۸٬۵۷۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
'''ولادیمیر ایلیچ اولیانوف معروف به لنین،''' زادهی ۲۲ آوریل سال ۱۸۷۰ در شهر کوچک سیمبیرسک (اولیانوفسک)، یکی از بزرگترین رهبران انقلابی تاریخ جهان است. لنین در خانوادهای مرفه و تحصیلکرده چشم به جهان گشود. او سومین فرزند از هشت فرزند خانواده اولیانوف بود و یک برادر و یک خواهر بزرگتر از خود داشت. آنا متولد ۱۸۶۹ و الکساندر متولد ۱۸۶۶ بود. پس از آنها سه فرزند دیگر به نامهای اولگا متولد ۱۸۷۱، دیمیتری متولد ۱۸۷۴ و ماریا متولد ۱۸۷۸ زاده شدند. دو فرزند دیگر خانواده اولگا متولد ۱۸۶۸ و نیکلای متولد ۱۸۷۳در نوزادی درگذشتند. هر پنج خواهر و برادر لنین انقلابی شدند، برادر بزرگتر لنین الکساندر در سال ۱۸۸۷ به اتهام شرکت در توطئهای برای ترور تزار الکساندر سوم دستگیر شد و در همان سال اعدام شد. اعدام برادر، بر لنین جوان تأثیر عمیقی باقی گذاشت.<ref>[https://www.bbc.com/persian/world-features-52344526 لنین - سایت بی بی سی فارسی] </ref> | '''ولادیمیر ایلیچ اولیانوف معروف به لنین،''' زادهی ۲۲ آوریل سال ۱۸۷۰ در شهر کوچک سیمبیرسک (اولیانوفسک)، یکی از بزرگترین رهبران انقلابی تاریخ جهان است. لنین در خانوادهای مرفه و تحصیلکرده چشم به جهان گشود. او سومین فرزند از هشت فرزند خانواده اولیانوف بود و یک برادر و یک خواهر بزرگتر از خود داشت. آنا متولد ۱۸۶۹ و الکساندر متولد ۱۸۶۶ بود. پس از آنها سه فرزند دیگر به نامهای اولگا متولد ۱۸۷۱، دیمیتری متولد ۱۸۷۴ و ماریا متولد ۱۸۷۸ زاده شدند. دو فرزند دیگر خانواده اولگا متولد ۱۸۶۸ و نیکلای متولد ۱۸۷۳در نوزادی درگذشتند. هر پنج خواهر و برادر لنین انقلابی شدند، برادر بزرگتر لنین الکساندر در سال ۱۸۸۷ به اتهام شرکت در توطئهای برای ترور تزار الکساندر سوم دستگیر شد و در همان سال اعدام شد. اعدام برادر، بر لنین جوان تأثیر عمیقی باقی گذاشت.<ref>[https://www.bbc.com/persian/world-features-52344526 لنین - سایت بی بی سی فارسی] </ref> | ||
ولادیمیر جوان از سال ۱۸۷۹ تا ۱۸۸۷ در موسسهی بدنسازی | ولادیمیر جوان از سال ۱۸۷۹ تا ۱۸۸۷ در موسسهی بدنسازی سیمبیرسک تحصیل کرد. پس از فارغ التحصیلی با مدال طلا، در سال ۱۸۸۷ به همراه خانوادهاش برای شروع تحصیلات حقوق به شهر کازان رفت. در دانشگاه با دانشجویان مخالف حکومت آشنا شد و به مبارزه سیاسی روی آورد. به دلیل فعالیت سیاسی غیرقانونی و همکاری با دانشجویان چپگرا، چند بار دستگیر و سرانجام از دانشگاه اخراج شد. | ||
مطالعه ادبیات پیشرو روسیه و آثار نویسندگان بزرگی مانند: (بلینسکی، دوبرولیوبوف، هرزن، پیسارف، پوشکین، لرمونتوف، تورگنیف، گوگول، تولستوی، به ویژه چرنیشفسکی و نیز نویسندگان خارجی مانند: شکسپیر، هاکسلی و داروین منجر به | مطالعه ادبیات پیشرو روسیه و آثار نویسندگان بزرگی مانند: (بلینسکی، دوبرولیوبوف، هرزن، پیسارف، پوشکین، لرمونتوف، تورگنیف، گوگول، تولستوی، به ویژه چرنیشفسکی و نیز نویسندگان خارجی مانند: شکسپیر، هاکسلی و داروین منجر به شکلگیری افکار انقلابی در وی شد. لنین در سال ۱۸۹۳ به شهر سن پترزبورگ که در آن زمان مرکز افکار انقلابی بود. نقل مکان کرد، در این شهر خود را وقف مبارزه کرد، با متفکران و فعالان مترقی روسیه مانند گئورگی پلخانف آشنا شد و در مطبوعات چپ به تبلیغ ضرورت انقلاب کارگری در روسیه پرداخت.<ref>[http://www.tejaratefarda.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-35/11800-%D8%AF%DB%8C%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C لنین - سایت هفته نامه تجارت فردا]</ref> | ||
لنین در اواخر سال ۱۸۹۵ بار دیگر دستگیر شد. یک سال را در زندان گذراند و بعد در دادگاه به سه سال تبعید در سیبری محکوم شد. در تبعیدگاه نخستین آثار نظری مستقل خود را نوشت که او را در میان هواداران جنبش کمونیستی به شهرت رساند. او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون میدانست. | لنین در اواخر سال ۱۸۹۵ بار دیگر دستگیر شد. یک سال را در زندان گذراند و بعد در دادگاه به سه سال تبعید در سیبری محکوم شد. در تبعیدگاه نخستین آثار نظری مستقل خود را نوشت که او را در میان هواداران جنبش کمونیستی به شهرت رساند. او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون میدانست. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
== تاریخچهی مبارزاتی لنین == | == تاریخچهی مبارزاتی لنین == | ||
لنین سه ماه پس از پذیرش در دانشگاه کازان، به دلیل شرکت در یک تجمع اعتراضی علیه حکومت تزاری از دانشگاه اخراج شد. اخراج لنین از دانشگاه سرآغاز آشنایی او با گروههای مخفی ناراضی شد. او مانند بیشتر جوانان آن دوره جذب افکار مارکس شد. خاطره اعدام برادرش الكساندر در پیریزی شالوده ذهنی او | لنین سه ماه پس از پذیرش در دانشگاه کازان، به دلیل شرکت در یک تجمع اعتراضی علیه حکومت تزاری از دانشگاه اخراج شد. اخراج لنین از دانشگاه سرآغاز آشنایی او با گروههای مخفی ناراضی شد. او مانند بیشتر جوانان آن دوره جذب افکار مارکس شد. خاطره اعدام برادرش الكساندر در پیریزی شالوده ذهنی او تاثیری جدی داشت. | ||
در سپتامبر ۱۸۸۹، خانواده اولیانوف به شهر سامارا نقل مکان کرد و لنین آنجا به | در سپتامبر ۱۸۸۹، خانواده اولیانوف به شهر سامارا نقل مکان کرد و لنین آنجا به حلقهی اطرافیان الکسی اسکلیارنکو که حول مباحث سوسیالیستی گرد میآمدند، پیوست. در آن جلسات، لنین بهطور کامل جذب مارکسیسم شد و مانیفست حزب کمونیست ۱۸۴۸ از مارکس و فریدریش انگلس را به روسی ترجمه کرد. او آثار گئورگی پلخانوف، را مطالعه میکرد و با او دربارهٔ گذار روسیه از فئودالیسم به سرمایهداری و نیز برپایی سوسیالیسم توسط پرولتاریا (کارگران شهری)، و نه دهقانان، موافق بود. این دیدگاه مارکسیستی با نظر جنبش دهقانی ـ سوسیالیستی نارودنیک که از برپایی سوسیالیسم توسط دهقانان (و بدین طریق اجتناب از ورود سرمایهداری به روسیه) طرفداری میکرد، در تضاد بود. دیدگاه نارودنیکی در دهه ۱۸۶۰ توسط حزب نارودنایا ولیا پشتیبانی میشد و نظریه غالب میان انقلابیون روس بود. لنین سوسیالیسم دهقانی را رد میکرد، اما متفکران این مکتب نظیر پیوتر تکاچف و سرگئی نچایف بر او اثر گذاشتند و نیز شخصاً با چند نارودنیک دوستی داشت. | ||
در ماه مه ۱۸۹۰، ماریا، مادر لنین، مسئولین دانشگاه را متقاعد کرد به لنین اجازه دهند علیرغم عدم حضور در دانشگاه، در امتحانات دانشجویان خارجی دانشگاه سن پترزبورگ شرکت کند. لنین در این امتحانات با نمرهای عالی قبول شد و از او تجلیل شد. در همان اوان، خواهرش اولگا بر اثر حصبه درگذشت. لنین چند سال به عنوان دستیار حقوقی در دادگاهی منطقهای و سپس برای یک وکیل محلی در سامارا کار کرد. در این دوران بیشتر وقت او به مطالعه مقالات و نوشتههای بر جای مانده از انقلابیون روسیه میگذشت. و در گروه اسکلیارنکو فعال بود و تلاش میکرد بهترین راه را برای پیاده کردن ایدههای مارکسیسم در روسیه بیابد. لنین با الهام از آثار پلخانوف، اطلاعات مرتبط با جامعه روسیه را جمعآوری میکرد و آن معلومات را در دفاع از برداشت مارکسیستی از توسعه جامعه و رد ادعاهای نارودنیکها به کار میبرد. او مقالهای به نام دوستان خلق کیانند؟ و چگونه با سوسیال دموکراتها مبارزه | در ماه مه ۱۸۹۰، ماریا، مادر لنین، مسئولین دانشگاه را متقاعد کرد به لنین اجازه دهند علیرغم عدم حضور در دانشگاه، در امتحانات دانشجویان خارجی دانشگاه سن پترزبورگ شرکت کند. لنین در این امتحانات با نمرهای عالی قبول شد و از او تجلیل شد. در همان اوان، خواهرش اولگا بر اثر حصبه درگذشت. لنین چند سال به عنوان دستیار حقوقی در دادگاهی منطقهای و سپس برای یک وکیل محلی در سامارا کار کرد. در این دوران بیشتر وقت او به مطالعه مقالات و نوشتههای بر جای مانده از انقلابیون روسیه میگذشت. و در گروه اسکلیارنکو فعال بود و تلاش میکرد بهترین راه را برای پیاده کردن ایدههای مارکسیسم در روسیه بیابد. لنین با الهام از آثار پلخانوف، اطلاعات مرتبط با جامعه روسیه را جمعآوری میکرد و آن معلومات را در دفاع از برداشت مارکسیستی از توسعه جامعه و رد ادعاهای نارودنیکها به کار میبرد. او مقالهای به نام دوستان خلق کیانند؟ و چگونه با سوسیال دموکراتها مبارزه میکنند نوشت که مجله لیبرال اندیشه روس حاضر به چاپ آن نشد. ولی حدود ۲۰۰ نسخه از این رساله بهطور غیرقانونی در سال ۱۸۹۴ چاپ شد. | ||
لنین در این سالها هم کتاب كاتشیسم انقلابی، نچایف- آنارشیست روس كه به اتهام ترور تزار اعدام شد- را خواند و هم كاپیتال كارل ماركس را. سهم نچایف در شكلگیری تفكر انقلابی لنین بیشتر بود. او این تفكر را از نچایف وام گرفت كه قدرت دولت باید توسط گروهی از انقلابیون متعهد و حرفهای در اختیار كارگران قرار گیرد و كلیه طبقات دیگر اجتماع منسوخ گردد. | لنین در این سالها هم کتاب كاتشیسم انقلابی، نچایف- آنارشیست روس كه به اتهام ترور تزار اعدام شد- را خواند و هم كاپیتال كارل ماركس را. سهم نچایف در شكلگیری تفكر انقلابی لنین بیشتر بود. او این تفكر را از نچایف وام گرفت كه قدرت دولت باید توسط گروهی از انقلابیون متعهد و حرفهای در اختیار كارگران قرار گیرد و كلیه طبقات دیگر اجتماع منسوخ گردد. | ||
لنین در آخر سال ۱۸۹۵ بار دیگر دستگیر شد. یک سال در زندان گذراند و سپس در دادگاه به .سه سال تبعید در سیبری محکوم شد. در تبعیدگاه نخستین آثار نظری مستقل خود را نوشت که او را در میان هواداران جنبش کمونیستی به شهرت رساند. او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری خواند و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون دانست. | |||
لنین در آخر سال ۱۸۹۵ بار دیگر دستگیر شد. یک سال در زندان گذراند و سپس در دادگاه به سه سال تبعید در سیبری محکوم شد. در تبعیدگاه نخستین آثار نظری مستقل خود را نوشت که او را در میان هواداران جنبش کمونیستی به شهرت رساند. او اندیشه کارل مارکس را بهترین راهنمای عمل برای جنبش کارگری خواند و تبلیغ عقاید او را وظیفه تمام انقلابیون دانست. | |||
لنین در دوران تبعید در سال ۱۸۹۸ با نادژدا کروپسکایا که از فعالان جنبش چپ بود، ازدواج کرد. آن دو، پس از پایان تبعید لنین در سال ۱۹۰۰ روسیه را ترک کردند و سالهای بعد را در اروپا، عمدتاً سوئیس و اتریش به سر بردند. | لنین در دوران تبعید در سال ۱۸۹۸ با نادژدا کروپسکایا که از فعالان جنبش چپ بود، ازدواج کرد. آن دو، پس از پایان تبعید لنین در سال ۱۹۰۰ روسیه را ترک کردند و سالهای بعد را در اروپا، عمدتاً سوئیس و اتریش به سر بردند. | ||
لنین در سال ۱۸۹۵، در خارج از کشور با گروه آزادی کار که توسط پلخانف، ورا زاسولیچ، لئو دیچ، و پاول اکسلرود تاسیس شده بود، همچنین با داماد مارکس، پل لافارگ در پاریس و ویلهلم لبکنشت در برلین ملاقات کرد که تأثیر ویژهای بر او گذاشت و ورود او به مبارزه برای تشکیل اتحادیه مبارزه برای آزادی طبقه کارگر پترزبورگ را در همان سال تسریع کرد. لنین بهدلیل سازماندهی و فعالیتهای این اتحادیه، دستگیر شد، یک سال و دو ماه را در زندان گذراند، و به مدت سه سال به تبعید در روستای شوشنسکوی در منطقه مینوسینسک در منطقه کراسنویارسک تبعید شد. در بازگشت از تبعید در فوریه ۱۹۰۰، لنین روزنامه ایسکرا را منتشر کرد که نقش بسیار زیادی در ایجاد حزب سوسیال دموکرات در سال ۱۹۰۳ داشت. در دومین کنگره حزب سوسیال دموکرات، بر سر یک تعریف روشن و رادیکال از شرایط عضویت در حزب اکثریت نمایندگان، در کنار لنین، ایستادند. از این رو انشعاب حزب سوسیال دموکرات روسیه به بلشویک و منشویک شکل گرفت. در ابتدا، لنین توسط پلخانف پشتیبانی میشد، اما پلخانف بعدها تحت تأثیر منشویکها، بلشویکها را ترک کرد. لنین در اولین انقلاب روسیه مشارکت فعال داشت. وی که با نامهای مستعار مطالبش را در روزنامهی | لنین در سال ۱۸۹۵، در خارج از کشور با گروه آزادی کار که توسط پلخانف، ورا زاسولیچ، لئو دیچ، و پاول اکسلرود تاسیس شده بود، همچنین با داماد مارکس، پل لافارگ در پاریس و ویلهلم لبکنشت در برلین ملاقات کرد که تأثیر ویژهای بر او گذاشت و ورود او به مبارزه برای تشکیل اتحادیه مبارزه برای آزادی طبقه کارگر پترزبورگ را در همان سال تسریع کرد. لنین بهدلیل سازماندهی و فعالیتهای این اتحادیه، دستگیر شد، یک سال و دو ماه را در زندان گذراند، و به مدت سه سال به تبعید در روستای شوشنسکوی در منطقه مینوسینسک در منطقه کراسنویارسک تبعید شد. در بازگشت از تبعید در فوریه ۱۹۰۰، لنین روزنامه ایسکرا را منتشر کرد که نقش بسیار زیادی در ایجاد حزب سوسیال دموکرات در سال ۱۹۰۳ داشت. در دومین کنگره حزب سوسیال دموکرات، بر سر یک تعریف روشن و رادیکال از شرایط عضویت در حزب اکثریت نمایندگان، در کنار لنین، ایستادند. از این رو انشعاب حزب سوسیال دموکرات روسیه به بلشویک و منشویک شکل گرفت. در ابتدا، لنین توسط پلخانف پشتیبانی میشد، اما پلخانف بعدها تحت تأثیر منشویکها، بلشویکها را ترک کرد. لنین در اولین انقلاب روسیه مشارکت فعال داشت. وی که با نامهای مستعار مطالبش را در روزنامهی نوایاژیزن منتشر میکرد، توهمات انقلابی و اصلاح طلبانه کادتها، سوسیالیستهای انقلابی و منشویکها، و امیدهای آنها برای پیروزی مسالمتآمیز جنبش انقلابی را درهم شکست. او به اصطلاح دومای مشورتی را مورد انتقاد قرار داد و شعار تحریم آن را داد. وی با اشاره به لزوم آماده سازی یک قیام مسلحانه، فعالانه از نمایندگان سوسیال دمکرات دومای مشورتی حمایت کرد. وی به ضرورت استفاده از همه فرصتهای قانونی در مواردی که امید به یک مبارزه انقلابی مستقیم غیرممکن بود اذعان داشت. | ||
[[پرونده:لنین در حال سخنرانی.jpg|جایگزین=لنین در سن پترزبورگ|بندانگشتی|لنین در حال سخنرانی]] | [[پرونده:لنین در حال سخنرانی.jpg|جایگزین=لنین در سن پترزبورگ|بندانگشتی|لنین در حال سخنرانی]] | ||
جنگ جهانی اول همه چیز را بهم ریخت. در آغاز جنگ، لنین توسط مقامات اتریش دستگیر شد، اما به لطف تلاشهای سوسیال دموکراتهای اتریش، آزاد شد و راهی سوئیس شد. در میان انفجار جنگطلبی تحت پوش میهنپرستی که همه احزاب سیاسی و مارکسیست را فرا گرفته بود، او عملاً تنها کسی بود که خواستار تبدیل جنگ امپریالیستی به یک جنگ داخلی و انقلاب بود. | جنگ جهانی اول همه چیز را بهم ریخت. در آغاز جنگ، لنین توسط مقامات اتریش دستگیر شد، اما به لطف تلاشهای سوسیال دموکراتهای اتریش، آزاد شد و راهی سوئیس شد. در میان انفجار جنگطلبی تحت پوش میهنپرستی که همه احزاب سیاسی و مارکسیست را فرا گرفته بود، او عملاً تنها کسی بود که خواستار تبدیل جنگ امپریالیستی به یک جنگ داخلی و انقلاب بود. |
ویرایش