۸٬۶۷۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
|برچسب پادگان= | |برچسب پادگان= | ||
|نام مستعار= | |نام مستعار= | ||
|پشتیبان=سازمان بسیج، نیروی انتظامی، ارتش، ولایت فقیه | |پشتیبان=سپاه پاسداران، سازمان بسیج، نیروی انتظامی، ارتش، ولایت فقیه | ||
|شعار= | |شعار= | ||
|رنگ ها= | |رنگ ها= | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
== پیشینه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی == | == پیشینه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی == | ||
ایده تشکیل یک ارگان اطلاعاتی در نظام جمهوری اسلامی نخستین بار در سال ۱۳۵۹ خورشیدی، توسط [[محمدعلی رجایی]] نخستوزیر وقت مطرح شد. در | ایده تشکیل یک ارگان اطلاعاتی در نظام جمهوری اسلامی نخستین بار در سال ۱۳۵۹ خورشیدی، توسط [[محمدعلی رجایی]] نخستوزیر وقت مطرح شد. در آنزمان این ایده با تشکیل دفتر اطلاعاتی نخستوزیری صورت اجرایی گرفت. پایههای اولیهی این سازمان اطلاعاتی توسط تیمسار حسین فردوست به همراه عدهای از ساواکیهای اداره هشتم (ادارهی ضد جاسوسی) و ۱۸ استاد سابق ساواک شکل گرفت. اما سرانجام لایحهی تشکیل وزارت اطلاعات در سال ۱۳۶۲ زمانی که [[میرحسین موسوی]] نخستوزیر بود، تهیه و مورد تصویب مجلس قرار گرفت. آخوندی به نام [[محمد محمدی ریشهری]] به عنوان اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی تصدی این وزارتخانه را برعهده گرفت.<ref>سایت شفاف - [http://www.shafaf.ir/fa/news/260136/وزارت-اطلاعات-چگونه-تشکیل-شد وزارت اطلاعات چگونه تشکیل شد؟]</ref> | ||
در این زمان [[علیاکبر هاشمیرفسنجانی]] رئیس مجلس بود.<ref>مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی - [http://rc.majlis.ir/fa/law/show/90795 قانون تأسیس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی]</ref> | در این زمان [[علیاکبر هاشمیرفسنجانی]] رئیس مجلس بود.<ref>مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی - [http://rc.majlis.ir/fa/law/show/90795 قانون تأسیس وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی]</ref> | ||
=== شکلگیری وزارت اطلاعات به روایت حجاریان === | === شکلگیری وزارت اطلاعات به روایت حجاریان === | ||
<blockquote>به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، حجاریان | <blockquote>به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، حجاریان با اشاره به روند شكلگیری وزارت اطلاعات گفت: «از اواخر بهمن ۵۷ و روزهای بعد از پیروزی انقلاب عمدتا قدرت به دست كمیتهها افتاد در هر محلهای توسط نیروهای مردمی در محل، كلانتریها، مساجد و مراكز پیشآهنگی و كانونهای جوانان کمیتههای مردمی تشكیل شدند. هر کمیته هم در حد خودش ضمن كارهای امنیتی جاری به جمعآوری اطلاعات میپرداخت و در هر کمیته واحدی به نام واحد اطلاعات شكل گرفته بود. وی درباره دیگر مراكزی كه كار اطلاعاتی میکردند میافزاید: چون تمركز و سرویسدهی هماهنگی وجود نداشت، نهادهای مختلف برای خود كار اطلاعاتی میکردند. با فاصله كمی از انقلاب سپاه پاسداران تشكیل شد و آنجا هم كارهای اطلاعاتی صورت میگرفت. قضات هم در زمینه پروندههایی كه در اختیارشان بود كار اطلاعاتی میکردند؛ خصوصا قضاتی كه در زمینه ضدخرابكاری و ضدجاسوسی و ضدامنیتی كار میکردند. مثلا خاطرم هست كه آقای خلخالی یک تیم اطلاعاتی داشت كه در زمینه پروندههای در اختیار ایشان به جمعآوری اطلاعات میپرداختند. دولت موقت و شورای انقلاب در آن موقع سعی میکردند كه بخشهایی از بقآیای ساواك مخصوصا اداره هشتم ساواك را كه اداره ضد جاسوسی بود، احیا كنند. اداره هشتم ساواك عمدتا مراقب سفارتخانهها بودند و به دنبال جاسوس...</blockquote><blockquote>...تودهایها و برخی گروههای چپ هم تحت عنوان مردم انقلابی رفتند ساواك و اداره دوم كه مربوط به امنیت داخلی بود را در اختیار خود گرفتند. آنها بیشتر به دنبال اسامی اعضای ساواك و اسناد داخلی آنان بودند. بعدا هم اسامی ۸۰۰۰ ساواكی كه چاپ شد كار یکی از همین گروههای چپ بود. اگر اشتباه نكنم گروهی به نام اتحادیه كمونیستها این اسامی را منتشر كرد.<ref>[https://iran-archive.com/sites/default/files/sanad/8000-savaki-ettehadiieye-komonistha.pdf وزارت اطلاعات - سایت ایران آرشیو]</ref></blockquote><blockquote>وی درباره اداره هشتم ساواك نیز اظهار میدارد: از طرف دولت موقت دكتر یزدی كه آن زمان، وزیر امور انقلاب بود به اداره هشتم ساواك رفت. پیش از انقلاب اداره هشتم ماموریتش را روی كشورهای بلوك شرق به ویژه شوروی و نیز كشورهای عربی تعریف كرده بود. دكتر یزدی با استفاده از همان نیروها و با تغییر و گسترده كردن حوزه ماموریتی این اداره مجددا آن را برپا كرد. بعدا كه سنجابی از دولت استعفا داد و یزدی شد وزیر خارجه و دكتر چمران شد وزیر امور انقلاب، اینها رفتند زیر نظر چمران. بعدا ماجرای سعادتی را هم همین اداره هشتمیها كشف كردند. در پیگیری پرونده آناتولی فینسینکو كه افسر اطلاعاتی سفارت شوروی بود به ارتباط سعادتی رسیدند و او بازداشت شد. دفتر اطلاعات نخستوزیری با ابتكار خود رجایی شكل گرفت. اولین كاری كه در آنجا صورت گرفت تقسیم كار میان سپاه و ارتش و کمیته و شهربانی بود. حفاظت اطلاعات و اطلاعات عملیات مربوط به هر یک از این نیروها به خود آنان واگذار شد. کمیتهها در جمعاوری اطلاعات آشكار به عنوان ضابط قوه قضائیه تعریف شدند و البته بعدا دستگاه قضایی پلیس قضایی را تشكیل داد كه بعد از چند سال آن را به هم زد و اخیرا مجددا به دنبال احیای آن افتادهاند. كارهایی كه برای خود دفتر باقی ماند یکی حراستهای دستگاههای مختلف بود. یکی ضد جاسوسی (همان اداره هشتم سابق ساواك با تغییر ماموریتها و كادرها) و سازمان جمعآوری پنهان. برخی كارهای ویژه هم زیر نظراین دفتر صورت میگرفت. مثلا برخی خریدهای ویژه اطلاعاتی، دستگاههای خاص كه خرید و ورود آن به كشور نیاز به تشریفات ویژه داشت از این طریق صورت میگرفت. یک ستاد امنیت كشور هم درست شد كه بیشتر نقش دبیرخانهای داشت و درجهت هماهنگی عمل میکرد...با توجه به تجربیاتی كه كسب كرده بودیم و وضعیت عمومی امنیت در كشور با كمك بچههای کمیته ستاد مشترك و دفتر اطلاعات نخست وزیری طرحی را تدوین كردیم و توسط آقای الویری در مجلس اول ۱۶ امضا برایش جمع كردیم، عمده كار این طرح هم در مجلس دوم انجام شد كه مجلس نسبتا راستی بود و به طورطبیعی با من كه از نظر آنها سابقه جالبی نداشتم. مرا به عنوان عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی میشناختند كه در دفترنخستوزیری با سابقهای كه از كشمیری به جامانده بود فعال بودم و… سر سازگاری چندانی نبود. آقای هاشمی هم كه رئیس مجلس بود و چون عملا فرماندهی نیروهای مسلح و ریاست شورای عالی دفاع را هم داشت با سپاهیها نزدیک بود. سپاهیها آن موقع جدیترین مخالفتها را میکردند. یادم میآید محسن رضایی و رضا سیفاللهی به من میگفتند تو از كشمیری بدتری. چرا كه امام دو بازو دارد یکی بازوی نظامی و دیگری بازوی امنیتی. تو میخواهی با تمركز اطلاعات در دولت عملا یک بازوی امام را قطع كنی و آن را بوروكراتیزه كنی. توقع آنها این بود كه این دو بازو هر دو در سپاه جمع شوند. هاشمی هم طرفدار استدلال آنها بود. شهید محلاتی هم كه نماینده امام در سپاه بود از این استدلال دفاع میکرد. همینها رفتند سراغ امام كه كجای دنیا اطلاعات وزارتخانه است كه اینها میخواهند اطلاعات را وزارتخانه كنند. به امام گفتند كه اگر اطلاعات وزارتخانه شود همه اطلاعات آن رو میشود و این با فلسفه كار اطلاعاتی مغایرت دارد. یکروز احمد آقا به من زنگ زد و گفت امام راجع به این طرح نظر مخالف دارند و میپرسند كجای دنیا اطلاعات وزارتخانه است كه شما میخواهید وزارتخانه درست كنید. من دو استدلال آوردم. آن موقع آقای صافی گلپایگانی دبیر شورای نگهبان بود. ایشان البته جزو روحانیت سنتی به حساب میآمدند و گرایشات راست هم داشتند. من با ایشان بحث كرده بودم. ایشان معتقد بود كه چون وظایف و اختیارات رهبری در قانون اساسی احصاء شده است و این به معنی حصر این اختیارات است عملا تشكیل سازمان اطلاعات توسط رهبری مخالف قانون اساسی است و اگر امام بخواهد كه این تشكیلات را سامان بدهد باید از موضع بنیانگذار نظام حكم حكومتی بدهد و خارج از قانون اساسی اقدام كند. من این استدلال آقای صافی را به اطلاع امام رساندم. موضوع دیگری را هم كه مطرح كردم این بود كه بالاخره ممكن است در جریان كارهای اطلاعاتی و امنیتی اقداماتی خلاف قانون صورت بگیرد. شكنجهای شود. مشكلی برای بیگناهی به وجود آید. اینها اگر كارشان مستقیم زیر نظر امام باشد این مسائل هم به پای ایشان گذاشته میشود. امام هر دوی این استدلالها را پذیرفت و نظرشان تغییر كرد.</blockquote><blockquote>حجاریان در پایان درباره طرح اخیری كه در مجلس مبنی بر جدایی حفاظت اطلاعات وزارت اطلاعات از وزارتخانه مطرح شده نیز گفت: این ایده كه حفاظت اطلاعات از درون سازمانها بیرون برود سابقه طولانی دارد. این ایده ابتدا از نیروهای مسلح شروع شد و سپس نیروهای انتظامی را در برگرفت و حال به وزارت اطلاعات كشیده شده و عنقریب به حراستها هم كشیده خواهد شد.</blockquote><blockquote>در نهایت اسماعیل فردوسیپور نخستین گزینه برای وزارت اطلاعات به مجلس معرفی شد؛ اما حساسیت موضوع از یک طرف و دفاع ضعیف فردوسیپور در مقابل نمایندگان مخالف از طرف دیگر باعث شد تا از بین ۱۹۱ نفر نماینده حاضر با ۷۴ رأی موافق و ۴۷ رأی مخالف و ۴۰ رأی ممتنع، موفق به کسب رأی اعتماد مجلس نشود. او سال ۸۵ درگذشت. مدتی بعد محمد محمدیریشهری برای تصدی وزارت اطلاعات به مجلس معرفی شد که از مجموع ۲۰۰ رأی مأخوذه با ۱۷۶ رأی موافق، ۱۱ رأی مخالف و ۱۳ رأی ممتنع، بهعنوان اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران معرفی شد. پس از محمد محمدیریشهری، در دولتهای اول و دوم اکبر هاشمیرفسنجانی، علی فلاحیان، در دولت سیدمحمد خاتمی، قربانعلی درینجفآبادی و علی یونسی، در دولت محمود احمدینژاد محسنیاژهای و حیدر مصلحی و در دولت روحانی محمود علوی وزرای اطلاعات بودهاند.<ref>مصاحبهی سعید حجاریان با خبرگزاری [https://www.isna.ir/news/98072115516/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%DA%A9%D9%85%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D9%86%DB%8C%D8%AF%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D9%84-%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D8%B7 ایسنا]</ref></blockquote> | ||
== وزیران اطلاعات جمهوری اسلامی == | |||
محمد محمدی ریشهری از سال ۱۳۶۲ تا سال ۱۳۶۸خورشیدی | |||
[[علی فلاحیان]] سال ۶۸ تا ۷۶ | |||
[[علی یونسی]] سال ۷۶ تا ۸۴ | |||
[[غلامحسین محسنی اژهای]] سال۸۴ تا ۸۸ | |||
[[حیدر مصلحی]] سال ۸۸ تا۹۲<ref>سایت خانه ملت-۱۰دولت بعد از انقلاب +[http://www.icana.ir/Fa/News/232539/10دولت-بعد-از-انقلاب-عکس عکس]</ref> | |||
[[محمود علوی]] از سال ۹۲ تا کنون<ref>باشگاه خبرنگاران جوان-همه وزرایی که به دولتهای احمدینژاد آمدند و رفتند/ تشکیل 3 کابینه در دو [http://www.yjc.ir/fa/news/4454781/%D9%87%D9%85%D9%87-%D9%88%D8%B2%D8%B1%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%D9%8A%E2%80%8C%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF-%D8%A2%D9%85%D8%AF%D9%8 دولت]</ref><ref>باشگاه خبرنگاران جوان- وزیر اطلاعات دولت یازدهم کیست؟[http://www.yjc.ir/fa/news/4777244/وزیر-اطلاعات-دولت-یازدهم-کیست]</ref> | |||
به این لیست میتوان اسم [[قربانعلی دری نجفآبادی]] را نیز افزود. وی مدت کوتاهی در دهه ۸۰ در این سمت کار کرد.<ref>درصحن مجلس- دری نجف آبادی؛ از قتلهای زنجیره ای تا [http://www.darsahn.org/1394/04/31/dori-e-najafabadi-ghatlhaye-zanjireiei/ کهریزک]</ref> | |||
== ساختار وزارت اطلاعات == | == ساختار وزارت اطلاعات == | ||
وزارت اطلاعات از پانزده معاونت و ادارات كل مربوطه تشكیل شده همچنین سی و یک ادارهی کل مرکز استان وجود دارد، سایر ادارات كل عبارتند از: حوزهی مشاورت، حوزهی وزارت، بولتنها كه به ترتیب عبارتند از: | وزارت اطلاعات از پانزده معاونت و ادارات كل مربوطه تشكیل شده همچنین سی و یک ادارهی کل مرکز استان وجود دارد، سایر ادارات كل عبارتند از: حوزهی مشاورت، حوزهی وزارت، بولتنها كه به ترتیب عبارتند از: | ||
* معاونت | * معاونت امنیت، اداره كل امنیت، اداره كل عملیات، اداره كل حراست | ||
* '''ادارات ادارهی کل امنیت،''' اداره | * '''ادارات ادارهی کل امنیت،''' اداره التقاط، اداره پدیدههای التقاط، اداره عملیات، اداره پشتیبانی عملیات، اداره کارگزینی، اداره مالی، اداره امور انسانی | ||
* معاونت ضد | * معاونت ضد جاسوسی، اداره کل ضد جاسوسی | ||
* معاونت | * معاونت خارجی، اداره كل اروپا، اداره كل آمریكا (كشور)، اداره كل آمریكا (قاره)، اداره کل آفریقا، اداره كل خاورمیانه، اداره كل اسرائیل و فلسطین، اداره كل آسیا و اقیانوسیه، اداره كل التقاط | ||
* معاونت حفاظت | * معاونت حفاظت اطلاعات، اداره كل حفاظت اطلاعات، اداره كل پیگیری و شكایت | ||
* معاونت فن | * معاونت فن آوری، اداره كل فن آوری های نوین، اداره كل فن آوری های جاسوسی | ||
* معاونت | * معاونت سیاسی، اداره كل سیاسی | ||
* معاونت بررسی ها و امور | * معاونت بررسی ها و امور استراتژیک، اداره كل بررسی ها و امور استراتژیک | ||
* معاونت | * معاونت آموزشی، اداره كل آموزشی | ||
* معاونت | * معاونت پژوهشی، مدیر كل پژوهشی | ||
* معاونت آرشیو و | * معاونت آرشیو و اسناد، اداره كل آرشیو و اسناد | ||
* معاونت نیروی | * معاونت نیروی انسانی، اداره كل نیروی انسانی، اداره كل خدمات رفاهی | ||
* معاونت اداری، | * معاونت اداری، مالی، اداره کل مالی، اداره كل امور اداری | ||
* معاونت حقوقی، | * معاونت حقوقی، پارلمانی، اداره كل حقوقی، اداره كل پارلمانی | ||
* معاونت | * معاونت اقتصادی، اداره كل اقتصادی، اداره كل مبارزه با فساد اقتصادی | ||
* معاونت فرهنگی، | * معاونت فرهنگی، اجتماعی، اداره كل فرهنگی، اداره كل اجتماعی | ||
=== استادان دانشگاه اطلاعات === | |||
وزارت اطلاعات در بدو تأسیس با هیجده استاد آغاز به کار کرد که از ساواک به جا مانده بودند، شش نفر از آنها در سالهای بعد مردند که عبارتند از: حسین دزفولی، محمد کسایی، شهرام سروقامت، اسماعیل تختی، کاظم عطار، یک فرد ارمنی | |||
دوازده نفر دیگر عبارتند از: حمید مصحفی، علی طهوری، جواد عبداللهی، غلامحسین حاجی حیدری، بهمن غضنفریان، حامد کمالی، سعید گودرزی، بیژن علمشاهی، جاوید عراقی، محرم خدابخش، شاهرخ معینی، مهدی بشارت | |||
استادان دیگر عبارتند از: محمود سریع القلم، محمد امین، رضا عنایتی، رضا مقدسی، مصطفی نبوی، علی جاودان، سعید فاطمی، محمود پورسعیدی، عباس کوه پیما، اسماعیل دوستدار، امیرحسین لطیفی، مجتبی شایسته، میلاد نکویی | |||
برخی از اعضای بلندپایه سابق نیز به این کار مشغولند که عبارتند از: غلامحسین محسنی اژهای، محمدرضا تاجیک، مصطفی یونسی، سعید حمیدیان، مصطفی پورمحمدی، علی ربیعی، روح الله حسینیان، حسین بهمنیار، احمد شفیعی، بیژن کیانی | |||
=== افراد سیلوی شنود === | |||
سیامک اوستا، امیرمسعود موسویان، منوچهر اصلانی، مسعود اصلانی، مرتضی احمدیان، مجید دولتشاهی، حسین مختاری، سجاد محمدی، سعید یعقوبی، و ….. | |||
=== نمودار تشکیلاتی وزارت اطلاعات === | === نمودار تشکیلاتی وزارت اطلاعات === | ||
این نمودار تا سال ۱۳۸۸ میباشد | این نمودار تا سال ۱۳۸۸ میباشد | ||
==== معاونتها | == وزارت اطلاعات در دورهی اول ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۸ == | ||
وزیر: محمد محمدی ریشهری | |||
'''معاونتها''' | |||
'''معاونت امنیت''' | '''معاونت امنیت''' | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۵۶: | ||
مدیر کل: حسن والی، جانشین: حمید معتمدی (مستعار: فرشیدپور) | مدیر کل: حسن والی، جانشین: حمید معتمدی (مستعار: فرشیدپور) | ||
'''معاونت | '''معاونت فنآوری''' | ||
معاون: سیدرضا سجادی (مستعار: فیروزآبادی)، جانشین: سیدمحمدحسین صالحی | معاون: سیدرضا سجادی (مستعار: فیروزآبادی)، جانشین: سیدمحمدحسین صالحی | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۸۲: | ||
مدیر کل: حسین یاوری، جانشین: علی باقری | مدیر کل: حسین یاوری، جانشین: علی باقری | ||
'''مراکز استانها:''' | |||
آذربایجان شرقی: رضا مصطفوی | آذربایجان شرقی: رضا مصطفوی | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۳۲: | ||
یزد: عباس دبیری | یزد: عباس دبیری | ||
'''مدیر کلها''' | |||
'''مدیر کل حوزه وزارت''': (از سال ۱۳۶۵) مهدی | |||
'''مدیر کل حوزه وزارت''': (از سال ۱۳۶۵) مهدی نصیری، جانشین: پرویز رئوف منش | |||
'''مدیر کل بولتن ها''': محمد نعیمی | '''مدیر کل بولتن ها''': محمد نعیمی پور، جانشین: مجتبی بدیعی | ||
'''مسئول روابط عمومی''': ابراهیم اصغرزاده | '''مسئول روابط عمومی''': ابراهیم اصغرزاده | ||
خط ۲۱۳: | خط ۲۴۵: | ||
'''معاونت امنیت''' | '''معاونت امنیت''' | ||
معاون: سعید | معاون: سعید امامی، جانشین: مهدی آزاد | ||
مدیر کل: احمد عباس پور / جانشین: جمشید بابایی | مدیر کل: احمد عباس پور / جانشین: جمشید بابایی | ||
مدیر کل حراست: روح الله | مدیر کل حراست: روح الله یزدانی، جانشین: عباس رضایی | ||
'''معاونت ضد جاسوسی''' | '''معاونت ضد جاسوسی''' | ||
معاون: حجت | معاون: حجت میریان، جانشین: خسرو کمالی | ||
مدیر کل: مهدی | مدیر کل: مهدی صفری، جانشین: عباس دبیری | ||
'''معاونت خارجی''' | '''معاونت خارجی''' | ||
معاون: داریوش | معاون: داریوش بابازاده، جانشین: علی کاشفی | ||
التقاط: مسعود | التقاط: مسعود پورعالی، جانشین: ناصر دستواره | ||
اروپا: یاسر | اروپا: یاسر هاشمی، جانشین: حسین عالمی | ||
آسیا: علی | آسیا: علی جنتی، جانشین: رضا مهندس | ||
آفریقا: محمد | آفریقا: محمد صدر، جانشین: علی سعدالدین | ||
آمریکا (قاره): سیدکاظم پناهنده | آمریکا (قاره): سیدکاظم پناهنده | ||
آمریکا (کشور): ناصر سرمدی | آمریکا (کشور): ناصر سرمدی پارسا، جانشین: ابراهیم علی پور | ||
اسرائیل: محمدرضا همتی | اسرائیل: محمدرضا همتی | ||
خط ۲۴۷: | خط ۲۷۹: | ||
'''معاونت حفاظت اطلاعات''' | '''معاونت حفاظت اطلاعات''' | ||
معاون: علی | معاون: علی مصطفوی، جانشین: حسن والی | ||
مدیر کل: حمید | مدیر کل: حمید معتمدی، جانشین: حسین غیاث الدین | ||
'''معاونت فن آوری''' | '''معاونت فن آوری''' | ||
معاون: سیدرضا | معاون: سیدرضا سجادی، جانشین: سیدمحمدحسین صالحی | ||
مدیر کل: علی | مدیر کل: علی بیاتی، جانشین: صادق اسکندری | ||
'''معاونت سیاسی''' | '''معاونت سیاسی''' | ||
معاون: هاشم | معاون: هاشم علوی، جانشین: جواد مرعشی | ||
مدیر کل: ناصر | مدیر کل: ناصر رضایی، جانشین: وحید کرمی | ||
'''معاونت آموزشی''' | '''معاونت آموزشی''' | ||
خط ۲۷۱: | خط ۳۰۳: | ||
'''معاونت نیروی انسانی''' | '''معاونت نیروی انسانی''' | ||
معاون: مهدی رحیم | معاون: مهدی رحیم زاده، جانشین: سعید فتحعلی خانی | ||
'''معاونت اداری، مالی''' | '''معاونت اداری، مالی''' | ||
معاون: امیر نسب | معاون: امیر نسب زاده، جانشین: سیدکاظم پناهنده | ||
'''معاونت حقوقی، پارلمانی''' | '''معاونت حقوقی، پارلمانی''' | ||
معاون: علی | معاون: علی ربیعی، جانشین: علی کشاورز | ||
'''مراکز استان ها:''' | '''مراکز استان ها:''' | ||
خط ۳۳۳: | خط ۳۶۵: | ||
'''مدیر کل حوزه وزارت''': مجید نوربخش | '''مدیر کل حوزه وزارت''': مجید نوربخش | ||
'''مدیر کل بولتن ها''': مهران | '''مدیر کل بولتن ها''': مهران جاویدك، جانشین: عباس قلی پور | ||
== وزارت اطلاعات در دورهی سوم ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ == | == وزارت اطلاعات در دورهی سوم ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ == | ||
وزیر: علی | وزیر: علی فلاحیان، جانشین وزیر: مصطفی پورمحمدی | ||
'''معاونت امنیت''' | '''معاونت امنیت''' | ||
معاون: سعید | معاون: سعید امامی، جانشین: مهدی آزاد | ||
مدیر کل امنیت: جمشید | مدیر کل امنیت: جمشید بابایی، جانشین: عباس رضایی | ||
مدیر کل حراست: روح الله یزدانی | مدیر کل حراست: روح الله یزدانی | ||
خط ۳۵۰: | خط ۳۸۲: | ||
'''معاونت ضد جاسوسی''' | '''معاونت ضد جاسوسی''' | ||
معاون: حجت میریان (تا سال ۱۳۷٤) – خسرو | معاون: حجت میریان (تا سال ۱۳۷٤) – خسرو کمالی، جانشینان: خسرو کمالی – ناصر سرمدی پارسا | ||
مدیر کل: ناصر سرمدی پارسا – عباس | مدیر کل: ناصر سرمدی پارسا – عباس دبیری، جانشین: تقی دزفولی | ||
'''معاونت خارجی''' | '''معاونت خارجی''' | ||
معاون: داریوش | معاون: داریوش بابازاده، جانشین: علی کاشفی | ||
التقاط: مسعود پورعالی | التقاط: مسعود پورعالی | ||
خط ۳۶۴: | خط ۳۹۶: | ||
آسیا: رضا مهندس | آسیا: رضا مهندس | ||
آفریقا: علی | آفریقا: علی جنتی، جانشین: علی سعدالدین | ||
آمریکا (قاره): سیدکاظم پناهنده | آمریکا (قاره): سیدکاظم پناهنده | ||
خط ۳۷۶: | خط ۴۰۸: | ||
'''معاونت حفاظت اطلاعات''' | '''معاونت حفاظت اطلاعات''' | ||
معاون: علی | معاون: علی مصطفوی، جانشین: حسن والی | ||
مدیر کل: حسین غیاث الدین | مدیر کل: حسین غیاث الدین | ||
خط ۳۸۲: | خط ۴۱۴: | ||
'''معاونت فن آوری''' | '''معاونت فن آوری''' | ||
معاون: سیدرضا | معاون: سیدرضا سجادی، جانشین: سیدمحمدحسین صالحی | ||
'''معاونت سیاسی''' | '''معاونت سیاسی''' | ||
معاون: هاشم | معاون: هاشم علوی، جانشین: جواد مرعشی | ||
مدیر کل: ناصر | مدیر کل: ناصر رضایی، جانشین: وحید کرمی | ||
'''معاونت آموزشی''' | '''معاونت آموزشی''' | ||
خط ۴۰۸: | خط ۴۴۰: | ||
'''معاونت حقوقی، پارلمانی''' | '''معاونت حقوقی، پارلمانی''' | ||
معاون: علی | معاون: علی ربیعی، جانشین: حسین یاوری | ||
'''معاونت اقتصادی''' | '''معاونت اقتصادی''' | ||
خط ۴۵۵: | خط ۴۸۷: | ||
== وزارت اطلاعات در دورهی چهارم ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ == | == وزارت اطلاعات در دورهی چهارم ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸ == | ||
وزیر: دری نجف | وزیر: دری نجف آبادی، جانشین وزیر: مصطفی پورمحمدی | ||
'''معاونت امنیت''' | '''معاونت امنیت''' | ||
معاون: هاشم | معاون: هاشم علوی، جانشین: مصطفی کاظمی | ||
مدیر کل: عباس | مدیر کل: عباس رضایی، جانشین: رضا معطر | ||
مدیر کل حراست: مصطفی سیرجانی | مدیر کل حراست: مصطفی سیرجانی | ||
خط ۴۶۹: | خط ۵۰۱: | ||
'''معاونت ضد جاسوسی''' | '''معاونت ضد جاسوسی''' | ||
معاون: خسرو | معاون: خسرو کمالی، جانشین: ناصر سرمدی پارسا | ||
مدیر کل: عباس | مدیر کل: عباس دبیری، جانشین : تقی دزفولی | ||
'''معاونت خارجی''' | '''معاونت خارجی''' | ||
معاون: احمد عباس پور (مستعار: | معاون: احمد عباس پور (مستعار: اکبری، جانشین: مسعود پورعالی | ||
التقاط: ناصر | التقاط: ناصر دستواره، جانشین: سبحان محبعلی زاده | ||
اروپا: علی جنتی | اروپا: علی جنتی | ||
خط ۴۹۵: | خط ۵۲۷: | ||
'''معاونت حفاظت اطلاعات''' | '''معاونت حفاظت اطلاعات''' | ||
معاون: علی | معاون: علی مصطفوی، جانشین: حسن والی | ||
مدیر کل: حسین غیاث الدین | مدیر کل: حسین غیاث الدین | ||
خط ۵۰۱: | خط ۵۳۳: | ||
'''معاونت فن آوری''' | '''معاونت فن آوری''' | ||
معاون: سیدرضا | معاون: سیدرضا سجادی، جانشین: سیدمحمدحسین صالحی | ||
'''معاونت آموزش''' | '''معاونت آموزش''' | ||
خط ۵۱۵: | خط ۵۴۷: | ||
معاون: جواد مرعشی | معاون: جواد مرعشی | ||
مدیر کل: ناصر | مدیر کل: ناصر رضایی، جانشین: وحید کرمی | ||
'''معاونت بررسی ها و امور استراتژیک''' | '''معاونت بررسی ها و امور استراتژیک''' | ||
خط ۵۵۰: | خط ۵۸۲: | ||
== وزارت اطلاعات در دورهی پنجم ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰ == | == وزارت اطلاعات در دورهی پنجم ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰ == | ||
وزیر: علی یونسی (مستعار: ادریسی) | وزیر: علی یونسی (مستعار: ادریسی)، جانشین وزیر: احمد شفیعی | ||
'''معاونت امنیت''' | '''معاونت امنیت''' | ||
معاون: ناصر سرمدی | معاون: ناصر سرمدی پارسا، جانشین: مهدی آزاد | ||
مدیر کل امنیت: رضا | مدیر کل امنیت: رضا معطر، جانشین: رضا تقوی | ||
مدیر کل حراست: مصطفی | مدیر کل حراست: مصطفی سیرجانی، جانشین: مرتضی کشاورز | ||
مدیر کل عملیات: منصور الهی (مستعار: ناصری) | مدیر کل عملیات: منصور الهی (مستعار: ناصری) | ||
خط ۵۶۴: | خط ۵۹۶: | ||
'''معاونت ضد جاسوسی''' | '''معاونت ضد جاسوسی''' | ||
معاون: خسرو | معاون: خسرو کمالی، جانشین: علی ابوطالب | ||
مدیر کل: سعید | مدیر کل: سعید حمیدیان، جانشین: محمدرضا نوذری | ||
'''معاونت خارجی''' | '''معاونت خارجی''' | ||
معاون: احمد عباس | معاون: احمد عباس پور، جانشین: مسعود پورعالی | ||
التقاط: ناصر | التقاط: ناصر دستواره، جانشین: سبحان محبعلی زاده | ||
اروپا: علی جنتی | اروپا: علی جنتی | ||
خط ۵۹۰: | خط ۶۲۲: | ||
'''معاونت حفاظت اطلاعات''' | '''معاونت حفاظت اطلاعات''' | ||
معاون: علی | معاون: علی مصطفوی، جانشین: حسن والی | ||
مدیر کل: حسین غیاث الدین (مستعار: کاشانی) | مدیر کل: حسین غیاث الدین (مستعار: کاشانی) | ||
خط ۵۹۶: | خط ۶۲۸: | ||
'''معاونت فن آوری''' | '''معاونت فن آوری''' | ||
معاون: سیدرضا | معاون: سیدرضا سجادی، جانشین: سیدمحمدحسین صالحی | ||
'''معاونت آموزشی''' | '''معاونت آموزشی''' | ||
خط ۶۰۸: | خط ۶۴۰: | ||
'''معاونت سیاسی''' | '''معاونت سیاسی''' | ||
معاون: هاشم علوی (مستعار: عزیزی) | معاون: هاشم علوی (مستعار: عزیزی)، جانشین: جواد مرعشی | ||
مدیر کل: ناصر | مدیر کل: ناصر رضایی، جانشین: وحید کرمی | ||
'''معاونت بررسی ها و امور استراتژیک''' | '''معاونت بررسی ها و امور استراتژیک''' | ||
خط ۱٬۰۶۳: | خط ۱٬۰۹۵: | ||
ناصر سرمدی پارسا ۱۳۶۸ – ۱۳۷۲ | ناصر سرمدی پارسا ۱۳۶۸ – ۱۳۷۲ | ||
ابراهیم | ابراهیم علیپور ۱۳۷۲ – ۱۳۸٤ | ||
کاظم | کاظم شعلهور ۱۳۸٤ – ۱۳۸۸ | ||
=== '''مدیران کل خاورمیانه از ابتدا تا کنون''' === | === '''مدیران کل خاورمیانه از ابتدا تا کنون''' === | ||
خط ۱٬۱۳۱: | خط ۱٬۱۶۳: | ||
علی ربیعی ۱۳۶۳ – ۱۳۶۸ | علی ربیعی ۱۳۶۳ – ۱۳۶۸ | ||
جهانبخش | جهانبخش محبینیا ۱۳۶۸ – ۱۳۷۶ | ||
محمد حدادپور ۱۳۷۶ – ۱۳۸۸ | محمد حدادپور ۱۳۷۶ – ۱۳۸۸ | ||
خط ۱٬۳۰۵: | خط ۱٬۳۳۷: | ||
'''مدیران کل عملیات''' | '''مدیران کل عملیات''' | ||
مهرداد | مهرداد عالیخانی ۱۳۷۲ – ۱۳۷۸ | ||
منصور الهی (مستعار: ناصری) ۱۳۷۸ – ۱۳۸۸ | منصور الهی (مستعار: ناصری) ۱۳۷۸ – ۱۳۸۸ | ||
خط ۱٬۳۱۷: | خط ۱٬۳۴۹: | ||
داریوش بابازاده ۱۳۶۸ – ۱۳۷۶ | داریوش بابازاده ۱۳۶۸ – ۱۳۷۶ | ||
احمد | احمد عباسپور ۱۳۷۶ – ۱۳۸٤ | ||
مسعود پورعالی (مستعار: مجید علوی) ۱۳۸٤ – ۱۳۸۸ | مسعود پورعالی (مستعار: مجید علوی) ۱۳۸٤ – ۱۳۸۸ | ||
خط ۱٬۳۳۷: | خط ۱٬۳۶۹: | ||
جواد مرعشی ۱۳۸۰ – ۱۳۸٤ | جواد مرعشی ۱۳۸۰ – ۱۳۸٤ | ||
احمد | احمد عباسپور ۱۳۸٤ – ۱۳۸۸ | ||
رضا معطر ۱۳۸۸ – | رضا معطر ۱۳۸۸ – | ||
خط ۱٬۳۴۵: | خط ۱٬۳۷۷: | ||
هاشم علوی ۱۳۶۳ – ۱۳۶۸ | هاشم علوی ۱۳۶۳ – ۱۳۶۸ | ||
احمد | احمد عباسپور ۱۳۶۸ – ۱۳۷۲ | ||
جمشید بابایی ۱۳۷۲ – ۱۳۷۶ | جمشید بابایی ۱۳۷۲ – ۱۳۷۶ | ||
خط ۱٬۳۵۵: | خط ۱٬۳۸۷: | ||
رضا تقوی ۱۳۸۰ – ۱۳۸۸ | رضا تقوی ۱۳۸۰ – ۱۳۸۸ | ||
حسن | حسن بنیعامری – ؟ | ||
'''مدیران کل التقاط''' | '''مدیران کل التقاط''' | ||
خط ۱٬۳۶۵: | خط ۱٬۳۹۷: | ||
ناصر دستواره ۱۳۷۶ – ۱۳۸۸ | ناصر دستواره ۱۳۷۶ – ۱۳۸۸ | ||
سبحان | سبحان محبعلیزاده ۱۳۸۸ – | ||
'''مدیران کل اروپا''' | '''مدیران کل اروپا''' | ||
خط ۱٬۳۸۱: | خط ۱٬۴۱۳: | ||
مجید شهریاری ۱۳۸۰ – ۱۳۸۸ | مجید شهریاری ۱۳۸۰ – ۱۳۸۸ | ||
رامین | رامین شبخیز ۱۳۸۸ – | ||
'''جانشینان معاونت خارجی''' | '''جانشینان معاونت خارجی''' | ||
خط ۱٬۳۸۹: | خط ۱٬۴۲۱: | ||
مسعود پورعالی ۱۳۷۶ – ۱۳۸٤ | مسعود پورعالی ۱۳۷۶ – ۱۳۸٤ | ||
ابراهیم | ابراهیم علیپور ۱۳۸٤ – ۱۳۸۸ | ||
ناصر دستواره ۱۳۸۸ – | ناصر دستواره ۱۳۸۸ – | ||
خط ۱٬۴۰۳: | خط ۱٬۴۳۵: | ||
معاون امنیت ۱۳۶۸ – ۱۳۷۶ | معاون امنیت ۱۳۶۸ – ۱۳۷۶ | ||
معاون | معاون بررسیها و امور استراتژیک ۱۳۷۶ – ۱۳۷۷ | ||
مدیر کل حوزه مشاوران ۱۳۷۷ – ۱۳۷۸ | مدیر کل حوزه مشاوران ۱۳۷۷ – ۱۳۷۸ | ||
خط ۱٬۴۱۱: | خط ۱٬۴۴۳: | ||
جانشین مدیر کل امنیت ۱۳۶۸ – ۱۳۷۲ | جانشین مدیر کل امنیت ۱۳۶۸ – ۱۳۷۲ | ||
مدیرکل امنیت ۱۳۷۲ – ۱۳۷۶ | |||
مدیرکل قاره آمریکا ۱۳۷۶ – ۱۳۸۰ | |||
جانشین معاون امنیت ۱۳۸۰ – ۱۳۸۸ | جانشین معاون امنیت ۱۳۸۰ – ۱۳۸۸ | ||
خط ۱٬۴۱۹: | خط ۱٬۴۵۱: | ||
'''مسعود پورعالی (مستعار: مجید علوی)''' | '''مسعود پورعالی (مستعار: مجید علوی)''' | ||
جانشین | جانشین مدیرکل آمریکا ۱۳۶۳ – ۱۳۶۸ | ||
مدیرکل التقاط ۱۳۶۸ – ۱۳۷۶ | |||
جانشین معاون خارجی ۱۳۷۶ – ۱۳۸٤ | جانشین معاون خارجی ۱۳۷۶ – ۱۳۸٤ | ||
خط ۱٬۵۲۷: | خط ۱٬۵۵۹: | ||
جانشین وزیر ۱۳۷۸ – ۱۳۸٤ | جانشین وزیر ۱۳۷۸ – ۱۳۸٤ | ||
'''مهرداد | '''مهرداد عالیخانی''' | ||
مدیرکل استان زنجان ۱۳۶۳ – ۱۳۷۲ | |||
مدیرکل عملیات ۱۳۷۲ – ۱۳۷۸ | |||
نشانی: اکباتان، فاز الف دو، بلوک سه، شماره پانصد و شصت و یک | نشانی: اکباتان، فاز الف دو، بلوک سه، شماره پانصد و شصت و یک | ||
خط ۱٬۵۳۷: | خط ۱٬۵۶۹: | ||
'''احمد عباس پور''' | '''احمد عباس پور''' | ||
مدیرکل تهران ۱۳۶۳ – ۱۳۶۸ | |||
مدیرکل امنیت ۱۳۶۸ – ۱۳۷۲ | |||
مدیرکل اروپا ۱۳۷۲ – ۱۳۷۶ | |||
معاون خارجی ۱۳۷۶ – ۱۳۸٤ | معاون خارجی ۱۳۷۶ – ۱۳۸٤ | ||
مدیرکل حوزه مشاوران ۱۳۸٤ – ۱۳۸۸ | |||
'''هاشم علوی''' | '''هاشم علوی''' | ||
خط ۱٬۵۵۱: | خط ۱٬۵۸۳: | ||
کارمند اطلاعات نخست وزیری ۱۳۶۰ – ۱۳۶۳ | کارمند اطلاعات نخست وزیری ۱۳۶۰ – ۱۳۶۳ | ||
مدیرکل امنیت ۱۳۶۳ – ۱۳۶۸ | |||
معاون سیاسی ۱۳۶۸ – ۱۳۷۶ | معاون سیاسی ۱۳۶۸ – ۱۳۷۶ | ||
خط ۱٬۵۵۹: | خط ۱٬۵۹۱: | ||
معاون سیاسی ۱۳۷۸ – ۱۳۸۰ | معاون سیاسی ۱۳۷۸ – ۱۳۸۰ | ||
'''ابراهیم | '''ابراهیم علیپور''' | ||
جانشین اداره کل آمریکا ۱۳۶۸ – ۱۳۷۲ | جانشین اداره کل آمریکا ۱۳۶۸ – ۱۳۷۲ | ||
خط ۱٬۶۱۵: | خط ۱٬۶۴۷: | ||
مدیر کل حوزه مشاوران ۱۳۸۸ | مدیر کل حوزه مشاوران ۱۳۸۸ | ||
== | === بازنشستگان وزارت اطلاعات === | ||
افرادی که در سال ۱۳۸۰ بازنشسته شدند: | |||
هاشم علوی (منزل: قیطریه) / مهدی آزاد (منزل: شهرک صدر) / ناصر سرمدی پارسا / حجت میریان / خسرو کمالی (منزل: شهرک اندیشه) / ابراهیم متولیان / حسین یاوری / عباس اعرابی / علی پینهدوز | |||
== محل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی == | |||
== | |||
[[پرونده:ساختمانهای ستادی وزارت اطلاعات در باغ مهران.JPG|جایگزین=ساختمان اصلی وزارت اطلاعات درمحل باغ مهران|بندانگشتی|ساختمان اصلی وزارت اطلاعات درمحل باغ مهران ساواک سلطنت آباد رژیم شاه]] | [[پرونده:ساختمانهای ستادی وزارت اطلاعات در باغ مهران.JPG|جایگزین=ساختمان اصلی وزارت اطلاعات درمحل باغ مهران|بندانگشتی|ساختمان اصلی وزارت اطلاعات درمحل باغ مهران ساواک سلطنت آباد رژیم شاه]] | ||
فعالیتهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی مرزهای ایران را درنوردیده و تقریباً همه نقاط جهان را دربر میگیرد.<ref>دبی-العربیه.نت فارسی-اطلاعات ایران ۳۰ هزار کارمند دارد که بسیاری در عملیات خارجی شرکت می [http://www.alarabiya.net/articles/2013/01/04/258642.html کنند]</ref> با اینحال محل کار این وزارتخانه با نام اختصاری «واجا» در هیچ منبعی به صورت رسمی ذکر نشده اما محوطهای در تقاطع اتوبان همت تهران و ابتدای خیابان پاسداران (سلطنت آباد سابق) که به باغ مهران معروف است و در حکومت پهلوی مرکز استقرار ساواک سلطنتآباد بوده به عنوان دفتر مرکزی آن است. وزارت اطلاعات هنگام تأسیس فاقد هر گونه امکانات بود تنها جایی که این وزارت در اختیار داشت ساختمان مرکزی سازمان اطلاعات و امنیت رژیم گذشته بود. شیوه دسترسی به این وزارتخانه از طریق سایت آن است که آنهم به نوبه خود محدودیتهایی دارد.<ref>سایت وزارت [http://www.vaja.ir/Portal/Home/Default.aspx?CategoryID=8e4e6da1-19ae-44ed-8fb1-60e104a04af4 اطلاعات]</ref> | |||
== ماموریتهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی == | == ماموریتهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی == | ||
خط ۱٬۶۳۸: | خط ۱٬۶۶۰: | ||
کریستف دولوار دبیر اول گزارشگران بدون مرز اعلام کرد اعترافات قربانیان که در اصل بخشهایی از بازجویی آنهاست و با بدرفتاری و اعمال فشار بدست آمده از شبکههای صدا وسیمای جمهوری اسلامی، شبکه انگلیسی زبان و شبکه عربی زبان آن پرس تی. وی و العالم پخش میشود.<ref>گزارشگران بدون مرز - [https://rsf.org/persan/news/-وزارت-اطلاعات-جمهوری-اسلامی-پروژه-اعتراف-گیری-و-ادامه-سرکوب-فعالان-رسانهها-را-تائید-کرد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پروژه اعتراف گیری و ادامه سرکوب فعالان رسانهها را تأیید کرد]</ref> | کریستف دولوار دبیر اول گزارشگران بدون مرز اعلام کرد اعترافات قربانیان که در اصل بخشهایی از بازجویی آنهاست و با بدرفتاری و اعمال فشار بدست آمده از شبکههای صدا وسیمای جمهوری اسلامی، شبکه انگلیسی زبان و شبکه عربی زبان آن پرس تی. وی و العالم پخش میشود.<ref>گزارشگران بدون مرز - [https://rsf.org/persan/news/-وزارت-اطلاعات-جمهوری-اسلامی-پروژه-اعتراف-گیری-و-ادامه-سرکوب-فعالان-رسانهها-را-تائید-کرد وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پروژه اعتراف گیری و ادامه سرکوب فعالان رسانهها را تأیید کرد]</ref> | ||
جاسوسی و نفوذ در | جاسوسی و نفوذ در گروههای مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور از ماموریتهای عام و مهم این وزارتخانه است<ref>ایران افشاگر- اداره امنیت داخلی آلمان: وزارت اطلاعات و نیروی قدس دستگاههای اطلاعاتی رژیم ایران در آلمان [https://www.iran-efshagari.com/اداره-امنیت-داخلی-آلمان-وزارت-اطلاعات/ هستند]</ref>و<ref>سایت ایران افشاگر-گزارشی از کتاب منتشر شده توسط کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت: «وزارت اطلاعات رژیم ایران فعال در اروپا»[https://www.iran-efshagari.com/گزارشی-از-کتاب-منتشر-شده-توسط-کمیته-بین/]</ref> | ||
اختلاف افکنی و بدنام کردن اپوزیسیون شگردی دیگر است که در این وزارتخانه رایج است.<ref>ایران افشاگر- جنایت انفجار حرم امام رضا (ع) و نسبت دادن آن به مجاهدین، یک نمونه از جنگ روانی اطلاعات آخوندی علیه [https://www.iran-efshagari.com/جنایت-انفجار-حرم-امام-رضا-ع-و-نسبت-دادن/ مجاهدین]</ref> | اختلاف افکنی و بدنام کردن اپوزیسیون شگردی دیگر است که در این وزارتخانه رایج است.<ref>ایران افشاگر- جنایت انفجار حرم امام رضا (ع) و نسبت دادن آن به مجاهدین، یک نمونه از جنگ روانی اطلاعات آخوندی علیه [https://www.iran-efshagari.com/جنایت-انفجار-حرم-امام-رضا-ع-و-نسبت-دادن/ مجاهدین]</ref> | ||
خط ۱٬۶۴۸: | خط ۱٬۶۷۰: | ||
کشتار زندانیان سیاسی در ایران که در سال ۱۳۶۷خورشیدی (۱۹۸۸میلادی) به فتوای [[روحالله خمینی]] انجام شد، نیز با همکاری این وزارتخانه بودهاست. در جریان این قتلعام، بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی که دوران محکومیت خود را سپری میکردند با فتوای خمینی اعدام شدند. اغلب این افراد اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند.<ref>مجله هفته- متن فرمان خمینی و دستور قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان [https://mejalehhafteh.com/2012/08/22/متن-فرمان-خمینی-و-دستور-قتل-عام-زندانیا/]</ref><ref>ایران سکولاریسم- اعضای هیئت مرگ در سال ٦٠و٦٧ چه کسانی بودند؟[https://iransecularismblog.wordpress.com/2016/08/31/اعضاي-هيئت-مرگ-در-سال-٦٠و٦٧-چه-كساني-بو/]</ref> | کشتار زندانیان سیاسی در ایران که در سال ۱۳۶۷خورشیدی (۱۹۸۸میلادی) به فتوای [[روحالله خمینی]] انجام شد، نیز با همکاری این وزارتخانه بودهاست. در جریان این قتلعام، بیش از ۳۰هزار زندانی سیاسی که دوران محکومیت خود را سپری میکردند با فتوای خمینی اعدام شدند. اغلب این افراد اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند.<ref>مجله هفته- متن فرمان خمینی و دستور قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان [https://mejalehhafteh.com/2012/08/22/متن-فرمان-خمینی-و-دستور-قتل-عام-زندانیا/]</ref><ref>ایران سکولاریسم- اعضای هیئت مرگ در سال ٦٠و٦٧ چه کسانی بودند؟[https://iransecularismblog.wordpress.com/2016/08/31/اعضاي-هيئت-مرگ-در-سال-٦٠و٦٧-چه-كساني-بو/]</ref> | ||
بازجویی و | بازجویی و اعترافگیری و قتل مخالفان در خانههای امن<ref>[http://www.piroozdavani.com/Mataleb_About_Pirooz/AmirFarshad_HowtheyKilled_Pirooz.pdf یادداشتهای امیرفرشاد ابراهیمی]</ref> | ||
گزارش امیرفرشاد ابراهیمی درمورد خانه ثابت پاسال یا ساختمان ۱۶۰۰ به نقل از شهروند:<blockquote>ساختمان ۱۶۰۰ این نامی بود که برای خانه ای در شمال تهران در نظر گرفته شده بود، البته بیشتر با نام “پاتوق” میخوانندش، سعید امامی (برادر اسلامی)، مهرداد عالیخانی (سید صادق) احمد قبه (حاج کمیل) و مصطفی پور محمدی همیشه پای ثابت پاتوق بودند. چیزی قریب به شش ماهی میشد که شیخ احمد جنتی به عنوان نماینده ولی فقیه و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر مرا برای بررسی وضعیت فرهنگی به ایشان معرفی نموده بودند. در آن زمان سعید امامی معاون بررسی وزارت اطلاعات بود و کار من خواندن کتابهای تازه منتشره و مطبوعات بود و هر جایی طبق اشلی که برایم ترسیم نموده بودند اشکال و انحرافی میدیدم زیرش خط میکشیدم و اشاره ای مینوشتم که مثلا در این داستان که در فلان مجله به چاپ رسیده چکمه پوشان منظورش بسیجیان و رزمندگان است و . . . قرار بر این بود که در آن ساختمان که مشغول به کار شده بودم فقط “کار بررسی فرهنگی”! شود که یک روز دیدم پاترولی وارد ساختمان شد و ماموران مردی را پیاده کردند و با چشم بند به زیرزمین ساختمان بردند. شب که سیدصادق آمد موضوع را با وی در میان گذاشتم، او گفت: “مطمئن باش که دیگر این موضوع تکرار نخواهد شد. چون نمیخواستیم او را به زندان ببریم اینجا آورده ایم آن هم فقط برای ارشاد!</blockquote><blockquote>او را یک ماهی در زیرزمین نگهداری میکردند، اما نه برای ارشاد که ظاهرا زیر شکنجه بود چرا که اکثر اوقات هواکش زیرزمین را روشن میکردند که صدای زیادی داشت و ناله و فریاد همواره در پس این صداها گم میشد و هر بار که من میگفتم این چه وضعیتی است وعده میدادند که تمام میشود، تمام میشود . . . تا شبی که وی را آوردند طبقه بالا برای گرفتن مصاحبه تصویری در حضور آقای مصطفی پور محمدی که تیم تصویربرداری را به همراه آورده بود. در همان نگاه اول شناختمش. خبر مفقود شدنش را در روزنامه ها خوانده بودم و فهمیدم که کاری ورای بررسی وضعیت فرهنگی مطبوعاتی در این ساختمان انجام میشود. مصاحبهاش که تمام شد دوباره بردنش به زیرزمین. در همین اثنا بود که سعید امامی آمد، تنها نبود، محسنی و سید ضیاء هم همراهش بودند. آمدم مطالب آماده «مصباح» را به وی نشان دهم که گفت باشد برای بعد الان کلافه ام. گفتم: حاجی مگه قرار نبود این ماجرا تمام شود؟ گفت: امشب، امشب این قصه تمام میشود.</blockquote><blockquote>داشتند سوار ماشینش میکردند که من باید میرفتم و ساعاتی از شب گذشته بود.ساختمان را ترک کردم و این آخرین باری بود که به آن ساختمان میرفتم. فردایش نزد شیخ احمد جنتی رفتم و به واسطه اینکه کارهای ستاد و حزب الله زیاد شده است عذر خواستم و از وی خواستم فرد دیگری را به ایشان برای بررسی مطبوعات معرفی کند که دیگر هرگز فرصت این کار میسر نشد.</blockquote>زمان گذشت و گذشت. دو ماه بعد فاجعه قتلهای زنجیره ای اتفاق افتاد و آن پاتوق هم برچیده شد. اخبار و اوراق بازجویی های سعید امامی جسته و گریخته به بیرون هم درز میکرد، سعید امامی پیرامون حوادث آن شب در بازجوییهای | گزارش امیرفرشاد ابراهیمی درمورد خانه ثابت پاسال یا ساختمان ۱۶۰۰ به نقل از شهروند:<blockquote>ساختمان ۱۶۰۰ این نامی بود که برای خانه ای در شمال تهران در نظر گرفته شده بود، البته بیشتر با نام “پاتوق” میخوانندش، سعید امامی (برادر اسلامی)، مهرداد عالیخانی (سید صادق) احمد قبه (حاج کمیل) و مصطفی پور محمدی همیشه پای ثابت پاتوق بودند. چیزی قریب به شش ماهی میشد که شیخ احمد جنتی به عنوان نماینده ولی فقیه و رئیس ستاد امر به معروف و نهی از منکر مرا برای بررسی وضعیت فرهنگی به ایشان معرفی نموده بودند. در آن زمان سعید امامی معاون بررسی وزارت اطلاعات بود و کار من خواندن کتابهای تازه منتشره و مطبوعات بود و هر جایی طبق اشلی که برایم ترسیم نموده بودند اشکال و انحرافی میدیدم زیرش خط میکشیدم و اشاره ای مینوشتم که مثلا در این داستان که در فلان مجله به چاپ رسیده چکمه پوشان منظورش بسیجیان و رزمندگان است و . . . قرار بر این بود که در آن ساختمان که مشغول به کار شده بودم فقط “کار بررسی فرهنگی”! شود که یک روز دیدم پاترولی وارد ساختمان شد و ماموران مردی را پیاده کردند و با چشم بند به زیرزمین ساختمان بردند. شب که سیدصادق آمد موضوع را با وی در میان گذاشتم، او گفت: “مطمئن باش که دیگر این موضوع تکرار نخواهد شد. چون نمیخواستیم او را به زندان ببریم اینجا آورده ایم آن هم فقط برای ارشاد!</blockquote><blockquote>او را یک ماهی در زیرزمین نگهداری میکردند، اما نه برای ارشاد که ظاهرا زیر شکنجه بود چرا که اکثر اوقات هواکش زیرزمین را روشن میکردند که صدای زیادی داشت و ناله و فریاد همواره در پس این صداها گم میشد و هر بار که من میگفتم این چه وضعیتی است وعده میدادند که تمام میشود، تمام میشود . . . تا شبی که وی را آوردند طبقه بالا برای گرفتن مصاحبه تصویری در حضور آقای مصطفی پور محمدی که تیم تصویربرداری را به همراه آورده بود. در همان نگاه اول شناختمش. خبر مفقود شدنش را در روزنامه ها خوانده بودم و فهمیدم که کاری ورای بررسی وضعیت فرهنگی مطبوعاتی در این ساختمان انجام میشود. مصاحبهاش که تمام شد دوباره بردنش به زیرزمین. در همین اثنا بود که سعید امامی آمد، تنها نبود، محسنی و سید ضیاء هم همراهش بودند. آمدم مطالب آماده «مصباح» را به وی نشان دهم که گفت باشد برای بعد الان کلافه ام. گفتم: حاجی مگه قرار نبود این ماجرا تمام شود؟ گفت: امشب، امشب این قصه تمام میشود.</blockquote><blockquote>داشتند سوار ماشینش میکردند که من باید میرفتم و ساعاتی از شب گذشته بود.ساختمان را ترک کردم و این آخرین باری بود که به آن ساختمان میرفتم. فردایش نزد شیخ احمد جنتی رفتم و به واسطه اینکه کارهای ستاد و حزب الله زیاد شده است عذر خواستم و از وی خواستم فرد دیگری را به ایشان برای بررسی مطبوعات معرفی کند که دیگر هرگز فرصت این کار میسر نشد.</blockquote>زمان گذشت و گذشت. دو ماه بعد فاجعه قتلهای زنجیره ای اتفاق افتاد و آن پاتوق هم برچیده شد. اخبار و اوراق بازجویی های سعید امامی جسته و گریخته به بیرون هم درز میکرد، سعید امامی پیرامون حوادث آن شب در بازجوییهای ۹۷۰صفحهای اش که در ۱۸ جلد توسط کمیته منصوب ریاست جمهوری و سازمان قضایی نیروهای مسلح (علی ربیعی، نیازی، سرمدی) ضبط شده است، خود چنین میگوید: | ||
[[پرونده:نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی.JPG|جایگزین=نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی|بندانگشتی|نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی]]<blockquote>«مدتها بود که حکم بازداشت و دستگیری پیروز دوانی را از قوه قضائیه درخواست نموده بودیم، برابر گزارش اداره کل اطلاعات مجامع فرهنگی وی فعالیتهای تخریبی زیادی را در پوشش کانون نویسندگان و دیگر گروههای به ظاهر فرهنگی انجام میداد و ارتباط گسترده ای هم با رادیوها و عوامل ضدانقلاب خارج از کشور داشت، منتها به دلیل حساسیتهای رایج پیرامون این قبیل افراد و شرایط عمومی کشور با آن موافقت نمیشد. تا آنکه یک روز در دیداری که با حاج آقا محسنی اژهای داشتم موضوع را شخصا با ایشان در میان گذاشتم و وی پیشنهاد کرد خودتان عمل کنید و از وی مصاحبه تصویری بگیرید بعدا مستند به آن مصاحبه اعلام جرم کنید تا حکم بازداشتش صادر شود. قبول کردم و فردایش جریان این توافق را به سیدصادق که معاون عملیاتی ما بود گفتم. وی را بازداشت کردند. مدتی در یکی از خانههای امن حوزه مشاوران بود تا اینکه برای مصاحبه آماده شد. مصاحبه از ایشان که گرفته شد موضوع را به اطلاع حاج آقا دری رساندیم، ایشان گفت حکمش را که گرفتید تحویل اطلاعات نیروی انتظامی بدهیدش، بازداشتگاه خودمان نبریدش. موضوع گم شدن وی جنجال به پا کرده بود و علی الظاهر آقا هم کمی احتیاط میکرد. با حاج آقا محسنی آمدم تماس بگیرم نتوانستم پیدایش کنم، به تیم گفتم ایشان را آماده اعزام بکنند و بالاخره توانستم همان شب حاج آقا [محسن اژهای] را در منزلشان ببینم، موضوع را به ایشان گفتم که گفتند لازم نیست تحویل نیروی انتظامی بدهید، حکم افسادش صادر شده، تمامش کنید! حتی واضحتر هم گفتند که با مسئولیت من بکشیدش. اینجا بود که بنده هم به سید صادق گفتم که به تیم بگویید. من خودم به واسطه مشکلی که در مقابل دفتر حفاظت منافع مصر اتفاق افتاده بود رفتم آنجا و تیم حکم را در همان ساختمان اجرا نموده بود آن شب . . . »(ص ۴۶۱ـ۴۶۲ از جلد ۱۷ | [[پرونده:نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی.JPG|جایگزین=نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی|بندانگشتی|نمایی دیگر از کاخ ثابت پاسال محل قتل پیروز دوانی]]<blockquote>«مدتها بود که حکم بازداشت و دستگیری پیروز دوانی را از قوه قضائیه درخواست نموده بودیم، برابر گزارش اداره کل اطلاعات مجامع فرهنگی وی فعالیتهای تخریبی زیادی را در پوشش کانون نویسندگان و دیگر گروههای به ظاهر فرهنگی انجام میداد و ارتباط گسترده ای هم با رادیوها و عوامل ضدانقلاب خارج از کشور داشت، منتها به دلیل حساسیتهای رایج پیرامون این قبیل افراد و شرایط عمومی کشور با آن موافقت نمیشد. تا آنکه یک روز در دیداری که با حاج آقا محسنی اژهای داشتم موضوع را شخصا با ایشان در میان گذاشتم و وی پیشنهاد کرد خودتان عمل کنید و از وی مصاحبه تصویری بگیرید بعدا مستند به آن مصاحبه اعلام جرم کنید تا حکم بازداشتش صادر شود. قبول کردم و فردایش جریان این توافق را به سیدصادق که معاون عملیاتی ما بود گفتم. وی را بازداشت کردند. مدتی در یکی از خانههای امن حوزه مشاوران بود تا اینکه برای مصاحبه آماده شد. مصاحبه از ایشان که گرفته شد موضوع را به اطلاع حاج آقا دری رساندیم، ایشان گفت حکمش را که گرفتید تحویل اطلاعات نیروی انتظامی بدهیدش، بازداشتگاه خودمان نبریدش. موضوع گم شدن وی جنجال به پا کرده بود و علی الظاهر آقا هم کمی احتیاط میکرد. با حاج آقا محسنی آمدم تماس بگیرم نتوانستم پیدایش کنم، به تیم گفتم ایشان را آماده اعزام بکنند و بالاخره توانستم همان شب حاج آقا [محسن اژهای] را در منزلشان ببینم، موضوع را به ایشان گفتم که گفتند لازم نیست تحویل نیروی انتظامی بدهید، حکم افسادش صادر شده، تمامش کنید! حتی واضحتر هم گفتند که با مسئولیت من بکشیدش. اینجا بود که بنده هم به سید صادق گفتم که به تیم بگویید. من خودم به واسطه مشکلی که در مقابل دفتر حفاظت منافع مصر اتفاق افتاده بود رفتم آنجا و تیم حکم را در همان ساختمان اجرا نموده بود آن شب . . . »(ص ۴۶۱ـ۴۶۲ از جلد ۱۷ بازجوییهای سعید امامی)</blockquote>بعدها که از قضای روزگار من و مهرداد عالیخانی (وی به واسطه قتلهای زنجیرهای و من به واسطه آن نوار افشاگری) به زندان افتادیم در بازداشتگاه ۶۶ سپاه برایم فاش ساخت که وی را در همانجا به قتل رساندهاند و در باغچه همان ساختمان دفنش کردهاند. از زندان که آزاد شدم یک بار در سخنرانیای در دانشگاه علوم پزشکی تهران اعلام کردم که پیروز دوانی با حکم محسنی اژهای به قتل رسیده است، چرا به این مسئله رسیدگی نمیشود؟ آقای محسنی اژهای هم در مصاحبه با ایرنا موضوع را تکذیب کرد و اعلام کرد که این مطلب هم از مطالب کذب فرشاد ابراهیمی است. ایشان را دعوت به مناظره کردم که البته هیچ پاسخی نیامد تا اینکه از سوی آقای علی ربیعی برایم پیغام آمد که بروم نزدش و وقتی رفتم دفتر ایشان گفتند که موضوع پیروز دوانی پیچیدهتر از این حرفهاست و تو هم به اندازه کافی مشکل برای خودت داری، پایت را از این ماجرا بکش بیرون که خیلی خطر دارد! و من هم رهایش کردم تا به امروز که برخود فرض دانستم آن را فاش کنم.<ref>[https://www.tribunezamaneh.com/archives/108132 مصاحبه امیر فرشاد ابراهیمی با تریبون زمانه]</ref> | ||
== کارنامهی وزارت اطلاعات == | == کارنامهی وزارت اطلاعات == | ||
=== | === ترورهای مخالفین === | ||
=== | ==== برخی از ترورهای وزارت اطلاعات ==== | ||
۳۰ آبانماه ۱۳۶۸،دکتر کاظم سامی، دبیرکل جاما (جنبش انقلابی مردم ایران) در تهران توسط مأموران وزارت اطلاعات در محل کار با ضربات متعدد چاقو به سر به قتل رسید. | |||
۲۹ شهریور ۱۳۶۹، عبدالله بیژنفر اهل مهاباد، حزب دموکرات، ترور در رانیه. | ۲۹ شهریور ۱۳۶۹، عبدالله بیژنفر اهل مهاباد، حزب دموکرات، ترور در رانیه. | ||
خط ۲٬۰۰۷: | خط ۲٬۰۲۹: | ||
۲ مهر ۱۳۷۹، رسول خدرزاده، حزب دموکرات، ترور در کویه. | ۲ مهر ۱۳۷۹، رسول خدرزاده، حزب دموکرات، ترور در کویه. | ||
=== قتلهای زنجیرهای === | |||
۱- دکتر [[کاظم سامی|'''کاظم سامی''']]، دبیرکل جاما (جنبش انقلابی مردم ایران) در ۳۰ آبانماه ۱۳۶۸، در تهران توسط مأموران '''[[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]]''' در محل کار و در برابر چشمان همسرش با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید. | |||
۲- دکتر تقی تفتی یا دکتر فلاح تفتی، همراه با همسر و دو فرزندش در سال ۱۳۷۲، در خیابان پاسداران و در منزل شخصی خود با ضربات کارد به قتل رسیدند. | |||
۳- علیاکبر سیرجانی، نویسنده معروف و خالق ''ضحاک ماردوش'' در ۲۲ اسفندماه ۱۳۷۲، توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد؛ و در ۶ آذرماه ۱۳۷۳، در زندان اطلاعات موسوم به توحید به وسیلهی شیاف پتاسیم به قتل رسید. | |||
۴- شمسالدین امیرعلایی، (مرداد ۷۳) همکار زندهیاد '''[[دکتر محمد مصدق]]''' و نخستین سفیر جمهوری اسلامی پس از '''[[انقلاب ضد سلطنتی|انقلاب ضدسلطنتی]]''' در فرانسه و همچنین از رهبران [[جبهه ملی ایران|'''جبهه ملی''' '''ایران''']] در مرداد سال ۱۳۷۳، در اثر یک تصادف مشکوک به قتل رسید. | |||
۵ و ۶- کشیش مهدی دیباج و کشیش طاوس میکائیلیان در مردادماه ۱۳۷۳، پس از ربوده شدن به قتل رسیدند؛ و پیکر قطعه قطعه شدهی آنها که در یک فریزر نگهداری میشد، بعدها کشف شد. رژیم ایران با ترتیب دادن یک نمایش امنیتی سه دختر عضو '''[[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]]''' را مسئول این قتلها اعلام کرد!. | |||
۷- محمدتقی زهتابی، مورخ و زبانشناس در دیماه ۱۳۷۷، به قتل رسید. | |||
۸- معصومه مصدق نوهی دکتر محمد مصدق، در پاییز ۱۳۷۷، قاتلان در منزل او دستبسته شکنجهاش کردند؛ و سپس با فرو کردن پارچهای به حلقش، او را به قتل رساندند. چمدان معصومه مصدق و مدارک شخصی دکتر محمد مصدق، پس از قتل او ناپدید شد. | |||
۹- زهره ایزدی، از دانشجویان پزشکی دانشگاه تهران به خاطر دگراندیشی به قتل رسید. | |||
۱۱- احمد میرعلایی، نویسنده و مترجم و روشنفکر منتقد حکومت، در دوم آبانماه ۱۳۷۴، هنگام رفتن به کتابفروشی محل کارش، توسط مأموران وزارت اطلاعات ربوده شد؛ و به قتل رسید. پیکر او ساعت ۱۰ شب در یکی از کوچههای شهر اصفهان کشف شد. احمد میرعلایی را با تزریق انسولین که منجر به ایست قلبی وی شده بود، به قتل رساندند. | |||
۱۲- اشرفالسادات برقعی، معلم اهل قم در اسفندماه ۱۳۷۴، در منزلش با پیچاندن سیم به دور گردنش به قتل رسید. علت قتل وی داشتن اطلاعات خطرناک ذکر شده است. | |||
۱۳ و ۱۴- مولوی عبدالملک ملازاده و مولوی جمشیدزهی که هر دو سنی مذهب و از متفکران اهل سنت بودند، در ۱۴ اسفندماه ۱۳۷۴، در کراچی پاکستان با تیراندازی مأموران وزارت اطلاعات که سوار یک تاکسی بودند به قتل رسیدند. مولوی عبدالملک ملازاده، رئیس سازمان اسلامی محمدی اهل سنت، و مولوی عبدالناصر جمشیدزهی عضو مجلس اعلای اهل سنت ایران بودند که پس از آزادی از زندان، در تبعید در پاکستان به سر میبردند. | |||
۱۵ و ۱۶- ماموستا فاروق فرساد، شخصیت مذهبی اهل سنت کُرد که دوران تبعید خود را در اردبیل میگذراند، در ۲۸ بهمنماه ۱۳۷۴، با تزریق پتاسیم به قتل رسید؛ و پیکر او در یکی از کوچههای خلوت شهر اردبیل پیدا شد. همچنین ماموستا محمد ربیعی امام جمعه کرمانشاه نیز در ۱۲ آذرماه ۱۳۷۵، با تزریق آمپول هوا به قتل رسید. | |||
۱۷- دکتر احمد صیاد، از متفکران اهل سنت و شخصیت مذهبی بلوچ، معروف به مولوی احمد میرین در ۱۲ بهمنماه ۱۳۷۴، پس از بازگشت از سفر دُبی در فرودگاه بندرعباس توسط دو تن دستگیر و پس از چند روز جسد او در فلکهی میناب این شهر پیدا شد که بهوسیلهی تزریق آمپول هوا به قتل رسیده بود. | |||
۱۸- دکتر عبدالعزیز مجد، استاد دانشگاه زاهدان و شخصیت سنیمذهب بود که در ۱۶ آبانماه ۱۳۷۵، پس از سخنرانی انتقادی از سریال تلویزیونی امام علی ربوده شد. خودروی او در کنار اداره اطلاعات زاهدان و جنازهاش را در حاشیه شهر یافتند در حالی که با شلیک به صورتش به قتل رسیده بود. | |||
۱۹ تا ۲۴- جواد سنا، جلال متین، زهرا افتخاری در شهریورماه ۱۳۷۵، و سیدمحمود میدانی به همراه دو تن دیگر در فروردین ۱۳۷۶، که همگی ساکن مشهد و از زندانیان پیشین دهه ۱۳۶۰ بودند، پس از خارج شدن از منزل یا محل کار به قتل رسیدند. | |||
۲۵- کشیش محمد باقر یوسفی ملقب به روانبخش یوسفی، در۷ مهرماه ۱۳۷۵، در شهر ساری به قتل رسید. وی در حالیکه برای مراسم دعا از منزلش خارج شده بود، ربوده و سپس به قتل رسید. غروب آن روز پیکر حلقآویز شدهی کشیش یوسفی در جنگلهای حومه ساری پیدا شد. | |||
۲۶- غفار حسینی، استاد دانشگاه، شاعر، مترجم و عضو کانون نویسندگان در ۲۰ آبانماه ۱۳۷۵، در آپارتمانش در تهران با تزریق آمپول پتاسیم به قتل رسید. غفار حسینی تلاش نظام جمهوری اسلامی برای کشتن دستهجمعی نویسندگان را در سفر به ارمنستان پیشبینی و از پذیرش دعوت سفر به ارمنستان خودداری کرده بود. غفور به دوستان خود گفته بود: همهتان را به ته دره میاندازند. | |||
۲۷- سیامک سنجری، نمایشگاه اتومبیل داشت؛ و در آستانهی ازدواجش در سن ۲۸ سالگی در ۱۳ آبانماه ۱۳۷۵، با ضربات چاقو به قتل رسید. سیامک سنجری به خاطر معاملات اتومبیل با خانوادهی علی فلاحیان وزیر وقت اطلاعات، ارتباط داشت. همسر فلاحیان از آقای سنجری دربارهی روابط خصوصی علی فلاحیان اطلاعاتی میگیرد، فلاحیان وقتی از موضوع با خبر میشود، دستور قتل سنجری را صادر میکند. در اعترافات خسرو براتی دربارهی قتل سیامک سنجری آمده است: | |||
۲۸- دکتر احمد تفضلی، محقق، نویسنده و استاد زبانهای باستانی دانشگاه بود که در ۲۴ دیماه ۱۳۷۵، در راه رفتن از محل کار به منزلش، وی را ربودند؛ و به قتل رساندند. پیکر او ساعت ۹ همان شب در کنار اتومبیلش پیدا شد، درحالی که جمجمهاش را شکسته و استخوانهای پا و دستش را از جا درآورده بودند. | |||
۲۹ و ۳۰- منوچهر صانعی و همسرش فیروزه کلانتری، در ۲۸ بهمن ۱۳۷۵، ربوده شدند؛ و پیکر کاردآجین شدهی آنان در اول اسفند حوالی لشکرک و پل تهرانپارس پیدا شد که به هرکدام ۱۳ ضربه چاقو زده و به قتل رسانده بودند. منوچهر صانعی با بنیاد مستضعفان همکاری داشت و پیش از مرگ نیز چندین بار به وزارت اطلاعات احضار شده بود. | |||
۳۱- ابراهیم زالزاده، نویسنده، روزنامهنگار، ناشر و مدیر انتشارات ابتکار، در پنجم اسفندماه ۱۳۷۵، در مسیر بازگشت به منزلش ربوده شد؛ و در فروردینماه ۱۳۷۶، به قتل رسید. پشت و سینهی وی را با ۱۵ ضربهی چاقو پاره کرده بودند. زالزاده پیش از مرگش از تهدید و فشارهای مأموران امنیتی خبر داده بود. او کتابی دربارهی به آتش کشیده شدن سینما رکس آبادان در دست انتشار داشت. | |||
۳۲ و ۳۳- فرزین مقصودلو و خواهرزادهاش شبنم حسینی، در اول آبانماه ۱۳۷۵، در آپارتمانی در محلهی گرگانپارس شهر گرگان که با چند تن از مقامات امنیتی دیدار داشتند، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند. فرزین مقصودلو از خانوادهای ثروتمند بود که پس از انقلاب ضدسلطنتی بخش عمدهای از اموال آنها توقیف شد. وی که برای بازپسگیری اموالش به ایران بازگشته بود، به اتهام ارتباط با سازمان جاسوسی انگلیس ممنوعالخروج شد. به نقل از یکی از مسئولان سابق وزارت اطلاعات، شب قتل فرزین مقصودلو و خواهرزادهاش شبنم، سعید امامی که از گرگان به تهران بازگشته بود، به وزیر اطلاعات گفته بود: «الحمدلله مشکل گرگان هم حل شد.» | |||
۳۴- پیروز دوانی، نویسنده، روزنامهنگار و فعال سیاسی، در سوم شهریور ۱۳۷۷، در مسیر رفتن به خانهی خواهرش، توسط مأموران وزارت اطلاعات ربوده شده و به قتل میرسد. بنابر اعترافات افرادی از عاملان قتلهای زنجیرهای، پیروز دوانی بلافاصله پس از ربوده شدنش به قتل رسیده و پیکرش نیز در کنار خطوط راهآهن سوزانده و دفن میشود. | |||
۳۵ و ۳۶- حمید حاجیزاده، روشنفکر و نویسندهی اهل کرمان و کارون پسر ۹ سالهاش در ۳۱ شهریورماه ۱۳۷۷، در سن ۴۷ سالگی به خاطر سرودن اشعار ملی، در حالی که پسرش را در آغوش داشت، او را به طرز فجیعی با ۲۷ ضربه چاقو سلاخی کرده و به قتل رساندند. به پسرش کارون نیز ۱۶ ضربه کارد وارد کرده بودند. خانوادهی حمید حاجیزاده پس از پیگیری بسیار، سرانجام مأموران وزارت اطلاعات به آنها گفتهاند که کشتن حمید و کارون ۹ ساله، یک اشتباه سادهی اداری بوده است. | |||
۳۷ و ۳۸- داریوش و پروانه فروهر، دبیرکل و از رهبران حزب ملت ایران در اول آذرماه ۱۳۷۷، در منزل خود در خیابان هدایت تهران توسط مأموران وزارت اطلاعات با ۲۵ و ۱۸ ضربه چاقو سلاخی شدند و به قتل رسیدند. لوازم شخصی و مدارک این زوج فعال سیاسی توسط وزارت اطلاعات برده شد. قاتلان و مجریان این قتل، همچنانکه در اعترافات خود گفتهاند، بابت این قتلها که خود قتل تمیز وصفش کردهاند، از وزارت اطلاعات حق اضافهکاری دریافت نمودهاند. برخی از قاتلان حتی زندان نرفتند؛ و به سر کار خود در وزارت اطلاعات برگشتند؛ و برخی دیگر پس از مدت کوتاه زندان، آزاد شدند. | |||
۳۹- محمد مختاری، شاعر، نویسنده، مترجم و از فعالان کانون نویسندگان و عضو هیئت دبیران این کانون، در ۱۲ آذرماه ۱۳۷۷، که برای خرید از منزل خارج شده بود، پس از ربوده شدن توسط مأموران اطلاعاتی با پیچاندن طناب به دور گردنش به قتل رسید؛ و جسدش را در بیابانهای امین آباد، حوالی کارخانهی سیمان ری انداخته بودند. | |||
۴۰- محمد جعفر پوینده، نویسنده، مترجم، جامعهشناس و از فعالان کانون نویسندگان بود. او نیز مانند محمد مختاری که عازم محل کارش بود، در ۱۸ آذرماه ۱۳۷۷، توسط مأموران وزارت اطلاعات در خیابان ایرانشهر ربوده شد؛ و در اتومبیلش با پیچاندن طناب به دور گردنش به قتل رسید. جسد وی در حوالی روستای بادامک شهریار کرج پیدا شد. قاتل محمدجعفر پوینده به حبس ابد محکوم شد؛ اما همچون متهامان و عاملان چهار قتل پاییز سال ۱۳۷۷، آزاد است. | |||
۴۱- احمد میرین صیاد، استاد دانشگاه نیز در دیماه ۱۳۷۷، به قتل رسید. | |||
۴۲- حسین شاهجمالی، که تازه مسیحی شده بود، در مردادماه ۱۳۷۳، ربوده شد و سپس به قتل رسید. | |||
۴۳- کشیش هاپیک هوسپیانمهر، اسقف ارمنیتبار کلیسای جماعت ربانی و همچنین شاعر مذهبی بود که برای دفاع از حقوق اقلیتهای دینی و مذهبی و نجات جان زندانیان سیاسی-عقیدتی فعالیت میکرد. وی در مردادماه ۱۳۷۲، که برای آزادی مهدی دیباج ۳ روز تلاش کرده و به نتیجهای نرسیده بود؛ در حالی که عازم فرودگاه مهرآباد بود، ربوده شد؛ و پس از چند روز جسدش در یک منطقهی جنگلی نزدیک تهران پیدا شد که با ۲۶ ضربه چاقو به قتل رسیده بود. | |||
۴۴- شیخ محمد ضیایی، امامجمعه بندرعباس در دیماه ۱۳۷۷، به قتل رسید. | |||
۴۵- دکتر جمشید پرتوی، متخصص بیماریهای قلبی و بهقولی پزشک ویژهی احمد خمینی بود که در دهم دیماه ۱۳۷۷، در منزلش که در همسایگی رئیس جمهور قرار داشت به قتل رسید. | |||
۴۶ و ۴۷- جواد امامی و سونیا آلیاسین، در دیماه ۱۳۷۷، به قتل رسیدند. | |||
۴۸ و ۴۹- مهندس کریم جلی و فاطمه امامی نیز در دیماه ۱۳۷۷، به قتل رسیدند. | |||
۵۰- فاطمه قائم مقامی، سرمهماندار هواپیمای آسمان در چهارم دیماه ۱۳۷۶، در خیابان پاسداران در خودروی شخصی خود با شلیک گلوله به قتل رسید. براساس تحقیقات انتشار یافته، خانم قائممقامی به فرمان علی فلاحیان به قتل رسیده است. فاطمه قائم مقامی روابط نزدیک با فلاحیان داشت و اطلاعاتی از فعالیتهای او بهدست آورده بود که برای فلاحیان خطر امنیتی محسوب میشد و به همین خاطر به قتل رسید. | |||
۵۱- دکتر فلاح یزدی، پزشک ویژه آیتالله منتظری که در زمستان ۱۳۷۷، در جلوی چشمان فرزندش به قتل رسید. | |||
۵۲- سعید قیدی، از پرسنل نیروی هوایی که با ۳۰ ضربه چاقو به قتل رسید؛ و جسد مثله شدهی او در سعادتآباد تهران پیدا شد. | |||
۵۳- حسین سرشار، خوانندهی ایرانی به جرم خواندن سرود ''ای ایران ای مرز پرگهر'''''،''' و دوستی با سعیدی سیرجانی دستگیر و تحت شکنجه قرار گرفت؛ و حافظه خود را از دست داد. او را در آبادان در یک تصادف ساختگی به قتل رساندند. | |||
۵۴- خسرو بشارتی، از شخصیتهای مذهبی بود که دربارهی برخی از باورهای شیعه، مثل زیارت و شفاعت، نظرهای انتقادی داشت. وی در پاییز ۱۳۶۹، به اداره اطلاعات در تهران احضار شده بود که دیگر باز نگشت. جسد خسرو بشارتی در سولقان کن درحالی پیدا شد که با شلیک گلوله به مغزش به قتل رسیده بود. | |||
۵۵- مهندس حسین برازنده، مدرس قرآن بود که تملق مقامات حکومت را رفتاری شرکآلود میدانست. وی در ۱۳ دیماه ۱۳۷۳، پس از خروج از جلسهی قرآن در مسیر منزل ربوده شد و به قتل رسید. جنازهی وی سه روز بعد در حوالی خیابان فلسطین مشهد پیدا شد. در دست او آثار دستبند و بر بدنش آثار ضربه دیده میشد. عبدالله نوری از متهمان قبلهای زنجیرهای در دفاعیات خود در دادگاه، قتل حسین برازنده توسط مأموران وزارت اطلاعات را تأیید کرد. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |
ویرایش