مهرداد معین‌فر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۷: خط ۳۷:
}}
}}


مهرداد معین‌فر متولد ۷ آبان ۱۳۶۶ در همدان و ساکن شهریار تهران جان‌باخته در ۲۶ آبان ۱۳۹۸ در قیام اعتراضی مردم علیه گرانی بنزین است.   
'''مهرداد معین‌فر''' (متولد ۷ آبان ۱۳۶۶ در همدان- ساکن شهریار) تهران جان‌باخته‌ی [[قیام آبان ۹۸]] در روز ۲۶ آبان ۱۳۹۸ است.   


او جوانی ورزشکار و مربی پرورش اندام و دارای مدرک فوق لیسانس شیمی بود. مهرداد کارمند داروخانه در عبدآباد فردوسیه بود و خانواده‌‌ی خود را همچون ستار بهشتی اداره می‌کرد؛<ref>[https://irankargar.com/%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%81%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%DB%B2%DB%B6%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86/ سایت ایران کارگر]</ref>
او جوانی ورزشکار و مربی پرورش اندام و دارای مدرک فوق لیسانس شیمی بود. مهرداد کارمند داروخانه در عبدآباد فردوسیه بود و خانواده‌‌ی خود را همچون ستار بهشتی اداره می‌کرد؛<ref>[https://irankargar.com/%D9%85%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D9%85%D8%B9%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%81%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%DB%B2%DB%B6%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D9%86/ سایت ایران کارگر]</ref>


از خصلت‌های بارز مردم دوستی او یاری رسانی به انسانهای ستم دیده و تهیدست بود. در اعتراضات مسالمت‌آمیز و مطالبه‌گر آبان ۹۸ آگاهانه و مسئولانه شرکت کرد. ماموران حکومت خامنه‌ای در اعتراضات ۲۶ آبانماه در شهریار ساعت ۱۵ او را به ضرب گلوله هدف قرار دادند. پس از جان‌باختن مهرداد گواهی فوت به خانواده او تحویل ندادند و ماموران وزارت اطلاعات خانواده او را تحت فشار و ارعاب قرار دادند و سنگ مزار مهرداد را شکستند و تهدید کردند در صورت عدم سکوت خانواده در قبال این جنایت خواهر مهرداد را نیز دستگیر خواهند کرد.  
از خصلت‌های بارز مهرداد معین‌فر مردم دوستی و یاری رسانی به تهیدستان بود. مهرداد معین‌فر در اعتراضات مسالمت‌آمیز و مطالبه‌گرانه‌ی آبان ۹۸ آگاهانه و مسئولانه شرکت کرد. ماموران حکومت خامنه‌ای در اعتراضات ۲۶ آبان ماه در شهریار ساعت ۱۵ او را به ضرب گلوله هدف قرار دادند. پس از جان‌باختن مهرداد معین‌فر گواهی فوت وی را به خانواده او تحویل ندادند. همچنین ماموران وزارت اطلاعات خانواده مهرداد معین‌فر را تحت فشار و ارعاب قرار دادند و سنگ مزار او را شکستند و تهدید کردند در صورت عدم سکوت خانواده در قبال این موضوع خواهر مهرداد معین فر را نیز دستگیر خواهند کرد.  


مهرداد معین فر به گفته بستگان‌اش معترض بود. یکی از بستگان او به کمپین حقوق بشر گفت: <blockquote>“مهرداد ۳۲ ساله، لیسانس شیمی و کارمند یک داروخانه بود. ورزشکار و مربی پرورش اندام بود و قرار بود آذرماه در مسابقات پرورش اندام در ترکیه شرکت کند. مهرداد معترض بود و از وضعیت اقتصادی و نداری مردم و وضعیتی که حکومت درست کرده رنج می‌برد. می‌گفت از دیدن خانمی که برای گرفتن فقط چند نان، کارت یارانه‌اش را در نانوایی گذاشته رنج می‌برد یا از دیدن مردی که در قصابی پولی برای خرید گوشت نداشت و دنبال گرفتن پسمانده‌ها بود. اینها را می‌دید که بلند شد و رفت توی خیابان و پاسخ اعتراض‌اش را با گلوله دادند. به جای اینکه بپرسند اعتراض شما به چی است؟ دردتان چی است؟ در خیابان ولیعصر شهریار با گلوله توی شکم مهرداد زدند و بعد سراغ خانواده‌اش رفتند که او را شهید اعلام کنند اما خانواده اجازه ندادند.”<ref name=":0">[https://persian.iranhumanrights.org/1398/11/mehrdad-moinfar-family/ سایت کمپین حقوق بشر] </ref></blockquote>
یکی از بستگان مهرداد معین‌فر به کمپین حقوق بشر گفت: <blockquote>“مهرداد ۳۲ ساله، لیسانس شیمی و کارمند یک داروخانه بود. ورزشکار و مربی پرورش اندام بود و قرار بود آذرماه در مسابقات پرورش اندام در ترکیه شرکت کند. مهرداد معترض بود و از وضعیت اقتصادی و نداری مردم و وضعیتی که حکومت درست کرده رنج می‌برد. می‌گفت از دیدن خانمی که برای گرفتن فقط چند نان، کارت یارانه‌اش را در نانوایی گذاشته رنج می‌برد یا از دیدن مردی که در قصابی پولی برای خرید گوشت نداشت و دنبال گرفتن پسمانده‌ها بود. اینها را می‌دید که بلند شد و رفت توی خیابان و پاسخ اعتراض‌اش را با گلوله دادند. به جای اینکه بپرسند اعتراض شما به چی است؟ دردتان چی است؟ در خیابان ولیعصر شهریار با گلوله توی شکم مهرداد زدند و بعد سراغ خانواده‌اش رفتند که او را شهید اعلام کنند اما خانواده اجازه ندادند.”<ref name=":0">[https://persian.iranhumanrights.org/1398/11/mehrdad-moinfar-family/ سایت کمپین حقوق بشر] </ref></blockquote>


== دلنوشته‌ای از مادر مهرداد قهرمان ==
== دلنوشته‌ی از مادر مهرداد معین فر ==
<blockquote>مهردادم برای آخرین بار از کوچه و خیابان رد شد و رفت. همون موقع داشت می‌رفت شهریار. دوستش بهش میگه نرو شهریار شلوغه  می‌گیرنت.</blockquote><blockquote>مهرداد هم میگه: من نرم  تو نری پس کی بره؟ باید بریم. ما معترضیم. باید با مردم همراه بشیم.</blockquote><blockquote>بچه‌ام تند تند حرفشو میزنه با عجله میره می‌بینید  چقدر باعجله میره. بچه‌ام نمیدونست میره اما برنمیگرده...</blockquote>
<blockquote>مهردادم برای آخرین بار از کوچه و خیابان رد شد و رفت. همون موقع داشت می‌رفت شهریار. دوستش بهش میگه نرو شهریار شلوغه  می‌گیرنت.</blockquote><blockquote>مهرداد هم میگه: من نرم  تو نری پس کی بره؟ باید بریم. ما معترضیم. باید با مردم همراه بشیم.</blockquote><blockquote>بچه‌ام تند تند حرفشو میزنه با عجله میره می‌بینید  چقدر باعجله میره. بچه‌ام نمیدونست میره اما برنمیگرده...</blockquote>