۷٬۳۴۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
|نتیجه=بیروزی انقلاب ضد سلطنتی در۲۲ بهمن ۱۳۵۷ -سرنگونی نظام سلطنتی پهلوی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران | |نتیجه=بیروزی انقلاب ضد سلطنتی در۲۲ بهمن ۱۳۵۷ -سرنگونی نظام سلطنتی پهلوی و روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران | ||
}} | }} | ||
'''انقلاب ضد سلطنتی ایران''' در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی (۱۱ فوریه ۱۹۷۹ میلادی) با قیام مردم ایران علیه [[محمدرضا پهلوی|حکومت پهلوی]] به پیروزی رسید و طی آن نظام شاهنشاهی سرنگون شد. سازمان مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق ایران و مبارزان دیگر در به ثمر رسیدن انقلاب ضدسلطنتی نقشی فعال داشتند. با اینحال [[روحالله خمینی]] پس از انقلاب ضدسلطنتی با در دست گرفتن قدرت در ایران، | '''انقلاب ضد سلطنتی ایران''' در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی (۱۱ فوریه ۱۹۷۹ میلادی) با قیام مردم ایران علیه [[محمدرضا پهلوی|حکومت پهلوی]] به پیروزی رسید و طی آن نظام شاهنشاهی سرنگون شد. سازمان مجاهدین خلق، چریکهای فدایی خلق ایران و مبارزان دیگر در به ثمر رسیدن انقلاب ضدسلطنتی نقشی فعال داشتند. با اینحال [[روحالله خمینی]] پس از انقلاب ضدسلطنتی با در دست گرفتن قدرت در ایران، استبداد دیگری را با سرکوب تمامی جریانات سیاسی و دگراندیشان شکل داد و [[رژیم ولایت فقیه]] را که یک دیکتاتوری مذهبی بود جایگزین دیکتاتوری سلطنتی ساخت. | ||
ریشههای انقلاب ضدسلطنتی را میتوان در مبارزات آزادیخواهانه از دوران مشروطه جستجو کرد. جنبش مشروطه با رهبری بورژوازی ملی علیه دربار فئودال قاجار و سپس دربار پهلوی ایجاد شده بود، اما نتوانست اهداف خود را محقق کند. بورژوازی ملی در ایران با کودتای [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] و حمایت انگلستان تضعیف شد و اجازهی رشد نیافت. | ریشههای انقلاب ضدسلطنتی را میتوان در مبارزات آزادیخواهانه از دوران مشروطه جستجو کرد. جنبش مشروطه با رهبری بورژوازی ملی علیه دربار فئودال قاجار و سپس دربار پهلوی ایجاد شده بود، اما نتوانست اهداف خود را محقق کند. بورژوازی ملی در ایران با کودتای [[رضاشاه پهلوی|رضاخان]] و حمایت انگلستان تضعیف شد و اجازهی رشد نیافت. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
=== کنفرانس گوادلوپ === | === کنفرانس گوادلوپ === | ||
از ۱۳ تا ۱۷ دی ماه ۵۷، کارتر، کالاهان، ژیسکاردستن و اشمیت در جزیره گوآدلوپ (واقع در دریای کارائیب) به مذاکره در مورد مهمترین مسائل جهانی (از جمله تحولات در ایران، کامبوج، آفریقای جنوبی، افغانستان، ترکیه و نفوذ شوروی در خلیج فارس) پرداختند. چهار مقام ارشد سیاسی آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان غربی در مورد رفتن شاه از ایران، وحدت نظر داشتند. جیمی کارتر در خاطرات خود به صراحت مینویسد: «متوجه شدم سه رهبر دیگر، پشتیبانی چندانی از شاه نمیکنند. آنها در فکر تشکیل دولتی غیرنظامی بودند و همگی میگفتند، شاه هرچه زودتر باید برود. همچنین در مورد انسجام و قدرتمند ماندن نیروهای مسلح با من همعقیده بودند». | از ۱۳ تا ۱۷ دی ماه ۵۷، کارتر، کالاهان، ژیسکاردستن و اشمیت در جزیره [[کنفرانس گوادلوپ|گوآدلوپ]] (واقع در دریای کارائیب) به مذاکره در مورد مهمترین مسائل جهانی (از جمله تحولات در ایران، کامبوج، آفریقای جنوبی، افغانستان، ترکیه و نفوذ شوروی در خلیج فارس) پرداختند. چهار مقام ارشد سیاسی آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان غربی در مورد رفتن شاه از ایران، وحدت نظر داشتند. جیمی کارتر در خاطرات خود به صراحت مینویسد: «متوجه شدم سه رهبر دیگر، پشتیبانی چندانی از شاه نمیکنند. آنها در فکر تشکیل دولتی غیرنظامی بودند و همگی میگفتند، شاه هرچه زودتر باید برود. همچنین در مورد انسجام و قدرتمند ماندن نیروهای مسلح با من همعقیده بودند». | ||
[[پرونده:گوادلوپ.JPG|بندانگشتی|سران آمریکا، فرانسه، انگلستان و آلمان غربی در کنفرانس گوادلوپ]] | [[پرونده:گوادلوپ.JPG|بندانگشتی|سران آمریکا، فرانسه، انگلستان و آلمان غربی در کنفرانس گوادلوپ]] | ||
والری ژیسکاردستن، رئیس جمهور فرانسه نیز جریان مذاکرات کنفرانس گوآدلوپ را در مورد اوضاع ایران، چنین توضیح میدهد: «جیم کالاهان (نخستوزیر انگلیس) اوضاع را واقعبینانه تحلیل کرد و گفت: کار شاه تمام است و راهحلی برای تغییر اوضاع وجود ندارد، بسیاری از آنها با رژیم موجود همکاری و سازش داشتهاند. این که ارتش بتواند نقش جایگزین را ایفا کند، مورد سئوال است... جیمی کارتر گفت: اوضاع ایران بسیار آشفته است؛ شاه دیگر نمیتواند دوام بیاورد. مردم ایران، دیگر او را نمیخواهند و از این پس، دولتی که حاضر باشد با او کار کند، وجود ندارد.» | والری ژیسکاردستن، رئیس جمهور فرانسه نیز جریان مذاکرات کنفرانس گوآدلوپ را در مورد اوضاع ایران، چنین توضیح میدهد: «جیم کالاهان (نخستوزیر انگلیس) اوضاع را واقعبینانه تحلیل کرد و گفت: کار شاه تمام است و راهحلی برای تغییر اوضاع وجود ندارد، بسیاری از آنها با رژیم موجود همکاری و سازش داشتهاند. این که ارتش بتواند نقش جایگزین را ایفا کند، مورد سئوال است... جیمی کارتر گفت: اوضاع ایران بسیار آشفته است؛ شاه دیگر نمیتواند دوام بیاورد. مردم ایران، دیگر او را نمیخواهند و از این پس، دولتی که حاضر باشد با او کار کند، وجود ندارد.» |