کاربر:بخشایشی/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۸۵: خط ۸۵:
در مراسم تحویل سال نو ۱۳۶۴ مسعود رجوی طی سخنانی در مورد این تحول در سازمان مجاهدین خلق گفت: «… داستان یک انقلاب جدید در صفوف مجاهدین است... کارهای شگفت انگیز و حتی به قول بعضی‌ها "دیوانه‌وار" و دقیقاً ضدمصلحت و ضدسیاست در مجاهدین بسیار دیده شده است... حالا امروز باز هم حرکت دیگری در پیش داریم و بازهم طبق معمول، همان بهانه‌ها و برچسب‌ها. در دنیای سیاست‌پیشگی، هرکس الفبا بداند، از نظرش این طلاق و ازدواج خیلی ابلهانه! و دیوانه‌وار! است. در این دنیا هیچ آدم عاقلی! از این ریسک‌ها نمی‌پذیرد، آن هم چنین ریسک بزرگی را. اما همه می‌دانند که کار و کاروان مجاهدین دربرابر دشمن ضدبشری پیوسته از میان جنگل ریسک و شگفتی عبورکرده است… می‌بایست پیوسته صفوف درونی خودمان را پولادین‌تر بکنیم؛ می‌بایستی به استقبال آزمایشات جدید برویم؛ می‌بایستی سراپای وجود خود و سازمان و طیف هوادارانمان را عمیقاً بتکانیم... این چنین است که امروز هم شاید تعجب کرده باشید و خشکتان زده باشد که یعنی چه؟ یعنی یک مرتبه آب جوش صد درجه را با فشار قوی و بدون وقفه روی سرتان سرازیر کنند، آیا می‌توانید تحمل کنید؟ واویلا که پای زن و طلاق و ازدواج هم در این آزمایش اخیر در کار است. اما، فی‌الواقع اینها بهانه است. ما پولاد آبدیده می‌خواهیم ما اشل و مدار جدیدی از توان و ظرفیت و کار می‌خواهیم، تا دورترین سمپاتیزان‌های سازمان. ما مرز صیقل یافته و نوینی بین انقلاب و ارتجاع و دگم‌های ادوار جاهلیت ترسیم می‌کنیم، در غیر این صورت قادر نخواهیم بود مسائل حال و آیندة صفوف انقلاب را حل کنیم... در یک اوجگیری ایدئولوژیکی جدید بر سر یکی از پیچیده ترین تضادها، که تضاد زن و مرد است، مجاهدین به آزمایش کشیده می‌شوند... در قدم اول در داستان همردیفی مریم، آزادشدن زن‌ها مدنظر بود، اما بدون این که قصد و غرضی از پیش در کار باشد، به همین جا ختم نشد، بلکه به تارک ایدئولوژیکی جدیدی رهنمون گشت. زیرا مگر زن از مرد جداست؟ تا وقتی زن، اسیر و دربند است، مرد هم اسیر و دربند است.... آزادی زن در جوهر خودش آزادی مرد هم هست، یعنی آزادی کل جامعه...» <ref>نشریة مجاهد- شماره ۲۴۱- ۲۹ اسفند ۱۳۶۳)</ref>
در مراسم تحویل سال نو ۱۳۶۴ مسعود رجوی طی سخنانی در مورد این تحول در سازمان مجاهدین خلق گفت: «… داستان یک انقلاب جدید در صفوف مجاهدین است... کارهای شگفت انگیز و حتی به قول بعضی‌ها "دیوانه‌وار" و دقیقاً ضدمصلحت و ضدسیاست در مجاهدین بسیار دیده شده است... حالا امروز باز هم حرکت دیگری در پیش داریم و بازهم طبق معمول، همان بهانه‌ها و برچسب‌ها. در دنیای سیاست‌پیشگی، هرکس الفبا بداند، از نظرش این طلاق و ازدواج خیلی ابلهانه! و دیوانه‌وار! است. در این دنیا هیچ آدم عاقلی! از این ریسک‌ها نمی‌پذیرد، آن هم چنین ریسک بزرگی را. اما همه می‌دانند که کار و کاروان مجاهدین دربرابر دشمن ضدبشری پیوسته از میان جنگل ریسک و شگفتی عبورکرده است… می‌بایست پیوسته صفوف درونی خودمان را پولادین‌تر بکنیم؛ می‌بایستی به استقبال آزمایشات جدید برویم؛ می‌بایستی سراپای وجود خود و سازمان و طیف هوادارانمان را عمیقاً بتکانیم... این چنین است که امروز هم شاید تعجب کرده باشید و خشکتان زده باشد که یعنی چه؟ یعنی یک مرتبه آب جوش صد درجه را با فشار قوی و بدون وقفه روی سرتان سرازیر کنند، آیا می‌توانید تحمل کنید؟ واویلا که پای زن و طلاق و ازدواج هم در این آزمایش اخیر در کار است. اما، فی‌الواقع اینها بهانه است. ما پولاد آبدیده می‌خواهیم ما اشل و مدار جدیدی از توان و ظرفیت و کار می‌خواهیم، تا دورترین سمپاتیزان‌های سازمان. ما مرز صیقل یافته و نوینی بین انقلاب و ارتجاع و دگم‌های ادوار جاهلیت ترسیم می‌کنیم، در غیر این صورت قادر نخواهیم بود مسائل حال و آیندة صفوف انقلاب را حل کنیم... در یک اوجگیری ایدئولوژیکی جدید بر سر یکی از پیچیده ترین تضادها، که تضاد زن و مرد است، مجاهدین به آزمایش کشیده می‌شوند... در قدم اول در داستان همردیفی مریم، آزادشدن زن‌ها مدنظر بود، اما بدون این که قصد و غرضی از پیش در کار باشد، به همین جا ختم نشد، بلکه به تارک ایدئولوژیکی جدیدی رهنمون گشت. زیرا مگر زن از مرد جداست؟ تا وقتی زن، اسیر و دربند است، مرد هم اسیر و دربند است.... آزادی زن در جوهر خودش آزادی مرد هم هست، یعنی آزادی کل جامعه...» <ref>نشریة مجاهد- شماره ۲۴۱- ۲۹ اسفند ۱۳۶۳)</ref>


سه ماه بعد در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ مسعود رجوی بار دیگر در مورد تحول صورت گرفته در سازمان مجاهدین که از آن به‌عنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام برده می‌شود؛ و تا آن زمان واکنش‌‌های بسیاری را در دوست و دشمن مجاهدین برانگیخته بود، گفت: «... «راستی، جوهر ایدئولوژیک انقلاب چه بود؟ آخر، رهایی زن، تازه، قدم اول بود. زدودن افکار ارتجاعی راجع به زن، قدم اول بود. پیام این انقلاب، انفجار رهایی است... خرج اصلی، آن گوهری است که در درون تک تک آحاد انسانی وجود دارد و وقتی که آن گوهر منفجر و بسان هستة اتم شکافته و شکسته شود، آن وقت: "رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند"... پیام چیست؟ بله. من آمده ام تا خودم را و نسلم را و سازمانم را فدابکنم برای رهایی ایران. هزارها بار قلبم را سوراخ کردند؛ هزارها بار طناب به گردنم انداختند؛ هزارها بار بر بدنم شلاق زدند. من مجاهد خلقم؛ صدها هزارانم؛ نمایندة نسل بیشمارانم. آمده ام خودم را فدیهٔ رهایی خلق در زنجیرم بکنم. آی مردم ایران: مَن انصاری الی الله؟... چه کسی من "مجاهد خلق" را در مسیر خدا و خلق نصرت خواهد کرد؟ هَل مِن ناصر ینصرنی؟... نصرت و حمایت برای چی؟ برای صلح، برای آزادی، برای حاکمیت مردمی، برای گسستن زنجیرها، برای عدالت، برای به پاداشتن قسط. بله، بله، من مجاهد خلقم و آمده ام خلقم را از تجارب تلخ گذشته پرهیز بدهم و رها کنم. پیام این است...». <ref>نشریة مجاهد- شمارة ۲۵۳ - تیرماه ۱۳۶۴</ref>  
سه ماه بعد در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴ مسعود رجوی بار دیگر در مورد تحول صورت گرفته در سازمان مجاهدین که از آن به‌عنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام برده می‌شود؛ و تا آن زمان واکنش‌‌های بسیاری را در دوست و دشمن مجاهدین برانگیخته بود، گفت: «... «راستی، جوهر ایدئولوژیک انقلاب چه بود؟ آخر، رهایی زن، تازه، قدم اول بود. زدودن افکار ارتجاعی راجع به زن، قدم اول بود. پیام این انقلاب، انفجار رهایی است... خرج اصلی، آن گوهری است که در درون تک تک آحاد انسانی وجود دارد و وقتی که آن گوهر منفجر و بسان هستة اتم شکافته و شکسته شود، آن وقت: "رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند"... پیام چیست؟ بله. من آمده ام تا خودم را و نسلم را و سازمانم را فدابکنم برای رهایی ایران. هزارها بار قلبم را سوراخ کردند؛ هزارها بار طناب به گردنم انداختند؛ هزارها بار بر بدنم شلاق زدند. من مجاهد خلقم؛ صدها هزارانم؛ نمایندة نسل بیشمارانم. آمده ام خودم را فدیهٔ رهایی خلق در زنجیرم بکنم. آی مردم ایران: مَن انصاری الی الله؟... چه کسی من "مجاهد خلق" را در مسیر خدا و خلق نصرت خواهد کرد؟ هَل مِن ناصر ینصرنی؟... نصرت و حمایت برای چی؟ برای صلح، برای آزادی، برای حاکمیت مردمی، برای گسستن زنجیرها، برای عدالت، برای به پاداشتن قسط. بله، بله، من مجاهد خلقم و آمده ام خلقم را از تجارب تلخ گذشته پرهیز بدهم و رها کنم. پیام این است...». <ref name=":2">نشریة مجاهد- شمارة ۲۵۳ - تیرماه ۱۳۶۴</ref>
 
=== '''مریم رجوی و انتخاب هویت «رجوی» ''' ===
در مراسم ازدواج مسعود و مریم رجوی در ۳۰ خرداد ۱۳۶۴، مریم رجوی در مورد انتخاب نام خانوادگی «رجوی» به جای «عضدانلو» توضیحاتی داد. انتخاب این نام برای مریم رجوی آنطور که خود می‌‌گوید، به دلیل یک امر آرمانی بود. او در انتخاب این نام برای خود در آن مراسم گفت: «اشاره‌یی هم می‌کنم به برگزیدن نام مریم رجوی همانطور که در اطلاعیة شورای مرکزی سازمان یادآوری شده بود، انتخاب این نام به این دلیل نیست که ما معتقدیم زن باید فامیل همسرش را بگیرد. من [نام] رجوی را از همسرم نگرفته‌ام. این نام در واقع شاخص تولد نوین من در این انقلاب در مدار رهبری‌اش بود. نام را نه از شوهر آینده‌ام که از همة دختران و زنان و مردان مجاهدی گرفتم که با نام «رجوی» جان و خانمان و عزیزان را بدرود گفتند، حق آنها را گرفتم. البته من هم مثل سایر خواهران و برادرانم به وسیلة خود مسعود متولد شدم. آنهم در سطح رهبری؛ پس نام فامیلم به طور ایدئولوژیک و محتوایی تغییر کرد. آن را نه از شناسنامة شوهر آینده بلکه از شناسنامة جنش زنان مجاهد و مقاومت انقلابی کشورم گرفتم و در شناسنامه وارد کردم». <ref name=":2" />
 
== مریم رجوی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران ==
== مریم رجوی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران ==
مریم رجوی در ۲۶مهر ۱۳۶۸ از سوی مسعود رجوی به عنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب و معرفی گردید. از نظر مجاهدین قرار گرفتن مریم رجوی در موضع همردیف مسئول اول به مدت ۴ سال آثار رهایی‌بخش خود را در سازمان اثبات کرده و به امری بدیهی و خارج از ذهن تبدیل شده بود. به همین دلیل مریم رجوی به‌دلیل صلاحیت‌هایی ایدئولوژیکی و تشکیلاتی و به‌خاطر توان مدیریتی بالا که در موضع همردیف مسئول اول از خود بارز کرده بود، در جایگاه مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت. در قسمتی از معرفی‌نامة مسعود رجوی برای معرفی مریم رجوی به عنوان مسئول اول جدید چنین آمده است: «با قرارگرفتن مریم در موضع مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران،‌ انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان به اوج بلوغ و کمال شایستة خود می‌رسد و سرچشمة خیرات و برکات بسا عظیم‌تری برای مجاهدین و خلق محبوبشان می‌گردد. بگذار قید و بندهای استثماری تماما در هم بشکند و نسیم جامعة بی‌طبقة توحیدی که در دل و بر مزار هر مجاهد خلق حک شده به هر سو بوزد و فضای عطرآگین رهایی را بشارت دهد».        
مریم رجوی در ۲۶مهر ۱۳۶۸ به عنوان مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران انتخاب و معرفی شد. از نظر مجاهدین قرار گرفتن مریم رجوی در موضع همردیف مسئول اول به مدت ۴ سال آثار رهایی‌بخش خود را در سازمان اثبات کرده و به امری بدیهی و خارج از ذهن تبدیل شده بود. به همین دلیل مریم رجوی به‌دلیل صلاحیت‌هایی ایدئولوژیکی و تشکیلاتی و به‌خاطر توان مدیریتی بالا که در موضع همردیف مسئول اول از خود بارز کرده بود، در جایگاه مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران قرار گرفت. در قسمتی از معرفی‌نامة مسعود رجوی برای معرفی مریم رجوی به عنوان مسئول اول جدید چنین آمده است: «با قرارگرفتن مریم در موضع مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران،‌ انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان به اوج بلوغ و کمال شایستة خود می‌رسد و سرچشمة خیرات و برکات بسا عظیم‌تری برای مجاهدین و خلق محبوبشان می‌گردد. بگذار قید و بندهای استثماری تماما در هم بشکند و نسیم جامعة بی‌طبقة توحیدی که در دل و بر مزار هر مجاهد خلق حک شده به هر سو بوزد و فضای عطرآگین رهایی را بشارت دهد».        


مریم رجوی با عهده‌دار شدن مسئولیت سازمان مجاهدین خلق ایران به اقدامات و دگرگونی‌‌های زیادی در این سازمان دست زد، اما در بین همه آنها دو کار او بیش از بقیه کارها برای سازمان سرنوشت‌ساز بود. یکی در عرصه آموزش و تربیت کادرها که به‌‌اختصار از آن به‌عنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام برده می‌شود و به گفته مجاهدین سبب ماندگاری و شکوفایی سازمان در طی سه دهه تا کنون شد؛ و دیگری تبدیل ارتش آزادیبخش ملی ایران از یک نیروی پیاده به یک ارتش زرهی-مکانیزه، که به گفته مجاهدین به دلیل عملیاتش در سال‌های پایانی دهه ۶۰ خورشیدی و به‌طور خاص با عملیاتی که به اسم عملیات چلچراغ معروف شد و در آن عملیات ، سبب پایان جنگ خانمان‌سوز و هشت‌ساله ایران و عراق شد و حکومت ایران به‌ناچار تن به آتش بس داد و روح‌الله خمینی با بیان اینکه «جام زهر را نوشیده است» قطعنامه ۵۹۸ ملل متحد را پذیرفت.       
مریم رجوی با عهده‌دار شدن مسئولیت سازمان مجاهدین خلق ایران به اقدامات و دگرگونی‌‌های زیادی در این سازمان دست زد، اما در بین همه آنها دو کار او بیش از بقیه کارها برای سازمان سرنوشت‌ساز بود. یکی در عرصه آموزش و تربیت کادرها که به‌‌اختصار از آن به‌عنوان «انقلاب ایدئولوژیک» نام برده می‌شود و به گفته مجاهدین سبب ماندگاری و شکوفایی سازمان در طی سه دهه تا کنون شد؛ و دیگری تبدیل ارتش آزادیبخش ملی ایران از یک نیروی پیاده به یک ارتش زرهی-مکانیزه، که به گفته مجاهدین به دلیل عملیاتش در سال‌های پایانی دهه ۶۰ خورشیدی و به‌طور خاص با عملیاتی که به اسم عملیات چلچراغ معروف شد و در آن عملیات ، سبب پایان جنگ خانمان‌سوز و هشت‌ساله ایران و عراق شد و حکومت ایران به‌ناچار تن به آتش بس داد و روح‌الله خمینی با بیان اینکه «جام زهر را نوشیده است» قطعنامه ۵۹۸ ملل متحد را پذیرفت.       
خط ۱۰۲: خط ۱۰۶:


=== مراحل و بندهای تکمیلی انقلاب ایدئولوژیک ===
=== مراحل و بندهای تکمیلی انقلاب ایدئولوژیک ===
این روند که با همردیفی و «طلاق و ازدواج» شروع شد و در مجاهدین به انقلاب ایدئولوژیک معروف گردید، در طی مسیر تکاملی خود دارای مراحل و بندهای دیگری شد. به این معنی که در ادامه انقلاب ایدئولوژیک که با جنگ علیه هر نوع نگاه کالایی به «زن» و با مبارزه علیه دیدگاه استثماری جنسیت چه در «زن» و چه در «مرد» شروع شده بود، مریم رجوی در قدم‌‌ بعد آن را به جنگ علیه دیدگاه استثماری فردیت و مبارزه با خودخواهی، کرسی طلبی و هژمونی خواهی در فرد، توسعه داد و به گفته مجاهدین، آنها را گام به گام رهاتر، خالص‌تر و پر انرژی‌تر برای مبارزهٔ تمام عیار با دولت حاکم بر ایران کرد. بر اساس این تحول و دگرگونی اندیشه که مریم رجوی آن را تئوریزه کرد، به دلیل خصیصه دوگانهٔ انسان در دو مسیر ترقی و رهایی یا تنزل و بندگی، موضوع فردیت فرو برنده که از نظر مریم رجوی در ویژگی «کرسی‌خواهی» سیری‌ناپذیر و «هژمونی‌طلبی» بی حد و مرز متبلور می‌‌شود، هدف قرار گرفت تا مجاهدین از این بینش استثماری رها و آزاد گردند و به جای آن روحیه از خود گذشتگی، پرداخت بی‌چشمداشت، تواضع، فروتنی و ارزش‌هایی چون شنیدن دیگران و کار تیمی و جمعی و... جایگزین گردد. مجاهدین ایستادگی، حیات و شکوفایی سازمان خود را در بیش از ۳۰ سال مبارزه با حکومت و ولایت فقیه، مدیون و مرهون همین انقلاب ایدئولوژیک که مریم رجوی واضع آن بود، می‌دانند.  
این روند که با همردیفی و «طلاق و ازدواج» شروع شد و در مجاهدین به انقلاب ایدئولوژیک معروف گردید، در طی مسیر تکاملی خود دارای مراحل و بندهای دیگری شد. به این معنی که در ادامه انقلاب ایدئولوژیک که با جنگ علیه هر نوع نگاه کالایی به «زن» و با مبارزه علیه دیدگاه استثماری جنسیت چه در «زن» و چه در «مرد» شروع شده بود، مریم رجوی در قدم‌‌ بعد آن را به جنگ علیه دیدگاه استثماری فردیت و مبارزه با خودخواهی، کرسی طلبی و هژمونی خواهی در فرد، توسعه داد و به گفته مجاهدین، آنها را گام به گام رهاتر، خالص‌تر و پر انرژی‌تر برای مبارزهٔ تمام عیار با دولت حاکم بر ایران کرد. بر اساس این تحول و دگرگونی اندیشه که مریم رجوی آن را تئوریزه کرد، به دلیل خصیصه دوگانهٔ انسان در دو مسیر ترقی و رهایی یا تنزل و بندگی، موضوع فردیت فرو برنده که از نظر مریم رجوی در ویژگی «کرسی‌خواهی» سیری‌ناپذیر و «هژمونی‌طلبی» بی حد و مرز متبلور می‌‌شود، هدف قرار گرفت تا مجاهدین از این بینش استثماری رها و آزاد گردند و به جای آن روحیه از خود گذشتگی، پرداخت بی‌چشمداشت، تواضع، فروتنی و ارزش‌هایی چون شنیدن دیگران و کار تیمی و جمعی و... جایگزین گردد. مجاهدین ایستادگی، حیات و شکوفایی سازمان خود را در بیش از ۴۰ سال مبارزه با حکومت و ولایت فقیه، مدیون و مرهون همین انقلاب ایدئولوژیک که مریم رجوی واضع آن بود، می‌دانند.  


تفسیر و تشریح نظریهٔ انقلاب ایدئولوژیک مریم رجوی و مراحل و بندهای آن، موضوع یک مطلب جداگانه است که به‌تدریج مورد تحریر قرار می‌‌گیرد.  
معرفی، تفسیر و تشریح نظریهٔ «انقلاب ایدئولوژیک» مریم رجوی و مراحل و بندهای آن، موضوع یک مطلب جداگانه است که منفک از این مقاله مورد تحریر قرار گرفته است.  


== پانویس ==
== پانویس ==
<references />
<references />
۳۷۴

ویرایش