۵٬۷۷۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
خانه معصومه شادمانی محل اختفای [[محمود شامخی]]، از کادرهای ورزیده و سابقهدار مجاهدین بود. محمود بعد از ضربه ۱۳۵۰ از فلسطین به داخل آمده و در کار سازماندهی مجدد سازمان بود. معصومه شادمانی به اتفاق فرزندان خود به صورتی فعال در خدمت جنبش مسلحانه بود. | خانه معصومه شادمانی محل اختفای [[محمود شامخی]]، از کادرهای ورزیده و سابقهدار مجاهدین بود. محمود بعد از ضربه ۱۳۵۰ از فلسطین به داخل آمده و در کار سازماندهی مجدد سازمان بود. معصومه شادمانی به اتفاق فرزندان خود به صورتی فعال در خدمت جنبش مسلحانه بود. | ||
معصومه شادمانی در عرصههای مختلف همزمان چندین مأموریت سازمانی را پیش میبرد. از یک سو در کار سازماندهی خانوادهها و مادران زندانیان سیاسی بود، از سوی دیگر در کار فعال کردن اعتراضات اجتماعی به نفع زندانیان سیاسی بود. سال ۵۲ مسئولان زندان قصر محدودیت فراوانی برای | معصومه شادمانی در عرصههای مختلف همزمان چندین مأموریت سازمانی را پیش میبرد. از یک سو در کار سازماندهی خانوادهها و مادران زندانیان سیاسی بود، از سوی دیگر در کار فعال کردن اعتراضات اجتماعی به نفع زندانیان سیاسی بود. سال ۵۲ مسئولان زندان قصر محدودیت فراوانی برای زندانیان سیاسی ایجاد کردند. او بههمراهی دیگر خانوادهها در ارسال اخبار زندان به خارج نقش فعالی داشت. او همچنین یکی از سازماندهندگان تظاهرات در قم در صحن حرم حضرت معصومه بود. در این تظاهرات معصومه شادمانی با طراحی هوشیارانهاش توانست ضمن اجرای موفق تظاهرات همهی مادران شرکت کننده را از چنگ مأموران [[ساواک]] فراری دهد. | ||
معصومه شادمانی همزمان حمایت و پشتیبانی از | معصومه شادمانی همزمان حمایت و پشتیبانی از تیمهای عملیاتی را نیز به عهده داشت. او در وصل ارتباط اعضای سازمان با رهبری آن در در داخل زندان نیز فعال بود.<ref name=":2" /> | ||
سال | در سال ۱۳۵۱در حمله ساواک به منزلش یکی از فرزندان او در ارتباط با مجاهدین خلق دستگیر و فرزند دیگرش مخفی شد. او در این فاصله چندین بار دستگیر شد. یکبار در سال ۵۲ به مدت ۶روز در اوین تحت بازجویی قرار گرفت، ولی ساواک به جایی نرسید. | ||
همراهی و همگامی و کمک و مساعدت خانوادهای زندانیان سیاسی از کارهای او در این دوران بود. خانوادههای زندانیان ساعتهای متوالی پشت درهای شکنجهگاه کمیتهی مشترک ساواک و شهربانی، و درهای زندان قصر به شرایط سخت فرزندان اسیرشان اعتراض میکردند؛ وی در روحیه دادن به خانوادهای زندانیان و کمک به محرومین بیسرپرست جنوب شهر یا خانواده هایی که زندانی داشتند بسیار تلاش میکرد. | همراهی و همگامی و کمک و مساعدت خانوادهای زندانیان سیاسی از کارهای او در این دوران بود. خانوادههای زندانیان ساعتهای متوالی پشت درهای شکنجهگاه کمیتهی مشترک ساواک و شهربانی، و درهای زندان قصر به شرایط سخت فرزندان اسیرشان اعتراض میکردند؛ وی در روحیه دادن به خانوادهای زندانیان و کمک به محرومین بیسرپرست جنوب شهر یا خانواده هایی که زندانی داشتند بسیار تلاش میکرد. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
مادر کبیری همواره در تشکیل محافل اجتماعی _مذهبی و شرکت در جلسات آموزش قرآن (بخصوص در ماه رمضان) فعال بود.<ref name=":0" /> | مادر کبیری همواره در تشکیل محافل اجتماعی _مذهبی و شرکت در جلسات آموزش قرآن (بخصوص در ماه رمضان) فعال بود.<ref name=":0" /> | ||
== دستگیری و شکنجه مادر کبیری | == دستگیری و شکنجه مادر کبیری == | ||
مادر کبیری در ششم مهر ۱۳۵۳ حین تردد در یک مأموریت سازمانی، زمانی که مشغول نقل و انتقال یک چمدان اسلحه و مهمات تیمهای عملیاتی مجاهدین بود بههمراه یکی از فرزندانش دستگیر شد. یازده ماه در کمیته مشترک ساواک و شهربانی توسط شکنجهگرانی چون تهرانی و آرش و محمدی… وحشیانه شکنجه شد.<ref name=":0" /> | مادر کبیری در ششم مهر ۱۳۵۳ حین تردد در یک مأموریت سازمانی، زمانی که مشغول نقل و انتقال یک چمدان اسلحه و مهمات تیمهای عملیاتی مجاهدین بود بههمراه یکی از فرزندانش دستگیر شد.او یازده ماه در کمیته مشترک ساواک و شهربانی توسط شکنجهگرانی چون تهرانی و آرش و محمدی… وحشیانه شکنجه شد.<ref name=":0" /> | ||
بازجویان میدانستند که معصومه شادمانی اخبار زندان را به بیرون منتقل میکرده است و به دنبال اطلاعات او بودند. اما وی سخنی نگفت و اسرار مبارزاتیاش را حفظ کرد. معصومه شادمانی در دادگاه اول به اعدام محکوم شد، ولی این حکم در دادگاه دوم به حبس ابد تقلیل یافت.<ref name=":2" /> | بازجویان میدانستند که معصومه شادمانی اخبار زندان را به بیرون منتقل میکرده است و به دنبال اطلاعات او بودند. اما وی سخنی نگفت و اسرار مبارزاتیاش را حفظ کرد. معصومه شادمانی در دادگاه اول به اعدام محکوم شد، ولی این حکم در دادگاه دوم به حبس ابد تقلیل یافت.<ref name=":2" /> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
در زندان شاه در مبارزات سیاسی زندانیان، نظیر اعتصاب و تحریم ملاقات (نوروز ۵۷) و اعتصاب غذا برای اعتراض به کشتار مردم تهران در ۱۷ شهریور فعالانه شرکت کرد.<ref name=":0" /> | در زندان شاه در مبارزات سیاسی زندانیان، نظیر اعتصاب و تحریم ملاقات (نوروز ۵۷) و اعتصاب غذا برای اعتراض به کشتار مردم تهران در ۱۷ شهریور فعالانه شرکت کرد.<ref name=":0" /> | ||
معصومه شادمانی پس از پشت سرگذاشتن یک دوره سخت شکنجه به زندان قصر منتقل شد و حدود ۵ سال را در آنجا بهسر برد. [[جریان اپورتونیستی چپ نما در سازمان مجاهدین خلق (۱۳۵۴)|جریان اپورتونیستی در سال ۱۳۵۴]] که سازمان پیشتاز مبارزه مسلحانه، یعنی مجاهدین خلق را متلاشی کرد یکی از این آزمایشهای دشوار در مقابل وی بود. اما معصومه شادمانی در مقابل این جریان ایستاد. معصومه شادمانی (مادر کبیری) در زمستان سال ۱۳۵۷ پس از تحمل چهار سال و شش ماه زندان و شکنجه آزاد شد.<ref name=":2" /> | معصومه شادمانی پس از پشت سرگذاشتن یک دوره سخت شکنجه به زندان قصر منتقل شد و حدود ۵ سال را در آنجا بهسر برد. [[جریان اپورتونیستی چپ نما در سازمان مجاهدین خلق (۱۳۵۴)|جریان اپورتونیستی در سال ۱۳۵۴]] که سازمان پیشتاز مبارزه مسلحانه، یعنی مجاهدین خلق را متلاشی کرد یکی از این آزمایشهای دشوار در مقابل وی بود. اما معصومه شادمانی در مقابل این جریان ایستاد. معصومه شادمانی (مادر کبیری) در زمستان سال ۱۳۵۷ پس از تحمل چهار سال و شش ماه زندان و شکنجه آزاد شد.<ref name=":2" /> | ||
== فعالیتهای معصومه کبیری پس از انقلاب == | |||
== فعالیتهای | |||
معصومه کبیری در روز ۲۱ دیماه ۱۳۵۷ جزو آخرین گروهها، از زندان آزاد شد. پس از آزادی از زندان بهطور فعال در ارتباط با مجاهدین خلق مبارزات سیاسی ــ اجتماعیش را ادامه داد و در این راه تمامی زندگی و امکاناتش را در اختیار سازمان مجاهدین گذاشت. او و فرزندانش پیوسته مورد اذیت و آزار ارگانهای جمهوری اسلامی بودند. پاسداران بارها به خانهی او ریختند و چندین بار نیز او را بازداشت نمودند. خانهی او را نیز مصادره کرده و به تصرف خود درآوردند.<ref name=":0" /> | معصومه کبیری در روز ۲۱ دیماه ۱۳۵۷ جزو آخرین گروهها، از زندان آزاد شد. پس از آزادی از زندان بهطور فعال در ارتباط با مجاهدین خلق مبارزات سیاسی ــ اجتماعیش را ادامه داد و در این راه تمامی زندگی و امکاناتش را در اختیار سازمان مجاهدین گذاشت. او و فرزندانش پیوسته مورد اذیت و آزار ارگانهای جمهوری اسلامی بودند. پاسداران بارها به خانهی او ریختند و چندین بار نیز او را بازداشت نمودند. خانهی او را نیز مصادره کرده و به تصرف خود درآوردند.<ref name=":0" /> | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۲: | ||
در برخی گزارشها آمدهاست: <blockquote>«لاجوردی که خود شکنجهگر مادر شادمانی بود در ساعت تیرباران نیز حضور داشت و تیر خلاص را خود به او زدهاست. شبی که او و شکرالله پاکنژاد را اعدام میکردند، بچهها از لای پنجرهی طبقهی سوم زندانی که به آن آموزشگاه میگفتند، دیده بودند که لاجوردی تیر خلاص را به هر دوی آنها زدهاست.»<ref name=":2" /></blockquote> | در برخی گزارشها آمدهاست: <blockquote>«لاجوردی که خود شکنجهگر مادر شادمانی بود در ساعت تیرباران نیز حضور داشت و تیر خلاص را خود به او زدهاست. شبی که او و شکرالله پاکنژاد را اعدام میکردند، بچهها از لای پنجرهی طبقهی سوم زندانی که به آن آموزشگاه میگفتند، دیده بودند که لاجوردی تیر خلاص را به هر دوی آنها زدهاست.»<ref name=":2" /></blockquote> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |
ویرایش