کاربر:Hossein/صفحه تمرین1403131: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۰: خط ۴۰:


امیرحسین چند روزي منتقل شد به بند ما. یکسره محجوبیت و علم بود. [https://x.com/hosseyn1988/status/1780009804435480920 حسین شنبه زاده]</blockquote>
امیرحسین چند روزي منتقل شد به بند ما. یکسره محجوبیت و علم بود. [https://x.com/hosseyn1988/status/1780009804435480920 حسین شنبه زاده]</blockquote>
== واکنش معلم زندانی عزیز قاسم‌زاده به نامه دو نخبه ==
معلم زندانی عزیز قاسم زاده در پاسخ به نامه منتشر شده امیرحسین مرادی و علی یونسی نوشت:
«در طریق عشق‌بازی امن و آسایش بلاست…
هر گلی کاندر درون بویا بود
آن گل از اسرار کل گویا بود
بوی ایشان رغم اَنف منکِران
گِرد عالم می رود پرده دران
امیر حسین مرادی و علی یونسی ۲جوان نخبه المپیادی متولد اواخر دهه هفتاد هستند که ۲۲فروردین امسال چهارمین سال حبس و زندان خود را سپری کردند. جوانانی با مدال طلای علمی در حالی که سن‌شان هنوز به بیست سال نرسیده بود، به‌ناگهان با انفرادی‌های بسیار طولانی و بازجویی‌های پی در پی مواجه شدند.
متن پر از دغدغه‌های انسانی و انتخاب‌گری زندگی فضیلت‌مندانه این ۲جوان به‌رغم کم سن و سالی درسی بزرگ و معلمانه است که باید صمیمانه و فروتنانه از این ۲سرفراز آموخت. اینک پس از مرارت‌های بسیار و انفرادی‌های طولانی و ۴سال زندان، نه‌تنها اثری از خلل و شکست در اراده و ایمان آن‌ها پیدا نشده بلکه استوارتر و محکم‌تر روی مواضع خود ایستاده‌اند.
امیر حسین مرادی و علی یونسی اکنون ائتلافی از نجابت توام با صلابت و استقامتند. میان کسانی که ناکام از آرزوهای بزرگ به حق یا ناحق، جامعه و مدیریت و سیاست حکومت را مسئول سرنوشت غم‌بار خود می‌دانند و ای بسا جز نق‌زدنی در پستوی خانه، صدایی از آن‌ها شنیده نمی‌شود، بسیار فرق است با امیر حسین مرادی و علی یونسی که آگاهانه دست به انتخابی از میان محرومیت و ریاضت در راه آرمان متعالی و انسانی و یا نجات زندگی شخصی زده‌اند.
نه‌تنها بسیاری از هم سن‌وسال‌های این دو در این سن انواع خیال‌ها در حوصله بحر می‌پزند و رسیدن به تک تک تعلقات و آرزوهای‌شان را شماره می‌کنند که اکثر استادان آن‌ها نیز اغلب می‌خواهند آکادمیسینی صرف باقی بمانند و نه روشنفکری دردمند و حقیقت خواه.
از همین رو جز توزیع مفاهیم درسی، هیچ رسالتی و شأنیتی برای خویش قائل نیستند. اما امیر حسین مرادی و علی یونسی که هنوز مرز میان دبیرستان و دانشگاه را تازه می‌پیمودند، کوله باری سنگین و سهمگین از رنج‌وشکنج را بر شانه‌های نحیف خود هموار کردند و نه چون خسته‌ای از طلب و بی‌قوت که رسته‌ای از چنگ تعلقات و هوس‌ها و آرزوهای جوانی، دلیری‌ها و دلبری‌ها کردند و بر آن‌ها مرارتی سخت و شرارتی تلخ چنان بارید که از نهفتنش دیگ سینه می‌جوشد.
آنان از صورت گذشته‌اند و از گلخن جسته‌اند و جنت معنا، گزیده‌اند. نقد خویش را دیده‌اند که مردانه فسون‌ها و فسانه‌ها را رها کرده‌اند و خود فسانه‌ای جاودان شده‌اند:
گر زصورت بگذرید ای دوستان
جنتست و گلسِتان در گلستان
دزد و قلابست خصم نور کس بس
زین دو ای فریادرس، فریاد رس
هرکش افسانه بخواند افسانه است
وآنکه دیدش نقد خود، مردانه است
برای این ۲جوان دردمند که عافیت طلبی اختیار نکردند و از تیر طعنه و آه گوشه نشینان عافیت طلب حذر نکردند، حافظانه دعا می‌کنم:
یارب تو آن جوان دلاور نگاه دار
کز تیر آه گوشه نشینان حذر نکرد
عزیز قاسم‌زاده
سه‌شنبه ۲٨ /۱ /۱۴۰٣
زندان لاکان رشت – بند میثاق
متن کامل نامه عزیز قاسم‌زاده<ref>[https://iranfreedom.net/cryofarrestees/%d9%81%d8%b1%d9%88%d8%aa%d9%86-%d9%88-%d8%ae%d8%a7%da%a9%db%8c-%d9%85%d8%ab%d9%84-%d8%b9%d8%b2%db%8c%d8%b2-%d9%82%d8%a7%d8%b3%d9%85-%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d9%82%d8%a7%d8%a8%d9%84/?fbclid=IwZXh0bgNhZW0CMTAAAR2zYkaK3Hx54Mr_cTlxoe_LfZv1FitUJsop-GkWLvDB8egRN5U5EGsejWE_aem_Ad9yCFoEpeOxfG30oEGcjg6ytDcxoTDKu-gAbDn402r4BthDVuMhn-kQ48YIgywOrW4pKtRf1_ZOr0V5yDVaBlVv فروتن و خاکی مثل عزیز قاسم زاده در مقابل دانشجویان نخبه زندانی]</ref>
۱٬۰۵۰

ویرایش