کاربر:Abbas/صفحه تمرین4: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
پس از مرگ خمینی و به دست گرفتن قدرت توسط خامنه‌ای و رفسنجانی در ایران، توطئه‌ها و تروریسم علیه مجاهدین شرایط سیاسی و امنیتی سختی را به آنان تحمیل کرد. اعضای هیأت اجرایی سازمان مجاهدین خلق که در آن‌ زمان  ۴۰ الی ۵۰ نفر بیشتر نبودند داوطلبانه تصمیم گرفتند که تا زمان بازگشت به میهن و سرنگونی استبداد مذهبی زندگی خانوادگی با همسران خود را ترک نمایند. این تصمیم به دیگران تسری نیافت و با هیچ کس در میان گذاشته نشد. یک سال بعد بحران کویت و جنگ اول خلیج فارس رخ داد. مجاهدین در عراق با شرایطی روبرو شدند که دیگر امکان زندگی خانوادگی وجود نداشت.<ref name=":0" />
پس از مرگ خمینی و به دست گرفتن قدرت توسط خامنه‌ای و رفسنجانی در ایران، توطئه‌ها و تروریسم علیه مجاهدین شرایط سیاسی و امنیتی سختی را به آنان تحمیل کرد. اعضای هیأت اجرایی سازمان مجاهدین خلق که در آن‌ زمان  ۴۰ الی ۵۰ نفر بیشتر نبودند داوطلبانه تصمیم گرفتند که تا زمان بازگشت به میهن و سرنگونی استبداد مذهبی زندگی خانوادگی با همسران خود را ترک نمایند. این تصمیم به دیگران تسری نیافت و با هیچ کس در میان گذاشته نشد. یک سال بعد بحران کویت و جنگ اول خلیج فارس رخ داد. مجاهدین در عراق با شرایطی روبرو شدند که دیگر امکان زندگی خانوادگی وجود نداشت.<ref name=":0" />


تا قبل از بحران کویت زوج‌های مجاهدین در خانه‌های مسکونی در داخل و خارج قرارگاه‌ها در آپارتمان‌های مستقل در بغداد و یا شهرهای دیگر زندگی می‌کردند. کودکان آنها نیز درمدارس و مهد کودک‌هایی که معلمان سابق آنها را اداره می‌کردند به تحصیل مشغول بودند. جنگ کویت و مهیب ترین بمباران‌های تاریخ و بعد از آن شدیدترین محاصره اقتصادی و ناامنی که در عراق حاکم گردید اوضاع را به کلی عوض کرد. دیگر پشت جبهه‌ای که برای خانواده‌ها و کودکان امن باشد وجود نداشت. تمامی قرارگاه‌های مجاهدین و حتی خانه‌های مادران شهیدان در بغداد هدف‌‌ تروریست‌های اعزامی از طرف جمهوری اسلامی بودند. چندین آپارتمان مسکونی و اتوبوس‌های غیر نظامی مجاهدین در بغداد و اطراف آن هدف حملات آرپی‌‌جی یا بمب‌گذاری تروریست‌های جمهوری اسلامی قرار گرفت. ادامه این وضعیت برای مجاهدین و قبل از همه برای خانواده‌ها و کودکان آنها بسیار پر ریسک بود.
تا قبل از بحران کویت زوج‌های مجاهدین در خانه‌های مسکونی در داخل و خارج قرارگاه‌ها در آپارتمان‌های مستقل در بغداد و یا شهرهای دیگر زندگی می‌کردند. کودکان آنها نیز درمدارس و مهد کودک‌هایی که معلمان سابق آنها را اداره می‌کردند به تحصیل مشغول بودند. جنگ کویت و مهیب‌ترین بمباران‌های تاریخ و بعد از آن شدیدترین محاصره اقتصادی و ناامنی که در عراق حاکم گردید اوضاع را به کلی عوض کرد. دیگر پشت جبهه‌ای که برای خانواده‌ها و کودکان امن باشد وجود نداشت. تمامی قرارگاه‌های مجاهدین و حتی خانه‌های مادران شهیدان در بغداد هدف‌‌ تروریست‌های اعزامی از طرف جمهوری اسلامی بودند. چندین آپارتمان مسکونی و اتوبوس‌های غیر نظامی مجاهدین در بغداد و اطراف آن هدف حملات آرپی‌‌جی یا بمب‌گذاری تروریست‌های جمهوری اسلامی قرار گرفت. ادامه این وضعیت برای مجاهدین و قبل از همه برای خانواده‌ها و کودکان آنها بسیار پر ریسک بود.<ref name=":0" />


مجاهدین تصمیم گرفتند که به زندگی خانوادگی خود خاتمه دهند تا تمام انرژی‌‌شان صرف مبارزه شود. ترک زندگی خانوادگی داوطلبانه بود. اکثر اعضا متاهل همسران‌شان را طلاق دادند و تعداد کمی نیز این کار را انجام ندادند و به همان صورت در مجاهدین ماندند ولی سرانجام در اثر شرایط حاکم بر مبارزه و سختی آن دوام نیاوردند و صفوف مبارزه را ترک کردند. تمامی آن افراد با تامین مالی از طرف مجاهدین به کشورهای اروپایی رفتند و بسیاری از آنها هوادار مجاهدین باقی ماندند. تعدادی نیز توسط جمهوری اسلامی استخدام شدند و خط شیطان ساری علیه مجاهدین را در خارج از کشور پیش بردند.
مجاهدین تصمیم گرفتند که به زندگی خانوادگی خود خاتمه دهند تا تمام انرژی‌‌شان صرف مبارزه شود. ترک زندگی خانوادگی داوطلبانه بود. اکثر اعضا متاهل همسران‌شان را طلاق دادند و تعداد اندکی نیز این کار را انجام ندادند و به همان صورت در مجاهدین ماندند ولی سرانجام در اثر شرایط حاکم بر مبارزه و سختی آن دوام نیاوردند و صفوف مبارزه را ترک کردند. تمامی آن افراد با تامین مالی از طرف مجاهدین به کشورهای اروپایی رفتند و بسیاری از آنها هوادار مجاهدین باقی ماندند. تعدادی نیز توسط جمهوری اسلامی استخدام شدند و خط شیطان ساری علیه مجاهدین را در خارج از کشور پیش بردند.


کنار گذاشتن زندگی خانوادگی در شرایطی که وضعیت امنیتی چنین چیزی را امکان‌پذیر نمی‌سازد خاص مجاهدین نیست. صليب سرخ سنتي دارد كه از افراد مجرد براي مأموريتهاي طولاني درنقاط مختلف جهان استفاده مي كرده است. حتي سازمان ملل متحد نيز يك درجه بندي امنيتي براي كارمندانش دارد كه به موجب آن در برخي كشورها به خاطر مشكلات امنيتي، كارمندان اعزامي نمي‌توانند با خانواده خودشان اقامت كنند.
کنار گذاشتن زندگی خانوادگی در شرایطی که وضعیت امنیتی چنین چیزی را امکان‌پذیر نمی‌سازد خاص مجاهدین نیست. صليب سرخ از افراد مجرد برای مأموريت‌های طولانی درنقاط مختلف جهان استفاده می‌کند. سازمان ملل متحد نيز يك درجه بندی امنيتی براي كارمندانش دارد كه به موجب آن در برخی كشورها به خاطر مشكلات امنيتی، كارمندان اعزامی نمی‌توانند همراه با خانواده خودشان اقامت كنند.<ref name=":0" />


نويسنده و روشنفكر  مصري خانم مونا حلمی بعد از آشنايي با وضعيت زنان در سازمان مجاهدین خلق نوشت: <blockquote>«در هفت روزي كه با مجاهدين به سر بردم، زناني را ديدم كه در شرايط سخت تبعيد، به پايداري، شجاعت و شرافتمندانه‌ترين اشكال مبارزه آراسته شده بودند و مرداني كه به رغم زندگي پرخطر روزانه روح يك انقلاب واقعي و ايمان عميق به صلح و عدالت و آزادي در جانشان به كمال رسيده بود. آنها به جدايي دين ازدولت ايمان دارند و به آزادي عقايد و مذاهب و انجام آداب و سنت‌هاي مذهبي احترام می‌گذارند. حقوق كليه اقليتها (براي نمونه حقوق كردها) را به رسميت مي‌شناسند. آنها به برابري كامل زن و مرد باور دارند. به اعتقاد آنها زن حق دارد به كليه مقام‌ها، مسئوليت‌ها و مواضع رهبري دست يابد، زن مي‌تواند بدون اجازه هركس ديگر سفر كند، او يك انسان است كه از صلاحيت كامل و ولايت و كرامت برخوردار است و مي‌تواند زندگي، ازدواج، كار و شيوه لباس پوشيدنش را آن طور كه مي‌خواهد انتخاب كند. در ايران آينده راه براي همه انديشمندان و روشنفكران و دانشمندان و هنرمندان باز است. پارلمان مقاومت روح اين دموكراتيسم را در تركيب كنونيش منعكس مي‌كند. زيرا اين پارلمان از ۵۷۲ عضو تشكيل شده كه زنان ۵۲ درصد آن را تشكيل مي‌دهند. كليه جريانها صرفنظر از تعداد اعضاي‌شان از حق وتو برخوردارند. اين پارلمان با كانديد كردن يك زن، مريم رجوي، به عنوان رييس جمهور، يك نمونه بي همتا از ايمان واقعيش را نسبت به شخصيت زن ارائه كرده است. اين انتخاب ثابت مي‌كند كه پارلمان نمي‌خواهد توانايي‌هاي زن را در زير پوشش افكار مذهبي يا اجتماعي خفه كند و توان زن را در كار كردن, حق سرپيچي و تغيير به بند بكشد.» <ref>مونا حلمی - مجله اکتبر - ۱۴ آوریل ۱۹۹۶</ref>   </blockquote>روزنامه نيويورك تايمز هم در گزارشي از قرارگاه اشرف تحت عنوان «ملايان نگاه كنيد، زنان مسلح و خطرناك» نوشت: <blockquote>«خانم طهماسبي و اكثر افسران ارشد زنان هستند كه لباس استاندارد آنها شامل روسري خاكي و تونيك ساده اي ميباشد كه حتي براي خيابانهاي تهران نيز پذيرفته است. ولي اختياراتي دارند كه در كشور ما غير قابل تصور است.  سربازان به‌صورت جمعي زندگي مي‌كنند, حتي در سنين 30- 40 سالگي, و تا 20 نفر در اتاق‌هايي كه جداسازي شده اند مي خوابند. از سال 1991 زوج‌هاي متأهل در بين آنها زندگي مشترك خود را كنار گذاشتند؛ كودكان آنها به خارج فرستاده شده و آنهايي كه زماني بصورت زن و شوهر با هم زندگي مي‌كردند اكنون در پاكدامني به‌صورت خواهر و برادر زندگي مي‌كنند.»<ref>داگلاس جل - نیویورک تایمز - ۳۰ دسامبر ۱۹۹۶</ref>  </blockquote>
==== گواهی شاهدان از مناسبات درونی مجاهدین خلق ====
نويسنده و روشنفكر  مصری خانم مونا حلمی بعد از آشنايی با وضعيت زنان در سازمان مجاهدین خلق نوشت: <blockquote>«در هفت روزی كه با مجاهدين به سر بردم، زنانی را ديدم كه در شرايط سخت تبعيد، به پايداری، شجاعت و شرافتمندانه‌ترين اشكال مبارزه آراسته شده بودند و مردانی كه به رغم زندگی پرخطر روزانه روح يك انقلاب واقعی و ايمان عميق به صلح و عدالت و آزادی در جانشان به كمال رسيده بود. آنها به جدايی دين ازدولت ايمان دارند و به آزادی عقايد و مذاهب و انجام آداب و سنت‌های مذهبی احترام می‌گذارند. حقوق كليه اقليت‌ها (برای نمونه حقوق كردها) را به رسميت می‌شناسند. آنها به برابری كامل زن و مرد باور دارند. به اعتقاد آنها زن حق دارد به كليه مقام‌ها، مسئوليت‌ها و مواضع رهبری دست يابد، زن می‌تواند بدون اجازه هركس ديگر سفر كند، او يك انسان است كه از صلاحيت كامل و ولايت و كرامت برخوردار است و می‌تواند زندگی، ازدواج، كار و شيوه لباس پوشيدنش را آن طور كه می‌خواهد انتخاب كند. در ايران آينده راه برای همه انديشمندان و روشنفكران و دانشمندان و هنرمندان باز است. پارلمان مقاومت روح اين دموكراتيسم را در تركيب كنونيش منعكس می‌كند. زيرا اين پارلمان از ۵۷۲ عضو تشكيل شده كه زنان ۵۲ درصد آن را تشكيل می‌دهند. كليه جريانها صرفنظر از تعداد اعضای‌شان از حق وتو برخوردارند. اين پارلمان با كانديد كردن يك زن، مريم رجوی، به عنوان رئیس جمهور، يك نمونه بی همتا از ايمان واقعيش را نسبت به شخصيت زن ارائه كرده است. اين انتخاب ثابت می‌كند كه پارلمان نمی‌خواهد توانايی‌های زن را در زير پوشش افكار مذهبی يا اجتماعی خفه كند و توان زن را در كار كردن, حق سرپيچی و تغيير به بند بكشد.» <ref>مونا حلمی - مجله اکتبر - ۱۴ آوریل ۱۹۹۶</ref>   </blockquote>روزنامه نيويورك تايمز هم در گزارشی از قرارگاه اشرف تحت عنوان «ملايان نگاه كنيد، زنان مسلح و خطرناك» نوشت: <blockquote>«خانم طهماسبی و اكثر افسران ارشد زنان هستند كه لباس استاندارد آنها شامل روسری خاكی و تونيك ساده ای می‌باشد كه حتی برای خيابانهای تهران نيز پذيرفته است. ولی اختياراتی دارند كه در كشور ما غير قابل تصور است.  سربازان به‌صورت جمعی زندگی می‌كنند، حتی در سنين ۳۰- ۴۰ سالگی، و تا ۲۰ نفر در اتاق‌هایی كه جداسازی شده‌اند می‌خوابند. از سال 1991 زوج‌های متأهل در بين آنها زندگی مشترك خود را كنار گذاشتند؛ كودكان آنها به خارج فرستاده شده و آنهایی كه زمانی به‌صورت زن و شوهر با هم زندگی می‌كردند اكنون در پاكدامنی به‌صورت خواهر و برادر زندگی می‌كنند.»<ref>داگلاس جل - نیویورک تایمز - ۳۰ دسامبر ۱۹۹۶</ref>  </blockquote>


==== اتهام جدا کردن کودکان از والدین ====
==== اتهام جدا کردن کودکان از والدین ====
درمورد جدايي كودكان از والدين نيز واقعيت 180درجه با تحميل واجبار متفاوت است. در بحبوحه بحران و جنگ كويت, در شريطي كه شهر بغداد و ساير نقاط عراق هدف بمباران مستمر بود و قرارگاههاي نظامي نيز به هيچ وجه محل مناسبي براي نگهداري و استقرار كودكان نبود, بديهي است كه هر پدر و مادري خواستار خارج كردن اطفال نابالغ خود از اين وضعيت شوند. از اين رو برخي والدين كودكان خود را به نزد اقوامشان در داخل ايران و سايرين آنها را ناگزير به خارج از ايران فرستادند و اين امر را هم مورد به مورد در باره هر كودكي مكتوب نمودند تا درصورت شهادت والدين همه چيز به ثبت رسيده باشد. در چنين شرايطي بسياري از خانواده هاي  شريف ايراني درخارج و داخل ايران براي برعهده گرفتن سرپرستي كودكان اصرار مي كردند. گناه سازمان مجاهدين اين بود كه با به خطرانداختن جان كادرهاي خود و با تلاش بسيار و هزينه كلان, كودكان را بنا بر وظيفه انساني و اخلاقي خود از زير بمباران خارج كرد تا در محيط امن بتوانند به زندگي و تحصيل بپردازند و بعدا بتوانند مسير زندگي خود را با آگاهي كامل انتخاب كنند.
در بحبوحه بحران و جنگ كويت، در شريطی كه شهر بغداد و ساير نقاط عراق هدف بمباران مستمر بود و قرارگاههای نظامی نيز به هيچ وجه محل مناسبی برای نگهداری و استقرار كودكان نبود؛ برخي والدين در مجاهدین خلق، كودكان خود را به نزد اقوام‌شان در داخل ايران و سايرين آنها را ناگزير به خارج از ايران فرستادند و اين را در مورد هر كودك مكتوب نمودند تا درصورت جان باختن والدين همه چيز به ثبت رسيده باشد. بسياری از خانواده‌های  ايرانی درخارج و داخل ايران سرپرستی كودكان مجاهدین را بر عهده گرفتند. سازمان مجاهدین خلق با هزینه و تلاش کادرهای خود، کودکان را از زیر بمباران خارج کرد تا در محیط امن بتوانند به زندگی و تحصیل بپردازند.


درهمين خصوص آقاي كريستوف مرتنس وكيل دادگستري و كارشناس امورجوانان وكودكان كه قيم برخي ازاين كودكان در آلمان بوده است در نامه اي به نماينده ويژه ملل متحد نوشت: «به اعتقاد ما احساس مسئوليت مجاهدين خلق نسبت به اين كودكان نمونه خوبي است, بخصوص با توجه به اين كه يك سازمان تبعيدي منابع مالي و اجتماعي محدودي در اختيار دارد».
درهمين خصوص آقاي كريستوف مرتنس وكيل دادگستری و كارشناس امورجوانان وكودكان كه قيم برخی از كودكان مجاهدین خلق در آلمان بوده است، در نامه‌ای به نماينده ويژه ملل متحد نوشت: <blockquote>«به اعتقاد ما احساس مسئوليت مجاهدين خلق نسبت به اين كودكان نمونه خوبی است، به‌خصوص با توجه به اين كه يك سازمان تبعيدی منابع مالی و اجتماعی محدودی در اختيار دارد»<ref name=":0" /></blockquote>


==== منشا اتهام طلاق اجباری علیه مجاهدین ====
==== منشا اتهام طلاق اجباری علیه مجاهدین ====
واقعيت اين است كه اين اتهامات ساخته و پرداخته اطلاعات آخوندهاست كه براي مستند كردن برخي عناصر سرخورده وناتوان از ادامه مبارزه را به خدمت گرفته اند. بخصوص كساني كه وقتي خودشان از مبارزه دست برداشتند,  مي خواستند همسران خود را هم به زور و مانند كالايي كه صاحب آن هستند با خود ببرند وهنگامي كه موفق نشدند, زبان به دروغ وافترا بازكردند.  
منشا اتهام طلاق اجباری علیه مجاهدین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی است. وزارت اطلاعات برای مستند كردن ادعاهای خود برخی عناصر بریده از مجاهدین خلق را به کار گرفته است.  


براي مثال مزدور كريم حقي كه بيش از ده سال است درخدمت مستقيم اطلاعات آخوندهاست مدتهاست كه سنگ حرمت خانواده را به سينه ميزند و در مورد طلاقهاي اجباري و جداسازي كودكان از مادران وپدران داد سخن ميدهد. حال آن كه خود وي وهمسرش خانم محترم در جريان جنگ خليج و شرايط ناشي از تحريم عراق كه تحمل دشواريهاي مبارزه را نداشتند, به صورت خانوادگي و با فرزندشان با رسيدگيها وبرخورداريهاي بسا بيشتراز هرزمنده يا فرمانده ارتش آزاديبخش  نزد مجاهدين بودند و بعدهم به درخواست خودشان با هزينه و امكانات سازمان مجاهدين خلق ايران در بهمن 1371 به اروپا منتقل شدند و تمام مخارج وهزينه هاي زندگي آنان نيز توسط سازمان مجاهدين پرداخت ميشد. آنها مدتي بعد به ميل و اراده خودشان به هلند رفتند و در آنجا درخواست پناهندگي سياسي نمودند (اسناد و رسيدهاي كمكهاي مزبور همه موجود است).  
یک نمونه كريم حقی  است که از سال ۱۳۷۴ ادعا می‌کند مجاهدین اعضای خود را مجبور به طلاق همسران‌شان کردند و کودکان را از مادران و پدران‌شان جدا کردند. کریم حقی و همسرش خانم محترم بابایی در جريان جنگ خليج و شرايط ناشی از تحريم عراق تحمل دشواری‌های مبارزه را نداشتند. آنها به صورت خانوادگی و همراه فرزندشان نزد مجاهدين بودند و بعدهم به درخواست خودشان با هزينه و امكانات سازمان مجاهدين خلق ايران در بهمن ۱۳۷۱ به اروپا منتقل شدند. تمام مخارج و هزينه‌های زندگی آنان نيز توسط سازمان مجاهدين پرداخت می‌شد. آنها مدتی بعد به ميل و اراده خودشان به هلند رفتند و در آنجا درخواست پناهندگی سياسی نمودند.  


خانم محترم بابايي در نامه اي در پاييز 1371 به سازمان مجاهدين  نوشته بود: «پس از بمباران قرارگاه اشرف، سازمان من و همسر و فرزندمان را طبق خواسته خودمان براي حفاظت و رسيدگي بيشتربه يك پايگاه شهري درمركز شهربغداد آورد... ما از رسيدگي و امكانات مضاعف صنفي ويژه اي برخوردار بوديم. يك آپارتمان اختصاصي، اتوموبيل سواري براي ترددات خانوادگي در شهرنيز دراختيارمان بود و ماهيانه 1000 دينار دريافت مي كرديم».
خانم محترم بابایی در نامه ای در پاييز ۱۳۷۱ به سازمان مجاهدين  نوشته بود: <blockquote>«پس از بمباران قرارگاه اشرف، سازمان من و همسر و فرزندمان را طبق خواسته خودمان برای حفاظت و رسيدگی بيشتر به يك پايگاه شهری درمركز شهر بغداد آورد... ما از رسيدگی و امكانات مضاعف صنفی ويژه‌ای برخوردار بوديم. يك آپارتمان اختصاصی، اتوموبيل سواری برای ترددات خانوادگی در شهر نيز دراختيارمان بود و ماهيانه 1000 دينار دريافت می كرديم».</blockquote>كريم حقی پس از رفتن به هلند، در ارديبهشت سال ۱۳۷۴ از‌طريق منصور مقصودی، مسئول شبكه‌ی جاسوسی كنسولگری جمهوری اسلامی در هلند، به خدمت وزارت اطلاعات درآمد  و به يكی از منابع اطلاعاتی  جهت حملات و تهاجم‌های تروريستی به‌قرارگاه‌ها و رزمندگان ارتش آزادی‌بخش تبديل شد.  


اما كريم حقي پس از رفتن به هلند, در ارديبهشت سال 1374 از‌طريق منصور مقصودي، مسئول شبكهٌ جاسوسي كنسولگري رژيم در هلند، به خدمت وزارت ا طلاعات درآمد  و به يكي از منابع اطلاعاتي رژيم آخوندي جهت حملات و تهاجمهاي تروريستي به‌قرارگاهها و رزمندگان ارتش آزاديبخش تبديل شد و بي جهت نبودكه درست سه سال پس از اينكه صفوف مقاومت را ترك كرده بود,  تازه در اواخر سال 1374 به خاطر آورد كه مجاهدين او را زنداني و شكنجه كرده اند!
محترم بابایی همسر کریم حقی در سال ۱۳۷۳ خودکشی کرد. خانم محترم بابایی در آخرين نامه‌ای كه از خود به‌جای گذاشته بود و توسط پليس هلند ضبط شد، رفتارهای ضد انسانی و فساد اخلاق کریم حقی را به عنوان دلايل خودكشی‌اش معرفی می‌‌کند.<ref name=":0" />
 
علت خودكشي همسر اين مزدور در سال1373، مناسبات ضد‌انساني و فساد اخلاق او(كريم حقي) بود كه پليس هلند و پناهندگان ايراني مقيم اين كشور در‌جريان آن هستند. خانم محترم بابايي در آخرين نامه اي كه از خود بجاي گذاشته بود و توسط پليس هلند ضبط شد به تفصيل از رفتارهاي ضد انساني و فساد اخلاق مشمئز كننده حقي به عنوان دلايل خودكشي اش نام مي برد.


==== تجرد، شرط عضویت ====
==== تجرد، شرط عضویت ====
خط ۳۶: خط ۳۵:


==== مضمون انقلاب ایدئولوژیک ====
==== مضمون انقلاب ایدئولوژیک ====
پس از عملیات فروغ جاویدان و حمله آمریکا به عراق در جنگ کویت، شرایط عراق که محل استقرار ارتش آزادیبخش ملی ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران بود به گونه‌ای شد که ادامه مبارزه برای اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران سطح بالاتری از فداکاری و انگیزه را می‌طلبید. مجاهدین در خارج از خاک خودشان بودند و ضروزت‌های مبارزه ایجاب می‌کرد هر زمان در هر لحظه برای مأموریت‌های مختلف آماده باشند. عملا حفظ کانون خانواده و پاسخ‌گویی به ضرورت‌های آن غیر واقعی بود و با مبارزه تمام عیار هم‌خوانی نداشت. مجاهدین با داشتن خانواده نمی‌توانستند به ضرورت‌های مبارزه پاسخ بدهند. شرایط جدید و توازن قوای موجود ایجاب می‌کرد که مجاهدین تمامی انرزی‌شان را یکسویه برای آزادی میهن‌شان صرف کنند. آنها به این ضروزت پاسخ دادند و در یک تصمیم جمعی زندگی خانوادگی را ترک کردند.   
پس از عملیات فروغ جاویدان و حمله آمریکا به عراق در جنگ کویت، شرایط عراق که محل استقرار ارتش آزادیبخش ملی ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران بود به گونه‌ای شد که ادامه مبارزه برای اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران سطح بالاتری از فداکاری و انگیزه را می‌طلبید. مجاهدین در خارج از خاک خودشان بودند و ضروزت‌های مبارزه ایجاب می‌کرد هر زمان در هر لحظه برای مأموریت‌های مختلف آماده باشند. عملا حفظ کانون خانواده و پاسخ‌گویی به ضرورت‌های آن غیر واقعی بود و با مبارزه تمام عیار هم‌خوانی نداشت. مجاهدین با داشتن خانواده نمی‌توانستند به ضرورت‌های مبارزه پاسخ بدهند. شرایط جدید و توازن قوای موجود ایجاب می‌کرد که مجاهدین تمامی انرزی‌شان را یکسویه برای آزادی میهن‌شان صرف کنند. آنها به این ضرورت پاسخ دادند و در یک تصمیم جمعی زندگی خانوادگی را ترک کردند.   


مضمون انقلاب ایدئولوژيک در سازمان مجاهدین خلق ایران گذشتن از همه چیز برای ادامه مبارزه و سرنگونی رژیم ولایت فقیه و آزادی مردم ایران از استبداد مذهبی بود.
مضمون انقلاب ایدئولوژيک در سازمان مجاهدین خلق ایران گذشتن از همه چیز برای ادامه مبارزه و سرنگونی رژیم ولایت فقیه و آزادی مردم ایران از استبداد مذهبی بود.
۲٬۳۲۰

ویرایش