|
|
(۱۶۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| '''بنیاد گرایی اسلامی''' | | '''فتوای قتل سلمان رشدی''' |
|
| |
|
| == مفهوم واژه بنیاد گرایی مذهبی و سابقه آن == | | == پیشینه سلمان رشدی == |
| کلمه بنیاد گرایی برگرفته از کلمه لاتین «Fundamentum» به معنای شالوده، اساس و پایه است. معادل آن در زبان عربی «الاصولیه»، به معنای بازگشت به اصول و مبانی است. این واژه برای نخستین بار در اوایل قرن بیستم در بحثهای درون مذهب پروتستان در آمریکا رواج یافت. بین سالهای ۱۹۱۵-۱۹۱۰، پروتستانهای کلیسای انجیلی جزواتی با عنوان «مبانی» منتشر کردند که درآنها بر حقیقت نص کتاب مقدس در برابر تفسیرهای جدید تأکید شدهبود. فرقه مزبور با ایمان به الهی - ابدی و خطا ناپذیری متن انجیل، استدلال میکردند که تأویلات نادرستی از متن انجیل ارائه شده که باید آنها را زدود و در مقابل تفسیر درستی از آن ارائه داد. آنها تأکید داشتند؛ نجات روح و رستگاری انسان به عنوان مهمترین هدف مسیحیت، فقط از رهگذر تأویل لفظی انجیل محقق میشود و تا زمانی که این تفسیر ارائه نشود و در اخنیار پیروان قرار نگیرد نمیتوان به رستگاری بشر امیدوار بود.<ref name=":0">[http://quarterly.risstudies.org/article_981_40120ec1b54a8dd193d70524b14a4232.pdf مقاله درآمدی بر بنیادگرایی اسلامی] - غلامرضا خسروی - فصلنامه مطالعات راهبردی دوره۹ شماره ۳۱ - صفحه ۱۲۳ و ۱۲۴</ref>
| | سلمان رشدی، زاده ۱۹ ژوئن ۱۹۴۷ <ref name=":0">[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D8%A2%DB%8C%D9%87%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%DA%AF/a-62184293 مقاله سلمان رشدی، آیههای شیطانی و فتوای مرگ - نوشته اسد سیف - دویچه ولی فارسی]</ref> دو ماه قبل از استقلال هند از بریتانیا در بمبئی به دنیا آمد. در ۱۴ سالگی به یک مدرسه راگبی در بریتانیا فرستاده شد. مدرک افتخاری تاریخ را از دانشگاه کینگز کالج کمبریج گرفت، شهروند بریتانیا شد و اعتقادات اسلامی را کنار گذاشت. مدتی به عنوان بازیگر کار کرد. اولین کتابش «گریموس» موفقیت چندانی نداشت، هرچند تحسین منتقدان را برانگیخت. پنج سال بعد کتاب دومش «بچههای نیمه شب» را نوشت که در سال ۱۹۸۱ جایزه بوکر گرفت. کتاب نیم میلیون نسخه فروخت.<ref>[https://www.bbc.com/persian/articles/cxxpd1z86pko سلمان رشدی کیست؟ نویسندهای که از خفا بیرون آمد - بی بی سی فارسی]</ref> کتاب به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده که و به موضوع استقلال هند میپردازد. در سال ۱۳۶۴ این کتاب جایزه بهترین رمان خارجی در جمهوری اسلامی را از آن خود کرد. رشدی پس از بچههای نیمه شب رمان «شرم» را نوشت که موضوع آن به جدایی هند و پاکستان میپردازد.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| با گسترش جریانهای دینی یهودی، اسلامی، بودایی و هندو در نیمه دوم قرن بیستم واژه بنیادگرایی کاربرد گستردهتری یافت و در مورد جریانهای فکری - دینی تمام مذاهب به کار گرفته شد. از این رو، این مفهوم برای توصیف آن دسته از گروههای دینی به کار میرفت که خواهان زندگی بر اساس مبانی و اصول دینی بودند. در حقیقت، بنیادگرایی مذهبی نوعی حرکت یا برنامه سیاسی به شمار میآید.<ref name=":0" />
| | == نگارش کتاب آیات شیطانی == |
| | آیههای شیطانی چهارمین رمان سلمان رشدی است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد. این اثر به یکی از جنجالیترین رمانهای تاریخ معاصر ادبیات تبدیل شد. انتشار این کتاب به ویژه در هند و پاکستان موجب تحریک احساسات مسلمانان شد و اعتراضاتی علیه این کتاب شکل گرفت. روحالله خمینی فتوای قتل نویسنده کتاب را به بهانهی توهین به «اسلام و پیامبر اسلام و قرآن» صادر کرد. یکی از شخصیتهای کتاب خمینی را تداعی میکرد.«آیههای شیطانی» پس از انتشار به فهرست نهایی جایزه "بوکر" راه یافت، ولی تحت الشعاع اعتراضات مسلمانان جایزه به آن تعلق نگرفت. نشریات معتبر جهان، از جمله تایمز لندن، این اثر را برتر از «بچههای نیمهشب» ارزیابی کردند. در چنین جوی آیههای شیطانی به عنوان اثری کفرآمیز از جهان ادبیات حذف و به دنیای سیاست کشیده شد و همهجا صحبت از آن بود.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| در بین صاحب نظران در این خصوص که بنیاد گرایی مذهبی دقیقا چیست؛ خیزش جهانی دین چه علل و ریشههایی دارد، چشمانداز آتی آن چگونه بوده و پیآمدهای آن برای نظام بینالملل چه خواهد بود و نهایتا اینکه جریان بنیادگرایی مذهبی دارای چه نقاط اشتراک و افتراقی است و تنوع و تعدد آن چگونه است؟ نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی همانند «جان اسپوزیتو»(۱) و «برگر»(۲) بنیادگرایی را واژهای مناسب برای توصیف جریانهای نوین مذهبی نمیدانند و آن را دارای بار معنایی منفی میدانند. بعضی دیگر آن را برای تبیین خیزشهای جدید مذهبی، کارآمد میدانند. آنان بنیادگرایی مذهبی به ویژه بنیادگرایی اسلامی را به عنوان خطر اصلی صلح و ثبات جهانی معرفی کرده و در آیندهای نه چندان دور جنگ تمدنها را پیشبینی میکنند.گروهی دیگر نیز برخلاف آنها معتقدند الگوهای همگرایی و واگرایی جهانی، بر اساس کشمکشهای دینی - تمدنی نیست. «اندرو هیوود»(۳) بنیاد گرایی مذهبی را نوعی «ایدئولوژی» میداند؛ درحالیکه به نظر برخی دیگر شکلی از ناسیونالیسم و قومگرایی است. | | خود سلمان رشدی در این باره گفته است: "در میان همه طنزهای تلخ، غمگینترین این است که پس از پنج سال کار برای بخشیدن صدا به فرهنگ مهاجران، ببینی که کتابت آتش زده میشود، آن هم اغلب از سوی کسانی که تو از آنها سخن میگویی.<ref name=":1">[https://www.bbc.com/persian/arts-47238607 آخرین فتوا؛ 'آیههای شیطانی' و سلمان رشدی سی سال بعد - بیبی سی فارسی]</ref> |
|
| |
|
| علیرغم این تفاوتها، در موارد زیر نوعی توافق وجود دارد:
| | === داستان آیات شیطانی === |
| | آیههای شیطانی رمانیست در حدود ۵۰۰ صفحه<ref name=":0" /> که با سقوط یک هواپیما بر فراز دریای مانش و زنده ماندن دو شخصیت اصلی رمان آغاز میشود؛ جبرئیل فرشته، بازیگر افسانهای سینمای هند که در رؤیاها و کابوسهایش به جبرئیل، ملک مقرب تبدیل میشود، و همچنین صلاحالدین چمچا مهاجر هندی که در بریتانیا زندگی میکند و به کار دوبله مشغول است. این دو سرانجام به انگلستان میرسند و داستان که در دهه هشتاد میلادی میگذرد، زندگی آنان را با دیگر مهاجران روایت میکند.<ref name=":1" /> |
|
| |
|
| ۱- بنیادگرایی مذهبی پدیدهای جهانی است و متعلق به مذهب و یا مکان خاصی نیست
| | نویسنده، زندگی صلاحالدین چمچا و جبرئیل فرشته را از تولد آنان تا سفرها و ماجراجوییهایشان بهانه قرار داده تا حقیقت جهان هند مسلمان را در برابر مدرنیسم اروپایی بازبینی کند. زندگی این دو شخصیت به شکلی با هستی مهاجران در پیوند قرار میگیرد. نشانهایی از چند رخداد تاریخی از جمله انقلاب ایران، شورش حاشیهنشینان محله بریکستون لندن علیه فقر و تبعیض نژادی در سال ۱۹۸۱، شهرت افسانهای آمیتاب باچان، هنرپیشه محبوب هند و زندگی نویسنده که خود در خانوادهای مسلمان بزرگ شده بوده و تجربه او از زندگی در هند، در این اثر دیده میشود.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| ۲- به رغم تنوع و تعدد جریانهای دینی بنیادگرا در جهان و تنوع آنها در درون یک مذهب خاص، این جریانان ویژگیهای مشترکی دارند؛ از جمله:
| | همچنین در این رمان، ارجاعهایی به وقایع تاریخی و زندگی پیامبر اسلام دیده میشود که با تخیل نویسنده آمیخته شده است.اما مضمون اصلی چهارمین کتاب داستانی سلمان رشدی، همانی بود که در آثار پیشین او نیز دیده میشد: بیریشه شدن مهاجرانی که روز به روز از دو فرهنگ کشور زادگاه و همچنین فرهنگ کشور میزبان خود دور میشوند<ref name=":1" /> داستان با بازگشت صلاحالدین به هند و آشتی با پدر و زینت وکیل، معشوق دوران جوانیاش، پایان مییابد..<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| - همه معتقد به قطعیت متون مقدس هستند
| | == اعتراضات به کتاب آیات شیطانی == |
| | آنچه مسلمانان آنرا توهین به اسلام و پیامبر میخواندند، بخش دوم رمان است که به رؤیاهای جبرئیل فرشته مربوط میشود و با بهرهگیری از یک نام، «ماهوند» تداعی کنندهی نام محمد(ص)، پیامبر اسلام است. |
|
| |
|
| - خواهان بازگشت و تفسیر مجدد اصول و مبانی میباشند.
| | این قسمت از رمان، به داستان «غرانیق» که در برخی متون از جمله تاریخ طبری نوشته شده اشاره میکند. مسلمانان آن را افسانه میخوانند و تا پیش از نگارش کتاب رشدی بسیاری از مسلمانان معاصر از آن خبر نداشتند. |
|
| |
|
| - واجد جهتگیریهای سیاسی و اجتماعی هستند.
| | ماجرای داستان «غرانیق» از این قرار است که پیامبر اسلام هنگامی که مشغول خواندن سوره نجم بود، دو آیه را نیز که شیطان به وی القا کرده بود خواند و وجود سه خدای مکه را که دختران الله خوانده میشدند، پذیرفت.<ref name=":1" /> بر اساس این افسانه، پیامبر بعدها پی میبرد که این آیهها فریبی بیش نبودند و او گول شیطان را خورده است و شیطان آنها را بر زبانش جاری کرده است. به همین علت غرانیق از آیات قرآنی کنار گذاشته میشود.<ref name=":0" /> |
|
| |
|
| - از سکولاریسم انتقاد کرده و معتقدند که هستی انسان بدون بهرهمندی از تعالیم و تعالی دینی، هستی فقیر و سست بنیادی است.<ref name=":1">[http://quarterly.risstudies.org/article_981_40120ec1b54a8dd193d70524b14a4232.pdf مقاله درآمدی بر بنیاد گرایی اسلامی] نوشته غلامرضا خسروی - فصل نامه مطالعات راهبردی دوره ۹ شماره۳۱ ص ۱۲۵ و۱۲۶</ref>
| | روز پانزدهم سپتامبر ۱۹۸۸، ایندیا تودی با تیتر «یک حمله صریح به بنیادگرایی مذهبی»، قسمتهایی از رمان «آیههای شیطانی» را چاب کرد. این نشریه بر قسمتهایی از رمان تأکید کرد که دقیقا همانها بعدا مورد اعتراض مسلمانان هندی قرار گرفت. سلمان رشدی، در گفتوگو با ایندیا تودی گفته بود که به هیچ وجود غیرطبیعی، نه مسیحیت، نه یهودیت، نه اسلام و نه هندو، اعتقاد ندارد. خود سلمان رشدی در کتاب «جوزف آنتوان» آغاز اعتراضات علیه «آیههای شیطانی» را انتشار این اظهارات و همچنین موضعگیری «خشونت سنگه» میداند و مینویسد که این نویسنده هندی اولین روشنفکری بود که به آیههای شیطانی حمله کرد.<ref name=":1" /> |
|
| |
|
| == بیناد گرایی اسلامی == | | مسلمانان در سراسر دنیا به اعتراض برخاسته بودند. دولت هند تحت فشار، انتشار "آیههای شیطانی" را در هند و همچنین فروش نسخههای چاپ خارج را در این کشور ممنوع کرد.<ref name=":0" />در اکتبر ۱۹۸۸، دقیقا در همان شبی که "آیههای شیطانی" با وجود راهیابی به فهرست نهایی، نتوانست جایزه بوکر را از آن خود کند، سلمان رشدی متوجه شد که سخنرانیاش در افتتاحیه یک کنگره ضدنژادپرستی در آفریقای جنوبی لغو شده است. در آن زمان حدود نیم میلیون مسلمان در آفریقای جنوبی زندگی میکردند. یک ماه بعد، انتشار کتاب در این کشور و همچنین سودان، ممنوع شد. این ممنوعیت به حدود بیست کشور سرایت کرد. اعتراضات مسلمانان به "آیههای شیطانی" به خاک بریتانیا رسید. اتحادیه سازمانهای مسلمانان بریتانیا نیز از تاچر، نخست وزیر وقت خواست تا علیه این رمان اقدام کند. در ۱۴ ژانویه در شهر بردفورد در شمال انگلستان صدها مسلمان در اعتراض به انتشار رمان آیههای شیطانی تظاهرات کردند. این بار خبرنگاران و تصویربرداران رسانهها نیز برای پوشش خبری به این تجمع رفتند. در این تظاهرات، برای اولین بار رمان "آیههای شیطانی" آتش زده شد. آن روز در جنجال ایجاد شده علیه "آیههای شیطانی" یک نقطه عطف بود. با پیوستن برخی از چهرههای سیاسی بریتانیا، اعتراضات از جنبه مذهبی خارج شد و ابعاد دیگر به ویژه سیاسی به خود گرفت. اسقف بردفورد نیز به این اعتراضات ملحق شد. در پاکستان، هزاران نفر به مرکز فرهنگی آمریکا در اسلامآباد حمله کردند و خواستار اعدام سلمان رشدی شدند. در درگیری پلیس با معترضان خشمگین، پنج نفر کشته شدند.<ref name=":1" /> در آمریکا و استرالیا تظاهرکنندگان برای جمعآوری "آیههای شیطانی" به کتابفروشیها هجوم بردند.<ref name=":0" /> |
| مفهوم بنیادگرایی اسلامی با ظهور جریانات دینی در کشورهای اسلامی و به خصوص روی کار آمدن حکومت ولایت فقیه در ایران و به ویژه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ادبیات علوم سیاسی و جامعه شناسی کاربرد یافت. راشد غنوشی بیان میکند: «منظور ما از بنیادگرایی بهرهوری از اصول اسلام است.» و حسن البنا، بنیانگذار جمعیت اخوانالمسلمین نیز در دههی ۱۹۴۰ دعوت اخوانیها را نوعی دعوت بنیادگرا معرفی کرد.
| | == فتوای قتل سلمان رشدی == |
| | در بهمن ۱۳۶۷ خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را ماهها پس از اعتراضات مسلمانان سراسر دنیا به انتشار این کتاب صادر کرد. خمینی در بهمن ماه ۶۷ وقتی که صدای اعتراض علیه جنگ حتی در داخل نظام جمهوری اسلامی بلند شده بود و برخی مقامهای رژیم از جنگ فاصله میگرفتند، موقعیت را مغتنم شمرد تا با درست کردن یک بحران به نام سلمان رشدی، بتواند بر مسائل داخلی خودش و پرکردن خلأ جنگ فائق شود.<ref name=":2">[https://news.mojahedin.org/i/news/151226 مقاله ۲۵سال پس از فتوای قتل سلمان رشدی - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> در واقع خمینی پس از نوشیدن جام زهر در جنگ ایران و عراق، شکست فاجعه بارش در جنگ و اجبار بر پذیرش صلحی که خواست قلبیش نبود را با این فتوا تحت الشعاع قرار داد.خمینی با شکست در «صدور انقلاب» با این فتوا جبههای دیگر برای منحرف کردن اذهان مردم گشود. <ref name=":0" /> |
|
| |
|
| نگارنده مقاله «درآمدی بر بنیادگرایی اسلامی» معتقد است جریانهای دینی و اسلامی در طول قرت بیستم جهتگیریها و دغدغههای یکسانی داشتند و این موضوع موجب میشود که بتوان آنها را تحت عنوان «بنیادگرایی اسلامی» دسته بندی کرد. میتوان گفت بنیادگرایی اسلامی از این منظر نوعی شیوهی تفکر و ایدئولوژی سیاسی است.<ref name=":1" />
| | ترور برای استبداد مذهبی وسیلهای نیست که هراز گاه به طور تاکتیکی از آن استفاده کند بلکه این رویکرد جزو ذات ایدئولوژیکی حاکمیت ولایت فقیه است که به حاکمان اجازه میدهد به نام خدا بگیرند و ببندند و بکشند. چند ماه قبل از صدور فتوای قتل سلمان رشدی خمینی فتوای کشتار زندانیان سیاسی را در تابستان ۶۷ صادر کرده بود. دلایل سیاسی این دو فتوا نقاط مشترکی دارند که در تحلیل نهایی به بحران مشروعیتی برمیگردد که جمهوری اسلامی در سالهای پایانی دهه شصت و سرکشیدن جام زهر پایان جنگ، با آن روبرو شده بود. با شکست آشکار شعارهای فتح کربلا و قدس و نیز آشکار شدن فاجعه بار برنامههای اقتصادی اجتماعی جمهوری اسلامی، خمینی ناگزیر شد به گفته خودش جام زهر را سر کشیده و با قبول قطعنامه ۵۹۸ به پایان جنگ ۸ ساله با عراق تن بدهد. در این شرایط علم کردن فتوای قتل سلمان رشدی یک فرار به جلو از جانب خمینی برای بازیافت مشروعیت از دست رفتهاش بود. خمینی با صدور این فتوا جبهه جدیدی برای صدور بنیادگرایی اسلامی باز کرد.<ref name=":3">[https://www.dw.com/fa-ir/%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D9%88-%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86/a-62801397 مقاله سلمان رشدی و فتوای قتل رمان - نوشته شهلا شفیق - دویچه وله فارسی]</ref> |
|
| |
|
| مضامین و محتوای بنیادگرایی اسلامی شامل محورهای زیر است:
| | خمینی، سه روز بعد از سخنرانی منتظری که در آن جنگ ۸ ساله با عراق را زیر سوال برد و اعتراف کرد که ادامه آن اشتباه بوده است؛ فتوای قتل سلمان رشدی، نویسنده انگلیسی کتاب «آیههای شیطانی» را صادر کرد و یک هفته بعد از آن، در سایه موج جدیدی که این فتوا دامن زد، با یک «پیام مهم» خطاب به روحانیان سراسر کشور و مدرّسین و طلاب حوزهها به منتظری و مخالفان خط امام، یکجا، یورش برد و گفت: <blockquote>«در پایان افتخارآمیز جنگ تحمیلی... عدهیی با ژست مقدّسمآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام میزنند که گویی وظیفهیی غیر از این ندارند. آیا در مقابل این افعیها نباید اتّحاد طلاب عزیز حفظ شود؟ راستی اتّهام حلال کردن حرامها و حرام کردن حلالها، اتّهام کشتن زنان آبستن و حلّیت قمار و موسیقی از چه کسانی صادر میشود؛ از آدمهای لامذهب یا از مقدسنماهای متحجّر؟ فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به مسخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنهها و کنایهها نسبت به مشروعیت، کار کیست؟ </blockquote>خمینی در جواب منتقدان این فتوی گفت: «این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت، چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسلام، برملا سازد؛ تا ما از سادهاندیشی به در آییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسأله، اشتباه ما نیست؛ بلکه تعمد جهانخواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الّا مسأله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار، پشت سر او قرار بگیرند».<ref name=":2" /> |
|
| |
|
| ۱- جامعیت و شمولیت دین اسلام
| | رابین رایت، تحلیلگر سیاسی شناختهشده آمریکایی، در یادداشتی با بررسی تاریخچه صدور فتوای فتل سلمان رشدی، آن را اقدامی ازسوی روحالله خمینی، رهبر نخست جمهوری اسلامی، میداند که در یک همزمانی تصادفی، بهنوعی برای انحراف افکار از چالشهای وجودی وقت جمهوری اسلامی بهمیان آمد. رایت در یادداشتی که روز یکشنبه، ۲۳ مردادماه ۱۴۰۱، در هفتهنامه نیویورکر منتشر شد، به این اشاره کرده است که احمد خمینی، پسر رهبر پیشین جمهوری اسلامی، در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی در تهران به او گفته روحالله خمینی هرگز کتاب سلمان رشدی، «آیات شیطانی»، را نخوانده بود. به گفته رایت، فتوای رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۹۸۹ (بهمنماه ۱۳۶۷ خورشیدی) برای قتل نویسنده بریتانیایی-آمریکایی، «اقدامی سیاسی برای بهرهبرداری از خشم شدید در پاکستان، هند و فراتر از آن» از یک صحنه رویای تخیلی مربوط به محمد، پیامبر مسلمانان، در کتاب آیات شیطانی بود؛ زیرا آن بخش از کتاب که ضعفهای انسانی را به تصویر میکشد و اعتبار پیامبر را بهعنوان فرستاده خدا تضعیف میکند، برای برخی مسلمانان کفرآمیز محسوب میشود. تحلیلگر آمریکایی اشاره میکند که «در آن زمان، جمهوری اسلامی جوان در حال بیرونآمدن از چالشهای وجودی بود: جنگ هشتساله با عراق که دستکم یکمیلیون نفر کشته برجای گذاشت؛ نارضایتی گسترده داخلی؛ تعمیق شکافهای سیاسی در میان روحانیون؛ یک اقتصاد ضعیف که سوخت و اقلام خوراکی اساسی را جیرهبندی کرده بود؛ و یک دهه انزوای دیپلماتیک.» به اعتقاد رایت، خمینی اغلب روی موضوعهایی سرمایهگذاری می کرد که توجه عمومی را از شکافها و شکستهای انقلاب منحرف میکردند. او مینویسد: «خمینی پس از تسخیر سفارت ایالات متحده در تهران بهدست دانشجویان در سال ۱۹۷۹، نیز همین کار را انجام داده بود. در ماههای پس از سرنگونی شاه، انقلابیها بر سر آینده سیاسی ایران، قانون اساسی جدید و اختیارات روحانیت دچار اختلاف شده بودند. سه تن از رهبران دانشجویی بعدتر به رایت گفتند که قصد داشتند در اعتراض به تصمیم ایالات متحده مبنیبر پذیرش شاه بیمار برای درمان پزشکی، سفارت را بهمدت سه تا پنج روز در اختیار بگیرند. اما خمینی با سخنانی در رادیو سراسری ایران، دانشجویان را تشویق کرد که تا زمان نامشخصی در آنجا بمانند. ۵۲ دیپلمات آمریکایی به مهرههای بازی در سیاست ایران تبدیل شدند و پس از گذشت ۴۴۴ روز، آزاد شدند.<ref name=":4" /> |
|
| |
|
| ۲- پیوند دین و سیاست در اسلام
| | پلیس بریتانیا بلافاصله پس از این فتوا شدیدترین تدابیر امنیتی را برای سلمان رشدی در نظر گرفت. این نویسنده در شش ماه اول بعد از فتوا، ۵۶ بار محل سکونت خود را تغییر داد و تا سال ۲۰۰۲ به مدت سیزده سال مخفیانه زندگی کرد.<ref name=":1" /> |
|
| |
|
| ۳- بازگشت به اصول و مبانی
| | تهران جایزهای هم برای کشتن سلمان رشدی تعیین کرد که رقم آن درنهایت به بیش از سهمیلیون دلار رسید.<ref name=":4">[https://www.independentpersian.com/node/261081/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C/%C2%AB%D8%B1%D9%88%D8%AD%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%B1%DA%AF%D8%B2-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%C2%BB مقاله «روحالله خمینی هرگز کتاب سلمان رشدی را نخوانده بود» - مژگان غفاری شیروان ایندیپندنت فارسی] </ref> |
|
| |
|
| ۴- برقراری حکومت اسلامی
| | === متن فتوای قتل سلمان رشدی === |
| | بسمه تعالی |
|
| |
|
| ۵- عمل گرایی و پیکار جویی<ref>[http://quarterly.risstudies.org/article_981_40120ec1b54a8dd193d70524b14a4232.pdf مقاله درآمدی بر بنیادگرایی اسلامی] غلامرضا خسروی-فصلنامه مطالعات راهبردی دروه ۹ شماره۳۱-ص۱۲۷ تا ۱۳۹</ref>
| | انا لله و انا الیه راجعون |
|
| |
|
| == سابقه و ریشههای بنیادگرایی اسلامی ==
| | به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم مؤلف کتاب «آیات شیطانی’»که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده است، همچنین ناشران مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است انشاءالله. ضمنا اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. |
| برای شناخت ریشههای بنیادگرایی اسلامی و اعمالی که طائفهگری و بنیادگرایان اسلامی تحت نام اسلام انجام میدهند ضروری است که مذاهب مختلف اسلام و روند شکلی گیری آنها به طور مختصر بررسی شود. پیروان دین اسلام، اساسا در ۵ مذهب رسمی دستهبندی میشوند. تاریخ بهوجود آمدن آنها به ترتیب عبارتند از: مذهب شیعه جعفری، مذهب حنفی، مذهب مالکی، مذهب شافعی و مذهب حنبلی.
| |
|
| |
|
| === مذهب شیعه ===
| | والسلام علیکم و رحمهالله وبرکاته |
| پیروان علی (ع) را شیعه میگویند. جعفر ابن محمد معروف به «امام صادق» علوم اسلامی را در سطح وسیعی تدریس میکرد.مذهب شیعه، به عنوان روش فقهی شیعیان را امام جعفر صادق آموزش داد. نظریه پردازان این مذهب یا علمای شیعه جعفری اثنی عشری، دردرون این مذهب به دو گروه بزرگ، به نامهای «اصولیون» و «اخباریون» تقسیم میشوند.
| |
|
| |
|
| === مذهب حنفی ===
| | روحالله الموسوی الخمینی |
| بنیانگذار این مذهب، ابو حنیفه نعمان بن ثابت بن زوطی متولد سال ۸۰ هجری درکوفه و درگذشته در ۱۵۰ هجری در بغداد بودهاست. او مدتی از شاگردان امام جعفرصادق بود. او از دانشمندان بزرگ اسلامی عصر خود بود. او اولین دانشمند اسلامی بود که فقه اسلامی را فصل بندی کرد. ابو حنیفه در روش فقهی خود، عقل را مقدم بر حدیث میدانست. به ابو حنیفه و کسانی که عقل را مقدم بر حدیث میدانستند، «اصحاب الرأی» میگفتند. «منصور دوانیقی»، خلیفه دوم عباسی او را به اجبار ار کوفه به بغداد آورد و دستور داد قاض بغداد باشد. منصور، مذهب خود و تمام کسانی که تابع دولت او بودند را بهنام مذهب حنفی اعلام کرد و به این صورت روش فقهی ابوحنیفه، به عنوان مذهب اهل سنت به رسمیت شناخته شد. مذهب حنفی اولین مذهب رسمی سنیها و بزرگترین مذهب در میان آنان است. درکشورهای پاکستان، بنگلادش، ترکیه، افغانستان،عراق و اربکستان اکثریت دارد. در ایران نیز اکثر بلوجهای سنی، پیروان مذهب حنفی هستند.
| |
|
| |
|
| === مذهب مالکی ===
| | ۲۶بهمن۱۳۶۷ <ref>[http://www.imam-khomeini.ir/fa/C207_44691/_%D9%81%D8%AA%D9%88%D8%A7%DB%8C_%D9%82%D8%AA%D9%84_%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86_%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C%D8%8C_%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%B3%D9%86%D8%AF%D9%87_%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8_%DA%A9%D9%81%D8%B1%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%B2_%D8%A2%DB%8C%D8%A7%D8%AA_%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86%DB%8C فتوای قتل سلمان رشدی - پرتال خمینی]</ref> |
| بنیانگذار این مذهب، مالک بن انس متولد سال ۹۵ هجری و درگذشته ۱۷۹ هجری در مدینه است.درکشورهای نیجریه، سودان، الجزایر و مراکش مذهب مالکی در اکثریت است.
| |
|
| |
|
| === مذهب شافعی ===
| | دفتر خمینی همچنین در برابر این سوال که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانی توبه کند فتوای قتل او لغو میشود اطاعیهای صادر کرد: |
| بنیانگذار آن محمد ابن ادریس الشافعی متولی ۱۵۰ هجری در غزه و متوفی در ۲۰۴ هجری درمصر بود. او از شاگردان مالک ابن انس بود. شافعی را یکی از دانشمندان مهم فقه اسلامی معرفی میکنند. افکارش نزدیک به ابو حنیفه بود. پیروان او در کشورهای اندونزی، مصر و مالزی اکثریت دارند. شافعی دومین مذهب سنیها از تظر تعداد پیروان است و نزدیکترین مذهب سنیها به شیعهها است. الشافعی نیز عقل را مقدم بر حدیث میداند.
| |
|
| |
|
| === مذهب حنبلی ===
| | ”اطلاعیه دفتر امام.. خطاب به ملت مسلمان ایران و مسلمانان جهان در مورد وجوب قتل سلمان رشدی و تکذیب شایعات رسانههای گروهی استعماری خارجی به دروغ به مسئولان نظام جمهوری اسلامی نسبت میدهند که اگر نویسنده کتاب آیات شیطانی توبه کند حکم اعدام درباره او لغو میگردد. امام خمینی-مد ظله-فرمودند: |
| بنیانگذر این مذهب، احمد بن حنبل متولد ۱۶۴ هجری است و در ۲۴۱ در بغداد فوت کرد. کتاب حدیث او بهنام «مسند احمد» است. او از شاگردان و پیروان شافعی بود ولی حدیث را مقدم بر عقل میدانست. اکثریت مردم عربستان پیرو مذهب حنبلی هستند. بیروان این مذهب به تعداد کمی در عراق، یمن، سوریه و ... وجود دارند. مذهب حنبلی از نظر تعداد پیروان، کوچکترین مذهب سنی است. بعد از احمد حنبل، خلفای عباسی دیگر اجازه ندادند مذهب جدیدی از سنیها بهوجود آید. تا آنجا که به ریشه اعتقادات اسلامی، یعنی سه اصل دین برمیگردد، همه مذاهب در آن مشترک هستند.
| |
|
| |
|
| === پایههای تطری بنیادگرایی در مذاهب اسلامی ===
| | «این موضوع صددرصد تکذیب میگردد. سلمان رشدی اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال تمامی هم خود را بهکار گیرد تا او را به درک واصل گرداند. حضرت امام اضافه کردند: اگر غیرمسلمانی از مکان او مطلع گردد و قدرت این را داشته باشد تا سریعتر از مسلمانان او را اعدام کند، بر مسلمانان واجب است آنچه را که در قبال این عمل میخواهد بهعنوان جایزه یا مزد عمل به او بپردازند». <ref>روزنامه جمهوری اسلامی ۲۶بهمن ۱۳۹۲</ref> |
| در همه مذاهب اسلامی (چه شیعه و چه سنی) روحانیون بهلحاظ نظری به دو دسته بزرگ تقسیم میشوند. نظرگاه اول در رأی یا فتوا، عقل را مقدم بر حدیث میدانند. نظرگاه دوم حدیث را برعقل تقدم میدارند. این تقسیم بندی در مذهب شیعه را «اصولیون» و «اخباریون» میگویند. اصولیون در اجتهاد، اساسا روی شرایط جامعه و عقل متکی هستند. به عنوان مثال علمایی مانند آبتالله کاظم خراسانی و آیتالله نائینی در دوران انقلاب مشروطه از سخنگویان «اصولیون» بودند. اما روحانیونی مانندشیخ فضلالله نوری، اساسا از «اخباریون» و بنیادگرا بودند.
| |
|
| |
|
| اخباریون و همچنین کسانی که بر تقدم حدیث بر عقل معتقد هستند، در استدلالهای خود میگویند فلان صحابه یا فلان خلیفه و یا فلان امان این مطلب را گفت و بنابراین باید به آن عمل کرد. یعنی آنها به حرفهایی که از این و آن نقل شده استناد میکنند و اساسا قرآن را کنار میگذارند.
| | === اولین اقدام به ترور سلمان رشدی === |
| | اولین کسی که اقدام به ترور سلمان رشدی در جهت اجرای فتوای خمینی کرد جوانی لبنانیالاصل به نام مصطفی مازح بود. ۱۴ مرداد ۱۳۶۸ مصطفی مازح در همان هتلی که سلمان رشدی تحت حفاظت پلیس انگلستان اقامت داشت اتاقی اجاره کرد. او در حالی که قصد انجام عملیات انتحاری برای ترور سلمان رشدی را داشت در اثر انفجار زود هنگام مواد منفجره کشته شد. <ref>[https://www.avayesunnat.com/%d8%a7%d8%ae%d8%a8%d8%a7%d8%b1/%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%86%d8%ae%d8%b3%d8%aa%db%8c%d9%86-%d8%aa%d9%84%d8%a7%d8%b4-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b3%d9%84%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d8 روایتی از نخستین تلاش برای قتل سلمان رشدی] - پایگاه جامع دینی و خبری اهل سنت ایران</ref> |
|
| |
|
| در مذاهب سنی هم علمایی که به تقدم عقل بر حدیث معتقد بودند، اساسا از ترقیخواهان و ضد استبداد بوده و هستند ولی آنهایی که معتقد به تقدم حدیث بر عقل بودند، اساسا بنیادگرا بوده و هستند.(داخلی) | | == قربانیان فتوا == |
| | در ژوئیه ۱۹۹۱ مترجم ایتالیایی "آیههای شیطانی" در یک حمله شدیدا زخمی شد. پس از او، مترجم ژاپنی این رمان به قتل رسید. در ۱۹۹۳، ناشر نروژی کتاب، در یک حمله مسلحانه شدیدا زخمی شد و در همان سال، مترجم ترک "آیههای شیطانی" عزیز نسین، از یک آتشسوزی عمدی جان سالم به در برد. در این آتش سوزی سی و هفت نفر از علویان کشته شدند.<ref name=":1" /> |
|
| |
|
| === نظریه حاکم قاهر ===
| | ۲۳دسامبر۱۹۸۹، مهرداد کوکبی، تبعه ایران، متهم به تلاش برای به آتش کشیدن یک کتابفروشی در لندن و طراحی بمبگذاری در رابطه با سلمان رشدی شد.<ref name=":2" /> |
| از زمانیکه حکومت عباسیان رو به ضعف نهاد (قرن چهارم هجری) و حکومتهای محلی مختلف ایجاد شد، این سؤال در بین نظریه پردازان مذهب سنی به وجود آمد که مبنای مشروعیت این حکومتها چیست؟ در نتیجه این بحثها نظریهی جدیدی بهوجود آمد که حکومت شورایی را نفی میکرد و نظریه «حاکم قاهر» را حتی اگر «فاجر» باشد، میپذیرد. البته پایه اولیه «حاکم قاهر»، به شکل دیگری درنوشتههای احمدحنیل وجود داشت. این مسئله در نظریه سلفیهای بعدی به اوج رسید. جوهر نظریه سلفیها، در مورد مشروعیت حکومت، نفی حکومت شورایی و تبلیع قدرت حاکم است. یعنی حاکم مسلمان باید قدرت داشته باشدحتی اگر فاسق و فاجر باشد.(داخلی)
| |
|
| |
|
| === سلفیه === | | == دفاع مقامات و رسانههای جمهوری اسلامی از فتوای قتل سلمان رشدی == |
| سلفیگری یا سلفیه نام فرقهای است که خود را پیرو «سلف صالح» میدانند. منظور از سلف صالح پیامبر و صحابه (کسانی که پیامبر را دیدهاند)، تابعین (کسانی که صحابه پیامبر اسلام را دیدهاند و دین اسلام را از آنان گرفتهاند) و تابع تابعین (کسانی که صحابه را ندیدهاند و دین اسلام را از تابعین گرفتهاند) است.
| | مقامات و رسانههای جمهوری اسلامی در طول سالیان دراز که از صدور فتوای قتل سلمان رشدی توسط خمینی میگذرد همواره از این حکم دفاع کردهاند: |
|
| |
|
| مکتب سلفیه از آغاز قرن چهاردهم هجری بر سر زبانها افتاد.<ref name=":2">[[سلفی کسیت و جه میگوید؟]] - سایت مشرق </ref> پیروان سلفیه خود را پیرو مکتب «اهل حدیث» میدانند که توسط «احمد بن حنبل» پایهگذاری شد. مهمتری نظریه پرداز سلفیه و از پرکارترین عالمان در این زمینه، احمد بن الحلیم معروف به ابن تیمیه متولد ۶۶۱ هجری در حران و درگذشته ۷۲۸ هجری در دمشق است.(داخلی) او پس از نشستن درکرسی تدریس و استفتاء به جای پدرش، عقایدی در مسائل توحیدی و جانبداری از اهل حدیث و پیروی از سلف و مخالفت با سایر گروههای فکری و فرقههای کلامی و فقهی بیان کرد.<ref name=":2" /> ابن تیمیه درباره حکومت نظریهی جدیدی داد. او به اینکه حکومت با بیعت روی کار آمده یا از طریق شورا بوده یا با رضایت مردم یا به روز روی کار آمده است کاری نداشت. در کتاب «السیاسة الشرعیة» میگوید: «در فرماندهی جنگ، فرد قوی و شجاع حتی اگر فاجر باشد بر فرد ضعیف حتی اگر امانندار باشد مقدم است.» ابن تیمیه در کتاب «فتواهای ابن تیمیه» مینویسد: «شریعت آنچه را که واجب کرده، بر حسب امکان است. در عبادات و معاملات بر حسب امکان شرط میکند. بنابراین مجاز است که دستود ولی امر (حاکم) - حتی با وجود داشتن فجور - اجرا شود، هرچند ترجیح این است که حتیالامکان عادل و بدون مفسده باشد...کما اینکه عمربن خطاب به دلیل برتر شمردن مصلحت در کاری، کسی که فجور داشت وی را به کار میگرفت.»(داخلی)
| | محمدخاتمی در ۱۶ اسفند ۶۷ در مورد سلمان رشدی گفت: «سلمان رشدی نویسنده کتاب آیات شیطانی باید بر اساس حکم شرعی حضرت امام خمینی اعدام شود و هیچ راهی برای گریز وی از اجرای این حکم نیست. شرق و غرب جنایتکار بهویژه حاکمان انگلیس با توجه به انتشار کتاب کفرآمیز آیات شیطانی به جهانیان ثابت کردند که تنها با جمهوری اسلامی و امام دشمن نیستند بلکه با دین مبین اسلام و بیش از یک میلیارد مسلمان در سطح جهان نیز دشمن میباشند. سکوت حاکمان کشورهای عربی در مقابل انتشار کتاب آیات شیطانی این مسأله را ثابت کرد که آنان فقط در شعار مدافع اسلام و قرآن هستند».<ref>کیهان ۱۶ اسفند ۱۳۶۷</ref>. |
|
| |
|
| === تکفیر کردن سایر مسلمانان ===
| | رادیو ایران در برنامه ۱۴ روز ۲۸ بهمن ۱۳۷۱ گزارش کرد، در جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی که بهریاست روحانی نایبرئیس مجلس تشکیل شد. نامهیی با امضاء بیش از ۱۸۰تن از نمایندگان خوانده شد. در این نامه ضمن تأکید بر اجرای فتوای امام در مورد سلمان رشدی مرتد از بیانات اخیر خامنهای در این زمینه حمایت شده است.<ref>رادیو ایران ۲۸ بهمن ۱۳۷۱ ساعت ۱۴ </ref> |
| «تکفیر» به طور سیستماتیک از سلفیه شروع شده است. البته در سایر مذاهب هم تکفیر کردن فرد یا افراد وجود داشته است. در کتاب «ادیان و مذاهب در عراق» نوشته رشید خیون آمده است، حنبلیه شیعه را به دلیل این که علی را افضل ابوبکر میدانند تکفیر کرده و همچنین جهمیه (کسانی که معتقدند قرآن مخلوق است) و معتزله و فاطمیه و اسماعیلیه را تکفیر کرده است.
| |
|
| |
|
| === وهابیون ===
| | رادیو فرانسه ۲ اردیبهشت ۷۵ گزارش کرد: «یزدی رئیس قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران، امروز طی یک مصاحبه مطبوعاتی در تهران با اشاره به فتوای صادره توسط خمینی علیه سلمان رشدی گفت بالاخره حکم به اجرا گذاشته خواهد شد... علاوه بر این سخنان، ناطق نوری رئیس مجلس شورای اسلامی امروز یکبار دیگر با تأکید بر فتوای صادره از سوی خمینی از اینکه سلمان رشدی هنوز زنده است اظهار تأسف کرد».<ref>رادیو فرانسه ۲ اردیبهشت ۱۳۷۵</ref> |
| تا قرن ۱۲هجری، تمامی سلفیهها از ابن تیمیه پیروی میکردند. در قرن ۱۲هجری، نظریه جدیدی به نام وهابیه بهوجود آمد. بنیانگذار این تفکر محمد بن عبدالوهاب (اهل عربستان) است. او حرفهای خود را به احمد بن حنبل و ابن تیمیه مستند میکرد. جوهر نظریه وهابیون در پهنه سیاست، مربوط به حاکمیت است. این نظریه معتقد است حکومت را باید به زور سلاح به دست آورد. هر مسلمانی وظیفه دارد از حاکم قدرتمند، پیروی کند. محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود درشبه جزیره عربستان، هم پیمان شد و به این وسیله، دولت سعودی اول در سال ۱۱۵۷ هجری تأسیس شد.
| |
|
| |
|
| == حکومت اسلامی اصلیترین دغدغه بنیادگرایی اسلامی ==
| | خبرگزاری ایرنا ۲۵بهمن ۷۶: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز شنبه در بیانیهیی فرارسیدن ۲۶بهمن ماه سالروز فرمان تاریخی حضرت امام مبنی بر مرتد بودن سلمان رشدی، نویسنده کتاب آیات شیطانی را گرامی داشت. در این بیانیه تصریح شده است، حکم و فتوای حضرت امام خمینی درباره سلمان رشدی مرتد همواره جاری است و این حکم جان تازه به جهان اسلام بخشید و مسلمانان با اجرای این حکم عظمت و شکوه اسلام را به رخ دشمنان اسلام خواهند کشید. سپاه پاسداران در این بیانیه توطئه کتاب آیات شیطانی را محکوم کرد و افزود، حکم ارتداد رشدی از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، مسلمانان جهان را به یک مبارزه فرهنگی فراخواند. سپاه پاسداران در این بیانیه با استناد به رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی، فتوای حضرت امام خمینی را غیرقابل برگشت دانست و تصریح کرد، سلمان رشدی مرتد با اهانت به مقدسات و اعتقادات بیش از یک میلیارد مسلمان جهان باید به سزای عمل ننگین خود برسد. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران نیز روز شنبه در بیانیهیی مصرانه از مسئولان جمهوری اسلامی ایران خواست با الهام از رهبری انقلاب اسلامی، فارغ از دیپلوماسی حاکم بر جهان، درصدد تحقق این حکم انقلابی باشند».<ref>خبرگزاری ایرنا ۲۵ بهمن ۱۳۷۶</ref> |
| بنیادگرایی در اساس معتقد به استقرار و برپایی حکومت اسلامی است و میتوان گفت، اصلیترین دغدغه بنیادگراها رسیدن به حاکمیت است. در همین راستا حکومت اسلامی مدنظر بنیادگراها بر چند پایه استوار است.
| |
|
| |
|
| یک: یکی از ارکان و منابع مشروعیت حکومت اسلامی، دین است.
| | خبرگزاری فرانسه ۵مهر ۷۷: «وزارت خارجه ایران یکشنبه تأکید کرد که فتوای خمینی که نویسنده بریتانیایی سلمان رشدی را بهخاطر تکفیر به مرگ محکوم میکند، غیرقابل پس گرفتن میباشد. خبرگزاری رسمی ایرنا از قول سخنگوی وزارتخارجه محمود محمدی گفت، برگشتناپذیر بودن فتوای امام خمینی یک واقعیت است. سخنگوی وزارتخارجه ایران همچنین گفت، این تعجبانگیز است که رشدی هنوز هم به آنچه او اظهارات توهینآمیز توصیف نمود، ادامه میدهد. ایرنا از قول سخنگو گفت، چنین اظهارات توهینآمیزی مطمئناً به خشم بیشتر نسبت به این ناحقی در میان جامعه مسلمان راه خواهد برد».<ref>خبرگزاری فرانسه ۵ مهر ۱۳۷۷</ref> |
|
| |
|
| دو: اولین شرط فرمانروای اسلامی اعتقاد به شریعت و قوانین آن است.
| | روزنامه کیهان ۱۹مهر ۷۷: «لغو فتوای امام در مورد سلمان رشدی مرتد در اختیار هیچ حکومتی نیست. اتحادیه دانشجویان اسلامی دانشجویان در اروپا با صدور بیانیهیی اعلام کرد، فتوای امام خمینی (ره) در مورد سلمان رشدی مرتد امری غیرقابل تغییر بوده و لغو آن در توان هیچ فرد یا حکومتی نیست…».<ref>روزنامه کیهان ۱۹ مهر ۱۳۷۷</ref> |
|
| |
|
| سه: وظیفه حکومت اسلامی ابتدا، اجرای احکام الهی و در مرحله بعد گسترش اسلام در سرتاسر جهان است.
| | روزنامه جمهوری اسلامی ۲۵بهمن ۷۸: «حکم امام در مورد سلمان رشدی مرتد نویسنده کتاب کفرآمیز آیات شیطانی، دیر یا زود توسط فرزندان غیرتمند اسلام به اجرا درخواهد آمد. آیتالله صانعی نماینده ولیفقیه و سرپرست بنیاد 51خرداد در مصاحبهیی با روزنامه جمهوری اسلامی ضمن اعلام این مطلب گفت، حکم امام خمینی یک حکم شرعی و غیرقابل تغییر است و به روابط سیاسی ایران و انگلستان نیز ربطی ندارد… آقای صانعی گفت جایزه تعیین شده برای قاتل رشدی نیز کماکان به قوت خود باقی است، حتی سود جایزه نیز همراه با آن به مجریان این حکم پرداخت خواهد شد و کسانی که در راه اجرای حکم متحمل صدمات یا خساراتی شوند، ما با همه توان خود در جهت رفع خسارات وارده اقدام خواهیم کرد…».<ref>روزنامه جمهوری اسلامی ۲۵ بهمن ۱۳۷۸</ref> |
|
| |
|
| چهار: حکومت اسلامی، حکومتی جهانی است. مرزهای حکومت دینی معطوف به شاخصهایی چون نژاد، رنگ پوست، زبان، سرزمین و غیره نیست؛ بلکه متکی یه ایده و تفکر اسلامی است.
| | در ایران چندین کتاب در تأیید فتوای خمینی نوشته شد که مشهورترین آنها با عنوان "نقد توطئه آیات شیطانی" به عطاءالله مهاجرانی تعلق دارد. در این اثر که آن را وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی منتشر کرده، مهاجرانی بر قتل سلمان رشدی و اجرای فرمان خمینی تأکید دارد. او با رجوع به تاریخ اسلام، از قرآن و احادیث کمک میگیرد تا ثابت کند، مرگ حق سلمان رشدی است و او باید کشته شود. از «عالمان اسلام» و احکام آنها نقل میکند که هرکس به پیامبر توهین کند، قتل او واجب است و نتیجه میگیرد که حکم خمینی نیز بر این اساس قابل اجراست. با اینکه مهاجرانی هم اکنون ساکن لندن است، تغییری در نظر خویش نداده است.<ref name=":0" /> براساس گزارش «ایرانوایر»، مهاجرانی یک روز پس از سوقصد به جان سلمان رشدی در توییتر خود از نوشتن کتابش در دفاع از حکم قتل سلمان رشدی ابراز خرسندی کرد و نوشت حقالتألیف این کتاب که ۳۰ بار تجدید چاپ شده، برای او «حلال و شیرین و گوارا» است. وزیر سابق ارشاد دولت خاتمی در توییت دیگری که دقایقی بعد آن را پاک کرد نوشت که از محاکمه در لندن به دلیل نوشتن این کتاب استقبال می کند.<ref>[https://www.iran-emrooz.net/index.php/news2/more/101697/ مهاجرانی بار دیگر از فتوای قتل سلمان رشدی دفاع کرد - ایران امروز]</ref> |
|
| |
|
| پنچ: دولت اسلامی در عرصه قانونگذاری محدودیت دارد. قوه مقننه دولت اسلامی حق تشریع و وضع قانون را ندارد. این حق صرفا متکی به اراده و خواست خداوند است.<ref>[http://quarterly.risstudies.org/article_981_40120ec1b54a8dd193d70524b14a4232.pdf مقاله درآمدی بر بنیادگرایی اسلامی] نوشته غلامرضاخسروی - فصل نامه مطالعات راهبردی دوره ۹ شماره۳۱ ص ۱۳۶ و ۱۳۷</ref>
| | == سوءقصد به جان سلمان رشدی == |
| | روز جمعه ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ سلمان رشدی قبل از سخنرانی در کنفرانسی در شهر چاتاکوا در غرب ایالت نیویورک مورد حمله با چاقو قرار گرفت. او بلافاصله با هلیکوپتر به یکی از بیمارستانهای نزدیک محل سخنرانی انتقال یافت.<ref>[https://www.bbc.com/persian/articles/c4n9jjnekero حمله به سلمان رشدی؛ هنوز وضعیت این نویسنده روشن نیست - بی بی سی فارسی]</ref> |
|
| |
|
| == نظریه ولایت فقیه ==
| | در این حمله دست کم ۱۰ ضربه چاقو به رشدی از جمله در ناحیه سرو گردن و کبد وارد شد. ضارب یک جوان ۲۴ ساله به نام هادی مطر ساکن ایالت نیوجرسی است. هادی مطر بلافاصله پس از انجام سوء قصد به جان سلمان رشدی توسط پلیس دستگیر شد. او روز ۲۴ مرداد در مصاحبه ویدئویی از محل بازداشتش با روزنامه نیویورک پست از خمینی تمجید کرد و گفت که به خمینی احترام میگذارد و معتقد است که خمینی شخص فوقالعادهای بوده است.<ref>[https://farsi.alarabiya.net/international/2022/08/18/%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%B3%D9%88%D8%A1%D9%82%D8%B5%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D9%85%D8%AC%DB%8C%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%AF عامل سوءقصد به جان سلمان رشدی از خمینی تمجید کرد - العربیه فارسی]</ref> |
| ولایت فقیه نظریهای است که خمینی آنرا در کتاب حکومت اسلامی خود ارائه کرده و برای اولین بار در تاریخ شیعه با این وسعت و دامنه پرورانده است. او این کلمه را از آیهی « اطیعوالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم» (اطاعت کنید از خدا و رسول خدا و از صاحبان امر خودتان - آیهی ۵۹ سورهی نساء) گرفته است. او اولی الامر را معادل ولی فقیه میگیرد.
| |
|
| |
|
| در تاریخ اسلام از قدیم، نظرگاهها و برداشتها و عملکردهایی از این تفکر وجود داشته که از ابتدا هم انحرافی بوده و رهبران راستین اسلام، بهخصوص ائمه شیعه درمقابل آن ایستادند. اساس این نظرگاه انحرافی در برداشتهای «دگماتیستی» و «پراگماتیستی» از اسلام و یا مخلوطی از این دو دیدگاه، تجلی پیدا میکند.
| | تحقیقات اولیه پلیس حاکی از این است که هادی مطر از طریق شبکههای اجتماعی با سپاه پاسداران در ارتباط بوده است. سایت وایس در مطلبی درباره حمله با چاقو به سلمان رشدی در نیویورک نوشت: مقامات اطلاعاتی به VICE World News گفتند، هادی مطر با اعضای سپاه پاسداران در تماس بوده است. مقامات امنیتی که تماس با رسانههای اجتماعی را تأیید کردند، در مورد ماهیت این ارتباطات توضیحی ندادند زیرا تحقیقات در حال انجام است. آنها فاش نمیکنند که چه کسی این تماس را آغاز کرده است، چه زمانی انجام شده است، یا در مورد چه چیزی بحث شده است. یک مقام اطلاعاتی خاورمیانه، با اشاره به نیروی قدس که نیروی عملیات خارجی سپاه پاسداران است گفت: «مشخص است» که در مقطعی قبل از حمله، مطر با «افرادی که مستقیماً یا در مجاورت نیروی قدس دخیل بودند» در تماس بوده است.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%B4%D8%AF%DB%8C-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%B3%D9%BE%D8%A7%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%B7-%D8%A8%D9%88%D8%AF فردی که به سلمان رشدی حمله کرد با سپاه پاسداران در ارتباط بود - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> |
| | |
| «دگماتیسم»، به معنی قشریگری را به عنوان نمونه در تاریخ اسلام، در«خوارج» و با شعار «لا حکم الا الله» میتوان مشاهده کرد. «پراگماتیسم» هم به معنی قربانی کردن اصول در مقابل منافع است. در حکومت مبتنی بر ولایت فقیه در ایران با هر دو این عناصر مواجه هستیم.
| |
| | |
| خوارج به عنوان نمونه تاریخی دگماتیسم جریانی انحرافی بود که هیچ دینامیزمی و هیچ نواندیشی را قبول نمیکند. شاید بتوان در عصر حاضر طالبان را مثال زد که برداشتی دگماتیک از اسلام را ارائه میدهند.
| |
| | |
| نمونهی استفاده پراگماتیک از اسلام از همان اوایل تاریخ اسلام و بهخصوص شهادت علی(ع)، استقرار حکومت بنیامیه بود که کانون تئوریش تقدس حاکمیت بود. این تئوری میگوید، باید به حاکمیت تن داد و اسلام را در خدمت استحکام حاکمیت میگیرد و میگوید حاکمیت هر چه هست، همان مورد تأیید اسلام است و اسلام دستور میدهد که از آن تبعیت بشود. از زمان خلفای بنیامیه طبقهای بهوجود آمد به اسم طبق فقها و آخوندهایی که کارشان توجیه عملکردهای حکومت و خلافت به نام اسلام بود. از مثالهای خیلی معروف این طبقه در سالهای اولیه ابوهریره بود که به عنوان یک صحابی پیامبر سخنان زیادی از آن حضرت بیان میکرد، یا عمروعاص که از چهرههای سیاسی معروف بود. عمروعاص به معاویه میگفت هر روایتی که برای حکومت لازم داری من از قول پیغمبر نقل میکنم.
| |
| | |
| «آذری قمی» یک از آخوندهای حکومتی در جمهوری اسلامی میگوید: «آنچه بر همه چیز مقدم است حکومت است و با حاکم باید بیعت کرد ولو اینکه اعلم نیاشد، ولو اینکه مجتهد نباشد، ولو اینکه عادل نباشد»
| |
| | |
| در این منطق سه نمونه بزرگ تاریخی حکومت اسلامی، حکومت بنیامیه (صدسال)، خلافت عباسیان ( پانصدسال) و امپراطوری عثمانی بودند.
| |
| | |
| در طول تاریخ به دلیل مبانی تئوریک شیعه و هم آنکه شیعه همیشه در اپوزیسیون بود، اساسا چنین نظرگاهی مطرود بود و عنوان «اولیالامر» در تقاسیر شیعه برای ائمه معصومین و امام زمان گفته میشود و نه برای حاکم وقت. در شیعه از ارزشهای ایستادگی در برابر امام جائر و ایستادگی در برابر سلطان جابر سخن میرود و برجستهترین نمونهی تاریخی هم قیام عاشورا و رویهی امام حسین است.<ref>کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه ـ انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| === تکامل نظریه ولایت فقیه خمینی، قبل و بعد از رسیدن به حکومت ===
| |
| تاریخچه پیدایش ولایت فقیه اساسا از قرن یازدهم به بعد قوت گرفت و استنادات خمینی به ملا محسن نراقی که در دوران فتحعلی شاه میزیست، برمیگردد.
| |
| | |
| درمقدمه کتاب حکومت اسلامی آمده است: «پس از مرحوم نراقى، حضرت امام خمينى تنها فقيهى است كه علاوه بر بحث در اين مورد مثل ساير فقيهان به تناسب مسائل مختلف، ولايت فقيه را در تصدى امر حكومت با همان معناى جامع و شامل، براى اولين بار با روشنى و تأكيد و تصريح، تفصيلًا مورد بررسى و اثبات قرار داده است و چنانكه اشاره شد مبحث ولايت فقيه را يك بار به صورت شفاهى در طى سيزده جلسه در نجف اشرف تدريس نمودهاند كه كتاب حاضر، صورت مكتوب و ويرايش شده همان درسهاست.»<ref>کتاب حکومت اسلامی - نوشته خمینی - مقدمه</ref>
| |
| | |
| خمینی در این زمینه دو کتاب معروف دارد. یکی ولایت فقیه یا همان «حکومت اسلامی» که بخشی از مجموعه درسهای خمینی در نجف است که در سال ۱۳۴۸تدوین شده و در آن طرح خمینی برای حکومت ارائه شده است. دیگری کتاب «کشف الاسرار» که در آن کاری به حکومت اسلامی ندارد و فقی میگوید حکومت باید اسلام را رعایت کند و انتقاداتی به دولت رضاشاه دارد که این کتاب در ۱۳۲۲ منتشر شدهاست.
| |
| | |
| خمینی تا وقتی در قدرت نبود، بار دگماتیسم نطریه ولایت فقیه بیشتر بود اما وقتی در حکومت قرار گرفت، به تدریج بار پراگماتیسم ارتجاعی در آن بالاتر میرود، چون از این نقطه موضوع حفط حکومت جدی میشود که همان تبعیت از تئوری قدرت است. نظریه ولایت فقیه که در کتاب حکومت اسلامی آمده در دهه ۴۰ عرضه شده است، یعنی زمانی که فرضیه رسیدن به حکومت خمینی شکل میگیرد و به دنبال محقق کردن آن است و قبل از اینکه یک نظریه و دکترین اسلامی و فقهی شیعه باشد، یک زمینه سازی تئوریک برای دوران حکومت خمینی است. دلائلی که خمینی برای نوعی حکومت به نام ولایت فقیه میآورد، قبلا هم وجود داشته و در دسترس خمینی بوده است اما تولید نظریه به زمانی موکول شد که میخواست حکومت را به سایز و قواره خودش درآورد.
| |
| | |
| خمینی در کتاب حکومت اسلامی میگوید، اگر فرد لایقی که دارای خصلتهای مرجع تقلید بودن باشد به پا خاست و حکومت تشکیل داد همان ولایتی را دارد که رسول اکرم در اداره امور جامعه داشت، لذا بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند.
| |
| | |
| در سال ۱۳۶۶ خامنهای، ولی فقیه کنونی رژیم ایران در نماز جمعه گفته بود که حکومت در چهارچوب احکام الهی اختیار دارد و باید در این چهار چوب حرکت کند. خمینی در نامه معروفی جواب او را داد که اختیارات ولی فقیه را در راستای حفظ حکومت یک مدار بالاتر برد. خمینی گفت: «از بیانات جنابعالی درنماز جمعه اینطور ظاهر میشود که شما حکومت را به معنی ولایت مطلقای که از جانب خدا به نبی اکرم واگذار شدهاست و از اهم احکام الهی است و بر جمیع احکام فرعی الهی تقدم دارد صحیح نمیدانید... باید عرض کنم که حکومت که شعبهای از ولایت فقیه رسولالله است یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است. حکومت میتواند قرارداهای شرعی را که خود با مردم بسته است در موقعی که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو کند و میتواند هر امری چه عبادی و چه غیر عبادی باشد، مادام که جریان آن مخالف مصالح اسلام است از آن جلوگیری کند.» و در آخر نیز میگوید آنچه گفته شده و یا گفته میشود، ناشی از عدم شناخت ولایت مطلقه الهی است. بنا به گفتههای خمینی آنچه که محور حکومت اسلامی را تشکیل میدهد خفظ حکومت است. خامنهای به حرفهای خمینی در کتاب حکومت اسلامی استناد کرده بود که حکومت در چهارچوب احکام الهی دارای اختیار است اما خمینی گفت که من هرگز چنین حرف نزدهام و اصلا برای حکومت چهارچوب قائل نشدم.<ref name=":3">کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه ـ انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| == ویژگیهای حکومت بنیادگرای ولایت فقیه ==
| |
| | |
| === زن ستیزی ===
| |
| | |
| === انحصار طلبی ===
| |
| انحصار طلبی یکی از ویژگیهای حکومت بنیادگرای ولایت فقیه در ایران است. زیرا نظریه ولایت فقیه بر پایه حاکمیت و سیطره ولی فقیه بر تمام امور اجتماعی و سیاسی جامعه و حتی زندگی خصوصی مردم بنا شده است. سیر وقایع و تحولات از ابتدای روی کار آمدن ولایت فقیه در ایران نیز گواه این مسأله است. حرکت از چند پایهگی به سمت یک پایهگی و تنگتر شدن هر چه بیشتر دامنه حکومتی، روال شناخته شده رژیم ایران بوده است. خمینی زمانی که در پاریس بود برای اطمینان دادن به طرفهای خارجی و به خصوص آمریکا و مصالح حکومت خود به نهضت آزادی نزدیک شد و بازرگان را مأمور تشکیل کابینه کرد. اما در اولین فرصت با به راه انداختن معرکه گروگانگیری در سفارت آمریکا خود را از شر آن خلاص کرد. در مرحله بعد درانتخابات ریاست جمهوری، از ترس انتخاب شدن کاندید مجاهدین یعنی مسعود رجوی در انتخابات، بر خلاف قول خود مبنی در دخالت نکردن در انتخابات، با صدور حکمی مسعود رجوی را از لیست کاندیداها حذف کرد. بعد از انتخاب بنی صدر به ریاست جمهوری از همان ابتدا اختلافات بین او و بنی صدر شروع به رشد کرد که در نهایت در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ بار رأی مجلس بنی صدر از ریاست جمهور عزل شد و حکومت ولایت فقیه در آن مقطع خود را یکپارچه کرد. ماجرای انقلاب فرهنگی نیز در راستای سیاست انحصار طلبی جمهوری اسلامی بود. حکومت میخواست دانشگاه را از چنگ گروههای سیاسی به خصوص مجاهدین در بیاورد و در انحصار خود بگیرد. به همین خاطر در سال ۱۳۵۹ با دستههای چماقدار به دانشگاها حمله کرد و دانشگاهها به مدت ۳ سال بسته شدند.
| |
| | |
| ==== نمایش دموکراسی و کثرت گرایی در نظام ولایت فقیه ====
| |
| حکومت ولایت فقیه در ظاهر دارای مجلس و احزاب و جناههایی است که در مسائل متعددی با هم اختلاف نیز دارند. این موضوع باعث شده که افرادی در غرب این رژیم را یک حکومت دارای درجاتی از دموکراسی تلقی کنند. این اختلافات در واقع ناشی از تضاد منافع باندهای حاکم است که میخواهند همدیگر را کنار بزنند. این خصوصیت در واقع ویژگی خاصی نیز به سرکوب در رژیم ولایت فقیه میدهد. جناههای حاکم در رژیم ولایت فقیه درمورد سرکوب مخالفان هیچ تردیدی به خود راه نمیدهند و در این موضوع کاملا به هم توافق دارند. درزمان خمینی که دعواها بین جناحهای حاکم آنقدر شدید نبود نهضت آزادی از یک آزادی نسبی برخوردار بود ولی بعدها علرغم اختلافات بسیار بین جناههای حاکمیت، همین نهضت آزادی کاملا ممنوع شد.
| |
| | |
| == پایههای حکومت ولایت فقیه ==
| |
| نظام ولایت فقیه بر دو پایه اصلی «سرکوب» و «صدور بنیادگرایی» بنا شده است. صدور بنیادگرایی در بیان سیاسی با نامهای دیگری از جمله، صدور ارتجاع، صدور بحران، جنگ طلبی و صدور تروریسم نامگذاری میشود. در فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی از این موضوع با اصطلاح «صدور انقلاب» نام برده میشود.<ref name=":3" />
| |
| | |
| == سرکوب در نظام ولایت فقیه ==
| |
| تفاوت اساسی سرکوب در رژیم ولایت فقیه نسبت یه بقیه نظامهای سرکوبگر، همه جانبه بودن سرکوب در آن است. در دیکتاتوری پهلوی سرکوب سیاسی حاکم بود. در حکومت ولایت فقیه، از آنجا که توجیه سرکوب بر پایهی مذهب صورت میگیرد، سرکوب به عرصه اجتماعی و زندگی خصوصی مردم کشیده میشود و سرکوب اجتماعی زیر ساخت سرکوب سیاسی را هم تشکیل میدهد.
| |
| | |
| از اصلیترین مظاهر سرکوب در نظام ولایت فقیه، سرکوب زنان است تا جایی که این رژیم به عنوان یک رژیم زن ستیزشناخته شده است. رژیم بنیادگرای ولایت فقیه روی ایدئولوژی جنسیت و تبعیض جنسی بنا شده است و چنانچه دستگاه سرکوب رژیم ولایت فقیه در عنصر اجتماعی و در این مورد در سرکوب زنان سوراخ شود و مرزهایش در اینحا شکسته شود، این شکاف راه به عنصر سیاسی میبرد و کل ساختار آنرا در هم میشکند.
| |
| | |
| وجه دیگر سرکوب در حکومت ولایت فقیه سرکوب اقلیتهای مذهبی است. در یک نظام دیکتاتوری کلاسیک، اقلیتهای مذهب تهدیدی برای نظام نیستند. اما در نظام بنیادگرای مذهبی ولایت فقیه، آنها تهدید جدی هستند. زیرا وقتی قرار باشد اقلیتها در رفتارشان آزادی داشته باشند، کل نظام بنیادگرای مذهبی که اصالتش را از مذهب مشخصی، و در اینجا از اسلام ارتجاعی میگیرد، ترک برمیدارد؛ چرا که آزاد گذاشتن آنها به دیگر بخشهای جامعه سرایت میکند. به همین خاطر در نظام ولایت فقیه اقلیتهای مذهبی به طور مضاعف سرکوب میشوند.<ref>کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه ـ انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| == صدور بنیادگرایی در حکومت ولایت فقیه ==
| |
| (آنچه به ماهیت رژیم برمیگردد و اینکه رژیم نیاز به این دارد و عدم توانایی به پاسخگویی به نیازهای جامعه)
| |
| | |
| درمقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی در زیر تیتر ارتش مکتبی آمده است، درتشکیل و تجهیز نیروهای دفاعی کشور توجه برآن است که ایمان و مکتب اساس و ضابط باشد، بدین جهت ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب در انطباق با هدف فوق شکل داده میشوند و نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلکه با رسالت مکتبی یعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاکمیت قانون خدا در جهان را نیز عهدهدار خواهند بود (و اعدوالهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرین من دونهم).<ref>[https://fa.wikisource.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86_%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%DB%8C_%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایرا]ن -مقدمه - ویکی نبشته</ref>
| |
| | |
| در چند جای دیگر درمیان اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز تصریح شده که حمایت و تلاش برای گسترش حاکمیت جهانی اسلام از اهداف و وظائف جمهوری اسلامی است. در کتاب حکومت اسلامی خمینی مکرر بر این تصریح شده که مرزها از نظرش اسلامی است و نه جغرافیایی. احمد خمینی فرزند خمینی در تاریخ ۱۰دی ماه ۱۳۷۰، گفت: «انقلاب اسلامی موجب بیداری همهی بلاد اسلامی شده است. از صدور انقلاب و ایجاد هستههای مقاومت درتشکیلات اسلامی انقلابیون نباید قدمی کوتاه بیاییم، اسلام مرز ندارد و برای برپایی حکومتهای اسلامی و اجرای حدودالله ما سر از پا نمیشناسیم و هدف جمهوری اسلامی و مسئولین آن چیزی جز برقراری حکومت جهانی اسلام نیست. روشها و منشهای سیاسی با هم فرق میکند ولی هدف را هیچ مسلمان انقلابی بیرو خط امام فراموش نمیکند.»
| |
| | |
| سید محمد خاتمی رئیس جمهور سابق جمهوری اسلامی نیز در این زمینه «نظریهی بسط» را مطرح کرد و گفت، برای اینکه نظام اسلامی حفظ بشود، تنها راه برون رفت توسعه انقلاب به خارج است.<ref>کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| === بحران آفرینی و جنگ با عراق ===
| |
| خمینی از همان ابتدای روی کار آمدن، به دنبال صدور «انقلاب اسلامی» به خارج مرزهای ایران بود و عراق به دلیل شرایط ویژهای که دارا بود، بهترین کاندید برای این سیاست بود زیرا حرمهای ائمه شیعه در عراق است. ۶۰درصد جمعیت عراق شیعه هستند. بین ایران و عراق مرز مشترک طولانی وجود دارد و خمینی و اطرافیانش به خاطر اقامت طولانی در عراق با مسائل آن آشنا بودند. روزنامههایی مانند کیهان و اطلاعات در بهمن و اسفند ۱۳۵۷ با عنوان «انقلاب اسلامی عراق» این کشور را در کانون توجه خود قرار داده بودند و در مطالب خود از «رزمندگان انقلاب اسلامی عراق» جهت استقرار حکومت اسلامی، نام میبردند.
| |
| | |
| بحرانهای مرزی، درگیریها و دخالتهای جمهوری اسلامی در عراق، از سال ۱۳۵۸ شروع شد.
| |
| | |
| خمینی از جنگ ایران و عراق با عنوان مائده آسمانی یاد میکرد. او علیرغم اینکه ارتش و سپاه قدرتمندی نداشت به غایت از جنگ استقبال میکرد. زیرا جنگ ایران و عراق اهرمی بود که به مدت ۸ سال برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی و تحکیم پایههای خود از آن استفاده کرد. در سال ۱۳۶۱ که عراق از خرمشهر عقب نشینی کرد و صلح در دسترس بود. سران کشورهای کنفرانس اسلامی و بسیار از شخصیتهای بینالمللی برای میانجیگری به تهران آمدند و حتی حاضر شدند غرامت ناشی از جنگ را به ایران بدهند و دولت عراق نیز از همان ماههای آغاز جنگ خواهان آتش بس و صلح بود. اما خمینی زیر بار نرفت و رژیم ولایت فقیه جنگ را ادامه داد. شعار خمینی فتح قدس از طریق کربلا بود. جنگ ایران و عراق یک میلیون کشته و دومیلیون زخمی به اضافه هزار میلیارد دلار خسارت برای ایران بر جای گذاشت.<ref name=":4">کتاب شناخت رژیم ولایت فقیه- انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| === ماجرای سلمان رشدی ===
| |
| در بهمن ۱۳۶۷ خمینی فتوای قتل سلمان رشدی را به خاطر نوشتی کتاب آیان شیطانی صادر کرد. این در حالی بود که تظاهرات علیه انتشار این کتاب از ماهها قبل در هند و پاکستان و چند کشور دیگر انجام شده بود. خمینی در بهمن ۶۷ زمانی که اعتراض علیه جنگ حتی در درون حاکمیت بلند شده بود و برخی از مقامهای جمهوری اسلامی از جنگ فاصله گرفته بودند، فتوای رشدی را صادر کرد تا بتواند مسائل درونی حکومت را بپوشاند. خامنهای که رئیس جمهور بود روز بعد از صدور فتوا گفت اگر رشدی توبه کند این حکم موضوعیتش را از دست میدهد، ولی خمینی بلافاصله گفت سلمان رشدی اگر هم توبه بکند و زاهد زمانه هم بشود، باید اعدام شود.<ref name=":4" />
| |
| | |
| === دخالت مجدد در عراق ===
| |
| جمهور اسلامی هرگز ایده صدور انقلاب به عراق را ترک نکرد. در پایان جنگ خلیج فارس (حمله آمریکا به عراق بعد از اشغال کویت توسط عراق) نیروهای سپاه پاسداران به منظور تصرف عراق و از بین بردن مجاهدین خلق و استقرار انقلاب اسلامی در عراق وارد خاک عراق شدند. بخشهای وسیعی از عراق به خصوص در جنوب توسط نیروهای ایران اشغال شد. که بعد از تحکیم پایههای حکومت عراق همگی بعدا آزاد شدند. مجاهدین خلق نیز با سلسله عملیات مروارید نقشه رژیم ایران را برای از بین بردن آنان، به شکست کشاندند.<ref name=":4" />
| |
| | |
| === ماجرای حج سال ۱۳۶۶ ===
| |
| | |
| === دخالت در لبنان ===
| |
| | |
| === دخالت در سوریه ===
| |
| | |
| === دخالت در یمن ===
| |
| | |
| === دخالت در سایر کشورها ===
| |
| | |
| == حکومت ولایت فقیه امالقراء بنیادگرایی اسلامی ==
| |
| | |
| == تروریسم جان مایهی رژیم بنیادگرای ولایت فقیه ==
| |
| (قسمتی درباره ترویسم پاسخی به معادله بقای رژیم در ابتدای کتاب حانمایه)
| |
| | |
| رژیم ایران از ابتدای به قدرت رسیدن تروریسم و صدور بنیادگرایی را به عنوان اهرم سیاست خارجی، حاکمیت خود به کار گرفت. رژیم ولایت فقیه صدور بنیادگرایی را نه فقط به عنوان آرمان، بلکه به صورت یک برنامه و هدف مشخص تعقیب کرده و آنرا در بخشهای مختلف قانون اساسی خود به ثبت رسانده است. جمهوری اسلامی به بیش از ۵۰۰ عملیات تروریستی در سراسر جهان دست زده است. از جمله، انفجارهای بزرگ در مقر نیروهای آمریکایی در بیروت، انفجار آمیا، مرکز یهودیان در آرژانتین، بمبگذاری در برجهای خبر در عربستان، گروگانگیری و قتل اتباع خارجی در لبنان، هواپیما ربایی در اروپا، حمل و انتقال مواد منفجره به مراسم حج در سال ۱۳۶۶، ترور مخالفان و فعالان مقاومت ایران در خارج کشور و ...
| |
| | |
| === سطح تصمیم گیری برای ترور در جمهوری اسلامی ===
| |
| تصمیمگیری برای اجرای عملیات تروریستی همواره در رأس حاکمیت رژیم ایران صورت میگیرد، به طوریکه حتی میرحسین موسوی، نخست وزیر، جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ در استعفانامهاش به خمینی در ۱۴ شهریور ۱۳۶۷ مینویسد: «عملیات برون مرزی بدون اطلاع و دستور دولت صورت میگیرد... بعد از آنکه هواپیمایی ربوده میشود، از آن با خبر میشویم. وقتی مسلسلی در یکی از خیابانهای لبنان گشوده میشود و صدای آن در همه جا میپیچد، متوجه میشویم. پس از کشف مواد منفجره از حجاج ما در چمدانهایشان، از این امر آگاه میشویم...»
| |
| | |
| در ۲۱ فروردین ۱۳۷۶ دادگاه فدرال آلمان در پرونده «میکونوس» در رأی خود تصریح کرد، دستور ترور مخالفان ایرانی در خارج از ایران توسط کمیتهای از سران رژیم ایران شامل رهبر و رئیس جمهور و وزیر خارجه و وزیر اطلاعات صادر میشود.
| |
| | |
| قاضی تحقیق سوئیس در تابستان ۱۳۷۶ اعلام کرد، دستور ترور دکتر کاظم رجوی، توسط بالاترین مقامات رژیم ایران صادر شده است.<ref>مقدمه کتاب تروریسم جانمایه رژیم ایران - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| عالیترین ارگان تصمیم گیری در رابطه با عملیات تروریستی توسط رژیم ایران، «شورای عالی امنیت ملی» است.
| |
| | |
| === ارگانهای اصلی دست اندرکار تروریسم در جمهوری اسلامی ===
| |
| اصلی ترین ارگانهای دست اندرکار تروریسم در جمهوری اسلامی از این قرارند:
| |
| | |
| ۱- وزارت اطلاعات
| |
| | |
| ۲- نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
| |
| | |
| ۳- روابط بینالمللی دفتر ولی فقیه
| |
| | |
| ۴- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
| |
| | |
| ۵- وزارت خارجه جمهوری اسلامی
| |
| | |
| ۶- سایر ارگانها در خارج کشور که شامل، اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان، دفاتر خبرگزاری و رادیو تلویزیون ایران درکشورهای خارجی، دفاتر هواپیمایی ایران در خارج کشور، دفاتر بانکهای دولتی ایران در کشورهای خارجی، مراکز فرهنگی و مساجد وابسته به ارگانهای بنیادگرای رژیم ایران، رایزنهای فرهنگی و خانه فرهنگ ایران در کشورهای مختلف است.<ref>کتاب تروریسم جانمایهی رژیم ایران - ص ۱۲ تا ۱۷- انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| (سر هر کدام توضیح مختصر)
| |
| | |
| === طرحهای ترور مخالفان جمهوری اسلامی در خارج کشور ===
| |
| یکی از اصلیترین هدفهای ترور رژیم ایران مسعود رجوی، مسئول شورای ملی مقاومت ایران است. از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۵ که مسعود رجوی در پاریس اقامت داشت ۲۵ طرح برای ترور او طراحی شد که تعدادی از آنها اجرا نشد و تعداد دیگری کشف و خنثی شد. در کتاب «جاسوس خدا» نوشتهی «پاتریک راپیه» سردبیر سابق هفته نامه ژورنال دو دیمانش، دست دادن رژیم ایران و سفارت آن در پاریس در چند عملیات تروریستی در سالهای ۱۳۶۴ و ۱۳۶۵ در پاریس و همچنین توطئه تروریستی گسترده برای ترور مسعود رجوی در ۴۲۰ صفحه با ذکر جزئیات شرح داده شده است. همچنین رولان ژاکار، نویسنده فرانسوی، در کتابش به نام «قاتلان بدون مرز» (چاپ ۱۳۶۴در پاریس) نوشته:«در مسعود رجوی... رژیم خمینی بر آن بود که او را بعد از آن که هزاران تن از هوادارانش را که در داخل ایران از بین برده بود، ازمیان بردارد... در شهریور ۱۳۶۱ د.اس.ت (سازمان اطلاعات فرانسه) «مسعود هندی»، برادرزاده خمینی را درجریان یک توطئه برای سوء قصد کشف کرد. اطلاعات به دست آمده نشان میداد که برادر زاده خمینی مسئول عملیات ترور رهبر مجاهدین، مسعود رجوی در اورسوراواز بود، تروری که هرگز انجام نگرفت.» طرحهای ترور مسعود رجوی در عراق نیز ادامه داشت، از جمله طرح ترور در بغداد در ۲ دیماه ۱۳۷۰، طرح تروریستی بمباران هوایی قرارگاه اشرف در نورزو۱۳۷۱، طرح ترور در بر سر مزار دکتر کاظم رجوی در بغداد، شلیک خمپاره به قرارگاه بدیع زادگان در عراق در فروردین ۱۳۷۳، طرح بکارگیری توپ غول پیکر در سال ۱۳۷۳.<ref>کتاب تروریسم جانمایه رژیم ایران - ص۲۱ تا ۳۴ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| بعد از معرفی مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور منتخب شورای ملی مقاومت و اقامت او در فرانسه رژیم ایران طرحهای متعددی را برای ترور او اجرا کرد، از جمله طرح ترور در آلمان که برای جلسه سخنرانی مریم رجوی در دورتموند در سال ۱۳۷۴ طراحی شده بود. طرح بعدی ارسال توپ ۳۲۰ میلی متری به پاریس بود که روز ۲۳ اسفند ۱۳۷۴، مأموران گمرک بندر آنتورپ بلژیک در کشتی ایران کلاهدوز آن را کشف کردند.<ref>کتاب تروریسم جانمایه رژیم ایران - ص۳۶ و ۳۷ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| دیگر موارد ترور مخالفان، توسط جمهوری اسلامی عبارتند از:
| |
| | |
| دکتر کاظم رجوی برادر بزرگتر مسعود رجوی و نماینده شورای ملی مقاومت ایران در مقر اروپایی سازمان ملل در اروپا بود که در ۴ اردیبهشت ۱۳۶۹ در ژنو توسط تروریستهای اعزامی جمهور اسلامی ترور شد. فتوای قتل دکتر کاظم رجوی توسط خمینی در سال ۱۳۶۵ صادر شده بود.<ref>کتاب تروریسم جان مایه رژیم ایران - ص۵۱ و ۵۲ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| ترور زهرا رجبی از اعضای شورای رهبری مجاهدین خلق ایران، به همراه عبدالعلی مرادی از هواداران مجاهدین، در تاریخ سه شنبه اول اسفند ۱۳۷۴ در ترکیه.
| |
| | |
| ترور محمد حسین نقدی، نماینده شورای ملی مقاومت ایران در ایتالیا، در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۱ در رم.
| |
| | |
| ربودن و کشتن علی اکبر قربانی از فعالان مقاومت ایران در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۷۱ در استانبول.
| |
| | |
| ترور نافرجام حسین عابدینی، یکی از اعضای سازمان مجاهدین و عضو کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت ایران در تاریخ ۲۳اسفند ۱۳۶۸ در استانبول ترکیه.
| |
| | |
| ترور دکتر عبدالرحمان قاسملو دبیر کل حزب دموکرات کردستان ایران در ۲۲ تیرماه ۱۳۶۸ در وین پایتخت اتریش.
| |
| | |
| ترور شاهپور بختیار آخرین وزیر محمد رضا شاه و منشیاش سروش کتیبه، در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۳۷۰۷، با بریدن گلوی آنها در پاریس.
| |
| | |
| مسموم کردن پیشمرگههای حزب دموکرات کردستان ایران - رهبری انقلابی در دوم تیرماه ۱۳۷۱، ۱۴ آبان ۱۳۷۵ و فروردین ۱۳۷۶.
| |
| | |
| ترور فریدون فرخزاد، هنرمند ایرانی و برادر فروغ فرخزاد شاعر معاصر ایران، در ۱۲مرداد ۱۳۷۱ درمنزلش در آلمان.
| |
| | |
| تروز رهبران حزب دموکرات کردستان ایران شامل دکتر صادق شرفکندی (دبیرکل حزب)، همایون اردلان مسئول حزب در آلمان، فتاح عبدلی مسئول حزب دموکرات کردستان ایران در اروپا و نوری دهکردی مترجم حزب، در روز ۲۶ شهریور ۱۳۷۱ در رستوران میکونوس در برلین.
| |
| | |
| ترور رضا مظلومان، معاون وزارت آموزش و پرورش در زمان حکومت پهلوی، در ۷ خرداد ۱۳۷۵ در پاریس.<ref>تروریسم جانمایه رژیم ایران - ص ۱۰۶ تا ۱۵۸ - انتشارات سازمان مجاهدین خلق ایران</ref>
| |
| | |
| === جدیدترین طرحهای تروریستی جمهوری اسلامی ===
| |
| | |
| == پانویس ==
| |
| ۱- جان.ال اسپوزیتو (John L. Sposito) استاد امور بینالملل و مطالعات اسلامی در دانشگاه جرجتاون میباشد. او مدیر مرکز شاهزاده الولید بن طلال برای فهم متقابل مسلمانان و مسیحیان در دانشگاه جرج تاون است.
| |
| | |
| ۲- پیتر.ال برگر(Peter L. Berger) زاده ۱۷ مارس ۱۹۲۹- درگذشته ۲۷ژوئن ۲۰۱۷، جامعه شناس اتریشیالاصل آمریکایی که برای کارهای خود دربارهی جامعه شناسی شناخت، جامعه شناسی دین، مظالعات نوسازی و کمکهای نظری به نظریه جامعهشناختی، معروف بود.
| |
| | |
| ۳- اندرو هیوود(Andrew Heywood) مولف کتب درسی علوم سیاسی در دانشگاههای انگلستان، معاون سابق کالج کرویدن و مدیر سابق مطالعات کالج اورپینگتون است. او بیش از بیست سال سابقهی پژوهش سیاسی و تدریس در دانشگاه دارد. علایق پژوهشی او سامل ایدئولوژیهای سیاسی، نظریههای سیاسی و سیاست جهانی است. وب سایت: www.andrewheywood.co.uk
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| <references /> | | <references /> |