دختر کوچک او حین بازداشت مادرش ۴ساله بود. وی همچنین سرپرست دختر خواهر اعدام شدهاش نیز بوده است. زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد، هم اکنون چهاردهمین سال از حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی در زندان میگذراند. مریم اکبری منفرد پس از حدود ۹ ماه تحمل حبس در یکی از سلولهای انفرادی بازداشتگاه [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|'''وزارت اطلاعات''']] موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین، بند متادون، و از مهرماه ۱۳۸۹، در زندان رجایی شهر محکومیت خود را سپری کرده است. او در اردیبهشت ۱۳۹۰، به همراه ۸ زن زندانی دیگر به زندان قرچک ورامین، بند زندانیان عادلی منتقل شد که پس از اعتراض به شرایط زندان و نوشتن نامههای متعدد به مراجع مختلف از جمله احمد شهید، گزارشگر سابق ویژهی حقوق بشر سازمان ملل متحد در امور ایران، به بند زنان زندان اوین منتقل شده و تا کنون در زندان اوین محبوس است. مریم اکبری منفرد در بین زندانیان و فعالان سیاسی به دلیل ویژگیهای اخلاقی و رفتاری و همچنین تسلیم نشدن در برابر خواستههای جمهوری اسلامی، بسیار محبوب و مشهور است. | ||
سازمان عفو بینالملل در بیانیهای خواستار آزادی بیقید و شرط مریم اکبریمنفرد، زندانی عقیدتی سیاسی محبوس در زندان اوین شد. این سازمان از مقامات رژیم ایران خواستهاست که به آزار و شکنجه این زندانی و خانوادهاش پایان دهند. | سازمان عفو بینالملل در بیانیهای خواستار آزادی بیقید و شرط مریم اکبریمنفرد، زندانی عقیدتی سیاسی محبوس در زندان اوین شد. این سازمان از مقامات رژیم ایران خواستهاست که به آزار و شکنجه این زندانی و خانوادهاش پایان دهند. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
گروه کاری سازمان ملل اخیراً ضمن به رسمیت شناختن این دو قربانی کشتار۱۳۶۷، به عنوان ناپدیدشده قهری، طی نامهای به رژیم ایران، خواستار انجام تحقیق در این زمینه شد. رقیه و عبدالرضا اکبریمنفرد ازجمله زندانیان سیاسی بودند که در سال۱۳۶۷، با وجود اینکه حکم ابلاغ شده داشتند، توسط رژیم ایران اعدام شدند.<ref name=":0" /> | گروه کاری سازمان ملل اخیراً ضمن به رسمیت شناختن این دو قربانی کشتار۱۳۶۷، به عنوان ناپدیدشده قهری، طی نامهای به رژیم ایران، خواستار انجام تحقیق در این زمینه شد. رقیه و عبدالرضا اکبریمنفرد ازجمله زندانیان سیاسی بودند که در سال۱۳۶۷، با وجود اینکه حکم ابلاغ شده داشتند، توسط رژیم ایران اعدام شدند.<ref name=":0" /> | ||
[[پرونده:خاوران67.JPG|بندانگشتی|گورستان خاوران محل دفن زندانیان سیاسی قتلوعام شده در تابستان ۶۷]] | [[پرونده:خاوران67.JPG|بندانگشتی|گورستان خاوران محل دفن زندانیان سیاسی قتلوعام شده در تابستان ۶۷]] | ||
زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در فروردینماه ۱۳۹۷، در واکنش به اظهارنظر قاضی صلواتی که گفته بود احتمال دارد مریم اکبری منفرد در لیست عفوشدگان قرار گرفته باشد؛ در نامهای سرگشاده نوشت: <blockquote>«پر غرور و شعلهور با دلی سرشار از نشاط، بعد از ۹ سال زندانی که تک تک لحظههایش را به آغوش میکشم نه تنها دادخواه خون خواهر و برادرانم میباشم، نه تنها دادخواه تمام زندگیام که از من به یغما بردید میباشم، بلکه دادخواه ۹ سال زندگی کودکانم که از آنها دریغ داشتید و لحظههای کودکانهشان را به یغما بردید نیز هستم و خواهم بود. پس آن کس که در مقام بخشیدن و عفو دادن است من و هموطنان همیشه در زنجیر هستیم.» </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در مردادماه ۱۳۹۸، در سیامین سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی ازجمله خواهر و برادرش در نامهای نوشته است: <blockquote>«آسمان هنوز هم از هلهله مقاومتشان سنگین است. خونهایشان در باغهای آهنین جاری گشت. باغها پر از غنچه شدند. غنچههایی که از سینه شب روییدند و در سپیدهدم شکفتند. در واپسین شبی که بوسههای خداحافظی در سایهها ربوده شدند. از هزاران هزار غنچه خورشیدی در تیرهترین تیرگیها و زمستانیترین زمستانها درخشید و در نبرد برای آزادی قلهای شدند از رسم ایستادگی، در پشت میلهها و دیوارهای سنگی زندان، تاریخی نهفته است! تاریخی از مردان و زنانی که استخوانهایشان آجر یک بنا شد. بنایی در سینهی تاریخی سرزمینمان، بنایی که وسعت آن در غیابشان ادامه یافت و در جنبش دادخواهی به اوج رسید و مماشاتگران را در تنگی نگاهشان برای پاسخ به آیندگان حبس کرد. این همه مسببش سیاست مماشات کشورهای اروپایی و آمریکا با رژیم بود و این رژیم با اتکا به آن این همه جنایت را مرتکب شد و با اتکا بر این سیاست توانست ۲۹ سال این جنایت عظیم و هولناک را که بزرگترین قتلعام و فاجعه بعد از جنگ جهانی دوم است را با توطئه سکوت خود، مسکوت گذارد؛ ولی اینک هنگام آن است که این سیاست ننگین را کنار بگذارید و غبار از دیدگان خود بر کشید. این رژیم رژیمی برآمده از قتلعام است و هنوز هم قاتلان در آن بر مسند قدرت هستند. این حقیقت قابل کتمان نیست که جوشش خون شهیدان پایانناپذیر است و قتلعام زندانیان سیاسی همچنان در ماشین سرکوب حاکمیت اسلامی ادامه دارد. آن کس که به سکوت خو کند و در مقابل بیعدالتی فریاد نکند و مماشات پیشه کند به آگاهی و اختیار انسان خیانت کرده و این یعنی تباه کردن همان گوهری که در وجود تمامی انسانها است و این نقطه تمایز انسان و تمامی موجودات زنده است. اختفای این جنایت و سکوت در برابر آن و تقویت آمران و عاملان قتلعام فرزندان رشید ایران از سوی شماها فاشیسم دینی را در سرکوب و جنگافروزی جریتر میکند. در آن سپیده دم نستوه و استوار طناب دار را بوسه زدند و جریانی شدند در رگ تاریخمان. آن نفسهای گرم زمین بذر این روزها را در خاک دیروز افشاندند و سرود طناب دارشان در هوای گرم زندان، در هوای شکنجه و خفقانآور دیباچه تاریخمان شدند. درود بر آنان که با پیکرهای بیسپر به مصاف طنابدار ضد بشر رفتند و پر غرور حماسه شکوهمند تابستان ۶۷، پرشکوهترین حماسه تاریخ آزادی مردم ایران را رقم زدند. حقیقت شکوهمندشان در سرنوشت مردم ایران برگ زرین دیگری رقم زد و چشماندازی شد که همچنان در سراسر ایران مردم را به قیام و خیزش و ایستادگی فرا میخواند. | زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در فروردینماه ۱۳۹۷، در واکنش به اظهارنظر قاضی صلواتی که گفته بود احتمال دارد مریم اکبری منفرد در لیست عفوشدگان قرار گرفته باشد؛ در نامهای سرگشاده نوشت: <blockquote>«پر غرور و شعلهور با دلی سرشار از نشاط، بعد از ۹ سال زندانی که تک تک لحظههایش را به آغوش میکشم نه تنها دادخواه خون خواهر و برادرانم میباشم، نه تنها دادخواه تمام زندگیام که از من به یغما بردید میباشم، بلکه دادخواه ۹ سال زندگی کودکانم که از آنها دریغ داشتید و لحظههای کودکانهشان را به یغما بردید نیز هستم و خواهم بود. پس آن کس که در مقام بخشیدن و عفو دادن است من و هموطنان همیشه در زنجیر هستیم.» </blockquote>زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در مردادماه ۱۳۹۸، در سیامین سالگرد قتلعام زندانیان سیاسی ازجمله خواهر و برادرش در نامهای نوشته است: <blockquote>«آسمان هنوز هم از هلهله مقاومتشان سنگین است. خونهایشان در باغهای آهنین جاری گشت. باغها پر از غنچه شدند. غنچههایی که از سینه شب روییدند و در سپیدهدم شکفتند. در واپسین شبی که بوسههای خداحافظی در سایهها ربوده شدند. از هزاران هزار غنچه خورشیدی در تیرهترین تیرگیها و زمستانیترین زمستانها درخشید و در نبرد برای آزادی قلهای شدند از رسم ایستادگی، در پشت میلهها و دیوارهای سنگی زندان، تاریخی نهفته است! تاریخی از مردان و زنانی که استخوانهایشان آجر یک بنا شد. بنایی در سینهی تاریخی سرزمینمان، بنایی که وسعت آن در غیابشان ادامه یافت و در جنبش دادخواهی به اوج رسید و مماشاتگران را در تنگی نگاهشان برای پاسخ به آیندگان حبس کرد. این همه مسببش سیاست مماشات کشورهای اروپایی و آمریکا با رژیم بود و این رژیم با اتکا به آن این همه جنایت را مرتکب شد و با اتکا بر این سیاست توانست ۲۹ سال این جنایت عظیم و هولناک را که بزرگترین قتلعام و فاجعه بعد از جنگ جهانی دوم است را با توطئه سکوت خود، مسکوت گذارد؛ ولی اینک هنگام آن است که این سیاست ننگین را کنار بگذارید و غبار از دیدگان خود بر کشید. این رژیم رژیمی برآمده از قتلعام است و هنوز هم قاتلان در آن بر مسند قدرت هستند. این حقیقت قابل کتمان نیست که جوشش خون شهیدان پایانناپذیر است و قتلعام زندانیان سیاسی همچنان در ماشین سرکوب حاکمیت اسلامی ادامه دارد. آن کس که به سکوت خو کند و در مقابل بیعدالتی فریاد نکند و مماشات پیشه کند به آگاهی و اختیار انسان خیانت کرده و این یعنی تباه کردن همان گوهری که در وجود تمامی انسانها است و این نقطه تمایز انسان و تمامی موجودات زنده است. اختفای این جنایت و سکوت در برابر آن و تقویت آمران و عاملان قتلعام فرزندان رشید ایران از سوی شماها فاشیسم دینی را در سرکوب و جنگافروزی جریتر میکند. در آن سپیده دم نستوه و استوار طناب دار را بوسه زدند و جریانی شدند در رگ تاریخمان. آن نفسهای گرم زمین بذر این روزها را در خاک دیروز افشاندند و سرود طناب دارشان در هوای گرم زندان، در هوای شکنجه و خفقانآور دیباچه تاریخمان شدند. درود بر آنان که با پیکرهای بیسپر به مصاف طنابدار ضد بشر رفتند و پر غرور حماسه شکوهمند تابستان ۶۷، پرشکوهترین حماسه تاریخ آزادی مردم ایران را رقم زدند. حقیقت شکوهمندشان در سرنوشت مردم ایران برگ زرین دیگری رقم زد و چشماندازی شد که همچنان در سراسر ایران مردم را به قیام و خیزش و ایستادگی فرا میخواند. | ||
مریم اکبریمنفرد، زندان اوین، مرداد ۱۳۹۸.»<ref name=":0" /></blockquote> | |||
== نامهی همسر مریم اکبریمنفرد == | == نامهی همسر مریم اکبریمنفرد == | ||
[[پرونده:منفرد7.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|عروسکهای اعضای خانواده که مریم اکبریمنفرد در زندان درست کرده است.|جایگزین=مریم اکبری منفرد]] | [[پرونده:منفرد7.JPG|بندانگشتی|250x250پیکسل|عروسکهای اعضای خانواده که مریم اکبریمنفرد در زندان درست کرده است.|جایگزین=مریم اکبری منفرد]] | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۷: | ||
شگفتا که باز هم جای جلاد و قربانی عوض میشود. بهجای اینکه سردمداران این جنایات ضدبشری مجازات شوند، قربانی به دلیل داشتن رابطه خانوادگی به تحمل حبس طولانیمدت محکوم میشود. در حال حاضر مریم یازدهمین سال محکومیتش را بدون حتی یک ساعت مرخصی سپری میکند. حالا نوبت سارا دختر خردسال مریم بود که در موقع دستگیری مادرش کمتر از ۴ سال داشت و باید همان مسیر مریم را برای ملاقات مادرش تا پشت کابین ملاقات طی کند...<ref>مصاحبه با حمیدرضا اکبریمنفرد برادر مریم اکبریمنفرد</ref> | شگفتا که باز هم جای جلاد و قربانی عوض میشود. بهجای اینکه سردمداران این جنایات ضدبشری مجازات شوند، قربانی به دلیل داشتن رابطه خانوادگی به تحمل حبس طولانیمدت محکوم میشود. در حال حاضر مریم یازدهمین سال محکومیتش را بدون حتی یک ساعت مرخصی سپری میکند. حالا نوبت سارا دختر خردسال مریم بود که در موقع دستگیری مادرش کمتر از ۴ سال داشت و باید همان مسیر مریم را برای ملاقات مادرش تا پشت کابین ملاقات طی کند...<ref>مصاحبه با حمیدرضا اکبریمنفرد برادر مریم اکبریمنفرد</ref> | ||
== منابع == | == تبعید مریم اکبری منفرد به زندان سمنان == | ||
مریم اکبری منفرد، زندانی سیاسی که بیش از ۱۲ سال را بدون هیچ مرخصی در زندان به سر برده است، روز سهشنبه، ۱۹ اسفند ۱۳۹۹، توسط قضاییه رژیم ایران به زندان سمنان تبعید شد. | |||
حسن جعفری، همسر مریم اکبری منفرد، در این باره گفت که هیچ خبری از وضعیت و علت تبعید همسرش از زندان اوین به زندان سمنان ندارد و مسئولان زندانها بدون هیچ توضیحی او را تبعید کردهاند. پیگیریها برای مرخصی این زندانی سیاسی نیز با گذشت ۱۲ سال هنوز به جایی نرسیده است. | |||
مریم اکبری منفرد در حالی به زندان سمنان تبعید شده است که، طبق گزارش کمپین حقوق بشر در ایران، در سال ۱۳۹۲ اتهام محاربه از پرونده وی حذف شده، و باید از زندان آزاد شود. مسئولان زندانها و قضاییه نیز هیچ توضیحی در بارهی تبعید این زندانی سیاسی ندادهاند. | |||
سازمان عفو بینالملل نیز پیشتر اعلام کرده است که خانم مریم اکبری منفرد از خدمات پزشکی و درمانی محروم مانده است.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/31143273.html مریم اکبری منفرد بدون هیچ توضیحی به زندان سمنان تبعید شد- رادیو فردا]</ref> | |||
شورای ملی مقاومت نیز با صدور اطلاعیهای اعلام کرد:<blockquote>«تبعید قهرآمیز زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد به زندان سمنان، فراخوان به کمیسرعالی حقوقبشر برای اقدام فوری و آزادی زنان زندانی سیاسی، خانم رجوی از گزارشگر ویژه خشونت علیه زنان خواهان بررسی وضعیت و سلامت مریم اکبری و گلرخ ایرایی گردید. رژیم قبلاً سه برادر و یک خواهر مریم اکبری را اعدام کرده است. روز سهشنبه ۱۹ اسفندماه ۹۹ دژخیمان رژیم آخوندی زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد را در حالی که دوازدهمین سال زندان را سپری میکند، بهصورت ناگهانی از اوین به زندان سمنان تبعید کردند. سایر زنان زندانی هنگامی که از انتقال اجباری مریم اکبری مطلع شدند، دست به اعتراض زدند تا مانع بردن او شوند. اما گارد وحشی زندان او را با رفتار موهن و قهرآمیز به اجبار از بند خارج کرد. این زندانی سیاسی که سه برادر و یک خواهرش توسط دژخیمان رژیم آخوندی اعدام شدهاند، در دیماه ۱۳۸۸، پس از قیام عاشورا دستگیر و به ۱۵سال زندان محکوم شد. وی در این مدت حتی یک روز نیز برای معالجات ضروری پزشکی مرخصی نداشته است. مجاهد خلق علیرضا اکبری در سال۶۰ اعدام شد. مجاهد خلق غلامرضا اکبری در سال۶۴ زیر شکنجه بهشهادت رسید. مجاهدان خلق عبدالرضا و رقیه اکبری در قتلعام سال۶۷ اعدام شدند. شایان یادآوری است که در ۵بهمن ۹۹ زندانی سیاسی گلرخ ایرایی از زندان قرچک ورامین با ضرب و شتم به زندان آمل تبعید شد. مقاومت ایران همزمان با روز جهانی زن، تبعید اجباری و قهرآمیز مریم اکبری و گلرخ ایرایی را قویاً محکوم میکند و از کمیسرعالی حقوقبشر ملل متحد و سازمانهای بینالمللی مدافع حقوقبشر خواهان اقدام فوری در مورد این دو زندانی مقاوم و آزادی فوری زنان زندانی سیاسی است. خانم مریم رجوی بارها بر ضرورت بازدید یک هیات بینالمللی از زندانهای رژیم ملایان و دیدار با زندانیان، بهویژه زندانیان سیاسی تأکید کرده است. خانم رجوی از گزارشگر ویژه ملل متحد درباره خشونت علیه زنان خواهان بررسی بلادرنگ وضعیت و سلامت مریم اکبری و گلرخ ایرایی گردید. «دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران، ۲۰ اسفند ۱۳۹۹ (۱۰مارس۲۰۲۱)»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%d8%aa%d8%a8%d8%b9%db%8c%d8%af-%d9%82%d9%87%d8%b1%d8%a2%d9%85%db%8c%d8%b2-%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%85%d8%b1%db%8c%d9%85-%d8%a7%da%a9%d8%a8%d8%b1%db%8c-%d9%85%d9%86%d9%81%d8%b1%d8% تبعید قهرآمیز زندانی سیاسی مریم اکبری منفرد به زندان سمنان - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote> | |||
== پروندهسازی جدید == | |||
[[پرونده:مریم اکبری....JPG|جایگزین=همسر و فرزندان مریم اکبریمنفرد|بندانگشتی|250x250پیکسل|همسر و فرزندان مریم اکبریمنفرد]] | |||
زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد که به زندان سمنان تبعید شده است، سیزدهمین سال زندان خود را سپری میکند. وزارت اطلاعات در تیرماه ۱۴۰۱، علیه این زندانی سیاسی پروندهسازی جدیدی تشکیل داده است. مریم اکبریمنفرد در این پروندهسازی جدید، متهم به تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی شده است. | |||
در روز ۲۵ تیرماه ۱۴۰۱، به این زندانی سیاسی ابلاغیه حضور در دادگاه دادند. مریم اکبریمنفرد حاضر به رفتن دادگاه نشد؛ و گفته است که وکیلش این احضاریه را دریافت نکرده است؛ و هر ابلاغیهای باید به وکیلش ارسال شود. این احضاریه جدید برای حضور در دادگاه در روز سه شنبه ۲۸ تیر ۱۴۰۱، صادر شده است. آقای حسین تاج، وکیل مریم اکبریمنفرد نسبت به این احضاریه اعتراض و دادگاه را لغو میکند؛ چون به گفتهی آقای حسین تاج این احضاریه غیرقانونی بوده و باید حتماً از زمان صدور تا تاریخ دادگاه ۵ روز کاری فاصله باشد. | |||
به دنبال عدم حضور خانم مریم اکبری منفرد در دادگاه، مسئولان زندان سمنان به ایشان میگویند که باید روند تعیین وکیل را از اول آغاز و درخواست وکیل را مجدداً ثبت کنید، اما خانم مریم اکبریمنفرد در اعتراض به این موضوع از امضای هر نوع برگهای خودداری میکند. این پرونده سازی جدید علیه این زندانی سیاسی در حالی صورت گرفته است که وکیل و خانواده و حتی خود خانم مریم اکبریمنفرد از علت این اتهام بیاطلاع هستند. | |||
یک منبع آگاه در این زمینه به سازمان حقوق بشر ایران گفته است که: <blockquote>«در روزهای اخیر فشار علیه مریم اکبریمنفرد افزایش یافته است. او به بیماری کبد چرب مبتلا شده و از درمان و رسیدگی پزشکی محروم مانده است. در بند زنان زندان سمنان هم مقامات زندان مدام زندانیان عادی را از ارتباط گرفتن با خانم اکبریمنفرد منع میکنند و در تلاش هستند که او را کاملاً در فضای ایزوله قرار دهند...»<ref>[https://iranhr.net/fa/articles/5374/ پروندهسازی جدید وزارت اطلاعات علیه مریم اکبریمنفرد - سایت سازمان حقوق بشر ایران]</ref> </blockquote> | |||
=== '''تهدید به پروندهسازی''' === | |||
مأموران حراست و حفاظت زندان سمنان در روز ۱۶ خردادماه ۱۴۰۱، به خاطر همبستگی زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد با اعتراضات مردمی علیه گرانی در شهرهای مختلف ایران، در اردیبهشتماه همین سال او را تهدید کرده و گفتند: <blockquote>«در صورتی که با سایر زندانیان حشر و نشر و نشست و برخاست داشته باشد، برایش پرونده سیاسی باز خواهند کرد...»<ref name=":6">[https://women.ncr-iran.org/fa/%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF/ مریم اکبریمنفرد با پروندهسازی جدیدی در زندان سمنان روبروست - سایت زنان نیروی تغییر]</ref> </blockquote> | |||
== مخالفت با انتقال == | |||
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، زندانی سیاسی تبعیدی مریم اکبریمنفرد، کماکان دوران محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان سمنان سپری میکند. با وجود درخواست پیدرپی جهت انتقال این زندانی سیاسی به زندانی در محل زندگی خود که زندان سمنان نیز موافقت کرده است، تاکنون با این درخواست مخالفت شده است. این درحالی است که مقامات زندان سمنان اذعان میکنند که شرایط نگهداری خانم مریم اکبریمنفرد را ندارند و در این رابطه هم به مقامات نامه نوشتهاند، اما همچنان دادسرای زندان اوین پیوسته با این درخواست مخالفت کرده است. ضمن اینکه محدودیتهای فراوانی برای این زندانی سیاسی اعمال میشود، از جمله ملاقات و تماس تلفنی با خانواده که اگر هم ملاقاتی صورت گیرد در محوطهی باز و زیر نور آفتاب بدون کمترین امکانات سرمایشی و یا حتی سایهبان، ملاقات انجام میشود.<ref>[https://www.hra-news.org/2022/hranews/a-35443/ گزارشی از آخرین وضعیت مریم اکبریمنفرد در زندان سمنان - خبرگزاری هرانا]</ref> | |||
== طوفان تویتری در حمایت از مریم اکبریمنفرد == | |||
همزمان با آغاز سیزدهمین سال حبس زندانی سیاسی خانم مریم اکبریمنفرد، شماری زیادی از کاربران ایرانی یک طوفان توییتری در حمایت از این زندانی سیاسی به راه انداختند. | |||
'''[[آتنا دائمی]]''' زندانی سیاسی پیشین و همبند خانم مریم اکبریمنفرد در بارهی پروندهسازی جدید برای این زندانی سیاسی نوشت:<blockquote>«مریم اکبری منفرد ۱۳ سال در حبس بدون حتی یک روز مرخصیست و در حال حاضر حدود دو سال است که در تبعید و در زندان سمنان به سر میبرد. اما جمهوری اسلامی هنوز از شکنجههایی که به او و خانوادهاش روا داشته راضی نیست؛ و مجدداً برای او پروندهای جدید باز کردهاند! به نظر میرسد جمهوری اسلامی با پروندهسازی جدید علیه مریم قصد انتقامگیری بابت حکم تروریست '''[[محاکمه اسدالله اسدی|اسدالله اسدی]]''' و جلاد '''[[حمید نوری]]''' را دارد. آنهم از کسانی که دسترسی راحت تری به آنها دارد!»<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D9%87%D8%AF%D9%81-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D9%85-%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B3/ چرا مریم اکبریمنفرد هدف انتقامگیری است؟ - سایت ایران آزادی]</ref> </blockquote>مریم شفیعپور که قبلاً با مریم اکبریمنفرد همسلولی بوده است، نوشت:<blockquote>«شاید اگر مریمگلی نبود زندان برای خیلی از ما قابل تحمل نبود. امید و باور به دادخواهی و عدالت، قلب مریم را روشن نگه داشته و لبخند زیباش را گرم. دخترهای مریم ۱۲ سال تمام از داشتن چنین مادری محروم بودند. هیچ واژهای توصیفگر اینهمه پلیدی نیست.»<ref>[https://ir.voanews.com/a/maryam-akbari-monfared-political-prisoner/6375553.html طوفان تویتری در حمایت از یک زندانی سیاسی - سایت صدای آمریکا]</ref> </blockquote> | |||
== وضعیت وخیم مریم اکبریمنفرد == | |||
زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد بیش از ۱۵ ماه است که از بیماری کبد رنج میبرد. اما به دستور وزارت اطلاعات به این زندانی سیاسی اجازهی مراجعه به پزشک خارج از زندان داده نمیشود. پزشک زندان سمنان غذای ویژه بیماران کبدی برای خانم مریم اکبریمنفرد تجویز کرده است، اما پس از گذشت ۱۵ ماه تا کنون به درخواستهای این زندانی سیاسی برای تهیه غذای مناسب و مراجعه به پزش متخصص هیچ جوابی داده نشده است. با تشدید بیماری مریم اکبریمنفرد و عدم دسترسی وی به غذای مناسب، خوراک اصلی و عمدهی این زندانی سیاسی فقط نان و پنیر است. این درحالی است که خانم مریم اکبریمنفرد مکرراً درخواست کرده است که با هزینه و پول خودش از فروشگاه زندان مواد غذایی مورد نیازش راش تهیه کند، اما تا کنون هیچ جواب مشخصی نگرفته است. به همین دلیل بیماری او بسیار حاد شده و با دردهای جانبی بیشتری درگیر است.<ref name=":6" /> | |||
=== '''فراخوان کمیسیون زنان''' === | |||
کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ایران ضمن هشدار نسبت به وضعیت وخیم جسمی زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد، مسئولان زندان سمنان و سازمان زندانها را مسئول وضعیت سلامتی این زندانی سیاسی دانست. این کمیسیون همچنین احکام ظالمانه نظام جمهوری اسلامی را محکوم کرد؛ و از کمیسر عالی حقوق بشر کلیهی مدافعان حقوق زنان خواست که در برابر رفتارهای جنایتکارانه قوه قضاییه رژیم ایران سکوت نکنند و برای نجات جان زندانیان سیاسی و آزادی آنها بهویژه زنان، دست به اقدام فوری و عاجل بزنند.<ref name=":6" /> | |||
== نامه مریم اکبریمنفرد از زندان سمنان == | |||
زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در مردادماه ۱۴۰۱، طی نامهی سرگشادهای از زندان سمنان نوشته است که در بخشی از این نامه آمده است:<blockquote>«...در اخبار میشنوم که بچههای [[حمید نوری|'''حمید نوری''']] شکوه و شکایت کردهاند که پدرمان شکنجه میشود! روزگار غریبی است!کسی که درست همین روزها عزیزان ما را بهصف کرده و به اتاق اعدام برده است؛ کسی که جزو نفراتی است که شاید آخرین لحظات عبدی را دیده و صد البته از رشادت و مقاومت او خون خونش را خورده و شاید هم با تمام کینه وجودش، خودش چهارپایه را از زیر پای عبدی کشیده؛ کسی که از اعدام هزاران نفر مثل عبدی دلشاد خوشحال شده و افتخار کرده است؛ کسی که زندان را برای زندانیان سیاسی جهنم کرده تا بهزعم خودش آنها را بشکند. حالا در بهترین زندانهاست و با عدالت تمام حرفهایش شنیده شده، ادعای شکنجه شدن دارد! اگر اینها شکنجه است پس آن چیزی که خانوادههای شهیدانمان، مادران ما و مادرم گرجی تحمل کرد چه بود؟! بلاهایی که هیچ حیوانی به حیوانی نمیدارد روا... ما دهه دهشتناک و خدای شکنجهگر دهه۶۰ اینها را زندگی کردهایم و برای همین است که به عدالت میاندیشیم و دادخواهی میکنیم تا نسلهای آینده ایران چنین تجربهی دهشتناکی نداشته باشند. چنین است که عدالت از عشق والاتر است، حتی والاتر از عشق مادریام به فرزندانم و چون عاشق فرزندانم هستم به عدالت برخاستهام. عدم اجرای عدالت برای شاه و [[ساواک|'''ساواک''']]، راه تکرارش را برای این حکومت باز کرد ولی ما عزم جزم کردهایم که عدالت را برای همیشه در ایران جاری کنیم و محکومیت حمید نوری قدمی هر چند کوچک اما کیفی در این راه است. سرخوش از شکستن بنبستی که به مدت سه دهه انکار میشدیم. از حکومت گرفته تا مدعیان دیگر که سر تعداد شهیدان چانه میزدند، همه میخواستند ما و درد ما را انکار کنند! اما ما دردهایمان را در تمام این سالیان بهدوش کشیدیم درست برای همین لحظه و لحظات نویدبخش شیرین عدالت.... گریزی از عدالت نیست من عهد بستم تا دادگاهی تک به تک آمران و عاملان کشتار عزیزانمان از پای ننشینم. ما زخمهایمان تازه است، نه ۳ دهه که سه روز هم از آن اتفاق برایمان نگذشته است! انگار برای ما، همین امروز اتفاق افتاده است. داغ مرداد هنوز دلهایمان را میسوزاند و تمام این سالیان به دردمندی دندان بر جگر فشردیم، اما روز پیروزی دادخواهی مرهمی خواهد شد بر تمام داغهایمان، قتلعام هنوز ادامه دارد، اعدامها و کشتار مردم بیگناه ادامهی آن قتلعام است و ۸۸، ۹۶ و ۹۸ تداوم کشتار ۶۷ هستند. تلاش و پای فشردن برای دادخواهی [[قتل عام ۶۷|'''قتلعام۶۷''']] عین مبارزه برای آزادی است. خون جاری شده از کبوتران خونینبال در تداوم تاریخی خون امام حسین و یارانش در عاشورا، جوشان و پرچم سرخشان همواره در تاریخ در اهتزاز خواهد بود. ما برای اینکه دیگر هیچ خانوادهای داغدار نشود به دادخواهی برخاستهایم و به عدالت پای میفشاریم... سیپده عدالت از میان ابرهای تیره و طوفانی خواهد دمید و ما آن روز عشق را با تمامی قلب مان حس خواهیم کرد. از آن ماست پیروزی»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D9%86%D9%81%D8%B1%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D نامه زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد از زندان سمنان - سایت مجاهدین خلق]</ref></blockquote> | |||
== ضرب و شتم مریم اکبریمنفرد == | |||
بر اساس گزارش سازمان حقوق بشر ایران، روز چهارشنبه دوم شهریورماه ۱۴۰۱، زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد در زندان سمنان توسط یکی از مسئولان زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت. | |||
گفته شده است که در روز ملاقات، خانواده مریم اکبریمنفرد برای ملاقات او رفته بودند. دو دختر خانم اکبریمنفرد در سالن ملاقات مورد بیاحترامی معاون زندان، مجید ترکی قرار گرفتند. مجید ترکی به دختران مریم اکبریمنفرد میگوید تا وقتی چادر نپوشید، نمیتوانید با مادرتان ملاقات کنید. این درحالی است که دختران خانم اکبریمنفرد، طبق دستور رئیس زندان همیشه بدون پوشیدن چادر به ملاقات مادرشان میآمدند؛ و به همین خاطر خانواده مریم اکبریمنفرد اعتراض میکنند. در همین موقع رئیس سالن ملاقات زندان سمنان بهنام خانم حسینیپور اقدام به بردن مریم اکبریمنفرد به بند میکند که با مقاومت خانم اکبریمنفرد مواجه میشود. حسینیپور این زندانی سیاسی را مورد ضرب و شتم قرار داده و گلوی او را تا مرز خفگی فشار میدهد. سرانجام با مقاومت مریم اکبریمنفرد ملاقات با خانوادهاش انجام میشود، اما او را تهدید به باز کردن پرونده جدید برای خودش و همسرش به اتهام اغتشاش در زندان میکنند.<ref>[https://iranhr.net/fa/articles/5432/ ضرب و شتم مریم اکبریمنفرد در زندان سمنان - سایت سازمان حقوق بشر ایران]</ref> | |||
== نامه مریم اکبری منفرد، دی ۱۴۰۱ == | |||
<blockquote>«در آستانه ورود به چهاردهمین سال حبس؛ این قصه نیست که میخوانید، رنجی خونین از دریچهٔ کوچکِ تنها یک نفر از ۸۵ میلیون است. اگر چه برای من با تجربه ۱۳ سال زندان و یا بهقول اینجاییها «زندانی حبس سنگین»، از همان روزهای اول شمردن روزها و ماههای بازداشت امری نکوهیده بود و هست اما مگر میشود آن نیمهشب تاریک و بختک ظلم بر خودم و خانوادهام را فراموش کنم؟ اگر چه جغد شوم جور و ستمشان از دهه ۶۰ بر فراز خانه ما سکنی گزیده بود! ۸ دی۱۴۰۱، سیزده سال تمام است که مرا از سارای ۴ ساله و دو دختر ۱۲ سالهام در آن نیمهشب زمستانی جدا کردند و بدون خداحافظی از عزیزانم، برای پارهای از توضیحات راهی اوین کردند با وعده مضحک اینکه «صبح پیش بچههایت برمیگردی» که از آن روز تاکنون ۱۳ سال گذشته است. از ۸ دی ۱۳۸۸ تا ۸ دی ۱۴۰۱!... ۱۳ سال که ثانیه به ثانیه برای گذراندنش نبردی نفسگیر بود، ۱۳ سال که شمردن روز به روزش (یعنی ۴هزار و ۷۴۵ روز) آدمی را خسته میکند چه برسد که بخواهد تک به تک ۴هزار و ۷۴۵ روز را در وسط یک جنگ نابرابر باشد! این قصه ۴ هزار صفحهیی نیست، واقعیت عریان زندگی زیر سلطه فاشیستهایی است که بر ما تحمیل کردند و ما نخواستیم تن بدهیم. اگر چه با بند بند وجودم دلم میخواست در کنار فرزندانم میبودم، کدام مادری نمیخواهد؟ اما پشیمان نیستم بلکه مصممتر برای ادامه مسیرم هستم. این را هر بار در هر جلسه بازجویی و بازپرسی رسمی و غیررسمی گفته و از تکرارش خرسندم! ۱۳ سال از فرزندانم دور ماندم اما ۱۳سال جنایت را با چشمانم دیدم و عزمم راسختر شد. این سوی میلهها، در صحاری تاریک شکنجه و ظلم تا چشم کار میکند (حتی جایی که چشم کار نمیکند هم) رذالت است و وحشانیت! اینجا مستند خاموش ظلم و جور رفته بر زنانی است که دل را طاقت شنیدن یکی از آنها نیست، چه برسد که با صدها تن از این نمادهای شکنجه شده باید زیست و رنجشان را با پوست و گوشت حس کرد. ۱۳ سال دهها کودک و صدها نوجوان و جوان همسن دخترانم را دیدم و دست بر سر و رویشان کشیدم و هم صحبت شدم و از بیصدایی و تنهاییشان از خشم دندان بر دندان فشردم و برای دفاع از آنها خروشیدم بر سر هر آنکه در جرگه شبپرستان است! من حتی نمیدانم در این ۱۳ سال بر فرزندانم چه گذشت! در این ۱۳ سال آنچنان پر قدرت با تلاطم زندگی برخورد کردند که کمترین موجش به من نرسید! با همه طوفان ابتلائات هر ملاقات را به انفجار انرژی برایم تبدیل کردند! اگر از من بپرسید پس چهطور در میان تاریکی شکنجه و طاقتفرسایی زمان دوام آوردم؟ میگویم شعله سرکش ایمان درون قلبم است که مرا سراپا نگه داشته است. در میان تنهاییها با دستهای خالی این شعله گرم و سرکش همان چیزی است که بازجوها میخواهند از لحظه اول دستگیری آن را از زندانی بربایند... تا وجودش یخ کند و تن به یوغ بسپارد... اما من در تمام ۱۳ سال با خشم مقدس از شکنجههایی که شاهد بودم و بر جانم نشست، آن را شعلهور نگه داشتم! خندیدم و خنده تکثیر کردم که بتوانیم و بتوانیم بایستیم. چرا که مقاومت قلب ماست. ایمان به مسیری که خواهر و برادرهایم برایش جان سپردند، ایمان به مسیری که قدم در راهش گذاشتم و ایمان به مشتهای گره کرده و قدمهای استوار جوانانی که هماکنون در کف خیابان با تن و جانشان در مقابل دیکتاتوری ایستادهاند. بله ایمان به معصومیت و مظلومیت خواهر و برادرانم که هیچ وقت مرده نهانگاشتمشان... برایم زندهترینها بودند و هستند. در تکتک لحظات زندانم دستم را گرفتند... و اکنون در خیابانهای ایران مییابمشان... من، علیرضا (در سال ۶۰ اعدام شد) را در مشتهای گرهکرده آن جوان در نازی آباد دیدم، رقیه (در تابستان ۶۷ در زندان اوین اعدام شد) با سینهای ستبر در جلو صف مقابل پاسداران سرکوبگر ایستاده و صدای عبدالرضا (در تابستان ۶۷ در گوهردشت اعدام شد) را در فریاد ممتد آزادی همسن و سالهایش شنیدم. غلامرضا (سال ۶۴ زیر شکنجه پاسداران در زندان اوین بهشهادت رسید) را هر آن در جوانانی که زیر شکنجه بهشهادت میرسند مییابم. بله میخواستند آنها را بینام و نشان دفن کنند اما اکنون شاهدیم که چگونه این نسل دلیر و شجاع راه همان جوانهایی که به خمینی سرخم نکردند را ادامه میدهند. گمان میکردند اگر عزیزان ما را بکشند حکومتشان ابدی خواهد شد! زهی خیال باطل که اینگونه شهیدانمان در رستاخیز انقلاب در میانه شعلههای خیابانها برخاستهاند... خاکسترشان را باد در سنگفرشهای این شهر چنان پراکنده که زنان و مردانی نستوه از خاک روییدهاند! دختران و پسران شجاعی که رویای زندگی را در آفتاب و باران بر آستان فردا احساس میکنند و عصیانیترین خشمها را بر سر مسببین ۴۳ سال ستم و استبداد فرو میریزند... میجنگند و شب از حضورشان وحشت میکند! و من ایمانم از حضورشان فزونی میگیرد! با خبرهای هر اعتراض و هر قیام شرارههای این شعله سرکش ایمان قلبم جاری میشود در میان زنانی که چشم امید نجاتشان تنها شکستن این درهای آهنین است. به دختران و پسرانم که جان بر کف، در خیابان هستند که اشتیاق بودن در کنارشان هر لحظه در وجودم پر میکشد، میگویم اگر بازداشت شدید ذرهیی و سر سوزنی به بازجویان اعتماد نکنید آنها هم جنس ما نیستند! دشمن در هر لحظه دشمن است! ایمانتان را به راهتان هر چه بیشتر کنید در انفرادی این تنها دستآویز است. به خانواده زندانیان میگویم وعدهها و ترسها و تهدید ها را به هیچ بگیرید جان فرزندانتان را فقط خودتان با تکرار اسماش از گلوی مردم میتوانید نجات دهید! هیچ بازجویی خیر شما را نمیخواهد سکوت نکنید فریاد باشید! به خانوادههای داغدار، به هر مادری که عزیزش را در این راه فدیه کرده، به همه خواهران و برادرانی که تکهای از تنشان را از دست دادند، با تعظیم در مقابل شهیدانشان میگویم شریک داغ نشسته بر دلشان هستم... دستانشان را از راه دور میگیرم و شانه به شانهشان برای دادخواهی استوارتر از قبل میایستم. صحبت از ۱۳ سال نبردی بیوقفه است اما کلام کوتاه اینکه «من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید سرود فتح خواهم خواند.» فردا از آن ماست. مریم اکبری منفرد - دی ۱۴۰۱، «زندان جهنمی سمنان»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%A7%DA%A9%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%85%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AE%D8%B7%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 نامه زندانی سیاسی مریم اکبری از زندان سمنان خطاب به مردم ایران - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote> | |||
== ۳ سال حبس تعزیری جدید == | |||
قوه قضاییه رژیم ایران حکم ۳ سال حبس دیگر به زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد صادر کرد و ۱۵ سال حبس او به ۱۸ سال افزایش یافت. | |||
در شهریورماه ۱۴۰۲، [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|'''وزارت اطلاعات''']] دو پرونده جدید برای مریم اکبریمنفرد تشکیل داده بود، یک پرونده تحت عنوان تبلیغ علیه نظام و پرونده دیگری تحت عنوان توهین به رهبری، اجتماع و تبانی، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و تحریک مردم علیه امنیت ملی بوده است. حکم غیابی مریم اکبریمنفرد در یکی از این دو پرونده در شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری سمنان به ۲ سال حبس تعزیری جدید و ۱۵۰ میلیون ریال جریمه نقدی صادر گردید. | |||
پس از آن، زندان اوین نیز در پروندهی دوم او را به یک سال زندان دیگر محکوم کرد. در ۱۰ تیرماه ۱۴۰۲، مریم اکبری را از تعبیدگاه زندان سمنان به دادسرای اوین منتقل کرده و پس از ابلاغ ۵ اتهام جدید، مجددأ او را به زندان سمنان برگرداند. در دیماه ۱۴۰۲، هردو حکم توسط قوه قضاییه رژیم ایران تأیید و ۳ سال زندان قطعی دیگر به حبس او اضافه شد. این درحالی است که مطابق قوانین رژیم ایران، مریم اکبریمنفرد باید در سال ۱۳۹۸، پس از تحمل ۱۰ سال زندان آزاد میشد. مریم اکبریمنفرد تا این تاریخ (۱۲ دیماه ۱۴۰۲) چهاردهمین سال حبس خود را بدون حتی یک روز مرخصی سپری میکند. | |||
کمیسیون زنان [[شورای ملی مقاومت ایران|'''شورای ملی مقاومت ایران''']] بار دیگر به کمیسر عالی و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، گزارشگر ویژه خشونت عیله زنان، گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران و دیگر مراجع مدافع حقوق بشر برای آزادی زندانی سیاسی مریم اکبریمنفرد فراخوان داد.<ref>[https://women.ncr-iran.org/fa/%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%b3%db%8c%d8%a7%d8%b3%db%8c-%d9%85%d8%b1%db%8c%d9%85-%d8%a7%da%a9%d8%a8%d8%b1%db%8c-2/ سه سال حبس افزوده در ۲ بیدادگاه فرمایشی برای مریم اکبری از قدیمیترین زنان زندانی سیاسی - سایت زنان نیروی تغییر]</ref> | |||
== بیانیه ۶۴ تن از زنان زندانی سیاسی == | |||
[[پرونده:نامه برای آزادی مریم اکبری.jpg|جایگزین=امضاکنندگان بیانیه|بندانگشتی|280x280پیکسل|امضاکنندگان بیانیه]] | |||
در آستانه عید نوروز ۱۴۰۳، شصتوچهار تن از زنان زندانی سیاسی همبند پیشین مریم اکبریمنفرد با امضای بیانیهای خواهان آزادی بیقید و شرط او شدند. این ۶۴ تن زنان سیاسی که اکنون برخی از آنها آزاد شدهاند و برخی نیز هنوز در زندان بهسر میبرند، در بخشی از نامهی خود نوشتهاند:<blockquote>«۵۱۰۷ روز است که مریم اکبری منفرد بدون برخورداری از حق مرخصی در بند است او در نیمه شب ۹ دی ۱۳۸۸ بازداشت و به ۱۵ سال حبس محکوم شد. اوبه تازگی به دلیل همراهی با مردم معترض از طریق انتشار بیانیه به سه سال حبس جدید محکوم شده است. او یکی از قدیمیترین زنان زندانی سیاسی ایران و یادگار و بازماندهی خانوادهای است که به عنوان کوچکترین عضو آن از سنین کودکی شاهد زندان، شکنجه و اعدام اعضای خانواده خود بوده است. یک خواهر و سه برادر او بی اینکه به مرگ محکوم شده باشند یا تحت شکنجه کشته و یا اعدام شدند. او همچنین شاهد حبس و جوانمرگ شدن مادر داغدارش نیز بوده است و در تمامی این سالها همواره با اعمال انواع فشارها و محدودیتها مواجه بوده؛ همانند محرومیت از حتی یک روز مرخصی! تعدادی از ما امضا کنندگان این نامه سالها و یا ماههایی را با او هم بند بودهایم و تنها بخش کوچکی از رنج و ستمی که دهه ها به مریم و خانواده اش تحمیل شده را شاهد بودیم. او با لبخند و نشاط کم نظیرش با شجاعت و اراده تزلزل ناپذیرش در مبارزه و همچنین شور و هیجان و عطشی غیرقابل وصف برای زندگی، خواندن و آموختن تبدیل به نمادی از سربلندی و ایستادگی شده است. او زنی استوار و الهام بخش ما برای استقامت و ادامه مبارزه است. بازداشت و محکومیت مریم اکبریمنفرد به ۱۵ سال حبس ناعادلانه، جلوگیری از حق مرخصی و آزادیِ او، تبعید او به زندان سمنان و اکنون محکومیت دوباره او به سه سال حبس نشانه دیگری از ظلم بیرویه به خانواده مریم اکبری منفرد، به زنان ایران و سرکوب مطالبات به حق مردم از جمله دادخواهی است. ما همبندیان سابق او با هر عقیده و باوری که داریم، بهار زندان را با مریم و شور او به نوروز به یاد میآوریم. ما همبندیان سابق و نیز فعالان زنان که امضاکننده این نامه هستیم، خواهان آزادی بدون قید و شرط مریم اکبریمنفرد و همه زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.»</blockquote>'''امضاءکنندگان بیانیه:''' | |||
[[گلرخ ایرایی|'''گلرخ ایرایی''']]، ارس امیری، آنیشا اسداللهی، نازی اسکویی، هستی امیری، یاسمن آریایی، مرضیه امیری، مریم اسدی، ژیلا بنییعقوب، فریبا توتونچی، گیتی پورفاضل، نیره توحیدی، [[آتنا دائمی|'''آتنا دائمی''']]، نازنین زاغری، الهه شکرایی، پگاه ضیا، نرگس ظریفیان، نرگس محمدی، فیروزه مهاجر، مهناز مرتضایی، غنچه قوامی، سپیده قلیان، احترام شادفر، شهلا رحمتی، لیلا حسین زاده، منصوره شجاعی، شکوفه یداللهی، مهدیه گلرو، نگین قدمیان، زهرا صادقی، منیره عربشاهی، ژاله گوهری، میترا ابراهیمی، راحله احمدی، نیلوفر بیانی، مهرنوش امیری، شهناز اکملی، نوشین احمدی خراسانی، سوسن تبیانیان، مهوش ثابت شهریاری، ملیحه جعفری، عاطفه چهارمحالیان، مریم حاتمی، پریسا رفیعی، زهرا زهتابچی، مریم زندی، نسیم سلطان بیگی، بهاره سلیمانی، فخری شادفر، صبا شعردوست، حکیمه شکری، حدیث صبوری، مریم طالبی، رها عسکریزاده، ناهید فتحعلیان، سمانه قاسمی زاهد، فریبا کمالآبادی، سپدیه کاشانی، مهرانگیز کار، عالیه مطلب زاده، ژیلا مکوندی، شیوا نظرآهاری، صدیقه وسمقی<ref>[https://www.akhbar-rooz.com/236320/1402/12/28/ بیش از ۶۰ زن زندانی سیاسی: مریم اکبری منفرد را آزاد کنید - سایت اخبار روز]</ref> | |||
== منابع: == | |||
<references /> | <references /> |
ویرایش