کاربر:Abbas/صفحه تمرین

محمدمصدق در۲۹اردیبهشت ۱۲۶۱هجری شمسی،مصادف با ۲۹رجب ۱۲۹۹هجری قمری (۲۰می ۱۸۸۲میلادی) درتهران متولد شد. پدرش میرزا هدایت الله وزیر دفتر، عموزاده میرزا یوسف خان مستوفی الممالک، صدراعظم پیشین ایران بود.مادرش ملک تاج خانم نجم‌السلطنه نوه عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه قاجار و خواهر عبدالحسین میرزا فرمانفرما بود. پس از مرگ پدر، ناصرالدین شاه لقب مصدق‌السلطنه را به او داد. مصدق در ۱۹ سالگی با خانم ضیا‌ء اشرف دختر حاج سید زین‌العابدین ازدواج کردکه حاصل آن پنج فرزند بود.

مصدق جوان در انقلاب مشروطه به جمع آزادیخواهان پیوست و پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه مدتی مخفی شد. در انتخابات مجلس اول به نمایندگی از اصفهان برگزیده شد اما چون سنش به حد نصاب ۳۰ سال نرسید، اعتبار نامه‌اش در شعبه رسیدگی مورد مخالفت قرار گرفت و قبل از اینکه گزارش کمیسیون در مجلس مطرح شود، او از نمایندگی صرف‌نظر کرد.

مصدق برای تحصیل در سال ۱۹۰۹(۱۲۸۸هجری شمسی) به اروپا رفت. ابتدا در پاریس در مدرسه علوم سیاسی به تحصیل پرداخت و درنهایت در رشته دکترای حقوق از مدرسه عالی نوشاتل، در سوییس فارغ‌التحصیل شد. او اولین ایرانی دارای دکترای حقوق است.

دکتر مصدق مدتی در کارهای دولتی بود، از جمله معاونت وزارت مالیه و رییس کل محاسبات و همجنین ولایت فارس. در زمان ولایت فارس کودتای اسفند ۱۲۹۹ اتفاق افتاد که دکتر مصدق با این کودتا و نخست وزیری سید ضیاء مخالفت کرد. او در کابینه دوم مشیرالدوله مدت کوتاهی از خرداد تا مهر ۱۳۰۲ وزیر خارجه بود.

مصدق در دوره پنجم مجلس از تهران به عنوان نماینده انتخاب شد. او از جمله نمایندگانی بود که در مجلس پنجم با ماده واحده تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی مخالفت کرد و نطقی در این رابطه در مجلس ایراد کرد و قبل از رای گیری در این‌باره مجلس را ترک کرد. در مجلس ششم نیز دکتر مصدق به نمایندگی از تهران انتخاب شد و به رغم محکم شدن پایه‌های حکومت رضاخان، مصدق از بیان حقایق نترسید و به مخالفت با دیکتاتوری پرداخت. در مجلس هفتم با دخالت دولت در انتخابات هیچ یک از مخالفان رژیم از جمله دکتر مصدق به مجلس راه نیافتند. از سال ۱۳۰۷ تا پایان سلطنت رضا شاه در ۱۳۲۰ مصدق خانه نشین و تحت نظر بود. مصدق در ۲۰ شهریور۱۳۲۰ آزاد گردید و در انتخابات دوره چهاردهم مجلس به عنوان نماینده اول تهران انتخاب شد و فعالیت سیاسی را از سرگرفت. در سالهای بعد از شهریور ۱۳۲۰ یک فضای باز سیاسی در ایران شکل گرفت. در این دوران دکتر مصدق رهبری نیروهای ملی ایران را برعهده داشت. در سال ۱۳۲۸ جبهه ملی به رهبری مصدق و مشارکت نیروها و احزاب ملی شکل گرفت. در مجلس دوره شانزدهم مصدق موفق شد قانون ملی شدن صنعت نفت ایران را از تصویب مجلس بگذراند. در اردیبهشت سال ۱۳۳۰ مصدق به نخست وزیری انتخاب شد و قانون خلع ید از شرکت نفت انگلستان را به تصویب رساند. مصدق در پی شکایت دولت انگلستان از دولت ایران به دیوان بین‌المللی لاهه، در مورد خلع ید از شرکت انگلیسی، خود شخصا در دادگاه حاضر شد و از حق ایران در این دعوای حقوقی دفاع کرد و پیروز شد.

درتیرماه ۱۳۳۱ در پی تن ندادن شاه به شروط مصدق، او از نخست وزیری کناره گیری کرد و شاه قوام را به نخست وزیری برگزید. ولی دولت قوام دیری نپایید، زیرا که در سی تیر۱۳۳۱ مردم در تهران و بسیاری از شهرها به خیابانها ریختند و خواهان بازگشت مصدق به نخست وزیری شدند. در نهایت مصدق برای بار دوم نخست وزیر شد. این بار دولت انگلستان شروع به توطئه بر علیه مصدق کرد و در نهایت با کمک سازمان سیا و سازمان امنیت برینانیا و عوامل داخلیشان و عوامل دربار و نظامیان و در پی کودتای ۲۸ مرداد۱۳۳۲ دولت دکتر مصدق سقوط کرد. مصدق دستگیر و در دادگاه نظامی به زندان و تبعید محکوم شد. او پس از تحمل ۳سال زندان به احمد آباد روستایی در نزدیکی کرج که خانه‌اش در آنجا قرار داشت تبعید شد و تا پایان عمر در آنجا به سر برد. دکتر مصدق در سال ۱۳۴۵ دراثر بیماری در بیمارستان نجمیه تهران که بانی آن مادر خودش بود درگذشت.

آغاز زندگی و جوانی مصدق

مصدق در دوران انقلاب مشروطه

تحصیل در خارج و بازگشت به ایران

والی‌گری و وزارت

نمایندگی مجلس شورای ملی

مصدق در دوران رضا شاه

رضاخان در ۶آبان ۱۳۰۲ با حکم احمدشاه به نخست وزیری انتخاب شد. روز ۲۲بهمن ۱۳۲۰ مجلس شورای ملی که مصدق در آن نماینده مردم تهران بود گشایش یافت. در انتخابات این دوره مجلس کار انتخابات در ایالات به دست فرماندهان لشگر و وزارت جنگ افتاد و نطفه خلع قاجاریه در همین مجلس بسته شد. رضاخان ابتدا موضوع تغییر رژیم سلطنت به جمهوری را مطرح کرد. این موضوع با مخالفت شدید مردم و تظاهرات وسیع همراه با درگیری مواجه شد و منتفی شد.

با شکست طرح جمهوری، رضاخان در صدد خلع احمدشاه قاجار و انتقال سلطنت به خودش از طرق قانونی برآمد و در همین رابطه، در ۹ آبان ۱۳۰۴ ماده واحده‌ای برای تغییر سلطنت به محلس پنجم ارائه شد. دکتر مصدق طی نطقی با ماده واحده تغییر سلطنت مخالفت کرد و مجلس را ترک کرد. ماده واحده تغییر سلطنت با ۸۰ رای موافق از ۸۵ نماینده حاضر تصویب شد و رضاخان به سلطنت موقت انتخاب شد تا اینکه روز ۱۵ آذر مجلس موسسان با نطق رضاخان گشایش یافت و طی ۵جلسه در تاریخ ۲۲آذر اصول ۳۶،۳۷،۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی را تغییر داد و سلطنت دائمی ایران به رضاخان پهلوی و اعقاب او واگذار گردید.

مصدق در دوره ششم مجلس باز هم به نمایندگی مردم تهران انتخاب شد. او در معرفی کابینه مستوفی‌الممالک با شرکت وثوق‌الدوله عاقد قرارداد ۱۹۱۹ در دولت و وکالت مجلس مخالفت کرد.[۱]

در زمان رضاشاه و با محکم شدن پایه‌های حکومت او بسیاری از شخصیتهای سیاسی و سیاستمداران با دستگاه حاکم همکاری می‌کنند و بسیار نیز کناره گیری می‌کنند. اما مصدق همواره یه سیاستهای رضاخان انتقاد می‌کند. از جمله مخالفتهای مصدق با سیاستهای رضاشاه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

- مخالفت با لایحه ساختمان زندان و تعمیر قصور سلطنتی

- اعتراض به آزاد نبودن انتخابات

- مخالفت با لایحه راه آهن که نه برای تامین نیاز ایران به راه آهن بلکه برای تامین منافع استراتژیک انگلستان بود. کوشش مصدق برای مخالفت با تصویب لایحه راه‌آهن به نتیجه نرسید و مجلس آنرا تصویب کرد.سیزده سال بعد در جریان جنگ جهانی دوم نیروهای نظامی بریتانیا و شوروی به ایران حمله کردند و راه‌آهن سراسری را در اختیار گرفتند و به مدت پنج سال صدها هزار تن جنگ‌افزار از بندر شاه به شوروی حمل کردند.

پس از پایان دوره ششم مجلس در ۲۲مرداد ۱۳۰۷ با مداخله علنی دولت در انتخابات، هیچ یک از مخالفان رژيم به محلس را نیافتند. مصدق که در دوره پیش از نمایندگان تراز اول تهران بود در مجلس هفتم حتی یک رأی هم نداشت. پایه‌های حکومت استبدادی محکم شده بود. مصدق خانه نشین شد و در احمدآباد به سر می‌برد. در اردیبهشت ۱۳۱۵ ناگهان دچار خونریزی گلو شد. در ایران بیماری او تشخیص داده نشد، در نتیجه همراه فرزندش دکتر غلامحسین مصدق عازم اروپا شد و در یکی از بیمارستانهای برلین بستری شد. پس از بهبودی به ایران بازگشت. روز ۵ تیر ۱۳۱۹ که برای سرکشی به خانواده به تهران آمده بود، بازداشت می‌شود و بازپرس بدون بازجویی، قرار توقیف او را صادر می‌کند و به زندان انفرادی منتقل می‌شود. روز ۱۷تیرماه، مصدق را از زندان شهربانی به مشهد و سپس به بیرجند می‌فرستند و روز ۲۳تیر او را به زندان شهربانی تحویل می‌دهند.

آزادی مصدق از زندان بیرجند، در نتیجه دخالت ارنست پرون سوییسی، دوست نزدیک و محرم راز محمد رضا ولیعهد صورت گرفت. او که بر اثر بیماری کبد در بیمارستان نجمیه که مادر مصدق بانی آن بود، بستری شده بود و با عمل جراحی و مراقبتهای پزشکی بهبود یافته بود. از محمد رضا پهلوی می‌خواهد که مداخله کند تا مصدق آزاد شود. بدین ترتیب ۱۵روزبعد دستور آزادی مصدق صادر شد، و روز ۲۳ آذر به روستای احمدآباد انتقال یافت و همانند گذشته تحت مراقبت قرار گرفت.[۲]

جنبش ملی شدن نفت

کودتای ۲۸مرداد۱۳۳۲

محاکمه و زندان و تبعید مصدق

درگذشت مصدق

اولین سالگرد درگذشت مصدق بعد از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی

  1. مصدق سالهای مبارزه و مقاومت جلد۱
  2. مصدق سالهای مبارزه و مقاومت جلد ۱