کاربر:Abbas/صفحه تمرین1: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:
| اندازه تصویر      =
| اندازه تصویر      =
| عنوان تصویر      = حسینعلی منتظری
| عنوان تصویر      = حسینعلی منتظری
| زادروز            = ۱۳۰۱
| زادروز            = اول مهر ۱۳۰۱
| زادگاه            = نجف‌آباد اصفهان
| زادگاه            = نجف‌آباد اصفهان
| مکان ناپدیدشدن    =
| مکان ناپدیدشدن    =
خط ۷۵: خط ۷۵:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
'''حسینعلی منتظری،''' (زاده‌ی ۱۳۰۱ در نجف‌آباد – درگذشت ۲۹ آذر ۱۳۸۸ در قم) قائم مقام [[خمینی]] تا سال ۱۳۶۸، رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از مراجع و مدرسین حوزه‌ی قم، از شاگردان خمینی و نماینده تام‌الاختیار او تا زمان عزل از قائم‌مقامی بود. او که از مدافعان حکومت مذهبی و از مفسران اصلی نظریه [[ولایت فقیه]] بود و همین اصل به پیشنهاد او وارد قانون اساسی ایران شد. منتظری پس از افشای [[ایران گیت|ماجرای ایران‌گیت]] توسط مهدی هاشمی برادر دامادش و دستگیری و اعدام وی، شروع به انتقاد از سیستم حکومتی ایران کرد و در سال ۱۳۶۷ بدنبال [[قتل عام ۶۷|قتل‌عام زندانیان سیاسی،]] [[هیئت مرگ]] درصدد گرفتن تاییدیه او بودند اما منتظری آنها را طرد کرده و عمل‌شان را در ردیف بدترین جنایتهای تاریخ خواند. در سالهای بعد او به نقد دیکتاتوری [[ولایت فقیه]] پرداخت، پس از انتقاد از ولایت خامنه‌‌ای در سال ۱۳۶۷ به مدت ۶ سال در حبس خانگی قرار گرفت. خانه او توسط لباس‌ شخصی‌های جمهوری اسلامی و ماموران امنیتی مورد تهاجم قرار گرفت، نامش از معابر پاک شد و مطالبش از نشریات و کتابها حذف گردید و رسانه‌های حکومتی از او با طعنه‌ی شیخ ساده‌لوح نام می‌بردند.         
'''حسینعلی منتظری،''' (زاده‌ی اول مهر ۱۳۰۱ در نجف‌آباد – درگذشت ۲۹ آذر ۱۳۸۸ در قم) قائم مقام [[خمینی]] تا سال ۱۳۶۸، رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از مراجع و مدرسین حوزه‌ی قم، از شاگردان خمینی و نماینده تام‌الاختیار او تا زمان عزل از قائم‌مقامی بود. او از مدافعان حکومت مذهبی و از مفسران اصلی نظریه [[ولایت فقیه]] بود و این اصل با مدیریت او وارد قانون اساسی ایران شد. منتظری پس از افشای [[ایران گیت|ماجرای ایران‌گیت]] توسط مهدی هاشمی برادر دامادش و دستگیری و اعدام وی، از سیستم حکومتی ایران انتقاد کرد. حسینعلی منتظری در سال ۱۳۶۷ بدنبال صدور فتوای [[قتل عام ۶۷|قتل‌عام زندانیان سیاسی،]] [[هیئت مرگ]] درصدد گرفتن تاییدیه او بودند اما منتظری آنها را طرد کرده و عمل‌شان را در ردیف بدترین جنایتهای تاریخ خواند. او به این قتل عام اعتراض کرد و نامه‌یی اعتراضی به خمینی نوشت. پس از این نامه خمینی در پاسخ طی نامه‌ای در تاریخ ۶ فروردین ۱۳۶۸ منتظری را از قائم مقامی خود حذف کرد.<ref name=":3">[https://emam.com/posts/view/4196/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%28%D8%B9%D8%AF%D9%85-%D8%B5%D9%84%D8%A7%D8%AD%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B5%D8%AF%DB%8C-%D8%B1%D9%87% سایت جامع خمینی]</ref>               
 
در سالهای بعد منتظری به نقد دیکتاتوری [[ولایت فقیه]] پرداخت، پس از انتقاد از ولایت خامنه‌‌ای در سال ۱۳۶۷ به مدت ۶ سال در حبس خانگی قرار گرفت. خانه او توسط لباس‌ شخصی‌های جمهوری اسلامی و ماموران امنیتی مورد تهاجم قرار گرفت، نامش از معابر پاک شد و مطالبش از نشریات و کتابها حذف گردید و رسانه‌های جمهوری اسلامی از او با طعنه‌ی شیخ ساده‌لوح نام می‌بردند.         


مهمترین اعتراضات او شامل وضعیت زندانیان، رابطه‌ی پنهانی با آمریکا، ادامه‌ی جنگ با عراق پس از آزادی خرمشهر، استقراض خارجی، رعایت حقوق بشر و دخالت حکومت در حوزه‌های علمیه می‌شد.     
مهمترین اعتراضات او شامل وضعیت زندانیان، رابطه‌ی پنهانی با آمریکا، ادامه‌ی جنگ با عراق پس از آزادی خرمشهر، استقراض خارجی، رعایت حقوق بشر و دخالت حکومت در حوزه‌های علمیه می‌شد.     
خط ۸۴: خط ۸۶:


== گاهشمار زندگی منتظری ==
== گاهشمار زندگی منتظری ==
حسینعلی منتظری در سال ۱۳۰۱ در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد. ‏پدرش حاج علی کشاورز ساده‌ای بود که در کنار کار‏ ‏روزانه‌اش با کتاب و کتابخانه دمساز، و معلم اخلاق و مدرس قرآن بود. منتظری از هفت سالگی آموختن را با ادبیات فارسی و‏ ‏سپس صرف و نحو عربی آغاز کرد، در سال ۱۳۱۴ یعنی در ۱۳ سالگی برای ادامه تحصیل در حوزه، به قم رفت. ده ماه در قم بود و دوباره به اصفهان برگشت. به مدت پنج، شش سال در اصفهان بود و در سال ۱۳۲۰ به قم بازگشت و دروس حوزه را در قم پیگیری کرد. در قم با مرتضی مطهری آشنا شد. در کلاس‌‌های درس روح‌الله خمینی در قم شرکت می‌کرد. پس از آمدن آیت‌الله بروجردی درزمره‌ی شاگردان و نزدیکان او درآمد و مدتی نماینده او در نجف آباد برای رسیدگی به امور حوزه‌ی علمیه بود.<ref name=":0">کتاب متن کامل خاطرات آیت‌الله حسینعلی منتظری</ref>حسینعلی منتظری در مبارزه با بهاییت و ترویج حکم آیت‌الله بروجردی در مورد بهائیان به خصوص در نجفآباد و اصفهان نقش به سزایی داشت. در اثر اقدامات او بهائیان در این مناطق بسیار تحت فشار قرار گرفتند. او به خاطر این فعالیت‌ها به استانداری اصفهان احضار شد.<ref name=":0" />
حسینعلی منتظری در سال ۱۳۰۱ در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد. ‏پدرش حاج علی کشاورز ساده‌ای بود که در کنار کار‏ ‏روزانه‌اش با کتاب و کتابخانه سروکار داشت و معلم اخلاق و مدرس قرآن بود. منتظری از هفت سالگی آموختن را با ادبیات فارسی و‏ ‏سپس صرف و نحو عربی آغاز کرد، در سال ۱۳۱۴ یعنی در ۱۳ سالگی برای ادامه تحصیل در حوزه، به قم رفت. ده ماه در قم بود و دوباره به اصفهان برگشت. به مدت پنج، شش سال در اصفهان بود و در سال ۱۳۲۰ به قم بازگشت و دروس حوزه را در قم پیگیری کرد. در قم با مرتضی مطهری آشنا شد. در کلاس‌‌های درس روح‌الله خمینی در قم شرکت می‌کرد. پس از آمدن آیت‌الله بروجردی درزمره‌ی شاگردان و نزدیکان او درآمد و مدتی نماینده او در نجف آباد برای رسیدگی به امور حوزه‌ی علمیه بود.<ref name=":0">[http://www.amontazeri.com/farsi/khaterat/html/0003.htm کتاب متن کامل خاطرات آیت‌الله حسینعلی منتظری]</ref>حسینعلی منتظری در مبارزه با بهاییت و ترویج حکم آیت‌الله بروجردی در مورد بهائیان به خصوص در نجفآباد و اصفهان نقش به سزایی داشت. در اثر اقدامات او بهائیان در این مناطق بسیار تحت فشار قرار گرفتند. او به خاطر این فعالیت‌ها به استانداری اصفهان احضار شد.<ref name=":0" />


=== منتظری قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ===
=== منتظری قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ===
خط ۱۴۰: خط ۱۴۲:
منتظری در کتاب خاطراتش اشاره می‌کند که قصدش از نوشتن نامه‌ی ۴ فروردین ایجاد سهولت برای خمینی برای برکناریش بوده و خمینی می‌توانست بعد از این نامه خیلی محترمانه از او بخواهد که دیگر در امور مملکت دخالت نکند، اما منابع حکومتی و حلقه نزدیک به خمینی و حاکمیت معتقدند، منتظری که جایگاه قائم مقامی خود را خطر می‌دیده برای حفظ جایگاه خود از مواضع قبلی خود کوتاه آمده و این نامه را نوشته است.     
منتظری در کتاب خاطراتش اشاره می‌کند که قصدش از نوشتن نامه‌ی ۴ فروردین ایجاد سهولت برای خمینی برای برکناریش بوده و خمینی می‌توانست بعد از این نامه خیلی محترمانه از او بخواهد که دیگر در امور مملکت دخالت نکند، اما منابع حکومتی و حلقه نزدیک به خمینی و حاکمیت معتقدند، منتظری که جایگاه قائم مقامی خود را خطر می‌دیده برای حفظ جایگاه خود از مواضع قبلی خود کوتاه آمده و این نامه را نوشته است.     


=== مستندها و منتظری ===
=== نامه عزل منتظری توسط خمینی ===
پس از اعتراضات منتظری به قتل‌عام  سال ۱۳۶۰ خمینی طی نامه‌ای او را عزل کرد:<blockquote>بسم الله الرحمن الرحیم‌</blockquote><blockquote>جناب آقای منتظری‌</blockquote><blockquote>با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمه‌ای برایتان می‌نویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته‌اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم می‌دانم؛ خدا را در نظر می‌گیرم و مسائلی را گوشزد می‌کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید. شما در اکثر نامه‌ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که می‌گفتید دیکته‌شده منافقین بود که من فایده‌ای برای جواب به آنها نمی‌دیدم. مثلًا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و می‌بینید که چه خدمت ارزنده‌ای به استکبار کرده‌اید. در مسئله مهدی هاشمیِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‌دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‌دادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمی‌باشید و به طلابی که پول برای شما می‌آورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود می‌دانید- که مسلماً منافقین صلاح نمی‌دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی می‌شوید که آخرتتان را خرابتر می‌کند- با دلی شکسته و سینه‌ای گداخته از آتش بی‌مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‌کنم دیگر خود دانید:</blockquote><blockquote>۱- سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.</blockquote><blockquote>۲- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.</blockquote><blockquote>۳- دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.</blockquote><blockquote>۴- نامه‌ها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانه‌های گروهی به مردم می‌رسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان- روحی له الفداء- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.</blockquote><blockquote>و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلماً تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. و الله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.</blockquote><blockquote>سخنی از سرِ درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشم‌پوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بسته‌ام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمی‌دارم‌</blockquote><blockquote>من کار به تاریخ و آنچه اتفاق می‌افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم.</blockquote><blockquote>من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته‌ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش می‌کنند نگردند. از خدا می‌خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست. و السلام.<ref name=":3" /></blockquote><blockquote>یکشنبه ۶/ ۱/ ۶۸</blockquote><blockquote>روح الله الموسوی الخمینی‌</blockquote>


== منتظری علیه جمهوری اسلامی ==
=== منتظری و [[قتل عام ۶۷]] ===
=== منتظری و [[قتل عام ۶۷]] ===
در مرداد سال ۱۳۶۷ جمهوری اسلامی با استناد به فتوای خمینی که به فرمان قتل‌عام معروف است، هزاران زندانی سیاسی را که ۹۵درصد آنان از اعضا و هواداران [[مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] بودند اعدام کرد. منتظری طی ۲ نامه به خمینی به کشتار زندانیان سیاسی که قبلا توسط دادگاه‌های جمهوری اسلامی حکم گرفته‌بودند و دوران زندان خود را می‌گذراندند اعتراض کرد.
در مرداد سال ۱۳۶۷ جمهوری اسلامی با استناد به فتوای خمینی که به فرمان قتل‌عام معروف است، هزاران زندانی سیاسی را که ۹۵درصد آنان از اعضا و هواداران [[مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] بودند اعدام کرد. منتظری طی ۲ نامه به خمینی به کشتار زندانیان سیاسی که قبلا توسط دادگاه‌های جمهوری اسلامی حکم گرفته‌بودند و دوران زندان خود را می‌گذراندند اعتراض کرد.
خط ۱۵۴: خط ۱۵۶:


=== نوار صوتی منتظری ===
=== نوار صوتی منتظری ===
مهمترین سندی که قتل‌عام زندانیان سیاسی را تا حدی با جزئیاتش افشا می‌کند '''نوار صوتی''' دیدار هیأت مرگ با منتظری است. این دیدار در روزهای پایانی قتل‌عام، روز دوشنبه ۲۴مرداد ۱۳۶۷ انجام شد.
مهمترین سندی که قتل‌عام زندانیان سیاسی را تا حدی با جزئیاتش افشا می‌کند '''نوار صوتی''' دیدار هیأت مرگ با منتظری است. این دیدار در روزهای پایانی قتل‌عام، روز دوشنبه ۲۴مرداد ۱۳۶۷ انجام شد.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/o2-ahmad-montazeri-mass-execution/27911459.html سایت رادیو فردا]</ref>


منتظری در این نوار گفت:<blockquote>«به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می‌کنند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند…»</blockquote>او همچنین در مورد برنامه‌ریزی و طراحی اعدامها از مدتها قبل گفت:<blockquote>«شخص احمد آقا پسر آقای خمینی هم از سه چهار سال قبل هی می‌گفت ”مجاهدین از روزنامه خونش و از مجله خونش و از اعلامیه خونش همه باید اعدام بشند ”. اینا یه همچین فکری می‌کردن؛ و حالا فرصت را مغتنم شمردن…»</blockquote>او معتقد است که دستگاه قضایی با این کار مشروعتیش از بین رفته است:<blockquote>«دستگاه قضایی کشور شما زیر سؤال بردید. چندین سال، شخص آقای نیری، این قاضی اون قاضی، تو این شهر تو اون شهر، یکی رو محکوم کرده به ۵سال یکی رو محکوم کرده به ۶سال، یکی رو محکوم کرده به ده سال، و یکی را محکوم کرده به پانزده سال. خوب این‌که حالا ما بیاییم بدون این‌که فعالیتی تازه باشه بگیریم اعدام کنیم، این معنی‌اش این است که همه ما… خوردیم، همه دستگاه ما، قضایی ما، غلط بود، این معنی‌اش این نیست؟»</blockquote>منتظری '''نقش [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]]''' را در قتل‌عام پررنگ می‌بیند: <blockquote>«آقای پورمحمدی درست است که حالا مسئول است و تو اطلاعات است اما قبل از این‌که مسئول اطلاعات باشه آخونده. جنبه آخوندیش بر اطلاعاتیش می‌افزاید. به‌نظر من این یک چیزی است که اطلاعات روش نظر داشت و سرمایه‌گذاری کرد».</blockquote>یکی از اعضای هیأت مرگ بعد از صحبتهای منتظری می‌گوید:<blockquote>«حاجی ما در رابطه با شیوه کار خودمون از روز اول که شروع کردیم خدا شاهده که ما با این نیت که روز قیامت باید جواب این را بدیم و در خدمت برادرها جلسه تشکیل دادیم و تک‌تک اینها را آوردیم تو اتاق مورد داشتیم که چهار بار این رو آوردیم تو اتاق باهاش صحبت کردیم، کراراً داشتیم که سه بار باهاش صحبت کردیم، یعنی تا آنجایی که واقعاً به مرحله صددرصد نرسیدیم که اون عنوان کرده که این فرد معتقد است، امضا نکردیم».</blockquote>فرد دیگری از اعضای هیأت مرگ ادعا می‌کند:<blockquote>«الان موارد متعددی داریم که دو امضا دارد و ما اصلاً اجرا نکردیم، و از این بابت است حدود ۴۰ مورد داریم که به‌اتفاق آرا امضا کردیم، فقط به‌لحاظ این‌که اینها یا تنها فرزند خانه بودن، یا پسری بوده که خواهرش اعدام شده یا برادرش اعدام شده؛ و حدود بیست و چند نفر هم داریم که اینها وقتی آمدند زندان حدود ۱۶–۱۷ سالشون بوده و الآن بیست و سه چهار سالشونه. حدود چهل و خورده‌یی از اینها که سه تا امضا شده باز هنوز اجرا نکردیم. فقط به این لحاظ که گفتیم تا آخرین روز یه اتمام‌حجت دیگری هم با اینها بشه که اگه واقعاً راهی برای برگشت نبود آنوقت تصمیم گرفته بشه»</blockquote>در قسمت دیگری از دیدار منتظری با هیأت قتل‌عام درنوار صوتی آمده است:
منتظری در این نوار گفت:<blockquote>«به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما را محکوم می‌کنند، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزو جنایتکاران در تاریخ می‌نویسند…»</blockquote>او همچنین در مورد برنامه‌ریزی و طراحی اعدامها از مدتها قبل گفت:<blockquote>«شخص احمد آقا پسر آقای خمینی هم از سه چهار سال قبل هی می‌گفت ”مجاهدین از روزنامه خونش و از مجله خونش و از اعلامیه خونش همه باید اعدام بشند ”. اینا یه همچین فکری می‌کردن؛ و حالا فرصت را مغتنم شمردن…»</blockquote>او معتقد است که دستگاه قضایی با این کار مشروعتیش از بین رفته است:<blockquote>«دستگاه قضایی کشور شما زیر سؤال بردید. چندین سال، شخص آقای نیری، این قاضی اون قاضی، تو این شهر تو اون شهر، یکی رو محکوم کرده به ۵سال یکی رو محکوم کرده به ۶سال، یکی رو محکوم کرده به ده سال، و یکی را محکوم کرده به پانزده سال. خوب این‌که حالا ما بیاییم بدون این‌که فعالیتی تازه باشه بگیریم اعدام کنیم، این معنی‌اش این است که همه ما… خوردیم، همه دستگاه ما، قضایی ما، غلط بود، این معنی‌اش این نیست؟»</blockquote>منتظری '''نقش [[وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی|وزارت اطلاعات]]''' را در قتل‌عام پررنگ می‌بیند: <blockquote>«آقای پورمحمدی درست است که حالا مسئول است و تو اطلاعات است اما قبل از این‌که مسئول اطلاعات باشه آخونده. جنبه آخوندیش بر اطلاعاتیش می‌افزاید. به‌نظر من این یک چیزی است که اطلاعات روش نظر داشت و سرمایه‌گذاری کرد».</blockquote>یکی از اعضای هیأت مرگ بعد از صحبتهای منتظری می‌گوید:<blockquote>«حاجی ما در رابطه با شیوه کار خودمون از روز اول که شروع کردیم خدا شاهده که ما با این نیت که روز قیامت باید جواب این را بدیم و در خدمت برادرها جلسه تشکیل دادیم و تک‌تک اینها را آوردیم تو اتاق مورد داشتیم که چهار بار این رو آوردیم تو اتاق باهاش صحبت کردیم، کراراً داشتیم که سه بار باهاش صحبت کردیم، یعنی تا آنجایی که واقعاً به مرحله صددرصد نرسیدیم که اون عنوان کرده که این فرد معتقد است، امضا نکردیم».</blockquote>فرد دیگری از اعضای هیأت مرگ ادعا می‌کند:<blockquote>«الان موارد متعددی داریم که دو امضا دارد و ما اصلاً اجرا نکردیم، و از این بابت است حدود ۴۰ مورد داریم که به‌اتفاق آرا امضا کردیم، فقط به‌لحاظ این‌که اینها یا تنها فرزند خانه بودن، یا پسری بوده که خواهرش اعدام شده یا برادرش اعدام شده؛ و حدود بیست و چند نفر هم داریم که اینها وقتی آمدند زندان حدود ۱۶–۱۷ سالشون بوده و الآن بیست و سه چهار سالشونه. حدود چهل و خورده‌یی از اینها که سه تا امضا شده باز هنوز اجرا نکردیم. فقط به این لحاظ که گفتیم تا آخرین روز یه اتمام‌حجت دیگری هم با اینها بشه که اگه واقعاً راهی برای برگشت نبود آنوقت تصمیم گرفته بشه»</blockquote>در قسمت دیگری از دیدار منتظری با هیأت قتل‌عام درنوار صوتی آمده است:
خط ۱۸۵: خط ۱۸۷:
* التعلیقه علی العروه الوثقی
* التعلیقه علی العروه الوثقی
* مباحث فقهی الصلوه، الغصب، الاجاره و الوصیه (تقریر‏ ‏درسهای آیت‌الله بروجردی)
* مباحث فقهی الصلوه، الغصب، الاجاره و الوصیه (تقریر‏ ‏درسهای آیت‌الله بروجردی)
* مباحث استصحاب، تعادل و تراجیح (تقریر درسهای‏ آیت‌الله خمینی)
* مباحث استصحاب، تعادل و تراجیح (تقریر درسهای‏ خمینی)
* درسهایی از نهج البلاغه در ده جلد که شش جلد آن تاکنون چاپ‏ ‏شده
* درسهایی از نهج البلاغه در ده جلد که شش جلد آن تاکنون چاپ‏ ‏شده
* درسهایی از اصول کافی
* درسهایی از اصول کافی
خط ۲۰۴: خط ۲۰۶:
* کتاب خاطرات
* کتاب خاطرات
* کتاب واقعیت‌ها و قضاوت‌ها
* کتاب واقعیت‌ها و قضاوت‌ها
* مجموعه سخنرانی ها، پیام ها، مصاحبه ها، خطبه‌های نمازجمعه ‏ ‏تهران و قم، که تاکنون ده جلد آن منتشر شده است.<ref>[https://www.jameehmodarresin.org/azae-jameeh/azae-sabeq/155-montazeri/3788-2014-05-28-06-50-43.html سایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]</ref>
* مجموعه سخنرانی ها، پیام‌ها، مصاحبه ها، خطبه‌های نمازجمعه ‏‏تهران و قم، که تاکنون ده جلد آن منتشر شده است.<ref>[https://www.jameehmodarresin.org/azae-jameeh/azae-sabeq/155-montazeri/3788-2014-05-28-06-50-43.html سایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم]</ref>


== درگذشت ==
== درگذشت ==
۸٬۶۷۳

ویرایش