۱۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(بارگذاری عکس) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
'''پیام خانم مریم رجوی''' '''به مسئول اول مجاهدین خانم زهره اخیانی:''' | '''پیام خانم مریم رجوی''' '''به مسئول اول مجاهدین خانم زهره اخیانی:''' | ||
«بیاد دارید که پس از حملة ۱۹ فروردین به اشرف، به داستان هزار زن قهرمان در اشرف اشاره کردم و به آزمایشهای شگفتی که آنها دریک دهه از سرگذراندند. گفتم که:<blockquote>«ثابت شد که این زنان، نیروی پیشتاز و نیروی تغییر، جواهراتِ بیهمتا و گنجینة فناناپذیر کارزار صدسالة ملت ایران برای آزادی و تضمین پیروزی هستند. بهخصوص صحبت در بارة خواهران شهیدمان و همه این هزار زن قهرمان در اشرف را میگذارم برای بعد. چون واقعاً بحث جداگانهای است و در یک دهة گذشته، آزمایشهای شگفتی را از سرگذراندند… | «بیاد دارید که پس از حملة ۱۹ فروردین به اشرف، به داستان هزار زن قهرمان در اشرف اشاره کردم و به آزمایشهای شگفتی که آنها دریک دهه از سرگذراندند. گفتم که: | ||
[[پرونده:زهره اخیانی مسئول اول پیشین مجاهدین خلق.JPG|جایگزین=زهره اخیانی مسئول اول پیشین مجاهدین خلق|بندانگشتی|193x193پیکسل|زهره اخیانی مسئول اول پیشین مجاهدین خلق]] | |||
<blockquote>«ثابت شد که این زنان، نیروی پیشتاز و نیروی تغییر، جواهراتِ بیهمتا و گنجینة فناناپذیر کارزار صدسالة ملت ایران برای آزادی و تضمین پیروزی هستند. بهخصوص صحبت در بارة خواهران شهیدمان و همه این هزار زن قهرمان در اشرف را میگذارم برای بعد. چون واقعاً بحث جداگانهای است و در یک دهة گذشته، آزمایشهای شگفتی را از سرگذراندند… | |||
این موضوع، نتایج خاص خود را دارد که به نظر من تمامی ساختار مجاهدین و ارتش آزادی را درمینوردد… در قدم بعد در زمان انتخاب خودت به عنوان مسئول اول در شهریور ۱۳۹۰، قول دادید که تا دورة ۲ ساله بعدی یعنی تا شهریور ۱۳۹۲ شورای مرکزی مرکب از هزار زن قهرمان را که تداعی کننده «هزار اشرف» است، یک به یک با رأی صلاحیت و به اتفاق آرا انتخاب و اعلام کنید. | این موضوع، نتایج خاص خود را دارد که به نظر من تمامی ساختار مجاهدین و ارتش آزادی را درمینوردد… در قدم بعد در زمان انتخاب خودت به عنوان مسئول اول در شهریور ۱۳۹۰، قول دادید که تا دورة ۲ ساله بعدی یعنی تا شهریور ۱۳۹۲ شورای مرکزی مرکب از هزار زن قهرمان را که تداعی کننده «هزار اشرف» است، یک به یک با رأی صلاحیت و به اتفاق آرا انتخاب و اعلام کنید. | ||
بهنظر من، قبل از هر چیز، این نیاز ضروری و حیاتی پیشرفت جنبش انقلابی و سرنگونی در داخل ایران است… | بهنظر من، قبل از هر چیز، این نیاز ضروری و حیاتی پیشرفت جنبش انقلابی و سرنگونی در داخل ایران است… | ||
خط ۳۰: | خط ۳۲: | ||
=== هژمونی زنان محصول عنصر شکوفا شده انسانی === | === هژمونی زنان محصول عنصر شکوفا شده انسانی === | ||
بخشهای از تئوری مریم رجوی در رابطه با هژمونی زنان از زبان خود او چنین است:<blockquote>«ما از یک رهبری صحبت میکنیم که محصول عنصر شکوفا شدة انسانی است و خودش نیز بر روابط انسانی متمرکز است. این شورش بزرگی است علیه مردسالاری و فرهنگ عقبماندهای که باید نفی شود. به همین دلیل وقتی در جنبش مقاومت، زنان مواضع رهبریکننده را برعهده گرفتند، این تغییر برای ما فقط یک جابه جایی مدیریتی نبود، بلکه فراتر از آن هدف، نفی سازوکار مبتنی بر تبعیض جنسی بود. چنین نبود که مردان پستهایشان را ترک کنند تا زنان در همان پستها جایگزین شوند و همان مناسبات را با همان شیوهها اداره کنند. چنین نبود که زنان پا در جای پای مردان بگذارند یا در کلوپ مردان پذیرفته شوند. خیر، اصل موضوع این بوده و هست که روابط کهنه مبتنی بر بینش مردسالاری کنار زده شود و جای خود را به روابط انسانی بدهد. حضور زنان در رهبری، مردان را حذف نکرد و سبب انفعال یا افت آنها نشد. به عکس، آنها را از بندهای فرهنگ مردسالار که بر ذهنها، ارادهها و عاطفههایشان پیچیده شده بود، رها کرد. آنها تجربههای خود را به زنان منتقل کردند و از آنان که افقهای تازهای را گشوده بودند، بسیاری چیزها را آموختند. پس ما به رهبری زنان اینگونه نگاه میکنیم: یک آرمان پیشرو انسانی. مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگر بخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند، باید با تمامی آثار ایدئولوژیک و فرهنگی بنیادگرایی مبارزه کنند. در یک کلام، ما دیدیم که زدودن اندیشة جنسیتگرایی انرژی عظیمی از درون این مقاومت آزاد میکند و دینامیسم شگفتی برای جهش به جلو فراهم میکند که سرچشمة تواناییهاست. این دگرگونی، اشاره میکنم: اولین تغییر، حضور فعال زنان در رهبری جنبش مقاومت و مواضع تصمیمگیری در سطوح مختلف بود. پروسة طولانی مبارزات زنان، زمینهساز این تحول بود. اما نقطة عزیمت آن ضرورت سرنگونی ملایان بود. جان باختن هزاران زن مجاهد خلق در مبارزه با این رژیم در دهة ۱۳۶۰ گواهی داد که همین زنان شایسته رهبری هستند و بدون نقش آنها، جنبش مقاومت راه به جلو باز نخواهد کرد».<ref>کتاب زنان، نیروی تغییر- مریم رجوی</ref></blockquote> | بخشهای از تئوری مریم رجوی در رابطه با هژمونی زنان از زبان خود او چنین است: | ||
[[پرونده:صفی از مسئولان اول سازمان مجاهدین خلق به همراه رئیس جمهور بر گزیده مقاومت مریم رجوی.JPG|جایگزین=صفی از مسئولان اول سازمان مجاهدین خلق به همراه رئیس جمهور بر گزیده مقاومت مریم رجوی|بندانگشتی|صفی از مسئولان اول سازمان مجاهدین خلق به همراه رئیس جمهور بر گزیده مقاومت مریم رجوی]] | |||
<blockquote>«ما از یک رهبری صحبت میکنیم که محصول عنصر شکوفا شدة انسانی است و خودش نیز بر روابط انسانی متمرکز است. این شورش بزرگی است علیه مردسالاری و فرهنگ عقبماندهای که باید نفی شود. به همین دلیل وقتی در جنبش مقاومت، زنان مواضع رهبریکننده را برعهده گرفتند، این تغییر برای ما فقط یک جابه جایی مدیریتی نبود، بلکه فراتر از آن هدف، نفی سازوکار مبتنی بر تبعیض جنسی بود. چنین نبود که مردان پستهایشان را ترک کنند تا زنان در همان پستها جایگزین شوند و همان مناسبات را با همان شیوهها اداره کنند. چنین نبود که زنان پا در جای پای مردان بگذارند یا در کلوپ مردان پذیرفته شوند. خیر، اصل موضوع این بوده و هست که روابط کهنه مبتنی بر بینش مردسالاری کنار زده شود و جای خود را به روابط انسانی بدهد. حضور زنان در رهبری، مردان را حذف نکرد و سبب انفعال یا افت آنها نشد. به عکس، آنها را از بندهای فرهنگ مردسالار که بر ذهنها، ارادهها و عاطفههایشان پیچیده شده بود، رها کرد. آنها تجربههای خود را به زنان منتقل کردند و از آنان که افقهای تازهای را گشوده بودند، بسیاری چیزها را آموختند. پس ما به رهبری زنان اینگونه نگاه میکنیم: یک آرمان پیشرو انسانی. مجاهدین به این کشف مهم رسیدند که اگر بخواهند در مقابل استبداد مذهبی بایستند، باید با تمامی آثار ایدئولوژیک و فرهنگی بنیادگرایی مبارزه کنند. در یک کلام، ما دیدیم که زدودن اندیشة جنسیتگرایی انرژی عظیمی از درون این مقاومت آزاد میکند و دینامیسم شگفتی برای جهش به جلو فراهم میکند که سرچشمة تواناییهاست. این دگرگونی، اشاره میکنم: اولین تغییر، حضور فعال زنان در رهبری جنبش مقاومت و مواضع تصمیمگیری در سطوح مختلف بود. پروسة طولانی مبارزات زنان، زمینهساز این تحول بود. اما نقطة عزیمت آن ضرورت سرنگونی ملایان بود. جان باختن هزاران زن مجاهد خلق در مبارزه با این رژیم در دهة ۱۳۶۰ گواهی داد که همین زنان شایسته رهبری هستند و بدون نقش آنها، جنبش مقاومت راه به جلو باز نخواهد کرد».<ref>کتاب زنان، نیروی تغییر- مریم رجوی</ref></blockquote> | |||
== دیدگاه دیگران در رابطه با تئوری مریم رجوی == | == دیدگاه دیگران در رابطه با تئوری مریم رجوی == |
ویرایش