وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۲: خط ۶۲:


== پیشینه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ==
== پیشینه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ==
ایده تشکیل یک ارگان اطلاعاتی در نظام جمهوری اسلامی نخستین بار در سال ۱۳۵۹ خورشیدی، توسط [[محمدعلی رجایی]] نخست‌وزیر وقت مطرح شد. در آنزمان این ایده با تشکیل دفتر اطلاعاتی نخست‌وزیری صورت اجرایی گرفت. اما سرانجام لایحه تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۲ زمانی که [[میرحسین موسوی]] نخست‌وزیر بود، تهیه و مورد تصویب مجلس قرار گرفت. آخوندی به نام [[محمد محمدی ری‌شهری]] به عنوان اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی تصدی این وزارتخانه را برعهده گرفت.<ref>سایت شفاف - [http://www.shafaf.ir/fa/news/260136/وزارت-اطلاعات-چگونه-تشکیل-شد وزارت اطلاعات چگونه تشکیل شد؟]</ref>
ایده تشکیل یک ارگان اطلاعاتی در نظام جمهوری اسلامی نخستین بار در سال ۱۳۵۹ خورشیدی، توسط [[محمدعلی رجایی]] نخست‌وزیر وقت مطرح شد. در آن‌زمان این ایده با تشکیل دفتر اطلاعاتی نخست‌وزیری صورت اجرایی گرفت. پایه‌های اولیه‌ی این سازمان اطلاعاتی توسط تیمسار حسین فردوست به همراه عده‌ای از ساواکی‌های اداره هشتم (اداره‌ی ضد جاسوسی) و ۱۸ استاد سابق  ساواک شکل گرفت. اما سرانجام لایحه‌ی تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۲ زمانی که [[میرحسین موسوی]] نخست‌وزیر بود، تهیه و مورد تصویب مجلس قرار گرفت. آخوندی به نام [[محمد محمدی ری‌شهری]] به عنوان اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی تصدی این وزارتخانه را برعهده گرفت.<ref>سایت شفاف - [http://www.shafaf.ir/fa/news/260136/وزارت-اطلاعات-چگونه-تشکیل-شد وزارت اطلاعات چگونه تشکیل شد؟]</ref>


در این زمان [[علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی]] رئیس مجلس بود.<ref>مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی - [http://rc.majlis.ir/fa/law/show/90795 قانون تأسیس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی]</ref>
در این زمان [[علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی]] رئیس مجلس بود.<ref>مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی - [http://rc.majlis.ir/fa/law/show/90795 قانون تأسیس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی]</ref>


=== شکل‌گیری وزارت اطلاعات به روایت حجاریان ===
=== شکل‌گیری وزارت اطلاعات به روایت حجاریان ===
<blockquote>به گزارش خبرگزاری‌ دانشجویان ایران، ایسنا، حجاریان در یک گفت‌وگو با اشاره به روند شكل‌گیری وزارت اطلاعات گفت: «از اواخر بهمن ۵۷ و روزهای بعد از پیروزی انقلاب عمدتا قدرت به دست كمیته‌ها افتاد در هر محله‌ای توسط نیروهای مردمی در محل، كلانتری‌ها، مساجد و مراكز پیش‌آهنگی و كانون‌های جوانان کمیته‌های مردمی تشكیل شدند. هر کمیته هم در حد خودش ضمن كارهای امنیتی جاری به جمع‌آوری اطلاعات می‌پرداخت و عمدتا در زمینه اطلاعات داخلی‌ واحدی‌ در هر کمیته به نام واحد اطلاعات شكل گرفته بود. به دلیل عدم فرماندهی‌ واحد، نوعی‌ ملوك‌الطوایفی‌ در كار کمیته و كار اطلاعاتی‌ آنها به وجود آمده بود تا این‌كه امام به آقای‌ مهدوی‌ كنی‌ حكم دادند كه کمیته مركزی‌ را شكل دهند و کمیته‌ها را هماهنگ كنند. در استان‌ها نیز این كار را نمایندگان امام برعهده گرفتند. آقای‌ مهدوی‌ هم در کمیته مركز در میدان بهارستان كار ساماندهی‌ کمیته را شروع كردند. این در حالی‌ بود كه شهربانی‌ سابق عملا از بین رفته بود و كارهای‌ مربوط به آن توسط کمیته‌ها صورت می‌گرفت.</blockquote><blockquote>وی‌ در ادامه درباره دیگر مراكزی‌ كه كار اطلاعاتی‌ می‌کردند می‌افزاید: چون تمركز و سرویس‌دهی‌ هماهنگی‌ وجود نداشت، نهادهای‌ مختلف برای‌ خود كار اطلاعاتی‌ می‌کردند. با فاصله كمی‌ از انقلاب سپاه پاسداران تشكیل شد و آنجا هم كارهای‌ اطلاعاتی‌ صورت می‌گرفت. قضات هم در زمینه پرونده‌هایی‌ كه در اختیارشان بود كار اطلاعاتی‌ می‌کردند؛ خصوصا قضاتی‌ كه در زمینه ضدخرابكاری‌ و ضدجاسوسی‌ و ضدامنیتی‌ كار می‌کردند. مثلا خاطرم هست كه آقای‌ خلخالی‌ یک تیم اطلاعاتی‌ داشت كه در زمینه پرونده‌های‌ در اختیار ایشان به جمع‌آوری‌ اطلاعات می‌‌پرداختند.</blockquote><blockquote>حجاریان درباره این‌‌ كه آیا در دولت موقت هم كار اطلاعاتی‌ صورت میگرفت، میگوید: دولت موقت و شورای‌ انقلاب در آن موقع سعی‌ می‌کردند كه بخش‌هایی‌ از بقآیای‌ ساواك مخصوصا اداره هشتم ساواك را كه اداره ضد جاسوسی‌ بود، احیا كنند. اداره هشتم ساواك عمدتا مراقب سفارتخانه‌ها بودند و به دنبال جاسوس.</blockquote><blockquote>وی‌ در پاسخ به این پرسش كه سرنوشت ساواك و اسناد آن به طور كلی‌ چه شد، ادامه می‌دهد: بعد از پیروزی‌ انقلاب چند جای‌ مهم بود كه گروه‌های‌ مختلف سعی‌ كردند كه به آن دست پیدا كنند. یکی‌ رادیو تلویزیون وقت بود كه عده‌ای‌ رفتند و آنجا را گرفتند. عده‌ای‌ هم كه به دنبال پول و پله بودند رفتند سراغ كاخ‌ها، ‌یک عده هم رفتند سراغ پادگان‌ها و اسلحه خانه‌ها.</blockquote><blockquote>توده‌ای‌ها و برخی‌ گروه‌های‌ چپ هم تحت عنوان مردم انقلابی‌ رفتند ساواك و اداره دوم كه مربوط به امنیت داخلی‌ بود را در اختیار خود گرفتند. آنها بیشتر به دنبال اسامی‌ اعضای‌ ساواك و اسناد داخلی‌ آنان بودند. بعدا هم اسامی‌ ۸۰۰۰ ساواكی‌ كه چاپ شد كار یکی‌ از همین گروه‌های‌ چپ بود. اگر اشتباه نكنم گروهی‌ به نام اتحادیه كمونیست‌ها این اسامی‌ را منتشر كرد.<ref>[https://iran-archive.com/sites/default/files/sanad/8000-savaki-ettehadiieye-komonistha.pdf وزارت اطلاعات - سایت ایران آرشیو]</ref></blockquote><blockquote>حجاریان در ادامه در پاسخ به این پرسش كه برای‌ شما كجا اهمیت داشت، اظهار می‌کند:</blockquote><blockquote>ما آن موقع بیش از هر چیز نگران كودتای‌ نظامی‌ علیه انقلاب بودیم. به همین خاطر فكر می‌کردیم كه اگر بخواهد چنین طرحی‌ عملی‌ شود، باید از ستاد مشترك ارتش پایه‌ریزی‌ شود. به همین خاطر من با مرحوم حسن منتظرقائم و داوود كریمی‌ و تعدادی‌ از بچه‌های‌ کمیته نازی‌آباد و یک سری‌ از دوستان سازمان مجاهدین انقلاب به ستاد مشترك رفتیم. آن موقع گروه Armish MAAG  كه مستشاران نظامی‌ آمریکا در ارتش ایران بودند در آنجا استقرار داشتند. پس از پیروزی‌ انقلاب آنها فرار كرده بودند و در زیر زمین ستاد مشترك پنهان شده بودند. زیر زمین ستاد مشترك هفت هشت طبقه زیر زمین بود و دربهای‌ بزرگی‌ گاوصندوقی‌ داشت و اساسا برای‌ اختفای‌ سران حكومتی‌ در زمان جنگ و بمباران‌های‌ احتمالی‌ ضد بمب طراحی‌ شده بود. ما پس از استقرار در ستاد مشترك در اداره دوم ارتش کمیته زدیم.</blockquote><blockquote>وی‌ درباره اداره هشتم ساواك نیز اظهار میدارد: از طرف دولت موقت دكتر یزدی‌ كه آن زمان، وزیر امور انقلاب بود به اداره هشتم ساواك رفت.</blockquote><blockquote>پیش از انقلاب اداره هشتم ماموریتش را روی‌ كشورهای‌ بلوك شرق به ویژه شوروی‌ و نیز كشورهای‌ عربی‌ تعریف كرده بود. دكتر یزدی‌ با استفاده از همان نیروها و با تغییر و گسترده كردن حوزه ماموریتی‌ این اداره مجددا آن را برپا كرد.</blockquote><blockquote>بعدا كه سنجابی‌ از دولت استعفا داد و یزدی‌ شد وزیر خارجه و دكتر چمران شد وزیر امور انقلاب، اینها رفتند زیر نظر چمران. بعدا ماجرای‌ سعادتی‌ را هم همین اداره هشتمی‌ها كشف كردند.</blockquote><blockquote>در پیگیری‌ پرونده آناتولی‌ فینسینکو كه افسر اطلاعاتی‌ سفارت شوروی‌ بود به ارتباط سعادتی‌ رسیدند و او بازداشت شد.</blockquote><blockquote>به گزارش ایسنا وی‌ در ادامه درباره تشكیل دفتر اطلاعات نخست‌وزیری‌ می‌گوید: با گذشت بیش از یکسال از انقلاب عملا امور اطلاعاتی‌ و امنیتی‌ گسترده و گسترده‌تر می‌شد. پراكندگی‌ها و تداخل‌هایی‌ كه به طور طبیعی‌ از این پراكندگی‌ها نشات میگرفت در كارها اخلال ایجاد میکرد. دفتر اطلاعات نخست‌وزیری‌ با ابتكار خود شهید رجایی‌ شكل گرفت. اولین كاری‌ كه در آنجا صورت گرفت تقسیم كار میان سپاه و ارتش و کمیته و شهربانی‌ بود. حفاظت اطلاعات و اطلاعات عملیات مربوط به هر یک از این نیروها به خود آنان واگذار شد. کمیته‌ها در جمع‌اوری‌ اطلاعات آشكار به عنوان ضابط قوه قضائیه تعریف شدند و البته بعدا دستگاه قضایی‌ پلیس قضایی‌ را تشكیل داد كه بعد از چند سال آن را به هم زد و اخیرا مجددا به دنبال احیای‌ آن افتاده‌اند. كارهایی‌ كه برای‌ خود دفتر باقی‌ ماند یکی‌ حراست‌های‌ دستگاه‌های‌ مختلف بود. یکی‌ ضد جاسوسی‌ (همان اداره هشتم سابق ساواك با تغییر ماموریت‌ها و كادرها) و سازمان جمع‌آوری‌ پنهان. برخی‌ كارهای‌ ویژه هم زیر نظراین دفتر صورت می‌گرفت. مثلا برخی‌ خریدهای‌ ویژه اطلاعاتی‌، دستگاه‌های‌ خاص كه خرید و ورود آن به كشور نیاز به تشریفات ویژه داشت از این طریق صورت می‌گرفت. یک ستاد امنیت كشور هم درست شد كه بیشتر نقش دبیرخانه‌ای‌ داشت و درجهت هماهنگی‌ عمل می‌کرد.</blockquote><blockquote>این فعال سیاسی‌ درباره نحوه تمركز امور امنیتی‌ و اطلاعاتی‌ در وزارت اطلاعات میگوید: با توجه به تجربیاتی‌ كه كسب كرده بودیم و وضعیت عمومی‌ امنیت در كشور با كمك بچه‌های‌ کمیته ستاد مشترك و دفتر اطلاعات نخست وزیری‌ طرحی‌ را تدوین كردیم و توسط آقای‌ الویری‌ در مجلس اول ۱۶ امضا برایش جمع كردیم و به هیات رئیسه ارائه شد. این طرح ابتدا مخالفت‌های‌ جدی‌ را برانگیخت. دركمیسیون داخله ابتدا به مسئولیت آقای‌ موحدی‌ كرمانی‌ و بعد با مسئولیت مرحوم موحدی‌ ساوجی‌ و بعدها هم كه كمیسیون ویژه‌ای‌ با مسئولیت آقای‌ روحانی‌ برای‌ این موضوع تشكیل شد، طرح مورد بررسی‌ قرار گرفت. درهمه این مدت چه زمان پیشنهاد و چه زمان بررسی‌ و دفاع از طرح من به عنوان نماینده دولت حضور داشتم.</blockquote><blockquote>به طور جدی‌ می‌توان گفت كه این طرحی‌ بود كه در ابتدا همه با آن مخالف بودند. من خیلی‌ تلاش كردم برای‌ اینكه این طرح جا بیفتد. روسای‌ سه قوه مخالف این طرح بودند. سپاه مخالف این طرح بود. هر یک به نوعی‌ استدلال میکرد كه تمركز كار اطلاعاتی‌ در وزارتخانه مخالف مصلحت كشور و یا تقسیم كار حكومتی‌ است.</blockquote><blockquote>عمده كار این طرح هم در مجلس دوم انجام شد كه مجلس نسبتا راستی‌ بود و به طورطبیعی‌ با من كه از نظر آنها سابقه جالبی‌ نداشتم. مرا به عنوان عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی‌ میشناختند كه در دفترنخست‌وزیری‌ با سابقه‌ای‌ كه از كشمیری‌ به جامانده بود فعال بودم و… سر سازگاری‌ چندانی‌ نبود. با این حال تلاش فوق‌العاده‌ای‌ صورت گرفت كه این طرح رای‌ لازم را بیاورد. آقای‌ موسوی‌ اردبیلی‌ با این طرح مخالف بود و استدلال می‌کرد كه اطلاعات ذیل و ضابط قضائی‌ است و از بازجویی‌ ، تعقیب مراقبت و دستگیری‌ گرفته تا محصول كار آنها به كار قوه قضائیه مربوط می‌شود و در واقع یک پلیس قضائی‌ باقدرت است. از این جهت با تشكیل وزارتخانه زیرنظر دولت مخالف بود. (آیت‌الله) آقای‌ خامنه‌ای‌ كه رئیس جمهور وقت بودند استدلالشان این بود كه برای‌ رئیس‌جمهور ابزاری‌ باقی‌ نمانده است و باید دو نهاد به عنوان بازوی‌ رئیس‌جمهور زیر نظراو باشد؛ یکی‌ سازمان برنامه و یکی‌ هم اطلاعات. از طرف ایشان آقای‌ جواد مادرشاهی‌ میامد كه از قدرت استدلال و نطق بالایی‌ برخوردار بود. انصافا هم كار كرده بود و تمام سرویس‌های‌ كشورهای‌ مختلف را مورد مطالعه قرار داده بود. نمودار میاورد. چارت تشكیلاتی‌ سرویس‌ها را روی‌ تخته میکشید و خلاصه برای‌ طرح استدلال‌های‌ خودش معركه می‌گرفت و من هم مجبور بودم با او مخالفت كنم. آقای‌ هاشمی‌ هم كه رئیس مجلس بود و چون عملا فرماندهی‌ نیروهای‌ مسلح و ریاست شورای‌ عالی‌ دفاع را هم داشت با سپاهی‌ها نزدیک بود. سپاهی‌ها آن موقع جدی‌ترین مخالفت‌ها را می‌کردند. یادم می‌آید محسن رضایی‌ و رضا سیف‌اللهی‌ به من می‌گفتند تو از كشمیری‌ بدتری‌. چرا كه امام دو بازو دارد یکی‌ بازوی‌ نظامی‌ و دیگری‌ بازوی‌ امنیتی‌. تو میخواهی‌ با تمركز اطلاعات در دولت عملا یک بازوی‌ امام را قطع كنی‌ و آن را بوروكراتیزه كنی‌. توقع آنها این بود كه این دو بازو هر دو در سپاه جمع شوند. هاشمی‌ هم طرفدار استدلال آنها بود. شهید محلاتی‌ هم كه نماینده امام در سپاه بود از این استدلال دفاع می‌کرد. همین‌ها رفتند سراغ امام كه كجای‌ دنیا اطلاعات وزارتخانه ‌است كه این‌ها می‌‌خواهند اطلاعات را وزارتخانه كنند. به امام گفتند كه اگر اطلاعات وزارتخانه شود همه اطلاعات آن رو می‌شود و این با فلسفه كار اطلاعاتی‌ مغایرت دارد. یکروز احمد آقا به من زنگ زد و گفت امام راجع به این طرح نظر مخالف دارند و می‌‌پرسند كجای‌ دنیا اطلاعات وزارتخانه است كه شما می‌خواهید وزارتخانه درست كنید. من دو استدلال آوردم. آن موقع آقای‌ صافی‌ گلپایگانی‌ دبیر شورای‌ نگهبان بود. ایشان البته جزو روحانیت سنتی‌ به حساب می‌آمدند و گرایشات راست هم داشتند. من با ایشان بحث كرده بودم. ایشان معتقد بود كه چون وظایف و اختیارات رهبری‌ در قانون اساسی‌ احصاء شده است و این به معنی‌ حصر این اختیارات است عملا تشكیل سازمان اطلاعات توسط رهبری‌ مخالف قانون اساسی‌ است و اگر امام بخواهد كه این تشكیلات را سامان بدهد باید از موضع بنیان‌گذار نظام حكم حكومتی‌ بدهد و خارج از قانون اساسی‌ اقدام كند. من این استدلال آقای‌ صافی‌ را به اطلاع امام رساندم. موضوع دیگری‌ را هم كه مطرح كردم این بود كه بالاخره ممكن است در جریان كارهای‌ اطلاعاتی‌ و امنیتی‌ اقداماتی‌ خلاف قانون صورت بگیرد. شكنجه‌ای‌ شود. مشكلی‌ برای‌ بیگناهی‌ به وجود آید. اینها اگر كارشان مستقیم زیر نظر امام باشد این مسائل هم به پای‌ ایشان گذاشته می‌شود. امام هر دوی‌ این استدلال‌ها را پذیرفت و نظرشان تغییر كرد.</blockquote><blockquote>به گزارش ایسنا وی‌ در پاسخ به این پرسش كه آیا نظر امام بیشتر متوجه استدلال اول بود یا دوم، چون مساله اول به نوعی‌ از مباحث رایج امروز ما نیز در تفسیر قانون اساسی‌ است، اظهار می‌کند: من معتقدم كه امام روی‌ استدلال اول بیشتر نظر داشتند و پذیرفتند. البته ما موضوع دوم را تا مدتها جایی‌ مطرح نكرد بودیم، چرا كه ایجاد این تلقی‌ كه امام كار وزارت اطلاعات را به گردن نمیگیرد باعث میشد كه نوعی‌ نگاه منفی‌ به اطلاعات در بین نیروهای‌ خود وزارت شكل بگیرد و نیروهای‌ مرید امام كم كم از وزارت بیرون بیایند. به همین خاطر ما در بحث‌هایمان بیشتر روی‌ استدلال اول تكیه میکردیم، امام هم بیشتر به موضوع قانون اساسی‌ توجه داشت.</blockquote><blockquote>حجاریان در ادامه درباره تمركز وزارتخانه تحت نظارت دولت و مجلس و بحث اجتهاد وزیر میگوید: البته باید بگویم كه موضوع اجتهاد وزیر در طرح ما نبود. قبل از آن به این موضوع باید اشاره كنم كه مجلس دوم علیرغم اینكه مجلس راستی‌ بود اما دارای‌ هویت بود و از قدرت خود حراست و حفاظت میکرد. این زمینه خوبی‌ بود كه بتوانیم با مجلس كار را به پیش ببریم. حتی‌ مرحوم موحدی‌ ساوجی‌ كه با من مخالف بود اما چون این موضوع را برای‌ هویت مجلس و اختیارات آن دارای‌ اهمیت می‌دانست در تمام طول بحث با من همراه بود و از استدلال‌های‌ من به طور كامل پشتیبانی‌ می‌کرد. البته من الان كه به این موضوع نگاه می‌کنم می‌بینم كه شاید تلاش بیهوده‌ای‌ كرده‌ایم. من آن موقع فكر می‌کردم بالاخره وزیر باید از مجلس رای‌ اعتماد بگیرد. می‌شود از او سوال كرد. می‌شود كمیسیون برای‌ نظارت تشكیل داد. می‌شود تحقیق و تفحص كرد. می‌شود وزیر را استیضاح كرد و انداخت. همه اینها كمك میکند كه وزارتخانه در خدمت مردم و دموكراسی‌ باشد و خیلی‌ كار دموكراتیک میشد. اما حالا نگاه می‌کنم می‌بینم كه اگر فقط بخواهد یک جزء از ساختار سیاسی‌ دموكراتیک شود فایده چندانی‌ ندارد. اگر از اول یک عده غربال شوند و عده‌ای‌ دیگر به كمك شانتاژ روی‌ كار بیایند، حال تشكیلات اطلاعات می‌خواهد وزارت باشد، میخواهد سازمان باشد، زیر نظرنخست وزیر به عنوان معاون نخست‌وزیرمثل ساواك یا می‌خواهد زیر نظر قوه قضائیه باشد، خیلی‌ فرقی‌ نمیکند.</blockquote><blockquote>{در هر صورت} مساله اجتهاد وزیر اطلاعات بعدا به طرح اضافه شد. بحث‌های‌ مربوط به اصل طرح كه در شرف پایان بود، طرحی‌ با دو فوریت با امضای‌ ۳۵ نفر از نمایندگان با محوریت آقای‌ موحدی‌ كرمانی‌ و تعدادی‌ از نماینده روحانی‌ دیگر مجلس به هیات رئیسه آمد. آقای‌ هاشمی‌ طرح را مطرح كرد و قرار شد روز بعد در دستور قرار بگیرد.</blockquote><blockquote>من در این فاصله از مهندس موسوی‌ پرسیدم كه به عنوان نماینده دولت چه موضعی‌ داشته باشیم. بحث كردیم و ایشان نهایتا گفت كه شما سكوت كنید و دولت در این باره موضع نداشته باشد. بعد پیش آقای‌ (…) .رفتیم ایشان مخالفت كردند و گفتند این طرح خیلی‌ عوامانه است. در تعیین مصداق در میمانند كدام مجتهد است كه توان و اراده و انگیزه كار اطلاعاتی‌ داشته باشد و در عین حال از استعداد این كار هم برخوردار باشد. ایشان گفتند بروید ببینید اگر آقای‌ مومن می‌‌پذیرد ایشان برای‌ این كار مناسب است اگر نه این طرح خیلی‌ جای‌ مطرح كردن ندارد و ما هم با آقای‌ مومن مطرح كردیم. ایشان بلافاصله گفتند ابدا، ابدا. در حین بحث‌ها هم ما سكوت كردیم و حتی‌ آقای‌ موحدی‌ ساوجی‌ اعتراض كرد كه چرا دولت موضع ندارد. مگر می‌شود دولت در این موضوع سكوت كند. اما من هیچ موضعی‌ در مورد این طرح نگرفتم و اعلام كردم موضوع دولت سكوت است. به هر حال این موضوع در مجلس رای‌ آورد و به طرح اضافه شد.</blockquote><blockquote>حجاریان در پایان درباره طرح اخیری‌ كه در مجلس مبنی‌ بر جدایی‌ حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات از وزارتخانه مطرح شده نیز گفت: این ایده كه حفاظت اطلاعات از درون سازمان‌ها بیرون برود سابقه طولانی‌ دارد. این ایده ابتدا از نیروهای‌ مسلح شروع شد و سپس نیروهای‌ انتظامی‌ را در برگرفت و حال به وزارت اطلاعات كشیده شده و عن‌قریب به حراست‌ها هم كشیده خواهد شد. چون آنها نیز وظایف حفاظت پرسنلی‌ دستگاه‌های‌ مختلف را به عهده دارند. البته اگر كار به همین جا متوقف بماند شاید ضرری‌ به كسی‌ نرساند اما این دستگاه‌ها هر كدام بالقوه میتوانند با وظایف جدیدی‌ كه به آنها محول می‌شود نقش نهادهای‌ اطلاعاتی‌ موازی‌ را پیدا كنند و مثلا فلان نیروی‌ بازنشسته فلان دستگاه را كه با یک شهروند عادی‌ خرده حساب شخصی‌ دارند در معرض كنترل قرار دهند و با این بهانه به سراغ آن شهروند بروند. عملا تداخل عجیبی‌ بین وظایف وزارت اطلاعات و این دسته حفاظت‌ها كه مدیریت آنها مستقل شده است به وجود خواهد آمد. اگر وزارت اطلاعات كه ادعا داریم مجتهدی‌ با فضایلی‌ كه قانون تعیین كرد است در راس آن قرار دارد و معتمد نظام هست و از مجلس رای‌ اعتماد گرفته است نتواند مسئولیت حفاظت اطلاعات پرسنل خود را به عهده بگیرد چه كسی‌ شایسته‌تر از او وجود خواهد داشت كه این مهم را عهده‌دار شود. این طرح شاید مقدمه‌ای‌ باشد برای‌ آنكه با بردن بخشی‌ از وزارت اطلاعات بعدا بتوانند تمام آن را به صورت سازمان به خارج از دولت و خارج از نظارت مجلس منتقل كنند. به قول ضرب‌المثل عرب: «ای‌ سعد این‌چنین شتر را وارد خانه می‌کنند».</blockquote><blockquote>اسماعیل فردوسی‌پور نخستین گزینه برعهده‌گرفتن وزارت اطلاعات به مجلس معرفی شد؛ اما حساسیت موضوع از یک طرف و دفاع ضعیف  فردوسی‌پور در مقابل نمایندگان مخالف از طرف دیگر باعث شد تا از بین ۱۹۱ نفر نماینده حاضر با ۷۴ رأی موافق و ۴۷ رأی مخالف و ۴۰ رأی ممتنع، موفق به کسب رأی اعتماد مجلس نشود. او سال ۸۵ درگذشت.</blockquote><blockquote>مدتی بعد محمد محمدی‌ری‌شهری برای تصدی وزارت اطلاعات به مجلس معرفی شد که از مجموع ۲۰۰ رأی مأخوذه با ۱۷۶ رأی موافق، ۱۱ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع، به‌عنوان اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران معرفی شد.</blockquote><blockquote>پس از محمد محمدی‌ری‌شهری، در دولت‌های اول و دوم اکبر هاشمی‌رفسنجانی، علی فلاحیان، در دولت سیدمحمد خاتمی، قربانعلی دری‌نجف‌آبادی و علی یونسی، در دولت محمود احمدی‌نژاد محسنی‌اژه‌ای و حیدر مصلحی و در دولت روحانی محمود علوی وزرای اطلاعات بوده‌اند.<ref>مصاحبه‌ی سعید حجاریان با خبرگزاری [https://www.isna.ir/news/98072115516/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%85%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D9%86%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B7 ایسنا]</ref></blockquote>
<blockquote>به گزارش خبرگزاری‌ دانشجویان ایران، ایسنا، حجاریان با اشاره به روند شكل‌گیری وزارت اطلاعات گفت: «از اواخر بهمن ۵۷ و روزهای بعد از پیروزی انقلاب عمدتا قدرت به دست كمیته‌ها افتاد در هر محله‌ای توسط نیروهای مردمی در محل، كلانتری‌ها، مساجد و مراكز پیش‌آهنگی و كانون‌های جوانان کمیته‌های مردمی تشكیل شدند. هر کمیته هم در حد خودش ضمن كارهای امنیتی جاری به جمع‌آوری اطلاعات می‌پرداخت و در هر کمیته واحدی به نام واحد اطلاعات شكل گرفته بود. وی‌ درباره دیگر مراكزی‌ كه كار اطلاعاتی‌ می‌کردند می‌افزاید: چون تمركز و سرویس‌دهی‌ هماهنگی‌ وجود نداشت، نهادهای‌ مختلف برای‌ خود كار اطلاعاتی‌ می‌کردند. با فاصله كمی‌ از انقلاب سپاه پاسداران تشكیل شد و آنجا هم كارهای‌ اطلاعاتی‌ صورت می‌گرفت. قضات هم در زمینه پرونده‌هایی‌ كه در اختیارشان بود كار اطلاعاتی‌ می‌کردند؛ خصوصا قضاتی‌ كه در زمینه ضدخرابكاری‌ و ضدجاسوسی‌ و ضدامنیتی‌ كار می‌کردند. مثلا خاطرم هست كه آقای‌ خلخالی‌ یک تیم اطلاعاتی‌ داشت كه در زمینه پرونده‌های‌ در اختیار ایشان به جمع‌آوری‌ اطلاعات می‌‌پرداختند. دولت موقت و شورای‌ انقلاب در آن موقع سعی‌ می‌کردند كه بخش‌هایی‌ از بقآیای‌ ساواك مخصوصا اداره هشتم ساواك را كه اداره ضد جاسوسی‌ بود، احیا كنند. اداره هشتم ساواك عمدتا مراقب سفارتخانه‌ها بودند و به دنبال جاسوس...</blockquote><blockquote>...توده‌ای‌ها و برخی‌ گروه‌های‌ چپ هم تحت عنوان مردم انقلابی‌ رفتند ساواك و اداره دوم كه مربوط به امنیت داخلی‌ بود را در اختیار خود گرفتند. آنها بیشتر به دنبال اسامی‌ اعضای‌ ساواك و اسناد داخلی‌ آنان بودند. بعدا هم اسامی‌ ۸۰۰۰ ساواكی‌ كه چاپ شد كار یکی‌ از همین گروه‌های‌ چپ بود. اگر اشتباه نكنم گروهی‌ به نام اتحادیه كمونیست‌ها این اسامی‌ را منتشر كرد.<ref>[https://iran-archive.com/sites/default/files/sanad/8000-savaki-ettehadiieye-komonistha.pdf وزارت اطلاعات - سایت ایران آرشیو]</ref></blockquote><blockquote>وی‌ درباره اداره هشتم ساواك نیز اظهار می‌دارد: از طرف دولت موقت دكتر یزدی‌ كه آن زمان، وزیر امور انقلاب بود به اداره هشتم ساواك رفت. پیش از انقلاب اداره هشتم ماموریتش را روی‌ كشورهای‌ بلوك شرق به ویژه شوروی‌ و نیز كشورهای‌ عربی‌ تعریف كرده بود. دكتر یزدی‌ با استفاده از همان نیروها و با تغییر و گسترده كردن حوزه ماموریتی‌ این اداره مجددا آن را برپا كرد. بعدا كه سنجابی‌ از دولت استعفا داد و یزدی‌ شد وزیر خارجه و دكتر چمران شد وزیر امور انقلاب، اینها رفتند زیر نظر چمران. بعدا ماجرای‌ سعادتی‌ را هم همین اداره هشتمی‌ها كشف كردند. در پیگیری‌ پرونده آناتولی‌ فینسینکو كه افسر اطلاعاتی‌ سفارت شوروی‌ بود به ارتباط سعادتی‌ رسیدند و او بازداشت شد. دفتر اطلاعات نخست‌وزیری‌ با ابتكار خود رجایی‌ شكل گرفت. اولین كاری‌ كه در آنجا صورت گرفت تقسیم كار میان سپاه و ارتش و کمیته و شهربانی‌ بود. حفاظت اطلاعات و اطلاعات عملیات مربوط به هر یک از این نیروها به خود آنان واگذار شد. کمیته‌ها در جمع‌اوری‌ اطلاعات آشكار به عنوان ضابط قوه قضائیه تعریف شدند و البته بعدا دستگاه قضایی‌ پلیس قضایی‌ را تشكیل داد كه بعد از چند سال آن را به هم زد و اخیرا مجددا به دنبال احیای‌ آن افتاده‌اند. كارهایی‌ كه برای‌ خود دفتر باقی‌ ماند یکی‌ حراست‌های‌ دستگاه‌های‌ مختلف بود. یکی‌ ضد جاسوسی‌ (همان اداره هشتم سابق ساواك با تغییر ماموریت‌ها و كادرها) و سازمان جمع‌آوری‌ پنهان. برخی‌ كارهای‌ ویژه هم زیر نظراین دفتر صورت می‌گرفت. مثلا برخی‌ خریدهای‌ ویژه اطلاعاتی‌، دستگاه‌های‌ خاص كه خرید و ورود آن به كشور نیاز به تشریفات ویژه داشت از این طریق صورت می‌گرفت. یک ستاد امنیت كشور هم درست شد كه بیشتر نقش دبیرخانه‌ای‌ داشت و درجهت هماهنگی‌ عمل می‌کرد...با توجه به تجربیاتی‌ كه كسب كرده بودیم و وضعیت عمومی‌ امنیت در كشور با كمك بچه‌های‌ کمیته ستاد مشترك و دفتر اطلاعات نخست وزیری‌ طرحی‌ را تدوین كردیم و توسط آقای‌ الویری‌ در مجلس اول ۱۶ امضا برایش جمع كردیم، عمده كار این طرح هم در مجلس دوم انجام شد كه مجلس نسبتا راستی‌ بود و به طورطبیعی‌ با من كه از نظر آنها سابقه جالبی‌ نداشتم. مرا به عنوان عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی‌ می‌شناختند كه در دفترنخست‌وزیری‌ با سابقه‌ای‌ كه از كشمیری‌ به جامانده بود فعال بودم و… سر سازگاری‌ چندانی‌ نبود. آقای‌ هاشمی‌ هم كه رئیس مجلس بود و چون عملا فرماندهی‌ نیروهای‌ مسلح و ریاست شورای‌ عالی‌ دفاع را هم داشت با سپاهی‌ها نزدیک بود. سپاهی‌ها آن موقع جدی‌ترین مخالفت‌ها را می‌کردند. یادم می‌آید محسن رضایی‌ و رضا سیف‌اللهی‌ به من می‌گفتند تو از كشمیری‌ بدتری‌. چرا كه امام دو بازو دارد یکی‌ بازوی‌ نظامی‌ و دیگری‌ بازوی‌ امنیتی‌. تو میخواهی‌ با تمركز اطلاعات در دولت عملا یک بازوی‌ امام را قطع كنی‌ و آن را بوروكراتیزه كنی‌. توقع آنها این بود كه این دو بازو هر دو در سپاه جمع شوند. هاشمی‌ هم طرفدار استدلال آنها بود. شهید محلاتی‌ هم كه نماینده امام در سپاه بود از این استدلال دفاع می‌کرد. همین‌ها رفتند سراغ امام كه كجای‌ دنیا اطلاعات وزارتخانه ‌است كه این‌ها می‌‌خواهند اطلاعات را وزارتخانه كنند. به امام گفتند كه اگر اطلاعات وزارتخانه شود همه اطلاعات آن رو می‌شود و این با فلسفه كار اطلاعاتی‌ مغایرت دارد. یکروز احمد آقا به من زنگ زد و گفت امام راجع به این طرح نظر مخالف دارند و می‌‌پرسند كجای‌ دنیا اطلاعات وزارتخانه است كه شما می‌خواهید وزارتخانه درست كنید. من دو استدلال آوردم. آن موقع آقای‌ صافی‌ گلپایگانی‌ دبیر شورای‌ نگهبان بود. ایشان البته جزو روحانیت سنتی‌ به حساب می‌آمدند و گرایشات راست هم داشتند. من با ایشان بحث كرده بودم. ایشان معتقد بود كه چون وظایف و اختیارات رهبری‌ در قانون اساسی‌ احصاء شده است و این به معنی‌ حصر این اختیارات است عملا تشكیل سازمان اطلاعات توسط رهبری‌ مخالف قانون اساسی‌ است و اگر امام بخواهد كه این تشكیلات را سامان بدهد باید از موضع بنیان‌گذار نظام حكم حكومتی‌ بدهد و خارج از قانون اساسی‌ اقدام كند. من این استدلال آقای‌ صافی‌ را به اطلاع امام رساندم. موضوع دیگری‌ را هم كه مطرح كردم این بود كه بالاخره ممكن است در جریان كارهای‌ اطلاعاتی‌ و امنیتی‌ اقداماتی‌ خلاف قانون صورت بگیرد. شكنجه‌ای‌ شود. مشكلی‌ برای‌ بیگناهی‌ به وجود آید. اینها اگر كارشان مستقیم زیر نظر امام باشد این مسائل هم به پای‌ ایشان گذاشته می‌شود. امام هر دوی‌ این استدلال‌ها را پذیرفت و نظرشان تغییر كرد.</blockquote><blockquote>حجاریان در پایان درباره طرح اخیری‌ كه در مجلس مبنی‌ بر جدایی‌ حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات از وزارتخانه مطرح شده نیز گفت: این ایده كه حفاظت اطلاعات از درون سازمان‌ها بیرون برود سابقه طولانی‌ دارد. این ایده ابتدا از نیروهای‌ مسلح شروع شد و سپس نیروهای‌ انتظامی‌ را در برگرفت و حال به وزارت اطلاعات كشیده شده و عن‌قریب به حراست‌ها هم كشیده خواهد شد.</blockquote><blockquote>در نهایت اسماعیل فردوسی‌پور نخستین گزینه برای وزارت اطلاعات به مجلس معرفی شد؛ اما حساسیت موضوع از یک طرف و دفاع ضعیف  فردوسی‌پور در مقابل نمایندگان مخالف از طرف دیگر باعث شد تا از بین ۱۹۱ نفر نماینده حاضر با ۷۴ رأی موافق و ۴۷ رأی مخالف و ۴۰ رأی ممتنع، موفق به کسب رأی اعتماد مجلس نشود. او سال ۸۵ درگذشت. مدتی بعد محمد محمدی‌ری‌شهری برای تصدی وزارت اطلاعات به مجلس معرفی شد که از مجموع ۲۰۰ رأی مأخوذه با ۱۷۶ رأی موافق، ۱۱ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع، به‌عنوان اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران معرفی شد. پس از محمد محمدی‌ری‌شهری، در دولت‌های اول و دوم اکبر هاشمی‌رفسنجانی، علی فلاحیان، در دولت سیدمحمد خاتمی، قربانعلی دری‌نجف‌آبادی و علی یونسی، در دولت محمود احمدی‌نژاد محسنی‌اژه‌ای و حیدر مصلحی و در دولت روحانی محمود علوی وزرای اطلاعات بوده‌اند.<ref>مصاحبه‌ی سعید حجاریان با خبرگزاری [https://www.isna.ir/news/98072115516/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%85%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D9%86%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B7 ایسنا]</ref></blockquote>
 
==  وزیران اطلاعات جمهوری اسلامی ==
==  وزیران اطلاعات جمهوری اسلامی ==
محمد محمدی ری‌شهری از سال ۱۳۶۲ تا سال ۱۳۶۸خورشیدی  
محمد محمدی ری‌شهری از سال ۱۳۶۲ تا سال ۱۳۶۸خورشیدی  
خط ۱۰۶: خط ۱۰۵:
وزارت اطلاعات در بدو تأسیس با هیجده استاد آغاز به کار کرد که از ساواک به جا  مانده بودند، شش نفر از آنها در سال‌های بعد مردند که عبارتند از: حسین دزفولی، محمد کسایی، شهرام سروقامت، اسماعیل تختی، کاظم عطار، یک فرد ارمنی
وزارت اطلاعات در بدو تأسیس با هیجده استاد آغاز به کار کرد که از ساواک به جا  مانده بودند، شش نفر از آنها در سال‌های بعد مردند که عبارتند از: حسین دزفولی، محمد کسایی، شهرام سروقامت، اسماعیل تختی، کاظم عطار، یک فرد ارمنی


دوازده نفر دیگر عبارتند از: حمید مصحفی / علی طهوری / جواد عبداللهی / غلامحسین حاجی حیدری / بهمن غضنفریان / حامد کمالی / سعید گودرزی / بیژن علمشاهی / جاوید عراقی / محرم خدابخش / شاهرخ معینی / مهدی بشارت
دوازده نفر دیگر عبارتند از: حمید مصحفی، علی طهوری، جواد عبداللهی، غلامحسین حاجی حیدری، بهمن غضنفریان، حامد کمالی، سعید گودرزی، بیژن علمشاهی، جاوید عراقی، محرم خدابخش، شاهرخ معینی، مهدی بشارت


اساتید دیگر عبارتند از: محمود سریع القلم / محمد امین / رضا عنایتی / رضا مقدسی / مصطفی نبوی / علی جاودان / سعید فاطمی / محمود پورسعیدی / عباس کوه پیما / اسماعیل دوستدار / امیرحسین لطیفی / مجتبی شایسته / میلاد نکویی
استادان دیگر عبارتند از: محمود سریع القلم، محمد امین، رضا عنایتی، رضا مقدسی، مصطفی نبوی، علی جاودان، سعید فاطمی، محمود پورسعیدی، عباس کوه پیما، اسماعیل دوستدار، امیرحسین لطیفی، مجتبی شایسته، میلاد نکویی


برخی از اعضای بلندپایه سابق نیز به این کار مشغولند که عبارتند از: غلامحسین محسنی اژه ای / محمدرضا تاجیک / مصطفی یونسی / سعید حمیدیان / مصطفی پورمحمدی / علی ربیعی / روح الله حسینیان / حسین بهمنیار / احمد شفیعی / بیژن کیانی
برخی از اعضای بلندپایه سابق نیز به این کار مشغولند که عبارتند از: غلامحسین محسنی اژه ای، محمدرضا تاجیک، مصطفی یونسی، سعید حمیدیان، مصطفی پورمحمدی، علی ربیعی، روح الله حسینیان، حسین بهمنیار، احمد شفیعی، بیژن کیانی


=== افراد سیلوی شنود ===
=== افراد سیلوی شنود ===
سیامک اوستا / امیرمسعود موسویان / منوچهر اصلانی / مسعود اصلانی / مرتضی احمدیان / مجید دولتشاهی / حسین مختاری / سجاد محمدی / سعید یعقوبی / و …..
سیامک اوستا، امیرمسعود موسویان، منوچهر اصلانی، مسعود اصلانی، مرتضی احمدیان، مجید دولتشاهی، حسین مختاری، سجاد محمدی، سعید یعقوبی، و …..


=== نمودار تشکیلاتی وزارت اطلاعات ===
=== نمودار تشکیلاتی وزارت اطلاعات ===
۸٬۶۷۳

ویرایش