کاربر:Ehsan/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۸٬۷۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{Infobox civil conflict
{{ستون سری‌های سیاسی
| title            = مبارزه مسلحانه
| name = نوار کناری سازمان مجاهدین خلق ایران
| subtitle        = مبارزه مسلحانه
| class = plainlist
| partof          =  
| titlestyle = padding-top:0.2em;
| image            = [[پرونده:مبارزه مسلحانه.jpg|300px]]
| title = {{Hlist|[[سازمان مجاهدین خلق ایران]]}}
| caption          =  
| headingstyle = line-height:1.3em;
| date            =
| contentstyle = text-align: ;
| place            =
| coordinates      =
| causes          = فقدان امکان مبارزه مسالمت‌آمیز
| goals            = برچیدن سلطه‌ی دیکتاتور
| methods          = ارتش‌آزدی‌بخش، چریک شهری، کانون شورشی و ...
| status          =  
| result          =
| side1            =
| side2            =
| side3            =
| leadfigures1    =
| leadfigures2    =
| leadfigures3    =
| howmany1        =
| howmany2        =
| howmany3        =
| casualties1      =
| casualties2      =
| casualties3      =
| fatalities      =
| injuries        =
| arrests          =
| detentions      =
| charged          =
| fined            =
| casualties_label =
| notes            =
| sidebox          =
}}


'''مبارزه مسلحانه''' نوعی از مبارزه است که در آن از سلاح و قهرسازمان‌یافته برای سرنگون کردن حکومت‌های دیکتاتوری و تمامیت‌خواه استفاده می‌شود. بسیار طبیعی است که هر انسان و در نتیجه هر جریان سیاسی ساده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین روش را برای پیشبرد مبارزه و رسیدن به هدف انتخاب کند. در نتیجه طور معمول  مبارزه مسلحانه هنگامی به عنوان یک استراتژی یا راه حل در مقابل احزاب و گروه‌ها و سازمان‌های سیاسی قرار می‌گیرد، که امکان مبارزه‌ی مسالمت آمیز از میان رفته باشد. بر اساس یک اصل در دانش مبارزه، [[استراتژی مبارزه انقلابی|استراتژی مبارزه‌ی انقلابی]] را  دشمن به نیروی انقلابی تحمیل می‌کند. در بیانیه استقلال آمریکا به عنوان یکی از مهم‌ترین اسناد حقوق بشر در جهان،  حق مبارزه‌ی قهرآمیز برای سرنگون کردن حکومتی که حقوق شهروندان خود را اعاده نمی‌کند، به رسمیت شناخته شده است.<ref>[https://fa.wikisource.org/wiki/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D9%84%D8%A7%D9%84_%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA_%D9%85%D8%AA%D8%AD%D8%AF%D9%87_%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7 بیانیه استقلال آمریکا]</ref> زیر‌بنای آ‌زادی اسلحه در آمریکا نیز تأیید چنین حقی است.<ref>[https://www.radiofarda.com/a/gun-control-issue-in-usa/30111038.html چرا حمل سلاح در آمریکا آزاد است؟]</ref> به این ترتیب تعیین استراتژی مبارزه حیاتی‌ترین امر در پیشبرد یک مبارزه سیاسی است. همچنین یک سازمان انقلابی پس از آن که به ضرورت مبارزه مسلحانه پی برد باید به بررسی اشکال گوناگون مبارزه مسلحانه که در ۱۰۰ سال اخیر براساس شرایط اجتماعی و ماهیت حکومت‌ها،‌ تغییر کرده است،‌بپردازد.  به عنوان مثال در چین، مائو با استراتژی نبرد آزادی‌بخش توانست به پیروزی دست‌ یابد. در روسیه، لنین با جنگ مسلحانه‌ی شهری توانست تزاریسم را از پای درآورد. در کوبا، چه‌گوارا، استراتژی کانون‌های شورشی را برگزید، اما در بولیوی همین استراتژی دیگر راهگشا نبود. [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین]] و [[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|چریک‌های فدایی]] در ایران، به عنوان اولین جریانات انقلابی سازمان‌یافته، استراتژی چریک شهری را برای سرنگونی شاه برگزیدند. پس از انقلاب ضدسلطنتی مسعود رجوی استراتژی ارتش آزادی‌بخش نوین را بنیان گذاشت. این استراتژی در تکامل خود و انطباق فعال با شرایط، به ارتش آزادی و کانون‌های شورشی ارتقاء یافت. تعیین استراتژی مبارزه انقلابی در هر مبارزه‌ی جدی و سازمان‌یافته، مهم‌ترین گام برای پیروزی است.   
| heading1 = پایه‌ها
| content1 =
* [[سازمان مجاهدین خلق ایران]]
{{فهرست یک‌دست}}


==تعریف استراتژی==
* [[گردهمایی سالانه مجاهدین]]
استراتژی یا راهبرد، بر‌گرفته از واژۀ یونانی Strategos به معنی ژنرال ارتش است. Stratos به معنای ارتش و ago به معنای هدایت است. بنابراین واژه استراتژی در ابتدا به معنی هدایت ارتش به‌کار گرفته می شد. ژنرال چینی سان تزو، در کتاب هنر جنگ، به چگونگی استفاده از این مفهوم برای غلبه بر دشمن پرداخته است. سان تزو،  استراتژی را در بعد نظامی هنر و فن طرح ریزی ترکیب و تلفیق عملیات نظامی برای رسیدن به هدف جنگی مشخص تعریف می‌کند.<ref>[http://www.e-modiran.com/submits/management/217/t:%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C مقاله تاریخچه استراتژی محبوبه خدابخش]</ref> پس استراتژی کاری است که استراتگوس یا استراتژیست انجام می‌داد. بعدها این وظایف به امور قضایی و مدنی نیز گسترش یافت. امروزه واژه استراتژی در حوزه‌ی سیاست و مبارزه سیاسی یا انقلابی بیش از هر حوزه‌ای به‌کار می‌رود.  «استراتژی، علم برنامه ­ریزی و هدایت عملیات نظامی بزرگ در مقیاس کلان، با هدف تشخیص و یافتن بهترین موقعیت قبل از شروع درگیری واقعی با دشمن است.»<ref>[https://www.merriam-webster.com/dictionary/strategy سایت لغت‌نامه وبستر]</ref> دایره المعارف بریتانیکا تعریف استراتژی را از دید نظامی با تعبیر هنر برنامه‌ریزی و هدایت عملیات معرفی کرده است و برای متمایز ساختن آن با تاکتیک، سه ویژگی گستردگی بیشتر عملیاتی، دوره زمانی بلندتر و جابه جایی انبوه نیروها را قید می‌کند. مجموعه‌ای از شناخت‌ها و اطلاعات به‌هم پیوسته درباره یک موضوع مشخص علم نام دارد. مهارت در به کارگیری علم در صحنه عمل، هنر نام دارد، استراتژی؛ شناخت‌های سازمندی است که نحوه به خدمت گرفتن قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی را برای رسیدن به هدف‌ نشان می‌دهد. از این منظر استراتژی یک علم است؛ اما تمام کسانی که استراتژی می‌دانند، قادر نیستند آن را به کارگیرند، کسی که مهارت کافی در این زمینه دارد، می‌تواند از استراتژی استفاده کند، پس، استراتژی نوعی هنر نیز هست. به بیان کامل‌تر، استراتژی هم علم و هم هنر است.استراتژی فن اداره جنگ، فن فرماندهی، فن جنگ و طرح نقشه برای جنگ، نیز معنا شده است.<ref>[https://www.parsine.com/fa/news/21296/%D8%A7%D8%B5%D9%88%D9%84-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D9%86%DA%AF مقاله اصول و مبانی استراتژیک جنگ]</ref>
* [[بیانیه ملی ایرانیان]]
== ضرورت مبارزه مسلحانه ==
* [[مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران]]
[[پرونده:مبارزه مسلحانه در چین.JPG|جایگزین=نبرد آزادیبخش در چین|بندانگشتی|نبرد آزادیبخش در چین]]
* [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران]]
مبارزه برای تحقق اهداف سیاسی، در کلی‌ترین شکل به دو دسته‌ی مبارزه‌‌ی قهرآمیز و مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز یا پارلمانتاریستی تقسیم می‌شود. تعیین روش مبارزه، همواره از شرایط حریف آغاز می‌شود. هر سازمان یا حزب یا جریان سیاسی جدای از این‌که یک جریان انقلابی باشد یا نباشد، در یک شرایط دموکراتیک می‌تواند اهداف خود را با هزینه‌ی بسیار کمتر، برآورده کند یا دست‌کم برای آن تلاش نماید.
* [[تشکیلات مجاهدین خلق ایران]]
* [[طرح ده ماده‌ای مریم رجوی]]
{{پایان فهرست یک‌دست}}


به عنوان مثال در کشورهای اروپایی، مبارزه برای بدست آوردن حقوق ملت‌ها نیازی به مبارزه مسلحانه ندارد، زیرا مسیر برای مبارزه مسالمت‌آمیز بسته نیست. مائو در رابطه با مبارزات کارگری در اروپا و آمریکا می‌گوید:
| heading2 = موضوع‌ها
| content2style = font-style:italic;<!--(most are non-English terms)-->
| content2 = {{فهرست یک‌دست}}
<!--(Alphabetical by linktext:)-->
* {{Noitalic|[[فاز سیاسی فاز نظامی]]}}
* [[میلیشیا]]
* [[عاشورای مجاهدین]]
* [[۵ مهر ۱۳۶۰]]
* [[عملیات آفتاب]]
* [[عملیات چلچراغ]]
* [[عملیات فروغ جاویدان]]
* [[عملیات مروارید]]
* [[قتل عام ۶۷]]
* [[رژه ارتش آزادیبخش ملی ایران]]
* [[کودتای ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳]]
* [[ ۶ و ۷ مرداد]]
* [[قتل عام ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ اشرف]]
* [[موشک‌ باران ۷ آبان لیبرتی ۱۳۹۴]]
{{پایان فهرست یک‌دست}}


تربیت کارگران و فـراهم آوردن نیروهـا از طریق یک مبارزه قانونی طویل المدت و به این ترتیب آماده شدن برای واژگونی نهائی سرمایه داری، وظیفـه پرولتاریـا در کشورهای سرمایه داری است. در آنجا مسئله عبارت است از توسل به یک مبـارزه طـولانی، قـانونی، بـه خـدمت گـرفتن تریبون پارلمانی، سـازماندهی سـندیکاها و تربیـت کـارگران.
| heading3 = نمودها
| content3 =
{{نوار جانبی|bodystyle={{Subinfobox bodystyle}} |navbar=off
  |headingstyle=padding-bottom:0; |contentstyle=padding-top:0;
  | content1 =
* [[کانون‌های شورشی]]
* [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران]]
* [[شورای ملی مقاومت ایران]]
  | heading2 = {{Nobold|<big>مکان‌ها</big>}}
  | content2 = {{فهرست یک‌دست}}
<!--(Alphabetical by linktext:)-->
* [[قرارگاه اشرف]]
* [[قرارگاه لیبرتی]]
* [[اشرف سه]]
{{پایان فهرست یک‌دست}}
}}


این در حالی است که در سلطه‌ی دیکتاتوری امکان هیچگونه مبارزه پارلمانتاریستی وجود ندارد. به همین دلیل در گام نخست هدف از سازمان‌های انقلابی کنار زدن دیکتاتوری و برکناری ستم ملی است. به عبارت دیگر، مبارزه‌ی مسلحانه به‌ دلیل به بن بست رسیدن مبارزات سیاسی و مطلق شدن دیکتاتوری‌ها و فشار روز افزون بر اقشار مختلف اجتماعی به گروه‌ها و سازمان‌های سایسی تحمیل می‌شود.
| heading4 = افراد
| content4 =
{{فهرست یک‌دست}}
* [[محمد حنیف‌نژاد]]
* [[سعید محسن]]
* [[علی اصغر بدیع زادگان]]
* [[مسعود رجوی]]
* [[مریم رجوی]]
* [[زهرا مریخی]]
* [[زهره قائمی]]
* [[محمد سیدی کاشانی]]
* [[رضا رضایی]]
* [[محمود عسگری زاده]]
* [[محمود قائمشهر]]
* [[رسول مشکین‌فام]]
* [[منیره رجوی]]
* [[فاطمه مصباح]]
* [[موسی خیابانی]]
* [[اشرف ربیعی]]
* [[مهدی رضایی]]
* {{Longitem|[[مصطفی جوان خوشدل]]}}
* [[محمدرضا سعادتی]]
* [[طاهره طلوع]]
<!-- * [[Hisbah]]
* [[Hizbul Islam]]
* [[Indonesian Mujahedeen Council]] -->
* [[گوهر ادب‌آواز]]
* [[معصومه کبیری]]
<!-- * [[Islamic Defenders Front]]
* [[Islam Hadhari]] -->
<!--
* [[Jemaah Islamiyah]]
* [[Laskar Jihad]]
* [[Matowa]]
* [[Muhtasib]] -->
* [[احمد رضایی]]
* [[علی صارمی]]
* [[جعفر کاظمی]]
* [[عبدالرضا رجبی]]
{{پایان فهرست یک‌دست}}


پس مبارزه‌ی مسلحانه انقلابی زمانی ضروری می‌شود که امکان مبارزه‌ی مسالمت‌آمیز وجود ندارد. در چنین شرایطی سازمان‌های انقلابی که توان ورود به مرحله جدید مبارزه را دارند، خود را با آن منطبق می‌کنند و سازمان‌ها و جریاناتی که توان تشکیلاتی و فکری ورود به شرایط دشوار مبارزه مسلحانه را ندارند، گاه منحل شده و گاه در حالتی انفعالی به زیستی غیرمؤثر ادامه می‌دهند.  
| heading5 = نوشتارهای کلیدی
| content5 = <div class="wraplinks"><!--Chronological:-->
* {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[شیطان سازی علیه مجاهدین خلق ]]}}
* {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[پایگاه اجتماعی مجاهدین خلق]]}}
* {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[استراتژی مبارزه انقلابی]]}}
* {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[رژیم ولایت فقیه]]}}
* {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[اپوزیسیون]]}}
* {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[موقعیت انقلابی]]}}
* {{Longlink|style=line-height:1.15em; |''[[طلسم اختناق]]}}
</div>
}}<noinclude>


هدف سازمان‌های انقلابی از مبارزه مسلحانه تضعیف حکومت و در نهایت واژگونی رژیم سیاسی حاکم است که به روش‌های مختلف و هم‌راستا با فعالیت‌های سیاسی، تبلیغاتی و اجتماعی صورت می‌پذیرد.
'''عملکرد مجاهدین خلق در دوران جمهوری اسلامی''' را می‌توان در استراتژی، مواضع، فعالیت‌های سیاسی و نظامی آن‌ها مشاهده کرد. [[سازمان مجاهدین خلق ایران|مجاهدین خلق]] در نیم قرن گذشته سازمان‌یافته‌ترین و فراگیرترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی بوده‌اند و می‌توان آن‌ها را مهم‌ترین و جدی‌ترین دشمن آن دانست.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/137966 رودی جولیانی: مجاهدین، سازمان‌یافته‌ترین جنبش اپوزیسیون ایران]</ref> به طور کلی مهم‌ترین تأثیر مجاهدین خلق از سال ۱۳۶۰ ایجاد و حفظ راهبردی به نام «سرنگونی» جمهوری اسلامی بوده است. ‌مجاهدین از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ راه‌برد سرنگونی جمهوری اسلامی را در پیش گرفتند و صورت‌ مسأله‌ی لزوم براندازی آن‌ را مطرح کردند. به این ترتیب در موازنه‌ی قدرت همواره وجود یک اپوزیسیون سازمانیافته که خواهان «سرنگونی» این نظام بود و آن را افشا می‌کرد بر همه‌ی تصمیم‌گیری‌های داخلی و در روابط دنیا با این نظام تأثیرگذار بوده و هست.<ref name=":1">[https://ir.voanews.com/persiannewsiran/us-iran-6 ایلان برمن: نقش مجاهدین در آگاه سازی جهان در مورد جمهوری اسلامی]</ref>


هدف سازمان‌های انقلابی از مبارزه مسلحانه تضعیف حکومت و در نهایت واژگونی رژیم سیاسی حاکم است که به روش‌های مختلف و هم‌راستا با فعالیت‌های سیاسی، تبلیغاتی و اجتماعی صورت می‌پذیرد.
استراتژی سرنگونی قهرآمیز جمهوری اسلامی پس از ۲ سال و نیم فعالیت مسالمت آمیز توسط مجاهدین اتخاذ شد. طی این دو سال و نیم بیش از هفتاد نفر از اعضا و هوداران مجاهدین توسط جریان حزب‌اللهی مشهور به چماقداران یا فالانژها کشته شدند.  


مائو در کتاب خود تحت عنوان  «مسائل جنگ و استراتژی» در این رابطه می‌گوید:<blockquote>هدف از مبارزه مسلحانه در آغاز، نه وارد کردن ضربات نظامی بر دشمن، بلکه وارد کردن ضربات سیاسـی بر دشمن است. هدف این است که به انقلابیون و خلق راه مبارزه نشان داده شود، آنها را از قدرت خویش آگاه گردانـد، نشان دهد که دشمن آسیبپذیر است. نشان دهد که امکان مبارزه هست، دشـمن را افشـا کنـد و خلـق را آگـاه گردانـد.<ref>مائو در سال 1938 در مقاله ای تحت عنوان "مسائل جنگ و استراتژی</ref></blockquote>مائو در همین کتاب در مورد چین می‌گوید:<blockquote>«در چین نه پارلمانی وجود داردکه بتوان از آن استفاده کرد و نه قانونی که بـرای کـارگران حـق سـازماندهی اعتصـاب را بشناسد. در اینجا وظیفه اساسی پرولتاریا نه گذراندن یک مبارزه قانونی طولانی برای رسیدن به قیام و جنگ و نـه اشـغال بدوی شهرها و سپس روستاها، بلکه حرکتی در جهت عکس است.". ".... در چین شکل عمده مبـارزه عبـارت اسـت از جنگ و شکل عمده سازمان عبارت است از ارتش. تمام اشکال دیگر، از قبیل سازمان و مبارزه تودههای خلق بسیار حائز اهمیت و مطلقاً لازمند و در هیچ حالتی نباید نادیده گرفته شوند، ولی همه آنها تابع منافع جنگ هستند.»<ref>[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf مبارزه مسلحانه،  هم استراتژی هم تاکتیک]- مسعود احمد زاده</ref></blockquote>
در این مقطع [[سازمان مجاهدین خلق ایران|سازمان مجاهدین خلق]] در هزاران شهر نیرویی دست‌کم ۱۰۰ هزارنفره به نام [[میلیشیا]] را سازماندهی کردند. تظاهرات آن‌ها در روز سی‌خرداد ۱۳۶۹ یک تظاهرات نیم میلیون‌نفره در تهران بود.  به این ترتیب می‌توان گفت نسلی از براندازان که در طول ۴۰ سال این نظام را درگیر کردند در همین ۲.۵ سال توسط مجاهدین ایجاد شدند.


== شرایط ورد به عمل انقلابی ==
مجاهدین اولین سازمانی بودند که اصل [[رژیم ولایت فقیه|ولایت فقیه]] را رد کردند و به همین دلیل به قانون اساسی جمهوری اسلامی رأی ندادند.<ref>[https://www.bbc.com/persian/iran/2011/06/110618_l10_30khordad60_mojahedin قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری]</ref> با رد صلاحیت [[مسعود رجوی]] در انتخابات ریاست جمهوری که به همین دلیل انجام شد، هواداران آن از کاندیدای لیبرال یعنی بنی‌صدر حمایت کردند که سرانجام به ریاست او منجر شد و به این ترتیب اولین شقه را به رأس حکومت تحمیل کردند. <ref>[https://www.isna.ir/news/98110503304/%D8%B1%D9%82%D8%A8%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF رقبای بنی‌صدر چه کسانی بودند؟]</ref> مجاهدین خلق، رئیس جمهور وقت جمهوری اسلامی را طی عملیاتی مخفیانه با یک پرواز خصوصی از تهران به پاریس بردند. خروج اعتراضی رئیس جمهور یک ضربه‌ی سیاسی برای جمهوری اسلامی تازه تأسیس شده به شمار می‌رفت.<ref>[https://event.mojahedin.org/events/5079/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B3 پرواز مسعود رجوی از تهران به پاریس]</ref> 
مسعود احمدزاده در کتاب مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک می‌نویسد:


هر گونه توسل به آماده نبودن ش رایط عینی انقلاب مبین اپورتونیسم و سازشکاری و رفرمیسم، نشانه فقدان شهامت سیاسی و توجیه بی عملی است. او همچنین معتقد است که برای ورود به مبارزه مسلحانه نباید در انتظار فراهم شدن شرایط باقی ماند. او معتقد است که نفس عمل مسلحانه شرایط را فراهم می‌کند. وی با تکیه بر تئوری‌های انقلاب کوبا می‌نویسد:<blockquote>«چرا قیام کار توده هاست؟ مگر تجربه کوبا نشان نداد که یک موتور کوچک و مسلح می تواند قیام را آغاز کند و به تدریج توده ها را نیز به قیام بکشاند؟»<ref>[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf مبارزه مسلحانه،‌هم استراتژی هم تاکتیک - صفحه ۳۱]</ref></blockquote>از این رو عدم وجود جنبش‌های گسترده در جامعه را نه نشانه‌ی آماده نبودن شرایط عینی انقلاب بلکه ناشی از سرکوب قهرآمیز و اختناق مداوم ناشی از سلطه‌ی دیکتاتوری می‌داند. همچنین تبلیغات وسیع سیاسی و ایدئولوژیک دیکتاتوری می‌داند.<ref>[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک-] صفحه ۳۴</ref>
از سال ۶۰ مجاهدین وارد [[فاز سیاسی فاز نظامی|فاز مسلحانه]] شدند. طی عملیات مجاهدین هزاران نفر از پاسدارها، نیروهای سرکوبگر و سران آن‌ها هدف قرار گرفتند. این کار تأثیر به سزایی در بی‌آینده کردن رژیم داشت. در حال حاضر در رأس نظام، کمبود اقطاب حکومتی برای مناصب کلیدی تبدیل به یک بحران شده است.


مسعود احمد زاده معتقد است در شرایطی که قدرت سرکوب کننده دیکتاتور، نیروی انقلابی را واداشته که درنده خوییِ او را به عدم آمادگی شرایط عینی و رشد ناکافی تضادها نسبت دهند و پوشالی بودن آن را از نظر دور بدارد، مردم چگونه می توانند بر قدرت تاریخی خود واقف شود؟ احمد زاده تأکید می‌کند:<blockquote>چگونه می توان آن مبارزه ای را که در تاریخ جریان دارد، مبارزه ای را که ضرورتهای تاریخی پیروزی آنرا تضمین کرده اند، مبارزه ای که ریشه اش در بطن شرایط مادی زندگی خود توده ها است، مبارزه ای را که در عمل آ گاهانه پیشقراولان انقلابی انعکاس یافته، مبارزه ای را که در جنبشهای پراکنده و جرقه وار توده ها انعکاس یافته، مبارزه ای را که در شرایط استبداد سنگین و اختناق مداوم گاه خصلت انفجاری پیدا کرده و دفعتاً نیروی عظیمی از توده ها را به خیابان می کشد و یکباره چون شعله ای زودگذر خاموش می شود، عملاً به توده‌ها نشان داد؟ چگونه می توان آن جریانی را بنا نهاد که در مسیر آن توده بر خود، بر منافع واقعی خود، بر قدرت سهمگین و شکست ناپذیر خود واقف شود و به جریان مبارزه کشانده شود؟ چگونه می توان در آن سد عظیم قدرت سرکوب کننده که اختناق و سرکوب مداوم، عقب ماندن رهبری و عدم توانایی پیشرو در ایفای نقش خود، بالاخره تبلیغات جهنمی رژیم متکی به سرنیزه میان روشنفکر خلق و خلق، میان توده و خود توده، میان ضرورت مبارزه توده ای و خود مبارزه توده‌ای، بر پا داشته، شکاف انداخت، و سیل خروشان مبارزه توده ای را جاری کرد؟ تنها راه عمل مسلحانه است.<ref name=":0">[https://www.iran-archive.com/sites/default/files/sanad/cherikha_ta_1357-mobarezeh_masud.pdf مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک- صفحه ۳۶]</ref></blockquote>بر همین اساس برای ورود به عمل مسلحانه نیازی به انتظار برای فراهم آمدن شرایط موهوم نیست. بلکه باید به مردم نشان داد که مبارزه واقعا آغاز شده است و نیاز به شرکت فعالانه‌ی آن‌ها دارد.<ref>رژی دبره - انقلاب در انقلاب</ref>
در چهار دهه‌ی گذشته بیش از ۱۰۰ هزار نفر از مجاهدین توسط این رژیم کشته شدند. در ظاهر این ضربه‌ای است که جمهوری اسلامی به مجاهدین وارد کرد اما در صورت عدم مقاومت این افراد، جمهوری اسلامی از همان ابتدا با کشتن چندصد نفر می‌توانست پایه‌های سیاسی خود را تثبیت کند. در این صورت غیرمردمی بودن حاکمیت باید خود را در وضعیت اجتماعی و اقتصادی، در مدتی بسیار طولانی‌تر بارز می‌کرد همچنین این حجم از کشتار، به شکست سیاسی و تاریخی برقراری حکومت شیعه‌ از نوعی که خمینی مبلغ آن بود منجر شد.


همچنین شرایط ورود به مبارزه مسلحانه در کشورهای مختلف و در زمان‌های مختلف متفاوت است، اما این به معنی نفی مبارزه مسلحانه نیست. تاریخ انقلاب در مقیا س جهانی نشان داده است که همراه با  با هشیاری فزاینده‌ی حکومت‌های دیکتاتوری، همراه با تکیه بیشتر آنها به سرکوب در اشکال جدید و با ابزار جدید برای حفظ بقای خود و همراه با گذار  با گذار انقلاب از غرب به شرق هر روز نقش گرو‌ه‌های پیشرو و انقلابی نیز اهمیتی بیشتر کسب کرده است. آن‌ها نیز باید با تمامی این تغییرات خود را و روش‌های خود را تغییر دهند اما این اعمال همیشه با توسل به عالی‌ترین شکل مبارزه،‌یعنی مبارزه مسلحانه انجام می‌شود. در چین، مبارزه مسلحانه در شکل نبرد آزادی‌بخش و در روسیه در شکل نبردمسلحانه شهری و در کوبا با استفاده از استراتژی کانون‌های شورشی خود را نشان داد.<ref name=":0" />
از دیگر تأثیرات مجاهدین خلق بر نظام جمهوری اسلامی ایجاد یک شکاف بسیار عمیق در رأس بود. نظام جمهوری اسلامی عملا توسط دو نفر یعنی روح‌الله خمینی و‌آیت‌الله منتظری نمایندگی می‌شد. منتظری جانشین رهبر به شمار می‌رفت. در جریان قتل‌عام ۶۷ و اعدام‌های فراقضایی هزاران نفر از اعضای‌ مجاهدین، حسینعلی منتظری دست به اعتراض زد. اعتراضی که به عزل او از مقام جانشینی رهبری و حصر خانگی‌اش منجر شد.


== شورش بر وضعیت موجود ==
رژیم ایران تا کنون ۶۷ بار توسط سازمان ملل به دلیل نقض حقوق بشر محکوم شده‌است. این محکومیت‌ها برای اولین بار نتیجه‌ی فعالیت پرفسور کاظم رجوی، از حقوق‌دانان مشهور در ژنو بود. وی به همین دلیل توسط رژیم ایران در سوئیس به قتل رسید.
یک آموزه‌ی مبارزاتی که اغلب توسط مارکسیست‌ها تدوین و ترویج شده است، در نظر گرفتن اهمیت حزب یا سازمان (مارکسیستی یا...) و تشکیلات آن، به عنوان تنها نیروی هدایت کننده‌ی مبارزه است. این تئوری می‌توانست در صورت برداشت غلط، به این معنی باشد که تا شکل نگرفتن چنین سازمانی هر گونه عمل انقلابی اشتباه است. این تئوری همچنین می‌توانست به معنی نادیده گرفتن توانایی و استقلال عمل پیشاهنگ انقلابی باشد و او را تا فراهم آمدن «شرایط مناسب» در انتظار نگاه دارد. این همان چیزی است که فیدل کاسترو آن‌ را «مانیکائیسم حزبی» می‌نامد. مانیکائیسم یا مکتب مانی، بر اصل تقسیم دوگانه جهان به سیاهی و سپیدی استوار است.  این عبارت در مباحث سیاسی به معنی «یا این یا آن»  بکار برده می‌شود. به عبارتی این که هر عمل انقلابی باید در چارچوب حزب و تشکیلات باشد یک اصل است اما در صورتی که درست تفسیر نشود تبدیل به مانیکائیسم حزبی و نفی هر گونه دینامیسم و پویایی خواهد شد.


چه‌گوارا معتقد بود:
از دیگر تأثیرات مجاهدین خلق بر حاکمیت ایران، مجبور کردن خمینی به نوشیدن جام زهر و پذیرفتن آتش بس بود. جنگ ایران و عراق،‌برای رژیم ایران بنا به اذعان سران نظام عام بقاء و استمرار سرکوب در داخل بود. استراتژی بقاء جمهوری اسلامی از آغاز استراتژی صدور بحران بوده است. مجاهدین خلق با انجام عملیاتی به نام چلچراغ که تسخیر چندین مرکز لشکر و آزاد سازی شهر مهران منجر شد، تهدید سقوط تهران توسط [[ارتش آزادی‌بخش ملی ایران|ارتش آزادیببخش]] را به خمینی گوشزد کردند. پذیرفتن آتش بس با هدف مسدود کردن مرزها و جلوگیری از عملیات مجاهدین انجام شد. اسماعیلی کوثری از فرماندهان جنگ سال‌ها بعد این موضوع را صراحتا اعلام کرد.


«رسالت انسان برای رسیدن به آزادی در صف ایستادن نیست، ‌بلکه برهم زدن صف است.»
یکی دیگر از عملکرد‌های عمده‌ی مجاهدین خلق افشای پروژه‌های اتمی رژیم ایران بوده است که برای اولین بار در سال ۱۳۸۱ انجام شد و از آن زمان تا کنون ادامه داشته است. موضوعی که هم‌اکنون یکی از بزرگترین بحران‌های جمهوری اسلامی به شمار می‌رود.


این تئوری برای اولین بار در کوبا که توسط چه‌گوارا و فیدل کاسترو مطرح شد و بر این اصل استوار بود که هر گروه کوچک انقلابی در صورتی که نیاز ببیند می‌تواند و باید دست به عمل انقلابی بزند و نباید تصور کند که بدون حزب پیشرو یا یک حزب قدرتمند و گسترده، قادر به حرکت نیست. فیدل کاسترو معتقد است که عمل تک به تک گروه‌های پیشتاز و کانون‌های انقلابی در پیشبرد امر انقلاب مؤثر است. این تئوری که سال‌ها توسط برخی از مارکسیست‌ها در ایران مورد انکار قرار می‌گرفت منجر بی‌عملی ‌آنها با این توجیه می‌شد که هنوز حزب و سازمان گسترده انقلابی تشکیل نشده و شرایط عینی فراهم نیامده است. سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران زمانی از بهم پیوستن گروه‌های کوچک پیشاهنگ پدید آمد که افرادی چون مسعود احمدزاده و امیرپرویز پویان، با اتکا به تجارب انقلاب کوبا بر این بی‌عملی شوریدند.‌ مسعود احمدزاده در کتاب «مبارزه مسلحانه، هم استراتژی و هم تاکتیک» شرح می‌دهد که هر گروه کوچک انقلابی باید بدون آن‌که در انتظار باقی بماند، دست به عمل انقلابی بزند. او مارکسیست‌های پیشین خود را بی‌عملی و انکار عامدانه‌ی تجارب انقلابی کوبا متهم می‌کند.  
استراتژی کنونی مجاهدین  [[کانون‌های شورشی]] است. کانون های شورشی تیم‌هایی در داخل ایران هستند که وظیفه‌ی آن‌ها شعله‌ور کردن قیام رادیکالیزه کردن تظاهرات مردمی است. این کانون‌ها هر هفته فعالیت های مختلفی چون شعارنویسی، آتش زدن تصاویر سران رژیم یا حمله به پایگاه‌ها و مراکز سپاه و بسیج دارند. آن‌ها در جریان [[قیام دی ماه ۹۶|قیام‌های دی ماه ۱۳۶]] و همچنین [[قیام آبان ۹۸]] حضور داشتند و برخی نیز توسط حکومت دستگیر شدند.  


احمدزاده در کتاب خود به نقل از فیدل کاسترو می‌نویسد، آنهائی که می خواهند انقلاب کنند، این حق را دارند که خود وارد عمل شوند. زمان آن گذشته است که فکر کنیم «در حزب بودن» برای انقلابی بودن کافی است!  البته این به معنی حزب‌گریزی نیست.  
== ایجاد نسلی از مبارزان  ==
[[پرونده:میلیشیا در دانشگاه.jpg|جایگزین=میلیشیای مجاهدین خلق در دانشگاه|بندانگشتی|میلیشیای مجاهدین خلق در دانشگاه]]
سازمان مجاهدین پس از انقلاب ضدسلطنتی فعالیت‌های خود را به صورت مسالمت‌آمیز آغاز کرد. این سازمان با اعضای جوان خود که اغلب از محیط‌های دانشگاهی برخاستهب بودند و همچنین با افکار مترقی و برداشت جدید خود از اسلام که با برداشت کهنه و سنتی متفاوت بود، توانست گسترشی چشم‌گیر پیدا کند. سازمان مجاهدین که پس از انقلاب اعضای آن از چند صدنفر تجاوز نمی‌کرد ظرف مدت دو و نیم سال آن‌چنان رشد کرد که به جریان اصلی سیاسی ایران تبدیل شد. مجاهدین خلق در هزاران شهر و روستا نیرو و دفتر و هوادار داشتند. آن‌ها توانستند بیش از ۱۰۰ هزار نفر را در قالب نیرویی به نام میلیشیا(فعال نیمه وقت) سازماندهی کنند. تیراژ نشریه مجاهدین به ۵۰۰ هزار نسخه رسید. کلاس‌های تبین جهان که مسعود رجوی در دانشگاه تهران برگزار می‌کرد، هزاران نفر را به خود جذب کرد و متون آن به صورت کتاب، نوار و فیلم در سراسر کشور به صورت خودجوش منتشر و توزیع می‌شد.


به عبارتی او این دو تفکر را نفی می‌کند و هر دو را  انحراف می‌داند. از نظر او مانیکائیسم حزبی یعنی این تفکر که «بودن در حزب برای انقلابی بودن کافی است»، مردود است. همچنین مانیکائیسم ضدحزبی که از هر گونه تمرکز و تشکیلات‌ گریزان است یک انحراف است. اساسا این دو اندیشه، دو روی یک سکه هستند و ضد مبارزه و انقلاب عمل می‌کنند. این تئوری در یک کلام به این معناست که هر گروه پیشاهنگ، هر تیم، هر کانون و گروه، اگر چه باید پیوستگی تشکیلاتی خود را به حزب و سازمان هدایت کننده دنبال کند اما نباید عمل انقلابی خود را در پس موانع،‌ تحت عنوان تبعیت از حزب متوقف نماید.  
سازمان مجاهدین در مقابل خمینی،‌یک جریان فکری را نمایندگی می‌کرد که در اعماق جامعه ایران نفوذ کرد، آن‌چنان که با توجه به تظاهرات نیم میلیونی در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ می‌توان گفت در تهران ۷ میلیونی با احتساب جمعیت بالای ۱۵ سال،  از هر ده نفر یک نفر حامی مجاهدین خلق بود.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/170952 سی خرداد، پاسخ به ضرورت تاریخ - قسمت آخر]</ref><ref>[https://vista.ir/content/119694/%D8%AC%D8%AF%D9%88%D9%84-%D8%AA%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D8%AF-%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86/ جدول جمعیت تهران] </ref>


امیرپرویز پویان و مسعود احمدزاده با تدوین این تئوری بود که توانستند گام‌های بلندی در کلید خوردن جنبش مسلحانه انقلابی در ایران بردارند.  
محصول این فعالیت دو و نیم ساله پرورش نسلی از نیروهای رزمنده بود که در سال‌های بعد پیشتاز مبارزه با رژیم ولایت فقیه شدند و ارتش آزادی‌بخش ملی ایران را علیه رژیم ایران بنیان گذاشتند.


البته در همان زمان انقلابیونی چون محمد حنیف‌نژاد که به اسلام انقلابی معتقد بودند با مطالعه‌ی مبارزات پیشین و جمع‌بندی آن‌ها و بکارگیری آموزه‌های اسلامی و تفاسیر قرآن و نهج البلاغه، بدون مواجهه با موانع تئوریک دست به تشکیل گروه انقلابی خود با مشی مسلحانه زدند. سازمان مجاهدین خلق نیم قرن پس از تأسیس خود با عبارت «هر مجاهد یک سازمان» یا «هر مجاهد یک مسئول اول» مفهوم مشابهی را هدف قرار می‌دهد. این عبارت به معنی تأکید بر پویایی تک تک افراد و تیم‌ها و گروه‌ها و کانون‌های شورشی برای عمل انقلابی و حل مشکلات مسیر و از میان برداشتن موانع است. این اصل تأکید در عین حال که  «مانیکائیزم حزبی» را رد می‌کند، بر پیوستگی تشکیلاتی و پرهیز از لیبرالیزم تأکید دارد.  
می‌توان تصور کرد که بدون این فعالیت دو و نیم ساله و این گسترش نیرویی چند صد هزار نفره، با شروع سرکوب خمینی، نیروی چندانی برای مخالفت با وی وجود نداشت. ایجاد نسلی از براندازان از سال ۱۳۶۰ محصول فعالیت دو و نیم ساله و طاقت فرسای مجاهدین در ایران بود،  آن چنان که پس از کشته شدن نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر از اعضای این سازمان،‌<ref>[https://fa.iranfreedom.org/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D9%81-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%BA%D8%B1%D8%B6%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DB%B1%DB%B0%DB%B0%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87/ اعتراف محمد غرضی به کشتن ۱۰۰ هزار نفر از مجاهدین]</ref> همچنان این جریان از سال ۱۳۶۰ تا کنون به عنوان اپوزیسیونی سازمانیافته و قوی با رژیم ایران مبارزه می‌کند.
== تحمیل اولین شکاف به حاکمیت ==


== مبارزه مسلحانه؛ عامل خشونت یا انقلاب ==
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۵۸ سازمان مجاهدین خلق مسعود رجوی را به عنوان کاندیدای خود معرفی نمود. خمینی در ابتدا گفته بود که در انتخابات دخالتی نخواهد کرد. مسعود رجوی در مدت کوتاهی حمایت بسیاری در میان اقشار مختلف پیدا کرد. انجمن‌ها، اصناف، ملیت‌ها، سازمان‌ها و جریانات سیاسی و همچنین اغلب احزاب مخالف خمینی از جمله برخی احزاب مارکسیست که نتوانسته بودند در انتخابات شرکت کنند حمایت خود را از مسعود رجوی اعلام کردند. برخی از این احزاب از این قرار بودند:[[پرونده:300px- D9 85 D8 B3 D8 B9 D9 88 D8 AF D8 B1 D8 AC 512f054ba198389e259fbc22e2728813.jpg|بندانگشتی|عکس مسعود رجوی روی جلد مجلهٔ جوان|پیوند=https://www.iran-pedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:300px-_D9_85_D8_B3_D8_B9_D9_88_D8_AF_D8_B1_D8_AC_512f054ba198389e259fbc22e2728813.jpg]]
همواره و به خصوص در عصر حاضر برخی مبارزه مسلحانه را دامن زدن به خشونت به شمار می‌آورند. به این معنی که جنایت دیکتاتورها را به پای انقلابیون و عمل مسلحانه و قهر‌آمیز آن‌ها می‌‌نویسند.  
*جبهه دموکراتیک ملی ایران
*[[سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران|سازمان چریکهای فدایی خلق ایران]]
*جامعه سوسیالیستهای ایران
*[[حزب دموکرات کردستان ایران]]
*[[حزب کومله|سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان (کومله)]]
*کانون سیاسی خلق ترکمن
*سازمان اسلامی شورا (ساش)
*گروه مشترک اقلیتهای ارامنه، زرتشتی و کلیمی
*گروه بررسی مسایل ارامنه
*مرکز کانون ناشران و کتابفروشان مسلمان
*کانون پژوهشگران ملی‌گرا
*انجمن مادران مسلمان
*بخشی از جنبش مبارزان خلق عرب
*هیئت نمایندگی خلق کرد
*هیئت جوانان آشوری
*سازمان همیاری ملی
*برخی از انجمن‌ها و کانون‌های معلمین
*نزدیک به ۸۰ انجمن و کانون دانشجویی و چند صد انجمن دانش آموزی در سراسر ایران
*نزدیک به ۱۵۰کانون و تشکل کارگری
*۵۰۰نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های ایران و تعداد قابل توجهی از استادید دانشگاه‌ها و…<ref>[https://event.mojahedin.org/i/events/1116 اعلام کاندیداتوری مسعود رجوی-وبسایت مجاهدین خلق ایران]</ref>
اروند آبراهامیان در کتاب «مجاهدین ایران» در این زمینه می‌نویسد:


البته نتیجه گیری از این سخن نهایتا نفی هر گونه مبارزه با ظلم و استبداد، در هراس از تلافی‌جویی دشمن است که از همین منظر نیز می‌توان آن را رد کرد. با این‌همه این اندیشه در مبانی خود نیز دارای تناقضاتی آشکار است و با واقعیت منطبق نیست.
«کاندیداتوری رجوی نه‌تنها توسط سازمانهای وابسته به مجاهدین، بلکه توسط لیستی چشمگیر از سازمانهای مستقل شامل فداییان، جبهه دموکراتیک ملی، حزب دموکرات کردستان ایران، حزب زحمتکشان انقلابی (کومله)، انجمن سوسیالیستهای ایرانی، انجمن حقوق فرهنگی و سیاسی ترکمنها، انجمن جوانان آسوری و گروه مشترک ارمنیان، زرتشتیان و یهودیان مورد حمایت قرار گرفت. رجوی هم‌چنین از سوی شمار زیادی از شخصیتهای برجسته مورد حمایت قرار گرفت. از جمله همسر آقای طالقانی، شیخ عزالدین حسینی، رهبر مذهبی کردهای سنی در مهاباد، حجت‌الاسلام جلال گنجه‌ای، ۵۰ نویسندهٔ شناخته‌شدهٔ انجمن نویسندگان ایران، از جمله ناصر پاکدامن اقتصاددان، منوچهر هزارخانی نویسنده و حمید عنایت، تاریخ‌نویس لاییک و البته خانواده هٔ شهیدان اولیهٔ مجاهدین… مجاهدین به‌صورت اپوزیسیون غیرمذهبی پیشتاز در مقابل جمهوری اسلامی درآمده بودند. خمینی سریعاً پاسخ داد و رجوی را از انتخابات حذف کرد».<ref>دموکراسی خیانت شده صفحه…</ref>


در واقع اعمال قدرت و عمل مسلحانه نیروی انقلابی،‌ سلطه‌ی پلیس و نیروی امنتی دیکتاتور را خشونت‌بارتر می‌کند اما مطلقا آن را افزایش نمی‌دهد. در واقع پلیس نقاب از چهره برمی‌دارد و عریان‌تر دست به عمل می‌زند. او تلاش می‌کند بخش بسیار کوچکی از سرکوب و جنایتی را که می‌تواند در طول سال‌های متمادی بر  مردم اعمال کند به ناگهان اعمال کند.  
هنگامی که مسعود رجوی به عنوان خطری در مقابل کاندیدای حزب جمهوری که حزب حامی خمینی بود مطرح شد، وی با شکلی غافلگیرانه در انتخابات وارد شد و اعلام کرد کسانی که به قانون اساسی رأی نداده‌اند،‌حق ندارند در انتخابات شرکت کنند. قصد او مسعود رجوی بود. به این ترتیب مسعود رجوی از کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری حذف شد. سازمان مجاهدین پس از حذف مسعود رجوی از تمامی احزاب و هوداران و کسانی که قصد داشتند به مسعود رجوی رأی دهند، خواست تا رأی خود را به بنی‌صدر دهند.  


در واقع عمل مسلحانه و ضرباتی که توسط نیروهای انقلابی بر سلطه‌ی دشمن وارد می‌آید سلطه مطلق او رادر اذهان مردم تجزیه و تضعیف می‌کند.
به این ترتیب بنی‌صدر در این انتخابات پیروز شده و کاندیدای حزب حاکم، یعنی حزب جمهوری که حسن حبیبی شکست خورد.


در نتیجه او برای بقاء خود  مجبور است  مستمرا چهره‌واقعی خود را به نمایش بگذارد و فشار را بر همه اقشار افزایش دهد. او حتی یک نارضایتی کوچک را هم نمی‌پذیرد و حتی به بازی‌های نمایشی در دایره قدرت و اختلافات در ساختار حکومت پایان می‌دهد و خود را برای سرکوب بیشتر آماده می‌کند. اما همه‌ی اینها نشانه‌ی ضعف اوست. زیرا دغدغه مرگ او را به چنین تلاش‌هایی واداشته است.<ref>[http://www.ketabfarsi.org/ketabkhaneh/ketabkhani_1/ketab1240/ketab1240.pdf مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا - امیرپرویز پویان - ص ۱۱]</ref>
مجاهدین با حمایت از بنی‌صدر پس از انتخابات عملا او را در رودررویی با خمینی تقویت کردند. حزب حاکم خواهان یکدست شدن حکومت بود نمی‌توانست حضور او را به عنوان رئیس جمهور بپذیرد. در نتیجه گام به گام در راستای حذف بنی‌صدر پیش رفت. حملات حزب جمهوری به بنی‌صدر تا آن جا افزایش پیدا کرد که  از روز ۲۰ خرداد زمزمه حذف او در مجلس آغاز شد. وقایعی که می‌توانست حتی به دستگیری بنی‌صدر منجر شود. حادثه‌ای که پیش از آن در مورد [[صادق قطب‌زاده]] نیز رخ داده بود.  


== تئوری بقا و رد آن ==
سازمان مجاهدین که پس از انقلاب مشی مبارزه مسالمت آمیز را در پیش گرفته بود، در روز ۳۰ خرداد در اعتراض به سرکوب و کشتار غیرقانونی هواداران خود دست به یک تظاهرات بزرگ مسالمت آمیز زدند،‌اما این تظاهرات با فرمان خمینی به رگبار بسته شد.  این تظاهرات همزمان با عزل بنی‌صدر به عنوان آخرین عنصر «غیرخودی» در حاکمیت بود. بنی‌صدر که پس از عزل شدن بیم دستگیری داشت توسط مجاهدین خلق پناه داده شد. سازمان مجاهدین یک ماه بعد بنی صدر را به صورت مخفیانه با هواپیما از ایران خارج کرد. مسعود رجوی به همراه بنی‌صدر رئیس جمهور تحت تعقیب ایران در پاریس فرود آمدند و این خبر در سراسر جهان انعکاسی گسترده داشت. خروج اعتراضی رئیس جمهور به همراه یک گروه سیاسی گسترده و مخالف یک ضربه‌ی سیاسی برای جمهوری به شمار می‌رفت که چهره ی  او را به عنوان یک حکومت تازه برقرار شده پس از انقلاب، دچار ابهام می‌کرد.[[پرونده:مدنی دستغیب اشرفی اصفهانی.jpg|جایگزین=آیت الله مدنی، آیت الله دستغیب، آیت الله اشرفی اصفهانی|بندانگشتی|از راست : آیت الله مدنی، آیت الله دستغیب، آیت الله اشرفی اصفهانی که توسط مجاهدین کشته شدند.]]
با آغاز جنبش مسلحانه در ایران پیش از انقلاب ضدسلطنتی، برخی با تئوری «بقا» عمل انقلابی را به دلایل خطراتی که در آن نهفته بود رد می‌کردند و معتقد بودند که نیروی انقلابی باید برای شراط مناسب باقی بماند و موجودیت خود را حفظ کند. امیرپرویز پویان با کتاب «مبارزه مسلحانه و رد تئوری بقا» این ایده را رد کرده و آن را تنها توجیهی برای اپورتونیسم و بی‌عملی دانست. او معتقد بود که درک مبارزان از بقا باید تغییر کند. او درک درست از بقاء را یک درک استراتژیک و تاریخی می‌دانست. او می‌گفت:
== ضربه به ساختار نیروهای حکومت ==
پس از ۳۰ خرداد ۶۰ سازمان مجاهدین تاکتیک «قطع سرانگشتان رژیم» را در پیش گرفت که از آن تحت عنوان «بی‌آینده کردن» رژیم نیز یاد می‌شود. در این تاکتیک تعداد قابل توجهی از پاسداران، بسیجی‌ها و  آخوندها از افراد رده پایین تا افراد ذی‌نفوذ و رده بالا و نیروهای سپاهی و شاخک‌های اطلاعاتی در عملیات مسلحانه سازمان مجاهدین کشته شدند.  


«برداشت ما از بقاء افراد و گروههای انقلابی از نظر تجربه‌ای است که برای مراحل بعدی جنبش می‌گذارند، نه صرفاً باقی ماندن خود اين افراد و گروه‌ها. در حاليکه نقش فعال و ضروری خود را بازی نکردن و در نتيجه بر جامعه و جنبش بی‌تاثير ماندن، و در قبال اين موضع منفعل به بقاء صوری خود ادامه دادن از ديدگاه تاريخی "بقاء" نيست، بلکه در نهايت نابودی است. ولی تعرض کردن و تجربه از خود باقی گذاشتن و آنگاه از بين رفتن در صورتی که ژرف و تاريخی قضايا را بررسی کنيم وجود است، باقی ماندن است.»
باید توجه کرد که این موضوع برای جمهوری اسلامی ضربه ی بزرگی به شمار می‌رفت و به همین دلیل سازمان مجاهدین آن را خط «بی ‌آینده کردن» نامید.
[[پرونده:پرفسور کاظم رجوی در سازمان ملل.JPG|جایگزین=پروفسور کاظم رجوی در سازمان ملل|بندانگشتی|300x300پیکسل|پروفسور کاظم رجوی در سازمان ملل]]
هم اکنون در رأس نظام کمبود قطب‌های حکومتی که قادر باشند مناصب مختلف را در دست بگیرند و هم‌چنان دارای نفوذ، قدرت هژمونیک و تأیید همگان باشند، تبدیل به یک بحران شده است، زیرا بسیاری از آخوندهای حکومتی و افراد ذی‌نفوذ که می‌توانستند هم‌اکنون در رأس امور قرار بگیرند، پیش از این توسط سازمان مجاهدین خلق کشته شد‌ه‌اند.


امیر پرویز پویان معتقد است نظريه "تعرض نکنيم تا باقی بمانيم"، در حقيقت چيزی جز اين نيست که بگوئيم: "به پليس اجازه دهيم تا بدون برخورد با مانع ما را در نطفه نابود کند". او معتقد است که این تئوری نهایتا برخلاف تصور خود حتی به باقی ماندن نیروی انقلابی نیز منجر نخواهد شد. زیرا باقی ماندن نه در بقاء فیزیکی بلکه در ارتقاء خط مشی مبارزاتی است.
به عنوان مثال برای جایگزینی شخص خامنه‌ای و معرفی جانشین، رژیم ایران گزینه‌های بسیار اندکی در پیش رو دارد. جمهوری اسلامی تلاش کرد ابراهیم رئیسی را به جایگاهی ارتقا‌‌ء دهد که بتواند در درون خود به عنوان یک گزینه برای جانشینی رهبر معرفی نماید اما او همچنان مورد قبول همگان نیست.
== افشاگری علیه خمینی و نظام او ==
یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های مجاهدین در خارج از کشور برملا کردن اعدام‌ها و کشتارهایی بود که پس از سال ۶۰ در ایران آغاز شد. پس از انقلاب خمینی به عنوان یک رهبر مذهبی در جهان و به ویژه در میان تمامی کشورهای مسلمان، چهره‌ای محبوب و مردمی به شمار می‌رفت و حتی حامیانی در میان شیعیان در نقاط مختلف جهان پیدا کرد. فعالیت‌های مجاهدین در سراسر جهان فضای عمومی نسبت به او را تغییر داد. مجاهدین خلق در سراسر جهان دست به افشاگری علیه وی زدند. به ویژه به این دلیل که مجاهدین خلق مسلمان بودند، این افشاگری‌ها دشمنی با مذهب تلقی و برداشت نمی‌شد و مشروعیت بیشتری داشت.


وی معتقد بود که که از میان رفتن یک واحد رزمنده به هیچوجه نابودی جنبش به شمار نمی‌رود و این درست همان ادعایی است که دشمن همواره مطرح می‌کند و اعلام می‌نماید که انقلابیون را ریشه‌کن کرده است.
ایلان برمن معاون ارشد رئیس اندیشکده‌ی شورای سیاست خارجی آمریکا در واشنگتن در این رابطه می‌گوید:<blockquote>«در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی این گروه [مجاهدین خلق] نخستین تصویر واقعی از تلاش‌های هسته‌ای رژیم [جمهوری اسلامی] را - که در آن زمان عمدتا محرمانه و پنهانی بود - به جهانیان ارائه داد و به این ترتیب آغازگر یک تلاش تقریبا بیست ساله توسط آمریکا و هم‌پیمانانش برای جلوگیری از ایجاد یک ایران هسته‌ای شد.از آن زمان تاکنون سازمان مجاهدین خلق به کار خود در زمینه آگاهی‎‌بخشی به جامعه جهانی در زمینه فعالیت‌های درونی جمهوری اسلامی - از امپراتوری مالی عظیم سپاه پاسداران ایران گرفته تا توانایی‌های سایبری فزاینده رژیم - ادامه داده است. در حالی که سرچشمه این آشکارسازی‌ها محل بحث است، [اما] در ارزش و دقت کلی آنها هیچ بحثی وجود ندارد. مقامات رسمی ایالات متحده به طور گسترده اذعان کرده‌اند که سازمان مجاهدین خلق نقش عمده‌ای را در [شکل‌گیری] درک ما نسبت به تهدید کنونی جمهوری اسلامی، ایفا کرده است.»<ref name=":1" /></blockquote>


هنگامی که ضرورت مبارزه مسلحانه مشخص می‌شود هر گروه پیشاهنگی می‌‌تواند این مبارزه را آغاز کند. در شرایطی که یک سازمان مرکزی و هدایت کننده وجود داشته باشد، وظیفه این گروه یا تیم پیشاهنگ متصل شدن به سازمان مرکزی و عمل کردن در هماهنگی با آن است.  مسعود احمد زاده از اعضای سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران با رد تئوری بقا معتقد است که شکست یا پیروزی یک گروه پیشاهنگ در نتیجه‌ی به دست آمده تأثیر چندانی ندارد. او در این رابطه می‌نویسد:<blockquote>«چنین است که شکست یک گروه مبارزه مسلح، تاثیری تعیین کننده بر سرنوشت مبارزه نـدارد. اگـر قبـول داریـم کـه مبارزه طولانی است، اگر قبول داریم که مبارزه با تشکل گروهی آغاز میشود، چه اهمیتی دارد که گروهی در این میان از بین بروند. مهم این است که اسلحه‌ای که از دست رزمندهاش می‌افتد، رزمنـده‌ای دیگـر باشـد کـه آنـرا بـردارد، اگـر گروهی شکست مـیخـورد، گروهـی دیگـر باشـد کـه راه او را دنبـال کنـد.»</blockquote>با رد تئوری بقا بود که سازمان‌های پیشتاز چون چریک‌های فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران تشکیل شده و مبارزه را به میدان عمل کشاندند. هرچند نباید از نظر دور داشت که سازمان مجاهدین که یک سازمان مسلمان بود تئوری بقا را با استناد به آموزه‌های دینی نیز مردود می‌‌دانست.
=== محکومیت‌های بین المللی ===
رژیم ایران تا کنون ۶۷ بار به دلیل نقض حقوق بشر محکوم شده است. این محکومیت‌ها از زمان فعالیت‌های پرفسور کاظم رجوی آغاز شد. [[کاظم رجوی|پرفسور کاظم رجوی]] برادر [[مسعود رجوی]] که یک حقوق‌دان بین‌المللی بود در سازمان ملل کمپینی را علیه جمهوری اسلامی ایجاد کرد. او به همراه زندانیان و شکنجه شدگانی که توانسته بودند از ایران خارج شوند، در کنفرانس‌ها و جلسات مختلف توانست نظرات بسیاری را به موضوع نقض حقوق بشر در ایران جلب کند. اولین محکومیت‌های رژیم ایران به خاطر نقض حقوق بشر در سازمان ملل با فعالیت‌های او آغاز شد. رژیم ایران به همین دلیل کاظم رجوی را در سوئیس به قتل رساند.  
[[پرونده:گزارش سازمان عفو بین الملل در مورد قتل عام ۶۷.jpg|جایگزین=قتل عام ۶۷ در ایران|بندانگشتی|قتل عام ۶۷ در ایران]]


== سیر تکاملی مبارزه مسلحانه در ایران ==
=== جان باختن ۱۰۰ هزار نفر ===
مبارزه به کلی‌ترین شکل به دو نوع مبارزه مسلحانه(قهرآمیز) و مسالمت آمیز تقسیم می‌شود. همان طور که گفته شد این دشمن است که یکی از این دو را به مردم و نیروی انقلابی و سازمان‌ها و احزاب سیاسی تحمیل می‌کند.  
تا کنون بیش از ۱۰۰ هزار تن از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران در مبارزه با رژیم ایران جان باخته‌اند. این تعداد جان‌باخته مهم‌ترین عامل بدنام شدن رژیم ایران به عنوان یک رژیم توتالیتر و ناقض حقوق بشر به شمار می‌رفت. این افراد کسانی بودند که با فضای اختناق و نقض آزادی‌ها به مخالفت برخاستند و در نتیجه توسط خمینی دستگیر یا در نبرد کشته شدند. اهمیت این موضوع را آنجا می‌توان درک کرد که در صورت «عدم مقاومت» از سوی این جریان سیاسی یعنی مجاهدین خلق، بدون شک خمینی با مخالفت چندانی در سطح جامعه مواجه نمی‌شد و حداکثر با اعدام و دستگیری چند هزار نفر می‌توانست خود را برای مدتی طولانی تثبیت کند. اعدام‌ها و کشتارهایی که می‌توانست به ویژه در فضای پس از انقلاب در جهان معاصر پذیرفته  شده و قابل چشم‌پوشی باشد.


اما هر یک از این دو اشکال مختلفی دارند که باز هم بنا به شرایط سیاسی و اجتماعی، شرایط طبقاتی و ماهیت دشمن تعیین می‌شوند.  [[استراتژی مبارزه انقلابی]] دانشی است بسیار پیچیده که به همین مقوله می‌پردازد. اشتباه استراتژیک یعنی انتخاب روش اشتباه برای مبارزه و این مقوله‌ای است که می‌تواند به نابودی یک جنبش منجر شود.
این در حالی که است که خمینی به دلیل «تسلیم‌ناپذیری» جریان مجاهدین خلق مجبور شد برای تثبیت پایه‌های قدرت خود بهای سیاسی گزافی بپردازد و نقاب از چهره‌ی روحانی و معنوی خود بردارد.


=== چریک شهری پیش از انقلاب ===
== فعالیت علیه جنگ ایران و عراق ==
سازمان مجاهدین پیش از عقب‌نشینی صدام از خرمشهر علیه ارتش عراق جنگید. اعضای این سازمان از پشت توسط پاسداران نیز مورد حمله قرار می‌‌گرفتند. پس از تسخیر خرمشهر و عقب نشینی نیروهای عراقی و خواست آن‌ها برای آتش بس، سازمان مجاهدین جنگ ایران و عراق را یک جنگ نامشروع می‌دانست که تنها خمینی خواهان ادامه‌ی آن است می‌گرفتند.


=== چریک شهری پس از انقلاب ===
این سازمان جنگ را سرپوش اختناق توصیف ‌کرد. اهرمی که خمینی به بهانه‌ی آن می‌تواند به سرکوب احزاب داخل بپردازد و از سویی مطالبات مردم یعنی رفاه، آزادی و برابری را بی‌پاسخ بگذارد. سازمان مجاهدین جنگ را استراتژی بقاء جمهوری اسلامی می‌دانست.


=== ارتش آزادی بخش ===
عملا خمینی با ایجاد جنگ یعنی تحریکاتی که منجر به حمله‌ی عراق شد و سپس با ادامه‌ی آن، احزاب سیاسی در ایران را در فشار قرار داد. تمامی احزاب و جریانات سیاسی مجبور بودند در مقابل این جنگ موضع‌گیری کرده و مسیر خود را مشخص کنند. اگر خود را علیه عراق معرفی می کردند، ناخودآگاه در کنار خمینی قرار می‌گرفتند و اگر علیه این جنگ و مواضع خمینی بودند در تبلیغات جمهوری اسلامی عامل صدام و ستون پنجم ارتش بعث معرفی می‌شدند.


=== کانون‌های شورشی ===
بسیاری از جریانات سیاسی در همین دوران با حمایت پوپولیستی از جنگ تحت عنوان دشمن بیگانه، درکنار خمینی و سپاه پاسداران قرار گرفتند. همزمان سپاه پاسداران در داخل ایران احزاب را سرکوب کرد و به کشتار هزاران مبارز و مخالف دست زد بدون آن که مورد ملامت قرار گیرد.


== جستارهای وابسته ==
جواد منصوری اولین فرمانده سپاه پاسداران می‌گوید:<blockquote>«اگر جنگ نشده بود من فکر می‌کنم انقلاب اسلامی از بین رفته بود...[جنگ به ما] قدرت داد، تجربه داد...خیلی ما نتایج جنگ برامون عالی بود، با جنگ بود توانستیم ضدانقلاب داخل رو سرکوب کنیم، گروهکها رو سرکوب کنیم.»<ref name=":0">[https://www.mojahedin.org/i/news/206211 اعتراف جواد منصوری: به بهانه جنگ مخالفان سرکوب شدند]</ref></blockquote>
[[استراتژی مبارزه انقلابی|'''استراتژی مبارزه انقلابی''']]
=== نامشروع کردن جنگ ایران و عراق ===
سازمان مجاهدین که «جنگ» را عامل بقا‌ء خمینی می‌دانست در راستای نامشروع کردن ادامه‌ی جنگ فعالیت‌های گسترده‌ای را آغاز کرد تا رژیم ایران نتواند از جنگ در راستای منافع داخلی خود استفاده کند. سازمان مجاهدین یک کمیپین  گسترده بین المللی را علیه جنگ و به ویژه بمباران شهرهای ایران آغاز کرد و حمایت صدها پارلمانتر و شخصیت سیاسی را جلب نمود.


=== توقف بمباران‌ها ===
[[پرونده:در حال گرفتن جایزه راج بالدو.jpg|جایگزین=جایزه صلح هندوستان مسعود رجوی|بندانگشتی|مسعود رجوی در حال گرفتن جایزه صلح هندوستان بخاطر تلاش‌هایش در راستای توقف بمباران غیرنظامیان در جنگ ایران و عراق]]
مسعود رجوی طی نامه‌هایی به رؤسای جمهور کشورهای همسایه ایران، خواهان اقدامات آن ها در راستای توقف جنگ شد و سپس طی ملاقاتی با سران حکومت عراق توانست مواقفت آن ها برای توقف بمباران شهرهای ایران را جلب نماید. با قطع بمباران غیرنظامیان، رژیم ایران نیز بطور موقت بمباران‌ها را زیر فشارهای بین‌المللی قطع کرد. مسعود رجوی همچنین از ایندیرا گاندی نخست وزیر وقت هندوستان و همچنین از رؤسای سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل متحد و جنبش غیرمتعدها خواستار دخالت برای قطع دائمی بمباران‌ها در راستای صلح در جنگ ایران و عراق گردید. سرانجام با فعال شدن این موضوع و وارد شدن دبیرکل ملل متحد، دولت عراق و ایران متعهد شدند که بمباران غیرنظامیان را بطور دائمی قطع نمایند.
مسعود رجوی به خاطر فعالیت‌هایش علیه جنگ ایران و عراق و به ویژه متوقف کردن بمباران شهرهای ایران، در تاریخ ۱۳۶۴ جایزه صلح هندوستان را توسط مجمع ائتلاف ملی هندوستان دریافت نمود.  
شعار صلح
مسعود رجوی در سال در سال ۱۳۶۱ با امضای یک قرارداد صلح با طارق عزیز قصد داشت نشان‌ دهد که دولت عراق خواهان صلح و آتش بس است. از آن جا که این سازمان جنگ‌افروزی را استراتژی بقای جمهوری اسلامی می‌دانست، در نتیجه شعار صلح را عملا در راستای سرنگونی آن و پایان دادن به دیکتاتوری ولی فقیه بکار گرفت.
=== وادار کردن خمینی به پذیرش آتش‌بس ===
سازمان مجاهدین خلق پس از فعالیت‌های گسترده ی سیاسی علیه جنگ ایران و عراق با تشکیل ارتش آزادی‌بخش در سال ۱۳۶۶ وارد عرصه عملی شد. مجاهدین خلق در یک عملیات نظامی به نام چلچراغ دو مرکز لشکر و چند تیپ را تسخیر کردند. آن‌ها همچنین شهر مهران را تحت کنترل خود گرفتند و با شعار «امروز مهران، فردا تهران» پیام سیاسی خود را به جمهوری اسلامی اعلام کردند.
خمینی به سرعت متوجه شد اگرچه جنگ براش منافع زیادی دارد، اما باز بودن مرزها می‌تواند منجربه سرنگونی نظام توسط مجاهدین شود.
به این ترتیب خمینی در ۲۷ تیرماه ۱۳۶۷ آتش بس را  پذیرفته و اذعان کرد که علیرغم میل باطنی مجبور به این کار  است. خمینی اعلام کرد که دلیل پذیرفتن آتش‌بس را فعلا نمیتواند بیان کند!
هر چند فرماندهان سپاه بعدها دلیل پذیرفتن آتش بس را افشا کردند.
اسماعلی کوثری از فرماندهان سابق سپاه در این باره می‌گوید:
«دشمنان، توطئه‌های واقعاً گسترده‌ای را طرح‌ریزی کرده بودند؛ چون مجاهدین قبل از عملیات فروغ جاویدان، در مهران، عملیاتی به‌زعم خود موفقیت‌آمیز انجام داده بودند و شعار «امروز مهران فردا تهران» را هم یکی دو ماه قبل، مطرح کرده بودند؛ بنابراین، با در اختیار گرفتن انواع سلاحهای سنگین و نیمه سنگین هم‌چون نفربر و غیره، خود را سازماندهی کرده بودند. پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام، تمام این توطئه‌ها را خنثی کرد». <ref>روزنامه جوان ۱۹ تیرماه ۱۳۸۷</ref>
پاسدار سعید قاسمی در یکی از  سخنرانی  هایش می‌گوید:
نامردها، پست‌فطرتها، قبول کردیم قطعنامه بین‌المللی کثیف شما را ۵۹۸ را، که چه بشود؟ با آتش‌بس، سلاح را زمین گذاشتیم دستها بالا… تا آنجایی که من یادم است در دیدار با شیخ عیسی- حاج عیسی، همان آبدارچی آقا روح‌الله را می‌گویم- گفت: ”تا دو روز پس از پذیرش قطعنامه هیچی نخورد. روز اول یا دوم وقتی برایش چایی بردم و گذاشتم جلویش، گفتم آقاجان هیچی نخوردی. یک مرتبه بغضش ترکید. توی بغلم افتاد و یکساعت تمام گریه کرد. گفت: حاج عیسی چه کار کنم؟ … در یک سال آخر جنگ، صبح که از خواب بیدار می‌شدیم می‌گفتند خبر داری؟ چه شده؟ مهران را گرفتند. بعد از گذشت ۷سال از جنگ، اسیر و غنیمت می‌گیرند و افتضاحی است جنگ! سازمان مجاهدین خلق وقت نمی‌کرد غنیمتی‌های شما را جمع کند!»<ref>[https://www.aparat.com/v/F9XVw/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85%2F_%D8%B3%D9%87_%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D9%BE%D8%B3_%D8%A7%D8%B2_%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4_%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_598--_%D8%B3%D8%B9%DB%8C%D8%AF_%D9%82%D8%A7%D8%B3%D9%85%DB%8C سعید قاسمی آپارات]</ref>
با پایان یافتن جنگ و در عدم حضور خمینی ،‌فاز بیرون زدن شکاف‌ها و شقه ها در نظام آغاز شد و جمهوری اسلامی وارد مرحله‌ی جدیدی از مشکلات داخلی گشت. پدیده‌ی جنگ میان جناح‌های نظام به شکل جدی از همین دوران بود که اوج گرفت و نمود بیرونی پیدا کرد.
== تحمیل دومین شکاف به حاکمیت (خاتمی) ==
در همین دوران یک آلترناتیو سیاسی به رهبری مریم رجوی در سطح بین المللی شکل گرفت. سازمان مجاهدین مریم رجوی را به عنوان رئیس جمهور دولت موقت شورای ملی مقاومت اعلام کرده بود و او توسط بسیاری از شخصیت‌های سیاسی در جهان مورد استقبال قرار گرفته بود. در عین حال جمهوری اسلامی یک رژیم تک پایه بود که جناح سخت‌سر یا اصول‌گرا در آن تمامی حاکمیت را در دست داشت. این موضوع به لحاظ بین‌المللی انزوایی جدی را برای رژیم به دنبال داشت. جمهوری اسلامی به شدت نیاز داشت به ویژه در مقابل فعالیت‌های بین‌المللی مجاهدین چهره‌ای نرم‌تر و قابل اصلاح‌تر از خود نشان دهد.
به همین دلیل  در سال ۱۳۷۶ خامنه‌ای به حضور چهره‌ای چون خاتمی تن می‌دهد تا چهره نظامش را مدره تر نشان بدهد و با بازی اصلاحات عمری دوباره برای نظام خود مهیا کند.
آمدن خاتمی برای خامنه‌ای آغاز شقه در حکومت است. شقه ای که خامنه‌ای آن را بنا به ضرورت می‌پذیرد اما در دور دوم مجددا تصمیم به حذف خاتمی گرفت. خامنه‌ای تصمیم داشت صلاحیت خاتمی را برای دور دوم رد کند و اجازه ندهد او مجددا رئیس جمهور شود.
اما با وجود مجاهدین و عملیات‌های آن‌ها در داخل ایران(به هلاکت رساندن لاجوردی،صیادشیرازی و ....)  و مطرح شدن این آلترناتیو در سطح بین المللی که بویژه توسط یک زن رهبری می‌شود، خامنه‌ای همچنان به بازی اصلاحات نیاز دارد، مگر آن‌که بتواند اپوزیسیون خود را به نحوی از میان ببرد و سپس به بازی اصلاحات نیز خاتمه دهد.
[[پرونده:موشک باران قرارگاه های مجاهدین.jpg|جایگزین=موشک باران قرارگاه های مجاهدین-۱۳۸۰|بندانگشتی|موشک باران قرارگاه های مجاهدین-۱۳۸۰]]
پس برای حذف خاتمی باید اول مجاهدین را کمر شکن کند. خامنه‌ای تصمیم می‌گیرد با زدن ضربه نظامی مجاهدین را  در محاق فرو ببرد و در این فرصت خاتمی را کنار بزند. او تایید صلاحیت خاتمی را به شکلی غیرطبیعی به تعویق می اندازد تا آماده سازی حمله موشکی به  مجاهدین انجام شود. صدها موشک به مجاهدین مستقر در عراق شلیک می‌شود. مسعود از یک روز قبل دست خامنه‌ای را خواند و پی برد که به تعویق انداختن تایید صلاحیت خاتمی، احتمالا برای آماده سازی یک حمله نظامی به مجاهدین صورت گرفته است.
به گفته‌‌ی سازمان مجاهدین، تحلیل مسعود رجوی این بود که خامنه‌ای برای حذف خاتمی اول به مجاهدین حمله می‌کند تا آن‌ها را حذف کند. مجاهدین براساس این تحلیل سیاسی و علائم موجود پیشاپیش از قرارگاه‌های خود خارج شده و به مکآن‌های امنی می‌روند. 
تحلیل مسعود رجوی به سرعت اثبات می‌شود. صدها موشک در بامداد ۲۹ فروردین ۱۳۸۰  به مقرات مجاهدین شلیک می‌شود، اما مجاهدین که پیش از این اماکن خود را ترک کرده‌اند، هیچ آسیبی نمی‌بینند. طرح خامنه‌ای به شکست می انجامد و نمی‌تواند ضربه‌ی لازم  را به مجاهدین وارد آورد. درست در شب ۳۰ فروردین در آخرین فرصت تایید صلاحیت کاندیداها ، خامنه‌ای مجبور به تایید صلاحیت خاتمی و پذیرفتن شقه ی مجدد می‌شود چرا که نتوانست مجاهدین را با حمله موشکی از دور خارج کند. مجاهدین باز هم شقه خاتمی را به نظام تحمیل می‌کنند.
=== تحمیل سومین شکاف حاکمیت (روحانی) ===
در دور دوم روحانی، کاندیدای مورد نظر خامنه‌ای ابراهیم رئیسی بود. به گفته‌ی ناظرات او قصد داشت با بیرون کشیدن ابراهیم رئیسی حکومت را یک‌دست کند و به اختلافات در رلس حاکمیت پایان دهد. همچنین برخی معتقد بودند وی قصد دارد ابراهیم رئیسی را برای گزینه‌ی رهبری نیز مطرح نماید.
در اینجا بود که مجاهدین خلق با به راه انداختن جنبشی به نام جنبش دادخواهی که شامل فعالیت های گسترده‌ی بین المللی و داخلی بود، موضوع کشتار ۶۷ را رسانه‌ای کردند.بیش از ۹۰ درصد از قربانیان قتل‌عام ۶۷ از اعضا و هواداران مجاهدین خلق بودند. افشا شدن یک فایل صوتی از گفتگوی ابراهیم رئیسی و آیت‌الله منتظری که در آن رئیسی خواهان اعدام باقی‌مانده‌ی زندانیان بود، تأثیر به سزای در این رابطه داشت.  عفو بین‌الملل در این رابطه بیانیه‌هایی صادر کرد. ابراهیم رئیسی به عنوان یکی از عوامل اصلی این کشتار مطرح شد و نام او با قتل‌عام ۶۷ گره خورد.<ref>[https://www.iran-efshagari.com/%D9%86%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%B5%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%87%D9%88%D9%84%D9%86%D8%A7%DA%A9-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%8C-%D9%82%D8%AA%D9%84/ نوار صوتی هولناک - قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال ۱۹۸۸] </ref>
به این ترتیب دست‌کاری آراء برای خامنه‌ای بسیار دشوار شد. خامنه ای بیم آن داشت با توجه به منفوریت اجتماعی ابراهیم رئیسی در صورت انتخاب او برای ریاست جمهوری با قیامی مشابه [[تظاهرات ۱۳۸۸]]<nowiki/>مواجه شود. به این ترتیب برخلاف میل باطنی بار دیگر حضور روحانی را به عنوان رئیس جمهوری پذیرفت و طبعات آن را قبول کرد.
== افشای پروژه‌های اتمی  ==
تمامی ماجرای رسانه‌ای شدن فعالیت‌های اتمی ایران و افشا شدن آن با مجاهدین خلق آغاز شد. سازمان مجاهدین خلق برای اولین بار در سال ۱۳۸۱پروژه‌های اتمی جمهوری اسلامی در نطنز و اراک را افشا کرد.
سازمان مجاهدین از آن زمان تا کنون نزدیک به ۱۰۰ افشاگری اتمی داشته است که بزرگترین بحران نظام جمهوری اسلامی را در ۴۰ سال گذشته برای او ایجاد کرده است.
[[پرونده:افشای پروژه های اتمی نظام.jpg|جایگزین=افشای پروژه های اتمی جمهوری اسلامی|بندانگشتی|افشای پروژه های اتمی جمهوری اسلامی]]
جمهوری اسلامی پروژه‌های اتمی خود را پیش از پایان جنگ با عراق آغاز کرد. جمهوری اسلامی برای دستیابی به تکنولوژی هسته‌ای  ابتدا تلشا کرد از کشور قزاقستان و چند کشور دیگر کمک بگیرد اما سرانجام با عبدالقادرخان پدر  هسته‌ای پاکستان ارتباط برقرار کرد. جمهوری اسلامی از طریق وی ۴ هزار سانتریفوژ دست دوم نسل اول و چند نقشه برای شروع کار غنی سازی تهیه نمود.
سازمان مجاهدین خلق ایران از همان ابتدا این پروژه را با ارائه اطلاعات موثق افشا نمود. اولین افشاگری اتمی مقاومت ایران افشای تأسیسات اولیه اتمی در معلم کلایه بود که در ۲۷خرداد ۱۳۷۰در واشینگتن صورت گرفت اما در سال ۱۳۸۱ بزرگترین و گسترده‌ترین پروژه‌های مخفی اتمی جمهوری اسلامی در نطنز و اراک طی سلسله افشاگری‌های شورای ملی مقاومت در آمریکا افشا شد. این افشاگری‌ها باعث آگاهی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از مخفی‌کاری جمهوری اسلامی در زمینه‌ی فعالیت‌های هسته‌ای شد. آژانس بین المللی اتمی برای بازدید از محل‌های افشا شده تلاش کرد و سرانجام پرونده‌ی فعالیت‌های اتمی جمهوری اسلامی به شورای امنیت رفت.نتیجه‌ی این موضوع آغاز تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی بود. با ادامه‌ی افشاگری‌های مختلف توسط مجاهدین خلق تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی افزایش یافت. این تحریم‌ها نهایتا رژیم ایران را مجبور به مذاکره با قدرت‌های بزرگ جهان کرد که به توافق‌نامه جامع یا همان برجام انجامید.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2 برجام از آغاز تا امروز - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
سازمان مجاهدین خلق ایران در آخرین افشاگری خود در تاریخ ۲۵ مهر ۱۳۹۹ یک سایت حساس و مخفی جمهوری اسلامی واقع در سرخه حصار را که برای آزمایش انفجار هسته‌ای و لرزه نگاری آن طراحی شده است،‌ افشا کرد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%AA%D9%86-%D8%A7%DA%AF%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D8%B1-%D9%81%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%88-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B4%D8%A7%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A7%D8%AA%D9%85%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 گزارشهای خبرگزاری فرانسه، واشنگتن اگزمینر، فیگارو، العربیه و الحره از افشاگری اتمی مقاومت ایران - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
خبرگزاری ایسنا در ۵ بهمن ۱۳۹۷ در مطلبی نوشت: در اوت ۲۰۰۲ مجاهدین در گزارشی تاسیسات نطنز و اراک را افشا کردند که از همان زمان پرونده‌ای در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران گشوده شد.<ref>۴۰ سال مقاومت هسته‌ای نه گریز هسته‌ای - خبرگزاری ایسنا ۵ بهمن ۹۷</ref>
احمدی نژاد رئیس جمهور سابق جمهوری اسلامی نیز در مصاحبه‌ای با تلویزیون در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۴ گفت که ماجرای پرونده هسته‌ای ایران و تحریم‌ها و قطعنامه‌های شورای امنیت اولین بار پس از افشاگری مجاهدین در سال ۱۳۸۱ شروع شد.<ref>مصاحبه احمدی نژاد با تلویزیون ایران ۴ اسفند ۸۴</ref>[[پرونده:افشاگری اتمی شورای ملی مقاومت ایران.JPG|جایگزین=افشای سایت‌های موشکی نظام توسط شورای ملی مقاومت ایران|بندانگشتی|افشای سایت‌های موشکی نظام توسط شورای ملی مقاومت ایران]]حسن روحانی در کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته‌ای» نوشت که فعالیت‌های هسته‌ای ایران در فضایی آرام پیش می‌رفت و جمهوری اسلامی مخفیانه تأسیسات نطنز را تکمیل می‌کرد اما افشاگری مجاهدین معادلات را به هم زد و صحنه بین‌المللی را علیه نظام چرخاند.<ref>کتاب امنیت ملی و سیاست هسته‌ای - نوشته حسن روحانی</ref>
== لیست گذاری سپاه پاسداران ==
وزارت خارجه آمریکا در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۹۸ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست سازمان‌‌های تروریستی خارجی قرار داد. مجاهدین و مقاومت ایران نقش مهمی در این لیست گذاری داشتند. آن‌ها چندین سلسله افشاگری در مورد فعالیت‌های موشکی و تروریستی سپاه پاسداران انجام دادند. در یکی از این افشاگری‌ها نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در اسفند ۱۳۹۵  هزینه‌های نجومی سپاه برای جنگ و تروریسم در منطقه در کتاببی به نام «ایران: ظهور امپراطوری مالی سپاه پاسداران» رونمایی شد.<ref>[https://news.mojahedin.org/i/news/194963 گزارشی از معرفی کتاب «ظهور امپراطوری مالی سپاه پاسداران» توسط مقاومت ایران - سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref><ref>[https://www.foxnews.com/world/iran-playing-major-role-in-aleppo-carnage-new-report-says Iran playing major role in Aleppo carnage, new report says]</ref>
نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در کنفرانس مطبوعات دیگری در تیر ۱۳۹۶،  ۴۲ مرکز موشکی سپاه پاسداران را که پس از توافق نامه برجام به دستور خامنه‌ای، فعالیت‌ها و آزمایشات موشکی جمهوری اسلامی را تشدید کرده بودند افشا کرد.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/news/200558 افشای ۴۲مرکز موشکی سپاه پاسداران که تولید، آزمایش، نگهداری، پرتاب و فرماندهی موشکها را به عهده‌ دارند- سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref>
مجاهدین طی این افشاگری‌ها خواهان لیست‌گذاری سپاه پاسداران شدند و هم‌چنین شعار انحلال سپاه پاسداران را در جامعه ایران و سطح بین‌المللی مطرح کردند.<ref>[https://www.foxnews.com/world/iran-spends-billions-on-weapons-programs-terrorism-while-ignoring-iranians-basic-needs-report-finds ran spends billions on weapons programs, terrorism while ignoring Iranians' basic needs, report finds]</ref>
== موتور محرک قیام ==
استراتژی هزار اشرف برای سرنگونی نظام ولایت فقیه پس از قتل عام اعضای مجاهدین در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ در اشرف توسط مسعود رجوی اعلام شد. این استراتژی پس از انتقال تمام اعضای مجاهدین به آلبانی به شکل تشکیل کانون‌های شورشی در داخل ایران جامه‌ی عمل پوشید.
[[پرونده:یک تیم کانون شورشی.jpg|جایگزین=یک تیم کانون شورشی|بندانگشتی|یک تیم کانون شورشی]]
مجاهدین طی مدت کوتاهی یکان‌ها و افرادی را در ایران تحت نام کانون‌های شورشی سازماندهی کردند که درعمل پیش برنده استراتژی سرنگونی جمهوری اسلامی هستند.  در دو تظاهرات بزرگ سراسری در دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸  عامل سازماندهی و هماهنگی در میان تظاهرکنندگان از عواملی بود که بارها توسط سران نظام به آن اشاره شد.
سخنگوی سپاه پاسداران، رمضان شریف روز چهارم آذر ۱۳۹۸ در رابطه تیم‌های مجاهدین به رهبری زنان و دختران گفت:
«خشونت بالا و سازماندهی و بهره گیری از خانمها برای ایجاد درگیری اول تجربه جدیدی بود»<ref>[https://www.iranncr.org/images/2020/PDF2020/bayanieh39th.pdf بیانیه سی و نهمین سالگرد تأسیس شورای ملی مقاومت]</ref>
همچنین رئیس کمیسیون امنیت مجلس اشاره کرد که در این تظاهرات تیم‌های ۴ تا ۸ نفره فعالیت‌های هماهنگ شده داشتند. یکی از دلایل رادیکال‌تر بودن قیام آبان ۹۸ به نسبت قیام دی‌ماه ۹۶ فعالیت دو ساله‌ی مجاهدین خلق در جهت سازماندهی و تشکیل تیم‌هایی است که نقش فعالی در هدایت این وقایع داشتند.
در آبان ۹۸ با  ورود کانون‌های شورشی مجاهدین، شعارها رادیکال شده و به شعار علیه تمامیت جمهوری اسلامی و شخص خامنه‌ای تغییر یافت و معترضان با آتش زدن اماکن حکومتی و درگیری با نیروهای انتظامی و امنیتی خواهان سرنگونی تمامیت رژیم شدند.<ref>[https://article.mojahedin.org/i/%D8%A2%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%B4%DB%8C%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%DA%A9%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B3-%D8%AE%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C «آلبانی‌نشین‌ها»، کابوس خامنه‌ای!- سایت سازمان مجاهدین خلق ایران]</ref> 
مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت و فرمانده ارتش آزادی‌بخش ملی ایران از شروع قیام دی‌ماه ۱۳۹۶ تا ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ طی ۲۸ پیام خطوط اصلی و استراتژیک مجاهدین را برای پیشبرد خط سرنگونی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است.
خامنه‌ای در ۱۰ دی ۱۳۹۸ در جمع تعدادی از مردم قم در مورد نقش مجاهدین در قیام آبان ۹۸ گفت، در یک کشور اروپایی، یک کشور کوچک اما شریر واقعاً خبیث در اروپا، یک عنصر آمریکایی با یک تعداد ایرانی مزدور، وطن‌فروش، جمع شدند دور هم علیه جمهوری اسلامی بنا کردند برنامه‌ریزی کردن و نقشه درست کردن.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=zG9gyDdmImI صحبت‌های خامنه‌ای در جمع مردم قم - ۱۸ دی ۱۳۹۸]</ref>
شنبه ۲ آذر۹۸ یک کارشناس امنیتی جمهوری اسلامی در رابطه با حوادث آبان ۹۸ به خبرگزاری ایرنا گفت شهر شیراز در کنارتبریز و تهران و اهواز دارای بیشترین سطح تحرکات گسترده  افراد مرتبط با مجاهدین بود. وی گفت نیروی‌های سپاه و انتظامی و بسیج با ایجاد جو سرکوب از آزاد سازی شهر شیراز به دست قیام کنندگان جلوگیری کردند و در این رابطه لیدرهای اصلی جریان که با مجاهدین در ارتباط بودند دستگیر شدند. <ref>شیراز رتبه اول مقابله با ناآرامی‌های کشور - ایرنا ۲ آذر ۹۸</ref>
== منابع ==
== منابع ==
<references />
<references />