۱٬۰۵۰
ویرایش
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
تا پیش از سال ۱۳۹۴، تقریبا در انتهای هر سالن یک حسینیه وجود داشت اما با انتقال زندانیان جاعل و کلاهبردار به زندان تهران بزرگ در این سال و کم شدن قابل توجه تعداد زندانیان رجاییشهر، اکثر حسینیههای بندها تخلیه و پلمپ شدند.<ref name=":4" /> | تا پیش از سال ۱۳۹۴، تقریبا در انتهای هر سالن یک حسینیه وجود داشت اما با انتقال زندانیان جاعل و کلاهبردار به زندان تهران بزرگ در این سال و کم شدن قابل توجه تعداد زندانیان رجاییشهر، اکثر حسینیههای بندها تخلیه و پلمپ شدند.<ref name=":4" /> | ||
== زندان گوهردشت | == زندان گوهردشت ۱۳۶۰-۱۳۶۴ == | ||
زندان گوهردشت در ابتدا برای زندانیان دستگیری کرج راهاندازی شد اما بزودی مورد استفاده گسترده برای زندانیان تهران قرار گرفت. زندانیان سیاسی زیادی در پاییز ۱۳۶۱ از زندان قزلحصار به این زندان منتقل شدند. | زندان گوهردشت در ابتدا برای زندانیان دستگیری کرج راهاندازی شد اما بزودی مورد استفاده گسترده برای زندانیان تهران قرار گرفت. زندانیان سیاسی زیادی در پاییز ۱۳۶۱ از زندان قزلحصار به این زندان منتقل شدند. | ||
=== علت انتقال زندانیان به زندان گوهردشت === | === علت انتقال زندانیان به زندان گوهردشت === | ||
با اضافهشدن دستگیریها در دهه ۶۰ که بسیار فراتر از گنجایش زندانهای مورد استفاده آن زمان بود زندان گوهردشت هم در عداد زندانهایی که پاسخ حجم گسترده دستگیریها بدهد قرار گرفت. زندانیان علاوه بر تهران به تدریج از نقاط مختلف کشور از جمله از شمال و کرمانشاه و مشهد به این زندان منتقل شدند. اما برای انتقال زندانیان قزلحصار طبق گفته زندانیان انتقال یافته دلیل دیگری نیز وجود داشت. | با اضافهشدن دستگیریها در دهه ۶۰ که بسیار فراتر از گنجایش زندانهای مورد استفاده آن زمان بود زندان گوهردشت هم در عداد زندانهایی که پاسخ حجم گسترده دستگیریها بدهد قرار گرفت. زندانیان علاوه بر تهران به تدریج از نقاط مختلف کشور از جمله از شمال و کرمانشاه و مشهد به این زندان منتقل شدند. | ||
==== براندن زندانی علت اصلی ==== | |||
اما برای انتقال زندانیان قزلحصار طبق گفته زندانیان انتقال یافته دلیل دیگری نیز وجود داشت. سایت مجاهد در این رابطه آورده است: لاجوردی در برابر سپاه و باند مقابل خود که معتقد بودند نگهداشتن زندانی بهنفع رژیم نیست، چنین پاسخ میداد که: «من کاری میکنم همه شون حزباللهی بشن. اینا از جمعشون انگیزه میگیرن، پاشون به انفرادی برسه مبارزه یادشون میره». او با همین استدلال از مهر سال ۱۳۶۱با تکمیل سلولهای انفرادی زندان گوهردشت، سیاست فشار حداکثر را در گوهردشت و همزمان در اوین و زندان قزلحصار به اجرا گذاشت.<ref name=":9">[https://martyrs.mojahedin.org/i/%D9%82%D8%AA%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DB%B6%DB%B7-%D8%AE%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86 قتل عام سال ۶۷ بر کتیبهٔ خاوران]</ref> | |||
مسعود ابویی علت این انتقال را اینگونه توضیح میدهد: | مسعود ابویی علت این انتقال را اینگونه توضیح میدهد: | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۶: | ||
مسعود ابویی میگوید پاسداران با سینهخیز رفتن در وسط راهروی وسط سالن و چک از زیر در سلولها متوجه نخوابیدن یکی از زندانیان شدند. آنها او را بیرون کشیده و تا سر حد مرگ کتک زدند به صورتیکه زبانش بند آمد و بعد از گذشت یکسال هنوز فاقد قدرت تکلم بود. | مسعود ابویی میگوید پاسداران با سینهخیز رفتن در وسط راهروی وسط سالن و چک از زیر در سلولها متوجه نخوابیدن یکی از زندانیان شدند. آنها او را بیرون کشیده و تا سر حد مرگ کتک زدند به صورتیکه زبانش بند آمد و بعد از گذشت یکسال هنوز فاقد قدرت تکلم بود. | ||
==== طرح بردن زندانیان گوهردشت به جزیره خارکو ==== | |||
در ابتدای سال ۱۳۶۳ خانوادهها به زندانیان گوهردشت در سلولهای انفرادی اطلاع دادند که در درب زندان اسامی و لیستهایی وجود دارد که زندانبان گفته است برای انتقال زندانیان به جزیره خارکو میباشد. زندانبان به آنها گفته است که به دلیل توبه نکردن فرزندانشان به جزیره انتقال پیدا میکنند که فقط سالی یکبار ملاقات دارد و در آنجا تا ابد خواهند ماند. | |||
==== طرح طبقهبندی و حذف زندانیان ==== | |||
در سال ۱۳۶۲ رفیقدوست از زندان گوهردشت بازدید به عمل آورد و به سلول انفرادی زندانیان سر زد. در پرس و جو زندانیان از طریق مورس به هم اطلاع دادند که او حامل طرحی است که زندانیان را به سه دسته سفید و زرد و سرخ تقسیم میکند. بر اساس این طرح که برای پاک کردن صورت مسئله زندانی سیاسی و گویا از طرف سپاه پاسداران پیشنهاد شده است زندانیان به سه دسته تقسیم میشوند. سرخها آنها هستند که سر موضع هستند و پایدار میمانند که باید اعدام شوند. سفیدها که توبهشان پذیرفته شده و باید آزاد شوند. زردها آنها که بینابین هستند و باید با افزایش فشار و شکنجه آنها را به نقطه تعیین تکلیف رساند که یا سرخ شوند و یا سفید. این طرح به دلیل ادامهیابی مسیر زندان گوهردشت در جهتی دیگر به سرانجام نرسید | |||
==== شکست براندن جمعی زندانیان ==== | |||
زندانیان بعد از دو الی سه سال انفرادی، زندانهای گوهردشت و اوین و قزلحصار، سرفراز و پیروزمند به بندهای فرعی و عمومی زندان بازگشتند.<ref name=":9" /> مسعود ابویی توضیح میدهد که در نیمه ۱۳۶۳ پای نمایندگان آقای منتظری به زندان گوهردشت باز شد. در تابستان هواخوری با هفتهای یک بار و ۱۰ دقیقه شروع شد و به تدریج بیشتر گردید. بعد از مدتی قرآن و کتاب داده شد. بعد هم روزنامه داده شد و در اردیبهشت ۱۳۶۴ دوران دو و نیم ساله انفرادی بطور کلی برچیده شد و زندانیان به سلولهای جمعی در بندهای فرعی و بعد هم به بندهای عمومی که با برداشتن درب سلولهای انفرادی درست شده بود انتقال یافتند. پاسداران در روزهای آخر با اصرار و التماس از زندانیان میخواستند که حداقل یک اظهار ندامت کوتاه کتبی یا شفاهی اعلام کنند اما زندانیان نپذیرفتند. | |||
== زندان گوهردشت ۱۳۶۴-۱۳۶۷ == | |||
در این دوران ریاست زندان را سید حسین مرتضوی به عهده گرفت. فضای زندان به نسبت گذشته بازتر بوده اما درگیری با زندانبان هر روز ابعاد گستردهتری مییافت. زندانبانان زندگی جمعی آغاز کرده و در برابر کمبودها و برای احقاق حقوق خود دست به اعتصاب غذا و اعتراضات جمعی زدند. زندانبانان با افزایش فشار و استفاده از انفرادی و حکمهای شلاق و تنبیهات به اقدامات جمعی زندانیان پاسخ میدادند | |||
=== ورزش جمعی و اتاق گاز === | |||
بطور خاص از نیمه دوم ۱۳۶۶ فشارها بسیار شدت یافت. ورزشهای جمعی به شدت مورد هجوم زندانبانان واقع میشد. زندانبانان ورزشکنندگان را در حالیکه در حالت عرق ریختن به دلیل فعالیت بدنی بودند به اتاقهای بدون منفذی میبردند که به سرعت تعریق بدن آنجا را به یک اتاق نفسگیر که از طرف زندانیان به اتاق گاز معروف شد تبدیل میکرد. | |||
مجتبی اخگر از زندانیان مجاهد اتاق گاز را اینگونه توضیح داده است: اتاق گاز اتاقی بود که هیچ روزنه هوایی نداشت. پاسداران زندانیان را برای شکنجه به این اتاق میبردند. معمولا بین ۶۰ تا ۷۰نفر را توی این اتاق که ۴*۶ بود میریختند تا زندانیان بر اثر کمبود هوا دچار خفگی شوند و به پاسداران التماس کنند که در را کمی باز کنند.<ref>[https://iranfreedom.net/%d8%b4%d8%a7%d9%87%d8%af-%d9%82%d8%aa%d9%84-%d8%b9%d8%a7%d9%85-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%db%b6%db%b7/ شاهد دیگری از قتل عام و شکنجه در زندان گوهر دشت سخن میگوید]</ref> | |||
یک زندانی بند ۱۴ زندان گوهردشت تنبیه بخاطر ورزش جمعی را اینگونه شرح داده است:<blockquote>بعد از ورزش جمعی ما را به یک انباری بردند که تنها نور کمی از زیر در وارد اتاق میشد. بعد از مدتی پاسدار با پتوی سربازی، ان باریکه نور زیر دَر را مسدود کرده بود. هنوز هم متوجه موضوع نبودیم و نمی دانستیم، چه برنامه ای برای ما تدارک دیده اند! قدرت مقیمی تنها کسی از جمع ما بود که منظور زندانبان را متوجه شد. قدرت پزشک بود. یک باره گفت: بچه ها توجه کنید: این ها ما را در این اتاق گذاشتند، تا خفه شویم! اینجا مثل اتاق گاز اس اس هاست!! هیچ کس تکان نخورد. خودتان را در وضعیتی قرار دهید که کمترین انرژی را بسوزانید و از کمترین اکسیژن استفاده کنید. معلم نیست چند ساعت ما را اینجا نگه بدارند. حرف نزنید. تکان نخورید. ساکت و لَخت، پهن کف زمین شوید! یادتان باشد، کسانی که هیکل بزرگ و درشت دارند، زود از حال خواهند رفت!! این ها برای ما، اتاق گاز تدارک دیده اند!!<ref>[https://www.akhbar-rooz.com/133838/1400/09/10/ اتاق گاز در زندان گوهردشت (رجایی شهر) – م. دانش]</ref></blockquote> | |||
== اعدام در زندان گوهردشت == | == اعدام در زندان گوهردشت == |
ویرایش