۲٬۳۲۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «پرونده:پرسنل ارتش هوادار مجاهدین خلق.JPG|بندانگشتی|پرسنل ارتش هوادار مجاهدی...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
== فعالیت علیه سیاست استمرار جنگ == | == فعالیت علیه سیاست استمرار جنگ == | ||
از جمله فعالیتهای پرسنل ارتش هوادار مجاهدین مقابله با سیاست جنگ طلبی رژیم ایران بود. به اعتقاد [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] ایران [[جنگ ایران و عراق]] باید حداکثر در سال ۱۳۶۱ پس از آزادی خرمشهر پایان مییافت و [[روحالله خمینی|خمینی]] از آن به عنوان ابزاری برای سرپوش گذاشتن بر سرکوب داخلی و پیشبرد سیاست [[عمق استراتژیک|صدور بحران]] استفاده کرد. | از جمله فعالیتهای پرسنل ارتش هوادار مجاهدین مقابله با سیاست جنگ طلبی رژیم ایران بود. به اعتقاد [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] ایران [[جنگ ایران و عراق]] باید حداکثر در سال ۱۳۶۱ پس از آزادی خرمشهر پایان مییافت و [[روحالله خمینی|خمینی]] از آن به عنوان ابزاری برای سرپوش گذاشتن بر سرکوب داخلی و پیشبرد سیاست [[عمق استراتژیک|صدور بحران]] استفاده کرد. | ||
[[پرونده:فریدون ورمزیاری.JPG|جایگزین=فریدون ورمزیاری درجه دار ارتش پیوسته به مجاهدین خلق|بندانگشتی|فریدون ورمزیاری | [[پرونده:فریدون ورمزیاری.JPG|جایگزین=فریدون ورمزیاری درجه دار ارتش پیوسته به مجاهدین خلق|بندانگشتی|فریدون ورمزیاری همافر نیروی هوایی پیوسته به مجاهدین خلق]] | ||
پرسنل ارتش هوادار مجاهدین در زمان تهاجم عراق و اشغال بخشهائی از خاک ایران، در جبههها حضور داشت اما از ۳۰ خرداد به بعد با پافشاریاش بر ایدهی موسوم به صدور انقلاب، این جنگ را ویرانگر و دارای خصیصهی ضدملی و ضدمیهنی میدانست. | پرسنل ارتش هوادار مجاهدین در زمان تهاجم عراق و اشغال بخشهائی از خاک ایران، در جبههها حضور داشت اما از ۳۰ خرداد به بعد با پافشاریاش بر ایدهی موسوم به صدور انقلاب، این جنگ را ویرانگر و دارای خصیصهی ضدملی و ضدمیهنی میدانست. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در جریان [[کاندیداتوری مسعود رجوی]] در انتخابات ریاست جمهوری و اوجگیری حملات نظام جمهوری اسلامی علیه مجاهدین و بهریژه مسئول اول سازمان مجاهدین خلق، [[مسعود رجوی]]، سروان مسعود علائی نامهای برای نشریهی مجاهد ارسال کرد و ضمن آن با شرح مشاهدات خود از مقاومت مجاهدین زندانی به ویژه [[مسعود رجوی]]، در زندانهای شاه به کینهی رژیم شاه نسبت به او اشاره کرد. سروان علائی در این نامه که در نشریه مجاهد شمارهی ۲۱ به چاپ رسید، نوشته بود: <blockquote>«... اخیرا اعلامیههایی مشاهده شده است که در آن به سازمان انقلابی مجاهدین و بهخصوص مجاهد حماسهآفرین و تحسین برانگیز [[مسعود رجوی]] که با مقاومت قهرمانانهی خود در داخل زندان، نشان دادکه چگونه یک مسلمان میتواند با نیروی ایمان به خداوند یکتا، تمام نیروهای اهریمنی را درهم بشکند، حملههایی شده است. از آن جمله که چرا مسعود رجوی اعدام نشده است و یا در داخل زندان شکنجه نشده است. من بهعنوان یک زندانبان زندان سیاسی که به هیچ دسته و گروهی بستگی ندارم، آنچه را که به چشم خویش در زندان قصر دیدهام و بنابر اصل دفاع از حقیقت تصمیم گرفتم تا صحنههای فراموش نشدنی که جزو لحظات خوب و بد زندگیم میباشد و خود شخصاً نظارهگر آن صحنهها و لحظات بودم و آن را حقیقت میدانم، به اطلاع عموم برسانم…»</blockquote> | در جریان [[کاندیداتوری مسعود رجوی]] در انتخابات ریاست جمهوری و اوجگیری حملات نظام جمهوری اسلامی علیه مجاهدین و بهریژه مسئول اول سازمان مجاهدین خلق، [[مسعود رجوی]]، سروان مسعود علائی نامهای برای نشریهی مجاهد ارسال کرد و ضمن آن با شرح مشاهدات خود از مقاومت مجاهدین زندانی به ویژه [[مسعود رجوی]]، در زندانهای شاه به کینهی رژیم شاه نسبت به او اشاره کرد. سروان علائی در این نامه که در نشریه مجاهد شمارهی ۲۱ به چاپ رسید، نوشته بود: <blockquote>«... اخیرا اعلامیههایی مشاهده شده است که در آن به سازمان انقلابی مجاهدین و بهخصوص مجاهد حماسهآفرین و تحسین برانگیز [[مسعود رجوی]] که با مقاومت قهرمانانهی خود در داخل زندان، نشان دادکه چگونه یک مسلمان میتواند با نیروی ایمان به خداوند یکتا، تمام نیروهای اهریمنی را درهم بشکند، حملههایی شده است. از آن جمله که چرا مسعود رجوی اعدام نشده است و یا در داخل زندان شکنجه نشده است. من بهعنوان یک زندانبان زندان سیاسی که به هیچ دسته و گروهی بستگی ندارم، آنچه را که به چشم خویش در زندان قصر دیدهام و بنابر اصل دفاع از حقیقت تصمیم گرفتم تا صحنههای فراموش نشدنی که جزو لحظات خوب و بد زندگیم میباشد و خود شخصاً نظارهگر آن صحنهها و لحظات بودم و آن را حقیقت میدانم، به اطلاع عموم برسانم…»</blockquote> | ||
[[پرونده:پرسنل ارتشی هوادار مجاهدین خلق.JPG|جایگزین=پرسنل ارتشی هوادار مجاهدین خلق|بندانگشتی|پرسنل ارتشی هوادار مجاهدین خلق]] | [[پرونده:پرسنل ارتشی هوادار مجاهدین خلق.JPG|جایگزین=پرسنل ارتشی هوادار مجاهدین خلق|بندانگشتی|پرسنل ارتشی هوادار مجاهدین خلق در دیدار با مسعود رجوی در پاریس]] | ||
پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ سروان مسعود علائی اسلحه و ماشین شخصیاش را در اختیار تیمهای عملیاتی مجاهدین گذاشته بود. حین یک درگیری، نظامی بین تیمهای عملیاتی مجاهدین و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|پاسداران]] شمارهی ماشین او برای مأموران لو رفت و با توجه به اینکه سوابق او نیز برای نیروهای امنیتی [[جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی]] روشن بود، بنا به رهنمود مسئولین سازمان، مخفی شد، اما پس از مدتی دستگیر شد و تحت شکنجه قرار گرفت. مأموران او را از ابتدا از سایر زندانیان مجاهد جدا و دور نگهداشتند و با اعمال شکنجههای جسمی و روحی تلاش داشتند علاوه بر کسب اطلاعات از او، مقاومت او را در هم شکسته و وی به مصاحبه تلویزیونی و ابراز ندامت بکشانند. سروان مسعود علائی هیچگاه حاضر به مصاحبه نشد و سرانجام در سال ۱۳۶۱، پس از تحمل شکنجههای فراوان، به جوخه اعدام سپرده شد. | پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ سروان مسعود علائی اسلحه و ماشین شخصیاش را در اختیار تیمهای عملیاتی مجاهدین گذاشته بود. حین یک درگیری، نظامی بین تیمهای عملیاتی مجاهدین و [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|پاسداران]] شمارهی ماشین او برای مأموران لو رفت و با توجه به اینکه سوابق او نیز برای نیروهای امنیتی [[جمهوری اسلامی ایران|جمهوری اسلامی]] روشن بود، بنا به رهنمود مسئولین سازمان، مخفی شد، اما پس از مدتی دستگیر شد و تحت شکنجه قرار گرفت. مأموران او را از ابتدا از سایر زندانیان مجاهد جدا و دور نگهداشتند و با اعمال شکنجههای جسمی و روحی تلاش داشتند علاوه بر کسب اطلاعات از او، مقاومت او را در هم شکسته و وی به مصاحبه تلویزیونی و ابراز ندامت بکشانند. سروان مسعود علائی هیچگاه حاضر به مصاحبه نشد و سرانجام در سال ۱۳۶۱، پس از تحمل شکنجههای فراوان، به جوخه اعدام سپرده شد. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
=== همافر علیرضا مسعودی (مسعود) === | === همافر علیرضا مسعودی (مسعود) === | ||
علیرضا مسعودی طی دوران [[انقلاب ضد سلطنتی|قیام ضدسلطنتی]]، با مطالعهی کتابها و دفاعیات شهدای مجاهد، با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و به همراه تعداد دیگری از همکاران و دوستان خود از جمله همافریکم رضا بزرگانفرد در راهپیماییها و حرکتهای اعتراضی مردمی و سپس تسخیر پادگانها و مراکز نظامی رژیم شاه شرکت داشت. پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، علیرضا در ارتباط با دیگر همافران هوادار [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] قرار گرفت. با آغاز مقاومت مسلحانه پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، او رابط بین سازمان مجاهدین و پرسنل ارتشی مخفی هوادار سازمان و خانوادههای آنان بود و توانست ارتباطات زیادی را برقرار نماید. علیرضا مسعودی یکبار در شهریورماه ۱۳۶۰، از طرف مأموران اطلاعات و ارشاد پایگاه یکم شکاری احضار شد تا دربارهی ارتباطات خود با همافر مجاهد رضا بزرگانفرد پاسخ دهد. علیرضا طی این بازجویی خود را عادی و غیرسیاسی نشان داد و آزاد شد. چندی بعد بهدلیل شناختهشدگی و حساسیتی که مأموران روی او داشتند، توسط گروه ضربت پایگاه دستگیر و به زندان جمشیدیه منتقل شد. علیرضا مسعودی طی دوران زندان و بازجویی، شکنجههای زیادی را متحمل شد اما هیچ اطلاعاتی به مأمورین نداد. او تلاش میکرد تا با خبرگیری از وضعیت دیگر زندانیان، اطلاعات لازم را از طریق همسرش که به ملاقاتش میرفت به سازمان مجاهدین، برساند. علیرضا مسعودی طی ملاقاتی به همسرش گفت:<blockquote>«ما را شدیداً تحت فشار و شکنجه قرار دادهاند تا طی مصاحبه تلویزیونی، عملیات پرواز (پرواز مسعود رجوی از تهران به پاریس) را محکوم کنیم و آنها هم تبلیغات کنند که همهی عاملین این طرح را دستگیر کردهایم… به بچهها بگو خیالشان از جانب ما راحت باشد، تازه اول کار است و ما تا پایان و لحظهی شهادت مقاومت میکنیم…»</blockquote>علیرضا مسعودی سرانجام در زمستان ۱۳۶۱، به شهادت رسید | علیرضا مسعودی طی دوران [[انقلاب ضد سلطنتی|قیام ضدسلطنتی]]، با مطالعهی کتابها و دفاعیات شهدای مجاهد، با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و به همراه تعداد دیگری از همکاران و دوستان خود از جمله همافریکم رضا بزرگانفرد در راهپیماییها و حرکتهای اعتراضی مردمی و سپس تسخیر پادگانها و مراکز نظامی رژیم شاه شرکت داشت. پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، علیرضا در ارتباط با دیگر همافران هوادار [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] قرار گرفت. با آغاز مقاومت مسلحانه پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، او رابط بین سازمان مجاهدین و پرسنل ارتشی مخفی هوادار سازمان و خانوادههای آنان بود و توانست ارتباطات زیادی را برقرار نماید. علیرضا مسعودی یکبار در شهریورماه ۱۳۶۰، از طرف مأموران اطلاعات و ارشاد پایگاه یکم شکاری احضار شد تا دربارهی ارتباطات خود با همافر مجاهد رضا بزرگانفرد پاسخ دهد. علیرضا طی این بازجویی خود را عادی و غیرسیاسی نشان داد و آزاد شد. چندی بعد بهدلیل شناختهشدگی و حساسیتی که مأموران روی او داشتند، توسط گروه ضربت پایگاه دستگیر و به زندان جمشیدیه منتقل شد. علیرضا مسعودی طی دوران زندان و بازجویی، شکنجههای زیادی را متحمل شد اما هیچ اطلاعاتی به مأمورین نداد. او تلاش میکرد تا با خبرگیری از وضعیت دیگر زندانیان، اطلاعات لازم را از طریق همسرش که به ملاقاتش میرفت به سازمان مجاهدین، برساند. علیرضا مسعودی طی ملاقاتی به همسرش گفت:<blockquote>«ما را شدیداً تحت فشار و شکنجه قرار دادهاند تا طی مصاحبه تلویزیونی، عملیات پرواز (پرواز مسعود رجوی از تهران به پاریس) را محکوم کنیم و آنها هم تبلیغات کنند که همهی عاملین این طرح را دستگیر کردهایم… به بچهها بگو خیالشان از جانب ما راحت باشد، تازه اول کار است و ما تا پایان و لحظهی شهادت مقاومت میکنیم…»</blockquote>علیرضا مسعودی سرانجام در زمستان ۱۳۶۱، به شهادت رسید | ||
[[پرونده:محمد زندی همافر ارتش.JPG|جایگزین=محمد زندی همافر ارتش|بندانگشتی|محمد زندی همافر | [[پرونده:محمد زندی همافر ارتش.JPG|جایگزین=محمد زندی همافر ارتش|بندانگشتی|محمد زندی همافر نیروی هوایی]] | ||
=== همافر ابراهیم عزیزی روزبهانی (اکبر) === | === همافر ابراهیم عزیزی روزبهانی (اکبر) === |
ویرایش