کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۵۳۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴۱: خط ۲۴۱:


==== حرکت روی پای خود ====
==== حرکت روی پای خود ====
در «دستگاه راست» انسان‌ها بصورت فردی در تلاش برای غلبه بر مشکلاتی هستند که پیش روی آنها قرار دارند. کلیشه‌ی تحمیلی از سوی جامعه رفتاری را ارزشمند تفسیر می‌کند که هرچه بیشتر متکی به خود باشد. به این ترتیب این یک ارزش جا افتاده است که فرد آنقدر قوی باشد که خود بتواند از پس مشکلاتش بربیاید. کما اینکه کمک خواستن و احساس نیاز به جمع نوعی ضعف تلقی می‌شود. با یک مراجعه کوتاه چه بسیار جملات نقض و عکس‌نوشته‌های مختلف در ستایش فردگرایی و بی‌نیازی نسبت به دیگران در شبکه‌های اجتماعی می‌توان یافت. در همین نگرش است که ویژگی‌هایی چون  رقابت منفی، جاه طلبی، خود‌خواهی، حسادت، اول من ( این تعیبر مجاهدین از نوعی خودخواهی‌ است) و ... در افراد ایجاد و تقویت می شود.
فردگرایی به معنای مثبت آن احترام به ارزش انسانی، استقلال و آزادی عمل، احترام به انتخاب و تصمیم گیری فرد، حرمت امور شخصی، خودشکوفایی و ... را در برمی‌گیرد. این دستاورد در اثر رشد جوامع بشری بدست آمده است. در گذشته‌ انسان‌ها در کلونی های کوچک و بزرگ زندگی کرده و نوعی زندگی توده وار داشتند ازین منظر احساسات و افکار و واکنشها و سرنوشت افراد همه وابسته به یکدیگر و منبعث از سنتهاست؛ افراد نه تنها تشویق نمی‌شوند که از خود نظری داشته باشند بلکه اغلب فقط آنگاه تأیید می‌شوند که به نظر جمع اقتدا کنند . چنین دیدگاهی اگر چه جنبه‌های مثبتی داشت اما آزادی تصمیم‌گیری و انتخاب را برای فرد نادیده‌ میگرفت . سالها بعد در آنسوی طیف مفاهیمی چون اندیویدوآلیسم جای خود را در جهان باز کرد. معنای جامع این واژه در فرهنگ اقتصادی نئوپالگریو چنین آمده است : «فردگرایی، آن نظریه اجتماعی یا ایدئولوژی اجتماعی است که ارزش اخلاقی بالاتری را به فرد در قبال اجتماع یا جامعه اختصاص میدهد و در نتیجه، فردگرایی، نظریه ای است که از آزاد گذاردن افراد حمایت میکند به نحوی که به هر آنچه آن را به نفع شخصی خودشان میدانند عمل کنند»<ref>8- The New Palgrave; P.790.</ref> اما واقعیت این است که اندیویدوآلیسم نیز علیرغم جنبه‌‌های مثبت آن به تنهایی قادر به پاسخگویی به نیازهای بشری نبوده و در جهانی سرمایه داری به رشد و ترویج ایگوئیسم( خودپرستی) منجر شده است. از همین رو بسیاری آنرا نیز مورد نقد قرار می‌دهند.چنین تفکری فرد را به تنهایی در جهان رها می‌کند. چنین انسانی احساس همکاری و کارگروهی را هرگز تجربه نمی‌کند و خود را نیازمند به دیگران نمی داند.


خبر خوب برای همه‌گان از دیدگاه مریم رجوی این است که این ویژگی‌ها در افراد مختلف نه ناشی از ذات انسان‌ها بلکه ناشی از تسلط ایدئولوژی جنسیت بر جامعه است. پس هیچکس بد نیست. به این ترتیب برای مبارزه با چنین ویژگی‌هایی نیاز به ریاضت کشی و خودسازی های فرسایشی هم نیست. کافی است بر جنسیت زدگی غلبه کرده و گام‌های عملی در راستای نفی آن برداریم. بسرعت خواهیم  دید که چنین ویژگی‌هایی نیز در ما رنگ خواهد باخت.
مریم رجوی رشد فردگرایی منفی به معنی خودپرستی و خودخواهی را نیز منبعث از ایدئولوژی جنیست می‌داند. در دستگاه راست، یعنی نگرش جنست‌گرا، انسان موجودی است که باید در تقلایی ناگزیر برای کسب موقعیت‌های فردی به مالکیت خود( برای مردان) و یا موضوع مالکیت قرار گرفتن خود( در زنان) تحقق بخشد. در تفسیر جنسیت گرایی گفته شد که کلیشه‌های رفتاری که از طرف جامعه‌ی جنسیت‌گرا به فرد تحمیل می‌شود برای مردان قدرت،خشونت، هیکل‌مند بودن و ... را تجویز کرده و برای زنان ظرافت، شکنندگی و عاطفی بودن و .... تجویز می‌کند. چنین اندیشه ای برای هر دو اعم از زن و مرد چیز جز خودخواهی ( به فکر خود بودن) و زیر پا گذاشتن منافع دیگران در راستای کسب موقعیت را به همراه ندارد.
 
مریم رجوی معتقد است در «دستگاه راست» انسان‌ها بصورت فردی در تلاش برای غلبه بر مشکلاتی هستند که پیش روی آنها قرار دارند. کلیشه‌ی تحمیلی از سوی جامعه رفتاری را ارزشمند تفسیر می‌کند که هرچه بیشتر متکی به «خود» باشد. به این ترتیب این یک ارزش جا افتاده است که فرد آنقدر قوی باشد که خود بتواند از پس مشکلاتش بربیاید. کما اینکه کمک خواستن و احساس نیاز به جمع نوعی ضعف تلقی می‌شود. با یک مراجعه کوتاه چه بسیار جملات نقض و عکس‌نوشته‌های مختلف در ستایش فردگرایی و بی‌نیازی نسبت به دیگران در شبکه‌های اجتماعی می‌توان یافت.


==== دوگانگی ( از خودبیگانگی) ====
==== دوگانگی ( از خودبیگانگی) ====
خط ۲۴۹: خط ۲۵۱:


=== ویژگی‌های دستگاه چپ ===
=== ویژگی‌های دستگاه چپ ===
«دستگاه چپ» یاز دیدگاه مریم رجوی، نگرشی فارغ از جنسیت زدگی نسبت به خود و انسان‌های پیرامون است. ویژگی‌های چنین دستگاهی، که آنرا «دستگاه چپ» دقیقا معکوس «دستگاه راست» برشمره می شود. یه این ترتیب می‌توان آنها را چنین نوشت:
«دستگاه چپ» از دیدگاه مریم رجوی، نگرشی فارغ از جنسیت زدگی نسبت به خود و انسان‌های پیرامون است. ویژگی‌های چنین دستگاهی، که او  آنرا «دستگاه چپ» می‌نامد دقیقا معکوس «دستگاه راست» هستند:  


* بالاترین گناه قطع شدن از آرمان و شاخص آرمانی است  vs  بالاترین گناه جنسی است
* بالاترین گناه قطع شدن از آرمان و شاخص آرمانی است  vs  بالاترین گناه جنسی است
خط ۲۵۷: خط ۲۵۹:


==== بالاترین گناه ناامیدی و قطع از شاخص آرمانی ====
==== بالاترین گناه ناامیدی و قطع از شاخص آرمانی ====
برخلاف نگرش جنسیت زده یا همان نگاه به انسان در «دستگاه راست» که بالاترین گناه را گناه جنسی می‌داند، در دستگاه چپ بالاترین گناه را ناامیدی و محروم کردن خود از خدا، از سرچشمه‌ی انرژی مثبت و  سرانجام روی‌گرداندن از آرمان آزادی و رهایی انسان می‌داند. در این نگرش، خطاهای جنسی به میزانی ارزش ذاتی دارند که تنها آگاه شدن فرد به آن اشتباه، جبران آنرا کفایت می‌کند. از همین منظر است که مریم رجوی این تفکر را ترویج می‌کند که عرصه ی گناه یا ثواب نه حیطه‌ی خطاهای رفتاری فرد، مابین فرد و دیگری، بلکه دایره‌ی فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی اوست. به این ترتیب گناه، دست اندازی به حقوق دیگران، ستمکاری، مشارکت سیاسی در حاکمیت علیه منافع مردم، خدشه دار کردن خطوط قرمز مابین خلق و ضدخلق و ... است
برخلاف نگرش جنسیت زده یا همان نگاه به انسان در «دستگاه راست» که بالاترین گناه را گناه جنسی می‌داند، دستگاه چپ بالاترین گناه را ناامیدی و محروم کردن خود از خدا، از سرچشمه‌ی انرژی مثبت و  سرانجام روی‌گرداندن از آرمان آزادی و رهایی انسان می‌داند. در این نگرش، خطاهای جنسی به میزانی ارزش ذاتی دارند که تنها آگاه شدن فرد به آن اشتباه، جبران آنرا کفایت می‌کند. از همین منظر است که مریم رجوی این تفکر را ترویج می‌کند که عرصه ی گناه یا ثواب نه حیطه‌ی خطاهای رفتاری فرد، مابین او و دیگران، بلکه دایره‌ی فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی اوست. به این ترتیب گناه، دست اندازی به حقوق دیگران، ستمکاری، مشارکت سیاسی در حاکمیت علیه منافع مردم، خدشه دار کردن خطوط قرمز مابین خلق و ضدخلق و ... است


چنین نگرشی بدون شک در صورتی که به اندازه‌ی مورد توجه قرار گیرد، یک انقلاب شگفت انگیز در ارزیابی عموم از جامعه است.به این ترتیب برخلاف تصور عمومی جامعه، هم‌نشینی و یا ارتزاق کردن از آزادی‌کشان، بسیار بسیار بیشتر از وضعیت اخلاقی فرد شایان سرزنش است. برای پی بردن به این که حتی  لایه های مترقی و روشنفکر جامعه از چنین تفکری بسیار دور هستند، کافی است از آنها بپرسید:
چنین نگرشی بدون شک در صورتی که به اندازه‌ی کافی مورد توجه قرار گیرد، یک انقلاب شگفت انگیز در ارزیابی انسان است.به این ترتیب برخلاف تصور عمومی جامعه، هم‌نشینی و یا هم‌کاسه‌شدن با غاصبان حقوق مردم، بسیار بیشتر از وضعیت اخلاقی فرد شایان سرزنش است. برای پی بردن به این که حتی  لایه های مترقی و روشنفکر جامعه از چنین تفکری بسیار دور هستند، کافی است از آنها بپرسید:


در یک مثال فرضی، پرده برافتادن از خطای جنسی خواهرتان، بیشتر برایتان قابل تحمل است یا همراهی سیاسی و تجاری او با یکی از جناح‌های حاکمیت؟
در یک مثال فرضی، پرده برافتادن از خطای جنسی خواهرتان، بیشتر برایتان قابل تحمل است یا همراهی سیاسی و تجاری او با یکی از جناح‌های حاکمیت؟
خط ۲۷۵: خط ۲۷۷:


==== حرکت روی پای جمع ( به کمک جمع) ====
==== حرکت روی پای جمع ( به کمک جمع) ====
در  «دستگاه راست»
مریم رجوی در عین حال که آزادی و انتخاب فرد را مبنای حرکت او می‌داند، انسان را موجودی تعریف می‌کند که تنها در یک فرایند اجتماعی و گروهی با احساسی از همکاری، دوست‌داشتن دیگران، کوتاه آمدن از نظر خود بخاطر منافع جمع، قادر به رشد و تعالی است.
 
این در حالی است که جامعه‌ی جنسیت زده ویژگی‌هایی چون  رقابت منفی، جاه طلبی، خود‌خواهی، حسادت، اول من ( این تعیبر مجاهدین از نوعی خودخواهی‌ است) و ... را در افراد ایجاد و تقویت می کند.
 
خبر خوب برای همه‌گان از دیدگاه مریم رجوی این است که این ویژگی‌ها در افراد مختلف نه ناشی از ذات انسان‌ها بلکه ناشی از تسلط ایدئولوژی جنسیت بر جامعه است. پس هیچکس بد نیست. به این ترتیب برای مبارزه با چنین ویژگی‌هایی نیاز به ریاضت کشی و خودسازی های فرسایشی در مبارزه با خودخواهی، عصبانیت و ... نیست. کافی است بر جنسیت زدگی غلبه کرده و گام‌های عملی در راستای نفی آن برداریم. بسرعت خواهیم  دید که چنین ویژگی‌هایی نیز در ما رنگ خواهد باخت.
 
با این تفاسیر «دستگاه چپ» دستگاهی است که در آن فرد، خود را به جمع نیازمند‌ می بیند. در یک حرکت جمعی، آنچنان که او با نقاط مثبت خود، ضعف‌های دیگران را جبران میکند،‌دیگران نیز با توانایی های خود نقاط منفی او را جبران می کنند.


==== رهایی ====
==== رهایی ====
هر انسان ادراکی از وجود خویشتن دارد که آن را می‌توان هویت شخصی یا خود نام نهاد. مجموعه این تصورات در یک کلیت کم وبیش منسجم وحدت می‌یابند و خودپنداشت فرد را می‌سازند. خودپنداشت مجموعه تصورات انسان دربارهٔ ویژگیهای درونی و برونی خویش است. همانگونه که انسانْ واجدِ خودپنداشتِ فردی می‌شود، بتدریج واجد تصوراتی از جامعه و فرهنگی که درآن زیست می‌کند نیز می‌شود که می‌توان آن را خودپنداشتِ جمعی نامید. خودپنداشت فردی ناظر به هویت شخصی و خودپنداشت جمعی ناظر به هویت جمعی یا ملی است.(مقاله برگزیده فردگرایی - پور حسین، رضا - عضو هیئت علمی دانشگاه تهران)
حقیقت انسانی یک مرد در انسان دیدن مرد و زن است. او باید خود را انسان ببنید و نه موجودی که می بایست در ویترین جامعه به انتخاب کالای مورد نظر خود(زن) بپردازد. همچنین زن باید خود را انسان ببنید و نه مملوکی که باید در ویترین جامعه خود را به بهترین شکل عرضه کرده تا توسط خریداری انتخاب شود.
حقیقت انسانی یک مرد در انسان دیدن مرد و زن است. او باید خود را انسان ببنید و نه موجودی که می بایست در ویترین جامعه به انتخاب کالای مورد نظر خود(زن) بپردازد. همچنین زن باید خود را انسان ببنید و نه مملوکی که باید در ویترین جامعه خود را به بهترین شکل عرضه کرده تا توسط خریداری انتخاب شود.