۱۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== دیدگاه دیگران در رابطه با تئوری مریم رجوی == | == دیدگاه دیگران در رابطه با تئوری مریم رجوی == | ||
فرانسوا اریتیه مردم شناس و نویسنده برجسته فرانسوی و جانشین کلود لوی-استروس در کالج فرانسه فرانسه در رابطه با تئوری مریم رجوی در پیامی بهمناسبت روز جهانی زن در سال ۲۰۱۶ میگوید<ref>وبسایت [http://iranfreedom.org/farsi/index.php/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86/2642-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%87%D8%9B-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B3-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران آزادی]</ref>[[پرونده:فرانسوا اریتیه و مریم رجوی.jpg|جایگزین=فرانسوا اریتیه و مریم رجوی.jpg|بندانگشتی|فرانسوا اریتیه و مریم رجوی]]<blockquote>«این مشروع است که زنان جایگاه و ارزش همسان با مردان داشته باشند. اما ما نمیتوانیم بدون نبرد به این نقطه برسیم... و در همین رابطه است که من شخصاً از کاری که توسط خانم مریم رجوی انجام شده تکان خوردهام چون من از کیفیت مبارزه و خلوص او در تلاشهایش برای جدایی دین از دولت آگاهم، همچنین از تلاشهایش برای زنان... او تصمیم گرفت که به زنان در زمینه استفاده از قدرت مسئولیت بدهد هر چند که آنها بهطور سنتی نقشهای کمتری به نسبت مردان برعهده داشتند. او تصمیم گرفت که موج را برگرداند.»</blockquote><blockquote>فرانسوا اریتیه همچنین در پیشگفتاری بر کتاب «زنان علیه بنیادگرایی» در رابطه با تجربه اندوخته در مقاومت ایران در مورد نقش رهبری کننده زنان نوشته است:</blockquote><blockquote>«باید گفت که در این کار یک تجربه انسانی شگفت انگیز وجود دارد که ما فقط میتوانیم به آن بنگریم، ستایشش کنیم و از آن حمایت کنیم، حتی باید از آن الهام بگیریم چرا که ظاهر دموکراتیک ولاییک (نظامهای حاضر)، سنگ بنای اساسی قدرت سیاسی تاکنون را، یعنی موضوع تسلط بر روی جسم زنان و پنهان کردن تواناییهای آنها و حذف آنها بهدلیل اصل رقابت برای قدرت را، پنهان کرده و پوشانده است»<ref>[https://www.hambastegimeli.com/%D9%85%D9%87%D9%85%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7/41209-2013-04-23-19-07-01 زنان علیه بنیادگرایی- مقدمه- فرانسوا اریتره]</ref>.</blockquote> | فرانسوا اریتیه مردم شناس و نویسنده برجسته فرانسوی و جانشین کلود لوی-استروس در کالج فرانسه فرانسه در رابطه با تئوری مریم رجوی در پیامی بهمناسبت روز جهانی زن در سال ۲۰۱۶ میگوید<ref>وبسایت [http://iranfreedom.org/farsi/index.php/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86/2642-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AA%DB%8C%D9%87%D8%9B-%D9%85%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B1%D8%AC%D9%88%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%A7%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%AE%D9%84%D9%82-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B3-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B2%DB%8C%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ایران آزادی]</ref>[[پرونده:فرانسوا اریتیه و مریم رجوی.jpg|جایگزین=فرانسوا اریتیه و مریم رجوی.jpg|بندانگشتی|فرانسوا اریتیه و مریم رجوی]]<blockquote>«این مشروع است که زنان جایگاه و ارزش همسان با مردان داشته باشند. اما ما نمیتوانیم بدون نبرد به این نقطه برسیم... و در همین رابطه است که من شخصاً از کاری که توسط خانم مریم رجوی انجام شده تکان خوردهام چون من از کیفیت مبارزه و خلوص او در تلاشهایش برای جدایی دین از دولت آگاهم، همچنین از تلاشهایش برای زنان... او تصمیم گرفت که به زنان در زمینه استفاده از قدرت مسئولیت بدهد هر چند که آنها بهطور سنتی نقشهای کمتری به نسبت مردان برعهده داشتند. او تصمیم گرفت که موج را برگرداند.»</blockquote><blockquote>فرانسوا اریتیه همچنین در پیشگفتاری بر کتاب «زنان علیه بنیادگرایی» در رابطه با تجربه اندوخته در مقاومت ایران در مورد نقش رهبری کننده زنان نوشته است:</blockquote><blockquote>«باید گفت که در این کار یک تجربه انسانی شگفت انگیز وجود دارد که ما فقط میتوانیم به آن بنگریم، ستایشش کنیم و از آن حمایت کنیم، حتی باید از آن الهام بگیریم چرا که ظاهر دموکراتیک ولاییک (نظامهای حاضر)، سنگ بنای اساسی قدرت سیاسی تاکنون را، یعنی موضوع تسلط بر روی جسم زنان و پنهان کردن تواناییهای آنها و حذف آنها بهدلیل اصل رقابت برای قدرت را، پنهان کرده و پوشانده است»<ref>[https://www.hambastegimeli.com/%D9%85%D9%87%D9%85%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7/41209-2013-04-23-19-07-01 زنان علیه بنیادگرایی- مقدمه- فرانسوا اریتره]</ref>.</blockquote> | ||
== تفاوت فمینیسم و هژمونی زنان == | == تفاوت فمینیسم و هژمونی زنان == | ||
خط ۴۰: | خط ۳۹: | ||
فمینیسم مجموعهای از واکنشها و ایدئولوژیها برای ایجاد کردن بسترهای دفاع از حقوق برابر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای زنان و همچنین ایجاد فرصتهای برابر برای زنان و دختران در آموزش و پرورش، اشتغال و دیگر زمینههای زندگی است. فعالین حقوق زنان باور دارند که جنسیت در زندگی انسانها عاملی تعیینکننده است که جایگاه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افراد بر اساس آن شکل میگیرد.<ref>[https://fa.euronews.com/2017/11/09/difference-between-sex-and-gender تفاوت جنس و جنسیت به زبان ساده- یورونیوز]</ref> | فمینیسم مجموعهای از واکنشها و ایدئولوژیها برای ایجاد کردن بسترهای دفاع از حقوق برابر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای زنان و همچنین ایجاد فرصتهای برابر برای زنان و دختران در آموزش و پرورش، اشتغال و دیگر زمینههای زندگی است. فعالین حقوق زنان باور دارند که جنسیت در زندگی انسانها عاملی تعیینکننده است که جایگاه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی افراد بر اساس آن شکل میگیرد.<ref>[https://fa.euronews.com/2017/11/09/difference-between-sex-and-gender تفاوت جنس و جنسیت به زبان ساده- یورونیوز]</ref> | ||
اما در دیدگاه مجاهدین این جنسیت نیست که در زندگی انسان عامل تعیینکننده است. در واقع آنچه که تضاد دوران بشریت است ایدئولوژی حاکم بر جامعه بشریت یعنی «ایدئولوژی جنسیت» است. ایدئولوژی جنسیت نیز محصول یک پروسهی تاریخی به قدمت شکل گرفتن اولین جوامع شهری است. یعنی زمانی که با تولید افزوده بر نیاز جامعه، عنصر استثمار در جامعه شکل گرفت. تا قبل از آن انسان شکارگر به اندازه نیاز شکار میکرد و برای این منظور کل جامعه یک واحد متحد را تشکیل میدادند و زنان در این جوامع که بعضاً «جامعه مادر سالار» نیز خوانده میشوند نقش بسزایی داشتند. | اما در دیدگاه مجاهدین این جنسیت نیست که در زندگی انسان عامل تعیینکننده است. در واقع آنچه که تضاد دوران بشریت است ایدئولوژی حاکم بر جامعه بشریت یعنی «ایدئولوژی جنسیت» است. ایدئولوژی جنسیت نیز محصول یک پروسهی تاریخی به قدمت شکل گرفتن اولین جوامع شهری است. یعنی زمانی که با تولید افزوده بر نیاز جامعه، عنصر استثمار در جامعه شکل گرفت. تا قبل از آن انسان شکارگر به اندازه نیاز شکار میکرد و برای این منظور کل جامعه یک واحد متحد را تشکیل میدادند و زنان در این جوامع که بعضاً «جامعه مادر سالار» نیز خوانده میشوند نقش بسزایی داشتند.[[پرونده:فرانسوا اریتیه-هژمونی زنان.jpg|جایگزین=فرانسوا اریتیه-هژمونی زنان.jpg|بندانگشتی|فرانسوا اریتیه-هژمونی زنان]]در این جوامع مالکیت خصوصی وجود نداشت و مازاد تولید افراد به خودشان تعلق نمیگرفت، بلکه به همه جامعه تعلق داشت و تفاوت میزان تولید باعث تفاوت در قدرت اقتصادی افراد نمیگردید. | ||
[[پرونده: | |||
در این جوامع مالکیت خصوصی وجود نداشت و مازاد تولید افراد به خودشان تعلق نمیگرفت، بلکه به همه جامعه تعلق داشت و تفاوت میزان تولید باعث تفاوت در قدرت اقتصادی افراد نمیگردید. | |||
اما با پیشرفت ابزار تولید و به طبع آن ایجاد تولید مازاد بر مصرف و انباشت سرمایه؛ انسان این توان را پیدا کرد که مازاد تولید خود را انباشت کند و آن را با کالاهای دیگر داد و ستد بکند. از این نقطه رابطه کالایی در جوامع بشری شکل گرفت؛ بدین گونه که مردان که در جوامع شکارگر عامل تولید «شکار» بودند که فقط نیاز روزانه جامعهشان را تأمین میکرد، با گذار جوامع اولیه شکارگر به جوامع کشاورزی «فئودالی» و امکان کشت بیشتر و به دست آوردن مازاد تولید آنرا با کار سایرین «کارگر» مبادله کردند. به این معنی که مازاد تولید یک نفر با انرژی نفر مقابل که محصول آن «کار و تولید بیشتر» برای شخص اول بود معاوضه میشد.<ref>[http://www.ettelaat.com/etiran/?p=132797 زندگی انسان شکارگر ـ گردآورنده، در دوران پارینه سنگی] | اما با پیشرفت ابزار تولید و به طبع آن ایجاد تولید مازاد بر مصرف و انباشت سرمایه؛ انسان این توان را پیدا کرد که مازاد تولید خود را انباشت کند و آن را با کالاهای دیگر داد و ستد بکند. از این نقطه رابطه کالایی در جوامع بشری شکل گرفت؛ بدین گونه که مردان که در جوامع شکارگر عامل تولید «شکار» بودند که فقط نیاز روزانه جامعهشان را تأمین میکرد، با گذار جوامع اولیه شکارگر به جوامع کشاورزی «فئودالی» و امکان کشت بیشتر و به دست آوردن مازاد تولید آنرا با کار سایرین «کارگر» مبادله کردند. به این معنی که مازاد تولید یک نفر با انرژی نفر مقابل که محصول آن «کار و تولید بیشتر» برای شخص اول بود معاوضه میشد.<ref>[http://www.ettelaat.com/etiran/?p=132797 زندگی انسان شکارگر ـ گردآورنده، در دوران پارینه سنگی] | ||
خط ۹۶: | خط ۹۳: | ||
اما آیا این از خود بیگانگی در زنان نیز نمود پیدا میکند؟ | اما آیا این از خود بیگانگی در زنان نیز نمود پیدا میکند؟ | ||
بله، از آنجا که این عملکرد محصول تاریخ انسان است در زنان نیز عمل میکند اما عملکرد آن عکس است در حالی که جوهر آن یکسان است. زن نیز شخصیت خود را در شرایطی میبیند که وابسته و تحت سلطه باشد و در نتیجه از اصل انسانیش پرت افتاده و از خودبیگانه میشود و جایی برای بارز شدن قدرت خلاقه اش باقی نمیماند. | بله، از آنجا که این عملکرد محصول تاریخ انسان است در زنان نیز عمل میکند اما عملکرد آن عکس است در حالی که جوهر آن یکسان است. زن نیز شخصیت خود را در شرایطی میبیند که وابسته و تحت سلطه باشد و در نتیجه از اصل انسانیش پرت افتاده و از خودبیگانه میشود و جایی برای بارز شدن قدرت خلاقه اش باقی نمیماند.[[پرونده:اریک فروم- هژمونی زنان.jpg|جایگزین=اریک فروم- هژمونی زنان.jpg|بندانگشتی|اریک فروم | ||
]]در واقع از خود بیگانگی بخش اعظم قوای انسانی را به پای بتی که محصول رابطه ای ناشی از نظرگاه جنسیت است میریزد و به تعبیری انسان چه زن و چه مرد در این رابطه در اسارت خودشان هستند. در این دستگاه فرد چه زن و چه مرد اعتماد به نفس ندارد و اگر در ظاهر اعتماد به نفسی در مردها مشاهده شود، آن را از سلطه خودشان در دستگاه جنسیت دارند نه بر اساس کیفیتها و احساسات و عواطف حقیقی انسانی. | |||
در واقع از خود بیگانگی بخش اعظم قوای انسانی را به پای بتی که محصول رابطه ای ناشی از نظرگاه جنسیت است میریزد و به تعبیری انسان چه زن و چه مرد در این رابطه در اسارت خودشان هستند. در این دستگاه فرد چه زن و چه مرد اعتماد به نفس ندارد و اگر در ظاهر اعتماد به نفسی در مردها مشاهده شود، آن را از سلطه خودشان در دستگاه جنسیت دارند نه بر اساس کیفیتها و احساسات و عواطف حقیقی انسانی. | |||
<blockquote>اریک فروم روانشناس آمریکایی قرن بیستم در رابطه با از خودبیگانگی مینویسد:</blockquote><blockquote>«انسان هر چه بیشتر نیروهایش را به بتها واگذار میکند، بینواتر و وابستهتر میشود آنچنان که در بازیافتن کمی از آنچه که به او تعلق داشتهاست، نیازمند بتها است. بت محدود به شکل مذهبیاش نیست همچنان که بت میتواند سیمای خداگونه داشته باشد، همانگونه ممکن است کلیسا و دولت و یا شخص هم چون بت پرستیده شوند. بتپرستی همواره پرستش چیزی است که انسان قدرتهای خلاقه اش را در آنها نهادهاست و اکنون به جای آن که در عمل خلاقه اش خویشتن را بیابد در برابرش کرنش و فروتنی میکند» پس با خودش بیگانه میشود.<ref>[https://paymanpsychology.com/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D9%81%D8%B1%D9%88%D9%85/ اریک فروم]</ref></blockquote> | <blockquote>اریک فروم روانشناس آمریکایی قرن بیستم در رابطه با از خودبیگانگی مینویسد:</blockquote><blockquote>«انسان هر چه بیشتر نیروهایش را به بتها واگذار میکند، بینواتر و وابستهتر میشود آنچنان که در بازیافتن کمی از آنچه که به او تعلق داشتهاست، نیازمند بتها است. بت محدود به شکل مذهبیاش نیست همچنان که بت میتواند سیمای خداگونه داشته باشد، همانگونه ممکن است کلیسا و دولت و یا شخص هم چون بت پرستیده شوند. بتپرستی همواره پرستش چیزی است که انسان قدرتهای خلاقه اش را در آنها نهادهاست و اکنون به جای آن که در عمل خلاقه اش خویشتن را بیابد در برابرش کرنش و فروتنی میکند» پس با خودش بیگانه میشود.<ref>[https://paymanpsychology.com/%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C/%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D9%81%D8%B1%D9%88%D9%85/ اریک فروم]</ref></blockquote> | ||
ویرایش