|
|
(۳۳۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{جعبه زندگینامه | | {{ستون سریهای سیاسی |
| | اندازه جعبه = | | | name = نوار کناری سازمان مجاهدین خلق ایران |
| | عنوان =
| | | class = plainlist |
| | نام = مسعود رجوی
| | | titlestyle = padding-top:0.2em; |
| | تصویر =مسعود_رجوی.jpeg
| | | title = {{Hlist|[[سازمان مجاهدین خلق ایران]]}} |
| | اندازه تصویر =
| | | headingstyle = line-height:1.3em; |
| | عنوان تصویر =مسعود رجوی
| | | contentstyle = text-align: ; |
| | زادروز = ۱۳۲۷
| |
| | زادگاه = طبس
| |
| | تاریخ مرگ =
| |
| | مکان مرگ =
| |
| |عرض جغرافیایی محل دفن=
| |
| |طول جغرافیایی محل دفن=
| |
| <!-- عرض جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض شمال-->
| |
| |latd=|latm=|lats=|latNS=N
| |
| <!-- طول جغرافیایی به درجه دقیقه و ثانیه و جهت پیشفرض غرب-->
| |
| |longd=|longm=|longs=|longEW=E
| |
| | محل زندگی =
| |
| | ملیت =ایرانی
| |
| | نژاد =
| |
| | تابعیت =ایرانی
| |
| | تحصیلات =لیسانسیه حقوق
| |
| | دانشگاه =دانشگاه تهران
| |
| | پیشه =
| |
| | سالهای فعالیت =
| |
| | کارفرما =
| |
| | نهاد =
| |
| | نماینده =
| |
| | شناختهشده برای =
| |
| | نقشهای برجسته = مسئول شورای ملی مقاومت و رهبر سازمان مجاهدین خلق ا یران
| |
| | سبک =
| |
| | تأثیرگذاران =
| |
| | تأثیرپذیرفتگان =اعضاء وهواداران سازمان مجاهدین خلق ایران
| |
| | شهر خانگی = | |
| | تلویزیون = | |
| | لقب = | |
| | حزب =سازمان مجاهدین خلق ایران | |
| | جنبش = | |
| | مخالفان =
| |
| | هیئت =
| |
| | دین =اسلام-شیعه
| |
| | مذهب =
| |
| | منصب =
| |
| | مکتب =
| |
| | آثار =
| |
| | خویشاوندان سرشناس =
| |
| | جوایز =
| |
| | امضا =امضاء مسعود رجوی.JPG
| |
| | اندازه امضا = | |
| | وبگاه =
| |
| | پانویس =
| |
| }}
| |
|
| |
|
| | | heading1 = پایهها |
| | | content1 = |
| | * [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] |
| | {{فهرست یکدست}} |
|
| |
|
| == تولد و جوانی مسعود رجوی ==
| | * [[گردهمایی سالانه مجاهدین]] |
| [[پرونده:مسعود رجوی دوران دانشجویی.jpeg|جایگزین=مسعود رجوی در دوران دانشجویی|بندانگشتی|مسعود رجوی در دوران دانشجویی]] | | * [[بیانیه ملی ایرانیان]] |
| '''مسعود رجوی''' در سال ۱۳۲۷ در شهر طبس واقع در استان خراسان بهدنیا آمد. او فارغالتحصیل رشته حقوق سیاسی دانشگاه تهران است. مسعود رجوی دارای چهار برادر است که در فرانسه، سوییس، انگلیس و بلژیک تحصیلات عالیهی خود را گذراندهاند. بزرگترین برادر او کاظم، در ۴ اردیبهشت ۱۳۶۹ ،در سوئیس در شهر ژنو ترور شد.در این رابطه دو مأمور سرویس مخفی جمهوری اسلامی از طرف«شاتلن» قاضی سوئیسی تحت تعقیب قرار گرفتند. <ref>[https://www.mojahedin.org/news/137343/post_gallery.html وبسایت مجاهدین خلق-دکترکاظم رجوی]</ref>
| | * [[مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران]] |
| | * [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] |
| | * [[تشکیلات مجاهدین خلق ایران]] |
| | * [[طرح ده مادهای مریم رجوی]] |
| | {{پایان فهرست یکدست}} |
|
| |
|
| منیره تنها خواهر مسعود رجوی، در سال ۱۳۶۷ بعداز ۶ سال زندان، درحالی که کودکان خردسالش هم، چندسال با خود او زندانی بودند، اعدام شد. اصغر ناظمی، همسر منیره رجوی، نیز دوسال قبل از آن تیرباران شده بود. پدر و مادر پیر مسعود رجوی نیز در سال ۱۳۶۰ توسط رژیم خمینی دستگیر و زندانی شدند. اشرف، همسر مسعود رجوی، که از مجاهدین زندانی در زمان شاه بود و در تابستان ۱۳۵۸ با او ازدواج کرده بود نیز در بهمن ۱۳۶۰ در یک خانه تیمی پس از چند ساعت درگیری به همراه تعداددیگری از مجاهدین جان باختند.
| | | heading2 = موضوعها |
| | | content2style = font-style:italic;<!--(most are non-English terms)--> |
| | | content2 = {{فهرست یکدست}} |
| | <!--(Alphabetical by linktext:)--> |
| | * {{Noitalic|[[فاز سیاسی فاز نظامی]]}} |
| | * [[میلیشیا]] |
| | * [[عاشورای مجاهدین]] |
| | * [[۵ مهر ۱۳۶۰]] |
| | * [[عملیات آفتاب]] |
| | * [[عملیات چلچراغ]] |
| | * [[عملیات فروغ جاویدان]] |
| | * [[عملیات مروارید]] |
| | * [[قتل عام ۶۷]] |
| | * [[رژه ارتش آزادیبخش ملی ایران]] |
| | * [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]] |
| | * [[ ۶ و ۷ مرداد]] |
| | * [[قتل عام ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اشرف]] |
| | * [[موشک باران ۷ آبان لیبرتی ۱۳۹۴]] |
| | {{پایان فهرست یکدست}} |
|
| |
|
| == عضویت مسعود رجوی در سازمان مجاهدین == | | | heading3 = نمودها |
| مسعود رجوی در دوران دبیرستان، به آیتالله طالقانی و نهضت آزادی بازرگان علاقه داشت. او در دوران دانشگاه با مجاهدین آشنا شد و در سال ۱۳۴۶ بهعضویت این سازمان درآمد. مسعود رجوی در همین دوران با بنیانگذار سازمان مجاهدین، محمد حنیفنژاد آشنا شد. محمد حنیفنژاد وی را وارد گروه تدوین ایدئولوژی نمود. او بهمراه بنیانگذار مجاهدین مشغول تدوین ایدئولوژی سازمان مجاهدین شده و پس از مدتی به عضویت مرکزیت سازمان مجاهدین خلق درآمد.
| | | content3 = |
| | {{نوار جانبی|bodystyle={{Subinfobox bodystyle}} |navbar=off |
| | |headingstyle=padding-bottom:0; |contentstyle=padding-top:0; |
| | | content1 = |
| | * [[کانونهای شورشی]] |
| | * [[ارتش آزادیبخش ملی ایران]] |
| | * [[شورای ملی مقاومت ایران]] |
| | | heading2 = {{Nobold|<big>مکانها</big>}} |
| | | content2 = {{فهرست یکدست}} |
| | <!--(Alphabetical by linktext:)--> |
| | * [[قرارگاه اشرف]] |
| | * [[قرارگاه لیبرتی]] |
| | * [[اشرف سه]] |
| | {{پایان فهرست یکدست}} |
| | }} |
|
| |
|
| == دستگیری مسعود رجوی == | | | heading4 = افراد |
| [[پرونده:مسعود رجوی در دادگاه شاه.JPG|جایگزین=مسعود رجوی در دادگاه شاه|بندانگشتی|مسعود رجوی در دادگاه شاه]] | | | content4 = |
| مسعود رجوی در سال ۱۳۵۰ دستگیر و به همراه دیگر بنیانگذاران سازمان مجاهدین دستگیر شدند. این حادثه زمانی رخ داد که یکی از اعضای مجاهدین در تلاش برای تهیه سلاح به یکی از اعضای سابق حزب توده به نام شاهمراد دلفانی که عضویت ساواک درآمده بود مراجعه نمود.در این حادثه که پس از یک سلسله تعقیبهای گسترده توسط ساواک انجام شد، صد در صد مرکزیت و نود درصد از اعضاء دستگیر شدند. براساس خطی که از طرف محمد حنیفنژاد ابلاغ شده بود، قرار بر این بود که اعضاء مرکزیت تمامی اتهامات را برعهده بگیرند تا منجر به صدور احکام سبکتر برای اعضاء شود. این امر شکنجهها روی اعضاء مرکزیت را افزایش میداد.
| | {{فهرست یکدست}} |
| | * [[محمد حنیفنژاد]] |
| | * [[سعید محسن]] |
| | * [[علی اصغر بدیع زادگان]] |
| | * [[مسعود رجوی]] |
| | * [[مریم رجوی]] |
| | * [[زهرا مریخی]] |
| | * [[زهره قائمی]] |
| | * [[محمد سیدی کاشانی]] |
| | * [[رضا رضایی]] |
| | * [[محمود عسگری زاده]] |
| | * [[محمود قائمشهر]] |
| | * [[رسول مشکینفام]] |
| | * [[منیره رجوی]] |
| | * [[فاطمه مصباح]] |
| | * [[موسی خیابانی]] |
| | * [[اشرف ربیعی]] |
| | * [[مهدی رضایی]] |
| | * {{Longitem|[[مصطفی جوان خوشدل]]}} |
| | * [[محمدرضا سعادتی]] |
| | * [[طاهره طلوع]] |
| | <!-- * [[Hisbah]] |
| | * [[Hizbul Islam]] |
| | * [[Indonesian Mujahedeen Council]] --> |
| | * [[گوهر ادبآواز]] |
| | * [[معصومه کبیری]] |
| | <!-- * [[Islamic Defenders Front]] |
| | * [[Islam Hadhari]] --> |
| | <!-- |
| | * [[Jemaah Islamiyah]] |
| | * [[Laskar Jihad]] |
| | * [[Matowa]] |
| | * [[Muhtasib]] --> |
| | * [[احمد رضایی]] |
| | * [[علی صارمی]] |
| | * [[جعفر کاظمی]] |
| | * [[عبدالرضا رجبی]] |
| | {{پایان فهرست یکدست}} |
|
| |
|
| مسعود رجوی در این دوران به افراد سازمانش پیام داده که باید کار اصیل خود را در زندان روبرو شدن با دادگاه بگذارند. خط آنها برای مقابله با دادگاه چنین بود <blockquote>'''«دفاع ایدئلوژیک(آرمانی و ریشهای) توسط کسانی که نقش ایدئولوژیک در سازمان داشتند و دفاع قانونی توسط کسانی که نقشهای تاکتیکی و ساده داشتند»'''</blockquote>همچنین بنیانگذاران مجاهدین به تقسیم موضوعات دفاعیه پرداختند. از جمله قرار بر این شد که مسعود رجوی دفاع تاریخی-سیاسی را برعهده بگیرد.<ref>[http://www.iran-efshagari.com/%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%B1%D9%88%D8%B2-30%D8%AF%DB%8C%D8%8C-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%86%D8%AF/ ۳۰دی، روز آزادی آخرین دسته از زندانیان سیاسی]</ref>
| | | heading5 = نوشتارهای کلیدی |
| | | content5 = <div class="wraplinks"><!--Chronological:--> |
| | * {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[شیطان سازی علیه مجاهدین خلق ]]}} |
| | * {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[پایگاه اجتماعی مجاهدین خلق]]}} |
| | * {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[استراتژی مبارزه انقلابی]]}} |
| | * {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[رژیم ولایت فقیه]]}} |
| | * {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[اپوزیسیون]]}} |
| | * {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[موقعیت انقلابی]]}} |
| | * {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[طلسم اختناق]]}} |
| | </div> |
| | }}<noinclude> |
|
| |
|
| در ادامه این بازجویی ها بود که دادگاه همه اعضاء مرکزیت از جمله مسعود رجوی را به اعدام محکوم نمود.پس از آن بود که برادر او دکتر کاظم رجوی که از استاتید شناخته شدهی حقوق در اروپا بود، یک بسیج گستردهی بین المللی را برای جلوگیری از اعدام آنها آغاز کرد. در پی فعالیتهای جهانی دکتر کاظم رجوی برخی از شخصیتهای اروپایی چون فرانسوا میتران و همچنین عفو بین الملل و صلیب سرخ جهانی برای ممانعت از اجرای احکام وارد شدند. نهایتا شاه زیر فشارهای بینالمللی از اعدام مسعود رجوی صرف نظر کرد اما دیگر اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین را اعدام نمود.حکم اعدام مسعود رجوی به حبس ابد تعلیق یافت . با اینهمه ساواک تا سالها بعد همچنان همچنان وی را تحت شکنجه ها قرار میداد. در مورد میزان شکنجه هایی که بر مسعود رجوی اعمال میشد، همبندان او نقل میکنند که اغلب جسم نیمه جان او را در پتو پیچیده و از اتاق بازجویی به سلول باز میگرداندند. | | '''عملکرد مجاهدین خلق در دوران جمهوری اسلامی''' را میتوان در استراتژی، مواضع، فعالیتهای سیاسی و نظامی آنها مشاهده کرد. [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] در نیم قرن گذشته سازمانیافتهترین و فراگیرترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی بودهاند و میتوان آنها را مهمترین و جدیترین دشمن آن دانست.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/137966 رودی جولیانی: مجاهدین، سازمانیافتهترین جنبش اپوزیسیون ایران]</ref> به طور کلی مهمترین تأثیر مجاهدین خلق از سال ۱۳۶۰ ایجاد و حفظ راهبردی به نام «سرنگونی» جمهوری اسلامی بوده است. مجاهدین از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ راهبرد سرنگونی جمهوری اسلامی را در پیش گرفتند و صورت مسألهی لزوم براندازی آن را مطرح کردند. به این ترتیب در موازنهی قدرت همواره وجود یک اپوزیسیون سازمانیافته که خواهان «سرنگونی» این نظام بود و آن را افشا میکرد بر همهی تصمیمگیریهای داخلی و در روابط دنیا با این نظام تأثیرگذار بوده و هست.<ref name=":1">[https://ir.voanews.com/persiannewsiran/us-iran-6 ایلان برمن: نقش مجاهدین در آگاه سازی جهان در مورد جمهوری اسلامی]</ref> |
|
| |
|
| == ضربه اپورتونیستی ونقش مسعود رجوی در بازسازی سازمان مجاهدین ==
| | استراتژی سرنگونی قهرآمیز جمهوری اسلامی پس از ۲ سال و نیم فعالیت مسالمت آمیز توسط مجاهدین اتخاذ شد. طی این دو سال و نیم بیش از هفتاد نفر از اعضا و هوداران مجاهدین توسط جریان حزباللهی مشهور به چماقداران یا فالانژها کشته شدند. |
| در سال ۱۳۵۴ درحالی که مسعود رجوی و دیگر اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان بسر میبردند، دو تن با نامهای تقی شهرام و بهرام آرام در خارج از زندان اعلام نمودند که سازمان مجاهدین مارکسیست شده است. این دو نفر آیه ای را که در آرم این سازمان وجود داشت حذف نموده و اعلام کردند از آنجایی که ایدئولوژی مجاهدین ما بین ایدئولوژیهای چپ(مارکسیست) و راست (اسلام سنتی) قرار دارد، لاجرم باید به سمت یکی ازین دو میل کند. آنها همچنین ا دو تن از اعضای سازمان که با آنها مخالفت نمودند، به نامهای مرتضی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی را کشتند. این حرکت عملا منجر به متلاشی شدن تشکیلات سازمان مجاهدین شده و ضربه سختی را بر آنها فرود آورد. در آن زمان اعضاء سازمان مجاهدین که اغلب در زندانهای ایران پراکنده بودند، هر کدام واکنشی نسبت به این موضوع داشته و موجودیت تشکیلاتی سازمان مجاهدین در هالهای از ابهام فرو رفت.
| |
|
| |
|
| نقش مسعود رجوی در این دوران، در بازسازی مجدد سازمان مجاهدین بسیار برجسته است. او با تدوین مباحث ایدئولوژیک مجددا و فرد به فرد به عضوگیری مجدد اعضاء پرداخت. وی این جریان را، «اپورتونیست چپ نما» نامیده و در یک بیانیه ۱۲ ماده ای، مواضع سازمان مجاهدین را در مورد آنها اعلام کرد. مسعود رجوی اعلام نمود که اسلام واقعی در چپ ایدئولوژی مارکسیسم قرار دارد و در نتیجه میل کردن آن به سمت چپ یعنی مارکسیسم یک توهم است. مسعود رجوی در عین حال اعلام نمود اگر چه ضربه ظاهرا از طرف چپ وارد شده است اما تهدید اعضاء سازمان این است که در واکنش نسبت به این موضوع به سمت راست یا آنچه وی آنرا «اسلام ارتجاعی» مینامید کشیده شوند. مسعود رجوی در مورد جریان اپورتونیستی نیز اعلام کرد که آنها میتوانند سازمان مارکسیستی خود را داشته باشند اما اجازه ندارند آرم و نام سازمان مجاهدین را بر خود بگذارند.
| | در این مقطع [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] در هزاران شهر نیرویی دستکم ۱۰۰ هزارنفره به نام [[میلیشیا]] را سازماندهی کردند. تظاهرات آنها در روز سیخرداد ۱۳۶۹ یک تظاهرات نیم میلیوننفره در تهران بود. به این ترتیب میتوان گفت نسلی از براندازان که در طول ۴۰ سال این نظام را درگیر کردند در همین ۲.۵ سال توسط مجاهدین ایجاد شدند. |
|
| |
|
| یکی نتایج ضربه جریان اپورتونستی در آن زمان قدرت گرفتن آخوندها و جریان اسلام سنتی بود که تا پیش از آن چه در زندان یا خارج از آن تحت هژمونی مجاهدین خلق قرار داشتند.
| | مجاهدین اولین سازمانی بودند که اصل [[رژیم ولایت فقیه|ولایت فقیه]] را رد کردند و به همین دلیل به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی ندادند.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری]</ref> با رد صلاحیت [[مسعود رجوی]] در انتخابات ریاست جمهوری که به همین دلیل انجام شد، هواداران آن از کاندیدای لیبرال یعنی بنیصدر حمایت کردند که سرانجام به ریاست او منجر شد و به این ترتیب اولین شقه را به رأس حکومت تحمیل کردند. <ref>[https://www.isna.ir/news/98110503304/%D8%B1%D9%82%D8%A8%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF رقبای بنیصدر چه کسانی بودند؟]</ref> مجاهدین خلق، رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی را طی عملیاتی مخفیانه با یک پرواز خصوصی از تهران به پاریس بردند. خروج اعتراضی رئیس جمهور یک ضربهی سیاسی برای جمهوری اسلامی تازه تأسیس شده به شمار میرفت.<ref>[https://event.mojahedin.org/events/5079/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B3 پرواز مسعود رجوی از تهران به پاریس]</ref> |
|
| |
|
| در آن دوران سازمان مجاهدین خلق ایران از سه طرف مورد حمله بود:
| | از سال ۶۰ مجاهدین وارد [[فاز سیاسی فاز نظامی|فاز مسلحانه]] شدند. طی عملیات مجاهدین هزاران نفر از پاسدارها، نیروهای سرکوبگر و سران آنها هدف قرار گرفتند. این کار تأثیر به سزایی در بیآینده کردن رژیم داشت. در حال حاضر در رأس نظام، کمبود اقطاب حکومتی برای مناصب کلیدی تبدیل به یک بحران شده است. |
| * رژیم شاه که با تبلیغات خود مبنی بر مارکسیست اسلامی و تلاشهای ساواک قصد نابودی کامل سازمان مجاهدین خلق ایران را داشت
| |
|
| |
|
| * آخوندهای سنتی که تا آن زمان به خاطر محبوبیت سازمان مجاهدین نمیتوانستند علیه آن موضع بگیرند، مخالفت و حتی دشمنی خود با مجاهدین را شروع کردند و خودشان را نمایندهی اسلام معرفی مینمودند. حتی برخی از آخوندها حکم تکفیر مجاهدین مسلمان راهم صادر کردند.
| | در چهار دههی گذشته بیش از ۱۰۰ هزار نفر از مجاهدین توسط این رژیم کشته شدند. در ظاهر این ضربهای است که جمهوری اسلامی به مجاهدین وارد کرد اما در صورت عدم مقاومت این افراد، جمهوری اسلامی از همان ابتدا با کشتن چندصد نفر میتوانست پایههای سیاسی خود را تثبیت کند. در این صورت غیرمردمی بودن حاکمیت باید خود را در وضعیت اجتماعی و اقتصادی، در مدتی بسیار طولانیتر بارز میکرد همچنین این حجم از کشتار، به شکست سیاسی و تاریخی برقراری حکومت شیعه از نوعی که خمینی مبلغ آن بود منجر شد. |
|
| |
|
| * برخی از مارکسیستها که سازمان مجاهدین خلق ایران را به عنوان حامی ایدئولوژی خرده بورژوایی که دوران آن به پایان رسیده مورد حمله قرار میدادند.
| | از دیگر تأثیرات مجاهدین خلق بر نظام جمهوری اسلامی ایجاد یک شکاف بسیار عمیق در رأس بود. نظام جمهوری اسلامی عملا توسط دو نفر یعنی روحالله خمینی وآیتالله منتظری نمایندگی میشد. منتظری جانشین رهبر به شمار میرفت. در جریان قتلعام ۶۷ و اعدامهای فراقضایی هزاران نفر از اعضای مجاهدین، حسینعلی منتظری دست به اعتراض زد. اعتراضی که به عزل او از مقام جانشینی رهبری و حصر خانگیاش منجر شد. |
|
| |
|
| مسعود رجوی در زندان شاه عملا مبارزه با این جریان را بر عهده گرفته و مباحث ایدئولوژیک خود برای خنثی کردن آنها را به خارج از زندان نیز منتقل میکرد. او در هنگام جابجایی زندانیان از یک زندان به زندان دیگر و همچنین هنگام آزادی برخی از اعضاء، آنها را به عنوان پیکهایی به نزد دیگر مجاهدین فرستاده و هماهنگیها و آموزش بیانیه ۱۲ ماده ای را به آنها منتقل میکرد. مسعود رجوی به این ترتیب توانست بار دیگر پیکره مجاهدین را بازسازی نماید.
| | رژیم ایران تا کنون ۶۷ بار توسط سازمان ملل به دلیل نقض حقوق بشر محکوم شدهاست. این محکومیتها برای اولین بار نتیجهی فعالیت پرفسور کاظم رجوی، از حقوقدانان مشهور در ژنو بود. وی به همین دلیل توسط رژیم ایران در سوئیس به قتل رسید. |
|
| |
|
| دوران زندان یکی از دورانهایی است که نقش مسعود رجوی را در سازمان مجاهدین خلق ایران چه در آموزش ها و بازسازی های تشکیلاتی و هم در روحیه بخشیدن به دیگران بسیار برجسته میکند.
| | از دیگر تأثیرات مجاهدین خلق بر حاکمیت ایران، مجبور کردن خمینی به نوشیدن جام زهر و پذیرفتن آتش بس بود. جنگ ایران و عراق،برای رژیم ایران بنا به اذعان سران نظام عام بقاء و استمرار سرکوب در داخل بود. استراتژی بقاء جمهوری اسلامی از آغاز استراتژی صدور بحران بوده است. مجاهدین خلق با انجام عملیاتی به نام چلچراغ که تسخیر چندین مرکز لشکر و آزاد سازی شهر مهران منجر شد، تهدید سقوط تهران توسط [[ارتش آزادیبخش ملی ایران|ارتش آزادیببخش]] را به خمینی گوشزد کردند. پذیرفتن آتش بس با هدف مسدود کردن مرزها و جلوگیری از عملیات مجاهدین انجام شد. اسماعیلی کوثری از فرماندهان جنگ سالها بعد این موضوع را صراحتا اعلام کرد. |
|
| |
|
| صمد سیاه کلاه از کادرهای آنزمان مجاهدین و از همبندان مسعود رجوی در این رابطه میگوید:<blockquote>سال 54 بود. زندانبان صدا كرد. چند دقيقه بعد, فرنچ روي سر، دست روي شونهي هم, توي راهرو به خط شده بوديم و ميرفتيم. از زير فرنچ زمين رو نيگا كردم . از پاهاش مسعود رو شناختم. چون بدلیل شلاقهایی که میخورد برای اینکه بتونه راه بره دمپایی خاصی میپوشید که با دست ساخته شده بود. با دست، شونه ش رو فشار دادم تا بفهمه كه نفر پشتي آشناست. وقتي فرنچ هامون رو برداشتيم بازجو رو ديديم که خنده به لب كتابي در دست میگه «.... ديدين تموم شدين؟ نيگا كنين: بيانيه ي تغيير مواضع سازمان مجاهدين! سازمانتون تموم شد. همه چي تموم شد...» همه به اون كتاب نگاه كرديم. بيانيه ي تغيير مواضع اپوتونيستها بود.به سلول برگشتيم و تو سكوت نشسته بوديم كه مسعود يكدفعه گفت: «من اون كتاب رو ميخوام.» پاسخِ ما به اين خواسته مسعود، سكوت بود ناباوری بود.خودش بي معطلي نگهبان رو صدا كرد و به بهونهاي پيشِ بازجو رفت. اون بازجو رو فریب داده و بهش گفته بود میخواد کتاب رو بخونه! بازجو هم خام شده بود و با طمعِ اينكه مسعود رجوی تحت تاثير كتاب قرار بگيره، رضايت داده بود كه تا ساعت پنج صبح، كتاب رو بهش قرض بده.مسعود باكتابي در دست برگشت و گفت: «بچه ها بايد تا ساعت پنج يه نسخه ازش بنويسيم. باورش سخت بود ولی اون اصرار داشت.مسعود بلافاصله دست به كار شد و كتاب رو برگ برگ كرد و هر قسمت رو به يك نفر داد.تو يه چشم بهم زدن مغزي هاي خودكار و كاغذاي سيگار از جاسازي بيرون اومدن. هنوز ساعت 5 نشده بود كه يك نسخه ازكتاب رونويسي شده بود. بعد كاغذاي كتاب رو با چسب برنج دوباره سرهم كرديم. با شوفاژ خشكش كرديم و تحويل داديم و از همون لحظه كار مسعود شروع شد. روز و شب مينوشت و ميخوند. و عاقبت بيانيهي 12 مادهيي رو نوشت كه باطل السحر ترديدها و لرزشها شد و سازمان رو دوباره سرپا كرد.<ref>مصاحبه با صمد سیاه کلاه- برنامه تلویزیونی نقشی به یاد دوست</ref></blockquote>محمد حیاتی از همبندان مسعود رجوی نیز در مورد او چنین نقل می کند:<blockquote>«روزهاي بعد از ضربهي 50 براي هر مجاهدي كه اون زمان بوده از تلخ ترين روزهاست . 41 سال پيش! تو اوين، محمدآقا «آن بالا بلند دلبرگلگون عذارِ» مسعود و همهي مجاهدين، دستگير شده بود. اندوه و درد خوابو از چشمِ همه ربوده بود. يادمه همون شبِ اول، قبل از اينكه خاموشي رو زندانبان بزنه، همه خاموش و ساكت شده بودن. سرها زير پتو بود ولي كي ميتونست بخوابه؟ از لرزشِ خفيف پتوها ميشد فهميد كه بعضي از بچهها يواشَكي دارن گريه ميكنن. من بودمُ دلهرهي سوالهاي سخت و بي پاسخ : ممّدآقا چي ميشه ؟ سازمان چي ميشه ؟ حالا چه كار بايد بكنيم؟ تو اون سكوتِ سنگين، يكباره ضربِ فرود اومدنِ يه بالش رشتهي افكارم رو قيچي كرد. بعد هم يكي ديگه ، بعد پرت كردن پتو و سر و صدا و خنده و شوخي و.. آخه الآن مگه وقت شوخيه؟ پتو رو زدم كنار، ديدم «مسعوده» اون نه تنها نگذاشت غم و دردي كه داشت به چهرهش راه پيدا كنه، بلكه لبخند و شوخی می خواست به ما هم روحیه بده. نميدونم چه قدر طول كشيد تا بخوابيم، اما مسعود مگه ول ميكرد؟ وقتي دوباره همه زيرِ پتوها رفتن و سكوتْ حاكم شد، تازه شروع كرد به خوندن يه سرود فلسطيني : ترجيع بندِ سرودش صداي گلوله بود «تَ تَ تق ـ تق تق » هي ميخوندو ميگفت: تكرار كنيد!»<ref>مصاحبه با محمد حیاتی- برنامه تلویزیونی نقشی به یاد دوست</ref> </blockquote>
| | یکی دیگر از عملکردهای عمدهی مجاهدین خلق افشای پروژههای اتمی رژیم ایران بوده است که برای اولین بار در سال ۱۳۸۱ انجام شد و از آن زمان تا کنون ادامه داشته است. موضوعی که هماکنون یکی از بزرگترین بحرانهای جمهوری اسلامی به شمار میرود. |
| [[پرونده:مسعود رجوی قبل از آزادی از زندان قصر.JPG|جایگزین=مسعود رجوی پیش از آزادی از زندان قصر|بندانگشتی|مسعود رجوی پیش از آزادی از زندان قصر]]
| |
|
| |
|
| == آزادی مسعود رجوی از زندان شاه ==
| | استراتژی کنونی مجاهدین [[کانونهای شورشی]] است. کانون های شورشی تیمهایی در داخل ایران هستند که وظیفهی آنها شعلهور کردن قیام رادیکالیزه کردن تظاهرات مردمی است. این کانونها هر هفته فعالیت های مختلفی چون شعارنویسی، آتش زدن تصاویر سران رژیم یا حمله به پایگاهها و مراکز سپاه و بسیج دارند. آنها در جریان [[قیام دی ماه ۹۶|قیامهای دی ماه ۱۳۶]] و همچنین [[قیام آبان ۹۸]] حضور داشتند و برخی نیز توسط حکومت دستگیر شدند. |
| در اواخر حکومت محمدرضاه پهلوی فشارها و تظاهراتها برای آزادی زندانیان سیاسی و بطور خاص در هراس از اعدام آنها در شرایط سقوط حکومت بالا گرفت. مردم روزانه در مقابل زندانها تظاهرات کرده و خواهان آزادی زندانیان سیاسی بودند. از جمله در یکی ازین تظاهرات در مقابل زندان قصر مردم از مسئولین زندان خواهان ملاقات با نمایندهی زندانیان سیاسی برای اطمینان از سلامت آنها شدند. زندانبانها خبر را به زندانیان سیاسی که از مجاهدین و گروههای دیگر هم در بین آنها قرار داشت رساندند. زندانیان مسعود رجوی را به نمایندگی خود انتخاب کردند. او به بالکن زندان قصر رفته و به ابراز احساسات مردم پاسخ داد.
| |
|
| |
|
| نهایتا در روز سیام دیماه ۱۳۵۷ تحت فشارهای موجود، مسعود رجوی بهمراه همبندان خود از جمله موسی خیابانی و برخی دیگر از زندانیان سیاسی از زندان آزاد شدند.
| | == ایجاد نسلی از مبارزان == |
| | [[پرونده:میلیشیا در دانشگاه.jpg|جایگزین=میلیشیای مجاهدین خلق در دانشگاه|بندانگشتی|میلیشیای مجاهدین خلق در دانشگاه]] |
| | سازمان مجاهدین پس از انقلاب ضدسلطنتی فعالیتهای خود را به صورت مسالمتآمیز آغاز کرد. این سازمان با اعضای جوان خود که اغلب از محیطهای دانشگاهی برخاستهب بودند و همچنین با افکار مترقی و برداشت جدید خود از اسلام که با برداشت کهنه و سنتی متفاوت بود، توانست گسترشی چشمگیر پیدا کند. سازمان مجاهدین که پس از انقلاب اعضای آن از چند صدنفر تجاوز نمیکرد ظرف مدت دو و نیم سال آنچنان رشد کرد که به جریان اصلی سیاسی ایران تبدیل شد. مجاهدین خلق در هزاران شهر و روستا نیرو و دفتر و هوادار داشتند. آنها توانستند بیش از ۱۰۰ هزار نفر را در قالب نیرویی به نام میلیشیا(فعال نیمه وقت) سازماندهی کنند. تیراژ نشریه مجاهدین به ۵۰۰ هزار نسخه رسید. کلاسهای تبین جهان که مسعود رجوی در دانشگاه تهران برگزار میکرد، هزاران نفر را به خود جذب کرد و متون آن به صورت کتاب، نوار و فیلم در سراسر کشور به صورت خودجوش منتشر و توزیع میشد. |
|
| |
|
| == دیدار مسعود رجوی با احمد خمینی ==
| | سازمان مجاهدین در مقابل خمینی،یک جریان فکری را نمایندگی میکرد که در اعماق جامعه ایران نفوذ کرد، آنچنان که با توجه به تظاهرات نیم میلیونی در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ میتوان گفت در تهران ۷ میلیونی با احتساب جمعیت بالای ۱۵ سال، از هر ده نفر یک نفر حامی مجاهدین خلق بود.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170952 سی خرداد، پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت آخر]</ref><ref>[https://vista.ir/content/119694/%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84-%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86/ جدول جمعیت تهران] </ref> |
| پیش از ورود خمینی به تهران، فرزند وی احمد خمینی با مسعود رجوی تماس گرفت. او در این تماس گفت:
| |
|
| |
|
| اگر شما از امام حمایت کنید و با مخالفانش مبارزه کنید، همهی درها به رویتان باز خواهد شد و همهی امکانات در اختیار شما قرار خواهد گرفت. مسعود رجوی با رد پیشنهادهای خمینی، گفت ما خواهان برقراری یک حکومت ملی و دموکراتیک هستیم و اگر خمینی در این مسیر حرکت کند البته برای او جانبازی هم خواهیم نمود.<ref>دموکراسی خیانت شده- چاپ ۱۳۷۴</ref>
| | محصول این فعالیت دو و نیم ساله پرورش نسلی از نیروهای رزمنده بود که در سالهای بعد پیشتاز مبارزه با رژیم ولایت فقیه شدند و ارتش آزادیبخش ملی ایران را علیه رژیم ایران بنیان گذاشتند. |
|
| |
|
| هنوز چند روزی به حکومت شاه باقی است که احمد خمینی شخصا به دیدار مسعود رجوی می رود.مسعود رجوی در این رابطه چنین میگوید:<blockquote>«هنوز رژیم شاه بهطور كامل سقوط نكردهبود و ما هم دوسههفته بود كه از زندان آزاد شده بودیم. پایگاهی كه من در آن بودم، مخفی بود و برای همین وقتی كه مجاهدین میخواستند احمد را به آنجا بیاورند، خودش از بابت مخفیكاری پیشنهاد كرده بود اگر لازم است چشمم را ببندید! وقتی هم مرا دید گفت به برادرانتان گفتم كه چشمم را ببندند، ولی خودشان این كار را نكردند. از اوایل شب تا صبح روز بعد جز چند ساعت كه احمد همانجا روی تك تختی كه داشتیم، خوابید، با من صحبت و درددل میكرد. اما چكیده حرف این بود كه رهبری پدرش را بپذیریم و من هم از همین پرهیز داشتم. از بسیاری روحانیان و مراجع بد میگفت و اینكه خمینی از آنها دلش پرخون است مثلا به خانواده صدر در عراق و لبنان بهشدت تاخت و تاز میكرد و میگفت اینها را از روز اول «سیا» علم كرد. برجستهترین حرفهایش كه بهیادم مانده این بود كه علیه كمونیستها موضعگیری كنید و با هركس كه «امام» وارد جنگ شد، شما هم وارد جنگ شوید كه در اینصورت همه درها بهرویتان باز خواهد شد.»<ref>استراتژی قیام و سرنگونی- مسعود رجوی- صفحه ۴۰</ref></blockquote>
| | میتوان تصور کرد که بدون این فعالیت دو و نیم ساله و این گسترش نیرویی چند صد هزار نفره، با شروع سرکوب خمینی، نیروی چندانی برای مخالفت با وی وجود نداشت. ایجاد نسلی از براندازان از سال ۱۳۶۰ محصول فعالیت دو و نیم ساله و طاقت فرسای مجاهدین در ایران بود، آن چنان که پس از کشته شدن نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر از اعضای این سازمان،<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%BA%D8%B1%D8%B6%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DB%B1%DB%B0%DB%B0%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87/ اعتراف محمد غرضی به کشتن ۱۰۰ هزار نفر از مجاهدین]</ref> همچنان این جریان از سال ۱۳۶۰ تا کنون به عنوان اپوزیسیونی سازمانیافته و قوی با رژیم ایران مبارزه میکند. |
| | == تحمیل اولین شکاف به حاکمیت == |
|
| |
|
| مسعود رجوی پس از سقوط شاه به عنوان برجسته ترین عضو مرکزیت سازمان مجاهدین خلق، سخنرانیها و میتینگهای داشت که اغلب جمعیت زیادی از جوانان و اقشار مختلف را به خود جذب میکرد. تجمعات معمولا با هجوم حامیان خمینی مواجه میشد. پدیده ای که در آن دوران مجاهدین آنرا چماقداری مینامیدند. | | در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۵۸ سازمان مجاهدین خلق مسعود رجوی را به عنوان کاندیدای خود معرفی نمود. خمینی در ابتدا گفته بود که در انتخابات دخالتی نخواهد کرد. مسعود رجوی در مدت کوتاهی حمایت بسیاری در میان اقشار مختلف پیدا کرد. انجمنها، اصناف، ملیتها، سازمانها و جریانات سیاسی و همچنین اغلب احزاب مخالف خمینی از جمله برخی احزاب مارکسیست که نتوانسته بودند در انتخابات شرکت کنند حمایت خود را از مسعود رجوی اعلام کردند. برخی از این احزاب از این قرار بودند:[[پرونده:300px- D9 85 D8 B3 D8 B9 D9 88 D8 AF D8 B1 D8 AC 512f054ba198389e259fbc22e2728813.jpg|بندانگشتی|عکس مسعود رجوی روی جلد مجلهٔ جوان|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:300px-_D9_85_D8_B3_D8_B9_D9_88_D8_AF_D8_B1_D8_AC_512f054ba198389e259fbc22e2728813.jpg]] |
| | *جبهه دموکراتیک ملی ایران |
| | *[[سازمان چریکهای فدایی خلق ایران|سازمان چریکهای فدایی خلق ایران]] |
| | *جامعه سوسیالیستهای ایران |
| | *[[حزب دموکرات کردستان ایران]] |
| | *[[حزب کومله|سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان (کومله)]] |
| | *کانون سیاسی خلق ترکمن |
| | *سازمان اسلامی شورا (ساش) |
| | *گروه مشترک اقلیتهای ارامنه، زرتشتی و کلیمی |
| | *گروه بررسی مسایل ارامنه |
| | *مرکز کانون ناشران و کتابفروشان مسلمان |
| | *کانون پژوهشگران ملیگرا |
| | *انجمن مادران مسلمان |
| | *بخشی از جنبش مبارزان خلق عرب |
| | *هیئت نمایندگی خلق کرد |
| | *هیئت جوانان آشوری |
| | *سازمان همیاری ملی |
| | *برخی از انجمنها و کانونهای معلمین |
| | *نزدیک به ۸۰ انجمن و کانون دانشجویی و چند صد انجمن دانش آموزی در سراسر ایران |
| | *نزدیک به ۱۵۰کانون و تشکل کارگری |
| | *۵۰۰نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاههای ایران و تعداد قابل توجهی از استادید دانشگاهها و…<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/1116 اعلام کاندیداتوری مسعود رجوی-وبسایت مجاهدین خلق ایران]</ref> |
| | اروند آبراهامیان در کتاب «مجاهدین ایران» در این زمینه مینویسد: |
|
| |
|
| == اولین دیدار مسعود رجوی با خمینی ==
| | «کاندیداتوری رجوی نهتنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین، بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی همچنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت. از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجتالاسلام جلال گنجهای، ۵۰ نویسندهٔ شناختهشدهٔ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخنویس لاییک و البته خانواده هٔ شهیدان اولیهٔ مجاهدین… مجاهدین بهصورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد».<ref>دموکراسی خیانت شده صفحه…</ref> |
| اولین دیدار خمینی و مسعود رجوی به نحوی تقریبا اتفاقی رخ میدهد. اسدالله مثنی از حاضرین در صحنه در مصاحبه ای در این رابطه چنین میگوید:<blockquote>اونموقع من توی مدرسة علوی تدریس میکردم مسولان مدرسه از رابطة من با مجاهدین خبر نداشتند . منصور زاهدی پیشاپیش به من اطلاع داده بود که برادر مسعود میان اونجا . من سریعا به احمد خمینی گفتم مجاهدین توی این اتاقن. درهمین گفتگو بودیم که خمینی رسید و من در اتاقو باز کردم و خمینی وارد اتاق شد و اونیکه دیدم خمینی به وسط اتاق که رسید با برادر روبرو شد و برادر هم بلند شده بود و باخمینی دست داد . به نظرم صحنة خیلی قابل توجهی بود چیزی که اونزمان من اونجا از نزدیک می دیدم دستبوسی خمینی کمترین چیز بود, خیلیها برای پابوسی میومدن! <ref>مصاحبه اسدالله مثنی با سیمای آزادی-سلسله برنامه ۳۰ خرداد</ref></blockquote>مسعود رجوی خود در رابطه با این دیدار می گوید:<blockquote>«چند شب بعد با برخی برادرانمان در محل استقرار خمینی در یك اتاق خصوصی در جنب اتاق دیدارهای عمومی او دیدار كردیم. احساس كردم از این كه دستش را نبوسیدم و به روبوسی معمول اكتفا كردم، جاخورد. چون طبق روال آن روزگار هركس به او می رسید، اول دستش را می بوسید. اما همین كه خواستم صحبتهای جدی را شروع كنم، بهانه آورد كه نماز مغرب دارد دیر میشود و به من تكیه داد و از جا بلند شد. گفتم آقا، حرفهای ما چه میشود، با اشاره به احمد گفت: احمد كه هست، بنویسید به او بدهید من حتما میخوانم. من هم بلادرنگ در سالن پایینی همین مدرسه رفاه چند صفحه نوشتم و به احمد دادم. حرفهایم در مورد تغییر رژیم، روند انقلاب، دولت بازرگان و ضرورت تضمین آزادیها و حقوق مردم و همچنین اعتراض به رفتار كمیتههای ارتجاعی با نیروهای انقلابی بود»<ref>استراتژی قیام و سرنگونی- مسعود رجوی صفحه ۴۱</ref></blockquote>
| |
|
| |
|
| == کلاسهای تبیین مسعود رجوی ==
| | هنگامی که مسعود رجوی به عنوان خطری در مقابل کاندیدای حزب جمهوری که حزب حامی خمینی بود مطرح شد، وی با شکلی غافلگیرانه در انتخابات وارد شد و اعلام کرد کسانی که به قانون اساسی رأی ندادهاند،حق ندارند در انتخابات شرکت کنند. قصد او مسعود رجوی بود. به این ترتیب مسعود رجوی از کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری حذف شد. سازمان مجاهدین پس از حذف مسعود رجوی از تمامی احزاب و هوداران و کسانی که قصد داشتند به مسعود رجوی رأی دهند، خواست تا رأی خود را به بنیصدر دهند. |
| [[پرونده:مسعود رجوی تبیین جهان.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در کلاس تبیین جهان|بندانگشتی|مسعود رجوی در کلاس تبیین جهان]]
| |
| مسعود رجوی در نیمهی سال ۱۳۵۸ کلاسهایی را تحت عنوان تبیین جهان در دانشگاه صنعتی شریف آغاز نمود که به آموزش فلسفه و ایدئولوژی مجاهدین میپرداخت. در این کلاسها بیش از ۱۰ هزار نفر شرکت میکردند. سپس فیلمها و فایل صوتی آن و همچنین متون پیاده شده آن در سراسر کشور توزیع میشد. هم اکنون کتابی در ۱۶ جلد به نام تبیین جهان وجود دارد که نتیجهی ۱۶ جلسه از کلاسهای مسعود رجوی است. این کلاسها البته از طرف حاکمیت نوپای خمینی قابل تحمل نبود و با انقلاب فرهنگی که منجر به تعطیلی دانشگاهها شد، این کلاس نیز نیمه تمام ماند.
| |
|
| |
|
| در ۹ فروردین 1359 روزنامه فرانسوی لوموند دراینباره نوشت:<blockquote> «یکی از وقایع بسیار مهمی که نباید در تهران از دست داد، دروس فلسفة مقایسهیی است که آقای مسعود رجوی هر جمعه بعد از ظهر تدریس میکند. در حدود 10هزار نفر با ارائهي کارت ورودی در زمین چمن دانشگاه شریف به مدت 3 ساعت به سخنان رهبر مجاهدین خلق گوش فرا میدهند. آقای مسعود رجوی با سخنوری آموزندهاش و نیز جوانی خود (وی 32 سال بیشتر سن ندارد) طرفدار بسیار دارد. میتینگهای سیاسییی که وی در پایتخت و شهرستانها برگزار میکند، تودههای 100 هزار نفری، 200 هزار نفری و بعضی اوقات 300 هزار نفری را جلب میکند».</blockquote> | | به این ترتیب بنیصدر در این انتخابات پیروز شده و کاندیدای حزب حاکم، یعنی حزب جمهوری که حسن حبیبی شکست خورد. |
|
| |
|
| == دومین دیدار مسعود رجوی با خمینی ==
| | مجاهدین با حمایت از بنیصدر پس از انتخابات عملا او را در رودررویی با خمینی تقویت کردند. حزب حاکم خواهان یکدست شدن حکومت بود نمیتوانست حضور او را به عنوان رئیس جمهور بپذیرد. در نتیجه گام به گام در راستای حذف بنیصدر پیش رفت. حملات حزب جمهوری به بنیصدر تا آن جا افزایش پیدا کرد که از روز ۲۰ خرداد زمزمه حذف او در مجلس آغاز شد. وقایعی که میتوانست حتی به دستگیری بنیصدر منجر شود. حادثهای که پیش از آن در مورد [[صادق قطبزاده]] نیز رخ داده بود. |
|
| |
|
| ==== ملاقات مسعود رجوی با احمد خمینی ====
| | سازمان مجاهدین که پس از انقلاب مشی مبارزه مسالمت آمیز را در پیش گرفته بود، در روز ۳۰ خرداد در اعتراض به سرکوب و کشتار غیرقانونی هواداران خود دست به یک تظاهرات بزرگ مسالمت آمیز زدند،اما این تظاهرات با فرمان خمینی به رگبار بسته شد. این تظاهرات همزمان با عزل بنیصدر به عنوان آخرین عنصر «غیرخودی» در حاکمیت بود. بنیصدر که پس از عزل شدن بیم دستگیری داشت توسط مجاهدین خلق پناه داده شد. سازمان مجاهدین یک ماه بعد بنی صدر را به صورت مخفیانه با هواپیما از ایران خارج کرد. مسعود رجوی به همراه بنیصدر رئیس جمهور تحت تعقیب ایران در پاریس فرود آمدند و این خبر در سراسر جهان انعکاسی گسترده داشت. خروج اعتراضی رئیس جمهور به همراه یک گروه سیاسی گسترده و مخالف یک ضربهی سیاسی برای جمهوری به شمار میرفت که چهره ی او را به عنوان یک حکومت تازه برقرار شده پس از انقلاب، دچار ابهام میکرد.[[پرونده:مدنی دستغیب اشرفی اصفهانی.jpg|جایگزین=آیت الله مدنی، آیت الله دستغیب، آیت الله اشرفی اصفهانی|بندانگشتی|از راست : آیت الله مدنی، آیت الله دستغیب، آیت الله اشرفی اصفهانی که توسط مجاهدین کشته شدند.]] |
| در روز ۳۰ فروردین مسعود رجوی در ملاقاتی با احمد خمینی به بیان اعتراض خود در مورد رفتار با آیتالله طالقانی میپردازد. همچنین از رفتارهایی که با هواداران سازمان مجاهدین میشود شکایت میکند.احمد خمینی در این دیدار از مسعود رجوی میخواهد که مبانی اعتقادی خود را بنویسند و منتشر کنند تا این دشمنیها با آنها پایان یابد. هدف و انتظار احمد خمینی از مسعود رجوی این است که او مطلبی در تایید و پذیرش ولایت فقیه و رهبری خمینی بنویسد، اما مسعود رجوی ضمن استقبال از انتشار مبانی اعتقادی سازمان مجاهدین چیزی در این رابطه مکتوب نمیکند. مسعود رجوی در این رابطه میگوید:<blockquote>«من میدانستم که هدف او و پدرش، اذعان ما به ولایت و رهبری سیاسی و ایدئولوژیک خمینی است! با این همه، آن روز (30فروردین 1358) در جواب به احمد خمینی گفتم: ای به چشم، هم الآن اصول اعتقادیمان را مینویسم و امضاء و تقدیم ایشان میکنم. سپس همانجا، در حضور خودش، با لحن بسیار محترمانه خطاب به خمینی نوشتم: «حسب الامر آن پدر گرامی که از ارکان اعتقادی اینجانبان سؤال فرمودهاید، معروض میدارم که: ارکان عقیدتی مجاهدین همان ارکان عقیدتی دین مبین اسلام و مذهب حقّهی جعفری اثنیعشری است». در ادامه شهادتین نوشتم و سپس پنج اصل دین و مذهب را با یادآوری اینکه «در عموم کتب شرعیات (ابتدائی) آمده است» مکتوب کردم: توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد». در مادهی چهارم (مربوط به امامت) عمداً در مورد 12امام نوشتم که: «آخرین آنها زنده و غایب است (و) به منصب امامت رسیده»... (یعنی که امام دوازدهم خودش در منصب امامت حیّ و حاضر است و نیازی به زحمت سایرین نیست!وقتی این کاغذ را کپی گرفتم و نسخه اصلی را به احمد دادم تا برای خمینی ببرد، بهدقت خواند و گفت: همین؟ گفتم: بله، مگر نگفتند اصول اعتقادی را بنویسیم؟ من هم اصول اعتقادی را نوشتم و فردا هم منتشر میکنیم تا ببینیم چماقداری و ضدیتهایی که شما میگویید، تمام میشود؟احمد گفت: آخر از رهبری امام و اقتصاد و مالکیت هیچچیز ننوشته اید! گفتم: حاج احمد آقا! ایشان خودشان ارکان اعتقادی را خواستهاند، نه اقتصاد و مالکیت و مسائل بحثانگیز دیگر را») ».<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170199 سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت چهارم]</ref></blockquote> | | == ضربه به ساختار نیروهای حکومت == |
| [[پرونده:دیدار مسعود رجوی با روحالله خمینی.jpg|جایگزین=مسعود رجوی و موسی خیابانی در دیدار با روحالله خمینی|بندانگشتی|مسعود رجوی و موسی خیابانی در دیدار با روحالله خمینی]] | | پس از ۳۰ خرداد ۶۰ سازمان مجاهدین تاکتیک «قطع سرانگشتان رژیم» را در پیش گرفت که از آن تحت عنوان «بیآینده کردن» رژیم نیز یاد میشود. در این تاکتیک تعداد قابل توجهی از پاسداران، بسیجیها و آخوندها از افراد رده پایین تا افراد ذینفوذ و رده بالا و نیروهای سپاهی و شاخکهای اطلاعاتی در عملیات مسلحانه سازمان مجاهدین کشته شدند. |
|
| |
|
| ==== ملاقات مسعود رجوی با خمینی در قم ====
| | باید توجه کرد که این موضوع برای جمهوری اسلامی ضربه ی بزرگی به شمار میرفت و به همین دلیل سازمان مجاهدین آن را خط «بی آینده کردن» نامید. |
| یک هفته بعد از دیدار احمد خمینی و مسعود رجوی ، احمد خمینی به وی اطلاع میدهد که خمینی خواهان دیدار با آنهاست.دستبوسی نکردن مجاهدین از خمینی در این دیدار خشم خمینی را از همان ابتدا برمیانگیزد. به گزارش شاهدین روح الله خمینی با خشم از عکاس مجاهدین خلق میخواهد که عکس نگیرد. در ادامه ملاقات خمینی خمینی به مسعود رجوی میگوید:<blockquote>« خیلی از آقایان از شما شکایت و گله دارند و همین دیروز هم که فهمیدند شما اینجا میآیید، همهٴ کتابها و اعلامیههایتان را آوردند به من نشان دادند، اما من اعتنا ندارم و فقط میخواهم شما با مردم و اسلام باشید تا اوضاع سابق به کشور برنگردد...» <ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170199 سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت چهارم] </ref></blockquote>مسعود رجوی خود دراین باره میگوید:
| | [[پرونده:پرفسور کاظم رجوی در سازمان ملل.JPG|جایگزین=پروفسور کاظم رجوی در سازمان ملل|بندانگشتی|300x300پیکسل|پروفسور کاظم رجوی در سازمان ملل]] |
| | هم اکنون در رأس نظام کمبود قطبهای حکومتی که قادر باشند مناصب مختلف را در دست بگیرند و همچنان دارای نفوذ، قدرت هژمونیک و تأیید همگان باشند، تبدیل به یک بحران شده است، زیرا بسیاری از آخوندهای حکومتی و افراد ذینفوذ که میتوانستند هماکنون در رأس امور قرار بگیرند، پیش از این توسط سازمان مجاهدین خلق کشته شدهاند. |
|
| |
|
| «منظور خمینی از مردم و اسلام واضح بود: گردن گذاشتن به ولایت و هژمونی خودش را میخواست که طبعاً مرز سرخ ایدئولوژیکی ما با ارتجاع بود.من هم گفتم: ما از شما هیچ درخواست دنیوی و مادی نداریم. در راه آزادی و استقلال ایران، ما را بدون کمترین چشمداشت دنیوی و مادی، کمترین سربازان خود بدانید. اکنون قدرت سیاسی و قدرت مذهبی در شما متمرکز شده و اگر در راه خدا و خلق از آن استفاده شود، میتواند کون و مکان را تغییر دهد (نقل به مضمون). سپس خطبهٴ حضرت علی در نهجالبلاغه در مورد حق مردم بر والی و حاکمیت و حق والی و حاکمیت بر مردم را برایش خواندم و نتیجه گرفتم که محور و کانون همهٴ مسائل و خواستها که انقلاب ضدسلطنتی هم اساساً برای آن بهپا شد، مسأله آزادی است»<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170199 سی خرداد پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت چهارم]</ref>
| | به عنوان مثال برای جایگزینی شخص خامنهای و معرفی جانشین، رژیم ایران گزینههای بسیار اندکی در پیش رو دارد. جمهوری اسلامی تلاش کرد ابراهیم رئیسی را به جایگاهی ارتقاء دهد که بتواند در درون خود به عنوان یک گزینه برای جانشینی رهبر معرفی نماید اما او همچنان مورد قبول همگان نیست. |
| | == افشاگری علیه خمینی و نظام او == |
| | یکی از مهمترین فعالیتهای مجاهدین در خارج از کشور برملا کردن اعدامها و کشتارهایی بود که پس از سال ۶۰ در ایران آغاز شد. پس از انقلاب خمینی به عنوان یک رهبر مذهبی در جهان و به ویژه در میان تمامی کشورهای مسلمان، چهرهای محبوب و مردمی به شمار میرفت و حتی حامیانی در میان شیعیان در نقاط مختلف جهان پیدا کرد. فعالیتهای مجاهدین در سراسر جهان فضای عمومی نسبت به او را تغییر داد. مجاهدین خلق در سراسر جهان دست به افشاگری علیه وی زدند. به ویژه به این دلیل که مجاهدین خلق مسلمان بودند، این افشاگریها دشمنی با مذهب تلقی و برداشت نمیشد و مشروعیت بیشتری داشت. |
|
| |
|
| == کاندیداتوری مسعود رجوی برای ریاست جمهوری ==
| | ایلان برمن معاون ارشد رئیس اندیشکدهی شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن در این رابطه میگوید:<blockquote>«در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی این گروه [مجاهدین خلق] نخستین تصویر واقعی از تلاشهای هستهای رژیم [جمهوری اسلامی] را - که در آن زمان عمدتا محرمانه و پنهانی بود - به جهانیان ارائه داد و به این ترتیب آغازگر یک تلاش تقریبا بیست ساله توسط آمریکا و همپیمانانش برای جلوگیری از ایجاد یک ایران هستهای شد.از آن زمان تاکنون سازمان مجاهدین خلق به کار خود در زمینه آگاهیبخشی به جامعه جهانی در زمینه فعالیتهای درونی جمهوری اسلامی - از امپراتوری مالی عظیم سپاه پاسداران ایران گرفته تا تواناییهای سایبری فزاینده رژیم - ادامه داده است. در حالی که سرچشمه این آشکارسازیها محل بحث است، [اما] در ارزش و دقت کلی آنها هیچ بحثی وجود ندارد. مقامات رسمی ایالات متحده به طور گسترده اذعان کردهاند که سازمان مجاهدین خلق نقش عمدهای را در [شکلگیری] درک ما نسبت به تهدید کنونی جمهوری اسلامی، ایفا کرده است.»<ref name=":1" /></blockquote> |
| [[پرونده:مسعود رجوی روی مجله جوان.jpg|جایگزین=عکس مسعود رجوی روی مجلهی جوان|بندانگشتی|عکس مسعود رجوی روی مجلهی جوان]] | |
| مسعود رجوی در روز ۱۵ دیماه ۱۳۵۸ از طرف سازمان مجاهدین خلق ایران به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی شد. این معرفی حمایتها بسیاری را از طرف احزاب و گروههای سیاسی و اقشار مختلف به دنبال داشت.سازمانها و گروههای حمایت کننده ازمسعود رجوی، عبارت بودند از:
| |
| * جبهه دموکراتیک ملی ایران
| |
|
| |
|
| * سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
| | === محکومیتهای بین المللی === |
| | رژیم ایران تا کنون ۶۷ بار به دلیل نقض حقوق بشر محکوم شده است. این محکومیتها از زمان فعالیتهای پرفسور کاظم رجوی آغاز شد. [[کاظم رجوی|پرفسور کاظم رجوی]] برادر [[مسعود رجوی]] که یک حقوقدان بینالمللی بود در سازمان ملل کمپینی را علیه جمهوری اسلامی ایجاد کرد. او به همراه زندانیان و شکنجه شدگانی که توانسته بودند از ایران خارج شوند، در کنفرانسها و جلسات مختلف توانست نظرات بسیاری را به موضوع نقض حقوق بشر در ایران جلب کند. اولین محکومیتهای رژیم ایران به خاطر نقض حقوق بشر در سازمان ملل با فعالیتهای او آغاز شد. رژیم ایران به همین دلیل کاظم رجوی را در سوئیس به قتل رساند. |
| | [[پرونده:گزارش سازمان عفو بین الملل در مورد قتل عام ۶۷.jpg|جایگزین=قتل عام ۶۷ در ایران|بندانگشتی|قتل عام ۶۷ در ایران]] |
|
| |
|
| * جامعه سوسیالیستهای ایران
| | === جان باختن ۱۰۰ هزار نفر === |
| * حزب دموکرات کردستان ایران
| | تا کنون بیش از ۱۰۰ هزار تن از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در مبارزه با رژیم ایران جان باختهاند. این تعداد جانباخته مهمترین عامل بدنام شدن رژیم ایران به عنوان یک رژیم توتالیتر و ناقض حقوق بشر به شمار میرفت. این افراد کسانی بودند که با فضای اختناق و نقض آزادیها به مخالفت برخاستند و در نتیجه توسط خمینی دستگیر یا در نبرد کشته شدند. اهمیت این موضوع را آنجا میتوان درک کرد که در صورت «عدم مقاومت» از سوی این جریان سیاسی یعنی مجاهدین خلق، بدون شک خمینی با مخالفت چندانی در سطح جامعه مواجه نمیشد و حداکثر با اعدام و دستگیری چند هزار نفر میتوانست خود را برای مدتی طولانی تثبیت کند. اعدامها و کشتارهایی که میتوانست به ویژه در فضای پس از انقلاب در جهان معاصر پذیرفته شده و قابل چشمپوشی باشد. |
| * سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان(کومله)
| |
| * کانون سیاسی خلق ترکمن
| |
| * سازمان اسلامی شورا (ساش)
| |
| * گروه مشترک اقلیتهای ارامنه، زرتشتی و کلیمی
| |
| * گروه بررسی مسایل ارامنه
| |
| * مرکز کانون ناشران و کتابفروشان مسلمان
| |
| * کانون پژوهشگران ملیگرا
| |
| * انجمن مادران مسلمان
| |
| * بخشی از جنبش مبارزان خلق عرب
| |
| * هیأت نمایندگی خلق کرد
| |
| * هیأت جوانان آشوری
| |
| * سازمان همیاری ملی
| |
| * برخی از انجمنها و کانونهای معلمین
| |
| * نزدیک به 80 انجمن و کانون دانشجویی و چند صد انجمن دانش آموزی در سراسر ایران
| |
| * نزدیک به 150کانون و تشکل کارگری
| |
| * 500نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاههای ایران و تعداد قابل توجهی از استادید دانشگاهها و...<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/1116 اعلام کاندیداتوری مسعود رجوی-وبسایت مجاهدین خلق ایران]</ref>
| |
| [[پرونده:مسعود رجوی در کاندیداتوری.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در دوران کاندیداتوری ریاست جمهوری|بندانگشتی|مسعود رجوی در دوران کاندیداتوری ریاست جمهوری]]
| |
| اروند آبراهامیان در کتاب «مجاهدین ایران» در این زمینه مینویسد:
| |
|
| |
|
| «کاندیداتوری رجوی نهتنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین، بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی همچنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت. از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجتالاسلام جلال گنجهای، 50 نویسندهی شناختهشدهی انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخنویس لاییک و البته خانوادههی شهیدان اولیهی مجاهدین… مجاهدین بهصورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد».<ref>دموکراسی خیانت شده صفحه...</ref>
| | این در حالی که است که خمینی به دلیل «تسلیمناپذیری» جریان مجاهدین خلق مجبور شد برای تثبیت پایههای قدرت خود بهای سیاسی گزافی بپردازد و نقاب از چهرهی روحانی و معنوی خود بردارد. |
|
| |
|
| در سال همان سال موسی خیابانی از کادرهای شناخته شدهی مجاهدین خلق ، در یک میتینگ انتخاباتی در زمین چمن دانشگاه تهران، اهداف مجاهدین از شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را چنین بیان نمود:<blockquote> «... ما میدانیم چکار میکنیم. ما کور حرکت نمیکنیم. ما معنی حرفمان را میفهمیم. ما راه درست را از انحراف تشخیص میدهیم. ما اهل تبلیغات دروغین و توخالی نیستیم. هیچ نیروی انقلابی چنین کاری نمیکند؛ و ما همه اینها را از درون 14 سال مبارزه بیرون آوردهایم. اما در این مدت که به آزمون فعلی منجر شده است و برادرمان مسعود را بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری نامزد کردیم.ما شایستهترین، برجستهترین، ما صالحترین فردی را که به نظر مان میرسید از روی همان احساس مسئولیتی که داشتیم نامزد کردهایم.در تمام این مدت 14سال برادرمان مسعود از همان اوایل بنیانگذاری سازمان، از اوایل سال 46، در کوران این مبارزات بوده است؛ از نزدیک و در بالاترین سطح با تمام تجارب سازمانی ما آشنا بوده و آشناست. مسعود تنها باقیمانده کادر مرکزی سازمان پیش از سال 50 است...»</blockquote>در همان سال روحالله خمینی به رغم اینکه متعهد شده بود در انتخابات دخالتی نکند با با یک فتوی مسعود رجوی را از کاندیداتوری حذف نموده و اعلام کرد:
| | == فعالیت علیه جنگ ایران و عراق == |
| | سازمان مجاهدین پیش از عقبنشینی صدام از خرمشهر علیه ارتش عراق جنگید. اعضای این سازمان از پشت توسط پاسداران نیز مورد حمله قرار میگرفتند. پس از تسخیر خرمشهر و عقب نشینی نیروهای عراقی و خواست آنها برای آتش بس، سازمان مجاهدین جنگ ایران و عراق را یک جنگ نامشروع میدانست که تنها خمینی خواهان ادامهی آن است میگرفتند. |
|
| |
|
| کسانی که به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی ندادهاند حق کاندید شدن در انتخابات را ندارند
| | این سازمان جنگ را سرپوش اختناق توصیف کرد. اهرمی که خمینی به بهانهی آن میتواند به سرکوب احزاب داخل بپردازد و از سویی مطالبات مردم یعنی رفاه، آزادی و برابری را بیپاسخ بگذارد. سازمان مجاهدین جنگ را استراتژی بقاء جمهوری اسلامی میدانست. |
|
| |
|
| مجاهدین پیش ازین اعلام کرده بودند که علیرغم رأی ندادن به قانون اساسی به آن التزام دارند. مسعود رجوی پس از فتوای خمینی ضمن انصراف از کاندیداتوری ریاست جمهوری در روز 29دی، در پیامی اعلام کرد:<blockquote>«اگر این مبارزه انتخاباتی بازندهیی داشته باشد، من نیستم».</blockquote>
| | عملا خمینی با ایجاد جنگ یعنی تحریکاتی که منجر به حملهی عراق شد و سپس با ادامهی آن، احزاب سیاسی در ایران را در فشار قرار داد. تمامی احزاب و جریانات سیاسی مجبور بودند در مقابل این جنگ موضعگیری کرده و مسیر خود را مشخص کنند. اگر خود را علیه عراق معرفی می کردند، ناخودآگاه در کنار خمینی قرار میگرفتند و اگر علیه این جنگ و مواضع خمینی بودند در تبلیغات جمهوری اسلامی عامل صدام و ستون پنجم ارتش بعث معرفی میشدند. |
|
| |
|
| === کاندیداتوری مسعود رجوی برای نمایندگی مجلس در تهران ===
| | بسیاری از جریانات سیاسی در همین دوران با حمایت پوپولیستی از جنگ تحت عنوان دشمن بیگانه، درکنار خمینی و سپاه پاسداران قرار گرفتند. همزمان سپاه پاسداران در داخل ایران احزاب را سرکوب کرد و به کشتار هزاران مبارز و مخالف دست زد بدون آن که مورد ملامت قرار گیرد. |
| اواخر سال ۱۳۵۸ تلاشها برای برگزاری انتخابات مجلس آغاز شد. مسعود رجوی یکی از کاندیداهای مجاهدین برای انتخابات مجلس بود که نامش در لیست ۳۰ نفرهی کاندیداهای مجاهدین وجود داشت. سازمان مجاهدین انتخابات مجلس را فرصتی برای ایجاد تغییراتی که مطلوب او بود میدانست . انتخابات در روز ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ برگزار شد.
| |
|
| |
|
| در این انتخابات تقلبات بسیاری علیه مسعود رجوی صورت گرفت. | | جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران میگوید:<blockquote>«اگر جنگ نشده بود من فکر میکنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود...[جنگ به ما] قدرت داد، تجربه داد...خیلی ما نتایج جنگ برامون عالی بود، با جنگ بود توانستیم ضدانقلاب داخل رو سرکوب کنیم، گروهکها رو سرکوب کنیم.»<ref name=":0">[https://www.mojahedin.org/i/news/206211 اعتراف جواد منصوری: به بهانه جنگ مخالفان سرکوب شدند]</ref></blockquote> |
| | === نامشروع کردن جنگ ایران و عراق === |
| | سازمان مجاهدین که «جنگ» را عامل بقاء خمینی میدانست در راستای نامشروع کردن ادامهی جنگ فعالیتهای گستردهای را آغاز کرد تا رژیم ایران نتواند از جنگ در راستای منافع داخلی خود استفاده کند. سازمان مجاهدین یک کمیپین گسترده بین المللی را علیه جنگ و به ویژه بمباران شهرهای ایران آغاز کرد و حمایت صدها پارلمانتر و شخصیت سیاسی را جلب نمود. |
|
| |
|
| در روز ۲۳ اسفند ۱۳۸۳ یک شاهد طی تماسی با رادیو آمریکا در مورد اولین انتخابات مجلس و آراء مسعود رجوی گفت:<blockquote>«همون موقع که رأی آقای رجوی را که 2 میلیون رأی آورد، بنده چون دوستان من در مرکز آمار بودن، میدونم رأی آورد. ولی آقای خلخالی آمد اونجا رجوی را کرد رجایی»</blockquote>مسعود رجوی با وجود تقلبات با 297 هزار رأی نفر دوازدم تهران شد.<ref>سی خرداد ضرورت تاریخ قسمت پنجم</ref> | | === توقف بمبارانها === |
| | [[پرونده:در حال گرفتن جایزه راج بالدو.jpg|جایگزین=جایزه صلح هندوستان مسعود رجوی|بندانگشتی|مسعود رجوی در حال گرفتن جایزه صلح هندوستان بخاطر تلاشهایش در راستای توقف بمباران غیرنظامیان در جنگ ایران و عراق]] |
| | مسعود رجوی طی نامههایی به رؤسای جمهور کشورهای همسایه ایران، خواهان اقدامات آن ها در راستای توقف جنگ شد و سپس طی ملاقاتی با سران حکومت عراق توانست مواقفت آن ها برای توقف بمباران شهرهای ایران را جلب نماید. با قطع بمباران غیرنظامیان، رژیم ایران نیز بطور موقت بمبارانها را زیر فشارهای بینالمللی قطع کرد. مسعود رجوی همچنین از ایندیرا گاندی نخست وزیر وقت هندوستان و همچنین از رؤسای سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل متحد و جنبش غیرمتعدها خواستار دخالت برای قطع دائمی بمبارانها در راستای صلح در جنگ ایران و عراق گردید. سرانجام با فعال شدن این موضوع و وارد شدن دبیرکل ملل متحد، دولت عراق و ایران متعهد شدند که بمباران غیرنظامیان را بطور دائمی قطع نمایند. |
|
| |
|
| سازمان مجاهدین خلق ایران لیست تقلبات در این انتخابات را در یک اطلاعیه اعلام نمود: <ref>اظهارات سخنگوی مجاهدین خلق درباره تقلبات انتخابات اخیر (۲۸ اسفند۵۸)</ref>
| | مسعود رجوی به خاطر فعالیتهایش علیه جنگ ایران و عراق و به ویژه متوقف کردن بمباران شهرهای ایران، در تاریخ ۱۳۶۴ جایزه صلح هندوستان را توسط مجمع ائتلاف ملی هندوستان دریافت نمود. |
| * تبلیغ و تحريك مردم عليه سازمان مجاهدين و توهين و مارك زدن به مجاهدين 1860 مورد
| |
| * اختلال و تقلب در هنگام شمارش آرا، قلم بردن در تعرفه ها، نوشتن آراي كانديداهاي سازمان به حساب كانديداهاي ديگه 314 مورد
| |
| * دخالت در راي گيري با كارت جعلي 190 مورد
| |
| * تبليغ عليه مسعود رجوي 115 مورد
| |
| * سواستفاده از سمت روحانيت و رياست حوزه 291 مورد
| |
| * استفاده از تعرفه اشخاص و بيسوادان به نفع كانديداهاي ائتلاف بزرگ 355مورد
| |
| * سواستفاده از شناسنامه غير و فتوكپي كارت شناسايي به جاي شناسنامه 217 مورد
| |
| * اخراج ناظران و معترضين به تقلب از حوزه با كتك زدن و بازداشت 153 مورد
| |
| در ادامه روح الله خمینی فرمان به دو مرحله ای شدن انتخابات داد . مجاهدین خلق در بیانیهای مخالفت خود را اعلام کردند. در مرحله دوم فرصت برای حذف کامل نمایندگان بازمانده از مجاهدین خلق باقی بود. در عمل نیز چنین شد و در پایان دور دوم هیچ یک از مجاهدین نتوانست به مجلس راه یابد.
| |
|
| |
|
| == میتینگها و سخنرانیهای مسعود رجوی ==
| | شعار صلح |
| [[پرونده:اولین سخنرانی مسعود رجوی در دانشگاه تهران.JPG|جایگزین=اولین سخنرانی مسعود رجوی در دانشگاه تهران|بندانگشتی|اولین سخنرانی مسعود رجوی در دانشگاه تهران]]
| |
|
| |
|
| === اولین میتینگ مسعود رجوی در دانشگاه تهران ===
| | مسعود رجوی در سال در سال ۱۳۶۱ با امضای یک قرارداد صلح با طارق عزیز قصد داشت نشان دهد که دولت عراق خواهان صلح و آتش بس است. از آن جا که این سازمان جنگافروزی را استراتژی بقای جمهوری اسلامی میدانست، در نتیجه شعار صلح را عملا در راستای سرنگونی آن و پایان دادن به دیکتاتوری ولی فقیه بکار گرفت. |
| در چهارم بهمن ۱۳۵۸، یعنی چهار روز پس از آزادی، مسعود رجوی یک میتینگ در دانشگاه تهران برگزار کرد. او در آن سخنرانی سقوط شاه را آغاز راه توصیف کرد. و در ایان سخنرانی گفت:<blockquote>«من نیامدم اینجا که روند خودبخودی قضایا را فقط ستایش کنم. ما نیامدیم که آنچه را که هست و فقط هست تأیید کنیم. لختی هم باید به آن اندیشید که چه چیز باید باشد. و چه چیز نباید باشد!برادران، خواهران، رزمندگان و مبارزین! ما سر نداده بودیم که بهجایش زر بگیریم. مگر جانمان را برای این داده بودیم که بهجایش جاه بگیریم؟ از جا برنخاسته بودیم، قیام نکرده بودیم که در جاهای بهتر و صندلیهای بهتر و مقامات بهتری قعود کنیم» <ref>استراتژی قیام و سرنگونی مسعود رجوی- ص7</ref></blockquote>در دقایق پایانی میتینگ بود که مسعود رجوی به جای « انقلاب اسلامی»، روی « انقلاب دموکراتیک» تأکید کرد. یک نفر سؤال کرد: « انقلاب دموکراتیک یعنی چه؟» رجوی گفت: «یعنی انقلابی با شرکت مردم؛ همه اقشار خلق!» <ref>استراتژی قیام، ص7</ref> | |
| [[پرونده:مسعود رجوی دانشگاه تهران.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در دانشگاه تهران|بندانگشتی|مسعود رجوی در دانشگاه تهران]]
| |
|
| |
|
| === دومین میتینگ مسعود رجوی در دانشگاه تهران === | | === وادار کردن خمینی به پذیرش آتشبس === |
| این میتینگ در ۴ اسفند ۱۳۵۷ برگزار شد. در این سخنرانی مسعود رجوی سخنانی ایراد کرد که زیاد قابل انتظار نبود. وی بجای حمایت تام و تمام از خمینی بدون اینکه نامی از وی ببرد گفت:<blockquote>«انتصابات مختلف سیاسی و نظامی و اداری، تا سرحد امکان و بهخصوص در حد کادرهای طراح و رهبریکننده، با نظر شوراهای مردمی صورت گیرد». <ref>کتاب موضعگیریهای سیاسی مجاهدین خلق ایران در آستانهی پیروزی انقلاب، ص 37</ref></blockquote>مهدی ابریشمچی از کادرهای بالای مجاهدین در مورد این میتینگ و موضعگیری مسعود رجوی میگوید:<blockquote>«نکتهی خیلی مهم این بود که این موضعگیری واقعاً مخالف انتظار اکثریت مردم بود. به این دلیل که این موضعگیری درست در روزهایی انجام گرفت که خمینی در اوج محبوبیت بیبدیل روزهای اول حاکمیتش بود. رژیم شاه سرنگون شده بود و مردم تصویر خمینی را در ماه میدیدند. در واقع به خمینی گوشزد میشد که نباید زیر آنچه که در مورد مسألهی آزادیها در پاریس قول دادی، بزنی!»<ref>کتاب شاهدان- مهدی ابریشمچی-ص ۲۰</ref> </blockquote>
| | سازمان مجاهدین خلق پس از فعالیتهای گسترده ی سیاسی علیه جنگ ایران و عراق با تشکیل ارتش آزادیبخش در سال ۱۳۶۶ وارد عرصه عملی شد. مجاهدین خلق در یک عملیات نظامی به نام چلچراغ دو مرکز لشکر و چند تیپ را تسخیر کردند. آنها همچنین شهر مهران را تحت کنترل خود گرفتند و با شعار «امروز مهران، فردا تهران» پیام سیاسی خود را به جمهوری اسلامی اعلام کردند. |
| [[پرونده:مسعود رجوی در احمد آباد بر سر مزار دکتر محمد مصدق.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در احمد آباد بر سر مزار دکتر محمد مصدق|بندانگشتی|مسعود رجوی در احمد آباد بر سر مزار دکتر محمد مصدق]]
| |
|
| |
|
| === سخنرانی مسعود رجوی در احمدآباد ===
| | خمینی به سرعت متوجه شد اگرچه جنگ براش منافع زیادی دارد، اما باز بودن مرزها میتواند منجربه سرنگونی نظام توسط مجاهدین شود. |
| ده روز بعد در روز ۱۴ اسفند ماه در سالروز درگذشت دکتر مصدق مسعود رجوی بر مزار دکتر محمد مصدق یک سخنرانی داشت. او در این سخنرانی گفت:<blockquote>«و بهنام رهبر فقیدی که در اینجا آرمیده است. رهبری استوار، سرسخت و سازشناپذیر که نخستین بار درس مبارزه با استعمار را در مکتب او آموختیم. آنکه در میهن خود غریب و در خانهاش در تبعید و در عین زنده بودن، چونان شهید بهسر برد.از اینرو جای آنست که بدواً خالصانهترین درود انقلابی خود را نثار این آموزگار جنبشهای بزرگ ضداستعماری ملل اسیر و در زنجیر جهان کنیم. و همچنین درود بفرستیم به شهید پرافتخار – وزیر خارجه قهرمان دکتر محمد مصدق – شهید دکتر حسین فاطمی، قهرمان ملت ایران. و نیز درود بفرستیم به شهدای پرافتخار سیام تیر...به همین مناسبت از کلمات تاریخی خود دکتر مصدق یاری میگیریم و درود بفرستیم باز هم به همه کسانی بقول خود او «.... در سیاست مملکت اهل سازش نیستند و تا آنجا که بتوانند مرد و مردانه میایستند و یکدندگی بهخرج میدهند».... و درود میفرستیم باز هم به کسانی که بقول خود ایشان ».... در راه آزادی و استقلال ایران عزیز از همه چیز خود میگذرند».....چیزی که ما میخواهیم این است که: مبادا اشتیاق تودههای مردم نسبت به اسلام، به یأس و دلسردی منتهی شود! خلاصه اینکه ما میگوییم: جمهوری اسلامی بله! ولی سوء استفادهی ارتجاعی از اسلام نه!» <ref>کتاب موضعگیریهای سیاسی مجاهدین خلق ایران در آستانهی پیروزی انقلاب، ص 55</ref></blockquote>
| |
|
| |
|
| === میتینگ مسعود رجوی در ترمینال خزانه ===
| | به این ترتیب خمینی در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ آتش بس را پذیرفته و اذعان کرد که علیرغم میل باطنی مجبور به این کار است. خمینی اعلام کرد که دلیل پذیرفتن آتشبس را فعلا نمیتواند بیان کند! |
| روز چهارم خرداد ۱۳۵۸ به مناسبت اعدام بنیانگذاران مجاهدین خلق ایران یک میتینگ بسیار بزرگ در ترمینال خزانه در جنوب تهران برگزار شد. در این میتینگ مسعود رجوی آیتالله طالقانی را به عنوان مجاهدین در ریاست جمهوری معرفی کرد.
| |
| [[پرونده:مسعود رجوی در سخنرانی مشهور به آیندهی انقلاب.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در سخنرانی مشهور به آیندهی انقلاب|بندانگشتی|مسعود رجوی در سخنرانی مشهور به آیندهی انقلاب]]
| |
|
| |
|
| === سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ دانشگاه تهران مشهور به آینده انقلاب ===
| | هر چند فرماندهان سپاه بعدها دلیل پذیرفتن آتش بس را افشا کردند. |
| روز ۱۰ بهمن ۱۳۵۸ سازمان مجاهدین خلق یک میتینگ در دانشگاه تهران برگزار کردند که در آن از قتل و کشتار هوادارانشان شکایت کردند. مسعود رجوی در سخنرانی خود در این میتینگ گفت:<blockquote>«پس کجائید ای مسلمانها؟ مگر نمیبینید چه به روز ما و هوادارانمان و خانوادههایمان میآورند؟ مگر دائماًً تکرار نمیکردید از قول رسول خدا «من سمع رجلاً ینادی یاللمسلمین! فلم یجبه، فلیس بمسلم»؛ در گوشه و کنار دنیا اگر کسی مسلمانها را به کمک بطلبد و اجابت نکنند، مسلمان نیستند. یا لاالمسلمین پس کجائید؟ چرا صدایتان در نمیآید؟ اللهاکبر! مگر نمیبینید که چطور طرفداران ما را سر میبرند در نظام جمهوری اسلامی: پس چرا سکوت پیشه کردید؟ مگر گناه ما چیست؟ ای کسانی که گوش دارید؟ مگر ما چه کردیم جز تحمل رنج و اسارت؟»<ref>10بهمن 58، سخنرانی در دانشگاه تهران: آیندهی انقلاب</ref></blockquote>
| |
|
| |
|
| === سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ دانشگاه تهران در اسفند ۵۸ ===
| | اسماعلی کوثری از فرماندهان سابق سپاه در این باره میگوید: |
| در دوم اسفندماه ۱۳۵۸ مسعود رجوی سخنرانی دیگری در دانشگاه تهران داشت. دراین سخنرانی نزدیک به ۲۵۰ هزار نفر شرکت داشتند. مسعود رجوی در این سخنرانی باز هم به بسته شدن راههای مبارزه مسالمتآمیز اعتراض نمود. او گفت:
| |
| [[پرونده:میتینگ مسعود رجوی در رشت.jpg|جایگزین=میتینگ مسعود رجوی در رشت|بندانگشتی|میتینگ مسعود رجوی در رشت]]
| |
| <blockquote>«بیایید خودتان به دست خودتان، با بستن راههای فعالیت قانونی، راههای فعالیت غیرقانونی را باز نکنید. از این فرصت که تمام نیروها حاضر شدند بهرغم همه محدودیتها، مشتاقانه باز هم شرکت بکنند، باز هم همکاری بکنند، استفاده بکنید. ما زندگی و فعالیت در یک نظام قانونی را پذیرفتیم، اگر بگذارند. آنقدر پذیرفتیم که تا بهحال از حق قانونی، شرعی، اخلاقی دفاع از خودمان هم استفاده نکردیم. شنیدید ما یک گلوله شلیک کرده باشیم؟ یک مورد حتی؟ولی هیچکس، هیچکس از مقامات مسئول نیآمد به ما بگوید که داستان شما چیست و بر سر شما چه میگذرد؟ اما اگر پیوسته یک عدهیی بخواهند با چماق و گلوله به ما بتازند و هیچ مقام مسئولی هم جوابگو نباشد، دیگر تکلیف چیست؟»<ref>2اسفند 58، سخنرانی در دانشگاه تهران- [https://news.mojahedin.org/i/news/170197 وبسایت مجاهدین خلق ایران]</ref></blockquote>
| |
|
| |
|
| === سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ رشت ===
| | «دشمنان، توطئههای واقعاً گستردهای را طرحریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی بهزعم خود موفقیتآمیز انجام داده بودند و شعار «امروز مهران فردا تهران» را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند؛ بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین همچون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئهها را خنثی کرد». <ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷</ref> |
| در میتنگ مسعود رجوی در رشت حدود ۳۰۰ هزار نفر شرکت داشتند. سعید قاسمی از فرماندهان سابق سپاه در این رابطه می گوید:<blockquote>«اینجا وقتی توی شمال سخنرانی کرد، بالای سر میرزا کوچیکخان، دویست هزار نفر دانشجو و جوون همینجوری ریخته بودن! وقتی صحبت میکرد، اینا همینجوری غش میکردن! چنین کاریزمایی! چیز چیزم نمیکرد! حرف بلد بود بزنه و اینها! اونقدرم خاطرخواه داشت!»<ref>سخنرانی سعید قاسمی در دانشگاه امام صادق، مهر ۸۸</ref></blockquote>مسعود رجوی که در رشت با استقبال و هیجان بسیار جمعیت مواجه بود گفت:<blockquote>«آخر مگر گناه ما چیست؟ مگر ما در سراسر این مدت حتی بهعنوان مثال یک گلوله هم شلیک کردیم؟ پس چه شد که برای آنها مجاهد محبوب دیروز، حالا منافق شد و ضدانقلاب؟»<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=xqhHNJXzOUo میتینگ رشت - سخنرانی مسعود رجوی] </ref></blockquote>
| |
|
| |
|
| === سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ تبریز ===
| | پاسدار سعید قاسمی در یکی از سخنرانی هایش میگوید: |
| در روز ۲۰ اسفندماه ۱۳۵۸ مجاهدین میتینگ دیگری در تبریز داشتند که در آن مسعود رجوی نیز سخنرانی کرد.<ref>سخنرانی مسعود رجوی در تبریز- [https://www.youtube.com/watch?v=MvVqlkUikZ0 کانال یوتیوب بسوی پیروزی]</ref> این میتینگ با سخنرانی عزیز رضایی مادر چند جانباخته در زمان شاه آغاز شد. سپس احمد حنیفنژاد برادر محمد حنیف نژاد در آن با زبان ترکی به سخنرانی پرداخت. سخنران بعدی موسی خیابانی عضو مرکزیت سازمان مجاهدین سخنرانی کرد.<ref>نشریه مجاهد فوقالعاده شماره 7 انتخابات - 22 اسفندماه 1358</ref>
| |
| [[پرونده:سخنرانی مسعود رجوی در میتینگ امجدیه تهران.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در میتینگ امجدیه تهران|بندانگشتی|447x447پیکسل|مسعود رجوی در میتینگ امجدیه تهران]]
| |
|
| |
|
| === سخنرانی مسعود رجوی در امجدیه ===
| | نامردها، پستفطرتها، قبول کردیم قطعنامه بینالمللی کثیف شما را ۵۹۸ را، که چه بشود؟ با آتشبس، سلاح را زمین گذاشتیم دستها بالا… تا آنجایی که من یادم است در دیدار با شیخ عیسی- حاج عیسی، همان آبدارچی آقا روحالله را میگویم- گفت: ”تا دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد. روز اول یا دوم وقتی برایش چایی بردم و گذاشتم جلویش، گفتم آقاجان هیچی نخوردی. یک مرتبه بغضش ترکید. توی بغلم افتاد و یکساعت تمام گریه کرد. گفت: حاج عیسی چه کار کنم؟ … در یک سال آخر جنگ، صبح که از خواب بیدار میشدیم میگفتند خبر داری؟ چه شده؟ مهران را گرفتند. بعد از گذشت ۷سال از جنگ، اسیر و غنیمت میگیرند و افتضاحی است جنگ! سازمان مجاهدین خلق وقت نمیکرد غنیمتیهای شما را جمع کند!»<ref>[https://www.aparat.com/v/F9XVw/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%2F_%D8%B3%D9%87_%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D9%BE%D8%B3_%D8%A7%D8%B2_%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4_%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_598--_%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85%DB%8C سعید قاسمی آپارات]</ref> |
| مسعود رجوی طی یک سخنرانی در خرداد 59 در استادیوم صد هزار نفری امجدیهی تهران، که بهخاطر بزرگداشت قربانیان حملات جمهوری اسلامی به هواداران مجاهدین برگزار شده بود،پیدایش و رواج سرکوب در جامعه را محکوم کرد. مسعود رجوی در این سخنرانی که به سخنرانی «چه باید کرد» مشهور شد به کشته شدن تعداد زیادی از اعضاء این سازمان در حملات کور توسط افرادی که آنها را منتسب به حکومت میدانست پرده برداشت:
| |
|
| |
|
| <blockquote>23 فروردین، برادر کارگر ما، رضا حامدی که قبل از انقلاب، حزب رستأخیر خمین را منفجر کرده بود و حالا در کنار یک مغازه، کتابفروشی طالقانی را دایر کرده بود، به ضرب 6گلوله شهید شد. 30 فروردین، خواهر کوچک ما نسرین رستمی ـ دقیقاً نمیدانم چند سال دارد شاید 14-13سال ـ در شیراز به ضرب گلوله از پا افتاد. 31 فروردین در مشهد یکی از با ارزشمندترین برادران ما، شکرالله مشکینفام ـ که همین حالا فرزند سهسالهاش را در بغل من دیدید ـ بهضرب گلولهی ژـ3در محل دفتر مجاهدین در مشهد بهشهادت رسید». پاسداران رضا حامدی را در خمین با رگبار مسلسل شهید کرده بودند. بعد او را آوردند اراک و میخواستند در جواز دفنش بنویسند تصادف! مجاهد شهید مرتضی حمزه لو شبانه رفت در غسالخانهی اراک و از پیکر رضا عکس گرفت و چاپ این عکس در نشریهٴ مجاهد ـ که پیکر سوراخ سوراخ شدهی رضا با رگبار مسلسل یوزی را نشان میداد ـ باعث شد تا داستان تصادف جمع بشود. با این همه، شکایت خانوادهی رضا و مجاهدین به هیچجا نرسید! مسعود رجوی: «سوم اردیبهشت، برادر ما احمد گنجهیی در رشت در خیابان تختی به ضرب گلولهی نامردمانی که از تهران بهنام انقلاب فرهنگی رفته بودند، به ضرب ژ 3 بهشهادت رسید. 19 اردیبهشت، در درگز یک قاصدک جوان دیگر، برادر کوچکمان، مجاهدفروش، جلیل مرادپور، دانشآموز سال اول دبیرستان به ضرب دشنهیی که در قلبش فرو کردند، در خون غلتید»<ref>[https://www.mojahedin.org/news/170865/%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%A8-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85-%D8%A2%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%AA-%DB%B1%DB%B0%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AF%DB%8C میتینگ امجدیه، چه باید کرد]</ref> </blockquote>این میتینگ نیز مورد حملهی آنها قرار گرفت و تعداد قابل توجهی مصدوم و مجروح شدند. مسعود رجوی در این سخنرانی در میان شور و هیجان جمعیت گفت: وای به روزی که بخواهیم مشت را با مشت و گلوله را با گلوله پاسخ بدهیم!
| | با پایان یافتن جنگ و در عدم حضور خمینی ،فاز بیرون زدن شکافها و شقه ها در نظام آغاز شد و جمهوری اسلامی وارد مرحلهی جدیدی از مشکلات داخلی گشت. پدیدهی جنگ میان جناحهای نظام به شکل جدی از همین دوران بود که اوج گرفت و نمود بیرونی پیدا کرد. |
|
| |
|
| حمله به این میتینگ به سرعت به یک جنجال سیاسی در کشور تبدیل شد. ۲۰ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در اولین اطلاعیهی این مجلس حمله به این میتینگ را محکوم کردند. احمد خمینی نیز در سخنان مشابهی این حمله را محکوم نمود.
| | == تحمیل دومین شکاف به حاکمیت (خاتمی) == |
| | در همین دوران یک آلترناتیو سیاسی به رهبری مریم رجوی در سطح بین المللی شکل گرفت. سازمان مجاهدین مریم رجوی را به عنوان رئیس جمهور دولت موقت شورای ملی مقاومت اعلام کرده بود و او توسط بسیاری از شخصیتهای سیاسی در جهان مورد استقبال قرار گرفته بود. در عین حال جمهوری اسلامی یک رژیم تک پایه بود که جناح سختسر یا اصولگرا در آن تمامی حاکمیت را در دست داشت. این موضوع به لحاظ بینالمللی انزوایی جدی را برای رژیم به دنبال داشت. جمهوری اسلامی به شدت نیاز داشت به ویژه در مقابل فعالیتهای بینالمللی مجاهدین چهرهای نرمتر و قابل اصلاحتر از خود نشان دهد. |
|
| |
|
| == تشکیل شورای ملی مقاومت ==
| | به همین دلیل در سال ۱۳۷۶ خامنهای به حضور چهرهای چون خاتمی تن میدهد تا چهره نظامش را مدره تر نشان بدهد و با بازی اصلاحات عمری دوباره برای نظام خود مهیا کند. |
| [[پرونده:مسعود رجوی 1.jpg|جایگزین=مسعود رجوی در پاریس|بندانگشتی|250x250پیکسل|مسعود رجوی در پاریس]]
| |
| در ۳۰ تیرماه ۱۳۶۰ یک ماه پس از آغاز اعدامهای دستجمعی در ایران و یک ماه پس از ۳۰ خرداد که پایان مبارزه مسالمت آمیز مجاهدین در ایران بشمار می رفت، مسعود رجوی در تهران یک ائتلاف سیاسی به نام شورای ملی مقاومت علیه جمهوری اسلامی تشکیل داد. این ائتلاف که برخی جریانات و شخصیتهای سیاسی به عضویت آن درآمدند در ادامه گسترش بیشتری یافت.<ref>[https://iranncr.org/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7.html وبسایت شورای ملی مقاومت ایران]</ref> مسعود رجوی پیش از آن تلاشی را برای متحد کردن نیروهای دموکراتیک و مخالفین جمهوری اسلامی آغاز کرد. از جمله نشریه مجاهد که پر تیراژترین روزنامه آنزمان بود بخشی از صفحات خود را تحت نام شورا به سایر گروهها و شخصیتها اختصاص میداد تا نظراتشان را بیان کنند. <ref>کتاب دموکراسی خیانت شده</ref>
| |
|
| |
|
| ده روز پس از تأسیس شورای ملی مقاومت ایران توسط مسعود رجوی، وی به همراه بنی صدر رئیس جمهور وقت ایران به فرانسه رفت. در نیمه دوم سال ۱۳۶۰ در طی جلساتی برنامه و اساسنامهی شورای ملی مقاومت و تشکیل دولت موقت را به تصویب رساند. این شورا تصویب کرد که دولت موقت حداکثر ۶ماه پس از سرنگونی رژیم آخوندی انتخابات برای تشکیل ”مجلس مؤسسان و قانونگذاری ملی” را برگزار کند. پس از تشکیل این مجلس وظیفه شورای ملی مقاومت و موجودیت آن خاتمه می یابد و دولت موقت استعفای خود را به مجلس مؤسسان تقدیم می کند.<ref>[https://iranncr.org/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7.html وبسایت شورای ملی مقاومت ایران]</ref>
| | آمدن خاتمی برای خامنهای آغاز شقه در حکومت است. شقه ای که خامنهای آن را بنا به ضرورت میپذیرد اما در دور دوم مجددا تصمیم به حذف خاتمی گرفت. خامنهای تصمیم داشت صلاحیت خاتمی را برای دور دوم رد کند و اجازه ندهد او مجددا رئیس جمهور شود. |
|
| |
|
| == پرواز مسعود رجوی از ایران به فرانسه ==
| | اما با وجود مجاهدین و عملیاتهای آنها در داخل ایران(به هلاکت رساندن لاجوردی،صیادشیرازی و ....) و مطرح شدن این آلترناتیو در سطح بین المللی که بویژه توسط یک زن رهبری میشود، خامنهای همچنان به بازی اصلاحات نیاز دارد، مگر آنکه بتواند اپوزیسیون خود را به نحوی از میان ببرد و سپس به بازی اصلاحات نیز خاتمه دهد. |
| [[پرونده:مسعود رجوی و سرهنگ خلبان بهزاد معزی.jpg|جایگزین=مسعود رجوی و سرهنگ خلبان بهزاد معزی|بندانگشتی|مسعود رجوی و سرهنگ خلبان بهزاد معزی]] | | [[پرونده:موشک باران قرارگاه های مجاهدین.jpg|جایگزین=موشک باران قرارگاه های مجاهدین-۱۳۸۰|بندانگشتی|موشک باران قرارگاه های مجاهدین-۱۳۸۰]] |
| در روز هفتم مرداد ۱۳۶۰ مسعود رجوی که سازمانش حدود یک ماه قبل روز ۳۰ خرداد را پایان امکان مبارزهی مسالمتآمیز و آغاز مقاومت سراسری اعلام کرده بود، تهران را با یک هواپیما از پایگاه یکم شکاری تهران به مقصد پاریس ترک کرد. سرهنگ خلبان بهزاد معزی، خلبان این پرواز بود.در این پرواز بنیصدر رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی نیز بهمراه او بود. پیش از آن فضای سیاسی در حاکمیت علیه بنیصدر بسیار برانگیخته بود و احتمال دستگیری وی وجود داشت. این پرواز با طرحی بسیار پیچیده به سرانجام رسید. سرهنگ خلبان معزی که از بهترین خلبانان نیروی هوایی ایران و خلبان مخصوص شاه بود در کتاب پرواز در خاطرهها در این رابطه نقل میکند:<blockquote>ﺭﺍﺩﺍﺭ ﺗﺒﺮﻳﺰ ﻣﺎ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ.ﺩﻭ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺻﺪﺍﻛﺮﺩ ﻭ ﻣﻦ ﻳﻚﺑﺎﺭ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺩﻡ.ﮔﻔﺖ ﺧﻤﻴﻨﻲ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮﻳﻴﻢ ﻗﻮﻝ ﻣﻲﺩﻫﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻛﺎﺭﻱ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻣﺎﺩﻱ ﻭ ﻣﻌﻨﻮﻱ ﻫﻢ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﻲﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭﺗﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﻧﺪ. ﺑﺮﮔﺮﺩﻳﺪ! ﻣﻦ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﭘﺮﺳﻨﻞ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﺩﺭﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻳﻲ ﻛﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻑ ﻣﻲﺭﻭﻳﻢ.ﻣﻜﺎﻟﻤﺎﺕ ﺍﺩﺍﻣﻪﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﻦ ﻣﺨﺼﻮﺻا ادامه ﻣﻲﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﻭﻗﺖﻛﺸﻲ ﺷﻮﺩ. ﺭﺍﺩﺍﺭ ﻣﺮﺗﺐ ﻣﻲﮔﻔﺖ ﺭﺟﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻧﺨﺴﺖ ﻭﺯﻳﺮ ﻭ ﻓﻜﻮﺭﻱ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﻧﻴﺮﻭﻱ ﻫﻮﺍﻳﻲ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺴﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﻲﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﺯﻃﺮﻑ ﻭﻻﻳﺖﻓﻘﻴﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻳﺮﺝ ﺑﺮﺍﻱ ﻭﻗﺖﻛﺸﻲ ﮔﻔﺖ ﺭﺟﺎﻳﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎﻳﺪ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺩﻫﺪ.ﺭﺍﺩﺍﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﻣﻲﺩﻫﺪ. ﻳﮑﯽ ﺍﺯﺑﭽﻪﻫﺎ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﻗﺎﻧﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪ ﺭﻓﻴﻘﻢ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻗﺎﻧﻊ ﻛﻨﻢ.ازین طرف صدای «F۱۴» ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ. ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻱ »F۱۴» که صدای ما را گرفت ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻧﺮﻭ!ﮔﻔﺘﻢ ﻣﻦ ﻧﻤﻲﺭﻭﻡ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻳﻲ ﺷﺪﻩ.ﮔﻔﺖ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﺍﺳﺘﺎﺩﻡﺑﻮﺩﻩﺍﻱ! ﭼﻲﺑﻮﺩﻩﺍﻱ! ﭼﻲﺑﻮﺩﻩﺍﻱ! ﻣﻲﺯﻧﻤﺖ ﻧﺮﻭ! ﮔﻔﺘﻢ ﭼﻲ ﺭﺍ ﻣﻲﺯﻧﻲ؟ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻳﻲ ﺷﺪﻩ، ﻳﻚﻣﻘﺪﺍﺭ ﺑﻴﺎﺟﻠﻮﺗﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﺭﺑﺎﻫﺎ ﺗﻮﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺘﺮﺳﻨﺪ.ﺑﺎ ﺍﻭ ﻛﻪ ﻳﻜﻲ ﺍﺯﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻧﻢ ﺑﻮﺩ ﻣﺨﺼﻮﺻﴼ ﺍﻳﻦ ﻃﻮﺭ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﺶ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻴﺎ! ﭼﺮﺍﻏﻬﺎﻱ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﺭﺍ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪﺑﭽﻪﻫﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺍﺯ محفظهی ﺳﻮﺧﺖ ﺭﺳﺎﻧﻲ ﺯﻳﺮ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ، ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﻛﻪ ﺁﻳﺎ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﻲ ﺩﻳﺪﻩ ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻳﺎ ﻧﻪ؟ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﻲﺷﺪ. ﺧﻮﺑﻲﺍﺵ ﺑﻪﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺭﮊﻳﻤﻴﻬﺎ ﻧﻤﻲﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺁﻗﺎﻱﺭﺟﻮﻱ ﻭ ﺑﻨﻲﺻﺪﺭ ﻫﻢ ﺩﺍﺧﻞ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻑ خلبان «F۱۴» «ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻣﻲﺯﻧﻢ! ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻣﻲﺯﻧﻢ! بلندگوی دخل کابین روشن بود.ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺻﺪﺍﻳﺶ ﺭﺍ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﻫﻢ ﻣﻲﺷﻨﻴﺪﻧﺪ. ﺑﻪ ﺩﻓﻊﺍﻟﻮﻗﺖ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻡ ﺗﺎ ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﺗﺒﺮﻳﺰ. ﺍﻳﻦ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﻣﻮﺷﻜﻬﺎﻱﻫﺎﮒ ﺩﺍﺷﺖ. ﺑﻪ ﻟﺤﺎﻅ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎ، ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻳﺶ «F۵» ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﻫﮕﻴﺮﻱ ﺷﺐ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭﻟﻲ ﻣﻮﺷﻜﻬﺎﻱ ﻫﺎﮒ ﺩﺍﺷﺖ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ به ﻫﻮﺍ ﺑﻮﺩ. ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺩ ﻣﻮﺷﻜﻬﺎﻱ ﻫﺎﮒ ﺩﻭﺭ ﺑﺸﻮﻡ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﻳﻦ ﭘﺎﻳﮕﺎﻩ ﮔﺮﺩﺵ ﺑﻪﺭﺍﺳﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﻤﺖ ﻣﺮﺯ ﺷﻮﺭﻭﻱ. ﻧﺰﺩﻳﻚ ﻣﺮﺯ، ﺩﻭ ﻫﻮﺍﭘﻴﻤﺎﻱ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻮﺍﺯﺍﺕﻣﺎ ﺩﺭﻣﺮﺯ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺗﺎﺍﮔﺮﺧﻮﺍﺳﺘﻴﻢﻭﺍﺭﺩﺧﺎﻙ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﺑﺸﻮﻳﻢ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﻨﺪ.ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻑ ﻣﺮﺯ ﻣﻲﺭﻓﺘﻴﻢ ﻭﺁﻧﻬﺎ ﺁﻥﻃﺮﻑ.ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩ.ﺗﺒﺮﻳﺰ ﺭﺍ ﺑﻪﺻﻮﺭﺕ ﻳﻚﻧﻴﻤﺪﺍﻳﺮﻩ ﺩﻭﺭﺯﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﻫﻢ ﺍﺯﺑﺮﺩ ﻣﻮﺷﻜﻬﺎ ﺩﺭﺍﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻫﻢ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﺭﻭﻱ ﻧﺸﻮﻳﻢ.ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻙ ﺗﺮﻛﻴﻪ ﺷﺪﻳﻢ.ﺩﺭﺗﻤﺎﻡ ﺍﻳﻦﻣﺪﺕ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺗﻌﻘﻴﺐﻛﻨﻨﺪﻩ ﻫﻢﭼﻨﺎﻥ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻣﻲﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺯﺩ. ﻣﻦ ﻣﻲﮔﻔﺘﻢ ﺑﺎﺑﺎ ﺑﻴﺎﺟﻠﻮ ﺍﻳﻨﻬﺎﺑﺒﻴﻨﻨﺪ ﻣﻲﮔﻔﺖ ﻣﻲﺁﻳﻢ.ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺻﻠﻲ ﻣﻦﺍﻳﻦﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻭﻗﺖ ﺑﮕﺬﺭﺍﻧﻢ. ﺁﺧﺮﺵﻫﻢ ﮔﻔﺖ ﺑﻪﺭﺍﺩﺍﺭ ﺳﻮﺭﻳﻪ ﻣﻲﮔﻮﻳﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﻧﺪ<ref>پرواز در خاطرهها- ص ۱۴۵</ref> </blockquote>پرواز مسعود رجوی از طرف خبرگزاریهای بزرگ انعکاس پیدا کرد. در فرانسه کلود شسون وزیرخارجه وقت فرانسه هنگام فرود او در فردگاه حاضر شد. این حرکت یعنی پرواز و فرود آمدن در فرودگاه رسمی یک کشور مهم اروپایی به همراه رئیس جمهور وقت دولت ایران،نقش زیادی در رسمیت یافتن شورای ملی مقاومت به لحاظ بینالمللی داشت.این پرواز در حالی انجام شد که در سطوح بالای مجاهدین برای حفظ امنیت مسعود رجوی این روش مناسبتر تشخیص داده میشد که وی از راههای دیگری از کشور خارج شود. مهدی ابریشمچی از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین در این رابطه میگوید:<blockquote>«خاطرم هست در یک جلسه مرکزیت که در منزل شهید علی زرکش تشکیل شده بود، همه اعضای مرکزیت ازجمله سردارخیابانی و شهید محمد ضابطی حاضر بودند. میخواستیم تصمیمگیری نهایی کنیم. بررسیهاي انجام شده و ریسکها، نقاط قوت و نقاط آسیبپذیر طرح بررسی شده بود. اما ما نمیتوانستیم تصمیم بگیریم. اگر جواب نه میدادیم، مصلحت عالیه راهگشایی سیاسی را چکار میکردیم؟ و اگر جواب مثبت میدادیم، ریسک روی جان مسعود را چهکسی میپذیرفت؟ بههمین دلیل تمامی مرکزیت سازمان از مسعود خواست که بهدلیل صعوبت این تصمیمگیری، هم از نظر ایدئولوژیک و هم بهلحاظ سیاسی، حرف آخر را خودش بزند و طبیعی بود که او طبق سنت همیشگیش، آن قسمتی را که ریسک روی جان خودش بود، انتخاب کند».</blockquote>
| | پس برای حذف خاتمی باید اول مجاهدین را کمر شکن کند. خامنهای تصمیم میگیرد با زدن ضربه نظامی مجاهدین را در محاق فرو ببرد و در این فرصت خاتمی را کنار بزند. او تایید صلاحیت خاتمی را به شکلی غیرطبیعی به تعویق می اندازد تا آماده سازی حمله موشکی به مجاهدین انجام شود. صدها موشک به مجاهدین مستقر در عراق شلیک میشود. مسعود از یک روز قبل دست خامنهای را خواند و پی برد که به تعویق انداختن تایید صلاحیت خاتمی، احتمالا برای آماده سازی یک حمله نظامی به مجاهدین صورت گرفته است. |
|
| |
|
| == انقلاب ایدئولوژیک ==
| | به گفتهی سازمان مجاهدین، تحلیل مسعود رجوی این بود که خامنهای برای حذف خاتمی اول به مجاهدین حمله میکند تا آنها را حذف کند. مجاهدین براساس این تحلیل سیاسی و علائم موجود پیشاپیش از قرارگاههای خود خارج شده و به مکآنهای امنی میروند. |
| [[پرونده:انقلاب ایدئولوژیک.jpg|بندانگشتی|مسعود رجوی در پاریس- انقلاب ایدئولوژیک]]
| |
| سازمان مجاهدین در سال ۱۳۶۳ وارد یک جمعبندی شد. یکی از نتایج این جمع بندی منجر به آغاز یک تحول بزرگ در این سازمان شد. مجاهدین در این جمع بندی به این نتیجه رسیدند که ردهی تشکیلاتی زنان و میزان حضور آنها در سطوح فرماندهی با میزان مسئولیتپذیری و نقشی که در سازمان مجاهدین خلق ایفا کردهاند متناسب نیست.آنها معتقد بودند این آثار خودبخودی و شائبههای مردسالاری است که اینچنین نمود پیدا کرده است. مجاهدین معتقد بودند با توجه به اینکه خصلت اصلی و بارز جمهوری اسلامی و اندیشه روح الله خمینی «زن ستیزی» است، آنها باید در این رابطه در نقطه مقابل قرار داشته و هیچ وجه اشتراکی با وی نداشته باشند.
| |
|
| |
|
| از سویی مرکزیت مجاهدین به این نتیجه رسید که این مشکل تنها با ارتقاء رده تشکیلاتی برخی از زنان در این سازمان برطرف نخواهد شد، بلکه راه حل باید ریشهای تر باشد. آنها معتقد بودند زنان باید به مدار رهبری در این سازمان راه یابند. در آن زمان مسعود رجوی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران بود. در همین راستا بود که مریم رجوی به عنوان یکی از شاخصه های بسیار مشهور در میان زنان این سازمان به عنوان همردیف مسئول اول انتخاب شد.
| | تحلیل مسعود رجوی به سرعت اثبات میشود. صدها موشک در بامداد ۲۹ فروردین ۱۳۸۰ به مقرات مجاهدین شلیک میشود، اما مجاهدین که پیش از این اماکن خود را ترک کردهاند، هیچ آسیبی نمیبینند. طرح خامنهای به شکست می انجامد و نمیتواند ضربهی لازم را به مجاهدین وارد آورد. درست در شب ۳۰ فروردین در آخرین فرصت تایید صلاحیت کاندیداها ، خامنهای مجبور به تایید صلاحیت خاتمی و پذیرفتن شقه ی مجدد میشود چرا که نتوانست مجاهدین را با حمله موشکی از دور خارج کند. مجاهدین باز هم شقه خاتمی را به نظام تحمیل میکنند. |
|
| |
|
| مریم رجوی پس از این واقعه به درخواست خود و با موافقت همسرش، از وی جدا شد. امری که با مخالفت مسعود رجوی مواجه گشت. طلاق وی نه یک طلاق معمول، بلکه ناظر بر این امر بود که مریم رجوی نقش خود به عنوان یک همسر در زندگی خانوادگی را ،در شرایط فعلی، مغایر با ادامه مبارزهیی میدید که تمامی انرژیها و توان او را میطلبید.
| | === تحمیل سومین شکاف حاکمیت (روحانی) === |
| | در دور دوم روحانی، کاندیدای مورد نظر خامنهای ابراهیم رئیسی بود. به گفتهی ناظرات او قصد داشت با بیرون کشیدن ابراهیم رئیسی حکومت را یکدست کند و به اختلافات در رلس حاکمیت پایان دهد. همچنین برخی معتقد بودند وی قصد دارد ابراهیم رئیسی را برای گزینهی رهبری نیز مطرح نماید. |
|
| |
|
| مریم رجوی که خود به عنوان یکی از اعضاء برجسته سازمانش در جمع بندی فوق حضور داشت، معتقد بود مبارزه با آثار مردسالاری و تمامی موانعی که در برابر یک زن قرار میگیرد، مبارزه ای بسیار پیچیده و عمیق است که نیاز به یک انقلاب در اندیشه دارد. از دیدگاه او بخش قابل توجهی از قوانین بنده ساز و منع کننده برای یک زن در مسیر مبارزه، زمانی عینیت می یابد که او خود را به عنوان یک زن، ناخودآگاه و به هر میزان، مملوک یک مرد به عنوان «شوهر» میبیند.
| | در اینجا بود که مجاهدین خلق با به راه انداختن جنبشی به نام جنبش دادخواهی که شامل فعالیت های گستردهی بین المللی و داخلی بود، موضوع کشتار ۶۷ را رسانهای کردند.بیش از ۹۰ درصد از قربانیان قتلعام ۶۷ از اعضا و هواداران مجاهدین خلق بودند. افشا شدن یک فایل صوتی از گفتگوی ابراهیم رئیسی و آیتالله منتظری که در آن رئیسی خواهان اعدام باقیماندهی زندانیان بود، تأثیر به سزای در این رابطه داشت. عفو بینالملل در این رابطه بیانیههایی صادر کرد. ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از عوامل اصلی این کشتار مطرح شد و نام او با قتلعام ۶۷ گره خورد.<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D9%88%D9%84%D9%86%D8%A7%DA%A9-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D9%82%D8%AA%D9%84/ نوار صوتی هولناک - قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۱۹۸۸] </ref> |
|
| |
|
| یک انقلاب ریشه ای مبارزه با این اندیشه از دیدگاه مریم رجوی زمانی ببیشتر ضررورت مییابد که سازمان مجاهدین برای اولین بار در تاریخ مبارزات ایران با تعداد قابل توجهی از زنان مواجه شد، که به صفوف این سازمان پیوسته بودند.
| | به این ترتیب دستکاری آراء برای خامنهای بسیار دشوار شد. خامنه ای بیم آن داشت با توجه به منفوریت اجتماعی ابراهیم رئیسی در صورت انتخاب او برای ریاست جمهوری با قیامی مشابه [[تظاهرات ۱۳۸۸]]<nowiki/>مواجه شود. به این ترتیب برخلاف میل باطنی بار دیگر حضور روحانی را به عنوان رئیس جمهوری پذیرفت و طبعات آن را قبول کرد. |
|
| |
|
| قابل ذکر است که پیش ازین در اغلب سازمانهای چریکی، بطور اتوماتیک و بدلیل تقابل زندگی خانوادگی و مبارزه، موضوع ازدواج و تشکیل خانواده عملا امری نکوهیده و بسیار نادر بود. بخصوص که زنان نیز تنها بصورت تکنمود در این سازمانها حضور داشتند. حال در شرایطی که سازمان مجاهدین با طیف گسترده ای از زنان در صفوف خود مواجه بود، باید موضوع تقابل زندگی خصوصی و خانودگی با یک مبارزه چریکی و سرسختانه را حل میکرد.
| | == افشای پروژههای اتمی == |
| | تمامی ماجرای رسانهای شدن فعالیتهای اتمی ایران و افشا شدن آن با مجاهدین خلق آغاز شد. سازمان مجاهدین خلق برای اولین بار در سال ۱۳۸۱پروژههای اتمی جمهوری اسلامی در نطنز و اراک را افشا کرد. |
|
| |
|
| درادامه همین روند بود که مریم رجوی در اقدامی غیرمعمول به رغم اتهاماتی که میدانست به او زده خواهد شد، از مسعود رجوی تقاضای ازدواج نمود. مسعود رجوی در آنزمان و بطور خاص بخاطر نقش بلاجایگزینش در دوران مبارزه سیاسی و همچنین مبارزات زمان شاه، به یک رهبر کاریزماتیک و سمبلی از آرمانهای مجاهدین تبدیل شده بود. مریم رجوی معتقد بود این حرکت نمادین و در عین حال سنت شکنانه برای تمامی زنان و مردان مجاهدین این پیام را دارد که یک عضو مجاهدین زمانی که در صف مبارزه قرار میگیرد، باید آرمان و راهبر عقدتیاش در کانون عواطف خود قرار دهد. او با این حرکت به تمامی زوج هایی که در آن زمان در مجاهدین حضور داشتند شوکی وارد کرد که نشان میداد اولویت برای اعضاء مجاهدین نه زندگی خصوصی و خانوادگی بلکه آرمان و اهداف مبارزاتی است. این امر بخصوص برای زنانی که خود را در چارچوب زندگی خانوادگی محدود و محصور به همسر می دیدند یک خرق عادت جلو و نشانهی خوب در جهت کسب هویت مستقل مبارزاتی آنها بشمار میرفت.
| | سازمان مجاهدین از آن زمان تا کنون نزدیک به ۱۰۰ افشاگری اتمی داشته است که بزرگترین بحران نظام جمهوری اسلامی را در ۴۰ سال گذشته برای او ایجاد کرده است. |
| | [[پرونده:افشای پروژه های اتمی نظام.jpg|جایگزین=افشای پروژه های اتمی جمهوری اسلامی|بندانگشتی|افشای پروژه های اتمی جمهوری اسلامی]] |
| | جمهوری اسلامی پروژههای اتمی خود را پیش از پایان جنگ با عراق آغاز کرد. جمهوری اسلامی برای دستیابی به تکنولوژی هستهای ابتدا تلشا کرد از کشور قزاقستان و چند کشور دیگر کمک بگیرد اما سرانجام با عبدالقادرخان پدر هستهای پاکستان ارتباط برقرار کرد. جمهوری اسلامی از طریق وی ۴ هزار سانتریفوژ دست دوم نسل اول و چند نقشه برای شروع کار غنی سازی تهیه نمود. |
|
| |
|
| این روند و حلقات تکمیلی آن در سازمان مجاهدین خلق به [[انقلاب ایدئولوژیک]] معروف است. مریم رجوی بخاطر این حرکت مورد اتهامات بسیاری قرار گرفت اما این حرکت را لازمهی بقا و حرکت سازمان مجاهدین خلق میدانست. همچنین انقلاب ایدئولوژیک که مجاهدین آنرا رمز تداوم بقاء خود در شرایط سرسخت مبارزه میدانند، اگر چه به نظر برای مجاهدین دستاوردهای بزرگی درایجاد انگیزه و روحیه جلو برنده مبارزاتی داشته، اما برای شخص مسعود رجوی جز سیل سهمگینی از اتهامات و ناسزاهایی که هنوز هم ادامه دارد، در پی نداشته است.
| | سازمان مجاهدین خلق ایران از همان ابتدا این پروژه را با ارائه اطلاعات موثق افشا نمود. اولین افشاگری اتمی مقاومت ایران افشای تأسیسات اولیه اتمی در معلم کلایه بود که در ۲۷خرداد ۱۳۷۰در واشینگتن صورت گرفت اما در سال ۱۳۸۱ بزرگترین و گستردهترین پروژههای مخفی اتمی جمهوری اسلامی در نطنز و اراک طی سلسله افشاگریهای شورای ملی مقاومت در آمریکا افشا شد. این افشاگریها باعث آگاهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از مخفیکاری جمهوری اسلامی در زمینهی فعالیتهای هستهای شد. آژانس بین المللی اتمی برای بازدید از محلهای افشا شده تلاش کرد و سرانجام پروندهی فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی به شورای امنیت رفت.نتیجهی این موضوع آغاز تحریمها علیه جمهوری اسلامی بود. با ادامهی افشاگریهای مختلف توسط مجاهدین خلق تحریمها علیه جمهوری اسلامی افزایش یافت. این تحریمها نهایتا رژیم ایران را مجبور به مذاکره با قدرتهای بزرگ جهان کرد که به توافقنامه جامع یا همان برجام انجامید.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2 برجام از آغاز تا امروز - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> |
|
| |
|
| == امضای طرح صلح توسط مسعود رجوی با طارق عزیز ==
| | سازمان مجاهدین خلق ایران در آخرین افشاگری خود در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۹ یک سایت حساس و مخفی جمهوری اسلامی واقع در سرخه حصار را که برای آزمایش انفجار هستهای و لرزه نگاری آن طراحی شده است، افشا کرد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%AA%D9%86-%D8%A7%DA%AF%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%B1-%D9%81%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 گزارشهای خبرگزاری فرانسه، واشنگتن اگزمینر، فیگارو، العربیه و الحره از افشاگری اتمی مقاومت ایران - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> |
|
| |
|
| === شرکت مجاهدین در جنگ علیه عراق ===
| | خبرگزاری ایسنا در ۵ بهمن ۱۳۹۷ در مطلبی نوشت: در اوت ۲۰۰۲ مجاهدین در گزارشی تاسیسات نطنز و اراک را افشا کردند که از همان زمان پروندهای در آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران گشوده شد.<ref>۴۰ سال مقاومت هستهای نه گریز هستهای - خبرگزاری ایسنا ۵ بهمن ۹۷</ref> |
| سازمان مجاهدین خلق پس از آغاز جنگ ایران و عراق، رسما وارد این جنگ شده و اعضایش در جبههها علیه ارتش عراق جنگیدند. اما این موضوع از طرف حامیان خمینی تحمل نمیشد و گاه از پشت بر آنها آتش گشوده میشد. تعدادی از افراد این سازمان نیز در جنگ ایران و عراق جان باختند. در تابستان ۱۳۶۱ و پس از فتح خرمشهر وقتی دولت عراق خواهان صلح شد موضع این سازمان نسبت به جنگ متفاوت بود. آنها معتقد بودند که باید به جنگ خاتمه داد. مسعود رجوی استمرار این جنگ را به گفتهی خود سرپوشی بر وضعیت نابسامان داخلی و بهانهای برای سرکوب آزادیها میدانست و شعار خمینی یعنی « فتح قدس از طریق کربلا و تشکیل هلال شیعی» را یک شعار مردم فریبانه توصیف میکرد.<ref>[https://www.hambastegimeli.com/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/74853-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D9%80-%D8%B5%D9%84%D8%AD عبدالعلی معصومی: جنگ بنی صدر ـ صلح «شورا» و مجاهدین در سیامین سال آتش بس تحمیلی]</ref>
| |
|
| |
|
| مسعود رجوی در نامهای به بنی صدر در این رابطه مینویسد:<blockquote>«می دانید که ما مجاهدین از آغاز با سیاست ضدملی و ضدانقلابی صدور به اصطلاح انقلاب خمینی مخالفت ورزیده و در دیدگاههای مندرج در برنامه شورای ملی مقاومت نیز به اتفاق امضاء نمودیم که به "جهان وطنی" قرون وسطایی و ارتجاعی خمینی اعتقادی نداریم. خمینی با ریاکاری در تحت لوای اسلام به "یک نوع جهان وطنی و نفی مرزها و حدود سرمایه داری تظاهر نموده و حسب المعمول فرصت طلبان دست راستی (امثال حزب توده) را به طمع می انداخت". و از همین فتنه صدور به اصطلاح انقلاب بود که جنگ ایران و عراق قویّاً زمینه سازی شد. به عبارت بهتر این رژیم خمینی است که جنگ را زمینه سازی نمود و الّا جنگ کاملاً اجتناب پذیر بود. البته ما تجاوز قوای عراق به خاک میهنمان را (در همان سال ۵۹) آشکارا محکوم نمودیم و شما خوب می دانید که ما (مجاهدین) در صفوف مستقل خود برای دفاع از مردم و میهن با قوای عراق جنگیدیم حال آن که مزدوران خمینی از پشت نیز بر ما آتش می گشودند و در بسیاری موارد دستگیر و شکنجه مان می کردند... پس از آن هنگام که خواست و نیاز عراق به صلح مسجّل شد (تابستان ۶۱) بدیهی بود که جز خمینی کسی خواستار ادامه جنگ نبود»<ref>کتاب گزارش مسئول شورا به مردم ایران در مورد جدایی بنی صدر</ref></blockquote>
| | احمدی نژاد رئیس جمهور سابق جمهوری اسلامی نیز در مصاحبهای با تلویزیون در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۴ گفت که ماجرای پرونده هستهای ایران و تحریمها و قطعنامههای شورای امنیت اولین بار پس از افشاگری مجاهدین در سال ۱۳۸۱ شروع شد.<ref>مصاحبه احمدی نژاد با تلویزیون ایران ۴ اسفند ۸۴</ref>[[پرونده:افشاگری اتمی شورای ملی مقاومت ایران.JPG|جایگزین=افشای سایتهای موشکی نظام توسط شورای ملی مقاومت ایران|بندانگشتی|افشای سایتهای موشکی نظام توسط شورای ملی مقاومت ایران]]حسن روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هستهای» نوشت که فعالیتهای هستهای ایران در فضایی آرام پیش میرفت و جمهوری اسلامی مخفیانه تأسیسات نطنز را تکمیل میکرد اما افشاگری مجاهدین معادلات را به هم زد و صحنه بینالمللی را علیه نظام چرخاند.<ref>کتاب امنیت ملی و سیاست هستهای - نوشته حسن روحانی</ref> |
| [[پرونده:بیانیه صلح بین مسعود رجوی و طارق عزیز.JPG|جایگزین=بیانیه مشترک صلح بین مسعود رجوی و نایب نخست وزیر عراق|بندانگشتی|بیانیه مشترک صلح بین مسعود رجوی و نایب نخست وزیر عراق]] | |
|
| |
|
| === دیدار مسعود رجوی برای صلح با طارق عزیز === | | == لیست گذاری سپاه پاسداران == |
| در روز سوم خرداد ۱۳۶۱ وقتی خرمشهر آزاد شده و نیروهای عراقی به پشت مرزهای شناخته شده بینالمللی عقب نشینی کرده و صدام خواهان آتش بس شد، مجاهدین نیز ادامه جنگ را نامشروع میدانستند. مجمع عمومی ملل متّحد، در روز ۲۲اکتبر۱۹۸۲ (۳۰مهر۶۱)، قطعنامه یی را مبنی بر آتش بس فوری جنگ بین ایران و عراق و عقب نشینی نیروها تا مرزهای بین المللی به تصویب رساند. اما جمهوری اسلامی آنرا نپذیرفت. | | وزارت خارجه آمریکا در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست سازمانهای تروریستی خارجی قرار داد. مجاهدین و مقاومت ایران نقش مهمی در این لیست گذاری داشتند. آنها چندین سلسله افشاگری در مورد فعالیتهای موشکی و تروریستی سپاه پاسداران انجام دادند. در یکی از این افشاگریها نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در اسفند ۱۳۹۵ هزینههای نجومی سپاه برای جنگ و تروریسم در منطقه در کتاببی به نام «ایران: ظهور امپراطوری مالی سپاه پاسداران» رونمایی شد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/194963 گزارشی از معرفی کتاب «ظهور امپراطوری مالی سپاه پاسداران» توسط مقاومت ایران - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><ref>[https://www.foxnews.com/world/iran-playing-major-role-in-aleppo-carnage-new-report-says Iran playing major role in Aleppo carnage, new report says]</ref> |
|
| |
|
| هفت ماه پس از خروج نیروهای عراقی از خاک ایران در روز ۱۹ دیماه ۱۳۶۱، مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت ایران با طارق عزیز نایب نخست وزیر عراق بیانیهیی را که بیانیه صلح مشهور شد، امضاء کردند. مفاد این بیانیه «بر استقرار صلح عادلانه و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات دو کشور از طریق مذاکرات مستقیم بر اساس تمامیت ارضی، استقلال کامل، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، احترام به اراده آزاد دو ملت ایران و عراق، روابط حسن همجواری و همکاری متقابل در خدمت آزادی، صلح و ترقی و ثبات منطقه» بود.
| | نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در کنفرانس مطبوعات دیگری در تیر ۱۳۹۶، ۴۲ مرکز موشکی سپاه پاسداران را که پس از توافق نامه برجام به دستور خامنهای، فعالیتها و آزمایشات موشکی جمهوری اسلامی را تشدید کرده بودند افشا کرد.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/news/200558 افشای ۴۲مرکز موشکی سپاه پاسداران که تولید، آزمایش، نگهداری، پرتاب و فرماندهی موشکها را به عهده دارند- سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> |
|
| |
|
| دو ماه بعد از ملاقات صلح، شورای ملی مقاومت در ۲۲ اسفند ۱۳۶۱ طرح صلحی را به اتفاق آراء به تصویب رساند که «قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و مرزهای زمینی و رودخانه ای مندرج در این قرارداد را مبنی صلح عادلانه و پایدار اعلام» می کرد.
| | مجاهدین طی این افشاگریها خواهان لیستگذاری سپاه پاسداران شدند و همچنین شعار انحلال سپاه پاسداران را در جامعه ایران و سطح بینالمللی مطرح کردند.<ref>[https://www.foxnews.com/world/iran-spends-billions-on-weapons-programs-terrorism-while-ignoring-iranians-basic-needs-report-finds ran spends billions on weapons programs, terrorism while ignoring Iranians' basic needs, report finds]</ref> |
|
| |
|
| در ماده ۵ این طرح ۷ ماده ای تصریح شده بود که”مساله تعیین خسارتهای ناشی از جنگ به دیوان بین المللی لاهه جهت تعیین خسارتهای ناشی از جنگ و نحوه تادیه حقوق ایران“ ارجاع می شود و” رای دیوان در این مورد لازم الاجراء خواهد بود“.
| | == موتور محرک قیام == |
|
| |
|
| سپس در تاریخ ۲۱مارس ۱۹۸۳( اول فروردین ۱۳۶۲) دولت عراق از طرح صلح شورای ملی مقاومت استقبال کرد و آنرا مبنای قابل قبولی برای مذاکرات صلح توصیف کرد. شش هزار پارلمانتر، رهبران سیاسی و دولتمردان از اروپا و آمریکا و دیگر کشورهای جهان از طرح صلح شورا حمایت کردند.<ref>[https://www.hambastegimeli.com/%D8%AF%D9%8A%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%87%D8%A7/74853-%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D9%80-%D8%B5%D9%84%D8%AD جنگ بنی صدر ـ صلح «شورا» و مجاهدین در سیامین سال آتش بس تحمیل]ی</ref>
| | استراتژی هزار اشرف برای سرنگونی نظام ولایت فقیه پس از قتل عام اعضای مجاهدین در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ در اشرف توسط مسعود رجوی اعلام شد. این استراتژی پس از انتقال تمام اعضای مجاهدین به آلبانی به شکل تشکیل کانونهای شورشی در داخل ایران جامهی عمل پوشید. |
| | [[پرونده:یک تیم کانون شورشی.jpg|جایگزین=یک تیم کانون شورشی|بندانگشتی|یک تیم کانون شورشی]] |
| | مجاهدین طی مدت کوتاهی یکانها و افرادی را در ایران تحت نام کانونهای شورشی سازماندهی کردند که درعمل پیش برنده استراتژی سرنگونی جمهوری اسلامی هستند. در دو تظاهرات بزرگ سراسری در دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ عامل سازماندهی و هماهنگی در میان تظاهرکنندگان از عواملی بود که بارها توسط سران نظام به آن اشاره شد. |
|
| |
|
| == سفر مسعود رجوی از فرانسه به عراق ==
| | سخنگوی سپاه پاسداران، رمضان شریف روز چهارم آذر ۱۳۹۸ در رابطه تیمهای مجاهدین به رهبری زنان و دختران گفت: |
| در روز ۱۷ خرداد سال ۱۳۶۵ مسعود رجوی از فرانسه به عراق رفت. هواپیمای حامل مسعود رجوی که چند سرنشین بیشتر نداشت فرودگاه اورو (Evro) در پاریس را به مقصد بغداد ترک کرد. این پرواز پس از یک سلسله حوادث ده روزه رخ داد.
| |
|
| |
|
| در بیانیه شورای ملی مقاومت در این رابطه آمده است:<blockquote>«شورای ملی مقاومت بااشاره به « توطئههای پنهان و آشکار رژیمخمینی و حامیان بینالمللیاش که بااستفاده از آلتدستهای ”ایرانی“ خود ، علیه مقاومت حقطلبانه و خونین مردم ایران» انجام میشود، و بااشاره به شیوههای رایج رژیمخمینی «ازجمله گروگانگیری و شانتاژ سیاسی برای فلجکردن جنبش» مقاومت آمده است: «درواقع آنچه شورای ملی مقاومت را برای دشمنان رهایی ایران غیرقابلتحمل میکند ، وفاداری شورا به اصل استقلال و سرسختی و پافشاریش در دفاع از اینآرمان والاست.نظربه همه اینملاحظات ، برای خنثیکردن توطئههای دشمن ازیکسو و پاسخگویی بهالزامهای مرحله جدید تدارک قیام ازسویدیگر ، محل اقامت آقای مسعودرجوی، مسئول شورا، از اروپا به خاک کشور عراق منتقل میشود»<ref>بیانیه اجلاس فوقالعاده شورای ملی مقاومت ۲۳اردیبهشت سال۱۳۶۵</ref></blockquote>۱۳ فروردین همان سال بمبی در چند صد متری اقامتگاه مسعود رجوی منفجر شد. در روز ۲۶فروردین، روزنامه اطلاعات در ایران خطاب بهدولت فرانسه تصریح نمود:
| | «خشونت بالا و سازماندهی و بهره گیری از خانمها برای ایجاد درگیری اول تجربه جدیدی بود»<ref>[https://www.iranncr.org/images/2020/PDF2020/bayanieh39th.pdf بیانیه سی و نهمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت]</ref> |
|
| |
|
| «اگر فرانسویها میخواهند در رابطه با ایران تجدیدنظر کنند، پایگاههای منافقین را برچینند. چرا فرانسویها اسیر آمریکاییها بشوند؟ شما منافقین را از کشورتان اخراج کنید، آمریکا خودش میداند آنها را کجا ببرد، بختیار و بنیصدر مال شما؛ در چنین صورتی است که مردم ما باور خواهند کرد که فرانسه یککشور دوست است».
| | همچنین رئیس کمیسیون امنیت مجلس اشاره کرد که در این تظاهرات تیمهای ۴ تا ۸ نفره فعالیتهای هماهنگ شده داشتند. یکی از دلایل رادیکالتر بودن قیام آبان ۹۸ به نسبت قیام دیماه ۹۶ فعالیت دو سالهی مجاهدین خلق در جهت سازماندهی و تشکیل تیمهایی است که نقش فعالی در هدایت این وقایع داشتند. |
|
| |
|
| === پیشینهی سفر مسعود رجوی از فرانسه به عراق ===
| | در آبان ۹۸ با ورود کانونهای شورشی مجاهدین، شعارها رادیکال شده و به شعار علیه تمامیت جمهوری اسلامی و شخص خامنهای تغییر یافت و معترضان با آتش زدن اماکن حکومتی و درگیری با نیروهای انتظامی و امنیتی خواهان سرنگونی تمامیت رژیم شدند.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%DA%A9%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B3-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C «آلبانینشینها»، کابوس خامنهای!- سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> |
|
| |
|
| ==== عملیات تروریستی علیه مسعود رجوی در فرانسه ====
| | مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت و فرمانده ارتش آزادیبخش ملی ایران از شروع قیام دیماه ۱۳۹۶ تا ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ طی ۲۸ پیام خطوط اصلی و استراتژیک مجاهدین را برای پیشبرد خط سرنگونی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است. |
| پیش از سفر مسعود رجوی به عراق جمهوری اسلامی یک کارزار فشار روی دولت فرانسه بدلیل اقامت مسعود رجوی در این کشور را آغاز کرده بود. همچنین تلاشهایی برای انجام عملیات تروریستی در این کشور علیه جان مسعود رجوی صورت گرفت که منتسب به ایران میباشد. در روز ۲۶ دیماه ۱۳۶۴ هفتهنامه VSD در مقالهیی تحت عنوان «تهران خواستههایش را افزایش میدهد، بهای هولانگیز گروگانهای فرانسوی در لبنان» نوشت:<blockquote>«فعالیتهای سیاسی تبعیدیان محدود خواهد شد و حتی برخی از آنها قربانی خواهند گردید. بهعنوان مثال، مسعودرجوی، رهبر مجاهدین خلق، که تا بهحال توسط دو اسکادران ژاندارم در محل اقامتش در اورسوراواز حفاظت شده است، اینخطر وجود دارد که یکی از نخستین کسانی باشد که بدوندفاع میماند»<ref>هفته نامه فرانسویVSD تاریخ 16 ژانویه 1986</ref></blockquote>در سال ۲۰۰۰ کتابی پرفروش به نام « جاسوس خدا» در فرانسه توسط «پاتریک راپیه» نویسنده و سردبیر هفته نامه فرانسوی ژورنال دودیمانش با همکاری دو مامور سرویس ضدجاسوسی فرانسه منتشر شد. در این کتاب ماجرای دست داشتن جمهوری اسلامی را در چند عملیات تروریستی در پاریس در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ با ذکر جزئیات افشا کرد. در این کتاب علاوه بر آن پرده از یک طرح ترورییستی علیه شخص مسعود رجوی برداشته شد. همچنین رولان ژاکار، نویسندهی فرانسوی در کتابش به نام «قاتلان بدون مرز- چاپ ۱۹۸۵ در پاریس» از دیگر طرحهای تروریستی جمهوری اسلامی برای از میان برداشتن مسعود رجوی خبر داد.<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/5577 وبسایت سازمان مجاهدین خلق ایران.]</ref>
| |
|
| |
|
| در چنین شرایطی بود که مسعود رجوی به گفتهی شورای ملی مقاومت برای خنثی کردن این طرحها و از طرفی برای سازمان دادن به بخش بزرگی از نیروهای نظامی مجاهدین که در مرزهای ایران و عراق حضور داشتند، تصمیم گرفت به این کشور نقل مکان کند. | | خامنهای در ۱۰ دی ۱۳۹۸ در جمع تعدادی از مردم قم در مورد نقش مجاهدین در قیام آبان ۹۸ گفت، در یک کشور اروپایی، یک کشور کوچک اما شریر واقعاً خبیث در اروپا، یک عنصر آمریکایی با یک تعداد ایرانی مزدور، وطنفروش، جمع شدند دور هم علیه جمهوری اسلامی بنا کردند برنامهریزی کردن و نقشه درست کردن.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=zG9gyDdmImI صحبتهای خامنهای در جمع مردم قم - ۱۸ دی ۱۳۹۸]</ref> |
|
| |
|
| سازمان مجاهدین قصد خود برای این سفر را به دولت فرانسه اطلاع دادند. اما دولت فرانسه بدلایل نامشخصی آنرا نپذیرفت. دولت فرانسه همچنین یک کشور ثالث را به مسعود رجوی معرفی کرد که مورد موافقت مجاهدین قرار نگرفت.
| | شنبه ۲ آذر۹۸ یک کارشناس امنیتی جمهوری اسلامی در رابطه با حوادث آبان ۹۸ به خبرگزاری ایرنا گفت شهر شیراز در کنارتبریز و تهران و اهواز دارای بیشترین سطح تحرکات گسترده افراد مرتبط با مجاهدین بود. وی گفت نیرویهای سپاه و انتظامی و بسیج با ایجاد جو سرکوب از آزاد سازی شهر شیراز به دست قیام کنندگان جلوگیری کردند و در این رابطه لیدرهای اصلی جریان که با مجاهدین در ارتباط بودند دستگیر شدند. <ref>شیراز رتبه اول مقابله با ناآرامیهای کشور - ایرنا ۲ آذر ۹۸</ref> |
| | |
| ==== ملاقات با فرستادهی پادشاه مراکش ====
| |
| در اثنای مذاکرات سازمان مجاهدین خلق با دولت فرانسه بر سر نقل مکان مسعود رجوی به عراق، نیمه شب فرستادهای از طرف حسن دوم، پادشاه مراکش به اقامتگاه مسعود رجوی مراجعه کرد. او از طرف حسن دوم، پادشاه مراکش پیامی برای مسعود رجوی داشت. فرستادهی حسن دوم در این دیدار از مسعود رجوی دعوت کرد که به عنوان میهمان ویژه به آن کشور سفر کند. این دعوت از طرف سازمان مجاهدین مورد قبول قرار نگرفت.
| |
| [[پرونده:مسعود رجوی هنگام ورود به عراق.jpg|جایگزین=مسعود رجوی هنگام ورود به عراق|بندانگشتی|مسعود رجوی هنگام ورود به عراق]]
| |
| | |
| ==== تقاضای مسعود رجوی از دولت فرانسه برای سفر به خانهی برادرش کاظم رجوی ====
| |
| پس از آنکه دولت فرانسه با سفر مسعود رجوی به عراق مخالفت کرد او در نامه ای به دولت فرانسه اطلاع داد که با استفاده از حقوق قانونی خود قصد دارد به خانهی برادر خود دکتر کاظم رجوی در سوئیس برود. از طرفی پیش ازین حزب سوسیالیست سوئیس نیز مسعود رجوی را برای دیدار به این کشور دعوت کرده بود. دولت فرانسه موافقت خود با این سفر را اعلام کرد وهماهنگی ها با حضور سفیر سوئیس در فرانسه انجام شد. با این همه ۴۸ ساعت پیش از حرکت، استاندار والدواز فرانسه با چندین ماشین اسکورت و اسکورت موتوری بهمحل اقامت مسعودرجوی آمد و اطلاع داد آقای رجوی هماکنون باید بلادرنگ برای امر بسیار مهمی در دفتر وزیر کشور حضور بههم برساند. مسعود رجوی برای ملاقات با وزیر کشور حرکت کرد و در آنجا به وی اطلاع داده شد که جمهوری اسلامی قصد دارد در سوئیس او را از طریق فشار بر روی انترپل دستگیر و به ایران استرداد کند. به این ترتیب سفر مسعود رجوی به خانهی برادرش نیز ملغی شد.
| |
| | |
| ==== پرواز مسعود رجوی به عراق ====
| |
| پس از الغای سفر مسعود رجوی به سوئیس سرانجام دولت فرانسه با سفر او به عراق موافقت کرد. او در روز ۱۷ خرداد ۱۳۶۵ با یک پرواز اختصاصی پاریس را به مقصد بغداد ترک کرد.
| |
| | |
| مسعود رجوی در قسمتی از پیام خود به مناسبت این سفر گفت:<blockquote>«من فردا از اینجا، از فرانسه، خواهم رفت. البته اینسفری است فوقالعاده خطیر و سرنوشتساز، پر از خطر، خطرهای مختلف. قرار بود ۷-۸-۱۰روز پیش بروم. اما نشد، یعنی نگذاشتند. چندروزی خودم را بهمثابه گروگانی یافته بودم اما بههرحال فردا خواهم رفت.اگر بپرسید برای چه میروی، در یککلام میگویم که برفروزم آتشها بر کوهستانها»</blockquote>مسعود رجوی از فرودگاه بغداد مستقیما به زیارت کربلا و نجف رفت. او در آنجا نیز طی پیامی بصورت نمادین خود را پناهنده حسین بن علی امام چهارم شیعیان اعلام کرد.
| |
| | |
| == تشکیل ارتش آزادیبخش توسط مسعود رجوی ==
| |
| [[پرونده:رژه ارتش آزادیبخش.jpg|جایگزین=رژه ارتش آزادیبخش|بندانگشتی|رژه ارتش آزادیبخش]]
| |
| مسعود رجوی در پیام خود هنگام ترک فرانسه گفته بود:
| |
| | |
| «اگر بپرسيد براي چه ميروي؟ در يك كلام مي گويم، "كه برفروزم آتشها در كوهستانها"…
| |
| | |
| بسیاری این سخن را نشانهای از قصد او برای تشکیل ارتش آزادیبخش ملی ایران میدانند. تا پیش ازین یکانهای رزمی مجاهدن در مرز ایران و عراق تنها به عملیاتهای محدود پارتیزانی دستی میزدند. از دیدگاه مجاهدین نیروهای رزمی آنها در مرز باید در شکل و محتوا وارد یک جهش میشدند. از نظر مسعود رجوی این جهش تنها با تشکیل ارتش آزادیخبش ملی ایران امکان پذیر بود.
| |
| | |
| در بهار ۱۳۶۶ در پی یک جمعبندی الزامات سیاسی-نظامی برای تشکیل ارتش آزادیخبش بررسی شد و در ۳۰ خرداد ۱۳۶۶ مسعود رجوی تشکیل ارتش آزادیخبش را اعلام نمود.در این رابطه گردانهای نظامی مجاهدین با شرایط جدید سازمان داده شده و آموزشهای جدید خود را آغاز نمودند. مجاهدین خلق معتقدند سنگ بنای ارتش آزادیبخش نه در سال ۱۳۶۶ بلکه در روزی بنا گذاشته شد که مسعود رجوی نیروهای ملیشیا (نیروهای جوان نیمه وقت) را تشکیل داد. این ارتش در پروسهی تکاملی خود به یک ارتش بسیار منظم پیاده و سپس در عرض مدت کوتاهی با غنائم بسیاری که در یکی از عملیاتهای خود بدست آورد به یک ارتش منظم زرهی تبدیل شد. در سال ... فیگارو این ارتش را تحصیلکردهترین ارتش دنیا نامید. مانور زرهی این ارتش با نام طلوع از طرف خبرگزاریهای بین المللی انعکاس داده شد.
| |
| | |
| مسعود رجوی در بخشهایی از بیانیهی تشکیل ارتش آزادیبخش چنین گفته است:
| |
| [[پرونده:ارتش آزادیبخش ملی ایران در مانورهای مختلف.jpg|جایگزین=ارتش آزادیبخش ملی ایران در مانورهای مختلف|بندانگشتی|ارتش آزادیبخش ملی ایران در مانورهای مختلف]]
| |
| <blockquote>به نام خدا وبه نام خلق قهرمان ايران به نام انقلاب نوين مردم ايران به نام صلح و آزادي به نام شهيدان و زندانيان مقاوم خلق همميهنان، مردم آگاه و آزادهٌ ايران؛ با تعظيم به روانهاي والاي شهداي انقلاب نوين ايران بهويژه سمبل زن انقلابي مجاهد اشرف رجوي و سردار شهيد خلق موسي خياباني و بيش از هفتاد هزار قهرمان بهخونخفتهٌ ديگر كه پرچم بزرگترين مقاومت سراسري، سازمانيافته و مسلحانهٌ تاريخ ميهن ما را برافراشتند و با ياد همهٌ قهرمانان اسير و درزنجيري كه رايت شرف و شكوه خلق ايران را در شكنجهگاهها و زندانهاي دشمن سبع و ضدبشر بردوش ميكشند؛ در آستانهٌ 30خرداد،سالروز تظاهرات عظيم مردمي در 30خرداد1360، سرآغاز انقلاب نوين مردم ايران و روز شهدا و زندانيان سياسي،با ميمنت و فرخندگي بنيانگذاري «ارتش آزاديبخش ملي» را به اطلاع ميرسانم.تأسيس ارتش آزاديبخش ملي بهمثابه بازوي استوار و پراقتدار خلق از ديرباز در صدر آرزوهاي عموم وطندوستان و آزاديخواهان اين مرز و بوم و همهٌ مشتاقان استقلال بوده و كمبود آن يكي از مهمترين حلقههاي مفقود در تاريخ جنبشهاي رهائيبخش مردم ايران در دوران معاصر است. از مجاهدان آزاديستان صدر مشروطه تا مصدق فقيد پيشواي نهضت ضداستعماري مردم ايران تنها بدينوسيله ميتوانستند از سلطهٌ مجدد دشمنان آزادي و استقلال ميهن ممانعت نموده و پيروزي پايدار ملت را تضمين كنند. اگر مبارزات مسلحانهٌ انقلابي بر ضد ديكتاتوري دستنشاندهٌ شاه نيز فرصت مييافت به بلوغي در حد يك ارتش رهائيبخش ملي و مردمي نايل شود، خميني دجال و ضدبشر هرگز نميتوانست بر امواج انقلاب ضدسلطنتي سوار شده و رهبري آن را به سرقت ببرد… آري، ارتش آزاديبخش يك گنجينهٌ عظيم ميهني و سرمايهٌ آزادي و ا ستقلال و تماميت وطن است. در همين راستا بود كه سازمان مجاهدين خلق ايران در نخستين سال حكومت خميني به سازماندهي ميليشياي مردمي همت گماشت…ارتش آزاديبخش ملي قبل از هر چيز وظيفه دارد بهمنظور درهمشكستن طلسم اختناق خميني و تدارك قيام عمومي با اهرمها و دستگاه سركوبگر و جنگافروز دشمن پليد چنگ در چنگ شده و با نبرد تمامعيار آنها را بشكافد و از هم بپاشد و به پيش برود. اين يك ارتش مردمگرا ي انقلابي و ملي است كه رزمندگان دلير آن خود را با حداكثر انضباط و فداكاري وقف رزم بيامان عليه دجال خونآشام دوران كردهاند....از همهٌ دليرمردان و شيرزناني كه نبرد با ستمگر دوران را اراده كرده و آمادگي حمل سلاح دارند و همچنين از نظاميان ميهنپرست كه نميخواهند رودرروي خلق به رژيم خميني خدمت كنند دعوت ميكنم به ارتش آزاديبخش ملي بپيوندند. باشد كه ارتش آزادي رسالت رهائيبخش خود را هر چه سريعتر محقق كند! باشد كه اين ارتش مردمي ضامن پايدار صلح و آزادي و استقلال و تماميت ارضي ايران گردد! باشد كه تاريخ ايرانزمين از اين ارتش به نيكي ياد كند و رزمندگان پاكباز آن را قدر بشناسد! سلام بر خلق ـ سلام بر آزادي مسعود رجوی</blockquote><blockquote></blockquote>
| |
| | |
| == نقش کنونی مسعود رجوی ==
| |
| [[پرونده:مسعود رجوی با لباس نظامی.JPG|جایگزین=مسعود رجوی در لباس فرم ارتش آزادیبخش|بندانگشتی|مسعود رجوی در لباس فرم ارتش آزادیبخش]]
| |
| از سال ۱۳۶۸ مسعودر رجوی هیچ مسئولیت اجرایی در مجاهدین ندارد. هم اکنون زهرا مریخی مسئول اول سازمان مجاهدین خلق است و پیش از او هشت زن دیگر مسئولین اول این سازمان بوده اند با اینهمه نقش مسعود رجوی به عنوان فردی که سازمان خود را از گردنههای سختی چون جریان اپورتونستی و پس از آن مبارزه با جمهوری اسلامی عبور داده است، وی را به یک رهبر تاریخی و ایدئولوژیک در مجاهدین تبدیل کرده است.<ref>دموکراسی خیانت شده- ص ۱۳۸</ref>
| |
| | |
| پس از تشکیل شورای ملی مقاومت عمدهی وقت مسعود رجوی صرف مسئولیتش در شورای ملی مقاومت ایران می شد. این شورا پس از گذشت ۳۹ سال هنوز پا برجاست که نقش مسعود رجوی در ادامه بقاء و پیشرفت آن به گفتهی تمامی اعضایش بسیار بارز میباشد.<ref>دموکراسی خیانت شده- ص ۱۳۸</ref>
| |
| | |
| محمد حسین نقدی، یک دیپلومات ایرانی که در سال ۱۳۶۱ به شورای ملی مقاومت پیوست و در سال ۱۳۷۱ در رم به قتل رسید در مصاحبهیی در دیماه ۷۱ بهدنبال گسترش شورا گفت:<blockquote>«ما شوراییها معمولاً ابا داریم از اینکه نقش افراد را هم در این رابطه برجسته بکنیم، ولی من واقعاً تصور میکنم بهحق و بهجاست بگوییم که بیش از هرکس، این خواست عمومی جامعه و این ارادهی عمومی جامعه و این نیاز را و این که چگونه میشود این نیاز را ماده و متبلور کرد، مسئول شورای ملی مقاومت ایران آن را درک کرده و من فکر میکنم که واقعاً خارج از هرگونه تعارفی، حضور او هم بالاتر از هرچیز در عرصهی سیاسی از دلایل دوام و پیشرفت شورای ملی مقاومت و مقاومت بهطور عام بوده و من تصور میکنم که در یک فرض ذهنی، عدم وجود مسئول شورای ملی مقاومت ایران، باعث میشد که مقاومت ایران اگر هم وجود میداشت، شکل و شمایلش طور دیگری بود و در مراحل قطعاً عقبتری از این چیزی که امروز هست، میبود». </blockquote>دکتر منوچهر هزارخانی، نویسندهی برجستهی ایرانی و مسئول کمیسیون فرهنگ و هنر شورای ملی مقاوت در همینزمان دربارهی نحوهی ادارهی جلسههای شورا گفت: <blockquote>«ما که در جلسهی شورای ملی مقاومت نشستهایم، همهمان نظر واحدی نداریم… سر راهحل سیاسی با هم دعوا داریم، والا بیخود جلسه تشکیل نمیدادیم. اینکه بایست چنین جلسههایی تشکیل بشود… را بهطور عام همه درک میکنند. اما اینکه کسی از عهدهی این کار بربیاید، این هنری است که اگر کسی این هنر را داشت، میشود رهبر. کسی که این ظرافتهای تعادل بخشیدن به یک نوع همکاری بین گروههایی که هیچکدامشان سیاستمدار حرفهیی نبودهاند، را داشته باشد، هنری دارد که همان هنر رهبری است. ما این را داریم و گمان میکنم که راهمان تا حد زیادی به اینخاطر هموار است».<ref>دموکراسی خیانت شده ص ۱۳۹</ref></blockquote>بااینهمه مسعود رجوی در مورد شورا بر این باور است که هیچ تعصبی روی شورا یا مجاهدین وجود ندارد و هر زمان گروه یا آلترناتیوی پیدا شود که ظرفیت بالاتری برای سرنگونی جمهوری اسلامی و تضمین دموکراسی داشته باشد، حاضر است از آن برغم اختلاف عقیده دفاع و حمایت کند.
| |
| | |
| پس از اشغال عراق که سازمان مجاهدین خلق در احترام به دولت نوپای عراق و قوانین آن حاضر شدند جمعاوری سلاحهایشان را بپذیرند، مسعود رجوی همچنان با اعضاء و هوادارانش در جلسات متعددی بصورت نوشتاری یا صوتی همراه بوده است. همچنین او گاهی پیامها و بیانیههایی به مناسبتهای مختلف ارسال میکند که از سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران و مجاهدین پخش میشود. از جمله او در طول قیام دیماه ۱۳۹۶ چندین پیام خطاب به قیام کنندگان ارسال کرد. استراتژی تدوین شده و اعلام شده ای که توسط مسعود رجوی برای سرنگونی جمهوری اسلامی اعلام شده و در پیامهای اخیر او نیز به آنها اشاره شده است، استراتژی ارتش آزادیبخش با کمک کانونهای شورشی و شوراهای هماهنگی است.
| |
| | |
| == پانویس ==
| |
| {{پانویس|۳|اندازه=ریز}}
| |
| == منابع == | | == منابع == |
| | <references /> |