کاربر:دانا/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
شوراهای مردمی، به شوراهایی گفته می‌شود که توسط مردم بدون وابستگی به دولت تشکیل می‌شود و برای کمک به مردم به ویژه پس از فجایع طبیعی مانند سیل، زلزله، آتش‌سوزی و..می‌باشد.
شوراهای مردمی، به شوراهایی گفته می‌شود که توسط مردم بدون وابستگی به دولت تشکیل می‌شود و برای کمک به مردم به ویژه پس از فجایع طبیعی مانند سیل، زلزله، آتش‌سوزی و..می‌باشد.


قدمت شوراهای مردمی به انقلابات گذشته برمی‌گردد و در ایران در انقلاب مشروطه با نام مراکز غیبی فعالیت می‌کردند
قدمت شوراهای مردمی به انقلابات گذشته برمی‌گردد و در ایران در انقلاب مشروطه با نام مراکز غیبی فعالیت می‌کردند.


https://www.mojahedin.org/i/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%9B-%D9%81%D8%B1%D9%85%D9%88%D9%84-%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D9%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DB%8C<nowiki/>بقلم دکتر بهروز پویان 
پس از فاجعه سیل سال ۱۳۹۸ در ایران مردم ایران به طور خودجوش اقدام به برپایی شوراهای مردمی کردند و کمک های خود را بدون کمک دولت، خودشان به دست مردم سیل‌زده رساندند.همچنین خانم مریم رجوی رییس جمهور برگزیده مقاومت در فراخوان به مردم ایران از آنها خواست، شوراهای مردمی را برپا کنند و به یاری هم میهنان خود بشتابند.


تباهی حاصل از سیل ویرانگر در کشور که محصول بلاواسطه عملکرد رژیم ولایت فقیه طی سال‌ها اشغال ایران است بسیار فراتر از آن چیزی است که در تصور بگنجد یا در کادر دوربین گزارشگران مردمی حاضر در صحنه جای بگیرد. جدای از خسارات مادی فراوان که جبران آن در رژیم ولایت فقیه غیرممکن و در یک حکومت دموکراتیک و برآمده از اراده مردم زمان بر است، جانباختن شمار زیادی از هموطنان را در پی داشت که متأسفانه هیچوقت جبران پذیر نیست. اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که آنچه باران چند دقیقه‌ای در شیراز را به سیلی مهلک با بیش از ۲۰۰کشته تبدیل کرد و گلستان، لرستان، ایلام، کرمانشاه و خوزستان را به زیر آب برد، نتیجه غارت و جنایت چند ساله رژیم و نیروی تروریستی سپاه پاسداران آن بوده است. البته این فاجعه امری تازه در ایران تحت اشغال ملایان نبوده و نیست. از جنگ ۸ساله ضدمیهنی خمینی ساخته با تلفات سرسام آورش و کشتار و شکنجه و ترور به‌ویژه در دهه ۶۰ و سرکوب وحشیانه و خونبار قیام های مردمی طی دهه‌های ۷۰، ۸۰و ۹۰ که بگذریم، رویدادهای طبیعی هم‌چون زلزله و سیل در سال‌های گذشته نیز پیوسته فاجعه به بار آورده است. و هیچگاه خسارات و صدمات ناشی از این فجایع ظاهراً طبیعی توسط رژیم ترمیم و جبران نشد. بلکه رژیم بر رویه‌ٔ ویرانگرش بیش‌از‌پیش پای فشرد. از دلایل آشکار حساسیت و هوشیاری مردم نسبت به این فجایع و نقش مخرب رژیم در بروز آنها طی بیش از یک سال گذشته و به‌ویژه از زلزله سرپل‌ذهاب تا سیل اخیر، یکی گسست تمام‌عیار پیوندهای حاکمیت و ملت از طریق فقدان مشروعیت رژیم و دیگری رشد چشمگیر شبکه‌های اجتماعی و اعتبار و جایگاه آنها در برابر بی‌اعتباری رسانه‌های حکومتی و رسانه‌های یاری‌گرش در خارج کشور و البته روشنگریهای مقاومت ایران بوده است. از زمان شروع فاجعه سیل در گلستان، انگشت اتهام جامعه به سمت نیروی تروریستی سپاه و سیاست‌های رژیم در زمینه جنگل خواری نشانه رفت و هر چند در ابتدا رسانه‌های رژیم و رسانه‌های یاری‌گرش در خارج کشور سعی کردند با نادیده گرفتن قضایا وضعیت را عادی جلوه دهند اما بازتاب ابعاد فاجعه توسط رسانه‌های مقاومت ایران و نیز نیروهای مردمی حاضر در صحنه، رژیم و حامیانش را بعد یک هفته ناگزیر به واکنش کرد. اما ورود مضحک و مشمئز کننده مهره‌های رژیم به مسأله و گرفتن عکسهای یادگاری تنها بر خشم مردم دامن زد و هر چه رسانه‌های حکومتی و حامیانشان در خارج کشور تلاش کردند ولی‌فقیه و پاسداران تروریستش را از سیبل اتهام خارج کنند نتیجه معکوس بود به‌طوریکه به دفعات شاهد بودیم که ورود هر یک از کارگزاران رژیم و پاسداران به مناطق سیل‌زده در گلستان و لرستان و خوزستان با واکنش خشم آلود مردم همراه بود. اما در مقابل بی‌تفاوتی ولی‌فقیه و رژیمش در قبال این فاجعه ملی، موج درخشانی از همیاری ملی در کمک‌رسانی و انعکاس واقعیتهای فاجعه شکل گرفت که نشان داد آنچه که رژیم ولایت فقیه طی چند دهه در ایجاد تفرقه و رواج بی‌اعتمادی میان مردم ایران انجام داده بود، باد هوا بوده است. از این‌رو ناگزیر شد با گسیل نیروهای سرکوب به مناطق سیل‌زده به جای کمک به مردم در روند همیاریهای مردمی نیز خلل ایجاد کند. 
https://www.mojahedin.org/i/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%DB%8C%D8%9B-%D9%81%D8%B1%D9%85%D9%88%D9%84-%D8%A7%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D9%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DB%8C
 
تباهی حاصل از سیل ویرانگر در کشور که محصول بلاواسطه عملکرد نظام جمهوری اسلامی طی سال‌ها اشغال ایران است بسیار فراتر از آن چیزی است که در تصور بگنجد یا در کادر دوربین گزارشگران مردمی حاضر در صحنه جای بگیرد. جدای از خسارات مادی فراوان که جبران آن در نظام جمهوری اسلامی ایران غیرممکن و در یک حکومت دموکراتیک و برآمده از اراده مردم زمان بر است، جان باختن شمار زیادی از هموطنان را در پی داشت که متأسفانه هیچوقت جبران پذیر نیست. اکنون دیگر بر کسی پوشیده نیست که آنچه باران چند دقیقه‌ای در شیراز را به سیلی مهلک با بیش از ۲۰۰کشته تبدیل کرد و گلستان، لرستان، ایلام، کرمانشاه و خوزستان را به زیر آب برد، نتیجه غارت و جنایت چند ساله دولت و نیروی تروریستی سپاه پاسداران آن بوده است. البته این فاجعه امری تازه در ایران تحت اشغال ملایان نبوده و نیست. از جنگ ۸ساله ضدمیهنی خمینی ساخته با تلفات سرسام آورش و کشتار و شکنجه و ترور به‌ویژه در دهه ۶۰ و سرکوب وحشیانه و خونبار قیام های مردمی طی دهه‌های ۷۰، ۸۰و ۹۰ که بگذریم، رویدادهای طبیعی هم‌چون زلزله و سیل در سال‌های گذشته نیز پیوسته فاجعه به بار آورده است. و هیچگاه خسارات و صدمات ناشی از این فجایع ظاهراً طبیعی توسط جمهوری اسلامی ترمیم و جبران نشد. بلکه جمهوری اسلامی بر رویه‌ٔ ویرانگرش بیش‌از‌پیش پای فشرد. از دلایل آشکار حساسیت و هوشیاری مردم نسبت به این فجایع و نقش مخرب جمهوری اسلامی  در بروز آنها طی بیش از یک سال گذشته و به‌ویژه از زلزله سرپل‌ذهاب تا سیل اخیر، یکی گسست تمام‌عیار پیوندهای حاکمیت و ملت از طریق فقدان مشروعیت جمهوری اسلامی  و دیگری رشد چشمگیر شبکه‌های اجتماعی و اعتبار و جایگاه آنها در برابر بی‌اعتباری رسانه‌های حکومتی و رسانه‌های یاری‌گرش در خارج کشور و البته روشنگریهای مقاومت ایران بوده است. از زمان شروع فاجعه سیل در گلستان، انگشت اتهام جامعه به سمت نیروی تروریستی سپاه و سیاست‌های جمهوری اسلامی در زمینه جنگل خواری نشانه رفت و هر چند در ابتدا رسانه‌های جمهوری اسلامی و رسانه‌های یاری‌گرش در خارج کشور سعی کردند با نادیده گرفتن قضایا وضعیت را عادی جلوه دهند اما بازتاب ابعاد فاجعه توسط رسانه‌های مقاومت ایران و نیز نیروهای مردمی حاضر در صحنه، جمهوری اسلامی و حامیانش را بعد یک هفته ناگزیر به واکنش کرد. اما ورود مضحک و مشمئز کننده مهره‌های جمهوری اسلامی به مسأله و گرفتن عکسهای یادگاری تنها بر خشم مردم دامن زد و هر چه رسانه‌های حکومتی و حامیانشان در خارج کشور تلاش کردند ولی‌فقیه و پاسداران تروریستش را از سیبل اتهام خارج کنند نتیجه معکوس بود به‌طوریکه به دفعات شاهد بودیم که ورود هر یک از کارگزاران جمهوری اسلامی و پاسداران به مناطق سیل‌زده در گلستان و لرستان و خوزستان با واکنش خشم آلود مردم همراه بود. اما در مقابل بی‌تفاوتی ولی‌فقیه و جمهوری اسلامیش در قبال این فاجعه ملی، موج درخشانی از همیاری ملی در کمک‌رسانی و انعکاس واقعیتهای فاجعه شکل گرفت که نشان داد آنچه که جمهوری اسلامی ولایت فقیه طی چند دهه در ایجاد تفرقه و رواج بی‌اعتمادی میان مردم ایران انجام داده بود، باد هوا بوده است. از این‌رو ناگزیر شد با گسیل نیروهای سرکوب به مناطق سیل‌زده به جای کمک به مردم در روند همیاریهای مردمی نیز خلل ایجاد کند. 


== '''تشکیل شوراهای مردمی''' ==
== '''تشکیل شوراهای مردمی''' ==
با بروز اولین نشانه‌های فاجعه ملی سیل در کشور، خانم مریم رجوی طی پیامی به تشکیل شوراهای مردمی فراخوان داد و به درستی اعلام کرد که تنها راه نجات مناطق گرفتار شده در این فاجعه، سازمان‌دهی کمکهای مردمی در قالب همین شوراهاست. ارائه این راه‌کار ایده‌ای بسیار دقیق و کاربردی است از آن‌رو که رژیم ولایت فقیه که با سالها غارت و چپاول بانی اصل بروز این فاجعه بوده است هرگز نه می‌خواهد و نه می‌تواند کمکی به مردم زیان دیده کند، بنابراین در چنین شرایطی که هیچگونه امیدی به رژیم در عمل کردن به یکی از مسئولیتهای ذاتی‌اش یعنی حمایت از جامعه نیست، تنها راه جلوگیری از گسترش ابعاد مادی و غیر مادی این فاجعه همبستگی مردم است.طرح شوراهای مردمی نیز دقیقاً بر پایه این تحلیل ارائه شده است و متضمن ویژگیهای منحصر به‌فردی است که در ادامه به آنها اشاره می‌شود: 
با بروز اولین نشانه‌های فاجعه ملی سیل در کشور، خانم مریم رجوی طی پیامی به تشکیل شوراهای مردمی فراخوان داد و به درستی اعلام کرد که تنها راه نجات مناطق گرفتار شده در این فاجعه، سازمان‌دهی کمکهای مردمی در قالب همین شوراهاست. ارائه این راه‌کار ایده‌ای بسیار دقیق و کاربردی است از آن‌رو که جمهوری اسلامی ولایت فقیه که با سالها غارت و چپاول بانی اصل بروز این فاجعه بوده است هرگز نه می‌خواهد و نه می‌تواند کمکی به مردم زیان دیده کند، بنابراین در چنین شرایطی که هیچگونه امیدی به جمهوری اسلامی در عمل کردن به یکی از مسئولیتهای ذاتی‌اش یعنی حمایت از جامعه نیست، تنها راه جلوگیری از گسترش ابعاد مادی و غیر مادی این فاجعه همبستگی مردم است.طرح شوراهای مردمی نیز دقیقاً بر پایه این تحلیل ارائه شده است و متضمن ویژگیهای منحصر به‌فردی است که در ادامه به آنها اشاره می‌شود: 


== '''همبستگی اجتماعی''' == 
== '''همبستگی اجتماعی''' == 


همبستگی اجتماعی با هر مبنایی، در جوامع سنتی و مدرن از الزامات یک جامعه است و به‌واسطه آن در ابعاد و جنبه‌های مختلف، یک جامعه را در کنار جوامع دیگر هویت داده و آنرا خود بسنده می‌کند. رژیمهای دموکراتیک که محصول اراده اکثریت مردم هستند عموماً هم محصول همبستگی اجتماعی اند هم از ظرفیتهای این خصلت جامعه در زمینه‌های مختلف بهره‌مند می‌شوند. اما رژیمهای دیکتاتوری که نه محصول و برآمده از اراده مردم که رژیمهای تحمیلی بر مردم هستند و بقای آنها نه در حمایت اجتماعی بلکه با سرکوب و ارعاب است، همبستگی اجتماعی را به‌مثابه یک شر بزرگ قلمداد می‌کنند و پیوسته از شکل‌گیری و تعمیق آن در هراسند. علت این است که برخلاف حکومتهای دموکراتیک که پیوندهای اجتماعی هم به‌صورت عمودی میان نهادهای قدرت و ساختار اجتماعی، هم به شکل افقی میان مردم و گروه‌های اجتماعی برقرار است، در رژیمهای خودکامه و دیکتاتوری، از آنجا که ساختار قدرت در فقدان مشروعیت، پیوسته جامعه را یک تهدید بالقوه برای خود می‌داند، تلاش می‌کند به روشهای مختلف پیوندهای میان مردم و گروه‌های اجتماعی را که پایه‌ٔ اتحاد اجتماعی است از هم بگسلد و آنها را تنها در یک پیوند عمودی، هم‌چون ذرات پراکنده به خود مرتبط کند. برای اینکار نیز پیوسته با برجسته کردن تنوع قومی، زبانی، مذهبی، جنسی و طبقاتی و تبدیل آنها به تضادهای عمده، شکاف میان خود با جامعه را می‌پوشاند و در نزاع شکل گرفته در میان گروه‌های مختلف جامعه به‌عنوان میانجی عمل می‌کند. اما در این حالت هم بی‌آن که نقش حل کننده تضاد و پر کننده شکاف اجتماعی را ایفا کند، طرفین تضاد را با افزودن دافعه دیگری به خود نزدیک می‌کند. این مکانیسم عمل دیکتاتورها را با شاهد مثال‌های فراوان در ایران تحت اشغال ملایان به‌خوبی می‌توان مشاهده کرد. رژیم ولایت فقیه از ابتدا با برچسب زدن به قومیتها و ایجاد و تشدید شکافهای مذهبی و جنسی تلاش وسیعی کرد تا مانع شکل‌گیری اتحاد و همبستگی اجتماعی در جامعه ایران شود. هدف پنهان چنین سیاستی سرکوب بخشی از جامعه توسط بخش دیگر بود. اما فاجعه ملی سیل اخیر نشان داد که رژیم ولایت فقیه حتی در این سیاست بنیادی خودش نیز توفیقی نداشته است. موج حمایتهای مردمی از سراسر میهن در حمایت از هموطنان سیل‌زده و تشکیل شوراهای مردمی برای سازمان‌دهی کمکها به سیل‌زدگان کابوسی بود که بیش از هر کدام از تبعاًت این فاجعه بر سر رژیم آوار شد. پیش از این در مقاله دیگری تحت عنوان "مغلطه سوریه‌ای شدن" بیان شد که جامعه ایران واجد شاخصهایی تاریخی - اجتماعی است که هرگز سرنوشت سوریه را پیدا نخواهد کرد. یکی از آن شاخصها هویت تاریخی جامعه ایران، به‌رغم تنوعات مختلف فرهنگی آن است. که آنها را برخلاف ملتهای مدرن اروپایی، بدون اجبار یک تشکیلات دولتی مدرن در قالب ساختار مدرن ملت، سازمان‌دهی می‌کند. از این‌رو با زوال یک دولت یا حکومت، جامعه سازمان‌ دهی خود را حفظ خواهد کرد. از این‌رو بود که در آن مقاله ادعای مهره‌های رژیم از خاتمی و تاجزاده تا عبدی را یک مغلطه عنوان کرده بودم. همبستگی شکل گرفته در پس فاجعه اخیر نیز از جمله نشانه‌های آشکار وجود این شاخص در جامعه ایران است. با این توضیح فراخوان خانم مریم رجوی به تشکیل شوراهای مردمی بر مبنای چنین بینش و شناختی از ماهیت رژیم ولایت فقیه و پتانسیل‌های تاریخی و اجتماعی جامعه ایران ارائه شد. 
همبستگی اجتماعی با هر مبنایی، در جوامع سنتی و مدرن از الزامات یک جامعه است و به‌واسطه آن در ابعاد و جنبه‌های مختلف، یک جامعه را در کنار جوامع دیگر هویت داده و آنرا خود بسنده می‌کند. جمهوری اسلامیهای دموکراتیک که محصول اراده اکثریت مردم هستند عموماً هم محصول همبستگی اجتماعی اند هم از ظرفیتهای این خصلت جامعه در زمینه‌های مختلف بهره‌مند می‌شوند. اما جمهوری اسلامیهای دیکتاتوری که نه محصول و برآمده از اراده مردم که جمهوری اسلامیهای تحمیلی بر مردم هستند و بقای آنها نه در حمایت اجتماعی بلکه با سرکوب و ارعاب است، همبستگی اجتماعی را به‌مثابه یک شر بزرگ قلمداد می‌کنند و پیوسته از شکل‌گیری و تعمیق آن در هراسند. علت این است که برخلاف حکومتهای دموکراتیک که پیوندهای اجتماعی هم به‌صورت عمودی میان نهادهای قدرت و ساختار اجتماعی، هم به شکل افقی میان مردم و گروه‌های اجتماعی برقرار است، در جمهوری اسلامیهای خودکامه و دیکتاتوری، از آنجا که ساختار قدرت در فقدان مشروعیت، پیوسته جامعه را یک تهدید بالقوه برای خود می‌داند، تلاش می‌کند به روشهای مختلف پیوندهای میان مردم و گروه‌های اجتماعی را که پایه‌ٔ اتحاد اجتماعی است از هم بگسلد و آنها را تنها در یک پیوند عمودی، هم‌چون ذرات پراکنده به خود مرتبط کند. برای اینکار نیز پیوسته با برجسته کردن تنوع قومی، زبانی، مذهبی، جنسی و طبقاتی و تبدیل آنها به تضادهای عمده، شکاف میان خود با جامعه را می‌پوشاند و در نزاع شکل گرفته در میان گروه‌های مختلف جامعه به‌عنوان میانجی عمل می‌کند. اما در این حالت هم بی‌آن که نقش حل کننده تضاد و پر کننده شکاف اجتماعی را ایفا کند، طرفین تضاد را با افزودن دافعه دیگری به خود نزدیک می‌کند. این مکانیسم عمل دیکتاتورها را با شاهد مثال‌های فراوان در ایران تحت اشغال ملایان به‌خوبی می‌توان مشاهده کرد. جمهوری اسلامی ولایت فقیه از ابتدا با برچسب زدن به قومیتها و ایجاد و تشدید شکافهای مذهبی و جنسی تلاش وسیعی کرد تا مانع شکل‌گیری اتحاد و همبستگی اجتماعی در جامعه ایران شود. هدف پنهان چنین سیاستی سرکوب بخشی از جامعه توسط بخش دیگر بود. اما فاجعه ملی سیل اخیر نشان داد که جمهوری اسلامی ولایت فقیه حتی در این سیاست بنیادی خودش نیز توفیقی نداشته است. موج حمایتهای مردمی از سراسر میهن در حمایت از هموطنان سیل‌زده و تشکیل شوراهای مردمی برای سازمان‌دهی کمکها به سیل‌زدگان کابوسی بود که بیش از هر کدام از تبعاًت این فاجعه بر سر جمهوری اسلامی آوار شد. پیش از این در مقاله دیگری تحت عنوان "مغلطه سوریه‌ای شدن" بیان شد که جامعه ایران واجد شاخصهایی تاریخی - اجتماعی است که هرگز سرنوشت سوریه را پیدا نخواهد کرد. یکی از آن شاخصها هویت تاریخی جامعه ایران، به‌رغم تنوعات مختلف فرهنگی آن است. که آنها را برخلاف ملتهای مدرن اروپایی، بدون اجبار یک تشکیلات دولتی مدرن در قالب ساختار مدرن ملت، سازمان‌دهی می‌کند. از این‌رو با زوال یک دولت یا حکومت، جامعه سازمان‌ دهی خود را حفظ خواهد کرد. از این‌رو بود که در آن مقاله ادعای مهره‌های جمهوری اسلامی از خاتمی و تاجزاده تا عبدی را یک مغلطه عنوان کرده بودم. همبستگی شکل گرفته در پس فاجعه اخیر نیز از جمله نشانه‌های آشکار وجود این شاخص در جامعه ایران است. با این توضیح فراخوان خانم مریم رجوی به تشکیل شوراهای مردمی بر مبنای چنین بینش و شناختی از ماهیت جمهوری اسلامی ولایت فقیه و پتانسیل‌های تاریخی و اجتماعی جامعه ایران ارائه شد. 


== '''سازمان‌دهی''' ==
== '''سازمان‌دهی''' ==
یکی دیگر از ویژگیهای مهم و راهگشای شوراهای مردمی، سازمان‌دهی نیروهای مؤثر اجتماعی و افزودن نرخ اعتماد اجتماعی است. شاخصی که پایه مقاومت در برابر دیکتاتوری ولایت فقیه به‌شمار می‌رود. لازم به توضیح است که تمامی شاخصهای اجتماعی اعم از مشارکت، همبستگی و اعتماد اجتماعی، شاخصهایی عینی هستند که ضرورتاًً در یک واقعیت ساخت یافته عینی تحقق پیدا می‌کنند. در غیراین صورت مفاهیمی ذهنی هستند که به‌معنای واقعی موجودیت نخواهند داشت. وقتی از شوراهای مردمی سخن می‌گوییم در واقع تحقق عینی همان شاخصهای اجتماعی از طریق سازمان‌ دهی آنهاست. فرض کنیم چیزی به نام همبستگی و اعتماد اجتماعی به‌لحاظ ذهنی وجود داشته باشد. در اینصورت این شاخصها قرار است در کدام واقعیت ساخت یافته ظهور و بروز پیدا کنند؟ مثلاً شهروندان از فاجعه رخ داده متأثر هستند و قصد دارند که به کمک بشتابند. اگر این تمایل نخواهد در ساختار شورای مردمی کانالیزه شود تنها دو راه را برای بروز دارد: یکی این‌که کمکهای خود را به نهادهای حکومتی بسپارند، دیگر این‌که خود به‌لحاظ فردی اقدام کنند. راه اول که تکلیفش روشن است. اعتمادی به رژیم و نهادهایش وجود ندارد و این را مردم در فاجعه سیل اخیر نشان دادند. و اما اگر خود شخصاً بخواهند اقدام کنند، با توجه به مشکل ارتباطی و مهمتر از آن کارشکنیهای رژیم بر سر راه کمکهای مردمی، روشن است که امکان زیادی برای مشارکت وجود نخواهد داشت. اما اگر همین احساس همبستگی خود را در یک شورای مردمی که قابلیت هم‌افزایی توانها را نیز دارد، محقق کنند، آنگاه خصلت سازمان‌دهی کننده این شوراها ضمن خلق راه‌های بدیع، ابتکارعمل را از رژیم و نهادهای غارتگر و سرکوبگرش خواهد گرفت. به جز این کار کرد اجتماعی، شوراهای مردمی در شرایط کنونی ایران که شرایطی انقلابی است، توانایی سازمان‌ دهی مقاومتهای مردمی را نیز دارند. مسعود رجوی در یکی از پیام های پس از قیام سراسری دیماه ۹۶ به تشکیل شوراهای مقاومت فراخوان داد. باید گفت شوراهای مردمی دارای همان ساختار شوراهای مقاومت در ابعاد اجتماعی است. ساختاری که توان بالایی در سازمان‌ دهی مقاومت انقلابی دارد و تور اختناق را راحت‌تر از حد تصور پاره می‌کند.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم و راهگشای شوراهای مردمی، سازمان‌دهی نیروهای مؤثر اجتماعی و افزودن نرخ اعتماد اجتماعی است. شاخصی که پایه مقاومت در برابر دیکتاتوری ولایت فقیه به‌شمار می‌رود. لازم به توضیح است که تمامی شاخصهای اجتماعی اعم از مشارکت، همبستگی و اعتماد اجتماعی، شاخصهایی عینی هستند که ضرورتاًً در یک واقعیت ساخت یافته عینی تحقق پیدا می‌کنند. در غیراین صورت مفاهیمی ذهنی هستند که به‌معنای واقعی موجودیت نخواهند داشت. وقتی از شوراهای مردمی سخن می‌گوییم در واقع تحقق عینی همان شاخصهای اجتماعی از طریق سازمان‌ دهی آنهاست. فرض کنیم چیزی به نام همبستگی و اعتماد اجتماعی به‌لحاظ ذهنی وجود داشته باشد. در اینصورت این شاخصها قرار است در کدام واقعیت ساخت یافته ظهور و بروز پیدا کنند؟ مثلاً شهروندان از فاجعه رخ داده متأثر هستند و قصد دارند که به کمک بشتابند. اگر این تمایل نخواهد در ساختار شورای مردمی کانالیزه شود تنها دو راه را برای بروز دارد: یکی این‌که کمکهای خود را به نهادهای حکومتی بسپارند، دیگر این‌که خود به‌لحاظ فردی اقدام کنند. راه اول که تکلیفش روشن است. اعتمادی به جمهوری اسلامی و نهادهایش وجود ندارد و این را مردم در فاجعه سیل اخیر نشان دادند. و اما اگر خود شخصاً بخواهند اقدام کنند، با توجه به مشکل ارتباطی و مهمتر از آن کارشکنیهای جمهوری اسلامی بر سر راه کمکهای مردمی، روشن است که امکان زیادی برای مشارکت وجود نخواهد داشت. اما اگر همین احساس همبستگی خود را در یک شورای مردمی که قابلیت هم‌افزایی توانها را نیز دارد، محقق کنند، آنگاه خصلت سازمان‌دهی کننده این شوراها ضمن خلق راه‌های بدیع، ابتکارعمل را از جمهوری اسلامی و نهادهای غارتگر و سرکوبگرش خواهد گرفت. به جز این کار کرد اجتماعی، شوراهای مردمی در شرایط کنونی ایران که شرایطی انقلابی است، توانایی سازمان‌ دهی مقاومتهای مردمی را نیز دارند. مسعود رجوی در یکی از پیام های پس از قیام سراسری دیماه ۹۶ به تشکیل شوراهای مقاومت فراخوان داد. باید گفت شوراهای مردمی دارای همان ساختار شوراهای مقاومت در ابعاد اجتماعی است. ساختاری که توان بالایی در سازمان‌ دهی مقاومت انقلابی دارد و تور اختناق را راحت‌تر از حد تصور پاره می‌کند.


از روز ۲۶ اسفند ۹۷ در پی بارندگی‌های شدید،بیش از ۲۰ استان ایران دچار سیل شدند.علت اصلی این سیل‌ها سدسازی‌های غیراصولی سپاه پاسداران و مدیریت غلط جمهوری اسلامی بود که برای چپاول بیشتر منابع طبیعی ایران را غارت کردند.
از روز ۲۶ اسفند ۹۷ در پی بارندگی‌های شدید،بیش از ۲۰ استان ایران دچار سیل شدند.علت اصلی این سیل‌ها سدسازی‌های غیراصولی سپاه پاسداران و مدیریت غلط جمهوری اسلامی بود که برای چپاول بیشتر منابع طبیعی ایران را غارت کردند.
خط ۶۳: خط ۶۵:
'''سيل، حاصل چهل سال حاکمیت ولایت فقیه'''
'''سيل، حاصل چهل سال حاکمیت ولایت فقیه'''


آخوند‌ها در طول حکومت 40 ساله‌ شان از چپاول، فساد و سرکوب و به هدر دادن دارائی‌  های ملت ایران برای جنگ افروزی در خارج کشور از هيچ چيزي فروگذار نکرده و تمام زیرساختهای اقتصادی مملکت را ویران نموده‌اند، به طوریکه کارشناسان رژیم علنا میگویند این رژیم برای بحرانهایش راه حلی ندارد. راستي چرا سيل همچون زلزله بعنوان بلاياي طبيعي بيشترين خسارات را به مردم ايران وارد ميكند؟ پاسخ آنرا مي بايست درحاكميت ننگيني جستجو كرد كه  مردم ما با حاكميتي سراپا فاسد روبرو هستند و سران رژيم با كوهخواري، زمينخواري، جنگلخواري،  رودخانه خواري و....بفكرغارت وچپاول بیشتر هستند و زندگي و سلامتي مردم اهميتي براي آنها ندارد. وعلت تبديل شدن يك باران به سيلی غيرقابل مهار، تنها به ناكارمدي مقامات حكومتي برنميگردد بلكه، به دزدي، چپاول جنگل ها، وغارت منابع ملي توسط آخوند‌ها برمي‌گردد.
آخوند‌ها در طول حکومت 40 ساله‌ شان از چپاول، فساد و سرکوب و به هدر دادن دارائی‌  های ملت ایران برای جنگ افروزی در خارج کشور از هيچ چيزي فروگذار نکرده و تمام زیرساختهای اقتصادی مملکت را ویران نموده‌اند، به طوریکه کارشناسان جمهوری اسلامی علنا میگویند این جمهوری اسلامی برای بحرانهایش راه حلی ندارد. راستي چرا سيل همچون زلزله بعنوان بلاياي طبيعي بيشترين خسارات را به مردم ايران وارد ميكند؟ پاسخ آنرا مي بايست درحاكميت ننگيني جستجو كرد كه  مردم ما با حاكميتي سراپا فاسد روبرو هستند و سران رژيم با كوهخواري، زمينخواري، جنگلخواري،  رودخانه خواري و....بفكرغارت وچپاول بیشتر هستند و زندگي و سلامتي مردم اهميتي براي آنها ندارد. وعلت تبديل شدن يك باران به سيلی غيرقابل مهار، تنها به ناكارمدي مقامات حكومتي برنميگردد بلكه، به دزدي، چپاول جنگل ها، وغارت منابع ملي توسط آخوند‌ها برمي‌گردد.


'''ايران كشوري با 63 درصد خشكسالي حاصل سياست دزدان حاكم'''
'''ايران كشوري با 63 درصد خشكسالي حاصل سياست دزدان حاكم'''
خط ۱۱۷: خط ۱۱۹:
'''سیل و پیشگیری'''
'''سیل و پیشگیری'''


این‌ها نمونه‌هایی از صدها مورد سیل در ۴دهه اخیر بوده که صدها قربانی گرفته و خرابی به بار آورده است. آیا وقوع این‌گونه سیل‌ها قابل پیشگیری است؟ وقوع سیل به ندرت ممکن است قابل پیشگیری باشد، اما قطعا ویرانگری آن قابل پیشگیری است. اما رژیم بدلیل ماهیت قرون وسطائی و ضدمردمي خود، نه میخواهد ونه می‌تواند كوچك‌ترین مشكلی از مردم ایران را حل كند، بنابراین در جامعه ای كه بنا به اعتراف رسانه ها ومقامات رژیم بیش از 80 درصد از مردم ایران در فقر بسر می برند،
این‌ها نمونه‌هایی از صدها مورد سیل در ۴دهه اخیر بوده که صدها قربانی گرفته و خرابی به بار آورده است. آیا وقوع این‌گونه سیل‌ها قابل پیشگیری است؟ وقوع سیل به ندرت ممکن است قابل پیشگیری باشد، اما قطعا ویرانگری آن قابل پیشگیری است. اما جمهوری اسلامی بدلیل ماهیت قرون وسطائی و ضدمردمي خود، نه میخواهد ونه می‌تواند كوچك‌ترین مشكلی از مردم ایران را حل كند، بنابراین در جامعه ای كه بنا به اعتراف رسانه ها ومقامات جمهوری اسلامی بیش از 80 درصد از مردم ایران در فقر بسر می برند،


 ريشه بحران‌هاي طبيعي چون زلزله و سيل نه از «سهل انگاری دستگاه های متولی و غافلگيرشدن» بلكه دقيقا از ماهيت پليد ضدمردمي و دزد و غارتگرآن است.  
 ريشه بحران‌هاي طبيعي چون زلزله و سيل نه از «سهل انگاری دستگاه های متولی و غافلگيرشدن» بلكه دقيقا از ماهيت پليد ضدمردمي و دزد و غارتگرآن است.  
خط ۱۲۷: خط ۱۲۹:
'''ضايعات و خسارت‌های سيل فاجعه‌اي ملي و خارج ازتصور'''
'''ضايعات و خسارت‌های سيل فاجعه‌اي ملي و خارج ازتصور'''


رژیم آخوندی در طی چهل سال گذشته میلیاردها دلار درآمدهای نفت  صرف سركوب داخلي و تروريسم كرده است اما اقدامی در جهت ایجاد زیرساخت‌هایی برای ممانعت از اینكه استان‌های كشور دستخوش سیلاب‌های ویرانگر نشوند، انجام نداده است.  
جمهوری اسلامی آخوندی در طی چهل سال گذشته میلیاردها دلار درآمدهای نفت  صرف سركوب داخلي و تروريسم كرده است اما اقدامی در جهت ایجاد زیرساخت‌هایی برای ممانعت از اینكه استان‌های كشور دستخوش سیلاب‌های ویرانگر نشوند، انجام نداده است.  


ازطرفي رژيم تلاش مي‌كند كه خسارات واقعي جاني و اموال (از قربانيان سيل و خسارت به اموال مردم) را سرپوش گذاشته و بسيار کمتر جلوه دهد. جدولخسارت‌های سيل که می‌بینید حاوی اطلاعاتی از خبرگزاري‌هاي حكومتي است. البته رژیم مطابق معمول تنها بخشي از خسارت‌ها  را گزارش كرده‌اند:  
ازطرفي رژيم تلاش مي‌كند كه خسارات واقعي جاني و اموال (از قربانيان سيل و خسارت به اموال مردم) را سرپوش گذاشته و بسيار کمتر جلوه دهد. جدولخسارت‌های سيل که می‌بینید حاوی اطلاعاتی از خبرگزاري‌هاي حكومتي است. البته جمهوری اسلامی مطابق معمول تنها بخشي از خسارت‌ها  را گزارش كرده‌اند:  


طبق گزارش اداره راهداري رژيم تا تاريخ 9 فروردين98 خسارت‌های وارده به خطوط مواصلاتي و راه‌هاي اصلي 1600 تا 2000 ميليارد تومان مي‌باشد. (تخريب 11 هزاركيلومتر راه‌هاي ايران و تخريب 600 پل ) .  
طبق گزارش اداره راهداري رژيم تا تاريخ 9 فروردين98 خسارت‌های وارده به خطوط مواصلاتي و راه‌هاي اصلي 1600 تا 2000 ميليارد تومان مي‌باشد. (تخريب 11 هزاركيلومتر راه‌هاي ايران و تخريب 600 پل ) .  
خط ۱۴۱: خط ۱۴۳:
حاکمیت پليد آخوندي ترس از سيلاب قيام سراسرس ابعاد خسارات سيل  را تا آنجا که به ضرر و زیان های وارده به جان ومال مردم بر‌می‌گردد کوچک‌نمایی می‌کند.  
حاکمیت پليد آخوندي ترس از سيلاب قيام سراسرس ابعاد خسارات سيل  را تا آنجا که به ضرر و زیان های وارده به جان ومال مردم بر‌می‌گردد کوچک‌نمایی می‌کند.  


تمام باندهای رژیم از سيلاب بزرگتر و مصیبتی که سیاست‌های ضدمردمی حاکمیت بر مردم وارد کرده است به خود مي لرزند. درصورتيكه تمامیت نظام است که باعث ایجاد این چنین خسارت سنگینی بر مردم و زیرساخت‌های کشور شده و سيل محصول چپاول وغارت چهل ساله بر مردم ايران است. دراين ميان سران رژيم از خامنه اي تا بقيه سردمداران دزد و فاسد سپاه پاسداران با مقصر دانستن اين باند وآن باند درنهايت خسارات را به گردن  مردم ستمديده انداخته كه گويا مردم رعايت نكرده وخانه‌هاي خود را ترك نكرده و به هشدارها توجه نكردند، اما به اذعان خود سردمداران رژيم در بسیاری از شهرهاي سيل زده تا روز وقوع حادثه هيچ اقدامي انجام نشده است.
تمام باندهای جمهوری اسلامی از سيلاب بزرگتر و مصیبتی که سیاست‌های ضدمردمی حاکمیت بر مردم وارد کرده است به خود مي لرزند. درصورتيكه تمامیت نظام است که باعث ایجاد این چنین خسارت سنگینی بر مردم و زیرساخت‌های کشور شده و سيل محصول چپاول وغارت چهل ساله بر مردم ايران است. دراين ميان سران رژيم از خامنه اي تا بقيه سردمداران دزد و فاسد سپاه پاسداران با مقصر دانستن اين باند وآن باند درنهايت خسارات را به گردن  مردم ستمديده انداخته كه گويا مردم رعايت نكرده وخانه‌هاي خود را ترك نكرده و به هشدارها توجه نكردند، اما به اذعان خود سردمداران رژيم در بسیاری از شهرهاي سيل زده تا روز وقوع حادثه هيچ اقدامي انجام نشده است.


'''بي عملي سران رژيم و دست روي دست گذاشتن، شركت در قتل عام وجنايت جنگي است'''
'''بي عملي سران رژيم و دست روي دست گذاشتن، شركت در قتل عام وجنايت جنگي است'''
خط ۱۸۵: خط ۱۸۷:
'''نگاه اولیه به ضایعات و خسارت‌های سیل'''
'''نگاه اولیه به ضایعات و خسارت‌های سیل'''


وقایع‌نگار خسارت‌های ناشی از سیل را در اینجا می‌توانید ببینید. لازم به تذکر است که این آمار اساسا متکی به خبرهایی است که رژیم اجازه انتشار آنها را در رسانه‌هایش داده و به همین علت، یک آمار حداقلی است که نیاز دارد با گزارش‌های مردمی تدقیق و تکمیل گردد.
وقایع‌نگار خسارت‌های ناشی از سیل را در اینجا می‌توانید ببینید. لازم به تذکر است که این آمار اساسا متکی به خبرهایی است که جمهوری اسلامی اجازه انتشار آنها را در رسانه‌هایش داده و به همین علت، یک آمار حداقلی است که نیاز دارد با گزارش‌های مردمی تدقیق و تکمیل گردد.


ارائه این گزارش تنها برای آشنایی با گستره و عمق فاجعه سیل و ضایعات آن در نگاه اول است و به معنی تایید آن نیست.
ارائه این گزارش تنها برای آشنایی با گستره و عمق فاجعه سیل و ضایعات آن در نگاه اول است و به معنی تایید آن نیست.
خط ۲۰۱: خط ۲۰۳:


== دستگیری عیاران ==
== دستگیری عیاران ==
در اواخر سال 1360 دکتر غلامحسین رشیدی از یاران نزدیک صفی قلی اشرفی، که از افراد اهل حق بود، دستگیر و روانه زندان شد. اما اسرار و اطلاعاتی را که داشت فاش نساخت، دکتر غلامحسین رشیدی را چندین بار به زیر شکنجه بردند و برای تهدید به بیدادگاه انقلاب کرج کشاندند، در آخرین بار به حاکم ضدشرع در بیدادگاه کرج حمله کرد و به او گفت هرگز با رژیم ضدبشری خمینی همکاری نخواهد کرد. رژیم در وحشت از انعکاس اجتماعی مردم منطقه سرخه حضار در روزهای آخر بهار سال 62 دکتر غلامحسین رشیدی را اعدام کرد. اما مردم به‌محض اطلاع از این جنایت مراسم بزرگداشت مفصلی گرفتند و رژیم در وحشت از گسترده شدن اعتراضها، نتوانست جلوی مردم را بگیرد. 
در اواخر سال 1360 دکتر غلامحسین رشیدی از یاران نزدیک صفی قلی اشرفی، که از افراد اهل حق بود، دستگیر و روانه زندان شد. اما اسرار و اطلاعاتی را که داشت فاش نساخت، دکتر غلامحسین رشیدی را چندین بار به زیر شکنجه بردند و برای تهدید به بیدادگاه انقلاب کرج کشاندند، در آخرین بار به حاکم ضدشرع در بیدادگاه کرج حمله کرد و به او گفت هرگز با جمهوری اسلامی ضدبشری خمینی همکاری نخواهد کرد. جمهوری اسلامی در وحشت از انعکاس اجتماعی مردم منطقه سرخه حضار در روزهای آخر بهار سال 62 دکتر غلامحسین رشیدی را اعدام کرد. اما مردم به‌محض اطلاع از این جنایت مراسم بزرگداشت مفصلی گرفتند و جمهوری اسلامی در وحشت از گسترده شدن اعتراضها، نتوانست جلوی مردم را بگیرد. 


پس از شهادت دکتر غلامحسین رشیدی و دستگیری برخی دیگر از نفرات، صفی ‌قلی همراهانش را تحت عنوان گروه «عیاران» سازمان داد. گروه برای ایجاد پوشش مناسب برای فعالیتهای خود، مزرعه‌ای به وسعت 15هزار هکتار در 70کیلومتری مسیر جاده همدان ـ ساوه تهیه و شرکت میثاق همدان را تأسیس کرد. ”میثاق“ یک شرکت زراعی بود که هم محل اختفای سلاح و آموزش گروه به حساب می‌آمد و هم عواید آن در جهت رفع نیازهای مالی گروه مصرف می‌شد. در این مدت صفی‌قلی و یارانش توانستند عملیات متعددی، علیه پایگاههای مزدوران رژیم دست بزنند و فعالیت گروه را گسترش دهند. صفی ‌قلی اشرفی و یارانش از طریق امان‌الله سیاه منصوری ارتباطاتی با مجاهدین برقرار نمودند و در طول این مدت از طریق رادیو صدای مجاهد در جریان خطوط و آموزشهای سازمان قرار می‌گرفتند و همچنین با انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان آشنا شدند. 
پس از شهادت دکتر غلامحسین رشیدی و دستگیری برخی دیگر از نفرات، صفی ‌قلی همراهانش را تحت عنوان گروه «عیاران» سازمان داد. گروه برای ایجاد پوشش مناسب برای فعالیتهای خود، مزرعه‌ای به وسعت 15هزار هکتار در 70کیلومتری مسیر جاده همدان ـ ساوه تهیه و شرکت میثاق همدان را تأسیس کرد. ”میثاق“ یک شرکت زراعی بود که هم محل اختفای سلاح و آموزش گروه به حساب می‌آمد و هم عواید آن در جهت رفع نیازهای مالی گروه مصرف می‌شد. در این مدت صفی‌قلی و یارانش توانستند عملیات متعددی، علیه پایگاههای مزدوران جمهوری اسلامی دست بزنند و فعالیت گروه را گسترش دهند. صفی ‌قلی اشرفی و یارانش از طریق امان‌الله سیاه منصوری ارتباطاتی با مجاهدین برقرار نمودند و در طول این مدت از طریق رادیو صدای مجاهد در جریان خطوط و آموزشهای سازمان قرار می‌گرفتند و همچنین با انقلاب ایدئولوژیک درونی سازمان آشنا شدند. 


== دستگیری صفی ‌قلی اشرفی و یارانش ==
== دستگیری صفی ‌قلی اشرفی و یارانش ==
در اواخر سال 1364 صفی‌ قلی به اتفاق 60نفر از یارانش از اهل حق، دستگیر شد. آنها بیش از دو سال در زندان و زیر شکنجه بودند. رژیم در وحشت از محبوبیت اجتماعی صفی قلی می‌خواست او را در برابر مردم به توبه و ندامت وادارد. صفی قلی قهرمان هم از این طمع خام مزدوران رژیم خمینی برای رساندن پیامش به مردم بهره گرفت. مزدوران رژیم برای عبرت مردم صفی‌ قلی را به زمین ورزشی سرخه‌حصار که جمعیتی در حدود ده‌هزار نفر در آن گردآورده بودند آوردند. جمعیت از اهالی منطقه قلعه حسنخان و سرخه حصار بودند و به درستی نمی‌دانستند که پاسداران رژیم خمینی در تدارک چه اقدامی هستند؟ دقایقی بعد، صفی ‌قلی اشرفی به میان جمعیت آورده شد. پاسداران خمینی با این خیال او را به آنجا آوردند که از نبردهای خود علیه رژیم ضدبشری خمینی ابراز ندامت کند و از مجاهدین تبری بجوید. اما صفی‌قلی وقتی در برابر مردم قرار گرفت از فعالیتهای خود و یارانش دفاع کرد و مسئولیت همه کارها را شخصاً به عهده گرفت. وقتی از وی سؤال شد که با سلاحهایی که تهیه کرده بودند چه می‌خواستند بکنند؟ صفی ‌قلی پاسخ داد «ما آنها را برای مبارزه با خمینی و سرنگونی رژیم نامشروع او تهیه کرده بودیم» بعد در مورد هواداری خود و دیگر یاران اسیر شده‌اش از مجاهدین گفت: «من از روز اولی که پا به میدان این مبارزه گذاشتم، می‌دانستم که عاقبتش چیست. حالا هم تا آخرین قطره خونم در راهی که آگاهانه برگزیده‌ام، استوارم». 
در اواخر سال 1364 صفی‌ قلی به اتفاق 60نفر از یارانش از اهل حق، دستگیر شد. آنها بیش از دو سال در زندان و زیر شکنجه بودند. جمهوری اسلامی در وحشت از محبوبیت اجتماعی صفی قلی می‌خواست او را در برابر مردم به توبه و ندامت وادارد. صفی قلی قهرمان هم از این طمع خام مزدوران جمهوری اسلامی خمینی برای رساندن پیامش به مردم بهره گرفت. مزدوران جمهوری اسلامی برای عبرت مردم صفی‌ قلی را به زمین ورزشی سرخه‌حصار که جمعیتی در حدود ده‌هزار نفر در آن گردآورده بودند آوردند. جمعیت از اهالی منطقه قلعه حسنخان و سرخه حصار بودند و به درستی نمی‌دانستند که پاسداران جمهوری اسلامی خمینی در تدارک چه اقدامی هستند؟ دقایقی بعد، صفی ‌قلی اشرفی به میان جمعیت آورده شد. پاسداران خمینی با این خیال او را به آنجا آوردند که از نبردهای خود علیه جمهوری اسلامی ضدبشری خمینی ابراز ندامت کند و از مجاهدین تبری بجوید. اما صفی‌قلی وقتی در برابر مردم قرار گرفت از فعالیتهای خود و یارانش دفاع کرد و مسئولیت همه کارها را شخصاً به عهده گرفت. وقتی از وی سؤال شد که با سلاحهایی که تهیه کرده بودند چه می‌خواستند بکنند؟ صفی ‌قلی پاسخ داد «ما آنها را برای مبارزه با خمینی و سرنگونی جمهوری اسلامی نامشروع او تهیه کرده بودیم» بعد در مورد هواداری خود و دیگر یاران اسیر شده‌اش از مجاهدین گفت: «من از روز اولی که پا به میدان این مبارزه گذاشتم، می‌دانستم که عاقبتش چیست. حالا هم تا آخرین قطره خونم در راهی که آگاهانه برگزیده‌ام، استوارم». 


== اعدام صفی ‌قلی اشرفی و یارانش ==
== اعدام صفی ‌قلی اشرفی و یارانش ==
مزدوران رژیم دوباره صفی ‌قلی را به زندان و زیر شکنجه بردند. اما داغ در هم شکستن فرزندان قهرمان مردم سرخه حصار و قلعه حسنخان کرج به دلشان ماند. رژیم خمینی در 8بهمن سال 1367، صفی ‌قلی را به اتفاق روح‌الله اشرفیان و احمد زنگی در ملا عام، در زمین چمن سرخه حصار کرج بدار آویخت. در همان روز 9 یار دیگر صفی‌ قلی در زندان حلق‌آویز شدند. 
مزدوران جمهوری اسلامی دوباره صفی ‌قلی را به زندان و زیر شکنجه بردند. اما داغ در هم شکستن فرزندان قهرمان مردم سرخه حصار و قلعه حسنخان کرج به دلشان ماند. جمهوری اسلامی خمینی در 8بهمن سال 1367، صفی ‌قلی را به اتفاق روح‌الله اشرفیان و احمد زنگی در ملا عام، در زمین چمن سرخه حصار کرج بدار آویخت. در همان روز 9 یار دیگر صفی‌ قلی در زندان حلق‌آویز شدند. 


- در تاریخ 10 بهمن1367 رسانه‌های رژیم خمینی گزارش دادند که 12نفر ”قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح“ بدار آویخته شدند. این 12نفر، عیاران یعنی صفی ‌قلی اشرفی و یارانش بودند. 
- در تاریخ 10 بهمن1367 رسانه‌های جمهوری اسلامی خمینی گزارش دادند که 12نفر ”قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح“ بدار آویخته شدند. این 12نفر، عیاران یعنی صفی ‌قلی اشرفی و یارانش بودند. 


== اسامی و مشخصات یاران صفی قلی اشرفی: ==
== اسامی و مشخصات یاران صفی قلی اشرفی: ==
خط ۲۵۶: خط ۲۵۸:
== ''''' گسترش فعالیتها و تشکیل گروه عیاران پس از 30خرداد سال 1360، صفی ‌قلی و یارانش ارتباطاتشان با سازمان مجاهدین خلق ایران قطع شد اما آنها به هواداری از مجاهدین و تلاش برای برقراری ارتباط با مجاهدین خلق ایران هم‌چنان ادامه دادند.''''' ==
== ''''' گسترش فعالیتها و تشکیل گروه عیاران پس از 30خرداد سال 1360، صفی ‌قلی و یارانش ارتباطاتشان با سازمان مجاهدین خلق ایران قطع شد اما آنها به هواداری از مجاهدین و تلاش برای برقراری ارتباط با مجاهدین خلق ایران هم‌چنان ادامه دادند.''''' ==


== '''''اعدام صفی ‌قلی اشرفی و یارانشمزدوران رژیم دوباره صفی ‌قلی را به زندان و زیر شکنجه بردند. اما داغ در هم شکستن فرزندان قهرمان مردم سرخه حصار و قلعه حسن خان کرج به دلشان ماند.''''' ==
== '''''اعدام صفی ‌قلی اشرفی و یارانشمزدوران جمهوری اسلامی دوباره صفی ‌قلی را به زندان و زیر شکنجه بردند. اما داغ در هم شکستن فرزندان قهرمان مردم سرخه حصار و قلعه حسن خان کرج به دلشان ماند.''''' ==


== ''''' رژیم خمینی در 8بهمن سال 1367، صفی ‌قلی را به اتفاق روح‌الله اشرفیان و احمد زنگی در ملا عام، در زمین چمن سرخه حصار کرج بدار آویخت. در همان روز 9 یار دیگر صفی‌ قلی در زندان حلق‌آویز شدند.''''' ==
== ''''' جمهوری اسلامی خمینی در 8بهمن سال 1367، صفی ‌قلی را به اتفاق روح‌الله اشرفیان و احمد زنگی در ملا عام، در زمین چمن سرخه حصار کرج بدار آویخت. در همان روز 9 یار دیگر صفی‌ قلی در زندان حلق‌آویز شدند.''''' ==


== '''''- در تاریخ 10 بهمن1367 رسانه‌های رژیم خمینی گزارش دادند که 12نفر ”قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح“ بدار آویخته شدند. ''''' ==
== '''''- در تاریخ 10 بهمن1367 رسانه‌های جمهوری اسلامی خمینی گزارش دادند که 12نفر ”قاچاقچی مواد مخدر و سارق مسلح“ بدار آویخته شدند. ''''' ==


== '''''این 12نفر، عیاران یعنی صفی ‌قلی اشرفی و یارانش بودند.''''' ==
== '''''این 12نفر، عیاران یعنی صفی ‌قلی اشرفی و یارانش بودند.''''' ==
خط ۲۷۰: خط ۲۷۲:
حلق‌آویز در ملأعام تحت عناوین مختلف! 
حلق‌آویز در ملأعام تحت عناوین مختلف! 


همان‌طور که در سطور بالا گفته شد یکی از شیوه‌هایی که رژیم اعدامها را با عناوین و پوش‌های مختلف ادامه می‌دهد حلق‌آویز زندانیان سیاسی تحت‌عنوان قاچاقچی موادمخدر و… بود. مجموع گزارش‌های بازماندگان و شاهدان قتل‌عام نشان می‌دهد که در پاییز و زمستان سال۶۷ (حتی در مقاطعی در سال۶۸) بسیاری از زندانیان سیاسی را تحت‌عنوان قاچاقچی موادمخدر! در دسته‌های۷تا ۲۰نفره در شهرهای تهران، کرمانشاه، هرسین، ایلام، دزفول، گرمسار، ساوه، ورامین، کرج، بریز، مشهد، بندرعباس و… بدار آویخته‌اند. در میدان امام‌حسین تهران مجاهد شهید همایون صولتی، در حالی که ۶سال از پایان محکومیتش می‌گذشت، به اتهام قاچاقچی مواد مخدر حلق‌آویز شد. در همان صحنه پیش از اعدام به هنگام قرائت حکم اعدام از سوی نماینده به‌اصطلاح دادستان، همایون فریاد می‌زند: «مردم بدانید من همایون صولتی مجاهدم و قاچاقچی نیستم» در گزارش یکی از شاهدان صحنه چنین آمده است: ”همایون را سال ۶۷ در میدان امام حسین تحت عنوان قاچاقچی حلق‌آویز کردند ولی او موفق شد به جمعیتی که آنجا بودند این پیام را بدهد که «مردم بدانید من همایون صولتی مجاهدم و قاچاقچی نیستم» “. همایون به این ترتیب تا آخرین لحظات حیات پر‌بارش دست از افشاگری برنداشت و نقاب از چهره «دیو جماران» که خود را نماینده خدا بر روی زمین وانمود می‌کرد برداشت.
همان‌طور که در سطور بالا گفته شد یکی از شیوه‌هایی که جمهوری اسلامی اعدامها را با عناوین و پوش‌های مختلف ادامه می‌دهد حلق‌آویز زندانیان سیاسی تحت‌عنوان قاچاقچی موادمخدر و… بود. مجموع گزارش‌های بازماندگان و شاهدان قتل‌عام نشان می‌دهد که در پاییز و زمستان سال۶۷ (حتی در مقاطعی در سال۶۸) بسیاری از زندانیان سیاسی را تحت‌عنوان قاچاقچی موادمخدر! در دسته‌های۷تا ۲۰نفره در شهرهای تهران، کرمانشاه، هرسین، ایلام، دزفول، گرمسار، ساوه، ورامین، کرج، بریز، مشهد، بندرعباس و… بدار آویخته‌اند. در میدان امام‌حسین تهران مجاهد شهید همایون صولتی، در حالی که ۶سال از پایان محکومیتش می‌گذشت، به اتهام قاچاقچی مواد مخدر حلق‌آویز شد. در همان صحنه پیش از اعدام به هنگام قرائت حکم اعدام از سوی نماینده به‌اصطلاح دادستان، همایون فریاد می‌زند: «مردم بدانید من همایون صولتی مجاهدم و قاچاقچی نیستم» در گزارش یکی از شاهدان صحنه چنین آمده است: ”همایون را سال ۶۷ در میدان امام حسین تحت عنوان قاچاقچی حلق‌آویز کردند ولی او موفق شد به جمعیتی که آنجا بودند این پیام را بدهد که «مردم بدانید من همایون صولتی مجاهدم و قاچاقچی نیستم» “. همایون به این ترتیب تا آخرین لحظات حیات پر‌بارش دست از افشاگری برنداشت و نقاب از چهره «دیو جماران» که خود را نماینده خدا بر روی زمین وانمود می‌کرد برداشت.


از نمونه‌های دیگر اعدام زندانیان تحت‌نام قاچاقچی، می‌توان به اعدام تعدادی از هواداران مجاهدین که دارای مذهب اهل‌حق بودند اشاره کرد، در بهمن ماه ۱۳۶۷ رژیم ضدبشری به نام قاچاقچی در ملارد کرج، یعنی محل زندگی‌شان، بدار آویخت و در روزنامه‌های خودش هم اعلام کرد.
از نمونه‌های دیگر اعدام زندانیان تحت‌نام قاچاقچی، می‌توان به اعدام تعدادی از هواداران مجاهدین که دارای مذهب اهل‌حق بودند اشاره کرد، در بهمن ماه ۱۳۶۷ جمهوری اسلامی ضدبشری به نام قاچاقچی در ملارد کرج، یعنی محل زندگی‌شان، بدار آویخت و در روزنامه‌های خودش هم اعلام کرد.


https://www.iranntv.com/2018/01/29/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%87/
https://www.iranntv.com/2018/01/29/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7-%D9%88-%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%87%D8%A7-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D9%88%D9%85-%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86-%D9%85%D8%A7%D9%87/
خط ۳۰۲: خط ۳۰۴:
بلکه آنان را در پیمودن راه رهايي خلق و مقاومت انقلابی استوارتر و مصمم‌تر نمود.
بلکه آنان را در پیمودن راه رهايي خلق و مقاومت انقلابی استوارتر و مصمم‌تر نمود.


تا اين‌ که سرانجام رژیم ددمنش آخوندی در ۸بهمن سال۶۷، صفي‌قلي دلاور را به‌اتفاق مجاهدین شهید روح‌الله اشرفيان 34ساله و کارمند بانک مركزي تهران
تا اين‌ که سرانجام جمهوری اسلامی ددمنش آخوندی در ۸بهمن سال۶۷، صفي‌قلي دلاور را به‌اتفاق مجاهدین شهید روح‌الله اشرفيان 34ساله و کارمند بانک مركزي تهران


و احمد زنگي 25ساله را در ملا عام، اعدام کرد.
و احمد زنگي 25ساله را در ملا عام، اعدام کرد.


رژیم به منظور در هم‌ شکستن روحیه مردم سرخه‌حصار آنان را که در میان مردم از محبوبیت زیادی برخوردار بودند
جمهوری اسلامی به منظور در هم‌ شکستن روحیه مردم سرخه‌حصار آنان را که در میان مردم از محبوبیت زیادی برخوردار بودند


در زمين چمن ســـرخـــه‌حـــصــار کرج به دار آویخت. در همان روز ۹همرزم مجاهد صفي‌قلي نیز در زندان حلق‌آویز شدند.یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.
در زمين چمن ســـرخـــه‌حـــصــار کرج به دار آویخت. در همان روز ۹همرزم مجاهد صفي‌قلي نیز در زندان حلق‌آویز شدند.یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.
۱٬۰۴۸

ویرایش