نیما یوشیج: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
'''نیما یوشیج، (علی اسفندیاری)،''' (زاده‌ی ۲۱ آبان ۱۲۷۴ درگذشت ۱۳ دی ۱۳۳۸) '''پدر شعر نو فارسی،''' در روستای یوش از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود. اجداد او از گرجی‌‌های مهاجر و پناهنده به ایران بودند. در همانجا خواندن و نوشتن را آموخت. در یازده سالگی به همراه خانواده به تهران کوچ کردند و در همسایگی مدرسه‌ی دارالشفاء روبروی مسجد شاه که مرکز فعالیت مشروطه‌خواهان بود خانه‌ای اجاره کردند. نیما یوشیج دوران ابتدایی را در دبستان حیات جاوید و مدرسه کاتولیک سن‌لویی گذراند.               
'''نیما یوشیج، (علی اسفندیاری)،''' (زاده‌ی ۲۱ آبان ۱۲۷۴ درگذشت ۱۳ دی ۱۳۳۸) '''پدر شعر نو فارسی،''' در روستای یوش از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود. اجداد او از گرجی‌‌های مهاجر و پناهنده به ایران بودند. در همانجا خواندن و نوشتن را آموخت. در یازده سالگی به همراه خانواده به تهران کوچ کردند و در همسایگی مدرسه‌ی دارالشفاء روبروی مسجد شاه که مرکز فعالیت مشروطه‌خواهان بود خانه‌ای اجاره کردند. نیما یوشیج دوران ابتدایی را در دبستان حیات جاوید و مدرسه کاتولیک سن‌لویی گذراند.               


شعر قصه رنگ پریده را در سال ۱۲۹۷ در سن ۲۳ سالگی سرود. در سال ۱۳۰۱ شعر افسانه را می‌سراید و در مجله‌ی قرن بیستم با سردبیری [[میرزاده عشقی]] منتشر می‌کند.
شعر قصه رنگ پریده را در سال ۱۲۹۷ در سن ۲۳ سالگی سرود. در سال ۱۳۰۱ شعر افسانه را می‌سراید و در مجله‌ی قرن بیستم با سردبیری [[میرزاده عشقی]] منتشر کرد.


نیما یوشیج در سال ۱۲۹۸ کارمند وزارت دارایی می‌شود و در مخالفت با حکومت قاجاریه اقدام به خرید سلاح می‌کند. دوران نوجوانی و جوانی نیما مصادف با وقایع بزرگ سیاسی ـ اجتماعی در ایران نظیر انقلاب مشروطه و [[نهضت جنگل|جنبش جنگل]] بود. نیما تفکر انقلابی و ترقیخواه داشت و با نشریه ایران سرخ، یکی از نشریات حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) که برادرش لادبن سردبیر آن بود و در رشت چاپ و منتشر می‌شد، همکاری داشت. او تصمیم داشت به [[میرزا کوچک‌خان جنگلی]] بپیوندد و همراه با او بجنگد تا کشته شود.  
نیما یوشیج در سال ۱۲۹۸ کارمند وزارت دارایی شد و حتی در مخالفت با حکومت قاجاریه اقدام به خرید سلاح کرد. دوران نوجوانی و جوانی نیما مصادف با وقایع بزرگ سیاسی ـ اجتماعی در ایران نظیر انقلاب مشروطه و [[نهضت جنگل|جنبش جنگل]] بود. نیما تفکر انقلابی و ترقیخواه داشت و با نشریه ایران سرخ، یکی از نشریات حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) که برادرش لادبن سردبیر آن بود و در رشت چاپ و منتشر می‌شد، همکاری داشت. او تصمیم داشت به [[میرزا کوچک‌خان جنگلی]] بپیوندد و همراه با او بجنگد تا کشته شود.  


نیما در سال ۱۳۰۵ با خواهرزاده میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل بنام عالیه جهانگیری ازدواج می‌کند که حاصل این ازدواج پسری بنام شراگیم است که در سال ۱۳۲۱ بدنیا می‌آید.
نیما در سال ۱۳۰۵ با خواهرزاده میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل بنام عالیه جهانگیری ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پسری بنام شراگیم بود. شراگیم در سال ۱۳۲۱ بدنیا آمد.


در سال ۱۳۱۷ در کنار صادق هدایت و عبدالحسین نوشین و محمد ضیاء هشترودی عضو هیات تحریریه مجله موسیقی می‌شود. در همین دوران اشعار غراب و ققنوس و مقاله‌ی ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان را منتشر می‌کند.
نیما یوشیج در سال ۱۳۱۷ در کنار صادق هدایت و عبدالحسین نوشین و محمد ضیاء هشترودی عضو هیات تحریریه مجله موسیقی شد. در همین دوران اشعار غراب و ققنوس و مقاله‌ی ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان را منتشر کرد. نیما یوشیج انقلابی در شعر فارسی و ادبیات ایران ایجاد کرد و آگاهانه ساختارهای شعر کهن و سنتی را شکست؛ در آغاز حرکت و فعالیت ادبی، مخالفان زیادی داشت و در بیشتر جلسات ادبی مورد سرزنش قرار می‌گرفت، اما او سبکی را در شعر فارسی بنا نهاد که شاعران پس از او این راه را غنا بخشیدند. نیما طول مصرع‌های موزون در شعر فارسی را تغییر داد و قانون یک‌سان بودن آن را کنار گذاشت. وی همچنین ضرورت قافیه را کنار گذاشت و از آن بر حسب ضرورت استفاده کرد.
 
نیما یوشیج انقلابی در شعر فارسی و ادبیات ایران ایجاد کرد و آگاهانه ساختارهای شعر کهن و سنتی را شکست؛ در آغاز حرکت و فعالیت ادبی، مخالفان زیادی داشت و در بیشتر جلسات ادبی مورد سرزنش قرار می‌گرفت، اما او سبکی را در شعر فارسی بنا نهاد که شاعران پس از او این راه را غنا بخشیدند و نیما پدر شعر نو لقب گرفت.


نیما یوشیج در آخر به علت سرما‌خوردگی شدید در یوش به ذات‌الریه مبتلا شد و برای درمان به تهران آمد اما معالجات موثر واقع شد.  نیما یوشیج پدر شعر نو فارسی در تاریخ ۱۳ دی ماه ۱۳۳۸ دارفانی را وداع گفت.
نیما یوشیج در آخر به علت سرما‌خوردگی شدید در یوش به ذات‌الریه مبتلا شد و برای درمان به تهران آمد اما معالجات موثر واقع شد.  نیما یوشیج پدر شعر نو فارسی در تاریخ ۱۳ دی ماه ۱۳۳۸ دارفانی را وداع گفت.