کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:


این اصل یعنی اصل «انتقاد و انتقاد از خود» که در سازمان مجاهدین به عملیات جاری شهرت دارد یکی از مهم ترین اصولی است که اغلب احزاب و سازمان‌های انقلابی برای ارتقاء مناسبات فیمابین افراد و انسجام تشکیلات خود از آن بهره می‌جویند. سازمان مجاهدین خلق معتقد است که این اصل در سازمان آنها متکامل تر شده و بصورت روزانه مورد استفاده قرار می‌گیرد. ازین رو آنها نام آن را عملیات جاری می‌گذارند. از دیدگاه آنها این اصل ، همان جهاد اکبر( درمقابل جهاد اصغر) می باشد که در تعالیم اسلامی نیز آمده است.
این اصل یعنی اصل «انتقاد و انتقاد از خود» که در سازمان مجاهدین به عملیات جاری شهرت دارد یکی از مهم ترین اصولی است که اغلب احزاب و سازمان‌های انقلابی برای ارتقاء مناسبات فیمابین افراد و انسجام تشکیلات خود از آن بهره می‌جویند. سازمان مجاهدین خلق معتقد است که این اصل در سازمان آنها متکامل تر شده و بصورت روزانه مورد استفاده قرار می‌گیرد. ازین رو آنها نام آن را عملیات جاری می‌گذارند. از دیدگاه آنها این اصل ، همان جهاد اکبر( درمقابل جهاد اصغر) می باشد که در تعالیم اسلامی نیز آمده است.
همچنین در دنیای امروز این اصل یا روش به عنوان روشی برای پیشرفت و ارتقاء در رفتارهای فردی،ارتقاء سبک و اصول کار و پروژه‌های جمعی استفاده‌ می‌شود.انتقاد از دیدگاه علم روانشناسی و جامعه شناسی شامل یک گفتگوی نوعی،مستقیم یا غیرمستقیم است و ازین منظر یک فعالیت اجتماعی ذاتی و در عین حال سازنده به شمار می‌آید. مالکوم ایکس فعال سیاهپوست آفریقایی در مورد انتقاد می‌گوید. اگر هیچ انتقادی به شما نشود، مطمئنا شما شکست خواهید خورد.


== تعریف انتقاد در عملیات جاری ==
== تعریف انتقاد در عملیات جاری ==
انتقاد کردن یعنی محکوم کردن آنچه انجام شده است در قبال آنچه می‌باید انجام می‌شد. ملاحظه می‌شود که انتقاد یک مقایسه ساده نبوده در عمق خود مبین این نکته است که در آن چه انجام شده(در آن بخشی که مورد انتقاد قرر می‌گیرد) اختیاری وجود داشته و می‌توانسته آن‌طور نشود. بدیهی است که بدون اختیار و مسئولیت انتقاد کردن ابداً پوچ و بی‌مفهوم است. انتقاد و انتقاد از خود (عملیات جاری) وسیله قوام تشکیلاتی و پایداری ایدئولوژیک همه احزاب و سازمانهای انقلابی است. به این وسیله حزب یا سازمان از اشتباه و خطا مصون میماند و یا هر چه زودتر تصحیح میشود. اعضای آن از گرایشات نادرست و انحرافی تزکیه میشوند و راه تعالی روانی و تکامل شخصیت آنها هموار میگردد. بدون شک انتقاد میتواند در موارد لزوم به قاطعانهترین صورت تیز و برنده باشد و یا شکل نرم وملایم به خود بگیرد. لیکن در هر حال بایستی همراه با حسن نیت و در مجموع سازنده باشد.
واژه‌ی انتقاد در زبان انگلیسی «criticism » در قرن ۱۶ در این کشور رواج یافت. این واژه برگرفته از از واژه‌ی فرانسوی «critique» بود که از اوایل قرن ۱۴ در این زبان رایج شد.<ref> [[wikipedia:Raymond_Williams|Raymond Williams]] ''- ریموند ویلیامز-دایرة المعارف فرهنگی- ص ۷۴-۷۶''</ref> ریشه‌ی این کلمه در زبان فرانسه به معنی غربال کردن و تمیز دادن است. همچنین واژه فارسی «نقد» که برگرفته از زبان عربی است به معنی جدا کردن سکه‌ی تقلبی از سکه واقعی است<ref>المعجم العربی- جذر لغة النقد</ref>. در اروپا و مشخصا در انگلستان در ابتدا گستره‌‌ی نقد کردن به نقد آثار ادبی بازمی‌گشت.از اولین آثار نقد ادبی که بسیار مشهور شدند میتوان به مقالات ساموئل جکسون نقاد انگلیسی اشاره نمود. انتقاد اما بندرت  به آرامی وارد عرصه اجتماعی و روانشناسی شد. در قرن نوزدهم یک معنی فلسفی نیز پیدا کرد و توسط امانوئل کانت فیلسوف بزرگ قرن «بررسی معرفتی دانشکده علم» توسط امانوئل کانت مورد استفاده قرار گرفت.
 
در قرن بیستم با رشد تخصص ها و تقسیم کار در عرصه‌های مختلف علمی و رشد آموزش عالی، نقد کردن نیز در شاخه‌های مختلف با قوانین خود گسترش یافت. پس از آن بود که فیلسوفانی نظیر کارل پوپر و ایمر لاکتوس از فیسوفان معاصر ، اعلام کردند که انتقاد بخشی عادی از فعالیت علمی است. در ادامه این مسیر بود که به تدریج همگان تصدیق کردند که انتقاد یک فرایند پیشرفته و مورد ستایش در یک جامعه دموکراتیک است و نه نشانه‌ای از وجود نقصان و ضعف .
 
از سالهای ۱۹۷۰ تحت تاثیر نئومارکیسم و همچنین فیلسوف فرانسوی میشل فوکو این موضوع بسیار اوج گرفت. از همین سالها بود که فیلسوفان، دانشگاهیان و روزنامه نگاران واژه کریتیک(critique) به معنی انتقاد را بصورت فعل نیز در جملات خود بکار می بردند.(I have critiqued the idea)
 
از دهه‌ی ۱۹۹۰ انتقاد به معنی نوعی نگرش نیز بکار می‌رود. مثلا شما نظر فردی را در یک صفحه اجتماعی لایک یا دیس‌لایک میکنید یا نظر انتقادی خود را در مورد آن می‌نویسید.


نکته دیگر، در مشروط و مقید بودن هر انتقاد به اصول اعتقادی سازمان مورد نظر است. به این ترتیب مرز روشنی میان انتقادات سازنده و اصولی با تصفیه حسابهای فرصتطلبانة انحرافی و آنچه که در احزاب انقلابی لیبرالیسم (آزادیگری سرمایه داری) خوانده میشود، کشیده میشود<ref>تحلیل آموزشی بیانیه اپورتونیستی صفحه ۱۲۵</ref>
انتقاد کردن یعنی محکوم کردن آنچه انجام شده است در قبال آنچه می‌باید انجام می‌شد. ملاحظه می‌شود که انتقاد یک مقایسه ساده نبوده در عمق خود مبین این نکته است که در آن چه انجام شده(در آن بخشی که مورد انتقاد قرر می‌گیرد) اختیاری وجود داشته و می‌توانسته آن‌طور نشود. بدیهی است که بدون اختیار و مسئولیت انتقاد کردن ابداً پوچ و بی‌مفهوم است. انتقاد و انتقاد از خود (عملیات جاری) وسیله قوام تشکیلاتی و پایداری ایدئولوژیک همه احزاب و سازمانهای انقلابی است. به این وسیله حزب یا سازمان از اشتباه و خطا مصون میماند و یا هر چه زودتر تصحیح میشود. اعضای آن از گرایشات نادرست و انحرافی تزکیه میشوند و راه تعالی روانی و تکامل شخصیت آنها هموار میگردد. بدون شک انتقاد میتواند در موارد لزوم به قاطعانهترین صورت تیز و برنده باشد و یا شکل نرم وملایم به خود بگیرد. لیکن در هر حال بایستی همراه با حسن نیت و در مجموع سازنده باشد.<ref>تحلیل آموزشی بیانیه اپورتونیستی صفحه ۱۲۵</ref>


== ضرورت عملیات جاری و انتقاد و انتقاد از خود ==
== ضرورت عملیات جاری و انتقاد و انتقاد از خود ==